تحقیق عنوان-کارنمای معلمی کارشناس آموزش ابتدایی رشته علوم تربیتی

تحقیق عنوان-کارنمای معلمی کارشناس آموزش ابتدایی رشته علوم تربیتی (docx) 31 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 31 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

گروه علوم تربیتی پروژه (کارنمای معلمی)کارشناس آموزش ابتدایی تهیه کننده: شماره دانشجویی: استاد راهنما: بهار1395 پیشگفتار: ستايش ‌از‌ ‌آن‌ خداى اول است ‌كه‌ هيچ اولى قبل ‌از‌ ‌او‌ نيست. ‌و‌ مخصوص خداى آخر است ‌كه‌ هيچ آخرى بعد ‌از‌ ‌او‌ نيست.خدايى ‌كه‌ ديدگان ‌هر‌ بيننده ‌اى‌ ‌از‌ ديدنش قاصر ‌و‌ انديشه ‌ى‌ ‌هر‌ توصيف كننده ‌اى‌ ‌از‌ وصف ‌او‌ عاجز است.جهان آفرينش ‌را‌ ‌با‌ قدرت كامل ‌و‌ مشيت بالغ خويش ‌بى‌ آنكه نمونه ‌و‌ الگويى ‌در‌ كار خلق ‌آن‌ وجود داشته باشد آفريد. این پروژه با توجه به برنامه ی مصوب برای دانشجو معلمان رشته ی علوم تربیتی کارشناسی اختصاص یافته است. گفتنی ست که تمام بخش های این پروژه توسط شخص دانشجو معلم تهیه و تنظیم شده است.این پروژه شامل سه فصل می باشد که در فصل اول در ابتدامقدمه ای چند درباره ی موضوع(انتظارات اولیه آموزشی ما از لحظه ورود به دانشگاه فرهنگیان) را بیان می دارم،سپس به ذکر انتظارات خود از تربیت معلم ،تجارب زیستی،تحلیل رخدادهای واقع شده،دانش اریه شده و در نهایت دانش مورد قبول پرداخته ایم.با توجه به اینکه در فصل اول بیشتر درمورد دوران دانشجویی و دانش آموزی سخن بعمل آمده است لذا در فصل دوم پروژه به تشریح معلمی کردن خود در آینده پرداخته ایم،این فصل نیز شامل چگونگی معلمی کردن،باورهای یادگیری و آموزش،اصول مبانیی برای معلم،آرزو و آرمان های معلمی کردن،چالش های عمل معلمی در موقعیتهای واقعی و در پایان،چگونگی مواجهه با چالش های معلمی در موقعیت عمل می باشد.آخرین فصل نیز شامل تعهدات حرفه ای دانشجو معلم در آینده است.همچنین درپایان به ذکر منابع و مآخذمورد استفاده اقدام بعمل آمده است.امید است مطالعه ی این پروژه موثر واقع شود.نظرها و پیشنهادهای شما در رفع کمبودها و بهبود پروژه ارزشمند و مفید خواهند بود. ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید هم مگر پیش نهد لطف شماگامی چند چکیده: کلیات" نخستین صفت یک معلم شایسته، مسلط بودن به رشته‌ای است که درس می‌دهد و دانش و آگاهی او رابطهء مستقیم با موفقیت او دارد. یکی از اساسی‌ترین مولفه‌های تعلیم و تربیت، معلم است. اگر فرآیند آموزش و پرورش را به کاروانی تشبیه کنیم، بدون شک معلم قافله‌سالار این کاروان است. اگر این قافله‌سالار تمام خم و پیچ‌ها و نشیب و فرازهای مسیر را نداند، کاروان را به بیراهه خواهد برد. پس اگر معلم در وظیفه‌اش اغفال کند، نه‌تنها اهداف تعلیم و تربیت محقق نمی‌شود که آموزش و پرورش ماهیت خود را از دست می‌دهد. موضوعات مطرح شده در این پروژه شامل شرح تجارب تحصیلی در دوره ی آموزشی تربیت معلم تشریح معلمی کردن خود در آینده وتعهدات حرفه ای دانشجو معلم می باشد.کانون اصلی آموزش و فراگیری، به طور عمده بر روی افزایش میزان پیشرفت و موفقیت دانش آموزان، متمرکز می شود . این هدف، از طریق به کار گیری مهارت های آموزشی گوناگون ، کسب می شود که در خلال یک دوره تحصیلی، عملکرد یک دانش آموز را ، افزایش می دهد . این پیشنهاد به شما کمک می کنند، این وظیفه مهم را به نحو مطلوب انجام دهید. کلید واژه: شرح تجارب تحصیلی در دوره ی آموزشی تربیت معلم،تشریح معلمی کردن خود در آینده،تعهدات حرفه ای دانشجو معلم فهرست عنوان صفحه فصل اول: شرح تجارب تحصیلی در دوره ی آموزشی تربیت معلم مقدمه ..............................................................................6 1-1انتظارات اولیه آموزشی......................................................7 1-2:تجارب زیستی...............................................................8 1-3: تحلیل رخدادهای واقع شده درفرایند تحصیلی..............................10 1-4 تصمیمات اتخاذشده واعمالبه انجام رسیده..............................12 1-5: آنچه شنیده شده(دانش ارایه شده)..........................................15 1-6: آنچه پذیرفته است(دانش مورد قبول)......................................17 فصل دوم: تشریح معلمی کردن خوددرآینده مقدمه...............................................................................21 2-1: چگونگی معلمی کردن......................................................21 2-2باورهای یادگیری و آموزش...................................................22 2-3:اصول یانظریه های مبنایی برای معلمی کردن.............................23 2-4:آرمانهای معلمی کردن......................................................24 2-5:چالشهای معلمی درموقعیتهای واقعی..................................25 2-6: چگونگی مواجهه باچالشهای معلمی درموقعیت عمل......................26 فصل سوم: تعهدات حرفه ای دانشجو معلم.......................................30 منابع :............................................................................32 فصل اول:شرح تجارب تحصیلی در دوران تربیت معلم مقدمه" آموزش و پرورش وظیفه ی پرورش و تولید نیروی انسانی کارآمد،خلاق ، موثر و ماهر و البته دارای بنیان های عمیق اخلاقی-اجتماعی جهت ورود به بازار پررقابت جهانی قرن بیست و یکم با ویژگی بارز تنوع شتاب و در هم تنیدگی علم و تکنولوژی علمی را به عهده دارد. صاحب نظران علوم اجتماعی رشدو توسعه جامعه را متاثر از عوامل چهارگانه منابع طبیعی و سرمایه های مادی و معنوی جامعه،،فن آوری های صنعتی و دانسته در این میان مهم ترین عامل توسعه همه جانبه،پایدار و موثر جوامع بشری انسان آموزش دیده و پرورش یافته است.(صاحب زاده،1389 ص 43) موضوع اساسی و محور اصلی سازمان آموزش و پرورش انسان است و مهمترین و دشوارترین مساله مبتلا به انسان ،تعلیم و تربیت اوست. هرگونه تحول اساسی در جامعه مستلزم متحول شدن نظام آموزشی آن جامعه است و محور اصلی پیشرفت هر نظام آموزشی کیفیت عملکرد معلم می باشد.در این فصل از پروژه به شرحی از تجارب تحصیلی در دوران تربیت معلم می پردازیم. 1-1انتظارات اولیه آموزشی: تعریف :منظور از انتظارات اولیه، انتظاراتی هستند که در هنگام ورود به تربیت معلم در بهمن 91 داشتم و به شرح زیر است: 1-1-1:انتظار داشتم در بدو ورود به دانشگاه فرهنگیان با اساتید مجرب وتحصیل کرد مواجه شوم. -1-1-2:انتظار داشتم روش های تدریس سنتی کنار گذاشته شود و روش های نوین تدریس روی کار بیاید. منظور از روش های نوین تدریس کنار گذاشتن کامل روش تدریس های سنتی نمی باشد بله سعی کنیم در کنار روش های سنتی بیشتر از روش های دانش آموز محور استفاده کنیم زیرا اجرای عملی دروس ماندگاری مطالب را بیشتر میکند و یادگیری سهل تر خواهند بود.تدریس از نظر میرزا محمدی عبارت است: «از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد ، بر اساس طراحی منظم و هدفدار معلم ،برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد . تدریس مفاهیم مختلف مانند نگرشها ، گرایشها، باورها ، عادتها و شیوه های رفتار وبه طور کلی انواع تغییراتی راکه می خواهیم در شاگردان ایجاد کنیم،دربرمی گیرد .» برای ایجاد چنین تغییراتی احتیاج به آگاهی از تدریس های نوین است تا بتوان فضای شاداب تری برای یادگیری بهتر دانش آموزان در کلاس درس ایجاد کرد. 1-1-3:انتظار داشتم نحوه ی تعامل با دانش آموزان و چگونگی برخورد با آنها را یاد بگیرم. هنگامی که راهنمایی بودم دوستم بسیار درونگرا بود هیچگاه با کسی صحبت نمیکرد،همیشه زنگ تفریح در گوشه ای از حیاط نشسته بود و درگیر افکارش می شد،با خودم می گفتم کاش میتوانستم از ذهن درگیرش کلامی بیرون بکشم.هیچکس از مشکلش نفهمید تا اینکه دبیرستان سال چهارمم به کلاسم در دبیرستان دانشگاه زابل آمد،تنها دوستش من بودم،آن زمان بود که فهمیدم تمام اعضای خانواده اش را در سانحه ای از دست داده است و علت درونگرا بودنش اتفاق ناگواری بود که برای او افتاده است. انتظار داشتم هنگام ورود به دانشگاه آموزش های لازم و کافی در رابطه با تعامل با دانش آموزان ببینم تا هنگام برخورد با چنین دانش آموزانی،بتوانم اقدامات لازم را در اسرع وقت بعمل آورم تااینگونه درونگرایی ها به درازا نکشد. 1-1-4انتظار داشتم آموزش ریاضیات به بهترین صورت ممکن و با روش های عملی ارایه گردد. در زمان دانش آموزی من اکثر معلمان بدون وسایل کمک آموزشی و بدون ایجاد درک کاربرد ریاضی در زندگی روزمره ، به صورت تئوری مسائل ریاضی را بازگو می کردند و ما نیز بدون درک عمیق از ریاضیات به حفظ کردن فرمول های ریاضی می پرداختیم. و همین موضوع به ضعف دانش آموزان در درس ریاضی می انجامید. 1-1-5:انتظار داشتم فضای آموزشی بیشتر بصورت فعال و یادگیرنده محور باشد. در دوران دانش آموزی من اکثرا روش های سنتی تدریس استفاده می شد و مبنای تدریس معلمان،معلم محوری و سبک ماشینی بود،منظور از سبک یا الگوی ماشینی:انتقال مفاهیم از قبل نوشته شده به دانش آموزان میباشد که این الگو بیشتر در کشورهای صنعتی کاربرد دارد(روش ها و فنون تدریس،ارشدتهران،مدرسان شریف). 1-2:تجارب زیستی" تعریف:منظور از تجارب زیسته تجاربی است که در طی دوران تحصیل در تربیت معلم کسب کردم. 1-2-1:با توجه به انتظار اولیه ی من که در بدو ورود به دانشگاه فرهنگیان در رابطه با اساتید مجرب و تحصیل کرده داشتم،با تعدادی از اساتید روبه رو شدم که از لحاظ تجربه و تحصیلات و اطلاعات در زمینه ی رشته ی خود و واحد درسی ارایه شده جای هیچ عیب و بحثی باقی نگذاشته بودند.برعکس،تعدادی از اساتید نیز بگونه ای بودند که گویی صرف اتلاف وقت و انتقال چندی از مطالب بیهوده در کلاس حاضر می شوند. 1-2-2: با توجه به اینکه انتظار داشتم از روش های فعال تدریس در دانشگاه فرهنگیان استفاده شود،با روش های جدید تدریس همچون روش دالتون، روش مونته سوری، الگوهای تندریس2000آشنا شدم.مـثلا الگوهای 2000شامل خانواده هایی از الگوها میباشد که بطورخلاصه ،یکی از آنها خانواده ی الگوهای اجتماعی میباشد که خلاصه ی آنرا در جدول زیر خاطر نشان کرده ام. منظور از یادگیری گروهی:سازمان دادن بر یادگیری مبتنی بر اشتراک مساعی می باشد. (جویس،بروس،مارشال،ویل،امیلی،کالهون،1384الگوهایتدریس2000،ترجمه بهرنگی،محمدرضا،تهران،انتشارات کمال تربیت،چاپ چهارم.) 1-2-3:باتوجه به انتظاری که در رابطه با یادگیری تعامل از دانشگاه فرهنگیان داشتم،با چگونگی برخورد با دانش آموزان در درس روانشناسی تفاوت های فردی،روانشناسی یادگیری و روانشناسی تربیتی آشنایی و آموزش کافی را کسب نمودم. شناخت تفاوت های فردی و شناسایی مشکلات دانش آموزان با توجه به تفاوت های رفتاری آنها میتواند مارا در عرصه ی شناخت مشکلات بخصوص دانش آموزان و نحوه ی برخورد باآنها یاری کند. 1-2-4باتوجه به انتظاری که در مورد آموزش ریاضی داشتم،با روش های جدید آموزش ریاضی آشنا شدم همچنین باتوجه به بررسی های بعمل آمده در کلاس بسیاری از نواقص کتابهای ابتدایی را پیدا کردیم تا در هنگام تدریس به مشکل برخورد نکنیم. چگونگی آموزش ریاضی به دانش آموزان ابتدایی را نیز فراگرفتم.خواسته ی من درباره ی آموزش ریاضیات کاملا براورده شد.در زمان دانش آموزی من اکثر معلمان بدون وسایل کمک آموزشی و بدون ایجاد درک کاربرد ریاضی در زندگی روزمره ، به صورت تئوری مسائل ریاضی را بازگو می کردند و ما نیز بدون درک عمیق از ریاضیات به حفظ کردن فرمول های ریاضی می پرداختیم. و همین موضوع به ضعف دانش آموزان در درس ریاضی می انجامید. 1-2-5: با توجه به انتظاری که در رابطه با فضای فعال آموزشی داشتم، با فضایی کاملا سنتی و معلم محور در برخی واحدهای درسی مواجه شدم که این بسیار کسل کننده و برای عصر جدید غیر معتبر و نامناسب می باشد. معلمان امروزه باید با روش های جدید و بر حسب منطق دنیای نوین پرورش یابند نه روش های قدیمی که کاربردشان در قرن21 کاری بسیار بی معنی و تاریخ انقضا گذشته میباشد.عصر امروز بر پایه ی کامپیوتر و تکنولوژی روز استوار می باشد،آموزش بر اساس کامپیوتر بدین گونه می باشد که یادگیرندگان می توانند به کمک آموزش هایی که یک دستگاه ماشینی مثل کامپیوتر به آنها می دهد،با سرعت شخصی خودمهارتها و کاربرد های ویژه ای را بیاموزند.(گلاور،جان ای و راجر اچ برونینگ،1388،روانشناسی تربیتی اصول و کاربرد آن،ترجمه علینقی خرازی،تهران،انتشارات مرکز نشر دانشگاهی) 1-3) تحلیل رخدادهای واقع شده در فرایند تحصیلی تعریف:منظور از تحلیل رخدادها ، تحلیل تجاربی است که منجر به برآورده شدن یا نشدن انتظاراتم در دانشگاه فرهنگیان شده است. 1-3-1: با اینکه رشته ی من بگونه ای بود که با بچه ها بیشتر سرو کار داشتم اما تعدادواحدهایی که مربوط به کودکان بود مانند روانشناسی های رشد و شخصیت مملواز مطالب تقریبا بیهوده و نامربوط به کودکان ابتدایی بود. 1-3-2:تعداد واحدهای ارایه شده در رابطه با برخی از مطالب مثلا بهداشت و هنر بیش از حد معمول و تقریبا6-8 واحد بود که برخی از آنها با وجود گذراندن کلاسها باز هم ثبت سیستم اموزشی نگردید. 1-3-3) روش های تدریس در برخی کلاسها کاملا دانشجو محور بود و اساتید ما را به فعالیت وادار میکردند که این خود باعث ماندگاری کامل مطالب در ذهن ما گردید.اما برخی از محیط های کلاسی نه تنها در زمان و وقت نامناسب برگزار میگردید بلکه استاد محترم فقط روخوانی مطالب را انجام می دادند و کلاس را بی نتیجه گیری و پایان به اتمام میرساندند. 1-3-4) کتابخانه ی دانشگاه بسیار نامرتب و فاقد تعداد زیادی از کتابهای لازم برای یک دانشجو معلم که حتی اساتید خود آنهارا معرفی میکردند،بود.به این دلیل که بهتر است کتابی که معرفی میگردد در ابتدا یک نسخه در کتابخانه ی پردیس تهیه گردد سپس به دانشجو معرفی شود. 1-3-5) استاد آموزش ریاضی ما شخصی مجرب و تحصیل کرده و با اطلاعات فوق العاده زیاد ریاضی بودند. ایشان انتقال مطالب را به بهترین نحو و با فعالیت دانشجوها و هدایت خودشان انجام میدادند. 1-3-6) تغییر گرایش رشته و ارایه ی واحدهای زیاد که کماکان ادامه دارد ، یکی از بدترین روند های آموزشی در این دوره بود.به این دلیل که در هیچ یک از اسناد و تعهد نامه هایی که ما امضا نمودیم سخنی درباره ی اعمال مذکور ذکر نگردیده بود. 1-3-7)ترم هایی که گذشت با گذراندن واحدهایی درباره ی روانشناسی و اخلاق توانستیم تا حدودی بفهمیم که چگونه رفتارهای مناسب و مثبت دانش آموزان را تقویت کنیم البته برخی از اساتید بسیار خوش اخلاق و دلسوز بودند بنابراین الگو برداری از عمل و شیوه این اساتید باعث شد تا ما بفهمیم که با یک دانش آموز چگونه برخورد و رفتاری داشته باشیم تا بتوانیم نقاط و رفتارمثبت او را تقویت کنیم و رفتار منفی را کاهش دهیم. کودکان به علت داشتن نهاد پاک، هرگونه رفتار مثبت را به راحتی می پذیرند و درصدد تقویت آن رفتار هستند بنابراین معلم باید در این راستا هم در گفتار و هم در رفتار خودش باید پایبند بودن به اصول و اخلاقیات را نشان دهد. 1-3-8: برخی از واحدهای درسی مانند پژوهش و روش تحقیق که باید در ترم های اول ازایه می گردید،در ترم 5 و 6 ارایه شد.همچنین واحد آمار و روش تحقیق بدین شیوه ارایه شد که ابتدا آمار را در ترم 4 پاس کردیم و ترم بعد نیز دقیقا آمار و رروش تحقیق دوباره ارایه شد،همچنین در ترم 6 نیز دوباره واحد پژوهش را پاس کردیم که این نوع ارایه واحد ها خالی از عیب نیست. 1-4) تصمیمات اتخاذ شده و اعمال به انجام رسیده تعریف:منظور از تصمیمات اتخاذ شده تصمیماتی است که برای معلم مؤفق شدن گرفتم این تصمیمات به شرح زیر است: 1-4-1: دانش آموزان تیپ های شخصیتی متفاوتی دارند که این تیپ‌های شخصیتی نتیجه خصوصیات ذاتی و همچنین محیط هایی است که کودکان در آن رشد کرده باشند.من تصمیم گرفتم تا با خواندن مجلات رشد و جست و جو در اینترنت، دانش خودم را درباره ی خصوصیات و ویژگی های دانش آموزان پایه های مختلف ابتدایی افزایش دهم 1-4-2) من تصمیم گرفتم تا با خواندن کتابهای مختلف دانش خودم را درباره ی روش های نوین تدریس و کلاس داری افزایش دهم . با کلاس داری و تدریس شاد و جذاب علاوه بر اینکه می توان دانش آموز را به کلاس درس علاقه مند کرد، می توان باعث ایجاد تغییرات و بالا بردن سطح درک و فهم دانش آموز شد و با به کار گیری شیوه های متنوع تدریس می توان استعدادهای متفاوت ومختلف دانش آموزان را کشف کرد و به شکوفایی استعدادها و افزایش خلاقیت در دانش آموزان پرداخت.هنر آموزش،شامل محتوایی است که برای انتقال به فراگیر باید از وسایل یا ابزار مناسبی استفاده کرد.(شعبانی،حسن،1386،مهارتهای آموزشی و پرورشی،تهران،انتشارات سمت) 1-4-3) دانش آموزان تیپ های شخصیتی متفاوتی دارند که این تیپ‌های شخصیتی نتیجه خصوصیات ذاتی و همچنین محیط هایی است که کودکان در آن رشد کرده باشند. ممکن است دانش آموزی به خاطر برخی از مسائل که در محیط خانوادگی برایش پیش آمده باشد دچار مشکلات روحی و روانی شود و همین موضوع ممکن است باعث ایجاد اختلال در یادگیری و یا حتی ممکن است دانش آموزی به طور ذاتی دچار اختلالی باشد که ناخواسته بر فرآیند یادگیری او تأثیر بگذارد. بنابراین من تصمیم گرفتم تا در زمینه روانشناسی اطلاعات خودم را افزایش بدهم تا بتوانم در کنار کار معلمی خود بتوانم مشاوری خوب برای دانش آموزان باشم زیرا از نظر من تربیت صحیح و درست برای ساخت یک شخصیتی که مورد قبول یک جامعه است مهم تر از یادگرفتن خواندن، نوشتن و محاسبات است. سیدل وشاونسون بیان می دارندکه: آموزش به عنوان خلق محیط های یادگیری که در آن فعالیتهای مورد نیاز یادگیرندگان برای ساختن دانش و کسب توانایی تفکر به حداکثر می رسد،تعریف شده است.پس میتوان گفت که مهمترین ویژگی آموزش کلاسی ،کنش متقابل یا تعامل بین معلم و یادگیرندگان است.(سیف،علی اکبر،1390،روانشناسی پرورشی نوین،تهران،نشر دوران) 1-4-4) برخی از دروس مانند املا خصوصا برای پسر بچه ها معمولا درس هایی کسل و بیشتر جنبه ی تکلیفی دارد،بنابراین ،من تصمیم گرفتم که برای ارایه ی درس املا و انشا از روش های جذاب و پر هیجانی استفاده کنم تا دانش آموزان در حین یادگیری مطالب،بتوانند آنها را برای مدت ها در حافظه ی طولانی مدت آن ها نگهداری کنند.روش تدریس یکی از مهمترین مسایلی ست که باید برای انتقال مطالب در نظر داشت.عوامل موثر در یادگیری شامل موارد زیر میباشد: 1-آمادگی جسمی،ذهنی و عاطفی 2-انگیزه و هدف 3-تجارب گذشته ی دانش آموز 4- موقعیت و محیط یادگیری 5-روش تدریس معلم پس بنا بر گفته های بالا،بدون شک معلم از مهمترین عوامل تشکیل دهنده ی محیط های آموزشی است و به لحاظ اهمیت،نگرش و روش تدریس معلم در فرایند فعالیتهای آموزشی و در نهایت ،تاثیر آن در روند یادگیری دارای اهمیت بسیار بالایی میباشد معلم با شناخت استعداد،علایق و توانایی فراگیران آنان را در طریق صحیح یادگیری هدایت می کند.(صفوی،امان ا...،1389،روش ها و فنون تدریس،تهران،انتشارات سمت) 1-4-5)برخی از دروس بهتر است بصورت عملی انجام شود،حتی دروسی مانند تاریخ ،اجتماعی و ریاضی را نیز میتوان به روش های دانش آموز محور تدریس نمود. بنابراین من تصمیم گرفتم در همه ی دروس در حد امکان از روش های عملی و نوین استفاده کنم.در الگوی سازمانی نگری یا الگوی ارگانیستیک،توجه به فراگیران و توانایی های او از اهمیت خاصی برخوردار است.پس مطابق این الگو،آدمی موجودی فعال اس و هدف آموزش و پرورش بهبود و پرورش مداوم افراد در جهت به ظهور رسانیدن توانایی های آنها می باشد.(جویس،بروس،مارشال،ویل،امیلی،کالهون،1384 الگوهای تدریس2000،ترجمه بهرنگی،محمدرضا،تهران،انتشارات کمال تربیت،چاپ چهارم.) 1-4-6) یکی از دلایل بی سواد بودن افراد در جامعه با وجود داشتن مدرک،کمبود اطلاعات عمومی و تخصصی آنهاست.چه بسا افرادی را می توان یافت که مدارک آنها در سطح بالایی است اما سواد اطلاعاتی کافی ندارند.بنابراین تصمیم گرفتم برای اینکه دانش اموزانی شایسته و باسواد پرورش دهم ،ابتدا اطلاعات عمومی و تخصصی خود را با خواندن کتابهای مختلف و یافتن اطلاعات به روز در رابطه با آنچه که می خواهم به دانش آموزانم منتقل کنم،افزایش دهم. 1-4-7) تقویت رفتار و کاهش رفتار منفی دانش آموز یکی از موارد بسیار مهمی است که هر معلمی باید به آن توجه کند. بهترین راه برای این کار، اعمال و رفتاری است که خودمان نشان می دهیم.من تصمیم گرفتم تا با اعمالم نشان دهم یک رفتار مثبت چقدر می تواند خوب باشد و چه تأثیری روی بقیه دارد ولی رفتار منفی باعث آزار دیگران و طرد شدن از سوی آن ها می شود. وقتی معلم بتواند روی دانش آموز تأثیر بگذارد، در مقابل دانش آموز هم معلم خودش را الگو قرار می دهد در نتیجه سعی می کند اعمال و حرکات معلم خودش را تقلید کند. طبق نظریه ی شرطی سازی وسیله ای ثرندایک،رفتار وسیله ای برای دریافت پاداش است. یعنی اگر دانش آموز رفتار مطلوبی را که مشاده کرده است انجام دهد در مقابل آن پاداشی دریافت می کند،اینگونه است که دانش آموز نتیجه ی رفتارمثبت خود را میبیند،در مقابل برای رفتارهای نامطلوب یاد گرفته شده نیز میتوان از روش های مطلوب کم کردن رفتار استفاده کرد.مهمترین قانون ثرندایک ،قانون اثر می باشد که در آن به اثر پاداش و تنبیه در ایجاد رفتار اشاره شده است.(بیابانگرد،اسماعیل،1391،روانشناسی تربیتی،تهران،نشر ویرایش) 1-5) آنچه شنیده شده(دانش ارایه شده) تعریف: منظور از آنچه شنیده شده ، دانش ارائه شده از سوی اساتیدی است که در راستای انتظارات من صورت گرفته است و بدین شرح می باشد: 1-5-1) انتظار داشتم در بدو ورود به دانشگاه فرهنگیان با اساتید مجرب وتحصیل کرد مواجه شوم. اساتیدی که من انتظار حضور آن ها را داشتم در دانشگاه من انگشت شمار بودند. در این دوران با استادی کلاس داشتم که واقعا در من ایجاد انگیزه کرد،اوایل ورود به دانشگاه فرهنگیان چون با میل و علاقه ی خود این شغل و رشته را انتخاب نکرده بود پس علاقه ی اندکی نسبت به یادگیری داشتم ام با این حال تمامی تلاش خود را میکردم تا بهترین باشم،این استاد گرامی با صحبت های انگیزش بخش خود موجب ایجاد علاقه در من و بسیاری از دیگر دوستانم گردید. برخی از اساتیدی که در پردیس من تدریس میکردند از جمله افرادی بودند که می گفتند باید از روش های جدید برای تدریس استفاده کرد در حالی که خود از سنتی ترین روش های تدریس استفاده می کردند تا جایی که برخی پرسش کلاسی،حفظ طوطی وار و حتی از روش های تنبیهی مانند کسر نمره استفاده میکردند. به عقیده ی من کلاس در اگر جذاب و مملو از انتقال اطلاعات مفید باشد دانشجو خود علاقمند به یادگیری می شود. به گفته ی دکتر حسابی: هیچگاه تنبیه تکی انجام و گروهی تنبیه می کردم،زیرا میدانستم تنبیه گروهی جنبه ی سرگرمی دارد و تنبیه تکی غرور را می شکند. 1-5-2) انتظار داشتم روش های تدریس سنتی کنار گذاشته شود و روش های نوین تدریس روی کار بیاید.استادی داشتیم که همیشه می گفت باید شیوه‌های نوین تدریس را برای آموزش مؤثر به کار گرفت در صورتی که خودشان همیشه اطلاعات کتاب را به صورت پاور در می آورد و از روی پاور عین نوشته ها را تکرار می کرد و همیشه برای ما زجر آورترین و کسل ترین کلاس درس، کلاس این استاد محترم بود.حتی بعضی از اساتید بودند که فقط مطالب کتاب را به صورت طوطی وار تکرار می کردند و از اول ساعت تا پایان ساعت کلاس، فقط خودشان متکلم بودند. در عوض برخی از اساتید هم روش های جالبی در تدریس داشتند که باعث می شد همه ی دانشجویان از کلاس لذت ببرند مثلا استادی داشتیم که برای آموزش علوم ما را به محیط حیاط یا آزمایشگاه می بردند و در تمام ساعت خود دانشجویان به فعالیت می پرداختند و در نهایت خودمان به هدف مدرد نظر استاد می رسیدیم در واقع هدف ایشان این بود که به ما بفهمانند که در تدریس معلم فقط راهنماست و تمام فعالیت ها بر عهده ی خود دانش آموزان است، این اصلی بود که خودشان همیشه به آن پایبند بودند و چه در رفتار و چه در گفتار این موضوع را بیان می کردند. 1-5-3) انتظار داشتم نحوه ی تعامل با دانش آموزان و چگونگی برخورد با آنها را یاد بگیرم. اکثرا اساتید در کلاس های خودشان این مطلب را باز گو می کردند که معلم باید در کنارآموزش خود به حالات روحی وروانی دانش آموز در کلاس درس توجه داشته باشند ولی کمتر درباره ی درمان اختلالات دانش آموزان بحث شده است. استاد کارورزی طبق سرفصل این درس بیشتر بر تدریس خوب تأکید داشتند ولی هیچگاه از ما نخواستند تا دانش آموزی که از نظر روحی و روانی مساعد نیست را پیدا کنیم و به او کمک کنیم. شخصا دانش آموزی را دیدم که در درس ضعیف بود و همیشه در یک گوشه ی کلاس تنها می نشست واز سوی دیگران نیز طرد شده بود، حتّی معلّم هم به او توجه نمی کرد . خیلی دوست داشتم که به او کمک کنم بنابراین تصمیم گرفتم جلساتی که قرار است برای کارورزی به آن مدرسه بروم کنار او بنشینم. وقتی با او حرف می زدم متوجه شدم که پدر و مادرش از هم جدا شده بودند. من با او صحبت می کردم و تا جایی که می توانستم در درس هایش کمک می کردم ، وقتی دید که من به او بها می دهم روحیه شادتری کسب کرد و زنگ های تفریح بیرون کلاس می رفت و با دوستانش بازی می کرد ولی در یادگیری همچنان مشکل داشت، باعث تأسف بود که یک کودک 9 ساله باید از کمبود محبت رنج ببرد و معلّم به جای کمک ، به او برچسب های همچون احمق و نادان بزند،واین باعث می شد این کودک از معلّم و مدرسه ترس داشته باشد. 1-5-4) انتظار داشتم آموزش ریاضیات به بهترین صورت ممکن و با روش های عملی ارایه گردد. استاد آموزش ریاضی همیشه به این نکته توجه داشتند که باید از شیوه های مختلف در تدریس ریاضی استفاده کرد و همیشه می گفتند چون دانش آموزان در مرحله عینی هستند باید مراحل تدریس (مجسم، نیمه مجسم و انتزاعی) را رعایت کرد و همیشه تمام تلاششان را می کردند تا به بهترین نحو چگونگی تدریس ریاضی را فرا بگیریم.از دانشجویان معمولا در تدریسشلن استفاده می کردند و روش های صحیح اموزش ریاضی و کلاس داری را به ما آموزش دادند. 1-5-5)انتظار داشتم فضای آموزشی بیشتر بصورت فعال و یادگیرنده محور باشد. واحدهای عمومی معمولا بدیدن شیوه بود که استاد متکلم وحده بودند و هدف صرفا انتقال اطلاعات از قبل آماده شده بود اما برخی دیگر اینگونه عمل می کردند که نقش راهنما را داشتند و دانشجویان فعالیت های آموزشی را انجام می دادند. در بعضی از واحدها استاد اینطور عمل میکردند که از دانشجویان می خواستد تا بهترین روش های تدریس را انتخاب نمایند و واحد آموزشی را بر طبق آن روش ارایه دهند تا ضمن یادگیری درس،با روش های نوین تدریس آشنا شویم. یکی از روشهای تدریسی که یکی از همکلاسی هایم بکار برد ترکیبی از روش بارش مغزی و طرح کلر بود.که روشی بسیار جذاب بود.در روش بارش مغزی با طرح یک سوال موضوع را اغاز میکنیم و بعد از آن یادگیرندگان هر انچه را درمورد موضوع می دانند بیان میکنند و در نهایت حرفهایشان را جمع بندی میکنند و نتیجه گیری میکنیم،در روش کلردرس را به 15-30 قسمت تقسیم میکنیم سپس قسمتها را میخوانیم و مفهوم آن را بیان میکنیم.این روش ترکیبی از روش جدید و سنتی می باشد. در دانش ارایه شده توسط اساتید من،مطالب و مهارت های جدیدی به ما آموزش داده شده بود.نوشتن طرح درس های جدید یکی از مهارتهای جدید آموزش داده شده بود.همچنین نوشتن گزارش های کارورزی به شیوه ی جدید و فرم های جدید نیز از دیگر اعمال نو می باشد. 1-6)آنچه پذیرفته است(دانش مورد قبول) تعریف: منظور از آنچه پذیرفته ام، دانشی است که از سوی اساتید ارائه شده است و من آن را قبول داشتم که به شرح زیر می باشد: 1-6-1) من همیشه به استفاده از شیوه‌های نوین کلاس داری اعتقاد دارم زیرا باعث فعال نگه داشتن دانش آموز در کلاس درس می شود و این را قبول دارم که باید از شیوه‌های نوین استفاده کرد و کلاس را به محیط شاد و جذاب برای علاقه مند کردن دانش آموز تبدیل کرد. همواره استفاده از این روش ها را پذیرا هستم زیرا منجر به تثبیت یادگیری و همچنین اموزش بهتر می گردد.اصولا دانش آموزان روش هایی را که متفاوت با روش های سایر معلمین باشد و منجر به یادگیری بهتر و جذاب تر آنها گردد،بیشتر جذب می کنند و نسبت به آنها علاقه ی بیشتری نشان می دهند. یکی از روش های جذاب تدریس،روش ایفای نقش می باشد این روش از سبک های قدیمی تدریس است اما با ان حال سبب افزایش اعتماد بنفس آنها،درگیری احساس و اندیشه،عاطفه ی متقابل و یادگیری ماندگار تر می گردد اما این شیوه را در همه ی دروس نمی توان بکار برد،با این حال برای دروس اجتماعی و تاریخ که در شیوه ی سنتی فقط بصورت انتقال و حفظ مطالب می باشد،روش ایفای نقش مناسب ترین روش تدریس می باشد زیرا دانش آموزان تاریخ و اجتماعی و وقایع آنها را واقعا لمس می کنند. 1-6-2) علم برخی از اساتیدم را قابل قبول می دانستم و حتی برخی از آنها را جزء فلسفه ی زندگی خود قرار داده ام.مثلا در رابطه با تفاوت های فردی دانش آموزان و نحوه ی یادگیری آنها بر حسب همین تفاوت ها را پذیرفته ام.در رابطه با تقویت مثبت متناوب نیز گفته های اساتید را قبول دارم.مثلا یکی از اساتیدم عرض کردند که پاداش دانش آموزان باید پس از انجام درست رفتار صورت گیرد در صورتی که دیگری عقیده داشت که باید بلافاصله تقویت کنیم که این خود موجب دوگانگی در دانشجو می گردد.اما طبق آزمایشات صورت گرفته شده بهترین روش تقویت،تقویت نسبی متغیر می باشد که در این روش پس از چند بار انجام دادن رفتار بصورت متغیر،به یادگیرنده پاداش درونی داده می شود.منظور از پاداش درونی حس مثبتی ست که یادگیرنده در خود ایجاد می کند.در واقع گاهی نیز باید از پاداش های مادی استفاده کرد اما بسیار کم،زیرا منجربه وابستگی مادیاتی می شود و دانش آموز آن کار را فقط برای پاداش مادی اش انجام می دهد و هدف دیگیری ندارد.(احدی،حسن،1388،روانشناسی رشد ،تهران،نشر جیحون) 1-6-3) برخی موارد ازآنچه را که درباره ی تعامل صحیح با دانش آموزان ،به من آموزش داده شد پدیرفته ام.مثلا اینکه هنگام برخورد با دانش آموزی که بسیار آرام و درون گراست باید چه اعمالی انجام داد،یکی از عکس العمل هایی که میتوان انجام داد این است که ابتدا باید بدنبال برقراری ارتباطی دوستانه باشیم،هرگز نباید بلافاصله پس از دوستی،آنها را غرق در سوالات خود کنیم،معمولا کودکان وقتی به کسی اعتماد کنند کم کم خود مشکلاتشان را بیان میکنند.در صورت نداشتن تعامل صحیح ،کم کم یادگیری های کودک رو به زوال می رود و چه بسا دیگر هیچ کارایی در تحصیل نداشته باشد. تعامل صحیح با دانش آموزان در یادگیری آنها تاثیر بسزایی دارد.دانشمندان علوم اجتماعی،ارتباط را به معنی تعمال اجتماعی به کار برده اند و آن را منشاء فرهنگ و عامل ارتقاءانسانی دانسته و فقدانش را به معنای سکون در حیات انسانی و مانع هر نوع تعامل اجتماعی ذکر کرده اند.(صفوی،امان ا...،1389،روش ها و فنون تدریس،تهران،انتشارات سمت) 1-6-4) من باور دارم که باید برای تدریس ریاضی مراحل « مجسم، نیمه مجسم، انتزاعی» را رعایت کنیم تا دانش آموز به راحتی به ارتباط مسائل ریاضی در زندگی واقعی خود پی ببرد. در واقع هدف درس ریاضی هم مانند سایر دروس این است که دانش آموز را برای زندگی آینده آماده کند و اگر معلم کاربرد مسائل ریاضی را به طور عینی به دانش آموز آموزش دهد ، کودک به راحتی ریاضی را فرا میگرد. 1-6-5)من این موضوع را قبول دارم که باید در فرآیند تدریس به گونه ای عمل کرد تا دانش آموز در مقابل معلم و ارزشیابی ها ترس و اضطراب نداشته باشد و نباید مانعی سد راه یادگیری دانش آموز باشد.ارزشیابی از دانش آموز باید طبق شیوه های خاص و استاندارهای منطقه ای و جهانی معتبر صورت گیرد. 1-6-6) پذیرفتم که یک معلم باید با رفتارها و اعمال خود رفتار مثبت دانش آموز را تقویت کند و رفتار منفی او را کاهش دهد. فصل دوم:تشریح معلمی کردن خود در آینده مقدمه" هرگونه تحول اساسی در جامعه مستلزم متحول شدن نظام آموطشی آن جامعه است ؛محور اصلی پیشرفت هر نظام آموزشی کیفیت عملکرد معلم می باشد. معلم بعنوان مهمترین رکن تعلیم و تربیت در تربیت دانش آموز مستقیما دخالت دارد.بدیهی ست که تربیت سالم به سالم بودن معلم و مساعد بودن مدارس با موقعیت ای یادگیری و آموزشی و مساعد بودن جامعه و گردانندگان آموزشی بستگی دارد. معلمانی کارامد و اثر بخش اند که با نظریه ها,مبانی ,اصول و روش های تعلیم و تربیت آشنا باشند و با سبکی هنرمندانه محیطی را فراهم سازند که به جای انتقال صرف اطلاعات و تحمیل اندیشه,احساس امنیت ,شایستگی,خودکنترلی و خودتحولی را در دانش آموزان تقویت کنند تا آنها بتوانند شخصا معمار تعلیم و تربیت خود باشند.در این فصل از پروژه به تشریح معلمی کردن خود در آینده می پردازیم. 2-1) چگونگی معلمی کردن منظور من از چگونگی معلمی کردن ، به تصویر کشیدن معلمی خود در آینده ، هنگام حضور در کلاس درس است که بدین شرح می باشد: 2-1-1) من در کلاس های درس خود به تفاوت های فردی و استعدادهای متفاوت دانش آموزانم توجه خواهم کرد و با تدریس های متفاوت و نوین، محیط درسی شاد و جذاب برای دانش آموزانم فراهم خواهم کرد، و همچنین سعی می کنم با کمترین امکانات، بهترین تدریس ها را داشته باشم. 2-1-2) کودکان بازی را دوست دارند بنابراین ریاضی را در قالب بازی ،نمایش و داستان ارائه می دهم تا هم با مسائل ریاضی به صورت عینی روبه رو شوند و هم با کاربرد ریاضی در زندگی واقعی خود آشنا شوند. با این روش دانش آموز در نهایت قدرت استدلال را کسب می کند. یکی از بهترین شیوه های تدریس ریاضی،استفاده از دست سازه های مختلف می باشد که باعث افزایشکارایی میگردد. 2-1-3)اگر بخواهم رفتارهای مناسب را در دانش آموزان تقویت کنم به گفتار نخواهم گفت که کدام رفتار خوب است و باید تقویت شود و کدام رفتار نامناسب است بلکه با رفتار خودم و همچنین با نمایش هایی که خود دانش آموزان بازیگرانش باشند به تقویت رفتار های مثبت و مناسب دانش آموزان می پردازم.معمولا دانش آموزان آنچه را پذیرا هستند که در عمل ببینند نه فقط گفتار محض. 2-1-49) سعی میکنم در ارزشیابی های خود از شیوه های بهتر و مناسب تری که واقعا رفتار مورد نظر را بسنجد استفاده کنم.یادگیری فرایند تغییرات نسبتا پایداردر رفتار بالقوه فرد،بر اثر تجربه می باشد و تفاوت آن با عملکرد این است که عملکرد نتیجه ی یادگیری است. روش های سنجش یادگیری یا رفتار معمولا بصورت:کتبی،شفاهی،کارباپوشه،سنجش عملکرد میباشد.هر کدام از این روش ها در جای خود کاربرد دارد اما باید در زمان مناسب بهترین روش را اتخاذ کرد. من روش سنجش عملکردی را بر سایرین برتری داده ام. 2-1-5) در کنار تدریس به حالات روحی و روانی دانش آموزانم توجه می کنم و تا جایی که در توانم باشد به آن‌ها کمک خواهم کرد تا بتوانند بر مشکلاتشان غلبه کنند، البته وجود یک مشاور متخصص در مدارس الزامی است برای اینکه معلم بتواند دانش آموزان دارای مشکل حاد را به مشاور ارجاع دهد. 2-2:) باورهای یادگیری و آموزش منظور من از باورهای یادگیری و آموزش، باورهایی است که طی مدت تحصیلم در دانشگاه فرهنگیان به آن ها رسیده ام که بدین شرح می باشد: 2-2-1) من باور دارم که باید خلاقیت های دانش آموزان را با روش های نوین تدریس افزایش داد و به شکوفایی استعدادهای آنان بها داده شود زیرا این حق همه‌ی دانش آموزان است.دانش آموزان با توجه به تفاوت هایی که با یکدیگر دارند باید آموزش داده شوند،هر کس بر حسب استعداد و توانایی خود باید به فعالیت بپردازد و به کشف دانش بپردازد. یکی از روش های تدریسی که منجر به کشف دانش برحسب استعداد میشود روش تجربی و یادگیری اکتشافی که هم بصورت فردی و هم گروهی انجام میگیرد،است.در اسن روش که باز هم محدودیت موضوع دارد،موضوع را به دانش اموز اعلام میکنیم و او شخصا در محیط طبیعی به اکتشاف و تجربه میپردازد و نتایج را به معلم اعلام میکند.(زفسکی،ای.جی.امی،1386،طراحی نظام های آموزشی،ترجمه هاشم فر دانش،تهران،انتشارات ساوالان) 2-2-2) هر کودکی دارای سطح درک متناسب با سن خودش است بنابراین ما نمی توانیم بگوییم چون سن کمی دارند نمیتوانند مسائل ریاضی را به خوبی درک کنند و به همین خاطر است که معمولا در این درس ضعیف هستند در صورتیکه آنان قدرت درک ریاضی را دارند و این وظیفه معلم است با آگاهی کامل از قدرت درک دانش آموزان، ریاضی را به گونه‌ای تدریس کند که هم این درس برای دانش آموزان جذاب شود و هم آنان را برای زندگی آینده آماده کند. 2-2-3) من باور دارم اگر بخواهیم روی کسی تأثیر بگذاریم باید با اعمال و رفتار خود این کار را انجام دهیم زیرا اگر فردی ببیند کسی به خاطر رفتار مثبتش در میان بقیه محبوب شده است، او نیز به فکر تغییر و بهبود رفتار مناسب در درون خود میفتد. دانش آموز نیز فرق بین حرف و عمل را می فهمد و سعی می کند که از معلم خودش که مورد علاقه اش است ، الگو برداری کند. الگوبرداری یکی از روش های یادگیری مشاهده ای آلبرت بندورا است،این روش از جمله روش های متداول و مهم در کودکان خصوصا در زبان آموزی و رفتار میباشد.(کدیور،پروین،1390،روانشناسی تربیتی،انتشارات سمت،تهران) 2-2-4) در گذشته گمان میکردم که دادن تکلیف شب زیاد،برای دانش آموزان مفید است اما در حال حاضر باور دارم که دانش آموز باید مطالب را در محیط مطلوب یادگیری بیاموزد و تکلیف در منزل فقط جنبه ی مرور دارد. 2-2-5)قبلا فکر میکرد که تدریس در کلاس باید برای همه یکسان باشد و توجه به دانش آموزان به یک میزان صورت گیرد، اما اکنون باور دارم که روش تدریس باید در جهت شکوفایی استعدادهای بالقوه ی شخص دانش آموز انتخاب گردد و میزان توجه به دانش آموزان باید نسبی باشد. 2-3 )اصول یا نظریه های مبنایی برای معلمی کردن منظور من از نظریه های مبنایی برای معلمی کردن اصولی است که هر معلم باید این اصول را رعایت کند که این اصول به شرح زیر می باشد: 2-3-1) یک معلم از شیوه ی تدریس یکنواخت جلوگیری می کند و با شیوه های نوین تدریس به افزایشخلاقیت و شکوفایی استعدادهای دانش آموزان بپردازد. 2-3-2) یک معلم در کنار تدریس یک مشاور خوب باید باشد تا بتواند سلامت روانی را برای دانش آموزانش تأمین کند. 2-3-3) یک معلم با طراحی آموزشی و ربط دادن مسائل ریاضی با زندگی روزمره دانش آموز، او را به طور فعال درگیر مسائل ریاضی می کند تا بتواند ضعف های خود را در درس ریاضی برطرف کند و خود دانش آموز به حل مسئله بپردازد و خودش قدرت استدلال کسب کند. 2-3-4) یک معلم باید باعث شود که در دانش آموز ترس و اضطراب نسبت به ارزشیابی ها ایجاد نشود. 2-3-5) یک معلم با اعمال و رفتار مثبت خود روی رفتار دانش آموزان تأثیر مثبتی می گذارد و باعث تقویت رفتار مثبت و کاهش رفتار منفی می شود. 2-4)آرمان های معلمی کردن منظور من از آرمان های معلمی، ایده آل هایی است که یک معلم اگر بخواهد بهترین تدریس را داشته باشد باید آنها را در نظر بگیرد که این آرمان ها به شرح زیر می باشد: 2-4-1) من به عنوان معلم با روش های تدریس نوین دانش آموز خود را خلاق بار می آورم و با کشف استعدادهای تک تک دانش آموزانم به شکوفایی استعدادهایشان می پردازم. 2-4-2) من به عنوان معلم دنیای ریاضی را با طراحی های آموزشی مناسب و متناسب با اهداف، به دنیای شیرین و شاد برای کودک تبدیل خواهم کرد تا دانش آموزان در این درس دچار ضعف یادگیری نشوند. همچنین سعی بر آن دارم تا به گونه ای آموزش دهم تا دانش آموز بتواند ریاضیات و کاربرد آنرا در زندگی روزمره ی خود بداند و بین این دو پیوند برقرار کند. 2-4-3) بعنوان یک معلم میخواهم نحوه ی کلاس داری و تدریسم با پیشرفته ترین تکنولوژی دردسترس انجام گیرد و بیشتر روشهای رایانه ای را روی کار آورم زیرا امروز کودکان بیشتر از گذشته غرق در صنعت و جهان صنعتی گشته اند و ما میدانیم که آموزش به این روش ها به نسبت ،تاثیر بسزایی در یادگیری دارد چرا که ما قرار است کسانی را پرورش دهیم که پس از فارق التحصیلی وارد همان جامعه ای می شوند که بر اساس آرمان های آن اهداف آموزشی تعیین گشته است. 2-4-4) در آینده میخواهم ساعات حضور در کلاس را تغییر دهم.کودکان معمولا گیرایی کمتری در صبح دارند و اکثرا بدون صبحانه به کلاس می آیند بنابراین به حذف کلاس های صبح اقدام خواهند کرد. 2-4-5) میخواهم فضای آموزشی را به گونه ای درست کنم که دانش آموزان روابط نزدیک و صمیمی را درک کنند،امکانات آموزشی بیشتری در اختیار آنها قرار دهم و همراه داشتن هر گونه وسیله ی تکنولوژی را بلامانع بدانم.البته برای هریک از این ها برنامه ی متناسب با آنها را ارایه دهم. 2-4-6) من به عنوان معلم در کنار تدریسم به حالات روحی و روانی دانش آموزانم توجه و سلامت روانی را برای آن ها تأمین خواهم کرد و به دانش آموزانی که دچار مشکل شوند کمک می کنم تا بر مشکلاتشان غلبه کنند. 2-5) چالش های عمل معلمی در موقعیت های واقعی" منظور من از چالش ها ، مشکلاتی است که هر معلمی ممکن است در دوره ی خدمت خود، از سوی دانش آموزان با آن روبه رو شود که بدین شرح است: 2-5-1) عدم شناخت از خود و توانایی های ذاتی. - نداشتن هدف مشخص در زندگی و از جمله درس خواندن خود. - سطح پایین یادگیری (این گونه دانش آموزان بدلیل ضعف موجود ، فضای کلاسی برایشان سنگین است و برای ادامه کار انگیزه ضعیفی دارند ودر وجودشان نوعی دلسردی و دلزدگی از درس بوجودمی آید .) - دانش آموزانی که از درس عقب می مانند(عقب ماندن از فعالیت های کلاسی یا بدلیل غیبت های مکرر ، تاخیر که ضعف درسی دانش آموز را به همراه دارد.)از جمله مشکلات دانش آموزان و چالش های معلمان به شمار میرود. 2-5-2)مواجه شدن با کودکانی که دارای خشونت هستند و موجب ایجاد مزاحمت برای سایر هم کلاسی هایش می شوند. 2-5-3)روبه رو شدن با دانش آموزانی که دچار ضعف در درس ریاضی هستند. 2-5-4)مواجه شدن با دانش آموزی که بر اثر افكار و عقاید غیرمنطقی، غلط و اغراق آمیز در مورد خطرات موجود و موقعیت های مثل امتحان و ... دچار ترس و اضطراب شده اند. 2-5-5) یکی دیگر از چالش های معلمی ایجاد و یا تقویت رفتار مثبت در دانش آموز است. 2-6) چگونگی مواجهه با چالش ها معلمی در موقعیت عمل منظور راه حل های چالش هایی است که در قسمت قبل بیان شد واین راه حل ها بدین ترتیب است: 2-6-1) شناسایی فرد و استعدادهای ذاتی و کشف نشده دانش آموزان توسط معلم و خانواده و هدایت فرد به سمت توانایی و قابلیت های فردی موجود ، از جمله راهکارهای مناسب جهت جلب انگیزه فرد به درس و کلاس میباشد -ایجاد هدف مشخص ، بیان تجربیات توسط معلم و مشاور و هدف گزاری برای دانش آموزان امر خطیری بوده که هم دانش آموزان را به آینده امیدوار میکند و هم احتمال خطا در کار و فعالیت را به حداقل میرساند و هم از نهایت وقت میتوان به نحو احسن استفاده نمود . -گروه بندی کلاسی و گذاشتن دانش آموزان قوی تر به عنوان سرگروه و جبران عقب ماندگی درسی چنین افرادی توسط معلم و همچنین دانش آموزان زرنگ همان کلاس از جمله کارهایی میباشد که به صورت عملی دربرخی از کشورهای نه چندان پیشرفته و زیر نظر سازمان یونسکو انجام میشود و به ازای کمک دانش آموزان قوی به ضعیف تر ها ، نمره به آنان تعلق میگیرد . -معلم میبایست به محض شناسایی چنین دانش آموزانی که متاسفانه بدلیل ضعف خود ترمزی جهت دیگر دانش آموزان کلاس محسوب میشوند ، دست به کار شده و با شناسایی علل این عقب ماندگی به درمان ورفع معضل بپردازد . در اختیار قرار دادن جزوه های دانش آموزان به صورت موقت، رفع مشکلات دانش آموز در پایان کلاس و یا در ساعت های آزاد دانش آموز و معلم در مدرسه ، تکثیر مطالب نوشته شده زمان غیبت دانش آموز توسط مدرسه ،استفاده از دانش آموزان قوی جهت کمک به این نمونه دانش آموزان و.... از نکات ارزشمندی است که میتوان در خصوص این نمونه دانش آموزان به کار برد 2-6-2) شناخت روابط خانوادگی می تواند در درک رفتار پرخاشگرانه به ما کمک کند. روابط خانوادگی معمولاً کانون مداخله های درمانی برای کاهش پرخاشگری هستند. آموزش مدیریت والدین به آن دسته از مداخله های درمانی اشاره دارد که هدفشان اصلاح ماهیت تعاملات بین کودکان و والدین به منظور کاهش رفتار پرخاشگرانه است. فرضیه زیر بنایی این مداخله ها این است که والدین ممکن است ندانسته محیطی فراهم نمایند که پرخاشگری فرزندشان را ایجاد نموده و تداوم بخشیده است. یکی از بزرگترین مزایای این نوع مداخله ها این است که به والدین اجازه می دهند تا اقدامات ضروری برای پیشگیری از پرخاشگری را در بسیاری از محیط هایی که مشکل آفرین هستند انجام دهند. علاوه بر این، والدین بیشتر از درمانگران و معلمان برای کودکان وقت صرف می کنند. بنابراین ، آن ها از موقعیت ایده آلی برخوردارند تا مداخله ها به طورمداوم و برای مدت زمان طولانی برای آنها به کار رود. آموزش مدیریت والدین در وهله نخست شامل والدین برای شناسایی، تعریف و مشاهده رفتار پرخاشگرانه فرزندان است. اگر والدین تمایل داشته باشند تشویق و تنبیه را که بخشی از مرحله بعدی مداخله است به کار ببرند ابتدا باید مهارت های فوق الذکر را یاد گرفته باشند. تقویت رفتار مطلوب و تنبیه رفتارمنفی مبتنی بر اصول نظریه یادگیری است. در نظریات یادگیری اعتقاد بر این است که رفتاری که تقویت شود به احتمال زیاد تکرار می شود و رفتاری که تنبیه می شود به احتمال زیاد تکرار نخواهد شد. در این مرحله از آموزش انواع تنبه ها و تشویق های مناسب به والدین پیشنهاد می شود، بنابراین آن ها باید تنبه ها و تشویق هایی را که با سن و خلق و خوی فرزندشان مناسب تر است انتخاب کنند. تشویق ها ممکن است به صورت کلامی ارائه شود، (مانند تحسین کردن یا اظهار نظرهای مثبت در مورد رفتار کودک) یا ممکن است شامل ژتون هایی مانند ستاره های روی نمودار یا روش نمره گذاری باشد. یکی از مهمترین آموزش ها این است که والدین آموزش دیده تنها از تنبیه های ملایم استفاده نمایند تا تنبیه به جزئی از مشکل تبدیل نشود. تنبیه های ملایم مناسب می تواند شامل پس گرفتن امتیازهایی مانند: پول تو جیبی، تماشای تلویزیون یا رفتن به مغازه های محلی باشد. مرحله بعدی آموزش به والدین فرصت می دهد تا کاربرد این مهارت ها در موقعیت های نقش گزاری را تمرین کنند. والدین ترغیب می شوند تا یادداشت های دقیقی از رفتار پرخاشگرانه فرزندشان تهیه کنند به گونه ای که بتوانند بگویند که آیا مهارت های جدید بر رفتار فرزندشان اثر مطلوبی داشته است یا نه. تغییرات رفتاری به وسیله درمانگر که والدین را در زمینه تغییر برنامه های تقویت کننده راهنمایی می کند کنترل می گردد. پژوهش های انجام شده در مورد برنامه های آموزش مدیریت والدین حاکی از آن است که این برنامه ها باعث کاهش قابل ملاحظه رفتار مشکل آفرین می شوند. و این کاهش طی سال های متمادی تداوم می یابد. مرور این مطالعات در پژوهش های کازدین (1987) دیده می شود. 2-6-3)قبل از تدریس هر موضوع به پیشینه ی آن که در پایه های قبل وجود داشته اشاره و حداقل یک جلسه تمرین می گردید. - در تدریس موضوعات درسی از مراحل روش تدریس مجسم و نیمه مجسم بیشتر استفاده شد . - از روش های تدریس کارآمد : مانند ، یادگیری از طریق همیاری ، مشارکتی و گروه بندی فراگیران و ..... بیشتر استفاده گردید . - فعّالیت های مکمّل بیشتر مورد استفاده قرار گرفت . - استفاده از بازی های متفاوت برای جذاب کردن درس ریاضی -وسایل کمک آموزشی اساس قابل لمس را برای تفکر و ساختن مفاهیم فراهم می سازد . 2-6-4) مهارت سخن گفتن در دانش آموز در میان جمع تقویت شد. - كلاس درس به محیطی گرم و دوست هم برای دانش آموز و معلم تبدیل شد. - مشاركت در میان دانش آموزان و معلمان و دیگر كاركنان مدرسه افزایش یافت. 2-6-5)روش تقویت مثبت تقریبا همان روش متداول پاداش است که همه معلمان با آن آشنا هستند و غالبا آن را مورد استفاده قرار می‌دهند. با این حال بین پاداش و تقویت مثبت اندک تفاوتی وجود دارد که روان شناسان را بر آن داشته است تا به جای پاداش از اصطلاح دقیق‌تر تقویت مثبت استفاده کنند. در پاداش دادن افراد هدف ما بطور عمده قدردانی و سپاسگذاری از اعمال گذشته آنهاست و گرچه پاداش یک رفتار معمولا به تکرار آن می‌انجامد هدف ما از پاداش دادن رفتار ضرورتا تکرار آن رفتار در آینده نیست.اما در تقویت مثبت هدف الزاما تکرار رفتار است. یعنی اگر پس از تقویت یک رفتار احتمال وقوع آن رفتار در شرایط همسان آتی افزایش نیابد گفته می‌شود که تقویت صورت نگرفته است. تقویت مثبت بهترین و موثرترین روش افزایش رفتار است . فرایندی که در آن ارائه تقویت کننده مثبت بعد از رفتار منجر به نیرومند شدن آن رفتار می‌شود. وقتی معلم تصمیم می‌گیرد هر وقت دانش آموزان موقع ورود به کلاس به او سلام کنند با لبخند زدن به هنگام جواب دادن به سلام آنها رفتار سلام کردن آنها را تقویت کند در واقع از تقویت مثبت استفاده می‌کند. (شریعتمداری،علی،1393،روانشناسی تربیتی،تهران،انتشارات امیر کبیر) فصل سوم تعهدات حرفه ای دانشجو معلم 3-1) من تعهد دارم که در دوران معلمی به زمان اختصاص داده شده برای آموزش دانش آموزان توجه داشته باشم ودر موعد مقرر مدرسه را ترک کنم. 3-2) من بعنوان یک معلم تعهد دارم تا ارزش های جامعه رابه دانش آموزانم آموزش دهم. 3-3) بعنوان یک معلم متعهد،سعی بر این است تا به شناسایی استعدادهای دانش آموزان و شکوفایی آنها اقدام کنم. 3-4) متعهدم هر آنچه از اطلاعاتی را که در دوران دانشجویی کسب نموده ام به طور کامل و مفید به شاگردانم ارایه کنم تا آنها را برای ورود به زندگی در اجتماع امروزی آماده نمایم. 3-5)متعهدم نسبت به دانش آموزانم دل سوزباشم. 3-6)تعهد دارم قوانین سازمانی آموزش وپرورش را مطالعه ورعایت نمایم. 3-7)متعهدم در امر تدریس با توجه به اهداف آموزشی کتاب درسی پیش روم. 3-8)تعهد دارم که در امر آموزش به تفاوت های فردی دانش آموزان توجه کرده وآموزشی متناسب با شرایط سنی( توجه به حالات جسمانی و روحی روانی) آنها فراهم کنم. 3-9)متعهدم در امر آموزش دانش آموزان عدالت را رعایت کنم. 3-10)متعهدم که در امر آموزش با دانش اموزان خوش رو وبا آنها ارتباط حسنه داشته باشم. 3-11)تعهد دارم که دانش آموزان را برای رسیدن به اهدافشان راهنمایی وهدایت کنم. منابع: صاحب زاده،1389 ص 43 2 -روش ها و فنون تدریس،ارشد،تهران،مدرسان شریف 3 –صفوی،امانا...،1389،روشهاوفنونتدریس،تهران،انتشاراتسمت 4–احدی،حسن،1388،روانشناسیرشد،تهران،نشرجیحون 5–زفسکی،ای.جی.امی،1386،طراحینظامهایآموزشی،ترجمههاشمفردانش،تهران،انتشاراتساوالان 6 -کدیور،پروین،1390،روانشناسی تربیتی،انتشارات سمت،تهران -7جویس،بروس،مارشال،ویل،امیلی،کالهون،1384 الگوهایتدریس2000،ترجمه بهرنگی،محمدرضا،تهران،انتشارات کمال تربیت،چاپ چهارم. 8 -گلاور،جان ای و راجر اچ برونینگ،1388،روانشناسی تربیتی اصول و کاربرد آن،ترجمه علینقی خرازی،تهران،انتشارات مرکز نشر دانشگاهی 9- شعبانی،حسن،1386،مهارتهای آموزشی و پرورشی،تهران،انتشارات سمت 10- سیف،علی اکبر،1390،روانشناسی پرورشی نوین،تهران،نشر دوران 11- بیابانگرد،اسماعیل،1391،روانشناسی تربیتی،تهران،نشر ویرایش 12- شریعتمداری،علی،1393،روانشناسی تربیتی،تهران،انتشارات امیر کبیر

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته