تحقیق سيارات منظومه شمسي

تحقیق سيارات منظومه شمسي (docx) 14 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 14 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

سيارات منظومه شمسي آسمان شب فرصتي استثنايي در اختيار بشر مي گذارد تا نگاهي عميق تر به دنياهاي فرا زميني داشته باشد. دنياهايي اسرارآميز،  شگفت انگيز و منحصربه فرد که از گذشته هاي دور ذهن کنجکاو بشر را  به خود مشغول داشته اند. در ميان ستارگان ثابت که گويي به آسمان ميخکوب شده اند. اجرامي انگشت شمار نيز وجود دارند که با حرکات عجيب و ظاهر غريب ذهن کنجکاو او را تحريک  مي کنند. اينها سياراتند که وجودشان آرامش بخش خلوت زمينيان است.خوشبختانه ما در منظومه اي زندگي مي کنيم که کره خاکي ما تنها سياره آن نيست اگرچه سياره  منحصر به فرد منظومه و حتي عالم هستي است. با اين حال هميشه کشف حقايق کرات ديگر انگيزه اي قوي براي بسياري از فعاليتهاي پژوهشي بشر بوده است. آشنايي با اين اجرام مي تواند ديد و نگرش ما را به عالمي که در آن زندگي مي کنيم متحوّل سازد و ما را در حل بسياري از مسايل و مشکلات جوامع بشري ياري رساند. در اين مقوله سعي مي شود اطّلاعات مهم و مختصري درخصوص ويژگيهاي سيارات در اختيار خوانندگان گرامي قرار گيرد تا انگيزه اي براي رصد و پژوهش سيارات باشد. شناخت اجمالي سيارات منظومه شمسي سياره عطارد(Mercury) سياره عطارد که به نام هاي تير و مرکوري (پيک بادپاي خدايان) نيز خوانده مي شود جرمي است کوچکتر از زمين با قطر 4878 کيلومتر که در نزديکترين فاصله از خورشيد به دور آن مي گردد.  مدار بيضوي آن بعد از مدار سياره  پلوتو داراي بيشترين خروج از مرکز (206/0) است و فاصله متوسط آن از خورشيد 9/57 ميليون کيلومتر است.  سياره کوچک عطارد به دليل جرم کم و فاصله اندکش با خورشيد جوّي ندارد لذا سطح روشن آن بسيار داغ (حدود 327  درجه سانتيگراد) و سطح تاريک آن بسيار سرد (163ـ درجه سانتيگراد) است. اين سياره در هر 88 روز يک بار به دور خورشيد گردش مي کند و جالب آن که  مدت شبانه روز آن 65/58 شبانه روز زميني است. اين بدان معناست که عطارد بسيار آرام به دور خود مي گردد. چگالي يا تراکم اين سياره نزديک به چگالي زمين است (34/5 برابر چگالي آب) و اين موضوع دلالت دارد بر اينکه ساختار داخلي آن عمدتاً از فلزات سنگين است و احتمالاً بيشتر آن را  فلز آهن تشکيل مي دهد. دراين مورد عطارد داراي يک هسته فلزي متراکم و يک گوشته يا جبه ضخيم سنگي (سيليکاتي) است. سطح سياره داراي نسبت بازتاب 06/0 است،  يعني فقط 6 در صد نور تابيده به سطح اش را به فضا بازتاب مي دهد. تاکنون فقط يک سفينه کاوشگر به نام مارينر 10 از اين سياره ديدن کرده است. اين سفينه درسال 1974 ميلادي از فاصله 200 هزار کيلومتري سطح عطارد عبور کرد و تصاوير نزديکي از سطح آن به زمين ارسال نمود. در اين تصاوير سطح عطارد همانند سطح کره ماه ديده مي شود که گودالهاي شهابسنگي دهانه هاي آتشفشاني، دشتهاي پهناور،  کوهها، رشته کوهها و درّه هاي عظيم و طولاني درآن نمايان است. همچنين درسال 2004 سفينه به نام مسنجر (Messenger)  بسوي اين سياره پرتاب گرديد.  ماموريت فضايي ديگري نيزدر سال 2012-2011  انجام خواهد شد. اين سياره قمر ندارد. سياره زهره(Venus)   سياره زهره که به نامهاي ناهيد و ونوس (الهه عشق و زيبايي) و خواهر زمين نيز خوانده مي شود جرمي است، اندکي کوچکتر از زمين با قطر 12104 کيلومتر که در فاصله متوسط 2/108 ميليون کيلومتري خورشيد به دور آن گردش مي کند. مدت گردش انتقالي آن 7/224 شبانه روز زميني به طول مي انجامد و گردش وضعي اش را در مدت 243 شبانه روز زميني انجام مي دهد. اين موضوع دلالت بر چرخش بسيار آرام و کند سياره بدور خود دارد. چگالي سياره زهره 5/24 برابر چگالي آب است که  کمي از چگالي زمين و عطارد کمتر است و احتمالاً ساختار دروني آن به ساختار دروني زمين شباهت دارد. يعني داراي يک هسته مرکزي فلزي، گوشته يا جبّه ضخيم سيليکاتي و پوسته اي نازک است. اين سياره داراي جوّ بسيار غليظ و متراکمي است که هميشه سطح آن را از ديد ما پنهان مي دارد. ترکيب جوّ زهره عمدتاً از گاز دي اکسيد کربن است که اين موضوع مي تواند منشاء اثر گلخانه اي شديد در جو سياره باشد. درواقع اين گاز همانند شيشه هاي يک گلخانه مانع خروج بازتاب هاي گرمايي از سطح زهره به فضا مي شود. بدين وسيله مي توان افزايش دماي سطحي سياره را توجيه کرد. در واقع دماي جوّ زهره حدود 480 درجه سانتيگراد است که از دماي سطحي وجوي  هر سياره اي در منظومه شمسي بيشتر است در اين دما سرب به راحتي ذوب مي شود! تاکنون سفاين زيادي به اين سياره گسيل شده اند که  مي توان سفاين کاوشگر مارينر2 (سال1962)، مارينر5 (سال1967)، مارينر 10(سالهاي1975-1973)، ونراها (سالهاي1983-1961)، وگا1و2 (سال1985)، گاليله (سال1990)، پايونير(سالهاي1992-1978) ، ماژلان(سالهاي1994-1989) ، مسنجر(سال2004) و آخرين آن سفينه ونوس اکسپرس (سال2005) را نام برد. برخي از سفاين فوق کاوشگرهايي به درون جوّ متراکم زهره ارسال کرده اند و بر سطح آن فرود آمده و در فرصت کوتاهي توانسته اند تصاوير ارزشمند از سطح سياره و جوّ حاکم بر آن ارسال نمايند. حتي نمونه برداري هايي از خاک آن نيز داشته باشند. اطّلاعات به دست آمده نشان از وجود سطحي داغ و بسيار خشک دارد که جوي بسيار گرم و متراکم و مه آلود برآن احاطه دارد و بادهاي ملايمي نيز سطح آن را در مي نوردند. حتي وقوع رعد و برق نيز درآن آشکار شده است. لازم به ذکر است که اين  سياره هيچ قمري ندارد. سياره مريخ(Mars) سياره مريخ که به نام هاي بهرام و مارس (الهه جنگ) نيز خوانده مي شود جرمي است کوچکتر از زمين با قطر متوسط 6776 کيلومترکه در وراي مدار زمين و در فاصله متوسط 227 ميليون کيلومتري خورشيد به دور آن گردش مي کند. فاصله آن از کره خاکي ما در بهترين زمان (حالت مقابله مطلوب) به حداقل 56 ميليون کيلومتر مي رسد. البته مقابله معمول اين سياره در هر 780 روز يکبار رخ مي دهد. سياره سرخ در مدت 687 شبانه روز زميني (تقريباً دو برابر سال زميني) يکبار به دور خورشيد و در مدت 623/24 ساعت به دور خود گردش مي کند. که البته اين مدّت به شبانه روز زمين بسيار نزديک است. جالب آن که ميل محوري آن نيز 4/23 درجه است که آن هم به ميل محوري زمين 5/23 درجه نزديک است. به همين دليل مريخ نيز همانند کره خاکي ما داراي فصول چهار گانه است که البته مدّت هر فصل تقريباً دو برابر مدّت زمان فصلهاي زميني است. دماي سطحي مريخ در نواحي استوايي اش و در گرم ترين ساعات شبانه روز به 26 درجه سانتيگراد و در سردترين زمان (پيش از طلوع خورشيد) تا 111ـ درجه سانتيگراد کاهش مي يابد. دما در نواحي قطبي آن در سراسر سال به ندرت از 123ـ درجه سانتيگراد گرم تر مي شود. مريخ داراي جوّي رقيق با فشاري حدود 01/0 فشار جوي زمين است که عمدتاً از گاز دي اکسيد کربن تشکيل شده است. فشار اندک جوّ آن موجب مي شود تا  تغييرات دمايي آن زياد باشد. همچنين در اين فشار مايعات سريعتر تبخير خواهند شد. تصاوير تلسکوپي و مدار گردي مريخ وقوع توفان هاي کوچک و يا سراسري گرد و غبار را در جوّ آن آشکار ساخته اند. جالب آنکه گاهي اوقات ابرهاي نازکي خصوصاً در نواحي قطبي آن تشکيل مي شود. به دليل تشابه نزديک محيط مريخ با سياره ما از زمانهاي دور اين سياره مورد توجّه بوده است و پيشرفت هاي فضايي کمک موثري به شناخت هر چه بيشتر اين سياره نموده است و تا کنون بيشترين پژوهش هاي بين سياره اي را به خود اختصاص داده است به طوريکه سفاين زيادي  به اين سياره ارسال شده است و مريخ نشين هاي متعددي بر سطح آن فرود آورده و تحقيقات مهمي را در محيط آن به عمل آورده اند. کاوشگرهايي مانند مارينر4 (سال1964)،  مارينر6و7 (سال1969)،  مارس2،3و9 (سال1971)، مارس5و6 (سال1973)، وايکينگ1و2 (سال1975)، فوبوس (سال1988)،  مارس ابزرور (سال1992)، مارس96 (سال1996)، مارس پت فايندر و  مارس گلوبال سوروير(سال1996)، نوزومي و مدارگرد آب وهوايي مريخ (1998)، ديپ اسپيس2 (سال1999)، فرودگر قطبي مريخ (سال1999)،  اديسه2001مريخ (سال2001)، مارس اکسپرس(سال2003)،  رهيابهاي اکتشافي سطح مريخ (سال2003)،  مدار گرداکتشافي مريخ (سال2005) و درسالهاي آتي سفينه هاي فونيکس و مارس 2007 (سال2007) با هدف شناخت هر چه بيشتر محيط مريخ به اين سياره ارسال شده و مي شوند. سطح سرخ گون مريخ عوارضي مانند گودال هاي برخوردي شهاب سنگي، آتشفشانهاي کوچک وبزرگ، دشتهاي پهناور،  کوهها و درّه هاي طولاني را در خود جاي داده است. در قطبين مريخ نيز کلاهکهاي يخي سفيد ديده مي شود که جنس آنها از يخ خشک و يخ آب است و جالب آن که با تغيير فصول در مريخ تغيير اندازه مي دهند. سياره مريخ دو قمر کوچک دارد که هر دوي آنها در سال 1877 توسط ستاره شناس آمريکايي آساف هال (Asaph  Hall) کشف شدند. بزرگترين قمر مريخ فوبوس (ترس)  نام دارد که با شکل نامنظم خود قطري معادل 28 × 23 ×20 کيلومتر دارد و در فاصله متوسط 9270 کيومتري سطح مريخ و در مدت 32/0 روز به دور آن گردش مي کند. قمر ديگر با نام ديموس (وحشت) به سيب زميني شباهت دارد و قطرآن 16 × 12 × 10 کيلومتراست. فاصله آن از مريخ 23400 کيلومتر بوده و در مدت 27/1 روز به دور آن گردش مي نمايد. در سطح هر دو قمر گودالهاي برخوردي شهابسنگي به وفور يافت مي شود و گمان مي رود اين دو قمر سيارک هاي سرگرداني بودند که در گذشته هاي دور به دام جاذبه مريخ افتاده اند. سياره مشتري(Jupiter) سياره غول پيکر مشتري به نام هاي برجيس و ژوپيتر (فرمانرواي کوه المپ) نيز خوانده مي شود،  بزرگترين سياره منظومه شمسي است  مشتري با قطر 142800 کيلومتر در فاصله اي دور از خورشيد و در آن سوي مدار مريخ و سيارک ها به دور خورشيد گردش مي نمايد. فاصله متوسط آن از خورشيد 36/778 ميليون کيلومتر است و در مدت 86/11 سال زميني گردش انتقالي اش را انجام مي دهد. گردش وضعي اش نيز در مدت 928/9 ساعت انجام مي گيرد. اين مدت گردش وضعي در ميان سيارات کوتاهترين زمان محسوب مي شود. چرخش سريع اين سياره موجب شده تا ميزان پخ شدگي آن نيز زياد باشد به طوريکه سياره در نواحي استوايي برآمده و در مناطق قطبي فرو رفته به نظر مي رسد.  چگالي مشتري کمي بيشتر از چگالي آب است (33/1) و اين موضوع نشاندهنده آن است که از نظرساختاري از عناصر سبکي همچون هيدروژن و هليوم به حالت گاز يا  مايع تشکيل شده است. در واقع سياره سطح جامدي ندارد و گمان مي رود که فقط در مرکز آن يک هسته جامد وجود داشته باشد که اطراف آن را لايه اي از هيدروژن فلزي مايع در بر گرفته و در وراي آن جوّ غليظ و ضخيمي از هيدروژن و هليوم وجود دارد که نماي خارجي مشتري را تشکيل مي دهد. سياره درخشان مشتري از ديد ناظري در فضا به صورت کره گازي زرد رنگي که داراي خطوطي موازي به رنگ تيره و روشن و به صورت يک درميان است جلوه گري مي کند. درواقع به رگه ها يا نواحي تيره جوّ فوقاني مشتري کمربندهاي ابري و به نوارهاي روشن ناحيه مي گويند. درجوّ غليظ اين سياره لکّه هاي بيضوي کوچک و بزرگي که به شکل گرداب هستند ديده مي شود. يکي ازاين لکّه ها به قدري بزرگ است که قطر طولي آن سه برابر قطر کره زمين است. اين لکّه که به رنگ سرخ ديده مي شود اولين بار توسط ستاره شناس انگليسي رابرت هوک درسال 1664 ميلادي کشف شد. لازم به ذکر است کمربندهاي جوي و لکّه سرخ مشتري از ميان تلسکوپي نسبتاً قوي آماتوري قابل تشخيص و رويت مي باشند. سياره مشتري داراي ميدان مغناطيسي قدرتمند و عظيمي است که ساختار پيچيده اي دارد ودنباله آن تا مدار سياره زحل نيز کشيده شده است! مسلماً درايجاد اين ميدان قدرتمند توده مرکزي مشتري و لايه هيدروژن فلزي اطراف آن و همچنين چرخش سريع سياره نقش موثري دارند. ميدان  مغناطيسي سياره حتي بر اقمار مجاورش نيز تاثيرگذار است. مشتري اقمار زيادي دارد که چهار عدد آنها از بقيه به مراتب بزرگترند و اولين بار توسط ستاره شناس مشهور ايتاليايي گاليلئوگاليله کشف شدند. بدين جهت به آنها اقمار گاليله اي مشتري مي گويند. اين چهار قمر به ترتيب فاصله از سياره عبارتند از: آيو (IO)، اروپا (Europa)، گانيمد (Ganymede) و کاليستو ( Callisto). جالب اين که هر کدام از اقمار ويژگي شاخصي دارند. آيو داراي فعاليت شديد آتشفشاني است در واقع فعال ترين قمر در منظومه شمسي محسوب مي شود. اروپا داراي سطحي بسيار صاف وهموار است و سطح آن کاملاً از يخ پوشيده شده لذا نسبت بازتاب آن نيز بالاست (64/0 ). گانيمد با قطر 5276 كيلومترنه تنها بزرگترين قمر سياره  مشتري است بلکه با قطر 5276 کيلومتر بزرگترين قمر نيز در منظومه شمسي محسوب مي شود. کاليستو نيز داراي سطحي تيره و بسيار قديمي است و احتمالاً كهنسال ترين قمر منظومه شمسي است. لازم به ذکر است که چهار قمر بزرگ مشتري را مي توان به راحتي با دوربين هاي با بزرگنمايي کم مشاهده کرد. تاکنون سفينه هاي فضايي پايونير10(سال1973)، پايونير11(سال1974)،  ويجر1و2 (سال1979)، اوليس(سال1992) و مدارگرد و فرودگر جوّ مشتري (از سال1989 تاکنون) ازاين سياره غول ديدن کرده اند. شمار اقمار کشف شده مشتري بعد از ارسال سفاين فوق به بيش از 63 قمر رسيده است که در نوع خود در منظومه شمسي جالب و بي نظير است . سياره زحل(Saturn) سياره زحل که به نام هاي کيوان و ساترن (الهه زمان و پدر ژوپيتر)  نيز خوانده مي شود از زيباترين سيارات منظومه شمسي است که در فاصله متوسط 1427 ميليون کيلومتري از خورشيد به دور آن گردش مي کند. گردش انتقالي زحل 46/29 سال زميني به طول مي انجامد. مدّت گردش وضعي آن در نواحي استوايي 25/10 ساعت است. زحل با قطر استوايي 120660 کيلومتر دومين سياره بزرگ منظومه شمسي است. چگالي آن در مقايسه با ديگر سيارات بسيار کمتر و فقط70/0 چگالي آب است. در واقع اگر به طور فرضي اقيانوس عظيمي از آب وجود داشته باشد، سياره زحل به راحتي بر آب شناور خواهد شد. چگالي اندک آن دلالت دارد براينکه ساختار داخلي آن از عناصر سبک هيدروژن و هليوم مي باشد که شباهت زياد آن را با ساختار داخلي سياره مشتري نشان مي دهد. سياره زحل همچون مشتري داراي يک هسته مرکزي کوچک و  احتمالاً لايه هيدروژن فلزي است که جوّي ستبر و غليظ آن را احاطه کرده است. جالب آن که کمربندهاي ابري وناحيه هاي روشن در جوّ زحل نيز قابل تشخيص است. البته وضوح آنها کمتر از خطوط جوّي مشتري است. يکي از ويژگيهاي شاخص سياره وجود حلقه هايي زيبا و شگفت انگيز برگرد آن است. در واقع حلقه هاي زحل از فاصله نزديک شامل بي شمار حلقه و شکاف است که از ذرات ريز خرده سنگ و يخ تشکيل شده اند و از فواصل دور به شکل حلقه جلوه گري مي کند. منشاء پيدايش حلقه ها هنوز نامشخص است ولي طبق نظرستاره شناس فرانسوي ادوارد رش(Edvard Roche) حدّي براي حداقل فاصله اقمار تا سياره وجود دارد که اگر قمري از حدّ فوق به سياره نزديکتر شود اثر متقابل جاذبه سياره موجب متلاشي شدن آن شده و قطعات خرده شده آن همانند حلقه هايي به دور سياره قرار مي گيرند. تاکنون سفينه هاي کاوشگر پايونير 11(سال1979)،  وويجر1 (سال1980)،  وويجر2 (سال1981) و در حال حاضر سفينه کاسيني- هويگنس (ازسال 1997 تا 2008) از اين سياره ديدن کرده اند. اين سفينه ها با ارسال عکسها و اطّلاعات ارزشمند، بسياري از ناشناخته هاي اين سياره و اقمار شگفت انگيزش را کشف کرده اند. با بررسي دقيق تصاوير ارسالي اين سفينه ها بيش از 61 قمر براي اين سياره شناسايي شده است. يکي از کشفيات بزرگ سفينه وويجر آشکار سازي جوّ غليظ ونارنجي رنگ در اطراف بزرگترين قمر زحل مي باشد. اين قمر تيتان نام دارد که قطري معادل  5150 کيلومترداشته که نيروي جاذبه آن  براي نگه داشتن برخي گازها کافي است. مشخص شده که در جوّ مه آلود اين قمر گازهاي نيتروژن، هليوم و  متان يافت مي شود. حتي ممکن است درياچه هايي نيز از نيتروژن و متان بر سطح تيتان وجود داشته باشد. سفينه کاسيني ـ هويگنس  با ماموريت شناخت هر چه بيشتر اين منظومه سياره اي کوچک به فضا پرتاب شد و در سال 2004 ميلادي با جدا شدن کاوشگر هويگنس از مدار گرد کاسيني و سقوط در جوّ تيتان به دانشمندان در شناخت هر چه بيشتر اين قمر شگفت انگيز ياري رساند. البته ماموريت مدار گرد کاسيني تا سال 2008 ميلادي ادامه دارد. سياره اورانوس(Uranus) سياره اورانوس (خداي آسمان اوّل و فرمانرواي جهان) اولين سياره کشف شده با ابزار رصدي است که درسال 1781 ميلادي توسط ستاره شناس آماتور انگليسي ويليام هرشل (William Herschel) و با  تلسکوپي که خود ساخته بود کشف گرديد. البته او در ابتدا تصور مي کرد که آن يک دنباله داراست!  سياره اورانوس با قطر استوايي 51120 کيلومتر يکي ديگر از سيارات غول گازي است که در فاصله دور 6/2869 ميليون کيلومتري خورشيد به دور آن گردش مي کند. مدّت گردش انتقالي آن 013/ 84 سال زميني به طول مي انجامد و مدّت گردش وضعي اش 24/17 ساعت مي باشد. چگالي اين سياره نيز همانند سيارات گازي ديگر کم و حدود 3/1 برابر چگالي آب است.چگالي کم گوياي آن است که ساختار داخلي اورانوس نيز همانند سيارات مشتري و زحل ولي در مقياس کوچکتر است. اورانوس نيز عمدتاً از گاز هيدروژن و هليوم و مقاديري نيز متان تشکيل يافته است. در واقع متان موجود در جوّ آن رنگ آبي مايل به سبز اين سياره را باعث شده است. ويژگي خاص اين سياره ميل محوري استثنايي آن است. در واقع محور آن به اندازه 8/97 درجه کج شده است و به نظر مي رسد که قطبين آن تقريباً در راستاي صفحه  مداري اش قرار گرفته اند و صفحه استوايي آن عمود بر صفحه مداري آن مي باشد. لذا به اورانوس سياره به پهلو خوابيده نيز مي گويند. اورانوس نيز همانند ديگر سيارات گازي حلقه هايي به دور خود دارد که البته باريکتر و کمنورترند و احتمالاً جنس آنها از ذرات يخ آب است که  لايه اي از گرد زغال (کربن) آنها را در بر گرفته است. بر مبناي اطّلاعات و تصاوير ارسالي سفينه کاوشگر وويجر2 (سال1986) اين سياره حداقل 15 قمر دارد که 5 قمر آن از بقيه بزرگترند و از مدتها با تلسکوپهاي زميني کشف شده بودند. 5 قمر بزرگ اورانوس به ترتيب اندازه از بزرگ به کوچک عبارتند از:  تيتانيا 1585 کيلومتر، اوبرو ن 1550 کيلومتر، اومبريل 1185 کيلومتر،  آريل1160 کيلومتر و  ميراندا 480 کيلومتر.  بزرگترين قمر اورانوس سطحي تيره و يخي دارد که آثارگودالهاي شهابسنگي، شکاف و درّه در آن به فراواني يافت مي شود.  اوبرون نيز داراي ويژگي خاص وجود جريان هاي مواد آتشفشاني است که برا ثر فوران ماده اي لجن مانند ايجاد شده اند. سياره نپتون (Neptune) سياره نپتون که نام خود را از خداي اقيانوس ها در اساطير يوناني برداشت کرده است. اولين سياره اي است که وجود آن قبل از کشف با ابزار رصدي با استفاده از محاسبات رياضي ثابت شد. سپس با تعيين دقيق موقعيت رصدي آن در آسمان در ميدان ديد تلسکوپ ها نمايان گرديد. کشف رصدي آن در سال 1846 ميلادي نصيب سه ستاره شناس از سه کشور مختلف به نام هاي جان کاوچ آدامس (John Couch Adams) انگليسي،  اوربن لووريه (Urbain Leverrier) فرانسوي و گاله (Galle) آلماني شد. سياره نپتون با قطر 49100 کيلومتر چهارمين سياره غول گازي و کوچکترين آنهاست که در فاصله 4497 ميليون کيلومتري به دور خورشيد گردش مي کند. در اين فاصله دور گرماي خورشيد بسيار کم است به طوريکه دما در جوّ فوقاني سياره به 200ـ  درجه سانتيگراد مي رسد. نپتون گردش انتقالي اش را در مدت 79/164 سال زميني انجام مي دهد و گردش وضعي آن 1/16 ساعت به طول مي انجامد. چگالي سياره 1/6 برابرچگالي  آب است واحتمالاً داراي ساختار داخلي همانند سيارات گازي ديگر است ولي برخلاف فاصله دور آن از خورشيد نپتون جوّ فعالي دارد و وجود لکّه هاي تيره وروشن همانند  لکّه سرخ مشتري  حکايت از پويايي آن دارد. نپتون نيز در عرضهاي جنوبي جوّ خود داراي يک به نام لكّه تيره بزرگ (Great Dark spot) است که ابرهاي سفيدي آن را احاطه کرده اند. رنگ آبي جوّ آن نيز دلالت بر وجود مقادير فراواني گاز متان است که در واقع جاذب نور قرمز خورشيد و پخش کننده نور آبي آن است. اين سياره نيز همانند سيارات گازي داراي حلقه هايي است که البته کم نورتر و باريک تر ند. علاوه برآن پاره حلقه ها و ديسک هاي غبارين نازکي نيز در اطراف خود دارد که اولين بار در تصاوير ارسالي کاوشگر وويجر2 مشاهده و كشف شد. سفينه وويجر2 تنها سفينه اي بود که در سال 1989 ميلادي از نزديکي اين سياره نيلگون گذر کرد و اطّلاعات وتصاوير با ارزشي به زمين فرستاد. با بررسي تصاوير ارسالي اين کاوشگر اقمار جديدي نيز براي سياره کشف شد و تعداد آنها از 2 به 10 عدد رسيد. بزرگترين قمر نپتون، تريتون (Triton) نام دارد که قطري معادل 2720 کيلومتر دارد و گردش آن به دور نپتون پس رونده است. اين قمر داراي پوسته يخ بسته فعالي است و رنگ کلاهک قطب جنوب آن به صورتي متمايل است. چهره آن نيز چندان آبله گون نيست و از گودالهاي برخوردي  شهابسنگي آثار کمي بر خود دارد. سياره پلوتو(Pluto) سياره پلوتو که نام آن از نام خداي مرگ و فرمانرواي جهان  مردگان اساطير روم باستان اقتباس شده است يکي از دور دست ترين اجرام منظومه شمسي است.  براي کشف پلوتو تلاشهاي چند ساله اي صورت گرفت و در نهايت در ژانويه سال 1930 ميلادي يک ستاره شناس آماتور رصد خانه لوول آمريکا به نام كلايد تومباو (Clyde Tombaugh) با بررسي عکس هاي گرفته شده از آسمان در محدوده  منطقه البروج موفق به کشف آن شد. فاصله متوسط پلوتو از ستاره مرکزي منظومه 5900 ميليون کيلومتر مي باشد  که در مدت 248 سال زميني به دور آن گردش مي نمايد. صفحه مداري گردش آن به دور خورشيد به گونه اي است که زاويه اي 17 درجه با صفحه مداري ديگر سيارات مي سازد. همچنين مدار آن با  مدار نپتون تلاقي داشته و در برخي مواقع وارد مدار نپتون مي شود.به دليل بعد مسافت و ارسال نشدن سفينه اي به سوي اين سياره اطّلاعات دقيقي از خصوصيات فيزيکي و شيميايي آن در دست نيست. ولي با توجّه به داده هاي رصدي و کشف قمري به دور سياره که در سال 1978 ميلادي توسط جيمز کريستي (James Christy)  صورت گرفت و نام آن را کارون (charon) گذاشتند اندازه گيري برخي ويزگيهاي آنها ميسر گرديد. به طوريکه قطر سياره 2400 و قطر کارون 800  کيلومتر تعيين شد. بررسي هاي طيفي نيز نشان داده اند که سطح پلوتو و قمرش از ماده متان جامد پوشيده شده است و احتمالاً ساختار داخلي پلوتو نيز سنگي است که چگالي آن 7/4 برابر چگالي آب است. اندازه و جرم اندک سياره نشاندهنده آن است که ساختار آن شباهتي به سيارات گازي ندارد. لذا  احتمالاً در گذشته هاي دور يکي از اقمار نپتون بوده که به دليلي از جاذبه آن گريخته و به صورت جرم مستقلي به دور خورشيد شروع  به گردش کرده است. همچنين با بررسي هاي راداري  مدت گردش وضعي سياره 3/6 روز به دست آمده است. قمر آن نيز در همين مدت يک بار به دور پلوتو گردش مي نمايد. در واقع قمر پلوتو داراي گردش همزمان است. در ژانويه 2006 ميلادي سفينه اي با نام افق هاي نو به سوي اين سياره پرتاب شد تا پس از نه سال به محدوده اين سياره برسد و تحقيق در مورد آخرين و ناشناخته ترين سياره منظومه شمسي و کمربند کوئيپر را آغاز کند.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته