تحقیق تقابل تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس

تحقیق تقابل تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس (docx) 14 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 14 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

تقابل تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس مخالفت شدید حماس با تشکیل دولت فلسطین پس از پایان کار نوزدهمین دوره اجلاس شورای ملی فلسطین و صدور قطعنامه پایانی که در آن صریحا به حل و فصل قضیه فلسطین بر اساس مصوبه سازمان ملل متحد 20 سال 1947 و قطعنامه ی 242 و 338 شورای امنیت سازمان ملل و با تضمین حقوق ملی و قانونی خلق فلسطین و حق تعیین سرنوشت دعوت شده بود. جنبش حماس به مصوبات اجلاس شورای ملی فلسطین شدیدا اعتراض کرد و اعلام تشکیل دولت فلسطین را از سوی این شورا یک اقدام نسنجیده و زودرس دانست. در این خصوص شیخ یاسین تصریح می کند: ما هنوز هیچ بخشی از سرزمینمان را آزاد نکرده ایم! هر گاه توانستیم بخشی از وطنمان را آزاد کنیم آن گاه می توانیم دولت تشکیل دهیم. ما هنوز زیر سایه شوم اشغال به سر می بریم، و سایه اشغال از روی سرمان برداشته نشده است، بنابراین در چه مکانی می خواهیم این دولت را تشکیل دهیم؟ بدون شک لازم می دانم به این نکته اشاره کنم که بدون قید و شرط و بدون اعطای هیچ گونه امتیازی می بایست سرزمینی داشته باشیم و آزادانه دولت مان را روی آن به وجود بیاوریم. خاطرنان می شود بیانیه ها و پیامهایی که پس از انعقاد نوزدهمین اجلاس شورای ملی فلسطین از جانب جنبش حماس صادر گردید همان مواضع شیخ یاسین را منعکس می ساخت. جنبش حماس در بیانیه ای که به مناسبت طرح شامیر منتشر ساخت تصریح می کند: دشمن صهیونیستی هیچ امتیازی به ما نمی دهد، مگر اینکه خودمان بتوانیم با زور و قدرت حقمان را از او بگیریم. بنابراین از مردم مان می خواهیم، ضمن حفظ هشیاری فریب طرحهای دشمن را نخورند. بیایید شعارمان را بر اساس مردود دانستن طرحها و ابتکارات رابین و شامیر متمرکز کنیم. انتخابات کذایی را رد کنیم و پس از طرد قوای اشغالگر، خودمان انتخابات برگزار نماییم. جنبش حماس در بیانیه هایش پیوسته از رهبری ساف دعوت به عمل می آورد، این همه به امریکا دل نبندد و دنبال گفتگو با اسرائیل نرود و از تقدیم این همه امتیازات به دشمن خودداری کند. جنبش حماس در این بیانیه خطاب به سران ساف می گوید: در این راه پر تلاطم و مجهول، قدری توقف کنید و صادقانه از خودتان بپرسید به کجا می خواهید بروید؟ روزی نمی گذر مگر اینکه می شنویم فلسطینیان گامی به عقب بر می گردند، و در هر گام بخشی از حقوقشان را ضایع می کند، در حالی که هیچ تزلزلی در مواضع دشمن پدید نمی آید! تا چه وقت می خواهید این همه امتیاز بدهید و این همه عقب نشینی کنید؟ در این رابطه شیخ احمد یاسین تاکید می کند که جنبش حماس مسئول برانگیختن انتفاضه می باشد و هرگز در نیمه راه خود را کنار نخواهد کشید، حتی اگر دیگر گروهها و گرایشات سیاسی خود را کنار بکشند. شیخ یاسین می افزاید جنبش حماس به تنهایی قادر است انتفاضه را ادامه دهد. شیخ احمد یاسین می گوید: ما در رسیدن به حقوق مان با یکدیگر اختلاف داریم، لیکن اختلافاتمان به شیوه و سبک دموکراتیک حل و فصل می گردد و توسل به جنگ و خونریزی را برای حل این اختلافات مردود می دانیم. از جانب دیگر دکتر محمد صقر رئیس دانشگاه اسلامی غزه اظهار می دارد: حرکت مقاومت اسلامی (حماس) راه حلهای مسالمت آمیز مورد قبول سازمان آزادیبخش فلسطین را نمی پذیرد، زیرا این راه حلها با اهداف و اصول جنبش اسلامی مطابقت ندارد. اما در هر حال اسلام گرایان به شروط و اصول بازیهای سیاسی پایبند خواهند بود و به شیوه های نوین و دموکراتیک مخالفتشان را بیان خواهند کرد. تشکیلات خودگردان و مواضع حماس شیخ احمد یاسین در پاسخ به پرسش پیرامون حجم همکاری موجود میان جنبش حماس و شورای رهبری متحد قیام اظهار می دارد: در حقیقت یک نوع همکاری محدود در مسائل بخصوص وجود دارد. این روابط با جزر و مد توام بوده و هر چند مدت یک بار دچار تغییر و تحول و دگرگونی می گردد. این در حالی است که برخی منابع جنبش حماس در کرانه باختری بر این عقیده اند که عملا هیچ نوع هماهنگی میان حماس و شورای رهبری متحد قیام وجود ندارد. اما در خصوص شرایط جنبش حماس برای همکاری با شورای رهبری متحد قیام و پیوستن به سازمان آزادیبخش فلسطین شیخ احمد یاسین چنین می گوید: قبل از هر چیز لازم است زمینه های مناسب برای همکاری مشترک بر اساس تعهد به اصول و ارزشهای اسلامی و عدم تجاوز به این تعهدات در دوران جهاد و مقاومت فراهم بشود. همچنین ضروری است از قبل توافق به عمل آید نظام حکومتی که بعد از آزادسازی فلسطین تشکیل می شود مبتنی بر اسلام باشد. ما به میثاق ملی فلسطین معترض می باشیم، زیرا اگر دولت لائیک را بپذیریم بدین معنی است که از اسلام فاصله گرفته ایم. سازمان نهایی فلسطینی بر اساس اهداف سیاسی و ملی گرایی محض به وجود آمده اند. اخوان المسلمین هم دارای اهداف سیاسی و ملی هستند، لیکن در چارچوب برنامه ها و طرحهای اسلامی فعالیت می کنند. ناگفته نماند که اعتراض جنبش حماس و اخوان المسلمین به میثاق ملی فلسطین با اعتراض اسرائیل به همان میثاق 180 درجه تفاوت دارد اخوان المسلمین نه به این دلیل به میثاق ملی فلسطین معترض است که در آن به نابودی کیان غاصب صهیونیستی در فلسطین دعوت شده است، بلکه به این خاطر که در این میثاقیه به تشکیل حکومت اسلامی بعد از آزادی فلسطین تصریح نشده است. لازم به یادآوری است که تردد و رجوع تعداد فراوان شهروندان فلسطینی به منزل رهبری جنبش حماس بر اساس این ایده استوار بوده که رهبری حماس قدرت رسیدگی به مشکلات مردم و قدرت صدور احکام و اجرای آنها را دارا می باشد. افزون بر آن رهبری حماس بدون دریافت هیچ گونه وجهی مبادرت به حل منازعات می کند. مواضع تشکیلات خودگردان و حماس در رابطه گفتگو با اسرائیل لازمه مقاومت فلسطین مقاومت و پایداری اعراب است، و این مسئله جنبش حماس را که معتقد است قضیه فلسطین یک قضیه عربی – اسلامی است به تلاش برای یکپارچه سازی موضع عربی در حمایت از ملت ما و مقاومت آنها، و مخالفت با شرایط تحمیلی صهیونیسم و امریکا بر می انگیزد. از آنجا که سرشت مسایل و مسلمات حرکت ملی این است که گروههای مقاومت فلسطین گرد هم آیند و راجع به نحوه مقابله با اشغالگری صهیونیست های متجاوز گفتگو کنند، سرشت مرحله ای که اینک قضیه ملت فلسطین شاهد آن می باشد و ایجاب می کند که این گفتگو با جدیت و به شکل مستمر ادامه یابد، تا در نهایت یک برنامه ملی برای دفع تجاوز به سرزمین و مقدسات ما پی ریزی گردد. ارزیابی موضع سیاسی جنبش حماس از مرحله ای که ملت فلسطین و نیروهای مقاومت دلاور آن در آن به سر می برند، این است که دشمن صهیونیستی روز به روز خشن تر و افراطی تر می شود، و این امر در انتخابات اخیر کاملا ملموس بود، بویژه آن که شارون با رأی اکثریتی انتخاب شد که برای ضربه زدن به اراده ملت فلسطین به هیچ روشی جز توسل به زور اعتقای ندارند. دو طرف هم پیمان امریکایی – صهیونیستی متفق القولند که، زمان راه حلهای سیاسی مورد توافق با طرفهای فلسطینی و عربی سپری شده است، و باید راه حلهایی که دو طرف آنها را مناسب تشخیص می دهند به طرفهای یاد شده تحمیل شود، و فلسطینی ها و اعراب چاره ای جز پذیرش این راه حل ها ندارند. جنبش حماس بر این باور است که مشی مقاومت و پایداری می تواند اراده دشمن را ضعیف کند و او را به استرداد حقوق ملت فلسطین وادار سازد. هر چند می دانیم که توازن قوا تا حدود زیادی به نفع دشمن ما مختل شده است، اما این بدان معنا نیست که این اختلال تا ابد ادامه پیدا می کند، و ما این گزینه را از دست می دهیم، بویژه آن که دشمن بر قدرت و سرکوب و اقتدار خود تکیه می کند تا خدای ناکرده ما را به تسلیم شدن وادار سازد. طبعا، لازمه مقاومت فلسطین مقاومت و پایداری اعراب است، و این مسأله جنبش حماس را که معتقد است قضیه فلسطین یک قضیه عربی – اسلامی است به تلاش برای یکپارچه سازی موضع عربی در حمایت از ملت و مقاومت آنها، و مخالفت با شرایط تحمیلی صهیونیسم و امریکا بر می انگیزد. برای تثبیت و تحکیم مقاومت ملت در برابر اشغالگری ها و تجاوزات صهیونیست ها، باید یک طرح مقاومت ملی که همه بدان اعتقاد دارند، و به خاطر آن تلاش می کنند پی ریزی گردد. تحقق این طرح جز از طریق گفتگوی فراگیر میان گروههای فلسطینی امکان پذیر نیست، البته، پیش از این، گفتگوهایی در داخل انجام گرفته است، و نیاز به این دارد که در خارج نیز تکمیل شود. در این پس زمینه، جنبش حماس از گفتگوی میان گروههای فلسطینی، خواه به شکل دو جانبه یا فراگیر استقبال کرده است. جنبش حماس مشتاق است که گفتگو، هر چند در چند دور انجام گیرد، موفقیتی در پی داشته باشد، و به دلایل زیر اشاره می کند: 1- تمایل به انجام یک گفتگوی فراگیر که تمام گروههای داخل و خارج در آن شرکت کنند. 2- گفتگو مطابق جدول برنامه های مورد توافق تمام شرکت کنندگان، و نه از قبل تعیین شده، از سوی حماس و دیگر گروهها انجام گیرد. 3- تمسک به مقاومت به عنوان یک پایگاه اصلی برای برنامه حرکت ملی مشترک. 4- تعامل مثبت و شفاف با مسایل مرتبط با روند حرکت ملی مشترک، بویژه مسایل وحدت ملی و مرجعیت تصمیم گیری سیاسی فلسطینی، و زندگی سیاسی مبتنی بر دموکراسی و تکثرگرایی و محترم شمردن نظریات دیگر و ... با این که جنبش حماس با توافق اوسلو مخالف است، و دیدگاههای محوری در مورد عملکرد تشکیلات خودگردان دارد، و مایل به مشارکت در تشکیلات نیست، اما اقتدار و اختیار قانونی این تشکیلات را در نظم بخشیدن به حیات عمومی ملت فلسطین در مناطق تحت کنترل خود به رسمیت می شناسد، مشروط بر این که بر اساس عدالت و محترم شمردن تکثرگرایی سیاسی باشد. اما این تشکیلات حق ندارد تصمیم گیری سیاسی آن هم در مورد مسایل سرنوشت ساز را به انحصار خود در آورد و این انحصارطلبی از سوی هیچ کس قابل پذیرش نیست. با این که جنبش حماس بر مقاومت پای می فشارد و هیچ گونه بده و بستانی را در مورد آن نمی پذیرد، ولی می توان با مسایل به شیوه ها و راهکارها و بزمشی که لازمه منافع عامه است و حماس آن را لحاظ می کند، و از خلال تفاهم با نیروهای مقاومت در میدان رویارویی با دشمن برخورد کرد. از جمله این شیوه ها که اخیراً بنا به دلایل مختلف بیشتر مطرح شده است، پرتاب موشک های قسام و خمپاره ها در پاسخ به حملات وحشیانه نیروهای رژیم صهیونیستی به مناطق غیر نظامی است. اقتدار حماس، انزوای عرفات با منزوی شدن یاسر عرفات در رام ا...، حماس قصد دارد رهبری فلسطین را به عهده بگیرد. اما از آنجایی که حماس همیشه قدرت چریکی داشته، اکنون بعضی از رهبرانش درباره تبدیل موفقیت ها و دستاوردهای گروه به قدرت سیاسی سخن می گویند. رهبران حماس در غزه ادعا کردند که حماس زیر بنای لازم برای به دست گرفتن رهبری فلسطین را از نظر سیاسی، مالی و اجتماعی در اختیار دارد. حتی کسانی که فکر می کنند حماس درباره قدرتش اغراق می کند، باز هم معتقدند که این گروه از حمایت کافی برای جلوگیری از هرگونه بازگشت به استقرار صلح از سوی عرفات – به همان طریقی که پیشنهاد آتش بس موقت را در قاهره برهم زد برخوردار است. قدرت این گروه در هیچ جایی بیش از غزه که مردان حماس در اونیفورم های نظامی و مسلح به آک – 47 به شکل منظم و مرتب در محلات نگهبانی می دهند، نیست. احمد یاسین، رهبر معنوی حماس هفته گذشته، در مصاحبه ای گفت که حماس هیچ شکوه و شکایتی از دولت خودگردان فلسطین ندارد، اما دولت عرفات نماینده اکثریت فلسطینی ها نیست. عرفات درباره پیشرفت و ترقی حماس نگران است. انزوای او در رام ا... و عدم موفقیت او در سوق دادن و هدایت فلسطینی ها به سوی نوعی دستاورد معین و مشخص – استقرار صلح یا جنگ با اسرائیل – محبوبیت او را کاهش داده است. حماس چیزی بیشتر شبیه ایران در سر دارد. برای حماس، هرگوه دستاورد و موفقیت سیاسی، انتقام شیرینی از اسرائیل است. از شعار تا عمل (عقب نشینی گام به گام سازمان آزادیبخش فلسطین) طی بیست سال که از عمر جنبش ملی – انقلاب فلسطین می گذرد اندیشه سیاسی ملی به طرز قابل توجهی عقب نشست، از شعار «فلسطین از رود تا دریا و آزادیهای تمام خاک ملی فلسطین» به سمت «دولت دو قومیتی»!... و تا «دولت دمکراتیک لائیک» (1968) تا «حکومت ملی روی مساحت هر بخشی از خاک فلسطین که آزاد شود» در سال 1974 (پس از جنگ اکتبر 1973)، بعد پذیرش فکر دولت فلسطین و ادامه رویای باقیمانده فلسطین، سپس پذیرش دولت فلسطین با شناسایی ضمنی و سپس آشکار دولت یهودی، سپس پذیرش کنفدراسیونی شامل شرق و غرب اردن بعلاوه نوار غزه در سایه تاج خانواده هاشمی (فوریه 1985) و پس از آن هر از گاهی روی خوش نشان دادن مشروط به قطعنامه 242 سازمان ملل که در سطح عربی و جهانی همچنان به رسمیت شناختن بی قید و شرط آن مورد درخواست است با وجود اینکه این قطعنامه به طور نهایی مسئله فلسطین و هویت مستقل فلسطین را لغو می کند و مشکل فلسطین را مشکل پناهندگان می داند. دیدار با اسرائیلی ها (در هر سطح و بدون ناراحتی و احساس شرم) بصورت مهمترین تلاش فلسطینی ها درآمده است تا اسرائیلی ها بپذیرند که ما! صلح طلب هستیم!. این عقب نشینی های آشکار، بهیچوجه توجیه پذیر نیست و نشان از شکست جنبش ملی در تحقق اهدفا خود و عقب نشینی از این اهداف دارد و البته اینکه این عقب نشینی ها را تاکتیکی بدانیم، هیچ سودی برای ما ندارد و فقط ذلت و خواری بیشتری را برای فلسطین به ارمغان می آورد و راه دشمن صهیونیستی را هموارتر و محکمتر می نماید. توطئه نقشه راه «نقشه راه»، توطئه اي عليه ملت فلسطين است. در نقشه راه در درجه اول و پيش از هر مورد ديگر، توقف مقاومت مطرح شده و پس از متوقف شدن مقاومت فعلاً منتظر بمان تا چه پيش آيد. نكته روشن و ملموس در نقشه راه متوقف كردن مقاومت مردم فلسطين، جمع آوري سلاح گروه ها و دستگيري مقاومتگران است و پس از انجام و صورت گرفتن آن امور، نقشه راه وعده هاي مبهمي را مطرح مي سازد كه اصلاً قابل تحقيق نيست. در نقشه راه حتي وقتي كه از كشور فلسطين صحبت مي شود اين امر بدان مشروط مي شود كه در خلال مذاكرات ميان فلسطينيان و اسراييليان براي بررسي امكان برپايي يك كشور فلسطيني و نه كشور فلسطيني؛ اين دو با هم تفاوت دارند. ايالات متحده امريكا خواستار پاكسازي فلسطين و موجوديت مردم فلسطين به سود اسراييل است و زماني كه بوش و شارون در كنفرانس عقبه از اين كه اين سرزمين يك سرزمين تاريخي يهود است سخن مي گويند، ابومازن كجا بود كه بگويد كه اين سرزمين، سرزمين فلسطيني هاست. زماني كه شارون از مقاومت در برابر تروريسم سخن مي گفت، اين معنا را به ذهن متبادر مي ساخت كه ابومازن اكنون در برابر اين مقاومت خواهد ايستاد و اين بسيار عجيب و شگفت آور است. به هر حال، همه بايد بدانيم كه شارون هرگز از دشمني خود نسبت به مقاومت نخواهد كاست. جنبش هاي اسلامي و ملي فلسطين و موضع حماس الف: جنبش هاي اسلامي جنبش مقاومت اسلامي به ديگر جنبش هاي اسلامي به ديده احترام مي نگرد و از آنان قدرداني مي‎كند، زيرا هرچند كه ممكن است در موضوع يا مبحثي اختلافي ميان آنان باشد، اما در بسياري از جوانب و تصورها با يكديگر اتفاق نظر دارند. جنبش مقاومت اسلامي بر اين باور است كه اختلاف با اين جبش ها – در صورت وجود مقاصد سليم و اخلاص براي خداوند متعال – اختلافي اجتهادي است و تا زماني كه اقدامات در دايره اسلام باشد، هر مجتهدي دست كم يك اجر خواهد برد. جنبش مقاومت اسلامي اين جنبش ها را پشتيبان و حامي خود مي داند و از خداوند متعال براي همه هدايت طلب مي كند و هميشه در تلاش است تا پرچمدار وحدت ميان همگان باشد و اين وحدت در چارچوب كتاب و سنت عملي گردد. و اعتمصوا بحبل الله جميعا و لاتفرقوا و اذكروا نعمه الله عليكم اذ كنتم اعداء فالف بين قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخوانا و كنتم علي شفا حفره من النار فانقذكم منها كذلك يبين الله لكم آياته لعلكم تهتدون «همگي به رشته (ناگسستي قرآن) خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را برخود به ياد آوريد كه بدان گاه كه دشمناني بوديد و خدا ميان دل هاي شما پيوند داد، پس برادراني شديد و بر لبه گودالي از آتش بوديد، ولي شما را از آن رهانيد، خداوند چنين برايتان آيات خود را آشكار مي سازد، شايد كه هدايت شويد». جنبش مقاومت اسلامي اهانت يابي احترامي به هيچ فرد يا گروهي را جايز نمي داند، زيرا مومن نه به ديگران اهانت مي كند و نه آنان را مورد لعن و نفرين قرار مي دهد، هر چند كه ميان اين موضوع و مساله مواضع و اقدامات بايد تفاوت قائل شويم، زيرا جنبش مقاومت اسلامي حق خود مي داند اشتباهات را گوشزد كند و نسبت به آنها هشدار دهد و در جهت بيان حق بكوشد و در موضوعات مطرح شده جانب حق را بگيرد، زيرا حكمت گمشده مومن است و هر جا يافت، به آن مستحق تر است. لا يحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و كان الله سميعا عليما ان تبدوا خيرا او تخفوه او تعفوا عن سوء فان الله كان عفوا قديرا «خداوند دوست ندارد زبان به بدگويي گشايند مگر آن كسي كه مورد ستم قرار گرفته باشد و خدا شنواي آگاه است اگر نيك را آشكار يا پنهان سازيد يا اگر از بد چشم پوشي كنيد (كار خدا پسندانه اي كرده ايد) چرا كه خداوند بسيار با گذشت و بس توانا است». ب: جنبش هاي ملي در فلسطين جنبش مقاومت اسلامي به اين گروه ها احترام متقابل مي گذارد و شرايط آنان و عوامل تاثير گذار بر آنها را درك مي كند و تا زماني كه خود را نوكر شرق كمونيسم يا غرب صليبي نمي دانند جنبش اسلامي دست همكاري با آنان را مي فشارد و به همه اعضا و هواداران اين گروه ها تاكيد مي كند كه جنبش مقاومت اسلامي حركتي جهادي و اخلاقي است و آگاهانه به هستي مي نگرد و همراهي اش با ديگران نيز آگاهانه است، از فرصت طلبي بيزار است و براي افراد و گروه هاي مختلف مردم خير و نيكي طلب مي كند و براي اداي واجب و جلب خشنودي خداوند متعال است كه به آيه و اعدوالهم ما استطعتم من قوه استناد مي كند و هدفي جز اين ندارد. جنبش مقاومت اسلامي به همه جريان هاي فلسطيني كه براي آزادي فلسطين فعاليت مي كنند، اطمينان مي دهد كه از آنان حمايت مي كند و در گفتار و عمل و حال و آينده جز اين چنين نخواهد بود. جنبش اسلامي با تفرقه مخالف و به دنبال اتحاد است و هر سخن و گفتار پاك و تلاش مخلصانه و ستوده اي را ارج مي نهد و راه را بر اختلافات حاشيه اي مي بندد و به شايعه ها و اظهارات مغرضانه وقعي نمي نهد، هر چند كه به حق دفاع از نفس نيز پايبند است. هر آنچه با اين نگرش و اين بينش در تعارض و تناقض باشد، زاييده تبليغات دشمنان يا حاميان و همپيمانان آنان است و هدف از آن ايجاد تفرقه و آشوب و منحرف ساختن ما به سوي امور حاشيه اي است. «يا ايها آمنوا ان جاء كم فاسق بنبا فتبينوا ان تصيبوا قوما بجهاله فتصبحوا علي ما فعلتم نادمين» «اي كساني كه ايمان آورده ايد، اگر شخص فاسقي خبري را به شما رسانيد درباره آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهي – بدون آگاهي آسيب برسانيد، و از كرده خود پشيمان شويد». جنبش مقاومت اسلامي كه به گروه هاي ملي فلسطين – كه به شرق يا غرب وابسته نيستند – اين چنين با ديدي مثبت مي نگرد، با اين وجود چنين امري موجب نمي شود كه مسائل و رخدادها و حوادث عرصه بين الملل و منطقه اي را درباره قضيه فلسطين به مناقشه و بحث و بررسي نگذارد تا در تحليل علمي اين وضع، ميزان همنوايي و انسجام يا اختلاف و تعارض آن را با مصلحت ملي و در سايه بينش و نگرش اسلام بسنجد. ج: سازمان آزاديبخش فلسطين سازمان آزاديبخش فلسطين نزديك ترين گروه با جنبش مقاومت اسلامي است، زيرا شماري از اعضاي اين سازمان پدران، برادران، بستگان و دوستان اعضاي جنبش مقاومت اسلامي هستند، پس آيا مسلمان به پدر، برادر، نزديكان يا دوستانش جفا مي كند، بنابراين وطن، درد و مشكلات، سرنوشت و دشمن ما يكي است. سازمان آزاديبخش از شرايطي كه در آن تاسيس شد، تاثير بسيار گرفته است. اين سازمان در حالي تاسيس شد كه بحران فكري كه به سبب تهاجم فرهنگي و فكري كه پس از عقب نشيني و فرار صليبي ها از منطقه بر جهان عرب حاكم گرديد و فعاليت هاي خاورشناسان و مبشران مسيحي و استعمار اين وضع را تقويت كرد و همچنان نيز بر همان منوال است، تمام منطقه را زير سيطره خود گرفته بود. در چنين وضعي بود كه سازمان آزاديبخش فلسطين موضوع تشكيل حكومت لائيك را مطرح كرد و تا كنون نيز بر آن پايبند مانده است. تفكر لائيسم با انديشه ديني تناقض كامل دارد و مواضع و اقدامات براساس انديشه ها شكل مي گيرد و تصميمات اتخاذ مي گردد. به همين سبب، ما بر اين باوريم – به رغم احترامي كه براي سازمان آزاديبخش فلسطين و نقشي كه در منازعه عربي – اسرائيلي براي اين سازمان قائليم – امكان ندارد دولتي لائيك را بر اسلامي بودن حال و آينده فلسطين ترجيح دهيم، زيرا اسلامي بودن فلسطين بخشي از عقيده ديني ماست و هركس كه از دينش چشم بپوشد، زيان مي كند. «و من يرغب عن مله ابراهيم الا من سفه نفسه» «چه كسي از آئين ابراهيم رويگردان خواهد شد مگر آن كه خود را خوار و كوچك داشته است» هرگاه سازمان آزاديبخش فلسطين اسلام را به عنوان نظام زندگي برگزيد، ما هم سرباز اين سازمان و تقويت كننده مواضع اين سازمان در مقابل دشمنان خواهيم بود. بنابراين تا زماني كه اين امر محقق گردد – از خدواند مي خواهيم كه اين امر زود محقق شود – موضع جنبش مقاومت اسلامي در قبال سازمان آزاديبخش فلسطين موضع پسر در برابر پدر و برادر در برابر برادر و فاميل در قبال فاميل خواهد بود كه از هرگونه آسيب رسيدن به آن اندوهگين مي شود و در برابر دشمنان از آن حمايت خواهد كرد و از خداوند متعال برايش هدايت طلب مي كند. کنفرانس عقبه مخالفت حماس و فتح «عبدالعزیز رنتیسی» در کنفرانس شرم الشیخ و به دنبال آن در کنفرانس عقبه روشن شد که طرف فلسطینی به طور کلی فاقد زیرکی و مهارت سیاسی است و به همین دلیل است که ابوزمان همه چیز را بخشید. بله، همه چیز را بخشید و چیزی هم نگرفت و نسبت به خیلی امور نیز ساکت ماند و برای این که خواننده ما را به مبالغه در این امر متهم نکند در این مورد توضیح بیشتری خواهیم داد. 1) ابوزمان با متهم کردن ملت فلسطین و مقاومت مردم فلسطین در واقع این ملت را محکوم کرد و این اوج کار او بود. 2) ابوزمان در سخنرانی خود، جنگ علیه گروهها و مقاومت فلسطین را اعلام کرد و برای انجام آن خود را در برابر جهانیان متعهد به انجام آن نمایاند. 3) ابوزمان آشکارا کشور اسراییل را به رسمیت شناخت و در این کنفرانس بدون دریافت بهایی رسماً بر آن تأکید کرد. 4) ابوزمان در سخنرانی خود هرگز و حتی یک کلمه در مورد کودکان فلسطینی که با گلوله های نیروهای اشغالگر کشته شدند و مادرانی که فرزندان خود را از دست دادند و از بیوه ها و بیچارگان و از زندانیان فلسطینی که در زندان های اشغالگران به سر می برند و همین طور از ویرانی که ملت فلسطین در نتیجه اشغال از آن به شدت در رنج است، سخن نگفت، گویی کسی که در رنج است، همان اشغالگر است و ما تجاوز گر هستیم. 5) ابوزمان در برابر جهانیان ما را تروریست نمایاند و این ما هستیم که باید تروریسم را متوقف سازیم و قربانی بدبخت این ماجرا، همان اشغالگر است. این همان تصویری است که ابوزمان از ملت فلسطین ترسیم کرد. او نه فقط از اقدامات اسراییل یک کلمه بیان نکرد بلکه از مشکلات یهودیان در اروپا و در فلسطین سخن گفت، گویی ما عامل این بدبختی بودیم و باید آن را متوقف کنیم. در مقابل، شارون با گفتار خود مبنی بر این که شهرک های قانونی و غیر قانونی داریم، بر وجود شهرک ها تایید کرده و آنها را امری قانونی نمایاند و تاکید او ین بود که وجود این شهرک ها در خاک فلسطین امری مشروع است، این در حالی صورت گرفت که ابوزمان در مورد شهرک ها هیچ سخنی نگفت. منابع - صدای فلسطین اسلامی، سال سوم، شماره (32)، تیر 1380، ص 24. - نعام چامسکی، مثلث سرنوشت ساز، فلسطین، آمریکا و اسرائیل، ترجمه: عزت ا... شهیدا، تهران، مطالعات سیاسی و بین المللی، 1369، ص 118. - علل ناکارآمدی سازمان ملل متحد در بحران اعراب – اسرائیل، پایان نامه کارشناسی ارشد روابط بین الملل وزارت امور خارجه، مهر 1378، ص 62-57 - میثاق نامه جنبش مقاومت اسلامی حماس، ماده 6 و 10. - فصلنامه نهضت، سال دوم – شماره 20، اسفند 1380، ص 63. - میثاق حرکت مقاومت اسلامی حماس، 18/8/1988. ص 8. - جوادالحمد، ایاد برغوئی، سیری در اندیشه سیاسی حرکت مقاومت فلسطین - هبه محمد پاشا، ترجمه محمد حسین زوار، الاهرام چاپ مصر، 2004 هـ. م. - رنتیسی، عبدالعزیز، موضوع اسراء در صدر ...، ترجمه: محمد حسین زوار کعبه، القدس العربی، 17 بهمن 1382، ص 26. - میثاق نامه جنبش مقاومت اسلامی حماس، ماده سیزدهم. - کونال اورکهات، آمادگی حماس برای دادن یک آتش بس، ترجمه: مهری ملکان، فلسطین در مطبوعات جهان، اردیبهشت، 1382. ص 20. - بلال الحسن، آیا حماس وارد مرحله سیاسی جدید شده است. ترجمه محمد رضا آصفی، شرق الاوسط، 4 آوریل 2004. - نوربرت یسنی، دولت الهی و اسلامی یک هدف می ماند، ترجمه، پریسا رضایی، مجله دی دولت آلمان، 30 اوت 2003. - صدای فلسطین اسلامی، سال سوم، شماره 32، تیر 1380. - زیاد ابوعمرو، جنبش های اسلامی در کرانه غربی و نوار غزه، ترجمه: حسن خامه یار، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1373، ص 137. - سامی خاطر، حماس با ملایمت تمام گفتگو می کند...، ترجمه محمد حسین زوار کعبه، الشرق الاوسط، 21 فوریه 2003. - دن افرون، حماس ادعای خود را به اثبات می رساند، ترجمه: فرانک پیروزفر، نیوزویک، 11 فوریه 2003. - فتحی شقاقی، ابراهیم، جهاد اسلامی «امام خمینی، شیعه و سنی مسأله فلسطین» ترجمه: سید هادی خسروشاهی، موسسه اطلاعات، تهران، 1375، ص 276. - محمد مصطفی، نقشه راه، عبدالعزیز رنتیسی، ترجمه سید محسن ساری، الاهرام مصر، 11 ژوئن 2003. - میثاق نامه جنبش مقاومت اسلامی حماس، ماده بیست و سوم. - میثاق نامه جنبش مقاومت اسلامی حماس، ماده بیست و ششم. - محمد مصطفی، نقشه راه حلقه نجات شارون، ترجمه: سید محسن ساری، الاهرام مصر، یازدهم ژوئن 2003. - زیاد ابوعمرو، جنبش های اسلامی در کرانه غربی و نوار غزه، ترجمه، حسن

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته