تحقیق جرم و راههای پیشگیری از آن (docx) 20 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 20 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
HYPERLINK "http://krcom.blogfa.com/post-347.aspx" جرم و راههای پیشگیری از آنمسئله بزهکاری و انحراف اطفال و نوجوانان از دیر باز در جامعه بشری مورد توجه اندیشمندان بوده است. همزمان با گسترش انقلاب صنعتی و وسعت دامنه نیازمندیها، محرومیت های حاصل از عدم امکان تامین خواستها و احتیاجات زندگی موجب توسعه شدید و دامنه دار فساد، عصیان، تبهکاری، سرگردانی، دزدی و... در اطفال و نوجوانان شده است. این گونه مسائل امروزه برای کشور ما هم مطرح است و آثار مهلک آنها درسیمای جامعه آشکار است. کودکان و نوجوانان سرمایه های جامعه هستند و سلامت روح و جسم آنها تضمین کننده سلامت جامعه آینده است. بنابراین مسائل آنان از جمله مسائلی است که باید به آنها توجه کافی مبذول داشت. مطالعات کشورهای غربی حاکی از آن است که تجربه های رفتار بزهکارانه در میان نوجوانان بسیار شایع است. برخی ادعا کرده اند ۹۰ درصد نوجوانان مرتکب اعمالی شده اند که چنانچه به مداخله پلیس می انجامید موجب بازداشت می گردید. این بررسی ها به این نتیجه دست یافته اند که شیوع رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان بیشتر از آن است که مردم انتظار دارند. (باباخانی پور ۱۳۷۶ ) تجربه نشان می دهد تنها تعدادی از نوجوانانی که دست به قانون شکنی می زنند دستگیر می شوند و از کسانی که دستگیر شده اند تنها تعداد معدودی بازداشت می گردند و از کسانی که بازداشت می گردند عده ای خاص به زندان فرستاده می شوند و از کسانی که محاکمه شده اند تنها بخشی به عنوان بزهکار محکوم می شوند و بنابراین بسیار دشوار است که بدانیم در هر جامعه چند نفر بزهکار وجود دارد، چه کسی باید بزهکار نامیده شود و کدام نوجوان باید مورد مطالعه علمی قرار گیرد تا درباره ماهیت و منشا رفتارهای بزهکارانه اطلاعات علمی صحیحی به دست آورد. (اسمیت ۱۹۹۵) بزهکاران از نظر روانشناسان یک گروه افراد جوان و نوجوان بسیار ناهمگون و نامتجانس هستند و مسیری که به بزهکاری ختم می شود گوناگون است و نوجوانانی که با بزه درگیر هستند یا می شوند را نمی توان به سادگی در الگوی رفتاری یا ویژگیهای منحصر به فردی جا داد. بزهکاری پیامد و نتیجه تعامل و تاثیر متقابل عواملی است که در زندگی فرد حضور دارند. بنابر این بزهکاری رفتاری است ناشی از عوامل گوناگون. (یانگ ۱۹۹۸ ) ● عوامل موثر در بروز جرم ۱) تاثیر عوامل زیستی تاثیر زیست شناختی وراثت و انتقال خصوصیات جسمانی، عقلانی، هوش والدین و اجداد انسان از دیر زمان موضوع مطالعه روانشناسان و علمای اخلاق بوده است و این موضوع تحت عنوان وراثت عقلی و اخلاقی مورد بررسی واقع شده است. در بین دانشمندان علوم زیستی و وراثت لمبرزو یکی از پیشگامان این نظریه است. این دانشمند طی آزمایشات متعدد و مطالعات طولانی خود راجع به۳۸۳ جمجمه جنایتکاران ایتالیایی و ۵۹۰۷ بزهکار زنده نتیجه گیری کرد که برخی اختلالات بیولوژیکی علت بزه این افراد می باشد و بر اساس آزمایشات این فرضیه ( جانی ) را ارائه داد. ۲) تاثیر عوامل روانی رفائل گاروفالو ( ۱۹۷۸) از معتقدان مربوط به تاثیر عوامل روانی در ارتکاب بزه است. بررسی و شناخت عوامل روانی مربوط به دانش روانشناسی جنایی است. از جمله رسالتهای این دانش بررسی منش و شخصیت بزهکار و ارزیابی گرایش های ضد اجتماعی و مطالعه روان خود آگاه و ناخود آگاه آنان به منظور تعیین مسوولیت اخلاقی و اجتماعی شان است. در مطالعه ای معلوم شد که ۷۵درصد مجرمین ۱۸ تا ۲۵ سال دارای بیماری روانی بودند. جرم شناس دانمارکی طی مطالعه ای به این نتیجه رسیدند که ۷۹ درصد مجرمین به بیماریها و اختلالات روانی از قبیل نوروز، سایکوز و روان پریش مبتلا هستند. طبق دیدگاه روانکاوی ( فروید ) خانواده و والدین کودک نقش بسیار بزرگی در ساختن شخصیت معتدل و استوار انسان دارند. زیرا چنانچه سیر طبیعی رشد کودک تا پنج سالگی تکمیل نگردد و در طی یکی از مراحل توقف حاصل شود این امر سبب بروز اختلال ها و عکس العمل های ضد اجتماعی در رفتار آدمی خواهد شد. بر طبق دیدگاه روانشناسان در تحلیل شخصیت بزهکار تمایلات و انگیزه های ناخود آگاه جایگاه مهمی دارند. از نظر این دانشمندان مجازات افرادی که به علل اختلالات روانی مرتکب بزه می شوند نه تنها مثمر ثمر نیست بلکه آنان را به سوی جرایمی تازه نیز سوق می دهد. ( شاهبیاتی ۱۳۷۸ ) ۳)نقش عوامل اجتماعی در جرم برخی از دانشمندان عوامل محیطی و اجتماعی را منشاپدیده جرم تلقی کردند. به نظر این دانشمندان جرم پدیده ای نیست که عوامل و شرایط جسمانی و روحانی افراد در آن تاثیر داشته باشد بلکه عاملی که سبب بروز جنایت می گردد جامعه و محیط است (شاهبیاتی ۱۳۷۸) دکتر لاکاسانی (۱۹۲۴-۱۸۴۳) رئیس مکتب محیط اجتماعی، عامل محیطی و فرهنگی را تنها موجب جرم معرفی کرده است. به نظر این دانشمند همانطور که هر میکروب در شرایط و محیط خاصی اجازه رشد ونمو وتکثیر می یابد پدیده جرم نیز به مثابه میکروب در محیط و فرهنگ مربوط به خود نیز زاییده می شود. از نظر دکتر لاکاسانی منشا پدیده جرم تنها عوامل زیستی - روانی است. مارکی نیز پدیده جرم را ناشی از وضعیت نابهنجار اقتصادی می دانست. مکتب سوسیالیست او جامعه اشتراکی را به عنوان جامعه ایده آل معرفی می کرد که طبق نظر آنان جرم زاییده نظام سرمایه داری است. ● عوامل جرم زای اجتماعی ۱) نابهنجاری خانوادگی از جمله عوامل اساسی شکل گیری شخصیت و منش فردی و اجتماعی کودک خانواده است. از دیدگاه کودک، والدین مهمترین و ارزنده ترین الگوهای جهان هستند. کودک در محیطی که زاییده می شود و نشو و نما پیدا می کند به موازات فراگیری زبان و نمود ارتباط با محیط و اعضای خانواده و جامعه، آداب و رسوم و خلقیات خانواده خود را کسب کرده و آنها را جزئی از شخصیت و منش خود می سازد. (توسلی ۱۳۶۹) رفتار خشونت آمیز والدین در خانواده با کودک و با همدیگر، این عقیده نادرست را در ذهن کودک بارور می سازدکه در اجتماع نیز خشونت و جدال حلا ل مشکلات است. به نظر جرم شناسان، خانواده از جمله محیط های اجتناب ناپذیر یا حتمی و نخستین آنهاست. خانواده از آن رو محیط حتمی تلقی شده که کودک در انتخاب آن نقشی ندارد. رفتارهای آتی کودک تا حدود زیادی ناشی از برخوردهای ناسالم پدر و مادر نسبت به کودک در سالهای اولیه زندگی است. ( توسلی ۱۳۶۹) از مهمترین ارزشهایی که لازم است کودک د محیط خانواده فرا گیرد عشق و محبت است. والدین باید با رفتار عطوفت آمیز و انسانی خود کودک را از عشق ومحبت و ایثار و گذشت سرشار نموده و آنها را درگسترش و اشاعه این ارزشهای والای انسانی در جامعه یاری دهند. ( صلاحی ۱۳۷۶) خانواده هایی که بزه پرور هستند دارای چندین ویژگی است: ▪ در میان این نوع خانواده ها بزهکاری و میگساری رایج است. ▪ خانواده از هم پاشیده می باشد (طلاق یا مرگ یکی از والدین ). ▪ مراقبت کافی از فرزندان به عمل نمی آید (به علت جهل یا عمد). ▪ فضای خانواده فضای نامطلوبی می باشد از نظر تبعیض، افراط و تفریط، خشونت و... ▪ خانواده از نظر نژادی و مذهبی دارای تفاوت و گونه گونی زیاد است. ▪ در خانواده مشکلات مالی، بیکاری و... بیداد می کند. ۲) محرومیت اقتصادی و فقر مطالعه اجمالی تاریخ نشان می دهد که آدمی در هر شرایط و موقعیتی به منظور بقای موجودیت خود، درتلاش برای کسب امکانات مادی بوده است از این رو مسئله تامین معاش در معنای عام کلمه از مهمترین مسائل زندگی محسوب شده است. فقر و محرومیت زاییده روابط ناسالم و نیز غیر عادلانه نظام اقتصادی حاکم بر جامعه است. مطالعه متون اسلامی نشانگر تاکید تاثیر فقر و محرومیت در نابهنجاری های روانی و انحرافات و تبهکاری هاست. علی (ع) فقر را موت اکبر و دیوار معرفی کرده است. بنابراین فقر و محرومیت می تواند عاملی جرم زا موجب نابسامانیها و افزایش جرائم خصوصا جرائم علیه اموال گردد. زیرا رسالت دین عبارت است از کنترل غرایز و احساسات آدمی. (موذن زادگان ۱۳۶۷ نقل از عبقری) ۳) تاثیر جنگ در افزایش جرائم بحران جنگ از جمله عوامل اجتماعی جرم زایی است که جرم شناسان و جامعه شناسان در باره تاثیر آن متفق القولند و برای توجیه آن دلایلی را ذکر کرده اند: ▪ وجود موقعیتهای نامناسب اقتصادی - اجتماعی از قبیل جیره بندی مواد غذایی، تثبیت آمرانه قیمتها، بازار سیاه برخی کالاهای ضروری جرایم را افزایش می دهند. لطمات و صدمات مقاومت افراد را در مقابل وسوسه های نفسانی کاهش داده و سبب بروز جرم می گردد. ▪ پراکندگی خانواده ها در اثر وقوع پدیده جنگ. ▪ هنگامی که کشور تحت محاصره دشمن قرار می گیرد تعدادی از نیروهای داخلی قصد همکاری با نیروهای اشغال گر را پیدا می کنند و از این طریق همکاری با اشغالگر جزئی از جرائم محسوب می گردد. با این اوصاف نمی توان گفت که پدیده جنگ خودبخود پدیده ای شر و منفور است بلکه در بسیاری از اوقات جنگ سبب تقویت روحیه آزادیخواهی، گذشت، ایثار...... نیز می گردد. (غفوری فرد ۱۳۵۹ نقل از دارویی ۱۳۷۶ ). ۴) تاثیر جمعیت شهری در وقوع جرم بر اساس مطالعات انجام شده وقوع جرم در جمعیت شهری به مراتب بیشتر از روستاها است. ● دلایل تاثیر جمعیت شهری ۱) افراد تبهکار خصوصا حرفه ای ها به لحاظ جمعیت شلوغ شهرهای بزرگ بهتر می توانند از مراقبت و نظارت پلیس خارج شوند ۲) تجمل و ثروت در شهرهای بزرگ عامل اغواکننده و محرک جرم هستند. افراد ضعیف النفس قدرت مقاومت در برابر امیال وسوسه انگیز را کمتر دارند. ۳) در خانواده های روستایی به لحاظ کوچک بودن محیط زندگی میزان نظارت فردی و اجتماعی بیشتر از شهرهای بزرگ است. تحصیلات اجباری: آموزش و پرورش مطلوب یعنی آموزش و پرورشی که مشارکت و تفکر انتقادی را در کودک تقویت کند و با ارزشهای مربوط به شان و شرف آدمی عجین شده باشد. این قدرت را دارد که جامعه ها را در طول نسلی واحد دگرگون سازد. به علاوه تامین شدن حق هر انسان در بهره مندی از تعلیم و تربیت موجب محافظت او از خطرهای گوناگون می شود. از جمله زندگی مقرون به صرفه (مجیدی نقل از دارویی ۱۳۷۶) در رابطه با جرم می توان گفت یکی از عوامل بسیار عمده در عدم تطابق فرد با ارزشها و هنجارهای جامعه، عدم آشنایی او با این ارزشها و معیارها و به عبارت دیگر عدم جامعه پذیری صحیح یا نقض فرایند جامعه پذیری او می باشد. بعد از خانواده، مدرسه نقش موثری در جامعه پذیری شایسته فرد دارد. آموزش و پرورش از جمله خدمات عمومی است که تک تک افراد جامعه باید از آن خدمات بهره مند شوند. در ارتباط با اهمیت حق برخورداری از آموزش و پرورش همین قدر کافی است که بدانی بین فقر و بیسوادی و محرومیت رابطه مستقیمی وجود دارد. نکاتی را که در امر آموزش و پرورش خصوصا مدرسه باید به آن توجه نمود، این است که: ـ در مدرسه: چه چیز تدریس می شود؟ ـ برنامه درسی چگونه تدوین می شود؟ ـ رابطه معلم - دانش آموز. ـ تشویق و تنبیه ـ مدرسه و رسیدگی به مشکلات ـ برنامه ریزی اوقات فراغت. ● خانواده های بد سرپرست: منظور کودکان و نوجوانانی که در آن خانواده ها احساس آرامش نمی کنند، خانواده هایی که نسبت به فرزندان یا فرزند خوانده هایشان خشونت فیزیکی و روانی اعمال می کنند، خانواده هایی که والدین یا یکی از آنها معتاد هستند یا در معرض از هم پاشیدگی و طلاق قرار دارند در چنین مواردی باید «مراجع خاصی» برای اصلاح خانواده و یا نگهداری موثر از فرزندان آن متوسل شد. لازمه هرگونه اقدام در این زمینه آگاهی از وجود چنین اوضاع خطری در خانواده هاست. این امر ایجاد یک سیستم اطلاع رسانی دقیق در این خصوص را ضروری می سازد. همه اعضای جامعه باید از وجود نهادهای خاص حمایتی از کودکان نظیر کمیسر کودکان، پلیس کودکان و سازمانهای غیر دولتی که در زمینه حمایت از کودکان و نوجوانان فعالیت می کنند آگاه باشند تا بتوانند به راحتی با آن نهادها ارتباط برقرار کرده و وضعیت خطرناک خود را عنوان کنند. (عبقری ۱۳۸۰) مشکلات مربوط به مقوله بیکاری است که تعداد زیادی از بزهکاران از وجود این مساله رنج می برند و این خود زمینه مناسب برای بزه است
به گزارش پايگاه اطلاع رساني پليس،نخستين همايش پيشگيري از وقوع جرم با حضور حجت الاسلام سيد ابراهيم رئيسي معاون اول قوه قضائيه،سردار رادان جانشين فرمانده ناجا،سردار جزيني جانشين معاون هماهنگ کننده و مسؤولان پليس پيشگيري سراسر کشور در سالن همايش هاي بين المللي برج ميلاد تهران برگزار شد.
معاون اول قوه قضائيه در اين همايش طي سخناني با تأکيد بر تقويت نظارت همگاني به عنوان يکي از راهکارهاي پيشگيري از وقوع جرم،افزود: جامعه اي که در آن نظارت ملي و همگاني وجود نداشته باشد، فساد و ناهنجاري رواج پيدا مي کند.
حجت الاسلام رئيسي در ادامه از امر به معروف و نهي از منکر به عنوان يکي ديگر از راهکارهاي نظارت همگاني و پيشگيري از وقوع جرم نام برد و افزود: امربه معروف با موعظه متفاوت است و بايد اجرا شود.
وي با اشاره به اينکه برخورد متناسب با مجرم و تبهکاران از ديگر راههاي پيشگيري از وقوع جرم است،تصريح کرد:اجراي به موقع احکام مي تواند در پيشگيري از وقوع جرم موثر باشد.
معاون اول قوه قضائيه با تأکيد بر اينکه تعامل دستگاه قضايي با نيروي انتظامي بيشتر از ديگر دستگاه ها مي باشد،اظهار داشت:پيشگيري از وقوع جرم به معناي عام، وظيفه همه دستگاههاست.
حجت الاسلام رئيسي با بيان اينکه پيشگيري مقدم بر درمان است،بر همکاري دستگاه قضايي با نيروي انتظامي تأکيد کرد و گفت:گسترش و توسعه هنجارها و ارزش هاي اسلامي در جامعه به نفع نظام و کشور است.
وي با اشاره به اينکه تمام دستگاه ها و سازمان ها بايد پيشگيري از وقوع جرم را در اولويت کاري خود قرار دهند،خاطرنشان کرد:فقر را به عنوان يکي از علل مهم جرم در جامعه مي تواند منشاء بسياري از آسيب ها و ناهنجاري باشد.
معاون اول دستگاه قضايي برخورد با مجرم و تلاش براي اصلاح بسترهاي وقوع جرم را به طور همزمان، ضرورتي اجتناب ناپذير دانست و گفت: در بحث مبارزه با قاچاق کالا، بايد ساز و کارهاي اقتصادي به نحوي باشد که کسي که قصد دلالي دارد، امکانات خود را در توليد به کار ببرد.
حجت الاسلام رئيسي با بيان اينکه دستگاه قضايي طبق قانون با مشارکت ديگر ارگان ها، بايد تمهيداتي را براي پيشگيري از وقوع جرم بينديشد،اظهار داشت:مسائل اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي در وقوع جرم نقش بسزايي دارند.
معاون اول قوه قضاييه به لايحه پيشگيري از وقوع جرم که در دستگاه قضايي تهيه شده است اشاره کرد و گفت: در اين لايحه وظايف همه دستگاهها در اين خصوص پيش بيني شده است.
وي افزود: در اين لايحه براي شوراي عالي پيشگيري، وظيفه سياستگذاري و اتخاذ ساز و کارها پيش بيني شده است.
رئيسي با بيان اين که فرهنگ و اعتقادات و باورها مي تواند در پيشگيري از وقوع جرم نقش داشته باشد،تصريح کرد:افزايش ميزان اخلاقيات و فرهنگ ديني در ميان مردم، در کاهش نرخ جرم و جنايت نقش بسزايي دارند.
وي نقش دستگاههاي فرهنگ ساز از جمله صدا و سيما، آموزش عالي، آموزش و پرورش و وزارت ارشاد را در ايجاد فرهنگ و سوق دادن افراد به سمت اخلاق حسنه مهم دانست و گفت:بايد با مظاهر فساد به شدت برخورد شود.
تناسب ميان جرم و مجازاتبررسي روش هاي پيشگيري از ناهنجاري در جامعه
كشتن دختري به دست پدر، 80 سال فرصت براي پرداخت مهريه 1000 سكه اي توسط شوهر، ازدياد كودكان كار، اخاذي با عنوان جعلي مامور دولت، پسري به بهانه پنچرگيري لاستيك ماشين دختر او را مورد تعرض قرار داد، حسرت جان هووي 20 ساله را گرفت و ... اينها عناويني است كه هر روزه شاهد آن با تيترهاي درشت در صفحه حوادث روزنامه ها هستيم. در پس اين اتفاقات واژه هاي مهمتري ذهن را درگير مي كند؛ واژه هايي نظير قانون، جرم، مجرم، جنايات، ناهنجاري، قانون شكني و مجازات. در اين گزارش به علل جرم و راه هاي پيشگيري از آن مي پردازيم. پيش از آن كه به جرم، علل افزايش و راهكارهاي پيشگيرانه از آن بپردازيم، لازم است واژه نابهنجاري را تعريف كنيم تا بتوانيم به تعريف دقيق تري از جرم دست يابيم. نابهنجاري اشاره به از كارافتادن هنجارهاي اجتماعي و شرايطي دارد كه در آن اين هنجار ها، ديگر فعاليت اعضاي اجتماعي را كنترل نمي كنند. افراد در حالت نبود قواعدي براي هدايتشان نمي توانند جاي خود را در جامعه بيابند و براي تنظيم باشرايط متغير زندگي دچار مشكل مي شوند. دوركيم يكي از نظريه پردازان فرانسوي با بررسي خود در فرانسه و در اروپاي بعد از انقلاب صنعتي، بحران هاي اقتصادي، صنعتي شدن اجباري و روي آوردن به سوي بازرگاني را به عنوان توليدكننده نابهنجاري مورد لحاظ قرار مي دهد. او معتقد بود جوامع معاصر غربي به اين نقطه از پيچيدگي رسيده اند كه در حالتي دائمي از نابهنجاري قرار دارند. به نظر او جامعه اي عاري از جرم محال است و در همه جوامع مقداري از جرم هميشه وجود دارد و زماني كه اين جرايم از حد خاصي فراتر رود خطرناك مي شود و بايد اقدامات پيشگيرانه و مجازات هاي قطعي انجام گيرد. علل افزايش جرم از نظر رشد شخصيت و منش، مهمترين ريشه ها را بايد در خانواده و روابط بين والدين و فرزندان جستجو كرد. تحقيقات زيادي گوياي اين واقعيت است كه در پي بسياري از بزهكاري هاي نوجوانان كانون ناسالم خانواده پنهان است و بيشتر بزهكاران متعلق به خانواده هايي هستند كه در آن از محبت و تفاهم اثر كمي وجود دارد و غالبا خانواده از هم پاشيده است. از نظر عوامل زيستي بايد گفت، تاثير زيست شناختي وراثت و انتقال خصوصيات جسماني، عقلاني، هوش والدين و اجداد انسان ازديرزمان موضوع مطالعه روان شناسان و علماي اخلاق بوده و اين موضوع با عنوان وراثت عقلي و اخلاقي مورد بررسي واقع شده است. در ميان دانشمندان علوم زيستي و وراثت لمبرزو يكي از پيشگامان اين نظريه است. نقش عوامل اجتماعي در جرم برخي دانشمندان عوامل محيطي و اجتماعي را منشا پديده جرم تلقي كردند. به نظر اين دانشمندان، جرم پديده اي نيست كه عوامل و شرايط جسماني و روحاني افراد در آن تاثير داشته باشد، بلكه عاملي كه سبب بروز جنايت مي گردد، جامعه و محيط است. مثال خانواده كه پيشتر عنوان شد، مصداق بارز عوامل اجتماعي است و در ادامه محيط خانوادگي مي توان گفت به عقيده جرم شناسان، خانواده از جمله محيط هاي اجتناب ناپذير يا حتمي يا نخستين آنهاست. خانواده از آن رو محيط حتمي تلقي شده كه كودك در انتخاب آن نقشي ندارد، رفتارهاي آتي كودك تا حدود زيادي ناشي از برخوردهاي ناسالم پدر و مادر نسبت به كودك در سال هاي اوليه زندگي است. ويژگي هاي خانواده هايي كه بزه پرور هستند در ميان اين نوع خانواده ها بزهكاري و ميگساري رايج است. خانواده ها از هم پاشيده اند (طلاق يا مرگ يكي از والدين) مراقبت كافي از فرزندان به عمل نمي آيد (به علت جهل يا عمد) فضاي خانواده فضاي نامطلوبي است. از نظر تبعيض، افراط و تفريط و خشونت. خانواده از نظر نژادي و مذهبي داراي تفاوت و گونه گوني زياد است. در خانواده مشكلات مالي و بيكاري بيداد مي كند. از ديگر عوامل اجتماعي جرم زا محروميت اقتصادي و فقر است. انسان در هر شرايط و موقعيتي به منظور بقاي موجوديت خود، در تلاش براي كسب امكانات مادي بوده است و از اين رو مساله تامين معاش در معناي عام كلمه از مهم ترين مسائل زندگي محسوب شده است. مطالعه متون اسلامي و تاريخي نشانگر تاكيد تاثير فقر و محروميت در ناهنجاري هاي رواني و انحرافات و تبهكاري هاست. تاثير جنگ در افزايش جرايم بحران جنگ از جمله عوامل اجتماعي جرم زايي است كه جرم شناسان و جامعه شناسان درباره تاثير آن متفق القول هستند و براي توجيه آن دلايلي را ذكر كرده اند: پراكندگي خانواده ها در اثر وقوع پديده جنگ كارشناسان بر اين عقيده هستند كه در نظر گرفتن مجازات متناسب مي تواند تا حد بسيار زيادي بر كاهش جرم و تنبيه مجرمان تاثير داشته باشد وجود موقعيت هاي نامناسب اقتصادي اجتماعي از قبيل جيره بندي مواد غذايي، تثبيت آمرانه قيمت ها و بازار سياه برخي كالاهاي ضروري جرايم را افزايش مي دهد، بنابراين لطمات و صدمات مقاومت افراد را در مقابل وسوسه هاي نفساني كاهش داده و سبب بروز جرم مي شود. عناوين مجرمانه از جمله ديگر راه هاي فرعي كه مي توان براي افزايش ميزان جرايم عنوان كرد، زياد بودن عناوين مجرمانه است. زياد بودن عناوين مجرمانه از يك طرف باعث شده كه بسياري از امور كه مي توان راه هاي ديگري براي حل آن جستجو كرد، به صورت جرم و مرتكبان آن به صورت مجرم جلوه كنند و اين كه از سوي ديگر باعث شلوغي دادگاه ها و عدم پرداخت مناسب به پرونده مجرمان شده است كه شايد مي توانست با يك حكم مناسب از تكرار جرم توسط آنها جلوگيري نمود. البته لازم به توضيح است كه كاهش عناوين مجرمانه نيز نيازمند كار كارشناسي دقيقي است و نبايد به گونه اي صورت پذيرد كه خود آن جامعه را دچار اغتشاش و بي قانوني كند رسيدگي به برخي از جرايم در محاكم شبه قضايي مانند شوراي حل اختلاف نيز از جمله راه هايي است كه تجربه شده و به عقيده قوه قضاييه پاسخ مثبت هم داده است. اما تمام اينها باعث نمي شود جرم كمتر شود، بلكه باعث مي شود جرم كمتر نمود داشته باشد، پس بايد براي معضل افزايش ميزان جرم تدابيري انديشيد. ارائه راهكارهاي مناسب تقريبا عمده مردم، مسوولان و كارشناسان بر اين عقيده هستند كه در نظر گرفتن يك مجازات متناسب مي تواند تا حد بسيار زيادي بر كاهش جرم و تنبيه مجرمان تاثير داشته باشد. اگرچه درخصوص نوع مجازات و ميزان آن، همچنين وضع زندان ها براي مجرمان نظرات متفاوتي بيان مي شود، اما در كل خيلي ها اعتقاد دارند مجازات هاي فعلي بيشتر مجرم ساز است تا جلوگيري از جرم، آنها معتقدند مجازات ها در كشور ما متناسب با جرم نيست و در برخي موارد سنگين و در برخي موارد سبك تر يا غيرمتناسب با جرم است. كيفيت توجه به مجازات اين گونه است كه مجازات عاملي نيست كه سبب از بين رفتن جرم شود، اگر مجازات و قوانين بازدارنده هميار رفتارهاي مبارزه با علت هاي تحقق جرم باشند، مي توانند تركيب مناسبي را براي جلوگيري از جرم ايجاد كنند. تاثير ساختار شهري در پيشگيري از جرم برخي از كارشناسان بر اين عقيده اند كه علت افزايش بزهكاري به سه عامل تراكم جمعيت، عدم تفكيك ساكنان شهر و نداشتن هويت شهر و شهروندي بستگي دارد. برنامه ريزان شهري تاكيد مي كنند با توجه به ساختار شهري (موروفولوژي) مي توان ضمن بررسي فرآيند شكل گيري شهر، به عوامل محيطي مرتبط و موثر بر پيشگيري از جرم پرداخته و علاوه بر مشخص كردن نواحي جرم زا در شهرها، به تاثير نقش تراكم شهرها، نحوه توزيع نقاط داغ جرم و عوامل موثر بر آنها توجه داشت. امروزه ثابت شده كه موثرترين طرح ها و اقدامات آنهايي هستند كه با طبيعت و محيط هماهنگي دارند. شرايط خاص محيطي و ژئومورفيك برخي مناطق باعث شده كه اين مناطق براي وقوع برخي جرايم بيشتر مستعد باشند. نقش رسانه ها نقش رسانه هاي همگاني در انتقال آموزه هاي زندگي جمعي به مخاطبان، مورد تصديق نظريه پردازان علوم اجتماعي قرار دارد. صاحبنظران جرم شناسي نيز به نوبه خود با تبيين نظري يا بررسي موردي رابطه جرم و رسانه، از دو منظر جرم و رسانه بويژه در ايران، ظرافت و پيچيدگي خاص آن را مورد توجه قرار مي دهند. نقش پليس در پيشگيري همكاري و تعامل دستگاه هاي دولتي با نيروي انتظامي در آموزش كاركنان مي تواند الگوي رفتاري مناسبي در پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي در اداره ها ارائه دهد. پليس با بررسي تهديدها و آسيب هاي موجود در جامعه در بخش هاي مختلف عمومي و تخصصي به مخاطبان مي تواند آموزش هاي لازم را ارائه كند. اگر كارمندان دولت به شيوه صحيح آموزش ببينند، مي توانند در بخش پيشگيري بسيار توانمند عمل كنند. البته آموزش ها فقط به كارمندان دولت محدود نمي شود، بلكه در بخش هاي مختلف اجتماعي صورت مي گيرد، بسياري از جرائم با سوءاستفاده مجرمان از ناآگاهي مردم صورت مي گيرد و آموزش مي تواند سد بزرگي در برخورد با جرم باشد.
نوجواني و جواني يكي از مهم ترين مراحل زندگي آدمي محسوب مي شود و آخرين مرحله تحوّل شناختي و گذار از مرحله «پيرو ديگران بودن» به دوره «مستقل بودن» است; دوره اي كه نوجوان به هويّت واقعي خويش دست مي يابد. نوجوان با خود مي گويد: «اكنون من ديگر كودك نيستم، يك بزرگ سالم.» در اين مرحله، ديگر والدين نمي توانند به او كمك چنداني بكنند; چه اينكه وي الگوهاي خود را در جاي ديگري جستوجو مي كند. ميل به اظهار وجود و اثبات خود يكي از طبيعي ترين حالات رواني دوره نوجواني و جواني است.
نوجوان و جواني كه دوره كودكي را پشت سر گذارده، بايد خود را براي زندگي مستقل اجتماعي آماده نمايد. تحقق اين موضوع، پيش از هر چيز، مستلزم يافتن هويّت خويشتن است. اينك او خود را يافته است. اگر بزرگ سالان ويژگي هاي اين دوره زندگي او را بشناسند و با آنان برخوردي مناسب داشته باشند، هم نوجوانان به هويّت خويش دست مي يابند و هم بزرگ سالان كمتر احساس نگراني مي كنند. از اين رو، مي توان گفت: بيشتر انحرافات نوجوانان و جوانان ريشه در ناكامي هاي اوليه زندگي دارد.
امام صادق(عليه السلام) با بيان حكيمانه اي به اين دوره از زندگي نوجوان اشاره مي كنند و مي فرمايند:
«اَلْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سنين وَ عَبْدٌ سَبْعَ سنين وَ وَزيرٌ سَبْعَ سنين.»
كودك هفت سال اول، سيّد و فرمان رواست. او را آزاد بگذاريد تا استقلال در عمل پيدا كند. در هفت سال دوم، آمادگي خاصي براي الگوپذيري دارد; چه اينكه هنوز در مرحله ديگر پيروي قرار دارد و الگوپذير است. از اين رو، سعي كنيد در اين دوره، الگوهاي مناسبي در اختيارش قرار دهيد و محيط تعليم و تربيت او را هرچه بيشتر غني و اصلاح كنيد تا از طريق مشاهده الگوهاي مفيد و جذّاب، رشد كند. اما در مورد دوره نوجواني مي فرمايد: «وزيرٌ سبع سنين»; يعني دوره «پيروي ديگران بودن» او سپري شده و با آغاز نوجواني، دوره دست يابي به هويّت خويشتن آغاز شده است. او را آزاد بگذاريد تا خود انتخاب كند و حتي در مورد مسائل گوناگون زندگي با او مشورت كنيد و از او نظرخواه باشيد.
اگر با نوجوان اين گونه برخورد شود و به او شخصيت و هويت و اعتبار اعطا شود، طبيعي است كه هم اعتماد به نفس او تقويت مي شود و هم احساس امنيت و آرامش مي كند. اين اساسي ترين راه براي تربيت نوجوان است.
بنابراين، هر رفتاري كه از آدمي سر مي زند، نشئت گرفته و متأثر از مجموعه اي از عوامل است كه هرگز نمي توان نوجوان و يا جوان را يكسره مقصر و مجرم اصلي دانست و ديگران را بي گناه. با نگاه فوق، اساساً زمينه پيدايش جرم از بين مي رود. از اين رو، در پيدايش بزهكاري و رفتارهاي نابهنجار و آسيب زا عوامل متعددي به عنوان عوامل پيدايش و زمينه ساز مؤثر هستند كه فرد مرتكب شونده، تنها بخشي از قضيه مي باشد.
در واقع، بايد با اين نگاه به مجرم نگريست كه مجرم يك بيمار است. به تعبير پريودو داريل: «بزهكار يا مريض است و يا نادان. بايد به درمان و آموزش او پرداخت، نه اينكه او را خفه كرد.»1
اصولا اسلام به پيش گيري جرم بيش از اصلاح مجرم اهتمام دارد. به همين دليل پيش از هر چيز به عوامل به وجود آورنده و زمينه هاي گناه و جرم توجه ويژه دارد و براي مقابله با آن چاره سازي كرده است. اسلام، آگاهي، علم و تفكر را مايه اساسي هر نوع پيشرفت و سعادت دانسته، آن را بسيار مي ستايد و از جهل و ناداني كه مايه بدبختي و گناه است، نهي مي كند. به امر رعايت بهداشت و نظافت عنايت ويژه داشته و براي سلامت روح و روان، نيز به اقامه نماز و دعا امر فرموده و گذشت، مهرباني و صبوري. حق شناسي، سپاسگزاري، رعايت حرمت ديگران، عدل و احسان، توصيه نموده و از نفاق، ريا، دروغ، افترا و تحقير به شدت بيزاري جسته است. همه افراد را در برابر اعمال خويش مسئول دانسته و مي فرمايد: هر كار ريز و درشتي در اعمال افراد ثبت و عمل هيچ كس ضايع نخواهد شد.
علاوه بر اين، به امر به معروف و نهي از منكر به عنوان وظيفه همگاني توجه كرده و انجام عبادات روزانه فردي و جمعي را به عنوان عوامل پيش گيرانه مطرح كرده است. البته، در جاي خود پس از وقوع جرم و علي رغم آن همه التفات و توجه به امر پيش گيري و اصلاح و بازپروري، اسلام براي مجازات نيز ـ به عنوان اهرمي براي جلوگيري از تكرار وقوع جرم ـ تأكيد فراوان دارد. در واقع، مجازات ها در اسلام نيز براي امر پيش گيري است.
وظايف خانواده:
خانواده ها نيز وظايفي در مقابل پيش گيري از جرم و بزهكاري فرزندان دارند كه به برخي از آن ها اشاره مي گردد:
1- دوستي با فرزند و حذف فاصله والدين با فرزندان، به گونه اي كه آنان به راحتي مشكلات و نيازهاي خود را به والدين بگويند
2- تقويت اعتقادات فرزند، به ويژه در كودكي و نوجواني، در كنار پاي بندي عملي والدين به آموزه هاي ديني
3- ايجاد بستر مناسب براي احساس امنيت، آرامش، صفا و صميميت و درك متقابل والدين و فرزندان
تلاش در جهت تأمين نيازهاي مادي و معنوي فرزندان توسط والدين 4-
5- توجه به نيازهاي روحي و عاطفي اطفال و نوجوانان و ايجاد فضاي مطلوب و آرام در خانواده
6- مراقبت والدين نسبت به اعمال و رفتار فرزندان خود
7- برنامه ريزي مناسب براي تنظيم اوقات فراغت نوجوانان و جوانان
8- نظارت جدّي والدين نسبت به دوست يابي فرزندان
9- ايجاد سازگاري در محيط خانه
منبع:
1ـ هانرى لوى برول و ديگران، حقوق و جامعه شناسى، ترجمه مصطفى رحيمى و ديگران، تهران، سروش
مسئله بزهکاري و انحراف اطفال و نوجوانان از دير باز در جامعه بشري مورد توجه انديشمندان بوده است. همزمان با گسترش انقلاب صنعتي و وسعت دامنه نيازمنديها، محروميت هاي حاصل از عدم امکان تامين خواستها و احتياجات زندگي موجب توسعه شديد و دامنه دار فساد، عصيان، تبهکاري، سرگرداني، دزدي و... در اطفال و نوجوانان شده است. اين گونه مسائل امروزه براي کشور ما هم مطرح است و آثار مهلک آنها درسيماي جامعه آشکار است. کودکان و نوجوانان سرمايه هاي جامعه هستند و سلامت روح و جسم آنها تضمين کننده سلامت جامعه آينده است. بنابراين مسائل آنان از جمله مسائلي است که بايد به آنها توجه کافي مبذول داشت. مطالعات کشورهاي غربي حاکي از آن است که تجربه هاي رفتار بزهکارانه در ميان نوجوانان بسيار شايع است. برخي ادعا کرده اند 90 درصد نوجوانان مرتکب اعمالي شده اند که چنانچه به مداخله پليس مي انجاميد موجب بازداشت مي گرديد. اين بررسي ها به اين نتيجه دست يافته اند که شيوع رفتارهاي بزهکارانه در نوجوانان بيشتر از آن است که مردم انتظار دارند. (باباخاني پور 1376 ) تجربه نشان مي دهد تنها تعدادي از نوجواناني که دست به قانون شکني مي زنند دستگير مي شوند و از کساني که دستگير شده اند تنها تعداد معدودي بازداشت مي گردند و از کساني که بازداشت مي گردند عده اي خاص به زندان فرستاده مي شوند و از کساني که محاکمه شده اند تنها بخشي به عنوان بزهکار محکوم مي شوند و بنابراين بسيار دشوار است که بدانيم در هر جامعه چند نفر بزهکار وجود دارد، چه کسي بايد بزهکار ناميده شود و کدام نوجوان بايد مورد مطالعه علمي قرار گيرد تا درباره ماهيت و منشا رفتارهاي بزهکارانه اطلاعات علمي صحيحي به دست آورد. (اسميت 1995) بزهکاران از نظر روانشناسان يک گروه افراد جوان و نوجوان بسيار ناهمگون و نامتجانس هستند و مسيري که به بزهکاري ختم مي شود گوناگون است و نوجواناني که با بزه درگير هستند يا مي شوند را نمي توان به سادگي در الگوي رفتاري يا ويژگيهاي منحصر به فردي جا داد. بزهکاري پيامد و نتيجه تعامل و تاثير متقابل عواملي است که در زندگي فرد حضور دارند. بنابر اين بزهکاري رفتاري است ناشي از عوامل گوناگون. (يانگ 1998 )
عوامل موثر در بروز جرم
1-تاثير عوامل زيستي تاثير زيست شناختي وراثت و انتقال خصوصيات جسماني، عقلاني، هوش والدين و اجداد انسان از دير زمان موضوع مطالعه روانشناسان و علماي اخلاق بوده است و اين موضوع تحت عنوان وراثت عقلي و اخلاقي مورد بررسي واقع شده است. در بين دانشمندان علوم زيستي و وراثت لمبرزو يکي از پيشگامان اين نظريه است. اين دانشمند طي آزمايشات متعدد و مطالعات طولاني خود راجع به383 جمجمه جنايتکاران ايتاليايي و 5907 بزهکار زنده نتيجه گيري کرد که برخي اختلالات بيولوژيکي علت بزه اين افراد مي باشد و بر اساس آزمايشات اين فرضيه ( جاني ) را ارائه داد.2-تاثير عوامل رواني: رفائل گاروفالو ( 1978) از معتقدان مربوط به تاثير عوامل رواني در ارتکاب بزه است. بررسي و شناخت عوامل رواني مربوط به دانش روانشناسي جنايي است. از جمله رسالتهاي اين دانش بررسي منش و شخصيت بزهکار و ارزيابي گرايش هاي ضد اجتماعي و مطالعه روان خود آگاه و ناخود آگاه آنان به منظور تعيين مسووليت اخلاقي و اجتماعي شان است. در مطالعه اي معلوم شد که 75درصد مجرمين 18 تا 25 سال داراي بيماري رواني بودند. جرم شناس دانمارکي طي مطالعه اي به اين نتيجه رسيدند که 79 درصد مجرمين به بيماريها و اختلالات رواني از قبيل نوروز، سايکوز و روان پريش مبتلا هستند. طبق ديدگاه روانکاوي ( فرويد ) خانواده و والدين کودک نقش بسيار بزرگي در ساختن شخصيت معتدل و استوار انسان دارند. زيرا چنانچه سير طبيعي رشد کودک تا پنج سالگي تکميل نگردد و در طي يکي از مراحل توقف حاصل شود اين امر سبب بروز اختلال ها و عکس العمل هاي ضد اجتماعي در رفتار آدمي خواهد شد. بر طبق ديدگاه روانشناسان در تحليل شخصيت بزهکار تمايلات و انگيزه هاي ناخود آگاه جايگاه مهمي دارند. از نظر اين دانشمندان مجازات افرادي که به علل اختلالات رواني مرتکب بزه مي شوند نه تنها مثمر ثمر نيست بلکه آنان را به سوي جرايمي تازه نيز سوق مي دهد. ( شاهبياتي) 3-نقش عوامل اجتماعي در جرم: برخي از دانشمندان عوامل محيطي و اجتماعي را منشاپديده جرم تلقي کردند. به نظر اين دانشمندان جرم پديده اي نيست که عوامل و شرايط جسماني و روحاني افراد در آن تاثير داشته باشد بلکه عاملي که سبب بروز جنايت مي گردد جامعه و محيط است (شاهبياتي 1378) دکتر لاکاساني (1924-1843) رئيس مکتب محيط اجتماعي، عامل محيطي و فرهنگي را تنها موجب جرم معرفي کرده است. به نظر اين دانشمند همانطور که هر ميکروب در شرايط و محيط خاصي اجازه رشد ونمو وتکثير مي يابد پديده جرم نيز به مثابه ميکروب در محيط و فرهنگ مربوط به خود نيز زاييده مي شود. از نظر دکتر لاکاساني منشا پديده جرم تنها عوامل زيستي - رواني است. مارکي نيز پديده جرم را ناشي از وضعيت نابهنجار اقتصادي مي دانست. مکتب سوسياليست او جامعه اشتراکي را به عنوان جامعه ايده آل معرفي مي کرد که طبق نظر آنان جرم زاييده نظام سرمايه داري است.
عوامل جرم زاي اجتماعي
1- نابهنجاري خانوادگي: از جمله عوامل اساسي شکل گيري شخصيت و منش فردي و اجتماعي کودک خانواده است. از ديدگاه کودک، والدين مهمترين و ارزنده ترين الگوهاي جهان هستند. کودک در محيطي که زاييده مي شود و نشو و نما پيدا مي کند به موازات فراگيري زبان و نمود ارتباط با محيط و اعضاي خانواده و جامعه، آداب و رسوم و خلقيات خانواده خود را کسب کرده و آنها را جزئي از شخصيت و منش خود مي سازد. (توسلي 1369) رفتار خشونت آميز والدين در خانواده با کودک و با همديگر، اين عقيده نادرست را در ذهن کودک بارور مي سازدکه در اجتماع نيز خشونت و جدال حلا ل مشکلات است. به نظر جرم شناسان، خانواده از جمله محيط هاي اجتناب ناپذير يا حتمي و نخستين آنهاست. خانواده از آن رو محيط حتمي تلقي شده که کودک در انتخاب آن نقشي ندارد. رفتارهاي آتي کودک تا حدود زيادي ناشي از برخوردهاي ناسالم پدر و مادر نسبت به کودک در سالهاي اوليه زندگي است. ( توسلي 1369) از مهمترين ارزشهايي که لازم است کودک د محيط خانواده فرا گيرد عشق و محبت است. والدين بايد با رفتار عطوفت آميز و انساني خود کودک را از عشق ومحبت و ايثار و گذشت سرشار نموده و آنها را درگسترش و اشاعه اين ارزشهاي والاي انساني در جامعه ياري دهند. ( صلاحي خانواده هايي که بزه پرور هستند داراي چندين ويژگي است: 1- در ميان اين نوع خانواده ها بزهکاري و ميگساري رايج است. 2- خانواده از هم پاشيده مي باشد (طلاق يا مرگ يکي از والدين ).3- مراقبت کافي از فرزندان به عمل نمي آيد (به علت جهل يا عمد).4- فضاي خانواده فضاي نامطلوبي مي باشد از نظر تبعيض، افراط و تفريط، خشونت و... 5- خانواده از نظر نژادي و مذهبي داراي تفاوت و گونه گوني زياد است. 6- در خانواده مشکلات مالي، بيکاري و... بيداد مي کند. 2- محروميت اقتصادي و فقر: مطالعه اجمالي تاريخ نشان مي دهد که آدمي در هر شرايط و موقعيتي به منظور بقاي موجوديت خود، درتلاش براي کسب امکانات مادي بوده است از اين رو مسئله تامين معاش در معناي عام کلمه از مهمترين مسائل زندگي محسوب شده است. فقر و محروميت زاييده روابط ناسالم و نيز غير عادلانه نظام اقتصادي حاکم بر جامعه است. مطالعه متون اسلامي نشانگر تاکيد تاثير فقر و محروميت در نابهنجاري هاي رواني و انحرافات و تبهکاري هاست. علي (ع) فقر را موت اکبر و ديوار معرفي کرده است. بنابراين فقر و محروميت مي تواند عاملي جرم زا موجب نابسامانيها و افزايش جرائم خصوصا جرائم عليه اموال گردد. زيرا رسالت دين عبارت است از کنترل غرايز و احساسات آدمي. (موذن زادگان 1367 نقل از عبقري) 3- تاثير جنگ در افزايش جرائم: بحران جنگ از جمله عوامل اجتماعي جرم زايي است که جرم شناسان و جامعه شناسان در باره تاثير آن متفق القولند و براي توجيه آن دلايلي را ذکر کرده اند: 1- وجود موقعيتهاي نامناسب اقتصادي - اجتماعي از قبيل جيره بندي مواد غذايي، تثبيت آمرانه قيمتها، بازار سياه برخي کالاهاي ضروري جرايم را افزايش مي دهند. لطمات و صدمات مقاومت افراد را در مقابل وسوسه هاي نفساني کاهش داده و سبب بروز جرم مي گردد. 2- پراکندگي خانواده ها در اثر وقوع پديده جنگ. 3- هنگامي که کشور تحت محاصره دشمن قرار مي گيرد تعدادي از نيروهاي داخلي قصد همکاري با نيروهاي اشغال گر را پيدا مي کنند و از اين طريق همکاري با اشغالگر جزئي از جرائم محسوب مي گردد. با اين اوصاف نمي توان گفت که پديده جنگ خودبخود پديده اي شر و منفور است بلکه در بسياري از اوقات جنگ سبب تقويت روحيه آزاديخواهي، گذشت، ايثار...... نيز مي گردد. (غفوري فرد 1359 نقل از دارويي 1376 ).5- تاثير جمعيت شهري در وقوع جرم: بر اساس مطالعات انجام شده وقوع جرم در جمعيت شهري به مراتب بيشتر از روستاها است.
دلايل تاثير جمعيت شهري
1- افراد تبهکار خصوصا حرفه اي ها به لحاظ جمعيت شلوغ شهرهاي بزرگ بهتر مي توانند از مراقبت و نظارت پليس خارج شوند 2- تجمل و ثروت در شهرهاي بزرگ عامل اغواکننده و محرک جرم هستند. افراد ضعيف النفس قدرت مقاومت در برابر اميال وسوسه انگيز را کمتر دارند. 3- در خانواده هاي روستايي به لحاظ کوچک بودن محيط زندگي ميزان نظارت فردي و اجتماعي بيشتر از شهرهاي بزرگ است. تحصيلات اجباري: آموزش و پرورش مطلوب يعني آموزش و پرورشي که مشارکت و تفکر انتقادي را در کودک تقويت کند و با ارزشهاي مربوط به شان و شرف آدمي عجين شده باشد. اين قدرت را دارد که جامعه ها را در طول نسلي واحد دگرگون سازد. به علاوه تامين شدن حق هر انسان در بهره مندي از تعليم و تربيت موجب محافظت او از خطرهاي گوناگون مي شود. از جمله زندگي مقرون به صرفه (مجيدي نقل از دارويي 1376) در رابطه با جرم مي توان گفت يکي از عوامل بسيار عمده در عدم تطابق فرد با ارزشها و هنجارهاي جامعه، عدم آشنايي او با اين ارزشها و معيارها و به عبارت ديگر عدم جامعه پذيري صحيح يا نقض فرايند جامعه پذيري او مي باشد. بعد از خانواده، مدرسه نقش موثري در جامعه پذيري شايسته فرد دارد. آموزش و پرورش از جمله خدمات عمومي است که تک تک افراد جامعه بايد از آن خدمات بهره مند شوند. در ارتباط با اهميت حق برخورداري از آموزش و پرورش همين قدر کافي است که بداني بين فقر و بيسوادي و محروميت رابطه مستقيمي وجود دارد. نکاتي را که در امر آموزش و پرورش خصوصا مدرسه بايد به آن توجه نمود، اين است که: 1- در مدرسه: چه چيز تدريس مي شود؟2- برنامه درسي چگونه تدوين مي شود؟3- رابطه معلم - دانش آموز. 4- تشويق و تنبيه. 5- مدرسه و رسيدگي به مشکلات 6- برنامه ريزي اوقات فراغت. خانواده هاي بد سرپرست: منظور کودکان و نوجواناني که در آن خانواده ها احساس آرامش نمي کنند، خانواده هايي که نسبت به فرزندان يا فرزند خوانده هايشان خشونت فيزيکي و رواني اعمال مي کنند، خانواده هايي که والدين يا يکي از آنها معتاد هستند يا در معرض از هم پاشيدگي و طلاق قرار دارند در چنين مواردي بايد «مراجع خاصي» براي اصلاح خانواده و يا نگهداري موثر از فرزندان آن متوسل شد. لازمه هرگونه اقدام در اين زمينه آگاهي از وجود چنين اوضاع خطري در خانواده هاست. اين امر ايجاد يک سيستم اطلاع رساني دقيق در اين خصوص را ضروري مي سازد. همه اعضاي جامعه بايد از وجود نهادهاي خاص حمايتي از کودکان نظير کميسر کودکان، پليس کودکان و سازمانهاي غير دولتي که در زمينه حمايت از کودکان و نوجوانان فعاليت مي کنند آگاه باشند تا بتوانند به راحتي با آن نهادها ارتباط برقرار کرده و وضعيت خطرناک خود را عنوان کنند. (عبقري 1380) مشکلات مربوط به مقوله بيکاري است که تعداد زيادي از بزهکاران از وجود اين مساله رنج مي برند و اين خود زمينه مناسب براي بزه است. منابع در روزنامه موجود است