تحقیق دين و سازمان روحانيت در تركيه

تحقیق دين و سازمان روحانيت در تركيه (docx) 18 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 18 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

دين و سازمان روحانيت در تركيه در تركيه در زمينه اعتقادات ديني و مذهبي وحدتي موجود نيست و اعتقاد به مذاهب و طريقت هاي مختلف در ميان اقشار مختلف مردم يكي از ويژگي هاي ساختار مذهبي اين جامعه محسوب مي گردد98% ازجمعيت تركيه را مسلمانان و 2% را مسيحيان ،كليميان و ديگر اديان تشكيل مي دهد. 1-6) مذهب رسمي قبايل ترك كه از آسياي مركزي به سوي آناتولي آمدند به دين اسلام و مذهب تسنن گرويدند . آنها با شكست امپراطوري بيزانس درسال 1071م سرزمين آناتولي را زير نفوذ خود گرفتند كه منجر به تأسيس امپراطوري عثماني گرديد . موج دوم قبايل ترك زبان كه صوفي مذهب و با گرايشات شيعه بودند ، به تأسيس سلسله صفوي در ايران منجر شد . امپراطوران عثماني عنوان خليفه را براي خود انتخاب كردند و داعيه رهبري تمام جهان اسلام را در سر داشتند . همين مسأله منشاء نزاع هايي ميان ايران و عثماني گرديد .مشروعيت امپراطوري از اسلام مي آمد و اين مسأله سبب ورود و حضور جدي در دولت و حكومت عثماني شده بود . اولين بار سلطان سليم در قرن شانزدهم خود را از تبار متوكل عباسي معرفي كرد . وي با اين كار مي خواست خلافت را در يد خود داشته باشد و خود ادامه دهنده راه خلافت بني- عباس معرفي كند ولي به دليل آنكه اصل و نسب قريشي كه از نظر علماي سني آن زمان از شروط احراز مقام خلافت بود را نداشت ،علماي ان دوره از اعطاي لقب خليفه به او خوداري كردند . در نزد عثمانيان ، دين و دولت درهم آميخته بود و اصول نظري كشورداري و سلطنت از احكام شريعت ريشه مي گرفت . سلطان بنام خدا و قرآن فرمانروايي مي كرد و حكومت مسئول هدايت معنوي مردم و اداره كننده امور دنيوي آنها بشمار مي رفت . احكام شريعت در تمامي سيستم ديوانسالاري اداري و نظامي نفوذ داشت . و روحانيون بعنوان مترجمان عالي شريعت از اعتبار و حيثيت ويژه اي برخوردار بودند . دادرسي با حاكم شرع بود ، آموزش- و پرورش ، تبليغات و افكار عمومي دربست در اختيارِ روحانيون قرار داشت و بسياري از مقامات عالي اداري معمولاً به آنها واگذار مي شد. از آنجا كه شريعت در كليه جنبه هاي حقوقي ،سياسي ،اقتصادي و اخلاقي داراي قواعد و مقررات بود، ملاحظات مذهبي ،يا به سخن ديگر نظرات علما ، نقش شاياني در سياستگذار- يهاي داخلي و خارجي ايفا مي كرد . وانگهي ، روحانيون با نظارت بر عوايد موقوفات نذورات و اماكن مقدسه كه مبلغ قابل توجهي بشمار مي رفت و معافيت از پرداخت ماليات بود و از استقلال مالي زيادي نيز برخوردار بود . دردولت عثماني سه نهاد با حاكميت دين قرار داشت : مركز مفتيان ، مركز قاضيان و مدرسه ها ؛ مركز مفتيان خدمات مربوط به افتا ‌[فتوا] را انجام مي داد . مركز قاضيان خدمات حكومتي و امور مربوط به دادگستري را برعهده داشت . مدرسه ها نيز مسئول تنظيم خدمات آموزشي بودند، اين سه نهاد در درون سازمان دين قرار داشتند . عرصه ديگري كه با عنوان كردن سازماندهي ديني به ذهن متبادر مي شود ، عرصه طريقت هاست . طريقتها كه مؤسسات ديني سازماندهي شده اي بودند و خدمات ديني – تصوفي انجام مي دادند در معناي سنتي عبارت بودند از همه سازمان هاي ديني كه به تنظيم معنويات اعضاي خود مشغول اند . مركز افتا ، مراكز قضا و مدارس زير مجموعه هاي نهاد شيخ الاسلامي بوده اند . نهاد شيخ الاسلامي ، با وجود وابستگي به اقتدار سياسي ، از نظر كاركرد هاي بنيادين خود نهادي بود كه به آزادانه ترين شكل رفتار مي كرد ، در حوادث سياسي كاركردهايي مهم داشت و ، به دليل بر عهده داشتن نمايندگي اقتدار ديني در جامعه از عزت و احترام قابل توجهي بر خوردار بود . اين نهاد بر اساس افتا كه اساسي ترين كاركرد آن بود ، در به زير كشيدن برخي از پادشاهان از تخت سلطنت نقش داشته است . در اعلان جنگ كه اوج روابط خصمانه بين – الملي بود ، تحصيل فتوا از شيخ الاسلام ها ضرورت داشت . در دولت عثماني شماري از پادشاهان براساس فتواي شيخ الاسلام ها از سلطنت خلع شده اند. نهاد افتا كه موجب تقويت جايگاه شيخ الاسلام و نهاد شيخ الاسلامي در نظام حكومتي عثماني مي شد علاوه بر حوادث سياسي ، در تحولات سياسي ، فرهنگي نيز تأثير گذار بوده است . ابولمسعود افندي ، با دادن فتوايي ، نوشيدن قهوه را جايز اعلام كرد .تأسيس چاپخانه با فتوايي عبدالله افندي تحقق يافت. از اوايل قرن نوزدهم سلاطين عثماني به تدريج به موقعيت و اقتدار علما انديشناك گرديند و آنان را به زيان مركزيت قدرت سياسي خود تشخيص دادند . لذا به محدويت اختيارات آنان پرداختند . در سال 1826 به امر محمود دوم ، دبيرخانه مفتي اعظم گشايش يافت و علما را تابع مقرات اداري نمود و از اختيارات آنها كاست و درپي آن با تأسيس « وزارت اوقاف همايون » ، نظارت مستقيم دولت بر موقوفات آغاز گرديد و استقلال مالي از علما را محدود ساخت .علاوه بر آنكه نفوذ شريعت در نظام حقوقي عثماني رو به كاهش گذارد مقام قضاوت نيز از انحصار روحانيون خارج گشت و سرانجام در 12مارس 1917براي ايجاد وحدت و يگانگي در سيستم قضايي ، محاكم شرعيه كه تا آن زمان زير نظر شيخ الاسلام اداره مي شد به وزارت دادگستري ملحق گرديد . در طول دوران طولاني حكومت عثماني ، روحانيون به عنوان نهاد مستقلي كه در آمد خود را از اوقاف كسب مي كرند به يك سازمان دولتي و حقوق بگير دولت تبديل شدند و نظارت مستقيم خود براوقاف را از دست دادند ؛ چرا كه نظارت بر درآمد بر عهده نهادهاي دولتي قرار گرفت . روحانيون از اواسط قرن نوزدهم مقامات خود را يكي پس از ديگري از دست مي داند و كنترل و اقتدار آنها در كليه بخشهاي اجتماعي محدود مي گشت . اما هنوز از نفوذ و حيثيت قابل ملاحظه اي در ميان مردم و دستگاه اداري برخوردار بودند و در تمامي بخشهاي دولتي بويژه دادگستري و آموزش و پرورش حضور و نفوذ گستردهاي داشتند . 2-6) اديان ،مذاهب و طريقتهاي موجود در تركيه 1-2-6) شيعيان شعيان تركيه جمعيتي در حدود يك ميليون نفر را تشكيل مي دهند و غالباً در نزديكي مرز ايران سكني دارند و اكثراً افرادي هستند كه از ايران و شوروي سابق به اين كشور مهاجرت نموداند استان " قارص " يكي از عمده ترين محل هاي تمركز اين افراد مي باشد . در تركيه ميان شيعه و سني نزاعي نيست اما شعيان همواره از سوي حكومتها بويژه در دوران عثماني تحت فشار بوده اند . بطور كلي تشيع از نظر ظاهري تقريباً درتركيه حضور بارزي ندارد و به عنوان اقليت نيز فاقد رسميت لازم است . مساجد شيعيان در اغلب شهرها اكثراً غير قانوني تلقي مي شود. طريقت ها و داراويش از اولين روزهاي ظهور اسلام تعليعم عرفاني و رمز آلود مورد توجه مسلمانان بوده است . در تركيه از قرن 13 ميلادي به بعد اين گونه تعاليم از طريق فرقه هاي صوفيه گسترش يافت . واژه "صوف " كلمه اي عربي به معناي پشمينه پوش بودن و عدم توجه به لباس هاي فاخر و راحت است . معمولاً طريقت هاي صوفيه مكاني هايي را براي انجام مناسك و گردهم آيي در نظر مي گيرند كه به آنها " خانقاه " و يا " تكيه " گفته مي شود . برخي از طريقت ها كه قدمت زيادي دارند داراي سلسله مراتب ويژه ،مدارس و تكاياي متعدد هستند . پيران صوفيه و داراويش نيز به شغل يا حرفه خاصي محدود نبوده و بعضاً شامل مقامات عالي رتبه عثماني نيز مي شد . 1-3-6) علويان پيداي زمينه اعتقادي درتركيه را درابتداي قرن سيزدهم دانسته اند ، به زمان مهاجرت مهاجراني از خراسان ، آذربايجان و تركمنستان به آناطولي كه با خود مجموعه اي از معتقدات مبتني بر تشيع و تصوف و همچنين شامانيزم – دين قديمي ترك ها - را به همراه داشتند .در مدارك و شواهد مكتوب موجود در ارتباط با علويان تركيه آمده است كه ، اجداد شاه اسماعيل صفوي به آناطولي سفر كرده و علاوه بر تماس با برخي علويان ، مردم اين منطقه را به طرفداري از اهل بيت حضرت رسول ( ص ) دعوت نموده است . سلطان سليم با همكاري و مساعدت مردم سني و بخصوص فتواي علماي اهل تسنن مبني بر كفر علويان و شعيان ، به ايران حمله و عده زيادي از شيعيان و علويان را قتل عام نمود . پس از اين واقعه ، علويان تركيه بويژه كردهاي علوي به جنگلها و مناطق كوهستاني پناه بردند . گروهي از آنها بعدها به كشور آلمان مهاجرت نمودند . زندگي در انزوا سبب فقر علمي و بيسوادي آنان گرديد بطوريكه ميراث آنها نه به صورت مدون بلكه سينه به سينه نقل شده است . بطور كلي در سراسر دوره عثماني علويان تحت فشار و درگير با مشكلات بسيار ، در قالبهاي اجتماعي – اقتصادي بسته و بسيار محدودي بسر مي بردند . در اين دوره لفظ علوي با مفاهيمي چون كفر و الحاد و بي ديني مترادف بود . پس از استقرار جمهوري در تركيه اين گروه تدريجاً احساس امنيت بيشتري نموده و از حدود سال 1960 ميلادي به بعد شروع به خروج از كوهستانها و ورود به قصبات و شهرها كردند . 2-3-6) بكتاشيه "حاجي بكتاش ولي نيشاپوري " از رهبران با نفوذ علويان و مؤسس فرقه بكتاشيه در زمان حمله مغول از خراسان مهاجرت كرده و به نشر و ترويج افكار خويش پرداخت . علوي و بكتاشي از نظر فلسفه و اصول عقايد مشابه هستند و ازنظر زماني نيز اختلاف زيادي ميان آنها نيست ليكن بدليل برخي تفاوتها در عرف و عادات ،بكتاشي به عنوان شاخه اي از علوي از آن جدا شد . وابستگي و اعتقاد شديد به حضرت علي(ع) و ائمه اطهارو تولي تبري نسبت به دوستان و دشمنان آنان و ايمان به "حاج بكتاش " اساس اعتقادات بكتاشيه را تشكيل مي دهد . بكتاشيها مانند علويان ، تولد حضرت علي (ع) را در نوروز مي دانند و زيارت قبر آن حضرت را در موسم حج ،جزء شرايط قبول مناسك حج بر مي شمارند . طريقت بكتاشي بر چهار اصل متكي است كه "چهاردرگاه " ناميده مي شود و عامل تمايز بكتاشي از ديگر طريقت هاست : 1- شريعت ، 2- طريقت ، 3- معرفت ، 4- حقيقت ؛كه به عبادت حاجات ،نذر و وصلت متكي اس .از جمله مهمترين رسوم بكتاشيها " آئين جم " است كه در حقيقت بازتاب بارزي از اعتقادات اين جماعت بوده و ريشه در معتقدات آنان دارد . بكتاشيها به دو شاخه تقسيم مي شوند . 1- قزلباش 2. قدريه ، زماني كه نظام سياسي جمهوريت در تركيه حاكم شد چالشي براي اين طريقت به وجود آمده از يك سو اين طرقت به عنوان يكي از سلسله هاي علويان از ظلم و جور و فشار هاي عثماني دل خوشي نداشتند و از روي كار آمدن يك سيستم سياسي سكولار استقبال مي كردند و از طرف ديگر چون دولت جديد زيارت قبور بزرگان ديني و اماكن مذهبي را در داخل و خارج كشور ممنوع كرده بود ، جلوي اين سنت گرفته مي شد . با وجود اين سند تاريخي معتبري دال بر رويارويي اين طريقت با دولت جديد به رهبري آتاتورك از سوي محققان به ثبت نرسيده است .علويان تركيه درمناسبت- ها در كنارعكس امام علي عليه السلام و حاجي بكتاش ،عكس مصطفي كمال آتاتورك را نيز نصب مي كنند. 3-3-6) طريقت نقشبنديه طريقت نقشبنديه كه توسط " محمد بهاالدين نقشبندي " تأسيس گرديد از جمله مهمترين نمايندگان صوفي هاي سني وابسته به شريعت محسوب مي گردد كه درميان جوامع حنفي مذهب داراي تأثير قابل توجهي است . طريقت نقشبنديه يكي از موفق ترين طريقت هاي تركيه بوده است . راز موفيقت اين طريقت در همكاري با نظام سياسي و بهره گيري مناسب از موقعيت ها و فرصت ها است . بنابر اعتقادات نقشبندي مهمترين راه تقرب به خداوند انجام واجبات دين و عبادات نافله مي – داند . همچنين اين طريقت بيش از هر طريقت ديگري سعي در بسيج اجتماعي مسلمانان داشته است .از ابتداي تأسيس جمهوري تركيه ، حساسيت ويژه اي روي اين طريقت وجود داشت .اين حساسيت هم ناشي از موفقيت و توانايي اين طريقت در زمان امپراطوري عثماني بود و هم به علت خطراتي كه اين گروه در سالهاي اوليه تأسيس جمهوري متوجه نظام سياسي ساخت . تنها دو سال پس از ايجاد نظام جمهوري ، قيام گسترده اي توسط يكي از شيخوخ اين طريقت در آناتولي شرقي عليه دولت حاكم بر پاشد ؛ اگر چه اين قيامها با شدت تمام سركوب گرديد و رهبران آن به تبعيد مادام العمر محكوم شدند ولي كينه و ترس دولتمردان تركيه از اين طريقت به ساير طريقت ها هم سرايت كرد . 4-3-6) طريقت نورجي ها " نورجي " با پيرواني در حدود يك ميليون نفر ، ازطريقتهاي معروف درتركيه بشمار مي- آيد . نورجي ها ، پيرو يكي از علماي مشهور تركيه به نام " شيخ سعيد نورسي " معروف به "بديع الزمان سعيد نورسي " مي باشند كه با آتاتورك هم عصر بوده است. او نسبت به فتواي صادره از سوي شيخ الاسلام دري زاده عبدا ... 11 آوريل 1920 ميلادي كه بر اساس آن مصطفي كمال يك رهبر غير قانوني شمرده شده بود ، انتقاد كرد و آنرا معتبر ندانست . تعامل دولت آتاتورك و سعيد نورسي به عنوان يك رهبر سياسي – مذهبي در اوايل تأسيس نظام سياسي جمهوري بسيار جالب بود . هيچ كدام نمي توانستند وجود طرف مقابل را نفي كنند و البته به اين معني منويات قلبي آنان يكسان نبود . نه سعيد نورسي مي توانست تحولات غير مذهبي جامعه را تحمل كند و نه دولت كه در اين دوره از نخبگان سياسي سكولار تشكيل شده بود مي توانست رهبران با نفوذ مذهبي و به ويژه سعيد نورسي را انكاركند . مصطفي كمال كه از شخصيت برجسته سعيد نورسي و نفوذ او در بين مردم مطلع بود ، در زماني كه هنوز خود جاي پاي محكمي نداشت نمي توانست با وي به مخالفت برخيزد. نورسي در ژانويه 1923 به مجلس تردد داشت و در تماس با سياستمداران و نمايندگان مجلس خاطر نشان مي كرد كه تنها در اثر لطف و مشيت الهي بوده كه جنگ استقلال به پيروزي رسيده است . از اين رو از آنها مي خواست تا براي اسلامي كردن تركيه تلاش كنند و خطر سكولاريسم را هشدار مي داد و از نمايندگان مي خواست كه بر اساس قرآن عمل كنند . وي در سال 1925 دستگير و به مدت هشت سال به منطقه "بوردور" تبعيد شد . 5-3-6) سليمانجي ها به عقيده "سليمانجي " ها "حليمي توناخان " مؤسس اين فرقه ، تنها جانشين حقيقي حضرت پيامبر اكرم ( ص) است . شدت ايمان آنان به وي به حدي است كه او را يك شخصيت فوق بشري تلقي مي نمايند . پايه اين طريقت بر پنهان كاري و حفظ اسرار مبتني است . تعليم همه اسراري هستند غير قابل افشاء و هر گونه تخطي در اين ارتباط مستوجب كيفر است . 6-3-6) طريقت تيجانيه اين طريقت با به راه انداختن موج وسيع اعتراض عليه سياست هاي ضد ديني در دوران حكومت حزب جمهوري خواه خلق ابراز وجود كرد .مؤسس و رهبر اين طريقت " احمد تيجاني از اهالي مراكش بود . درسال 1930 فردي به نام "عبدالقادر مدني " با كسب اجازه از احمد- تيجاني به تركيه آمد و فعاليت خود را به عنوان رهبر اين طريقت شروع كرد . قدرت اصلي اين طريقت در كشورهاي عربي شمال آفريقا نظير سنگال ، مصر و ليبي است ، ولي از زماني كه رسماً با حكومت تركيه درگير شد ، توانست نام خود را به عنوان اولين گروه مذهبي مخالف دولت به ثبت رساند . اوج فعاليت اين طريقت در دهه 50 ميلادي به رهبري " كمال پيلاو اوغلو " بود كه به مجسمه هاي آتاتورك و تلاوت اذان به تركي معترض بودند و تظاهرات گسترده اي هم برگزار كردند. 7-3-6) طريقت مولويه نسبت اين طريقت به جلاالدين محمد بلخي مشهور به مولانا (672ه.ق) باز مي گردد. طريقت مولوي طريقتي شهري و مدني بود كه بيشتر شعباتش در شهرها بود . رهبران اين طريقت نيز داراي موقعيت با نفوذي در دولت بودند . سر سلسله مولويه شخصيتي مشهور و بسيار مورد احترام بود . از آن جهت كه شهرها به طور موثري از سياست ها و اصلاحات آتاتورك تأثير پذيرفتند و عمده مركز فعاليت اين طريقت نيز شهرها بود ، نفوذ سياسي اين طرقت بسيار كاهش يافت . 4-6) اقليتهاي غير مسلمان تعداد يهوديان در آغاز قرن بيستم حدود 000/90 تخمين زده مي شود . يهوديان نه از لحاظ زباني و نه ازلحاظ نژادي با ترك ها سنخيت نداشتند . بيشتر يهوديان تركيه " سفاردي " بودند كه در سال 1492 توسط امپراطوري روم از اسپانيا اخراج شده و به تركيه آمده بودند . 1-4-6) مسيحيان با فتح استانبول بدست سپاهيان عثماني درجنگهاي صليبي درسال 1453ميلادي سلطان- محمد دوم در جهت تضعيف دنياي مسيحيت سعي نمود كه ضمن حمايت از كليساي ارتودوكس اختلاف آنها را با پروتستان ها تشديد كند در همين رابطه نيز دستور داد كه كليساي ارتودوكس از نو سازمان داده شده و "پاتريك " جديدي را نيز معين نمود . با شروع گرايش به غرب در اوايل قرن نوزدهم قدرت كليسها افزون تر شد و كليساها مورد توجه ممالك اروپايي قلمرو عثماني قرار گرفتند . ليكن در اواخر اين قرن با رشد روحيه ملي گرايي در سرزمين عثماني و بويژه با استقلال روماني ، بلغارستان و صربستان ،پاتريك - خانه ها رو به ضعف نهاد . جمع بندي با مطالعه اين فصل با سازمان روحانيت در تركيه آشنا شديم ؛ كه به دو دسته تقسيم كرده شده بودند ؛ دسته اول كه ازآن به مذهب رسمي ياد كرديم، زعامت آن برعهده روحانيون و مفتيان اهل سنت بود كه به طورتاريخي به دولت وابسته بودند و اين وابستگي در اواخر قرن نوزدهم تشديد شد و روحانيون مقام هاي خود را در همه ي زمينه ها يكي پس از ديگري از دست مي دادند . و رفته رفته استقلال مالي خود را نيز از دست داده بودند و از لحاظ مالي به دولت وابسته بودند . از طرف ديگر دراويش و طريقت ها در نزد مردم تركيه ارج و قرب فراواني داشت كه اين گروه ها هم به دليل دوري از شهرها و به طور كلي زندگي در خفاء از قدرت چنداني برخوردار نبودند . نتيجه گيري بخش سوم : تفاوتهاي دين و سازمان روحانيت در ايران و تركيه ميزان همگرايي مذهبي در ايران مذهب حاكم تشيع بوده و هست و شهرهاي مهم و تأثير گذار در آن زمان شهر تهران ،قم ،مشهد و تبريز و اصفهان و چند شهر ديگربودند كه تمامي آنها پايبند به مذهب شيعه بودند ،از آنجا كه مذهب حاكم تشيع بود اين احتمال كه در ميان مردم جدايي باشد تقريباً احساس نمي شد و همه مردم در شهرهايي بزرگ و كوچك خود را موظف مي ديند كه مواضع و ديدگاهاي خود را با مرجع تقليد مطرح زمان خود در ميان بگذارند ؛براي مثال حاج آقا نورالله اصفهاني قيام خود را با سيد ابوالحسن اصفهاني در ميان گذاشت و با تأييد ايشان قيام را تداوم بخشيد . و همچنين تعداد مراجع مهم و تأثير گذار هر دوره زياد نبود و عملاً دو يا سه نفر از آنان مرجعيت مطلقه بودند كه اين مسأله امكان به وجود آمدن تشتت را كاهش مي دهد . اما در تركيه وظيفه ارشاد و هدايت مردم هم بر عهده روحانيون و مفتيان اهل سنت بود و هم پيران طريقت هاي متصوفه . اين مسأله خود باعث بروز تشتت آراء مي شد . سوي ديگر طريقتهاي تركيه نيز متعدد و متكثرهستند و مضافاً اين كه در درون اين طريقتها هم بعضاً وحدت رهبري وجود نداشت . به اين ترتيب آشكار است كه وحدت و همگرايي مذهبي در تركيه بسيار ضعيف تر از ايران بود و عملاً امكان رهبري واحد را منتفي مي ساخت . ميزان مبارزه جويي مذهب شيعه از ابتداي پيدايش بر اعتراض بنا شد .اعتراض به غصب حق امام علي عليه- السلام اولين نقطه و مرز جدايي سني و شيعه را شكل مي دهد . قيام امام حسين عليه السلام و شهادت ايشان روحيه مبارزه را در ساز و كار اين مذهب نشان مي دهد و همه ساله نيز شيعيان درمراسم عزداري ماه محرم روحيه مبارزه طلبي را تقويت مي كنند .و همچنين عنصر تقيه در مذهب شيعه نقش بسيار مهمي دارد ، در صورتي كه خطر حذف يا محو دين تشيع وجود داشته باشد ،شيعيان موظف هستند كه با مخفي نگه داشتن مذهب خود از محو آن جلوگيري كنند. عنصر تقيه مذهب شيعه را در زمان قلّت دوستان و كثرت اعداء حفظ مي كند و عنصر مبارزه آن را در شرايط عادي سازش ناپذير مي سازد . اما در مذهب اهل تسنن بدون وجود هيچ گونه انعطافي بيش از هر چيز ميل به سازش دارد . و علماي اهل سنت با پذيرش قاعده تغليب – الحق لمن غلب – رو به محافظه كاري و مشروعيت بخشي به زور آوردند . ميزان استقلال سياسي و مالي درشيعه سازمان روحانيت كاملاًمستقل از دخالت دولت است .آموزش و پرورش طلاب نيز مستقل از آموزش رسمي دولت و زير نظرعلما مي باشد .بالا ترين مقام مذهبي شيعه كه مرجع تقليد است بدون دخالت دولت و بر اساس ساز و كاري دروني انتخاب مي شود . اما روحانيت سني از ابتدا وابسته به دولت بود . شيخ الازهر مصر با نظر دولت و شيخ الاسلام عثماني كه بالاترين مقام مذهبي بود توسط سلطان انتخاب مي شد . از لحاظ استقلال مالي نيز روحانيون شيعه مستقل بودند و هستند . در مذهب اهل تسنن خمس وجود ندارد . از نظر فقهاي آنان خمس مخصوص به غنايم جنگي است ؛ لذا در آمد روحانيون سني و هزينه هاي مربوط به آموزش آنان به دولت و اوقاف وابسته است . اما در شيعه علاوه براوقاف ، خمس نيز وجود دارد . از طريق در آمد خمس مراجع تقليد مي توانند هزينه هاي حوزه هاي علميه را تأمين كرده و استقلال مالي از دولت را حفظ كنند . منابع مآخذ ابوالحمد ،عبدالحميد ، مباني علم سياست ،ج اول ، تهران ، انتشارات توس ،1376. ابوالقاسمي ،محمدرضا ، اردوش حسين ، تركيه دريك نگاه ،تهران ،انتشارات المهدي 1378. آريا ، كورش ، رضاخان و قضيه كشف حجاب ، ابرار18|10|81 آريا ، قاسم ، قضيه رضاشاه و كشف حجاب ، نافه ، شماره هفتم ،42-44. الگار ، حامد، دين و دولت در ايران، نقش علما در دوره قاجار ، ترجمه ي ابولقاسم سري تهران، انتشارات توس ،1356. اميني ، داوود ، چالشهاي روحانيت با رژيم رضاشاه(بررسي علل چالشهاي سنت گرايي با نوگرايي) تهران ، سپاس، 1382. اميني ،عليرضا ، تحولات سياسي و اجتماعي ايران در دوران پهلوي، تهران، صداي معاصر، 1381. آزاد ارمكي ، تقي ، مدرنيته ايراني؛ روشنفكران و پارادايم فكري عقب ماندگي در ايران تهران، انتشارات اجتماع، 1380. مصطفي ، ازكيا ، جامعه شناسي توسعه (تهران : انتشارات كلمه ،1377) رضا ، اكبري نوري ، انديشه سياسي عبدالرحيم نجارزاده تبريزي ( طالبوف ) ، فصلنامه تخصصي علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج ، سال نخست، پيش شماره دوم، تابستان 1383. هربرت اسپنسر ، مدرنيته : مفاهيم انتقادي جامعه سنتي و جامعه مدرن ، ترجمه ي منصور انصاري تهران ، انتشارات نقش جهان ،1381. آصف ، محمد حسن ، مباني ايدئولوژيك حكومت در دوران پهلوي ، تهران ، مركز اسناد انقلاب اسلامي ،1384. الهامي ، داود، موضع تشيّع در برابر تصّوف در طول تاريخ ، قم ، انتشارات مكتب اسلام ، 1378. اولوغ ، ايگدمير و ديگران ، آتاتورك ، ترجمه ي حميد ناظمي ، تهران ، مؤسسه فرهنگي منطقه اي 1348. رابرت اولسن ، قيام شيخ سعيد پيران - كردستان 1925، ترجمه ي ابراهيم يونسي ( تهران : انتشارات نگاه ،1377) بابر، نوئل ، فرمانروايان شاخ زرين از سليمان قانوني تا آتاتورك ، تر جمه ي ،عبدالرضاهوشنگ مهدوي ، تهران، سپاس ،1369. بصيرت منش ، حميد ، علما و رژيم رضاخان ، تهران ، عروج ، 1376. بهار، ملك الشعرا ( محمد تقي ) ، تاريخ مختصر احزاب سياسي در ايران ( انقراض قاجاريه ) ،جلد اول ،تهران، چاپخانه سپهر، 1357. محسن ، بهشتي سرشت ، نقش علما در سياست ، تهران ، پژوهشكده امام خميني و انقلاب اسلامي ،1380. بهنام ، جمشيد ، ايرانيان و انديشه تجدد ، تهران ، انتشارات پژوهش فرزان روز، 1383. بيات ، كاوه ، شورش كردهاي تركيه و تأثير آن بر روابط خارجي ايران ، تهران ، نشر تاريخ ايران ، 1374. تهاجم به روحانيت و حوزه هاي علميه در تاريخ معاصر ، جلد اول ، قدر ولايت ، تهران ،1379. پروند ، شادان ، سبحاني ، زهرا ، زمينه شناخت جامعه و فرهنگ تركيه ، تهران ، مركز مطالعات و تحقيقات فرهنگي بين اللملي ،1373. پهلوي ، محمدرضا ، پاسخ به تاريخ ، ترجمه ي حسين ابوترابيان ، تهران ، زرياب ،1379. پيران ، پرويز ، برنامه ريزي توسعه برون زا ، اطلاعات سياسي ، اقتصادي ، شماره 25، ديماه 1367 . جمعي از نويسندگان ،سلسله پهلوي و نيروهاي مذهبي به روايت تاريخ كمبريج ، ترجمه ي عباس مخبر ، تهران ، 1361. جعفري هرندي ، محمد ، فقها و حكومت پژوهشي در فقه سياسي شعيه ، تهران ، روزنه ،1378.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته