تحقیق بازی تمرین زندگی است (docx) 12 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 12 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
بازی تمرین زندگی است،تمرین شکست برای پیروزی است.قوی کردن جسم به همراه پرورش اندیشه و روح .در هر جایی از دنیا بازی هایی وجود دارد که انسان ها در آنجا با آن ایام می گذرانند .در روستای خرمکوه از گذشته تا امروز بازی هایی وجود داشته که شاید بعضی از بازی ها،فقط مخصوص این محل نباشد و در جاهای دیگر هم انجام می شود.در زیر چند تا از این بازی ها آمده است:
1- لپٌه بازی :این بازی چیزی شبیه به بیس بال می باشد .وسیله این بازی یک توپ از جنس کاموا یا نخ پشمی ،که با مهارت توسط خود بازیکنان به دور هم تنیده شده و به اندازه یک سیب متوسط می باشد .وسیله دوم بازی یک چوب تقریبا یک متری با قطر و ضخامت تقریبی 5 سانتی متری.بازیکنان معمولا پسران 14 تا بیست ساله.دوتیم 5نفره که توپ را به هوا بلند کرده و با چوب ضربه وارد شده و تیم رقیب باید توپ را گرفته و به بازیکنان مقابل زده و بازیکنان مقابل باید در رفته و خود را از معرض توپ دور کنند، وبه سکو های مشخص شده برسانند.
2- قِیش بازی:وسیله این بازی قِیش یا کمربند که بازیکنان آن را به همراه دارند.دو تیم 6 یا 7 نفره ،یک دایره بزرگ در زمین کشیده شده ،یک تیم در وسط و تیم دیگر دور دایره قرار می گیرند.در حالی که کمربندها از مرکز دایره به طرف کمان دایره قرار دارد.تیمی که بیرون قرار دارد باید کمربندها برداشته و تیم درون دایره باید مانع برداشتن کمربندها شود.اگر کمربنده برداشته شود با آن ها به پاهای نفرات مقابل زده و آن ها باید با پا مانع شوند درصورتی که یکی از نفرات مقابل به درون کشیده شود آن یک نفر کم می شود و همین طور این بازی ادامه می یابد.
در صورتی که می خواهید ادامه بازی های محلی را ببینید ادامه را بخوانید
3- پابلوس چو:البته اگه درست نوشته باشم؟! وسایل این بازی دو پوب یکی کوچک به اندازه تقریبی 20 سانتی متر که مثل قلم نی دوطرفش قلمه زده شده و یک چوب بلند به اندازه تقریبی 60 سانتی متر. روش بازی به این صورت است که چوب کوچک به زمین انداخته شده و با چوب بزرگ به سر چوب کوچک زده می شود تا بالا بیاید و دوباره با چوب بزرگ به آن زده می شود تا به نقطه دورتری پرتاب شود .فاصله شروع تا نقطه فرود چوب کوچک شمارش شده و به این صورت دو به دو بازی ادامه می یابد ،هر کس در پایان شماره بیشتری به دست بیاورد برنده شده و چوب کوچک را به نقطه پرتاب کرده ،بازنده باید یک نفس دویده و صدای ((الُوووو دییلٌیهههه))را تکرا ر کند و اگر نفس کم بیاورد باید ادامه راه تا پایان برنده را کول کند.
4- وِروِره:وسایل این بازی یک چوب ضخیم تراشیده شده مخروطی شکل شبیه میوه کاج ویک چوب بلند که نوک آن با نخ پنبه ای یا جنس دیگر بسته شده است.چوب را در دست گرفته و نخ را دور وروره(مخروطی)تابیده و روی زمین کشیده و رها می شود .سپس با نخ به آن زده می شود تا پیچ بخورد و کسی که ماهر تر باشد زمان بیشتری می تواند وروره را بچرخاند
5- بازی های بالا بیشتر پسرانه می باشد ،اما بعضی از بازی ها مثل هر جا بلنده و هفت سنگ و پنشتیه(پنج سنگ) دخترانه هم می باشد.
برو و بیا
بازی های محلی آباده : برو و بیا (bro o biya) 00
وسایل مورد بازی : چفته ، گو {در بازی بیگیر بی بالو توضیح داده شد}؛ زمین بازی حداقل 30×10 متر مربع .
گروه سنی بازیکنان : 10 تا 20ساله - ایام نوروز افراد مسن هم بازی می کنند- .
جنس بازیکنان : مرد ؛ نوع بازی : گروهی
فصل بازی : آغاز آن اوایل اسفند - اوج آن ایام نوروز است و تا آغاز فصل پاییز ادامه دارد.
تعداد بازیکنان : نامحدود اما هیچگاه از 12 نفر (به دلیل کیفیت بهتر بازی) تجاوز نخواهد کرد.
مقدمات بازی :
معمولا دو نفر از میان بازیکنان به عنوان استاد انتخاب می شوند. این عمل بیشتر بر اساس توافق و یا شرایط سنی میباشد. سپس این دو نفر یاران خود را انتخاب می کنند . روش های انتخاب یاران به همان ترتیبی که قبلا بحث شد از طریق : 1- سرازول ؛ 2 - پرتوپیک انتخاب می کنند . تعداد یاران دو گروه ، باید مساوی باشد (در اینجا گروه ها سه نفری فرض شده اند.)
پس از تعیین یاران ، انتخاب «بالا و پایین» می باشد. منظور از بالا قسمت بالای زمین، و پایین، قسمت پایین زمین می باشد. معمولا بالای زمین ارجحیت دارد چون گروهی که در قسمت بالا قرار می گیرند بازی را شروع می کنند و گاه ممکن است ساعت ها در همان قست قرار گیرند.
طرز انتخاب زمین از طریق «تر و خشک » است که قبلا در اینجا توضیح داده شد. پس از تعیین بالا یا پایین زمین ، دقــه گاه (:daqega) تعیین می شود. معمولا در طول زمبن از قسمتی که گروه بالا می ایستد یک محل را مشخص [می کنند] (با سنگ روی هم گذاشتن) و یک محل [هم] در قسمت زمین پایین تعیین می کنند و به همان ترتیب سنگ روی هم می گذارند تا برای هر دو گروه مشخص باشد. همواره گروه بالا تمایل دارد فاصله این دو محل یا دقه گاه کم باشد و گروه پایین زیاد (علت این امر بعدا توضیح داده می شود)
پس از عمل تعیین دقه گاه گروه پایین یک نفر (فرض علی) را برای «آب دادن » به گروه بالا معرفی می کند.
شروع بازی : از سه نفری که در بالای زمین قرار دارند طبق دستور استاد، کسی که از همه این سه نفر ضعیف تر است عمل زدن گو را شروع می کند بدین ترتیب که علی گو را بالا می اندازد ( آب می دهد) تا اولین نفر با چفته زیر آن بزند. علی معمولا سعی می کند به طریقی ید آب بدهد که اولین زننده گو نتواند خوب زیر گو یزند . ممکن است به طور انحرافی بالا بیندازد و یا ممکن است کوتاهتر از آنچه لازمست بالا بیندازد . به هر ترتیب اولین زننده گو هم سعی می کند اگر علی بد آب داده باشد نزند.
اولین زننده گو مجاز است هرچه می تواند زیر گو بزند اما باید سعی کند گوی هوایی نزند. در صورتی که چنین عملی رخ دهد ممکن است که یکی از گروه افراد پایین گو را بدون برخورد به زمین یا مانعی از هوا بقاپد و بازی گروه بالا خاتمه یابد.
در صورتی که علی خوب آب داد و اولین زننده گو نتوانست زیر گو بزند آنرا اصطلاحا «چس کردن» (chos kerdan ) می گویند و اگر این عمل سه مرتبه تکرار شود، اولین زننده گو سوخته و باید برود سه دقه گاه بالایی بایستد.
وظیفه اولین زننده گو آنست [که] به هر ترتیب شده فاصله میان دو دقه گاه را طی کند البته در همه حال گروه مخالف (گروه پایین) با همکاری سعی می کنند که اولین زننده گو را با گو بزنند و اکر این عمل انجام شود بازی به نفع گروه پایین می باشد و می روند محل بالا و گروه بالا به قسمت پایین می آیند بنابراین اولین زننده گو سعی می کند در لحظاتی که دومین دوست هم گروهش (با توجه به اینکه علی برایش آب داده) و او زیر گو زده با دویدن به دقه گاه پایین برود و برگردد اگر موقعیت مناسب نبود سر دقه گاه پایین بایستد تا موقعیتی مناسب پیدا شود و برگردد.
دومین نفر زننده گو از گروه بالا عینا مشابه اولین نفر زننده گو کارش را ادامه می دهد و فقط باید رعایت کند که : 1- هوایی نزند و اگر می زند به طریقی باشد که گروه پایین نتواند آنرا از هوا بقاپد . 2- سه مرتبه چس نکند. 3- به طریقی بزند که دوستش بتواند به طرف دقه گاه پایین بدود و برگردد یا حداقل به دقه گاه پایین برود.
در مورد شرط اول که باخت گروه بالا خواهد بود و در مورد شرط دوم باید برود سر دقه گاه برای رفتن و آمدن ؛ (برو و بیا).
نفر آخر یا استاد هم کار خود را شروع می کند. معمولا دو نفر هم گروهش در پناه گو زدن های بسیار خوب می تواند «بروند و بیایند» یعنی تا دقه گاه پایین بروند و بیایند. اگر این عمل انجام شود اولین زننده گو کار خود را مانند قبل انجام می هد و سپس دومین زننده گو همین عمل را تکرار می کتد اما اگر فرض کنیم دو نفر از یاران گروه بالا ، در دقه گاه پایینی باشند و گوهای استاد ناموفق یا ، چس کند، در این حالت یکی از گروه پایینی ضمن اینکه مواظب است که استاد گروه بالایی به دقه گاه پایین و دو نفر یار گروه بالایی از دقه گاه پایین به دقه گاه بالا نروند فرصتی به آنان می دهد و آن نیزه انداختن است. بدین ترتیب که استاد گروه پایین گوی را تا سه مرتبه بالا می اندازد (ممکن است یک مرتبه نیزه کافی باشد یا دو مرتبه یا حداکثر سه مرتبه) . تا افراد گروه بالا «برو بیای » خود را انجام دهند ، اگر انجام ندهند باخته اند و باید به قسمت پایین زمین بروند. اغلب اتفاق می افتد هنگامی که استاد گروه پایینی نیزه می اندازد یکی از یاران گروه بالا دویدن خود را آغاز می کند و در همین هنگام استاد گوی را مجددا گرفته و به سوی او پرتاب می کند. اگر به بدن یا لباس او برخورد کند باید به قسمت پایین زمین بروند و اگر نخورد کسی که به دقه گاه بالایی رسیده بازی را ادامه می دهد.
در اینجا لازم است تذکر داده شود که در زدن گوی به یاران گروه بالایی محدودیت بدنی وجود ندارد و هرجا که برخورد کند مورد قبول است.
در صورت موفقیت، گروه پایینی ، به قسمت بالا می روند و همان عملیات را تکرار می کنند. اغلب دیده شده که چندین مرتبه گروه ها جای خود را تغییر می دهند و به همین دلیل شور و هیجان و تلاش بیش از حدی که هر گروه برای کسب موفقیت انجام می دهد این بازی بیشتر از هر بازی دیگری در آباده (با توجه به شرایط سنی بازیکنان) مورد استقبال می باشد و اگر به دلایل خاصی گروه بالایی (مثلا در اثر اعتراض و یا اشتباه مسائل دیگر)نتوان به بازی ادامه دهد گروه پایین برای گروه بالا شعرهای دسته جمعی می خوانند که گاه به دعوا انجام می پذیرد که خواندن شعر های دسته جمعی را دودو کردن می گوییند.
سُرْخَن سُواري
توضيحات:حداقل بايد دوگروه 2نفره باشنددونفر آنهابه عنوان سرگروه انتخاب ميشوندكه نام هركدام از آنها تير ناميده ميشودتير مسئول گرفتن يار طرف مقابل ومحافظت از يار خودش را بعهده دارد كه بايك مثال آنرا بيشتر توضيح ميدهم
فرض كنيد شش نفر هستند ودر دوگروه 3نفره بازي راشروع ميكنيد هرنفر ازيك گروه بنام تيرانتخاب مي شوند ودونفر ديگر بعنوان نيرومي باشندكه به قيد قرعه يك تيم بايدنيروهاي خودرا درجايي كه مخفيگاه نرمالي باشدمخفي نمايد وسرگروه دوم بايد يرود ويكي از آنهارا دستگير نمايد وآن دونفر نيز بايد خودرادوراز چشم سرگروه اول(تير)به دونفر طرف مقابل رسانده وبرپشت آنها سوار شوند.اگر سرگروه يكي ازآنهارا دستگير نمايدباصداي بلند فرياد ميكشد مينال،مينال يعني يار شمارادستگير نموده ام وزمانيكه آن دونفر بتوانند خود را به گروه اول برسانندوسوار شوند آن دونفر كه سواري ميدهندبايد فرياد زنند "كمر گند،كمرگند"تا تير (سرگروه)خودرا به آنها برساند.كمرگند يعني اينكه كمر ما از سواري دادن له شد وگنديد خودت را برسان وتا زمانيكه يكي از اين دونفر دستگير نشده اند باز ي ادامه خواهد داشت وبا دستگير شدن يكي از اين دونفر بازي تمام شده ونوبت به گروه دوم مي رسد تا خود را مخفي نمايند وبتوانند سوار طرف مقابل شوند وبه همين صورت بازي ادامه پيدا ميكند
سنگِ چَربَك
توضيحات:روش بازي بدين صورت است كه هرتعداد نفر كه باشنددريك صف مي ايستند يك نفر بعنوان سر گروه(سنگ چرخان) انتخاب مي شود.افراد بايد طوري بايستند كه همگي پشتشان به يكطرف باشدودستهاي خود را بصورت قلاب درپشت خود نگه ميدارند سرگروه براي هركدام از آنها يك نام دلخواه از هر شيئي كه بخواهد انتخاب مينمايد بطوري كه فقط هركدام نام خودشان را ميدانند
سرگروه سنگي حدود150گرمي دردست گرفته ودردست افراد ميچرخاند واين شعر را ميخواند:
سنگ چربك ،بچه ناره،گُل ناره ،ميچرانه .وطبق ميل خودش اين سنگ را در دست يكي از افراد گذاشته وفرد ي كه سنگ دردستش هست بايد بدون اطلاع افراد ديگر از صف جداشده وميرود در 5متري افراد مي ايستد واين درحالي است كه اگر افراد بفهمند كه سنگ در درست اوگذاشته اندهنگام بيرون رفتن از صف باپاي خود به او لگد ميزنند وبا اينكاراصطلاحاًميگويند طرف سوخته وبايد درصف بايستد وسنگ خود را تحويل دهد واگر توانست با حركات زيركانه از ديگران فاصله بگيرد در آنجا مي ايستد وتعدادي نام بصورت تصادفي ميخواند نام هركس گفته شد بايد از صف بيرون رفته واورا برپشت سوار نموده وبه داخل صف بياوردوهمنطور بازي ادامه پيدا مي كند تا نوبت به همه برسد
(كاي كايمَكو(قايم موشك بازي
توضيحات: يكنفر چشم خود را ميبندد وبقيه ميروند قايم ميشوند وصداميزنند حالا بيا هركدام كه خودرا نتواندبه جايگاه از قبل تعيين شده برساند ودستگير شود بايد چشم خود راببندد وديگران قايم شوند وبه همين صورت بازي ادامه ميابد
خارَك چه خارَك
توضيحات:همانطور كه ميدانيدنخلها براساس خارك وخرمايي كه توليد ميكنندنامگذاري ميشوندبراين اساس اين بازي هم برهمين اساس پايه گذاري شده يعني افرادي كه در اين بازي وارد ميشوند بايد با نام خارك ها آشنايي كامل داشته باشندبازي به اين صورت است كه هرتعدادنفر باشند به دوگروه تقسيم شده ويكنفر هم بين دوگروه قرارگرفته وبدلخواه نام يك خارك را انتخاب نموده واز دوگروه سؤال ميگيرد بدين صورت كه "خارك چه خارك"هرگروه به نوبت خودنام خاركها را ميگويند"مثلاً:خارك مصلي" تا نام انتخاب شده توسط فرد سؤال گيرنده پيدا شودهرگروه كه برنده شود بايد سوار گروه مقابل شده شده وتامحل معيني آنها را برده وبجاي اول برگرداند ومجدداًبازي به همين روش ادامه پيدا ميكند
(كِلِنْگ كِلِنْگو(شش خانه
توضيحات:يك شش خانه اي است به شكل زير كه دونفر بازي مي كنند وبا يك سنگ پهن كوچك بازي از خانه يك شروع شده وبايد تا خانه ششم به پايان برسد وهركس آنرا به پايان برسد ميتواند يك خانه ازشش خانه بدلخواه كه از اين پس مالك آن خانه بوده وميتواند مانند خانه شماره چهاردر آن استراحت نمايد از آن خود نمايد
روش بازي:به نوبت هرنفر، سنگ ياد شده را در خانه شماره يك انداخته ويك پاي خود را بالا گرفته وبا پاي ديكر سنگ را به خانه دوم ميبرد وبه خانه چهارم كه رسيدي ميتواند استراحتي نموده وادامه داده ودر خانه ششم بايد سنگ را به بيرون پرت نمايد واگر خطايي مرتكب نشد از كنار شروع ايستاده وسنگ را درخانه دوم مي اندازد وبراي خانه 6بايد از نبش خانه سه سنگ را به طرف خانه 6 پرت نمايد ودر اينحال طرف مقابل ميتواند به او بگويد كه چند دور به دور شش خانه بچرخ وسپس وارد شش خانه شود و بايد درحالي كه يك پاي خود را بالا گرفته تعداد دورها را به پايان برساند.تذكر: در بازي اگر سنگ يا پاي بازيكن روي خطوط قرمز وخانه جهنم توقف نمايد اصطلاحاًميگوند سوخته است ونوبت طرف مقابل است تا بازي را شروع نمايد وهمنطور بازي ادامه دارد تا اينكه هركس تعداد خانه بيشتري را تصاحب كند برنده خواهد شد
هَلَه هَلَه گُرگِ چَنْبَري
اين بازي كشمكشي است بين گرگ وچوپان بدين صورت است كه هرتعداد افرادباشند يكي بعنوان چوپان انتخاب شده ويكنفر هم بعنوان گرگ بقيه افراد دريك ستون پشت سرچوپان ميايستند و دست خودرا دور كمر چوپان قلاب نموده وهمديگر را طوري ميگيرند تا اين زنجيره از هم گسيخته نشود وباشروع بازي گرگ درحالي كه روبروي چوپان ايستاده شروع مي كند به رجز خواندن وميگويد"هَلَه هَلَه گرگِ چَنْبَري "وبطرف چوپان حمله نموده تا افرادي كه بعنوان گوسفند هستند از دست چوپان بگيرد واگرموفق شود وتاآخرين نفر را از چوپان بگيرد برنده خواهد شد
منازعه بين گرگ وچوپان بدين صورت مي باشد
گرگ:هَلَه هَلَه گرگِ چَنْبَري
چوپان:زهره نداري ببري
گرگ:اگربُردُم چه ميكني؟
چوپان :خورد وخميرت ميكنم!
گرگ:لقمه من چرب تر است
چوپان:چماق من گُنده تر است
چه خونَكَ
اين بازي معمولاًشبها كه افراد دورهم مي نشينندبراي سرگرمي انجام ميشود كه حداقل دونفر لازم است .روش بازي بدين صورت است
نفراول يك منزلي را درمحل درنظر ميگيرد وتعداد زن ومرد آنرا درذهن خود مي شماردفرض كنيد منزل آقاي حسين را درنظر گرفته ودر آن منزل 3نفر جنس مؤنث و2نفرازجنس مذكر موجود است از طرف مقابل سؤال ميگيرد وميگويد:
چه خونَكَ 2مَرْدَكَ 3زَ نَكَ(كدام خانه است كه 2مرد و3زن دارد)
طرف مقابل بايد ذهن خود را در محل به جستجوي منزل مورد نظر كه منزل حسين است بكار گيرد وبگويد منزل حسين واگر منزلي با اين تشابه نفرات باشند وبگويد قابل قبول نيست وبايد حتماًمنزل مورد نظر سؤال گيرنده باشد واگر پيدا ننمود جواب به ايشان گفته ميشود ويك امتياز به طرف مقابل تعلق مي گيرد واگر فهميد نوبت اوست كه سؤال بگيرد.
سرآغاز
نگاهی به بازی های محلی چند منطقه از ایران (بوشهر، فارس، اصفهان))
- حرف اولبازی های محلی، بخشی از هر فرهنگ محسوب می شوند که متناسب با وضعیت اقلیمی و فرهنگی هر منطقه طراحی شده اند و همین هماهنگی و همراهی با جغرافیا و فرهنگ، رمز ماندگاری انها تاکنون بوده است. درست است که برخی بازی های محلی در بیشتر نقاط ایران مشاهده می شوند و حالتی کلی تر دارند اما بازی های بسیاری نیز وجود دارند که خاص هر منطقه بوده و در سایر نقاط کشور دیده نمی شوند. مطالعه و معرفی این بازی ها از آن جهت حائز اهمیت است که می تواند هم به ما دانشی درخصوص داشته های فرهنگی مان بدهد و هم مهمتر از آن، فرصتی فراهم کند که با کسب آگاهی بتوانیم در زندگی امروز خود و کودکانمان از انها استفاده کنیم و از شادی و نشاطی که بخش جدایی ناپذیری از این بازی هاست بهره مند شویم. این مقاله به معرفی چند بازی محلی از 3 استان کشور می پردازد. - بوشهر در بوشهر قدیم این طور مرسوم بوده که پسران به هنگام شب و خسته از بازی های روزانه، در محل مخصوص بازی در محله جمع شده و به برخی بازی های شبانه می پرداخته اند. در اینجا شخصی که اول وارد کوچه می شده با خواندن اشعاری که گاه نیز آمیخته با هجو بوده دیگران را به خروج از خانه جهت بازی تشویق می کرده است. برخی از بازی های محلی منطقه، یادگار انگلیسی ها بوده و با اندکی تغییرات از انها وام گرفته شده ولی اکثر بازی های محلی بوشهر، قدمتی بسیار بیشتر دارند. برای نوبت شروع بازی و یارکشی نیز روش های بومی بسیاری وجود دارد که از جمله آنها می توان به روش های "تر و خشک"، "خدا زمین کردن" ، "پر و خالی گرفتن"،"چُرچُر گرفتن" و... اشاره کرد. چُرچُر گرفتن به این صورت انجام می شود که هر یک از بازیکنان نام مستعاری برای خود انتخاب کرده و به صورت دو به دو، دست در گردن هم انداخته و پیش سرگروه می روند و مثلا می گویند ماه می خواهی یا ستاره؟ و به همین شیوه، نفرات بین دو گروه تقسیم می شوند. یکی از قدیمی ترین بازی های بوشهر، بازی موسوم به "چوکیلی" است که از نام ابزار آن (چوب و کلید) گرفته شده است. کیلی یا کلید، چوب کوچکی است و چو یا چوب نیز تکه چوب بزرگتری را گویند. بازی مذکور به این شکل است که پس از یارگیری و تشکیل دو تیم و نیز تعیین تیم شروع کننده بازی، چاله ای به روی زمین می کنند که نام آن "گانه" است و بعد تیم شروع کننده به ترتیب، چوب موسوم به کیلی خود را روی گانه قرار داده و با چوب سعی می کند آن را به هوا پرت کند که هر فرد از تیم مقابل که بتواند آن را بگیرد دو نوبته می شود و می تواند پس از سوختن، یک بار دیگر نیز بازی کند. در نهایت و پس از طی مراحل مختلفی به شمارش فاصله چوب های رها شده تا محل "گانه" می پردازند و اندازه آن را تا حد نصاب تعیین شده در ابتدای بازی مقایسه می کنند و با هم به رقابت می پردازند. این بازی، قواعد زیاد و پیچیده ای دارد.- فارسدر اینجا نگاهی به بازی های روستای "دوان" از روستای کازرون واقع در استان فارس می اندازیم. "دونه کِش" یکی از روش های یارگیری برای بازی های محلی است و شیوه انجام آن به این صورت است که سرگروه های هر گروه به اختیار خود از بین زوج هایی که تقریبا هم زور هستند یکی را برای خود انتخاب می کنند تا نوبت به ضعیف ترین ها برسد. فردی که در نهایت در هیچ کدام از یارکشی ها انتخاب نمی شود ضعیف ترین فرد مجموعه است. در اینجا این فرد جزء گروه قوی تر شده و یک فرد خیالی به نام "توکُمی" عضو تیم مقابل می شود که نوبت او را سرگروه بازی می کند. به این ترتیب، یارگیری انجام شده و قدرت گروه ها تقریبا برابر چیده می شود. بازی "انگور چه رنگ" از مشهورترین بازی های این منطقه است و روال آن به این صورت است که بازیکنان از بین خود، فردی را به نام میر انتخاب می کنند و او با راهنمایی مشاورش، نام یکی از انگورهای منطقه را انتخاب می کند. سپس افراد یک به یک سر کمربندی را که دست میر است در دست می گیرند و به سوال و جواب های او در خصوص انگور پاسخ می دهند. این روند تا جایی ادامه می یابد فردی بتواند نام انگور را حدس بزند. این شخص، کمربند را از دست میر گرفته و هرکس از بازیکنان را که سر راه خود دید دنبال کرده و کتک می زند. این مراسم تا وقتی ادامه دارد که میر، عبارت "روه روه" را تکرار کند. از این پس، فرد مهاجم می بایست خود را به میر رسانده و کمربند را تحویل دهد که در راه بقیه به او حمله می کنند تا شلاق های خورده را تلافی کنند. فردی که شلاق را به دست بیاورد می تواند فرد مهاجم و بقیه را دنبال کرده و کتک بزند تا میر،کلمه خاص را دوباره اعلام کند.- اصفهاندر برخی روستاهای اصفهان، بازی ای به نام "کِلاه بَرَک" وجود دارد و شیوه انجام آن نیز به این صورت است که دایره بزرگی در وسط میدان رسم می کنند و یک گروه ده نفره داخل آن نشسته و گروه ده نفره دیگری، خارج دایره و دور آن می چرخند تا در فرصتی مناسب بتوانند کلاه یکی از افراد داخل را برداشته و فرار کنند. سپس کلاه را پنهان از چشم اعضای تیم مقابل در بین خود به گونه ای رد و بدل می کنند که معلوم نشود دست کیست. سپس به محل تعیین شده برای انداختن کلاه دویده و تیم مقابل نیز دنبالشان می کند و اگر بتواند کلاه را بگیرد برنده است و در غیر این صورت، چنانچه کلاه به زمین افتاده و خاکی شود آن تیم بازنده محسوب می شود.این کار را تا 5 بار تکرار کرده و امتیازبندی می کنند.- حرف آخرهمان طور که گفته شد بازی ها برگرفته از فضای فرهنگی و جغرافیایی خود هستند و بنابراین هر منطقه ای ارزش ها و آن دسته از مهارت ها را از طریق بازی در اعضای خود تقویت می کند که لازمه زندگی در آن منطقه است. به قول عده ای علت وجود خشونت در بازی های محلی برخی مناطق نیز همین مسئله آب و هوا و محیط زیست خشن آنهاست. روی هم رفته، بازی های محلی، تنوع بسیار داشته و هر کدام در زمان های مختلفی از شبانه روز و نیز ایام سال انجام می شوند، به جنسیت خاصی تعلق دارند و نیز حالت های مختلف انفرادی و گروهی را شامل می شوند. بازی های محلی، بخشی از سرمایه های فرهنگی ما هستند که علی رغم تنوع بسیار چشمگیرشان امروزه در بسیاری از مناطق کشور در حال فراموشی و نابودی هستند. این مسئله یکی از عللی است که پرداختن به آنها را به عنوان یک موضوع، ضروری می سازد. ***منابع: تاریخ و فرهنگ مردم دوان / سنگستان / فرهنگ و زیست