مقاله بيمه هاي آتش سوزي

مقاله بيمه هاي آتش سوزي (docx) 67 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 67 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

بيمه هاي آتش سوزي بيمه هاي آتش سوزي بر اساس اماکن و مراکز به 3 دسته تقسيم مي شوند:1-واحدهاي مسکوني ب- مراکز صنعتي ج- مراکز غير صنعتي الف: بيمه آتش سوزي واحدهاي مسکوني در اين بيمه خسارات ناشي از خطرهاي آتش سوزي، انفجار و صاعقه وارد به کليه اموال منقول و غير منقول واحدهاي مسکوني جبران مي گردد که علاوه بر اين خطرات به عنوان خطرهاي اصلي خسارات ناشي از خطرهاي زلزله و آتشفشان، سيل، طوفان، رانش زمين، سقوط بهمن، ترکيدگي لوله آب، ضايعات ناشي از آب باران و ذوب برف، سقوط هواپيما و هلي کوپتر، شکست شيشه، سرقت اموال و اثاثه منزل و بسياري از خطرهاي ديگر يا درخواست بيمه گذار تحت پوشش قرار مي گيرد و حق بيمه سالانه آن با توجه به ارزش ساختمان و اثاث منزل و خطرهاي مورد نظر محاسبه خواهد شد. واحدهاي مسکوني را به سه طريق مي توان بيمه کرد: 1-بيمه آتش سوزي طرح همگاني 2- بيمه هاي آتش سوزي طرح جامعه خانه و خانواده 3- بيمه آتش سوزي معمولي منازل مسکوني ب: بيمه آتش سوزي مراکز صنعتي مراکز صنعتي شامل کليه کارخانجات صنايع غذايي، آشاميدني، دخانيات، نساجي، پوشاک و چرم، چوب، کاغذ، مقوا، چاپ و صحافي و شيميايي، کاني غير فلزي، فلزات اساسي و متفرقه مي باشد و ساختمان، تأسيسات، ماشين آلات، مواد اوليه، موجودي و محتويات هر يک به قيمت روز بيمه مي شوند. ج:بيمه آتش سوزي مراکز غيرصنعتي مرکز غيرصنعتي شامل کليه فروشگاههاي تجاري، تعميرگاه ها، بيمارستان ها، اماکن عمومي، ساختمان هاي اداري، بنگاه هاي معاملاتي، مراکز پخش دارو، فروشگاه هاي مواد غذايي و پروتئيني و موارد مشابه مي باشد. بيمه آتش سوزي واحدهاي صنفي يکي از طرح هاي مردمي و فراگير بيمه ايران طرح همگاني بيمه آتش سوزي واحدهاي صنفي است. در اين طرح به منظور سهولت در صدور بيمه نامه نمايندگان بيمه ايران به محل کار کسبه مراجعه و ساختمان و اموال و اثاثه آنان را بيمه مي نمايند. خطرهاي مورد تعهد در اين طرح عبارتند از:آتش سوزي، انفجار و صاعقه. يکي از ابتکارات بيمه ايران طرح خانه به خانه مي باشد که با هدف بسط و گسترش فرهنگ بيمه در سطح جامعه و آشنا نمودن هموطنان با مزاياي بيمه در مقابل درب منازل ارائه مي گردد. تاريخچه بيمه آتش سوزي: بعد از بيمة باربري، بيمة آتش سوزي قديمي ترين نوع بيمه است. در انگلستان از ابتداي پيدايش بيمه باربري دريايي در مورد کالاهايي که با کشتي حمل مي شد در ضمن خطرات دريا خطر آتش سوزي آن نيز بيمه مي گرديد. به عبارت ديگر اگر کالايي که با کشتي حمل مي شد در روي دريا آتش مي گرفت و از بين مي رفت خسارت آن را شرکت ها و موسسات بيمه جبران مي کردند. ولي اگر همين کالا پس از تخليه در انبار بندر آتش مي گرفت و از بين مي رفت صاحب کالا ناچار بود خسارت آنرا شخصاً جبران کند. بيمة آتش سوزي در طول قرن هاي هفدهم تا نوزدهم به تدريج شناخته شده است. آتش سوزي بزرگ لندن در سال 1666 زماني به وقوع پيوست که وسايل اطفاي حريق هنوز در مراحل ابتدايي بود و هيچ گونه پوشش بيمة آتش سوزي در جامعه متداول نبود. نخستين ادارة آتش سوزي در انگليس در سال 1680 تأسيس شد و متعاقب آن شرکت Hand in Hand و ادارة آتش سوزي Sun Fire در سال 1710 به وجود سابقة بيمة آتش سوزي در ايران صرف نظر از فعاليت نمايندگيهاي شرکتهاي بيمه خارجي به قبل از سال 1314 برمي گردد که دولت وقت ايران، اولين شرکت بيمه ايراني را به نام دولت و با سهام صد درصد دولتي ايجاد کرد. در اين سال شرکت سهامي بيمه ايران تأسيس گرديد و اين شرکت اولين بيمه نامه آتش سوزي خود را به نام وزير ماليه وقت آقاي داور صادر نمود. موضوع بيمه آتش سوزي تأمين و جبران زيانهاي مالي و مادي است که بر اثر وقوع خطر آتش سوزي به اموال و داراييهاي مورد بيمه وارد مي شود. بنابراين در بيمه نامة آتش سوزي خسارت هاي مالي مورد تأمين قرار مي گيرد نه خسارتهاي جاني و بدني. از آنجا که بيمه آتش سوزي يکي از رشته هاي شاخه بيمه اموال است، اصل غرامت، اصل جانشيني، اصل حسن نيت، اصل نفع بيمه اي و قاعده نسبي سرمايه (خسارت) و اصل مشارکت بر آن حاکم است. اصل غرامت بيمه گر به موجب قرارداد بيمه و در مقابل دريافت حق بيمه تعهد مي کند در صورت وقوع يا بروز حادثه، خسارت وارد به بيمه گذار را جبران نموده و اين جبران خسارت که به عنوان پرداخت غرامت نيز ممکن است تلقي شود بايد به نحوي انجام گيرد که بيمه گذار را به وضعيت قبل از وقوع حادثه برگرداند، در مقابل بيمه گذارنيز نمي تواند با استفاده از قرارداد بيمه مبلغي بيش از آنچه که به او خسارت وارد آمده مطالبه نمايد. البته جبران خسارت ممکن است از طريق پرداخت پول يا از طريق جانشين کردن کالاي خسارت ديده يا از بين رفته با کالاهاي مشابه انجام شود. بنابراين اصل غرامت مبلغ مندرج در بيمه نامه ( سرماية بيمه) حداکثر تعهد بيمه گر را تعيين مي کند و چنانچه مورد بيمه کمتر از قيمت واقعي آن بيمه شده باشد غرامت به طور کامل پرداخت نمي شود. حدود خطرها هر آتشي آتش سوزي نيست ولي هر آتش سوزي آتش است. آتش سوزي آتشي است که يا از منبع حرارتي غير قابل کنترل سرچشمه گرفته و يا منبع حرارتي معين کنترل شده اي را ترک کرده و با نيروي حرارتي خود گسترش و توسعه يافته است (آتش خسارت زننده ). تعهد بيمه گر جبران خسارت هاي ناشي از اين آتش سوزي است که به آن «آتش وحشي » نيز اطلاق مي شود. منبع حرارتي عبارت از هر شيء يا دستگاهي است که آتش بتواند از آن سرچشمه گيرد، مانند چوب کبريت روشن شده. منبع حرارتي معين کنترل شده، هر جسم يا دستگاهي است که آتش را توليد يا جذب کند، مانند چوب کبريت يا شمع. تا زماني که آتش، منبع حرارتي را ترک نکرده است نمي توان به آن آتش سوزي اطلاق کرد. بنابراين، خسارت وارده به اشياي داخل منبع حرارتي کنترل شده يا به بدنة آن جزو خسارت هاي بيمة آتش سوزي محسوب نمي شود. آتش، سوختني همراه با نور است ولي ظهور نور صرفاً به ظهور شعله وابسته نيست بلکه گداختگي و يا سوختن آهسته بدون شعله هم عمل سوختن را تکميل مي کند. آتش در داخل منبع حرارتي معين کنترل شده سه حالت دارد: در داخل منبع مي سوزد ( مانند هيزمي که در بخاري مشتعل است و البته آتش سوزي نيست). منبع را ترک مي کند (مانند آتش گرفتن پردة نزديک اجاق گاز که آتش سوزي است). از منبع حرارتي معين کنترل شده به منبع حرارتي معين کنترل شده ديگري سرايت مي کند و نمي توان آن را آتش سوزي تلقي کرد (مانند آتش زدن هيزم در بخاري با کبريت مشتعل). اگر عمل سوختن ادامه و يا توسعه پيدا نکند نمي توان آن آتش را آتش سوزي تلقي کرد ( مانند سوختگي لباس يا فرش بر اثر آتش سيگار يا پريدن جرقه). بنابراين، مثلاً در موارد زير، بيمه گر متعهد پرداخت خسارت نيست: ترک خوردگي و دودزدگي ( مگر اين که ناشي از آتش سوزي باشد)؛ کز داد ن و يا سوختن از رو( مگر اين که بر اثر آتش سوزي باشد)؛ و خسارت هاي ناشي از توليد حرارت خودبه خود تا زماني که به آتش سوزي تبديل نشده است. ماهيت و نوع بيمة آتش سوزي در قرارداد بيمه آتش سوزي بيمه گر با موافقت بيمه گذار و در مقابل وجه حق بيمه متعهد مي شود که زيان هاي مالي بيمه گذار بر اثر آتش سوزي يا خطرهاي ديگر را که بيمه شده اند جبران کند. تعهد بيمه گر به مبلغي محدود است که به آن «مبلغ بيمه شده» مي گويند. قرارداد بيمه آتش سوزي، از يک طرف منجر و از طرف ديگر معلق است: از نظر بيمه گذار منجر است، چون بايد حق بيمه بپردازد و از نظر بيمه گر معلق است، براي اين که تعهد بيمه گر موکول به آينده است و در صورت تحقق خطر مورد بيمه و ايجاد خسارت، بيمه گر مسوول جبران آن است؛ يعني محتمل الوقوع است و حتمي نيست. ديگر خصوصيات بيمة آتش سوزي عبارت است از: قرارداد معوض است؛ جنبة وام و استمرار دارد؛ نبايد منبع درآمد بيمه گذار باشد؛ قراردادي است که موضوع آن معين و مشخص است؛ اجراي مفاد قرارداد مستلزم وجود حسن نيت است؛ قراردادي دو طرفه است و تعهد يک طرف، تعهد طرف ديگر وابسته است؛ و از نظر حقوقي، قراردادي (عقدي) لازم است. کالبد شناسي آتش و آتش سوزي آتش نتيجة عمل شيميايي است که از ترکيب اکسيژن، حرارت و يک مادة اشتعال پذير به دست مي آيد. به اين ترتيب که اکسيژن با کربن اجسام ترکيب مي شود و توليد انيدريد کربنيک و گاهي نيز توليد اکسيد کربن مي کند. بر اثر اين کنش و واکنش، شعله و حرارت تبديل مي شود. تجربه نشان داده است که براي ايجاد آتش سوزي، تمامي اجسام در مقابل حرارت در شرايط به خصوص اشتعال پذيرند. براي اشتعال مايعات، سه عامل بايد موجود باشد:1-مايعات در حال بخار باشند؛ 2- اکسيژن به اندازه کافي موجود باشد؛ و 3- حرارت به اندازه اي باشد که مخلوط را به درجه احتراق برساند. در جامدات، حرارتي که شعله ايجاد مي کند در تمامي جسم منتشر مي شود و امکان سوختن بقيه جسم را فراهم مي کند. هر اندازه که مواد سوختني به حرارت اضافه شود سرعت و شدت اشتعال بيشتر مي شود. به طور کلي، شعله يعني سوختن گازهاي متصاعد. آتش سوزي چيست؟ آتش سوزي، احتراق شديد مواد سوختني و يا آتشي ناخواسته و از کنترل خارج شده است که معمولاً با سرعت نور، دود و حرارت زياد توأم است. احتراق نيز ترکيب يک ماده سوختني با اکسيژن است که امکان دارد آرام (مانند اکسيده شدن مس ) يا شديد (همراه با حرارت، دود و نور) باشد. براي ايجاد آتش سه عامل مورد نياز است: مواد اشتعال پذير: جامدات؛ مايعات؛ و گازها. ميزان مواد اشتعال پذير در ايجاد آتش سوزي نقش مهمي ايفا مي کند. اکسيژن (هوا): محيط اطراف ما پر از مواد اشتعال پذير و اکسيژن هواست. انرژي آتش زنه: اين انرژي ممکن است با افزايش گرما توليد شود. انرژي آتش زنة اندکي کافي است تا آتش سوزي آغاز شود. اين عوامل، انرژي لازم را براي شروع آتش سوزي مهيا مي کنند: ايجاد آتش زنه به طور مستقيم (زدن کبريت)، افزايش حرارت؛ آتش سوزي خودبه خود،؛ جرقة الکتريکي؛ کنش و واکنش شيميايي، و متمرکز کردن نور در يک نقطه با استفاده از عدسي. انواع خطرهاي تحت پوشش در بيمه هاي آتش سوزي در بيمة آتش سوزي خطر ها به دو گروه به شرح زير تقسيم بندي شده اند: الف- خطرهاي اصلي ( شامل حريق، انفجار، صاعقه ) ب- خطرهاي تبعي ( شامل زلزله، سيل، طوفان، سقوط هواپيما و قطعات منفصله، ترکيدگي لولة آب، ضايعات ناشي از باران و ذوب برف، شکست شيشه، سرقت، هزينة پاکسازي، عدم النفع و . . . ) مشخصات خطرهاي اصلي و تبعي مشخصات خطرهاي اصلي: الف) خطرها از يکديگر تفکيک نگرديده و هر سه خطر با هم تحت پوشش قرار مي گيرد به عبارت ديگر بيمه آتش سوزي معمولي شامل خطرهاي حريق، انفجار و صاعقه مي باشد. ب- خطرهاي اصلي به صورت مستقل از خطرهاي تبعي مي توانند تحت پوشش قرار گيرند ج- معمولاً شامل فرانشيز نمي باشند. مشخصات خطرهاي تبعي: الف) هر يک از خطرها داراي نرخ جداگانه اي بوده که در صورت تحت پوشش قرار گرفتن نرخ آن به نرخ خطرهاي اصلي اضافه مي گردد. ب) خطرهاي تبعي مستقل از خطرات اصلي نمي توانند تحت پوشش قرار گيرند. به عبارت ديگر اموال و داراييهاي بيمه گذار ابتدا مي بايست تحت پوشش خطرهاي اصلي قرار گيرد تا بتوانيم خطرات تبعي را نيز بيمه کنيم. ج) معمولاً شامل فرانشيز مي باشند. خطر حريق تعريف حريق ( يا آتش ): عبارت است از ترکيب هر مادة سوختني با اکسيژن به شرط آنکه با شعله و حرارت همراه باشد. قانون بيمة ايران در ماده 21 خود از «حريق» نام مي برد و خسارت هاي حاصل از وقوع حريق را که بيمه گران مسئول و پاسخگوي جبران آن هستند بر مي شمارد ولي خطر حريق را تعريف نکرده است چنين به نظر مي رسد که واژه حريق از نظر قانونگذار روشن بوده و معناي آن نيازي به تعريف و توضيح نداشته است. به سخن ديگر معنا و مفهوم عرفي آن مورد نظر قانونگذار بوه است. واژه هاي آتش وحريق مترادفند و هر دو به معناي حرارت و گرماي همراه با نور و روشنايي است که از برخي اجسام سوختني حاصل مي شود. واژه هاي هم رديف ديگري مانند آذر، تش، تار، هير، سعير و آويشن نيز وجود دارد که در ادبيات پارسي کاربرد واقعي و مجازي دارند ولي از نظر فن بيمه و در زبان بيمه اي، آتش سوزي عبارت است از سوختن و شعله ور شدن يک جسم قابل سوختن يا عمل و فرآيند چيزي که همراه با شعله و سوزش باشد به همين دليل سوختن آهسته و بدون شعله (اکسيد اسيون )، تغيير رنگ و بو دادن، حرارت و گرما دادن به چيزي، تخمير، کباب شدن يا کباب کردن چيزي ( مواد غذايي) به معناي آتش سوزي و حريق عرفي نيست. در بيمة آتش سوزي واژه حريق به کار رفته است و منظور از آن خطري است که با ايجاد گرما و شعله و سوختن موجب زيان ديدن اموال ( مورد بيمه‌)مي شود. بنابراين گرم شدن بي اندازه بخاري که موجب شکستن شيشه مغازه اي شود يا باعث تغيير رنگ و بوي اجناس درون آن گردد و يا اثر اتوروي فرش يا پارچه يا لباس، آتش سوزي به معناي عرفي و بيمه اي به شمار نمي رود. مثلث حريق عواملي را که در ايجاد حريق عرفي بايد وجود داشته باشند مي توان به صورت يک مثلث تحت عنوان مثلث حريق نشان داد. 1714500196850013716001968500137160035115500 حرارت اکسيژن مادة سوختني روشهاي اطفاي حريق براي اطفاي حريق حداقل مي بايد يکي از عوامل بالا را حذف نماييم تا موفق به نابودي آتش گرديم الف) حذف اکسيژن ( خفه کردن ) ب) حذف دما يا حرارت ( سرد کردن) ج) حذف ماده سوختني ( سد کردن ) انواع حريق آتش نوع اول A: اين گونه آتش سوزي از سوختن مواد خشک و يا جامد سوختني مانند چوب، کاغذ، فرش، پوشاک، پارچه، پشم، پنبه، و به طور کلي مواد و وسايل اوليه خانگي که همه اين سوختها کما بيش داراي ريشه گياهي ( سولز ) هستند به وجود مي آيند. سوخت اين گونه آتشها، اغلب عامل سومي را که اکسيژن است و براي سوختن اجسام ضروري است به قدر کافي در خود ذخيره دارند و مي توانند مدت نسبتاً طولاني بدون اينکه به هوا دسترسي داشته باشند به سوختن ادامه دهند. اين سوختها پس از اينکه به طور کامل سوختند و خاموش شدند مقداري خاکستر از خود بجا مي گذارند. به همين مناسبت به آتش سوزي اين سوختها، آتش سوزي خاکستردار يا خاکسترزا گفته مي شود. اين گونه سوختها اگر به طور ناقص بسوزند از آنها زغال يا کربن باقي مي ماند. اين آتش سوزيها اغلب در نحلهايي بروز مي کنند که سوختهاي خشک يا جامد را در دسترس داشته باشند ديده مي شود که اين گونه آتش سوزيها هنگام بلعيدن سوختني ها به لابه لاي بافت آنها نفوذ کرده و در تمام درجات آنها جريان مي يابند. آتش نوع دوم B: اين آتش سوزيها از سوختن مايعات آتشگير يا خيلي زود آتشگير مانند نفت سفيد، گازوئيل، نفت خام، بنزين هاي گوناگون، روغن هاي نباتي و حيواني، گريس، رنگها و حلالهاي شيميايي به وجود مي آيند. در اين آتش سوزيها ديده مي شود که آتش سوزي در سطح مايع به صورت ورقه اي نازک در جريان است. اين عمل در واقع همان واکنش هاي شيميايي زنجيره اي است که بين سه عامل اصلي در حال انجام است. اين گونه آتش سوزيها پس از خاموش شدن چيزي از خود باقي نمي گذارند و به علت اينکه اين آتش سوزيها اغلب روي سطح مايعات مي سوزند به آنها آتش سوزيهاي سطحي، چرب و بدون خاکستر گفته مي شود. اين آتش سوزيها غالباً در جاهايي رخ مي دهند که مايعات قابل اشتعال در دسترس داشته باشند. آتش سوزي نوع سوم C: اين گونه آتش سوزيها حاصل سوختن گازهاي آتشگير طبيعي و يا غير طبيعي هستند. هرگاه مقداري از اين گازها در هوا و يا محيط هاي سربسته و محدود پراکنده شود بر اثر رسيدن جرقه اي کوچک آميزة گاز و هوا به انفجار شديدي مي انجامد و آتش سوزي دهشتناکي را به دنبال خواهد داشت. اين نوع آتش سوزيها اغلب در جاههايي رخ مي دهد که گازهاي بسيا رآتشگير يا مايعات تبخير شدني شديد وجود داشته باشد و پس از پراکنده شدن در محيط نسبتي از حجم هوا را اشغال نموده باشد. آتش نوع چهارم D: اين گونه آتش سوزيها از سوختن مواد و عناصري کمياب نظير: سديم، پتاسيم، ليتيوم، زيرکانيوم، اورانيوم، توريوم، تيتانيوم، منيزيوم به وجود مي آيند به علت اينکه اين گونه سوختها کمتر در دسترس عمومي قرار دارند يا اصلاً قرار ندارند به اين آتش سوزيها، آتش سوزيهاي نادر و کمياب گفته مي شود. اين آتش سوزيها ممکن است غالباً در آزمايشگاهها و مراکز تهيه مواد شيميايي روي دهد. آتش سوزي نوع پنجم E: گونه پنجم از آتش سوزيها به آتش سوزيهاي گفته مي شود که در دستگاهها و ادوات برقي از قبيل ژنرانورها، ترانسفورماتورها، الکتروموتورها، مراکز توليد ادوات و خطوط توزيع نيرو رخ مي دهند. اين قسم آتش سوزيها نه فقط در اين دستگاهها بروز مي کنند بلکه در وسايل برق خانگي مانند اجاقهاي برقي، هيترها، تلويزيون و ساير ادواتي که با مصرف برق کار مي کنند نيز به وجود مي آيد. اغلب اين نوع آتش سوزيها که در خانه ها و وسايل خانگي برقي به وجود مي آيند معمولاً به آتش سوزيهاي نوع اول و اگر در محلهايي که با مايعات آتشگير سر و کار دارند به آتش سوزيهاي نوع دوم تبديل مي شوند. تعريف آتش سوزي آتش سوزي عبارت است از آتشي که از يک منبع حرارتي غير قابل کنترل سرچشمه گرفته و يا منبع حرارتي کنترل شده اي را ترک نمايد و داراي چنان حرارتي باشد که گسترش و توسعه يابد. انواع آتش سوزي الف) آتش سوزي اهلي: آتش مورد نياز و استفاده بشر آتش بخاري، اجاق گاز، چراغهاي نفتي آتش سوزي اهلي ناميده مي شود. ب) آتش سوزي وحشي: چنانچه همان آتش از هدف اوليه خود خارج و منحرف شود به آن آتش سوزي وحشي اطلاق خواهد شد. قرارداد بيمة آتش سوزي قرارداد بيمة آتش سوزي توافقي است بين بيمه گذار از يک سو، و بيمه گر از ديگر سو که به صورت بيمه نامه متجلي مي شود. بدين قرار که بيمه گر در مقابل دريافت وجهي که حق بيمه ناميده مي شود، متعهد مي گردد که زيانهاي مالي بيمه گذار را براي اموال بخصوصي که مشخص گرديده و اموال بيمه شده ناميده مي شود، در مدت معين بر اثر خطر آتش سوزي يا خطرهاي ديگر که بيمه شده اند جبران کند. تعهد بيمه گر محدود به مبلغي است که به آن مبلغ بيمه شده اطلاق مي شود. از ضروريات بيمه آتش سوزي آن است که بين بيمه گذار و بيمه گر بايد پيشنهاد و قبولي قطعي رد و بدل شود. همچنين نفع بيمه پذير بيمه گذار قانوني باشد و بيمه گذار کليه اطلاعات خود را براي ارزيابي خطر در اختيار بيمه گر قرار دهد و از اظهارات خلاف واقع بپرهيزد. اصول قرارداد بيمة آتش سوزي ايجاب و قبول: بايد ايجاب و قبول طرفين قرارداد( بيمه گر و بيمه گذار ) به طور قطعي و بدون هيچ قيد و شرط و با رضايت طرفين در مدت معين يا مدتي که عرفاً معقول و منطقي باشد اعلام شود. جنبه هاي قانوني بيمة آتش سوزي: قرارداد بيمة آتش سوزي قرارداد عادي است و الزام قانوني براي کتبي بودن آن است. در عمل، قرارداد آتش سوزي نوشته اي است که به آن بيمه نامه اطلاق مي شود و طرفين قرارداد آتش سوزي در مورد محتواي آن اتخاذ تصميم مي کنند. اصول کلي قراردادها: عقد هر قراردادي بايد منع قانوني نداشته باشد. هرگونه توافقي که بين طرفين ايجاد تعهد کند ولي اين توافق از نظر قانون مشروعيت نداشته باشد باطل است، مانند: قراردادي که برتر ارتکاب جنايت باشد. قراردادي که مخالف شئون جامعه باشد. قراردادي که بر خلاف نظم عمومي باشد. قرارداد با بيگانگي که با کشور متبوع در حال جنگ باشند، حتي اگر اين توافق قبل از شروع جنگ حاصل شده باشد. محتواي يک قرارداد بيمة آتش سوزي يک قرارداد آتش سوزي بايد حاوي مطالب زير باشد: نام شرکت بيمه عنوان بيمه نامه آتش سوزي نام بيمه گذار خطرهاي مورد پوشش اموال بيمه شده مبلغ مورد بيمه حق بيمه مدت قرارداد ساير مطالبي که طرفين تشخيص دهند قيد آن در قرارداد ضرورت دارد. اضافه کردن مواردي که معمولاً جزو استثناآت قرارداد است. استثنا کردن مواردي که در صورت ذکر نشدن قرارداد آنها را پوشش مي دهد. تعهدات شرايط بيمه نامة آتش سوزي بيمه نامة آتش سوزي، همانند ساير بيمه نامه ها، شرايط عمومي، شرايط خصوصي . شرايط ويژه دارد. شرايط عمومي شرايط عمومي بيمه نامة آتش سوزي که بر اساس آيين نامه شمارة 21 مصوب 27/8/1366 شوراي عالي بيمه از تاريخ 1/1/1367 اعمال شده به قرار زير است: کليات: در بخش کليات تعاريفي ارائه شده که در موارد بروز اختلاف نظر بين بيمه گر و بيمه گذار معتبر است و منظور دو طرف قرارداد را از اصطلاحات مورد استعمال نشان مي دهد. اين تعاريف عبارتند از: اساس قرارداد؛ بيمه گر و بيمه گذار؛ ذي نفع؛ مورد بيمه؛ مدت بيمه؛ تعيين حدود و خطرهاي مورد بيمه؛ اصل غرامت شرايط: در قسمت شرايط، موارد زير قيد شده است: پرداخت حق بيمه ( مادة 14 شرايط عمومي) کتبي بودن اظهارات ( مادة 15 شرايط عمومي) کاهش ارزش مورد بيمه ( مادة 16 شرايط عمومي ) بيمة مضاعف ( مادة 17 شرايط عمومي) حقوق مرتهن ( مادة 19 شرايط عمومي) انتقال مالکيت مورد بيمه مهلت و نحوة اعلام خسارت حدود و خسارت قابل تأمين ( مواد 11 و 12) خسارت هاي ناشي از آتش نشاني، خرابي و نقل مکام ضروري ( مادة 11، بند 2) 10-خسارت و هزينه هاي قابل تأمين در تعهد بيمه گر ( مادة 11) 11-خسارت هاي فرعي وظايف بيمه گذار در صورت وقوع حادثه بيمه گر را مطلع کند. حداکثر ظرف پنج روز از زمان اطلاع وقوع حادثه بيمه گر را مطاع کند. حداکثر ظرف ده روز از زمان اطلاع از وقوع حادثه بايد کيفيت حادثه، فهرست اشياي نجات داده شده، محل جديد آن ها و مبلغ تقريبي خسارت را براي بيمه گر ارسال دارد. براي جلوگيري از توسعه خسارت در موقع يا بعد از وقوع حادثه، کلية اقدامات لازم را به عمل آورد. بدون اجازه بيمه گر، در مورد بيمه تغييراتي ندهد نه تعيين علت حادثه يا ارزيابي خسارت را دچار اشکال کند، مگر آن که تغييرات در جهت تقليل خسارت و يا رعايت منافع عمومي ضروري باشد. ضمن همين گونه همکاري که بيمه گر براي تعيين حدود تعهدات خود بدان نياز دارد حداکثر تا 15 روز بعد از اطلاع از وقوع حادثه فهرست اموال موجود در روز حادثه، فهرست اموال از بين رفته و آسيب ديده و در صورت درخواست بيمه گر بهاي آن ها بلافاصله قبل از تاريخ حادثه را در اختيار بيمه گر قرار دهد. تغييرات مالکيت مورد بيمه: تغيير مالکيت، موضوع ماده 17 قانون بيمه و ماده 20 شرايط عمومي است. در صورت انتقال مالکيت، موضوع بايد در اسرع وقت به اطلاع بيمه گر برسد. هر يک از طرفين ( بيمه گر و منتقل اليه) حق فسخ قرارداد را خواهند داشت. هم چنين اگر منتقل اليه کليه تعهداتي را که به موجب قرارداد به عهده بيمه گذار بوده است در مقابل بيمه گر ايفا کند، عقد بيمه به نفع منتقل اليه به اعتبار خود باقي مي ماند. حدود تعهدات بيمه گر: در صورتي خسارت به بيمه گذار پرداخت مي شود که بر اثر مستقيم وقوع خطرهاي بيمه شده ايجاد شده باشد. مسوووليت بيمه گر تفاوت قيمت مال بيمه شده بلافاصله قبل از وقوع حادثه با قيمت باقيمانده آن بلافاصله بعد از حادثه است ( در صورتي که به ارزش واقعي بيمه شده باشد). اگر به کمتر از قيمت واقعي بيمه شده باشد بيمه گر فقط به تناسب مبلغي که بيمه کرده است با قيمت واقعي مسوول خسارت خواهد بود. خسارت به پول نقد پرداخت خواهد شد مگر اين که حق تعمير و تعويض براي بيمه گر در سند بيمه پيش بيني شده باشد. در اين صورت بيمه گر ملزم است موضوع بيمه را در مدتي که عرفاً کمتر از آن نمي شود تعمير کند يا عوض را تهيه و تحويل دهد. حدود تعهدات بيمه گر در مادة 21 قانون بيمه و مواد 24 تا 37 شرايط عمومي بيمة آتش سوزي معين شده است. به موجب مادة 21 قانون بيمه، خسارت وارده از آتش سوزي که بيمه گر مسوول آن است عبارت است از: خسارت وارده به موضوع بيمه از آتش سوزي، گر چه آتش سوزي در نزديکي آن واقع شده باشد در اين بند ذکر شده است: « گر چه حريق در نزديکي آن واقع شده باشد.» ولي در شرايط عمومي صحبتي از آن نيست و بدين وسيله شرايط عمومي در مقايسه با ماده 21 قانون بيمه تعهد بيمه گر را محدود کرده است. هر خسارت يا تنزل قيمت وارده به اموال از آب يا هر وسيلة ديگري که براي خاموش کردن آتش به کار برده شده است. تلف شدن يا معيوب شدن مال در موقع نجات دادن آن از آتش سوزي. خسارت وارده به اموال بيمه شده در نتيجه خراب کردن کلي يا جزئي بنا براي جلوگيري از سرايت يا توسعه آتش سوزي. به موجب مادة 26 شرايط عمومي « بيمه گر مکلف است حداکثر ظرف مدت 4 هفته پس از دريافت کليه اسناد و مدارکي که بتواند به وسيله آن ها حدود مسووليت خود و ميزان خسارت وارده را تشخيص دهد، اقدام به تصفيه و پرداخت کند.» در صورتي که حادثه منجر به خسارت بر اثر تقصير بيمه گذار يا قائم مقام وي روي داده باشد و يا بيمه گذار به وظايف خود مندرج در ماده 23 شرايط عمومي عمل نکرده باشد و در نتيجه ميزان خسارت افزايش يافته باشد بيمه گر مي تواند خسارت را کمتر جبران کند ( مادة 27 شرايط عمومي) به موجب مواد 19 قانون بيمه و 25 شرايط عمومي، بيمه گر مي تواند اموال خسارت ديده و نجات داده شده را تصاحب، تعمير يا تعويض کند. در اين صورت تعمير يا تعويض اموال مورد بيمه خسارت ديده بايد ظرف مدتي که عرفاً کمتر از آن مقدور نيست انجام پذيرد. قيمت واقعي مورد بيمه در زمان بروز خسارت بر اين اساس که بيمه را نبايد وسيله انتقاع قرارداد، محاسبه خواهد شد. در هر صورت، حداکثر مسووليت بيمه گر از مبلغ بيمه شده تجاوز نخواهد کرد. در موارد زير بيمه گذار از دريافت خسارت محروم مي شود: اگر به قصد دريافت بيشتر، اموال خود را به قيمت بيش از ارزش واقعي بيمه کرده باشد. چنان چه او يا صاحبان حقوق وي خسارت عمدي ايجاد کرده باشد. مورد بيمه به علتي جز آتش سوزي از بين رفته باشد. آتش سوزي منجر به خسارت قبل از شروع آثار بيمه اي اتفاق افتاده باشد. به نيت دريافت مضاعف، مورد بيمه مجدداً در مقابل خطر آتش سوزي به نفع بيمه گذار بيمه شده باشد. اظهارت خلاف واقع يا خودداري از اظهار مطالبي که بر تصميم بيمه گر موثر است. وقوع حادثه را در مهلت مقرر به اطلاع بيمه گر نرسانده باشد. آتش سوزي ناشي از عيب ذاتي مورد بيمه باشد. تغيير محل بيمه شده بدون اطلاع بيمه گر و جلب موافقت او صورت پذيرفته باشد. 10-تغيير مالکيت مورد بيمه بدون اطلاع بيمه گر. 11-علت خسارت يکي از خطرهاي استثنا شده باشد. 12-اجازه ندهد که کارشناسان بيمه گر به کار بازديد و ارزيابي خسارت بپردازند. جانشيني يا اصل قائم مقامي: انتقال حق بيمه گذار به بيمه گر در صورتي که خسارت ناشي از عمل شخص ثالث باشد موضوع ماده 30 قانون بيمه و ماده 29 شرايط عمومي است. در موارد زير ممکن است پرداخت خسارت کاهش پيدا کند: هرگاه ايجاد خسارت در نتيجه تقصير بيمه گذار يا صاحبان حقوق او يا اعضاي خانواده بيمه گذار که با وي در يک محل زندگي مي کنند روي داده باشد، يا اين که تقصير اشخاص ذکر شده بر ايجاد آتش سوزي موثر باشد. در اين صورت، خسارت به نسبت تقصير بيمه گذار و صاحبان حقوق وي کاهش مي يابد. بيمه گذار در موقع انعقاد قراردا بدون سوء نيت از اظهار مطالبي خودداري يا اظهارات کاذب کند. در صورتي که مورد بيمه تحت پوشش بيمه نامه ديگري نيز باشد. در اين صورت، پس از پرداخت خسارت از طرف بيمه گر اول بقيه خسارت را اگر باقي مانده باشد، بيمه گر بيمه نامه آتش سوزي بر اساس شرايط قرارداد جبران مي کند در صورتي که مورد بيمه به کمتر از قيمت واقعي آن بيمه شده باشد. در صورتي که بيمه گذار امکان جلوگيري از توسعه خسارت را داشته باشد و از اين کار خودداري کند. فسخ بيمه نامة آتش سوزي: به موجب مادة 21 شرايط عمومي بيمه نامة آتش سوزي در مورد فسخ بيمه نامه، بيمه گذار مي تواند در هر زمان بيمه نامه را فسخ کند. در اين صورت بيمه گر با در نظر گرفتن تعرفه کوتاه مدت، حق بيمه را محاسبه و مابه التفاوت دريافتي را به بيمه گذار مسترد مي کند. بيمه نامه هايي که به موجب قانون يا قرارداد به نفع ثالث صادر مي شوند از شمول اين حکم مستثني هستند. بيمه گر در مواردي که قانون بيمه اجازه فسخ به او داده است مي تواند بيمه نامه را با اخطار ده روزه فسخ و اعلاميه آن را با پست سفارشي به آخرين نشاني اعلام شده بيمه گذار ارسال کند. در اين صورت بيمه گر از حق بيمه دريافتي، حق بيمه باقيمانده مدت را پس از انقضاي ده روز از تاريخ اعلام اخطار مزبور به بيمه گذار به صورت روز شمار محاسبه و به بيمه گذار مسترد مي کند. در موارد زير بيمه گر حق فسخ قرارداد را خواهد داشت: در صورتي که بيمه گذار در موعد مقرر پس از اخطار و تعليق قرارداد، حق بيمه را پرداخت نکند. در صورت تشديد خطر مورد بيمه ( موضوع مادة 16 قانون بيمه و ماده 18 شرايط عمومي). بعد از وقوع حادثه و پرداخت خسارت. در صورت خودداري غير عمدي بيمه گذار از اظهار مطالب يا اظهارت خلاف واقع ( موضوع مادة 13 قانون بيمه ) در موارد زير بيمه گذار حق فسخ قرارداد را خواهد داشت: در صورتي که بيمه گر بيمه نامه ديگر بيمه گذار را پس از وقوغ حادثه فسخ کند. در صورتي که بيمه گر ورشکسته اعلام شود. در يک حالت ديگر به طور منطقي بيمه گذار بايد حق فسخ داشته باشد و آن وقتي است که تشديد خطر از بين رفته باشد. با توجه به اين که اگر بيمه گذار حاضر به قبول و پرداخت حق بيمه اضافي به تناسب تشديد خطر نباشد، بيمه گر حق فسخ قرارداد را دارد، بنابراين بيمه گذار نيز بايد اين حق را داشته باشد چنان چه بيمه گر حاضر به کاهش حق بيمه به نسبت تخفيف خطر نباشد قرارداد بيمه را فسخ کند ولي در اين خصوص، هم قانون و هم شرايط عمومي مسکوت است. فسخ خودبه خود قرارداد: در صورتي که مورد بيمه بر اثر حادثه اي جز آتش سوزي به طور کامل از بين برود، يا حق فعاليت در رشته بيمه آْتش سوزي از بيمه گر سلب شود، قرارداد بيمه آتش سوزي به خودي خود فسخ مي شود. ابطال قرارداد: در مواردي بيمه گذار حقوق خود را از دست مي دهد. ماده 22 شرايط عمومي، موارد بطلان قرارداد بيمه را برمي شمرد. در صورت بطلان قرارداد، حق بيمة دريافتي قابل استراد نيست. در صورتي که قسمتي از حق بيمه وصول نشده و يا خسارتي پرداخت شده باشد بيمه گر در مطالبة آن محق خواهد بود. در موارد زير قرارداد بيمه باطل است: کتمان حقايق يا اظهارت خلاف واقع عمدي بيمه گذار در پيشنهاد بيمه به نحوي که به کاهش اهميت خطر در نظر بيمه گر منجر شده باشد. بيمه کردن اموال به ميزاني بيش از ارزش واقعي يا قصد تقلب. بيمة مضاعف مورد بيمه در مقابل همان خطر و مدت در نزد بيمه گر ديگر با قصد تقلب. مباشرت و يا مشارکت بيمه گذار و يا صاحبان حقوق وي در ايجاد خسارت عمدي در موضوع بيمه. بيمة خطري که قبلاً تحقق يافته است. در صورتي که قرارداد فاقد يکي از شرايط صحت معاملات باشد. تشديد خطر: بر اساس مادة 18 شرايط عمومي بيمه نامة آتش سوزي در مورد تشديد خطر، هرگاه در مدت بيمه تغييراتي در کيفيت و يا وضعيت مورد بيمه داده شود که موجب تشديد خطر باشد بيمه گذار موظف است که بدون تأخير بيمه گر را از تغييرات حاصل شده آگاه سازد. در صورتي که اين تغييرات بر اثر عمل بيمه گذار نبوده ولي بيمه گذار از حدوث آن اطلاع داشته باشد ملزم است که ظرف ده روز از تاريخ اطلاع، بيمه گر را آگاه کند. بيمه گر در صورت تشديد خطر مي تواند حق بيمه اضافي متناسب با خطر را براي مدت باقيمانده مطالبه يا اين که قرارداد بيمه را ظرف ده روز از تاريخ اعلام کتبي به بيمه گذار فسخ کند. در صورتي که دو طرف قرارداد نتوانند در خصوص ميزان حق بيمه اضافي توافق کنند از تاريخ اعلام عدم قبول بيمه گذار بيمه نامه فسخ مي شود. در ضمن، بيمه گر حق دارد که حق بيمه اضافي را از هنگام تشديد خطر تا زمان فسخ و يا انقضاي مدت بيمه مطالبه کند. در صورت تحقق خطر، هرگاه مسلم شود که در حين اجراي قرارداد بيمه گذار عوامل تشديد خطر را مي دانسته و بيمه گر را مطلع نکرده است بيمه گر مي تواند خسارت را به نسبت حق بيمة دريافتي و حق بيمة خطر مشدد پرداخت کند. مرجع رسيدگي به اختلافات:دادگاه محل اقامت بيمه گذار يا دادگاه محل مورد بيمه، مرجع رسيدگي به اختلافات دو طرف قرارداد است که البته به نظر بيمه گذار بستگي دارد. بيمه گر و بيمه گذار معمولاً ترجيح مي دهند که اختلافات خود را دوستانه و از طريق کارشناسي با توجه به شرايط پيش بيني شده در قرارداد فيصله دهند. به موجب بند سوم از مادة 24 شرايط عمومي بيمة آتش سوزي، در صورتي که مبلغ خسارت وارده مورد توافق نباشد بيمه گر و بيمه گذار حق دارند تعيين ميزان خسارت وارده را با نظر هيأتي مرکب از سه کارشناس درخواست کنند. هر طرف قرارداد يک کارشناس انتخاب و کتباً به طرف ديگر معرفي مي کند. کارشناسان منتخب به اتفاق کارشناس سوم را تعيين خواهند کرد. در صورتي که يکي از دو طرف، کارشناس منتخب خود را در مدت 14 روز از تاريخ اعلام طرف ديگر انتخاب نکند يا کارشناسان منتخب در تعيين کارشناس سوم ظرف مدت يک ماه از تاريخ آخرين انتخاب و اعلام به توافق نرسند از دادگاه ذي صلاح درخواست مي کنند که کارشناس يا کارشناسان تعيين نشده را تعيين کند. در صورتي که کارشناس سوم با يکي از دو طرف نسبت خويشاوندي داشته باشد طرف ديگر مي تواند کارشناس مزبور را رد کند. هر يک از طرفين حق الزحمة کارشناس منتخب خود را خواهد پرداخت و حق الزحمة کارشناس سوم به مناصفه به عهدة دو طرف خواهد بود. اگر اختلاف دو طرف قرارداد دوستانه حل نشود از طريق مراجع قضايي رسيدگي و رأي صادر خواهد شد. مرور زمان: مدتي است که به موجب قانون پس از انقضاي آن مدت دعول مسموع نيست و اخيراً آن را ضمن يکي از شرايط قرارداد مي آورند. در دعاوي مربوط به بيمه اين مدت طبق مادة 36 قانون بيمة ايران، دو سال و ابتداي آن، تاريخ وقوع حادثة منشأ دعواست ( مادة 28 شرايط عمومي بيمه نامة آتش سوزي). در خصوص مرور زمان توجه به نکات زير ضروري است: مرور زمان آثار خودبه خودي ندارد، بنابراين کسي که مرور زمان به نفع اوست بايد در موقع طرح دعوا عليه خود، ايراد مرور زمان کند. کسي که مروز زمان به نفع اوست مي تواند از ايراد آن خودداري کند. مرور زمان را ممکن است با احراز شرايطي قطع کرد. قطع مرور زمان تمام مدت گذشته را بي اثر مي کند. در مورد قراردادهاي بيمه مي توان مرور زمان را تا دو سال نگذشته قطع کرد. از جمله مواردي که در بيمه قاطع مرور زمان است انتخاب کارشناس و يا مطالبة حق بيمه طي نامة سفارشي پس از وقوع خسارت از طرف بيمه گر است. مروز زمان ممکن است به علن جنگ معلق بماند بر عکس قطع مرور زمان که کلية آثار گذشته از بين مي رود در مورد تعليق، پس از رفع تعليق، مدت قبل از تعليق به حساب مي آْيد. استثناها: به موجب مواد 30 و 31 شرايط عمومي بيمه نامة آتش سوزي خطرهاي زير، پوشش بيمه اي ندارند و از تعهدات بيمه گر استثنا هستند ( مگر آن که به صراحت خلاف آن شرط شده باشد): مسکوکات، پول، اوراق بهادار، اسناد، فلزات قيمتي به هر شکل، جواهر، مرواريد، سنگ هاي قيمتي سوار نشده، هرگونه اسناد و فسخ خطي، هزينة بازسازي مقشه، جمع آوري مجدد اطلاعات، تنظيم دفاتر بازرگاني جنگ، جنگ داخلي، آشوب، بلوا، اعتصاب، قيام، انقلاب، کودتا، اغتشاش هاي داخلي، اقدامات احتياطي مقامات نظامي و انتظامي. زمين لرزه، آتش فشان، ريزش زمين، سيل، طغيان رودخانه ها، آتش سوزي تحت الارضي، بلاهاي آسماني انفجار، مواد منفجره( مانند ديناميت، تي- ان- تي و باروت). واکنش هاي هسته اي بر اساس شرايط عمومي بيمه نامه آتش سوزي، بيمه گر در موارد زير نيز تعهدي ندارد. خسارت وارده به موتورهاي و ماشين هاي برقي در نتيجة اتفاقات زير که در داخل موتورها و ماشين هاي مزبور به وقوع بپيوندد، به هر علت تحت پوشش بيمه نامة آتش سوزي نيست اتصال هاي و آثار ناشي از جريان برق، پاره شدن هادي، جرقه زدن، امواج برقي ناشي از اين اتفاقات، بار زياد و يا کافي نبودن عايق بندي. البته خسارتي که در نتيجه اين اتفاقات در ساير قسمت هاي مورد بيمه بروز کند تحت پوشش خواهد بود ( مادة 32) خسارت وارده به ظرف هاي تحت فشار صنعتي ناشي از انفجار اين ظروف. البته خسارتي که در نتيجه تحقق خطر مزبور در ساير قسمت هاي مورد بيمه بروز کند تحت پوشش خواهد بود ( مادة 33). خسارت وارده به مورد بيمه در محدودة آتش کنترل شده ( مادة 34). شرايط خصوصي در شرايط خصوصي بيمه نامة آتش سوزي، مشخصات بيمه گذار و بيمه گر و توافق آن ها در خصوص مورد بيمه قيد مي شود. اين موارد عبارتند از: نام و مشخصات بيمه گر، نام بيمه گذار، سرماية بيمه شده، مورد بيمه، حق بيمه و نحوة پرداخت آن، مدت بيمه نامه، تاريخ شروع آثار بيمه اي، تاريخ صدور و تمبر و ماليات صدور ( در صورتي که قانوناً تعلق بگيرد.) تذکر اين نکته لازم است که شرايط خصوصي، شرايط عمومي را مختص بيمه گذار خاص مي کنند و مي توانند تا آن جا که مغاير قوانين آمره نباشد ناسخ شرايط عمومي باشند. شرايط ويژه اين شرايط مربوط به مواردي است که اگر در قرارداد قيد نشوند بيمه شامل آن ها نمي شود( مانند پوشش دادن به خطرهايي که در شرايط عمومي اين خطرخا استثنا هستند). اين موارد عبارتند از: صدور بيمه نامه بر اساس اولين خسارت يا اولين آتش سوزي ( فرست لاس) که قاعدة نسبي در آن اجرا نمي شود. شروع آثار بيمه اي همزمان يا بعد از صدور قرارداد است. اگر تاريخي مقدم بر صدور بيمه نامه، تاريخ اعتبار قرارداد مورد نظر باشد بايد در شرايط ويژه قيد شود. داشتن پوشش بيمه اي براي خطرهاي استثنا شده با پرداخت حق بيمة اضافي ( مانند خطر جنگ ) بايد در شرايط ويژه قيد شود. به موجب شرايط عمومي، محل مورد بيمه بايد ثلبت باشد. خلاف آن بايد با موافقت بيمه گر در شرايط ويژه ذکر شود. به موجب مادة 30 شرايط عمومي، خسارت هاي مربوط به مسکوکات، پول، اوراق بهادار، اسناد، فلزات قيمتي، جواهر، مرواريد، سنگ هاي قيمتي سوار نشده و جز آن از شمول بيمه خارج است ( مگر اين که در شرايط ويژه قيد شود). تعهد بيمه گر پرداخت ميزان مشخصي وجه نقد برابر با خسارت وارده است. ارزش و علاقه شخصي ملاک نيست ( مگر با موافقت بيمه گر و درج در شرايط عمومي). پرداخت حق بيمه و پرداخت خسارت به پول رايج کشوري است که بيمه نامه در آن صادر شده است. هرگونه توافق براي صدور بيمه نامه به پول خارجي بايد در شرايط ويژه قيد شود. الحاقيه : هر نوع تغييري در مفاد قرارداد بايد با موافقت بيمه گر و با صدور الحاقيه صورت گيرد. در موارد زير الحاقيه صادر و ضميمة قرارداد مي شود: اعلام تشديد يا تخفيف خطر افزايش يا کاهش حق بيمه افزايش يا کاهش سرمايه بيمه شده تغيير هر يک از اقلام بيمه تغيير محل مورد بيمه تغيير تاريخ شروع و يا انقضاي بيمه نامه تعليق، فسخ يا ابطال بيمه نامه اعتبار دادن به بيمه نامه اي که قبلاً معلق يا فسخ شده است. تصريح و تأييد اوضاع و احوال جديد، حتي اگر اين اوضاع و احوال بر اهميت خطر و حق بيمه تأثيري نداشته باشد. نحوة صحيح تنظيم ( آناليز) بيمه نامه: بيمه نامه از قسمتهاي مختلف تشکيل شده است. در قسمت فوقاني، اطلاعاتي نظير نام بيمه گذار، نشاني محل مورد بيمه، نشاني بيمه گذار، تاريخ شروع، تاريخ انقضاء، نوع فعاليت و . . . درج مي گردد. در قسمت بعدي خطرهاي مورد تعهد (حريق، انفجار، صاعقه) درج شده است و چنانچه بيمه گذار درخواست پوشش خطرهاي ديگري ( خطرات تبعي) را نيز داشته باشد مي بايد در همين محل اين گونه خطرها نيز درج گردند. قسمت بعدي شرح مورد بيمه مي باشد. شرح مورد بيمه داراي متني است که تقدم و تأخر اموال تحت پوشش مي بايد به صورت زير درج گردد: ساختمانها، تأسيسات، ماشين‌ آلات، ابزار آلات، وسايط نقليه، موجودي و محتويات متعلق به بيمه گذار فوق واقع در محل مورد بيمه طبق صورت زير و ارزش تفکيکي پيوست اين بيمه نامه که جزء لاينفک آن محسوب مي گردد به شرح زير: ساختمانها جمعا به مبلغ تأسيسات جمعا به مبلغ ماشين آلات جمعا به مبلغ ابزار آلات جمعا به مبلغ وسايل نقليه جمعا به نقليه موجودي جمعا به مبلغ محتويات جمعا به مبلغ در ستون بعدي ارزش اموال و در ستون آخر نرخ حق بيمه درج مي گردد. بديهي است در شرح مورد بيمه چنانچه يک يا تعدادي از موارد ذکر شده تحت پوشش نباشد از درج آن خودداري مي نماييم. ضمنا درج جمله طبق صورت ريز و ارزش تفکيکي پيوست اين بيمه نامه که جزء لاينفک آن محسوب مي گردد. زماني در شرح مورد بيمه و در متن اصلي مي آيد که کلية اموال داراي صورت ريز و ارزش تفکيکي باشند و صورت هاي فوق تهيه شده و ضميمه بيمه نامه گردند. در غير اين صورت و در صورتي که تعدادي داراي صورت ريز و ارزش تفکيکي بوده و تعدادي نباشند در جلوي مواردي که صورت ريز دارند جملة فوق ذکر مي شود و از آوردن آن در متن اصلي خودداري مي گردد. به عنوان مثال: ساختمانها، تأسيسات، ماشين آلات، ابزار آلات، وسايل نقليه، موجودي و محتويات، متعلق به بيمه گذار فوق واقع ئر محل مورد بيمه به شرح زير: ساختمانها جمعا به مبلغ تأسيسات جمعا به مبلغ ماشين آلات طبق صورت ريز و ارزش تفکيکي پيوست اين بيمه نامه که جزء لاينفک آن محسوب مي گردد جمعا به مبلغ ابزار آلات جمعا به مبلغ وسايل نقليه طبق صورت ريز و اررزش تفکيکي پيوست اين بيمه نامه که جزء لاينفک آن محسوب مي گردد جمعا به مبلغ موجودي جمعا به مبلغ محتويات ( اثاث و لوازم) جمعا به مبلغ در اين مثال ماشين آلات و وسايل نقليه داراي صورت ريز و ارزش تفکيکي بوده و ساير موارد فاقد صورت ريز و ارزش تفکيکي مي باشند در اين حالت در توضيحات بيمه نامه از بيمه ؟ خواست مي شود تا صورت ريز و ارزش تفکيکي ساير موارد را ارائه نمايد. نحوه محاسبه حق بيمه: در بيمه آتش سوزي به حق بيمه تعيين شده، عوارض شهرداري و ماليات سهم آموزش و پرورش اضافه مي گردد. عوارض شهرداري 3 درصد حق بيمه بوده و فقط نسبت به خطرهاي اصلي محاسبه ميگردد. ماليات سهم آموزش و پرورش 2 درصد حق بيمه بوده و نسبت به کلية خطرها ( اصلي و تبعي) محاسبه مي شود. مثال 1: در اين مثال خطرات تبعي تحت پوشش نمي باشد ريال= سرمايه بيمه نامه 6/1 در هزار= نرخ حق بيمة خطرهاي اصلي طبق تعرفه نرخ حق بيمه× سرمايه= حق بيمه = حق بيمه عوارض شهرداري = ماليات سهم آموزش وپرورش = کل مبلغ قابل پرداخت مثال 2: در اين مثال خطرهاي تبعي هم تحت پوشش مي باشد 000/000/20 ريال= سرمايه بيمه نامه 2 در هزار= نرخ حق بيمة خطرهاي اصلي طبق تعرفه 3 در هزار= جمع نرخ حق بيمة خطرهاي تبعي تحت پوشش مجموع نرخها( اصلي و تبعي) × سرمايه= حق بيمه = حق بيمه = عوارض شهرداري = ماليات سهم آموزش و پرورش = کل مبلغ قابل پرداخت بنابراين فرمول کلي محاسبة حق بيمه به شرح زير مي باشد: مجموع نرخهاي حق بيمة تحت پوشش× سرمايه بيمه نامه= حق بيمه %3× نرخ حق بيمه خطرهاي اصلي× سرمايه بيمه نامه= عوارض شهرداري %2× مجموع نرخ حق بيمه خطرهاي اصلي و تبعي× سرمايه بيمه نامه= ماليات سهم آموزش و پرورش کل مبلغي که بيمه گذار مي بايد پرداخت نمايد از جمع سه مورد فوق به دست مي آيد. خسارت براي دريافت خسارت لازم است بيمه گذار ثابت کند که بين خطر بيمه شده و خسارت مورد ادعا رابطة علت و معلولي وجود دارد. بدين معنا که خسارت ايجاد شده مستقيماً معلول حادثه بيمه شده باشد. خسارت وارده ممکن است ناشي از سلسله علت هاي به هم پيوسته باشد که هر يک به دنبال ديگري و از نتيجه آن ناشي شود. در مواردي که آتش سوزي خودبه خودي يا ناشي از زمين لرزه يا ساير خطرهاي استثنا شده باشد تا زماني که از محل خود تجاوز نکرده است پوشش بيمه اي ندارد. چرا که بر اساس رابطة عليت، دليل خسارت آن آتش سوزي به مفهوم واقعي کلمه نيست که بيمه نامه به آن منظور صادر شده است. به محض تجاوز آتش سوزي از محل طبيعي خود و سرايت به اموال بيمه شده ديگر مانند ساختمان مجاور، علت آتش سوزي ساختمان بعدي و يا ساير اموال، آتش سوزي خودبه خود، يا ناشي از زمين لرزه تلقي نمي شود و خسارت وارده در تعهد بيمه گر آتش سوزي است. براي روشن شدن موضوع به چند مثال توجه کنيد: اگر مورد بيمه اي که در مقابل آتش سوزي تأمين دارد بر اثر جاري شدن سيل خسارت ببيند و به تبع آن بر اثر آتش سوزي ناشي از سيل بقاياي آن نيز آسيب ببيند بيمه گر آتش سوزي فقط خسارت آتش سوزي را مي پردازد. خسارت دودزدگي که نتيجة آتش سوزي به مفهوم قرارداد بيمه باشد جزو تعهدات بيمه گر محسوب مي شود. بيمه گذار براي خاموش کردن آتش باعث پرتاب اشيا و يا ريختن آب بر روي آن ها مي شود؛ مأموران آتش نشاني در هنگام اطفاي آتش سوزي ايجاد خسارت مي کنند: هر دو مورد در تعهد بيمه گر است. خسارت ناشي از انفجار ساختمان همسايه براي مهار کردن آتش چون معلول آتش سوزي است جزو تعهد بيمه گر است. گاهي آتش سوزي موجب سست شدن ديوار مجاور مي شود ولي ديوار پا برجاست. اگر بعد از آتش سوزي بر اثر تندباد ديوار خراب شود علت بلافصل خراب شدن آن وزش تندباد است نه آتش سوزي. اگر بيمه گذار اموال سالمي را که از لهيب آتش نجات داده است براي مدت طولاني بدون پوشش رها کند، جبران خسارت ناشي از بارندگي به عهدة بيمه گر آتش سوزي نيست. ترکيدگي لوله بر اثر وقوع آتش سوزي جزو تعهدات بيمه گر آتش سوزي است. استثناها: در بيمه نامه آتش سوزي به دو دليل استثناهايي گنجانده مي شود: جلوگيري از بروز اختلاف بين دو طرف قرارداد، در مواردي که خسارتي شبيه خسارت آتش سوزي به وجود آمده است ولي نمي توان آن را دقيقاً ناشي از آتش سوزي به مفهوم قرارداد محسوب کرد. بيمه گر براي پرداخت خسارت، تعهد خود را به موارد خاص و ويژه محدود يا مبرا مي کند( مانند خسارت هاي ناشي از تابش هاي هسته اي). در اين موارد بيمه گذار بايد با توجه به اسناد و مدارک ثابت کند که خسارت ناشي از آتش سوزي بوده است نه خطرهاي استثنا شده. بيمه گر نيز در مواردي که متعهد جبران خسارت نيست بايد ثابت کند خسارت ناشي از خطرهاي استثنا شده بوده است. کسور: قسمتي از خسارت است که بر عهده خود بيمه گذار گذاشته مي شود. در اين صورت بيمه گذار از تخفيف در حق بيمه برخوردار مي شود. زماني که کسور بسيار بالا باشد تعهد بيمه گر به خسارت هاي بزرگ و فاجعه آميز محدود خواهد شد. اصل تعدد بيمه نامه: در صورتي که براي يک مورد بيمه چندين بيمه نامه با شرايط يکسان وجود داشته باشد، خسارت به نسبت مساوي بين کلية بيمه گران تقسيم مي شود. پرداخت خسارت در بيمة آتش سوزي اساس تعهد بيمه گر براي پرداخت خسارت آتش سوزي در صورتي که شيء به ارزش واقعي بيمه شده باشد و در لحظة خسارت نيز همان ارزش را داشته باشد عبارت است از: مابه التفاوت ارزش اموال بيمه شده در لحظه قبل از وقوع حادثه با ارزش باقيمانده آن بلافاصله بعد از وقوع حادثه. اگر سرمايه بيمه شده کمتر از ارزش واقعي باشد، بيمه گر براي تک تک اموال با مقايسة سرماية بيمه شده با ارزش واقعي آْن ها قاعدة نسبي اعمال مي کند. در مواردي نيز بيمه گر تعويض يا تعمير مورد بيمه را طبق مفاد قرارداد تعهد مي کند. پرداخت خسارت شرکت هاي بيمه اغلب يا متخصصان، کارشناسان، مهندسان و آرشيتک ها را به خدمت مي گيرند، يا از خدمات ارزيابان و کارشناسان براي تعيين ميزان خسارت استفاده مي کنند خسارت هاي جزئي را ادارة خسارت شرکت بيمه تعيين و تصفيه مي کند. کارشناس خسارت پس از بازديد، گزارش مقدماتي و برآورد خسارت را براي بيمه گر ارسال مي دارد. پس از تعيين ميزان قطعي خسارت، گزارش نهايي براي تصفيه خسارت به بيمه گر تسليم مي شود. در صورت بروز اختلاف بين بيمه گر و بيمه گذار بر سر مبلغ خسارت، موضوع به کارشناسي يا داوري ارجاع داده مي شود. در صورتي که رأي کارشناسي يا داوري را دو طرف قبول نکنند تصميم نهايي با دادگاه خواهد بود. البته در اغلب موارد، اختلافات دوستانه و با سازش بر طرف مي شود. در موارد خاصي ممکن است بيمه گر با وجود عدم شمول بيمه، خسارت بيمه گذار را ارفاقي پرداخت کند. در صورت مقصر بودن شخص ثالث، بيمه گر تمام يا بخشي از خسارت را از مقصر حادثه مطالبه مي کند. مراحل بررسي و پرداخت خسارت در صورت ايجاد خسارت آتش سوزي، بيمه گذار موظف است که ظرف پنج روز زمان وقوع حادثه بيمه گر ر ا مطلع کند. اولين گام بيمه گر بايد در جهت تعيين و تشخيص اعتبار بيمه نامه مربوط باشد. وي سپس بايد علت و دامنه آتش سوزي را بررسي کند. در خسارت هاي جزئي بيمه گذار بايد فرم زير را تکميل و به بيمه‌گر ارائه کند: پس از تکميل فرم، زيان ديده ضمن تأييد اظهارات خود، آن را امضا و به بيمه گر ارائه مي کند. پس از کارشناسي در صورتي که زيان ديده مبلغ مورد درخواست را که کارشناس ارزيابي کرده است تأييد کند شرکت بي درنگ مبلغ را مي پردازد. در صورتي که مبلغ درخواستي بيمه گذار بيشتر باشد پس از رسيدن به توافق، خسارت پرداخت مي شود. در خسارت هاي بزرگ، شرکت بيمه بلافاصله کارشناس مستقل يا موسسه کارشناسي را که رونوشت بيمه نامه مورد خسارت را در اختيار دارد براي ارزيابي خسارت، علت آتش سوزي و برآورد و حفظ باز يافتي ها تعيين مي کند. کارشناس خسارت پس از بازديد مقدماتي، خسارت را به طور تخميني برآورد مي کند و به اطلاع بيمه گر مي رساند. گاهي برآورد خسارت، مانند خسارت محتويات ساختمان، ممکن است مدت ها طول بکشد. پس از توافق بين کارشناس و بيمه گذار در مورد مبلغ خسارت، کارشناس ميزان دقيق خسارت را به شرکت بيمه اعلام مي کند. در صورت توافق، خسارت به زيان ديده پرداخت مي شود و او برگ تصفية خسارت را امضا مي کند. هزينه هاي کارشناسي به عهدة شرکت بيمه و هزينه هاي تعيين خسارت به عهدة خود بيمه گذار است. در صورتي که اموال بيمه شده چندين پوشش بيمه اي داشته باشد، يا تحت پوشش بيمه نامة مشارکتي چند شرکت باشد، شرکت بيمه اي که بالاترين تعهد را دارد گزارش کارشناسي خسارت را تهيه و پس از تعيين ميزان دقيق خسارت را براي کلية شرکت هاي ذي نفع ارسال مي کند. هر شرکت به سهم خود ميزان را تقسيم و به شرکت بيمه اي که بالاترين تعهد را دارد ارسال مي کند و پس از تأييد، سهم هر يک از شرکت هاي بيمه اعلام مي شود. پرداخت ارفاقي گاهي ممکن است شرکت بيمه قانوناً و بر اساس شرايط بيمه نامه، در پرداخت خسارت تعهدي نداشته باشد، با اين که تعهد او مشکوک باشد. در اين مواقع شرکت بيمه با توجه به وضعيت بيمه گذار و شرايط موجود، بدون اين که تعهدي پذيرفته باشد، مبلغي را به طور ارفاقي به بيمه گذار مي پردازد. در مواقعي که علت خسارت شبيه آتش سوزي است، ولي نه آتش سوزي به مفهوم قرارداد، ممکن است بيمه گر مبلغي را کلاً يا جزئي به طور ارفاقي بپردازد. بيمه باربري ( حمل و نقل کالا ) در بيمه حمل و نقل يا بيمه باربري، شرط بيمه متعهد مي شود در ازاي دريافت حق بيمه خسارت هاي اتفاقي- احتمالي و تصادفي وارد به محموله مورد بيمه را طبق شرايط و مندرجات بيمه نامه جبران نمايد. بيمه باربري را مي توان به سه طريق تقسيم بندي کرد: الف- تقسيم بندي بر اساس طريق حمل ب- تقسيم بندي بر پايه محدوده جغرافيايي حمل ج- تقسيم بندي بر مبناي نوع پوشش بيمه اي الف: تقسيم بندي بر اساس طريق حمل کالا حمل و نقل زميني- دريايي- هوايي ب: تقسيم بندي بر پايه محدود جغرافيايي 1-بيمه حمل و نقل خارج از کشور( وارادتي- صادراتي) 2- بيمه حمل و نقل داخل کشور( بيمه هاي داخلي) ج: تقسيم بندي بر مبناي نوع پوشش بيمه اي 1-شرايط تمام خطر (ALLRISKS) شرايط A: در اين نوع بيمه کليه خطراتي که ممکن است در جريان حمل و نقل به وقوع پيوسته و ايجاد خسارت کند تحت پوشش بيمه مي باشد. 2- بيمه با شرايط B: در بيمه با شرايط B بيمه گر متعهد جبران خساراتي است که در نتيجه بروز حوادث معيني که در مجموعه شرايط B نام برده شده است به وجود آيد. 3- بيمه با شرايط C: در بيمه با شرايط C نيز همانند شرايط B تعهد بيمه گر محدود به جبران خسارت هايي است که در نتيجه بروز حوادث مندرج در متن شرايط ايجاد شود، ولي تعهدات محدودتر است. 4- از انواع ديگر بيمه باربري بيمه هواپيما و کشتي است. بيمة حمل و نقل دريايي طبق اصول حقوقي در عين اينکه هر قرارداد تابع قواعد کلي است از قواعدي که ويژة طبيعت آن است تبعيت مي کند. اين قواعد ويژه قواعد تکميلي است ولي نبايد فراموش کرد که آزادي دو طرف قرارداد مصادف با قواعد حاکمي است که قانون گذار براي نظم عمومي وضع کرده است. در کنار قراردادهايي که قانون گذار معين کرده طرفين مي توانند آزادانه قراردادهايي منعقد کنند که جزو قراردادهايي که قانون مشخص کرده نباشد اما خطوط کلي آن مطابق قانون باشد. قرارداد حمل و نقل که عموماً با متصدي حمل و نقل که بازرگان است منعقد مي شود، دست کم در مورد يکي از دو طرف و اغلب در خصوص دو طرف جنبة بازرگاني دارد. قرارداد حمل و نقل بدين نحو تعريف مي شود: قرارداد حمل و نقل قراردادي است که به موجب آن يک طرف که متصدي حمل و نقل ناميده مي شود در مقابل طرف ديگر تعهد مي نمايد که خود او کالايي را براي او از محلي به محل ديگر در مقابل دريافت کراية معيني حمل کند. قانون تجارت، متصدي حمل و نقل را چنين تعريف کرده است: متصدي حمل و نقل کسي است که در مقابل اجرت، حمل اشيا را به عهده مي گيرد. بايد توجه داشت که قرارداد حمل و نقل را به صورتي که گفته شد نبايد با قرارداد واسطة حمل و نقل اشتباه کرد. قرارداد حمل و نقل کليات مشخصات قرارداد حمل و نقل در دو موضوع « حمل» و «کرايه» خلاصه مي شود. الف) حمل منظور فرستنده از قرارداد حمل و نقل، ارسال کالايي است که به متصدي حمل و نقل واگذار مي کند. اين تفاوت اصلي متصدي حمل و نقل از واسطة حمل و نقل است. براي حمل، چند نکتة اساسي ضروري است که عبارتند از: تعيين محل بارگيري، محل باراندازي، خط سير بين دو نقطه؛ و طرز ارسال و سرعت حمل خط سير بعضي وقتها در قرارداد تعيين مي شود( وسيلة حمل قاعدتاً بايد تعيين شود) مثل راه آهن، جاده، کشتي، هواپيما و جز آن. مدت حمل قاعدتاً ذکر مي شود و در صورتي که ذکر نشود براي حمل عادي، عرف مورد عمل قرار مي گيرد. به طور خلاصه قرارداد حمل عبارت است از حمل کالا، طرز ارسال و مدت متعارف بر حسب وسيلة حمل. ب) کراية حمل قانون تجارت ما به ازاي حمل را دريافت اجرت قرار داده است. قراردادهاي حمل و نقل بر حسب وسيلة نقليه، طرز حمل و عبور از کشوري که کالا از آنجا فرستاده مي شود به شرح زير طبقه بندي مي شوند: حمل و نقل زميني، دريايي و هوايي ( جز در مورد آبهاي دريايي، حمل و نقل تابع مقررات ملي است؛ حمل و نقل از راه آبي مشمول مقررات خاصي است). حمل و نقل داخلي و بين المللي ( حمل و نقل در صورتي بين المللي است که وسيلة حمل از مرزهاي کشور خارج شود). قرارداد حمل و نقل هيچ گاه از لحاظ دو طرف قرارداد مدني نيست. به شرطي قرارداد حمل و نقل وجود دارد که متصدي حمل و نقل حرفه اي باشد و از لحاظ او همواره تجارتي است، اما از لحاظ فرستنده، قرار دادگاه تجاري و گاه مدني است. قرارداد براي فرستنده اي که عمل او تجاري است بازرگاني محسوب مي شود. قراردادهايي مختلط هستند که فرستنده تاجر نباشد يا عمل او تجاري نيست مانند اسباب کشي خانه به خانه. چنانچه قرارداد براي دو طرف قرارداد بازرگاني باشد طبيعتاً براي گيرنده تجاري تلقي مي شود. اسناد حمل گاه به صورت قبض رسيد و گاه به صورت بارنامه تدوين مي شود. کيفيت هر يک از اسناد حمل بر حسب نوع حمل و نقل متفاوت است. از آنجا که متصدي حمل و نقل معمولاً وسيلة مناسبي براي بازرسي و وزن محموله ندارد هرگونه عطف به وزن محموله در بارنامه فقط به منظور تسهيل کار فرستنده است و به هيچ عنوان دليلي عليه متصدي حمل و نقل نيست. قرارداد بيمة دريايي بيمة دريايي عبارت است از عملي که يک طرف قرارداد (بيمه گر) با دريافت حق بيمه از طرف ديگر ( بيمه گذار) تعهدي را به نفع او يا به نفع شخص ثالث قبول مي کند. اين تعهد در صورت وقوع خطري که در قبال آن مورد بيمه، بيمه شده است ايفا مي گردد به شرط آنکه خطر مزبور به مناسبت کشتيراني يا حمل و نقل دريايي تحقق يابد يا اينکه در جريان کشتيراني، حمل و نقل دريايي واقع شود. خصوصيات قرارداد 1-بيمة دريايي، عمل تجاري است. بيمه گذار در بيمة دريايي با درخواست بيمه و قبول بيمه نامه، بيمه گر يا صدور بيمه نامه، فعاليت تجاري مي کند. بدين لحاظ رسيدگي به دعاوي مربوط به قرارداد بيمة دريايي در صلاحيت محاکم تجارت است. در ساير رشته هاي بيمه، قرارداد بيمه از لحاظ بيمه گذار مدني است و مشمول مقررات خاص حقوق تجارت نيست مگر اينکه بيمه گذار تاجر باشد و صدور بيمه نامه را به مناسبت عمليات تجاري خود درخواست کند. در قانون تجارت ايران بيمه گر، تاجر محسوب شده است بنابراين قرارداد بيمه از لحاظ بيمه گذار در صورتي عمل تجاري است که به مناسبت فعاليت تجاري او صورت گرفته باشد. 2-قرارداد بيمة حمل و نقل نيز همانند ساير بيمه هاي اشيا تابع اصل غرامت است، يعني بيمه نبايد منبع درآمد و ثروت بيمه گذار باشد. جبران خسارت از طرف بيمه گر برابر است با زياني که به بيمه گذار وارد شده است. بند 1 مادة 22 قانون بيمه مصوب سال 1316 مي گويد: « در بيمة حمل و نقل خسارت بر حسب قيمت مال در مقصد حساب مي شود». حداکثر تعهد بيمه گر بهاي تمام شدة کالا يا بهاي روز آن در مقصد است، هر کدام که کمتر باشد زيرا « قيمت مال در مقصد» نامشخص است. بايد روشن شود که منظور از قيمت مال در مقصد چيست. قيمت آن کالا در بازار مقصد يا بهايي که براي آن کالا تا وقتي که به مقصد برسد پرداخت شده است؟ يا به اصطلاح قيمت تمام شده؟ و اگر قيمت بازار در مقصد مورد نظر است کدام قيمت مطرح است؟ قيمت عمده فروشي؟ قيمت خرده فروشي؟ به اضافه کارمزد فروش؟ بدون کارمزد فروش؟ قيمتي که به دست مصرف کننده مي رسد يا قيمتي که پس از چند دست به دست شدن به خريدار مي رسد؟ قيمتي که تحت تأثير نوسانهاي بازار، عرضه و تقاضا، افزايش حقوق و عوارض گمرکي يا نرخ بندي هاي ارز تعيين مي شود و مانند آن با فرض اينکه ملبغ بيمه شده همه اين‌ها را تحت پوشش قرار دهد کدام قيمت بايد مبناي پرداخت خسارت قرار گيرد؟ به موجب اصل غرامت، آن قيمتي بايد ملاک پرداخت خسارت باشد که فقط زيان بيمه گذار را بپوشاند، نه آن قيمتي که براي او ايجاد سود کند. بنابراين بايد پذيرفت که قيمت در مقصد برابر است با قيمت تمام شدة کالا در مقصد. قيمت تمام شده در واحدهاي توليدي طبق تعريف عبارت است از هزينة توليد و در مورد کالاي خريداري شده، قيمت خريد به اضافة هزينه هاي انجام شده( کراية حمل و نظاير آن). در مورد کالاهاي وارداتي، بسته به مورد هزينه هاي گمرکي و عوارض مختلف نيز به آن اضافه خواهد شد. در اين صورت معلوم است که هر محموله تا آن لحظه اي که دچار خسارت شده است چه ميزان هزينه براي خريدار( بيمه گذار) در برداشته است يا به عبارت ديگر اين محموله با صرف چه مقدار هزينه به مقصد رسيده است. اين مبلغ زيان بيمه گذار است. شروع و خاتمه قرارداد تأمين بيمه هاي دريايي در بدو امر فقط شامل مرحله اي از مسير حمل مي شد که کالا روي آب قرار داشت. اما نياز صاحبان کالا، داشتن پوشش در تمامي مسير از محل فروش يا مقصد نهايي را ايجاب مي کرد. به اين دليل براي ارائه تأمين بابت آن قسمت از مسير حمل که روي خشکي انجام مي گرفت شرط «انبار به انبار: طراحي شد. اين شرط بسته به نوع وسيلة حمل اصلي شکلهاي متفاوتي به خود مي گيرد. در پاره اي از موارد به جاي شرط «انبار به انبار» از شرط « حمل» استفاده مي شود. مطابق اين شرط، پوشش کالاي بيمه شده از لحظه اي که کالا از انبار فروشندة معين در بيمه نامه خارج مي شودآغاز مي گردد و در جريان حمل زميني آن به بندر و در طي مدتي که در بندر در نوبت بارگيري قرار دارد و سپس در طول سفر دريايي و تخلية کالا تا تحويل کالا به مرسل اليه در محل معين در بيمه نامه ادامه مي يابد. پس از رسيدن کالا به بندر مقصد، محدوديت زماني براي عمليات تخليه و ترخيص از گمرکات در نظر گرفته مي شود. چنانچه حمل به مقصد نهايي مستلزم حمل زميني پس از تخليه باشد يا آنکه اصولاً مقصد محموله خارج از محوطة تخليه باشد، محدوديت زمان بلند مدت تري پس از تخلية کامل کالا در نظر گرفته مي شود. پوشش بيمه نامه با تحويل کالا به مرسل اليه در مقصد مقرر يا خاتمة مدت تعيين شده پس از تخلية محموله، هر کدام که زودتر صورت پذيرد، خاتمه مي يابد. امکان تمديد بيمه نامه پس از انقضاي مهلت مشخص در قرارداد وجود دارد. اين امر مستلزم آن است که تمديد مهلت، قبل از انقضاي آن از بيمه گر درخواست و حق بيمة اضافي مربوط به آن پرداخت شود. بيمه نامة دريايي قراردا بيمة دريايي معمولاً به صورت کتبي تنظيم و بيمه نامة حمل و نقل (باربري) کالا خوانده مي شود. به موجب مادة 6 قانون بيمه، بيمه نامة حمل و نقل ممکن است بدون ذکر نام به اسم حامل تنظيم شود. بيمه نامه مبين وجود رابطه اي قراردادي بين بيمه گذار و بيمه گر است و چارچوب اين روابط را مشخص مي کند. با وجود تفاوتهايي که در ماهيت حقوقي قراردادهاي بيمه باربري وجود دارد بيمه نامه عموماً از جمله اسناد ضروري در معاملات تجاري بين المللي محسوب مي شود. مفاد مندرج در بيمه نامه هاي حمل دريايي کالا مطابق با قوانين ملي کشوري که بيمه نامه در آن صادر مي شود تعيين مي گردد. با وجود اين، در تمامي آنها موارد زير را مي توان مشاهده کرد: نام بيمه گذار يا نام شخص يا موسسه اي که بيمه نامه به نام او يا از طرف کسي ديگر به نام او خريداري شده است. نام بيمه گر يا بيمه گران مورد بيمه؛ کالاي ارسالي يا کالايي که قرار است ارسال شود؛ ماهيت؛ کيفيت نوع بسته بندي و جز آن اطلاعات مربوط به آنها مبلغ بيمه شده سفري که بايد انجام گيرد يا مدت زمان آن و در برخي موارد هر دو با هم نام کشتي يا ساير وسايل حمل و تاريخ شروع سفر يا آغاز ريسک خطرهاي بيمه شده يا استثناآت نام ذي نفع بيمه نامه در صورت در رهن بودن محموله در نهايت امکان دارد نرخ حق بيمه هاي توافق شده نيز در بيمه نامه درج شود. دربارة مورد سوم بايد توضيح داد که منظور از مورد بيمه، محموله اي است که با مقاصد تجاري حمل شود و شامل اموال شخصي مسافران نمي شود. برخي محمولات، ماهيت خاصي دارند و نمي توان آنها را به شيوه هاي معمول پوشش داد. احشام، مسکوکات و اشياي گرانبها، مواد منفجره و مواد مخدر ( مشروط به حمل قانوني آنها) از اين جمله اند. در بيمه نامه هاي حمل کالا روي عرشه، به علت در معرض خطر بودن بيشتر، کالا بيمه نمي شود، اما با اعلام موضوع به طور مشخص به بيمه گر، وي قادر به ارزيابي خطر و ارائه نرخ مناسب خواهد بود و در نتيجه امکان بيمه کردن آن فراهم مي آيد. در برخي کشورها، بيمه گذاران موظف مي شوند در مورد کالاهايي که فساد پذيرند يا امکان نشت آنها وجود دارد به طور مشخص توضيح بدهند و زماني از اين وظيفه معاف مي شوند که بيمه نامه صريحاً چنين محمولاتي را نيز پوشش دهد. در کلية موارد، مشخصات مورد بيمه بايد به و روشن در بيمه نامه قيد شود تا شناسايي آن در زمان بروز خسارت يا صدمه امکان پذير باشد. بيمه نامه هاي دريايي از اصل غرامت تبعيت مي کنند لذا مبلغ بيمه شده بايد با نفع بيمه پذير بيمه گذار برابر باشد. بيشتر بيمه نامه هايي که بابت يک نوع حمل صادر مي شوند، از نوع بيمه نامه هاي «سفر معين» هستند و بندرهاي حمل و مقصد در آنها ذکر مي شود. چنانچه سفرهاي متعدد يا اضافي ديگري مورد نظر باشد، اين سفرها نيز بايد در بيمه نامه مشخص شوند. «بيمه نامه هاي مدت دار» غالباًً به دو گروه «اظهار نامه اي» يا «عمومي» تقسيم و براي تأمين هدفهاي بيمه گذار گواهينامه هايي صادر مي شوند که بخشي از اسناد حمل را تشکيل مي دهند. در اين مورد ذکر نام کشتي براي شناسايي محموله در وقوع حادثه ضروري است. ذکر نام کشتي از جنبه هاي ديگر نيز حايز اهميت است. اولاً کيفيت کشتي و قابليت دريانوردي بر نرخ حق بيمه موثر است، ثانياً اعلام نام کشتي، بيمه گر را قادر مي سازد تا از مجموع تعهداتي که روي کشتي پذيرفته است آگاه شود. اگر ماشين آلات و تجهيزات در درون کشتي قرار داشته باشند پوشش بيمه اي دارند؛ اما اگر براي تعويض يا تعمير به ساحل برده شوند و خسارت ببينند، نمي توان از پوشش بيمه اي براي جبران خسارت استفاده کرد. در بيمه نامه مي توان يک ناوگان تجاري را تحت پوشش يک بيمه نامه قرار داد يا اينکه شناورها را به صورت انفرادي بيمه کرد. بيمه نامه هايي که به صورت جمعي ارائه مي شوند مزيتهاي خاصي دارند که از آن جمله مي توان به کشتيهاي قديمي اشاره کرد که در يک ناوگان و در کنار کشتيهاي نو با همان نرخ، بيمه مي شوند. خطرهاي تحت پوشش: شناورها را مي توان در مقابل خطرهاي متعدد بيمه کرد که عبارتند از: خطر آتش سوزي، غرق، به گل نشستن، انفجار ديگهاي بخار و ماشينهاي محرکه، تصادم شناور با شناور ديگر يا هرگونه شيء متحرک ديگر، تصادم با اسکله و صخره ها، طوفان، آتش گرفتن خودبه خودي محمولات ، خطرهاي هسته اي و پرتوهاي يون زا( مشروط به اينکه جزو محمولات يا ماشين آلات شناور نباشد)، برخورد شناور با مين دريايي، راکت، موشک، سقوط هواپيما، و همچنين اشتباهات ناخداي کشتي، خدمه و اجاره کنندگان کشتي. خسارتهاي ناشي از عمد بيمه گذار پوشش بيمه اي ندارد. خسارتهاي ناشي از بارگيري و تخلية کالا يا بر اثر ورود و خروج شناور از « حوضچه هاي تعميراتي» بندرها و همچنين خطرهاي ناشي از جنگ را مي توات با پرداخت اضافه نرخ مربوط تحت پوشش بيمه اي قرار داد. عوامل موثر در تعيين نرخ حق بيمه: بيمه گر در زمان صدور پوشش بيمه اي، نرخ خود را با در نظر گرفتن سال ساخت کشتي، درجه و نوع طبقه بندي آن، ظرفيت و تناژ شناور، نوع سوخت و قوة محرکه و پرچمي که تحت آن به ثبت رسيده محاسبه مي کند. حمل و نقل کالاهايي که ممکن است در زمان وفصل خاصي توليد حريق کند يکي از عوامل افزايش نرخ اين گونه شناورها به شمار مي رود. 2-خسارت همگاني خسارت يازيان همگاني اختصاص به حمل و جابه جايي کالا در دريا دارد. خسارت همگاني به آن دسته از خسارتهايي گفته مي شود که ناخداي کشتي طبق اختياراتي که به او تفويض شده است براي نجات کالا و کشتي يا هر دو قسمتي از کالا يا ابزار و ادوات و متعلقات کشتي را به دريا مي ريزد. در اين حالت خسارتهاي وارده نه تنها بر عهدة صاحبان کالايي که کالاي شان به دريا ريخته شده يا مالک کشتي است، بلکه خسارت بين کلية افرادي که به نحوي در آن سفر دريايي ذي نفع هستند تقسيم مي شود و هر يک بايد به تناسب ارزش کالا يا کشتي خود سهمي از خسارت را پرداخت کنند. زمان پيدايش خسارت همگاني چندان مشخص نيست ولي همگان بر اين عقيده اند که دريانوردان اوليه با اين گونه خسارتها آشنايي داشته اند؛ از همان ابتدا صاحبان کالا به اين نتيجه رسيده بودند که براي پيشگيري از خطرهاي دريا، بايد با هماهنگي کامل اداي وظيفه کنند، لذا به ناخدايان کشتيهاي تجارتي اختيار داده شده بود که در زمان بروز خطر اقدامهاي لازم را براي نجات کشتي يا کالا انجام دهند، حتي اگر منجر به فدا کردن بخشي از محمولة کشتي شود. نخستين بار اين رسم در جزيرة « رودس» به صورت قانون پذيرفته شد. اين قانون مقرر مي داشت که اگر ناخداي کشتي براي سبک کردن آن، کالايي را به دريا بريزد، کلية صاحبان کالا بايد آنچه را براي حفظ ديگر کالاها فدا شده است جبران کنند. به طور کلي، مي توان چنين نتيجه گرفت که خسارتهاي همگاني شامل پرداخت هزينه ها و فدا کردن کالا به شرح زير خواهد بود: خسارتهايي که به ماشين آلات يا قطعات مکانيکي براي نجات عمومي و بر اثر فدا کردن به کشتي ايجاد شده است. سبک کردن کالاي رو و زير عرشه کشتي براي نجات کشتي و کالا. خسارتهاي ناشي از کاربرد وسايل آتش نشاني از قبيل آب و پودر کف. تخليه و بارگيري کالاي مورد بيمه در بندر پناه يا در مواقعي که کشتي به گل نشسته است. هزينه هايي که براي شناور ساختن کشتي به گل نشسته صرف مي شود. هزينه هايي که براي ورود کشتي به بندر براي تعميرات مورد نياز پرداخت مي شود. هزينه هاي تخليه و بارگيري کالا در بندر پناه. 3-هزينه هاي نجات هزينه هاي نجات هزينه هايي است که براي نجات کشتي و محمولات آن از حادثه، در حالي که خطر و عواقب ناشي از آن منافع موجود در آن سفر دريايي را مورد تهديد قرار داده است به مصرف مي رسد و معمولاً به حساب زيان همگاني منظور خواهد شد. چنانچه مالکان کشتي يا صاحبان کالا از پرداخت هزينه هاي نجات سرباز زنند، منجي حق توقيف کشتي و کالا را دارد. در تعيين هزينه هاي نجات، معمولاً دادگاه يا داوران منتخب با در نظر گرفتن دشواري عمليات نجات و خطرهايي که نجات دهندگان را تهديد مي کرده ميزان هزينة نجات را تعيين مي کنند عوامل زير در تعيين هزينة نجات نقش عمده و اساسي دارند: تعدادي افرادي که کار نجات را انجام مي دهند. انرژي و مهارتهايي که در نجات کشتي و کالا مورد استفاده قرار مي گيرد. ارزش دستگاهها و تجهيزاتي که براي نجات کشتي و کالاي آن مورد استفاده قرار مي گيرد و ميزان خطري که اين دستگاهها را تهديد مي کند. ارزش کالايي که گروه نجات از خطر مي رهاند ( ارزش کالا، کشتي، سوخت، کرايه). ارزيابي خطري که نجات دهندگان، کالا و کشتي را از آن نجات مي دهند. 4-عدم تحويل کالا اصولاً عدم تحويل به وضعيتي گفته مي شود که کالاي مورد بيمه يا قسمتي از آن در جريان حمل و به دليل نامعلومي مفقود شده باشد و بيمه گذار از دريافت کالاي خود محروم شود. به همين دليل چنانچه عدم تحويل کالا مشخص باشد (براي مثال، کالا غرق شده يا به سرقت رفته باشد)، اين خسارت عدم تحويل تلقي نمي شود و بيمه گذار مي تواند خسارت وارده را تحت عنوان خطري که واقع شده و معين و مشخص هم هست مطالبه کند.در صورتي که کالاي تحويل شده به بيمه گذار از لحاظ تعداد بسته ها منطبق با بارنامه باشد، اما کم و کسري در محتويات آن مشاهده شود، اين کسري کالا از مصاديق عدم تحويل به شمار نمي رود، بلکه اصولاً به نام خسارت «کسري» ناميده مي شود و اگر بيمه گذار وجهي بابت عدم تحويل کالاي خود از شرکتهاي کشتيراني يا متصديان حمل دريافت کرده باشد، بيمه گر محق است آنچه را بابت خسارت عدم تحويل به بيمه گذار پرداخته مسترد دارد. بايد اضافه کرد که تعهد شرکتهاي کشتيراني و متصديان حمل، بر اساس شرايط مندرج در بارنامه بسيار محدود و بين 200 تا 500 دلار براي هر بسته است. 5-پوشش خطر جنگ در تمامي قوانين و مقررات بيمه اي کشورها به صراحت بيان شده که جبران خسارتهاي ناشي از جنگ، خارج از شمول تعهدات بيمه گر است، مگر اينکه بين بيمه گر و بيمه گذار، بر خلاف آن توافقي به عمل آمده باشد. استثناي خطر جنگ و تعهد نداشتن بيمه گر در جبران خسارت، سوابق طولاني دارد. در زمان جنگ بين الملل اول، خسارتهاي وارده به شناورها و محمولات آنها که به علت جنگ يا ناوگان دشمن يا مين گذاري در درياها ايجاد شده بود باعث شد که بيمه گران خسارتهاي زيادي متحمل شوند. در نتيجه دولتهاي اروپايي ناگريز در امر بيمه حمل و نقل زمان جنگ مداخله کردند و ضمن حمايت ناوگانهاي تجاري با ناوگانهاي جنگي خويش، عهده دار ارائه پوشش جنگ هم شدند. به اين ترتيب چنانچه در هر يک از انواع بيمه ناشي از خطر جنگ برده نشود و در زمينه جبران خسارت وارده توافقي بين دو طرف قرارداد ( بيمه گر و بيمه گذار) صورت نپذيرفته باشد، خسارتي که منشأ و عامل آن جنگ، شورش، آشوب يا بلوا باشد در تعهد بيمه گر نخواهد بود. در گذشته بيمه خطرهاي جنگ جزء جدايي ناپذير بيمه نامه هاي حمل و نقل دريايي بوده است حال آنکه امروزه در بازارهاي بيمه جهان، بيمه گران خطر جنگ را با شرايط مخصوص جنگ روي آّب به بيمه نامه هاي حمل و نقل ضميمه مي کنند. (1)خطرهاي تحت پوشش شرايط جنگ: مهمترين خطرهايي که بيمه گر در زمينه خطر جنگ پوشش مي دهد به طور خلاصه عبارت است از: - توقيف محموله، معطل کردن يا تصرف کالا و کلية زيانهاي ديگري که ناشي از اين گونه عمليات باشد. -هرگونه خسارتي که از عمليات جنگي يا شبه جنگي پديد آمده باشد. -خسارتهاي ناشي از جنگهاي داخلي، انقلاب، شورش، قيام، يا زد و خوردهاي ناشي از آنها يا هر نوع عمل خصمانه اي که عليه يک قدرت متحارب ديگر صورت پذيرد. -خسارتهاي ناشي از مينها، اژدرها، بمبها يا ساير سلاحهاي جنگي عمل نکردة سرگردان. -زيان همگاني و هزينه هاي نجات مربوط به پيشگيري از خسارت يا جلوگيري از خسارت خطرهاي مورد بيمة فوق که بر اساس قوانين حمل يا عرف و قوانين حاکم تعديل و تعيين شده باشد. (2)استثناآت: بيمه گر زمان ارائه پوشش جنگ، متعهد جبران خسارتهاي زير نيست: - از بين رفتن، تلف شدن و ايجاد خسارت، هزينه هاي ناشي از عمل نادرست بيمه گذار يا عمل عمدي وي. - نشت عادي، کم شدن وزن يا فرسودگي عادي مورد بيمه -خسارتهاي وارده قبل از بارگيري کالا در کشتي اقيانوس پيما يا شناور. - خسارتهايي که بعد از گذشت 15 روز از نيمه شب روز ورود کشتي اقيانس پيما به بندر بين راه يا بندر ترانزيت ايجاد شده است. -از بين رفتن، آسيب ديدگي يا هزينة ناشي از عيب ذاتي کالا - خسارتهاي ناشي از تلف شدن يا آسيب ديدگي کالا يا هزينه هاي ناشي از اعسار يا فصور در ايفاي تعهدات مالي مالکان کشتي، اجاره کنندگان، متصديان يا مديران - هزينه هاي نجات کالاي مورد بيمه که غرق شده و بر اساس مقررات خسارت همگاني بايد پرداخت شود و بيمه گر طبق مقررات يورک- آنتورپ تعهدات خود را مي پردازد، مشروط بر اينکه تعهدات مغايرتي با شرايط بيمه نامة جنگي و قوانين حمل و نقل نداشته باشد. - خسارتهاي ناشي از عمليات افرادي که براي کسب قدرت به براندازي حکومت اقدام مي کنند. (3) نرخ پوشش جنگ: اصولاً خطر جنگ در بيمه باربري کالا جزو استثناآتي است که چنانچه شرط خلاف آن مورد موافقت بيمه گر قرار گرفته باشد با دريافت حق بيمه اضافي مربوط به جنگ آن را پوشش مي دهد. نرخ پوشش جنگي را « کميتة نرخ گذاري خطر جنگي لندن» هم در مورد بدنه و هم در مورد کالا تعيين و اعلام مي کند که نوسان اين نرخ معمولاً به شدت درگيري در مناطق جنگي و تعداد هدفهايي دارد که نيروي متخاصم مورد اصابت قرار داده است. بيمه نامه هاي حمل کالا براي حمل کالا در بازارهاي بيمه اي به منظوز تسهيل در ارائه خدمات مناسب به بيمه گران و بيمه گذاران و صرفه جويي در وقت و انرژي، روشهايي به طرفين عرصه مي شود. مطابق روشهاي مورد نظر بيمه گذار، صادر کننده، وارد کننده يا بازرگان مي توانند مطمئن باشند که کليه محصولات ارسالي، دريافتي يا بخش معيني از فعاليتهاي تجاري آنها همواره تحت پوشش بيمه اي قرار دارد. اين روشها عبارتند از: بيمه نامه هاي شناور قراردادهاي عمومي ( باز) بيمه نامه هاي جمعي در بيمه نامه هاي شناور، يک مبلغ بيمه کلي مورد توافق قرار گرفته و بر اساس آن، مورد بيمه اي که حمل آن به دفعات انجام خواهد گرفت تحت پوشش بيمه گر قرار مي گيرد. در اين بيمه نامه ها اولاً هر نوبت حمل بايد قبلاً به اطلاع بيمه گر برسد و ثانياً با انجام گرفتن آن، مبلغ بيمه مذکور در قرارداد به ميزان ارزش مورد بيمه حمل شده کاهش مي يابد. اين عمل تا آنجا ادامه پيدا مي کند که ارزش محمولات حمل شده برابر مبلغ توافق شده گردد و به عبارتي قرارداد خاتمه يابد. حق بيمه با توجه به کل مبلغ توافق شده محاسبه و پيش پرداخت مي شود. در کليه بيمه نامه هاي شناور موارد زير تصريح مي شود: محدوديت ميزان حمل در هر نوبت حمل تبعيت بيمه نامه از شرط طبقه بندي کشتيها بنابه اين شرط اگر کشتي خيلي قديمي باشد يا اصولاً طبقه بندي نشده باشد حق بيمة اضافي دريافت مي شود. تبعيت بيمه نامه از شرط مکان که به موجب آن تعهد بيمه گر بابت کالايي که در انتظار حمل است محدود مي شود. استفاده از جدول نرخهاي متناسب با انواع مختلف محمولات در صورت لزوم براي هر نوبت حمل، گواهي بيمه نيز مي توان صادر کرد. اين گواهيها از لحاظ امور بانکي و کليه مراحل تجاري معتبرند ليکن مفهوم مطلق حقوقي نمي تواند جايگزين بيمه نامه اصلي شود. امروزه استفاده از قراردادهاي عمومي به لحاظ برتري که بر بيمه نامه هاي شناور دارند عموميت بيشتري يافته است. معمولاً خريد بيمه نامه هاي مجزا براي هر نوبت حمل يا تجديد بيمه نامه هاي شناور در زمان انقضاي مدت آنها براي بازرگان کار راحتي نيست. در بيمه نامه هاي شناور که يک مبلغ بيمه کلي در اول قرارداد ملاک قرار مي گيرد، پيش دريافت کل حق بيمه در بدو امر و تعديل بعدي آن موجب بروز مشکلاتي براي بيمه گذار خواهد شد. قراردادهاي عمومي يا براي 12 ماه منعقد مي شوند و سپس ساليانه تمديد مي گردند يا آنکه تاريخ انقضايي براي آن در نظر نمي گيرند. در اين پوششها مي توان جدولي از نرخهاي بيمه متناسب با انواع محمولات گنجاند. در عين حال اين امکان وجود دارد که نرخهاي تعيين شده در طي سال تکافو نکند و بدين لحاظ شرط فسخ نيز در قرارداد منظور مي شود. با اين همه از نظر محاسباتي، داشتن نرخهاي ثابت براي بيمه گذار يک مزيت به شمار مي آيد. چنانچه پوشش بيمه اي شامل خطر جنگ يا اعتصاب نيز شود قرارداد بيمه با يک اخطار هفت روزه فسخ شدني است. در مورد ساير خطرهاي حمل دريايي اين مدت در بيشتر بازارهاي بيمه اي 30 روز تعيين مي شود. بيمه نامة جمعي که معمولاً « بيمه نامة شناور مال التجاره» خوانده مي شود عمدتاً در زمينة ارسال مکرر محمولات کوچک از راههاي زميني، راه آهن يا آبراههاي داخلي مورد استفاده قرار مي گيرد. در اين مورد نيز بابت هر محموله ارسالي حداکثر مبلغي در نظر گرفته مي شود ليکن مانند قراردادهاي عمومي کل محمولات ارسالي تابع محدوديتي نيست. اعلاميه هاي حمل در فواصل معين و معمولاً هر يک سال يک بار صادر مي شوند. در بدو امر، حق بيمه يکنواختي دريافت و سپس در موعد مقرر تمديد، بيمه نامه مطابق با تجربة خسارتي و گردش معاملات تعديل مي‌شود. بيمه نامة جمعي کاربرد چنداني در تجارت بين المللي ندارد. خطر يا ريسک همان طور که در مبحث ريسک اشاره شد عبارت است از امر محتمل الوقوع که پيدايش آن انحصاراً در اختيار يکي از طرفين قرارداد نيست. مشخصات خطر: به قدر کافي اتفاق افتد. متمرکز نباشد. متجانس باشد. به تعداد کافي بيمه آن عرضه شود. بيمة خطر مفروض:منظور از خطر مفروض خطري است که در زمان انعقاد قرارداد از وقوع آن اطلاعي در دست نيست يا اگر واقع شده باشد ميزان خسارت معلوم نيست. در مقررات بيمة دريايي، بيمة قسمتي از خطر مفروض که از وقوع آن اطلاعي در دست نيست پذيرفته شده است. خطرهايي که معمولاً بيمه مي شوند حوادث طبيعي مانند غرق شدن کشتي، به گل نشستن کشتي، آتش سوزي، تصادم خطرهايي که منشأ پيدايش آنها کساني هستند که در کشتي حضور دارند، مثل موارد زير: الف) به دريا انداختن کالا هنگامي که کشتي مسيرخود را طي مي کند و ممکن است با طوفان شديد و وضع نامساعد دريا مواجه شود و در معرض خطر غرق شدن قرار گيرد، فرمانده براي نجات کشتي و محمولات، چاره اي جز اين نمي بيند که به دريا ريختن قسمتي از محمولات، کشتي را سبک کند تا کشتي وضع طبيعي خود را باز يابد و به سفر خود ادامه دهد. چون هدف از اين کار نجات دادن کشتي و کالا از خطر غرق شدن است، بايذ خسارتهاي وارده بين تمام محمولات و کشتي تقسيم شود. خسارتهايي که بدين نحو بين صاحبان کالا و کشتي توزيع مي شود، خسارتهاي عمومي ناميده مي شود. ب) تغيير اجباري کشتي يا مسير يا سفر آن در صورتي که فرمانده کشتي ناچار شود سفر خود را تغيير دهد يا مسيري را که براي کشتي پيش بيني شده است رها کند يا محمولات را از کشتي به کشتي ديگر منتقل سازد، در تمام اين موارد طبق شرايط بيمه نامه، اعتبار بيمه محفوظ مي ماند و به تعهد بيمه گر داير به جبران خسارتها خللي وارد نمي شود. پ)باراتري از جمله خطرهاي بيمه پذير در بيمه هاي دريايي است. هر نوع خطا و تخطي فرمانده يا خدمة کشتي( عمدي يا بر اثر غفلت و بي احتياطي) که به کشتي يا کالا يا هر دو زيان برساند، barratry ناميده مي شود. خطاي فرمانده يا کارکنان کشتي وقتي باراتري به شمار مي رود که براي اداي وظايف مربوط از آنها صادر شود. بنابراين هرگاه در انجام اموري که به دريانوردي و کشتيراني مربوط نمي شود مرتکب خطا شوند، خطاي آنها بيمه گر باراتري را متعهد نمي سازد. کارکنان کشتي شامل خدمة دريايي ( افرادي که روي کشتي در دريا کار مي کنند) مي شود. از اين رو، کساني که در استخدام مالک کشتي هستند و در خشکي کار مي کنند جزو کارکنان کشتي به شمار نمي آيند و در نتيجه خطاي آنها باراتري محسوب نمي‌شود. ت)بارگيري و تخلية کشتي بيمه از زماني آغاز مي شود که کالا روي کشتي قرار گيرد. خطرهايي که قبل از آن متوجه کالا مي شود به عهدة بيمه گر نيست. بنابراين هرگاه هنگام بارگيري کشتي بسته اي به دريا بيفتد يا خسارت ديگري به آن وارد شود، بيمه گر تعهدي ندارد، مگر اينکه در بيمه نامه ذکر شده باشد که خطرهاي بارگيري در شمول تعهدات بيمه گر است. ممکن است کالا از انبار تا انبار بيمه شده باشد، در اين صورت خطرهاي مربوط به بارگيري هم بيمه است. بيمة کالا وقتي پايان مي يابد که تخلية آن از کشتي انجام گرفته باشد. خطرهاي مربوط به تخليه کالا در شمار خطرهاي بيمه شده است. تخليه کشتي ممکن است مستقيماً با پهلو گرفتن کشتي در کنار اسکله صورت پذيرد يا بدواً براي سبک کردن کشتي، قسمتي از محمولات آن با قايقهاي باري تخليه شود. در هر دو مورد جبران خسارتهايي که به کالا وارد مي شود به عهدة بيمه گر است. 3-خطرهايي که منشأ پيدايش آنها کسان خارج از کشتي هستند. الف)غارت دريايي منظور از غارت دريايي اين است که گروهي براي تصاحب کشتي و چپاول اموالي که در کشتي وجود دارد به کشتي حمله کنند. کالايي که بدين منوال غارت مي شود يا خسارتهايي که بر اثر حمله غارتگران دريايي به کشتي وارد مي گردد، مشمول تعهد بيمه گر نيست، مگر اينکه در اين باره توافق شده باشد. ب)دزدي دزدي در صورتي که با قهر و غلبه توأم باشد بيمه است مگر اينکه در بيمه نامه صريحاً از خطرهاي مورد تعهد بيمه گر استثنا شده باشد. در دزدي ساده که قهر و غلبه وجود ندارد، خلاف اين ترتيب صادق است. بدين معنا که معمولاً بيمه نيست مگر اينکه خلاف آن تصريح شود. هرگاه مسافران کشتي نيز با توسل به زور مرتکب دزدي شوند، خسارتهاي ناشي از آن به عهدة بيمه گر خواهد بود. دله دزدي به عهدة بيمه گر نيست ولي طرفين مي توانند در مورد بيمة آن توافق کنند. خطرهايي که معمولاً بيمه نمي شوند الف) تقصير بيمه گذار ب) تغيير ارادي سفر يا مسير کشتي پ) تأخير در پيمودن راه ت) عيب ذاتي ث) خطر جنگ خطرهايي که بيمه گران بيمه مي کنند در حقوق بيمه دريايي انگلستان، براي خطرهايي که بيمه مي شوند طبقه بندي زير پذيرفته شده است: تلف شدن واقعي تمام شيء بيمه شده: تلف شدن واقعي يا فرضي تمام شيء بيمه شده وقتي است که شيء بيمه شده واقعاً تلف مي شود به طوري که از نوعي که آن شيء بدان تعلق دارد خارج شود. تلف شدن فرضي تمام شيء بيمه شده: تلف شدن فرضي تمام شيء بيمه شده زماني محقق مي شود که: الف) شيء مورد بيمه آنچنان دچار خسارت شود که منطقاً بايد از آن صرف نظر گردد. ب) هزينة تعميرات از قيمت شيء خسارت ديده تجاوز کند. خسارتهاي خاص( تلف و خسارت جزئي): عبارت است از خسارتهاي جزئي که بر اثر وقوع خطرهاي بيمه شده به اشياي مورد بيمه وارد مي شود به شرط اينکه خسارتهاي مزبور جزو خسارتهاي عمومي محسوب نشود. هزينه هاي خاص: هزينه هايي هستند که بيمه گذار يا به حساب او براي حفاظت از شيء بيمه شده مصرف مي کند ( به استثناي هزينه هاي مربوط به خسارتهاي عمومي و هزينه هاي نجات). اين هزينه ها را، بيمه گر تحت عنوان هزينه هاي خاص يا هزينه هاي خسارتها مي پردازد. هزينه هاي فوق العاده: هزينه هايي است که بيمه گر براي برآورد و محاسبه خسارت متحمل مي شود. هزينه هاي نجات: مبالغي است که نجات دهنده مي تواند مطالبه و وصول کند. خسارتهاي ناشي از فدا کردن اشياي بيمه شده و هزينه هاي مربوط به خسارتهاي عمومي: خسارتهاي عمومي يا زيان همگاني به خسارتهايي اطلاق مي شود که در يک موقعيت بحراني براي نجات کشتي و کالا و با علم و اراده تحمل و پذيرفته مي شود. خسارتهاي مزبور، هم شامل ارزش اشياي فدا شده و هم هزينه هاي نجات مي شود. توزيع خسارتهاي عمومي: خسارتهاي عمومي بين کشتي و کالا و کرايه سرشکت مي شود. براي اينکه معلوم شود چه مقدار خسارت سهم کشتي و کالا مي شود، بايد کارشناس ارزش آنها را مشخص کند. در صورتي که در بارنامه ترتيب ديگري پيش بيني نشده باشد، مقرراتي که براي سرشکن کردن زيان همگان مورد عمل واقع مي شود، مقررات بندر مقصد است. خطر ادعاي شخص ثالث: ممکن است فرمانده يا کارکنان کشتي بيمه شده بر اثر ارتکاب خطا و اشتباه، وضعي پيش آورند که به محمولات کشتي بيمه شده يا به کشتي ديگر يا به تأسيسات بندري خسارتهايي وارد آيد. اين خسارتها موجب مي شود که اشخاص زيان ديده عليه مالک يا اجاره کنندة کشتي ( بيمه گذار) اقامه دعوي کنند. در مواردي که فرمانده يا خدمه کشتي مسوول شناخته شوند، بيمه گذار ملزم خواهد شد که خسارتهاي وارده به اشخاص ثالث را جبران کند. با توجه به اين امر مالک يا اجاره کننده کشتي افزون بر کشتي، خطر ادعاي شخص ثالث را نيز بيمه مي کند. اشخاص ذي نفع در قرارداد بيمه حمل و نقل اين اشخاص عبارتند از: بيمه گران بيمه گذاران صاحبان کشتي صاحبان کالا اجاره کننده کشتي که به منظور بهره برداري از کشتي و وسايل و تجهيزات لازم و همچنين کاپيتان و کارکنان کشتي را فراهم مي کند. بانک مي تواند بابت مبلغي که به صاحب کالا يا مالک کشتي مي پردازد در قرار داد بيمه دريايي، بيمه گذار باشد قرارداد بيمه حمل و نقل کالا بيمه حمل و نقل کالا پوششي است که بيمه گر در مقابل دريافت حق بيمه متناسب با پوشش بيمه اي از بيمه گذار، تعهد مي کند که چنانچه کالاي مورد بيمه در جريان حمل و جابه جايي از مبدا به مقصد مندرج در بيمه نامه و به علت وقوع يکي از خطرهاي مندرج در بيمه نامه تلف يا دچار خسارت شود يا بيمه گذار بر اساس قوانين و مقررات بين المللي متحمل پرداخت هزينه هايي گردد، زيان وارده به کالا را جبران کند و هزينه ها را هم بپردازد. البته علاوه بر پوششهاي گفته شده، در بعضي از موارد زيان و خسارتهاي وارده به اشخاص ثالث هم تحت پوشش اين بيمه نامه قرار مي گيرد. حمل و نقل جابه جايي کالا با وسايل حمل و نقل مختلف مانند کشتي، هواپيما، کاميون و قطار انجام مي پذيرد. به همين دليل، بيمه حمل و نقل کالا به سه بخش عمده و اساسي بيمه حمل و نقل دريايي، بيمه حمل و نقل زميني و بيمه حمل و نقل هوايي تقسيم مي شود. در اين بخش به تفصيل درباره بيمه حمل و نقل دريايي بحث خواهد شد و دو ديگر در جاي خود خواهد آمد. در بسياري مواقع اجازه استفاده از وسايل مختلف حمل کالا در بيمه نامه داده مي شود و در نتيجه کالا با کشتي، کاميون و قطار و احتمالاً با هواپيما حمل مي شود و به همين دليل اين گونه بيمه نامه ها مورد تقاضاي متصديان حمل و نقل است زيرا آزادي عمل بيشتري در اختيار آنها قرار مي دهد. بنابراين چنانچه کالا تمام مسير حمل را با يک وسيله طي کند، بيمه نامه نيز بر همان اساس صادر مي شود. در ايران شرکتهاي بيمه به طور معمول، بيمه نامه هاي حمل و نقل دريايي خود را بر اساس شرايط بيمه نامه هاي « انستيتوي بيمه گران لندن» صادر مي کنند. به عبارت ديگر، صنعت بيمه کشور پذيراي اصول و مقررات يکنواخت بازارهاي بيمه جهاني شده است تا دادوستد اتکايي هم در اين زمينه تسهيل شود. کالاي خريداري شده بدون در نظر گرفتن نحوه خريد آن بيمه مي شود. در بيمه نامه حمل و نقل دريايي، بيمه گر تعهدات خود را در قبال بيمه گذار به روشني در بيمه نامه تصريح و استثناآت را مشخص مي کند. قبل از ورود به بحث درباره انواع بيمه نامه هاي حمل و نقل لازم است اين مسأله توضيح داده شود که بيمة بدنة کشتي، خسارت همگاني، هزينه هاي نجات، عدم تحويل کالا و خطر جنگ در طبقه بندي بيمه هاي دريايي قرار مي گيرند. 1-بيمة بدنة کشتي کشتيهاي بازرگاني که بين بندرهاي مختلف جهان در حال رفت و آمد هستند و براي حمل و نقل کالا مورد استفاده قرار مي گيرند، کشتيهاي بازرگاني ناميده مي شوند. اين شناورها را که براي حمل کالاهاي متفاوت، ارزان ترين وسيلة جابه جايي کالا شناخته شده اند شرکتهاي بيمه تحت پوشش قرار مي دهند. راحتي و ارزاني حمل کالا با شناورها و استفاده از آبراههاي بين المللي و کاربرد کشتيها با تناژهاي متفاوت، استفاده از وسايل نقلية آبي را متداول ساخته به طوري که دست اندرکاران و متصديان اهميت بسياري براي شيوة حمل و نقل قايلند. در بيمة بندة کشتي، بيمه گر بايد عوامل متعدد و مهمي را در نظر گيرد. نوع بيمه نامه ممکن است به صورت زماني ( براي مدت معيني) يا براي يک سفر صادر شود. کشتيهاي بازرگاني گونه هاي متفاوتي دارند که کاربرد آنها در صنعت حمل و نقل هم داراي وجوه افتراق زيادي است. امروزه کشتيهاي مخصوص حمل نفت، زغال سنگ، چوب، ماهي و مواد غذايي، مسافربري، کالاي فله ( گندم، جو، ذرت، برنج) و کشتيهاي مخصوص حمل کانتينر در درياها و آبراهها به کار جابه جايي کالا مشغولند. در موردبيمة بدنة کشتي ذکر اين نکته لازم است که اصولاً ممکن است فقط بدنة کشتي بيمه شود يا اينکه تجهيزات و ماشين آلات کشتي هم تحت محدوديت پوشش در شرايط مندرج در بيمه نامه هاي شناور و قراردادهاي عمومي، دو مورد زير را اهميت بيشتري برخوردارند: الف) شرط طبقه بندي ب) شرط مکان معمولاً کليه بيمه نامه ها و توافق نامه ها، شرط بالا را در متن خود دارند. در تمامي بيمه نامه ها يا موافقت نامه ها شناوري که داراي جدول نرخهاي بيمه هستند، شرط طبقه بندي گنجانده مي شود. علت اين امر آن است که نرخها بر مبناي کشتيهايي محاسبه مي شوند که يکي از انجمنهاي ذي ربط طبقه بندي و بالاترين رده را کسب کرده است. طبقه مربوط به کشتي، در دفتر ثبت کشتيراني انجمنهاي مزبور منعکس است. علايم مورد استفاده براي نشان دادن کشتيهاي طبقه يک يا رده هاي پايين تر در انجمنهاي مختلف با يکديگر متفاوتند. از نظر بيمه گر سن، نوع و نحوه نگهداري کشتي حايز اهميت است. به علاوه بيمه گر ممکن است مواردي از قبيل مالکيت، مديريت يا پرچمي را که کشتي در لواي آن دريانوردي مي کند نيز مورد توجه قرار دهد. نام ناخداي کشتي که درگذشته اعلام و در بيمه نامه درج مي شد اکروزه در مقايسه با موارد اهميت خود را از دست داده است. اهميت تصريح شرط مکان به ويژه با توجه به قراردادهاي اتکايي در محدود کردن ميزان تعهد بيمه گران به پرداخت غرامت نهفته است. مبلغ مندرج در قرارداد، معرف حداکثر مبلغي است که در هر نوبت حمل مي شود. اين امکان وجود دارد که کالاهاي در انتظار حمل در نقطة خاصي انباشته شوند يا آنکه محمولات متعددي براي حمل با کشتيهاي مختلف به يک بندر يا يک اسکله ارسال شوند. اگر اين محمولات متعلق به بک بيمه گذار باشند امکان تجمع آنها در يک مکان خاص به وجود مي آيد و اين اجتماع از اين مشکل، انيستيتوي بيمه گران لندن به تدوين شرط مکان اقدام کرده که به موجب آن چنين انباشتي تا مبلغ ذکر شده در قرار داد تحت پوشش قرار مي گيرد. بدين ترتيب وظيفه جلوگيري از تجمع محمولات به عهده بيمه گذار نهاده مي شود. شرايط بيمه حمل و نقل کالا بيمه حمل و نقل کالا مانند انواع ديگر بيمه تحت قرار دادي موسوم به بيمه حمل و نقل کالا تحقق مي پذيرد. طرفين اين قرار داد عبارتند از بيمه گذار که معمولا صاحب کالا يا شخصي است که مسؤوليت حفظ و نگهداري کالا را در مدت حمل به عهده دارد( متصدي حمل و نقل)، يا هر شخص ديگري که در بقاي آن کالا ذي نفع باشد مانند بانکي که به صاحب کالا اعتبار مي دهد و کالا در وثيقه او قرار دارد و بيمه گر که شرکت بيمه است. قرار داد بيمه در هر کشور براساس قانون و مقررات بيمه حاکم در آن کشور صادر مي شود، لکن از آنجا که حمل و نقل از کشوري به کشور ديگر( به ويژه وقتي که باکشتي انجام گيرد) تحت تأثير بعضي مسائل و مقررات بين المللي نيز قرار مي گيرد، دست اندرکاران امور در برخي کشورهاي اروپايي و امريکايي از ديرباز مقرراتي وضع کرده اند که به موجب آن حقوق و تعهدات بيمه گر و بيمه گذار در اين نوع بيمه ها به صورت يکسان و يکنواخت درآمده است. اين مقررات از اختلاف نظرها و مشکلاتي که معمولا در صورت وقوع حادثه ايجاد مي شود تا حد زيادي جلوگيري مي کنند. امروزه اين شرايط و مقررات بيمه اي در اغلب کشورهاي جهان با فرقهايي کم و بيش اندک مورد عمل شرکتهاي بيمه قرار گرفته است. مؤسسه بيمه گران لندن از جمله معروف ترين مؤسساتي است که به تنظيم شرايط و مقررات بيمه حمل و نقل مبادرت ورزيده است موسسه براي حمل و نقل کالا عبارت بودند از: ـ شرايط F.P.A ـ شرايط W.A ـ شرايط A.R اين شرايط چند سالي است که مورد بازنگري قرار گرفته و به جاي آن شرايط جديدي تدوين گرديده است. شرايط جديد که در حال حاضر در اغلب کشورها مورد استفاده قرار مي گيرد عبارت است از شرايط A، شرايط B و شرايط C که به ترتيب جايگزين شرايطall risks، شرايط W.A و شرايط F.P.A شده است. پرسشي که اغلب در خصوص شرايط سه گانه بيمه حمل و نقل کالا مطرح مي شود اين است که چه خسارتهايي در هر يک از شرايط قابل جبران است. اين پرسش نه تنها ذهن بيمه، به ويژه بيمه حمل و نقل، به دست نمي دهد؛ آن هم با اين شرايط پيچيده و مشکل که به زبان اصلي است و عينا به بيمه نامه الصاق مي شود. شرکتهاي بيمه نيز با اينکه سالهاست از اين شرايط استفاده مي کنند و حقوق و تعهدات بيمه گر و بيمه گذار براساس آنها ارزيابي و حل و فصل مي شود هنوز بعضا ممکن است با موارد ابهام مواجه باشند؛ مواردي که به صراحت نمي توان گفت که مثلا« آيا بيمه گذار حق دريافت خسارت خاصي را دارد يا نه» و«‌ آيا بيمه گر حق دريافت حق بيمه اضافي دارد يا ندارد» و جز آن. به نظر مي رسد که اين اشکالات ناشي از دو امر جدا از يکديگر باشد، يکي پيچيدگي و نارسا بودن متن شرايط بيمه و ديگري موضوعات جديدي که با توجه به تنوع کالاها و مسائل مربوط به حمل و نقل مطرح مي شود؛ مسائلي که در گذشته وجود نداشته وجود نداشته و حالا وجود دارد. لذا ابتدا شرايط قبلي و سپس شرايط جديد مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد. شرايط F.P.A قبل از ورود به بحث دباره شرايط سه گانه بيمه هاي حمل ونقل کالا، بايد به اين نکته مهم اشاره کنيم که در صورت استفاده بيمه گذار از هر يک از شرايط سه گانه، پوشش بيمه اي محدود به خطرهاي مذکور در اين بيمه نامه ها نخواهد بود، بلکه بيمه گر و بيمه گذار با توافق قبلي يا درج در شرايط خصوصي بيمه نامه قادرند که تعهدات خود را تعديل( کاهش يا اضافه) کنند. کلاً در بيمه نامه هاي W.A مي توان خسارتهاي ناشي از شکست، ريزش، چنگک و نشست را هم اضافه کرد يا با پرداخت حق بيمه اضافي، فرانشيز خسارت جزئي را از بيمه نامه حذف کرد. معنا و مفهوم F.P.A آن است که بيمه گر خسارتهاي در تعهد خود را بدون پرداخت خسارت جزئي يا خاص مي پردازد. در اين نوع پوشش بيمه اي، تعهدات بيمه گر از زمان خروج کالا از انبار يا اسکله محل بارگيري کالا که در بيمه نامه به آن اشاره شده است آغاز مي شود و تا زمان تخليه کالا در بندر مقصد يا انبار بيمه گذار ادامه خواهد داشت. در اين پوشش بيمه اي، بيمه گر متعهد پرداخت خسارتهاي خصوصي( خسارت جزء) نيست مگر اينکه اين گونه خسارتها ناشي از حادثه وسيله نقليه( آتش گرفتن، غرق شدن، تصادم و به گل نشستن شناور) باشد. در پوشش بيمه اي F.P.A، بيمه گر متعهد پرداخت خسارت به شرح زير است: ـ از بين رفتن کلي کالاي مورد بيمه( واقعي يا فرضي)، به طوري که بيمه گذار از دريافت کالاي خود محروم بماند، که اين خسارت مي تواند ناشي از حادثه وسيله نقليه يا شناور باشد. ـ از بين رفتن و تلف شدن بخش معيني از کالا، در صورتي که مرد بيمه از چندين بخش مختلف ترکيب شدن باشد و تمامي يک بخش از آن از بين برود، بدون در نظر گرفتن اينکه براي آن بخش خسارت ديده سرمايه بيمه اي معين منظور شده يا نشده باشد. ـ از بين رفتن صندوق، پالت يا نگله در طول زمان بارگيري، تخليه يا انتقال محموله از شناوري به شناور ديگر. ـ پرداخت خسارتهاي مستقيم ايجاد شده ناشي از زيان همگاني( تغذيه زيان همگاني). ـ پرداخت تعهدات ايجاد شده ناشي از زيان همگاني. ـ کليه هزينه هاي مربوط به نجات کالا. ـ هزينه هاي خاص؛ چنانچه پرداخت اين هزينه ها به موجب بيمه نامه قابل پرداخت و در تعهد بيمه گر باشد. ـ پرداخت هزينه هايي که براي جلوگيري از خسارت يا توسعه خسارت انجام مي شود. ـ کليه خسارتهاي ناشي از زيان اختصاصي به علت غرق، آتش سوزي، به گل نشستن، انفجار، تصادم شناور به اسکله يا صخره، قطعات شناور يخ يا تخليه اضطراري کالا که در نتيجه يکي از خطرهاي مذکور در بندر پناه( بندر بين راه) انجام شده باشد. در بيمه نامهF.P.A خسارتهاي زير از تعهد بيمه گر خارج است و جزو آستثنائات به شمار مي رود: ـ خسارتهاي جزئي( زيان اختصاصي)، جز مواردي که در بالا ذکر شد. ـ کسر يا عدم تحويل بخشي از يک پالت، صندوق، بسته يا نگله. ـ خسارتهاي ناشي از تأخير در تحويل کالاي مورد بيمه، هر چند تأخير به علت يکي از خطرهاي مورد تعهد بيمه گر صورت گرفته باشد. ـ عيب ذاتي کالاي مورد بيمه، مانند کسر وزن در حد متعارف که با حادثه مرتبط نيست. ـ خسارتهاي عادي و متعارف ناشي از ريزش عادي، نشت و سرخالي شدن مايعات. ـ خسارتهاي ناشي از عمل جانوران موذي از قبيل موش، حشرات و جز آن. ـ خسارتهاي ناشي از آب شيرين. ـ خسارتهايي که بيمه گر تعهد در پرداخت آنها ندارد مانند شکست، دزدي، دله دزدي، و خسارتهاي ناشي از انبار کردن يا جابجا کردن نادرست کالا. ـ خسارتهايي که مستقيما بر اثر جنگ، اعتصاب، شورش و اغتشاش داخلي به وجود آمده است. شرايط W.A در بيمه نامه هايي که با شرايط W.A صادر مي شوند، بيمه گر افزون بر پرداخت خسارتهاي عمومي، تعهد پرداخت خسارتهاي جزئي( خسارتهاي خصوصي) را هم دارد. بايد به اين نکته اشاره شود که پرداخت خسارت در اين نوع پوشش بيمه اي منوط به اين امر است که ميزان و مبلغ خسارت بيشتر از درصد فرانشيز ذکر شده در بيمه نامه باشد. در اين نوع پوشش بيمه اي. معمولا خسارتهاي شکست و ريزش، بيمه نيست مگر اينکه بيمه گذار با پرداخت حق بيمه اضافي اين خطرها را بيمه کند. توضيح اينکه خسارتهاي جزئي به آن دسته از خسارت اطلاق مي شود که مي تواند باعث از بين رفتن پالت، نگله، بسته اي از کل محموله يا بخشي از يک پالت، بسته يا نگله باشد. در پوشش بيمه اي W.A، بيه گر مسؤول و متعهد جبران خسارتهاي زير است: ـ از بين رفتن کامل مورد بيمه به علت تحقق خطر بيمه شده( واقعي يا فرضي). ـ از بين رفتن پالت، صندوق، بسته يا نگله که جزئي از يک محموله است و خسارت در اثناي بارگيري، تخليه يا انتقال محموله از شناوري به شناور ديگر واقع شده باشد. ـ از بين رفتن بخشي از محموله در زماني که کالا به قسمتهاي متفاوت تقسيم شده و کار حمل و نقل آن به دفعات مکرر انجام مي شود. ـ سهم هزينه ها و تعهدات ايجاد شده ناشي از خسارت همگاني. ـ خسارتهاي مستقيم وارده به کالاي مورد بيمه که ناشي از بروز حادثه همگاني باشد. ـ هزينه هاي نجات کالا. ـ هزينه هاي خاص از قبيل هزينه هاي تخليه، بارگيري، انبارداري و حمل مجدد کالاي مورد بيمه از بندر پناه به مقصد مندرج در بيمه نامه؛ هزينه هاي جلوگيري از بروز حادثه و توسعه خسارت. ـ زيان اختصاصي پس از کسر فرانشيز توافق شده در بيمه نامه، مشروط به اينکه در حد فرانشيز مقرر در بيمه نامه باشد. در موارد زير، بيمه گر خسارت وارده را بدون کسر فرانشيز پرداخت خواهد کرد: ـ در صورتي که شناوري که کالا را حمل مي کند غرق شود، به گل بشيند يا آتش بگيرد. ـ خسارت وارده ناشي از آتش سوزي، انفجار، تصادم يا برخورد کشتي با وسيله نقليه ديگر يا هر شيء ثابت و متحرکي( مانند کوههاي شناور يخي). ـ کشتي در بندر پناه، خاتمه سفر را اعلام و کالا را تخليه کند. در بيمه نامهW.A خسارتهاي زير از تعهد بيمه گر خارج است و جزو استثناآت به شمار مي رود: ـ خسارتهاي ناشي از تقصير، اقدامهاي عمدي و اعمال خلاف بيمه گذار. ـ عدم تحويل يا کسري کالاي مورد بيمه. ـ خسارتهاي ناشي از تأخير در حمل و عدم تحويل کالاي مورد بيمه، ولو اينکه به علت يکي از حوادث و خطرهاي مشمول و مورد تعهد بيمه گر پديد آمده باشد. ـ خسارتهاي ناشي از عيب ذاتي يا کيفيت خاص مورد بيمه. ـ خسارتهاي متعارف و معمول ناشي از ريزش، نشست، سرخالي شدن مايعات يا تبخير و جز آن. ـ خسارتهاي ناشي از عمل جانوران موذي از قبيل موش يا حشرات. ـ خسارتهاي ناشي از آب شيرين. ـ‌ خسارتهايي که مستقيما بر اثر جنگ، شورش، اعتصاب و اغتشاش پديد آمده باشد. ـ خسارتهايي که به علت صفافي نامناسب کالا در انبار کشتي پديد آيد يا خسارتهاي ناشي از دزدي و دله دزدي و شکست. شرايط A.R در بيمه هاي دريايي، شرايط« تمام خطر»، گسترده ترين پوشش را ارائه مي دهد. بيمه گران محافظه کار مدتها از پذيرش رسمي اين مجموعه شرايط احتراز مي کردند اما پس از چندي بخش بزرگي از بازار شروع به صدور بيمه نامه هايي با شرايط تمام خطر کرد. انستيتو بيمه گران لندن در پي تقاضاي روز افزون بيمه گذاران براي داشتن تأمين در مقابل کليه خطرهاي بيمه پذير بود که رسما به تدوين شرايط تمام خطر در مورد نيمه محصولات اقدام کرد. اصولا پوششهاي جامع و کامل در کليه رشته هاي بيمه اي مورد تقاضاي بيمه گذاران در هر بازار بيمه است، زيرا اعتبار دهندگان يا صاحبان کالا براي حفظ منافع و سرمايه هاي خود نياز به تأمين و پوششهاي بيمه اي کامل دارند. بدين لحاظ اين گونه بيمه نامه ها امروزه جاي مناسب خود را در بازار ايران و ساير کشورهاي جهان باز کرده اند. قبل از يکنواخت کردن شرايط بيمه نامه هاي تمام خطر، بيمه گران بازارهاي مختلف و حتي در يک بازار، اين پوشش را با متون متفاوت در اختيار بيمه گذاران خود قرار مي دادند. اما به علت بروز مشکلات بسيار و اختلافات زياد بين بيمه گران و بيمه گذاران د رتعبير و تفسير شرايط ارائه شده، ايجاد هماهنگي و يکنواختي در تدوين شرايط اين بيمه نامه ها ضروري به نظر رسيد. به همين دليل بود که انستيتوي بيمه گران لندن به تدوين آنها پرداخت و اين قوانين مورد استفاده کليه بازارها از جمله ايران قرار گرفت. البته اخيرا در ايران شرايط جديد A و B و C جايگزين آنها شده که مورد بحث و بررسي قرار خواهد گرفت. در بيمه نامه هاي تمام خطر، بيمه گر خسارتهاي وارده به کالا را از زمان خروج آن از انبار فروشنده يا از بندر مذکور در بيمه نامه تا زمان تخليه کالا در بندر مقصد يا تحويل آن به بيمه گذار جبران خواهد کرد. پرداخت خسارتهاي جزئي در اين پوشش بيمه اي بدون کسر فرانشير در تعهد بيمه گر است. خسارتهايي که در بيمه نامه A.R مورد تعهد بيمه گر است. ـ از بين رفتن کامل مورد بيمه به علت حادثه مشمول بيمه( واقعي يا فرضي). ـ از بين رفتن بخشي از يک محموله، چنانچه کالا به بخشها يا قسمتهاي مختلف تقسيم شده و بيمه گذار حمل آن را به دفعات مجاز شناخته باشد. ـ خسارت ناشي از بارگيري، تخليه و جابجايي از شناوري به شناور ديگر، چنانچه منجر به از بين رفتن پالت، نگله يا صندوق شود. ـ خسارتهاي مستقيم(تغذيه) ناشي از زيان همگاني. ـ سهم هزينه ها و تعهدات ايجاد شده ناشي از خسارت همگاني. ـ هزينه هاي نجات کالا. ـ هزينه هاي خاص، از قبيل هزينه هاي بارگيري، تخليه، انبارداري و حمل مجدد کالاي مورد بيمه از بندر گاه به مقصد. ـ پرداخت خسارتهاي جزء( زيان اختصاصي) بدون کسر فرانشيز. ـ پرداخت خسارت خطرهاي اضافي ديگر از قبيل دزدي، دله دزدي و عدم تحويل، آب شيرين، اکسيد اسيون،‌ نشت، زنگ زدگي، ريزش و سرخالي شدن مايعات، له شدن، شکست، خم شدن، خراش برداشتن، لک شدن و خسارتهاي ناشي از رطوبت، دما و مجاورت با کالاي ديگر،( بوگرفتن و آلوده شدن). در بيمه نامه A.R، خسارتهاي زير جزو تعهدات بيمه گر نخواهد بود: خسارتهاب ناشي از سوء نيت و اقدامهاي عمدي بيمه گذار يا نمايندگان وي خسارتهاي ناشي از تأخير در حمل و عدم تحويل کالاي مورد بيمه، ولو اينکه به علت يکي از حوادث و خطرهاي مشمول و مورد تهديد بيمه گر پديد آمده باشد. خسارتهاي ناشي از عيب ذاتي با کيفيت خاص مورد بيمه خسارتهاي ناشي از عمل جانوران موذي از قييل موش و حشرات خسارتهاي مادي از قبيل تبخير يا کسري مايعات که به علت حادثه پديد نيامده باشد. خسارتهاي ناشي از جنگ، شورش، آشوب و بلوا اين توضيح لازم است که اعتبار بيمه نامه هاي حمل و نقل در هر سه نوع F.P.A، W.A و A.R از زمان بارگيري کالاي مورد بيمه در وسيله حمل شروع و در تمام مدت حمل عادي و تا هنگام تخليه آن در انبار بيمه گذار واقع در مقصد مندرج در بيمه نامه يا تحويل کالا به بيمه گذار يا انقضاي مدت 60 روز از تخليه کالا در بندر مقصد ادامه خواهد داشت. مدت اعتبار اين بيمه نامه ها پس از تخليه کالا از کشتيهاي اقيانوس پيما بر اساس عرف و مقررات متداول در ايران 45 روز است که بر اساس درخواست بيمه گذار و با صدورالحاقيه تمديد مي شود. کارشناسي در بيمه حمل و نقل دريايي در بيمه حمل و نقل، بيمه نامه از زماني آغاز مي شود که کالا از انبار يا محل نگهداري که در بيمه نامه ذکر شده خارج شود؛ در طول مسير حمل، پوشش بيمه اي ادامه دارد تا به انبار گيرنده کالا در مقصد تحويل شود يا به خواست بيمه گذار در محل ديگري غير از آنچه در بيمه نامه ذکر شده تحويل گردد؛يا اينکه ممکن است اعتبار بيمه نامه پس از گذشت مدت يعني از زمان تخليه کالا در آخرين بندر مقصد، خاتمه يابد. صرف نظر از پوشش بيمه اي که بيمه گذار تهيه مي کند و اجتناب از بروز اختلاف بين بيمه گر و بيمه گذار در شمول خسارت و ميزان آن، کالاي بيمه شده بايد مورد بازديد کارشناسان و بازرسان صلاحيت دار قرار گيرد و گواهي يا گزارش صحت و سلامتي و وضعيت آن صادر شود. به نفع طرفين قرارداد است که قبل از صدور بيمه نامه، کالا مورد بازديد اوليه قرار گيرد. با در دست داشتن گزارش بازديد اوليه، هم بيمه گذار و هم بيمه گر به وضعيت کالا، نوع بسته بندي و عيب و نقصي که کالا قبل از حمل دارد واقف مي شوند و مشخص مي گردد که بيمه گذار در چه موقعيت و شرايطي کالاي بيمه شده را تحويل موسسه حمل داده است تا از بروز هر نوع اختلاف اجتناب شود. مواردي که در بازرسي قبل از حمل بايد مورد توجه کارشناس قرار گيرد عبارتند از: مشخصات فيزيکي کالا مقدار کالا بسته بندي، عايق بندي، تعداد بسته، وزن و ابعاد هر بسته، نحوة بارچيني و باربندي محل نگهداري و شرايط تخليه و بارگيري مجدد در مسير طول علامت گذاري در بسته ها وسيله حمل مناسب با وضعيت کالاي مورد حمل مسير حمل توصيه هاي ايمني کارشناس: در تهيه گزارش بهتر است از چک ليست استاندارد استفاده شود تا کارشناس با سرعت و دقت بتواند فرم مربوط را تکميل کند. گزارش کارشناس، هم در زمان صدور و هم در صورت ورود خسارت ابزار مناسبي براي بيمه گر محسوب مي شود تا هم ميزان تعهد خود و هم ميزان خسارت را به سهولت تعيين کند. کارشناسي خسارت: پس از صدور بيمه نامه و شروع حمل، مسووليت حفظ و نگهداري کالا در زمان حمل در اختيار موسسة حمل و مسووليت جبران خسارت به عهدة بيمه گر است. در صورتي که خسارتي به کالا وارد شود بيمه گذار بايد ضمن اعلام مراتب به بيمه گر اسناد و مدارک لازم را تهيه و تسليم بيمه گر کند. از آنجا که در اغلب موارد، خريد کالا به صورت سفارشي انجام مي گيرد، خدمات و مشاورة موسسات بازرسي، هم قبل از صدور بيمه نامه و هم پس از ورود خسارت، ياريگر بيمه گذار است. اين موسسات، حرفه اي هستند و خدمات آنها باب طبع بيمه گر و بيمه گذار. مواردي که در کارشناسي خسارت بايد مورد توجه قرار گيرد، در مورد کالاهاي مختلف، متفاوت است. هنگامي که خسارتي وارد مي شود شرکت کارشناسي، مسووليت بازرسي و تهية گزارش کارشناسي خسارت ديده را متقبل مي شود. شرکت مزبور بايد وضع کالا را قبل از خسارت ديدن و بي درنگ پس از خسارت ديدن از جهات کمي و کيفي، چگونگي و علت خسارت، ميزان و درصد خسارت و همچنين پوششهاي بيمه اي و شرايط آن مورد توجه قرار دهد. در گزارش کارشناسي خسارت موارد زير مورد توجه قرار گيرد: 1-تاريخ و محل دقيق حادثه و تاريخ و محل کارشناسي: زمان بسيار با اهميت تلقي مي شود زيرا در بيمه نامه هاي حمل، اعتبار بيمه نامه از زماني آغاز مي گردد که کالا به قصد شروع حمل از انبار يا محل نگهداري مذکور در بيمه نامه خارج مي شود، در مسير عادي حمل ادامه مي يابد و در مقصد يا در محل ديگري که مشخص شده تحويل مي گردد. بنابراين اگر کالا در انبار يا محل نگهداري دچار خسارت شود پوشش بيمه اي ندارد. تاريخ حادثه بايد بعد از تاريخ ترک انبار، آن هم به قصد حمل بوده باشد. تاريخ محل دقيق حادثه از جهات ديگر نيز حايز اهميت است. از جمله، براي روشن شدن حدود و دامنه مسوووليت اشخاص ديگر که ممکن است بعداً شرکت بيمه با مراجعه به آنها ادعاي تأمين خسارت کند؛ يا در مورد اعلام خسارت همگاني که لحظه وقوع حادثه و اعلام خسارت همگاني بسيار اهميت دارد، زيرا اندک تفاوت در احتساب اين لحظه ممکن است که کالاهايي را از شمول خسارت همگاني خارج يا به آن وارد کند. همچنين خسارت همگاني و هزينه نجات بر اساس ضوابط محل وقوع يا مقررات يورک آنتورپ، به شرط تطبيق با مفاد قرارداد حمل، قابل پرداخت است. بنابراين تعيين محل دقيق حادثه، اهميت بسياري دارد. تاريخ و محل کارشناسي نيز از آن رو اهميت دارد که تأييد مي کند که بيمه گذار بي درنگ براي اعلام مراتب به بيمه گر اقدام و تا حد امکان براي کاهش ميزان خسارت و کنترل دامنة آن تلاش کرده است. 2-مشخصات کالاي مورد کارشناسي: حجم کالاهايي که مورد بازرسي و کارشناسي قرار مي گيرد زياد است، به همين سبب فراوان اتفاق مي افتد که کالايي به جاي کالا ديگر مورد کارشناسي قرار گيرد. از اين رو، کارشناس بايد دقيقاً کالاهايي را بازرسي کند که براي آن مأمور شده است. احتمال دارد که کالاهاي متعددي به يک بيمه گذار تعلق داشته باشد و تازه همين کالا هم به کالاهاي حمل شدة متعلق به ديگران شباهت داشته باشد. بنابراين، بايد مشخصات دقيق کالاي کارشناسي شده در گزارش تعيين شود. در عرف بازرگاني متداول است که مي گويند اشتباه از رو طرف برگشت پذير است اما در مورد حمل و نقل ممکن است بعضاً اشتباه برگشت ناپذير باشد. در تعيين مشخصات کالا، فقط نوشتن مشخصات از روي بارنامه و ديگر اسناد حمل کافي نيست؛ حتي مطابقت آن با علامت گذاري روي مدلها و بسته ها نيز کفايت نمي کند. اين کار حداقل وظيفه متصديان بارگيري است. کارشناس بايد مطمئن شود که کالا عيناً همان کالايي است که مشخصات آن روي مدلها و بسته ها نوشته شده و مشخصات و علامت گذاري هاي روي مدلها و بسته ها عيناً همان است که در بارنامه و ديگر اسناد حمل دقيقاً و بي هيچ کم و کاستي قيد شده است. نکات اساسي در مورد مشخصات کالا که کارشناس بايد در گزارش خويش روي آنها تأکيد نمايد عبارتند از: - کالا و علامتهاي تجاري و اختصاري آن ( مقدار، طبقه بندي، بسته بندي، ابعاد ) - کيفيت فيزيکي، استحکام و تناسب بسته بندي ها با محتواي آنها - شرايط نگهداري بار در وسيلة حمل و از آن جمله روي عرشة کشتي يا در داخل انبار کشتي - رعايت نکاتي که در بارنامه راجع به شرايط حمل بيان شده - بندر بارگيري - نحوه بارگيري و بار چيني و مهار کردن بار در کشتي يا وسيلة حمل ديگر - آيا در هنگام بارگيري موسسه بازرسي خاصي بر آن نظارت کرده و گواهي صحت بارگيري- بارچيني و مهار کردن بار و تناسب محل استقرار و مشخصات فني بار رعايت شده است؟ - بندر تخليه بار - حمل کننده بار، شرکت کشتيراني، کارگزار حمل ( مقصد بايد در گزارش مشخص شود). مشخص شدن اين موارد، به شرکت بيمه کمک مي کند که اگر خسارت بر اثر تقصير شخص ديگري وارد شده باشد با استفاده از حق جانشيني به مقصر رجوع کند. کارشناس ضمن درج نکات فوق در گزارش بايد علت خسارت را نيز قيد نمايد. براي مثال، دليل کسري يک بسته ممکن است شکستن بسته بندي، ريخته شدن به دريا، آتش سوزي، دله دزدي ياعلل ديگر باشد، کسري به دليل هر يک از اين موارد تابع حکم خاصي است. 3-وسيلة حمل: وسيلة حمل بايد متناسب کالايي باشد که حمل مي کند و قابليت و توانايي حمل را داشته باشد. بديهي است که وسايل حمل زميني، دريايي و هوايي هر کدام مشخصات خاص خود را دارند. اما آنچه مشترک است توانايي آنها براي حمل بار و ادامه سفر مسير پيش بيني شده در شرايط قابل پيش بيني است. در مورد کشتي که عمده ترين وسيله حمل و نقل بين المللي است بايد موارد زير در گزارش کارشناس خسارت مشخص شود. - نام کشتي - پرچم - بندر ثبت - سال ساخت - ظرفيت ناخالص - ظرفيت خالص - ظرفيت بارگيري - مالک، مالکان و اجاره کنندگان - گواهينامه صلاحيت دريانوردي و تاريخ انقضاي اعتبار اين گواهينامه - گواهينامه بين المللي خط بار و تاريخ انقضاي اعتبار اين گواهينامه - حد نهايي آبخور ( تابستاني، زمستاني، آب شور، آب شيرين يا آبهاي سرد) - نام سوابق شغلي فرمانده کشتي 4-شرح حادثه: براي شرکت بيمه بايد مشخص شود که چه حادثه اي و چگونگي رخ داده است و چه عواملي موجب ورود خسارت به کالا، تلف شدن قسمتي از آن، از بين رفتن کلي بار يا بار و شناور شده است و خسارت اوليه و ثانويه چقدر بوده است. کارشناس بايد جزئيات حادثه را همان طور که مي بيند مورد به مورد ذکر و علت يابي کند. دلايلي که کارشناس به آنها استناد مي کند بايد بر اساس شواهد عيني يا دلايلي مستدل باشد و از آوردن دلايلي که با گمان و ترديد همراه است خودداري کند. البته در مواردي مي تواند نظر کارشناسي خود را نيز بيام کند. در اين زمينه کارشناس مي تواند از هر وسيله و ابزاري که در دسترس دارد استفاده نمايد. عندالزوم مي تواند به دفتر روزنامه فرماندهي کشتي يا دفتر روزنامه موتورخانه مراجعه و ضمن بازديد از درون کشتي با افراد مسوول ( فرمانده کشتي، افسران، روسا و کارکنان قسمتهاي مختلف کشتي) مصاحبه و اظهارت آنها را ثبت کند. کارشناس بايد خسارت را ارزيابي و تا حد امکان آن را محاسبه کند. اکثر اين تعيين ميزان خسارت، مورد تأييد بيمه گر قرار مي گيرد. البته کارشناس بايد روش و نحوه محاسبه را نيز در گزارش درج کند. گزارش کارشناسي از اين نظر نيز با اهميت تلقي مي شود که بررسي مجدد امکان پذير نخواهد بود زيرا در هنگام استفاده از گزارش، دسترسي به کشتي و بازديد مجدد به دليل در دسترس نبودن کشتي و محو آثار خسارت امکان پذير نيست. در يک گزارش جامع، کارشناس بايد تمام موارد حمل را روشن کند. يعني از لحظه اي که آخرين بسته کالا از روي عرشه کشتي در اختيار موسسه قرار گرفته تا لحظه بازديد، در گزارش درج شود تا حدود و چگونگي و ميزان مسووليتها در زمينه هاي مختلف روشن شود يا دست کم به روشن شدن اين مسووليتها کمک کند. گزارش کارشناسي جامع و خوب گزارشي است که در آن کارشناس مراحل مختلف و عوامل مختلف را از يکديگر جدا کند. فرض کنيم که محموله گندمي که از استراليا به مقصد ايران بارگيري و حمل شده با تأخير از راه برسد. وقتي کشتي به بندر وارد مي شود و کالا مورد کارشناسي قرار مي گيرد، خسارتهاي متعددي مشاهده مي شود: بخشي از کالا جوانه زده و بخشي ديگر آب ديده، بخشي بدبو و بد رنگ شده و بخشي را هم جانوران موذي مثل موش از بين برده اند؛ يا در يکي از انبارها آتش سوزي رخ داده و براي خاموش کردن آن علاوه بر سوختن قسمتي از کالا قسمتي هم آب ديده. در اينجا تنها کافي نيست که کارشناس ضمن بازديد از کالا تعيين کند که چه ميزان کالا از بين رفته است بلکه کارشناس بايد موارد را از يکديگر متمايز کند. کارشناس بايد ضمن تهيه صورت ريز تعيين خسارت ناشي از هر مورد، گزارش خود را با توجه به انواع پوششهاي بيمه اي تنظبم کند. در مورد همين مثال، همان طور که مي دانيم تأمين بيمة آتش سوزي با بيمة حمل با شرايط تمام خطر و غيره متفاوت است و آنچه در يک مورد پوشش بيمه اي دارد در مورد ديگر ممکن است فاقد پوشش بيمه اي باشد. فرضاً اگر کالا تحت شرايط انستيتو بيمه گران کالا با استفاده از شرايط جديد «A» بيمه شده باشد، هر نوع نشت و ريزش عادي وزن، حجم يا فرسودگي و پوسيدگي عادي موضوع بيمه، يا هر نوع خسارت، آسيب يا هزينة ناشي از کافي نبوده يا نامناسب بودن بسته بندي، يا خسارت ناشي از عيب ذاتي يا طبيعت کالاي بيمه شده از شرايط عمومي بيمه فوق استثناست و مبلغي بابت آن پرداخت نمي شود. بنابراين کارشناس بايد تمام مواردي را که کالا به مناسبت آنها خسارت ديده با ذکر علل به طور جداگانه مشخص کند. کارشناس بايد در تمام مدت و مراحل کارشناسي بي طرفي خود را رعايت و گزارش خود را بر مبناي واقعيت و مباني فني و کارشناسي با استفاده از ابتکار و خلاقيت خود تهيه کند. کارشناس بايد گزارش خود را بر اساس استانداردهاي شناخته شده تهيه کند . در پي کشف حقايق باشد. وي در اين جهت بايد در پي اسناد و مدارک موثر باشد که او را در مسير کشف علل واقعي خسارت هدايت کند. تکيه کردن به نکات بي اهميت و غير موثر، کارشناس را از مسير اصلي خارج مي کند، بنابراين مسائل جزئي و بي اهميت را بايد رها کرد. 5-نمونه برداري و تهيه عکس: مواردي پيش مي آيد که کارشناس ناگزير از نمونه برداري و آزمايش نمونه هاست تا پي ببرد به اينکه آيا کالاي خسارت ديده هنوز قابل مصرف است يا نه و ميزان خسارت تا چه حدود است. در چنين مواردي کارشناس بايد نمونه ها را به طريق علمي تهيه و از طريق موسسه کارشناسي خود براي آزمايش ارسال کند. نتيجه آزمايش بخش لتيفنک گزارش به شمار مي آيد و بايد قيد شود که آزمايش نمونه ها بر اساس کدام يک از روشهاي استاندارد پذيرفته شده است. تهيه عکس از وضعيت کالاي خسارت ديده نيز مي تواند در کشف علت خسارت موثر باشد. عکسها بايد به نحوي تهيه شده باشند که وضعيت خرابي، فرسودگي، آسيب ديدگي، آب ديدگي، لهيدگي، شکستگي و ساير خسارتها را به وضوح نشان دهند. باشگاههاي حمايت و جبران خسارت ( پي اند آي ) برخي از منافع بيمه اي وجود دارد که در بازارهاي عادي بيمة دريايي بيمه نمي شوند، در اين شرايط تنها راه موجود براي صاحبان کشتي عضويت در باشگاههاي حمايت و جبران خسارت است. اين باشگاهها بخشي از مسووليت تصادم را که در بيمه نامة بدنه بدون پوشش باقي مانده تحت پوشش قرار مي دهند مانند فوت، صدمة بدني، زيان وارده به لنگرگاه ها و باراندازها و ديگر موضوعاتي که قبلاً ذکر شد، برداشتن کشتي شکسته، مسووليت ناشي از تجاوز به حقوق ديگران، هزينه هاي قرنطينه، مسووليت در قبال محموله و ديگر منافعي که در بازار عادي بيمه دريايي بيمه نمي شوند. بيمة حمل و نقل زميني حمل و نقل زميني به دو بخش « حمل و نقل در خشکي ( ادامة حمل و نقل دريا)» و « حمل و نقل داخلي ( توزيع کالا) » تقسيم مي شود. 1-حمل و نقل در خشکي ( ادامة حمل و نقل دريا) بيمه گذار براي حفظ سرماية خود در ادامة مسيردر خشکي بايد بيمة باربري تهيه کند. بيمة حمل و نقل کالا در خشکي، مکمل بيمة حمل دريايي است و پوششهاي بيمه اي مشابه دارد. خطرهاي متعددي حمل کالا را در خشکي تهديد مي کنند که مي توان به حوادث وسايل نقليه، آتش سوزي، شکستگي، زنگ زدگي، آب ديدگي، سرقت و عدم تحويل کالا اشاره کرد. اعتبار بيمه نامه از زمان تحويل کالاي بيمه شده به موسسة حمل و نقل شروع و پس از تحويل کالا در مقصد خاتمه مي يابد. چنانچه صاحب کالا در مدت معيني که در قرارداد بيمه ذکر شده کالا را تحويل نگيرد اعتبار بيمه نامه پس از اين مدت منقضي مي شود. خطرهاي مورد پوشش در صورتي که کالا بر اثر وقوع بيمه شده آسيب ببيند و نياز به تعمير ي تعويض داشته باشد بيمه گر خسارت وارده را جبران و قطعات آسيب ديده را تعمير و تعويض مي کند به شرطي که مجموع هزينه ها از مبلغ بيمه شده تجاوز ننمايد. کسري کالا تأمين بيمه اي ندارد مگر اينکه اين کسري بر اثر تحقق خطر بيمه شده ناشي شود. مقررات خاصي براي پرداخت خسارت کالاهايي که به صورت جفت يا سري هستند وجود دارد. خسارت به نسبت پرداخت نمي شود بلکه به مراتب بيشتر از ارزش قيمت از بين رفته بايد پرداخت شود. براي مثال، اگر کالايي که جفت است يکي از آنها از بين برود خسارت 50 درصد نيست بلکه چون با از بين رفتن يکي، آن ديگري نيز بي استفاده مي شود، خسارت صددرصد پرداخت مي گردد و کالاي باقيمانده جزو بازيافتي بيمه گر است. در صورت شکستگي کالاي مورد بيمه، بيمه گر موافقت مي نمايد که قسمتهاي شکسته شده، بريده شود و قسمتهاي سالم مورد استفاده بيمه گذار قرار گيرد و خسارت هم به همان نسبت پرداخت گردد. استثنائات بيمه حمل و نقل در خشکي در صورتي که نهادهاي نظامي، انتظامي و گمرکي، کالايي را که حمل آن ممنوع است و قاچاق محسوب مي شود ضبط و توقيف کنند. عيب ذاتي کالا از قبيل کرم زدگي، موش زدگي و ساير حشرات موذي، تبخير، آثار گرما و سرما، بسته بندي و حمل نامناسب که ناشي از قصور و غفلت بيمه گذار يا نمايندگان او باشد. تأخير در ارسال کالا و اثرهاي اقتصادي و عدم النفع خطرهاي بارگيري و تخلية کالايي که هر واحد آن بيشتر از مقدار معيني وزن دارد خسارتهاي شکست، لب پريدگي، فرورفتگي و خراشيدگي خسارتهاي ناشي از زنگ زدگي، رنگ خوردگي، اکسيداسيون و رنگ پريدگي خسارتهاي ناشي از مواد راديواکتيو و انرژي هسته اي خسارتهاي ناشي از خطرهاي نامترقبه نظير سيل، زلزله، طوفان، آتش فشان و صاعقه خسارتهاي ناشي از حمل کالا به صورت روباز. 2-حمل و نقل داخلي ( توزيع کالا)‌ بيمة اين نوع حمل و نقل پيچيده و در هم آميخته است. دليل عمدة آن نيز دله دزدي هاي فراوان است که به محمولات تجاري در حين حمل داخلي وارد مي شود. دو نوع پوشش بيمه اي براي حمل داخلي به شرح زير قابل صدور است: الف) حمل کالاي بيمه شده با وسايل نقلية خود بيمه گذار با مبلغ بيمه شدة معين براي هر وسيلة نقليه ب) تحويل کالا براي حمل با وسايل نقلية موتوري زميني( با مالکيت بيمه گذار يا اشخاص غير)، راه آهن يا پست با مبلغ بيمه شدة مشخص براي هر حمل عواملي که در ارزيابي ريسک موثرند و بايد در اختيار بيمه گر قرار گيرد عبارتند از: نوع و ماهيت کالا از نظر ميزان آسيب پذيري و سرقت شيوه حمل ابزارهاي ايمني که وسيله نقليه حمل کننده به آنها مجهز است حدود و ظرفيت هر حمل تجربه گذشته ( مديريت موسسه حمل و نقل و سابقه راننده وسيله نقليه) پوشش بيمه اي به صورت تمام خطر است، در نتيجه بيمه گر متعهد جبران خسارتهاي ناشي از خطر آتش سوزي، دزدي و دله دزدي هنگام بارگيري، در حين حمل، زمان تخليه و انبار موقت کالاست. استثنائات استاندارد اين نوع پوشش عبارتند از: مواد راديواکتيو و انرژي هسته اي جنگ، شورش، آشوب و جنگ داخلي موش خوردگي و ساير حشرات موذي، گردو خاک و رطوبت تأخير، از دست دادن بازار، عدم النفع از هر نوع و فساد و تغييراتي که منشأ آنها طبيعت باشد. دزدي و دله دزدي کارکنان بيمه گذار يا با همکاري آنان کالاهاي همراه مسافران حرفه اي افزوده بر استثناآت فوق، خسارت وارده به کالاهاي زير خارج از تعهدات بيمه گر است: مواد منفجره، اسيدها، کالاهاي خطرناک، پول و انواع اوراق بهادار بانکي، جواهر، شمش، طلا، سنگ قيمتي، ساعت، اشياي عتيقه، کتابهاي گران قيمت و مجلات، مدلها و طرحها، نمونه ها و انواع دام( جز خسارتهاي ناشي از آتش سوزي و تصادم وسيلة نقليه؛ براي بقية خسارتها مبلغي به عنوان فرانشيز در قرارداد منظور مي شود). انسان در کارهاي روزمره خويش از ديرباز در معرض حوادث غير مترقبه قرار داشته است. به همين دليل همواره در جستجوي وسيله اي بوده است تا با استفاده از آن نوعي تامين براي خود بوجود آورد. اين نياز به تامين موجب پيدايش بيمه و آسايش خاطر بازرگانان و صاحبان شرمايه شد. به سرعت هم رو به توسعه نهاد و دامنه فعالين آن روز به روز وسيع تر گرديد به گونه اي که در دنياي امروز اهميت بيمه به حدي است که کمتر فعاليت اقتصادي و اجتماعي را مي توان يافت که پا به عرصه حيات بگذارد و بدون اين عامل پا بر جا بماند. روزانه ميلياردها دلار کالا از طريق جاده، راه آهن، هوا و دريا جابجا مي شود و به نوعي تحت پوشش بيمه اي قرار مي گيرد بيمه باربري از جمله بيمه هاي بازرگاني است که خسارات وارده به کالا را در صورت تحقق خطرات تحت پوشش مورد تامين قرار ميدهد. اين نوع بيمه تضميني است اطمينان بخش براي صاحبان کالا، فروشندگان کالا و متصديان حمل و نقل از نظر جبران خسارت و همچنين از ديدگاه اقتصادي وسيله اي است مناسب و قابل اطمينان جهت حفظ و حراست از سرمايه ها در مقابل خطرات و غير قابل پيش بيني . مراحل اجرائي واردات کالا جهت واردات يک کالا از کشورهاي خارجي مراحل ذيل بايد طي گردد. ثبت سفارش گشايش اعتبار ترخيص ثبت سفارش (REGISTRATION OF ORDER): براي ثبت سفارش کالا در وزارت بازرگاني ابتدا بايستي اقدامات اوليه از قبيل پروفرما، تعيين تعرفه کالا، تخصيص ارز، اخذ مجوزهاي لازم انجام، سپس مدارک را جهت ثبت سفارش به وزارت بازرگاني ارسال نمود. مراحل اجرائي اين امور بشرح زير مي باشد. اخذ پروفرما (PROFORMA-INVOICR): پروفرما سندي است که در آن فروشنده قيمت کالا و ساير شرايط فروش و تحويل کالا را به خريدار اعلام مي نمايد. معمولاً يک پروفرما بايستي حاوي اطلاعات زير باشد. شماره و تاريخ (DATE& NO.)- مشخصات خريدار و فروشنده (SELLER& BUYER NAME) )- آدرس (ADDRESS)- مدت اعتبار (VALIDITY)- مشخصات و شرح کالا (GOODS DESCRIBTION)- وزن (WEIGHT)- تعرفه TARIFF NO- قيمت واحد (UNIT PRICE)- قيمت فوي (FOB COST))- هزينه حمل (FRIEGHT COST)- قيمت کل سي اند اف (C&F TOTAL))- نوع ارز کشور (CURRENCY)- کشور سازنده کالا (ORIGIN)- نام توليد کننده (MANUFACTURE)- بسته بندي (PACKING)- شرايط و زمان تحويل مبدا (DELIVERY DATE & TERMS)- مبدا حمل (ORIGIN OF SHIPMENT))- مقصد (DESTINATION)- وسيله حمل (MEANS OF TRANSPORT))- شرايط پرداخت (TERMS OF PAYMENT)- بازرسي کالا (INSPECTION) تعيين تعرفه کالا (TARIFF): دومين مرحله پس از اخذ پروفرما تعيين تعرفه دقيق کالا و اطمينان از صحت و درستي آن مي باشد. تخصيص ارز (CURRENCY ALLOCATION): بمنظور استفاده از ارز لازم جهت ورود کالا، سازمان و يا وزراتخانه مربوطه بايد ارز مورد نظر را به وارد کننده تخصيص داده و پس از بررسي پروفرما و مدارک مربوطه، انتهاي صفحه اول اوراق ثبت سفارش و نيز اصل پروفرما را امضاء و مهر نمايد. اخذ مجوزهاي ورود: واردکننده بايستي نسبت به اخذ مجوزهاي ورود، نظير مجوز عدم ساخت از وزارتخانه و سازمانهاي مربوطه اقدام نمايد. کليه مهرهاي ورود کالا، بايستي بر روي تمامي برگه‌هاي ثبت سفارش و نيز اصل پروفرما ثبت گردد. اخذ شماره ثبت سفارش: پس از انجام تخصيص ارز و اخذ مجوزهاي ورود کالا بايستي نسبت به ثبت سفارش کالا در وزارت بازرگاني اقدام نمود. بدين منظور مدارک مذکور بانضمام اطلاعات در خصوص آناليز کالت و يا بروشور و کاتالوگ آن به معاونت بازرگاني خارجي وزارت بازرگاني بخش ثبت سفارشات تحويل گرديده و کارشناس مربوطه نيز پس از بررسي مدارک و انطباق مندرجات اظهار شده بر روي برگه‌هاي ثبت سفارش با اصل پروفرما و کنترل شماره تعرفه کالا با توجه به مشخصات مندرج در کاتالوگ صحت آنرا تائيد و اصل پروفرما را به امضاء مي رساند و شماره هشت رقمي که معرف شماره ثبت سفارش است بر روي اوراق ثبت سفارش و پروفرما ثبت مي گردد. صدور فيش ارزي: پس از انجام ثبت سفارش در وزارت بازرگاني و اخذ شکاره هشت رقمي مي بايست مدارک جهت صدور فيش ارزي به بانک مرکزي ارسال گردد. ارسال مدارک ( اوراق ثبت سفارش + پروفرما) توسط وزارت بازرگاني يا بانک خريدار ( گشايش کننده) انجام مي گيرد. بانک مرکزي پس از بررسي مدارک نسبت به صدور فيش ارزي اقدام و انتهاي پشت صفحه برگ ثيت سفارش را مهر مي زند. آنگاه اصل مدارک بانضمام فيش ارزي صادره را به بانک معرفي شده خريدار ارسال مي نمايد. صدور فيش ارزي توسط بانک مرکزي در واقع بمنزله تحقق قطعي استفاده از ارز تخصيصي سازمان تخصيص دهند ارز براي خريدار مي باشد. صدور فيش ارزي براي بانک گشايش کننده بمنزله داشتن مجوز براي اعتبار اسنادي به نفع خريدار مي باشد. بيمه نمودن کالا (INSURANCE): جهت بيمه کردن کالا، وارد کننده مي بايستي با در دست داشتن پروفرما يا برگه ثبت سفارش به يکي از شرکتهاي بيمه مراجعه و درخواست بيمه نمايد. در فصلهاي بعدي در خصوص بيمه مفصلاً بحث خواهد شد. بخش دوم- اصطلاحات تحويل در محل کارخانه KX-?(KXW): اين اصطلاح در مواردي بکار ميرود که فروشنده کالا را در محل اقامت خود ( کارخانه، کارگاه، انبار و غيره) به خريدار تحويل دهد. و مسئوليت حمل کالا از آن نقطه بعهده خريدار خواهد بود. بنابراين محل کارخانه يا انبار و بعبارت ديگر محل تحويل کالا به خريدار نقطه انتقال ريسک از فروشنده به خريدار مي باشد. آماده سازي کالا و بسته بندي به عهده فروشنده است و ساير هزينه ها از جمله هزينه حمل کالا و بيمه بعهده خريدار خواهد بود. اين نوع معامله کمترين وظيفه را براي فروشنده و بيشترين مسئوليت را براي خريدار دارد. تحويل به حمل کننده FRER CAPRIER(FCA): در اينگونه معاملات، فروشنده بايد مسئوليت کليه هزينه هاي مربوط به بسته بندي، آماده سازي و تحويل به اولين حمل کننده را بپذيرد. مسئوليت و هزينه حمل و بيمه بعهده خريدار خواهد بود. تحويل در کنار کشتي FREEALONGSIDE SHIP (FAS): در اين روش، فروشنده موظف به انجام کليه عمليات و هزينه ها تا تحويل کالا در کنار کشتي، روي اسکله يا هر دوبه ها در بندر بارگيري مي باشد. هزينه حمل کالا به عهده خريدار مي باشد. ساير هزينه ها نيز از زمان تحويل کالا در روي اسکله کنار کشتي يا روي دوبه ها عهده خريدار مي باشد. تحويل روي عرشه کشتي FREE ON BOARD(FOB): اين اصطلاح براي فروشنده انجام کليه عمليات و هزينه ها تا قرار گرفتن کالا روي عرشه کشتي پس از عبور از نرده کشتي در بندر حمل که قبلاً تعيين و توافق شده، اقتضاء مي نمايد. بنابراين کليه هزينه ها اعم از کرايه حمل و غيره از محل اسکله در مبدا تا مقصد حمل و همچنين مسئوليت بعهده خريدار خواهد بود. اين اصطلاح منحصراً براي حمل و نقل دريائي بکار ميرود. و اگر کالا با کاميون حمل شود اصطلاح FREE ON TRUCK(FOT) و چنانچه با قطار حمل شود اصطلاح FREE ON RAIL(FOR) استفاده مي گردد. هزينه و کرايه حمل COST AND FREIGHT(CFR): اين اصطلاح منحصراً براي حمل دريائي بکار ميرود. فروشنده موظف است نسبت به انجام کليه عمليات و هزينه هاي بندر مقصد را به عهده بگيرد. لذا کرايه حمل تا مقصد را نيز فروشنده پرداخت مي نمايد هزينه بيمه کالا به عهده خريدار مي باشد. اخذ مجوزهاي صدور، تهيه اسناد حمل و انجام کليه امور تشريفات گمرکي در کشور مبدا بعهده فروشنده مي باشد. هزينه، بيمه، کرايه COST, INSURANCE AND FREIGHT(CIF): اين اصطلاح همانند CFR است با اين تفاوت که مسئوليت بيمه کردن کالا و پرداخت هزينه بيمه نيز بعهده فروشنده مي باشد. لذا کليه عمليات بسته بندي، تشريفات گمرکي حمل و بيمه کالا در کشور مبدأ و هزينه هاي مربوطه بعهده فروشنده است. هزينه و کرايه حمل COST AND FRIGHT (C&F): اين اصطلاح معادل CFR است بااين فرق که براي هر نوع حمل از جمله حمل مرکب بکار برده ميشود. کرايه حمل پرداخت شده CAPRIAGE PAID TO (CPT): اين اصطلاح معادل اسي اند اف قديم ( ايتکوترمز 1980 ) مي باشد و بدين معناست که فروشنده هزينه و کرايه حمل کالا تا مقصد تعيين شده را تقبل مي نمايد. هزينه، بيمه و کرايه حمل پرداخت شده CAPRIAGE INSORANGE PAID TO(CIP): اين اصطلاح همانند اصطلاح CPT مي باشد با اين تفاوت که مسئوليت بيمه کردن کالا و هزينه آن نيز به عهده فروشنده مي باشد در ساير موارد همانند CPT است. تحويل در مرز DELIVERED AT FRONTLER (DAF): اين اصطلاح مبين مسئوليت فروشنده تا مرحله تحويل کالا در محل تعيين شده در مرز کي باشد. فروشنده کالا را آماده و با هزينه و مسئوليت خود کليه مجوزهاي صدوز و تشريفات گمرکي را در کشور مبدا انجام داده و به هزينه خود قرارداد حمل کالا را به نقطه تعيين شده در مرز منعقد مي سازد و کالا را در همان نقطه تحويل خريدار ميدهد. تحويل در اسکله DELIVERED EX QUAY (DEQ): در اين حالت فروشنده موظف است کليه هزينه ها و مخارج کالا را تا محل تحويل کالا يعني اسکله در بندر مقصد را بپردازد و کالا را قبل از مرحله ترخيص، در اسکله بندر مقصد تحويل دهد وي نه تنها موظف است قرارداد حمل کالا را منعقد و کرايه را پرداخت کند، بلکه همچنين بايد به لحاظ ضرورت تخليه کالا در بندر مقصد، هزينه هاي تخليه مانند مخارج دوبه کاري، باراندازي و باربري را تقبل نمايد هزينه بيمه کالا بعهده فروشنده مي باشد ولي الزامي به بيمه کردن ندارد. پس از تحويل کالا روي اسکله در بندر مقصد خريدار مسئوليت و هزينه هاي بعدي کالا را بر عهده مي گيرد. تحويل عوارض پرداخت نشده DELIVERED DUTY UNPAID (DOU): شرايطي است که فروشنده کالا را بدون قبول تعهد پرداخت حقوق و عوارض گمرکي در محل مقرر در کشور مقصد به خريدار تحويل ميدهد. بر اين اساس فروشنده مسئوليت خطرات احتمالي متوجه کالا و همينطور آنرا به استثناء حقوق و عوارض گمرکي تا اين مرحله به عهده ميگيرد. هزينه هاي بسته بندي، عوارض گمرکي در کشور مقصد و هزينه هاي حمل کالا به عهده فروشنده مي باشد ولي وي الزامي به بيمه کردن کالا ندارد. از آنجا که فروشنده وظيفه ترخيص کالا از گمرک کشور وارد کننده را بر عهده ندارد، خريدار بايد مجوز ورود کالا را اخذ و کليه حقوق و عوارض گمرکي را خود بپردازد. شرايط فوق مبين امتداد وظيفه فروشنده تا موقع تحويل کالا به خريدار در محل تعيين شده در کشور ورود است. تحويل عوارض پرداخت شده DELIVERED DUTY PAID (DOP): اين اصطلاح بيان کننده اين است که فروشنده کالا را پس پرداخت حقوق و عوارض گمرکي متعلق به ورود آن، در محل مقرر در کشور مقصد به خريدار تحويل ميدهد. اين وضعيت بهترين شرايط براي خريدار دارا ميباشد و دشوارترين شرايط براي فروشنده مي باشد. بر اين اساس فروشنده بايستي کليه هزينه هاي کالا و مسئوليت خطرات متوجه آن تا رسيدن به مرز گمرک کشور واردکننده و از آن پس تا مکان مقرر از مقصد را تقبل کرده و تمامي مخارج و هزينه ها از جمله حقوق و عوارض گمرکي و حتي هزينه هاي حمل و نقل داخلي کالا در کشور خريدار را تا هنگام تحويل در محل مقرر مثلاً کارگاه يا انبار يا کارخانه بپردازد. بنابراين فروش کالا بر مبناي DDP در حکم فروش کالا در بازار داخلي کشور خريدار ميباشد. ترانشيپمنت (TRANSHIPMENT): ترانشيپمنت به انتقال کالا از روي يک وسيله حمل و نقل به روي وسيله حمل و نقل ديگر گفته ميشود و آن در زمان حمل مرکب اجتناب ناپذير مي باشد. ولي در غير اينصورت مجاز يا عدم مجاز بودن آن به عهده خريدار مي باشد. در جابجائي کالا ريسک خطرات مربوط به صدمه و آسيب پذيري کالا افزايش مي يابد. حمل بدفعات (PARTSHIPMENT): در صورت مجاز بودن حمل بدفعات فروشنده قادر خواهد بود کالا را در چندين مرحله تحويل نمايد معمولاً اين موضوع در پروفرما قيد مي گردد. مجاز بودن يا عدم آن با توافق خريدار و فروشنده صورت خواهد گرفت در خريدهاي باتناژ و تعداد پايين معمولاً يکبار حمل مي شود ولي در خريدهاي تناژ بالا امکان حمل به دفعات وجود دارد. فهرست منابع ايزدپناه، مسيح، اصول بيمه؛ انتشارات مدرسة عالي بيمة تهران، تهران: بي تا. پاکباز، خسرو. تأمين اجتماعي؛ انتشارات ارژنگ، تهران: 1347. دستباز ، هادي، اصول و كليات بيمه هاي اشخاص، جلد اول، انتشارات علمي و فرهنگي دانشگاه علامه طباطبائي. قانون بيمه ؛ بيمه مركزي ايران؛ انتشارات بيمه مركزي ايران. شيباني، احمد علي. پيدايش و تحول بيمه؛ انتشارات مدرسه عالي بيمه تهران، تهران:1352. شيمي، علي اصغر. تکلونوژي حريق؛ انتشارات دانشگاه ملي ايران،‌ تهران: 1354. فصلنامه صنعت بيمه؛ انتشارات بيمه مرکزي ايران، شناره هاي مختلف. کريمي، آيت. بيمه اتکايي بيمه هاي غير زندگي؛ انتشارات بيمه مرکزي ايران، تهران: 1372. كريمي، آيت، كليات بيمه ، انتشارات بيمه مركزي ايران، آدرس: تهران خيابان افريقا نبش خيابان ناهيد شماره 72 تلفن 220500011 كريمي، آيت، مباني نظري و عملي بيمه هاي اموال ، ناشر: بيمه مركزي ايران ــــــــ.بيمه اموال و مسؤوليت(جلد1)؛ انتشارات دانشکده امور اقتصادي و دارايي، تهران:1372. ـــــــ. کليات و اصول بيمه؛ انتشارات دانشکده امور اقتصادي، تهران: 1369. مشايخي، همايون. مباني و اصول حقوقي بيمه؛ انتشارات مدرسه عالي بيمه تهران، تهران: 1353. 10- ملک نيا، غلامرضا. بيمه آتش سوزي؛ انتشارات مدرسه عالي بيمه تهران، تهران: 1352. 11- جزوه هاي آموزشي بيمه ايران جزوه آموزشي بيمه اتومبيل، بيمه آتش سوزي، بيمه مهندسي، بيمه مسئوليت مولف: مركز آموزش بيمه ايران ناشر: انتشارات بيمه ايران آدرس: تهران – خيابان حافظ شمالي – جنب خيابان ورشو ابتداي پل پلاك 639 11.C.l.l. Property and Pecuniary lnsurance;Charterd lnsurance lnstitute, England:1985. 12. S.I.T.C.Generai Principles of lnsurance; Swiss lnsurance Training Centre, Swiss: 1983. سايت بيمه ايران: iranisurancee co. Pr-ire@ iraninsarance.com http:// www.iraninsurance.org info@ iranini surance.org

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته