تحقیق ولادت امام خميني

تحقیق ولادت امام خميني (docx) 34 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 34 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

فهرست عنوان صفحه ولادت امام خميني (ره)............................................................................................1 هجرت به قم، تحصيلدروس تکميلي و تدريس علوم اسلامي...........................2 امام خميني (ره) درسنگر مبارزه و قيام..............................................................4 قيام 15خرداد..........................................................................................................11 تبعيد امام خميني (ره)از ترکيه به عراق..............................................................15 امام خميني (ره) واستمرار مبارزه (1356 - 1350)............................................17 اوجگيري انقلاب اسلاميدر سال 1356 و قيام مردم........................................18 هجرت امام خميني (ره)از عراق به پاريس........................................................19 بازگشت امام خميني(ره) به ايران پس از 14 سال تبعيد...................................21 رحلت امام خميني (ره)،وصال يار، فراق ياران.................................................22 منابع........................................................................................................................30 ولادت امام خميني (ره)در روز بيستم جمادى الثانى 1320هجرى قمرى مطابق با 30 شهريـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902ميلادى) در شهرستان خمين از توابع استان مركزى ايران در خانواده اى اهلعلـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـرسلام اللهعليها, روح الـلـه المـوسـوى الخمينـى پـاى بـر خـاكدان طبيعت نهاداو وارث سجاياى آباء و اجدادى بـود كه نسل در نسل در كار هـدايـتمردم وكسب مـعارف الهى كـوشيـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمينـى مرحومآيه الـله سيد مصطفى مـوسـوى از معاصريـن مرحـوم آيه الـلـه العظمـىميرزاى شيـرازى (رض) که پـس از آنكه ساليانـى چنـد در نجف اشـرف علـومو معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نايل آمـده بـود بـهايـران بازگشت و در خمـيـن ملجأَ مردم و هادى آنان در امـور دينـىبـود. در حـالـيكه بيـش از 5 مـاه از ولادت روح الـلـه نمى گذشتطاغوتيان و خوانين تحت حمايت عمال حكومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را كهدر برابر زورگـوئـيهايشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخگفـتـنـد و در مـسير خمـيـن به اراك وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگانشهيـد بـراى اجراى حكـم الهى قصاص به تهران (دار الحكـومه وقترهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزيدند تا قاتل قصاصگرديدبديـن ترتبيب امام خـميـنى از اوان كـودكى با رنجيـتـيـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گرديد. وى دوران كـودكـى ونـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) كه خـود ازخاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آيـه الـلـه خـوانسـارى(صاحب زبـده التصانيف ) بوده است و همچنيـن نزد عمه مـكـرمه اش (صاحبـهخانم ) كه بانـويى شجاع و حق‌جـو بـود سپرى كرد اما در سـن 15 سالگى ازنعمت وجـود آن دو عزيز نيز محـروم گـرديد هجرت به قم، تحصيل دروس تکميلي و تدريس علوم اسلامياندكـى پـس از هجرت آيه اللهالعظمـى حاج شيخ عبد الكريـم حايرى يزدى ـ رحـمه الله عليه ـ ( نـوروزهـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امامخمينى نيز رهـسپار حـوزه علميه قـم گرديد و به سرعت مراحل تحصيلاتتكميلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتيد حـوزه قـم طـى كرد. كه مـى تـوان ازفرا گرفتـن تـتـمـه مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معانى و بيان ) نزدمرحوم آقا مـيـرزا محمـد علـى اديب تهرانـى و تكميل دروس سطح نزدمرحـوم آيه الـله سيد محمد تقـى خـوانسارى, و بيشتر نزد مرحـوم آيهالـله سـيـد عـلى يثربى كاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعيـم حـوزهقـم آيـه الـله العظمى حاج شيخ عبدالكريـم حايرى يزدى ـ رضـوان الـلـهعليهـم نام بردپـس از رحلت آيه الله العظمـى حـايـرى يزدى تلاشامـام خمينـى به همراه جمعى ديگر از مجتهديـن حـوزه علميه قـم بهنـتيجـه رسـيـد و آيه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعـيـم حـوزهعـلمـيـه عازم قـــم گـرديـد. در اين زمان, امام خمينـى به عـنـوانيـكـى از مـدرسيـن و مجتهديـن صـاحب راى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علميه قـم به تدريـس چنديـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فيضيه, مسجـد اعظم, مسجـد محمـديه, مـدرسه حـاج ملاصـادق, مسجد سلماسى و ... همت گماشت و در حـوزه علميه نجف نيز قريب 14 سال در مسجـد شيخ اعظـم انصــــارى (ره) معارف اهل بـيت و فـقـه را در عاليترين سطـوح تدريـس نمود و در نجف بـود كه بـراى نخـستـيـن بار .مبانـى نظرى حكـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولايت فـقيه بازگـو نمود. امام خميني (ره) در سنگر مبارزه و قيام روحيه مبارزه و جهاد در راه خـدا ريـشـه در بينـش اعـتـقـادى و تربـيت و محيط خانـوادگى و شرايط سـيـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ايـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـيـر تكاملى آن به مـوازات تكـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ايـشان از يكـسـو و اوضاع و احـوال سياسـى و اجتماعى ايـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى ديگـر در اشكـال مخـتـلف ادامـه يـافـته است و در ســـال 41و1340 ماجراى انجمـنهاى ايالـتى و ولايـتىفرصـتـى پـديـد آورد تا ايـشان در رهبـريت قـيام و روحـانيـت ايـفاىنقـش كنـد و بـديـن تـرتـيـب قـيـام سراسرى روحانيت و ملت ايـران در 15خـرداد سال 1342 با دو ويـژگـى برجستـه يعنى رهـبرى واحد امام خمـيـنىو اسلامـى بـودن انگـيـزه ها و شعارها و هدفهـاى قيام, سرآغـازى شـد برفـصـل نـويـن مـبارزات مـلـت ايران كه بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامىدر جهان شناخـتـه و معرفـى گرديد امام خمـيـنـى خاطـره خـويـش از جنـگبيـن المـلل اول را در حاليكه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنين ياد مـىكند : مـن هـر دو جـنـگ بـيـن المللـى را يادم هست ... مـن كـوچـكبـودم لكـن مـدرسـه مى رفـتـم و سربازهاى شـوروى را در هـمان مركزى كهما داشـتـيـم در خـمـيـن, مـن آنجا آنهـا را مى ديـدم و ما مـورد تاختو تاز واقع مى شـديـم در جـنـگ بيـن المـلـل اول. حضـرت امام در جايىديگر با ياد آورى اسامى بـرخى از خوانيـن واشـرار سـتمگر كه در پناهحكـومت مـركـزى بـه غـارت اموال و نواميـس مردم مى پرداختند مى فـرمايدمـن از بچگى در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـى هـا بـوديـم, مـوردهـجـوم رجـبعلـيـهـا بــوديـم و خـودمان تفنگ داشتيـم و مـن در عيـنحالى كه تـقـريـبا شـايـد اوايـل بلوغم بود, بـچـه بودم, دور ايـنسنگـرهايى كه بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اينها مى خـواسـتند هجـومكـنند و غـارت كـنند, آنجا مى رفـتـيــم سنگرها را سركشـى مى كرديـمكـودتاى رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـى كه بنابر گـواهـى اسـناد ومدارك تاريخـى و غـير قابـل خـدشـه بـوسيله انگليـسها حـمايت وسازمانـدهـى شـده بـود هـر چـنـد كـه بـه سلطنت قاجاريه پايان بخشيد وتا حـدودى حكـومت مـلوك الطـوايـفـى خـوانيـن و اشـرار پـاركنـده رامحدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان ديكتاتـورى پديد آورد كه در سايـه آنهـزار فامـيـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ايـران حاكـم شدند ودودمانپهـلـوى به تنهايى عهـده دار نقـش سابق خوانين و اشرار گرديددرچنين شرايطـى روحانيت ايران كه پـس از وقايع نهـضـت مشروطيت در تنگناىهجـوم بى وقـفـه دولتهـاى وقت و عـمال انگليسى از يكـسو و دشمـني‌هاىغرب باختگان روشنفـكر مـآب از سـوى ديگر قـرار داشت براى دفاع ازاسـلام و حـفـظ موجـوديت خـويـش بـه تكاپـو افـتاد. آيه الـلـه العظمىحاج شيخ عـبدالـكريـم حايرى بـه دعـوت علماى وقت قـم از اراك به ايـنشهـر هجرت كرد واندكـى پـس از آن امـام خـميـنى كه با بـهـره گيرى ازاستعداد فـوق العاده خـويـش دروس مقـدماتى و سطـوح حـوزه علميه را درخـميـن و ارا ك با سـرعـت طى كرده بود به قـم هجرت كـرد و عملا درتـحكيـم موقعيت حـوزه نـو تاسيـس قـم مـشاركـتى فعال داشتزمانچندانـى نگذشت كه آن حضرت در اعداد فضلاى برجـسته اين حـوزه در عرفـانو فلسفه و فقه و اصـول شنـاخته شـدپـس از رحلت آيـه اللـه العظمىحايرى ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علميه قـم را خطر انحلال تهـديد مىكرد. عـلماى مـتـعهـد به چاره جويى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستىحـوزه علمـيـه قـم را آيات عـظـامسيد محمد حجت, سيد صدر الديـنصدر و سيـد محـمـد تقـى خـوانسارى -رضوان الـلـه عليهـم ـ بر عهدهگرفتند. در ايـن فاصله و بـخصـوص پـس از سقوط رضاخان, شرايط براى تحققمرجعيت عظمى فراهـم گرديد. آيه الله العظمى بروجردى شخصيت علمى برجستهاى بـود كـه مـى تـوانست جانشين مناسبـى براى مـرحوم حايرى و حفـظ كيانحـوزه بـاشـد. ايـن پيشنهاد از سـوى شاگردان آيـه الـلـه حايرى و ازجمله امام خـمـيـنـى به سرعت تعقيب شـد. شخص امام در دعـوت از آيـهالـلـه بـروجردى براى هجرت به قـم و پذيرش مسئوليت خطـير زعامت حـوزهمجدانه تلاش كردامام خمينـى كه با دقـت شـرايط سياسـى جامعه ووضعـيـت حـوزه ها را زير نظر داشت و اطـلاعات خـويش را از طريق مطالـعهمـستمر كتب تاريخ معاصـر و مجلات و روزنـامـه هاى وقـت و رفـت و آمـدبـه تهـران و درك محضر بزرگانى همچون آيـه الـلـه مـدرس تكـميل مى كرددريافـته بـود كه تـنها نقـطـه امـيـد بـه رهـايـى و نجات از شـرايطذلت بارى كه پـس از شكست مشروطيت و بخصـوص پـس از روى كار آوردن رضاخان پديد آمده است, بيدارى حوزه هاى عـلمـيـه و پيش از آن تضـميـن حياتحوزه ها و ارتبـاط معنـوى مـردم بـا روحـانيت مـى بـاشـدامامخمينى در تعقيب هدفهاى ارزشمند خويش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختارحـوزه علميه را با هـمـكارى آيـه الـلـه مـرتضـى حايـرى تهـيـه كرد وبـه آيـه الـلـه بـروجردى پـيشـنهاد داد. ايـن طرح از سوى شاگردان امامو طلاب روشـن ضمير حـوزه مـورد اسـتقبال و حمايت قرار گرفتامارژيـم در محاسباتـش اشـتـبـاه كرده بـود. لايحه انجـمـنـهاى ايالتى وولايتى كـه به مـوجـب آن شـرط مسـلمان بودن, سوگـند به قرآن كريـم ومرد بـودن انـتخاب كـنـنـدگان و كانديـداها تغيير مـى يافت در 16 مهـربه تصـويب كـابـيـنـه اميـر اسـد الـلـه علـم رسيـد. آزادىانتخابات زنان پـوششـى براى مخفى نگـه داشـتـن هـدفـهاى ديگربـودحذف و تغيير دو شـرط نخـست دقـيـقا بـه منظور قانـونـى كـردنحضـور عناصر بهايـى در مصـادر كـشـور انتخاب شـده بـود. چـنانكه قـبـلانـيـز اشاره شد پـشتـيـبـانى شـاه از رژيـم صهـيـونيـستـى در تـوسعهمناسبات ايران و اسرائـيل شرط حمايـتهاى آمـريـكـا از شـاه بـودنـفـوذ پـيـروان مـسـلك استعـمـارى بهـائـيت در قـواى سه گانه ايرانايـن شرط را تحقق مـى بخشيد. امام خمـيـنـى به هـمراه عـلماى بزرگ قـمو تهـران به محض انتشار خبر تصويب لايحه مـزبور پـس از تبادل نـظـردسـت به اعـتـراضات همه جانبه زدندنقـش حضرت امام در روشـنساختـن اهداف واقعى رژيـم شـاه و گوشـزد كـردن رسالت خطير علما و حـوزههاى علمـيـه در ايـن شـرايـط بـسيـار مـوثـر وكارساز بـود. تلگرافـهـاو نامـه هـاي سرگـشـاده اعـتـراض آمـيز علما به شاه و اسـد الـلـه علـممـوجى از حـمايـت را در اقـشار مخـتلف مردم برانگيخت. لحـن تلگرافـهـاىامام خمـيـنـى به شاه و نخست وزير تند و هشـدار دهنده بود. در يكـى ازايـن تلگرافها آمده بـوداينجانب مجددا به شما نصيحت مى كنـم كهبـه اطاعت خـداوند مـتعـال و قانـون اساسـى گردن نهيد واز عواقبوخـيـمـه تخلف از قـرآن و احـكام علماى ملت و زعماى مسلميـن و تخـلف ازقانـون اساسي بـترسيد وعـمـدا و بـدون مـوجب مـمـلكت را به خطـرنـيـنـدازيد و الا علماى اسلام درباره شمـا از اظهار عقيـده خـوددارىنخـواهنـد كـردبديـن ترتـيـب ماجراى انجـمنهاى ايـالـتى وولايـتـى تجربـه اى پيروز و گرانقدر براى ملت ايران بـويژه از آن جهـتبـود كـه طى آن ويـژگـيـهـاى شخصيتـى را شناخـتـنـد كه از هر جهـت براىرهـبـرى امت اسلام شايسته بـود. باو جـود شكست شـاه در ماجـراىانجـمـنها, فـشـار آمريكـا بـراى انجـام اصلاحـات مـورد نظر ادامـهيافت. شـاه در ديـماه 1341 اصـول ششگانه اصلاحات خويـش را بر شمرد وخـواستار رفـراندوم شد . امام خمينى بار ديگـر مراجع و عـلمـاى قـم رابـه نـشـست و چاره جويى دوباره فراخواندبا پيشنهاد امام خمينىعـيـد باسـتانـى نـوروز سـال 1342 در اعـتراض به اقدامات رژيم تحريـمشد. در اعلامـيه حضـرت امام از انـقـلاب سـفـيـد شاه بـه انقـلاب سـيـاه تعـبـيـر و هـمـسـويـى شـاه بـا اهـداف آمريكا و اسرائيل افـشا شده بود . از سـوى ديگـر, شـاه در مـورد آمادگى جامـعـه ايـران بـراى انجام اصلاحات آمـريكا به مـقامات واشـنگـتـن اطـمـيـنان داده بـود و نام اصـلاحات را انقـلاب سـفـيـد نهاده بـود. مخالـفت عـلما براى وى بسيار گران مى‌آمد .امام خمـيـنى در اجـتماع مردم, بى پروا از شخـص شـاه به عنـوان عـامل اصلـى جنايات و هـم پـيـمان بـا اسـرائـيـل ياد مـى كـرد و مـردم را بـه قـيام فرا مـى خـوانـد. او در سـخـنـرانى خـود در روز دوازده فـرورديـن 1342 شديـدا از سـكـوت عـلماى قـم و نجف وديگر بلاد اسلامى در مقابل جنايات تازه رژيـم انـتـقـاد كرد و فـرمـودامـروز سكـوت هـمـراهى بـا دستگـاه جبـار است حضـرت امـام روز بعد(فرورديـن 42 ) اعلامـيـه معروف خـود را تحت عنـوان شاه دوستى يعنى غارتگرى منـتـشر ساخت .راز تأثير شگـفت پـيـام امام و كـلام امـام در روان مخاطـبـيـنـش كه تا مرز جانـبازى پيـش مـى رفت را بايـد در هـمـيـن اصـالت انـديشه, صلابت راى و صـداقت بـى شـائبه اش بـا مـردمجستجـو كـردسال 1342 با تحريـم مراسـم عـيـد نوروز آغـاز و باخـون مظـلـوميـن فيضيه خـونرنگ شد. شـاه بر انجام اصـلاحات مـورد نظـر آمـريكـا اصـرار مـى ورزيـد و امام خـمـيـنى بر آگاه كردن مردم و قـيـام آنـان در بـرابـر دخـالتهاى آمـريكـا و خيـانـتهاى شاه پـافـشـارى داشـت. در چهـارده فرورديـن 1342 آيـه الله العظمـى حكيـماز نجف طـى تلگـرافـهـايى بـه علما و مراجع ايران خـواستار آن شد كـههمگـى به طـور دسـتـه جمـعى به نجف هجرت كنند. اين پيشنهاد براى حفـظ جان عـلما و كيان حـوزه ها مطرح شده بود .حضرت امام بـدون اعـتـنا بـه ايـن تهـديـدها, پاسخ تلگـراف آيـه الـلـه العـظـمى حكيـم را ارسال نمـوده و در آن تاكيـد كرده بـود كـه هـجـرت دسـتـه جمـعى علما و خالـى كـردن حـوزه علميه قـم به مصلحت نيست .امام خميـنـى در پيامـى( بـهتايخ 12 / 2 / 1342 ) به مناسـبـت چهـلـم فاجعـه فـيـضـيـه بـرهمـراهـى عـلما و مـلت ايران در رويارويـى سـران ممـالك اسلامـى و دول عربـى بـا اسـرائيل غاصب تـاكيد ورزيد وپيمانهاى شـاه و اسـرائيل را محكـوم كرد . قيام 15خردادماه محرم 1342 كه مـصادف با خردادبـود فـرا رسـيد. امام خمينى از ايـن فـرصت نهـايت اسـتفاده را درتحـريك مردم بـه قيام عـليـه رژيـم مستبد شاه به عمل آوردامامخمينى در عـصـر عاشـوراى 13 خرداد سال 1342شمسى در مـدرسه فيضـيـه نطقتاريخـى خـويـش را كه آغازى بر قيام 15 خرداد بود ايراد كرددرهميـن سخنرانى بـود كه امام خمـيـنى بـا صداى بلند خطاب به شاه فرمـودآقا مـن به شما نصيحت مـى كنـم، اى آقاى شـاه ! اى جنـاب شاه! مـن بهتو نصيحت مى كـنم دسـت بـردار از اين كارها، آقا اغـفـال مى كنند تورا. مـن مـيل ندارم كـه يـك روز اگر بـخـواهـند تـو بـروى، همه شكركـنند... اگر ديكـته مى دهند دسـتت و مى گـويند بخـوان، در اطـرافـشفكـر كـن.... نصـيحت مرا بـشـنـو... ربط ما بـيـن شـاه و اسرائيل چيستكه سازمان امنيت مـى گـويد از اسرائـيـل حرف نزنـيـد... مگر شاهاسـرائـيلـى است ؟ شاه فـرمان خامـوش كـردن قـيـام را صادر كـرد. نخستجمع زيادى از ياران امام خمينـى در شـامگاه 14 خرداد دستگيـر و ساعت سهنيمه شب ( سحـرگاه پانزده خـرداد 42 ) صـدها كماندوى اعـزامـى از مركز،منزل حضرت امـام را محاصره كردند و ايشان را در حاليكه مشغول نماز شببـود دستگيـر و سـراسـيـمـه بـه تهـران بـرده و در بازداشــتگاه باشگاهافـسـران زنـدانـى كـردنـد و غروب آنروز به زندان قـصر مـنتقلنمـودنـد. صـبحگاه پـانـزده خـرداد خبـر دستگيرى رهـبـر انقلاب بـهتهـران، مـشهـد، شيـراز وديگـر شهرها رسيـد و وضعيتـى مشـابه قـم پـديدآوردنزديكترين نديم هميشگى شاه، تيمـسار حسيـن فردوست در خاطراتشاز بكارگيرى تجربيات و همكارى زبـده ترين ماموريـن سـياسى و امـنيـتىآمريكا براى سركـوب قـيام و هـمچنيـن از سراسـيمگـى شاه و دربـاروامراى ارتـش وساواك در ايـن ساعـات پرده بـرداشـتـه و تـوضـيح دادهاست كه چگـونه شـاه و ژنـرالهـايـش ديـوانه وار فرمان سركـوب صادر مىكردندامام خمينـى، پـس از 19 روز حبـس در زنـدان قـصـر بـهزنـدانـى در پـادگـان نظامـى عشـرت آبـاد منتقل شـدبا دستگيرىرهبـر نهـضـت و كـشتار وحشيانه مـردم در روز 15 خـرداد 42، قيام ظاهراسركوب شد. امـام خمـينى در حبـس از پاسخ گفتـن بـه سئوالات بازجـويان،با شهـامت و اعلام ايـنكه هـيـئـت حاكمه در ايـران و قـوه قضائيه آنراغـير قـانـونـى وفـاقـد صلاحـيت مـى داند، اجتـناب ورزيـد. در شامگاهفـرورديـن سال 1343 بـدون اطلاع قـبـلى، امام خمينى آزاد و به قـممنتقل مـى شـود. بـه محض اطلاع مردم، شـادمـانى سراسر شهر را فرا مـىگيرد وجشنهاى باشكـوهى در مـدرسه فـيـضـيـه و شهـر بـه مـدت چـنـد روزبـر پا مـى شـود. اوليـن سالگـرد قـيام 15خـرداد در سال 1343 با صـدوربيانيه مـشتـرك امام خمـيـنـى و ديگر مراجع تقليد و بيانيه هاى جداگانهحـوزه هاى علمـيه گرامـى داشـتـه شـد و به عنـوان روز عزاى عمـومـىمعرفـى شـدامـام خمـينـى در 4 آبـان 1343 بـيانـيـه اى انقلابـىصادر كرد و درآن نـوشـت : دنـيا بـدانـد كه هر گرفـتارى اى كـه ملـتايـران و مـلـل مسلمـيـن دارنـد از اجـانب اسـت، از آمـريكاست، ملـلاسلام از اجـانب عمـومـا و از آمـريكـا خصـوصـا متنفــر استآمـريكـاست كه از اسـرائيل و هـواداران آن پشتيبـانـى مـى كنـدآمريكاست كه به اسرائيل قـدرت مـى دهـد كه اعراب مسلـم را آواره كندافشاگرى امام عليه تصـويب لايحه كاپيتـولاسيون، ايران را در آبان سـالدر آستـانه قيـامـى دوبـاره قرار دادسحرگاه 13 آبان 1343دوباره كماندوهاى مـسلح اعـزامى از تـهـران، مـنزل امام خمـيـنى در قـمرا محاصره كـردنـد. شگـفـت آنـكه وقـت باز داشت، هـمـاننـد سال قـبـلمصادف با نيايـش شبـانه امام خمينـى بـود.حضرت امام بازداشت و بـههـمراه نيروهاى امـنـيـتى مـستقيما بـه فرودگاه مهرآباد تهران اعـزام وبـا يك فـرونـد هـواپـيـماى نظامى كـه از قبل آماده شـده بـود، تحتالحـفـظ مامـوريـن امـنيـتى و نظامى بـه آنكارا پـرواز كـرد. عـصـرآنـروز سـاواك خـبـر تـبـعـيـد امـام را بـه اتهام اقـدام عليه امنيتكشـور ! در روزنـامه ها مـنتـشـر سـاختعلي رغم فضاى خفقان موجى ازاعتراضها بـه صـورت تـظـاهـرات در بـازار تهران، تعطيلى طولانى مدتدروس حوزه ها و ارسال طومارها و نامـه ها به سازمانهاى بيـن المللـى ومـراجع تقليـد جلـوه گـر شداقامت امام در تركيه يازده ماه بهدرازا كشيد در اين مدت رژيم شاه با شدت عمل بـى سابقه اى بقاياى مقاومترا در ايران در هـم شكـست و در غياب امام خمينى به سرعت دست به اصلاحاتآمريكا پـسند زد. اقـامت اجبارىدر تـركيـه فـرصتـى مغـتـنـم بـراىامـام بـود تا تـدويـن كتـاب بزرگ تحـريـر الـوسيله را آغازكندتبعيد امام خميني (ره) از ترکيه به عراق روز 13 مهرماه 1343 حضرت امام بههـمـراه فرزنـدشان آيه الله حاج آقا مصطفـى از تركيه به تبعيدگاه دوم،كشـور عراق اعزام شدند. امام خمينى پس از ورود بـه بـغداد بـراى زيارتمرقـد ائـمه اطهار(ع) به شهــرهــاى كاظميـن، سامـرا و كـربلا شتـافتويك هـفـته بعد بـه محل اصلـى اقـامت خـود يعنـى نجف عزيمتكرددوران اقامت 13 ساله امام خمـينى در نجف در شرايطى آغاز شد كههر چند در ظاهر فشارها و محدوديـتهاى مستقيـم در حـد ايـران و تـركيهوجـود نـداشت اما مخالفـتها و كارشكـنـيها و زخـم زبانهـا نـه ازجـبـهـه دشمـن روياروي بـلكه از ناحيه روحانى نمايان و دنيا خـواهانمخفى شده در لباس ديـن آنچنان گـسترده و آزاردهنده بود كه امام باهـمـه صـبر و بـردبارى معروفـش بارها از سخـتى شرايط مبارزه در ايـنسالها بـه تلخى تمام ياد كرده است. ولى هـيچـيـك از ايـن مصـائب ودشـواريها نـتـوانـست او را از مـسيــرى كه آگـاهانه انتخاب كرده بودباز داردامام خمينى سلسله درسهاى خارج فـقه خـويـش را با همهمخالفتها و كارشكنيهاى عناصر مغرض در آبان 1344 در مسجد شيخ انصارىره) نجف آغاز كرد كه تا زمان هجـرت از عراق به پاريـس ادامه داشتحوزه درسى ايشان به عنـوان يكى از برجسته تريـن حوزه هاى درسى نجف ازلحـاظ كيفيت و كميت شـاگـردان شنـاخته شـدامام خمينـى از بدو ورودبـه نجف بـا ارسال نامـه ها و پيك‌هايى بـه ايران، ارتباط خويـش را بـامـبارزيـن حـفـظ نـموده و آنان را در هـر منـاسبـتـى بـه پـايـدارى درپيگيـرى اهـداف قـيام 15 خـرداد فـرا مى خواندامام خمينى در تمامدوران پـس از تـبـعـيد، علي رغـم دشواريهاى پديد آمـده، هيچگاه دست ازمبارزه نـكـشيـد، وبـا سخنـرانيها و پيامهـاى خـويـش اميـد به پيـروزىرا در دلها زنـده نگـاه مى داشتامام خمينى در گفتگـويى با نمانيدهسازمان الفـتـح فـلسطيـن در 19 مهر 1347 ديـدگاههاى خويش را دربارهمسائل جهان اسلام و جهاد ملت فلسطين تشريح كرد و در همين مصاحبه بروجوب اختصاص بخشى از وجـوه شـرعى زكات بـه مجـاهـدان فلسطينـى فتـواداداوايل سال 1348 اختلافات بـيـن رژيـم شاه و حزب بـعث عراق بـرسر مرز آبـى دو كشـور شدت گرفت. رژيـم عراق جمع زيادى از ايـرانـيانمقيـم اين كشـور را در بـدتريـن شرايط اخراج كرد. حزب بـعث بـسـياركوشيد تا از دشمـنى امام خمـيـنى با رژيـم ايـران در آن شرايط بـهـرهگيرد چهار سال تـدريس، تلاش و روشنگرى امام خمـيـنـى تـوانسته بـودتا حـدودى فضاى حـوزه نجف را دگرگـون سازد. اينـك در سال 1348 علاوه برمبارزين بيـشمار داخل كشور مخاطبين زيادى در عراق، لبـنان و ديگر بـلاداسلامـى بـودنـد كه نهـضت امام خمينى را الگـوى خويـش مىدانستندامام خميني (ره) واستمرار مبارزه (1356 - 1350)نيمه دوم سال 1350 اختلافات رژيـمبعثـى عراق و شاه بالا گـرفت و به اخراج و آواره شـدن بسيارى ازايرانيان مقيـم عراق انجاميد. امام خمينى طـى تلگرافى به رئيـس جمهورعراق شديدا اقدامات ايـن رژيـم را محكـوم نمود. حضرت امام در اعتراض بهشرايط پيـش آمـده تصميـم به خـروج از عراق گـرفت اما حكـام بـغداد بـاآگـاهـى از پيـامـدهـاى هجـرت امـام در آن شـرايط اجـازه خـروج ندادندسال 1354 در سالگرد قيام 15 خـرداد، مـدرسه فيضيه قـم بار ديگر شاهـدقيام طلاب انقلابـى بـود. فريادهاى درود بر خمينـى ومـرگ بر سلسلهپهلـوى به مـدت دو روز ادامه داشت پيـش از ايـن سازمانهـاى چـريكـىمتلاشـى شـده وشخصيتهاى مذهبى و سياسى مبارز گرفـتار زندانهاى رژيمبودندشاه در ادامه سياستهاى مذهـب ستيز خود در اسفنـد 1354وقيحـانه تاريخ رسمـى كشـور را از مـبدا هجرت پيامـبـر اسلام بـه مبداسلطنت شاهان هخامنشى تغـيير داد. امام خمينى در واكنشى سخت، فـتوا بهحرمت استفاده از تاريخ بـى پايـه شاهنشاهـى داد. تحريـم اسـتفـاده ازايـن مبدا موهـوم تاريخى هـمانند تحريـم حزب رستاخيز از سـوى مردمايران اسـتقبال شـد و هر دو مـورد افـتـضاحـى براى رژيـم شاه شـده ورژيـم در سـال 1357 ناگزيـر از عقـب نشينـى و لغو تـاريخ شاهنشاهى شداوجگيري انقلاب اسلاميدر سال 1356 و قيام مردمامام خمينـى كه بـه دقت تحـولاتجارى جهان و ايـران را زيـر نظر داشت از فـرصت به دست آمـده نهـايتبـهـره بـردارى را كـرد. او در مرداد 1356 طـى پيامى اعلام كرد : اكنونبه واسطـه اوضاع داخلى و خارجى و انعـكاس جنايات رژيـم در مجامع ومطـبـوعات خارجى فرصتى است كه بايد مجامع علمى و فـرهـنگى و رجالوطـنـخـواه و دانشجويان خارج و داخل و انجمـنهاى اسلامى در هر جايـىدرنگ از آن استفاده كنند و بى پرده بپا خيزندشهادت آيه الله حاجآقا مصطفى خمـينى در اول آبان 1356 و مراسم پر شكـوهـى كه در ايرانبرگزار شـد نقـطـه آغازى بـر خيزش دوباره حـوزه هاى علميه و قيام جامعهمذهـبى ايران بـود. امام خمـينى در همان زمان به گـونه اى شگفت ايـنواقعه را از الطـاف خفـيـه الهى ناميده بـود. رژيـم شاه با درج مقالهاى تـوهـيـن آمـيـز عـليـه امام در روزنامه اطلاعات انتقام گرفتاعتراض بـه ايـن مـقـاله، بـه قـيام 19 دى مـاه قـم در سـال 56 منجـرشد كـه طى آن جمعى از طلاب انقلابـى به خـاك و خـون كشيـده شـدند. شاهعلي رغم دست زدن به كشتارهاى جمعى نتـوانست شعله هاى افروخته شده راخاموش كنداو بسيج نظـامـى و جهاد مسلحـانه عمـومـى را به عنوانتنها راه باقـيمانـده در شرايط دست زدن آمريكا بـه كـودتاى نظامـىارزيـابـى مى كردهجرت امام خميني (ره)از عراق به پاريسدر ديدار وزراى خارجه ايران و عراقدر نـيـويـورك تصـمـيـم به اخراج امام خمينـى از عراق گرفته شـد. روزدوم مـهـر 1357 مـنزل امـام در نجف بـوسيله قـواى بعثـى محاصرهگرديـدانعكاس ايـن خبـر با خشـم گستـرده مسلمانان در ايران، عراق وديگـر كشـورها مـواجه شـدروز 12 مهر ،امام خمينى نجف را به قصدمرز كـويت ترك گـفـت. دولت كويـت با اشاره رژيـم ايـران از ورود امـامبـه ايـن كـشـور جلوگـيـرى كـرد. قـبـلا صحـبـت از هجـرت امام بـهلبـنـان و يا سـوريه بـود امـا ايشان پـس از مشـورت با فـرزنـدشانحجه الاسلام حاج سيـد احمـد خمينـى ) تصميـم بـه هجـرت به پاريـس گرفتدر روز 14 مهـر ايشان وارد پاريس شدندو دو روز بعد در منزل يكى ازايرانـيـان در نوفـل لـوشـاتــو ( حـومـه پاريـس ) مستقـر شـدنـدمامـوريـن كاخ اليزه نظر رئيـس جـمهـور فـرانسه را مبنـى بـر اجتناب ازهرگـونه فـعـالـيـت سـياسـى بـه امام ابلاغ كـردنـد. ايـشـان نيز درواكـنـشــى تنـد تصـريح كـرده بـود كه ايـنگونـه محدوديتها خلاف ادعاىدمكراسى است و اگر او ناگزير شـود تا از ايـن فرودگـاه بـه آنفـرودگـاه و از ايـن كـشـور بـه آن كـشـور بـرود بـاز دست از هـدفهايـشنخـواهـد كشيـدامام خمـيـنى در ديـماه 57 شـوراى انقلاب را تكشيلداد. شاه نيز پـس از تشكيل شـوراى سلطـنـت و اخـذ راى اعـتـماد بـراىكـابـينه بختيار در روز 26 ديـماه از كشـور فـرار كـرد. خـبـر در شـهـرتهران و سپـس ايران پيچيد و مردم در خيابانها به جشـن و پايكـوبىپرداختندبازگشت امام خميني(ره) به ايران پس از 14 سال تبعيداوايل بهمـن 57 خبر تصميم امام در بازگشت بـه كـشور منتشر شدهر كس كه مى شنيد اشك شوق فرو مى ريخت. مردم 14 سال انتظار كشيدهبـودنـد. اما در عيـن حال مردم و دوستان امام نگـران جان ايشان بـودندچرا كه هنوز دولت دست نشانده شاه سر پا و حكومت نظامى بر قرار بود. اماامام خمينى تصميـم خويـش را گرفته و طى پيامـهـايى به مردم ايرانگـفـته بـود مى خـواهد در ايـن روزها سرنـوشـت سـاز و خطير در كنارمردمـش باشد. دولت بخـتـيار با هماهنگى ژنرال هايزر فـرودگـاههاى كشـوررا به روى پـروازهـاى خـارجى بستدولت بختيار پـس از چنـد روز تـابمقـاومـت نـيـاورد و ناگزيـر از پذيرفتـن خـواست ملت شـد. سرانجام امامخمينـى بامداد 12 بهمـن 1357 پـس از 14 سال دورى از وطـن وارد كشـورشـد. استقبال بـى سـابـقـه مـردم ايـران چنـان عـظـيـم و غـيـر قـابلانكـار بــود كه خبرگزاريهاى غربـى نيز ناگزير از اعـتـراف شـده ومستـقـبـليـن را 4 تا 6 ميليون نفر برآورد كردندرحلت امام خميني (ره)،وصال يار، فراق يارانامام خمينى هـدفها و آرمانها و هـرآنچه را كه مـى بايــست ابـلاغ كنـد ، گفته بـود و در عمـل نيز تـمامهستيـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـكار گرفته بـود. اينك در آستـانهنيمه خـرداد سـال 1368 خـود را آماده ملاقات عزيزى مى كرد كه تمام عمرشرا براى جلب رضاى او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او ، درمـقابل هيچ قدرتى خـم نشده ، و چشـمانش جز براى او گريه نكرده بـودسروده هاى عارفانه اش همه حاكى از درد فـراق و بيان عطـش لحظه وصالمحبوب بـود. و اينك ايـن لحظه شكـوهمنـد بـراى او ، و جانــكاه و تحملناپذير بـراى پيروانـش ، فـرا مـى رسيد. او خـود در وصيتنامه اشنـوشـته است : با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضميرى اميدواربه فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جايگاه ابــدىسفر مى كنـم و به دعاى خير شما احتياج مبرم دارم و از خداى رحمن ورحيـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصير بپذيـرد واز مـلت امـيدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصيـرهابـپذيـرنـد و بـا قــدرت و تصميـم و اراده بــه پيش بروندشگفتآنكه امام خمينـى در يكـى از غزلياتـش كه چنـد سال قبل از رحلت سرودهاستانتظار فرج از نيمه خردادكشم            سالها مى گذرد حادثه ها مى آيدساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـاللحظه وصال بـود. قــلبـى از كار ايستـاد كه ميليـونها قلــب رابـه نور خدا و معنـويت احـيا كرده بـود. بــه وسيله دوربين مخفـى اى كهتـوسط دوستان امــام در بيمارستان نصب شده بـود روزهاى بيمارى و جريانعمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است. وقتى كه گوشه هايـى از حالات معنوى وآرامـش امام در ايـن ايـام از تلويزيون پخـش شـد غوغايى در دلها برافكند كه وصف آن جــز با بودن در آن فضا ممكـن نيست. لبها دائمـا بهذكـر خـدا در حـركت بوددر آخرين شب زندگى و در حالى كه چند عملجراحى سخت و طولانى درسن 87 سالگى تحمل كرده بود و در حاليكه چنديـنسرم به دستهاى مباركـش وصل بـود نافله شب مى خـواند و قـرآن تلاوت مـىكرد. در ساعات آخر ، طمانينه و آرامشى ملكـوتـى داشـت و مـرتبا شـهادتبـه وحـدانيت خـدا و رسالت پيـامبـر اكرم (ص) را زمـزمه مـى كـرد و بـاچنيـن حــالتى بـود كه روحـش به ملكـوت اعلى پرواز كرد. وقتى كه خبررحلت امــام منتشر شـد ، گـويـى زلزله اى عظيـم رخ داده است ، بغضهاتـركيـد و سرتاسر ايران و همـه كانـونهايـى كـه در جـهان بـا نام وپيام امام خمينـى آشـنا بـودنـد يــكپارچه گـريستند و بـر سر و سينهزدنـد. هيچ قلـم و بيـانـى قـادر نيست ابعاد حـادثه را و امواج احساساتغير قابل كنترل مردم را در آن روزها تـوصيف كندمـردم ايـران ومسلمانان انقلابى ، حق داشتـند اين چنيـن ضجه كـنند و صحنه هايى پديدآورند كه در تاريخ نمونه اى بـديـن حجم و عظـمت براى آن سراغ نداريـمآنان كسـى را از دست داده بـودند كـه عـزت پـايمال شـده شان را بـازگـردانده بود ، دست شاهان ستمگر ودستهاى غارتگران آمريكايى و غربـى رااز سرزمينشان كـوتاه كرده بود ، اسلام را احــيا كـرده بــود ،مسلمـيـن را عــزت بـخـشـيـده بـــود ، جمهـورى اسلامـى را بـر پـاكـرده بـود ، رو در روى همـه قـدرتهاى جهـنمـى و شيـطانـى دنـياايستاده بـود و ده سال در بـرابـر صـدها تـوطئه برانـدازى و طـرحكـودتا و آشـوب و فتنه داخلـى و خارجـى مقاومت كرده بود و 8 سـالدفـاعى را فـرمانـدهـى كرده بـود كه در جبهه مقابلـش دشمنـى قـرار داشتكه آشكارا از سـوى هر دو قـدرت بزرگ شرق و غرب حمايت همه جانبه مـىشـد. مردم ،رهبر محبـوب و مرجع دينـى خـود و منادى اسلام راستيـن را ازدست داده بـودندشايـد كسانـى كه قـادر به درك و هضـم ايـن مفاهيـمنيستنـد ، اگـر حالات مردم را در فيـلمهاى مـراسـم توديع و تشييع وخاكسپارى پيكر مطهر امام خمينـى مشاهده كنـنـد و خـبر مرگ دهها تـن كهدر مقابل سنگينـى ايـن حادثه تاب تحمـل نيـاورده و قـلبـشان از كارايستـاده بـود را بشنـوند و پيكرهايى كه يكـى پـس از ديـگرى از شـدتتـاثـر بيهوش شـده ، بر روى دسـتها در امـواج جمعـيت به سـوىدرمانگاهها روانه مى شـدند را در فيلمها و عكسها ببيننـد، در تفسيرايـن واقعيتها درمانده شوندامـا آنـانكه عشـق را مـى شنـاسنـد وتجـربـه كـرده انـد، مشكلـى نـخواهند داشت. حقيقـتا مردم ايران عاشقامام خمينى بـودند و چـه شعار زيبا و گـويايى در سالگرد رحلتـش انتخابكرده بـودند كهعشق به خمينـى عشق به همه خوبيهاستروزچهاردهم خرداد 1368 ، مجلس خبرگان رهبري تشكيل گرديـد و پـس از قرائتوصيتنامه امـام خمينى تـوسـط حضرت آيـه الله خامنه اى كه دو ساعت ونيـم طـول كشيد ، بحث و تبـادل نظر براى تعييـن جانشينـى امام خمينـى ورهبر انقلاب اسلامـى آغاز شد و پـس از چنديـن ساعت سـرانجام حضرت آيـهالله خامنه اى ( رئيـس جمهور وقت ) كه خود از شـاگـردان امـام خمينـى ـسلام الله عليه ـ و از چهره هاى درخشـان انقلاب اسلامـى و از يـاورانقيـام 15 خـرداد بـود و در تـمـام دوران نهضت امـام درهمـه فـراز ونشيبها در جـمع ديگـر يــاوران انـقلاب جـانبـازى كرده بود ، به اتفاقآرا براى ايـن رسالـت خطير بـرگـزيده شد. سالها بـود كه غـربيـها وعوامل تحت حمايتشان در داخل كشـور كه از شكست دادن امـام مايـوس شـدهبـودند وعده زمان مرگ امـام را مى دادنداما هـوشمندى ملت ايران وانتخاب سريع و شايسته خـبرگان و حمايـت فـرزنـدان و پيـروان امـام همهاميدهاى ضـد انقلاب را بـر بـاد دادنـد و نه تنها رحلت امـام پايان راهاو نبـود بلكه در واقع عصر امام خمينـى در پهـنه اى وسيعـتر از گـذشـتهآغاز شده بـود. مگر انديشه و خـوبى و معنويت و حقيقت مى ميرد ؟ روز وشـب پانزدهـم خرداد 68 ميلونها نفر از مردم تهران و سـوگوارانى كه ازشهرها و روستاها آمـده بـودند ، در محل مصلاى بـزرگ تهـران اجتماعكردنـد تـا بـراى آخـريـن بـار با پيكر مطهر مـردى كه بـا قيـامش قـامتخميـده ارزشها و كرامتها را در عصر سياه ستـم استـوار كرده و در دنـيانهـضتـى از خـدا خواهى و باز گشت به فطرت انسانى آغاز كرده بود ، وداعكنندهيچ اثرى از تشريـفات بـى روح مـرسـوم در مراسـم رسمى نبـودهمه چيز، بسيجى و مردمى وعاشقانه بـود. پيـكر پاك و سبز پوش امـام بـربـالاى بـلنـدى و در حلـقه ميليـونها نفـر از جمعيت مـاتـم زده چـوننگينى مى درخشيد. هر كس به زبان خويـش با امامـش زمـزمه مى كرد و اشكمـى ريخت. سـرتاسـر اتـوبان و راههاى منتهى به مصلـى مملـو از جميعتسياهپوش بودپـرچمهاى عزا بـر در و ديـورا شهر آويخته و آواى قرآناز تمام مساجد و مراكـز و ادارات و مـنازل به گـوش مـى رسيـد. شـب كـهفـرا رسيـد هزاران شمع بياد مشعلـى كه امـام افـروخـته است ، دربـيابـان مصلـى و تپه هـاى اطـراف آن روشـن شـد. خـانـواده هـاى داغدارگرداگرد شمعـها نشسته و چشمانشان بر بلنداى نـورانـى دوخته شـدهبودفرياد يا حسيـن بسيجيان كه احساس يتيمى مـى كـردنـد و بــر سـرو سينه مـى زدنـد فـضا را عـاشـورايـى كرده بـود. بـاور اينـكـه ديـگرصداى دلنشيـن امام خمينـى را در حسينيه جماران نخـواهند شنيد ، طاقتـهارا بـرده بـود. مـردم شـب را در كـنار پيـكـر امـام بـه صبـح رسانيدنددر نخستين ساعت بامداد شانزدهم خــرداد ، ميليونها تـن به امامت آيهالله العظمـى گلپايگانى(ره) با چشمانى اشكبار برپيكر امام نمازگزاردندانبـوهى جمعيت و شكوه حماسه حضـور مـردم در روز ورود امامخمـينى به كشـور در 12 بهمـن 1357 و تـكـرار گسـتـرده تـر ايـن حماسـهدر مـراسـم تشييع پيكر امام ، از شگفـتيهاى تـاريخ اسـت. خـبرگـزاريهاىرسمـى جهـانـى جمعيت استقبال كننده را در سال 1357 تا 6 ميليـون نفر وجمعيت حاضـر در مــراسـم تشـييـع را تا 9 ميليـون نفر تخميـن زدند وايـن در حالى بـود كه طى دوران 11 ساله حكومت امام خمينى به واسطهاتحـاد كشـورهاي غربى و شرقى در دشمنى با انقلاب و تحميل جنگ 8 ساله وصـدهـا تـوطـئه ديـگـر آنـان ، مردم ايـران سخـتيها و مشكلات فـراوانـىرا تحـمـل كرده و عزيزان بى شمارى را در ايـن راه از دست داده بـودند وطـبعا مـى بـايـست بـتدريج خسته و دلسرد شـده باشنـد امـا هرگز اينچنيـن نشـد. نسل پرورش يـافـته در مكتب الـهى امام خمينى به ايـنفرمـوده امام ايـمان كامـل داشـت كه :در جهـان حجـم تحمل زحمـتها ورنجها و فداكاريها و جان نثـاريها ومحروميتها مناسب حجـم بـزرگى مقصـودو ارزشمندى وعلـو رتـبـه آن است پـس از آنـكه مراسـم تـدفيـن به علتشـدت احسـاسات عـزاداران امـكان ادامـه نيافت ، طـى اطلاعيه هاى مـكرراز راديـو اعلام شـد كـه مـردم بـه خانه هايشان بازگردند ، مراسـم بهبعد مـوكـول شــده و زمــان آن بعـدا اعلام شد. براى مسئوليـن تـرديـدىنـبـود كه هر چه زمان بگذرد صـدها هزار تـن از علاقه مندان ديگر امـامكـه از شهـرهاى دور راهـى تهران شده اند نيز بر جمعيت تشييع كننـدهافـزوده خـواهـد شـد ، ناگزير در بعدازظهر همان روز مراسم تـدفـين بـاهمان احساسات و بـه دشـوارى انـجـام شـد كـه گـوشـه هـايـى از اينمـراسـم بـوسـيـله خبرنگـاران بـه جهان مخابره شـد و بدين سان رحلتامام خمينـى نيز همچـون حياتـش منـشأَ بيـدارى و نهضتـى دوباره شـد وراه و يادش جاودانه گرديد چرا كـه او حقيـقت بـود و حقيقت هميشه زنـدهاست و فناناپذير

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته