تحقیق ریشه تاریخی بدحجابی در ایران و جهان و پیامدهای آن

تحقیق ریشه تاریخی بدحجابی در ایران و جهان و پیامدهای آن (docx) 20 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 20 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

ریشه تاریخی بدحجابی در ایران و جهان و پیامدهای آن ریشه پیدایش بد حجابی در جهان اگربه اوضاع حجاب دردو یا سه قرن قبل نگاه کنیم خواهیم دید که تقریبا درهمه نقاط جهان واز جمله غرب زنها دارای پوشش مناسبی بودند ونمونه های مبتذل امروزی درشکل لباس وحجاب زنها دیده نمی شود.پیدایش نظریات فلسفی ومکاتب جدید که عمدتا رابطه انسان را با ماوراء طبیعت قطع ویا ضعیف کردند وبعد ازشیوع نظریات روانشناسانه و جامعه شناسانه پیروان روابط آزاد زن و مرد، تغییرات اساسی درجهان بینی و فرهنگ مردم (ازجمله چگونگی پوشش زنان و نحوه ارتباط زن و مرد)ایجادشد.همه انحراف ها وبد بختی ها زمانی شروع شد که بشرقوانین کامل و حیات بخش الهی را که متضمن سعادت درهمه زمینه هاست کنارزد ودست به دامن کشفیات،تجارب واطلاعات ناقص بشری برای تنظیم برنامه زندگی شد وازطرفی اسیرهواهای نفسانی وانحرافات فکری خودگشت وقوانینی بدون احاطه کامل برجنبه های وجودی انسان وضع نمود.ازجمله این قوانین درخصوص مسائل جنسی وروابط بین زن و مرداست که ازافراط وتفریط خالی ومبری نیست.عده ای مانندکلیسای کاتولیک،غریزه جنسی را پلید شمردند وعلووتعالی بشررا درعدم ازدواج وسرکوبی این غریزه انگاشتند وازدواج رابه قدری زشت می دانستندکه بعضی ازکشیشها دراثر فشارجنسی مجبوربه همجنس بازی شدند،ووقتی این مساله درسراسرجهان افشاوعلنی گردیدروسای کلیسااعلام کردندکه همجنس بازی گناه صغیره است ولی ازدواج گناه کبیره است!!!عده ای دیگر به اصطلاح روانشناس ، روانکا و، جامعه شناس وفیلسوف كه درواقع اسیرهوس های نفسانی وعقده ها و تعصبات مختلف بودنداعلام کردند که تمام بدبختی های انسان،ازمحدودیت قوای جنسی است چرا که این محدودیت باعث عقده های روانی می شود واگرافردازکودکی با مسائل جنسی آشنا نباشند،درآینده نقش همسری را خوب ایفا نمی کنند ولی اگرشهوت جنسی آزادانه وبدون محدودیت ارضاءشود،دیگرمزاحمتی برای آنان ایجاد نخواهد کردوانسان می تواندبدون دغدغه وتشویش به اموردیگرزندگی خویش بپردازد.هرچندعواملی مانندآب وهوا،آداب ورسوم،مسائل اقتصادی،سیاسی درایجادفرهنگ بی حجابی موثرند ولی اگر اصلی ترین عامل را بخواهیم،جهانبینی و انسان شناسی است که بیشترین تاثیررا درفرهنگ آن جامعه ایفا می کند.درفرهنگ غرب قرنهاست که خدا زدایی آغاز شده است.اندیشه هایی چون انسان مداری و اصالت انسان به جای خدا محوری،علم پرستی واصا لت علوم تجربی به جای مذهب رایج شده است. انسان در غرب هیچگونه مسولیتی دربرابر خدا ندارد. صحنه زندگی صحنه مسابقه ورفاه است انسان از تمام امکانات موجود در این جهت باید استفاده کند که یکی از آن وسائل غریزه جنسی وزن است.واژه آزادی وزن ازجمله واژه های غریب ومظلوم است که همیشه در تاریخ مورد ظلم وکج فهمیهای زیادی قرار گرفته ،در مناطق غربی آزادی یعنی بی قیدوبندی ورفع محدودیت از همه غرایز ویکی از ریشه های این آزادی افسار گسیخته،تحقیر ولگد مالی شخصیت زن در گذشته ودر نقاط مختلف جهان است. روزی زن چون کالا توسط پدر شوهر در بازار ها به فروش رسیده ،زمانی دیگر به علت مرگ شوهر به همراه اوزنده به گورشده وزمانی حق ارث،حق رای،حق انتخا ب سرنوشت ونوع زندگی خود را نداشته،این تحقیرها وسخت گیری های کلیسا باعث شدوقتی که قدرت کلیسا کاهش یافت فشارها وتفریط ها به یک انفجار وافراط تبدیل شود، زنان برای کسب حیثیت ومرتبت اجتماعی و جبران حقارت های گذشته خویش وارد یک مسابقه بزرگ با مردان شدند وبرای سبقت برمردان از جاذبه های جنسی خود بعنوان یک سلاح استفاده کردند.حکایت غرب دراین مورد،مثل شخصی است که برای ازبام نیفتادن ازیک سو،آنقدرعقب می رود که از سوی دیگربه زمین بیفتد منتهی این بارشخصیت وحیثیت انسانی زن با کمک خود او لگد مال می شود ودراین بین روانشناسی نیز به کمک آزادی غربی آمده وفرویدیسم ظهورمی کند که عقده های جنسی منشا همه گرفتاریهاست و باید غریزه جنسی بدون هیچ محدودیتی ارضاءشود. ظهورمکتب اومانیسم ازعلل دیگراین فاجعه و بحران بود.دراین مکتب،روح دین نفی شد و سپس انسان و خواسته های او محور ارزشها قرارگرفت .اومانیسم انسان را دارای روح الهی نمی داند وصحبتی از ارزشهای الهی ورستگاری حقیقت نمی کند...دیگر خدا و قوانین او بر انسان حاکم نیست واین انسان است که باید برای همه شئونات زندگیش قانون وضع کند ،آن هم قانونی که بر مبنای میل او باشد.دین حق هیچگونه دخالت و اظهار نظر در شئونات مختلف زندگی ندارد چرا که پیروی از باید و نباید های دینی،مخالف آزادی انسان است.به عبارت دیگر یا دین یا انسان !!!اخلاق،هنر،ادبیات و غیره، همه باید براساس خواست انسان باشد و میل او میزان خوب وبد وحق و باطل بودن است عاملی که جدای از این علل ،مزید بر علت شده،علاقه زنان به خود آرایی و خود نمایی بوده وهست.آری وقتی معنویت وارزشهای انسانی از جامعه رخت بر بست وخدا در آن نقش نداشت و کمالات روحی، دیگر کمال محسوب نشدند،وقتی شخصیت انسان برابرباجسم اوشد،کسی با شخصیت تر است که جنبه های ظاهری او زیبا تر وپرزرق وبرقتراست.دیگرلباس وسیله ای برای حفظ سلامتی انسان ورعایت عفت وحیا نیست بلکه وسیله ای برای عرضه کردن خود و کسب اصطلاح شخصیت بیشتر است . از این دیدگاه اگر بدن و لباس نتواند نطرها را به خود جلب کند ، پس دیگر زن چه ارزشی می تواند داشته باشد ؟ بطور وسلم هیچ!! 2-2-آثار مخرب بی حجابی در جهان پس از اشاره اجمالی به بعضی ریشه های رفع محدودیت میان روابط زن و مرد ،به آثار مخرب این عدم محدودیت می پردازیم: 2-2-1 - از بین رفتن شخصیت زن و ایجاد نا امنی انسان در وجود خود ارزش های والایی مثل عزت نفس ، عفاف و پاکدامنی را احساس می کند و این ندای درون همواره او را به پاکی و پاکدامنی فرا می خواند مخصوصاً زن که آیت جمال خلقت است این زیبایی روحی به او اجازه نمی دهد اندام ظریف و زیبایی او و احساس لطیفش در معرض نگاه نا اهلان نا پاک گردد و روح بلندش تحقیر شود0 با نگاهی کوتاه به تاریخ پوشش زن در می یابیم که وقتی زن در دوران شکوفایی علم و صنعت یعنی عصر حاضراین موهبت الهی و در حقیقت هویت خود را ازوقتی که زن هویت خود را از دست داد و ارزشهای معنوی برای او پوچ شد،به وسیله ای برای خوش گذرانی و سوء استفاده جنسی مردان ، ابزاری برای تبلیغ کالا ، ایجاد بازارهای جدید مصرف و کارگری ارزان قیمت تر از مردان تبدیل شدوتوجه به او تنها در جنبه های جنسی و بدنی خلاصه گشت واین تغییر و تحولات اجتماعی بسیاربه ضررآنان تمام شد.زنان هم در سنگرخانواده وهم درسنگراجتماع شکست خوردند.و اکنون تجاوززنان وآزادی های جنسی آنقدربالاست که آنان مجبوربه حمل سلاح با خودهستند زن غربی وغرب زده به خاطراین گستردگی روابط،آنی ازتعرض وخیانت مردان مصون نیست.آنچه باعث تعجب و تاسف است این است که باوجودبدبختی ونکبتی که جوامع غربی وبخصوص زنان را فراگرفته،سردمداران آنها برای زنان ما دلسوزی می کنندوبابرپایی سمینارها وکنفرانس های متعدددرکشورهای خودونیز کشورهای پیروفرهنگ منحط غربی،خواهان آزادسازی زنان ماازنوع آزادي غربی هستند.افرادفرصت طلب وهرزه بیشتربه دنبال کدام زن هستندوبیشترکدام یک راموردآزارواذیت قرارمی دهند؟زنانی که وضعیت پوشش وآرایش آنها خودبه محرک است ویا زنانی که بااستفاده ازسلاح حجاب،چنان وقار وهیبتی پیدا کرده اندکه افرادهرزه کمترجرأت ایجادمزاحمت برای آنان را به خود می دهند؟مزاحمت هایی که برای زنان ایجادمی شود،ناشی ازتحریکی است که خودآنها بوجودآوردند واین تحریک ها مقدمه ای برای از بین رفتن امنیت و احترام و ارزش زن خواهد شد.وقتی حجاب وپوشش نباشد،قدرت تخیل جنسی درمردان زیادمی شودوتحریک هاآغازمی گردد. سستی بنیان خانواده دومین اثر عدم محدودیت روابط زن ومرد سستي بنیان خانواده و تزلزل آن است که جهت اختصار فقط به یک مطلب از روزنامه اطلاعات چهارشنبه 6/6/70 صفحه 13 اشاره می کنیم. در روزنامه مذکور آمده است :مرکز آمار بهداشتی آمریکا در یکی از آمارهای منتشره خود اعلام کردکه ازهرهزارنفر زن متاهل امریکایی15-44ساله،تنها91 نفر پیوند زناشویی با همسران خودرا حفظ کرده و به طور قانونی به زندگی مشترک خود ادامه می دهند. گسترش فساد در جامعه بنا به اظهار تلویزیون فرانسه،بیش از200میلیون کودک درجهان به صورت برده زندگی میکنند شبکه تلویزیونی (سی ان ان)امریکا با استناد به آخرین تحقیقات وزارت شهری امریکا اعلام کرد در هر 13 دقیقه یک نفر به ویروس بیماری ایدز مبتلا می شود و قربانیان این ویروس که عمدتاً از طریق بی بند وباری های جنسی مبتلا می شوند از بیماری های عفونی هلاک می شوند. در خبر دیگری درباره میزان تجاوزات جنسی در فرانسه می خوانیم:از هر چهار نفر دختر فرانسوی و از هر هشت پسر فرانسوی یک نفر قبل از رسیدن به هجده سالگی مورد تجاوز قرار می گیرند و 22% از این گونه تجاوزات قبل از سن شش سالگی بوقوع می پیوندد و85% کودکان که مورد تجاوز قرار می گیرند شخص متجاوز خود را می شناسند.وحشتناکتر از همه اینکه در 40%از این تجاوزها،شخص متجاوز کسی جز پدر کودک نیست حضور زیاد و همیشگی فرد در صحنه های شهوت انگیز، او را دریک حالت نیاز، میل وکشش دائم به امورشهوانی نگه می دارد و این احتیاج روحی قدرت مقاومت را از او سلب می کند.استفاده از زور و تجاوز و حمله شیوه کسانی است به آنچه فشار درونشان را کاهش می دهد دسترسی ندارند وهراندازه که شدت عطش درونی بیشترباشد مقاومت شخص درخارج کمتراست . برای اینگونه افراد،طبیعی است که حقوق،آبرو،شخصیت،محرم،نامحرم ،هم جنس یا غیر هم جنس بودن حتی انسان یا حیوان را درک نکنند واز فکر ارضای شهوت،چشم چرانی،اذیت و تعرض و تجاوز جنسی خارج نشوند واصولا حرص ومیل شدید،باادب،احترام به حقوق دیگران،حیا و خویشتن داری سازگاری ندارد و به فرموده امام علی(ع):شخص حریص حیائی ندارد. -آسيب پذيري فعالیت ها ومسئولیت های اجتماعی کار کردن،درس خواندن وفعالیت های دیگر،در محیطی که تحریک آمیز نباشد و فکر انسان فارغ از هر گونه مشغله کاذب و نادرستی فقط به فعالیت صحیح مشغول باشد،بهتر به نتیجه مطلوب خود می رسد تا در محیط های پر جاذبه و تحریک آمیز. امروزه در غرب كه دختران وپسران در مراكز آموزشي بطورمختلط به تحصيل مشغولند وجود مراکز بهداشتی در کنار دبیرستانها ودانشگاه ها امری عادی شده است.بنا به گزارشي كه در اخبارشبكه سراسري ا يران دراواخرآبان ماه 1383پخش گرديد بنا به تحقيقي كه دركشور انگلستان برروي مراكز آموزشي انجام شده است ،دبيرستاني كه در آن دختران وپسران جداگانه تحصيل ميكردندنسبت به دبيرستانهاي مختلط ديگر رشد علمي بالاتري بدست آورده بودند. 2-3-علل گسترش فرهنگ بی حجابی درایران وسایر کشورها از آن زمانی که کشور های اسلامی با سرمایه ها و منابع سرشارشان مورد طمع استعمارگران قرار گرفتند،همواره به بهانه های مختلفی آماج حملات نظامی وحشیانه آنان بوده اند ولی به دلیل شجاعت ها ودلاوری های مسلمین اغلب به شکست استعمارچیان منجر شداست. استعمار گران بهتر آن دیدند که دست از تهاجم نظامی برداشته و به شیوه بهتری جریان غارت و استعمار را ادامه دهند که این شیوه،استعمار نو یا استعمارجدید نام داشت که هسته مرکزی و محور اصلی آن همان تهاجم فرهنگی است. استعمارگران برای اجرای این توطئه،برنامه های زیادی برای مصرفی بار آوردن ملتها،وابسته کردن کشورها طرح ریزی کردندکه مبارزه مستقیم با اعتقادات و مقدسات فرهنگی وایجاد شک وتردید،انحراف،تمسخریا تهدید مظاهر دینی،تلقین فکر جدایی دین از سیاست،اشاعه فسادو فحشا دربین مسلمین،رواج موسیقی مبتذل،مبارزه پیگیر با حجاب زن،چاپ و انتشار مجله،عکس،کتب مبتذل و...مقدماتی برای رسیدن به هدف استعماریشان بود.طبیعی است تمام برنامه های مذکور بدون وجود دست نشاندگان و وابستگان داخلی و حاکمان نوکر صفت امکان پذیر نبود . آنها درحکام وسلاطین کشورهای اسلامی نفوذ کردند وسپس به غارت فرهنگ ودین و دنیای مردم پرداختندوبه قول ضرب المثل قدیمی (( کدخدا را دیدند وده را چاپیدند)).استعمارگران سعی کردند بر تمامی رسانه های گروهی کشورهای مورد تهاجم تسلط یابند طوریکه پیام مستکبران و غارتگران را وفرهنگ مبتذل دشمن را خود به مردمشان تلقین کنند.وبه اسم آزادی و هنر،زن را به حضور در صحنه های مختلف اجتماعی تشویق می کردندطوریکه حضور در صحنه های هنری به قیمت از دست دادن حیا،عفت،پاکدامنی و شرافت تمام می شد.در کشورهایی مثل الجزایر،استعمارگر فرانسه اول به سراغ حجاب زنان رفت در افغانستان امان... خان به اسم اصلاحات،نقشه استعماری فساد و بی حجابی را اجرا نمود.در ترکیه،آتاتورک دین زدایی و در ایران رضا خان پس از سفر ترکیه در سال1313 شدیداً تحت تاثیر طرحهای اسلام زدایی و به خصوص کشف حجاب و فرهنگ بی حجابی قرار گرفت و پس از بازگشت،جشن های مختلفی در تهران و شمال کشور برای این منظور انجام داد.در ایران از زمان ناصرالدین شاه وشاید قبل از آن ،شاهان ساکت و از همه جا بی خبر نمی دانستند که در کشورهای آنان وکشورهای همسایه دشمنانشان تدابیری اندیشیده اند.از جمله مکرهاوحیله های دشمن،ترویج وتاسیس مکتب بهائیت و تحریک و تشویق به بی حجابی بود بهترین کتاب در این زمینه، کتاب قرّة العین- در آمدی برتاریخ بی حجابی در ایران که توسط سینا واحد در تاریخ 17/9/63 بوسیله مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی نور به رشته تحریر در آمده است. قرّةالعین که نام اصلی آن زرین تاج وبعضی نام اصلی او را فاطمه گفته اندبه عنوان اولین زن ایرانی که پوشش و حجاب خود را کنار زد معرفی شده است ودختر ملاصالح برغانی از مجتهدین معروف قزوین وبرادر ملامحمدتقی برغانی مجتهد مشهور و قدرتمند آن موقع ایران بود. قرّةالعین به همسری پسرعمویش یعنی ملا محمد پسر ملامحمد تقی در آمد و از او صاحب یک دختر و دو پسر به نامهای شیخ ابراهیم و شیخ اسماعیل شد. قرهّ العین یا فاطمه در خانواده اهل نظروفکروبحث متولدگشته بودوبامسائل فقهی مختصراّآشنا بود. قرّةالعین غیر از ملامحمد تقی (عمو و پدرشوهرش)عموی دیگری بنام ملامحمد علی داشت که از پدرش کوچکتر بود.ملامحمد علی تحت تاثیر تفکر شیخیه که بنیان گذار این تفکر شیخ احمد احسائی است قرار گرفته بود و قرّةالعین نیز دل در گرو اوبست .اختلاف در کانون خانوادگی قرّة العین از اینجامشتعل گشت و درگیریها آغاز شد لازم به گفتن است که شهید ملامحمد تقی برغانی عموی بزرگ قرهّ العین نخستین مجتهد قدرتمندی بود که علیه تفکر شیخیه قد برافراشت و سخنان شیخ احمد احسائی را مخالف قرآن و احادیث نبوی خواند ووی را به خاطر ابراز سخنان نادرست تکفیر کردبه هر حال آن چیزی که در اینجا حائز اهمیت است بازشدن مکاتبه بین قرّةالعین و سید کاظم رشتی (ادامه دهنده راه شیخ احمد احسائی)از یک سو و تیره و تار شدن روابط خانوادگی با شوهر و پدر شوهر یعنی ملا محمد تقی برغانی از سوئی دیگرمنجربه جدائی قرهّ العین از شوهرش گردید. قرّةالعین درخانه سید رشتی در کربلا برای شاگردان وی که از اطراف می آمدند از پس پرده سخن می گفت و درس می دادودر کربلا با ملا حسین بشرویه ای آشنا و از طریق او با سید علی محمد باب که در آن موقع در شیراز بود و شاگردان زیادی داشت ارتباط برقرار کرده و از مریدان وی گشت بنا براین قرّةالعین در خانه سید رشتی شروع به تبلیغ برای باب کرد و موجب یورش و رنجش مردم کربلا گردید والی عراق برای نجات جان قرّةالعین او را ظاهراً به بغداد تبعید نمود و سخنان او در بغداد نیز مردم را متوجه خود ساخت وباعث شورش وتشنج گردید.این مسا له باعث تبعید وی به ایران گردید در کرمانشاه و همدان ، باز با هیجان عمومی و تندی علمای شهر مواجه بود با توجه به اینکه قرّة العین کاروانی حرکت داده میشد نه بصورت انفرادی واین جریان از کربلا شروع گردید وبه شهرهای غربی ایرا ن امتدادیافت،به نظر میرسید که این تبعیدها بی حساب صورت نمی گرفته و در حقیقت بهترین تبلیغات ممکن برای سیدعلی محمدباب وجریان جدید((بابی))صورت گرفته است.با توجه به اینکه،خود باب دعوتش را از شیراز شروع کرده بودو چندی بعد،یکی از پیروانش در مشهد،شورشی به راه انداخته بود سپس در بغداد،کرمانشاه،همدان ،قزوین،ولوله ایجاد کردندودراین مثلث که جغرافیای سرزمین شیعه را دربر می گیردجریان بابیگیری را به شدت به اعماق افکار عمومی سوق دادند همه این اقدامات نشانگر یک طراحی حسابگرانه،برای جذب ذهنیت عمومی کشور به مساله بابیه بود. درصفحه23 کتاب مذکورراجع به واقعه بدشت آمده است: ((قرّة العین که در آن روز بهترین لباس خود را در بر کرده را به کمک مشاطه به بهترین طرزی آراسته بود حسب المعمول در پشت پرده قرار گرفت و شروع به سخن نمود و فصاحت عجیب و حرارت کلمات بخصوص اضطراب وی در برابر کار فوق العاده ای که می خواست انجام دهد،تاثیر کلام وی را به حد اعلی رسانده بود.بدیهی است که سخنان اوازچه مقوله بود،وی گفت:ای اصحاب ! این روزگار ازایام فطرت شمرده می شودامروزه تکالیف شرعیه یکباره ساقط است و این صوم و صلوهّ کار بیهوده است.آنگاه که میرزا علی محمد باب اقالیم سبعه را فروگیرد و این ادیان مختلف را یکی کند. تازه شریعتی خواهد آورد وقرآن خویش را ودیعتی در بین مردم می نهد،هرتکلیفی که بیاورد بر خلق زمین واجب خواهد گشت.پس،زحمت بیهوده برخود رواندارید وزنان خود را درمضاجعت طریق مشارکت بسپارید ودر اموال یکدیگر شریک و سهیم باشید که در این امور شما را عقابی و عذابی نخواهد بود.در میان همین بحث پرحرارت به اشاره قرهّ العین پرده به یک سو افتاد و قرهّ العین همچون زنان پری روی افسانه ای که منتظر همه چیز بودند جز این منظره،ظاهر شد.اثر این عمل شدید بود و چه عده ای دستان خود را به صورت گرفته صدا به اعتراض برداشتند و عده ای از آن محفل فرار کردندوتنها چند نفری خیره خیره به حسن و جمال وی نظر دوخته بودند.قرهّ العین برای جلب قلوب،چند قدمی درمیان صفوف آنان رفت،ولی این کار نتیجه ای نداد و بالاخره میرزا حسینعلی عبای خود را بر دوش او انداخت و او را از صحنه بیرون برد)) تا اینجا مشخص شدکه اولین زن ایرانی که پوشش خود را کنار انداخت وتمام افکار مذهبی خویش را که از خانواده بدست آورده بود بعلت انحراف فکری زیرپانهاد،که بود0تشکیلات بهايیان وجریانهای سیاسی وفکری مخالف مذهب اسلام ،از قرّة العین بعنوان یک نابغه و استعدادی شگرف و زنی که هوشی سرشار و ذوقی بسیار داشته است یاد می کنند و طبیعی است که اغراق گوئی،ناشی از روحیه اسلام ستیزی آن می باشد. در واقع هدف از این کار این است که بگویند قرّةالعین از اسلام دوری جست وبه بابیان پیوست و مروج بابیت شد ناشی از دانش و استعداد و نبوغ وی بوده است. این ناراست گوئی در حوزه مسائل تاریخی و دینی از پدیده هائی می باشد که با جریان فرهنگی استعمار،شروع گشته و توانسته است همسو با جریان های سیاسی استعمار در اسیرکردن و برده ساختن شعور و ذهنیت و قضاوت مردم مسلمان،حرکت کند و در این میان حقایق بی شماری را قربانی مطامع استعماری نمایند. عدم امکانات ارتباطی بین روحانیت و مردم در آن عصر وناییوسته بودن روحانیت نیز به خاطر عدم امکان ارتباطات،ناگریز روحانیت را از اخذ یک موضع قاطع و همه جانبه و همگانی دور می کرد و موضع انفرادی بعضی روحانیون را سبب گشت. شبکه دیپلماسی استعمارکه از امکانات ارتباطی خوبی برخوردار بودند ودارای هدفی روشن،تبلیغات را به نفع بابیه اداره می کردند.تبلیغ بابیها آنقدر زیاد و فراگیر شد و بابیها مخصوصا قرّةالعین مردم را تحریک و تهییج نمودند که منجر به جنگی به نام جنگ شیخ طبری یا طبرسی گردیدکه دراین جنگ،قابل توجهی از نیروهای نظامی حکومت مرکزی جان خود را ازدست دادند و این زن اغواگر یکی از گرم کنندگان آتش این جنگ بود.پس از ختم غائله بزرگ طبرسی،قرّةالعین تبلیغ گر را،در منطقه نورمازندران بازداشت وبه تهران گسیل داشتند.مدت حبس او 3 سال طول کشید ودر این مدت با تشکیلات بهائیت همکاری زیادی داشت تا زمانی که ناصرالدین شاه به عزم شکار از کاخ سلطنتی خارج و مورد سوء قصد قرار می گیرد. و واضح است که این سوء قصد از جانب تشکیلات بهائیت سازمان داده شده بودو از آنجائیکه قرّةالعین نیز در این برنامه ریزی شریک بود ،باید او کشته می شد وناصرالدین کشتن زنی را خوش نداشت دو نفر از علماء را برای نصیحت وی فرستاد تا بتوانند او را از گمراهی نجات دهند ولی قره العین سرسختی نشان داد و اظهار پشیمانی نکرد و بدین ترتیب بدست عزیزخان سردار کل و فراشانش سپرده می شود،تا اعدام گردد. ودر روز اول ذی القعده 1268در باغ لیحانی اعدام و جسدش را در همان باغ می اندازند و بدین گونه دفتر زندگی نخستین زنی که در ارتباط باجریان استعماری بابیگری اولین نغمه های بد حجابی زنان را سروده بود و خود نیز اولین زن بی حجاب تاریخ معاصر ایران،گشته بودبسته گردید. اما با مرگ وی اندیشه بی حجابی زنان که یکی از برنامه های مهم استعمار جهان است از بین نرفت بلکه به مدد انجمن های فراماسونری و شیفتگان غرب که در مدح و فایده های بی حجابی قلم ها چرخاندند تا زنان مسلمان را از هویت دینی خویش تهی سازند اینان ادامه دهندگان مسیری بودند که قرۀالعین آغازگر آن بود و رضا شاه تکمیل گر آن. عوامل بدحجابی در قبل از انقلاب هرچند مسائل مطرح شده به نوعی به زمان قبل از انقلاب و به ریشه یابی موضوع می پردازدولی اگر بخواهیم تاریخ معاصرنزدیک به انقلاب را مورد بررسی قرار دهیم ناچار باید به سفر رضاخان به ترکیه اشاره ای داشته باشیم همانطور که گفتیم :رضا خان پس از سفر به ترکیه در سال 1313 شدیدا تحت تاثیر طرح های اسلام زدایی و به خصوص کشف حجاب و فرهنگ بی حجابی قرار گرفت وپس از بازگشت جشن های مختلفی در تهران و شمال کشور برای این منظور انجام شد که نمونه آن در 17 دی ماه در دانش سرای مقدماتی جشنی برپاشدکه رضا خان به همراه همسر و دختران خود که بی حجاب بودند در آن جشن شرکت ودستور دادتمام وزرا و وکلا با همسران بدون حجاب خود در این جشن شرکت کنند و بدین صورت بد حجابی در کشور آغاز گردید،ولی زنان ایران همچنان با حجاب در جامعه حضور پیدا می کردندورضا خان برای شکستن مقاومت مردم مجبور به متوسل شدن به زور همراه با قساوت و رذالت فراوان گردید.به زور چادر زنان را از سرشان می کشیدند،واگر مقاومت می کردند مورد ضرب و شتم و هتک حرمت قرار می گرفتند و این سیاست پس از مرگ رضاخان توسط پسرش محمد رضابشدت ادامه یافت ولی هیچوقت نتوانستند در این طرح به موفقیت کامل دست یابند و سرانجام مردان غیور و زنان متدین ما بساط حکومت آنها را به رهبری امام خمینی برچیدند. تهاجم فرهنگی پس از انقلاب پس از سقوط حکومت آمریکایی شاه و پیروزی انقلاب اسلامی،توطئه های گوناگون(تجزیه ایران،حمله نظامی به طبس،فعالیتهای جاسوسی،جنگ،تحریم اقتصادی،.....)آمریکا نتوانست اتش مبارزه مردم ایران راعلیه استکبار خاموش کند واگرخطر نفوذ تفکر مردم ایران به سایر کشورهای اسلامی وغیر اسلامی وجود نداشت شاید ایران آماج تیرهای توطئه قرار نمی گرفت.ازطرفی جوانان ایران در خنثی کردن تمام توطئه های استکبار نقش آفرینی خاصی داشتند وجوانان بودندکه پوزهءآنان رابخاک می مالیدند،آنان این قشرراموردتهاجم قراردادندودین آنان رانشانه گرفتندچون دیدن وفرهنگ چیزی بودکه آنان رادربرابردشمن ایستاده ومقاوم نگه میداشت.پس دشمن جوانان ایران میخواهدفسادرادرمیان آنان ترویج کندتانفوذدین و فرهنگ دینی را از دل وروح آنان بگیرد. توزیع گسترده مشروبات الکلی ومواد مخدر،توزیع نوارهای مبتذل وترانه های خوانندگان رژیم سابق و موسیقی های غربی،وارد کردن عکسها،کتب،فیلم های ویدئویی،سی دی های مختلف کامپیورتری با مضامین ضد دینی،ایجاد گروه های مختلف از دختران و پسرانی که دچار بحران شخصیت هستند وکشاندن جوانان به بطالت وهرزگی،چاپ داستان ها و رمان های مختلف با محتوی زشت اخلاقی و جنسی ...همه و همه از جمله فعالیت ها و کارهایی است که برای دین زدایی و اشاعه فساد در بین جوانان ما در نظر گرفته شده است. موارد مذکور از جمله مواردی است که آثارش در جامعه ما ملموس و مشهود است حضور نا مناسب بعضی از جوانانی که از نقشه و توطئه استعمار گران تاثیر پذیرفته اند عاملی است نگران کننده برای پدران،مادران وتمام کسانیکه به مسائل اجتماعی،فرهنگی،مذهبی جامعه خویش احساس مسئولیت می کنند. یقینا برای هر عامل نگران کننده،عوامل رفع نگرانی نیز وجود دارد به همین منظور کتابها و تحقیقات و پژوهش هایی انجام شده است به عنوان نمونه در سال1367کتابی به نام عوامل فساد و بد حجابی توسط احمد رزاق،انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی منتشرشده است که درآن به نقش خانواده معلم ومدرسه،آپارتمان نشینی،ضعف ایمان،عقده حقارت و...به عنوان عامل اثر گذار در بد حجابی اشاره شده است ولی به مقدار و میزان اثرگذاری هر کدام از عوامل آن هم ،به صورت علمی پرداخته نشده است. تحقیق و پژوهشی از طرف خانم معصومه کلنگی به شماره1041تحت عنوان((رابطه بین نگرش دانش آموزان دختر دبیرستانی و مادران آن ها نسبت به حجاب))صورت گرفته است.در این پژوهش3 پرسشنامه برای پدر،مادر،فرزند دختر در نظر گرفته شده است و محقق به این نتیجه رسیده است که اولا:پدران می خواهند پوشش متعارف اسلامی یعنی پوشاندن بدن به جز قرص صورت و کفین از طرف همسر و دختر انجام پذیرد. ثانیا:مادران خود مایلند حجاب خود را رعایت و انتظار دارند دختران آنان نیز پوشش اسلامی را رعایت نمایند. ثالثاً:دختران جوان تمایل به این موضوع دارند و پوشش را به عنوان یک اصل می پذیرند. پژوهش دیگری بعنوان پایان نامه توسط خانم فرنوش ژیانی اصغر زاده به شماره9 انجام پذیرفته است که در آن به بررسی نگرش دانش آموزان دختر نسبت به حجاب موجود در مدارس پرداخت شده است.در این پژوهش نظر دانش آموزان دختر راهنمایی و متوسطه نواحی ششگانه مشهدموردبررسی قرارگرفته است تقریبامشابه آن چیزی است که ما به دنبال آن هستیم بااین تفاوت که مابه بررسی عوامل بدحجابی از دیدگاه دانش آموزان سال سوم وپیش دانشگاهی درناحیه7 پرداخته ایم و عوامل اثر گذاردر گرایش دختران به بدحجابی موردبررسی قرارگرفته وهمکارمحترم خانم فرنوش ژیانی اصغر زاده نگرش دانش آموزان دختر نسبت به حجاب مو جود در مدارس را مورد پژوهش قرار داده است ونظر آنان را در موردحجاب درمدرسه،بیرون ازمنزل،درخانواده ومعاشرت های خانوادگی موردبررسی قرار داده است. دوپژوهش بالاکه درسالهای اخیرتوسط همکاران فرهنگی گردآوری شده است درقسمت تحقیقات وپژوهش سازمان آموزش وپرورش خراسان مستقر درمرکز تربیت نیروی انسانی شهید کامیاب موجود است.پژوهش اول در استان سمنان وپژوهش دوم در استان خراسان نواحی ششگانه مشهد(در آن زمان)صورت گرفته است. قرآن وحجاب اگر بخواهیم واژه حجاب را از نظر لغوی بررسی کنیم برای این واژه هم معنی پوشیدن و هم معنی پرده را به کار برده اندوبیشتر استعمالش به معنی پرده است.اين كلمه ازآن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده وسیله پوشش است وشاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیردبه کار رفتن کلمه حجاب اصطلاحی است که در عصر ما پیدا شده واگر در تاریخ و روایات پیدا شود بسیار کم است . آیه ای که در آن کلمه ((حجاب)) به کار رفته آیه54 سوره احزاب است که می فرماید: ((وّ اِذا سئلتموهُن مِنْ وَراءِحجاب)) یعنی اگر از آن ها متاع و کالای مورد نیازی مطالبه می کنید از پشت پرده بخواهید.در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی هر جا نام ((آیه حجاب)) آمده است،مثلا گفته شده قبل از نزول آیه حجاب چنان بود و بعد از نزول آیه حجاب چنین شد،مقصود این آیه است که مربوط به زنان پیغمبر است. ((استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است.در قدیم و در اصطلاح فقها چه در کتاب الصلوة و چه در کتاب النکاح کلمه ستر را به کار برده اند نه کلمه حجاب را و چقدر خوب است که ما همیشه کلمه پوشش را به کار ببریم.زیرا معنی شایع لغت حجاب پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود باعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس شود و بیرون نرود. وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند،زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست.در برخی از کشورهای قدیم مثل ایران و هند چنین چیز هایی وجود داشته است که در اسلام وجود ندارد.)) اولین آیه وجوب پوشش برای زن،آیه 31 سوره نور است.و ما برای اینکه به وظیفه زن و مرد در این زمینه اشاره ای داشته باشیم به اختصار آیه27 تا 31 این سوره را مورد بررسی قرار می دهیم. ای کسانیکه ایمان آورده اید! به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلا آن ها را آگاه سازیدو این برای شما بهتر است ،باشد که پند گیرید. ترجمه آیه 27 اگرکسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود.اگرگفته شد بازگردید،باز گردید که پاکیزه تر است برای شما.خدا بدانچه انجام می دهید داناست. ترجمه آیه28 و اما در خانه های غیر مسکونی برای شما گناهی نیست که به خاطر کالایی که در آن دارید داخل شویدوخدابه آنچه که آشکار می کنید وآنچه را نهان می دارید اگاه است. ترجمه آیه 29 به مردان مومن بگو دیدگان فروخوابانندودامنها حفظ کنند.این برای شما پاکیزه تر است خدا بدانچه می کنید آگاه است. ترجمه آیه 30 بزنان مومنه بگودیدگان خویش فروخوابانند و دامنهای خویش حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیداست،سرپوشهای خویش بر گریبانها بزنند،زیور خویش آشکار نکنند مگر برای شوهران ، یاپدران ، یاپدرشوهرشان ، یاپسران ، یاپسرشوهران ، یا برادر یابرادرزادگان ، یاخواهرزادگان ، یازنان ، یامملوکانشان ، یامردان سفیه و طفیلی که حاجت به زن ندارند ، یا کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند (یا برکامجوئی از زنان توانا نیستند)وپای به زمین نکوبندکه زیورهای مخفیشان دانسته شود.ای گروه مومنان همگی بسوی خداوند توبه برید، باشد که رستگار شوید. ترجمه آیه 31 استاد مطهری در کتاب مساله حجاب صفحه27 از آیات فوق چنین استنباط می کند:((مفاد آیه اول و دوم این است که مومنین نباید سرزده و بدون اجازه به خانه کسی داخل شوندوبعد از آگاه کردن طرف و برای داخل شدن ، از نام خدایاا...گفتن استفاده کند که باین مساله استیناس گفته می شود و بدین وسیله صاحب خانه خودرا برای ورود او آماده می کند. در حقیقت میهمان به صاحب خانه در پوشاندن آنچه باید بپوشاند کمک کرده و نسبت به خود ایمنی اش داده است.ومعلوم است که استمرار این شیوه پسندیده،مایه استحکام اخوت و الفت و تعاون عمومی براظهارجمیل وستر قبیح است وجمله(( ذلکم خیرٌلکم لعلَکم تذکرون))اشاره به همین فواید است. وآیه دیگر مربوط به وظائف زن و مرد است در معاشرت با یکدیگر که شامل چند قسمت است . 1- هر مسلمان،چه مرد و چه زن،باید از چشم چرانی و نظر بازی اجتناب کند. 2- مسلمان ،خواه مرد یا زن،باید پاکدامن باشد و عورت خود را از دیگران بپوشد. 3- زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکار نسازند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند 4- دو استثنا برای پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله ((وَلا یُبدینَ زینَتَهُنّ اِلا ما ظَهَرَمِنها))بیان شده است ونسبت به عموم مردم است.ودیگری با جمله((وَلا یَبدینَ زینَتَهُنّ اِلا لِبعولَتِهِنّ...))ذکر شده و نداشتن پوشش را برای زن نسبت به عده خاصی تجویز می کند. -وظائف مشترک بین زن و مرد در آیه30و31 سوره نورکه ترجمه آن از نظر گذشت بر ای زن و مرد دو تکلیف آمده است:1- ترک نظر و نگاه 2- حفظ پاکدامنی. در اینجا به خوبی روشن می شود که هدف از این دستورات رعایت مصالح بشر است خواه زن یا مرد اگر می بینیم وظیفه پوشش به زن اختصاص یافته و می فرماید :به زنان مومن بگو که...زیور خویش آشکار نکنند ...برای این است که زن مظهر زیبائی و جمال و مرد مظهر شیفتگی است و به قول استاد مطهری باید به زن بگویند خود را در معرض نمایش نده نه به مرد. اگر بخواهیم از نظر میل و کشش زن و مرد را با یکدیگر مقایسه کنیم پر واضح است که تمایل مرد به نگاه کردن و چشم چرانی است و تمایل زن به خود نمایی و زیبا پوشی است نه به چشم چرانی.تمایل مرد به چشم چرانی بیشتر زن را تحریک به خودنمائی می کندو چون چشم چرانی در زنان کمتر است مردان کمتر تمایل به خود نمائی دارند هرچند که در بین مردان و مخصوصا پسران جوان این موضوع یعنی خودنمائی خود را نشان میدهد ولی موقت و گذراست و پس از چند سال آنان نیز وضع مناسبی همانند دیگر مردان پیدا میکنند. منابع و مآخذ 1-پوشش زن در گستره ی تاریخ –طیبه پارسا-انتشارات تبلیغات اسلامی 67 2-تفسیرالمیزان ج 15 – محمدحسین طباطبائی 3-تفسیرالمیزان ج16 - محمد حسین طباطبائی 4-تفسیر نمونه ج17 –به قلم چند تن از دانشمندان زیر نظر ناصر مکارم شیرازی 5-در وصدف (چاپ اول)-محمد شجاعی-انتشارات نشرمحیی 6-روش تحقیق در علوم تربیتی و رفتاری1376 –جان بست-ترجمه ی دکترحسن پاشا شریفی،نرگس طالقانی 7-روش های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی-عزت الله نادری،سیف نراقی 8- زن به ظن تاریخ-بنفشه حجازی 9-عوامل فساد و بدحجابی-احمد رزاقی-انتشارات تبلیغات اسلامی67 10-فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی-حداد عادل 11-نقش مدیریت خصوصی در بهره برداری مراتع خراسان1382 - محمود دلپسند

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته