تحقیق نرم تنان

تحقیق نرم تنان (docx) 12 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 12 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

رده دو کپه اي ها : نرم تنان اين رده با نام pelecypoda نيز خوانده مي شوند و در بر دارنده گونه هاي زيادي از حلزون هاي دوکپه اي , صدف خوراکي , صدف هاي دو کپه اي و گوش ماهي هستند . دو کپه اي ها پوستهاي دو تکه دارند . دو قسمت پوسته در خط مياني پشتي به همديگر متصل شده اند و ماهيچه هاي قدرتمند نزديک کننده دو بخش را به طور محکم به هم چسبيده نگه مي دارد تا بدن نرم جانور را محافظت بکند . وقتي که پوسته باز است دو کپه اي ممکن است پاي تبر شکل خود را براي کندن يا قائم شدن دراز بکند . حفره شنلي داراي آبشش ها ئي است که براي غذا رساني همچون تبادل گازها مورد استفاده قرار مي گيرند (شکل29.25) دو کپه اي ها سر مجزا ندارند و radula ناپديد شده است . اغلب دو کپه ايها معلق خوار هستند (ريزه خوار) آنها تکه هاي ريز غذا را در مخاطي که آبشش را مي پوشان به دام انداخته و سپس از مژه ها براي بردن اين قطعات به سمت دهان استفاده مي کند . آب از درون يک سيفون بدرون حفره شنلي جريان مي يابد و از روي آبشش ها مي گذرد و سپس از راه يک سيفون جاري به سمت خارج از حفره شنلي خارج مي شود . به علت ريزه خوار بودن اغلب دو کپه اي ها بيشتر زندگي هاي ثابت را دارند . حلزون هاي دو کپه اي مي توانند خود را بدرون شن يا گل بکشند , با استفاده کردن از پاهاي ماهيچه اي به عنوان يک لنگر . ماهيچه هاي ثابت رشته هاي قوي را ترشح مي کنند که به سنگ ها , قايق ها و لنگرگاه ها و پوسته ديگر جانوران مي چسبند علاوه بر کندن , حلزون هاي دو کپه اي همچنين مي توانند بر روي سطح دريا بوسيله جنباندن پوسته خود که بيشتر شبيه به دندان هاي مکانيکي مصنوعي موجود در مغازه هاي اجناس نو ظهور است ليز بخورند . رده سرپايان : برخلاف شکم پايان ليسه مانند و دو کپه اي هاي ثابت سر پايان براي سرعت و سازگار شدن که در خور رژيم غذائي گوشتي آنها است ساخته شده اند . (شکل29.26)10 پاها و اختاپوس ها از آرواره هاي منقار شکل براي گاز زدن شکارشان استفاده مي کنند آنها سپس سم را براي از حرکت انداختن شکارشان وارد آنها مي کنند . دهان در وسط شاخک ها ي متعددي قرار دارد . شنل ماده دروني را مي پوشاند ولي پوسته معمولا يا دروني است يا وجود ندارد (10 پاها)و يا همگي ناپديد شده است (اختاپوس ها)يک سر پاي پوسته دار nautilus (حلزون هاي گرم سيري ...)کيسه دار امروزه زنده است . (شکل 29.26) يک 10 پا به تندي و معمولا عقب عقب با وارد کردن آب بدرون حفره شنلي خود و سپس شليک يک جريان سريع از آب بوسيله يک سيفون جاري به سمت خارج که به سمت بيرون قرار دارد به اطراف حرکت مي کند .جانور با نشان رفتن سيفون در سمت هاي مختلف خود را هدايت مي کند . پاهاي سر پايان به شکل اين سيفون و احتمالا ديگر بخش هاي شاخک ها و سر تغيير يافته است .(سرپا=cephapoda)اغلب گونه هاي 10 پا کوچک تر از 75 سانتيمتر هستند اما 10 پاهاي غول آسا نيز وجو دارند . بزرگترين نمونه ثبت شده 17 متر طول ( همراه با شاخک ها) و 2 تن وزن داشته است . بيشتر از شنا کردن که اکثر 10 پا ها در آب هاي آزاد انجام مي دهند اغلب اختاپوس ها در کف در يا , جائي که به اطراف براي يافتن خرچنگ و ديگر غذاها مي خزد و به سرعت حرکت مي کند زندگي مي کنند . سر پايان تنها نرم تناني هستند که داراي سيستم چرخشي بسته هستند به اين معني که خون آنها هميشه در رگ ها جريان دارد . سرپايان همچنين سيستم عصبي تکامل يافته و مغز پيچيده خوبي دارند . توانائي يادگيري و رفتار کردن با يک شيوه پيچيده احتمالا براي شکارچيان بيش از جانوران ثابتي چون حلزون هاي دوکپه اي ضروري است . اختاپوس و 10 پاها همچنين اندام هاي حسي تکامل يافته خوبي دارند . اجداد اختاپوس و 10 پاها احتمالا نرم تنان پوسته داري بوده اند که زندگي شکارگري را انتخاب کرده اند و بعدا در طي تکامل پوسته خود را از دست داده اند . سر پايان پوسته داري به نام آمونيت ها , که اکثرا يزرگ بودند , بي مهره گان شکارچي غالب درياهاي 100ها ميليون سال پيش بوده اند تا اينکه در انقراض بزرگ در انتهاي دوره کرتاسه ناپديد شده اند . شاخه کرم هاي حلقوي کرم هاي حلقوي بدني قطعه قطعه دارند که به آنها يک شکل حلقه حلقه داده است . (حلقه کوچک = annelida) حدود 15000 گونه کرم حلقوي موجودند که اندازه آنها بين کمتر از 1 ميليمتر تا طول 3 متري کرم خاکي غول اساي استراليائي است . کرم هاي حلقوي در دريا زندگي مي کنند و اغلب ساکن آب هاي شيرين و خاک مرطوبند . ما مي توانيم آناتومي يک کرم حلقوي به خوبي شناخته شده به نام کرم خاکي را تشريح کنيم ( شکل29.27) حفره کرم خاکي بوسيله جدار قسمت بندي شده است اما بخش هاضمه , رگها خوني طولي و طناب هاي عصبي جدار را سوراخ مي کنند و در امتداد بدن جانور قرار دارند . ( رگ اصلي داراي شاخه هاي بندبند مي باشد ) سيستم هاضمه بخش هاي تخصص يافته متعددي دارد : حلق , مري , چينه دان , سنگدان و روده است . سيستم چرخشي پيچيده بسته از رگ هائي که حامل خون و هموگلوبين حامل اکسيژن است تشکيل شده است . رگ هاي پشتي و شکمي بوسيله جفت رگ هاي بندبند به هم وصل شده اند . رگ هاي پشتي و 5 جفت رگ ها که خون منطقه مري يک کرم خاکي را مي چرخانند ماهيچه اي هستند و خون را در درون سيستم گردش خون پمپ مي کنند . در هر بند از کرم يک جفت از لوله هاي دفع مدفوع به نام نفريدي با قيف هاي مژه دار وجود دارد که اضافات را از خون و مايع حفره اي خارج مي کند . نفريدي به سمت روزنه هاي خارجي هدايت مي شود که به وسيله آنها اضافات متبوليکي خارج مي شوند . رگ هاي خوني کوچک در پوست فراوان هستند که کرم خاکي از آنها به عنوان بخش تنفسي براي نگه داشتن اکسيژن استفاده مي کند . چون تبادل گازها بايد در ميان يک نوار از رطوبت انجام شود کرم خاکي وقتي که پوستش خشک مي شود خفه مي شود . يک جفت مغز شکل از غده هاي عصبي مغزي در بالا و جلوي حلق قرار دارد . يک حلقه از اعصاب در اطراف حلق به يک عقده عصبي زير حلقي که از آن يک جفت طناب عصبي به هم وصل شده به سمت عقب مي رود وصل شده است . همگي همراه با اين ها طناب عصبي پشتي به صورت عقده هاي عصبي بندبند هم وصل هستند . کرم هاي خاکي هرمافروديت هستند , اما لقاح متقابل دارند . دو کرم خاکي با قرار دادن خودشان به صورتي که بتوانند با هم تعويض اسپرم بکنند جفت گيري مي کنند و از هم جدا مي شوند . اسپرم هاي در يافت شده براي مدت کوتاهي در بخش ويژه اي به نام clitellum مخاط پيله را ترشح مي کند نگهداري مي شود . پيله در اطراف کرم مي لغزد , همراه با برداشتن تخم هاي آن و بعد اسپرم ها , پيله سپس از سر کرم مي لغزد و بيرون مي افتد و تا زماني که جنين ها رشد کنند در خاک باقي مي ماند . بعضي از کرم هاي خاکي مي توانند به طور غير جنسي نيز از راه قطعه قطعه شدني که ترميم را بدنبال دارد توليد مثل کنند . (بخش 42 قطعه قطعه شدن و ديگر رو ش هاي توليد مثل غير جنسي را توضيح مي دهد ) بعضي از کرم هاي حلقوي آبي بدنبال غذا شنا مي کنند اما اغلب ته نشيناني مي باشند که در شن و لجن نقب مي زنند , کرم هاي خاکي , البته که نقب زن هستند .کرم هاي حلقوي زيادي با هماهنگ کردن دو دسته از عضله ها, طولي و حلقوي , مي خزند . اين ماهيچه ها درمقابل مايع حفره اي غير قابل فشرده شدن يک اسکلت هيدرواستاتيک کار مي کنند . ماهيچه ها مي توانند شکل هر يک از بخش ها را به طور جداگانه تغيير دهند چون حفره به قسمت هاي جداگانه تفکيک شده است . وقتي که ماهيچه هاي حلقوي يک بخش منقبض مي شوند آن بخش نازک تر شده و دراز مي شود . انقباض ماهيچه هاي طولي باعث کوچکتر شدن و ضخيم تر شدن ان بخش مي شود .کرم به سمت جلو با تناوب انقباض هاي ماهيچه هاي طوليو حلقوي در طول بخش ها به شکل موجي کاوش مي کنند . حفره و بخش ها ممکن است که اولين بار به عنوان سازگاريهائي براي اين گونه حرکت کردن عمل کرده باشند . شاخه کرم هاي حلقويبه 3 رده تقسيم مي شود (شکل 29.28): oligochaeta( کرم هاي خاکي و فاميل آنها )polychaeta و hirudinea(زالوها) رده oligochaeta : اين رده از کرم هاي بند بند در بر دارنده کرم هاي خاکي و گونه هاي گوناگون آبزي مي باشد . يک کرم خاکي مسير خود را در درون زمين مي خورد , با خارج کردن مواد معدني از خاکي که از ميان لوله هاضمه آن مي گذرد . مواد هضم نشده , همراه با مخاط ترشح شده از بخش هاضمه به صورت قالب هائي از مقعد خارج مي شود . کشاورزان به کرم هاي خاکي اهميت زيادي مي دهند چون جانور زمين رازير و رو مي کند و قالب موجب مي شود که بافت خاک بهتر شود . چارلز داروين تخمين زده است که يک هکتار از زمين هاي کشاورزي انگليس حدود 50000 کرم خاکي دارد که 18 تن قالب را در سال توليد مي کنند . رده polycaeta : (وابسته به کرم هاي ريز دريائي پلي کت ) هر بخش از polychaeta ( پر تار ها) يک جفت ساختار پدال شکل يا شکل دارد که پاي کاذب ناميده مي شود که به طور زيادي مشبک شده و به عنوان شش که سطح بدن را براي تبادل گازها افزايش مي دهند عمل مي کنند (شکل29.28) پاهاي کاذب همچنين در حرکت کردن نيز مفيدند . پاي کاذب تار هاي بسياري دارد که از پلي ساکاريد کيتين ساخته شده اند . اکثر پر تار ها در آب هاي شور زندگي مي کنند . تعداد معدودي از نوع هاي بالغ در ميان پلانکتون ها شنا مي کنند و رانده مي شوند و اغلب بر روي کف در يا نقب مي زنند و مي خزند و اغلب ديگران در درون لوله هائي که کرم ها با ترکيب مخاط و تکه هاي شن و پوسته هاي شکسته مي سازند , زندگي مي کنند . ساکنان لوله ها در بر دارنده fanworm هاي رنگارنگ درخشان مي شود که تکه هاي ميکروسکوپي غذا را بوسيله شاخکهاي پر مانند خود را که از دهانه لوله ها به بيرون دراز مي کنند به دام مي اندازند . رده hirudinea : قسمت اعظم زالوها در آب هاي شيرين زندگي مي کنند اما زالوهاي خشکي نيز وجود دارند که در بين رطوبت گياهان زندگي مي کنند . اغلب زالوها از ديگر بي مهره گان کوچک تغذيه مي کنند ولي ديگران انگل هاي خون مکنده اي هستند که با حمله کردن موقت به ديگر جانوران از جمله انسان ها تغذيه مي کنند (شکل29.28) طول زالوها بين يک تا 30 سانتيمتر است . بعضي از آرواره هاي شمشيري شکلي براي بريدن پوست ميزبان استفاده مي کنند , در حالي که ديگران سوراخي را بر روي پوست با ترشح کردن آنزيم هضم مي کنند , ميزبان معمولا از اين حمله به علت بي حس کننده اي که زالو ترشح مي کند بي خبر است . بعد از ايجاد شکاف زالو ماده شيميائي ديگري را ترشح مي کند , هيرودين, که خون را از منعقد شدن باز مي دارد . انگل سپس تا آنجا که مي تواند تحمل کند خون مي مکد , گاها به اندازه ده برابر وزن خود . بعد از اين زالو مي تواند براي ماه ها بدون غذاي ديگري زنده بماند . تا اين قرن , زالوها به وسيله پزشکان براي رگزني استفاده مي شدند , زالوها همچنان براي درمان بافت هاي خون مرده و همچنين براي تحريک کردن چرخش خون در انگشتان و انگشت شصت دو خته شده به دست يا پا پس از تصادف مورد استفاده قرار مي گيرند . قبل از ترک کردن کرم هاي حلقوي بيائيد به دو بدعت تکاملي انها توجه کنيم – حفره و تقسيم بندي – که در اين شاخه به خوبي تکامل يافته اند . اهميت تکاملي حفره نمي تواند بيش از اين مورد تاکيد قرار گيرد . علاوه بر ايجاد يک اسکلت هيدرو استاتيک و ايجاد امکان براي حرکت هاي جديد و مختلف , آن داراي فايده هاي ديگري نيز است . آن براي بدن محلي براي ذخيره سازي و تکامل بخش هاي پيچيده ايجاد مي کند و به عنوان يک براي حفاظت از بخش هاي داخلي عمل مي کند و موجب يک جداسازي عملياتي بين ماهيچه هاي ديواره بدن و ماهيچه هاي دروني ديگر چون ماهيچه هاي روده مي شود . بند بند بودن پايه ريزي تخصص يافتگي بخش هاي بدن را کرد , گروه هائي از بخش ها براي انجام کارهاي مختلف تغيير يافته اند . اين تخصص يافتگي منطقه اي تا درجاتي در ميان کرم هاي حلقوي ديده شده ولي آن در ميان بند پايان به اوج خود رسيده است . شاخه بند پايان تخمين زده مي شود که جمعيت بند پايان جهان در بر دارنده حشرات , عنکبوت ها وخرچنگ ها در حدود يک بليون بليون 1018 فرد باشد .نزديک يک مليون گونه بند پايان , که اکثرا از حشرات هستند , تعريف شده اند , در حقيقت از هر 3 ارگانيسم شناخته شده 2 تا بند پا مي باشد و اين شاخه تقريبا در تمامي محل هاي بيوسفر حاضر است . در قياس تنوع جانوران, توزيع و عدد مطلق از بندپايان بايد به عنوان موفق ترين شاخه جانوران که تا به حال زنده بوده اند ياد شود . مشخصه هاي بند پايان : تنوع و موفقيت بند پايان به طور زيادي به بخش بندي هاي آنها , اسکلت سخت خارجيشان و ضميمه هاي مفصل دارشان مربوط است . ( arthropod به معني بند پا است ).گوه هاي بخش ها و ضميمه هاي آنها براي اعمال گوناگوني در بر دارنده حس کردن , غذا خوردن , حرکت و توليد مثل تخصص يافته اند . اين انعطاف تکاملي نه تنها منتج به تنوع زياد بلکه همچنين موجب يک ساختار بدني مناسب با تقسيم کار در بين ناحيه ها شده است . براي مثال ضميمه ها به شکل هاي گوناگوني براي راه رفتن ,غذا دادن, حس کردن , جفت گيري و دفاع تغيير يافته اند .(شکل 29.29) بدن يک بند پا به طور کامل توسط يک کوتيکول و يک اسکلت خارجي ساخته شده از لايه هاي پروتئين و کيتين پوشيده شده است . کوتيکول مي تواند به صورت سخت و زرهي و ضخيم بر روي بعضي بخش ها در آيد و يا اين که در بعضي جاها مانند مفصل ها به نازکي کاغذ شده و انعطاف پذير باشد . اسکلت خارجي جانور را محافظت مي کند و نقطه هائي را براي اتصال که ضميمه ها را به حرکت در مي آورد ايجاد مي کند . اسکلت بند پايان هم قوي است و هم تقريبا نفوذ ناپذير است . همانطور که خواهيم ديد هردوي اين کيفيت ها به طور عمده اي مسئول ورود به خشکي گروه هاي مختلف بندپايان است . اسکلت سخت و محکم همچنين باعث بعضي مشکلات تکاملي شده . براي مثال , براي رشد کردنيک بند پا بايد اسکلت خارجي قديمي خود را به طور دفعه اي بيندازد و يکي بزرگتر را ترشح بکند . اين عمل را پوست اندازي مي نامند و انرژي زيادي مي خواهد و براي مدتي جانور را به صورت آسيب پذير در برابر شکارچيان و ديگر خطر ها باقي مي گذارد . بند پايان با اندام هاي حسي در بر دارنده چشم ها , گيرنده هاي بويشي براي بو ئيدن و آنتن براي لمس و بو کردن خوب تکامل يافته خود با محيط سازگار مي شوند . با بيشتر ارگان هاي حسي که در انتهاي جلوئي متمرکز شده اند , مغز دار شدن گسترده است . بند پايان داراي سيستم گردش باز هستند که در آن مايعي با نبم همولنف ( خون به مايعي که در يک سيستم گردش بسته است گفته مي شود ) بوسيله قلب حرکت داده مي شود . همو لنف قلب را بوسيله شريان هاي کوتاه ترک مي کند و وارد فضا هائي به نام سينوس مي شود که ارگان ها و بافت ها را در بر گرفته اند . همولنف توسط روزنه هائي که معمولا مجهز به دريچه هستند به قلب باز مي گردد . در کل سينوس هاي بدن با نام همو کوئل خوانده مي شوند که جزئي از کوئلوم نيستند. در اغلب بند پايان حفره اي که در جنين بوجود مي آيد با گذشت تکامل کوچک مي شود و هموکوئل به صورت حفره اصلي بدن در افراد بالغ در مي آيد . با اين که شرايط مانند گردش خون باز نرم تنان است ولي احتمالا اين دو به طور جدا از هم منشا گرفته اند . يک گوناگوني در بخش هاي مبادله کننده گاز در بند پايان مشاهده مي شود . اين بخش ها بايد با وجود اسکلت خارجي خروج گازهاي تنفسي را ممکن سازند . اغلب گونه هاي آبزي آبشش هائي با گستره هاي پر مانند نازکي دارند که يک سطح پهن روئي در تماس با آب احاطه کننده را ايجاد مي کند . بند پايان خشکي ها عموما داراي سطوح ذاخلي مخصوص براي تبادل گاز هستند . اغلب حشرات , براي مثال , داراي سيستم هاي نائي , لوله هاي منشعب هوا دار که به سمت درون از روزنه هاي موجود در کوتيکول هستند. تکامل نژادي و رده بندي بندپايان: بند پايان جانوران بند بندي هستند که احتمالا از کرم هاي حلقوي يا يک جانور پروتوستوم بندبند که جد غالب براي کرم هاي حلقوي و بند پايان بوده است منشا گرفته اند .احتمالا بند پايان ابتدائي شبيه onychophoranها بوده اند ., يک شاخه جدا از جانوران که مانند کرم ها ي راه رونده به نظر مي رسند .(شکل29.30) ضميمه هاي چندگانه onychophoran ها مفصل دار نبوده اند ولي فسيل هاي کافي از جانوران با پاهاي مفصل دار که نشان دهنده کرم هاي بخش بخش هستند از دوران کامبرين براي پشتيباني کردن از دلايا رابطه تکاملي بين کرم هاي پهن و بند پايان موجود است . بندپاها در بين 4 رديف اصلي ظاهر شده اند که اکثر جانورشناسان آنها را به عنوان زير شاخه شناسائي مي کنند : trilobitomorpha ( سه لب هاي منقرض شده) cheliceriform ها يا chalice ( عنکبوت ها, عقرب ها , عنکبوت هاي دريائي و بعضي از گروه هاي منقرض شده ديگر) uniramia (حشرات , صدپاها, هزار پاها) و خانواده خرچنگ ها در بين بند پايان ابتدائي تريلوبيت ها قرار داشتند (شکل 29.31 ) ساکنان غالب در درياهاي تمام دوران پالئوزوئيک بودند اما در انقرلض عظيم در دوران پرمين که آن دوران را تمام کرد در حدود 280 مليون سال پيش ناپديد شدند . ترلوبيت ها بخش بخش بودن را آغاز کردند اما بخش هاي آنها داراي تفاوت کمي با هم داشتند . همچنان که بند پايان به تکامل ادامه دادند بخش ها به هم متصل شدند و تعدادشان کم شد و ضميمه ها براي کارهاي گوناگون تخصص يافتند ( تريلوبيت را با خرچنگ در شکل 29.29 مقايسه کنيد ) تريلوبيت با ايوپتريد ها يا عقرب هاي دريائي زندگي طولاني تري داشتند . اين شکارچيان دريائي که تا3 متر طول داشتند جزو چنگال داران بودند . بدن يک چنگال دار به يک بخش جلوئي سر سينه و بخش انتهائي شکم تقسيم شده است ضميمه ها بيش تر ازآنهايي که در تريلوبيت ها بوده اند تخصص يافته اند و اغلب تريلوبيت هاي انتهائي به عنوان عضوهاي گاز انبري جانور و دندان ها تخصص يافته اند . چنگال داران (آلماني . لب ها = chelios و بازو = cheir ) به علت اين ضميمه هاي غذا دهنده به اين نام خوانده شده اند . اغلب چنگال داران در يائي در بر دارنده ايوتريد ها ي منقرض شده هستند و يک نمونه زنده آنها خرچنگ نعل اسبي مي باشد . شکل 29.32 گستره چنگال داران يافته شده در خشکي نمونه هاي archenid ها هستند که در بر دارنده عقرب ها , عنکبوت ها , کرم هاي ريز پنير هستند (شکل29.33) آرکنيد ها يک سر و شش جفت از ضمائم به نام پدي پال خوانده مي شوند که اغلب در غذا خوردن و حس کردن به کار مي روند و چهار جفت از پاهاي راه رونده . عنکبوت ها از چنگال هاي دندان شکل خود که مجهز به غدد سمي است براي حمله به شکار استفاده مي کنند . همزمان با آن که چنگال داران شکار را مي جوند عنکبوت مايعات هضم کننده را به بافت هاي پاره شده مي پاشد غذا نرم مي شود و عنکبوت غذاي مايع شده را مي مکد . در اغلب عنکبوت ها تبادل گازها توسط شش هاي کتابي صورت مي گيرد که به صورت صفحه هاي رديفي نگهداري شده در يک حفره داخلي است . شکل 29.34 آناتومي يک عنکبوت را با جزئيات بيشتري نشان مي دهد . يکي از سازگاريهاي يکتاي عنکبوت ها گرفتن حشرات در حال پرواز بوسيله شبکه هاي کشيده شده از silk يک پروتئين ترشح شده به شکل مايع از غده هاي شکمي توسط ارگان هائي که تار ريس ( spinneret ) ناميده مي شوند به درون فيبر هائي که سخت مي شوند تنيده شده است . هر عنکبوت يک نوع شبکه که مشخص کننده گونه آن است را مهندسي مي کند وآن را به صورت بي نقص در اولين تلاش خود مي سازد . اين عمل پيچيده به نظر ارثي است . در کنار ساختن شبکه هائي از silk ها عنکبوت ها از اين فيبر ها براي کارهاي ديگري نيز چون به عنوان راه پائين افتادن در هنگام فرار سريع , به عنوان پوشش هائي براي پوشاندن تخم ها و حتي به عنوان بسته بندي هديه براي غذائي که جنس نر مشخص براي هديه دادن به جنس ماده در حين جفت گيري مي کند استفاده مي کنند . جدا از چنگال داران رديف بزرگ ديگر بندپايان uniramian ها و خانواده خرچنگ ها است . به جاي داشتن چنگال هاي پنجه شکل اين بند پايان داراي فک ها آرواره وار هستند . همچنين آنها به علت داشتن يک يا دو جفت آنتن حسي و معمولا يک جفت چشم مرکب هستند در حالي که چنگال داران فاقد آنتن بوده و اغلب داراي چشم ساده هستند ( چشم هاي با يک لنز) Uniramian يک جفت آنتن دارند و ضميمه هاي شاخه دار نشده ولي چنگال داران دو جفت آنتن دارند و معمولا ضميمه هاي شاخه دار دارند . چنگال داران ابتدائا آبزي هستند و به نظر مي رسد که اقيانوس ها ظاهر شده اند , در سوي ديگر uniramian به نظر مي رسد که در خشکي ظاهر شده اند . حرکت چنگال داران و uniramian بر روي خشکي تا حدودي به توسط اسکلت خارجي ممکن شد . وقتي که اسکلت خارجي براي اولين بار در دريا ظاهر شد , عمل اصلي آن احتمالا حفاظت و تحريک ماهيچه ها بوده است اما آن به طور اتفاقي به بند پايان مشخص امکان زندگي در خشکي را با حل کردن مشکلات از دست دادن آب و تکيه گاهي را داده است . کوتيکول بند پايان تقريبا در مقابل آب نفوذ ناپذير است که به جلوگيري از خشک شدن کمک کند استواري اسکلت خارجي همچنين مشکل تکيه گاه را هنگامي که بند پايان شناوري آب را ترک کردند حل کرد . uniramian و چنگال داران هر دو در خشکي در دوران دوونين پخش شدند که بدنبال آن استعمار گياهان بود . قديمي ترين مدرک فسيلي بدست آمده از حيوانات خشکي زي نقب زن بند پاي هزار پا شکل است که 450 مليون سال قدمت دارد . آر کنيد هاي فسيل شده با حدود ا همين قدمت نيز يافت شده اند . uniramian را بطه تکاملي بين بند پايان و کرم هاي پهن مدرک بخش بنديهاي جدا در رده هاي هزار پا و چنگال داران ( شکل 29.35 ) مي باشد . Millipede ها ( رده هزار پا) جانوراني با تعداد پاهاي زياد و کرم شکل هستند ( دوپا در هر بخش) نام آنها کمتر از هزار تا را مي رساند . آنها برگ هاي ريخته و ديگر مواد گياهي را مي خورند . هزار پا ها احتمالا در بيناولين جانوران روي زمين بوده اند , که بر روي خزه ها و گيا هان مشبک ابتدائي زندگي مي کردند . صد پا ها ( رده صد پا) گوشتخواران خشکي زي هستند . سر آهنا داراي يک جفت آنتن و سه جفت ضمائم که به عنوان بخشي از دهان در بر دارنده آرواره تغيير يافته اند مي باشد . هر بخش از قسمت بدنه داراي يک جفت راه رونده است . صد پا ها از چنگال هاي سمي موجود در جلوئي ترين بخش قسمت بدنه براي بي حس کردن شکار و دفاع از خود استفاده مي کنند . رده حشرات در تنوع گونه ها , حشرات ( شاخه حشرات ) بيشتر از ديگر اشکال زندگي به هم آميخته اند . آنها تقريبا در تمام مناطق خشکي و آب هاي شيرين سکني گزيده اند و حشرات پرنده تقريبا تمام هوا را پر کرده اند . حشرات در دريا کمياب هستند اما به هر حال وجود دارند , در جاهائي که خانواده خرچنگ ها جانوران مفصل دار غالب در آن محل هستند . رده حشرات تقريبا به 26 شاخه تقسيم مي شود که بعضي از آنها در جدول 29.1 ( از صحفه 622.623 ) تعريف شده اند . انتمالوژي , مطالعه حشرات , يک زمينه بزرگ با زير تخصص هاي زياد مي باشد , در بردارنده فيزيولوژي , اکولوژي و رده بندي جانداران مي باشد . اينجا فقط مي توانيم خصوصيات عمومي اين موجودات را امتحان کنيم . Phoronid ها کرم هاي دريائي ساکن لوله هائي هستند که اندازه آنها بين 1 ميلي متر تا 50 سانتيمتر است . بعضي ها بصورت دفن شده در شن ها يا لوله هاي شاخته شده از کتين که lophophore خود را از درون لوله به بيرون دراز مي کنند و در هنگام تهديد به روي آن عقب نشيني مي کنند زندگي مي کنند . حدود 15 گونه از کرم هاي phoronid در 2 جنس موجود است . مرجان هاي پر ياخته : جانوران کلوني کوچک هستند که ظاهرا شبيه خزه ها هستند (جانوران خزه اي = bryozoa) در اغلب گونه ها , کلوني در داخل يک اسکلت خارجي سخت با روزنه هائي که جانور lophophore ها را از آن به خارج دراز مي کند قرار گرفته است . از 50000 گونه مرجان ها اغلب در دريا جائي که در کنارجانوران ثابت و زياد و گسترده هستند زندگي مي کنند . گونه هاي متعددي کوه وار ساز هاي مهمي هستند . بازو پايان يا پوسته درخشان ها ظاهرا شبيه به حلزون هاي دوکپه اي و ديگر نرم تنان دو کپه اي هستند اما دو بخش پوسته جاندار بيشتر شکمي پشتي هستند تا پهلوئي که در حلزون هاي دو کپه اي مي باشد . (شکل29.40) يک بازو پا بصورت چسبيده به پايه خود با يک ساقه زندگي مي کند که به آرامي پوسته خود را باز مي کند تا به آب اجازه دهد که در ميان پوسته ها و lophophore جريان يابد . همگي بازو پايان در يائي هستند . بازو پايان زنده آثاري از گذشته هاي غني تر هستند فقط در حدود 330 گونه منقرض شده شناخته شده است . اما 30000گونه از فسيل هاي دوران مزوزوئيک و پالئو زوئيک وجود دارد .يک رابطه به گذشته lingual يک جنس بازو پاي زنده مي باشد که در طي 400 ميليون سال تغيير چنداني نکرده است . شاخه خار پوستان ستاره هاي دريائي و اکثر خارپوستان دريائي ديگر غير مهاجر بودهيا جانوران ساکن با تقارن شعاعي هستند (شکل29.41)قسمتهاي داخلي و خارجي جانور از مرکز به طور شعاعي افکنده مي شوند , اغلب به صورت 5 ميله چرخ .يک پوست نازک اسکلت داخلي ساخته شده از صفحات سخت آهکي را مي پوشاند . اغلب خار پوستان تيغ دار هستند مديون دست اندازهاي اسکلتي و خارهاي با کار آئي هاي گوناگون . سيستم منشعب آبي يک شبکه از کانال هاي هيدروليکي منشعب شده به گستره هائي با نام پاهاي لوله اي که در حرکت , غذا خوردن , تبادل گاز ها عمل مي کنند تنها مخصوص خا رپوستان مي با شد. توليد مثل جنسي خار پوستان اغلب در بر دارندهجنس هاي نرو ماده جدا است که گامتهاي خود را در آب دريا مي ريزند. بالغ هاي شعاعي از لارو هاي دو جانبي در طي دگرديسي توسعه مي يابند . جنين شناسي زود هنگام خار پوستان بطور واضح آن ها را با ديو تروستوم ها قرار مي دهد . 7000 يا چنين تعدادي از خارپوستان , همگي دريائي, به 6 رده تقسيم مي شوند. Asteroidean ( ستاره هاي دريائي ) ophiuroides (brittle stars) echinoidea (زنبق دريائي و sand dollars) و concentricydoidea ( آفتاب گردان دريائي) آخرين گروه , sea daisies , اخيرا کشف شده اند . آنها جانوران غريب کوچکي هستند که در چوبهاي محصره شده توسط آب دردرياهاي عميق زندگي مي کنند . ستاره هاي دريائي 5 بازو دارند ( بعضي اوقات بيشتر) که از يک صفحه مرکزي منشعب مي شوند .( شکل 29.42) درزير سطح بازو ها پاهاي لوله اي قرار دارد . هر پاي لوله اي مي تواند مانند يک صفحه مکنده عمل کند . با يک سري اعمال پيچيده هيدروليک و ماهيچه اياين مکش مي تواند ايجاد يا آزاد شود . ستاره دريائي پاهاي لوله اي خود را هماهنگ مي کند تا به خوبي به سنگ ها بچسبد يا به آرامي به اطراف حرکت بکند همزمان با اينکه پاها دراز مي شوند , چنگ مي زنند , منقبض مي شوند , آزاد مي شوند , گسترده مي شوند و دوباره چنگ مي زنند . ستاره هاي دريائي همچنين از پاهاي لوله اي خود براي گرفتن شکار استفاده مي کنند مانند حلزون هاي دو کپهاي يا صدف هاي خوراکي . بازو هاي ستاره دريائي دو کپه اي بسته را محکم مي گيرند و آن را محکم با پاهاي لوله اي نگه مي دارند . ستاره دريائي شکم آن را زير و رو مي کند , با زير و رو کردن آن از راه دهان و بين پوسته دو کپه اي . بخش هاضمه ستاره در يائي شروع مي کند به ترشح مايعاتي که هضم بخش نرم و پوسته نرم تن را آغاز مي کند . ستاره دريائي و بعضي خارتنان ديگر قدرت ترميم بالائي دارند . ستاره هاي در يائي مي توانند با زوان از دست رفته را دوباره بسازند ولي اين عمل بسيار کند است . به جز يک گونه , به هر صورت , آنها نمي توانند کل بدن را از يک بازوي تنها بوجود بياورند . ستاره هاي brittle (شکننده) داراي صحفه هاي مرکزي جدا از هم هستند و بازو ها دراز و انعطاف پذيرند . پاهاي لوله اي آنها فاقد مکنده مي باشد و آنها با حرکت شلاقي مارپيچ بازوان خود حرکت مي کنند . مکانيسم تغذيه در بين گونه هاي مختلف متفاوت است . توتياي دريائي و sand dollars بازو ندارند اما داراي 5 رديف از پاهاي لوله اي براي حرکت آرام هستند . اين خارپوستان همچنين از بازوان خود براي کمک گيري از خار هاي دوار خود براي حرکت استفاده مي کنند . دهان يک توتياي دريائي توسط ساختارهاي آرواره مانندي براي خوردن sea-weeds و ديگر غذا ها حلقه دار هستند در حالي که sand dollar ها پهن شده و صفحه شکل هستند . بعضي از زنبق هاي دريائي به صورت چسبيده به پايه خود به توسط ساقه زندگي مي کنند و ديگران با استفاده از بازو هاي دراز و انعطاف پذير که در ريزه خواري نيز از آن استفاده مي کنند به اطراف مي خزند . بازو ها دهان را که به سمت بالا از پايه قرار گرفته است حلقه مي زنند , crinoidea يک رده قديمي است که در تکامل خود بسيارمحافظه کار بوده است . زنبق هاي در يائي فسيل شده که بعضي 50 مليون سال قدمت دارند مي توانند به عنوان يک عضو همدوره اين رده حساب شود . در نظر عادي , خيارهاي دريائي زياد شبيه ديگر خارپوستان به نظر نمي رسند . آنها فاقد خار هستند و اسکلت داخلي بسيار کم شده است . خيارهاي دريائي در سوي دهاني – دور از دهاني خود دراز شده اند و بيشتر ارتباط خود را با زنبق ها و ستاره هاي دريائي پنهان مي کنند . يک آزمايش نزديک تر , به هر صورت , 5 رديف پاهاي لوله اي , بخشي از سيستم منشعب ابي که فقط در خار پوستان موجو است را نشان مي دهد . بعضي از پاهاي لوله اي اطراف دهان به عنوان شاخک هاي غذا دهنده تکامل يافته اند

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته