تحقیق جهاد اسلامی فلسطین

تحقیق جهاد اسلامی فلسطین (docx) 17 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 17 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

جهاد اسلامی فلسطین از ظهور تا شهادت شيخ عزالدين قسّام مبارزان فلسطين چون صهيونيستها را در ادامه اهداف اشغالگري و تروريستي خود مصمم ديدند و امنيت اجتماعي خويش را متزلزل يافتند،‌ تصميم گرفتند تا با پيروي از قيام مسلحانه، مانع از سیطره صهيونيستها بر امور سرزمينشان شوند. شاخصترين قيامي كه طي سالهاي پيش از جنگ جهاني دوم روي دارد و در تاريخ مقاومت فلسطين تا سطح يك حماسه ارزشي و اعتبار يافت، قيام شيخ عز الدين قسّام سوري بود. «قيام عزالدين قسّام» عزالدين قسّام يكي از فرزندان خانواده معروف آل قسّام بود كه به صورت موروثي به امور شرعيات روستاي جبله واقع در استان لاذقيه فعلي رسيدگي مي كردند. عزالدين در سال 1882 م متولد شد و چون پدرش از شيوخ طريقت صوفي قادريه بود، تحصيلات اوليه را نزد پدر به انجام رساند و سپس عازم الازهر مصر شد و به قولي از محضر درس شيخ محمد عبده استفاده كرد. سپس براي آشنايي با فرهنگ اروپايي راهي مدارس جديد عثماني شد. او پس از تقسيم و انفكاك سوريه و لبنان از فلسطين و سپردن قيموميت آن منطقه به دولت فرانسه، به مقابله مسلحانه با فرانسويان پرداخت و در سال 1921 م / 1299 ش پس از مدتها مبارزه راهي فلسطين گرديد. او در فلسطين به معلمي در حيفا پرداخت و سپس به واسطه بلاغت و سخن دانیش به عنوان خطيبي چيره دست مطرح خاص و عام شد. آنچه عزالدين قسّام را به مبارزه مسلحانه سوق داد، سبعيت و وحشي گري اشغالگران انگليسي فلسطين و جو تروری بود كه از جانب محافل صهيونيستي سازمان داده مي شد. نمونه آشكار اين گونه اقدامات، جملات گزارش است كه كنسول وقت ايران در فلسطين به وزارت امور خارجه فرستاده است. كنسول ايران در گزارشش ذكر مي كند كه در پي هر حادثه و انفجاري نيروهاي انگليسي «تنها راهي كه براي پيروي مسبب امر دارند سگهاي مخصوص شهرباني است كه به محل وقوع حادثه آورده و به راهنمايي آنها به يك دهكده يا قصبه كوچك مجاور رفته و چون ممكن نيست كه شخصي بخصوصي كه بمب يا تیر انداخته به دست آورند، با ضرب و شتم تمام اهالي و غارت اثاثيه منزل آنها و گاهي با کشتن كوچك و بزرگ و كسان بسياري از آنها موضوع را انتقام مي كشند.» اگرچه اقدامات فلسطينيها در مبارزه مسلحانه تنها انتخاب ممكن در قبال مشي گروهكهاي صهيونيست يا سربازان بريتانيايي بود، اما ناگفته نماند كه آنها حتي در اتخاذ اين روش مبارزه مي كوشيدند تا حتي المقدور از تعرض به جان افراد خودداري نمايند. اقدامات مهم آنها در اين مبارزه، بيشتر يا بمب گذاري در خطوط آهن و يا لوله هاي نفتي بود. عزالدين قسّام در راس گروهي از هم زمانش كه عموماً كشاورزان فلسطين بودند و متشكل از 200 تا 800 تن مي شدند، به اقداماتي از اين دست مبادرت مي ورزيد. شيخ عزالدين قسّام و نزديكترين همراهانش در سحرگاه 15 نوامبر 1935 م، پس از آنكه طي بيانيه اعلام جهاد مسلحانه حركت خود را رسماً به اطلاع فلسطينيان رسانيدند، به محاصره قواي حكومتي درآمدند، ليكن توانستند با زيركي و بدون دادن تلفاتي حلقه محاصره را درهم شكسته و به نواحي كوهستاني عزيمت كنند. اما در هفدهم همان ماه، پس از چندين ساعت درگيري نابرابر، شيخ به شهادت رسيد. وي سرمشقي بود تا ديگران نيز به حركت او تأسي كرده،‌و فصل جديدي را در مبارزه مسلمانان با نيروهاي اشغالگر بگشايد. اخوان المسلمين و جنبش جهاد اسلامي از ديدگاه جنبش جهاد اسلامي در سرزمينهاي اشغالي فلسطين، سازمان اخوان المسلمين روي هم رفته سه مرحله را پشت سرگذاشته است، نخست مرحله حسن البنا (1928 تا 1949) كه مرحله رستاخيز و پيشاهنگي نام دارد. مرحله دوم (1949 تا 1967) كه به مرحله عقب نشيني و مصيبتهاي پي در پي معروف است. در اين مرحله حسن البنا فوت كرده و نفوذ اخوان المسلمين با فراز و نشيبهاي بسياري مواجه شده و در روابط داخلي و خارجي اين سازمان آشفتگيهاي بسيار به وجود آمده بود، مرحله سوم كه از سال 1967 تا به امروز ادامه دارد مرحله اختلافات و انشعابات دروني جنبش اسلامي ناميده مي شود. در پي جنگ ژوئن 1967 اختلافات فكري و ايدئولوژيكي در درون سازمان اخوان المسلمين به تدريج در سطح افراد و در محدوده هاي تنگ بروز مي كرد. اين جنگ چنان لرزه بر اندام اخوان المسلمين وارد ساخت كه موجب گشت پرسشهاي فراواني كه بدون پاسخ مانده بود، مجدداً مطرح شود، جدال و مناقشه از سرگرفته شد، جستجو براي يافتن راه حل و جانشين و الگوهاي نوين فكري بيش از ده سال ادامه يافت. در اين برهه انقلاب اسلامي ايران به پيروزي مي رسد، اين انقلاب توانست الگوي اسلامي مناسبي را عرضه كند كه امكان اقتدا و پيروي از آن به آساني وجود دارد. با وجودي كه پيروزي انقلاب اسلامي تاثير به سزايي روي پيدايش جنبش جهاد اسلامي فلسطين داشت، ليكن ظهور انديشه ها و انگيزه هاي محرك به وجود آمدن اين جنبش بنيادگراي اسلامي در كرانه باختري و نوار غزه به تنهايي به پيروزي انقلاب اسلامي در ايران مرتبط نمي باشد. زمينه هاي ظهور جنبش جهاد اسلامي همان گونه که مي دانيد اخوان المسلمين از سال 1967 عملا صحنه مبارزه مسلحانه را در فلسطين ترك كرد و به فعاليت هاي فرهنگي و تربيتي روي آورد. شيخ احمد ياسين يكي از كساني بود كه در نوار غزه جوانان زيادي را به دور خود جمع كرده بود. وي به رغم اينكه از ناحيه پا فلج بود، تلاش بسياري در راه امور فرهنگي و تربيتي از خود نشان داد. در اواخر دهه 70 ميلادي، جوانان فلسطيني كه در داخل و تحت تاثير افكار اسلامي پرورش يافته و اغلب مدتي شاگرد شيخ احمد ياسين بودند، به تدريج نسبت به اين روش اخوان (يعني عدم مبارزه مسلحانه) معترض شدند. حضور برخي از اين جوانان در ساير كشورها به عنوان دانشجو و آشنايي آنان با افكار مسلمانان انقلابي باعث شروع اقدام هايي به منظور تاسيس گروه هاي جهادي و مستقل از اخوان المسلمين شد. شهيد دكتر فتحي شقاقي، دبير كل سابق جنبش جهاد اسلامي فلسطين، از جمله اين افراد بود كه در قاهره به تحصيل در رشته طب مشغول بود. وي پس از آشنايي با نوشته ها و تفكرات امام خميني (ره) و ساير علما و روشنفكران شيعه نظير استاد مطهري و دكتر شريعتي تلاش كرد اين طرز تفكر را در صحنه فلسطين عملي سازد. شقاقي كه به شدت تحت تاثير افكار امام خميني (ره) قرار گرفته بود، در اولين اقدام خود كتابي در خصوص بيان ديدگاه هاي انقلابي امام خميني (ره) نسبت به انقلاب و حكومت اسلامي نوشت كه برداشتي از كتاب ولايت فقيه امام خميني (ره) بود. شقاقي پس از بازگشت به فلسطين به همراهي چند تن از همفكرانش همچون شيخ عبدالعزيز عوده و سيد بر كه اقدام به سازماندهي چند هسته مقاومت مسلحانه كرد و پس از چندي در سال 1982 جنبش جهاد اسلامي را بنيان گذاري نمود. با وجودي كه اين اقدام در آن زمان با مخالفت شديد اخوان مواجه شد، جنبش جهاد به فعاليت هاي خود ادامه داد. اعضا و كادرهاي عملياتي اين جنبش در آن زمان، تجربه، آموزش و تجهيزات كافي نداشتند، اما به دليل داشتن انگيزه قوي و عدم شناخت دشمن از آنها توانستند با انجام چندين عمليات ضربات سنگيني به آنها وارد آورند. صهيونيست ها در پي اين عمليات ها، با بسيج امكانات و نيروهاي خود توانستند رهبران اصلي اين جنبش را دستگير و پس از چند سال بازداشت، آنها را به جنوب لبنان تبعيد كنند. به رغم دور كردن رهبران جهاد از فلسطين، آنها توانستند با سازماندهي مجدد و برقراري ارتباط با عناصر باقيمانده در داخل، همچنان فعال باقي بمانند. تأسیس جنبش جهاد اسلامی در واقع جنبش جهاد اسلامي فلسطين رسماً در سال 1980 توسط دو تن از جوانان فلسطيني غزه به نامهاي فتحي الشقاقي و عبدالعزيز عوده تاسيس شد. تشكيلات و جناحهاي مختلف جهاد اسلامي در سراسر جهان اسلام علي رغم وجود نوعي هماهنگي و همكاري و همفكري ايدئولوژيكي ميانشان از يك سازمان تشكيلاتي منظم و متمركز برخوردار نمي باشند، اصلا حركت جهاد اسلامي يك سازمان فرا منطقه اي (انترناسيوناليستي) نيست و هر كدام از سازمانهاي گوناگون جهاد اسلامي در محدوده كشورشان عمل مي كنند. خانواده فتحي الشاقي كه يكي از مهمترين تئوريسينهاي جنبش جهاد اسلامي فلسطين به شمار مي‎رود، در روستاي زرنوقه از توابع شهرستان الرمله فلسطين سكونت داشته است. در سال 1948 و به دنبال تقسيم فلسطين اين خانواده از زادگاهش كوچ كرد و در اردوگاه پناهندگان شهر رفح در باريكه غزه سكني گزيد. در حقيقت خانواده الشقاقي خانواده فقيري است كه پدرش ابراهيم به شغل كارگري اشتغال دارد. فتحي تحصيلات دانشگاهي اش را در دانشگاه بيرزيت كرانه باختري در رشته رياضيات سپري كرده و به تدريس روي آورده است. دكتر فتحي علاوه بر دريافت مدرك دانشگاهي در رشته رياضيات مجدداً در كنكور پزشكي شركت كرده و توانسته است به دانشكده پزشكي دانشگاه زقازيق مصر راه يابد. وي پس از طي كردن دوره تحصيلات پزشكي به فلسطين اشغالي مراجعت كرد و در بيمارستان مطلع شهر قدس به كار طبابت مشغول شد. دكتر فتحي سپس به باريكه غزه انتقال يافت و در يكي از بيمارستانها منطقه سرگرم كار طبابت گرديد، شقاقي به هنگام ادامه تحصيل در مصر در سال 1978 دوبار دستگير و زنداني شد. كما اينكه در سال 1983 به مدت يازده ماه در غزه زنداني بود. آقاي شقاقي مجدداً در سال 1986 دستگير و به چهار سال حبس قطعي و پنج سال حبس تعليقي محكوم شد، اتهاماتي كه از سوي مقامات اسرائيلي به وي وارد شده بود عبارتند از: عضويت در جنبش جهاد اسلامي، حمل و نقل اسلحه به باريكه غزه و تحريك مردم به شورش بر ضد كشور اسرائيل در تاريخ اول اوت 1988 و قبل از انقضاي مدت محكوميتش مقامات اسرائيلي دكتر الشاقي را آزاد كرده و مستقيماً از زندان به خارج سرزمينهاي اشغالي تبعيد كردند. دكتر فتحي شقاقي در سال 1967 داراي گرايشات ناصري (ناسيوناليسم عربي) بوده و شكست فاحشي كه اعراب در جنگ ژوئن همان سال متحمل شدند، باعث شد دگرگوني عميقي در روحيه و در فكر او پديد آيد. هنگامي كه سازمان اخوان المسلمين در پي شكست اعراب و اسرائيل شروع به بازسازي و سازماندهي مجدد خود كرد، دكتر فتحي به اخوان المسلمين پيوست. اما طولي نكشيد كه فتحي الشقاقي در فاصله سالهاي (1974-1975) با اين سازمان اختلاف پيدا كرد و از آنان جدا شد. وي در سال 1979 كتابي تحت عنوان خميني تنها راه حل اسلامي و الگو منتشر ساخت و افكار سياسي و ايدئولوژيك خود را در اين كتاب خلاصه كرد. اما عبدالعزيز عوده، خانواده وي در سال 1948 از منطقه وادي الحسا از توابع شهرستان بئرالسبع فلسطين اشغالي هجرت كرد و در اردوگاه آوارگان جباليا در نوار غزه مسكن گزيد. شيخ عوده تحصيلات دانشگاهي اش را در مدرسه عالي دارالعلوم قاهره پشت سر گذاشت و به درجه ليسانس در رشته علوم اسلامي و عربي نايل آمد. همچنين وي موفق به اخذ درجه فوق ديپلم در شته الهيات و قوانين اسلامي شد. هنگامي كه در سال 1981 به باريكه غزه مراجعت كرد به كار تدريس در دانشگاه اسلامي غزه مشغول شد، در سال 1984 مقامات اسرائيلي اقدام به دستگيري عوده كرده و به اتهام تحريك و شورش عليه كشور اسرائيل او را به يازده ماه زندان محكوم كردند. در نوامبر 1987 مقامات اسرائيلي طي فرماني شيخ عبدالعزيز عوده را از ميهنش تبعيد كردند. در حالي كه دكتر فتحي شقاقي مسئول شاخه نظامي جنبش جهاد اسلامي دانسته مي شود، از شيخ عبدالعزيز عوده به عنوان رهبر ديني و معنوي اين جنبش نام برده مي شود. شيخ عوده يك شخصيت جذاب و مهربان و خوش طبع بوده و از قدرت فوق العاده اي در وعظ و خطابه و سخنراني برخوردار مي باشد. كما اينكه مورد احترام همگان نيز هست. رهبري و اعضا جنبش جهاد اسلامي دكتر شقاقي و شيخ عوده هر دو از رهبران اصلي جنبش جهاد اسلامي به حساب مي آيند و ديگر رهبران جوان اين جنبش از نسل جوان و قشر جديد مسلمان تشكيل شده اند كه سنشان از 30 تا 40 سال تجاوز نمي كند. بنيانگذاران نخستين جنبش جهاد اسلامي همچون شقاقي و عوده افرادي شايسته و داراي تخصصهاي گوناگون در رشته هاي مختلف مي باشند. برخي از اين افراد قبل از اينكه به بنيادگرايي و اصول گرايي روي بياورند از گرايشات غير مذهبي لائيسمي پيروي مي‎كرده اند. اسامي برخي از رهبران جنبش جهاد عبارتند از: رمضان شلع، سليمان عوده، ابراهيم ابومعمر، نافذ عزام، و ديگران. افزون بر اين تعداد كمي نيز از بنيانگذاران اوليه الجهاد از فعالين سابق برخي جنبشهاي اسلامي بوده و تعداد ديگري از آنها دانشجوياني بوده اند كه به علت داشتن فعاليتهاي غير علني از دانشگاههاي مصر اخراج شده اند. اما درباره بافت اعضاي الجهاد، بايد گفت كه اين مجموعه از جوانان پرشور تشكيل يافته كه آمادگي كامل دارند اين جريان جديد را با آگاهي و پيگيري جدي و ايثار و فداكاري و بحث و مناظره ادامه دهند. اين جوانان كه اغلب از خانواده هاي اجتماعي فقير و از اردوگاههاي آوارگان و پناهندگان و شهركهاي فقيرنشين فلسطيني برگزيده شده و به عضويت جهاد اسلامي در آمده اند با جديت تمام تحت تعليمات فشرده فرهنگي و اعتقادي قرار مي گيرند و به صورت نيروهاي تعليم ديده و پرورش يافته در مي آيند. به علاوه بنيانگذاران جنبش جهاد افراد و پيروان خويش را از مساجد و دانشگاهها و مراكز آموزش عالي و از مراسم و مناسبات اجتماعي انتخاب مي كنند و آنان را سازماندهي مي‎كنند. بدون شك تحركات و فعاليت اعضاي جنبش جهاد اسلامي با سازماندهي دقيق و انضباط شديد و پنهانكاري مطلق توام است. به ويژه در زمينه آنچه كه به فعاليتهاي نظامي جنبش تعلق دارد. بنابراين نتيجه مي گيريم كه جنبش الجهاد فعاليتهاي سياسي و آموزشهاي اعتقاديش را كاملاً محرمانه انجام مي دهد. به طور كلي اعضاي جنبش جهاد به اصول گرايي و به دين شهرت دارند و از انجام هرگونه عمليات خطرناك كه با ابعاد آن از قبل آشنا هستند، درنگ نمي كنند، و بي درنگ به آن دست مي زنند نقل مي كنند كه آقاي خالد الجعيدي عضو جنبش جهاد اسلامي كه در قتل دو تن از قواي اسرائيلي شركت داشت، به هنگام محاكمه اش به بازپرس مي گفت: ما اعضاي جهاد اسلامي براي مرگ بيشتر اهميت قايل هستيم تا براي زندگي و ادامه حيات، ما با اقداماتمان يا موفق مي شويم سرزمين مان را آزاد كنيم با شجاعانه و با مردانگي مي ميريم. اكثريت قريب به اتفاق اعضاي جهاد اسلامي از درون زندانها و بازداشتگاههاي اسرائيليان برگزيده و جذب اين جنبش شده اند. مي توان گفت كه زندانهاي اسرائيل سهم به سزايي در امر جذب نيروهاي هوادار براي جنبش جهاد اسلامي داشته است، زيرا حضور تعدادي از رهبران الجهاد در زندانهاي اسرائيل به عضوگيري و جذب هواداران بسيار كمك مي كرده است. اين رهبران شخصاً كوشش مي كردند افراد جديدي را از ميان زندانيان ملي گرا و ديگر طرفداران جنبشهاي اسلامي نمايند و به صفوف جنبش الجهاد ملحق سازند. لذا بدين خاطر مقامات اسرائيلي اقدام به تبعيد رهبران جهاد اسلامي به خارج از سرزمينهاي اشغالي نمودند. به اين دليل كه عواقب و پيامدهاي حضور اين رهبران را در زندانها، درك كرده و بر اثرات ناگوار و تهديدآميز به وضوح واقف هستند. در اصل حضور اساسي جنبش جهاد اسلامي در باريكه غزه متمركز مي باشد، مع ذالك حضور ناچيز اين جنبش در كرانه باختري رود اردن روز به روز افزايش مي يابد. نشانه ديگري كه حاكي از حضور گسترده جنبش جهاد اسلامي در كرانه باختري رود اردن باشد، تظاهرات اعتراض آميزي است كه به مناسبت كشتار حجاج ايراني در سال 1987 مكه در صحن مسجد الاقصي برگزار گرديد. شايد هم تعدادي از تظاهر كنندگان از منطقه غزه به بيت المقدس آمده باشند، اما روي هم رفته مي توان گفت كه اين تظاهرات همبستگي روش جهاد اسلامي را با ايران منعكس ساخت. افزون بر جنبش جهاد، مسلمانان ديگري نيز در اين تظاهرات شركت كردند كه به شيوه رفتار حكومت پادشاهي سعودي با حجاج ايراني ناخرسند و معترض بوده اند. ناگفته نماند كه در ميان دانشجويان دانشگاه اسلامي غزه چند صد نفر دانشجوي طرفدار جنبش جهاد وجود دارد، ليكن روزبه روز به تعداد اندك دانشجويان طرفدار جنبش جهاد در ديگر دانشگاههاي فلسطين اشغالي افزوده مي شود. كما اينكه تعدادي از دانشجويان عضو جماعت اخوان المسلمين بدون اينكه علناً مواضعشان را فاش سازند از جنبش جهاد اسلامي جانبداري مي كنند. فعاليتهاي جنبش جهاد اسلامي براساس گفته هاي رهبر ديني جنبش جهاد اسلامي، امروز مشكلات مسلمانان در تهاجم نوين غرب جلوه گر شده است. مسلمانان اهداف و مقاصد والايي در دستور كارشان وجود دارد. مقاصد والا دو گونه اند، نخست جلب رضاي خداوند، دوم برانگيختن يك رستاخيز اسلامي در جهان، اما اهداف مسلمانان كه در درجه دوم قرار دارند باز هم به دو گونه اند، هدف دراز مدت و هدف كوتاه مدت. هدف دراز مدت پشت سر گذاشتن بحران هجوم نوين غرب. ليكن هدف كوتاه مدت عبارتست از: اقامه حكومت اسلامي و تشكيل سلطه سياسي اسلام. تمام اين مسائل كه با يكديگر ارتباط تنگاتنگ دارند همگي در چارچوب جلب رضاي خداوند خلاصه مي شود. بنابراين تنها راه حل واقعي و قطعي بازگشت به اصول و مفاهيم اسلامي است. در خصوص موضع جنبش جهاد اسلامي نسبت به قضيه فلسطين و شيوه آزادي اين سرزمين، بايد گفت كه فلسفه وجودي جنبش الجهاد در مقايسه با ديگر گروههاي ملي گرا و اسلامي فلسطيني يك فلسفه برتر بوده است. زيرا اين جنبش نقش اسلام را فقط در مساجد محصور و محدود نمي‎داند، چنانچه گروههاي اسلامي سنتي اين كار را انجام مي دهند. اخوان المسلمين راه هدايت (ايمان و عقيده) را برگزيده و راه جهاد را كنار گذاشته است در حالي كه گرايشات ملي گرايي راه جهاد را انتخاب كرده و از راه هدايت فاصله گرفته اند، بنابراين ويژگي جنبش جهاد اسلامي در اين نهفته كه بر ارتباط تنگاتنگ و تفكيك ناپذير هر دو راه (راه جهاد و راه هدايت) تاكيد مي كند و بدان عمل مي نمايد. از سوي ديگر ايدئولوژي جهاد اسلامي به طور روشن برآميختگي بين دين و مليت گرائي تكيه مي‎كند، و اميدوار است بتواند پس از مبارزه با صهيونيزم و نابودي اسرائيل حكومت اسلامي در فلسطين تشكيل دهد. زيرا اين آرزو بخشي از اهداف ايدئولوژيكي جنبش الجهاد بشمار مي آيد. چنين مواضع ايدئولوژيك همواره در عملكرد و فعاليتهاي سياسي جنبش جهاد اسلامي مشهور است. جنبش جهاد اسلامي در كرانه باختري رود اردن و نوار غزه داراي مطبوعات محلي به صورت دوره‎اي نمي باشد، اما هرگاه اوضاع و شرايط اقتضاء كرد به انتشار اطلاعيه ها و بيانيه هاي سياسي مبادرت مي كند و مواضعش را در خصوص مسائل روز در آن بيان مي كند، در خارج سرزمينهاي اشغالي نشريات و مجلاتي منتشر مي شوند كه تا حدود بسيار بالايي مواضع و ديدگاههاي جنبش الجهاد را منعكس مي كنند. اين نشريات كه در سرزمينهاي اشغالي نيز تكثير و توزيع مي شوند عبارتند از: مجله الطليعه الاسلاميه كه يك مجله ماهانه است و در لندن منتشر مي شده است. اين مجله ديدگاههاي نزديكي به خط انقلاب اسلامي ايران داشته است. مجله الطليعه نخستين شماره اش در سال 1982 منتشر شد. افزون بر آن نشريه ديگري وجود داشت كه المختار الاسلامي ناميده مي‎شد و در قاهره به طور ماهانه منتشر شد. مجله المختار ديدگاههاي اسلام راديكالي را در مصر منعكس مي ساخت. ماهنامه المختار الاسلامي اولين شماره اش در سال 1979 صادر و سر دبيري آن به عهده آقاي حسين احمد عاشور قرار داشت. روي هم رفته اين دو مجله كه در برخي احياناً در سرزمينهاي اشغالي تجديد چاپ مي شده به شكل غير علني ديدگاهها و مواضع جنبش جهاد اسلامي فلسطين را منعكس مي كرده است. ناگفته نماند كه نشريه سومي تحت عنوان اسلام و فلسطين از سوي جنبش جهاد اسلامي در قبرس چاپ مي شده است. (مطبوعات فوق الذكر، صدور آنها به طور كلي متوقف شده و اكنون سه نشريه ديگر به وسيله جنبش جهاد اسلامي فلسطين در بيروت و امريكا منتشر مي شود اين مطبوعات عبارتند از: هفته نامه المجاهد كه در بيروت چاپ مي‎شود و تا كنون يكصد و چهل شماره آن صادر گرديده است. مجله ديگر الامه نام دارد كه در بيروت به صورت ماهانه انتشار مي يابد و تا كنون چهار شماره اش به دست آمده است افزون بر آن فصلنامه ديگري تحت عنوان قراآت سياسيه از دو سال پيش به وسيله طرفدارن جنبش جهاد اسلامي در امريكا چاپ مي شود اين فصلنامه داراي مقالات سياسي استراتژيك مي باشد كه به لحاظ اهميتش تا كنون چندين مبحث آن در مطبوعات جمهوري اسلامي ايران ترجه و منتشر شده است. روي هم رفته اين مطبوعات به طور غير مستقيم ديدگاههاي جنبش جهاد اسلامي فلسطين را منعكس مي سازند. جهاد مسلحانه جهاد و مبارزه مسلحانه با شعار يا مرگ يا پيروزي توسط جنبش جهاد اسلامي بجاي طرح سرسپردگي كنوني پيشنهاد مي شود. طرح اين راه حل تازگي نداشته و اتفاقي نيست. بلكه راه حلي اساسي براي جوامع عرب و اسلامي در طول تاريخ بوده است. جهان اسلام و عرب از فلسطين در تاريكترين اعصار و شديدترين حالات ضعف با تجاوزگران و اشغالگران از قبيل صليبيان و مغولها با جهاد و شهادت به مقابله پرداخت تا به حق خود در اين سرزمين رسيد. هيچيك از بهانه هاي جهاد و مبارزه مسلحانه فلسطين از بين نرفته و حتي روز به روز محكمتر گرديده است اسرائيل با تكيه بر زور برپا گرديد و با تروريسم و خشونت جان يافت و جز با تكيه به زور و خشونت شرعي يعني جهاد و مقاومت نمي توان آنچه اشغال شده را باز پس گرفت. استراتژي جنبش جهاد اسلامي در مبارزه مسلحانه با برقراري توازن اراده ها براي ادامه نبرد با دشمن افراطي استوار گرديده است. جنبش جهاد اسلامي فلسطين با طرح ريزي عمليات جهادي در فلسطين به ايجاد نوعي موازنه جديد براي جبران اختلال در توازن قواي موجود دست زد و از شهادت نيروي بازدارنده اي در مقابل دشمن كه متكي به قدرت سركوب بود، ساخت و با حمله به قلب دشمن از طريق عمليات جهادي بازتاب مثبت عمليات خود را به خوبي مشاهده كرد بنابراين جهاد مسلحانه وظيفه اي اخلاقي و اجتماعي است كه به حفظ روحيه توده هاي فلسطين و اعراب از طريق حفظ برتري روحي مي پردازد و جبران سرشكستگي ها خواهد بود. فعاليت شاخه نظامي جنبش جهاد اسلامي «از قسم تا سرايا القدس» عمليات هاي جهادي و در راس آن عمليات هاي شهادت طلبانه يكي از اركان اساسي مقاومت مردم مسلمان فلسطين در مقابل رژيم اشغالگر قدس است در اين ميان شاخه نظامي جنبش جهاد اسلامي پرچمدار عمليات هاي شهادت طلبانه است و عليرغم تمامي فشارهاي صورت گرفته از سوي رژيم صهيونيستي و پس از روي كار آمدن تشكيلات خودگردان از سوي اين تشكيلات عليه جنبش صورت گرفته و با وجود بازداشت هاي گسترده و ترور كادرهاي نظامي و سياسي جنبش باز هم با مدد گرفتن از ريشه مردمي اش خود را در نوك پيكان مبارزه با اشغالگران صهيونيست قرار داده است. تاريخچه تشكيل شاخه نظامي جهاد اسلامي به سال 1992 باز گردد زمانيكه كه شهيد محمود الخواجا تصميم گرفت دستگاه نظامي منظمي را جايگزين گروه هاي نظامي پراكنده ايجاد كند. قرار بر اين شد كه نام اين دستگاه القوي الاسلاميه المجهاهده ] نيروهاي مسلمان مجاهد[ كه به اختصار قسم خوانده مي شود، ناميده شود. قسم چارچوبي بود كه افراد مشتاق انجام عمليات هاي نظامي چه از اعضاي جهاد و چه از ديگر گروه ها مي توانستند در آن به فعاليت بپردازند. اولين بيانيه نظامي قسم با اولين عمليات شهادت طلبانه همراه بود. اين عمليات توسط شهيد انور عزيز بود كه در 13 دسامبر 1993 در جاده المنطار انجام داد، او خود را در يك كاروان نظامي صهيونيستي منفجر نمود تا آغازگر مرحله جديدي از تاريخ مبارزات مردم فلسطين شود. دوره اي كه بعدها به دوره شهادت طلب ها مشهور شد. عمليات هاي قسم ادامه يافت و توانست سلسله عمليات هاي شهادت طلبانه ديگري را هم به اجرا در آورد، اين بار شكل عمليات هاي شهادت طلبانه فرق مي كرد. بطوريكه شهادت طلبان هر يك با در دست داشتن سلاحهاي خودكار خود وارد يكي از شهرك هاي صهيونيست نشين شده و به سوي آنان آتش گشودند و باعث هلاكت و زخمي شدن ده ها صهيونيست گرديدند. جنبش جهاد همچنين عمليات آتشبازي شجاعانه‎اي را صورت داد كه مهمترين آنها حمله هشت تن از مجاهدين جنبش جهاد اسلامي به يك گروه از سربازان پياده رژيم صهيونيستي در نزديكي شهرك صهيونيست نشين موراغ كه طي آن سه نظامي صهيونيست كشته و سه تن ديگر مجروح شدند. در اين عمليات به مجاهدين آسيب نرسيد و سالم به پايگاهايشان بازگشتند. رهبران جنبش جهاد اسلامي عمليات بيت ليد را نقطه عطف جنگ صهيونيستها عليه اين جنبش مي‎ دانند. پس از اين عمليات اشغالگران صهيونيست دستور ترور افرادي كه در اين عمليات مشاركت داشتند را صادر نمودند. نيروهاي صهيونيستي فعاليت هاي گسترده اي را براي يافتن مسئولين اين عمليات انجام دادند اما به هيچ نتيجه اي نرسيدند. اين باعث شد كه با نفوذي كه بر تشكيلات خودگردان داشتند از آنها براي يافتن شهادت طلبان جهاد درخواست كمك نمايند. تشكيلات خودگردان هم به محض دريافت اين درخواست موج وسيعي از بازداشت ها را عليه ده ها تن از اعضاي جنبش جهاد اسلامي انجام داد در ميان افراد دستگير شده تعدادي از فعالان نظامي جنبش نيز وجود داشتند كه دست آخر پس از بازجوي ها و شكنجه هاي مختلف تشكيلات خودگردان به رژيم صهيونيستي خبر داد كه رهبر شاخه نظامي جنبش جهاد اسلامي فردي به نام محمود الخواجا است. در 26 اكتبر 1995 سازمان تروريستي رژيم صهيونيستي (موساد) دكتر فتحي شقاقي دبير كل جنبش جهاد اسلامي را در جزيره مالت ترور نمود دكتر شقاقي در حالي به شهادت رسيد ه از ديدار با معمر القذافي رهبر ليبي براي متقاعد ساختنش جهت لغو دستور اخراج فلسطينيان از خاك اين كشور باز مي گشت. شاخه نظامي جنبش جهاد اسلامي با وجود آنكه كه ضربات سختي را در پي عمليات هاي ترور و بازداشت سرويس هاي امنيتي رژيم صهيونيستي و تشكيلات خودگردان متحمل شده بود اما ريشه‎هاي مردمي اش همچنان آن را سرپا نگه داشت. با آغاز انتفاضه جوش بيش از پيش مردم و خروج مجاهدين فلسطيني از زندان هاي تشكيلات خودگردان به فعاليت هاي شاخه نظامي جنبش شتاب بيشتري بخشيد. سرايا القدس جنگ و مبارزه را به عمق امنيتي رژيم تروريست صهيونيستي كشاند. طي اين مدت سرايا القدس مجموعه اي از عمليات هاي شهادت طلبانه را سامان بخشيد كه بارزترين آنها عمليات شهادت طلبانه مجاهد شهيد نضال ابو شادوف در مركز تل آويو بود. يكي از ويژگي هاي مشخص عمليات هاي سرايا القدس رسيدن مجاهداتش به عمق استحكامات امنيتي صهيونيستها است در حاليكه مجاهدان شهادت طلب از كرانه باختري يا نوار غزه خارج و به عمق استراتژيك صهيونيستها مي رسند. در مقابل رژيم صهيونيستي در مقابل عمليات هاي شجاعانه مجاهدين سرايا القدس دست به ترور كادرهاي اين سازمان زد. تدابير رژيم صهيونيستي براي مقابله با عمليات نظامي حماسي تاثير عمليات نظامي حماس عليه رژيم صهيونيستي بر امنيت و منافع اين رژيم و بر روند صلح، آنچنان بوده كه رژيم اسراييل تدابيري را جهت مقابله اساسي با آن اتخاذ نمود. در بعد داخلي: اجراي توافقات به عمل آمده بين ساف – تل آويو را تا حصول به موفقيت حكومت خودگردان در سركوبي بنيادين حماس به تعليق دراورد. جنگ همه جانبه عليه گروههاي اسلامي به ويژه حماس را اعلام نمود. اختيارات كامل به نيروهاي ويژه جهت تعقيب نيروهاي حماس در داخل منطقه حاكميت خودگردان اعطا نمود. فعاليت هايي را جهت زمينه سازي براي ايجاد محدوديت در فعاليت هاي خارجي حماس و بستن دفاتر حماس آغاز نمود. در بعد منطقه اي: سوريه را تحت فشار قرار داد تا فعاليت هاي حماس را در اين كشور كنترل نمايد. در بعد بين المللي: تلاش نمود كه يك پيمان امنيتي را با آرميكا منعقد نمايد كه طي آن با حركت هاي اسلامي در خارج از اراضي اشغالي كه باعث دلگرمي و پشتيباني خاص از مبارزين اسلامي در داخل فلسطين مي شود، مقابله نمايند. جمهوري اسلامي ايران و سوريه را در حمايت از حماس متهم نمود و تلاش وسيعي را آغاز كرد تا زمينه هاي سياسي جهت تهاجم به ايران را فراهم آورد. به نظر مي رسد كه حذف حماس و نقش موثر آن در صحنه فلسطين با توجه به توانمنديها و نفوذ عهده مردمي،‌ غيرممكن و يا مشكل مي باشد. حماس خواه ناخواه در شكل گيري آينده فلسطين تاثير گذار خواهد بود. يعني نه تنها بر توسعه اقتصادي و بازسازي سياسي در منطقه اشغالي تاثير خواهد گذاشت بلكه تاثير محسوسي بر هرگونه نتيجه نهايي درگيري فلسطين و اسراييل خواهد داشت. و به اعتقاد عده اي از ناظران مسايل خاورميانه، حماس به عنوان يك نيروي مهم باز دارنده روند صلح به ايفاي نقش مي پردازد و لذا تنها راه خلاصي اسراييلي ها و فلسطينيان از مخمصه بن بست صلح اين است كه با همكاري يكديگر، حماس را منزوي كرده و به حاشيه برانند. در هر صورت نقش بازدارندگي جمهوري اسلامي ايران بر روند صلح از طريق جنبش حماس با توجه به رابطه نزديك بين ايران و حماس و حمايت هاي سياسي و معنوي ايران از آرمانها و اهداف حماس در مبارزه با رژيم اشغالگر صهيونيستي و همچنين نزديكي ديدگاهها و اهداف حماس با ايران پيرامون مساله فلسطين، رژيم صهيونيستي و مساله صلح، امري ترديدناپذير مي باشد. مواضع جهاد اسلامي فلسطين نسبت به مساله صلح جنبش جهاد اسلامي فلسطين با توجه به ديدگاهها و مواضعي كه نسبت به رژيم صهيونيستي و فلسطين دارد، نسبت به هرگونه سياست و برنامه اي كه باعث تقويت و تثبيت اسراييل و حضور اين رژيم در هر بخشي از خاك فلسطين شود، عكس العمل شديد نشان داده و در حد امكان دست به اقدامات لازم مي زند. از نظر اين جنبش، برنامه صلح آمريكايي و سازش با صهيونيستها، موجب تقويت و تثبيت نظام صهيونيستي و تامين منافع حياتي و نامشروع آن رژيم خواهد شد. بنابراين در برابر اين روند ناعادلانه شديداً موضع گرفته و به عنوان يك بازيگر موثر، نقش بازدارندگي را در برابر روند صلح در قالب و شيوه هاي مختلف كه به برخي از آنها در عبارتهاي آينده اشاره خواهيم كرد، ايفا نموده است. و از آنجا كه ايفاي اين نقش، شديداً تحت تاثير نقش بازدارندگي و مخالف جمهوري اسلامي ايران در برابر روند ناعادلانه صلح بوده و مي باشد، بنابراين مي توان ادعا كرد كه جمهوري اسلامي ايران، نقش مخالفت و بازدارندگي در برابر صلح خاورميانه را همچنين از طريق جنبش جهاد اسلامي فلسطين ايفا مي كند. جنبش جهاد اسلامي طي بيانه اي كه به مناسبت روز جهاني قدس در بيت المقدس توزيع گرديد، خواستار ايستادگي در مقابل توطئه ها شد. در اين بيانيه آمده است، از كليه موانع خواهيم گذشت و سركوبگران صهيونيست را به مبارزه خواهيم خواند تا روز جهاني قدس، روزي كه امام خميني (رض) اين نام را بر آن نهاد را گرامي بداريم … تمام فلسطين براي ما مقدس است و حاضر نيستيم حتي يك سر سوزن از خاكش را از دست بدهيم … صهيونيست ها بايد بدانند كه هيچگاه طعم امنيت را نخواهند چشيد و مبارزه ما با آنها جنگ بين حق و باطل است. دكتر رمضان عبدالله دبير كل جنبش جهاد اسلامي فلسطين اعلام كرد تنها راه نجات عرفات اين است كه خود را از توافق اسلو برهاند و اين توافقنامه را بخاطر فلسطين لغو نمايد و به جهاد و مبارزه با اسراييل روي آورد. در چنين حالتي ما هم حاضريم به ساف بپيونديم. وي مجدداً به دنبال فشارها و درخواست هاي عرفات مبني بر پيوستن گروههاي مخالف صلح از جمله جهاد اسلامي به ساف و مشاركت در دولت خودگردان و پذيرش صلح گفت كه به شرط لغو قرارداد اسلو از سوي عرفات، حاضر است كه به ساف بپيوندد. وي افزود، روياي تشكيل دولت مستقل فلسطيني به كابوس وحشتناكي براي ملت فلسطين تبديل شده و تنها فرصتي كه براي عرفات باقي مانده است تا خود را از دام مشترك اسراييل و آمريكا برهاند، خارج شدن از مناطق خودگردان است. تنها يك توجيه براي اين همه فشار و اصرار از سوي عرفات بر گروههاي مخالف صلح جهت پيوستن آنها به روند صلح وجود دارد و آن اينكه هر يك از اين گروهها بويژه حماس و جهاد اسلامي مانعي در روند صلح محسوب مي شوند. منابع - صدای فلسطین اسلامی، سال سوم، شماره (32)، تیر 1380، ص 24. - نعام چامسکی، مثلث سرنوشت ساز، فلسطین، آمریکا و اسرائیل، ترجمه: عزت ا... شهیدا، تهران، مطالعات سیاسی و بین المللی، 1369، ص 118. - علل ناکارآمدی سازمان ملل متحد در بحران اعراب – اسرائیل، پایان نامه کارشناسی ارشد روابط بین الملل وزارت امور خارجه، مهر 1378، ص 62-57 - میثاق نامه جنبش مقاومت اسلامی حماس، ماده 6 و 10. - فصلنامه نهضت، سال دوم – شماره 20، اسفند 1380، ص 63. - میثاق حرکت مقاومت اسلامی حماس، 18/8/1988. ص 8. - جوادالحمد، ایاد برغوئی، سیری در اندیشه سیاسی حرکت مقاومت فلسطین - هبه محمد پاشا، ترجمه محمد حسین زوار، الاهرام چاپ مصر، 2004 هـ. م. - رنتیسی، عبدالعزیز، موضوع اسراء در صدر ...، ترجمه: محمد حسین زوار کعبه، القدس العربی، 17 بهمن 1382، ص 26. - میثاق نامه جنبش مقاومت اسلامی حماس، ماده سیزدهم. - کونال اورکهات، آمادگی حماس برای دادن یک آتش بس، ترجمه: مهری ملکان، فلسطین در مطبوعات جهان، اردیبهشت، 1382. ص 20. - بلال الحسن، آیا حماس وارد مرحله سیاسی جدید شده است. ترجمه محمد رضا آصفی، شرق الاوسط، 4 آوریل 2004. - نوربرت یسنی، دولت الهی و اسلامی یک هدف می ماند، ترجمه، پریسا رضایی، مجله دی دولت آلمان، 30 اوت 2003. - صدای فلسطین اسلامی، سال سوم، شماره 32، تیر 1380. - زیاد ابوعمرو، جنبش های اسلامی در کرانه غربی و نوار غزه، ترجمه: حسن خامه یار، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1373، ص 137. - سامی خاطر، حماس با ملایمت تمام گفتگو می کند...، ترجمه محمد حسین زوار کعبه، الشرق الاوسط، 21 فوریه 2003. - دن افرون، حماس ادعای خود را به اثبات می رساند، ترجمه: فرانک پیروزفر، نیوزویک، 11 فوریه 2003. - فتحی شقاقی، ابراهیم، جهاد اسلامی «امام خمینی، شیعه و سنی مسأله فلسطین» ترجمه: سید هادی خسروشاهی، موسسه اطلاعات، تهران، 1375، ص 276. - محمد مصطفی، نقشه راه، عبدالعزیز رنتیسی، ترجمه سید محسن ساری، الاهرام مصر، 11 ژوئن 2003. - میثاق نامه جنبش مقاومت اسلامی حماس، ماده بیست و سوم. - میثاق نامه جنبش مقاومت اسلامی حماس، ماده بیست و ششم. - محمد مصطفی، نقشه راه حلقه نجات شارون، ترجمه: سید محسن ساری، الاهرام مصر، یازدهم ژوئن 2003. - ولایتی، علی اکبر، ایران و مسأله فلسطین «بر اساس اسناد وزارت امور خارجه» دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1376، ص 176. - زیاد ابوعمرو، جنبش های اسلامی در کرانه غربی و نوار غزه، ترجمه، حسن خامه یار، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373. ص 152. - فصلنامه نهضت، سال دوم، شماره 6، تابستان 1380، ص 61. - زیاد ابوعمرو، جنبش های اسلامی در کرانه غربی و نوار غزه، ترجمه، حسن خامه یار، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373. ص 159. - رمضان عبدا...، فلسطین و طرح اسلام معاصر، کمیته فرهنگ و تبلیغات جنبش جهاد اسلامی دفتر تهران، 1378، ص 14. - نداءالقدس، سال سوم، شماره (59)، 1/9/1380. ص 9. - سلیمانی، محمد باقر، بازیگران روند صلح خاورمیانه، وزارت امور خارجه، تهران 1379، ص 262. - رمضان عبدا...، فلسطین و طرح اسلام معاصر، کمیته فرهنگ و تبلیغات جنبش جهاد اسلامی، دفتر تهران، 1378. ص 36. - فتحی شقاقی، ابراهیم، انتفاضه و طرح اسلامی معاصر (فلسطین و ریشه های انتفاضه)، انتشارات بین المللی الهدی، تهران، بیتا، ص 139. - روزنامه اطلاعات، 4/8/1370. - واعظی، حسن، نبرد نابرابر: روند ظهور و سقوط رژیم صهیونیستی، سروش، تهران، 1379، ص 235. - سلیمانی، محمد باقر، بازیگران روند صلح خاورمیانه، وزارت امور خارجه، تهران، 1379. ص 270. - زیاد ابوعمرو، جنبش های اسلامی در کرانه غربی و نوار غزه، ترجمه: حسن خامه یار، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373. ص 121. - سلیمانی، محمد باقر، بازیگران روند صلح خاورمیانه، وزارت امور خارجه، تهران، 1379. ص 264.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته