تحقیق جهاد اسلامی و گروههای مبارز فلسطین1

تحقیق جهاد اسلامی و گروههای مبارز فلسطین1 (docx) 5 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 5 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

جهاد اسلامی و گروههای مبارز فلسطین وحدت جهاد اسلامي فلسطين و حماس دكتر رمضان عبدالله دبير كل جنبش جهاد اسلامي مي گويد: روابط ما با حماس بسيار خوب است و شكاف اختلاف نظري كه بين ما واخوان المسلمين وجود داشت نيز به شكل چشمگيري كاهش يافته است، هم اكنون در نظر افكندن به دو جنبش بايد به شور و شوق جوانان و حكمت و تدبير پيران اختلاف قايل شد، اين جوانان هستند كه امروزه دو جنبش را با مد نظر قرار دادن احترام به بزرگان و آگاهي اصولي و خوشبيني بسيار زياد به آينده هدايت مي كنند. همچنانكه شافعي گفته: «علم بين اهل فضل و عقل خويشاوندي متصل است»، ايمان ما به خداوند، تمسك مان به ريسمانش و آگاهيمان از واقعيت هاي امت صله رحمي است كه بين ما و برادرانمان در حماس وجود دارد. برغم نكات منفي موجود در روابط گذشته هر دو به خوبي مي دانيم كه اختلاف نظرهاي موجود بين ما هر قدر هم كه باشد با حجم مبارزه طلبي ها و خطراتي كه امت آرمان مركزيش فلسطين با آن دست به گريبان است قابل مقايسه نيست، و مستلزم وحدت مي باشد. وحدت براي ما بزرگترين هدف است، حال اگر وحدت اصول تحقق پيدا ننمود ما مصمم هستيم كه به وحدت فعاليت هاي اسلامي و مبارزاتي برسيم، ما تا كنون تجربه هاي مبارزتي مشتركي را نيز در دانشگاه ها، موسسات و دانشسراهاي فلسطين انجام داده ايم كه آخرين آنها ائتلاف حماس و جهاد در دانشگاه النجاح بود و وحدت راهي بود كه ما را به پيروزي قاطع در انتخابات آن رساند. حتما نبايد كپي كامل ديگري باشيم، مهم آن است كه نوعي از همزيستي برادرانه و مثبت را بسازيم كه بتواند به ما در نزديكي ديدگاه ها ياري برساند و براساس زير بناي اخلاص، صريح گويي كافي و همكاري براي گرفتن حق استوار باشد، تا از آن طريق مواضع مشتركي را در مورد مسايل حياتي امت متبلور سازيم. ما شديداً به دنبال تحقق برادري و همياري در فراخي ها و سختي بين دو جنبش هستيم تا از آن طريق به وحدت كامل نيز دست يابيم. جهاد اسلامي و دولت مستقل فلسطين با توجه به حق قانوني فلسطينيها در خاك وطن ما با كمتر از آزادي سراسر فلسطين راضي نمي شويم، آزاد سازي وطن كار ساده اي نيست و ما مسووليت خطيري كه بخاطر تهديدات صهيونيستي در هر لحظه جهان اسلام با آن مواجه مي گردد، خوب درك مي كنيم ولي حاضر به قبول، يك دوم، يك سوم و يك پنجم سرزمين مان كه راه ها را به روي فلسطينها براي احقاق حقوق حقه خود مي‎بندد، نمي شويم. ما ايمان داريم كه آزادي از طريق قيام فراگير با امكانات وسيع انساني كه بمراتب از ملت و محدوده جغرافيائي فلسطين وسيعتر مي باشد، تحقق مي پذيرد. به اين لحاظ است كه برپائي دولت مستقل فلسطين در كرانه باختري و غزه كه فقط مساحت فلسطين مي باشد نمي تواند سقف آرمان فلسطينيها باشد. ما از اهداف استراتژيك بويژه بازيابي حقوق كامل در فلسطين بجاي سرابي كه رژيم صهيونيستي و آمريكا ترسيم كرده اند، كوتاه نخواهيم آمد تا بخاطر طرح تاسيس وطن فلسطيني، به دنبال سراب چند درصدي طرح صهيونيستي آنهم براي تامين امنيت خودش باشيم. اگر شعار تشكيل «دولت مستقل فلسطين» دامي بود كه بواسطه آن روند صلح و توافق اسلو به بخشهاي وسيعي از مردم در عمليات فريبكارانه تحميل شد. «توافق اسلو» و پيامدهاي ننگين آن تمام روياهاي كه روند صلح بهمراه داشت، بر باد فنا داد. بايد اين شعار ظالمانه از دل فلسطينها بيرون شود. فريب بزرگي كه بواسطه آن شعارها و انگيزه ها موافقت برخي با طرح حكومت ملي يا دولت مستقل فلسطيني كرانه باختري و غزه و مرحله اي بشمار آوردن مبارزه كه از اوايل دهه هفتاد رواج يافت. هدف تحميل طرح اسلو بود كه بخودي خود درونمايه ننگين آن كشف شد. آنچه امروزه اتفاق مي افتد به عبارت صريح بما ميگويد هر نهاد فلسطيني كه از روند صلح با دشمن حاصل شود. بيش از يك منطقه حمايت شده و پادگاني براي حمايت از امنيت دشمن نخواهد بود و پايگاهي امن براي فلسطينها به شمار نخواهد رفت. كه ما به شدت با چنين توافقاتي مخالفيم و تا آزاد سازي تمام سرزمين فلسطين دست از مقاومت بر نمي داريم، در نهايت يا پيروز مي شويم و يا شهيد كه در هر دو صورت برنده ما هستيم. جهاد اسلامی و سازمان آزادیبخش فلسطین جهاد اسلامي به طور بالفعل داراي موضعي واضح و معلومي از شعار «سازمان آزاديبخش نماينده رسمي و تنها نماينده ملت فلسطين است» كه در سال 1974، مورد تصويب سران كشورهاي عربي در رباط گرديد، دارد. اين شعار را كه در واقع زاييده شعار ديگري تحت عنوان «تصميم مستقل ملي فلسطين» است سنگ بناي راه جدايي فلسطينيان از امت عربي و اسلامي و قرار دادن آنها زير چنگال هاي امپرياليسم بين المللي و نوك پيكان آنها اسرائيل مي باشد، مي داند. در سايه اين شعار ملت فلسطين را به سوي بن بست كشاندند و سپس براي آنها وانمود ساختند كه اعراب و مسلمانان دست از آنان شسته اند، و تنها راه باقي مانده در برابرشان همانا تسليم دشمن شدن است. اين چيزي است كه به طور بالفعل نيز صورت گرفته و سازمان آزاديبخش حق اسرائيل در بقا و زندگي صلح جويانه را به رسميت شناخت. به همين خاطر جهاد اسلامي معتقد است كه سازمان آزاديبخش كه با هدف آزادي فلسطين شكل يافت، و نامش هم چنين معنايي را مي دهد، به پايان خط رسيده است و به لكه ننگي براي تاريخ مبدل شده است. بايد گفت كه عرفات جواز دفن اين سازمان را در آنچه كه به نام «نامه هاي متقابل به رسميت شناختن» بين او و رابين رد و بدل شد، صادر نموده بود. موضع جهاد اسلامي نسبت به سازمان هيچ تناقضي با موضعمان در رد لغو يا حذف بخش هايي از منشور ملي فلسطين ندارد. زيرا برغم آنكه ما حق خود را در اعتراض به ناديده گرفتن بعد اسلامي و عربي مسئله فلسطين در اين منشور محفوظ مي داريم، با اين حال آنرا به عنوان بستر اتفاق نظري كه بايد تمامي نيروها در اين مرحله در آن گرد هم آيند از تاكيد بر حق ما در وطنمان تا باطل بودن مشروعيت وجود دولت يهودي در خاكمان، مي دانيم. اختلافات ديدگاه جنبش جهاد اسلامي با سازمان آزاديبخش فلسطين دكتر فتحي شقاقي رهبر شهيد جهاد اسلامي فلسطين ما به سازمان آزاديبخش فلسطين حمله نمي كنيم، بلكه حرفهاي ما منطقي است؛ ما سياستهاي معيني در مشي ساف را نقد مي كنيم، ما از اشخاص انتفاد نمي كنيم، بلكه با سياستها مخالفت مي كنيم كه اصول ثابت فلسطيني ها را نقض مي كند. اين سياستها همانهايي است كه اصول ثابت فلسطيني ها را نقض مي كند. اين سياستها را قبلاً خود سازمان آزاديبخش فلسطين خود وضع كرده بود. به نظر ما ساف نماينده تمام ملت فلسطين نيست و فقط نمامينده جزئي از ان است. ما هم حق داريم نظر خودمانرا ارائه دهيم، به اعتقاد ما ساف از منشور ملي فلسطين كه خود سازمان براي تحقق آن تاسيس شد، چشم پوشي كرده است. ساف از اهدافي كه به خاطر آن پديد آمد، چشم پوشيده است و ديگر نماينده اين اهداف نيست و نمايندگي اين ملت را هم ندارد. اما درباره موضع گيري جهاني بگوييم ما قصد نداريم با ساف براي جلب رضايت جامعه جهاني رقابت كنيم. ما با اين كار ساف را تضعيف نمي كنيم، ساف مي تواند از مخالفت ما با خود در سطح جهاني استفاده كند. ديگر اينكه وقتي ما مي گوييم ساف نماينده قانوني نيست و كنار آمدن با ما دشوارتر است، و ما موضع گيري جهاني را رد مي كنيم جهان به طرف ساف گرايش مي كند. پس وقتي ما از ساف انتقاد مي كنيم اين انتقاد آن را تضعيف نمي كند. بلكه اين رفتار خود ساف است كه وقتي در قبال آمريكا و اسرائيل عقب نشيني مي كند، آن را تضعيف مي كند. ما اگر جاي عرفات بوديم، براي زندگي شخصي خود ترسي نداشتيم. براي اينكه آرمان فلسطين و ملت فلسطين تماماً در وضع خطرناكي به سر مي برد. ما بايد فريادمان را بلند كنيم و اگر ما را بكشند آرمانمان نخواهد مرد. ما چرا بايد بله بگوييم، بياييم امتحان كنيم و نه بگوييم. ببينيم آيا در آن صورت باز هم كنفرانسي منعقد مي شود؟ همانطور كه يكي از سخنرانان كنفرانس تهران در جلسه كنفرانس گفت: « چرا ياسر عرفات نه نمي گويد و به تهران نمي آيد؟ اگر او عملاً خواستار جهاد بود و مي خواست فلسطين را آزاد كند، وقتي مي ديد كه اينجا و آنجا او را رد مي كنند، به كنفرانس تهران مي آمد خداوند جايي مانند جمهوري اسلامي را پديد آورده است، ما مي توانييم به اين كنفرانس بياييم و نه بگوييم.» وقتي سازمان آزاديبخش فلسطين در سال 1964 تاسيس شد و «فتح» عرفات رهبري آنرا برعهده گرفت، گفته شد كه همه خاك فلسطين بايد آزاد شود. در سال 1970 تحولي پيش آمد؛ آنها گفتند: ما خواهان يك كشور دموكراتيك هستيم كه يهوديان و فلسطيني ها در آن در كنار هم زندگي كنند. در اين صورت يك «آري»، هرچند كوچك، گفته بودند و از موضع قبلي عدول كرده بودند. بعد از جنگ 1973 اعراب و اسرائيل گفتند: ما الان حاضريم كشور فلسطين را بر بخشي از خاك اين كشور برپا كنيم و بعد هم به مبارزه براي آزادسازي ادامه دهيم. بعد سخن از كشوري فلسطين بدون ادامه مبارزه براي آزادسازي بخشهاي ديگر در ميان آوردند. با اين حساب، آنها به اسرائيل مشروعيت دادند و پذيرفتند كه كشور فلسطين بر بخشي از خاك فلسطين و كشور اسرائيل بربخشي ديگر از اين خاك برپا باشد. اما حالا آمده اند و خودمختاري را پذيرفته اند. الان هم خيلي به مواضع اسرائيل نزديك شده اند. شهرت حماس بيش از جهاد اسلامي «فتحي شقاقي» دكتر فتحي شقاقي مي گويد: ما در خبرها با نام «حماس» بيشتر از جهاد اسلامي فلسطين روبرو هستيم كه دو دليل اصلي وجود دارد؛ دليل اول اينكه حماس از نظر حجم از جهاد اسلامي بزرگتر است، اما جهاد اسلامي بيشتر از حماس فعاليت مبارزاتي دارد. حماس تاريخي پنجاه ساله پشت سر دارد. مبارزه مسلحانه ما وسيع تر است و پنهان كاري بيشتري همه مي كند. حماس نقش فرهنگي – اجتماعي بيشتري دارد. حماس در مقايسه با جهاد اسلامي، از امكانات بسيار بزرگي برخوردار است. حماس رسانه هاي تبليغاتي بسياري دارد كه ما از هيچيك از آنها برخوردار نيستيم. كه با خون خود دست به عملياتي زده باشيم نه با جوهر. اين دلايل باعث مي شود كه شما بيشتر نام حماس را بشنويد. آنها از طرف بعضي كشورها و سازمان هاي خيريه و اجتماعي مورد حمايت مالي قرار دارند و دليل ديگر هم اين است كه آنها فعاليت هاي تبليغي خوبي هم دارند كه خبرها را به بقيه جهان مخابره مي كند. جهاد اسلامي از احترام بسيار خوبي برخوردار است و هيچ مشكلي با مردم ندارد و پيشينه آن پاك و منزه است. اما اين احترام به اين معنا نيست كه اگر انتخاباتي شد، حتماً آنها پيروز مي شوند. براي اينكه پيروزي در انتخابات به بسياري مسائل ارتباط دارد و فقط احترام داشتن كافي نيست. اين امر به وسعت تشكيلات و وفور امكانات مادي و غيره بستگي دارد. پس از نظر احترام و محبوبيت داشتن در نزد مردم، جهاد اسلامي در رده نخست قرار دارد، اما به اين معنا نيست كه در انتخابات هم رده اول را به دست بياورد. براي اينكه از نظر امكانات، جهاد اسلامي در رده سوم در ميان گروه هاي فوق الذكر جاي دارد.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته