تحقیق آموزش مشارکتی و شرکتهای فعال (docx) 1 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 1 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
به نام خدا
دانشگاه ...
دانشکده ...
گروه ...
موضوع تحقیق
آموزش مشارکتی و شرکتهای فعال
به روش آموزش مشارکتی
برای درس
...
استاد
...
دانشجو
...
دی ماه 1396
فهرست مطالب
مقدمه ..................................................................................................................................................................... 3
انواع آموزش مشارکتی ................................................................................................................................. 6
رئوس اصلی و محوري در آموزش مشارکتی ............................................................................................................ 6
مراحل و گام هاي اساسی آموزش مشارکتی .................................................................................................... 7
پیش بایسته هاي آموزش مشارکتی ................................................................................................. 8
تحقیقات انجام شده در حیطه آموزش مشارکتی ................................................................................................. 9
نمونه شرکت های فعال به روش آموزش مشارکتی ............................................................................................ 10
مرکز آموزش زبان انگلیسی امیربهادر ............................................................................................................. 10
مرکز آموزش هنری بنیاد رودکی ....................................................................................................................... 12
جمع بندی و نتیجه گیری ........................................................................................................................ 14
منابع ............................................................................................................................................................... 15
مقدمه
در دوران معاصر تلاش همه سازمانها، از سازمانهاي آموزشی گرفته تا سازمانهاي غیر آموزشی، معطوف به این است که از منابع و امکانات سازمان، به ویژه منابع انسانی به نحو صحیح و درست استفاده کنند، چرا که منابع انسانی از جمله سرمایه هاي سازمانی تلقی می شود. دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی نیز از این موضوع مستثنا نبوده و در صددند براي تحقق اهداف خود به شیوه هاي مختلف، از سرمایه انسانی شان، به ویژه اعضاي هیأت علمی استفاده بهینه کنند. از جمله وظایف استادان دانشگاه ها و سنتی ترین کارکرد مراکز آموزش عالی، آموزش است. هدف از آموزش دانشگاهی، تربیت افرادي است که بتوانند در جهانی که به طور روز افزونی در حال تحول و پیچیده شدن است، هوشمندانه و پیشرفته زندگی کنند. براي دستیابی به این هدف دانشگاه ها باید بر راهبردهاي یاددهی و یادگیري تمرکز کنند. (کریمزاده – 1384)
موفقیت یا عدم موفقیت برنامه هاي آموزشی دانشگاهها در گرو انتخاب و کاربست بهترین راهبردهاي آموزشی است. یکی از رویکردهاي جدید در یاددهی و یادگیري، رویکرد کار گروهی است، زیرا در نظام آموزش عالی فرایند مولد و مستمر تولید علم، فرایندي جمعی، همیارانه و تیمی است که تبلور چنین شرایطی با تقویت مهارتهاي گروهی و تیمی و توسعه همکاري و همیاري به جاي رقابت و تلاش منفردانه محقق خواهد شد. با توجه به اینکه آموزش هنوز هم از مهمترین دغدغه هاي مراکز آموزش عالی و اعضاي هیأت علمی است و باید به روز گردیده و از استراتژي ها و روش هاي جدیدي در آموزش استفاده شود. یکی از این رویکردها، رویکرد آموزش مشارکتی است که تلاشی است در راستاي تقویت روحیه کار گروهی میان استادان و دانشجویان، و گسترش تعاملات علمی میان استادان. (نیکنشان – 1384)
از آموزش مشارکتی تعاریف زیادي بیان شده که به برخی از مهمترین آنها اشاره می شود. کارپنتر و همکاران آموزش مشارکتی را اینگونه تعریف کرده اند: آموزش مشارکتی اغلب اشاره می کند به دو نفر یا بیشتر از مدرسان که به طور مشترك درسی را آموزش می کنند. آموزش مشارکتی را همکاري دو نفر یا بیشتر از مدرسان می دانند، که در برنامه ریزي، اجرا و ارزشیابی در یک یا دو حیطه موضوعی گروهی از فراگیران به یکدیگر کمک می کنند. آنها از تکنیک ها و فنون متنوع آموزش استفاده می کنند و هدفشان کمک به ارتقاي و رشد دیدگاه هاي خود و افزایش یادگیري فراگیران و رشد قابلیت هاي آنهاست. (سلطانی – 1384)
منظور از آموزش مشارکتی روشی از آموزش است که دو یا چند نفر از مدرسان با همکاري هم یک درس را برنامه ریزي، اجرا و ارزشیابی می کنند. مفهوم آموزش مشارکتی را الکساندر که به عنوان «پدر مدارس راهنمایی آمریکایی» شناخته شده، اولین بار در کنفرانسی در دانشگاه کرنل که در سال 1963 برگزار شده بود، مطرح کرد. او توانست استراتژيهاي آموزشی مهمی را براي رویکرد آموزش گروهی براي معلمان پیشنهاد کند. آموزش مشارکتی قسمت مهمی از برنامه هاي دانشگاهها از جمله دانشگاه استنفورد در سالهاي اخیر ارائه دروس به شیوه است. در این دانشگاه، علاوه بر حوزه هاي علوم انسانی، حوزه هاي علومی که کاملا مجزا از هم هستند نیز به شیوه مشارکتی، آموخته می شوند و استادان با حوزه هاي تخصصی مجزا از هم آموزش یک واحد درسی را به عهده می گیرند. مفهوم پردازي هاي متعددي که از آموزش مشارکتی شده است، موجب شده صاحبنظران اشکال و سطوح متعددي از آن را بازشناسی و معرفی نمایند. (ادلی – 2009)
آموزش مشارکتی یک راهبرد آموزش در گروه های کوچک است. اما هر آموزشی که با استفاده از گروه صورت می گیرد لزوما نمی تواند آموزش مشارکتی تلقی گردد. زیرا آموزش مشارکتی الزامات و روش های مخصوص به خود را دارد و تا زمانی که این الزامات در جای خود و به صورت درست انجام نگیرد، نمی توان گفت آموزش مشارکتی صورت پذیرفته است. (براون – 1385)
وظیفه اصلی معلم ایجاد زمینه ی مشارکت، همکاری، و رفاقت گروهی میان دانش آموزان است. کار او ایجاد رقابت نیست، بلکه ایجاد رفاقت و همکاری و صمیمیت میان آنهاست. فلسفه وجودی تدریس مشارکتی دقیقا به همین سبب است اگرچه، به خاطر وجود برخی ویژگی های فردی از جمله ویژگی های هوشی، شخصیتی، زمینه خانوادگی و... رقابت میان دانش آموزان ایجاد خواهد شد. اما وظیفه ما به عنوان یک معلم حرفه ای این نیست که به آن دامن بزنیم. بلکه معلم باید تمام تلاش خود را معطوف به این هدف نماید که دانش آموزان موفقیت خود را منوط به موفقیت دیگران بدانند. در واقع به این شعار اعتقاد پیدا کنند که یا همگی غرق می شویم و یا همگی نجات پیدا می کنیم. در این صورت است که دانش آموزان قوی تر، دست دیگر دانش آموزان را خواهند گرفت. (آبری – 2004)
لذا اگر به چند تعریف آموزش مشارکتی نظری بیافکنیم این ایده را در همه تعریف های مربوط به آموزش مشارکتی ملاحظه خواهیم کرد. به عنوان مثال کرامتی به نقل از گوکال آموزش مشارکتی را یک شیوه ی آموزشی می داند که در آن دانش آموزان در قالب گروههای کوچک برای رسیدن به یک هدف مشترک با یکدیگر کار می کنند و علاوه بر این که مسئول یادگیری خود هستند، در برابر یادگیری دیگران نیز احساس مسئولیت می کنند. (راسلین – 2010)
به اعتقاد کوهن آموزش مشارکتی به معنای گروه بندی دانش آموزان بر اساس توانایی های مشابه نیست، بلکه بر عکس هر اندازه ناهمگونی اعضای گروه از نظر نژاد، زبان، فرهنگ، هوش و پیشرفت تحصیلی بیشتر باشد، کارایی رویکرد یادگیری مشارکتی بیشتر خواهد بود. (لویته – 2008)
با توجه با تعاریفی که ارائه شد در مجموع می توان به این نتیجه دست یافت که آموزش مشارکتی یک راهبرد توصیه شده برای یادگیری فردی و جمعی است که نه تنها فرد در مقابل یادگیری خود مسئول است بلکه در مقابل یادگیری دیگران نیز مسئول است و معلم می تواند با انعطافی که در ترکیب و اندازه گروه ها بوجود می آورد به یک تدریس اثربخش دست یابد. به طوری که نه تنها دانش آموزان بتوانند با هم کار کنند بلکه یادگیری خود و دیگران را به حداکثر رسانده و از این یادگیری لذت ببرند. (کارپنتر – 2007)
انواع آموزش مشارکتی
آموزش مشارکتی در قالب دو الگو قابل شناخت است:
در الگوي اول، آموزش مشارکتی ترکیبی است از مشارکت دو یا چند مدرس که هر کدام در حیطه اي از مباحث واحد درسی تخصص دارند. این مدل فرصت زیادي را براي ترکیب حیطه هاي موضوعی در یک کلاس به وجود می آورد.
الگوي دوم آموزش مشارکتی، ترکیبی است از چند مدرس متخصص که هر کدام از آنها در یک حیطه از واحد درسی شناخته شده تخصص دارند و همه آنها براي یک کلاس به صورت مشترك طرح درس تهیه می کنند. (لترمن – 2004) کاربست هر کدام از این دو الگو توجه به متغیرهایی است که تحقیقات انجام شده در دانشگاه کانزاس آنها را به این شرح بیان کرده است:
توجه به عنصر زمان یا در نظر گرفتن زمان براي انجام برنامه ریزي هاي مشترك و هماهنگی ها
توجه به ظرفیت مدرسان و دانش تخصصی آنان براي انجام آموزش به شیوه مشارکتی
مسؤولیت برابر و متقابل و پاسخگویی در قبال مسؤولیت ها براي انجام آموزش مشترك (لوین – 2009)
رئوس اصلی و محوري در آموزش مشارکتی
علاوه بر این متغیرها، اصول و فرایند آموزش مشارکتی از سایر اشکال آموزش متفاوت بوده و باید مدنظر قرار گیرد؛ از جمله رئوس اصلی و محوري در آموزش مشارکتی را به این شرح بیان کرده است:
هر مدرسی در حیطه اي خاص از موضوع درسی تخصص دارد، که می تواند براي فراگیران مفید باشد.
دو ذهن و دو نوع تفکر بهتر از یک ذهن است. هر فرد به تنهایی همه چیز را نمی داند و براي عملکرد مؤثر در آموزش یک واحد درسی باید یک همکار در آموزش داشته باشد.
دو مدرس عقاید و دیدگاههاي خود را به مشارکت می گذارند تا فراگیر بتواند بهترین آموزش را دریافت کند.
مدرسانی که به شیوه مشارکتی آموزش می کنند، تأثیر بیشتري بر عقاید و زندگی فراگیران دارند تا مدرسانی که به تنهایی کار می کنند.
اعضاي تیم هاي آموزشی داراي سهم برابر براي مشارکت در آموزش هستند.
در آموزش مشارکتی، تعامل و گفتگوي متقابل بر اساس اسلوب و اصول کار گروهی ضروري است. (کافی – 2008)
مراحل و گام هاي اساسی آموزش مشارکتی
اجراي صحیح آموزش به شیوه مشارکتی نیازمند توجه به مراحل و گامهاي اساسی آن است. توجه و رعایت گامهاي حاکم بر کارهاي مشارکتی و تیمی باعث موفقیت و انجام درست کارها می شود. این گامها در آموزش مشارکتی به شرح زیر هستند:
ایجاد تیم کاري: ویلا و همکاران در بحث از شناخت و انتخاب همکار در آموزش به سه ملاك اشاره کرده اند که عبارتند از:
الف- میزان علاقه او به مشارکت در فرایند تصمیم گیري؛
ب- آگاهی از دانش و مهارتهاي تخصصی او؛
ج- آگاهی از میزان علاقه او به شرکت در کارهاي گروهی. (پری – 2005)
ابري نیز بیان کرده که استادان باید کسی را که در انجام وظیفه متعهد و در زمینه تخصصی باصلاحیت و به لحاظ روانی مطمئن و داراي آرامش خاطر باشد، انتخاب کنند.
تقسیم وظایف بر اساس تخصص و صلاحیت ها: هر مدرسی در یک حیطه از موضوع درسی تخصص دارد که می تواند براي فراگیران مفید باشد.
تهیه راهنماي کار (انجام برنامه ریزي براي عملکرد مؤثر): سالس و پریست در بحث از اصول اساسی آموزش مشارکتی، تهیه راهنماي کاري را که با توافق اعضاي تهیه شده باشد یکی ازگامهاي اساسی آموزش مشارکتی بیان کردند.
انجام ملاقات هاي مرتب و منظم اعضاي تیم تدریس: اختصاص زمان براي برنامه ریزي در میان مدرسان باعث بالا رفتن هماهنگی میان آنها در حیطه هاي ارزشیابی فراگیران، سنجش و بازخورد به یکدیگر می شود که باعث رشد نگرش مثبت آنان به حرفه آموزش می شود. (آکولاندو – 2007)
پیش بایسته هاي آموزش مشارکتی
براي اجراي کارها در هر سازمانی باید بستر مناسب براي انجام آن کار فراهم گردد. به ویژه کار تیمی داراي الزامات و یا پیش بایستهایی است که باید به آنها توجه کرد. (پتر – 2005) اگر الزامات کار تیمی در سازمان وجود داشته باشد کارگروهی با موفقیت انجام می شود و در غیر اینصورت، تنشها و شکستها اجتناب ناپذیر خواهد بود. برخی از پیش بایستهاي آموزش به شیوه مشارکتی به شرح زیر است:
آگاهی از فلسفه آموزش به شیوه مشارکتی: اعضاي تیم آموزش باید به حدي از قابلیت حرفه اي رسیده باشند که از منطق و اصول و فلسفه آموزش مشارکتی آگاه باشند.
احترام به تفاوت ها و انگیزش و مهارت هاي افراد: معمولا در کارهاي گروهی افراد به لحاظ تخصص، مهارت و فرهنگ با هم متفاوتند و ضرورت بسیار مهم در کارهاي گروهی این است که افراد به تفاوت هاي یکدیگر احترام بگذارند. (روتیر – 2001)
وجود جو مسئولیت پذیري و پاسخگویی: اکثر افراد به پذیرش مسؤولیت فردي راغب هستند، ولی لازمه کار مشارکتی این است که افراد و اعضاي تیم به مسؤولیت پذیري جمعی و گروهی مجهز باشند.
داشتن مهارت ارتباطات بین فردي بین همکاران: وجود تلاش همکارانه و تعامل چهره به چهره، وابستگی مثبت، وجود مهارتهاي بین فردي و مسئولیت پذیري افراد را الزام اساسی آموزش مشارکتی می دانند.
آمادگی: اگر مدرسان از آمادگی هاي فکري، روحی و علمی برخوردار باشند، در مرحله سازماندهی درس و همچنین، هنگام طراحی، اجرا و ارزشیابی از بروز تنش ها و تناقضات، جلوگیري می شود. (گویتان – 2010)
تحقیقات انجام شده در حیطه آموزش مشارکتی
در زمینــه آموزش مشــارکتی، پــژوهش هــاي متعــددي انجــام شــده اســت:
نیــک نشـان و همکـاران، 1389 پژوهشـی را بـا هـدف بررسـی ویژگـی هـاي خلاقانـه مدرسـان دانشـگاه از دیـدگاه دانشـجویان اسـتعداد درخشـان انجـام دادنـد. نتـایج تحقیـق نشـان داد کـــه دانشـــجویان روش آموزش مشـــارکتی را یکـــی از روش هـــاي خلاّقانـــه و مـــؤثر مدرسان معرفـی، امـا بـر ایـن نکتـه تاکیـد کردنـد کـه ایـن شـیوه آموزش زمـانی بیشـترین تـاثیر را دارد کـه اسـتادان قبـل از شـروع تـرم بـا هـم هماهنـگ باشـند تـا بتواننـد مکمـل یکدیگر در آموزش باشند تا انسجام دروس از بین نرود.
ســاند هــولتز، 2000 پژوهشــی را بــا عنــوان تــدریس مشــارکتی بــین رشــته اي بــه عنــوان الگــویی از رشــد حرفــه اي انجــام داد. یافتــه هــاي پــژوهش وي نشــان داد کــه علـیرغـم اینکـه مدرسـان، آموزش مشـارکتی را وسـیله مـؤثري بـراي افـزایش همکـاري میـان مدرسـان و رشـد حرفـه اي آنهـا بیـان کردنـد، بـر لـزوم توجـه بـه زمـان کـافی بـراي اجراي مؤثر و سودمند این شیوه آموزش تأکید کردند.
پري و استوارت، 2005 پژوهشی را با عنوان دیدگاههاي موجود درباره مشارکت مؤثر در آموزش مشارکتی بین رشته اي انجام دادند. یافته هاي پژوهش نشان داد که مشارکت مؤثر حاصل هماهنگی میان مدرسان است.
کارلس،2011 تحقیقی را با عنوان مدرسان مشارکت مؤثر در آموزش مشارکتی را انرژي زا دانستند، اما بیان کردند که مشارکت مؤثر حاصل هماهنگی میان مدرسان است.
کارلس، 2011 تحقیقی را با عنوان آموزش مشارکتی در مدارس ابتدایی هنگ کنگ انجام داد، نتایج پژوهش وي نشان داد که این شیوه آموزش علاوه بر تاثیر مثبت بر روي فراگیران، منجر به رشد حرفه اي مدرسان شده، آنها را ترغیب می کند تا درباره دیدگاههاي خود با یکدیگر بحث کنند که این فرایند باعث ارتباطات بین فردي و بین فرهنگی گسترده بین دو مدرس می شود.
نمونه شرکت های فعال به روش آموزش مشارکتی
از آنجایی که اینجانب به عنوان محقق، در دو دوره کلاس های آموزشی زبان انگلیسی مرکز آموزش زبان امیربهادر و کلاسهای آموزش گیتار مرکز آموزش هنری بنیاد رودکی شرکت کرده و تجربه یادگیری و آموزش مشارکتی را در این دو مرکز دارم، ترجیح دادم این دو تجربه خود را به عنوان نمونه و مثال موسساتی که به روش آموزش مشارکتی فعالیت می کنند مطرح نمایم:
مرکز آموزش زبان انگلیسی امیربهادر
معرفی کلی مرکز
مجتمع آموزشی امیربهادر به عنوان یکی از بزرگترین برگزار کنندگان آزمونهای بین المللی تافل و جی آر ئی در جهان مشغول به کار می باشد. این مرکز آزمون شامل ۵ سایت هر کدام با ظرفیت ۲۱ کامپیوتر می‌باشد. در هر آزمون این مرکز قادر به برگزاری آزمون برای ۱۰۵ داوطلب به صورت آنلاین است. امیربهادر اگر بزرگترین مرکز برگزار کننده آزمون TOEFL iBT و GRE نباشد، بی شک یکی از بزرگترین مراکزِ آزمون TOEFL و GRE در سراسر دنیا است. (وبسایت موسسه)
مصادیق آموزش مشارکتی در مرکز فوق
برگزاری جلسات منظم
مرکز آموزش امیر بهادر پیش از ثبت نام از داوطلبین آموزش زبان انگلیسی، برنامه ای دقیق برای شرکت مدرسین در جلسات سلسله وار و مشارکتی ارائه می کند که تمام مدرسین باید در این جلسات حضور به هم رسانند و برنامه های خود را ارائه کنند تا از این طریق بهترین و موثرترین طرح ها برای اجرا در طول ترم انتخاب شوند.
تبیین هدف
نحوه دست یابی به اهداف برای همه مدرسین تشریح و تبیین می شود و همه در جریان هدفهایی که مرکز آموزش برای رسیدن به آنها در تلاش است قرار می گیرند و بنابراین کسی از هدف های تعیین شده غافل نمی ماند و سعی می کند در راستای دست یابی به این اهداف به موسسه یاری نماید.
بدین ترتیب تمام مدرسین، این بعد از آموزش مشارکتی که اگاهی از اهداف فرایند آموزش هست را نیز به صورت عملی اجرا می کنند. اهدافی چون دست یابی به بالاترین سطح آموزش برای تمام زبان آموزان، ایجاد جوی دوستانه و با محبت بین مدرسین و ... برای موسسه طراحی و هدف گذاری شده است.
برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت
در مرکز آموزش زبان امیر بهادر برای تمام دوره های آموزشی زبان سه نوع برنامه ریزی انجام می شود که شامل تمام زبان آموزان مجموعه می گردد. بررسی تکالیف هفتگی به عنوان برنامه کوتاه مدت، بررسیتسلط به آیتم های طراحی شده به عنوان برنامه میان مدت و ایجاد شرایط کسب نمره عالی به عنوان برنامه بلند مدت در این مجموعه آموزش زبان طراحی و تدوین شده و لازم الاجراست.
ایجاد و تقویت مهارت های ارتباطی
مرکز آموزش زبان امیر بهادر در نظر دارد ضمن برگزاری کلاس های مختلف آموزش زبان و ارتقا سطح علمی زبان آموزان، جوی دوستانه و محبت آمیز را در بین مدرسین و زبان آموزان ایجاد کند تا در کنار آموزش زبان، نوعی تقویت و ارتقا مهارتهای برقراری ارتباط در بین مدرسین و زبان آموزان نیز ایجاد شود. تشکیل گروههای مختلف همکاری و ارتباطات مجازی در شبکه های اجتماعی برای مدرسین و زبان اموزان از جمله این موارد است.
مرکز آموزش هنری بنیاد رودکی
معرفی کلی مرکز
مرکز آموزش هنری بنیاد رودکی فعالیت آموزشی خود را از 12 بهمن 1388 آغاز نموده است. این مرکز در جهت شناخت و بکارگیری استعدادهای درخشان هنری، ایجاد بستر فعالیت های حرفه ای هنری، تلاش در تبیین و نشر مبانی نظری هنر، فراهم ساختن محیط مناسب جهت فعالیت هنرجویان و علاقمندان به هنر، جستجوی ابزار و روش های کارساز و معقول برای پرورش و انتقال هنر و تربیت افرادی با دانش و بینش لازم از طریق برگزاری دوره های آموزشی تخصصی هنر تا کنون گام های مؤثری برداشته است. (وبسایت موسسه)
مصادیق آموزش مشارکتی در مرکز فوق
ایجاد تیم های مختلف
این مرکز آموزش هنری برای هرچه بهتر کردن فرایند آموزش مفاهیم موجود در کلاس های آموزش هنری، مدرسین متخصص مرکز را در گروه های مختلف تیمی با تخصص های مشترک یا مختلف تقسیم کرده تا ضمن تقویت روحیه و کار تیمی، در بین مدرسین، یک نوع تسهیم دانش را نیز برای هم افزایی بین آنان برقرار کند.
تولید انگیزه همکاری
مدیران این مرکز در فرایند توجیه مدرسان، از مدرسین می خواهند هر سوال و نکته و چالشی که به ذهنشان می رسد در جلسه مطرح کنند تا این امر کمکی به آموزش بهتر و بیشتر هنرآموزان باشد. با این روش مدیران این مرکز موفق شده اند جلسات توجیهی را نه به صورت متکلم وحده، بلکه به صورت دو طرفه و حالت شنیدن و گفتن درآورند تا همه مدرسین در فرایند تصمیم گیری همکاری و همیاری داشته باشند.
تقسیم کار دقیق بین اعضا
در تمام دروس این مرکز ضمن ایجاد تیم های مختلف برای تدریس، بین اعضای تیم های مدرسین مرکز نیز باید یک تقسیم کار دقیق صورت گیرد تا هر مدرس وظیفه مشخص و روشنی برای کمک به تیمی که در آن حضور دارد داشته باشد. بدین طریق هر تیم متخصص از مدرسین دارای اعضایی با وظائف و تکالیف روشن هستند.
احترام به تفاوتهای فکری
سیاست مرکز آموزش هنری بنیاد رودکی این است که تمام تفکرات و سلائق و سبک های شخصیتی باید درون مرکز محترم شمرده شده و از این تفاوتها به عنوان فرصت در جهت شناخت بیشتر یکدیگر و به وجود آوردن نماهای مختلف دیدگاهی درباره یک موضوع واحد استفاده کرد. مطمئنا تفاوتهای فکری باعث می شوند تضارب آرا به وجود آید و افکاری نو، بکر و بدیع به تولید شوند. این امر باعث پیشرفت ضمن احترام به دیگران خواهد بود.
جمع بندی و نتیجه گیری
همچنان که گفته شد آموزش مشارکتی نوعی از آموزش است که در آن مدرسین با تخصص های متنوع یا مشابه در ارتباطی متقابل و مسئولانه به فرایند آموزش می پردازند و این نوع آموزش با آموزش سنتی متفاوت است.
در انواع آموزش مشارکتی نوع اول آن مشارکت چند مدرس با تخصص های مختلف در دروس مختلف و در نوع دوم مشارکت چند مدرس متخصص در یک درس واحد تعریف شده است که هر کدام از انها می توانند در مواقع و مراحل مختلف فرایند آموزش به کار گرفته شوند.
اما آموزش مشارکتی می تواند از مراحل ایجاد تیم همکاری برای همکاری های عمیقتر و بیشتر، تقسیم وظائف برای افزایش و بالا بردن راندمان کاری اعضای تیم، تهیه راهنمای کار برای هرچه شفاف تر و روشن تر شدن مسیر و روش کار اعضای تیم ها و در نهایت انجام ملاقات های منظم برای بررسی فعالیتهای انجام شده تشکیل شده باشد.
برای پیاده سازی بهینه آموزش مشارکتی نیز مقدمات و زمینه هایی لازم است که عبارتند از: اطلاع و اگاهی اعضای آموزش دهنده از فلسفه کار، احترام بین اعضا درباره افکار و عملکردها، بهره مندی از جو مسئولیت پذیرانه و دوستانه بین افراد گروه، داشتن مهارت برقراری ارتباط موثر بین مدرسین و آمادگی لازم بین مربیان.
در زمینه آموزش مشارکتی تحقیقات بسیاری در داخل و خارج از کشور انجام شده است که هم چنان که شرح آنها رفت، هر کدام توانسته اند بخشی از موضوع مورد نظر را برای شفاف سازند.
در این تحقیق برای نمونه شرکتهایی که به سبک و روش آموزش مشارکتی فعالیت می کنند دو موسسه مرکز آموزش زبان انگلیسی امیر بهادر و موسسه آموزش هنری بنیاد رودکی نام برده و مصادیق آموزش مشارکتی در در فرایند آموزش زبان و سازهای موسیقی در این دو موسسه رعایت می شود بیان و هر کدام شرح داده شد.
منابع
براون، جورج؛ واتکینز، مادلین. 1385 . آموزش مؤثر در آموزش عالی، ترجمه آراسته، تهران: انتشارات چاپار.
سلطانی، ایرج؛ و پورسینا، محسن. 1384 . بنیادهاي کار تیمی، اصفهان: انتشارات ارکان.
کریمزاده، صمد . 1384 . بررسی روشهاي آموزش و آموزش در دورههاي تحصیلات تکمیلی رشتههاي علومانسانی از نظر استادان و دانشجویان کارشناسی ارشد: روانشناسی و علوم تربیتی، اندیشههاي تازه در علوم تربیتی، 1 ،39-52.
نیکنشان، شقایق؛ نصر، احمدرضا؛ جعفري، ابراهیم و فاتحیزاده، مریم. 1389 . میزان استفاده از روشهاي خلاق و بررسی ویژگیهاي خلاقانه مدرسان دانشگاه از نظر دانشجویان استعداد درخشان، مطالعات تربیتی و روانشناسی، 11 ،2 : 159-151.
Adali, T., & Silman, F. (2009). Assessing team leader effectiveness in a higher education institution of North Cyprus. Proscenia Social and Behavioral Sciences, 1: 2073-2076
Aubrey, J. (2004). Team teaching. Michigan State University (MSU). Carless, D. (2011). Collaborative EFL teaching in primary schools. ELT Journal, 65, (2): 328-335 .
Carpenter, M Dick. (2007). Testing the efficacy of team teaming. Learning environment, 10: 53-56
Coffy, H. (2008). Team teaching (teaching and learning). UNC School of Education.
Ercolano, L. (2007). Collaborative team teaching. Kean University Garner, H. G. (1995). Team work models and experience in education. Sydney. Allan and Bacon.
Goytan, J. (2010). Instruction strategies to accommodate ate am teaching approach. Business Communication Quarterly, 10.
Leavitt, M. C. (2006). Team teaching: Benefits and challenge. The Center for Teaching and Learning, Stanford University, 16: 1.
Letterman, M. R., Dugan. K. B. (2004). Team teaching a cross disciplinary honors course: Preparation and development. College Teaching, 52, (2):76- 79.
Nevin, A., Thousand, J., Villa. R. A. (2009). The role of paraeducators in co-taughclassroom. Thousandoaks, CA: Corwin Press
Perry, B., & Stewart, T. (2005). Insights into effective partnership in Perry, B., & Stewart, T. (2005). Insights into effective partnership in interdisciplinary team teaching. System, 33: 563-573
Peter, O. F. (2005). Developing the curriculum. USA .
Rottier, J. (2001). Team teaching, nationl middle schoole association,
Ruslin, A., & Jelas, M. (2010). Teaching and learning styles in higher education institution: Do they match? Presidia Social and Behavioral Sciences, 7: 680-684