تحقیق جبار باغچه بان شاعر (docx) 9 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 9 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
جبار باغچه بان
پيشگام آموزش کودکان در ایران
جبار باغچهبان (۱۲۶۴-۱۳۴۵ش.) زاده ايروان، نويسنده و آموزگار پيشگام كودكان، بنيانگذار كودكستان باغچه اطفال، بنيانگذار آموزش ناشنوايان، مخترع تلفن گنگ برای ناشنوايان، پايهگذار جمعيت حمايت از كودكان كرولال، مبتكر تقويم «گاهنامه بصری».از جمله آثار او: زندگی كودكان، شش نمايشنامه، بادكنك، عروسان كوه، درخت مرواريد، دستور تعليم الفبا، الفبای باغچهبان، الفبای آسان، اسرار تعليم و تربی يا اصول تعليم الفبا، كتابهای اول دبستان.جبار عسگرزاده، معروف به باغچهبان، در سال 1264 خورشيدى در شهر ايروان به دنيا آمد. آموزشهاى آغازين خود را مانند ديگر دانشآموزان با روشهاى قديمى و در مسجد گذراند. در پانزده سالگى بهناچار آموزش را رها کرد و از خبرنگاران روزنامههاى قفقاز و از فکاهىنويسان روزنامهى ملانصرالدين شد. در سال 1298، پس از پايان يافتن جنگ اول جهانى و پس از فوت پدر و مادرش، به مرند بازگشت و در مدرسهى احمديه به کار آموزگارى پرداخت. به دليل عشق و علاقهى بسيارى که به آموزش و پرورش دانشآموزان داشت، خيلى زود نامش بر سر زبانها افتاد. در مهرماه سال 1299 به طور رسمى در ادارهى آموزش و پرورش مرند استخدام و در دبستان دانش به آموزگارى پرداخت. آموزگارى را در کلاس اول با ده دانشآموز آغاز کرد. علت اصلى کم بودن تعداد دانشآموزان، تنگدستى خانوادهها و دوم مخالفتهاى مکتبداران آن زمان بود. رئيس منطقه در آن زمان با تدبير و انديشه، اعلاميهاى منتشر کرد که به هر يک از دانشآموزان يک دست لباس مجانى داده خواهد شد. در نتيجه تعداد دانشآموزان کلاس اول به هفتاد نفر رسيد و به دليل آن که کسى توان آموزش همهى آنها را نداشت، براى باغچهبان فرصتى پيش آمد تا در عرصهى فرهنگ خود را بيازمايد. خانوادهها پول خريد کاغذ و مداد نداشتند، در نتيجه بچهها سر راه مدرسه کاغذهاى سيگار را جمع مىکردند و روى آن مشق مىنوشتند. او از هرکس که امکان داشت يک قران و دو قران مىگرفت و براى دانشآموزان فقير دفتر و مداد تهيه مىکرد، صابون و دارو مىخريد و به خانههاى آن ها مىبرد و به مادان درمان بيمارى کچلى را (که در بين دانشآموزان بسيار بود) مىآموخت. اين کارهاى باغچهبان شور و شوق زيادى در شاگردان به وجود آورد که تا آن روز ديده نشده بود. باغچهبان براى آموزش دانشآموزان خود از روشهاى نو بهره مىگرفت که با روش قديمى که با خشونت همراه بود، بسيار تفاوت داشت. او براى آموزش حساب به دانشآموزان از يک تخته سياه بزرگ و دو چرتکه ديوارى(يکى براى آموزش عددهاى صحيح و ديگرى براى آموزش عددهاى کسرى) استفاده کرد. با اين روش دانشآموزان مردود سال گذشته نيز توانستند بهآسانى در آزمونها پيروز شوند که اين باعث اميدوارى بيشترباغچهبان شد. سال بعد به همراه دانشآموزان خود به کلاس دوم رفت، با اين اميد که تا سال ششم همراه آنها باشد تا سواد خود او هم بيشتر شود، چرا که سواد فارسى او خوب نبود. او تلاش مىکرد شهرت نيکى براى مدرسه دست و پا کند و خوشبختانه، هر چه بيشتر کوشش مىکرد، توجه مدير مدرسه نيز به او بيشتر مىشد. با وجود اين، مدير مدرسه به نوآورىها و رابطهى دوستانهى دانشآموزان با باغچهبان حساس شده بود. باغچهبان در آن سالها محبت و گرامى داشتن شخصيت انسانى کودکانى را که در خانههاى خود صاحب هيچگونه شخصيتى نبودند و تنها بهرهشان کتک و توسرى و فحش بود، وظيفهى اصلى خود مىدانست و تلاش مىکرد کمبودهاى تربيتى و خانوادگى آنها را جبران نمايد و کودک را از شخصيت خود آگاه کند. اما مدير جوان آن مدرسه، از اين نکتهى پرورشى آگاه نبود. با وجود اين کارها بهخوبى پيش مىرفت.
نوآورىهاى باغچهبان