تحقیق امنيت ملي ( با تاكيد بر امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران)

تحقیق امنيت ملي ( با تاكيد بر امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران) (docx) 9 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 9 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

امنيت ملي ( با تاكيد بر امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران) امنیت ملی در فرهنگهاي لغت مفهوم كلي امينت بر روي احساس آزادي از ترس يا احساس ايمني كه ناظر بر امنيت مادي و رواني است تاكيد دارد .در قلمرو روابط بين المللي عده اي به طور كلي مخالف تعريف دقيق از امنيت ملي هستند ولي رهيافت مخالف ديگر تعريف سنتي و محدود از امنيت ملي ارائه مي دهد كه بر مطالعه تهديد‌، استفاده و كنترل نيروي نظامي تاكيد مي ورزد و بر بررسي علل ، عواقب ، راههاي درمان جنگ و مطالعه اينكه چگونه حكومتهاي ملي از نيروهاي نظامي به طور موثري براي روياروئي با تهديدات نظامي خارجي استفاده مي نمايند متمركز است اما سلطه اين نظريات اخيرا كاهش يافته است . بوزان تشريح مي كند كه امنيت ملي از لحاظ مفهومي ضعيف و از نظر تعريف مبهم ولي از نظر سياسي مفهومي قدرتمند باقي مانده است ، چون مفهوم نامشخص امنيت ملي راه را براي طرح راهبردهاي بسط قدرت توسط نخبگان سياسي و نظامي باز مي گذارد .123 در جائي ديگر از امنيت ملي به حفاظت جامعه و ارزشها و نهادهاي داخلي و قدرت انطباق آن در برابر تهديدات اعم از داخلي و خارجي ، فعلي و اتي و از جمله تهديداتي كه بقاي رژيم ها و نظام شهروندي و شيوه زندگي آحاد جامعه را تهديد مي كند و موجوديت آنها را به خطر مي اندازد ، تعريف شده است .124 کلودزيج استدلال مي كند كه دامنه مفهوم امنيت ملي نياز به گسترش دارد يا بتواند از عهده روياروئي با انواع چالش هاي دنياي امروز در آيد حاميان اين نظر معمولا ابعاد وسيعتري از علوم اجتماعي را مانند اقتصاد ، روانشناسي ، جامعه شناسي و مردم شناسي وارد مطالعات امنيت مالي مي كنند يا اينكه دامنه وسيعي از مسائل بين المللي را تحت عنوان مطالعات امنيتي قرار مي دهند ، از جمله خشونت داخلي ، تهديدات فروملي و فراملي ، قاچاق مواد مخدر ، انفجار شديد جمعيت ، آلودگي محيط زيست و شكاف روز افزون بين فقر و غني و ….125 گرچه در مباحث سياسي كلاسيك مهمترين كار ويژه و فلسفه وجودي دولت تامين امنيت بوده است درسده هاي بعدي نظريه پردازان عصر روشنگري از جمله هابز ، كانت ، لاك ، روسو و … نيز به مقوله امنيت توجه عمده اي داشته اند به نحوي كه هابز علت وجودي دولت را تامين امنيت مي داند و امروزه نيز علارغم غلبه گرايشهاي نتوليراليستي در جهان كه معطوف به دولت حداقل و محدود نمودن هر چه بيشتر دولت مي باشد در وجه تامين امنيت دولت همچنان بعنوان بازيگري بي بدل برجاي مانده است به علاوه با پيدايش ساختار دولت نوين تعريف مجدد نحوه ارتباط آن با جامعه كه در چارچوب قواعد مشخص به نام قانون صورت مي گيرد تامين امنيت نيز مطابق آن تعريف مي گردد .126 با توجه به اصطلاح امنيت ملي اهميت ملت در ايده دولت آشكار مي شود چرا كه امنيت ملي گوياي آن است كه هدف تامين امنيت ملي مي باشد و از آنجا كه ايده خود مختاري ملي داراي مشروعيت قابل توجهي در نظام كنوني بين المللي است ارتباط جا افتاده بين ملت و دولت عملي قوي در فعاليت آزاد آنارشي بين المللي مي باشد و اين امر عامل كليدي در احتمالات معاصر جامعه بين المللي و نيز عنصري اساسي در امنيت ملي است و روي هم رفته در سطح بين المللي تركيب ملت به عنوان ايده مشروعيت بخش و دولت و حاکميت به عنوان اساس جامعه آنارشي بين المللي براي توسعه مفهوم امنيت بين المللي بسيار مهم و محوري مي باشد .127 دولت ها مثل ميوه ها به رغم داشتن شباهتها بسيار متنوع و متفاوت هستند و به خاطر اين تنوع مساله امنيت ملي به طور بنيادي از دولتي به دولت ديگر فرق مي كند ، اجزاء مختلف دولتها نسبت به تهديدات مختلفي آسيب پذير هستند به همين دليل مساله امنيت ملي از ابعاد زيادي مطرح مي شود كه بسياري از آنها مربوط به دفاع نظامي نيست و مفهوم امنيت ملي مستلزم اهداف ملي است و در دولتهاي بسيار ضعيف اين امر مصداق چنداني ندارد . تفكيك دولتهاي كه مسائل مهم امنيتي آنها جنبه داخلي دارد از دولتهاي كه مسائل مهم امنيتي آنها مربوط به خارج است براي درك امنيت ملي اهميت دارد ؛ هر اندازه دولت ضعيف تر باشد مفهوم امنيت ملي مبهم تر است و امنيت ملي اغلب به رابطه دولت با محيط خود مربوط است و تا وقتي كه وضع داخلي دولت مشوش است امنيت نخواهد بود و ايجاد دول قوي تر شرط ضروري براي امينت فردي و ملي است و وجود دولت قوي تر متضمن امنيت نيست بلكه بدون ترديد فقدان دائمي آنها ايجاد ناامني مي كند ..128 فهم مفهومي امنيت ملي مستلزم درك گسترده اي از سطوح اساسي تحليل ها و موضوعاتي است كه مطالعات بين المللي را تشكيل مي دهد ، گرچه اصطلاح امنيت ملي به ظاهر امري است كه به سطح دولتي مربوط مي شد . ارتباطات بين اين سطح ، با سطوح فردي ، منطقه اي و سيستمي به گو نهاي متععد و قوي است كه كسي نمي تواند منکر آنها شود ، هم چنين گرچه امنيت ملي به ظاهر بر جنبه هاي سياسي و نظامي متمركز است كه در انها دولت نقش اساسي دارد ولي اين ايده را بدون توجه به نقش آفرينان و پويش ابعاد اجتماعي ، اقتصادي و محيطي نمي توان فهميد .129 پس از جنگ سرد چارچوب امنيت ملي دستخوش دگرگوني شده است كه با وجود كاهش كنترل معني دار حكومت بر‌آنچه كه در درون مرزهايشان مي گذرد به معني پايان نظام دولتهاي ملي نيست و نيز به معني كاهش نگراني دولتها درباره امنيت به ميزان كمتر از دوره جنگ سرد نمي باشد و به طور كلي امنيت ملي از سه بعد دستخوش دگرگوني شده است . 1- عواملي مانند ظهور بازيگران غيردولتي ، نفوذپذيري مرزهاي ملي و تجزيه دولتها . خود اتكائي كمتر دز سطح ملي ، گسترش تكنولوژي و پخش قدرت باعث كاهش حاكميت ملي دولتها شده است .2- حركت از نظام دوقطبي به چند قطبي ، افزايش موج منطقه گرائي ، افزايش مهاجرت و گسترش دموكراسي و سرما يه داري ، يكسان شدن سليقه ها و فن آوري و استاندارد شدن سيستم هاي تسليحاتي باعث بالا رفتن وابستگي متقابل بين المللي گرديده است كه به نوبه خود باعث دگرگوني در مبحث امنيت ملي شده است. وقوع كمتر جنگهاي سازمان يافته در سطح كلان ، كاهش برخوردهاي ايدئولوژيكي و ارضي . شكست بازدارندگي ، افزايش منازعات قومي ، افزايش كشمكشهاي غير سنتي كم شدن و افزايش تنشهاي فروملي و فراملي باعث گستردگي كشمكش پراكنده و نامنظم شده است .130 از نظر قانون به صلح امنيت ملي عبارتست از وضعيتي كه در آن اعضاء واحد سياسي احساس امنیت مي كنند و از اين رو كليه برنامه ریزی های سياسي كه به نحوي ميزان جنگ را كم ساخته و صلح را مثابه وضعيت عادي جامعه حاكم مي سازد ، در اين ديدگاه استراتژيهاي صلح آميزي بعنوان راهبردهاي عملي تحصيل امنيت ملي مطرح مي باشند .131 در مجموع براي عدم پردازش دقيق و علمي مفهوم امنيت ملي مي توان علل متعددي ذكر كرد كه عبارتند از 1- پيچيدگي ذاتي مفهوم كه ميزان رغبت محققان را كاهش مي دهد 2- حاكميت ديدگاه واقع گرايانه كه منجر به سلطه مفهوم قدرت و تبعي شدن مفهوم امنيت به نسبت مفهوم قدرت شده و همين امر استدلال مفهومي امنيت ملي را از بين برده است . 3- رويه جنبشهاي ضدرئاليستي در اواخر دهه 1970 به گونه اي بود كه ضمن نقد رئاليسم به معرفي مفهوم جذاب صلح از خود اقبال نشان دادند و در نتيجه مفهوم امنيت همچنان در دوره تازه پژوهشي دچار بي مهري شد كه اين حالت در واكنشهاي اخير عليه رئاليسم همچنان مشهود است به گونه اي كه شاهد طرح مفهوم وابستگي دسته جمعي مي باشيم و از اقبال به مفهوم امنيت به معناي واقعي سراغي نمي توان گرفت .132 اما با اين وجود بين امنيت ملي در غرب با کشورهاي در حال توسعه تفاوت اساسي وجود دارد به گونه اي كه امنيت ملي در غرب ، امنيت ملي آن دولت ملي است كه از تك تك شهروندان تشكيل مي شود كه از طريق بسط ملت سازي و جامعه پذيري سياسي داراي سرنوشت مشتركي هستند ولي در كشورهاي در حال توسعه چنين هم سنخي وجود ندارد كه بر اساس آن دولت جهت پيگيري منافع و ارزشهاي ملي تشكيل شده باشد . به همين سبب شكاف بين ملت و دولت عامل مهم بروز مشكلات مفهومي در بسط ايده مفهوم امنيت ملي در كشورهاي در حال توسعه مي شود ، در حالي كه در كشورهاي غربي مفهوم امنيت ملي بر اساس وجود تهديدات خارجي متوجه وجود واحدي بنام ملت ، دولت تعريف مي شود و در حقيقت بنيان مي يابد .133 امنيت ملي در ايران پس از انقلاب : گر چه عناصر قدرت و امنيت ملي ايران تفاوت چنداني با ساير كشورها در گذشته قبل از انقلاب نداشت اما آنچه در بررسي امنيت ملي پس از انقلاب مورد تاكيد اساسي قرار گرفت اين بود كه مكتب اسلام چارچوب و منبع تغذيه اصلي قدرت تلقي گرديد و در ترسيم امنيت ملي مصالح ايدئولوژيك در كنار منافع ملي مدنظر سياسيتگذاران قرا گرفت و مشاركت مردم و توجه آنها از اركان اساسي امنيت ملي قرا گرفت و يكي از عوامل عمده كه زمينه برای تهديد ثبات داخلي و سقوط شاهنشاهي فراهم نمود دين زدائي و عدم توجه به باورهاي ديني در جامعه ايراني بود .شايد بتوان در سه طبقه بندي عمده رويگردهاي امنيتي پس از انقلاب را از همديگر تفكيك نمود . گفتمان بسط محور : اين گفتمان حاصل شرايط پس از انقلاب بود وتلاش داشت پايه هاي امنيتي نظام را در خارج از مرزهاي جغرافيائي تعرف كند و مرز امنيتي اين گفتمان مرزهاي ايدئولوژيك بود نه جغرافيائي و رويكردي آرمانگرايانه تلقي مي گردد . گفتمان حفظ محور : در دوران جنگ به قاعده ام القرائي نظام نزديك مي شويم و در اين مقطع نگر ش حفظ نظام اوجب واجبات مي باشد در اين مقطع با شعار حفظ كيان اسلامي و با صيانت از مرزها به واقع گرائي نزديك تر مي شويم . گفتمان توسعه محور‌: با پاين جنگ و دگرگوني در فضاي امنيتي و ذهنيتي جامعه محل رشد و تبلور گفتمان توسعه به خصوص در ابعاد اقتصادي مدنظر قرار گرفت . در رويكرد اول پس از پيروزی انقلاب اسلامي تفسيري فراملي از امنيت بر سياستهاي امنيتي كشور فالب گرديد كه داراي سه جنبه مهم بود 1- امت گرائي اسلامي 2- ملت گرائي 3- پيوند دادن امنيت ملي به امنيت ملتها و دولتهاي ستمدیده بود كه البته جنبه دوم و سوم آن كم اهميت تر بود ، اما جنبه اول آن داراي مباني قوي اعتقادي بود كه با اهميت بيشتري در صحنه سياستگذاري امنيتي كشور حاضر شده و امنيت كشور با امنيت جهان اسلام پيوند داده ميشود و امنيت جهان اسلام را در تحقق نظامهاي سياسي انقلابي در تمام كشورهاي اسلامي جستجو مي كند كه حمايت ايران از جنبشهاي اسلامي و نهضتهاي ديني و تاكيد بر صدور انقلاب اسلامي درسهاي اوليه انقلاب مبتني بر چنين تفكري بود و امنيت جها ن اسلام به قدري اهميت داشت كه مي توان امنيت كشور را به خاطر آن فدا نمود و در واقع با طرح ايده امت واحده اسلامي نيازي به وحدت ملي احساس نمي گرديد . در اين مقطع به جاي ديدگاه امنيت ملي نگرش امنيت امت اسلامي مدنظر بود و ايده صدور انقلاب اسلامي كه ناشي از چنين طرز تفكري بود به علت خصوصيت معارضه جويانه و تهاجميش در سالهاي اوليه انقلاب موجب تنش هاي فراواني در سياسيت خارجي ايران گرديد و دولت هاي حاكم در كشورهاي اسلامي كه اكثرا غیر دموكراتيك و سلطنتي هستند انقلاب ايران را تهديدی جدي عليه خويش تلقي نمودند و كشورهاي غربي كه هم بنيادگرايي را تحت عنوان اسلام سياسي تهديدي جدي عليه ثبات و امنيت منطقه معرفي و تبليغ مي كردند تنش موجود بين ايران و كشورهاي منطقه را شدت بخشيدند كه اين مسئله تاثير منفی شديدي بر امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران بر جاي گذاشت . در رويكرد دوم نگرش ارزشي به امنيت. پاسداري از ارزشها را به عنوان كانون و جوهر اصلي مفهوم امنيت ملي تلقي مي كند و اصولا از آنجا كه انقلاب از لحاظ تفكر تضاد كامل با ارزشهاي غربي داشت كه اين تضاد فكري به صورتی محوري در سياسيت داخلي و خارجي تجلي پيدا كرده است از لحاظ داخلي كساني كه داراي تفكرات غربي بودند تحت عنوان غربزده طرد شدند كه اين امر ناشي از شرايط بسته سياسي در داخل و عدم توجه به مباني توسعه سياسي بوده است كه خود اين مسئله داراي آثار بلند مدت امنيتي مي باشد و از لحاظ خارجي هم اين تضاد در رويارويي مستقيم با غرب و كشورهاي وابسته به آنها تجلي پيدا نمود ، در اين نگرش به اختلافات فكري غرب وجهه سياسي داده شد و آنها را در سياستهاي امنيتي داخلي و خارجي بصورت محوري مورد توجه قرار داد و هر گونه تهديد كه متوجه ارزشهاي مورد اعتماد جامعه و نظام باشد به عنوان تهديدهاي امنيت ملي تلقي مي گردد به همين سبب با گسترش حيطه بحث تهاجم فرهنگي نيز تحت عنوان تهديد امنيت ملي قلمداد مي شود و جوهر و اساس تهديدهاي امنيت ملي تهديد ارزشها مي باشد كه نگرش كليدي به ارزشها در امنيت ملي باعث افزايش دشمنان يا حتي تبديل دوستان به دشمنان گرديده است .134 با اين همه طي ساليان گذشته در مفهوم رايج و غالب امنيت ملي در جمهوري اسلامي ايران نگرش حاكم به صورت سخت افزاري و نظامگرايانه بوده است كه اين امر تا حدود زيادي ناشي از محيط متشنج جمهوري اسلامي ايران مي باشد و براساس يك برداشت صرف نظامي از امنيت ملي كه همواره از سوي دشمن خارجي در معرض تهديد بوده ، سوق داده است . كه اين برداشت از امنيت ملي باعث تمركز بر تهديدهاي خارجي ، عوامل نظامي و غفلت از تهديد هاي داخلي ، عوامل اقتصادي ، عناصر نرم افزاري و مشروعيت در راهبردها وسياستهاي امنيتي شده است كه اين امر به تبع عناصر موجود در آن باعث تشديد نظامي گري ، خصومت گرائي ، دشمن تراشي ، در صحنه سياست خارجي و داخلي كشور شده است كه تضاد با انديشه ها و منافع غرب ، بويژه امريكا در اين راستا قابل بررسي است و همچنين عدم ارزيابي واقع بينانه از قدرت ملي و مقتضيات نظام بين المللي تاثير عمده اي بر سياستهاي ابران داشته است كه به تناسب باعث اتخاذ سياستهاي گشت كه بر روابط ايران با كشورهاي اسلامي تاثير منفي گذاشت و در واقع محيط را بر عليه جمهوري اسلامي شكل داد ، به همين سبب است كه تمركز بر عوامل خارجي و نظامي ، آنهم با برداشتی تعارض آميز با محيط امنيتي علاوه بر تاثير تنش زا و منفي بر سياست خارجي كشور موجب غفلت ازعوامل داخلي و اقتصادي و عناصر نرم افزاري امنيت شده است .135 گفتمانهاي امنيتي موجود در جمهوري اسلامي ايران : يكي از مشخصه هاي اصلي مسائل امنيتي در جمهوري اسلامي ايران فقدان اجماع عمومي در بين نخبگان در مورد مفهوم امنيت ملي ، سياسيتهاي امنيتي و تهديدها و آسيب پذيريها ست ، به همين دليل رهيافتهاي متعدد و متضادي درباره امنيت ، عوامل موثر بر تكوين و استحكام آن و عوامل تهديد كننده آن وجود دارد كه طيف مختلفي از مسائل در اين تعدد رهيافتي و گفتماني موثر است ؛ اما با اينهمه دو گفتمان اساسي و تقريبا متعارض در خصوص امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران در حال حاضر وجود دارد . گفتمان سنتي امنيت ملي كشور : اين گفتمان كه بر تداوم روندهاي گذشته تاكيد مي كند و آينده جمهوري اسلامي را منوط به ادامه راه گذشته مي داند ، اين گفتمان هنوز بر سنت ايدئولوژيك انقلاب اسلامي با مشخصه هاي كه در دهه اول انقلاب بر ان استوار بود وفادار مانده است و بر حفظ كلي اصول آن به عنوان مباني عمل در آينده هم تاكيد مي كند براساس اين نگرش قدرت و امنيت جمهوري اسلامي ايران تاحد زيادي وابسته به مواضع انقلابي و ايدئولوژيك آن در سطح منطقه و نظام بين الملل بوده و در آينده نيز ادامه اين مواضع ضامن اصلي امنيت ايران و عامل اصلي قدرت و توسعه اين كشور مي باشد ، براساس اين نگرش هدف اصلي دشمن استحاله فرهنگي نظام و تهديد ارزشهاي انقلاب اسلامي و سست كردن اعتماد مردم به باورهاي ديني و انقلابي جامعه است و از اين طريق امنيت ملي در معرض تهديد قرار مي گيرد ، اين تهديد در شرايط حاضر بسيار موثرتر از تهديدهاي نظامي و اقتصادي است و هدف آن نشانه گيري قلب انقلاب اسلامي يعني تاكيد بر حاكميت ارزشهاي ديني در زندگي انسان است . از نظر اين ديدگاه دشمن با تهاجم فرهنگي از دو جبهه خارجي ( ماهواره ، شبكه هاي تلويزيوني و وتديوئي و تبليغات مختلف ) و جنبه داخلي از طريق انتشار برخي مطبوعات ، توليد فيلم و … كه ممكن است بسياري از آنها از لحاظ سياسي يا فكري وابسته به غرب باشند مورد تهديد امنيتي قرار گرفته است . كه ضروري است كه با آنها برخوردهاي امنيتي صورت گيرد . در گفتمان سنتي همچنين برداشت سخت افزاري از امنيت غلبه دارد و واژه هاي مانند دشمن ، تهاجم ، توطئه و تجاوز از كليد واژه هاي گفتمان سنتي امنيت ملي تلقي مي گردند ، در اين برداشت بدبيني عميقي نسبت به كشورهاي ديگر وجود دارد و همواره احتمال تجاوز نظامي يا هر گونه توطئه ديگر عليه امنيت جمهوري اسلامي از سوي آنها وجود دارد به همين سبب به آمادگي نظامي و توسعه نظامي كشور جهت مقابله با اين تهديدها اهميت خاصي داده ميشود ، در اين گفتمان اولويتهاي اقتصادي در بحث امنيت ملي به حاشيه رانده شده كه اين ايده بر خلاف نظريه هاي جديد كه تهديد امنيت اقتصادي در اولويت اساسي قرار داده است مي باشد در گفتمان سنتي امنيت نظام سياسي بر امنيت مردم اولويت داده مي شود و در صورت تعارض بين اين دو امنيت نظام سياسي ارجحيت دارد و مردم تازماني مورد توجه هستند كه با نظام سياسي هماهنگ و هم سو باشند .136 گفتمان نوين امنيت ملي در جمهوري اسلامي ايران : با انتخاب آقاي خاتمي به رياست جمهوري ايران در سال 76 شرايط براي شكل گيري و يا تكوين گفتمان نوين درباره امنيت ملي مهيا شد . اين گفتمان دردرون حاكميت نظام سياسي و در تعارض با گفتمان سنتي در جامعه مطرح شده است گر چه رگه هاي از اين گفتمان همواره در درون نظام سياسي فعال بوده است ولي هيچگاه فرصت جدي بروز آن فراهم نبوده است كه با انتخاب آقاي خاتمي زمينه براي طرح و بحث درباره آن در جامعه فراهم شد براساس اين گفتمان نوين امنيتي تا زماني كه جمهوری اسلامي بر مبناي ارزشهاي مورد ادعاي خود نتوانند جامعه و نظام سياسي داخلي خود را ساماندهي كند هرگز نخواهد توانست منبع خوبي براي ارزشهاي ديني در دنيا باشد بنابراين معتقد است كه ضروری است كه ضمن تعريف دقيق ارزششهاي ديني و بازشناسي آنها از ارزشهاي غير اصيل ديني بتوانيم براساس آن زندگي سياسي، اقتصاي و اجتماعي خود را ساماندهي نمائيم و همچنين اين نگرش ارزشهاي جديدي مانند دموكراسي و حقوق بشر را باا ازشهاي اسلامي سازگار دانسته و تحقق آنها را براي امنيت ملي ضروري مي داند ؛ براساس اين نگرش حقوق و آزاديهاي فردي ، حق حاكميت مردم ، رعايت قانون اساسي و … نه تنها تضادي با ارزشهاي ديني ندارد بلكه بستر تحقق ازشهاي ديني نيز محسوب مي گردند و در صورت عدم تحقق انها امنيت جامعه نيز متضرر مي گردد اين گفتمان افراط در زمينه تهديد خارجي و تمركز بيش از حد بر دشمنان خارجي و تاكيد برتهديدهاي نظامي را به نقذ مي كشد و داراي نگرش واقعبينانه تری نسبت به آن مي باشد و ضمن توجه به تهديدهاي خارجي معتقد است تا زمينه داخلي براي آسيب پذيري وجود نداشته باشد تهديدهاي خارجي نمي توانند به طور جدي امنيت ملي كشور را به خطر بيندازند . اين ديدگاه بسياري از ملاكهاي دوستان و دشمنان داخلي و خارجي را بازسازي كرده و در تعيين آنها به منافع ملموس كشور تاكيد مي نمايد و اصرار افراطي بر تهديدهاي نظامي را نمي پذيرد و جنبه هاي مختلف تهديد اعم از اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي و …را مورد توجه قرار مي دهد .137 فهرست كتب و منابع فارسي 1-اندرو ، لوين : طرح ليبرال و دموكراسي ، ترجمه سعيد زيبا كلام ، انتشارات سمت ، تهران 1380 . 2-افتخاري ، اصغر ؛ ثبات سياسي رسانه اي : در مجموعه مقالات رسانه ها و ثبات سياسي ، انتشارات پژوهشكده مطالعات راهبردی 1381 3-ازعتدي ، عليرضا : خلقيات نخبگان سياسي عامل ناكارامدي احزاب در ايران ، در مجموعه مقالات تحزب و توسعه سياسي در ايران ، همشهري 1378 4-اجوداني ماشاا… پهلوان چنگيز ، رجائي ، عليرضا : گنجي اكبر ؛ پنج گفنگو ، انتشارات عطائي ، تهران 1382 5- اختر شهر ، رجبعلي : فرهنگ سياسي ، مشاركت سياسي و تحزب در ايران اسلامي ، در مجموعه مقالات تحزب و توسعه سياسي در ايران ، انتشارات همشهري 1378 6-بيتام ، ديويد : نويل كوين : پرسش و پاسخ در باب آزادي ، دموكراسي و جامعه مدني ، ترجمه رضا زماني ، نشر ثالث .تهران 1378 7-بشيريه ، حسين : درسهاي دموكراسي براي همه انتشارات پژوهشي نگاه معاصر ، تهران 1380

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته