تحقیق برنامه ریزی استراتژیک نیروی انسانی (docx) 13 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 13 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
موضوع: برنامه ريزي استراتژيك نيروي انساني
تهیه کننده: الهه السادات معصومی
تعريف مديريت:
مديريت عبارت است از علم، هنر ، فن فرآيند به كارگيري منابع (انساني، مالي، فن آوري، اطلاعاتي، ارزشي و زمان) از طريق برنامه ريزي، سازماندهي، هدايت و كنترل در يك محيط متغير در جهت تحقق اهداف سازمان در چارچوب فرهنگ حاكم.
مهمترين منبع:
مهمترين منبع ، منابع انساني است، زيرا ساير منابع زير مجموعه اي جهت منابع انساني ميباشند.
منابع مديريت:
نيروي انساني- مالي- فن آوري- اطلاعاتي و ارزشي و زمان
برنامه ريزي:
وضع موجودوضع موعودوضع مطلوبعبارت است از طي كردن فاصله بين وضع موجود و رسيدن به وضع مطلوب جهت رسيدن به اهداف سازمان.
انتخاب يك راه از ميان راههاي موجود جهت رسيدن به هدف يا حل يك مشكل تصميم گيري نام دارد. در برنامه ريزي حتما تصميم گيري وجود دارد.
ارزشيابي:
دوره مشخصي بازرسي شروع شده و ميزان تحقق اهداف در طي آن دوره مشخص، كنترل ميگردد.
شاخصهاي برنامه:
برنامه داراي 2 شاخص است. هر نوشته اي كه داراي زمان اجرا و بودجه باشد برنامه نام دارد. عوامل لازم در يك برنامه عبارتنداز: 1- مدت زمان اجراي اهداف 2- بودجه لازم جهت رسيدن به اهداف
وظايف مديريت:
برنامه ريزي: شامل تصميم گيري + هدفگذاري
سازماندهي: شامل تقسيم كار + هماهنگي
هدايت: شامل رهبري + انگيزش + ارتباطات
كنترل: شامل نظارت + ارزيابي + ارزشيابي
انواع استراتژيها و ويژگيهاي آن:
استراتژي برنامه ريزي شده 2- استراتژي اقتضايي
استراتژي كارسالارانه 4- استراتژي انطباقي
استراتژي ايدئولوژيك 6- استراتژي چتري/ حمايتي
استراتژي فرآيندي 8- استراتژي گسسته و تدريجي
استراتژي تحميلي
براي برنامه ريزي استراتژيك در يك سازمان بايستي به 5 سوال جواب داده شود:
1- جمعيت سازمان 2- بودجه سازمان 3- نوع سازمان
4- وجود سيستم اطلاعاتي مديريت در سازمان 5 - اندازه سازمان
تعريف برنامه ريزي:
برنامه ريزي به آن دسته از اقداماتي اطلاق ميشود كه مشتمل بر پيش بيني هدفها و اقدامات لازم براي رويارويي با تغييرات و مواجهه با عوامل نامطمئن از طريق تنظيم عمليات آينده است.
ويژگي يك برنامه خوب:
اهداف برنامه بايد روشن، مشخص و قابل فهم باشد.
برنامه بايد ساده و جامع باشد.
برنامه بايد كاملا متعادل و درعين حال قابل انعطاف باشد.
هر برنامه اي بايد داراي محدوديت زماني باشد.
برنامه بايد با همكاري كاركنان تهيه شود.
وحدت برنامه ريزي از جانب مديران مختلف مورد تاكيد قرار گيرد.
سطوح مديريت:
سطح عالي (رئيس+وزير+شوراي معاونين)
سطح مياني (ادارات استانها)
سطح اجرايي (ادارات شهرستانها)
انواع برنامه ريزي:
از نظر محتوا: بي نهايت برنامه ريزي وجود دارد.
از نظر زمان: سه نوع برنامه ريزي وجود دارد.
روشها و شيوه هاي مرسوم در برنامه ريزي:
برنامه ريزي از بالا به پايين: اين برنامه ريزي در سطح عالي سازمان انجام ميشود.
برنامه ريزي از پايين به بالا: اين برنامه ريزي در سطح اجرا پيشنهاد ميشود.
برنامه ريزي تركيبي (ادغامي): تركيبي از دو برنامه ريزي فوق بوده كه در آن هم نظر سطح عالي و سطح اجرايي برآورده ميگردد (هم به نياز توجه ميشود و هم به بودجه).
انواع روشهاي برنامه ريزي از لحاظ زماني:
كوتاه مدت: از يك دقيقه تا يك ساعت، يك شبانه روز، يك فصل، يك ماه، حداكثر يكسال
ميان مدت (اجرايي/ عملياتي): مدت آن يك تا پنج سال است.
بلند مدت (استراتژيك/ راهبردي): مدت آن بين 10 تا 25 سال است. (در برنامه ريزي بلند مدت امكان مقايسه وجود ندارد- بايستي در راس هرم سازماني مديريت متقاعد گردد)
مراحل برنامه ريزي ميان مدت : (اجرايي/عملياتي)
تدوين برنامه هاي كوتاه مدت
تعيين معيارهاي كمي و كيفي سنجش عملكرد و ارزيابي هزينه هاي اجراي عمليات
ارزيابي برنامه ها و تعيين موارد انحراف عملكرد از آنها
تجديد نظر در برنامه ها و تهيه برنامه هاي جديد
برنامه ريزي بلند مدت ( استراتژيك/راهبردي) چه كمكهايي به مديريت سازمان ميكند:
برنامه ريزي بلند مدت آينده را پيش بيني نمي كند ولي يك مدير را ميتواند در موارد ذيل ياري دهد:
فائق آمدن و چيره شدن بر مسائل ناشي از مقتضيات آينده (مثل تغييرات سريع)
ايجاد فرصت كافي براي تصحيح خطاهاي اجتناب ناپذير
اتخاذ تصميمهاي صحيح در زمان مناسب
تمركز بر انجام فعاليتهاي ضروري براي رسيدن به آينده مطلوب
در يك سازمان برنامه ريزي استراتژيك به چه سوالات اصلي و اساسي پاسخ ميدهد:
برنامه ريزي استراتژيك در صدد است به سه سوال اصلي سازمان پاسخ گويد:
سازمان كجاست؟ (وضع موجود)
آرزو دارد به كجا برود؟ (وضع مطلوب)
چگونه خواهد رفت؟ (استراتژيك)
تعريف استراتژي:
كوتاهترين و مطمئن ترين راه رسيدن به هدف را گويند. (رسيدن به هدف با هزينه كم)
برنامه ريزي استراتژيك:
برنامه ريزي استراتژيك در سه سطح است:
بخشي: نوع سازمان را مشخص ميكند و شامل قسمت خاصي است.
ملي: برنامه اي كه شامل كل مملكت است.
منطقه اي: برنامه اي كه در سطح يك استان و شهرستان است.
* برنامه ريزي استراتژيك زماني قابل اجراست كه توسط تك تك مديران عالي مورد قبول واقع شود.
قسمتهاي اصلي يك سيستم:
خروجيفرآيندورودييك سيستم داراي اجزاي زير است.
بازخورد
نيروي انساني نيزمانند يك سيستم است.
زير سيستمهاي نيروي انساني:
برنامه ريزي 2- كارمنديابي 3- آزمون 4- استخدام
5-آموزش و توسعه نيروي انساني 6- ارزيابي عملكرد 7- جبران خدمت
8- نگهداري نيروي انساني(سلامت و ايمني)
چالشهاي نيروي انساني:
هماهنگي زير سيستمهاي نيرو انساني
هماهنگي بخش نيروي انساني با ساير سيستمها
استراتژيهاي بالا دستي و كساني كه روي سازمان تاثير مي گذارند.
براي رفع اين چالشها نيازمند الگوي مديريت استراتژيك نيروي انساني مي باشيم.
دوره هاي زندگي انسانها:
دوره شكار: موضوع اداره نيروي انساني، امر ساده اي بوده است.
عصر كشاورزي: روابط استاد وشاگردي و آموزش مطرح بوده است.
عصر صنعتي: (دوره مدرن) تيمهاي بزرگ و بحث تخصص و تقسيم كار و كارگروهي مطرح گرديد.
عصر فرا صنعتي: (دوره فرا مدرن و عصر اطلاعات) توجه بيشتري به نيروي انساني، حقوق او و برنامه هاي راهبردي شد.
عصر خرد و دانش: در حال حاضر انسانها را با ميزان دانش و فرهيختگيشان مي سنجند.
سير تحول نيروي انساني:
در عصر مديريت علمي(تيلر) نيروي انساني به مثابه عوامل توليد ديده مي شود و توجه به سرمايه و انباشت آن است.
در سالهاي 50-1930 نهضت روابط انساني شكل گرفت در اين عصر مطرح گرديد كه انسانها ماشين نيستند بلكه بايد استعدادهايشان را كشف نمود. (توجه به كارايي)
تفكر سيستمي و نگاه كلي: بدين معنا كه سازمان بايد يك كل داشته باشد. در اينجا شايستگي ها و مزيتهاي انسان مطرح ميشود كه نتيجه آن توجه به مديريت استراتژيك در بخش منابع انساني بود. در اين مرحله نيروي انساني جزئي از استراتژي سازمان محسوب گرديد.
عوامل پايه اي موثر بر برنامه ريزي استراتژيك نيروي انساني:
عوامل محيطي: مانند رقابت، اتحاديه ها، چرخه حيات محصول
عوامل سازماني: مانند اندازه سازمان، پيچيدگي، مازاد منابع مصرف نشده
عوامل نهادي: مانند مقررات قانوني، الزامات و گروههاي ذينفع
عوامل فناوري: مانند ماهيت فرايند توليد
در سازمان مبتني بر محصول پرداختهاي مشروط (بهره وري و عملكرد) و در سازمان مبتني بر وظيفه ، آموزش تخصصي افراد داراي جايگاه خاصي است.
انواع برنامه ريزي استراتژيك:
برنامه ريزي عقلايي: بر اساس منطق و عقل است و هدفمند ميباشد. در اين برنامه ريزي استراتژي بر مبناي فرايندهاي رسمي و تصميم گيري عقلايي تدوين ميشود. (برنامه ريزي بخردانه)
برنامه ريزي فزاينده: برنامه ريزي افزايش تدريجي و مرحله اي (گام به گام). استراتژي غير رسمي و براساس روابط سياسي درون و برون سازمانها شكل ميگيرد. (برنامه ريزي تدريجي)
برنامه ريزي تئوري نقاط مرجع مشترك: (برنامه ريزي تركيبي) از تركيب اقتضايي هردو مورد، براساس شرايط شكل ميگيرد.
واژه استراتژيك شامل چه مفاهيمي مي شود:
واژه استراتژيك شامل تمام مفاهيم و كالاها ميشود مثل غذاي استراتژيك (گندم)، سلاح استراتژيك (موشكهاي دوربرد)، جزاير استراتژيك (ابوموسي و تنب بزرگ و كوچك و ...)
مدل برنامه ريزي استراتژيك:
مدل پورتر
مدل بوستون
مدل برايسون (متداول ترين مدل در ايران است)
سازمان جهاني بهداشت
برنامه ريزي استراتژيك استونر و فريمن
وايتمن و همكاران
وانكن و همكاران
گود اشتاين
پيگلز و روجر
ويژگي برنامه ريزي استراتژيك:
انعكاسي از ارزشهاي حاكم بر جامعه است. جهان بيني ها، اعتقادات و سنتهاي جامعه در برنامه ريزي استراتژيك منعكس ميشود.
توجه اين برنامه ريزي معطوف به سوالات اصلي سازمان است.
چارچوبي براي برنامه ريزي عملياتي و تصميم گيريهاي مديريت فراهم مي آورد.
داراي ديد بلند مدت است و افقهاي دورتري را در سازمان مطرح مي سازد.
عمليـات و اقدامـات سـازمان را در دوره هاي زمـاني نسبتـا طـولاني، هماهنـگ نمـوده و به آنها پيوستگـي مي بخشد.
در سطوح عالي سازمان شكل مي گيرد. زيرا در اين سطح است كه تقريبا به طور همه جانبه اي اطلاعات در مورد امكانات سازمان وانتظارات و توقعات از آن متمركز است.
برنامه ريزي استراتژيك، فراگير بوده و برنامه هاي عملياتي سازمـان را در بـر مي گيـرد و به آنـها جهـت مي بخشد.
مزاياي برنامه ريزي استراتژيك:
تفكر و انديشيدن به شكل استراتژيك
تشخيص جهت گيري آينده
اتخاذ تصميمات امروز در پرتو نتايج و بازتابهاي آينده تصميمات
تدوين و توسعه مبنايي جامع و قابل دفاع براي تصميم گيري
رعايت حداكثر احتياط و بصيرت در نواحي تحت كنترل سازمان
بهبود علمكرد
برخورد موثر با محيطي كه با تغييرات سريع مواجه مي باشد
ايجاد تيم كاري و رعايت اصول كارشناسي
ويژگيهاي فرآيند برنامه ريزي استراتژيك موفق:
فعاليتي است مشاركتي كه منحصر به برنامه ريزان نبوده بلكه در اين فعاليت تمامي افراد از مديران گرفته تا كاركنان سطوح اجرايي در آن دخالت دارند.
انعطاف پذير بوده و با سازمان و استفاده كنندگان تطابق لازم را دارد.
مسئوليتها را به روشني تعريف كرده، جدول زماني را ترسيم نموده و پاسخگويي را در هر مورد تعيين ميكند.
درك مقاصد مشترك را در سرتاسر سازمان تحريك و تسهيل مي بخشد.
نسبت به اوضاع محيط و عملكرد آن حساس است.
پويا و پيشرو است.
منجر به فعاليت مي شود.
چشم اندازي مشترك بر اساس ارزشها ارائه ميدهد.
از ديدگاه برايسون چه موانعي بر سر راه برنامه ريزي، در برنامه ريزي استراتژيك وجود دارد:
الف ) مشكلات انساني :
افراد در برخورد با مشكلات داراي توانهاي محدودي مي باشند.
افراد داراي توان تطبيق بسيار بالايي هستند ولي تغييرات تدريجي را تشخيص نمي دهند.
افراد در بحرانها عقب نشيني كرده، خود را به فراموشي مي زنند و بهانه تراشي مي كنند.
افراد در صورت كسب شايستگي و درگير شدن در مشكلات، هوشياري و تمركز خود را از دست ميدهند.
تعهد افراد هنگام دست زدن به اقدامات عمومي، اجباري و بازگشت ناپذير، افزايش مي باشد.
ب) مشكلات ساختاري:
1- آيا كل، از مجموعه اجزاء بزرگتر است يا كوچكتر
چگونه ميتوانيم انتقال از وضعي به وضعي ديگر را بهتر هدايت كنيم.
چگونه ميتوانيم مطمئن شويم كه منطق خرد سالم به كلام بي منطق و كلان تبديل نشود.
چگونه ميتوانيم بجاي ماهيت فردي برنامه ريزي استراتژيك، با اهميت جمعي آن سر و كار داشته باشيم.
ج) مشكل نهادي:
1- نهادها چگونه تغيير شكل ميدهند.
2-مسئوليتهاي اصلي رهبران نهادها كدامند.
3-در نبود رهبري نهادي چه پيش خواهد آمد.
تفاوت برنامه ريزي استراتژيك با برنامه ريزي عملياتي:
برنامه ريزي استراتژيك به دليل ويژگيهاي خود، تفاوتهاي بنيادي با برنامه ريزي عملياتي دارد كه در زير به برخي از آنها اشاره ميشود:
اصولا برنامه ريزي عملياتي در سطوح مياني و پايه شكل ميگيرد در حاليكه برنامه ريزي استراتژيك در سطوح عالي سازمان تدوين ميشود.
تاكيد برنامه ريزي عملياتي بر كارايي و بازدهي است. در حاليكه برنامه ريزي استراتژيك بر اثر بخشي تاكيد دارد.
حسن خوب كار ميكند كارايي
حسن كار خوب ميكند اثربخشي
بهره وري = اثر بخشي + كارايي
منظور از اثر بخشي آن است كه هدفهاي اصلي و اساسي تعيين شوند و به آنها دست يابيم اما در كارايي هدف آن است كه به اهداف تعيين شده با حداكثر بازدهي برسيم. به تعبير صاحبان نظر مديريت، در برنامه ريزي استراتژيك با هدف اثر بخشي ميكوشيم تا كارهاي درست را انجام دهيم در حاليكه در برنامه ريزي عملياتي با هدف كارايي تلاش بر اين است كه كارها به درستي انجام گيرد.
در برنامه ريزي عملياتي بيشتر به منافع فعلي سازمان تاكيد ميشود در حاليكه در برنامه ريزي استراتژيك توجه بر منافع آتي سازمان است.
در برنامه ريزي عملياتي منابع و امكانات موجود سازمان در نظر گرفته ميشود. در حاليكه در برنامه ريزي استراتژيك به منابع و امكانات آينده سازمان چشم مي دوزيم.
در برنامه ريزي عملياتي ساختار سازماني و شرايط محيطي با ثبات نسبي در نظر گرفته ميشود. درحاليكه در برنامه ريزي استراتژيك، ساختار سازماني منعطف و متوسط و همراه با تغييرات در طول زمان است.
برنامه ريزي عملياتي در مقايسه با برنامه ريزي استراتژيك، مخاطره كمتري را در بردارد.
مراحل فرآيند برنامه ريزي استراتژيك در مدل برايسون:
مراحل فرآيند برنامه ريزي استراتژيك در مدل برايسون به شرح زير است:
توافق اوليه
تعيين وظايف
تحليل ذينفعان
تنظيم بيانيه ماموريت سازمان
شناخت محيط سازمان
تعيين موضوعات استراتژيك پيش روي سازمان
تعيين استراتژيها
شرح طرحها و اقدامات
تنظيم دورنماي سازماني براي آينده
برنامه عملياتي يكساله
* نكته: از برنامه ريزي استراتژيك در مواقع بحراني استفاده نمي شود. بلكه در شرايط بحران از برنامه ريزي عملياتي استفاده ميشود.
مديريت مشاركتي يا مشاركت همگاني در وضعيتهاي بحراني بايد مورد توجه قرار گيرد.
* نكته: الزام در برنامه ريزي استراتژيك اين است كه راس هرم سازماني جهت اجرا به توافق برسند و همه در اجراي آن مشاركت كنند (مديريت مشاركتي).
درشرايط بحراني و برنامه ريزي استراتژيك بايد حتما به فن آوري اطلاعات توجه نمود در فن آوري اطلاعات داده وجود دارد. زمانيكه اطلاعات خام يا داده پردازش شود آن زمان اطلاعات نام ميگيرد.
فناوري اطلاعات شامل: سيستم اطلاعات مديريت، داده، اطلاعات، مديريت مشاركتي است.
* نكته: در برنامه ريزي استراتژيك حق ريسك كردن وجود ندارد. در برنامه ريزي عملياتي درصدي جهت خطا در نظر گرفته ميشود.
جهت كاهش ريسك: ارزيابي مداوم بايد صورت گرفته شود. در اين صورت ميتوان ريسك را به حداقل ممكن رساند.
چرا در برنامه ريزي استراتژيك بايد از مشاركت كاركنان استفاده كرد:
در استفاده از مشاركت و همكاري كاركنان جهت برنامه ريزي هدفهايي مثل ايجاد احساس تعلق در كاركنان، آگاهي از نظرات كاركنان و پرورش استعدادهاي آنها دنبال مي شود.
تعريف مديريت مشاركتي:
اگر مديريت مشاركتي را رهيافتي جامع براي جلب مشاركت فردي و گروهي كاركنان در جهت حل مسائل سازمان و بهبود مستمر در تمام ابعاد تعريف كنيم و بر اين باور باشيم كه مديريت مشاركتي، ارتباطي دائم، متقابل و نزديك بين مديريت ارشد و كاركنان است مي توان گفت كه مديريت مشاركتي به معناي مشاركت افراد مناسب در زمان مناسب براي انجام كار مناسب است.
مزاياي مديريت مشاركتي:
اگر اجراي مديريت مشاركتي و نظامهاي تشكيل دهنده آن با موفقيت همراه باشد از مزاياي زير برخوردار خواهد بود:
بهبود روابط انساني بين مديريت و كاركنان
تقويت انگيزش در كاركنان
بروز خلاقيت و نوآوري
كاهش ضايعات
تقليل هزينه هاي توليد كالا و خدمات
كاهش عمليات اداري و گرفتاريهاي ناشي از ديوانسالاري
افزايش احساس تعلق سازماني در كاركنان و همسويي اهداف كاركنان با اهداف سازمان
پاسخ سريعتر به برنامه تعيين استراتژيها و راه حلها
ارتقاء تعهد و مسئوليت پذيري در اجراي تصميمات
نوآوري بيشتر و استفاده مناسب تر از فرصتها
احساس كرامت و ارزش در كاركنان
منتقدين مديريت مشاركتي چه ايراداتي را به آن وارد مي دانند:
هزينه هاي انجام كار تصيم گيري به دليل افزايش تعداد تصميم گيرندگان بالا مي روند.
هزينه هاي اجرايي، مزاياي مرتبط با برنامه هاي تصميم گيري مشاركتي را كاهش مي دهد.
انتظارات و قولهاي غير واقعي ايجاد مي كند.
وقت گير است.
جوابگويي را خدشه دار مي سازد.
تضادهاي شكننده اي را ايجاد و باعث از بين رفتن اقتدار مديريتي مي شود.
ويژگي افراد مشاركت جو:
ويژگيهاي ضروري براي يك مشاركت موثر عبارتنداز:
سلامت رواني و ادراكي
توانايي ايجاد انديشه هاي بسيار با سرعت زياد و ارائه آنها به افراد فرا دست.
ابتكار
توانايي ايجاد و ارائه پيشنهادهاي جديد
استقلال راي و قدرت داوري
متفاوت بودن از همكاران در ارائه ديدگاهها و انديشه هاي نو
مسئوليت پذيري
ويژگي سازمانهاي مشاركت جو:
رقابت در آنها كامل و فشرده است.
دسترسي مديران به دانش گسترده وجود دارد.
احترام به افراد در آنها زياد است.
كارگروهي وجود دارد.
روابط دائمي و بلند مدت كاركنان و وجود امنيت شغلي
استقبال مديران از عامل تغيير
داده، اطلاعات، دانش، خرد:
داده ها عناصر واقعي، ويژگي و يا خواصي هستند كه يك شي، پديده و يا رخدادي را تشريح ميكنند. داده از تعاملات درون سازماني و يا از طريق موجوديتهاي خارج از سازمان مانند مشتريان، تأمين كنندگان و . . . توليد ميشود. داده شامل واقعيتها، نمادها و اشكالي است كه به همان صورت بلا استفاده هستند. (اطلاعات خام داده)
اطلاعات داده هايي است كه پردازش، ساماندهي و تركيب شده اند تا آگاهي بيشتري را به فرد منتقل كنند. اطلاعات به شكل قابل درك براي گيرنده پردازش ميشود و داراي ارزش خاصي براي شرايط يا موقعيت تصميم گيرنده است. اطلاعات داده هاي پردازش شده است . اطلاعات موجوديتي ملموس يا ناملموس است كه به كاهش عدم اطمينان در وضعيت يا شرايط مي ا نجامد. (مثلاَ پيش بيني شرايط آب و هوا موجب كاهش عدم اطمينان يا ابهام در مورد وضعيت هوا ميشود.) اطلاعات ماده خاصي براي تصميم گيري به منظور خلق دانش جهت پيشبرد امور سازمانهاي مدرن است. (داده هاي پردازش شده اطلاعات)
دانش سطح بالاتري از شناخت را نشان ميدهد كه شامل قواعد، الگوها و تصميمات است. در سطح بالاي دانش، خرد مطرح ميشود كه دانش، تجربيات و مهارتهاي تحليلي در انسان را بكار ميگيرد تا دانش جديدي را براي مواجهه با يك شرايط و يا سازگاري با آن فراهم آورد. دانش مجموعه اي از تجارب، ارزشها، اطلاعات محتوايي و مهارتهاست كه چارچوبي را براي ارزيابي و بكار گيري تجارب و اطلاعات جديد فراهم مي آورد. دانش در ذهن فرد، ايجاد و بكار گرفته ميشود. در سازمانها دانش به شكل اسناد و مدارك، قوانين، دستورالعملها، روشها، اقدامات و ارزشها وجود دارد. دانش را غالباَ به دو نوع تقسيم ميكنند: دانش تصريحي و دانش ضمني.
دانش تصريحي: به عنوان چيزهايي است كه به طور شفاف تعريف شده است. (دانشي است كه ميتوان آن را مشاهده كرد و در ارتباط بين افراد مشترك است.)
دانش ضمني: به عنوان چيزهايي كه باز بيان نشده ولي به گونه اي غالب گرديده است، تعريف نموده اند.
ويژگيهاي اطلاعات مناسب:
اطلاعات مناسب به اطلاعاتي اطلاق ميشود كه داراي مشخصات ذيل باشد:
دقيق باشد.
به هنگام باشد.
مرتبط باشد.
معتبر باشد.
صحيح باشد.
در دسترس باشد.
اطلاعات مناسب بايستي تمامي شش ويژگي فوق را توامان دارا باشد.
از نظر جان ديوئي روش حل مساله داراي 4 مرحله است:
جرياني كه تصميم گيرنده را متوجه مساله مينمايد.
نوع مساله، ابعاد و ويژگيهاي آن مورد بررسي قرار گرفته، شناسايي ميشود.
جستجو براي يافتن راه حلهاي مختلف مساله آغاز ميگردد.
عواقب ناشي از انتخاب و بكار بستن هر راه حل، مورد بررسي قرارگرفته و براساس اين ارزيابي مناسب ترين راه حل به مورد اجرا گذاشته ميشود.
موفق باشيد