تحقیق روابط عمومي سياره اي (docx) 8 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 8 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
روابط عمومي سياره اي
روابط عمومي در عصر حاضر
در عصر انفجار اطلاعات ما با دنيايي چند رسانه اي مواجه هستيم. روابط عمومي در اوايل قرن 20 با پشتوانه هاي فكري كساني مثل ادوارد برنيز-هارولد لاسول- واستر ليمپن پا به عرصه حيات اجتماعي گذاشته است و امروزه در كنار مفهوم مهندسي اجتماعي از مفهوم مهندسي وفاق سخن به ميان ميآيد در دنياي امروز حياتي ترين بخش هر سازمان روابط عمومي آن است. نهادي كه هدفش ايجاد كانالهاي ارتباطي درون و بيرون سازمان است. يكي از مهمترين نظريه ها در روابط عمومي نظريه ميانجي يا واسطه است. اين نظريه روابط عمومي را واسطه اي ميان مردم –سازمان و مخاطبان ميداند- و نقش آن در جايگاه اظهاري، تفسيري، مذاكره، مشورتي و نمايشي قابل بررسي معرفي ميكند.
جهاني شدن روابط عمومي
انجمن بين المللي روابط عمومي ايپرا (IPRA) در سال 1997 تحقيقي منتشر كرد كه در آن هشت كشور انگلستان- امريكا- آفريقاي جنوبي- برزيل- ژاپن- سنگاپور- سوئيس- ايتاليا را مورد مطالعه قرارداد. در آن تحقيق تاثيرات جهاني شدن در اتباطات جمعي بررسي شده و مهمترين وظيفه روابط عمومي در آينده حفظ و بهبود ارزشيابي اجتماعي همراه با ارتباطات جمعي براساس راهبردهاي شركت درنظر گرفته شده است و اين واقعيت كه رسانه ها هم اكنون تحولات آن سوي مرزها را دريافت ميكنند و بايد در معادلات منظور شوند – و سپس توافقي همه گير به وجود آمد كه شركتها به ارتباطات بهبود يافته در حوزه جهاني نياز دارند.
در عصر جهاني شدن فعاليت روابط عمومي ها گسترش مييابد و اين فعاليت ها شامل ارتباط با سرمايه گذار –مديريت بحران- ايماژ اشتراكي- امور عمومي- موضوعات جمعي در روابط عمومي براي تجارت جهاني خواهد بود.
بنابراين حساسيت بين الملل در مورد روابط عمومي افزايش يافته و نياز به فهم صحيح از استراتژي جهاني ضروري به نظر ميرسد. در اين عصر اهميت روابط عمومي مثل اهميت رسانه ها فزوني يافته و روابط عمومي به جاي اين كه تنها مجري دستورات باشد رشد كرده و بخشي از فرايند تصميم گيري تجاري خواهد شد.
آينده روابط عمومي
مفهوم روابط عمومي در حال تغيير است چنان چه سيمون ميلر ميگويد: مديران به طور فزاينده در حال ارزشيابي نقشي هستند كه روابط عمومي و ارتباطات ميتواند در شهرت دائمي آنان داشته باشد. مكانيزم هاي ارتباطات در حال تغيير است و اين تغيير است و اين تغيير بازبيني در استراتژي هاي سنتي رسانه ها را ضروري كرده است.
جايگاه روابط عمومي در ايران
روابط عمومي همگام با تسلسل منطقي رشد سازمان هاي اجتماعي و اقتصادي در غرب به وجود آمد و متناسب با نياز آن جوامع همراه با سودمندي در عمل رشد كرد. بعد از كثرت و حجم انبوه اطلاعات در ساختار پيچيده جوامع روابط عمومي هم تخصصي شد در كشورهاي پيشرفته هرچه ميزان آگاهي از آن بيشتر باشد افق ديد دربرگيرندگي و تغيير موضع سازمان نيز افزايش مييابد. در ايران روابط عمومي به قول موسس اين رشته روابط عمومي و غيره است و اكثر كساني كه دست اندر كار هستند مشكلاتي را چون بي توجهي مشخص نبودن جايگاه، بي اهميت بودن و عدم توجه به بستر بومي جامعه را بر ميشمردند.
روابط عمومي امروز در ايران نياز به تحرك تازه اي دارد كه صورت حقيقي و كاركردهاي واقعي آن را در جامعه بشناساند. اما نه در قالب هميشگي بلكه در ظرفي كه مظوف آن بتواند از عهده حداقل نياز جامعه امروز برآيد. به نسبتي كه در جامعه ما نظم و پيچيدگي جديد توسعه اعم از سازماني اداري- اقتصادي- صنعتي- سياسي- اجتماعي و فرهنگي بيشتر ميشود. و نياز به روابط عمومي به عنوان مقوله علمي هم بيشتر نمود مييابد.
و اين در حالي است كه روابط عمومي ها به دليل جايگاه استراتژيك زيربنايي خود ميتوانند سازمان هاي زيربط را در همگامي با پيشرفتها و تحولات جهاني ياري دهند.
در يك نگاه كلي در ساختار سازماني متوجه ميشويم كه عموما جايگاه سازماني روابط عمومي ها به گونه اي است كه زير نظر عالي ترين مقام سازمان فعاليت ميكنند.
از مدير روابط عمومي تحت عنوان مدير ارشد سازمان ياد ميشود.
روابط عمومي در هزاره سوم
روابط عمومي به عنوان يك علم، داراي اصول منطقي، نظريه، الگو و معرفت شناسي بوده و از نظر پيش بيني نتايج و قابليت تكرار پذيري و داراي ظرفيت بسيار براي سازماندهي روابط اجتماعي و بهبود عملكرد سازمان هاي اجتماعي ميباشد. اين توانمندي، زماني قابليت بروز بيشتري خواهد داشت كه نظام هاي حاكم بر جامعه از يك سيستم باز تبعيت كنند. در اين صورت توان و قدرت عمل روابط عمومي به حداكثر رسيده و مديريت نمادين رفتاري به تعالي بخشيدن به روابط اجتماعي ارتقاء مييابد.
«هزاره سوم» فرصتي است تا روابط عمومي در آرماني ترين شكل خود امكان عمل پيدا كند. چرا كه روابط عمومي برتر و آرماني بايد ارائه كننده بهترين كيفيت باشد. كيفيتي متكي بر علم اخلاق(تقوا) تعهد، مسئوليت، تفاهم، تعامل و همكاري.
با توجه به نكات ذكر شده سؤالاتي در ذهن نقش ميبندد كه جايگاه اصلي روابط عمومي كجاست؟
آيا روابط عمومي در حوزه مديريت جاي ميگيرد و يا بايد آن را تنها به عنوان واحد اجرايي در نظر گرفت؟
چه راهكارهايي را ميتوان در ارتقاء روابط عمومي مد نظر قرار داد؟
در اين خصوص گروهي معتقدند كه: 15سال پيش روابط عمومي در ساختار اداري كشور جايگاه خاص و مشخصي نداشت و هر مديري سعي ميكرد با ارتباطات فردي خود نقش روابط عمومي فلان شركت، سازمان يا مؤسسه را برعهده بگيرد.در واقع امروزه نسبت به سالهاي گذشته جايگاه روابط عمومي در ساختار اداري كشور روشن تر و مثبت تر و موفق تر شده است. هرچند كه اين جايگاه واقعي نيست و نياز به تقويت دارد و خود مستلزم شناخت دقيق تر و بررسي هاي مهمي است. و درنتيجه بخش هاي مختلفي كه تنظيم كننده و ترسيم كننده تشكيلات يك سازمان يا اداره يا مؤسسه خواه خصوصي يا دولتي هستند نبايد حضورشان محدود به يك «عنوان» از اين واحد باشد در اين صورت روابط عمومي نمي تواند نقش كليدي و اساسي خود را ايفا كند. در ادامه بايد گفت كه: نقش مديران و كاركنان روابط عمومي نيز در پيشبرد اهداف سازمان بي تاثير نيست. روابط عمومي كه از لحاظ علمي و كاربردي قدرتمند باشد ميتواند جايگاه خود را در سيستم اداري پيدا كند و از امكانات و پتانسيل موجود استفاده كرده و سطح كمي و كيفي كار را ارتقاء دهد.
به طور كلي جايگاه روابط عمومي با توجه به متفاوت بودن وظايف، بستگي به توانايي و نقش كارگزاران و مسئولان نقش مديريت در سازمان دهي، انجام برنامه ها و عملكردهاي آن دارد و اصولا سه فاكتور با شناخت وظايف سازماني مديريت صحيح و توانايي انجام وظايف در تعيين جايگاه اصلي روابط عمومي ها مؤثر هستند. در ارزيابي وضعيت فعلي جايگاه روابط عمومي چند عامل مؤثر است. بطور كلي هر سازمان داراي نظام ارتباطي خاص خود ميباشد. در واقع نظام ارتباطي سازمان با توجه به محدوديت روابط عمومي موظف است. نمادها، روشها و دستورالعمل ها را طراحي و تكميل كند و در اختيار مخاطبين خود قرار داده و بر انجام آن نظارت دقيق داشته باشد.
درنتيجه هر سازماني براي پاسخگويي به نيازهاي بيروني خود نيازمند اهرم ها و بازده هايي است كه به صورت تخصصي و علمي و عملي كنند. پيش از انقلاب اسلامي، كانون پرورش و جذب آموزش و نخبگان براي تشكيل نهادهاي صنفي و معرفي افراد متخصص به ارگان ها اين مسئوليت را برعهده داشت. اما پس از انقلاب اسلامي اين كانون ها نقش خود را ازدست دادهاند و اكنون تعداد معدودي از اين نهادها مثل: (كانون وكلا، سازمان نظام پزشكي، سازمان نظام مهندسي و ...) وجود دارند كه به شناسايي آموزش و معرفي افراد متخصص به جامعه عمل ميكنند. همان گونه كه اشاره شد يكي از مهمترين علل و عوامل مؤثر ارتقاي جايگاه روابط عمومي در ساختار تشكيلاتي و اداري كشور حضور مديران و كاركنان متخصص در عرصه ارتباطات است و اين خود لازمه تشكيل مقولي براي تعيين صلاحيت علمي اجرايي و گزينش افراد متخصص را بوجود ميآورد. از آنجا كه هر روابط عمومي در سازمان سه وظيفه: هماهنگ كننده، اطلاع رساني و ارتقاء دهنده دارد و روابط عمومي محل ارتباط دروني و بيروني سازمان ميباشد. درنتيجه اين واحد بايد به عنوان واسطه بين دو بخش بيروني و دروني ارتباط برقرار كرده و اطلاع رساني را به طور دقيق و شفاف انجام دهد.
نهاد روابط عمومي در كشور نيازمند تشكيلاتي است كه بتواند در اين مهم ساماندهي صنفي ايجاد كند. نهاد روابط عمومي در كشور نيازمند تشكيلاتي است كه بتواند در اين مهم سامان دهي صنفي ايجاد كند. اما قبل از آن بايد چالش هاي موجود بر سر راه روابط عمومي ها را برطرف كند. در تعيين متولي در امر گزينش و روابط عمومي مستلزم پيدايش تخصص در كشور است. و براي رسيدن به اين هدف بايد مشكلات و موانع موجود را رفع كرده و همه امور را در حيطه تخصصي و علمي سنجيده و اين لازمه ارزيابي صحيح در امر روابط عمومي است. و نكته مهمي كه در اين زمينه مطرح ميشود: مسئوليت، شخص، مجموعه و يا ارگاني است كه موظف به انجام آن هستند. متولي بايد در امر انتخاب و انتخاب افراد كارداني و بينش دقيق داشته باشد و اجراي صحيح در امر گزينش، صلاحيت خود را اثبات كند. گسترش روزافزون فعاليت سازمانها و روشن شدن اهميت و جايگاه روابط عمومي و واگذاري مسئوليت هاي بيشتر لازمه مشاركت بخش خصوصي ميباشد.
به طور كلي مشاركت در بخش خصوصي از استهلاك هزينه هاي سازماني مانند: حقوق كاركنان، مكان، بيمه و ... جلوگيري كرده و فضاي رقابتي را در كشور گسترش داده و موجب اشتغال زايي و خروج روابط عمومي از تنهاي بروكراتيك سازماني ميشود و سطح كيفي و كمي كار را ارتقاء ميدهد. اگر مانع از افراط ها و تفريط ها شويم و به نقطه اي برسيم كه از امكانات بالقوه دستگاه هاي دولتي و امكانات بالفعل دستگاه هاي خصوصي استفاده كنيم به نوعي بين فعاليت و نحوه عمل، هماهنگي ايجاد نماييم نتيجه بهتري به دست خواهيم آورد.
اگر در كنار روابط عمومي ها مؤسسه اي به عنوان كارگزار وجود داشته باشد. روابط عمومي ها به يك هسته كارشناسي تبديل ميشوند و ميتوانند برنامه ريزي، سازمان دهي، هدايت، نظارت و كنترل و مديريت صحيح در نظام ارتباطي ايجاد نمايند.
البته بايد متذكر شد كه به كارگيري متخصصان و كارشناسان روابط عمومي در ارتقاء سطح كيفي كاربسيار حائز اهميت است و كشورهايي كه روابط عمومي آنها به صورت تخصصي و علمي عمل ميكند پيشرفت چشمگيري داشتهاند ولي متاسفانه در كشور ما وجود يك روابط عمومي متخصص و كار آمد كمتر ديده ميشود. اگر قبل از تشكيل نهاد ناظر، يك گروه خصوصي از طرف دولت براي ارزيابي نهادهاي روابط عمومي شكل گيرد ميتوان از طريق عملكرد روابط عمومي ها نواقص و مشكلات موجود آگاهي پيدا كرده و با ارائه راه كارهايي در جهت در جهت يكسان سازي و هماهنگ سازي روابط عمومي ها پرداخت تا در يك سازمان دهي كلي مناسب به تمامي مشكلات و موانع موجود رسيدگي به عمل آيد. يا حتي در مواجه شدن با بحران ها در سطح امنيت ملي نيز با تزريق آموزش هدايت و اصلاح ساختار از اين طريق عمل كرد . نظارت بر تشكيلات روابط عمومي با معناي واقعي آن منافات دارد و اين به دليل متفاوت بودن وظايف روابط عمومي هاي هر سازمان با سازمان ديگر است ولي با تشكيل متوليان گزينش و استفاده از افراد متخصص ميتوان يك نظارت كلي بر اين امر داشت. بايد هدف از نظارت و اينكه بر چه چيزي نظارت وجود داشته باشد مشخص و معلوم شود و اولين كسي كه ميتواند اين نظارت را انجام دهد مدير سازمان است ولي بطور كلي اگر سازماني تشكيل شود كه افراد كاردان و متخصص را در حيطه كاري سازمان قرار دهد مؤثر تر از نظارت بعد از انتخاب كارمند خواهد بود و چنين به نظر ميرسد كه گزينش و نظارت قبل از انتصاب كاركنان منطقي تر خواهد بود.
وجود يك تركيب نظام مند در روابط عمومي ها و تعريف صريح و روشن از وظايف و مشخص شدن حوزه هاي فعاليتي آن موجب ميشود كه آنها را به صورت بازويي قدرتمند در اختيار دولت قرار داده تا با شكل دهي به افكار عمومي و بهره گيري از تسهيلات و امكانات موجود، سطح فناوري كشور را ارتقاء داده و فاصله ها و موانع موجود را برطرف سازد. اما متاسفانه سليقه اي عمل كردن مديران مانع از رسيدن به اين اهداف ميشود.
جمع بندي
روابط عمومي يك پديده اجتماعي عصر جديد است بنابر اين روابط عمومي سنتي پاسخگوي نيازهاي عصر فعلي نخواهد بود. امروزه استانداردها در روابط عمومي به فهم بهتري از واقعيت روابط عمومي منجر خواهد شد و آگاهي از روند طبيعي تغيير در تجارت جامعه روابط عمومي را به پذيرش ديدگاهي جهاني جلب خواهد كرد. ساختار روابط عمومي در فرايند پيشرفت علم و دانش بسط و تكامل شركت ها و سازمانها و جهاني شدن روابط عمومي را تبديل به يك صنعت يك علم، يك معماري و يك مهندسي كرده است. با توجه به تمام آنچه گفت شد روابط عمومي را بايد در ساختاري تعريف كنيم كه ظرفيت اجراي كاركردهاي مورد انتظار را داشته باشد. درجوامع توسعه يافته روابط عمومي جايگاه كارگذاران حرفه اي است. در مقابل آن جوامع توسعه نيافته قرار دارد كه تفكر توسعه بر آن حاكم نبوده و روابط عمومي به عنوايك يك ساختار تعريف نشده بلكه فقط يك تفكر است. قطعا وجود ضعف ساختاري در تشكيلات روابط عمومي باعث افت انگيزش نيروهاي فعال در اين بخش و نيز عدم بهره وري مناسب از
منابع:
1-روابط عمومي و نظريه مديريت نوين. تاليف هوشنگ عباس زاده.
2- شكافي عميق بين ديدگاه مديران و كارشناسان مسائل روابط عمومي.
تاليف حامد رضا اسماعيلي.
3- مديريت روابط عمومي. تاليف حميد نطقي.
4- جامع روابط عمومي ناشر انجمن روابط عمومي ايران.
5- مجله روابط عمومي دي ماه 82 .
6- مجله روابط عمومي مرداد و شهريور 82.