تحقیق نظریات و مکتب های مختلف در زمینه اندازه گیری سود

تحقیق نظریات و مکتب های مختلف در زمینه اندازه گیری سود (docx) 10 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 10 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

نظریات و مکتب های مختلف در زمینه اندازه گیری سود سه نظریه اصلی در زمینه اندازه گیری سود و جود دارد . 1- نظریه دارایی ها – بدهی ها 2- نظریه درآمد و هزینه 3- نظریه استقلال تراز نامه و سود و زیان نظریه دارایی ها – بدهی ها : این نظریه که دیدگاه تراز نامه ای یا نگهداری سرمایه ثابت نیز نامیده می شود ، بر این مبنا استوار است که درآمد وهزینه فقط درنتیجه تغییردارایی هاایجاد میگردد .درآمد، افزایش دردارائیها وکاهش دربدهی ها ست و هزینه ، کاهش در دارائیها و افزایش در بدهیهاست . (برخی از افزایش ها وکاهش ها در خالص دارایی ها از تعریف سود مستثنی شده اند ). لذا این نظریه ، بر ارزش گذاری دارایی ها و بدهی ها تأکید دارد و تطابق هزینه و درآمد مستلزم تعریف دقیق دارایی ها و بدهیهاست . نظریه درآمد و هزینه : این نظریه که به دیدگاه سود و زیانی یا تطابق نیز نامیده شده ، بر این مبنا استوار است که سود فقط اختلاف بین درآمد در یک دوره و هزینه هایی که موجب کسب آن درآمد ها شده است، می باشد .لذا ، تطابق به عنوان اساسی ترین جریان اندازه گیری است ، که شامل دو مرحله است : تشخیص درآمد براساس معیارهای خاص تشخیص هزینه از طریق رابطه علت و معلول، تسهیم سیستماتیک یا منطقی و تشخیص فوری . بنا براین برعکس نظریه اول، این نظریه ، بر سود واحد اقتصادی تأکید دارد و نه بر افزایش یا کاهش خالص دارایی ها . نظریه استقلال ترازنامه و سود زیان : درنظریه دارایی ها – بدهی ها و درآمد – هزینه ، صورت وضعیت مالی و صورت سود و زیان به هم پیوسته بوده و هر دو ، بخشی از یک جریان اندازه گیری هستند و تفاوت بین درآمد و هزینه ، در نهایت مساوی افزایش (کاهش )خالص داراییهاست . ولی نظریه سوم ، یعنی استقلال ترازنامه و سود و زیان ، بر این مبنا استوار است که بهم پیوستگی صورتهای مالی،موجب حشو و زواید می گردد ، زیرا همه و قایع هم در صورت سود و زیان و هم در ترازنامه گزارش می گردد ، اگر چه در جهات مختلف هستند . لذا تعریف های دقیق دارایی ها و بدهی ها در ترازنامه ، و تعریف های درآمد و هزینه، در تعیین سود حاکمیت دارند و این دو صورت ، استقلال و اندازه گیری جداگانه دارند و دو روش اندازه گیری میتواند مورد استفاده قرار گیرد (مثل استفاده از روش fifo در محاسبه سود و استفاده از روش lifo در ترازنامه ). 9-2- استدلال انتخاب نظریه سود : با توجه به اینکه اوضاع اقتصادی و سیاسی ایران اقتضا می کند ، حتی الا مکان باید از روشهای یکنواختی در تهیه صورتهای مالی استفاده شود، تا اعمال کنترل ، عملی تر گردد . از سوی دیگر ، حرفه حسابداری در ایران با نظریه سوم آشنایی کامل ( به اندازه آشنایی با نظریه های اول و دوم )ندارد .لذا این نظریه فعلا" نباید در تدوین استانداردها مورد استفاده کامل قرار گیرد . انتخاب بین یکی از دو نظریه اول و دوم در تعیین چارچوب نظری استانداردهای حسابداری و گزارشهای مالی نقش اساسی خواهد داشت .به علاوه انتخاب هر یک از دو نظریه فوق تاثیرقابل توجهی درتعریف عوامل صورتهای مالی میگذارد(تعریف دارایی ها ، بدهی ها، درآمد ، هزینه و نظایر آن ). نظریه دارایی ها – بدهی ها بر ارزش این اقلام تأکید دارد و از طرفی ، همانگونه که توضیح داده شد یکی از معیار های اصلی و اولیه اطلاعات مالی مرتبط بودن اطلاعات با تصمیم گیری است . بکارگیری این معیار مستلزم استفاده از ارزش روز دارایی و بدهیهاست . مکانیزم بازار در کشور ( در حال حاضر ) کارا و کامل نیست .لذا مفهوم ارزش نمیتواند به خوبی تعریف گردد و به خوبی منعکس کننده علایق افراد نیست . در برخی از موارد نیز ، ممکن است قیمت بازار اصلا" وجود نداشته باشد و در بسیاری موارد دیگر قیمت بازار ، (به علت عدم کارایی) منعکس کننده ارزش نیست . در چنین وضعیتی انگیزه یکسانی بین سهامداران یک واحد وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد ، احتمالا" به حداکثر رساندن ارزش بازار منابع اقتصادی نخواهد بود . در نتیجه ، خصوصیات قیمت مشخص نبوده و لذا سودی هم که بر مبنای چنین قیمت هایی تعیین گردد ، روشن نیست . پس این نظریه آنچنان که در بازار موثر وکامل کاربرد دارد ، در بازار غیر موثر و ناکامل کاربرد ندارد . علاوه بر استدلال فوق با توجه به اینکه مالکیت اکثر واحدهای اقتصادی در حال حاضر ، متعلق به دولت ( ملت ) است . و یکی از اصلی ترین هدف ها ، سنجش کارایی و نقش مباشرتی مدیریت است ، به حداکثر رساندن ارزش منافع اقتصادی در بازار ، کاربرد چندانی در سنجش این کارایی ندارد . با توجه به دلایل فوق ، انتخاب نظریه دوم ( درآمد و هزینه ) در اوضاع فعلی کشور به منظور تدوین استاندارد های حسابداری برتری داشته و حتی با توسعه و رشد بازار اوراق بهادار ، می توان روابط معقولی بین قیمت اوراق بهادار و تقسیم سود در اینده از یک طرف و بین تقسیم سود در آینده و سود های آینده و نیز بین سودهای آینده و سودهای جاری مشخص کرد . مکاتب فکری پیرامون اندازه گیری سود : همانطور که قبلا" ذکر شد ، سود از جنبه های مختلف دارای معانی متفاوتی باشد . از نظر بلکویی اساسا"چهار مکتب فکری پیرامون اندازه گیری سود وجود دارد : 1- مکتب کلاسیک ها : مشخصه این گروه ، پذیرش و اندازه گیری پولی و اصل بهای تمام شده تاریخی میباشد . منظور کلاسیکها از سود ، سود حسابداری برمبنای بهای تمام شده تاریخی است . 2- مکتب نئو کلاسیکها : پذیرش واحداندازه گیری پول تعدیل شده بر اساس سطح عمومی قیمتها ، مهمترین ویژگی این گروه می باشد .منظور نئوکلاسیکها از سود ، سود حسابداری تعدیل شده بر اساس سطح عمومی قیمت ها است . 3- مکتب رادیکالها : استفاده از ارزشهای جاری ، مشخصه این گروه می باشد . البته این مکتب به دو شاخه تقسیم شده است . در حالت اول این مکتب ، که حسابداری بر مبنای ارزش جاری خوانده میشود ، صورتهای مالی بر اساس سطح عمومی قیمتها تعدیل نشده و بر اساس قیمت جاری تهیه میشود ، منظور است گروه از سود حسابداری سود جاری می باشد . در شکل دوم مکتب، صورتهای مالی بر اساس ارزشهای جاری تعدیل شده براساس سطح عمومی قیمت ها خوانده میشود . منظور این گروه از سود واحدتجاری ، سود جاری تعدیل شده است . لذا سود یکی از اقلام مهم و اساسی صورتهای مالی است که در زمینه های مختلف استفاده های متعدد دارد . از جمله ، مبنایی برای مالیات ، راهنمای سرمایه گذاریها و تصمیم گیریها و عیار کارایی مدیریت و همچنین عنصر اساسی جهت پیش بینی سودها و رویدادهای اقتصادی آتی بوده و برای تعیین سیاست تقسیم سود به کار میرود . 11-2 سود تحققی و غیر تحققی : سود حداقل از دو دیدگاه قابل بررسی میباشد : سود بر مبنای ارزش فعلی . سود بر مبنای بهای تمام شده تاریخی یا سود حسابداری . برای روشن تر شدن موارد فوق ، به تعریف 2مفهوم تحققی و غير تحققي می پردازیم : واژه تحققی ، به طرح ، تصمیم یا روشی نسبت داده می شود که مبتنی بر واقعیات یا اطلاعات خاصی ، که آن واقعیات یا اطلاعات قبلا" تحقق یافته اند ، باشد . واژه غیر تحققی ، به طرح ، تصمیم یا روشی نسبت داده میشود که مبتنی بر امور یا اطلاعات فرضی باشد که آن امور یا اطلاعات هنوز تحقق نیافته باشد . محاسبه سود بر مبنای ارزش فعلی ، یک مفهوم غیر تحققی و اندازه گیری سود بر مبنای بهای تمام شده تاریخی ، یک مفهوم تحققی است ، که اولی از دیدگاه اقتصادی و دومی از دیدگاه حسابداری به مسئله سود می پردازد . نکته قابل ذکر در این مبحث ، این است که بهای تمام شده جایگزینی داراییها و ارزش فعلی داراییها ، دو مفهوم کاملا" متفاوت می باشند . در گستره فعالیتهای تجاری ، علی الخصوص در بازار های موثر سرمایه ، به حداکثر رساندن ارزش خالص داراییها هدف بدیهی و منطقی هر موسسه تجاری است تا بتوانند از این راه ثروت مالکان را به بیشترین مقدارممکن افزایش دهند . از آنجا که هدف مالکین از سرمایه گذاری در موسسه نیز حداکثر کردن ثروت خود است ، ضروری است که ثروت توسط حسابداران مورد اندازه گیری قرار گیرد . سود بر مبنای مفهوم غیر تحقيقی ( ارزش فعلی )، ایده آل ترین مفهوم تئوریک را جهت استفاده در حسابداری به خود اختصاص داده و مشکل اندازه گیری عملی تنها مانع متداول شدن آن است . هیکس ، در یکی از مقالات خود تحت عنوان ارزش و سرمایه سود را چنین تعریف نموده است : سود عبارت است از حداکثر مبلغی که یک موسسه قادر است در سال بصورت سود سهام بین مالکان خود توزیع نماید و در عین حال هنوز انتظار داشته باشد که می تواند همان مبلغ را در سالهای بعد نیز توزیع کند . پرفسور سولمانز ، صورت مغایرت زیر را بین سود حسابداری تهیه نموده است : سود حسابداری +1- تغییرات تحقق نیافته در ارزش دارایی های مشهود در طول دوره ( پس از کسر استهلاک و کاهش قیمت موجودیها ). -2- تغییرات تحقق یافته در ارزش دارائیها مشهود که مربوط به دوره های قبل بوده ولی در همان ردوره شناسائی نشده ست . +3- تغییر در ارزش دارائیها نا مشهود = سود اقتصادی تعدیلات شماره یک و دو ناشی از این است که سود حسابداری در برگیرنده آن بخش از سود حاصل از نگهداری داراییها می باشد که دارای های مربوطه ، در آن فروخته شده است و سود حاصل از اقلام موجود ، شناسایی نشده است . تعدیل شماره 3، محاسبه تغییر در ارزش دارایی های نا مشهوداست که در محاسبه سودحسابداری منظورنمیشود . سولمانز با توجه به صورت مغایرت فوق می گوید : بطور مشخص ، اساس اختلاف میان دو مفهوم سود حسابداری و سود اقتصادی ، در معیار تحقق از دید حسابداران نهفته است . در اقتصاد ، لازمه تحقق ، تغییر در ارزش است ، هر چند که در معاملات و رویدادها منعکس نشده باشد ولی در حسابداری ، تحقق عبارت است از تغییر ایجاد شده در ارزش دارایی ها یا بدهیها که بطور موثر قابل تعیین بوده و جهت ثبت در حسابها محقق شده باشد . علاوه بر مغایرتهای موجود میان سود اقتصادی و سودحسابداری بخاطر اختلاف در شناسائی سود و زیان حاصل از نگهداری دارایی ها ، تفاوت اساسی تر بین این دو ، رابطه ای است که هر یک با رویدادهای گذشته و رویدادهای مورد انتظار آینده دارند . همانطور که قبلا" اشاره شد ، سود حسابداری یک مفهوم تحققی (ex post)است و در هر مقطع زمانی ، دستاوردهای همان تاریخ را اندازه گیری می کند . این مفهوم از سود مبتنی است بر رویدادها و معاملات بازار که در گذشته بطور عینی اتفاق افتاده است . سود با این مفهوم ، میتواند از طریق اندازه گیری افزایش در خالص داراییهای مشهود یک موسسه تعیین شود و محاسبات آن ، هم می تواند بر مبنای بهای تمام شده تاریخی و هم بر مبنای قیمت های جاری بازار انجام شود. سود اقتصادی از طریق اندازه گیری افزایش در دارائیهای غیر پولی تعیین میشود و افزایش در دارائیهای پولی مشهود را مد نظر قرار نمی دهد . هر یک از مفاهیم سود حسابداری و سود اقتصادی به یک دوره زمانی متفاوت با دیگری و همچنین به یک رویداد خاص مربوط می شود . این یک تفاوت اساسی است که کمتر به آن توجه می شود .با بررسی ماهیت سود اقتصادی بهتر می توان به تفاوتهای میان این دو مفهوم پی برد . الف – در تعریف گفته میشود ، سود اقتصادی عبارت است از خالص ارزش فعلی موسسه .این مفهومی از سود است که به کل افق زمانی برنامه ریزی شده مربوط میشود و قابل اطلاق به دوره زمانی خاص نیست . ب- سود بر مبنای ارزش فعلی (سود اقتصادی )برای مدت زمان قابل درک توسط مدیریت شناسایی می شود و در اندازه گیری آن ، اصولا" زمان وقوع هیچگونه رویداد و معامله واقعی در بازار ،مد نظر قرار نمی گیرد و چون بر اساس انتظارات پایه ریزی می شود ، تا حدودی مبنای پیش بینی و احساسی خواهد داشت . آگاهی نادرست از آینده سبب می شود انتظارات و احتمال تحقق پیش بینی ها ناچیز شمرده شود ، در نتیجه سود اقتصادی تعیین نشدنی جلوه میکند . افزایش اطمینان تجاری و بهبود شرایط مورد انتظار در بازار ، اطمینان به سود اقتصادی را تقویت می کند و بر عکس هر گونه بدبینی نسبت به آینده ، باعث کم ارزش تر شدن آن میشود . ج- سود اقتصادی به مهارت و کوشش مدیریت ، برآورد میزان سودآوری فعالیتهای تجاری آینده ، میزان ریسک پذیری و همچنین به سایر عواملی که ماهیتا"می توانند مفهوم غیر تحققی سود را تحت تأثیر قرار دهند ، بستگی دارد . د- سود اقتصادی طبق تعریف ، تنها به سود خالص اطلاق می شود و محاسبه آن مبتنی بردرنظر گرفتن جریان عایدات قبل از کسر بهره می باشد . در حالی که سود حسابداری ، تمایزی میان سود عادی و سود خالص قائل نمی شود و بهره و سود را از هم متمایز می نماید . اطلاعات مبتنی بر قیمتهای بازار (ارزش جایگزینی یا قیمت خرید )، موقعیت حاضر موسسه را نشان میدهد . درحالیکه اطلاعات ارزش فعلی ، با فرض انجام فعالیتهای تعیین شده و صحت پیش بینی های بعمل آمده موقعیت آینده موسسه را منعکس می کند . در این تحقیق ، منظور از سود ، سود حسابداری می باشد که در گزارشهای مالی سالانه موسسات ، تعیین گردیده است . سرمایه گذاران ،برای سود حسابداری به عنوان ابزار پیش بینی جایگاه خاصی در نظر دارند . بهای جاری هر واحد تجاری – قیمت سهام – با جریان سود مورد انتظار پیوند خورده است و سرمایه گذار معمولا"بر مبنای انتظاراتش از سود آتی ، نسبت به نگهداری یا فروش سهام تصمیم می گیرد . بیانیه مفهومی شماره 1هیأت تدوین استاندارد های حسابداری مالی معتقد است : سرمایه گذاران و اعطا کنندگان وام و اعتبار و سایرین ، به ارزیابی دورنمای خالص جریان نقد آتی واحد تجاری علاقمندند و غالبا"سود بدست آمده را برای کمک به ارزیابی قدرت سود آوری ، پیش بینی سودهای آتی ،برآورد ریسک اعطای اعتبار و سرمایه گذاری واحد تجاری ، بکار می گیرند . درمجموع ، تحقیقات تجربی بر مبنای مفروضات بازار کارای سرمایه ، موید این مطلب است که سود حسابداری دارای محتوای اطلاعاتی است . بیانیه شماره يك FASB نیز اظهار می دارد که : مهمترین منظور گزارشهای مالی عبارتست از ارائه اطلاعاتی که از طریق اندازه گیری سود و اجزای تشکیل دهنده آن ، درمورد فعالیتها ی يک موسسه تهیه میشود. فوايد سود براي سرمايه گذاران : ارزيابي فوايد سود براي سرمايه گذاران، انگيزه اصلي براي هماهنگ ترين تلاش تحقيقات در تاريخ حسابداري است. بهبودهاي اخيردر تئوري هاي سرمايه ، دلايلي براي انتخاب رفتار قيمت اوراق بهادار ، به عنوان آزموني تجربي از مفيد بودن را فراهم نموده است . تاكيد بر فوايد سود از اواخر دهه 1960 عجيب نيست زيرا مسئله ارتباط و فوايد اطلاعات مالي و انتخاب رويه هاي حسابداري مطلوب، در راس دستور كار تحقيقات حسابداري بود. واضح است كه توانايي ما در مورد ارتباط مفيد بودن اطلاعات مالي از شواهد بازار سرمايه محدود است . ارزيابي مفيد بودن اجتماعي هر گونه عمل قانوني يا عمومي ، نتايج پيچيده اي دارد كه ساده تر از مقررات افشاي مالي نيست . هر چند كه اين مشكلات ، اقتصاددانان و ساير متخصصين علوم اجتماعي را از درگير كردن خود در ارزيابي موثر بودن، مربوط بودن و مفيد بودن رويه هاي اجتماعي باز مي دارد ولي ارزيابي مفيد بودن سود كه محصول اوليه مقررات افشاي مالي است بطور آشكار اهميت قابل توجهي دارد. سوال در مورد مفيد بودن سود ، بطور واضح اهميت زيادي براي كاربران اطلاعات مالي،نظير محققين حسابداري، قانونگذاران و خط مشي گذاران دارد. سود گزارش شده در صورت هاي مالي ، اولين قلم اطلاعاتي فراهم شده در اين صورت ها مي باشد. بيور (Beaver) مي گويد : محتواي اطلاعاتي سود مربوط ترين مسئله حرفه حسابداري است ، زيرا نتايج آن ، مستقيما مطلوبيت فعاليت حسابداري را منعكس مي كند. تئوري هاي اقتصادي، نقش اصلي سود را كمك به تخصيص منابع در بازار سرمايه مي دانند. اكثر مدلهاي ارزيابي سهام، سود مورد انتظار را به عنوان يك متغير توضيحي در نظر مي گيرند . تحليلگران نيز درباره ارزش اوراق بهادار، از پيش بيني سود ، بيش از ساير اقلام صورت هاي مالي استفاده مي نمايند. چنانچه تغيير در قيمت سهام فراهم كننده شواهدي درباره فوايد سود باشد ، پس واضح است كه تغيير بيشتر، متضمن فوايد بيشتر خواهد بود. لذا ميزان فايده سود را مي توان از برآورد ارتباط مابين تغيير قيمت و سود استنتاج كرد . اگر سود ، پيش بيني بازده سهام را تسهيل نمايد،حوزه ارتباط سود- قيمت ، معيار كاملي از فوايد سود نيست .سود در بازار سرمايه ، در زمينه هاي مختلفي از جمله پيش بيني ريسك سيستماتيك سهام، پيش بيني ورشكستگي شركتها و دسته بندي اوراق بهادار مفيد واقع مي شود منابع و ماخذ: مديريت مالي ؛ دكتر ايرج نوروش بررسي رابطه سود وقيمت ؛ ماكوئي ، پايان نامه كارشناسي ارشد رابطه سود حسابداري و قيمت سهام ؛ بورس ، سهام ، نحوه قيمت گذاري سهام ؛ موسسه حسابرسي دايارايان به اهتمام دكتر غلامحسين دواني آمار دراقتصاد و بازرگاني ؛ دكتر محمد نوفرستي آمار و كاربرد آن در مديريت ؛ دكتر ناصحي فر مفاهيم اوليه بورس به زبان ساده ؛ فراهاني فرد ، رضا صبري

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته