تحقیق اقدام پژوهی باموضوع چگونه می توانم مشکل افسردگی دانش آموزم را حل کنم (docx) 17 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 17 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
موضوع اقدام پژوهی :
چگونه می توانم مشکل افسردگی دانش آموزم را حل کنم.
فهرست مطالب
چکیده3
مقدمه4
توصیف وضعیت موجود، تشخیص مسئله5
گردآوری اطلاعات (شواهد1)6
مشاهده7
صحبت خصوصی7
وضعیت خانوادگی8
نظر همکاران8
ارتباط با خانواده8
تجزیه و تحلیل داده ها9
انتخاب راه حل موقتی10
اجرای طرح جدید و نظارت بر آن11
گردآوری اطلاعات و شواهد214
ارزشیابی تأثیر اقدامات جدید و ارزیابی آنها15
تجدید نظر و دادن گزارش15
پیشنهادها16
منابع17
چکیده
تفاوت عمده ی همه ی مکتب های مادی با ادیان الهی در نوع نگرش آنها به انسان و ابعاد وجودی اوست. و هر کدام از آنها برنامه ها و سیاست های خود را بر اساس برداشت خود از ماهیت انسان طراحی می کنند. وقتی انسان را موجودی فراتر از جسم و ماده بدانیم و اعتقاد داشته باشیم که انسان نه تنها اشرف مخلوقات بلکه هدف و غایت کل هستی بر محور انسان می چرخد تا انسان به کمال برسد، بررسی مسائل او دیگر تنها در بعد مادیات نیست.
فلسفه آموزش و پرورش نیز تربیت و هدایت انسان است. به عبارت دیگر وظیفه اصلی نظام تربیتی ایجاد زمینه ی مناسب برای توسعه انسانی است. چرا که انسان محور توسعه است. انسان توسعه یافته باید از لحاظ جسمانی سالم و از نظر روحی و روانی وضعیت مطلوبی داشته باشد.
متن اقدام پژوهی زیر مربوط به یک نفر از دانش آموزان یتیم است که محرومیت او از نعمت پدر موجب افسردگی در او شده و علاوه بر آنکه وضعیت روحی او تحت تأثیر این مسئله قرار گرفته وضعیت درسی و ایجاد رابطه با کلاس، معلم و مدرسه را نیز در ابعاد مختلف تحت تأثیر قرار داده است. لذا از نظر پژوهشی قابل تأمل و بررسی است. در جریان بررسی و پیگیری این مشکل پس از تشخیص مسئله تلاش شده است ضمن استفاده از کتاب های مرتبط با موضوع استفاده از نظر همکاران و کادر آموزشی، تربیتی و پرورشی مدرسه و همچنین درگیر کردن دانش آموز مورد نظر با فعالیت گروهی و فردی و با اجرای طرح هایی به حل مسئله پرداخته شود.
مقدمه
افسردگی یک اختلال شایع است بر خلاف تصور افراد که اغلب خود را سالم تلقی می کنند هر یک به نحوی از اختلالات روانی رنج می برند و جوانان در وضعیت حادتری قرار دارند.
یکی از مسائل محدوده ی تدریس وجود دانش آموزانی است که بنا به دلایل گوناگون از نظر درسی دارای افت بسیار شده و دچار مشکلاتی می باشند. بخشی از تدریس هر معلم خواسته یا ناخواسته مربوط به نکات اخلاقی است. معلم می تواند آموخته های خود را جهت ترکیب نمودن و آنها را در مسیر رضایت دانش آموزان قرار دهد و این بستگی به میزان خلقیات ذاتی و اکتشافی او دارد.[1] به هر حال پیش از دانش آموز معلم باید حکمت و فلسفه و نارسائی های زندگی را بداند و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم آنها را به فراگیران خود منتقل کند چنانکه پیامبران علاوه بر شناساندن معروف و منکر خود نیز در همه حال مجری آن بودند و این دو از شئونات پیامبران است.[2]
توصیف وضعیت موجود، تشخیص مسئله
اینجانب ......... دبیر ........ استان ............ شهرستان 00000دارای 18 سال سابقه تدریس در این واحد می باشم.
در سال تحصیلی .........محل خدمتم در مدرسه .......... واقع در ....... بود. اسپستان در حاشیه ی شهر ……… قرار دارد و ترکیبی از زندگی روستانشینی و شهرنشینی در آن به چشم می خورد. مدرسه راهنمائی دخترانه حدیث در دو نوبت می باشد که یک نوبت آن ابتدائی و یک نوبت راهنمائی می باشد و دارای 63 دانش آموز است.
طبق تجربه چند ساله ی تدریس کتب علوم راهنمائی در جلسات اول سعی می کنم با بیوگرافی دانش آموزانم کاملاً آشنا شوم و از آنها سؤالاتی در مورد خود و خانواده شان می پرسم (خصوصیات اخلاقی بارز، چه چیزهائی را دوست دارند، شغل پدر، مادر، تعداد فرزندان و ... ) و آنها را در دفترم یادداشت می کنم. چون سال قبل در این مدرسه نبودم بنابراین آشنائی قبلی با محیط و دانش آموزان نداشتم.
در بین دانش آموزان سال سوم که تعداد آنها حدود 28 نفر بود یکی از دانش آموزان نظر من را به خودش جلب کرد. دارای جثه ای ضعیف، نگا ه های بی روح و نا امید بود. پاهایش را تکان می داد و یک حالت نگرانی در صورت او موج می زد. در حالی که بچه ها از هر فرصتی برای صحبت کردن با هم استفاده می کردند او یک تک صندلی در ته کلاس گذاشته بود و در طول این مدت یا بر یک جا خیره می شد و یا ناخن هایش را می جوید.
سؤالاتی که از بقیه ی دانش آموزان پرسیدم از او نیز کردم و زمانی که نام و شغل پدر را از او پرسدم اشک در چشمانش حلقه زد و چیزی نگفت. یکی از بچه ها گفت خانم پدر ندارد. از صمیم قلب احساس ناراحتی در وجودم ریشه دواند و بسیار متأثر شدم.
جو کلاس وضعیت روحی معلم را تحت الشعاع خود قرار می دهد و من را بر آن داشت که به عنوان یک مسئله ی ملموس و حساس در مورد آن بیاندیشم و به فکر کاهش ناراحتی این دانش آموز باشم.
توجه به اصلاح و بهبود وضعیت از لزومات هر سازمانی است به عبارتی هر سازمانی در جریان شکل گیری خود به سوی اهداف تعیین شده خود با موانع گوناگون روبرو می شود که گاهی ممکن است موجب انحراف یا توقف آن شود. پس برای انکه در مسیر تحقق اهداف خود گام بردارد یک مکانیزم نظارت و کنترل مبتنی بر معیارهای اهداف خاص و مشخص که حافظ بنای سازمان نیز باشد ضروری است.[3]
گردآوری اطلاعات (شواهد1)
ارزیابی معلم از رفتارهای دانش آموزان در طول سال تحصیلی از اهمیت جدی برخوردار است. در طی چند سال تدریس شاهد مشکلات دانش آموزان بوده ام و درحد توان اقدام به یاری آنها کرده ام. بعد از چند هفته متوجه شدم دانش آموز مورد بحث در جریان بحث های کلاسی شرکت نمی کند. از او پرسش می کنم بسیار با احتیاط جواب می دهد و مرتب برمی گردد و منتظر عکس العمل همکلاسی هایش است. احساس کردم که شاید این رفتارها به علت بیماری جسمی و یا سایر عوامل فیزیکی و غیره باشد.
دوست داشتم در مورد او بیشتر بدانم. برای گردآوری اطلاعات ابتدا از همکاران و سایر کارکنان مدرسه شروع کردم با توجه به این که بعضی از همکاران و مدیر مدرسه در مقایسه با من سال های گذشته نیز در این آموزشگاه فعالیت داشته اند پس شناخت بیشتری نسبت به دانش آموز مورد بحث دارند و آگاهی و اطلاعات آنها برای اقدامات بعدی من قابل استفاده است. علاوه بر آن سعی کردم از طریق مشاهده و صحبت حضوری از لحاظ وضعیت اخلاقی، خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی و ... او را بیشتر و بشناسم و با نقاط ضعف و قدرت او آشنا شوم. کنش و واکنش در محیط مدرسه نوعی از رفتار اجتماعی محسوب می شود.
رفتار اجتماعی هر کس نشان دهنده ی منش و شخصیت فکری اوست. برخوردهای رسول اکرم (ص) با مردم می تواند اسوه باشد. جاذبه ی شخصیتی هر کس تا حد زیادی مرهون رفتار محبت آمیز با مردم است و لبخند محبت می آورد و کدورت را می زداید. طرز گفتاری که هر کس در اولین لحظه برخوردش با مخاطبان دارد آینه ای است که درون او را نشان می دهد. سلام گفتن، دست دادن و مصافحه کردن نشانه و شرط تواضع و حسن خلق است[4].
اگر معلم بتواند با توجیه رفتار اجتماعی دانش آموز پی به آینه ی وجودش ببر بهتر می تواند او را بشناسد و برای ساختن او تصمیم بگیرد.
مشاهده
فاطمه ………. در کلاس فوق العاده کم حرف و از لحاظ درسی بسیار ضعیف است. در مقابل تشویق و راهنمایی معلم عکس العمل مثبت نشان نمی دهد. در وضعیت درسی او با توجه به رسیدگی بیشتر و عوض کردن شیوه ی تدریس تغییری ایجاد نشده است. در برابر تنبیه معلم در حد مؤاخذه شدن بسیار منفعل و ترسو است. به گونه ای که به خودش جمع می شود، شانه هایش خمیده می شود و رنگش می پرد ولی در جلسات بعد هیچ تغییری در وضعیت درسی او ملاحظه نمی شود.
صحبت خصوصی
با دانش آموز در خلوت صحبت کردم و متوجه شدم که دچار کم خوابی شده و در شبانه روز بیش از 5 ساعت نمی خوابد. همچنین دچار سوء تغذیه شده و کاهش وزن دارد. و از طرف دیگر در کلاس درس تمرکز لازم برای یادگیری درس را از دست داده و دچار افت تحصیلی شده است. گریه می کند تا حدودی قدرت تصمیم گیری را از دست داده و فکر می کند مرگ و زندگیش برای هیچ کس مهم نیست. نگرشی منفی به بعضی از دوستان و همکلاسی هایش دارد. خصوصاً تا حد مرگ از یکی از دوستانش متنفر شده است زیرا پدرش هر روز او را به مدرسه می آورد و به خانه بر می گرداند اظهار داشت وقتی از ماشین پدرش پیاده می شود طوری به من نگاه می کند و من را از اینکه پدر ندارم مسخره می کند.
وضعیت خانوادگی
در خانواده وضعیت مالی ضعیفی دارند. چهار فرزند هستند که بقیه از او کوچکترند و همراه با مادر در نزد پدربزرگ زندگی می کنند و تأمین مخارج آنها بر عهده ی پدربزرگ است.
نظر همکاران
دیدگاه بعضی از معلمان در مورد او ترحم آمیز بود. یکی از همکاران می گفت چون قبلاً محصلش بوده و می داند چقدر استعداد دارد و الان دچار افت تحصیلی شده هر طور که بخواند به او نمره می دهم. یکی دیگر از همکاران گفت بارها مادرش را خواسته ایم تا برای حل مشکل فرزندش راه حلی پیدا کنیم اما هیچ وقت او را ندیدیم.
مدیر مدرسه بیان کرد که مرگ پدرش را پنهان کرده است و به یاد دارم روزی که اسامی دانش آموزان بی سرپرست را خواستم و او از معرفی خودش خودداری کرده بود. از لحاظ درسی امسال بیشتر ضعیف شده که البته نشان دهنده ی تأثیر حادثه بر روحیه او بوده است زیرا قبلاً دانش آموز زرنگ و مؤدبی بوده است و در کارهای مدرسه فعال بوده چون حساس و زودرنج است نمی توان با او راحت برخورد کرد. او با چهره غمگین و افسرده فضای درسی کلاس را تحت تأثیر قرار می دهد گویی درمان او درمان همه کلاس است.
ارتباط با خانواده
از فاطمه خواستم به مادرش بگوید کار مهمی با او دارم و اگر می تواند به مدرسه بیاید با توجه به اینکه تا حدود زیادی توانسته بودم اعتماد فاطمه را جلب کنم شماره تلفن خانه شان را به من داد ولی از من قول گرفت مادرش به مدرسه نیاید و بعد از هماهنگی قبلی همراه با مشاور مدرسه در روز تعطیلم به دیدن مادر فاطمه رفتم. بسیار ناراحت بود و بیان کرد که به علت بیماری پدربزرگ بچه ها و چند بچه ی کوچک فرصت از خانه بیرون آمدن را ندارد ضمن اینکه دخترش به او گفته اگر به مدرسه بیاید از مدرسه فرار می کند.
مشاور مدرسه ماوقع را برای او شرح داد و به او اطمینان دادم که هدفم تنها کمک به فاطمه است و زمانی که برای او شرح دادم چند سال پیش مانند او همسرم را از دست داده ام و کاملا او را درک می کنم نوعی احساس آرامش در او به وجود آمد. زمانی که از حالات فاطمه از او پرسیدم که رفتارش در خانه چگونه است بغض گلویش شکست و بیان کرد که در سال های قبل دانش آموز زرنگی بوده و تا از مدرسه می آمد تکالیفش را انجام می داده است و حتی در سال اول بعد از فوت ناگهانی پدرش مشکل چندانی نداشته است اما به مرور زمان حالات و رفتار او عوض شده خصوصا زمانی که مجبور می شود خانه ی اجاره ای را به علت نداشتن اجاره ترک کرده و به اتاقی در خانه پدربزرگ نقل مکان کنند وضع او بدتر شده است. بیشتر مواقع در خود فر می رود. کم غذا شده، شب ها از خواب وحشت زده برمی خیزد و به گوشه ای پناه می برد.
در چند روز آینده مشاور مدرسه به وسیله پرسشنامه اخلاقی wood worth که آن را به همه ی دانش آموزان آن کلاس داد تا پر کنند به تمایلات فاطمه به افسردگی اطمینان حاصل کرد و آن را با من در میان گذاشت.
تجزیه و تحلیل داده ها
از منابع علمی و مشاهدات عینی و مصاحبه هایی که با مادر دانش آموز به عمل آوردم و پرسشنامه هایی که توسط مشاور مدرسه به همه ی بچه ها داده می شد معلوم گردید که دانش آموز ما از چندین مشکل در رنج به سر می برد و این مشکلات بهداشت روانی او را مختل کرده و دچار افسردگی شده است و از نظر جسمانی نیز او را بیمار ساخته است.
برای حل این مشکل قسمتی در حیطه ما در کلاس و مدرسه است و قسمتی با همکاری خود دانش آموز و خانواده او قابل حل بود و همچین معرفی او به روان شناس.
فاطمه یتیمی را به عنوان یک ضعف در شخصیت خود پذیرفته بود و در او عزت نفس جای خود را به ذلت نفس داده بود در نتیجه اعتماد به نفس خود را از دست داده و خود را کمتر از دیگران می بیند و زمانی که دوستان خود را با پدرانشان می بیند و یا پدر و مادرها در مراسم به مدرسه می آیند دچار عقده حقارت شده و در خود فرو رفته و زمانی که در چنین محیطی قرار می گیرد مشکل خود را عمیق تر از گذشته احساس کرده است.
متاسفانه مادر خود دانش آموز به علت عدم آشنایی از ویژگی های دوره نوجوانی رفتار درستی با فاطمه نداشته است و هر گاه ناراحت می شده تمام ناراحتی هایش را روی سر فاطمه می ریخته است. به علت ضعف مالی و نداشتن سرپرست از همسایگان که چند تا از دوستان فاطمه هم بودند لباس و وسایل برای فاطمه می گرفته که این در روحیه فاطمه اثر بدی گذاشته و رابطه ی خود را با همکلاسی ها و دوستانش قطع کرده و دچار نگرش منفی نسبت به آنها شده است و همواره احساس می کرده که مورد تمسخر و استهزا آنها قرار دارد.
در چند مورد هم مادرش مسئولان مدرسه کمک گرفته. زمانی که همکلاسی هایش می فهمند در عالم بچگی حرف هایی زده اند که در روحیه حساس فاطمه تأثیر بسیار بدی گذاشته است. به طوری که فاطمه به مادرش گفته اگر به مدرسه بیایی از مدرسه فرار خواهم کرد.
ما از یک کتاب آسمانی برخوردار هستیم که از هر برگ آن هزاران برگ راهنما و روح بخش استخراج می شود. آنگاه در فضاهایی زندگی می کنیم که یتیمان احساس ضعف و سستی دارند و ندانسته رفتاری می کنیم که مورد تحقیر و تمسخر قرار می گیرند و این در حالی است که همگی جامه اسلام بر تن داریم و در تاقچه های منزلمان هر کدام چند جلد قرآن کریم داریم ولی تا چه اندازه به دستوراتش عمل می کنیم؟
انتخاب راه حل موقتی
1. تشکیل جلسه ی پرسش و پاسخ در مورد معیارها و ارزش های یک دانش آموز موفق در همه ی ابعاد زندگی شخصی و تحصیلی و غیره در کلاس درس به وسیله ی همه ی دانش آموزان
2. استفاده از تجربیات همکاران و سایر کارکنان مدرسه
3. برقراری ارتباط با دانش آموز مورد نظر از طریق مصاحبه، دادن مسئولیت های ویژه و وارد کردن اودر فعالیت های گروهی و ...
4.معرفی دانش آموز به واحد مشاوره اداره و پی گیری نتایج به دست آمده
5. واگذاری فعالیت های ویژه به او مثلاً از او بخواهیم به طور غیرمستقیم در مورد موضوعی که با مشکل او ارتباط دارد تحقیق کنید.
6. معرفی چند دانش آموز موفق که مانند او پدرانشان را از دست داده اند
7.اعطای کمک به او به عنوان تشویق، نه به عنوان ضعف مالی
اجرای طرح جدید و نظارت بر آن
1.هر جلسه چند دقیقه از وقت کلاس را به طرح پرسش و پاسخ هایی در مورد معیارهای یک دانش آموز موفق اختصاص دادم و ویژگی ها را لیست می کردیم و از همه می خواستیم چیزهایی را که تا کنون خود بچه ها جواب داده اند را در دفترچه ای یادداشت کرده و آنها را مرتب کرده اند بخوانند که به طور مستقیم بیان می کردیم که نداشتن پدر چیزی را از ارزش های انسان نمی کاهد.
2.در فضای آموزشی که ما قرار داریم متأسفانه مدیر آموزشگاه تا حدودی با دانش آموزان رفتار تندی دارد و نظر مساعدی جهت همکاری با من نداشت و اخطار می کرد که دارم دردسر درست می کنم.
اما مشاور مدرسه همکاری بسیار زیادی داشتند و معتقد بود نباید بین فاطمه و سایر دانش آموزان تفاوت ویژه ای قائل شویم چون وضع بدتر می شود و اگر احساس کند که با سایرین متفاوت است تفاوت در رفتار را ترحم تلقی می کند و بسیار غمگین خواهد شد که این نظر بسیار مفید بود و کمک شایانی به من کرد تا در رفتارم هیچ گونه تفاوتی قائل نشوم.
ارتباط سنگ بنای جامعه انسانی است که بدون آن فرهنگ هرگز به وجود نمی آمد. ارتباط عبارت است از فن انتقال اطلاعات، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر به طور کلی هر فرد برای ایجاد ارتباط با دیگران و انتقال پیام های خود به آنها برنامه ریزی می کند در این رهگذر از وسایل مختلف بهره جوید.[5]
ارتباط با دانش آموز مورد نظر را از طریق صحبت کردن به صورت مستقیم و غیر مستقیم انجام دادم. در حالت اول مصاحبه با او به صورت محرمانه و محتاطانه انجام دادم و صحبت بیشتر در مورد مشکلات درسی و اخلاقی بود. اما غیرمستقیم در هنگام ساعات پایانی کلاس درس یا زمان های باقیمانده بعد از امتحان گرفتن در مورد مشکلاتی که خانواده ها با آن درگیر هستند می کردم از جمله در مورد اعتیاد، از دست دادن یکی از والدین، جدایی از خانواده و بررسی حکمت ها و براهین چنین مشکلاتی سعی می کردم پاسخ سؤال ها با همراهی خود دانش آموزان باشد و با استناد به احادیث و آیات قرآن کریم ارائه شد. و بچه ها با فوق العاده استقبال کردند. فاطمه را نیز زیر نظر داشتم بعد از چند جلسه او هم در بحث ها شرکت می کرد. واقعاً خوشحال شدم. بعد از ابلاغ بخشنامه اجرای نماز جماعت در مدرسه جرقه ای در ذهنم زده شد و از مربی پرورشی مدرسه کمک خواستم و او موافقت کرد و مسئولیت برگزاری نماز جماعت را به فاطمه واگذار کردیم وچند دانش آموز دیگر را برای کمک در انجام این کار به فاطمه انتخاب کردیم و از فاطمه و دیگر بچه ها خواستیم تا دفترچه ای را تهیه کنند و سؤالاتی که بچه ها در رابطه با نماز و خواندن صحیح نماز دارند را در آن بنویسند. با این کار چند هدف داشتم. فاطمه با دیگر بچه ها همکاری کند، روابط دوستانه در زمان انجام فعالیت در بین بچه ها بیشتر می شود، حس مسئولیت را در او زنده کنم و در آخر شرط گذاشتم که هر کدام در انجام کارهایشان بیشتر تلاش کنند جایزه خوبی دریافت خواهند کرد. بعد از دو ماه با پی گیری های مربی پرورشی رابطه ی دوستانه فاطمه با بچه هایی که با هم کار برگزاری نماز جماعت را انجام می دادند بسیار خوب شده بود و او موفق شده بود وظیفه ی خود را به خوبی انجام دهد. در مراسم صبحگاهی مورد تشویق قرار گرفت و جایزه نفیسی به او اهدا شد. زمانی که خنده را بر لبان او مشاهده کردم از اینکه یک معلم هستم بسیار خرسند شدم.
فاطمه را به واحد مشاوره اداره معرفی کردم و از طریق مشاور مدرسه پی گیر جلسات مشاوره ای او بودم که شکر خدا با همکاری مشاوره اداره و معرفی او به پزشکی حاذق و تجویز داروهای مناسب جهت رفع افسردگی و جلسات رفتار درمانی وضعیت او رو به بهبود بود و هر بار مراجعه به پزشک داروهای مصرفی کمتر و کمتر می شد.
هر انسانی با تأمل در آیات و نشانه های الهی در می یابد آفرینش دارای هدفی است و او نیز به سمت هدفی نیکو در حرکت است.
سختی ها، موانع و محدودیت های زندگی نیز همگی آزمایشات الهی هستند و ما در صورت غلبه بر این موانع به سمت سعادت و خوشبختی که همان هدف مقدس است نزدیک می شویم. موانع و سختی های زندگی باعث می شوند که انسان خدای خود را بهتر بشناسد و در فطرتش به او اقرار و اعتراف نماید.[6]
یتیم در معرض آزمایش الهی قرار دارد چنان که اطرافیان او نیز مشمول امتحان هستند. یتیم از نعمت سرپرست محروم است و در لابلای چنین فقری می تواند به همان غنای اصلی یعنی ذات پروردگار برسد. اطرافیان او (قیم، فامیل، معلم، همکلاسی و ...) نیز به وسیله ی حال او، اخلاق او و خواسته ها او در امتحانند. پیامبر اکرم (ص) می فرماید : «برای یتیم چون پدری مهربان باش و بدان که هر چه کشت می کنی هما را درو می کنی».
· برای انجام یک فعالیت ویژه چند جلد کتاب را تهیه کرده و به کلاس آوردم و به عنوان کار عملی به بچه ها گفتم از بین شما تعدادی را انتخاب می کنم. برای انجام این کار فاطمه مد نظرم بود و کتاب او را از قبل تهیه کرده بودم (یتیم نظرکرده) اما جریان کار را جوری پیش بردم که او متوجه نشود که این کتاب را برای او در نظر داشته ام. هیچ کدام از بچه ها از موضوع کتاب ها اطلاعی نداشتند چون تعداد محدود بود بیان کردم نباید به دوستانتان چیزی بگویید چون ممکن است کتابی که اکنون شما می برید و برداشت خود را برای من می آورید جلسه بعد از آن دوستان شما شود و بخواهد از نتیجه زحمات شما استفاده کند.
کتاب انتخاب شده برای دانش آموز مورد نظر در مورد زندگی پیامبر اکرم (ص) است که بیشتر اشاره آن به دوران کودکی پیامبر اکرم (ص) است. ایشان این دوران را در یتیمی سپری کرده اند اما نه تنها موجب زحمت برای قیم خود نشدند بلکه برای همه موجب برکت بود. نتیجه ای که بعد از خواندن کتاب به من داد بسیار جالب بود و خود نشا ن از بهبود اوضاع داشت.
· در جلسه ای که در یکی از مدارس برگزار شده بود جهت تقدیر و تشویق چند تن از دانش آموزان بی سرپرستی که به دانشگاه راه یافته بدند با فاطمه شرکت کردم و زمانی که آن بچه ها از شرایط خود حرف می زدند و بیان می کردند که چگونه مشکلات را کنار زده و اکنون طعم موفقیت را چشیده اند در تقویت روحیه ی فاطمه که دیگر احساس تنهایی و ناامیدی نکند بسیار مؤثر بود.
· به خاطر پیشرفت های درسی و کارهای فوق برنامه به مناسبت تولد فاطمه زهرا و ... سعی می کردیم هدایا و کمک هایی که قصد داشتیم به فاطمه بدهیم را در غالب جایزه و تشویق باشد نه کمک به خاطر بی سرپرست بودن و ضعف مالی.
گردآوری اطلاعات و شواهد2
مشاهده تغییرات رفتاری، بحث های مذهبی در دقایق پایانی کلاس در خصوص فلسفه ی رنج ها، محدودیت ها و مشکلات و نارسایی های زندگی ذکر احادیث، واگذاری مسئولیت ها، مراجعه نزد مشاور اداره و پی گیری مسئولانه ایشان، آشنایی با داشن آموزان موفق و ... باعث تغییرات در دانش آموز مورد نظر شده و نشان دهنده ی بهبود وضعیت او بود.
ارزشیابی تأثیر اقدامات جدید و ارزیابی آنها
در فرایند اقدام پژوهی به تدریج رفتار دانش آموز تغییر بسیار پیدا کرده و همچنین در سایردانش آموزان روش هایی که به شیوه گروهی انجام شده بود باعث شده بود نظر آنها نسبت به درس و معلم عوض شود و نگرشی مثبت پیدا کنند.
در درس هایی که به شکل گروهی و با استفاده از روش های فعال تدریس اجرا می شد به عنوان سرگروه از جانب دیگر همکلاسی ها انتخاب می شد و نگرش او نسبت به دوستانش عوض شد.
دانش آموز مورد نظر در اثر پیدا کردن اعتماد به نفس و با شادابی تمام در مسابقات علمی مقام دوم را در بین دانش آموزان به دست آورد. مادر او ارتباط نزدیکی با اولیای مدرسه برقرار کرد که جالب اینکه خود فاطمه خواهان آمدن مادرش به مدرسه بود.
از لحاظ درسی همان طور که ذکر شد پیشرفت قابل ملاحظه ای داشت و از نظر اخلاقی دیگر با آن فاطمه ی جلسه ی اول قابل مقایسه نبود. زمانی که از دیگر همکاران در مورد او سؤال کردم همه از این همه تغییر در شگفت بودند. دبیر ورزش بیان کرد آثار انزوا و گوشه گیری به شدت گذشته در رفتار او مشاهده نمی شود. اما باز هم گاهی اوقات به فکر فرو می رود.
تجدید نظر و دادن گزارش
از ویژگی های یک پژوهش خوب، فراگیر بودن و قابل تعمیم بودن آن است . به عبارتی اگر نتایج به دست آمده از یک فعالیت تحقیقی برای هم نوعان نیز قابل استفاده باشد از ارزش بیشتری برخوردار است. هدف از اقدام پژوهی حاضر ایجاد تغییرات رفتاری و حل مشکل افسردگی دانش آموز مذکور بوده است به گونه ای بتواند بر ضعفی که در درون خود احساس نموده غلبه کند و زندگی جدیدی ا از حیث فردی و اجتماعی آغاز کند.
پیشنهادها
1. با توجه به تفات های فردی پیشنهاد می شود همکاران گرامی رفتارهای ظاهری دانش آموزان را در کلاس درس مورد ارزیابی قرار دهند.
2. تجربیات به دست آمده در مورد حل مشکلات آموزشی و تربیتی دانش آموزان در جلسه شورای دبیران به بحث و تبادل نظر گذاشته شود تا همکاران از نظرات یکدیگر استفاده نمایند.
3. با توجه به اینکه افسردگی شایع ترین و بزرگترین بیماری روانی قرن حاضر است، پیشنهاد می شود امکانات جامع و کاملی در این زمینه در کلاس های آموزشی ضمن خدمت برای معلمان و کلاس های آموزش خانواده به اطلاع اولیا دانش آموزان و معلمان رسانده شود زیرا پیشگیری بهتر از درمان است.
منابع
1. افروز غلامعلی؛ نشریه ماهانه آموزشی و تربیتی پیوند، شماره 272، خرداد 81.
2. افروز غلامعلی؛ نشریه ماهانه آموزشی و تربیتی پیوند، شماره 271، اردیبهشت 81.
3. اتحادیه انجمن های اسلامی، تقویم (1389)، آبان ماه.
4. عابدی میانجی، محمد؛ به سوی فردی بهتر (1382)، قلم زائر.
5. معاونت آموزشی نمسا، دانستنی های عمومی مدیریت، 1385، تهران.
6. محدثی، جواد؛ سیر اخلاقی در رفتار پیامبر اعظم (ص)، 1385، قم، ام ابیها.
7. مظفری، عباسعلی؛ روابط اجتماعی، 1380، تهران، منادی.
8. مرزائی، نجف علی؛ توحید مفضل، 1387، قم، هجرت.
9. مصاحبه از همکاران و سایر کارکنان مدرسه خصوصا کمک مشاور مدرسه و مربی پرورشی.