تحقیق تاجر (docx) 15 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 15 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
شغل تاجر
تاجر در لغت به معنی بازرگان و هر کس است که به داد و ستد و خرید و فروش کالایی میپردازد. در حقوق تجارت و به موجب ماده یک قانون تجارت تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجاری قرار دهد.
کسبه جزء نیز که در ماده ششم قانون تجارت و ماده ۱۹ قانون تجارت بیان شده نیز تاجر محسوب میشوند هر چند از داشتن دفاتر تجاری معاف هستند. تاجر عرفی و اصناف و کسبه جزء جمعاً به عنوان تجار به معنی اخص اطلاق میشوند و تجار به مفهوم و معنای اعم شامل دسته جات مذکور و دلالان و حق العمل کاران و واسطهها از هر قبیل و صنعتگران و صاحبان کارخانه و بانک و صرافان و متصدیان بیمه و کشتی سازان و متصدیان حمل و نقل و مقاطعه کاران و آژانسهای مسافرت و نشریات و متصدیان فروش و متصدیان نمایشگاههای عمومی و موسسات مشاغل عمومی و غیره و اشخاصی که جنسی را به قصد فروش بخرند و لو تصرفی در آن نکنند، گفته میشود.
بررسي تاجر و شغل تجارت
قبل از این که قانون تجارت تاجر را تعریف و اعمال تجاری را تعیین نماید هر کس که به خرید و فروش اشیاء و کالا مشغول بود به او تاجر میگفتهاند. اعم از این که شغل عادی و معمولی او تجارت میبود یا کار دیگری هم انجام میداد. ولی با تصویب قانون تجارت ماده یک آن تاجر را تعریف نمود. بنابراین هر کسی که شغل معمولی و عادی او معاملات تجاری باشد تاجر میباشد.
چون معاملات تجاری جمع معامله به معنای داد و ستد است، بنابراین باید گفت کسی عنوان تاجر پیدا میکند که اولاً داد و ستدهای تجارتی انجام دهد و ثانیاً داد و ستدهای تجارتی، شغل عادی او باشد.
این امور باید به نام و به حساب خود او انجام شود. از کلمه شغل که به معنای حرفه، کسب و پیشه و صنعت و کاری است که شخص در زندگی برای خود انتخاب میکند، معلوم میگردد که شرط تاجر محسوب شدن شخص، تکرار داد و ستدهای تجارتی است و عرفاً نیز کسی که کاری را به ندرت و گهگاه انجام دهد، شاغل به آن شناخته نمیشود. بنابراین در مورد شغل تجارت اگر اشخاص به طور اتفاقی مبادرت به عملیات تجاری نمایند نمیتوان آنها را مشمول تعریف قانون تجارت نمود. لازمه شغل تجارت تکرار معاملات تجاری از طرف تاجر است. میزان تکرار معاملات تجاری به نحوی که مشمول تعریف حقوق تجارت گردد، بستگی به عرف و عادت محل دارد و نمیتوان تعداد معینی برای آن قائل شد .
باید دید آیا حجم و میزان معاملات تجارتی شخص باعث آن میگردد که او را تاجر محسوب نمایند یا خیر و به این جهت نمیتوان ملاک تشخیص که عمومیت داشته باشد برای میزان و تعداد معاملات تعیین نمود.
لازم نیست مبادرت به معاملات تجارتی، شغل اصلی شخص باشد تا وی تاجر شناخته شود. مانند این که شغل اصلی و منبع مهم درآمد کسی کشاورزی باشد و ضمناً به عنوان شغل دوم به انجام معاملات تجارتی نیز مبادرت نماید. چنین شخصی تاجر محسوب شده و تابع مقررات و قواعد تجارتی خواهد بود. تعریف تاجر علاوه بر افراد شامل اشخاص حقوقی نیز میشود. زیرا طبق ماده ۵۸۸ قانون تجارت شخص حقوقی میتواند دارای کلیه حقوق و تکالیفی شود که قانون برای افراد قائل است. بنابراین اشخاص حقوقی که منظور در این جا شرکتهای تجارتی میباشند، نیز تاجر شناخته میشوند و در نتیجه شرکت های تجارتی نیز از جماعت تجارند. زیرا آنها به انجام امور تجارتی اشتغال دارند و در واقع همان معاملات یا داد و ستدهای تجارتی منظور ماده یک قانون تجارت میباشد.
در این خصوص یک استثناء وجود دارد و آن مربوط به شرکتهای سهامی عام و خاص است که به تجویز قانون شرکت سهامی شرکت بازرگانان محسوب میشود، و لو این که موضوع عملیات آن امور بازرگانی نباشد.
بنابراین میتوان گفت کسی تاجر است که ويژگي هاي زير را داشته باشد :
۱- به انجام اعمال تجارتی مبادرت ورزد.
۲- انجام اعمال تجارتی را به عنوان شغل و حرفه عادی و معمول خود انجام دهد.
۳- داشتن استقلال در تجارت و تقبل سود و زیان .
۴- تکرار معاملات تجاری از طرف تاجر است.
۵- کسبه جزء و پیشهور نباشد.
فواید تعریف و شناخت تاجردرذيل آمده است :
۱- شناسایی اعمال تبعی تجاری
۲- احراز اهلیت تاجر برای تصدی شغل تجارت
۳- تشخیص تکالیف و مسئولیتهای خاص تجار؛ مانند حق تجدید اجاره محل کسب و رعایت مقررات مربوط به کسب و پیشه و تجارت.
تفکیک انواع فعالیت تجاری از غیر تجاری ماند این که تاجر میتواند از بانک کسب اعتبار نموده و همچنین به عملیات لیزینگ یا اجاره و تعهد فروش دست بزند.
۴- آگاهی از سازمانهای شغلی تجار، ماند اتاقهای بازرگانی.
۵- تعیین مالیات های خاص ماند مالیات بر منافع و معاملات و همچنین مالیات بر مشاغل.
۶- الزام تجار اعم از اشخاص طبیعی یا حقوقی به ثبت نام و خلاصه وضعیت تجارتی خود در دفتر ثبت تجارتی و نگهداری دفاتر تجارتی شامل دفتر روزنامه، دفتر کل و دفتر کپیه.
۷- اعمال مقررات ورشکستگی.
کسبه جزء كيست ؟؟
از لحاظ حقوق تجارت کسبه جزء تاجر به شمار میآیند. کسبه جزء اصطلاحی است که قانون تجارت در مورد کسانی که به کسب و کار و حرفه معین اشتغال داشته و در عرف تجارتی، تاجر نامیده نمیشوند، به کار برده و آنها را از الزامات و تکالیفی که برای تاجر مقرر نموده، معاف کرده است. مثلاً ماده ۶ قانون تجارت ملزم نکرده که دارای دفاتر تجارتی باشند. در حالی که همین ماده هر تاجری را ملزم به داشتن دفاتر تجارتی میکند. ماده ۱۶ قانون تجارت کسبه جزء را از ثبت نام در دفتر ثبت تجارتی که هر تاجری باید نام خود را در آن ثبت کند، معاف نموده است.
ماده ۱۹ قانون تجارت تشخیص کسبه جزء را موکول به مقررات نظامنامهای نموده است که وزارت عدلیه باید تهیه نماید. کسبه جزء که در نظامنامه ۷۰۴۴-۱۵/۳/۱۳۱۱مشخص شده است مدت هاست که ارزش عملی خود را از دست داده و متروک شده است. البته این نظامنامه با تصویب ماده واحده شماره ۱۶۶۰۶- ۸/۱۲/۱۳۸۰لغو گردید. این ماده واحده بیان داشته که افراد حقیقی زیر که از مصادیق اشخاص مذکور در ماده ۹۶ قانون مالیاتهای مستقیم نباشند با دارا بودن شرایط زیر کسبه جزء محسوب میشوند :
۱- کسبه، پیشهوران تولید کنندگان و نظایر آنها که میزان فروش سالانه آنان از مبلغ یکصد میلیون ریال تجاوز نکند.
۲- ارائه دهندگان خدمات در هر زمینهای که مبلغ دریافتی آنها در قبال خدمات ارائه شده در سال از مبلغ پنجاه میلیون ريال تجاوز نکند.
بهترین فرصت شغلی برای آغاز یک تجارت کوچک در کانادا چیست؟ سودآورترین مشاغل کوچک در کانادا
بی شک تاکنون در مورد اقتصاد در همریخته جهانی و اثرات مخرب بالقوه آن شنیدهاید.اما در نگاه کلی برای کسانی که میخواهند یک شغل کوچک راهاندازی کنند یا یک سرمایه گذاری کوچکی داشته باشند موضوع تاثیرگذاری به حساب نمیآید زیرا مردم در همه حال نیازمندیهایی دارند و برای برطرف کردن آن هزینه میکنند.
بهترین تفکر برای راهاندازی یک تجارت کوچک بررسی مشاغلی است که مردم در هر زمان برای آن حاضرند پول بپردازند.
در لیست زیر به بررسی برترین مشاغل کوچک اما پررونق کانادا در سال 2012 میپردازیم.اما به یاد داشته باشید این موارد تنها ایدههای موجود برای آغاز یک شغل جدید نیست. برای آغاز بسیاری از این مشاغل باید در دورههای آموزشی تخصصی شرکت کنید.این مشاغل،مشاغلی هستند که اگر بهدرستی، در زمان و مکان مناسب انجام شوند بسیار سودآور خواهند بود.
توسعه نرم افزارهای تلفن همراه:
با توجه به تعداد روز افزون مصرف کنندگان بومی و کسانی که بعد اخذ اقامت کانادا در این کشور زندگی با تلفن همراه خود به تحقیق و خرید میپردازند، کار و تجارت در این زمینه بسیار سودآور خواهد بود. توسعه استفاده از نرمافزارهای تلفن همراه فرصتهای شغلی در این زمینه را بسیار زیاد کرده است.
آرایشگاه:
حتما با دیدن این شغل در لیست سودآورترین مشاغل 2012 در کانادا تعجب خواهید کرد اما به یاد داشته باشید که در ابتدای امر متذکرشدیم برای آغاز یک شغل جدید باید به نیاز مردم جامعه توجه کرد.مهمترین نکته در مورد افتتاح آرایشگاه اطمینان از بازدهی کار است زیرا در تمامی فصول سال و با هر شرایط اقتصادی بانوان همچنان از آرایشگاهها استقبال خواهند کرد.بنابراین افتتاح یک سالن آرایش حرفهای با تجهیزات مدرن میتواند بسیار سودآور باشد.
شرکت مهندسی:
سقوط پل ها، کمبود فاضلاب ها، رو به زوال گذاشتن سیستمهای آبی....
همه این موارد نکاتی است که با بالارفتن سن زیرساختهای شهری در کشور کانادا پدید آمده است و برای افتتاح کنندگان شرکتهای مهندسی که میتوانند در این خصوص اقدامات لازم را انجام دهند و پروژههای زیرساختی را با موفقیت پشت سر بگذارند بسیار سودمند است.همچنین برای مشاغل مرتبط با آن نیز ایجاد فرصت شغلی جدید میکند. امروزه در کانادا و آمریکا مشاغل مربوط به مهندسی محیط زیست جزء مشاغل پردرآمد است که فرصتهای شغلی بسیاری در کانادا را نیز ایجاد کرده است.
تجهیزات کمک به سهولت در حرکت:
تجارت در زمینه وسایلی مانند اسکوتر، ویلچیر ،واکر، عصا ،بالابر و غیره نیز در این لیست قرار گرفته اند.زیرا میانگین سنی مردم کانادا رو به افزایش است و صنعت تولید تجهیزات حرکتی اکنون و در آینده جزء مشاغل سودآور در کانادا به حساب میآید.
کسانی که باهوشتر هستند برای کسب درآمد بیشتر این حرفه را در کنار کارهایی مانند بازسازی حمام مناسب برای سالمندان انجام میدهند.
مراقبت از سالمندان:
تعداد رو به رشد افراد مسن در کانادا فرصتهای شغلی در زمینه نگهداری از سالمندان را دو چندان کرده است.افتتاح مراکز مراقبت در منزل و خانههای سالمندان نیز از این دسته مشاغل هستند.تمام امور مربوط به نگهداری، رانندگی، غذا دادن و بهداشت سالمندان مربوط به این دسته از مشاغل میشود.
فناوریهای پزشکی و کمکی:
با افزایش تعداد بیمارستانها و کلینیکهای درمانی مدیران از تجهیزاتی استقبال میکنند که ارائهگر فناوری اطلاعات درمانی، دستگاههای هوشمند و تشخیصی و دستگاههای پزشکی باشد که میتوانند مراقبت درمانی بهتر با هزینه کمتری را ارائه کنند.این مشاغل توسعه نرم افزارهای پزشکی و برنامههایی را شامل میشود که سوابق بیمار را بهصورت آنلاین ثبت میکند.
تجارت الکترونیک:
تجارت الکترونیک در آمریکای شمالی رشد قابل توجهی به خود گرفته است.ارزش تجارت الکترونیک در کانادا در سال 2010 در حدود 15.3 میلیارد دلار بوده است.در آن سال 51 درصد کاربران اینترنتی کالاها و خدمات لازم برای امور شخصی و خانگی خود را از این طریق سفارش میدادند.بنابراین تجارت الکترونیک با فرض اینکه یک محصول مناسب برای فروش انتخاب شود بسیار سودمند خواهد بود.
محصولات لوکس:
فروش محصولات لوکس یک بخش از خرده فروشی به حساب میآید. امروزه هنوز کسانی هستند که برای نام محصول حاضرند مبلغ بسیار زیادی بپردازند.
برای مثال کیفهای لوکس، روسری و کفش هنوز توسط بعضی بانوان خوب خریداری میشوند.ترکیب تجارت اجناس لوکس با تجارت الکترونیک که در سال 2011 رشد چشمگیری داشته است بسیار قدرتمند است و منفعت بسیار زیادی به دنبال خواهد داشت.
مشاغل فوق برگرفته از آمارهای اقتصادی سال 2010،2011 کانادا میباشد و میتوانند در ایده پردازی در راستای تعین شغل آینده کمک کنند.ولی آنچه مهم است آن است که شما بدانید و باور کنید میتوانید به شغل انتخابی خود که به آن عشق می ورزید بدون نگرانی و هیچ قید و شرطی بپردازید.
مبحث تجارت خانوادگي با توجه به نقشي که خانواده در رشد وشکوفايي آينده فرزندان و همچنين ايجاد شغل و کار در اجتماع مي کنند در دوران اقتصاد سوم از مباحث علمي و روز دنياي اقتصاد وسياست جهاني است. براي شروع موفق و گسترش يابنده تجارت خانوادگي ، کار آفريني خانوادگي مي تواند بستر مناسبي فرا روي افراد جامعه قرار دهد. بحث کارآفريني به طور اعم و کار آفريني خانوادگي به صورت خاص در جهان شتابان امروز تا حدي رو به گسترش و پيچيدگي نهاده است که تحت عنوان مهندسي کار آفريني در دانشگاهها از آن ياد مي شود.در مقاله ذيل سعي شده است مبحث کار آفريني خانوادگي که مي تواند نقش عمدهاي نسبت به ساير زمينه هاي تجارت خانوادگي در کشور ما داشته باشد بحث شود. در پايان هم با توجه به نقش زنان در خانواده و پتانسيل بالاي کارآفريني آنان که کمتر مورد عنايت جامعه سنتي ما قرار گرفته و مشکلات کار آفريني زنان در جامعه و خانواده ملاحظاتي آورده شده است.
تجارت خانگی
بنابر تعريف واژه نامه وبستر: «کار آفرين کسي است که متعهد ميشود مخاطره هاي يک فعاليت اقتصادي را سازماندهي، اداره وتقبل كند».
در هرصورت آنچه تحت عنوان کار آفريني آورده شده موضوع بسيار مهم و مورد توجه جوامع امروزي است. چنانچه ازاين دوره تحت عنوان «عصر طلايي کارآفرينان» ياد ميشود. به عبارتي فرآيند خلق هرنوع پديده جديد با ارزش همراه با خطر پذيريهاي مالي، رواني و اجتماعي براي رسيدن به نتايج مطلوب و پاداش دهنده، رضايت خاطر و استقلال مالي را ميتوان تعريف جديد کار آفريني دانست.
در اقتصاد آمريکا از سال 1995، 500 شرکت بيش از 5 ميليون کار را از دست داده اند ولي بيش از 34 ميليون کار جديد ايجاد شده است. در سال 1996 شرکتهاي کوچک يا غزالها ( “Gazelles”بنابه تعريف ديويد بيريچ شرکتهايي با حداقل100 هزار دلار سرمايه وسود 20 درصد ساليانه كه بهمدت پنج سال امتداد داشته باشند) باعث ايجاد 94 درصد از توليد کار خالص بوده اند و کمتر از يک سوم اين غزالها در فناوري بالا، شرکت داشته اند. تجارتهاي کوچک 52 درصد از نيروي کار خصوصي را به خدمت گرفته اند و 47 درصد فروش و 51 درصد توليد ناخالص ملي را در بخش خصوصي بر عهده داشته اند.
کار آفريني به عنوان يك پديده نوين در اقتصاد نقش موثري را در توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورها يافته است. كارآفريني در اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار امروزه داراي نقش كليدي است. به عبارت ديگر در يك اقتصاد پويا ، ايدهها، محصولات ، و خدمات همواره در حال تغيير هستند و در اين ميان كارآفرين است كه الگويي براي مقابله و سازگاري با شرايط جديد را به ارمغان مي آورد.از اين رو در يك گسترده وسيع تمام عناصر فعال در صحنه اقتصاد (مصرف كنندگان ، توليد كنندگان ، سرمايه گذاران) بايد به كارآفريني بپردازند و به سهم خود كارآفرين باشند.
آنچه دراين رابطه اهميت دارد اين است كه باوجود اهميت روزافزون اين پديده و نقش فزاينده آن در اقتصاد جهاني كمتر به اين موضوع پرداخته ميشود. وضعيت اقتصادي كشور و تركيب جمعيتي امروزه بيش از پيش مارا نيازمند يافتن زمينه هاي پيشرو در صحنه اقتصادي مي كند و در اين راستا ضرورت داشتن مدل ، الگوها و راهكارهاي مناسب جهت آموزش ، تربيت و استفاده بهينه از نيروي فعال و كارآفرين بيشترميشود.
تجارت خانوادگي
اگر خانواده را از ديدگاه نهادي مورد بررسي قرار دهيم به اين نتيجه ميرسيم كه كه خانواده از نظر كمي و كيفي ميتواند كانون اصلي انديشه كار و تلاش و پرورش روحيه خلق ايده و كار در افراد باشد. تحقق اين امر مستلزم توجه ويژه والدين به ابعاد و ساحتهاي حيات فردي فرزند از هنگام تولد تا زمان تكوين شخصيت اوست.
ميزان تحصيلات، نوع شغل والدين، ساخت خانواده، روابط خانوادگي (خصوصاً رابطه والدين با فرزندان)، درآمد خانواده و ميزان برخورداري از امكانات رفاهي در شكلگيري «فرهنگ كار» در خانواده ميتواند تأثير داشته باشد. انسانهاي متفاوت، توانمنديهاي متفاوتي دارند كه اگر از همان دوران نوجواني در مسير مشخص هدايت شوند، ميتوانند با خلق ايدههاي جديد خود، تغيير در روند توليد و بالطبع تغيير در فرآيند تكنولوژي را آسان كنند.
طبق نظر پژوهشگران سه مزيت بر شرکتهاي خانوادگي که شروع به کار مي کنند مترتب است.
1 - حفظ اصول انساني در محل کار . شرکتهاي خانوادگي به راحتي مي توانند سطوح بالاتري از حس انسان دوستي را نسبت به شرکتهاي معمولي از خود نشان دهند.-2 توجه به عملکرد دراز مدت . يک شرکت خانوادگي راحتتر از مديران، که بايد سالانه حساب پس بدهند، مي تواند به کارهاي دراز مدت بينديشد.
-3 تاکيد بر کيفيت: شرکتهاي خانوادگي مدتهاست که سند حسنه ارائه کيفيت و بها دادن به مشتري را حفظ کرده اند.
روانشناس: مانفرد کتس دووري، مزايا و معايب مربوط به شرکتهاي خانوادگي را مورد بررسي قرار داده است. در جدول ذيل يک نماي کلي از کارهاي اورا مشاهده مي کنيد.
مراحل نهادينه كردن فرهنگ كارآفريني
خانواده به عنوان انتقال دهنده جبههاي از اصطلاحات، آئينها و رفتارهاي اجتماعي ميتواند نقش ثمربخش خود را جهت آشنايي با مفاهيمي مثل: توفيق طلبي، استقلال طلبي وخطرپذيري در عرصه فعاليت اقتصادي و همسازي با واقعيتهاي كاري در جامعه، به اعضاي خود ارزاني دارد.
نوع نگرش والدين به دنياي پيرامون خود و چگونگي تجسم ارزشهاي اجتماعي براي فرزندان در شكلگيري آينده شغلي آنها، ميتواند راه را براي دستيابي به اقتصاد سالم هموار سازد. مثلاً چنانچه كسب موفقيت در جهت خلق ثروت و ايجاد فرصتهاي شغلي جديد به عنوان بخشي از ارزشهاي مورد نظر والدين براي فرزند به تصوير كشيده شود، نوجوان در چنين شرايطي ذهن خود را براي رسيدن به چنين موقعيتي آماده ميسازد. در ادامه چنين فرآيند ذهني، فرد بهدنبال راههاي دستيابي به چنين موقعيتي است. او موقعيتهاي متفاوت را با هم مقايسه ميكند، شبيهسازي ذهني انجام ميدهد، به پرس و جو ميپردازد؛ و گاهي اوقات در نشريات، كتب، محيط مدرسه و حتي مجالس سخنراني پرسشهاي ذهني خود را دنبال ميكند. آنگاه، فرد با آگاهي از ارزش كار و تلاش آماده است بخش بزرگي از خواستهها، آرمانها و ارزشهاي مورد نظر خانواده خود را به محك تجربه بگذارد.
راهاندازي و اداره كسب و كار اقتصادي
در اين مرحله، فرد با ارزيابي مشاغل متناسب با خواستههاي خود و خانواده، به خلق ايده در زمينهكار و فعاليت ميپردازد، چارچوب فكري خود را در قالب طرح كسب و كار به جامعه عرضه ميكند و سپس، با مديريت خود فعاليت اقتصادي را آغاز ميكند. در اين مرحله، والدين با استفاده از تجارب خود ميتوانند فرزندشان را جهت اداره كسب و كار ياري كنند. هر چند ممكن است اين نياز صرفاً متوجه حمايتهاي مالي آنها نباشد. با ادامه حمايت خانواده و تقويت روحيه كارآفريني در فرزندان به منظور راهاندازي و مديريت كسب و كار اقتصادي توسط آنان، نتايج ذيل متوجه جامعه خواهد شد:
ـ ايجاد و توسعه اشتغال در بخشهاي اقتصادي كشور و به تبع آن استقلال اقتصادي خانوادهها
ـ دگرگوني در روند توليد با استفاده از تكنولوژي پيشرفته و بهدنبال آن تغيير در فرهنگ مصرف
ـ تنوع شغلي و ايجاد رقابت گسترده در بازارهاي اقتصادي
ـ بسط و توسعه صادرات با اتكا به منابع موجود در كشور
ـ كاهش نرخ بيكاري و تورم و بدنبال آن كاهش آسيبهاي اجتماعي در جامعه