تحقیق تغيير ساختار سازمان ملل

تحقیق تغيير ساختار سازمان ملل (docx) 4 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 4 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

تغيير ساختار سازمان ملل تغيير ساختار سازمان ملل متحد از مهمترين و در عين حال، چالش برانگيز‌ترين مسائل معاصر درروابط بين الملل است. اين مسئله از زماني كه ايالات متحده آمريكا طرح «گسترش آزادي و مردم سالاري، تقويت و تحكيم امنيت بين المللي» را به عرصه اجرا درآورد، صورتي مهمتر يافته است كه برجسته‌ترين نمود آن، اشغال عراق بود در پي آن، دو تصوير از نظم جديد جهاني در مقابل هم صف آرايي كردند: اداره پاسخگويي واحد بين المللي به رهبري آمريكا يا جمعي از مدافعان آن غير از هم‌پيمانان آمريكا شامل تمامي كشورهاي جهان مي‌شود. از اينجا، تلاش آمريكا براي عدم همراهي با سازمان ملل متحد معنا مي‌يابد كه مهمترين نشانه آن، انتخاب فردي به عنوان سفير آمريكا در سازمان ملل متحد است كه خود از مخالفان اين نهاد جهاني به شمار مي‌آيد. سياست دولت بوش در مقابل سازمان ملل پس از مخالفت رهبران اروپا- آلمان و فرانسه- چين، روسيه، هند برخي كشورهاي جهان اسلام با نقض قواعد حقوق بين الملل در پي حمله يك جانبه به عراق رويه‌اي محتاطانه‌تر پيش گرفت. با وجود اين، آمريكا همچنان تلاش‌هاي خود را براي تحقق آرمان تقويت تك قطبي جهان ادامه مي‌دهد كه ناركارآمد جلوه دادن سازمان ملل متحد يا تبديل آن به ابزاري براي اجراي سياست‌هاي واشنگتن عمده‌ترين بخش آن را تشكيل مي‌دهد. براي اين امر در آمريكا، تلاش وسيعي در جريان است كه با بهره‌گيري از وسايل ارتباط جمعي تحت كنترل، اين ايده را در سطح افكار عمومي بين الملل تقويت كند كه عصر سازمان ملل سپري شده و اين نهاد تغيير نيافته و بوركراتيزه شدن براي انجام رسالت تاريخي خود ناتوان و ضعيف است. واشنگتن در القاي اين تفكر موافق بوده است و همين موضوع، دبير كلسازمان ملل متحد را بر آن داشت تا با تشكيل گروه‌ بلندپايه‌اي، گزارشي كاربردي را منتشر كند و با اشاره به ضعف‌هاي فراوان مشاهده شده در عملكرد اين سازمان در برهه‌هاي گوناگون به اين نتيجه رسيد كه دستاوردهاي سازمان ملل در امر حذف عوامل تهديد كننده صلح و امنيت جهاني بيشتر از آن است كه عنوان مي‌شود. اعضاي گروه بلندپايه، چهار نخست وزير سابق، رئيس گروه بحران بين المللي، وزراي خارجه پيشين چندين كشور جهان و سياستمداران برجسته هستند و لازم به ذكر است كه در اين ميان، «برنت اسكوكرانت» مشاور امنيت ملي دولت بوش پدر نيز حضور دارد. سازمان ملل متحد با بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي فوق العاده خود براي اثبات اهميت ونقش و ضرورت جايگاه اين نهاد مبارزه كرده كه گامي است درراستاي شكل گيري نظام اداره جمعي در روابط بين الملل،اين جدال به تدريج سخت‌تر مي‌شود، چرا كه از پرسش‌هاي در حال رشد اين است كه سيستم اداره جهاني چگونه خواهد بود و يا با توجه به تحولاتي كه در بطن جامعه آمريكا در شرف وقوع است، نقشي تعيين كننده مي‌يابند، چرا كه موضع شهروندان آمريكايي، در شكل گيري مشي دولت اين كشور عاملي تعيين كننده است. از منظر تحليل‌ آمادگي‌ها و دغدغه‌هاي جامعه آمريكا، در حال حاضر سياست آغاز شده از سال‌هاي 1990 مبتني بر استفاده از حداكثر توان نظامي در پهنه بين الملل با اعمال پروژه «حمله پيشگيرانه» از دايره بررسي روشنفكران و صاحبنظران آمريكايي فراتر رفته و وارد حوزه نقد و ارزيابي اجتماعي شده است. يكي پس از ديگري، مقالاتي در انتقاد از جنگ عراق و سياست ايالات متحده آمريكا در قبال آن منتشر مي‌شوند. شهروندان عادي كه عمدتا خود را درگير مباحث اين چنيني نمي كردند، در حال حاضر، اين دغدغه را درك مي‌كنند كه وضعيت عراق و خاور ميانه حالت خطرناك به خود گرفته است. علاوه بر آن تاكنون شمار معدودي ازروشنگفران به صراحت از سياست‌هاي ايالات متحده در قبال ايران انتقاد مي كردند؛ امري كه در حال حاضر به شدت تغيير كرده است. اين موارد در روزنامه‌ها و ماهنامه‌هاي مهم انعكاس مي‌يابد كه سياست‌هاي بوش پسر با علت پيروي از استانداردهاي دوگانه در معرض انتقاد قرارمي‌دهند، به عنوان مثال، عنوان مي‌شود كه دولت آمريكا فشارهاي سختي براي مهار آنچه توليد سلاح‌هاي هسته‌اي مي‌نامد، به ايران وارد مي‌كند، اما همزمان، با دولت هند، پيمان همكاري توسعه فعاليت هسته‌اي آن كشور را امضا مي‌كند، با اين استدلال كه دهلي نو براي اعمال سياست‌هاي واشنگتن در خاور ميانه كشوري مهم به شمار مي‌رود. با اين وجود، در شرايط به وجود امده كه در عراق جو ناامني حاكم است و شورشيان روز به روز قدرت مي گيرند، بوش كه مدام تاكيد مي‌كند كه «آمريكا راه خود را تغيير نمي‌دهد و آزادي را به عراق خواهد بخشيد) از سوي آن دسته تحليلگران و سياستمداران برجسته و نام آشنا مورد انتقاد قرارمي‌گيرد كه پيش از حمله عراق معتقد بودند:« استراتژي حمله پيشگيرانه صحيح است» اگر بر اين موارد، پيامدهاي طوفان مخرب «كاترينا» را بيفزاييم، با آن اعتراضي كه عليه دولت بوش شد، نتايج درصد و شمار مخالفان آن به 2 نظر سنجي‌ها معنا مي‌يابد كه طي دوره بوش پسر، تعداد موافقان سياست‌هاي وي به 42 تا 53 درصد رسيده است.نتايج اين نظرسنجي در مقاله‌اي به نام «زبيگنو برژيسنگي» در روزنامه «لس آنجلس تايمز» انعكاس يافت كه با سخن مشهور «ارنولد تويت بي» آغاز مي‌شود:«علت سقوط هر حكومتي، عملكرد خود ويرانگرايانه آن رهبران است» برژيسنكي كه نظرات وي همواره در عرصه سياست خارجي و شكل گيري افكار عمومي جامعه آمريكا نقش تعيين كننده‌اي داشته است، علت ناكامي‌هاي اخير ايالات متحده را با تصميمات و عملكرد حلقه محدود مسئولان برجسته كشور در ارتباط مي‌بيند. مسئله اينجاست كه در سال‌هاي اخير جامعه آمريكا دچارتحولات زيادي شده است. آن گونه كه آمريكائيان بيان مي كنند، به تدريج در حال تبديل شدن به نظامي‌ترين جامعه دموكراتيك جهان هستند. برخي تحليلگران سياسي آمريكا، مقامات نظامي كشور را براي ميليتاريزه كردن كشور سرزنش مي‌كنند. اين موضوع حقيقت دارد، اما فقط يك روي سكه را بازگو مي‌كند. پس از پايان جنگ سرد و نابودي امپراطوري شيطان» (اتحاد جماهير شوروي) دوره خلا گفتمان آغاز شد. با وجود ساختار دو قطبي، پايه‌هاي جهان بيني» سياسي را بر شالوده نبرد نافرجام خدا و شيطان، خير و شر استوار مي‌كرد و اين گفتمان را بيش از پيش عينيت مي‌بخشيد كه «هر كس با خدا نيست، مطيع شيطان است» طبيعي است كه هر دو طرف خود را از رديف پيروان خدا و خير مي‌دانستند. اوج غلبه بر اين گفتمان، توصيف «امپراطوري شيطان» براي دنيا كمونيسم از جانب «رونالد ريگان» بود. با افول عصرجنگ سرد و امپراطوري شيطان، باي اكثر آمريكائيان اين باور ايجاد شد كه تمامي موانع و دغدغه ها براي پيروزي آزادي رفع شده و آمريكا با سر برافراشتن پرچم آزادي، به سهولت دموكراسي را در سطح جهان گسترش خواهد داد. اما به سرعت آشكار شد كه براي ايفاي نقش اشاعه دهنده دموكراسي در جهان، خلق گفتماني لازم است كه با تمام جوانب و جهايتش كاركرد اين نقش را تقويت كند و بر اين اساس، رجعت به اسطوره كهنه تجسم نبرد خير و شر در قهرمانان عصر حاضر امري حياتي است. به تبع، ورود به چنين نبردي به تدريج نياز به اعمال محدوديت‌هاي بيشتر در برخي حقوق و آزادي‌ها معنا مي‌يابد و براي پيروزي دراين نبرد به استقبال گسترش توان نظامي و ميليتاريزم رفت. بي‌ترديد، براي نظاميان و ژنرال‌هاي اين نبرد طاقت فرسا، فهم چگونگي جنگ با شر زمان بر است و آنان فقط مكان و زمان حمله را مي‌دانند. در ابتدا تصور مي‌شد كه نظريه «برخورد تمدن‌هاي» «ساموئل هانتيگتون» و رخداد 11 سپتامبر، اين خلا گفتماني را پر خواهد كرد. اما وقوع جنگ عراق و وقايع زندان‌هاي «گوانتانامون» و «ابوغريب» جامعه آمريكا را به سرعت وادار كرد كه جايگاه سنتي خود براي ايفاي نقش «ساحل ثبات» را جستجو كند و ايده (دوري از شر» را جايگزين تفكر «مبارزه با شر» نمايد و اين يعني احياي ايزولاسيون (انزواگرايي» گر چه اين موضوع همچنان در سطح يك ايده است ، اما آنچه مشخص است «مبارزه با تروريسم» آن گفتمان غالب نيست و «اسامه بن لادن» و «القاعده» نمي‌توانند در تجسم شر و جانشينان امپراطوري شيطان باشند، چرا كه استدلالات خوبي براي ميليتاريزه شدن جامعه، تنزل دموكراسي و حقوق بشر و اعمال استانداردهاي دو گانه نيستند. علاوه بر آن، در پهنه بين الملل نيز شرايط در حال تغيير است. همزمان با تلاش ايالات متحده آمريكا براي كاستن نقش و كمرنگ كردن جايگاه اتحاديه اروپا در مناسبات بين الملل، ضرب آهنگ تند رشد اقتصادي چين به گوش مي‌رسد كه مي كوشد همچنان در تكنولوژي‌هاي برتر قرار گيرد. سرانجام تمام قدرت‌هاي بزرگ به تاريخ خواهند پيوست و اين نابودي بدان علت صورت مي‌گيرد كه عمدتا يكي از بديهي‌ترين اصول طبيعت را ناديده مي‌گيرند كه آن پاسخ به يك كنش از سوي يك واكنش همسنگ و هم توان است. اين پاسخ ازآن سمت شكل مي‌گيرد كه محرك (كنش) از آن برخاسته است. در مورد آمريكا، اين حقيقت با محدوديت آزادي‌ها و حقوق مدني شهروندان در داخل و نقض قواعد بين الملل و حريم حقوق ديگر كشورها در خارج قابل رويت است. بنابراين نمي‌توان احتمال داد كه تفكر «جزيره‌اي» كه همواره جز خواسته‌هاي آمريكائيان بوده است، اين بار هم اجازه خواهد داد كه از اقيانوس آتلانتيك به عنوان يك دژ نفوذ ناپذير استفاده شود براي خريد زمان جهت صورت بندي يك سياست جديد. «منابع و ماخذ» كتابها و جزوات دكتر داوود آقائي- سازمان‌هاي بين المللي هوشنگ مقتدر- حقوق بين المللي عمومي نقش و جايگاه شوراي امنيت در نظام نوين جهاني محمد شريف- بررسي دكترين نامحدود بودن صلاحيت شوراي امنيت دكتر رضا موسي‌زاده- سازمان‌هاي بين الملل سازمان ملل متحد- دفتر مطالعات سياسي و بين المللي تهران 1370 واقعيت‌هاي اساسي درباره سازمان ملل- اداره اطلاعات عمومي سازمان ملل- نيويورك 1995

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته