تحقیق تاريخچه روابط ايران و پاكستان

تحقیق تاريخچه روابط ايران و پاكستان (docx) 44 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 44 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

تاريخچه روابط ايران و پاكستان دو ملت ايران و پاكستان خيلي قبل از استقلال پاكستان يعني سال 1947 با يكديگر مربوط بوده و همكاري مي كرده اند. اين همكاري ادامة منطقي ميراثهاي مشترك فرهنگي آنها مي‌باشد. روابط دو كشور قابل تفكيك بر چهار دوره مي باشد. 1- قبل از استقلال (1947-1739) 2- پس از استقلال (1971- 1947) 3- (1979- 1971) 4- روابط ايران و پاكستان از پيروزي انقلاب اسلامي ايران تا به امروز. دوره اول- قبل از استقلال ـ1947- 1739) روابط ايران و پاكستان به مناسبات ميان ايران و انگلستان مربوط مي شود و در آغاز تاريخچه بررسي اجمالي اوضاع مرزهاي شرقي ايران و دخالتهاي دولت انگليس مطرح مي شود. در سال 1739 ميلادي نادرشاه افشار بلوچستان را تسخير و ناصرخان براهوي را به سمت حكمران آن ايالت منصوب كرد. پس از قتل نادر، ناصرخانه نسبت به احمدشاه دراني اظهار تابعيت نمود (دراني پادشاه افغانستان بود) ولي بعداً استقلال خود را اعلام كرد. بارگ ناصر خان بلوچستان صحنة هرج و مرج طولاني بين رؤساي عشاير گرديد. در زمان محمدشاه دولت ايران درصدد تسخير مجدد بلوچستان برآمد و توانست آنرا ضميمة خاك ايران نمايد. ولي چون مرزهاي ايران و هند در آن زمان مشخص نمود، ژنرال سرفردريك گلداسميت اولين مدير تلگراف انگليسي درايران به دستور دولت متبوع خود مذاكره براي تعيين خط مرزي در بلوچستان را با ايران آغاز كرد. دولت انگليسي ظاهرا براي حفظ امنيت سرحدات هند، كه در آن موقع جزو قلمرو انگليسي بود و دست يافتن به راه‌هاي ورود افغانستان، به تدريج امراي محلي بلوچستان را به مطيع خود ساخت و كلات مركز اين ناحيه را متصرف شد. مخصوصا پس از ضميمه كردن سند پنجاب به هند، نفوذ دولت انگليس در بلوچستان افزايش يافت و در سال 1854 م عهدنامه‌اي با نصيرخان از حكام معروف بلوچستان منعقد ساخت و خان مزبور را در مقابل دريافت مقرري ساليانه تحت الحمايه خود كرد. بدين ترتيب انگليس با بند و بست با خوانين و منتفذين محلي كم كم نقاط ديگري از بلوچستان را ضميمه متصرفات خود كرد و قراردادهاي سرحدي را كه خود نوشته بود به دولت ايران تحميل نمود. در اوايل سپتامبر 1871 م وزير مختار انگليس مقيم در تهران يادداشتي به انضمام يك قطعه نقشه كه از طرف دولت انگليس و توسط گلداسميت تهيه شده بود و در آن خط سر حدي بين بلوچستان و ايران مستقل كلات معين شده بود و به عنوان ميرزا سعيد خان وزير امور خارجه فرستاد و دولت ضعيف و غير مردمي ناصر الدين شاه هم براي حفظ موقعيت خود مطيع اوامر انگليسي گرديد. مناسبات ايران با كشور پاكستان در دوره رضا خان كه پاكستان هنوز استقلال نيافته بود و محدود به تاسيس كنسولگراي در كراچي و كويته شد. اين دو كنسولگري در چهارچوب مناسبا ايران و انگليس فعاليت داشتند. دوره دوم -پس از استقلال (1971-1947) در دوره دوم روابط دو كشور نسبتا ضعيف بود و ضمن درگيري با مشكلات داخلي هر دو كشور با تهديد خارجي مواجه بودند. پاكستان با هند در تصادم بود و ايران نيز درگير مسائل مربوط به آذربايجان كه دولت شوروي كارگردان آن بود، گرديده بود و رژيم‌هاي دو كشور به يك قدرت خارجي جهت حمايت و كمك نياز داشتند. بروز جنگ سرد بين دو ابرقدرت، به رژيم‌هاي دو كشور فرصت داد تا با بهره‌گيري از نياز آمريكا به داشتن متحدين جهت جلوگيري از بساط نفوذ شوروي مسئله حفظ امنيت و استقلال خود را با جمع آمدن در پيمان بغداد به عهده آمريكا و متحدانش قرارداد. البته مناسبات دو كشور قبل از امضاي پيمان بغداد (در آبان ماه 1326 شروع و شناسايي دولت پاكستان از طرف دولت ايران و تاسيس سفارت در كراچي (آبان 1326) آغاز شد و مقامات دو كشور ملاقات هاي متعدي با يكديگر برقرار ساختند. در بهمن ماه 1328 محمدرضا شاه بازديدي از كشور پاكستان به عمل آورد و عهدنامه مودت بين دو كشور به امضا رسيد. در سال 1324 شمسي (1995م) روابط مشترك ايران و پاكستان با عضويت در پيمان بغداد شكيل جديدي به خود مي‌گيرد در اين راستا لازم به ذكر است كه آنچه در اين مرحله باعث تقويت روند رشد روابط دوستانه دو رژيم شد، عدم برخورد منافع بين دو كشور و نيز سردي روبط با همسايگان بود. براي مثال ايران روابط سردي با شوروي و كشورهاي تندروي عرب داشت و به خصوص بعد از كودتاي سال 58 در بغداد، ايران را در انزواي بيشتري قرار داد. پاكستان نيز احساس كرد كه مستقيما توسط هندو به طور غير مستقيم توسط افغانستان در معرض تهديد قرار دارد. در اين دوره ايران و پاكستان با گردآمدن پيمان بغداد در فوريه 1955 ضمن قرار دادن مسائل امنيتي خود در داخل، ترتيبات مشترك با آمريكا، موفق به تحكيم روابط در ساير جنبه‌ها نيز گرويدند. از جمله تكيه بر اصل همجواري و نپذيرفتن اصل كامله الوداد و تجارت، در ساير زمينه‌ها نيز از موضع يكديگر در مورد موضوع‌هاي قبلي حمايت نمودند. به عنوان مثال هنگاميكه ايران در مارس 1951 نفت خود را ملي نمود، پاكستان از اين حركت حمايت كرد. مسائل منطقه‌اي ديگري نيز وجود داشتند كه در آن رژيم وقت ايران به پاكستان كمك نمود. از جمله نقش شاه در استقرار مجدد روابط ديپلماتيك پاكستان با افغانستان كه دچاريك وقفه دو ساله به علت مسئله پشتوتستان شده بود. در سال 1963 ايران نقش اساسي داشت و شاه را قادر به ايفاي يك كارگردان بزرگ مي‌نمود زيرا كه روابط شخصي‌اش در اواسط دهه شصت با ظاهر شاه، شاه افغانستان بهبود يافته بود و او را قادر ساخت تا ظاهر شاه را تشويق كند تا از دامن زدن به مسئله پشتوتستان دست بردارد. چرا كه اين شرط اوليه برقراري مجدد و عادي سازي روابط بين دو كشور شده بود در مقايسه بايد گفت كه پاكستان زودتر از دولت ايران توانست تا خود از معادله ايجاد روابط با ساير كشورها تحت تاثير جنگ سرد بيرون بكشد اين تغيير در رفتار پاكستان پس از ظهور اختلافات سرحدي ما بين چين و هند و شروع كمك‌هاي آمريكا بر هند بود كه موجب رنجش اين كشور از آمريكا گرديد و ضمنا با بروز اختلافات ميان چين و شوروي، چين به عنوان نيروي سوم در محاسبات سياستگذاري پاكستان وارد گشت. علاوه بر اين مناسبات پاكستان در قبال شوروي مرحله عادي تر را در پيش گرفت. پاكستان در سال 1958 ميلادي با عضويت در پيمان مشترك سنتو شكل تازه‌اي از روابط با ايران را آغاز مي كند. ج- روابط ايران و پاكستان از (1979-1971) در مرحله سوم از روابط ايران و پاكستان كه از سال 1971 شروع مي‌شود، شاهد تغييرات شديدي در وضعيت ژئوپولتيكي و سياسي پاكستان هستيم. در اين دوره با جدا شدن نيمه شرقي پاكستان اين كشور دچار ضعف شديد گرديد و در اين مرحله ايران داراي قدرت بيشتري شد. خروج بريتانيا از خليج فارس در همين سال و تمايل شاه به جانيشني بريتانيا، به عنوان ژاندارم خليج فارس و نيز افزايش اهميت نفت به عنوان يك عامل مهم در روابط بين الملل و افزوده شدن بهاي نسبي آن نسبت به گذشته، بر قدرت رژيم حاكم درايران افزود. افزايش بهاي نفت در پي تحريم نفتي اعراب درسال 73، به همان اندازه كه به سود كشورهاي توليد كننده نفت تمام شد، براي كشورهاي فقيري چون پاكستان و هند خرد كننده بود. براي مثال 17 درصد از درآمد پاكستان در سال مزبور صرف هزينه نفت شد حال آنكه دو سال بعد از آن اين نسبت به 33 درصد رسيد. بدين لحاظ و به خصوص پس از تجزيه پاكستان، اين كشور چه از نظر تقويت روحي و چه مادي شديدا متكي به كمك‌هاي خارجي و از جمله ايران گرديد. دولت وقت ايران با توجه به امكانات جديدي كه به دست آورده بود، كمك قابل ملاحظه‌اي به پاكستان نمود. در زمينه اقتصادي در سال 1974 800 ميليون دلار كمك به صورت اعتبار و پول نقد براي از ميان بردن اثرات تجزيه پاكستان و نيز كم كردن اثر افزايش بهاي نفت بر اقتصاد لرزان اين كشور، و پيش بردن برنامه‌هاي توسعه به پاكستان نمود. لكن مسئله مادي تنها زمينه مشترك در روابط دوستانه دو كشور محسوب نمي‌شد. بلكه مسائل امنيتي نيز بود كه اين دو كشور را به هم نزديك مي‌ساخت. از جمله اين مسائل مشترك امنيت مسئله بلوچها و اشتراك منافع دو طرف در رابطه با آنهاست. بلوچ‌ها به صورت قبيله اي زندگي كرده و در دو طرف مرز در تردد مي‌باشند بيش از يك ميليون تن از آنها در پاكستان و عمده كمتري نيز در ايران در آن زمان زندگي مي‌كردند. بدين ترتيب ناآرامي و آشوب در ميان آنها، امكان دارد در دو طرف ديگر مرز اثر بگذارد. بدين ترتيب منافع ملي دو كشور، در ثبات و آرامش نواحي بلوچ نشين مي‌باشد. از اين جهت بوده كه ايران علاقه خود را نسبت به تماميت ارضي و استقلال پاكستان بارها اعلام داشته است. از جمله شاه در فوريه 1973 اعلان داشت كه تهران در برابر نهضت‌هاي تجزيه طلب پاكستان به شكلي كه منجر به وجود آمدن بنگلادشي ديگر شود، انعطاف نشان نخواهد داد. فعاليت‌هاي دولت ايران در اين زمينه در دو سطح بوده است. يكي كنترل موثر بر ايالت جنوب شرقي كشور يعني استان سيستان و بلوچستان، در جهت جلوگيري از بروز مشكلات امنيتي در اين قسمت از كشور، با عامل احتمالي خارج از مرز و توسط بلوچ‌هاي پاكستان و نيز دادن كمك‌هاي موثر به اين كشور براي مبارزه و مقاومت در برابر شور‌ش‌هاي احتمالي در بلوچستان اين كشور در جهت حفظ وحدت شكننده پاكستان مي‌باشد. علاوه بر اين، مهمترين تهديدي كه نسبت به امنيت دو كشور وجود داشته و دو كشور در اين رابطه نيز داراي منافع ملي مشترك مي‌باشند، مسئله تهديد شوروي و طمع آن به قسمت هايي از خاك اين دو كشور، جهت دستيابي بر آبهاي گرم و درياي عمان و اقيانوس هند بوده است. در ظاهر بدين علت و در اصل براي جوابگويي به خواست آمريكا براي ايجاد سد نفوذ شوروي به جنوب و لطمه خوردن منافع آمريكا در اين محدوده، دو كشور به همراهي تركيه و عراق پيمان نظامي سنتو را تشكيل دادند. اين پيمان به هنگام پيش آمدن بحران سال 1965در روابط هند و پاكستان و درگيري و جنگ ميان آن دو، عدم تطابق و كفايت خود را در تامين صلح و منافع ملي پاكستان، كه همانا امنيت در مقابل هند بود، نشان داد. از آنجايي كه تعهدات پيمان در مقابل تجاوز كمونيست‌ها اعتبار داشت، اعضاي پيمان نتوانسته كمكي به پاكستان در رفع تجاوز به هند بنمايند. لذا پاكستان اعلان نمود كه در پيمان مزبور شركت نخواهد كرد و تنها به فرستادن عضو ناظري در كميسيون‌هاي مشترك اكتفا مي‌نمايد در عراق هم كودتا شد و از اين پيمان بيرون آمد. تا قبل از سال 1971 و اساساً قبل از احراز پست رياست جمهوري بوتو، وي وعده خروج از پيمان‌هاي نظامي سنتو و و سيتو را به ملت پاكستان داده بود. ولي بعد از آن به خاطر ضروريات بين المللي كه ناشي از عقد پيمان مودت ما بين هند و شوروي بود بر ماندن در اين پيمان ادامه داد و تنها دزمان ضيا الحق بود كه با مشاوره دولت ايران، پاكستان خروج خود را از پيمان سنتو اعلان داشت و در نتيجه آخرين موانعي كه بر سر راه ورود پاكستان به نهضت غير متعهد‌ها، وجود داشت از ميان برداشته شد. با وقوع انقلاب اسلامي ايران و اوج گيري احساسات ضدآمريكايي و گرايش اين كشور به در پيش گرفتن سياست ملي مستقل و مبتني بر اصل عدم تعهد، ايران از سنتو بيرون رفته و تركيه نيز عضو ناتو مي‌شود و عملا اين پيمان از هم پاشيده مي‌شود. پيمان ديگري كه دو كشور ايران و پاكستان از اعضاي تشكيل دهنده آن بوده‌اند. پيمان (R.C.D) و يا سازمان‌ همكاري‌هاي عمران منطقه‌اي مي‌باشد. ايران و پاكستان و تركيه سه كشورمتحد در پيمان ناتو به علت تجانس جغرافيايي و مكمل بودن نسبي اقتصادشان در آن زمان، چه از نظر كمي و چه از نظر كيفي تصميم گرفتند تا اتحاديه اقتصادي منطقه‌اي مزبور را تشكيل دهند. بدين منظور در اجلاس وزيران خارجه كشور ايران، پاكستان و تركيه در آنكارا 18 و 19 جولاي 1964 تصميم به ايجاد تشكيلات (R,C.D) گرفته شد طي اين كنفرانس امكانات همكاري در زمينه هاي اقتصادي، فني و فرهنگي بين سه كشور در جهت پي ريزي يك سازمان با ثبات اقتصادي و منطقه‌اي به منظور تكميل و تمركز فعاليت‌هاي نوسازي منطقه‌ و بالا بردن سطح زندگي مردم آن و همچنين حفظ و تقويت روابط اقتصادي ميان كشورهاي عضو و سايركشورهاي جهاني بررسي شد و ايجاد چنين همكاري‌هايي با توجه به ميراث فرهنگي سه كشور، توصيه گرديد و براي استمرار آن تاكيد شد اصول پذيرفته شده در همكاري‌هاي سه كشور در قالب پيمان مذكور آن بود كه اولا معاملات تجاري بين اين كشورها به صورت اصل بده و بستان باشد. در ضمن سرمايه گذاريهاي مشترك هدف بلندمدتشان ايجاد يك زيربناي صنعتي مفيد مي‌باشد. زيرا سه كشور عضو در آن زمان بيشتر كشاورزي بودند تا صنعتي يكي ديگر از فوايد اين پيمان كم كردن فشار نيازمندي بر ارز خارجي است. زيرا همكاريهاي مزبور به اين كشورها اجازه مي دهد تا از راههاي تبعي براي برآوردن احتياجات خود استفاده كنند. پايه و اساس محكمي كه در راه همكاري سه كشور ريخته شده بود با كنفرانسهاي استانبول و رامسر در سال 1967 و كراچي 1968، ازمير 1970 تقويت گرديد. در 21 آوريل 1976 مجدداً كنفرانسي در ازمير در جهت تجديدنظر و اتخاذ تصميمات لازمه در جهت پيشبرد و گسترش هدفهاي (R.C.D) تشكيل شد. در پايان اين اجلاس بيانية تاريخي ازمير منتشر گرديد كه در واقع نقطة عطفي در همكاريهاي عمران منطقه اي است. چرا كه با توافق سه كشور در مورد انعقاد معاهده اي تحت عنوان (معاهدة ازمير) و تصويب آن توسط پارلمانهاي سه كشور به سازمان همكاريهاي عمران منطقه اي از امتيازات حقوقي برخوردار شد. و اين امر نمايانگر آن است كه سه كشور مصمم شده اند، مناسبات فيمابين را گسترش داده و تصميمات متخذه را لازم اجرا نمايند. در اين كنفرانس تصميم به ايجاد يك منطقه آزاد و بازرگاني در منطقه با تصميمات مناسب از طريق كاهش تدريجي موانع گمركي، گرفتند. اين اقدام قدمي اساسي و سازنده در جهت تحكيم و توسعه يكي از هدف‌هاي ديرينه (R.C.D) يعني افزايش تجارت در منطقه بود. كه اين امر زمينه را براي همكاري و ادغام بخش‌هاي مختلف اقتصادي سه كشور فراهم كرد. بدين ترتيب اين سازمان وارد مرحله نويني گرديد و مرزهاي سه كشورفراتر رفت و جنبه بين المللي پيدا كرد. سه كشور با توجه به برنامه‌هاي عمراني خود و مشكلات تامين منابع مالي جهت اجراي طرح‌هاي مشترك در اين كنفرانس تصميم به ايجاد بانك سرمايه‌گذاري و عمران منطقه‌اي با شركت بخش خصوصي سه كشور گرفته شد. با ايجاد بانك مزبور امكان تامين هزينه‌هاي ارزي به منظور اجراي طرح‌هاي مشترك درسطح منطقه‌اي افزايش يافت. در همين كنفرانس همچنين توافق شد تا علاوه بر اعطاي امتيازات تعرفه‌اي در چهارچوب موافقت‌نامه‌اي بازرگاني، بانك‌هاي مركزي سه كشور براي صدور كالا به كشورهاي عضو، از طريق بانك‌هاي بازرگاني تسهيلات اعتباري در اختيار صادر كنندگان سه كشور عضو قرار گيرد. برقراري تسهيلات در زمينه حمل و نقل كه از اقدامات زيربنايي جهت گسترش بازرگاني است و قبلا خدمات كشتيراني (R.D.C) جهت انجام اين امر تشكيل شده بود، در اين كنفرانس مورد بررسي قرار گرفت و موافقت شد كه سرويس هاي بيشتر كشتيراني ميان سه كشور برقرار گردد و هر چه زودتر نيز در مورد تاسيس يك شركت كشتيراني مشترك اهتمام گردد. علاوه بر اين توافق گرديد كه به منظورتربيت نيروي انساني ماهر در زمينه‌هاي علمي و فني يك بنياد علمي در اسلام آباد و سه موسسه علوم و تكنولوژي در ايران، يك مدرسه اقتصادي در اسلام آباد و همچنين يك مدرسه جهانگردي و مديريت مهمانخانه‌ها در تركيه تاسيس شود. تاسيس بنياد علمي و موسسات فوق نه تنها براي نيازمندي‌هاي روزافزون منطقه‌اي به افراد فني در زمينه‌هاي مختلف كه مشكل عمده در جهت اجراي برنامه هاي عمراني به وجود آورده بود، كمك مي‌نمود بلكه موجب توسعه و ترويج مبادلات فرهنگي و فني و علمي و تفاهم بيشتر ميان سه كشور مي‌گرديد. ايران و پاكستان از طريق اين پيمان با يكديگر همكاري و همراهي مي‌كردند و هيچ تحول عمده‌اي و يا تنشي قابل توجه در روابط ايران و پاكستان در اين زمان ديده نشد، كه قابل ذكر باشد، هدف اصلي از تشكيل اين پيمان ايجاد يك سلسله همكاري‌هاي اقتصادي، فرهنگي علمي و فني ميان سه كشور ايران، پاكستان و تركيه بود. تا اين همكاري‌ها زمينه لازم را براي دستيابي به تفاهمي كه انعقاد پيماني چون سنتو را امكان پذير سازد، فراهم نمايد. و لذا مي‌توان گفت كه اين پيمان جداي از انگيزه و هدفي كه از تشكيل آن از سوي آمريكا انتظار مي‌رفت داشته باشد، به تعميق و نزديكي روابط سه كشور كمك به سزايي نمود. روابط ايران و پاكستان پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا به امروز (2005-1979) با پيروزي انقلاب اسلامي و انحلال نهايي پيمان سنتو از سوي جمهوري اسلامي، استقرار همكاري‌هاي سه كشور (R.C.D) بيش از پيش مفيد به نظرمي‌رسيد ولي به دلايلي اين همكاري‌ها در فترتي چند ساله فرو رفت و فعاليت‌ها به حالت تعليق درآمد. يكي از اين دلايل، مشخص نبودن سياست خارجي اين انقلاب نورس در مقابل ادامه يا خروج از اين پيمان بود. خصوصا اينكه هنوز نهادهاي تصميم‌گيري متمركزي ايجاد نشده بود و در كوران تشدد افكار، تصميم‌گيري بسيار مشكل است. ولي به تدريج اين معضل برطرف شد و ايران تصميم گرفت تا به حضور خود در اين پيمان ادامه دهد. پاكستان نخستين كشوري بود كه جمهوري اسلامي ايران به رسميت شناخت ولي متاسفانه بر اثر اختلافات سياسي ايران با دو كشور تركيه و پاكستان اين مسئله سبب سردي در روابط با اين كشورها و از دلايل ديگر ركود سازمان (R..C.D) گرديد. درخصوص پاكستان، ابتداي انقلاب اسلامي حملات تبليغي شديدي از جانب نشريات ايراني عليه شخص ضياءالحق صورت گرفت كه اين امر مورد اعتراض دولت پاكستان قرار گرفت و مصادف با آن حملات تبليغي متقابلي توسط پاكستان عليه انقلاب اسلامي آغاز شد و حتي درجه نمايندگي اين كشور در ايران از سفارت به كارداري تنزل رتبه يافت. ولي با كوشش‌هايي كه از جانب مقامات وزارت امور خارجه ايران در سال 1360 صورت پذيرفت، سعي شد تا مقامات پاكستاني را به فضاي آشفتة سياسي به وجود آمده در پي انقلاب ايران متوجه ساخته، و آنها را متقاعد نمايد به اينكه، مواضع نشريات ايراني را نبايد موضع رسمي دولت ايران تلقي كنند. از اين زمان به بعد ديدارهاي رسمي ميان مقامات دو كشور براي دستيابي بر تفاهمات بيشتر، افزايش يافت و در اوج اين روند شاهد ديدار آقاي خامنه‌اي رئيس جمهور وقت جمهوري اسلامي ايران از پاكستان در مرداد 1365 بوديم كه روابط دو كشور را پيش از پيش صميمانه ساخت. روابط استراتژي جمهوري اسلامي ايران و پاكستان آقاي خامنه‌اي در زمان رياست جمهوري خود مي‌گويد: مي‌توان گفت از بعضي جهات هيچ كشور در ميان كشورهاي اسلامي به قدر پاكستان به ما نزديك نيست. مردم پاكستان برادراني هستند كه در تاريخ، فرهنگ، زبان، ادبيات و هنر با ملت ما وجوه مشترك زيادي دارند. از سوي ديگر چون پاكستان به عنوان يك كشور اسلامي تاسيس شده اين هم امتياز ديگري است كه ما را به اين كشور پيوند مي‌دهد. مرزهاي طولاني ما با يكديگر، منافع مشترك، عوامل ديگر اين رابطه محسوب مي‌شوند. بنابراين پاكستان براي ما يك همسايه و يك كشور دوست و برادر است. يك ملت بزرگ، صميمي و عزيز است. در پاكستان علماي بزرگ و مولفين و متفكران بزرگي بوده‌اند كه باز هم هستند كه همه روي مسائل اسلامي كار مي‌كنند. ما با پاكستان در سازمان ملل، غيرمتحدها، يونسكو و بسياري از مجامع جهاني هر دو سهيم هستيم و مي‌توانيم نقش‌هاي مهمي را در آن جوامع داشته باشيم. به شرط آنكه مواضعمان را هر چه بيشتر به هم نزديك كنيم. از لحاظ روابط سياسي- اقتصادي در چند سال اخير روابط محكم و قوي با پاكستان داشته‌ايم همچنين در مجامع جهاني دو كشور منافع مشتركي را اتخاذ كرده اند. پيوند و اتصال با اين گونه همسايگان از اهداف نظام جمهوري اسلامي بوده است. براي مقابله با نفوذ امپرياليسم، كشورهاي كوچك بايد با هم دوست و متحد باشند و در اين روند ما ضروري مي‌دانيم كه با همسايگان خود وآنهايي كه خواستار چنين روابطي هستند، روابط و مشتركات خود را گسترش دهيم. در همين رابطه مي‌توان از بيانات آقاي رفسجاني رئيس جمهور وقت نيز ياد نمود. رئيس جمهوري پاكستان نيز درباره روابط دو كشور چنين مي‌گويد: ايران به ضربات قلب ما نزديك است، دين و قرآن و پيغمبر و فلسفه حيات جمهوري اسلامي پاكستان و ج.ا.ا يكي است. گذشته از اين هر دو كشور پيوند سياسي، فرهنگي و اقتصادي دارند. ما نيز تلاش داريم كه نظام اسلام را در كليه شئون حياتي اين كشور به مرحله اجرا بگذاريم. امكان دارد كه پيشرفت و نحوه عمل ما براي رسيدن به مقصد، مختلف باشد اما ترديدي ندارد كه مقصد و هدف ما يكي است. ما به روابط دو جانبه ايران و پاكستان اهميت زيادي مي‌دهيم.. از صميم قلب معتقديم كه اين روابط دو جانبه براي ثبات سياسي منطقه و پيشرفت و بقاي امت اسلامي ضروري است و مسائل اين منطقه را مي توان از طريق تفاهم و هماهنگي فكري و مشي مشترك حل و فصل نمود. وجود اتحاد دو ملت مسلمان مبرم‌ترين نياز زمان است. در اين رابطه معاون اسبق وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران آقاي عباس ملكي از سرنوشت مشترك دو كشور سخن به ميان مي آورد اراده سياسي دو كشورمبني بر لزوم روابط نزديك‌تر (استراتژيك) از محتوي سخنان بالاترين مقام آنان كه نشان تصورات اين رهبران از اوضاع جهاني و منطقه اي است به خوبي معلوم مي‌باشد. نكته‌اي بايد به آن اشاره نمود اين است كه پاكستان هميشه در روابطش با ايران به خصوص تحريم‌هاي آمريكا عليه ايران به نوعي نقش ميانجي را اعمال مي‌كردند. از طرفي تحريم ها را محكوم مي‌كند و از طرفي ديگر جانب آمريكا و اسرائيل و غرب را مي‌گرفته است. حتي در مسئله اختصاص 20 ميليون دلار براي خرابكاري در ايران از جانب آمريكا نمايندگان سناي اين كشور از جوامع جهاني خواستار اعتراض به طرح مذكور آمريكا شدند ولي اين مسئله فقط جنبه ظاهري داشت. به طور كلي در نگرش سياست خارجي اين كشور نسبت به جمهوري اسلامي ايران، ثبات رفتاري وجود دارد. (پاكستان همواره هم جانب ايران را مي‌گرفته است و هم غرب و آمريكا و اسرائيل را) حمايت ايران از پاكستان در مسئله كشمير و جنگ با هند و حمايت ظاهري اين كشور از ايران در جنگ با عراق پاكستان در زمان جنگ ايران و عراق [پاكستان در زمان جنگ ايران و عراق نقش بسيار مهمي در صدور و تزانزيت تسليحات به عراق داشت] قابل ملاحظه است. به قدرت رسيدن طالبان در افغانستان و حمايت‌هاي مادي و نظامي پاكستان از اين گروه ضد شيعه و ايراني براي مقابله با نفوذ ايران و تسخير افغانستان و كشتار مسئولان كنسولگري ايران در مزار شريف، تلاش در جهت نفوذ سياسي در افغانستان، از چالش‌هاي روابط ميان دو كشور را در گذشته تشكيل مي‌داد. البته هر زمان كه ايران به هند نزديك مي‌شده است پاكستان تلاش مي‌كرده به ايران نزديك شود. برقراري روابط استراتژيك پاكستان با آمريكا و اسرائيل همواره پاكستان را در رديف دشمنان بالقوه جمهوري اسلامي ايران قرار داده است. البته مقوله‌هاي همكاري ميان دو كشور نيز قابل بررسي است كه لازم است جمهوري اسلامي با در نظر گرفتن اصل عدم اعتماد به اين كشور و رعايت تنش‌زدايي در راستاي اهداف خود به آنها اهتمام ورزد. تاكيد بر اشتراكات و ناچيز بودن اختلافات زودگذ طرفين، تلاش براي رفع سو تفاهمات و ممانعت از دخالت عوامل بازدارنده در اين رابطه ايجاد نهادهايي كه از گسترش روابط با كشور متقابل حمايت كنند، ضرروي به نظر مي‌رسد كه از آن جمله مي‌توان به انجمن‌هاي دوستي در مجالس دو كشور اشاره نمود. از آنجا كه همكاري‌هاي منطقه‌اي شكل تثبيت شده‌‌اي را پيدا كرده، لزوم همكاري جهت فعالتر نمودن اكو به خوبي مشاهده مي‌شود. دو كشور نه تنها در مسائل دو جانبه بلكه در مسائل بين المللي نيز مي‌توانند همكاري كنند. تحرك بيشتر در روابط سياسي وضرورت همكاري و تبادل نظر مقامات در مقابل مسائل منطقه‌اي به خصوص جهان اسلام و مسائل بين المللي در اين رابطه تلاش در جهت مبارزه با تروريسم و مواد مخدر و كنترل مرزها، حل اختلافات پاكستان و هند در مورد كشمير و ارائه طرح‌هاي مختلف در اين راستا از تحركات سياسي طرفين خواهد بود. كشورهاي آسياي مركزي از ديگر مقوله‌هايي است كه ضرورت همكاري را جلب مي‌كند. كه مهمترين آنها عبارتند از: الف- زمينه‌هاي صنعتي، ب- در زمينه هاي راه‌هاي دريايي، زميني و هوايي برقراري خطوط هوايي بين كاشقر و اسلام آباد و خطوط راه آهن چين به آلماتا و تلاش براي مرتبط ساختن خود با اين خطوط، گام مهمي در جهت ارتباط با بخش‌هاي ديگر از آسياي مركزي است. همكاري‌هاي نظامي و انجام مانورهاي مشترك دريايي، همكاري‌ها دو كشور در درياي عمان و خليج فارس مي‌تواند در صورتي كه پاكستان از آن استقبال نمايد راهي در جهت محدود نمودن نفوذ با كشورهاي عربي حوزه خليج فارس تلقي شود. فعاليت‌هاي نفت و گاز - در رابطه با پروژه انتقال گاز ايران به پاكستان و مرور آن به هند طرفين از سالها قبل مبادرت به تشكيل يك كنسرسيوم براي ساخت خطوط لوله نموده بودند (از سالهاي 1994-1993) كه اخيرا در دولت آقاي احمدي‌نژاد قرار شد عملياتي شود. همكاري‌هاي دو كشور براي دفاع از مسلمانان كه البته تا به حال مثمر ثمر واقع نشده است. همكاري و هماهنگي در سازمان بين المللي مانند سازمان ملل متحد جنبشي غير متحدها، كنفرانس اسلامي و … از ديگر عوامل تقويت روابط مي‌باشد. تلاش در جهت محروميت‌زدايي در مرزهاي دو كشور در جهت مبارزه با قاچاق كالا و مواد مخدر و برقراري زمينه كار و استخدام. اولويت قايل شدن براي شركت‌هاي يكديگر در مناقصات بين الملل اجراي پروژه‌ها و توليدات مشترك تبادل تجربيات و انتقال دانش فني در زمينه‌هاي علمي، صنعتي، كشاورزي و تكنولوژيك و… ايجاد ارتباط بين بخشهاي فعال در زمينه فرش و صنايع‌ دستي دو كشور، البته پاكستان به دليل عرضة فرشهاي خود با طرح‌ها و نقش‌هاي ايراني تقريبا صادرات فرش ايران را مختل نموده است و ازطرفي ديگر مقام اول را در صدور فرش كسب نموده از طرفي بازارهاي داخلي ايران را نيز فرشهاي پاكستاني قبضه كرده‌اند. با پيروزي انقلاب اسلامي و مقولة صدور انقلاب اسلامي در درجة اول كشور پاكستان و به صورت گسترده و پيش از هر جا شيعيان اين كشور را تحت تاثير خود قرار داد و اين عامل باعث نگراني دولتمردان اين كشور گرديد. لذا پس از گذراز سالهاي اولية انقلاب و فرونشستن التهاب انقلابي در ايران تا قبل از به قدرت رسيدن آقاي احمدي‌نژاد سياست تنش زدايي در منطقه اجرا مي‌شد. ولي اينك با پيروزي اصولگرايان در مجلس و دولت بايد منتظر ماند كه آيا تنشي در روابط ايران و پاكستان به وجود مي‌آيد يا خير. البته به نظرمي‌رسد تجديدنظر ايران به دليل راي منفي كه هند در قطعنامه N.P.T‌ عليه ايران داد زمينه را براي همكاري‌هاي گسترده‌تر ميان ايران و پاكستان فراهم نموده است. با توجه به جنگهاي هند و پاكستان در سال‌هاي 1960 و 1971 جنگ مرزي هند و چين در سال 1962 و جنگ ايران و عراق در فاصله سال‌هاي 88-1980 اين چهار كشور از پتانسيل‌هاي بالايي براي جنگ برخوردارند و نيز داراي ارتش‌هاي نيرومندي نيز هستند. با توجه به اينكه كشورهاي چين و هند و پاكستان هرسه قدرت هسته‌اي هستند جمهوري اسلامي ايران نيز درراه نيل به تصاحب سلاح هسته‌اي مي‌باشد. لذا اين مسئله و نيز تهديدات آمريكا و اسرائيل توجه ايران را بيش از پيش به ساختن ارتشي نيرومند‌تر و به لحاظ امنيتي به سلاح‌هاي اتمي جلب نموده است و نشان دهنده آن است كه ايران چه تصوراتي از تهديدات منطقه‌اي دارد و آن محيط پرتشنجي است كه ايران در اطراف خود و همسايگانش حس مي‌كند. به همين جهت به نظر نگارنده پژوهش در آينده، كنترل اين منطقه به دست چهار قدرت مذكور خواهد افتاد. از طرفي پاكستان متحد آمريكا و اسرائيل، هند به دنبال پيروي از عدم تعهد و كسب منافع مليش و چين هم با آمريكا در اقيانوس آرام بر مسئله تايوان درگير مسائل سياسي خواهد شد. از اينرو به نظر اينجانب ايران بيشترين تنش (تنش سياسي) را با پاكستان در آينده خواهد داشت، لذا امكان دارد كه بين دو كشور جنگ رخ دهد (البته احتمال آن ضعيف است) از اين رو بهتر است ايران در سياست‌هاي منطقه‌اي خود جانب چين و هند را بگيرد. نتيجه‌گيري: همانطور كه در مباحث ديگر ذكر گرديد دوره اول روابط ايران و پاكستان (قبل از استقلال) در چارچوب روابط ايران و انگليس خلاصه مي‌شود. ولي در دوره دوم (پس از استقلال) در ابتدا به دليل آنكه دو كشور درگير مسائل داخلي خود هستند، نكته قابل ملاحظه‌اي را مشاهده نمي‌كنيم ولي بعد كه كشور پاكستان درگير مسائل تجزيه طلبانه مي‌شود و نيز به دليل رقابت دو ابرقدرت (جنگ سرد) و از طرفي دكترين نيكسون - كسينجر شاهد افزايش روابط در سطوح بسيار بالاي همكاري هستيم. كمك‌هاي فراوان مالي ايران پس از افزايش قيمت نفت (بحران نفتي 1973) سركوبي شورشيان در بلوچستان پاكستان، عقد پيمان بغداد و بعد سيتو و در نهايت سنتو، ايجاد (R.C.D) و همكاري‌هاي گسترده اقتصادي ميان ايران و پاكستان گواه بر اين مدعاست. پس از پيروزي انقلاب اسلامي عليرغم اينكه پاكستان اولين كشوري بود كه جمهوري اسلامي ايران را به رسميت شناخت تا سال 1360 به دليل حملات تندي كه مطبوعات و رسانه‌هاي ايران عليه پاكستان و شخص ضياءالحق و متقابلا حملات پاكستان عليه جمهوري اسلامي، ما يك سردي فزاينده را در روابط حس مي‌كنيم. ولي از 1360 به بعد جنگ ايران و عراق، جمهوري اسلامي ايران به اين نتيجه مي‌رسد كه بايد با پاكستان روابطش را با بهبود بخشد. سفر آقاي خامنه‌اي رياست جمهور وقت و سفر رئيس جمهوري پاكستان، حمايت ايران را از شورشان كشمير و حمايت پاكستان از ايران در مجامع جهاني و نيز در جنگ عراق از نكته‌هاي مثبت اين دوره مي‌باشد ولي اوج شكوفايي روابط ايران و پاكستان، يك نقطه برگشت نيز داشت، اهداف بلند پروازانه ذوالفقار علي بوتو در تبديل پاكستان به رهبريت جهان اسلام و توانايي‌هاي او دربرقراري ارتباط با كابل، اهميت سياسي تهران را به بعنوان يك نظام ايدئولوژيك به نفع اسلام آباد تغيير داد. افزون بر اين بوتو علاقمند بود كه خود نقش رهبري را بر عهده بگيرد. لذا پس از شروع جنگ افغانستان و پاكستان به كمك‌هاي وسيع نظامي و اقتصادي مجاهدين افغان اقدام نمود در دهه‌هاي 1980 و 1990 پاكستان منافعش را در افغانستان محكم كرد تا اينكه توانست اسلام سلفي در پاكستان را با وهابيت عربستان ممزوج و ايدئولوژي طالبان را تشكيل دهد در اين دوره جمهوري اسلامي كه خود درصدد نفوذ در افغانستان است و داعيه رهبري جهان اسلام را دارد، به خصوص پس از كشتار ديپلماتهايش در مزارشريف توسط طالبان، پاكستان و طالبان تهديدي براي امنيت ملي جمهوري اسلامي قلمداد مي گردد. لذا شاهد سردي روابط بين دو كشورهستيم. به نظر نگارندة پژوهش در يك كلام مي‌توان گفت كه پاكستان همواره خطري بالقوه عليه ايران است. اگر در جنگ تحميلي ايران و عراق از موضع ايران دفاع مي‌كرد و يا در مجامع بين المللي جانب جمهوري اسلامي را مي‌گرفت ولي اين مسئله اشكال ظاهري قضيه است در عمل هميشه پاكستان يك رقيب براي ايران بوده است. در جنگ ايران و عراق عليرغم حمايت‌هاي ايران از كشمير، پاكستان كمك‌هاي فراوان نظامي به عراق نمود. پاكستان متحد هميشگي آمريكا و اسرائيل است. اگر روزي آمريكا به ايران حمله كند و نظام جمهوري اسلامي ساقط گردد، ايران تجزيه مي‌گردد، آذربايجان را تركها و بلوچستان را پاكستان ضميمه خاك خود خواهد كرد. مضافا بر اين كه پاكستان يك قدرت اتمي بزرگ است نفوذ هر قدرتي بر پاكستان (آمريكا و اسرائيل) و نفوذ پاكستان بر افغانستان مي‌تواند منافع ملي ايران را شديدا تهديد كند، از طرفي كاهش روابط آمريكا و پاكستان كه در پي حل مسئله افغانستان و فرو نشستن التهاب 11 سپتامبر رخ داده است ممكن است در آينده موجب تضعيف اقتصادي پاكستان، گسترش فرقه‌گرايي و نفوذ گروه‌هاي شكست خورده افغاني را در پاكستان به دنبال خواهد داشت كه شايد پاكستان را در آستانه فروپاشي قرار دهد و از اين جهت خطري براي ايران به وجود آيد. بعد از سرنگوني طالبان ايران به هند توجه كرد و بعد بازرگانان هندي تقاضا كردند تا از طريق مشهد كالاهاي خود را به افغانستان صادر كنند و ايران به هندوستان نزديك‌تر شد و هندوستان به ايران و هندي‌ها توانستند كالاهاي خود را به آسياي مركزي و قفقاز صادر نمايند، توافق ايران و هند در مورد گاز ايران به هندوستان و نيز همكاري دفاعي ايران و هند در 19 ژانويه 2003 پاكستان را به اين نتيجه رساند كه بايد روابطش را با ايران توسه دهد، البته اين بهبود روابط از سال 2003 آغاز شده بود. پاكستان دغدغه‌هايي نيز دارد، اختلاف ديدگاه‌ها در زمينه افغانستان به قوت خود باقي است. كريدور شمال به جنوب (تاخير در تكميل راه آهن 550 كيلومتري كرمان- زاهدان، نوسازي بندر چابهار به منظور فعال سازي بندر بمبئي- چابهار، جهت تقويت تجارت هند با آسياي مركزي، و محروم ساختن پاكستان و نقش ايران در تسهيل ورود به افغانستان مي‌باشد. از چالش‌هاي روابط بين دو كشور، پايين بودن روابط اقتصادي ايران و پاكستان مي‌باشد. كه در 2002-2001 از رقم 580/314 ميليون دلار به 444/166 ميليون دلار كاهش يافت. در حال حاضر ميزان معاملات اقتصادي طرفين نيم ميليارد دلار در سال مي‌باشد. راه‌حل‌هايي كه براي ايران وجود دارد اين است كه ايران با مشاركت فعالانه در منطقه براي حل بحران‌ها بايد از فرصت‌ها استفاده نمايند و سعي كند با استفاده ازچند جانبه‌گرايي به حل و فصل بحران‌هاي منطقه‌اي اقدام نموده و با تاكيد بر حضور كشورهاي منطقه و بدون دخالت كشورهاي خارجي در منطقه حيات خود را مستحكم سازد. در اين راستا همان طور كه قبلا اشاره شد روند نزديكي به هند و چين به عنوان دو ابرقدرتي كه در آينده مقابل آمريكا در منطقه خواهند ايستاد ضروري است. از طرفي ايران بايد روابط اقتصادي خود را با پاكستان بهبود ببخشد. كشور پاكستان بازار خوبي براي صدور كالاي ايراني و سرمايه‌گذاري بخش خصوصي مي‌باشد. از طرفي خط لوله گاز ايران به هند هم كه در پي سياست‌هاي تنش زدايي آقاي خاتمي و پرويز مشرف و رئيس جمهور هند به وجود آمد و مي‌تواند در بهبود روابط دو كشور موثر باشد. از نظر اميتي ايران بايد نفوذ طالبانيسم و وهابيگري را در پاكستان محدود سازد از چند سال اخير كه مطبوعات ايران حملات خود را عليه پاكستان متوقف ساخته‌اند اين مسئله موجب كاهش تشنجات گرديده است. گفتگوي خورشيد احمد قصوري وزير امور خارجه پاكستان كه با خبرنگاران ايراني كه ضميمه پژوهش باشد حاكي از درك مسئولان عالي رتبه كشور پاكستان نسبت به منافع ايران را دارد. ولي با اينحال عليرغم همه اعتماد بازي‌ها، پاكستان قابل اطمينان نيست ايران بايد حتما به سلاح اتمي دسترسي داشته باشد و در اين عصر كه منطق در روابط بين الملل زور و قدرت است ايران چاره‌اي جز تقويت نظامي خود ندارد. در حل و فصل قضيه كشمير ايران مي‌تواند نقش ميانجي را ميان هند و پاكستان ايفا كند. در حقيقت ايران و پاكستان دو كشور مسلمان همسايه، دو كشور ايدئولوژيك، دو كشور قدرتمند نظامي و دو كشور فقير هستند (از لحاظ اقتصادي و مالي) به هر حال ايران و پاكستان دچار دو تناقض هستند از طرفي اشتراك منافع دربعضي مسائل وجود دارد و از طرفي ديگر تضاد منافع، به نظر اينجانب سياست خارجي ايران بايد بر مبناي انزوا كردن پاكستان در منطقه و تلاش در جهت جذب اين كشور استوار باشد. به طوري كه مي‌دانيم بعد از انعقاد قرارداد صدور گاز به هند، هندوستان كه سود فراواني را به دست آورده بود و تقريبا گاز را به طور مجاني به مدت 25 سال از ايران دريافت مي‌نمايد، در N.P.T‌ بر عليه ايران راي داد. از آنجايي كه هندوستان به دنبال كسب منافع ملي خود مي‌باشد و ايران دنبال منافع ايدئولوژيكي‌اش است،ذهنيت رئيس جمهور و مسئولان عالي‌رتبه ايراني آن بود كه هند با توجه به قرارداد اقتصادي خود با ايران و سرمايه‌گذاري‌هاي فراواني كه قرار است در ايران داشته باشد،نه تنها بر عليه جمهوري اسلامي راي نخواهد داد بلكه به نفع ايران راي مي‌دهد آنچه كه براي جمهوري اسلامي بايد آموزنده باشد آن است كه كشورهاي جهان همه به دنبال كسب منافع ملي خود هستند و در قرن 21 هيچ كشوري حاضر نيست از منافع ايدئولوژيكي ايران در قبال آمريكا و اسرائيل حمايت كند. لذا اين مسئله نبايد موجب كاهش روابط ايران و هند گردد. البته جمهوري اسلامي ايران مي‌توانست به طور موقت روابط خود را با هند به حالت تعليق درآورد و يا احداث خط لوله را متوقف سازد كه اينكار را نيز نكرد و اينكار لازم بود. ايران در اكو و در سازمان كنفرانس اسلامي در رفع اختلافاتش با امارات در خصوص جزاير سه گانه، مي‌تواند از پاكستان استفاده كند. در خصوص انتقال بازار مشترك ميرجاوه به تفتان نيز مذاكراتي به عمل آمده است. همانطور كه مي‌دانيم كشور پاكستان 25 سال است كه نظاميان كم و بيش در آن قدرت دارند كه آخرين كودتا در سال 1999 صورت گرفت و نواز شريف در پي اختلافات ارتش و دولت، به دست ژنرال مشرف دستگير و و زنداني شد. و مردم پاكستان از ايشان حمايت كردند. پاكستان در اين زمان دچار بحران اقتصادي، مسئله فرقه‌گرايي، تحريم اقتصادي از جانب قدرت‌هاي بزرگ (مه 1998) جناح بندي‌هاي مذهبي و حمايت اين رژيم از طالبان و درگيري بسيار شديد با هندوستان بود. ژنرال مشرف سعي كرد اين مشكلات را حل و فصل كند و اين كار ممكن نبود، و فقط با اعمال زور و ديكتاتوري ميسر بود. در زمينه داخلي اقدام به قانوني كردن حكومت خود از طريق معلق نمودن قانون اساسي نمود. از طرفي پرويز مشروف به مبارزه با فرقه گرايي و دستگيري و اعدام قاتل شهيد گنجي اقدام كرد. تجزيه دو حزب سياسي بزرگ پاكستان يعني حزب مردم و مسلم ليگ از اقدامات ديگر اوست در عرصه خارجي نيز به تنش زدايي با هند، تجديدنظر در حمايت از طالبان به خصوص بعد از حملات 11 سپتامبر در جهت خارج نمودن اين كشور از انزواي بين المللي و نزديكي روابط با ايران كه در پي كشتار ديپلمات ايراني در پاكستان و ديپلمات‌هاي ايراني در افغانستان تيره شده بود و افزايش روابط با آمريكا اقدام كرد. در سياست خارجي اينك پاكستان بسيار موفق عمل مي‌كند. انتخابات آوريل 2002 عليرغم اينكه دريك فضاي سياسي صورت گرفت و پيروزي مشرف قبل از انتخابات قطعي بود ولي در عرصه داخلي و خارجي به تثبيت و تقويت قوي منجر شد. به همين جهت مسئولان ايراني بايد ازژنرال مشرف به عنوان يك سياستمدار با تجربه و نخبه و قوي به شدت بترسند و علي الظاهربا پاكستان روابط خوبي داشته باشند ولي في الواقع به دنبال ارتباطات بيشتر با چين و هند باشند. اگر بخواهد سياست خارجي ايران موفق شود چاره‌اي ندارد جز اينكه روابطش با آمريكا را بهبود بخشد. نه اينكه بخواهد ايدئولوژي را ابزاري براي كسب منافع ملي‌اش قلمداد سازد. مسئله مهاجرين پاكستاني در ايران و شيوع بيماري وبا و ساير بيماري‌هاي مسري نيز يكي از مسائلي است كه بايد توجه مسئولان ايراني را به خود جلب نمايد. مبارزه با قاچاق كالا به خصوص بنزين از ايران به پاكستان، مبارزه با تروريسم بين المللي، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و تزانزيت آن، از مسائل مهمي است كه بايد طرفين ايراني و پاكستاني به آن اهميت بيشتري دهند. ضمائم: گزيده‌اي از جديدترين اخبار درخصوص تحولات روابط سياسي و اقتصادي ايران و پاكستان در پنج سال اخير (1384- 1379) گروه خبر - ايران و پاكستان با امضاي چهار يادداشت تفاهم برگسترش هر چه بيشتر روابط تاكيد كردند. چهار سند همكاري تهران و اسلام‌آباد در حضور محمدرضا عارف و شوكت عزيز به امضاي مقامات ايراني و پاكستاني رسيد. به گزارش ايرنا، يادداشت تفاهم پانزدهمين اجلاس مشترك ايران و پاكستان به امضاي محمدرحمتي وزير را و ترابري و سلمان شاه مشاور نخست وزير پاكستان در امور اقتصادي و دارايي رسيد. يادداشت تفاهم نامه قرنطينه نباتي نيز به امضاي محمود حجتي وزيرجهاد و كشاورزي و سلمان شاه مشاور نخست وزير در مور اقتصادي و دارايي پاكستان رسيد. پروتكل اصلاحي برخي مفاد موافقتنامه تجارت ترجيحي را خسرو تاج معاون وزير بازرگاني و رئيس كل سازمان توسعه و تجارت ايران و شجاع شاه قائم مقام وزير امور اقتصادي امضا كردند. همچنين موافقتنامه ايجاد شركت سرمايه‌گذاري ايران و پاكستان، بين اسدي رئيس هيات مديره و مدير عامل شركت سرمايه‌گذاري خارجي ايران و شجاع شاه قائم مقام وزير امور اقتصادي پاكستان امضا شد. همچنين ، محمدرضا عارف معاون اول رئيس جمهوري و شوكت عزيز نخست وزير پاكستان پس از امضاي اسناد همكاري بين دو كشور در جمع خبرنگاران بر گسترش هر چه بيشتر روابط تهران- اسلام‌آباد در همه زمينه‌ها تاكيد كردند. معاون اول رئيس جمهوري گفت: قرار شد كميسيون مشترك دو كشور در سطح وزرا هر شش ماه يك بار تشكيل شود. وي ابراز اميدواري كرد كه با تشكيل اين كميسيون شاهد افزايش روابط بين دو كشور بيش از گذشته باشيم. عارف گفت: براي صدور خدمات فني و مهندسي وفعاليت شركت‌هاي خصوصي ايران و پاكستان يك بخش اعتباري تصويب شد. وي اضافه كرد: دو طرف در خصوص فعال شدن بخش خصوصي در سرمايه‌گذاري در ايران و پاكستان تاكيد كردند. معاون اول رئيس جمهوري افزود: دراين مذاكرات مسائل منطقه‌اي نيز مطرح شد كه ديدگاه‌هاي ما در خصوص دنياي اسلام و مبارزه با مواد مخدر به هم نزديك است و اميدواريم در آينده رايزني بيشتري صورت گيرد. تا بتوانيم در جامعه جهاني و منطقه پيشرفت خوبي را در اين راستا داشته باشيم. عارف در خصوص همكاري‌هاي منطقه‌اي گفت: مذاكراتي در خصوص فعال‌تر شدن اكو داشتيم تا از اين طريق بتوانيم گام‌هاي اساسي در توسعه اقتصادي كشورهاي عضو برداريم. وي افزود ايران دستاوردهاي خوبي در بخش‌هاي مختلف از جمله سد سازي و انرژي دارد و هم چنين آمادگي دارد كه اين دستاوردها را در اختيار پاكستان قرار دهد. معاون اول رئيس جمهوري در خصوص احداث خط لوله گاز به پاكستان گفت: اين در اين سفر مذاكراتي دراين خصوص داشتيم كه تصميم گرفته شد اجلاس سه جانبه وزراي نفت سه كشور ايران، پاكستان و هند تا دو ماه آينده تشكيل شود. شوكت عزيز نخست وزير پاكستان نيز گفت:‌در اين سفر در خصوص مسائل امنيتي، منطقه‌اي سرمايه‌گذاري تجاري و خط احداث لوله گاز به پاكستان و هند، بحث و بررسي صورت گرفت، سفير ايران در هند نيز گفت: موانع سياسي در مورد احداث خط لوله گاز ايران به هند رفع شد و مسائل موجود فني آن با توافق‌هاي انجام شده بين سه كشور ايران، هند و پاكستان بررسي مي‌شود. ديدار نخست وزير پاكستان با سيد حسن خميني نخست وزير پاكستان و هيات همراه با حضور در مرقد مطهر حضرت امام خميني(س) ضمن اداي احترام به مقام شامخ بنيانگذار جمهوري اسلامي با حجت الاسلام و المسلمين سيد حسن خميني نيز ديدار كردند. در اين ديدار نوه امام به روابط نزديك وبرادرانه دو كشور مسلمان ايران و پاكستان اشاره كرد و گفت: خواست ملت و دولت ايران توسعه روابط با كشورهاي مسلمان به خصوص كشورهاي همسايه است. وي در ادامه ابراز اميدواري كرد كه همكاري‌هاي دو جانبه بين دو كشور در سطح وسيع‌تري ادامه يابد. www.hayeteno.org‌ 20/12/2005 روزنامه همشهري June,17,2003 - سه شنبه 27 خرداد 1382- شماره 3079 گفتگو با احمد خورشيد قصوري وزير امور خارجه پاكستان گفتم حمله نكنيد من در مرحله اول گفتم كه آمريكا سياست اشتباهي دارد اگر قصد داريد كه وضعيت خود را در ميان مردم عراق بهبود ببخشيد نبايد ايران را مورد حمله قرار دهيد زيرا ايران تاثير بسيار زيادي در ميان شيعيان عراق دارد. رابطه ايران با پاكستان از ويژگي‌هاي خاصي برخوردار است. از جهاتي پاكستان بهترين همسايه ايران محسوب مي‌شود و طي دهه‌هاي گذشته پس از استقلال اين كشور، كمترين تنش را ميان ايران و پاكستان در تاريخ روابط دو جانبه ثبت شده است. از اين رو پاكستان كشور برادر و دوست ناميده مي‌شود و سطح روابط تهران- اسلام آباد همواره رو به رشد و دوستانه بوده است. با اين حال عمده‌ترين مسئله در روابط دو كشور به بحران كشمير بازمي‌گردد. دو كشور هند و پاكستان سالهاست كه در خصوص منطقه مسلمان نشين كشمير با يكديگر اختلاف دارند و منازعه بر سر اين منطقه حتي جهان را تا آستانه جنگ هسته‌اي و جنگي وسيع‌تر و فجيع‌تر از جنگ جهاني دوم قرار داده است. اما دو كشور مسلح به سلاح هسته‌اي خوب مي‌دانند كه وقوع چنين جنگي به نابودي دو طرف منجر خواهد شد. با اين حال تنظيم روابط تهران با اسلام آباد و دهلي نو تحت تاثير اين بحران قرار دارد. ايران از يك طرف به دلايل ايدئولوژيك و همسايگي با پاكستان ناچار است از مسلمانان كشمير دفاع كند و در عين حال مي‌داند دفاع بيش از حد از كشمير اگر چه به نفع رابطه با اسلام آباد است اما مي‌تواند رابطه‌اي با دهلي نو را مخدوش كند. رابطه‌اي كه ايران به آن نياز دارد و نمي‌تواند از آن صرف نظر كند. بنابراين رعايت سياست اعتدال در خصوص بحران كشمير تنها مسئله ويژه در روابط دو جانبه ايران و پاكستان به شمار مي آيد. اكنون با سقوط طالبان در افغانستان و شكل گيري مرحله بازسازي اين كشور، روابط ايران و پاكستان تحت تاثير موضوع بازسازي افغانستان قرار دارد. دو كشور قصد دارند نقش بيشتري در اين فرايند ايفا كنند و به نوعي يك رقابت جديد ميان دو كشور مطرح است كه چشم انداز روابط ايران و پاكستان را مشخص مي‌كند. گفتگو با خورشيد قصوري وزير امور خارجه پاكستان در حاشيه نشست وزراي كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي كه چندي قبل از نيز در تهران برگزار شد، تحقق يافت. زماني كه او از ملاقات با سيد محمد خاتمي رئيس جمهور ايران بازمي‌گشت و چندي قبل نيز در سفر به واشنگتن، از مواضع آمريكا در خصوص ايران انتقاد كرده بود. گفتگويي كه در پي مي‌آيد با فرارسيدن زمان ملاقات وزير خارجه پاكستان با وزير خارجه عمان نيمه‌كاره پايان يافت. به عنوان اولين سوال بفرماييد چرا سفر آقاي نور جمالي در آخرين لحظات لغو شد؟ در ضمن تاريخ مجدد اين سفر چه زماني خواهد بود؟ سفر ايشان لغو نشد بلكه اين سفر به تعويق افتاده است و در آينده اين ديدار انجام مي‌شود. در تهران گفته شد كه لغو سفر نخست وزير پاكستان به دليل همزماني آن با انتخابات مجلس سنا بوده است؛ اما روزنامه نگاران ايران، اعتقاد دارند كه لغو سفر ايشان به علت فشار آمريكا بوده است. آمريكا هيچ ربطي به اين موضوع نداشته است، اين مسئله هر دليلي داشته باشد آمريكا دليل آن نيست. پس ما مي‌توانيم اميدوار باشيم كه روابط تهران و اسلام آباد كه با سفر آقاي خاتمي، گرم شده بود همچنان گرم باقي بماند؟ اگر چنانچه قرار بود فشاري از طرف آمريكا وجود داشته باشد، آن زماني كه ما با آقاي خاتمي رئيس جمهوري وجناب آقاي خرازي وزير امور خارجه ديدار داشتيم بايد از طرف آمريكا فشار وارد مي‌شد در حالي كه اين گونه نبود و آن ديدار هم موفقيت آميز بود. سوال بعدي من، در مورد روابط سه جانبه بين ايران، افغانستان و پاكستان است. در مرحله اول اين روابط را چگونه مي بينيد؟ به خصوص در زمينه بازسازي افغانستان كه هر دو كشور ايران و پاكستان مشاركت دارند؟ در واقع روابط دو جانبه ايران و پاكستان بسيار عالي است. كشور پاكستان از بدو تاسيس روابط خوبي با ايران داشته است و اعلام موجوديت پاكستان به سال 1947 بازمي‌گردد. البته در مقطع محدودي كه طالبان در افغانستان روي كار آمد بر روي اين روابط تاثير گذاشت اما بعد از سرنگوني طالبان اين روابط به وضعيت سابق بازگشت. درسفري كه آ‌قاي خاتمي به اسلام آباد داشتند؛ دو كشور بيانيه‌اي صادر كردند كه در جهت مبارزه با تروريسم بود. مي‌خواستم بدانم كه كشور پاكستان چه اقداماتي را در اين زمينه انجام داده است؟ از لحاظ پيگيري اين موضوع ما بيش از هر كشور ديگري توانسته‌ايم تروريست‌ها را دستگير كنيم. ما يك مرز نسبتا طولاني با پاكستان داريم و آمريكا مرتبا ايران را متهم مي‌كند كه از اين مرز طولاني اعضاي القاعده و يا اينكه رهبران ارشد آنان وارد ايران مي‌شوند. همين را مستمسكي براي تحت فشار قرار دادن تهران و اسلام آباد قرارداده‌اند، نظر شما در اينباره چيست؟ زماني كه من از ايالات متحده ديدار كردم، اين ديداردر دو زمان انجام شد، يكي از ماه فوريه و دومي روز گذشته بود، من در آنجا گفته‌ام كه سياست آنان در مورد ايران اشتباه است؛ من گفتم كه، جناب آقاي خاتمي و آقاي خرازي از پاكستان ديدار كرده‌اند و ديدار خوبي هم داشته‌اند و اين دو شخصيت در واقع شخصيت‌هاي خوب و بارزي هستند. اينان هوادار ميانه روي، متعادل و حامي دموكراسي هستند و بنابراين بايد از آنان حمايت شود و نبايد با آنان مخالفت كرد. نمي‌خواهم نظراتم پوشيده بماند چرا كه روابط بسيار عالي با ايران داريم. اين روابط ما در روابط تاريخي و فرهنگ مشترك ما ريشه دوانيده است و در واقع ريشه‌اي عميق دارد. جز يك مقطع محدودي كه طالبان سركار بودند و در اين ميان روابط ما تحت تاثير قرار گرفت. با توجه به ملاقات شما با مقامات كاخ سفيد و صحبت‌هايي كه در مورد وجود دموكراسي در ايران انجام شد واكنش مقامات كاخ سفيد چگونه بوده است؟ من در مرحله اول گفتم كه آمريكا سياست اشتباهي دارد. اگر قصد دارد كه وضعيت خود را در ميان مردم عراق بهبود ببخشد، نبايد ايران را مورد حمله قرار بدهيد. زيرا ايران تاثير بسيار زيادي در ميان شيعيان عراق دارد و من توضيح دادم كه حتي در بين شيعيان پاكستان نيز ايران از اهميتي ويژه برخوردار است. آمريكا اگر مي‌خواهد روابط خوبي با عراق داشته باشد بايد روابط خود را با ايران بهبود ببخشد. واكنش آنان چگونه بود؟مثبت يا منفي بود؟ آنان به حرف‌هاي من گوش كردند اما حرفي نزدند كه بر خلاف اين استدلال باشد. ولي من باز هم با آنان صحبت كردم چرا كه معتقدم در مرحله مذاكرات قرار داريم و در آمريكا آراي مختلف مطرح است. وقتي آمريكا از تغيير حكومت‌ها مي‌گويد، پاكستان تا چه اندازه اين مسئله راجدي مي‌گيرد؟ اول اينكه هيچ رژيمي را نمي‌توان تغيير داد، آن هم رژيمي كه توسط مردم انتخاب شده است. مردم ايران اين دولت را انتخاب كرده‌اند، آنان چطور مي‌توانند اين تغيير را ايجاد كنند؟ آمريكا كل منطقه از جمله ايران و حتي پاكستان و ساير كشورهاي حاشيه خليج فارس را تهديد كرده‌اند. در سياست خيلي چيزها گفته مي‌شود وليكن در عمل چنين نيست. شما گفتيد كه ايران بر روي شيعيان پاكستان تاثير گذار نيست. گاهي اوقات احساس مي‌شود كه دولت پاكستان چندان رضايت خاطري از حمايت ايران نسبت به شيعيان پاكستان ندارد. اين نكته در واقع نبايد به سوءتفاهم منجر شود. مثلا در پاكستان تعداد زيادي به عربستان سعودي تمايل دارند و اين به دليل وجود مقامات و اماكن مقدس در آن كشور مثل مكه و مدينه است. در بين شيعيان پاكستان هم اين احترام به وجود آمده است زيرا در ايران هم مقامات اسلامي و مدرسه مذهبي در قم وجود دارد و پاكستان در واقع يك جامعه دموكراتيك است. ما يكديگر را تحمل مي‌كنيم و نسبت به هم شكيبايي داريم و يك نكته ديگر هم نسبت به ايران وجود دارد؛ دو نسل قبل تمام كساني كه باسواد بودند، مي‌توانستند فارسي را بخوانند و بنويسند. سلسله مغول كه از آسياي ميانه آمده بود و در آنجا حكومت مي‌كرد در واقع ريشه ترك داشتند و ليكن فارسي صحبت مي‌كردند و اين فقط مسئله شيعه وسني نيست. در واقع بعد ديگري هم دارد كه همان بعد فرهنگي است كه ملت‌ها و كشورها را به هم نزديك مي‌كنند. اكثر رهبران مذهبي ولو اينكه اهل سنت باشند فارسي تكلم مي‌كنند. در مورد حل مناقشه كشمير، با توجه به ديدارهاي مقامات ايران و پاكستان و مقامات ايراني و هندي لطفا توضيح دهيد؟ اول در خصوص پرسش قبلي كه شيعه وسني در پاكستان روابط بسيار نزديكي با هم دارند و دوستي بين اين دو قشر وجود دارد. درگيري در ماه محرم نيز نمي‌تواند نشانه نبود روحيه دوستي ورفاقت باشد. شيعيان در پاكستان اساسي‌ترين و مهم‌ترين پست‌ها را در ارتش و همچنين در دولت و اركان سياسي در دست دارند. كاتاليزوري براي صلح خط لوله‌اي انتقال گاز ايران به هند توافق نهايي ايران وهند براي احداث خط لوله گاز منوچهر متكي، وزير خارجه ايران پس از ديدار با همتاي هندي خود، نتور سينگ در تهران اعلام كرد كه مذاكرات دو كشور بر سر احداث خط لوله براي انتقال گاز ايران به هند نهايي شده و طرفين توافق كرده‌اند كه به سوي اجراي اين طرح پيش روند، متكي در نشست خبري مشترك خود با سينگ خبر داد كه تا پيش از پايان سال جاري ميلادي همراه با همتايان هندي و پاكستاني خود به بحث و تبادل نظر در مورد احداث اين خط لوله خواهد پرداخت. وي گفت كه عدم اجراي اين طرح تاكنون عمدتا به دلايل مسائل اداري و تغيير دولت در ايران به تاخير افتاده است. نتور سينگ كه همراه با هياتي هفت نفره به تهران سفر كرده بود، علاوه بر منوچهر متكي با رئيس مجلس شوراي اسلامي، دبير شوراي عالي امنيت ملي و رئيس جمهوري ايران نيز ديدار و گفتگو كرد. وي رسما در تهران مورد استقبال منوچهر متكي، وزير خارجه جديد ايران قرار گرفت كه خود در دانشگاه بنگلور هند تحصيل كرده و دبير كلي تشكلي با عنوان كانون اسلامي فارغ التحصيلان شبه قاره هند را در دست گرفته است. نژاد حسينيان: هندي‌ها تحت تاثري قرار نمي‌گيرند احداث خط لوله صلح بين سه كشور ايران و هند و پاكستان يك پروژه برنده - برنده است. هم ايران گازش را مي‌فروشد و هم هند و پاكستان نياز به انرژي دارند. معاون امور بين الملل وزارت نفت از ابتدا درگير مباحث فروش گاز به هند بوده و مي‌گويد: «ابتدا قرار بود جلسه سه جانبه‌اي در سپتامبر برگزار شود و بعد از سفرمان به دهلي نو قرار شد اين جلسه در ماه اكتبر برگزار شود و حالا با عزم سياسي مقامات سه كشور جلسه وزرا قرار است در نوامبر تشكيل شود. «هادي نژاد حسينيان مي‌گويد: «پيشنهاد ما اين بود كه همه مراحل پروژه توسط سه كشور پيش رود اما هندي‌ها اعتقاد داشتند كه اگر بر روي تك تك مسائل به صورت دو جانبه توافق صورت گيرد خود به خود سه كشور به توافق مي‌رسند. «نژاد حسينيان در مورد بحث قيمت صادراتي گاز نيز گفت: «شرايط قرارداد منوط به تصويب هيات مديره شركت ملي نفت و پس از آن هم منوط به تاييد شوراي اقتصاد است.» معاون امور بين الملل وزارت نفت در مورد اعمال فشار احتمالي آمريكا نيز اظهار داشت: «من تصور نمي‌كنم كه هندي‌هاي با پيروي از دستورات آمريكا از اجراي خط لوله صلح منصرف شوند، چون آينده اقتصاد هند به انرژي وابسته است و همه انرژي مورد نياز اين كشور هم از طريق انرژي هسته‌اي تامين نخواهد شد./«آناني كه از مذاكرات صادرات گاز ايران پرهيز داشتند امروز به وضوع مي‌بينند كه گاز ايران علاوه بر نزديك كردن كشورهاي شبه قاره هند توانسته است نقش موثري در عرصه ديپلماسي كشور بازي كند. نقشي كه اگر ديروز به فكرش نبوديم امروز ابرازش را نداشتيم. ايران با خط لوله 4/6 ميليارد دلاري انتقال گاز، صلح را ضميمه شبه قاره كرده و به محور شرق تبديل مي‌شود. خط لوله صلح قرارداد فروش گاز مايع به هند در حالي امضا شده است كه از ده سال پيش گفتگو بر سر احداث خط لوله انتقال گاز ايران از طريق پاكستان به هند نيز تحت بررسي است. طرح احداث اين خط لوله در سال‌هاي گذشته به علت تنش‌هاي سياسي دهلي نو و اسلام آباد چندان مورد توجه نبوده امابا طرح فروكش كردن تنش‌هاي بين هند و پاكستان اين طرح دوباره مورد توجه قرار گرفته است. هم اكنون مذاكرات گسترده‌اي براي رسيدن به توافق سه كشور جريان دارد و قرار است نشست مشتركي با حضور وزراي نفت سه كشور در پاكستان برگزار شود اما آمريكا موافق اجراي اين طرح نيست و ناخرسندي خود را به اطلاع مقامات هند و پاكستان رسانده است. مقامات آمريكايي معامله با ايران را كمك به اين كشور براي دستيابي به سلاح‌هاي هسته‌اي عنوان كرده‌اند، اتهامي كه بي اساس بودن آن بر همگان آشكار است. مثلث مشكل زا شبكه خبر دانشجو- سرويس نقد و نظر مروري بر تاريخچه روابط ايران، پاكستان و افغانستان نويسنده: عايشه صديق مترجم: سعيده موسوي از سال 1990 بحث‌هاي زيادي درباره روابط ايران و پاكستان و به همان نسبت روابط ناروشن افغانستان و پاكستان وجود داشته است. در حقيقت، «مثلث مشكل زا» بيانگر، موقعيت «هسته بحراني» ناپايدار و ژئوپولتيكي است كه بي‌ثباتي آن ممكن است. درگيري‌هاي ژئواستراتژيك منطقه‌اي يا فرامنطقه‌اي به دنبال داشته است. مجموعه‌هاي مستقل از روابط دو جانبه بين اين سه كشور به يك چارچوب كاري سه جانبه گسترش نيافته است كه در آن يكي از اين سه كشور بتواند بدون مزاحمت ديگري روابط بين سه كشور را اداره كند. ناتواني در پذيرفتن يك الگوي جابه جايي به تحولات ژئواستراتژيك در ناحيه پس از دهه 1980 برمي‌گردد. بر خلاف نظريه‌اي كه اين روابط دوجانبه را مشكل زا مي‌داند، ديدگاه من اين است كه اين روابط دو جانبه از سياست‌هاي متفاوتي ناشي مي‌شوند در هر حال، منافع مشترك و متفاوت اجازه نخواهد داد كه روابط بين اين سه همسايه به خصومت و جنگ منجر شود. ارزش‌هاي مشترك و منافع عمومي موجب مي‌شوند تا اين كشورها براي حفظ امنيت يكديگر كمك موثري كنند تحليل‌هاي موجود تمايل دارند كه روابط ايران- پاكستان را در متن تحولات افغانستان ببينند. رويارويي ايران و پاكستان در زمينه آينده سياسي افغانستان، به ويژه در طي دهه 1990پس از فروپاشي ارتش شوروي مستقر در كابل و پايان يافتن جنگ سرد، در مركز تحليل‌ها بوده است. در هر حال، براي تحليل روابط پاكستان با ايران و افغانستان نياز است كه اين روابط در چارچوبي تاريخي و فراتر از متن وقايع دسامبر سال 1979 نگريسته شود. افزون بر اين، تا زماني كه هند نقشي اساسي را ايفا مي‌كند، به همين روال، تغيير در سياست‌هاي پاكستان نسبت به ايران و افغانستان توسط واقعيت‌هاي ديگري هدايت مي‌شود. آرزوي اسلام آباد براي ايفاي نقش رهبري در منطقه، به ويژه در متن جهان اسلام و ارتقاي سطح سياستگذاري خارجي و امنيتي پاكستان براي رهايي از وابستگي و پيمودن راه استقلال، عرصه مناسبي براي تحليل اين روابط دو جانبه است. در نهايت اين دو مجموعه از روابط بايد درسه بعد زير مورد بررسي قرار گيرند: الف- پيشرفت سياست‌هاي خارجي و امنيتي پاكستان ، ب- يك چارچوب كاري شش جانبه ج-پيامد هويت مذهبي سياست‌هاي خارجي و امنيتي پاكستان يكي از بحث‌هاي كليدي در اين مقاله اين است كه روابط پاكستان با ايران و افغانستان در وراي چارچوب كاري پاكستان- هند حركت مي‌كند. بدون شك اين يك عامل موثر است. به طور سنتي هند پيوند‌هاي خوبي با ايران و افغانستان دارد. روابط بين كابل و دهلي نو به سال 1947 و قبل از آن برمي‌گردد. كابل همواره يك دشمن جدي براي پاكستان بود و اين همان چيزي است كه موجب شد اسلام آباد درصدد ايجاد تغيير در طول درگيريهاي دو دهه اخير در افغانستان برآيد. با مد نظر گرفتن واقعيت‌هاي نظامي آن، نگراني اصلي پاكستان پس از عزيمت ارتش شوروي و قطع كمك آمريكا اين بوده است كه سياست‌هاي افغانستان به گونه‌اي شكل بگيرد كه از تبديل شدن اين كشور به يك تهديد در مقابل پاكستان جلوگيري كند. حمايت به عمل آمده از جنگ سالاران مختلف و در نهايت طالبان، نقش پاكستان در كابل را ثبيت كرد. پس از 11 سپتامبر محيط استراتژيك تغيير كرد. روابط ايران- پاكستان را مي‌توان به دو دوره تقسيم كرد: 1954 تا 1978 و 1987 تا 2001 پس از آن. عضويت اشتراكي تحت حمايت آمريكا در پيمان «سنتو» ايجاد شبكه منطقه‌اي (RCD) و همكاري نظامي بن دو كشور از شاخص‌هاي دوره اول هستند. ايران در جنگ سال 1965 به كمك پاكستان آمد و براي سركوب شورش بلوچ‌ها در اواسط دهه 1970 هلي كوپترهاي شكاري در اختيار پاكستان قرار داد. اين دوران اوج شكوفايي روابط دو جانبه دوستانه‌ بين اين دو همسايه است. اوج شكوفايي روابط پاكستان- ايران يك نقطه برگشت نيز داشت. هدف بلندپروازانه نخست وزير سابق پاكستان ذوالفقار علي بوتو يعني تبديل پاكستان به رهبر جهان اسلام و توانايي او در برقراري ارتباط با كابل، اهميت سياسي تهران را به نفع اسلام كاهش داد. افزون بر اين، بوتو علاقه داشت كه خود، نقش رهبري را بر عهده بگيرد. اسلام آباد رفته رفته رشد كرد تا درك كاملي از اهميت ژئولولتيك خود به دست آورد. نخست جنگ در افغانستان ك در دهه 1980 صورت گرفت اتكا به نفس پاكستان را تقويت كرد. افراد بسياري در موقعيت‌هاي كليدي نقش پاكستان را به عنوان يك عامل موثر در «مرگ» ابرقدرت شرق پذيرفتند. اين ديدگاه از محبوبيت زيادي در ميان نيروهاي نظامي و ساير سازمان هاي استراتژيك برخوردار بود. دو دهه 1980 و 1990 زماني است كه اسلام آباد منافع‌اش در افغانستان و سيستم سياسي‌اش را محكم كرد. افغانستان قرابت نزديك‌تري با اهدافي كه اسلام آباد در غرب و آسياي مركزي دنبال مي‌كرد داشت. نظريه ضيا الحق مبني بر اين بود كه پاكستان رهبري بلوكي از مسلمانان را كه نمادي از كل باشد- بر عهده بگيرد. در سال‌هاي متعاقب پس از مرگ ناگهاني وي در سال، 1988 مسكوت ماند. چارچوب كاري شش جانبه مثلث مشكل زا را در سطح ديگري نيز مي‌تواند مورد تحليل قرار بگيرد: در متن روابطي كه به صورت شش جانبه شامل ايران، پاكستان، افغانستان، ايالات متحده، هند و روسيه. روابط ايران- پاكستان يا افغانستان- پاكستان هرگز مستقل از تاثير سياست‌هاي بازيگران ديگر نبوده است. اين كشورها منافع اساسي منطقه دارند و حضور فيزيكي با پيگيري منافعشان در ناحيه نيازمند رابطه قوي با مثلث مشكل زاست. اين واقعا يك رابطه چند لايه بين اين سه همسايه است كه هريك توسط روابط دو جانبه ساير حكومت‌ها با ديگر كشورها تحت تاثير قرار گرفته است. ايالات متحده يك بازيگر فعال در منطقه است. كشمكش‌هاي واشتگتن با تهران و حضور فيزيكي اين كشور در افغانستان ظهور پديده طالبانيزم كه پديده‌اي ارسالي از آن سوي مرزهاي بين المللي و از شمال پاكستان به جنوب افغانستان است نمونه‌اي از تفاوت قطب‌هاي قدرت است. پديده‌اي كه از رويكردهاي افراطي‌گري سني در پاكستان و در زمان ضيا الحق آغاز و با اقبال پشتون‌هاي افغانستان به درون افغانستان تزريق شده است البته نمي‌توان پديده طالبان را نوظهور دانست بلكه طالبان قبل از آن در حاشيه حيات داشته خلا قدرت در افغانستان و اراده اسلام آباد و واشنگتن چنين فرصتي را براي طالبان پيش از پيش فراهم ساخت تا در عرصه سياسي مطرح شوند، در همين راستا بود كه اسلام سلفي در پاكستان با وهابيت عربستان ممزوج و ايدئولوژي طالبان شكل مي‌گيرد. علايق قدرت هاي فراملي چون ايالات متحده، روسيه و ناتو به تاثيرات قومي كه در آن سوي مرزها قرار دارند به درون مرزهاي افغانستان شتاب داده و در واقع قدرت‌هاي غير همسايه موتور محركي چنين تاثيراتي هستند. اجزا و عناصر موجود در صحنه افغانستان (قوميت‌ها و احزاب) براي آنكه از نافرماني‌هاي گذشته پرهيز كنند با يك مركزيت قدرتمند كه همانا دولتي ملي فراگير باشد شايد در مسير مشاركت دادن احزاب و قوم‌ها قرار گيرند و سهم خواهي خود را در چهارچوب‌هاي مدني تعريف و تبيين كنند. اما با توجه به عدم تحقق فاكتورهاي دموكراتيك نمي‌توان انتظار رفتارهاي دموكراتيك را با آموزه‌هاي اسلامي و ديني از جامعه‌اي سنتي، ناهمگن و غير مدرنيته در افغانستان داشت لذا اين تضاد مي‌تواند رشدي ناهمگون را به ساختار بيمار جامعه افغان تحميل كند و چالش‌هايي را اما اين بار از جنس ديگر ايجاد كند. به معناي ديگر، دولت سازي و ملت سازي توامان شكل گيرد. البته غرب تضاد مورد اشاره را به خوبي مي‌شناسد و براي آن ترجيح داده است كه خلا موجود را با حضور فيزيكي و جبري تامين كند. وجود نيروي قهريه براي ايجاد دموكراسي در يك جامعه سنتي و بسيار عقب نگه داشته اين جامعه را در تحقق آرمان‌هاي دموكراتيك دچار ترديد مي‌كند. تاثيرات قدرت‌هاي پيراموني و جهاني قدرت‌اي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي افغانستان را به عنوان منطقه‌اي حائل نگريسته‌اند و سعي كرده‌اند در همين راستا از آن سود جويند. اين موقعيت مختص قرن حاضر نيست بلكه اين نوع نگاه ريشه در قرن 19 ميلادي دارد كه افغانستان باز همين دريچه در برد اهداف شوروي (سابق) و هند بوده است و در قرن 21 ميلادي با جابجايي قدرت‌هاي همين روند همچنان ادامه دارد. افغانستان هيچگاه هدف و مقصد قدرت‌ها نبوده است بلكه اين سرزمين بيشتر نقش يك گذرگاه را ايفا كرده و اين رو افغانستان يا مورد توجه چندين قدرت به صورت توامان بوده و يا انكه كشوري فراموش شده و به حال خود رها شده بوده است. عوامل ثابت و متغير همچون حصر در خشكي، همجواري يا نزديكي با قدرت‌هايي چون ايران- روسيه- چين- پاكستان و هند- علايق كشورهاي مزبور به ساير حوزه‌هاي سرزميني كه جهت نيل به افغانستان منطقه‌اي حائل محسوب مي‌شود- توپوگرافي و كوهستاني بودن هستند - تاثيرپذيري قومي (به جاي تاثيرگذاري) نيروي كار ارزان و عدم توسعه يافتگي مجموعه عواملي هستند كه در افغانستان نيروهاي خارجي درگيري قدرت پيدا كرده و از افغانستان به عنوان ناحيه‌اي كه جهت حفظ تعادل و معادلات منطقه‌اي براي صرفا مقاطعي خاص مورد توجه بوده است و به معناي ديگر افغانستان مركز ثقل و گرانيگاه منطقه‌اي حساس از جهان بوده است، استفاده كرده‌اند. درعصر حاضراهميت ژئواستراتژيك افغانستان عبارت است از منطقه‌اي جهت استقرار نظم نوين جهاني جهت كسب رهبري جهان و تاثيرگذاري بر جغرافياي استراتژيك كلان در اورسيا. افغانستان نه تنها از حيث معادلات جهان نقش يك حائل يا ميدان مبارزه را داشته بلكه از بعد انرژي نير كاركرد حائل را داشته است و يا خواهد داشت از اين رو مي‌توان گفت افغانستان در مقاطعي مختلف تاريخي به دنبال رقابت نيروهاي پيراموني انرژي‌هاي متراكم متفاوتي را به خود معطوف داشته و چون اين انباشت انرژي جنبشي متراكم در منطقه سرزميني افغانستان محصور ماند، اين كشور دچار جنگ‌هاي خانگي و خارجي بوده است. يكي از علل مهم عدم توسعه اقتصادي افغانستان در مقاطعي نيز از اين حيث است كه اين كشورهدف قدرت‌ها نبوده بلكه صرفا يك گذرگاه و با حفظ توازن منطقه‌اي محسوب شده است. اين نكته را بايد يادآوري كرد كه با توجه به سوابق تاريخي، اين احتمال كه بار ديگر افغانستان از برد زواياي ديد قدرت هاي موثر خارج شود و افغانستان بار ديگر به حاشيه رانده شود و به حاشيه رود وجود دارد و در آن صورت اگر بازيگران سياسي نتوانند زيستن در فضايي دموكراتيك را البته با كاركردها و آموز‌ه‌هاي ديني را در زمين پياده كنند و اگر بخواهند منازعات را بار ديگر تجربه كنند ممكن است باز هم قلم‌ها را به اسلحه تبديل كند. منبع: همشهري ديپلماتيك 28/8/84 رئيس جمهوري ايران با رهبران الجزاير، پاكستان و ونزوئلا ديدار كرد نيويورك- خبرگزاري جمهوري اسلامي 25/6/84 دكتر احمدي‌نژاد همچنين در ديدار با «پرويز مشرف» رئيس جمهوري پاكستان نيز شرايط جديد را فرصتي براي افزايش همكاري ميان كشورهاي منطقه دانست، رئيس جمهوري ايران در اين ديدار روابط دو كشور را مستحكم و رو به گسترش توصيف و تاكيد كرد كه جمهوري اسلامي ايران همواره از ايجاد و استمرار فضاي صلح و دوستي در روابط ميان هند و پاكستان حمايت مي‌كند. وي با تاكيد بر حساس بودن مسلمانان نسبت به رژيم اشغالگر قدس، گفت: بايد مراقب باشيم تا بهانه‌هاي كوچك موجب تمايل به سوي دشمنان جهان اسلام نشود. رئيس جمهوري پاكستان نيز در اين ديدار گفت: حساسيت مردم مسلمان فلسطين و حتي ملت پاكستان نسبت به اسرائيل را درك مي‌كنم و تشكيل يك كشور مستقل فلسطيني را ضروري مي‌دانم. حضور هيات عالي رتبه نظامي پاكستاني در دفتر مطالعات سياسي و بين المللي روز چهارشنبه 14/2/1379 يك هيات نظامي ده نفر از دانشگاه عالي استراتژي پاكستان به همراه تعدادي از افسران عالي رتبه نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران ضمن حضوردر دفترمطالعات سياسي و بين المللي با قسمت هاي مختلف دفتر مطالعات و نحوه كاركرد گروه‌هاي مطالعاتي آن آشنا شدند. پس از آن در جلسه‌اي كه با حضور برخي از اعضاي دفتر مطالعات تشكيل شد اعضاي هيات نظامي پاكستان سوالاتي در رابطه با آينده روابط ايران و آمريكا، سازمان اكو و مشكلات موجود فراروي اين سازمان، تنش زدايي در روابط ايران و همسايگان عرب و چگونگي حل اختلاف ايران و امارات بر سر جزاير سه گانه و رابطه اسرائيل و تركيه به عمل آوردند. كه در هر مورد پاسخ‌هاي لازم به اعضاي هيات داده شد. از طرف اعضاي دفتر مطالعات سوالاتي پيرامون دلايل مداخله نظامي پاكستان در افغانستان و حمايت نظاميان پاكستان از گروه طالبان به عمل آمد. رئيس هيات نظامي پاكستان و همچنين وابسته نظامي اين كشور در تهران ضمن تشريح وضعيت موجود در افغانستان و عدم كنترل دقيق مقامات پاكستاني بر برخي از اراضي مجاور با افغانستان منكر حمايت مقامات آمريكايي از گروه طالبان شده و بر ضرورت برقراري صلحي فراگير و همه جانبه در افغانستان تاكيد نموده و عدم بركناري برهان الدين رباني از رياست جمهوري افغانستان پس از خاتمه دوران رياست جمهوري وي را عامل اصلي درگيري در افغانستان ذكر مي‌نمودند و با توجه به اينكه برهان الدين رباني مورد حمايت ايران بوده و واقع چنين وانمود مي‌نمودند كه جمهوري اسلامي ايران نيزدر ادامه درگيري در افغانستان نقش دارد. يران، هند و ثبات سياسي در پاكستان الف: در زمينه داخلي قانوني كردن حكومت- مشرف سه روز بعد از كودتا وضعيت اضطراري اعلام كرد: قانون اساسي را معلق نمود و خود را حاكم نظامي خواند حكم ديوان عالي پاكستان در تابستان سال 2000 اين مشكل را حل كرد. قضات ديوان عالي مخالفتي با كودتا ابراز نكردند ولي به مشرف سه سال براي كامل كردن برنامه اصلاحات و برگزاري انتخابات براي احياي دموكراسي فرصت دادند. به بهانه سفر به هند در تابستان 2001 خود را رئيس جمهور خواند تا خاطره كودتاي نظامي را از بين ببرد. مشرف هنوز تا پايان مهلت تعيين شده توسط ديوان عالي براي احياي دولت غير نظامي و دموكراتيك زمان داشت اما نزديك بودن انتخابات پارلماني او را بر اين داشت كه پيش از تشكيل پارلمان جديد قدرت خود را تضمين كند. طبق قانون اساسي پاكستان رئيس جمهور بايد با راي مجالس ايالتي و فدرال انتخاب شود. اما با راي ديوان عالي پاكستان در 28 آوريل 2002 مشرف اختيار دارد كه از نظر حقوقي براي باقي ماندن در قدرت به آراي مردم در همه پرسي روي آورد. بعد از اين همه پرسي مشرف قصد دارد با تغيير قانون اساسي پيش از انتخابات پارلماني تدابيري براي كنترل پارلمان بعدي و نخست وزير منتخب نمايد. 2- مبارزه با فرقه گرايي: ژنرال مشرف براي مبارزه با فرقه گرايي در پاكستان تمهيداتي را به مرحله اجرا درآورد و اكثر رهبران و افراد موثر در درگير‌ي‌هاي فرقه‌اي را دستگير و گروه‌هاي آنان را منحل اعلام نمود وي قاتل شهيد گنجي را دستگير و اعدام نمود، گر چه اين اقدام وي در داخل پاكستان با مقاومت‌هاي فراواني روبه‌رو شد. اين مبارزه وي پس از حوادث 11 سپتامبر وارد مرحله جديدي شد ولي تعدادي از گروه‌هاي افراطي منحل و رهبران آنان را دستگير و زنداني نمود. اين دستگيري‌ها هنوز هم ادامه دارد. 3- تجزيه دو حزب سياسي بزرگ: حزب بزرگ سياسي پاكستان حزب مردم و حزب مسلم ليگ به طور متناوب حكومت را در پاكستان در دست داشتند. بي نظير بوتو رهبر حزب مردم پس از روي كارآمدن نواز شريف، متهم به فساد مالي و سياسي شد و اتهامات وي در دادگاه مورد پيگيري بود. پس از كودتا ژنرال مشرف نواز شريف را متهم به فساد سياسي و اقتصادي نمود و وي را دستگير و زنداني نمود. گر چه با وساطت متحدانش از زندان آزاد و به عربستان سعودي تبعيد شد اما با خود حكمي برد كه به موجب آن بعد از 21سال بازگشت به قدرت منع مي‌شد. بي‌نظير بوتو نيز از ترس دستگيري به پاكستان بازنمي‌گردد. به اين ترتيب دو حزب سياسي بزرگ پاكستان در نبود رهبران خود به شاخه‌هاي بسيار تقسيم شدند و قدرت اوليه خود را از دست دادند. ب- زمينه خارجي تنش زدايي با هند- انجام آزمايش‌هاي اتمي و بحران كارگيل روابط پاكستان و هند را بيش از پيش تيره ساخته بود. كودتاي نظامي در پاكستان سبب شد كه هند اين كشور را در جامعه بين المللي منزوي‌تر نموده و عضويت آن را در جامعه كشورهاي مشترك المنافع به حالت تعليق درآورد. ژنرال مشرف براي بهبود روابط با هند در اگرابه ديدار اتل بيهاري و اجبايي نخست وزير هند رفت. اين مذاكرات در تابستان 2001 نتيجه‌اي نداشت اما مشرف با اين ابتكار عمل گام بلندي به سوي موفقيت در قدرت برداشت و همه را غافلگير كرد و چهره پاكستان در صحنه بين الملل را بهبود بخشيد. سفر به هند كه ماموريت صلح لقب گرفته بود مردم پاكستان را چنان هيجان‌زده و كشورهاي منطقه را مشغول و اميدوار كرده بود كه همه فراموش كرده بودند ژنرال مشرف رهبر كودتا بوده است. تغيير نظر در مورد حمايت از طالبان- گر چه ژنرال مشرف به پيروي از رهبران گذشته از حكومت طالبان در پاكستان حمايت مي‌كرد. اما وقوع حوادث يازده سپتامبر 2001 فضايي جديد را ايجاد نمود و فرصت تاريخي را براي ژنرال مشرف فراهم كرد كه به تعريف نوين از منافع ملي پاكستان بپردازد كه براي مردم پاكستان قابل قبول وبراي نخبگان توجيه پذير باشد. دولت پاكستان چرخشي 180 درجه در زمينه حمايت از طالبان دارد و مشرف با استفاده از فرصت موجود سعي نمود كه نه تنها پاكستان را از انزواي بين المللي نجات دهد بلكه امتيازات اقتصادي و سياسي براي اين كشور كسب نمايد. روابط با ايران- كشتار ديپلمات‌هاي ايراني در پاكستان و كشتار ديپلمات‌هاي ايراني در افغانستان روابط دو كشور پاكستان و ايران را تيره ساخته بود. ژنرال مشرف با دستگيري قاتل شهيد گنجي تا حدودي مناسبات دو كشور را بهبود بخشيد اما اختلاف نظرات دو كشوردر زمينه رژيم طالبان در افغانستان مشكلاتي را در روابط دو كشور به جاي گذاشته بود كه با حادثه 11سپتامبر و به دنبال آن قطع حمايت پاكستان از رژيم طالبان و سقوط اين رژيم در افغانستان موانع گسترش روابط از بين رفت. بهبود روابط با آمريكا- كودتاي نظامي ژنرال مشرف و آزمايش هسته‌اي پاكستان سبب وضع تحريم‌هايي از طرف آمريكا بر عليه پاكستان شده بود ولي حوادث 11 سپتامبر و به دنبال آن تغيير مواضع پاكستان در زمينه حمايت از طالبان اين كشور را در زمره دوستان و حاميان آمريكا در منطقه قرار داد و ژنرال مشرف با موضع‌گيري سريع و به موقع در اين زمينه از فرصت استفاده نمود و از طرفي امتيازات اقتصادي براي پاكستان به دست آورد از طرفي ديگر سطح روابط دو كشوررا كه پيش از اين موقعيت كاهش يافته بود افزايش داد. تصحيح چهره پاكستان در صحنه بين المللي- بحران 11 سپتامبر و پيامدهاي آن پاكستان را به صحنه‌اي براي تبادل نظرات و مقامات مهم كشورهاي مختلف مبدل ساخت به صورتي كه ژنرال مشرف كه تا چندي پيش رهبر كودتاي نظامي شناخته و از طرف اكثريت كشورها منزوي و تحريم شده بود رهبري مقبول و سياستمداري مجرب شناخته شد كه از طرف كشورهاي مختلف براي ديدارو ملاقات دعوت شده بود و مورد مشورت قرار مي‌گرفت. در واقع حوادث 11 سپتامبر اين فرصت را براي ژنرال به وجود آورد كه تنش‌ها و موانع ايجاد شده بر سر راه پاكستان در صحنه خارجي از بين ببرد و با كسب امتيازات در زمينه داخلي نيز موقعيت خود را مستحكم نمايد. ايران و ثبات سياسي در پاكستان با نگاهي به زمينه‌هاي مطرح شده در مباحث فوق مي‌توان گفت كه ارزيابي اين مسئله از چند بعد قابل بررسي است: از نظر تاريخي دو كشور ايران و پاكستان از ابتداي تشكيل پاكستان در سال 1947 تاكنون داراي روابط ديرينه دوستانه بوده‌اند. دو كشور به دليل همسايگي و مسلمان بودن در زمان‌هاي مختلف حمايت‌هايي از يكديگر به عمل آورده‌اند. به طور كلي سياست ايران عدم مداخله در مور داخلي ساير كشورهاست. ايران از روند دموكراسي و احياي حكومت منتخب و مردم حمايت مي‌كند و خواهان حكومتي است كه از طرف اكثريت مردم حمايت شود. اما در صورتي كه به سياست‌هاي ژنرال مشرف پس از به دست گرفتن قدرت نگاه كنيم مشاهده مي‌نماييم كه بهبود وضعيت فرقه‌گرايي در پاكستان به نفع ايران بوده و تنش و درگيري در اين كشور مي‌توانست پيامدهاي ناگواري براي ايران به دنبال داشته باشد. همچنين بهبود وضعيت اقتصادي پاكستان كه ژنرال مشرف با اصلاحات اقتصادي درصدد كسب آن است. به صور مختلف بر ايران تاثير دارد و از جهتي موجب بهبود روابط اقتصادي دو كشور شده و زمينه را براي سرمايه‌گذاري اقتصادي و همكاري دو كشور فراهم مي‌سازد. سياست تنش زدايي پاكستان با هند و بهبود تنش در منطقه به نفع ايران است. سياست جمهوري اسلامي ايران بر تنش زدايي و حل اختلافات تاكيد دارد و ايران همواره براي حل اختلافات دو كشور تاكيد داشته و حاضر به ميانجيگري در اين زمينه مي‌باشد. بركناري رژيم طالبان در افغانستان روابط دو كشور پاكستان و ايران را پيش از گذشته بهبود بخشيده و اختلافات در اين زمينه عملا از بين رفته است. اكنون دو كشور مي‌توانند در مورد ثبات و همكاري در افغانستان به توافقات جديدي دست يابند كه زمينه‌هاي گسترش همكاري و توسعه صلح و ثبات را در منطقه فراهم مي‌سازد. حفظ ثبات و موقعيت پاكستان در وضعيت بحراني پس از 11 سپتامبر به دنبال حمله آمريكا به افغانستان براي ايران حائز اهميت بود. حفاظت از امنيت تسليحات اتمي پاكستان براي ايران نه تنها در آن زماني بلكه اكنون نيز موضوعي قابل توجه است. به طور كلي تاكنون سياست جمهوري اسلامي ايران حمايت از حكومت پاكستان بوده است.اما بايد توجه داشت كه هنوز عواملي از رژيم شكست خورده طالبان در پاكستان حضور دارند و اثرات تفكر حمايت از طالبان به طور كلي در اين كشور از بين نرفته است. اين مسائل مي‌تواند اثرات زيانباري را براي ايران در پي داشته باشد. از طرف ديگر بايد توجه داشت كه حمله آمريكا به افغانستان وسقوط رژيم طالبان نبايد زمينه ادامه حضور نيروهاي خارجي را در منطقه فراهم سازد. دو كشور با همكاري يكديگر و ديگر كشورهاي منطقه قادر به برگزاري زمينه‌هاي صلح و ثبات در منطقه هستند. پاكستان براي ايران كشوري همسايه و مسلمان است و ايران در روابط با اين كشور بايد به منافع ملي و بلند مدت توجه نمايد. گزارش‌هاي دفتر مطالعات سياسي و بين المللي سومين ميزگرد ايران و پاكستان سومين ميزگرد ايران و پاكستان با هدف ارتقاي سطح همكاري پژوهشي و ايجاد فضاي مناسبي براي گفتگو و ايجاد تفاهم بيشتر پيرامون موضوعات مورد علاقه دو كشور همسايه در روز چهارم بهمن ماه 1381 در محل سالن‌ همايش‌هاي موسسه مطالعات استراتژيك دراسلام آباد برگزار گرديد. در زير گزارشي از اين ميز گرد ارائه مي‌شود. جريان اين ميزگرد سخنرانان در طي سه جلسه كاري به بحث و تبادل نظر پيرامون آخرين وضعيت روابط دو جانبه و دورنماي همكاري‌هاي آتي، ارزيابي تحولات منطقه‌اي و بين المللي به ويژه بازسازي افغانستان و بحران عراق، روابط با كشورهاي آسياي مركزي، مبارزه با تروريسم و فرقه گرايي، دكترين جديد امنيتي آمريكا و چالش‌هاي فراروي جهاني شدن پرداختند. كليات مباحث مطرح شده در زير مي‌آيد: موضوع مورد مبارزه عليه تروريسم به عنوان ابزاري جهت ايمني بخشي ماهيت منابع ملي آمريكا درآمده با اين كه مبارزه عليه تروريسم جهاني صرفا يك جنگ آمريكايي نبوده بلكه خطري جهاني است كه به عنوان يك معضل اجتماعي- اقتصادي فراروي جامعه بين المللي قرار گرفته است. در امر مبارزه با تروريسم مي‌بايستي تمامي اقدامات صرف از طريق سازمان ملل متحد به عنوان نماينده اصلي جامعه بين الملل صورت پذيرد. خلع سلاح و عدم تكثير تسليحات كشتار جمعي همچنين يك مشكل اساسي فراروي امنيت جهاني محسوب مي‌شود و در اين عرصه پيشنهاد جمهوري اسلامي ايران جهت خلع سلاح اتمي منطقه خاور ميانه را مي‌توان فرصتي مناسب براي خلع سلاح اسرائيل تلقي نمود. ايران و پاكستان بر ضرورت اتخاذ ترتيبات بين المللي در قابل تهديدات فراروي امنيت جهاني توافق نظر دارند. امروزه جهان اسلام مواجه با برهه حساسي است كه ضرورت همبستگي كشورهاي مسلمان را بيش از هر زماني ايجاب مي‌نمايد. ايران و پاكستان به عنوان دو كشور مسلمان مي‌توانند به ارتقا زمينه تحقق «جامعه مدني اسلامي» كمك نمايند چرا كه هر دو كشور از جمله نقش آفرينان اصلي داراي ارزش‌هاي مشترك آسيايي و اسلامي هستند. مفهوم جامعه مدني اسلامي مبتني بر يك ماهيت جمعي است كه به بركت مساعي پيگير متفكران و انديشمندان حاصل مي‌شود. انديشه گفتگوي تمدن‌ها كه از سوي آقاي خاتمي رياست محترم جمهوري اسلامي ايران مطرح گرديده قرائت روشني از يك چنين راهكاري است كه فرهنگ‌ها و تمدن‌ها را به سوي گفتمان رهنمون مي‌سازد. «ائتلاف براي صلح» نيز در همان مسير چهارچوبي را براي ارتقاء تعامل فرهنگ‌ها و منافع مختلف جامعه جهاني تداعي مي‌نمايد. ايران با داشتن يك مرز مشترك آبي و خاكي با 15 كشور و قرار داشتن در محيطي ناآرام و متحول تمامي مساعي خويش را جهت برقراري صلح و ثبات در منطقه به كارگرفته است. تضمين جريان آزاد نفت در خليج فارس و ابتكار برقراري صلح در مناطق مختلف بر پايه سياست خارجي مبتني بر تنش زدايي است. بهبود روابط با كشورهاي عربي حوزه خليج فارس و به ويژه با عربستان از جمله موفقيتهاي درخشان سياست خارجي ايران محسوب مي‌شود. در سطح منطقه‌اي بحران عراق و فلسطين مهمترين تهديد فراروي امنيت بين المللي به شمار رفته و تمامي اقدامات در خصوص بحران عراق بايستي از طريق سازمان ملل صورت پذيرد. زيرا اساسا هر گونه اقدام يك جانبه وضعيت متغير منطقه را رو به وخامت خواهد گذارد. در غرب آسيا و به ويژه در افغانستان بايستي اقدامات زيادي به منظور برقراري صلح و ثبات صورت پذيرد و در تمامي اين زمينه‌ها ايران و پاكستان مي‌توانند به عنوان دو بازيگر مهم در سطوح دو جانبه و چند جانبه با يكديگر همكاري نمايند. به واسطه جايگاه حياتي و موقعيت ممتاز جغرافيايي، سياسي، اقتصادي و ترانزيتي ايران فرصت مناسبي براي ساير كشورها و به ويژه پاكستان جهت دسترسي به بازارهاي بزرگ تجاري و سرمايه‌گذاري فراهم شده است. ايران و پاكستان داراي پتانسيل‌هاي بسيار زياد همكاري در سطوح مختلف منطقه‌اي و دو جانبه بوده و سفرهاي متقابل مقامات عالي رتبه دو كشور و بازديد اخير آقاي سيد محمد خاتمي رئيس جمهوري ايران از پاكستان نشانه روشني از روابط دوستانه ايران و پاكستان است. آقاي دكتر سجادپور مدير كل دفتر مطالعات سياسي و بين المللي اظهار داشت: آمريكا داراي جايگاه مهمي در نظام بين المللي است اما همه چيز در گرو اين كشور است. دكتر شيرين مزاري مدير كل موسسه مطالعات استراتژيك ضمن تبيين استراتژي نظامي آمريكا اظهار داشت كه دكترين جديد امنيتي آمريكا به زمان ظهور آمريكا به عنوان تنها ابرقدرت نظامي - سياسي جهان باز مي‌گردد. پس از 11 سپتامبر اين دكترين توسعه يافت و بر اساس گرايشات استراتژيك دوره پس از نظام دو قطبي جهت گيري شد. دكترين بازدارندگي، متمركز بر اسلام و تروريسم بوده كه اين بدان معنا است كه كشورهاي اسلامي نظير پاكستان هميشه در معرض مداخلات آمريكا قرار خواهند داشت. از آنجايي كه جنگ بر ضد تروريسم بحث از دكترين جديد امنيتي آمريكا مي‌باشد محركه‌هاي استراتژيك افغانستان دچار تحول گرديده است. منطق تغيير حمايت از طالبان و پيوستن به ائتلاف ضد تروريسم از سوي پاكستان مبتني بر حفظ سرمايه‌هاي استراتژيك، كشور و حاكميت ملي بود. تقاضاي «آمريكا از پاكستان با گسترش جنگ در افغانستان روبه‌رو فزوني گذارد اما متاسفانه تعهدات اقتصادي آمريكا هنوز جامه عمل به خود نپوشيده است. خطر كنوني رويكرد امنيتي امريكا به سوي پاكستان متعاقب دستگيري چند عضو كليدي القاعده در پاكستان است. پاكستان به همين دليل خط ديوراند را مستحكم نموده و ارتش پاكستان براي نخستين بار به داخل محدوده قبايلي نفوذ نموده است. همكاري آمريكا با آژانس‌هاي امنيتي پاكستان افزايش يافته ولي با روي كار آمدن دولت- مجلس متحده، عمل در استان سر حد اين همكاري بايستي به صورت مخفي صورت پذيرد گر چه پاكستاني‌ها عقلانيت همراهي با ائتلاف بين المللي بر ضد تروريسم را پذيرفته‌اند ليكن تغييري در ديدگاه مردم نسبت به آمريكا پديد نيامده است. اساسا به واسطه تحولات جاري در افغانستان و هند ديوار بي‌اعتمادي نسبت به آمريكا بار ديگر پيرامون اذهان اكثريت جامعه مدني پاكستان كشيده شده است. محيط امنيتي خاورميانه در طول بيست سال گذشته دو تحول متوالي را تجربه نموده است. فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و جايگزيني كشورهاي مشترك المنافع كه شرايط سياسي- جغرافيايي جديدي را براي منطقه پديدار ساخته است. پيامدهاي منطقه‌اي پس از 11 سپتامبر در نظام بين المللي كه داراي تاثيراتي بر نظام‌هاي منطقه‌اي بوده است. ديدگاه آمريكا دائما نسبت به منطقه در حال تحول است. زيرا امنيت اسرائيل براي آمريكا حياتي بوده و ديگراين كه چشم اندازهاي اقتصادي منطقه جذاب است راهكار جديد آمريكا مبتني بر سه امر است: امنيت سازي براي هويت خاورميانه تغيير رژيم‌ها فقدان ساز و كار موثري براي پيشگيري و مهار بحران‌ها در خاورميانه در مجموع فقدان نظم و ترتيب استراتژيك در منطقه نمايان است كه اين امر براي منطقه خطرناك بوده و موجبات بدگماني جدي ميان كشورهاي عرب و مسلمان نسبت به آمريكا را فراهم ساخته است. كسب پيروزي سريع خالي از ايجاد حساسيت‌ها نخواهد بود و ما شاهد اقدامات تروريستي بيشتري در منطقه خواهيم بود. ايدئولوژي افراطي در آمريكا پاسخي افراطي را در بر داشته و اين به معناي فعاليت‌هاي تروريستي بيشتر، ستيز بي‌تناسب و طالبانيسم جديدي مي‌باشد. آمريكا با امن ساختن منطقه در تلاش براي يافتن توجيه مناسبي جهت ماندن در منطقه است. اين رويكرد سياست خارجي آمريكا مبتني بر شكل گيري مجدد توازن قوا در منطقه خواهد بود كه با توجه به شكل مصنوعي كار، صلح و ثبات منطقه را در معرض خطر قرار خواهد داد. بحران عراق، حضور آمريكا در آسياي مركزي، پيوند سياسي- امنيتي تل آويو و آنكارا و در نهايت مشكلات افغانستان يك چيز بوده و مسئله امنيت اسرائيل و مشكل فلسطين چيز ديگري است. تحولات جديد و عوامل مرود اشاره اصول سياست خارجي ايران در قبال منطقه اساسا عبارت است از: چند جانبه گرايي، ظرفيت سازي، اعتماد سازي در قالب تنش زدايي و رفع حصر و محدوديت‌ها است. خانم فرزين نيا كارشناس ارشد دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، نخستين سخنران جلسه پايان ميزگرد، روابط دو كشور ايران وپاكستان را در مقطع حساس كنوني كه مسلمانان با تهديد فراگيري مواجه مي‌باشند با اهميت خواند. ايشان در اين خصوص متذكر شدند كه پاكستان و ايران به عنوان همسايگان منطقه‌اي كه هنوز بر آثار دهه‌هاي آشفتگي فايق نيامده و مسئوليت سنگيني را جهت تضمين صلح و ثبات در منطقه بر دوش خود احساس مي‌نمايد. دو كشور داراي پيوندهاي مشترك مذهبي، تاريخي، سياسي و فرهنگي بوده كه در طول 50 سال گذشته استحكام يافته است. دو كشور علاوه بر عضويت در سازمان كنفرانس اسلامي و اكو عضو مجامع اقتصادي و منطقه‌اي ديگري نيز مي‌باشند. عامل ديگري كه به ارتقاء وابستگي و همبستگي روابط كمك نموده، حمايت از افغانستان درطول 20 سال گذشته بوده است. در هر حال ايران و پاكستان نمي‌توانند واقعيت استراتژيك قرب جغرافيايي و همسايگي را تغيير داده و بنابراين به رغم فراز و نشيب‌هاي موجود در روابط، دو كشور بايستي به عنوان همسايگان خوب با يكديگر پيوند و همكاري مطلوبي را داشته باشند. در طول دهه 90 ميلادي روابط دو كشوربه دنبال تشديد اقدامات تروريستي در پاكستان به ويژه ترور ديپلمات‌هاي ايراني متعاقبا و به قدرت رسيدن طالبان در افغانستان دچار ركود گرديد. به صحنه آمدن ژنرال مشرف در سال 1999 و سفر وي به تهران و مهار اقدامات تروريستي و سپس سقوط طالبان متعاقب 11 سپتامبر به بهبود روابط كمك نمود. بازديد اخير رياست محترم جمهوري سيد محمد خاتمي از پاكستان نويد بخش نقطه عطفي در روابط بود كه تلخي سياست‌ افغاني بيش از 11 سپتامبر اسلام آباد را زدود. تبادل ديدگاه‌ها و امضاء چهار سند همكاري به ارتقا سطح روابط دو جانبه انجاميد. به دليل وجود مشتركات جغرافيايي، فرهنگي و مذهبي هيچ كشوري نمي‌تواند با منافع حاصله از دوستي و همكاري چند جانبه به مخالفت برخيزد. همكاري فيمابين در توسعه اقتصاد منطقه موثر بوده و دو كشور را در مقابله با آثارتروريسم، قاچاق مواد مخدر و خشونت فرقه‌گرايانه ياري خواهد نمود. اما چالش‌ها و فرصت‌هاي فراروي اين همكاري عبارتند از: چالش‌هاي دو جانبه نخستين چالش موجود بر سر راه روابط اقتصادي قرار دارد، سطح مبادلات اقتصادي دو كشور بسيار پايين بوده و در طي سال 2002-2001 نسبت به سال قبل از رقم 580/394 ميليون دلار به 444/166 ميليون دلار كاهش يافته است. پاكستان بازار ايران را به دليل تاخير در حمل كالا و نيز كيفيت نازل آن از دست داد. دليل عمده كسري تراز تجاري پاكستان، واردات نفت خام و كوره از ايران به ارزش 20/299 ميليون دلار است. ايران در جهت تشويق بخش خصوصي به انجام تجارت با كشورهاي همسايه از جمله پاكستان گام برداشته است. سيزدهمين نشست كميسيون مشترك همكاري كه در دسامبر 2002 در اسلام آباد تشكيل شد كار خود را با موفقيت بزرگي به پايان رسانيد. دومين چالش فراروي ارتقا روابط مسئله قاچاق بنزين است كه در سال گذشته تشديد گرديد. انگيزه اين كار عمدتا به دليل تفاوت قيمت بنزين در دو كشور مي‌باشد. چالش‌هاي منطقه‌اي ايران و پاكستان به عنوان همسايگان نزديك افغانستان از برآيند تحولات شگرف دهه‌هاي گذشته اين كشور كه ميليون‌ها پناه جو را شكل داده، متاثر گرديده‌اند. افغانستان همچنان تشنه آرامش و ثبات است. تهران و اسلام آباد به بهبود بناي روابط مخدوش دهه 90 كه عمدتا به دليل اختلاف سياست‌ها بر سر افغانستان بوده، همت گمارده‌اند. دو كشور بايستي از نزديك در بازسازي افغانستان و نهادينه سازي يك آرامش پايدار و بازگشت پناهجويان از ايران و پاكستان به كشورشان همكاري نمايند. استقرار آرامش و ثبات در افغانستان به سود منافع ملي دو كشور همسايه بوده و دو كشور بايستي حمايت كامل خودرا از روند سياسي افغانستان كه نشات گرفته از توافق بوده و از دولت حامد كرزاي و تقويت پايه‌هاي صلح و ثبات در افغانستان به عمل آورند.» قاچاق مواد مخدر كه منبع عمده مالي گروه ‌هاي افراط گرا است از جمله مخاطرات رو به رشد در اين كشور محسوب مي‌گردد. شبكه‌اي غير قانوني قاچاق مواد به عنوان مجاري انتقال سلاح‌هاي سبك مواد منفجره و قاچاق انسان مطرح بوده و دو كشور بايستي اقدامات اساسي را به منظور مبارزه و ريشه كني پايده قاچاق مواد مخدر به عمل آورند. ايران و پاكستان بايستي نسبت به جذب كمك‌هاي جهاني در اين خصوص اهتمام ورزند چرا كه اين مسئله مشكلي جهاني و نه منطقه‌اي است. روابط با هند چالش ديگر منطقه در روابط ايران و پاكستان محسوب مي‌شود. پاكستان نگران احداث كريدور شمال- جنوب كه ايران درصدد ايجاد آن با مشاركت هند و روسيه مي‌باشد، است. ايران داراي روابط خوبي با هند بوده و از اين رو پاكستان خواستار ايفاي نقشي كليدي از سوي ايران جهت كشانيدن هند به پاي ميز مذاكره بر سر مسئله كشميراست. ايران نيز احساس مي‌نمايد كه زمان حل و فصل مسئله كشمير فرا رسيده و خواستار ميانجي‌گري در اين زمينه مي‌باشد. خط لوله ايران به هند از طريق پاكستان مشكل بعدي است. در وهله نخست بايستي نگراني‌هاي امنيتي هند را برطرف ساخت. اين خط لوله از نقطه نظر اقتصادي عملي بوده و مطمئنا به سود سه كشور خواهد بود. مسئله بعدي حضورقدرت هاي خارجي در منطقه است. ايران نگران روابط نزديك آمريكا و پاكستان به ويژه پس از 11 سپتامبر مي‌باشد. دو كشور تجربه حضورنظامي و سياسي آمريكا را داشته‌اند. بحران عراق و حمله قريب الوقوع آمريكا به اين كشوراحتمالا به شكل گيري تحولات زيادي در منطقه منجر خواهد شد. اگر چه هر دو كشور داراي موضع‌ مشترك در اين خصوص مي باشند اما حوادث آتي ممكن است به اين موضوع لطمه وارد سازد. منافع ما مشترك و مخاطرات فراروي ما نيز بسيار شبه به يكديگر مي‌باشند. امنيت پاكستان همواره در ديدگاه ما از اهميت بالايي برخوردار بوده و به اين دليل ما از آمادگي كامل جهت ارتقا همكاري‌هاي همه جانبه استراتژيك با پاكستان برخورداريم. خانم نسيم زهرا تحليل‌گر مسائل امنيتي پاكستان به عنوان آخرين سخنران اين ميزگرد به تحليل جنبه‌هاي مفهومي و عيني روابط آرماني پرداخته و اظهار داشت: دوستي به معناي وفاداري بوده و اين وفادار مزاياي ارزشمند امنيت ملي را به دنبال خواهد داشت. كشانيدن روابط دوجانبه به سمت دوستي يك روند هوشمندانه‌اي است كه كشور و مقامات دولتي بايستي آن را رقم بزنند. دو عامل اساسي در اين راستا توجه به الزامات و شرايط است. حال نظري به چارچوب روابط دو كشور ازاين منظر مي‌افكنيم: الزامات: الزامات در گرو عوامل پايدار و ناپايداراست. الزامات پايدار مانند 700 كيلومتر مرز مشترك ميان ايران و پاكستان كه الزام مثبتي براي روابط به شمار مي‌رود چرا كه مرز مشترك مي‌تواند داراي الزامات مثبت يا منفي بوده كه اين امر بستگي به سياست دولت‌ها خواهد داشت اگر سياست‌هاي كشورهاي داراي تاثيرات منفي تجاري، امنيتي و سياسي براي يكديگر باشد، در اين صورت همكاري بالقوه تا حد مقابله تنزل خواهد يافت. بدين ترتيب عوامل ناپايدار كه الزاماتي را به دنبال خواهند داشت توان تغيير راهبردهاي امنيتي، اقتصادي و اعتقادي طرف مقابل را خواهند داشت. به عنوان مثال ارتقاء سطح روابط امنيتي با كشور ثالث مانند پاكستان با آمريكاو ايران با هند در اين رديف مي‌گنجد مواضع دو كشور در قبال تحولات جديد سياسي- جغرافيايي منطقه‌اي يا فرامنطقه‌اي بر الزامات روابط دو جانبه تاثيرگذار خواهد بود كه در اين خصوص مي‌توان به حضور نظامي آمريكا در افغانستان، طرح محور شرارت ازسوي آمريكا، جنگ عليه به اصطلاح «ترويسم اسلامي»، مسابقه موشكي در منطقه، توسعه توان هسته‌اي تهاجمي هند تاكيد بر سياست خلع سلاح يك جانبه، نظامي‌گري مخرب و كاربرد گزينشي حقوق بين الملل اشاره نمود. شرايط: شرايط به معناي عناصر خاص تسهيل كننده گفتگوي سازنده و پيوسته در عرصه روابط است. چهار عامل: اراده سياسي، گفتگوي نهادينه شده، توافقات و مطبوعات مستقل و فعال دراين امر دخيل بوده كه به تحليل آن مي‌پردازيم: اراده سياسي: در خصوص ايران و پاكستان از نوامبر 2001 اراده عاليه سياسي در اسلام آباد و تهران احساس مي‌شود كه مي‌توان به سفرهاي متقابل روساي جمهور دو كشوراشاره نمود گرچه سفر آقاي خاتمي پاسخ دير هنگامي به دعوت دو سال قبل رئيس جمهور پاكستان بود اما در هر حال نقطه عطفي در روابط محسوب مي‌شود. شالوده‌ريزي اراده سياسي را مي‌توان با تشكيل يك گروه ضربت فعال كه رياست آن با رئيس اجرايي كشور يا نماينده وي بوده و هر ماه يا سه ماه تشكيل جلسه مي‌دهد به پيش برد، وظيفه اين گروه در دو امر: الف-ايجاد هماهنگي ب- مبارزه با كاستي‌ها و سستي‌ها خلاصه مي‌شود. گفتگوي نهادينه شده: روابط فيمابين در دهه گذشته شاهد بي‌اعتمادي بوده و اين بي‌اعتمادي آغازگر جنگ رسانه‌ها شده است. حمله به سياست‌هاي طرف مقابل در قبال افغانستان، مسيرهاي تجاري، سياست‌هاي صادراتي، فرقه گرايي، روابط با هند و آمريكا از آن جمله مي‌باشند. پس از نوامبر 2001 گفتگوهاي زيادي به عمل آمد كه مي‌توان به كميسيون مشترك همكاري دفاعي، ارتباطات، تجارت، امنيت، كميته ويژه امنيتي و مرزي، مذاكرات وزراي امور خارجه و تعامل منظم مقامات امنيتي دو كشور (حول محور آينده افغانستان و نقش هندي‌ها در شهرهاي داراي موقعيت استراتژيك ايران) اشاره نمود. توافقات: توافقات دو جانبه چارچوب حركت رو به جلوي روابط را تعيين مي‌نمايند. در اين زمينه يادداشت تفاهمهايي در سال گذشته ما بين دو كشور به امضا رسيد و در همين رابطه موافقتنامه دفاعي سال 1989 را داريم. مطبوعات مستقل و فعال: تا همين اواخر رسانه‌هاي دو كشور منعكس كننده جو بدگماني حاكم بر دو كشور نسبت به يكديگر بودند. به طور مشخص در طي سه ماهه اخير دو ملاقات ميان مسئولان امنيتي دو كشور در خصوص ضرورت توقف تبليغات منفي رسانه‌ها بر ضد يكديگر صورت پذيرفته است. وضعيت كنوني روابط: از نوامبر سال 2001 روابط ايران و پاكستان رو به بهبود گذارده است. اعتماد سازي متقابل عنصر حياتي گذار از بهبود روابط به عالم دوستي است. وضعيت جاري روابط: -روابط تجاري: به دليل واردات نفت خام از ايران تراز تجاري دو كشور به شدت به سود ايران است. -روابط دفاعي: دو كشور درگير توليد مشترك تجهيزات دفاعي شامل تانك‌هاي الخالد، بالگرد و خودروهاي بدون سرنشين مي‌باشند. بحث بر سر امضا يك موافقتنامه همكاري دفاعي هم اكنون در جريان است. عدم نيل به سطح مطلوب از همكاري دفاعي معلول عدم حل و فصل موضوعات اساسي است. همكاري دفاعي نتيجه درك مشترك در زمينه‌هاي ژئولتيكي است كه به عنوان مثال مي‌توان به موافقتنامه‌ همكاري دفاعي هند و ايران كه در تاريخ 19 ژانويه 2003 در تهران بين رئيس نيروي دريايي هند و وزير دفاع ايران به امضا رسيد. اشاره مي‌شود. -انرژي: واردات نفت خام پاكستان از ايران افزايش يافته و از دسامبر 2002 واردات برق ازايران براي مصرف بلوچستان آغاز گرديده است. پاكستان براي امتداد «خط لوله صلح» از ايران به پاكستان و هند تضمين‌هاي بين المللي جهت امنيت اين خط لوله را به هند ارائه داده است. -مسائل برجسته (نگراني‌هاي دو كشور): -نگراني‌هاي ايران: الف- حضور نظامي آمريكا در منطقه ب- مسئله فرقه‌گرايي (ترور 9 نفر ايراني شامل ديپلمات‌ها، كارآزموزان نيروي هوايي و مهندسان در پاكستان كه نخستين ايشان مرحوم صادق گنجي مسئول خانه فرهنگ ايران در لاهور بودند شكست روند قضايي از صدور حكم نهايي عليه عاملان اين قتل‌ها روابط را به رو به وخامت كشانيد. از فوريه 2001 با اعدام قاتل مرحوم صادق گنجي ديدگاه دولت ايران در قبال پاكستان رو به بهبود گذارد) -نگراني‌هاي پاكستان الف- كريدور شمال- جنوب (اختلاف ديدگاه‌ها بر سر افغانستان، تاخير در تكميل راه آهن 550 كيلومتري زاهدان- كرمان جهت نوسازي بندر چابهار به منظور فعال ساختن مسير بنادر بمبئي-چابهار جهت تقويت تجارت هند با آسياي مركزي و محروم ساختن پاكستان، از جمله نگراني‌ها پاكستان به شمار مي‌روند). در خصوص خط آهن زاهدان-كرمان در جريان كميسيون مشترك اقتصادي در تاريخ 13 ژانويه 2003 اعلام شد كه از اين مسير 550 كيلومتري 50 كيلومتر آن احداث شده و مابقي آن تا سال 2005تكميل خواهد شد. ب- افغانستان جوياي سياست هاي پاكستان در قبال بقاياي القاعده و فرماندهان سابق نظير حكمتيار بوده و اسلام آباد از حمايت نظامي تهران از رهبران سابق نظير اسماعيل خان والي هرات و خليلي حزب وحدت اسلامي مي‌پرسد. نقش ايران در تسهيل ورود «هند» به افغانستان موجب نگراني دولت پاكستان است. ج- موانع تجاري: اين ادراك وجود دارد كه ايران در زمينه افزايش واردات از پاكستان جدي نمي‌باشد و در عوض ما هم شاهد قاچاق برنج، گندم و انبه پاكستان و ورود آن به بازارهاي ايران هستيم. د- عامل هند: مقامات پاكستاني دلواپس حضور رو به رشد هند در ايران و توسعه پيوندهاي دفاعي ايران و هند هستند. به عنوان مثال مي‌توان به حضور كنسولگري قواي هند در زاهدان با 80 نفر پرسنل اشاره نمود و يا اينكه افتتاح كنسولگري هند در بندرعباس در ماه مه 2002 پس از بستن كنسولگري خود در شيراز را مي‌توان در جهت كنترل هند بر جريان كشتيراني در خليج فارس به ويژه در تنگه هرمز ارزيابي نمود. البته ايران پيشتر به پاكستان پيشنهاد افتتاح كنسولگري در بندرعباس را ارائه داده بود. راه فراروي: به منظور بنا نهادن يك روابط ساختاري بايستي: برقراري يك گفتگوي استراتژيك در هر شش ماه قاعده مند ساختن نشست‌هاي ساليانه ايجاد يك گروه ضربت از سوي دو كشور انجام پروژه‌هاي تحقيقاتي مشترك احيا برنامه‌هاي متبادل آموزشي تبادل برنامه‌هاي علمي ميان دانشگاه‌ها و متفكران دو كشور را به مورد اجرا گذارد. تصوير سال 2005: هر گونه تلاش به منظور سوق دادن روابط به سوي روابط دوستانه بايستي با اين ديدگاه همراه باشد كه سطح اعتماد و همكاري به حدي برسد كه همگان امنيت ملي دو كشور را وابسته به يكديگر بدانند. از سوي ديگر تمامي محصولات آسياي مركزي راهي به بنادر كراچي و بندرعباس داشته و در اين زمينه احداث راه آهن زاهدان- كرمان به معناي دسترسي زميني پاكستان به كشورهاي اروپاي غربي و آسياي مركزي خواهد بود. ملاحظات سفر آقاي معيري معاونت محترم پژوهشي وزارت امور خارجه به پاكستان فصل جديدي را در بسط روابط دو جانبه در زمينه‌هاي علمي- تحقيقاتي و ارتقا باب گفتگو ميان انديشمندان دو كشور گشود. نكته قابل ذكر دور سوم ميزگرد سياسي بررسي روابط ايران و پاكستان فضاي مطلوب وشفافيت مباحث ارائه شده از سوي دو هيات حول محور الزامات امنيت ملي و منافع ملي دو كشور همسايه بود. حضور فعال، پر نشاط و شايسته هيات ايراني كانون توجه حضار و مسئولان موسسه مطالعات استراتژيك پاكستان و مايه مباهات براي انديشمندان ايراني بود كه جاي تقدير فراوان وجود دارد. جناب ‌‌آقاي انعام الحق وزير سابق مشاور در امور خارجي پاكستان به دليل اهميت مباحث مطرح شده و نيز به منظور ارج گذاري به حضورهيات دفتر مطالعات سياسي و بين المللي در سه جلسه سمينار حضور به هم رسانيده و فعالانه در مباحث شركت نمود. اخيرا شايعه انتصاب ايشان به سمت سفيرپاكستان در سازمان ملل مطرح گرديده بود. در حاشيه برگزاري سومين دور ميزگرد ايران و پاكستان آقاي معيري ملاقات‌هايي با خانم زبيده جلال وزير آموزش و پرورش، عبدالستار وزير سابق امور خارجه، عزيز احمدخان معاون وزير سخنگوي وزارت امور خارجه، مدير كل موسسه مطالعات استراتژيك اسلام آباد و اساتيد زبان فارسي در پاكستان به عمل آوردند. ايشان همچنين ضمن بازديد از دانشگاه بين المللي اسلامي نشستي با رئيس و اساتيد برجسته داخلي و خارجي اين دانشگاه داشتند. يادآوري مي‌نمايد كه ملاقات تنظيمي با خورشيد احمد قصوري وزير امور خارجه پاكستان به دليل سفر زودهنگام ايشان به آمريكا لغو گرديد. هيات دفتر مطالعات سياسي و بين المللي در روز نخست از سفر دو روزه خود به اسلام آباد در سميناري كه با همكاري موسسه تحقيقات سياسي اسلام آباد (IPRI)تحت عنوان «دورنماي مسائل منطقه‌اي و جهاني» ترتيب يافته بود، شركت نمودند. آقاي معيري و هيات همراه در ضيافت شام سفارت كه از طرف سفير جمهوري اسلامي ايران در اسلام آباد به افتخار ايشان ترتيب داده شده بود، شركت نمود. در اين مراسم جمعي از رجال سياسي و فرهيختگان پاكستاني حضور داشتند. ضمنا دو ضيافت شام و ناهار از سوي موسسه مطالعات استراتژيك و تحقيقات سياسي اسلام آباد در طي اقامت هيات در اسلام آباد به افتخار ايشان برقرار گرديد. در مجموع مي‌توان مراتب ميهمان نوازي و برگزاري دور سوم ميزگرد ايران و پاكستان را كاملا مطلوب ارزيابي نموده و آن را گامي بلند به سوي تحقق اهداف عاليه دو كشور در گشودن صفحه نويني در دفتر روابط در دوره حساس كنوني قلمداد كرد. انعكاس اخبار سفر معاونت پژوهشي وزارت متبوع و هيات همراه در مطبوعات پاكستاني قابل توجه بوده است. مساعي ارزشمند آقاي سيد سراج الدين موسوي سفير محترم و آقاي علايي معاون محترم سفارت پيش از انجام سفر و به هنگام حضور هيات معاونت پژوهش در اسلام آباد شايان تشكر و تقدير مي‌باشد. به منظور ارتقاء كيفي سطح گفتگوهاي في مابين مقرر گرديد چهارمين دوره ميزگرد ايران و پاكستان كه در سال آينده در تهران برگزار خواهد شد با برنامه‌ريزي هر چه دقيق‌تر و موضوع بندي اولويت‌هاي قابل طرح همراه باشد تا انشاالله شاهد نتايج ثمر بخش بيشتري از اين مراودت پژوهشي در عرصه روابط دو كشور مسلمان و همسايه باشيم. فهرست منابع ارسال خبر- ايرنا- چهارشنبه 14 دسامبر 2005 روزنامه اردو زبان نواي وقت- چاپ پاكستان - 18 سپتامبر 2000 ميلادي نگاه كنيد به Anwar,siyed:paistan in 1976-P1830 اميري، عباس- خليج فارس و اقيانوس هند در سياست بين المللي- صفحه 625 روزنامه كيهان- مورخ 24/12/52 نگاه كنيد بهL.F.Rush Lo rook uillamo: , Pakistan under/ callenge p.22 پيرايش، هايده. همكاري‌هاي عمران منطقه‌اي آر. سي. دي . دانشگاه تهران مركز مطالعات علمي بين المللي تهران، آبان 1355 از صفحه 4 الي 11 پراكنده 8-s.m.Burke. mains prings of Iudia and Pakistan foreign policieo- university of minnesota press-minnea polis -1974-p.228 9-روزنامه كيهان- مورخ 29/5/65 10- روزنامه اطلاعات 19/1/66 11-فرزين نيا، زيبا. سياست خارجي پاكستان: تغيير و تحول (انتشارات دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، تهران، 1383) 12-زمانيان، عليرضا. گزينه اسناد روابط ايران و پاكستان. (سياسي، اقتصادي و فرهنگي) از 1326 تا 1357 هجري شمسي (1987-1947) 13- بولتن ويژه اداره پنجم سياسي وزارت امور خارجه ص 40 و 39 سريع القم ، محمود. جزوه‌هاي درسي تجزيه وتحليل سياست خارجي صدر، سيد محمد. امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران، تهديدات و استراتژي مقابله در زمينه سياست خارجي، مجله سياست خارجي، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي (سال نهم- 1374) ص 79 و 78 روزنامه جمهوري اسلامي ايران سال 15 شماره 4203، مورخ 10/9/82

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته