تحقیق سياره (docx) 15 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 15 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
نگاه کلي
معمولا هرمز چهارمين شي درخشان آسمان ميباشد (بعد از خورشيد، ماه و ناهيد) اگرچه گهگاه بهرام درخشانتر بهنظر ميآيد.
جرم هرمز ۲٫۵ بار از مجموع جرم سيارات سامانه خورشيدي بيشتر است. جرم هرمز ۳۱۸ بار بيشتر از جرم زمين است. قطر آن ۱۱ برابر قطر زمين است. هرمز ميتواند ۱۳۰۰ زمين را درخود جاي دهد. ميانگين فاصله آن از خورشيد در حدود ۷۷۸ ميليون و ۵۰۰ هزار کيلومتر ميباشد يعني بيشتر از ۵ برابر فاصله زمين از خورشيد. ستارهشناسان با تلسکوپهاي مستقر در زمين و ماهوارههائي که در مدار زمين مي گردند به مطالعه هرمز مي پردازند. ايالات متحده تا کنون ۶ فضاپيماي بدون سرنشين را به هرمز فرستاده است. در ژوئيه ۱۹۹۴، هنگامي که ۲۱ تکه از دنباله دار شوميکر-لوي ۹ با اتمسفر هرمز برخورد نمود ستارهشناسان شاهد رويدادي بسيار تماشائي بودند. اين برخورد باعث انفجارهاي مهيبي شد که بعضي از آنها قطري بزرگتر از قطر زمين داشت.
منشأ سيارات چه بوده؟
در آن هنگام که براي نخستين بار ميخواستند از راه علايم درباره منشأ جهان فکر کنند، توجه بيشتر مردم به اصل زمين و ساير سيارات منظومه شمسي معطوف بود. و اين مايه کمال تعجب است که در زمان حاضر که اين همه درباره اصل و منشأ انواع مختلف ستارگان ميدانيم و با کمال صراحت و جديت درباره مسائل مربوط به پيدايش کل جهان بحث ميکنيم، هنوز مسئله تشکيل زمين چنانکه که بايد طرح و حل نشده است. فيلسوف بزرگ آلماني ايمانوئل کانت (Immanuel Kant) نخستين فرضيه قابل قبول علمي را درباره اصل پيدايش منظومه شمسي طرح ريخت و پس از وي رياضيدان بزرگ فرانسوي بنام پريسمون دو لاپلاس (Pierre Simonde Laplace) آن فرضيه را تکيمل کرد.بنابر اين فرضيه ، ستارگان منظومه شمسي همه از يک حلقه گازي بوجود آمدهاند که در نتيجه نيروي گريز از مرکز از جرم مرکزي و اصلي اين منظومه ، يعني خورشيد ، در ابتداي انقباض آن جدا شده است. نخستين اشکال در اين است که با تحليل رياضي معلوم شده است که هر حلقه گازي که احتمال تشکيل شدن آن بر گرد خورشيد گردنده در حالت انقباض ميرود، هرگز بصورت سياره سادهاي در نخواهد آمد، بلکه از آن عده زيادتري اجسام کوچکتر شبيه حلقههاي زحل توليد ميشود.دشواري ديگر و مهمتر در برابر فرض لاپلاس - کانت اين است که 98 درصد از گشتاور دوراني منظومه شمسي همراه با حرکت سيارات است و فقط 2 درصد آن به دوران خود خورشيد مربوط ميشود و محال است که بتوان گفت چرا چنين در صد بزرگ از گشتاور دوراني در حلقههاي جدا شده مانده عملا چيزي براي جرم گردنده اولي باقي نمانده است.
سيارات داخلي، سيارات خارجي تر
سيارات داخلي (سياراتي كه نزديك به خورشيد دور آن مي گردند) كاملاً از سيارات خارجي تر (سياراتي كه دور از خورشيد به دور آن مي گردند)، متفاوتند.
سيارات داخلي عبارتند از: عطارد، ناهيد، زمين و مريخ. اين سيارات نسبتاً كوچكند و بيشتر از سنگ تشكيل شده اند و تعداد كمي ماه دارند يا اصلاً ماه ندارند.
سيارات خارجي تر عبارتند از: مشتري، زحل، اورانوس، نپتون و پلوتون (يك سياره كوتوله). آنها اكثراً بسيار بزرگ، اكثراً گازي و حلقه دار هستند و ماه هاي زيادي دارند (به استثناي پلوتون كه كوچك و سنگي ست و تنها يك ماه بزرگ و دو ماه ريز دارد).
ويژگيهاي فيزيکي
هرمز گوي غول پيکري از مخلوط گاز و مايع است و احتمالا مقداري سطح جامد دارد. سطح سياره از ابرهاي ضخيم زرد، قرمز، قهوهاي و سفيد رنگ پوشيده شده است. مناطق روشن رنگي «ناحيه» و قسمتهاي تاريک تر «کمربند» ناميده ميشوند. کمربندها و ناحيهها به موازات استواي سياره قرار دارند.
مدارو چرخش
هرمز در يک مدار کمي بيضي شکل به دور خورشيد مي چرخد.هر دور ۱۲ سال زميني طول ميکشد. همچنان که سياره به دور خورشيد مي گردد، به دور محور فرضي خود نيز مي گردد. چرخش هرمز به دور خود سريعتر از هر سياره ديگري است. چرخش هرمز به دورخود ۹ ساعت و ۵۶ دقيقه به طول مي انجامد (مقايسه کنيد با چرخش ۲۴ ساعته زمين به دور خود.) دانشمندان نميتوانند به طور مستقيم سرعت گردش داخلي سيارات گازي شکل را اندازهگيري کنند و به طور غير مستقيم اندازه گيري مي کنند. ابتدا سرعت متوسط چرخش ابرهاي قابل مشاهده را اندازهگيري مينمايند. هرمز به قدر کافي امواج راديويي ارسال ميکند که به وسيله راديو تلسکوپهاي زميني دريافت گردد. در حال حاضر دانشمندان از اندازه امواج براي محاسبه سرعت چرخش هرمز استفاده مي نمايند. قدرت امواج تحت تاثير ميدان مغناطيسي سياره در يک الگوي ۹ ساعت و ۵۶ دقيقهاي که تکرار مي گردد تغيير مي كند زيرا سرچشمه ميدان مغناطيسي هسته سياره ميباشد. اين تغييرات نشان دهنده ميزان سرعت جرخش داخلي سياره ميباشد. جرخش سريع هرمز باعث برآمدگي در استوا و پخي در قطبهاي آن مي شود. قطر استوا ۷ درصد بيشتر از قطر قطبها ميباشد.
جرم و چگالي
هرمز از هر سياره ديگري در سامانه خورشيدي سنگينتر است. جرم آن ۳۱۸ بار بيش تر از زمين ميباشد ولي با وجود جرم زياد، نسبتا داراي چگالي کمي ميباشد. متوسط چگالي آن ۱٫۳ گرم در سانتيمترمکعب ميباشد يعني اندکي بيشتر از چگالي آب. چگالي هرمز در حدود يک چهارم چگالي زمين ميباشد زيرا سياره به صورت عمده از عناصر سبک هيدروژن و هليوم تشکيل شده است. از سوي ديگر زمين عمدتا از عناصر سنگين آهني و سنگي تشکيل شده است. عناصر شيميائي سازنده هرمز بيش تر شبيه خورشيد ميباشد تا زمين. احتمالا هرمز داراي هستهاي از عناصر سنگين ميباشد. هسته احتمالا ترکيبي مشابه هسته زمين اما ۲۰ تا ۳۰ برابر سنگينتر ميباشد.
نيروي جاذبه در سطح سياره ۲٫۴ برابر بيش تر از سطح زمين ميباشد. يعني شئي که روي زمين ۱۰۰ کيلو گرم وزن دارد، در روي هرمز وزني برابر با ۲۴۰ کيلو خواهد داشت. جو هرمز تشکيل شده است از ۸۶ درصد هيدروژن ۱۴ درصد هليوم و مقدار ناچيزي متان، آمونياک، فسفين، آب، استلين، اتان، ژرمانيوم و مونو اکسيد کربن. درصد هيدروژن بر پايه تعداد مولکولهاي موجود در جو ميباشد تا جرم کلي آنها.
اين سياره از لايه هاي رنگي از ابرها در ارتفاعات مختلف تشکيل شده است. مرتفع ترين ابرهاي سفيد از کريستالهاي منجمد آمونياک تشکيل شدهاند. قسمتهاي تاريکتر و ابرهاي کم ارتفاعتر در کمربندها واقع شدهاند. پايين ترين سطحي را که مي توان مشاهده کرد ابرهاي آبي رنگ تشکيل دادهاند. دانشمندان انتظار کشف ابرهاي آبدار را در ۷۰ کيلومتري سطح زيرين ابرهاي آمونياکي دارند. هر چند که تاکنون چنين سطحي کشف نشده است.
لکه سرخ بزرگ
بارزترين جلوه سطح هرمز لکه سرخ بزرگ آن ميباشد که توده گاز چرخاني است که شباهت به گردباد دارد. قطر اين لکه سه برابر قطر زمين است. رنگ لکه معمولا از قرمز آجري به قهوهاي کمرنگ تغيير ميکند و گاه اين لکه کاملا محو مي گردد. رنگ آن احتمالا ناشي از مقدار کم فسفر و گوگرد در کريستالهاي آمونياک ميباشد. سرعت چرخش لکه در لبه آن در حدود ۳۶۰ کيلومتر در ساعت است. اين لکه در فاصله يکساني از استوا به آرامي از شرق به غرب حرکت مي کند. ناحيهها و کمربندها و لکه بزرگ بسيار پايدار و مشابه سيستم چرخش زمين ميباشد. از زماني که منجمان در سال ۱۶۰۰ از تلسکوپ براي مشاهده استفاده نمودهاند اين خصوصيات تغييرات چنداني ندادهاند.
دما
دماي هوا در ابرهاي بالائي هرمز در حدود ۱۴۵- درجه سانتيگراد ميباشد. اندازهگيريها نشان مي دهد که دماي هرمز با افزايش عمق در زير ابرها افزايش مييابد. دماي هوا در سطحي که فشار اتمسفر ۱۰ برابر زمين ميباشد، به ۲۱ درجه سانتيگراد مي رسد. دانشمندان فکر ميکنند که اگر هرمز داراي گونهاي از حيات باشد، حيات در اين سطح ساکن خواهد بود، چنين حياتي در گاز خواهد بود زيرا در اين سطح هيچ قسمت جامدي وجود ندارد. دانشمندان تا کنون هيچ مدرکي از حيات برروي هرمز نيافته اند. نزديک مرکز سياره دما بسيار بيشتر ميباشد. دماي هسته در حدود ۲۴ هزار درجه، يعني داغتر از سطح خورشيد ميباشد. ستارهشناسان عقيده دارند که خورشيد، سيارات و ديگر اجسام منظومه شمسي از چرخش ابرهائي از گاز و غبار شکل گرفته اند. جاذبه گازي و ذرات غبار آنها را به صورت ابرهاي ضخيم گوي مانند از مواد در آورد در حدود ۴،۵ ميليارد سال پيش مواد به هم فشرده شدند تا اجسام متعدد منظومه شمسي به وجود آمدند. فشردگي مواد توليد حرارت نمود. حرارت بسياري هنگامي که هرمز شکل گرفت توليد شد.
ميدان مغناطيسي
هرمز نيز همانند زمين و اکثر سيارات، مانند يک آهنرباي بزرگ عمل مي کند. ميدان مغناطيسي هرمز ۱۴ بار قويتر از زمين ميباشد. بر طبق اندازهگيريهاي گرفته شده توسط فضاپيماها، ميدان معناطيسي هرمز قويترين در سامانه خورشيدي ميباشد (به جز لکههاي خورشيدي و ناحيه هاي کوچکي از سطح خورشيد). دانشمندان به طور کامل از چگونگي توليد ميدان مغناطيسي آگاه نيستند هر چند که احتمال مي دهند که حرکت هيدروژن فلزي داخل هسته سياره توليد ميدان مي نمايد. ميدان مغناطيسي هرمز بسيار قوي تر از ميدان مغناطيسي زمين ميباشد زيرا هرمز بسيار بزرگ تر و با سرعت بيشتري به دور خود مي گردد. ميدان مغناطيسي هرمز الکترونها و پروتونها و ديگر ذرات داراي بار الکتريکي را در کمربند راديواکتيو که در اطراف سياره قراردارد به دام مي اندازد. اين ذرات بسيار قدرتمند ميباشند به طوري که مي توانند به ابزارهاي فضاپيماهايي که نزديک سياره شده اند آسيب برساند. در داخل ناحيه اي از فضا که مگنتوسفر ناميده مي شود ميدان مغناطيسي هرمز همانند يک زره عمل مي کند. اين زره سياره را از بادهاي خورشيدي و ذرات پر انرژي متوالي که از خورشيد مي آيند محافظت مي نمايد. اغلب اين ذرات الکترونها و پروتونهائي هستند که با سرعت ۵۰۰ کيلومتر در ثانيه حرکت مي کنند. ميدان، ذرات الکتريکي باردار شده را در کمربند راديواکتيو به دام مي اندازد مرکز تله مگنتوسفر نزديک قطبهاي ميدان مغناطيسي ميباشد. در آن قسمت از سياره که از خورشيد دور ميباشد مگنتوسفر به صورت دنبالهاي عظيم در فضا کشيده مي شود که دنباله مگنتو ناميده مي شود. طول اين دنباله ۷۰۰ ميليون کيلومتر ميباشد. امواج راديويي که از هرمز به راديو تلسکوپهاي زميني مي رسند دو نوع مي باشند فورانهاي انرژي و تششعات پي در پي. فورانهاي قوي هنگامي رخ مي دهند که آيو، نزديک ترين قمر هرمز و چهارمين آنها از ميان مرکز مغناطيسي سياره عبور مي نمايد تششعات پي در پي از سطح هرمز و همجنين ذرات پر انرژي کمربند راديواکتيو هرمز مي آيند.
قمرها
مشتري حداقل داراي ۶۳ ماه است که ۱۶ ماه آن قطري بيش از ۱۰ کيلومتر دارند. چهار ماه از بزرگترين قمرهاي مشتري به ترتيب فاصله از اين سياره عبارتند از: آيو، اروپا، گانيمد و کاليستو. اين چهار ماهک را قمرهاي گاليلهاي مينامند زيرا ستارهشناس ايتاليايي گاليله آنها را در سال ۱۶۱۰ به وسيله اولين تلسکوپ کشف کرد. آيو داراي آتشفشانهاي فعال بسياري ميباشد. هر فوران گازي آن داراي گوگرد ميباشد. رنگ زرد نارنجي سطح آيو احتمالا از مقدار بسيار زياد گوگرد جامد که در سطح سياره انباشته شده ميباشد. اروپا کوچکترين ماه گاليلهاي ميباشد با قطري برابر با ۳ هزار و ۱۳۰ کيلومتر. اروپا داراي سطحي از يخ صاف و ترک خورده ميباشد.
بزرگترين ماه گاليلهاي گانيمد با قطري برابر با ۵۲۶۸ کيلومتر است. گانيمد بزرگتر از سياره عطارد ميباشد. کاليستو با قطري برابر با ۴۸۰۶ کيلومتر اندکي کوچکتر از تير ميباشد. به نظر ميآيد کاليستو و گانيمند از يخ و اندکي مواد سنگي ساخته شده باشند. هر دوماهک داراي دهانههاي بسياري ميباشند. بقيه ماهکهاي هرمز بسيار کوجکتر از ماهکهاي گاليلهاي هستند. اماليتا و هيمالايا دو ماهک بزرگ بعدي ميباشند. اماليتا به شکل سيب زميني ميباشد با قطري برابر با ۲۶۲ کيلومتر. قطر هيماليا برابر با ۱۷۰ کيلومتر ميباشد. بيشتر ماههاي باقيمانده هرمز با تلسکوپهاي بزرگ زميني کشف شدهاند. دانشمندان متيس و اداريستا را در سال ۱۹۷۹ با مطالعه عکسهائي که فضاپيماي ويجر گرفته بود کشف کردند.
حلقه ها
هرمز داراي سه حلقه باريک در اطراف استواي خود ميباشد. اين حلقهها بسيار کمنورتر از حلقههاي کيوان مي باشند. به نظر ميآيد حلقههاي هرمز عمدتا از ذرات ريز غبار ساخته شده باشند. حلقه اصلي درحدود ۳۰ کيلومتر ضخامت و بيشتر از ۶۴۰۰ کيلومتر عرض دارد. مدار اماليتا درون حلقه قرار ميگيرد.
دانشمندان دانشگاه مريلند و مؤسسهي ماکسـپلانک، راز ديرين علت بيهنجاريهاي حلقههاي نازک مشتري را دريافتهاند. در تحقيق جديد منتشر شده در نسخهي 12 ارديبهشت مجلهي نيچر(Nature)، دانشمندان گسترش اندک بيرونيترين حلقه به خارج از مدار تبه، يکي از اقمار مشتري، را گزارش دادند و ديگر دانشمندان انحرافهايي را در مدل پذيرفته شده شکل گيري حلقهها مشاهده کردند؛ بنا بر اين مدل، از برهمکنش سايه و نور خورشيد بر روي ذرات غبار، حلقهها تشکيل ميشوند. داگلاس هاميلتون، استاد ستاره شناسي دانشگاه مريلند گفت: "معلوم ميشود که محدودهي افزايش حلقهي بيروني و ديگر رفتارهاي عجيب در حلقههاي مشتري در هالهي ابهامند." "همچنان که حلقهها به دور سياره ميچرخند، ذرات غبار داخل حلقهها هنگام گذر از ميان سايهي سياره به طور متناوب شارژ و دشارژ ميشوند. ميدان مغناطيسي قوي سياره بر اين تغييرات منظم بارهاي الکتريکي ذرات غبار اثر ميگذارد. در نتيجه ذرات کوچک غبار به خارج از مرز بيروني حلقهي مورد نظر سوق داده ميشوند و حتي ذرات بسيار کوچک ميل مداري يا جهت مداري خود را نسبت به سياره تغيير ميدهند." هاميلتون و هارالد کروگر، دستيار نويسندهي آلماني براي اولين بار اطلاعات برخوردي جديد در مورد اندازهي ذرات غبار و سرعتشان و جهتهاي مداري آنها را که فضاپيماي گاليله در طول سفرش از حلقههاي مشتري در سال 1382-1381 دريافت کرده بود، مطالعه کردند. کروگر مجموعه اطلاعات جديد را بررسي کرد و هاميلتون مدلهاي کامپيوتري دقيقي را ايجاد کرد که با غبار و اطلاعات تصويري روي حلقههاي مشتري هماهنگ بود و خروج از مرکز مشاهده شده را توضيح ميداد. کروگر گفت: "با مدل خود ميتوانيم تمام ساختارهاي ضروري حلقه غباري مشاهده شده را توضيح دهيم." بر طبق نظر هاميلتون، مکانيسمهاي مشخص شده در اين مدل، حلقههاي هر سيارهاي در هر منظومهي ستارهاي را تحت تاثير قرار ميدهد. ولي اين اثرات ممکن است بدين گونه که در مشتري است، آشکار نشود. هاميلتون گفت: "ذرات يخي در حلقههاي معروف زحل خيلي بزرگتر و سنگينتر از آن هستند که به طور قابل ملاحظهاي با اين روند شکل گيرند، به همين دليل بيهنجاريهاي مشابه در آنجا مشاهده نميشود." "يافتههاي ما بر طبق اثرات سايه ممکن است جنبههايي از شکل گيري سيارهاي را روشن کند. زيرا ذرات غبار باردار بايد به صورت تودههاي بزرگتر ترکيب شوند، تا اين که در نهايت سيارات و قمرها شکل گيرند." غباري که حلقههاي کم رنگ مشتري را تشکيل ميدهد، در زماني که ذرات باقي مانده در فضا به صورت اقمار داخلي کوچک ـبه ترتيب از نزديکترين تا دورترين: آدراستيا، متيس، آمالتيا و تبهـ فروپاشي کردند، شکل گرفتند. اين غبار به صورت يک حلقهي اصلي، يک هالهي مياني و دو حلقهي کم رنگتر با فاصلهي بيشتر مرتب شده است. حلقهها بيشتر در مدارهاي اين چهار قمر محدود شدهاند. ولي برجستگي اندک و آشکار گسترش غبار به سوي خارج از مدار تبه تا اين زمان دانشمندان را شگفت زده کرده است. دانشمند ايتاليايي گاليله اولين کسي بود که اقمار مشتري را کشف کرد. نخستين بار گاليله چهار تا از بزرگترين قمرهاي سياره را در سال 989 هجري شمسي مشاهده کرد. در16 آذر 1374، فضاپيماي گاليله متعلق به ناسا به مشتري رسيد و اولين مدار از 35 مدار دور سياره را آغاز کرد. در بيشتر از هفت سال، اين فضاپيما 14000 تصوير از مشتري و اقمار و حلقههاي آن گرفت. در 30 شهريور 1382 فضاپيماي گاليله در يک فرود قابل کنترل قرار داده شد تا ماموريت خود را با سقوط در جو مشتري خاتمه دهد. علاوه بر ابزارهاي عکسبرداري، فضاپيما يک آشکارساز غبار بسيار حساس حمل ميکرد که هزاران برخورد از ذرات غبار مسيرش به سوي حلقهي مشتري در سال 82-1381 را ثبت کرد. يکي از کشفهاي جديد فضاپيماي گاليله گسترش تبه بود.
برخورد دنباله دار شوميکر-لوي ۹
در مارس ۱۹۹۳ سه ستارهشناس به نام هاي يوجين شوميکر، کارولين شوميکر و ديويد اچ لوي يک دنبالهدار را نزديک هرمز کشف نمودند. اين دنبالهدار بعدها شوميکر-لوي ۹ نام گرفت. به علت جاذبه هرمز دنبالهدار به سوي هرمز کشيده شد. هنگامي که دنبالهدار کشف شد به ۲۱ تکه شکسته شده بود احتمالا هنگامي که به سياره نزديک شده بود در اثر جادبه سياره متلاشي شده بود محاسبات بر مبناي مکان و سرعت دنباله دار نشان داد که در ژوئيه ۱۹۹۴ تکههاي دنبالهدار با اتمسفر هرمز برخورد خواهند نمود. دانشمندان اميدوار بودند که اطلاعات زيادي از اثرات برخورد دنبالهدار و سياره به دست بياورد. ستارهشناسان تلسکوپهاي بزرگ و مهم روي زمين را در تاريخ پيش بيني شده به سوي هرمز نشانه روي کردند. دانشمندان همچنين هرمز را به وسيله تلسکوپ قذرتمند هابل و فضاپيماي گاليله که در راه خود به سوي هرمز بود مشاهده مي نمودند. تکه ها به پشت هرمز که از زمين و تلسکوپ هابل قابل مشاهده نبود برخورد نمود اما چرخش هرمز باعث ميشد که بعد از نيم ساعت اثر برخورد قابل مشاهد باشد.دانشمندان حدس ميزدند که بزرگترين قطعه ها قطري برابر با5/-4 کيلومتر راداشته باشند.برخورد به طور مستقيم توسط فضا پيماي گاليله که درفاصله 240 مليون کيلومتري سياره قرار داشت قابت مشاهده بود اما بديل ريسک از کار افتادن دستگاههاي فضا پيماو از دست دادن هدف اصلي ماموريت داده ها ثبت و ارسال نگرديد.برخورد باعث انفجارهاي عظيمي گرديد احتمالا به علت فشار و گرمشدن و پخش شدن اتمسفر گازي سياره.اگر برخوردي اينچنيني با زمين رخ ميداددر اثر گرد و غبار ناشي از ان و سرد شدن زمين احتمالا حيات بر روي زمين از بين ميرفت
ماموريتها به هرمز
تاکنون ايالات متحده شش فضا پيما را به هرمز فرستاده است 1- پايونر10 2- پايونر-ساترن3 3- ويه جر1 4- ويه جر 2 5- اوليسز 6- گاليله
نام
نام سيارات سامانه خورشيدي در پارسي از اسطوره هاي ايراني سرچشمه مي گيرد. اما نام اکثر سيارات منظومه شمسي در زبان هاي غربي از اسطوره هاي رومي و يوناني سرچشمه ميگيرد. براي نام سياره هرمز چندين صورت نوشتاري وجود دارد. که به سبب تبديل از شکل گفتاري به شکل نوشتاري ناشي شده است. در فارسي اين شکل ها تغيير يافته اهورامزدا مي باشند. بايد توجه کرد که صورتي بيش از سايرين رايج بوده و هست همان شکل هرمز است.
در زير فهرستي از نام ها را که برگرفته از فرهنگ دهخداست مشاهده مي کنيد. (نام هاي پاياني غير پارسي هستند.)
نام هاي پارسي:
هرمز (هورمز)
اهورامزدا
هرمزد
ارمزد (اورمزد)
برجيس (؟)
مژدو آورسر (؟)
نام هاي عربي:
مشتري (از يوناني)
سعد اکبر
منتهي الارب
احور
خطيب فلک
قاضي فلک
نام هاي ديگر:
زئوس (زوس، زاوش،زواش ،زوش) : يوناني
ژوپيتر: رومي( که خداوندان طبيعت هستند)
برهسپت : هندي
رووخسپي
ادبيات
رمان دنباله دار علمي تخيلي اوديسه، تاليف آرتور چارلز کلارک طي دوره سي و سه ساله 1964-1997 در مورد چند سفر تخيلي به اقمار اين سياره تاليف شده است. اين رمان از بزرگترين آثار علمي تخيلي جهان بوده و منشاء ساخت فيلمهاي سينمايي معروف از جمله ساخته کلاسيک استانلي کوبريک بوده است.
نتيجه گيري
ناچارا چنين نتيجه گيري ميشود که منظومههاي سيارهاي از نمودهاي نادر جهان به شمار ميرود و خورشيد ما خوشبخت است که يکي از چنين منظومهها را همراه خود دارد. ولي با فرض اينکه تشکيل سيارات مربوط به اوايل تکامل جهان و هنگامي باشد که هنوز خود ستارهها ساخته شده بودند، همه اين اشکالات از ميان برداشته ميشود
منابع
↑ GEONAMES - Solar System
↑ پايگاه خبري ماهنامه نجوم: حلقه مشتري از برهمکنش نور خورشيد و سايه شکل ميگيرد، سارا تربتيان، ۱۴ ارديبهشت ۱۳۸۷