پرسشنامه تست شخصيتي فارسي NEO (docx) 20 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 20 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
پرسشنامه تست شخصيتي فارسي NEO(كامل) پيوست الف
1- من آدم نگراني نيستم.
2- من بيشترافرادي راكه مي شناسم واقعاًدوست دارم.
3-من قدرت تخيل وتصورخيلي زنده وفعالي دارم.
4- من معمولاًدرموردقصدونيت ديگران بدبين وبدگمان هستم.
5- من به محتاط بودن وداشتن عقل سليم مشهورم.
6- من اغلب ازنحوه برخوردديگران باخود عصباني مي شود.
7- من معمولاًازجمعيتهاي بزرگ وشلوغ دوري وپرهيزمي كنم.
8- مسائل ومطالب مربوط به هنروزيبايي شناسي براي من چندان اهميت ندارند.
9- من آدم حيله گرومكاري نيستم.
10- من ترجيح مي دهم كه باذهن بازبه استقبال اتفاقات آينده بروم تااين كه براي هركاري طرح ونقشه قبلي داشته باشم.
11- من به ندرت احساس تنهايي وغمگيني مي كنم.
12- من آدمي مسلط،قوي وقاطعي هستم.
13-بدون هيجانات قوي،زندگي براي من چيز جالبي نخواهدبود.
14-بعضي ازمردم مراآدمي خودخواه وخودمحوري ميدانند.
15- من سعي مي كنم تاوظايف محوله به خودراباصداقت ودرستي انجام دهم.
16- من درمعامله بامردم هميشه ازاين مي ترسم كه نكندمرتكب اشتباه بزرگي شوم.
17- من درموقع كارياتفريح ،عجله وشتاب به خرج نمي دهم.
18-من دركارهاي خودازروش نسبتاًثابت وجاافتاده اي پيروي مي كنم.
19- من ترجيح مي دهم باديگران همكاري كنم تاباآنهابه رقابت بپردازم.
20- من آدم راحا طلب وتنبلي هستم.
21- من به ندرت دركارزياده روي مي كنم.
22- من اغلب تشنه هيجان وتحريك هستم.
23-من اغلب ازبازي كردن بانظريه هاوافكارانتزاعي لذت مي برم.
24- من ازلاف زدن درباره استعدادها وموفقيت هاي خودبدم نمي آيد.
25- من بخوبي مي توانم وقت وفعاليت خودراطوري تنظيم كنم كه كارهاي محوله به موقع تمام شود.
26- من اغلب احساس درماندگي وناتواني مي كنم وميل دارم شخص ديگري مسايلم راحل كند.
27- من هرگز آنقدراحساس خوشحالي نكرده ام كه به اصطلاح ازخوشي به هوا بپرم؟
28-من معتقدم اگربه دانشجويان اجازه داده شود تابه سخنراني بحث انگيز ومتناقص گوش دهندباعث سردرگمي وانحراف بيشترآنهاخواهد شد.
29-رهبران سياسي بايددرباره جنبه هاي انساني برنامه هاي خودآگاهي بيشتري داشته باشند.
30- درطي سالها،من بعضي كارهاي كاملاًبي ربط انجام داده ام.
31- من به آساني دچارترس مي شوم.
32- من ازصحبت كردن باديگران چندان لذت نمي برم.
33- من سعي مي كنم همه افكارم رادرراستاي واقعيتهاهدايت كرده وازپناه بردن به عالم روياوتخيل خود داري نمايم.
34-من معتقدم كه اكثرمردم اساساًداراي قصدونيت خوب ودوستانه اي هستند.
35- من مسئوليتهاي اجتماعي ازقبيل راي دادن راخيلي جدي نمي گيرم.
36- خلق وخوي من بيشتر وقتهاثابت بوده وزيادبالاوپايين نمي رود.
37- من دوست دارم هميشه افرادزيادي دور وبرم باشند.
38- من بعضي مواقع كاملاً درموسيقي كه گوش مي دهم ،غرق مي شوم.
39- اگرنيازباشد،من حاضرم ازافرادديگربراي رسيدن به مقاصدخودسوءاستفاده كنم.
40- من اشياءمتعلق به خودم راتميزوپاكيزه نگه مي دارم.
41- من بعضي وقتهاكاملاًاحساس بي ارزشي مي كنم.
42- من گاهي نمي توانم آن طوركه بايدازخودقاطعيت نشان دهم.
43- من به ندرت دچاراحساسات وعواطف قوي مي گردم.
44- من سعي مي كنم باهمه افرادي كه ملاقات مي كنم،رفتاري مؤدب وبانزاكت داشته باشم.
45- گاهگاهي من ان طوركه بايدصادق وقابل اعتمادنيستم.
46- من وقتي باافرادديگرهستم به ندرت احساس خجالت مي كنم.
47- من وقتي كاري راانجام مي دهم ان راباتمام علاقه وسرعت انجام مي دهم.
48- من فكرمي كنم يادگرفتن وتمرين سرگرميها وكارهاي ذوقي جديدجالب است.
49- درمواردي كه لازم باشد،من مي توانم ازديگران ايرادگرفته وبه آنهاكنايه بزنم.
50- من داراي اهداف روشن ومشخصي هستم وبراي دستيابي به آنها طبق برنامه منظمي عمل مي كنم.
51- مقاومت دربرابرخواستها وهوسهاي آني براي من آسان نيست.
52- من ازگذراندن تعطيلات خوددر جاهاي شلوغ وپرهيجان لذت نمي برم.
53- من بحث واستدلال درباره مطالب فلسفي راكاري بي فايده وكسل كننده مي دانم.
54- من ترجيح مي دهم كه درموردخودم وموفقيتهايم حرفي نزنم.
55- من قبل ازشروع به هركاري مقدارزيادي وقت تلف مي كنم.
56- احساس مي كنم قادرهستم بابسياري ازمشكلات خودكناربيايم.
57- من بعضي وقتها حالات شادي يانشاط بسيارشديدي راتجربه (احساس)كرده ام.
58-من معتقدم كه قوانين وسياستهاي اجتماعي بايدتغييركنندتانيازهاي يك دنياي درحال تغيير وتحول رابه خوبي منعكس سازند.
59- من ازلحاظ نگرشهاي اجتماعي آدمي سختگير وبي گذشت هستم.
60- من قبل اين كه تصميمي بگيرم درموردجوانب مختلف مسئله به دقت فكر مي كنم.
61- من به ندرت احساس ترس واضطراب مي كنم.
62- من به آدمي خونگرم وخوشرومعروف هستم.
63- من زندگي تخيلي بسيارفعالي دارم.
64- من عقيده دارم كه اكثرمردم،اگربه آنهااجازه داده شود ،ازآدم سوءاستفاده خواهندكرد.
65- من خودرادرباره حوادث جاري مطلع نگه داشته ومعمولاًتصميمات عاقلانه اي اتخاذ مي كنم.
66- من به آدمي جوشي وعصبي معروف هستم.
67- من معمولاًترجيح مي دهم كارهارابه تنهايي انجام دهم.
68- تماشاي صحنه هاي (رقص)باله يارقصهاي جديدمراخسته وكسل مي كند.
69- من حتي اگربخواهم نمي توانم كسي راگول بزنم.
70- من آدم بسيارمنظم وبابرنامه اي نيستم.
71-من به ندرت افسرده وياغمگين مي شوم.
72- من غالباًدرگروههايي كه عضو بوده ام ،سمت رهبري رابرعهده داشته ام.
73- احساس وعاطفه اي كه اشياءمختلف درمن ايجادمي كنندبراي من مهم است.
74- بعضي افرادفكرمي كنندمن آدم فاقداحساسات وحسابگري هستم.
75- من بدهي هاي خودرابه موقع وبه طوركامل مي پردازم.
76- بعضي وقتهامن طوري احساس خجالت كرده ام كه دلم مي خواست خودراازديگران مخفي كنم.
77- كارمن ممكن است كندباشدولي باثبات ويكنواخت است.
78- وقتي كه روش صحيح انجام كاري رايافتم به همان روش مي چسبم وادامه مي دهم.
79- من درنشان دادن خشم وعصبانيت درنگ وتامل مي كنم حتي اگراحساس كنم حق بامن است.
80- هرگاه برنامه اي براي اصلاح پاره اي ازرفتارهاي خودشروع مي كنم،معمولاًبعدازچندروز آن راكنارمي گذارم .
81-مقاومت دربرابروسوسه ها وخواهشهاي نفساني براي من مشكل نيست.
82-من بعضي وقتهاكارهايي راانجام داده ام كه هدف آنها فقط هيجان ولذت بردن است.
83-من ازحل مسئله هاي مشكل يامعما لذت مي برم.
84- من ازبيشترمردم بهترهستم واين رامي دانم.
85- من آدم سازنده ومولدي هستم كه هميشه مسئوليتهاي خودرابه انجام مي رساند.
86- وقتي كه تحت فشارواسترس زيادي هستم بعضي مواقع احساس مي كنم كه دارم ازهم مي پاشم.
87- من آدم خوشحال واميدواري نيستم.
88- من معتقدم كه براي اخذتصميم درباره موضوعات اخلاقي مابايدازرهبران مذهبي خوكسب تكليف وتقليدكنيم.
89- هرچه درموردافرادفقيروسالمندانجام دهيم بازهم كم است.
90- گاهگاهي من اول عمل مي كنم وبعدمي انديشم.
91- من اغلب دچارتنش بوده وعصبي هستم.
92- بيشترمردم مرافردي كم وبيش سردوغيراجتماعي مي دانند.
93- من دوست ندارم وقتم راباخيالبافي تلف كنم.
94- فكرمي كنم بيشترمردمي كه باآنها درتماس هستم افرادي درستكار وقابل اطمينان هستند.
95- من غالباًبدون آمادگي كافي درموقعيتهاي مختلف حاضرمي شوم.
96-بيشترمردم مراآدمي زودرنج وبداخلاق نمي دانند.
97- اگربراي مدت طولاني تنهاباشم واقعاًاحساس مي كنم به افرادديگر نيازمندهستم.
98- نظم وترتيب خاصي كه درهنروطبيعت مي بينم براي من بسيارجالب وشوق انگيزاست.
99- كاملاًصادق ودرستكاربودن براي تجارت وكاسبي خوب نيست.
100- من دوست دارم هرچيزي رادرجاي مخصوص آن نگه دارم تاجاي آن رابه خوبي بدانم.
101- من گاهي دچاراحساس پشيماني وگناهكاري شديدي شده ام.
102- درجلسات جمعي من مي گذارم ديگران بيشترحرفهارابزنند.
103- به ندرت به احساسات آني خودتوجه مي كنم.
104- من غالباًسعي مي كنم نسبت به افكار واحساسات ديگران آگاهي واحترام نشان دهم.
105- من گاهي دربازي شطرنج ياورزش تقلب مي كنم.
106- اگرمردم مرادست اندازندومسخره كنند،من زياداحساس ناراحتي وخجالت نمي كنم.
107- من اغلب احساس مي كنم كه سرشارازنيرووانرژي هستم.
108- من اغلب غذاهاي جديدوناآشناراامتحان مي كنم.
109- من اگراشخاصي رادوست نداشته باشم ،آنرا از آنهامخفي نمي كنم.
110- من براي دستيابي به اهداف خود سخت تلاش مي كنم.
111- وقتي به غذاي موردعلاقه ام دسترسي پيدا كنم غالباًبيشترازحدمي خورم.
112- من معمولاً ازتماشاي فيلم هاي منزجركننده ياوحشتناك خودداري مي كنم.
113- بعضي مواقع كه مردم درموردمسايل خيلي انتزاعي ونظري صحبت مي كنندمن علاقه ام راازدست مي دهم.
114- من سعي مي كنم كه آدم افتاده وفروتني باشم.
115- من به زحمت مي توانم خودراواداربه كاري كنم كه بايدانجام دهم.
116- من درمواقع اضطراري مي توانم خونسردي خودراحفظ كنم.
117- من گاهي بيش ازاندازه احساس خوشبختي مي كنم.
118- من معتقدم كه عقايدمتفاوت افرادجوامع ديگر درموردحق وناحق ازنظرخودآنهامعتبراست.
119-من درموردآدمهايي كه درخيابانهاگدايي مي كنند،هيچگونه احساس همدردي نمي كنم.
120- من هميشه قبل ازاينكه دست به عملي بزنم ،پيامدهاي آن راموردتوجه قرارمي دهم.
121- من به ندرت درباره آينده احساس ترس ونگراني مي كنم.
122- من واقعاًازصحبت كردن باديگران لذت مي برم.
123- من ازتمركز حواس روي يك موضوع خيالي يا«رؤيادربيداري »وبررسي امكانات مختلف ناشي ازآن لذت مي برم،وبه آن اجازه مي دهم رشد كرده وشاخ وبرگ پيداكند.
124- هروقت كسي درموردمن كارخوبي انجام دهد،من احساس بدگماني وسوء ظن مي كنم.
125-من به خاطردرستي قضاوتم به خودم مي بالم.
126- من اغلب نسبت به افرادي كه باآنهاسروكاردارم احساس تنفروبيزاري مي كنم.
127- من كارهايي راترجيح مي دهم كه بتوانم به تنهايي وبدون تحمل مزاحمت ديگران انجام دهم.
128- شعرتاثيرچنداني روي من ندارد.
129- ازاينكه به عنوان آدم رياكاري شناخته شوم ،متنفرم.
130- به نظرنمي رسدهرگزبتوانم كارهاي خودرانظم وترتيب دهم.
131- هرگاه اشتباهي رخ دهد(ياعيب وايرادي پيش بيايد)من خودراسرزنش مي كنم.
132- افرادديگر اغلب درتصميم گيري خودازمن كسب تكليف (يابه عنوان مدل)استفاده مي كنند.
133- هيجانات واحساسات گوناگوني به من دست مي دهند.
134- من به سخاوت ودست ودلبازي مشهورنيستم .
135- هميشه وقتي قول انجام كاري رابدهم،مردم مي توانندبه انجام آن كاراطمينان كنند.
136- من اغلب نسبت به ديگران احساس حقارت مي كنم.
137- من به اندازه ديگران چابك وسرزنده نيستم.
138- ترجيح مي دهم وقتم رادرمحيطهاي مأنوس وآشنابگذرانم.
139-وقتي كسي به من توهين كند،من فقط سعي دارم اوراببخشم وفراموش كنم.
140- من احساس نمي كنم كه مجبورم باديگران رقابت نموده وازآنهابهترعمل كنم.
141- من به ندرت درمقابل خواسته هاي آني خودتسليم مي شوم.
142- من ترجيح مي دهم درجاهايي باشم كه كانون فعاليت وعمل است.
143- من ازسروكله زدن بامسايل يامعماهايي كه ذهن آدم رتبه كوشش وچالش وادار مي كند،لذت مي برم.
144- من درموردخودم نظربسيارمثبتي دارم.
145-من وقتي كاري راشروع مي كنم ،معمولاً هميشه ان رابه اتمام مي رسانم.
146- تصميم گرفتن واتخاذيك روش قطعي غالباً براي من مشكل است.
147- من خودراآدم خيلي شنگول وسرزنده اي نمي دانم.
148-من معتقدم كه وفاداري به ايده آلهاواصول موردقبول خودبيش از«آزادمنشي»وخالي ازتعصب بودن اهميت دارد.
149- نيازهاي انساني افرادهميشه بايدبرملاحظات اقتصادي دولت اولويت داده شوند.
150- من غالباًكارهارابدون تامل قبلي وبه خاطريك انگيزه آني انجام مي دهم.
151- من اغلب نگران اين هستم كه مباداكارها طبق نقشه وبه درستي پيش نروند.
152- لبخند زدن به افرادغريبه وايجادارتباط باآنهابراي من آسان است.
153- من هروقت احساس كنم ذهنم درجهت خيال پردازي مي رودمعمولاًخودرابه كاري مشغول مي كنم وبه جاي خيال پردازي حواس خودراروي آن كارمتمركز مي سازم.
154- واكنش اوليه من به مردم آن است كه به انهاعتمادكنم.
155- من ظاهراًدرهيچ كاري موفق نمي شوم.
156- من خيلي به ندرت واقعاًعصباني مي شوم.
157- ترجيح مي دهم تعطيلات خودرادريك ساحل عمومي وشلوغ بگذرانم تادريك كلبه جنگلي دورافتاده.
158- انواع خاصي ازموسيقي بيش اندازه براي من شورانگيزهستند.
159- بعضي وقتهامن مردم راباچرب زباني وتقلب به انجام كارهاي موردنظرخودوادارمي كنم.
160- من معمولاًآدمي كم وبيش سختگير وپرتوقع هستم.
161- من نسبت به خودم نظري منفي دارم.
162- من ترجيح مي دهم دنبال كارهاي خودرابگيرم،تااينكه رهبرديگران باشم.
163- من به ندرت متوجه خلق وعواطفي كه محيطهاي مختلف به وجود مي آورند، مي شوم.
164- بيشترمردمي كه مي شناسم مرادوست دارند.
165- من دقيقاًازاصول اخلاقي پيروي مي كنم.
166-من درحضورروساي خودوديگرافرادمهم وصاحب قدرت احساس آرامش وراحتي مي كنم.
167- من معمولاًدرحال عجله به سرمي برم.
168- بعضي مواقع تنهابراي اين كه كارتازه اي انجام داده باشم ،محل اثاثيه خانه راتغييرمي دهم.
169- اگركسي بامن شروع به دعواومرافعه كند،من هم آماده ام جواب اورابادعوا بدهم.
170- من تلاش مي كنم تمام چيزهايي راكه مي توانم ،به دست آورم (كسب كنم).
171- من گاهي آنقدرغذامي خورم كه بالامي آورم.
172- من عاشق ترس وهيجاني هستم كه معمولاًسوارشدن به چرخ فلك ياكارهاي خطرناك ديگرايجادمي كند.
173- من علاقه اي به تامل وتفكرجدي درباره سرنوشت جهان ياانسان ندارم.
174- من احساس مي كنم كه مزيتي برافرادديگرندارم(صرف نظرازموقعيت و وضع افراد).
175- وقتي كه اجراي يك طرح يانقشه بامشكل روبرومي شودمن تمايل پيدامي كنم طرح ديگري راشروع كنم.
176-من دريك موقعيت بحراني به خوبي مي توانم خودراكنترل واداره كنم.
177- من آدم خوش مشرب ،شادوباروحيه اي هستم.
178- من خودراآدمي باسعه صدرمي دانم كه مي تواندراه ورسم زندگي وطرز فكرديگران رابه خوبي قبول وتحمل نمايد.
179- من معتقدم كه همه انسانها باارزش وقابل احترامند.
180- من به ندرت تصميم عجولانه مي گيرم.
181- درمقايسه بابيشترمردم من ازچيزهاي كمتري مي ترسم.
182- من به دوستان خودوابستگي عاطفي زيادي دارم.
183- بچه كه بودم هرگزازبازيهايي كه مستلزم تقليدنقش ديگران باشدلذت نمي بردم.
184-من معمولاًدرموردافرادديگر خوشبين وخوش باورهستم.
185- من فردبسيارشايسته وكارآيي هستم.
186- بعضي وقتهامن نسبت به ديگران احساس خصومت وآزردگي كرده ام.
187- معاشرت وگردهماييهاي اجتماعي معمولاًبراي من ناخوشايندوكسل كننده هستند.
188- بعضي مواقع كه شعري رامي خوانم يابه يك اثرهنري نگاه مي كنم ،موجي ازاحساس افسردگي ياهيجان مرادربرمي گيرد.
189- من بعضي وقتها بااعمال زورياتعلق وخوش آمدگويي مردم رابه انجام كارهاي موردخودواداركنم.
190- من درموردتميزكردن چيزهاوسواس ندارم.
191- بعضي وقتها زندگي به نظرم تيره ونوميدكننده مي آيد.
192- درمواقع صحبت باديگران،من غالباًبيشترازديگران حرف مي زنم.
193-هم حس شدن باديگران ،يعني داشتن همان احساس كه ديگران دارندبراي من آسان است.
194- من خودراآدم خيرونيكوكاري مي دانم.
195- من سعي مي كنم كارهاي خودرابادقت انجام دهم تاانجام مجدد آنهالزوم پيدانكند.
196- اگر درموردكسي حرف بدي زده ياكارغلطي انجام داده باشم.به سختي مي توانم بارديگربه روي اونگاه كنم.
197- همه زندگي وكارهاي من باسرعت انجام مي گيرد.
198- درموقع استفاده ازتعطيلات ،من ترجيح مي دهم به جاهايي بروم كه قبلاً آنهارامتحان كرده وبه درستي شناخته ام.
199-من آدم كله شق وسرسختي هستم.
200-من سعي مي كنم همه كارهاي خودرابه بهترين نحوانجام دهم.
201- من بعضي مواقع كارهايي رابدون تامل انجام مي دهم كه بعداًپشيمان مي شوم.
202- من ازرنگهاي روشن ولباسهاي پرزرق وبرق خوشم مي آيد.
203-من كنجكاوي فكري بسيارزيادي دارم.
204- من ترجيح مي دهم ازديگران تمجيدكنم تااينكه خودموردتمجيدقرارگيرم.
205- آنقدرخرده كاري براي انجام وجود داردكه من گاهي همه آنهارانديده مي گيرم.
206- درشرايطي كه به نظرمي رسدهمه چيزبه طورغلط پيش مي رودمن بازهم مي توانم تصميمات خوبي اتخاذكنم.
207- من به ندرت براي توصيف تجارب خودازكلماتي چون «فوق العاده»يا«جنجالي»استفاده مي كنم.
208- من فكرمي كنم اگركسي درسن 25 سالگي هنوزنداندبه چه چيزهايي اعتقاددارد،بايددرسلامت عقل اوشك كرد.
209- من نسبت به افرادي كه كمترازمن خوشبخت هستنداحساس همدردي مي كنم.
210- من قبل ازرفتن به يك مسافرت به دقت برنامه ريزي مي كنم.
211- بعضي مواقع افكارترسناكي به ذهن من مي آيند.
212-من نسبت به همه همكاران خود نوعي علاقه ومسئوليت شخصي احساس مي كنم.
213- من نمي توانم بگذارم افكارم درهرجهتي كه مي خواهندسيركنند.
214- من به طبيعت وذات انسان بسياراعتماددارم.
215- من دركارخودفردي مؤثروكارآمدهستم.
216- حتي آزردگيها وناراحتيهاي خيلي كوچك مي تواننددرمن احساس ناكامي ومحرميت كنند.
217- من ازمهمانيهاي بزرگ وپرجمعيت لذت مي برم.
218- من ازخواندن اشعاري كه روي احساسات وتخيلات تاكيد مي كنندبيشتر لذت مي برم تا اشعاري كه داستان خاصي بيان مي كنند.
219- من اززيركي خوددركنترل واداره مردم به خودم مي بالم.
220- من وقت زيادي رابراي پيداكردن چيزهايي كه درجاي عوضي گذاشته ام مي گذرانم.
221- بيشتروقتهاكه كارها طبق نقشه پيش نمي روديااشتباه ازآب درمي آيند،احساس دلسردي مي كنم ومي خواهم آنهاراناتمام رهاكنم.
222- قبول مسئوليت اداره يارهبري يك موقعيت براي من آسان نيست.
223- اشياءغيرعادي ازقبيل بعضي عطرها يااسامي مكانهاي دورمي توانند احساسات وعواطف شديدي درمن ايجادنمايد.
224-من اگربتوانم به ديگران كمك كنم،به آساني وبدون درخواست آنها كار رامي كنم.
225- من واقعاًبايدمريض باشم تايك روزسركارنروم.
226- وقتي افرادآشناي من كاراحمقانه اي انجام مي دهندبه جاي آنهااحساس خجالت مي كنم.
227-من شخص بسيارفعالي هستم.
228- من وقتي به جايي مي روم ازهمان مسيرهميشگي استفاده مي كنم.
229- من اغلب بااعضاي خانواده وهمكارانم بگومگودارم.
230-من ازجمله افراد«معتادكار»هستم كه نمي توانندهرگزبيكاربشينند.
231- من هميشه مي توانم احساساتم راكنترل كنم.
232- درحوادث ورزشي،من دوست دارم جزيي ازجمعيت باشم ومثل بقيه رفتاركنم.
233-من علايق فكري وسيع ومتنوعي دارم.
234- من آدم مهم وبرتري هستم.
235- من آدم بسيارباانضباطي هستم ومي توانم خودراخوب كنترل كنم.
236-من ازلحاظ عاطفي آدم كاملاًباثبات ومتعادلي هستم.
237- من زود خنده ام مي گيرد.
238- به عقيده من فلسفه جديد«آزادي فردي»فلسفه قابل قبولي نيست.
239-من ترجيح مي دهم ديگران مرافرددلرحم وخطابخشي شناسندتاصرفاًطرفداراجراي عدالت.
240- من قبل ازپاسخ دادن به هرسئوال به دقت درباره آن فكرمي كنم.
پرسشنامه شخصيتي نئو
2- پرسشنامه سلامت روان
1- پرسشنامه شخصيتي NEO پنج عامل اصلي شخصيت وشش خصوصيت درهرعامل را اندازه مي گيردكه درسال 1985 توسط همين مؤلفين يعني پائول تي.كوستاو و روبرت آر.مك كري تهيه شده است.تست NEO مقياسهاي تجربه شده اي براي اندازه گيري صفات N (نوروتيسم) ،E (برونگرايي)و O (انعطاف پذيري)داشت اما براي دوعامل ديگر يعنيA (دلپذيربودن)وC (باوجدان بودن)مقياسهاي كلي داشت.پرسش نامه شخصيتي NEO مناسب افرادي است كه 17 سال يابيشتردارند.دراين تست انتظار براين است كه تمام سئوالات پاسخ داده شوداگر دريك پاسخ نامه بيش از41 سئوال بدون پاسخ مشاهده شود ان پاسخنامه اصلاح نمي شود واگر كمتراز41 سئوال بدون پاسخ دريك پاسخنامه ديده شودبه سئوالات مذكور نمره پاسخ«نظري ندارم»داده مي شود.
اعتبارپاسخنامه
پاسخنامه هاي اين تست حاوي سه سئوال اضافي است كه امكان ساده اي براي كنترل اعتبار پاسخنامه فراهم مي سازدوكمك مي كندمطمئن شويم كه آزموده تست رابه طوركامل ودقيق پاسخ داده است يانه.درسئوال اول پرسيده مي شودكه«آيامن سعي كرده ام كه تمام سئوالات راصادقانه وبه دقت پاسخ دهم؟»آزمده هايي كه جواب نه به اين سئوال مي دهند،شايدبه اين علت است كه آنهاازپاسخ به سئوالات امتناع كرده اند بهرجهت علت هرچه باشدپاسخ «مخالفم»يا«كاملاً مخالفم»به اين سئوال نتايج پاسخنامه رادراين تست بي اعتبارمي سازد.درمواردباليني روانشناسي مي توانددرباره اين پاسخ بررسي هايي انجام دهدوبعداً درمورداعتبار پاسخنامه تصميم بگيرد.درسئوال B وC پرسيده شده است كه آيا آزموده به تمام سئوالات پاسخ داده است وآيا پاسخهاي خود رادرجاي مناسب علامت زده است يانه.منظوراين است كه اين امرمهم رابه آزموده يادآوري نمايدواو را راهنمايي كندبه اين كه سئوالات بدون پاسخ راتكميل نمايد ويك كنترل مجددي ازدرستي جاي پاسخها بنمايد.اگر آزموده پاسخ «نه »به سئوال Bبدهد،آزمايشگر ممكن است درصدد اين امربرآيد ودرموردسئوالات بي پاسخ آموزشهايي رابه آزموده بدهدواگرآزموده پاسخ «نه»به سئوالC بدهدنشانه عدم دقت آزموده به سئوالات بوده وبه طورطبيعي نتايج پاسخنامه اين تست رابي اعتبارمي سازد.دراين موردنيزبررسي آزمايشگر مي تواندمعتبربودن يابي اعتباربودن پاسخنامه رامحقق سازد.
پاسخهاي موافق:تمام مقياسهاي اين تست به منظور كنترل تاثيرتمايل فردبه موافقت بدقت تنظيم شده اند.اين عبارت به اين معناست ،آزموده هايي كه درپاسخ به سئوالات بيش ازحدموارد«موافقم»و«كاملاً موافقم»را انتخاب نمايند،مايلند كه به جاي دريافت نمرات زيادگمراه كننده ،نمرات متوسطي دريافت كنند.براي كنترل تمايل فردبه موافقت تعدادپاسخهاي «موافقم»و«كاملاًموافقم»فرددرپاسخنامه شمرده مي شود.دريك نمونه بزرگ داوطلب(مك كري،كوستاودي،1991) ،99 درصدآزموده هاكمتر از150 سئوال موافق بودندازاين رواگربه 150 سئوال يابيشتر ازآن پاسخ«موافقم»و«كاملاً موافقم»داده باشد ان پاسخنامه بايدبااحتياط موردارزيابي قرارگيردچون يك تمايل قوي به موافقت ممكن است نتايج پاسخنامه را تحت تاثيرقراردهد.
پاسخهاي مخالف:پاسخهاي مخالف دراين تست حاكي ازآن است كه آزموده به تعدادكمي ازپاسخهاي موافقم وكاملاً موافقم داده است .براي مشخص كردن اين پاسخنامه ها مي توان تعدادپاسخهاي موافقم وكاملاًموافقم رادرپاسخنامه ها شمرد.تقريباً 99 درصديك نمونه بزرگ ازداوطلبي (مك كري وكوستاودي،1991)به بيش از50 موردموافقم وكاملاً موافقم پاسخ داده اند.اگرپاسخنامه حاوي پنجاه موردموافقم وكاملاًموافقم ياكمتر ازآن باشد،پاسخنامه بايدبااحتياط تفسيرشود.(گروسي،؟)