مقاله حمام در فرهنگ ايران زمين (docx) 8 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 8 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
حمام در فرهنگ ايران زمينکاشيهاي معرق ، هفت رنگ و کاشيهاي خشتي ، با تصوير انساني از زيباييهاي از ويژگي حمامها مي باشد. از ديگر نکات فني و هنري حمام مي توان از چگونگي شبکه آبرساني به خزينه ، گرمخانه ، سربينه ، حوضها ، حوضچه ها و فواره هاي متعدد آنها ، نحوه گرم کردن هواي داخل حمام ،چگونگي آب بندي مخازن آب و گرم کردن آب ، ارتفاع کم و باريک و طولاني بودن راهروها ، هشتي هاي مياني و سردرها ، تناسبات فضايي وروديها و خروجيها ، ارتفاع زياد رختکن ، گود بودن حمام ، بهره گيري از آب قنات ، نگهداشتن حرارت ، ضدزلزله بودن و کاهش ارتعاشات لرزشي در اثر قرارگيري در درون زمين ، که بدون آنها کارکرد حمام ممکن نمي شد ، نام برد. زمان استفاده از حمامها در قديم سابقاً در همه جاي ايران حمام عمومي وجود داشت و اهالي محل اقلاً هفته اي يک بار به منظور نظافت به حمام مي رفتند. با اين تفاوت که مردان قبل از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح حمام مي گرفتند و از آن ساعت تا ظهر و حتي چند ساعت بعد از ظهر حمام در اختيار زنان بود. امروز هم حمام عمومي در غالب نقاط ايران وجود دارد، منتها فرقش با حمامهاي قديم اين است که در حمامهاي قديم از خزينه استفاده مي شد؛ ولي در حمامهاي عمومي جديد دوشهاي متعدد جاي خزينه را که به هيچ وجه منطبق با اصول بهداشتي نبود گرفته است. در حمامهاي عمومي خزينه دار که امروزه در ايران کمتر وجود دارد سنن و آدابي را از قديم رعايت مي کردند که بعضاً جنبه ضرب المثل پيدا کرده است. مصالح حمام سنگ مرمر: ستون هاي حمام و کفبوش و لبه حوضها کاشي : ازاره ها ,حوضها وسکوها اجر : ديواره حمام و سقف سنگ لاشه : بايه هاي حمام تنبوشه : لوله هاي سفالي مخصوص سيستم آبرساني حمام ساروج : خزينه ,تزيئنات سقف حمام , بوشش داخلي حوضها (ترکيب ساروج : آهک ,خاک رس ,خاکستر ,لوئي ني مرداب , سفيده تخم مرغ يا شير که اين دو ماده بروتئيني باعث چسبندگي بيشترساروج مي شده است. تفاوت ساروج با سيمان:هرچه قدمت ساروج بيشترباشد محکم تروسخت ترمي شود) معماري حمام حمامهاي قديم معمولاً چند متر از سطح کوچه و بازار پايينتر بود؛ چون اگر غير از اين مي بود آب به خزانه سوار نميشد. سر در حمام شکل ديو و رستم و يا شيطان و مالک دوزخ را نقاشي مي کردند و هنوز هم بنده فلسفه آن را نفهميده ام که نقش شيطان و ديو و رستم، با سر در حمام، چه مناسبت دارد. در هر صورت چندين پله پايين مي رفتيم تا به سر بينه يا رختکن مي رسيديم. علتهاي ساخت حمام در دل خاک 1- مهمترين عامل در حمام انتقال آب به داخل حمام بود زماني که حمام را از سطح معابر بايين تر مي ساختن به راحتي آب وارد حمام مي شد . 2 – خود خاک عايق خوبي براي جلوگيري از به هدر رفتن گرماي حمام بوده است . 3- از خاکي که برداشت مي کردند به عنوان مصالح استفاده مينمودند . افراد شاغل در حمام تونتاب : شخصي که وظيفه اش نگهداري از حمام , گرم نمودن آب و همچنين تميز نمودن حمام بوده است را تونتاب مي گفتند. دلاک : فردي که با کيسه کشي و شستشوي افراد در حمام امرار معاش مي نموده است . مشتمالچي : شخصي که در حمام به اشخاص مشت مال مي داده وجهت صدا زدن او در سربينه فرد بلند ميگفته ”خش ” حمامي : مالک حمام خصوصي که درحمام عمومي نقش مديريت حمام رابعهده داشته است . بادو : اين فرد وظيفه اش جفت کردن کفش اشخاص و گاهي اوقات جابجايي اسباب حمام مابين حمام تا خانه اشخاص . افرادي که در سربينه حضور داشتند علاوه بر استاد حمامي يک نفر به نام "جامه دار" يک نفر به اسم "مشت و مالچي" و يک نفر هم به عنوان "پادو" در سر بينه حضور داشتند و تا مشتري وارد مي شد، پادو کفش مشتري را زير سکو مي گذاشت و يک لنگ خشک روي سکو پهن مي کرد. مشتري که لخت مي شد، پادو يک لنگ ديگر به او مي داد. مشتري آن لنگ دوم را به کمر مي بست. لباسهايش را توي آن لنگ اول مي پيچيد و از سکو پايين مي آمد قسمتهاي مختلف حمام 1- سربينه ” سربينه" يک فضاي سرپوشيده اي بود که وسط آن حوض بزرگي قرار داشت . اطراف سربينه سکوهاي بلندي ديده مي شد که در آنجا رخت مي کندند. استاد حمامي در کنار يکي از آن سکوها يا بالاي يکي از سکوها مي نشست و جعبه دخل را هم بغل دستش مي گذاشت. از سقف سربينه چراغ بزرگ گرد سوز و گاهي هم چهلچراغ تا بالاي حوض آويخته بود. دور تا دور سکوهاي رختکن تير مي گذاشتند و به آن تيرها گويهاي شيشه اي رنگارنگ مي آويختند. يک تغار (کاسه بزرگ سفالين) محتوي آلو و آب آلو روي چهارپايه نزديک حوض بود و چندين کاسه کوچک با قاشقهاي چوبي پهلوي تغار مي گذاشتند. در ايام زمستان به جاي آب آلو، لبو و آب لبو را با کمي سرکه توي تغار مي ريختند. نورگير در اين حمام ، همه فضاها به بلوري تراش خورده مي مانند و همچون جواهري نفيس ، جلوه مي کنند. اين خلوص و کمال نه تنها در شکل قاعدة فضاها بلکه در حجم کلي آنها و نيز در طرح سقفها ، که از هندسه اي ناب پيروي مي کند ، نمودار مي گردد. سقفها اغلب کاربنديهاي متنوع و جالبي دارند که اين خود نظم دروني مجموعه را دوچندان مي نمايد و نشاني از «درونگرا بودن معماري سنتي ايران» مي باشد. نور فضاهاي حمام ، به طريقي استادانه از سقف تامين شده ، به نحويکه نورگيرها معمولاً در مرکز ويا دورادور سقفهاي پرکار جواهرگونه ، جاي گرفته اند و کاملاً با هندسه سقف ، هماهنگي پيدا کرده ، جواهر سقف را نوراني تر نشان مي دهد و سايه - روشن زيبايي بر روي آن ايجاد مي کند. حوض آب زير اين نورگيرها نيز بر جلوة نورپردازي آن مي افزايد. در نورگيرهاي سقف ، براي ممانعت از اشراف و ديد و تنظيم حرارت گرمخانه ، از «گل جام» يا «معلقي» استفاده شده است تا نور خورشيد را به داخل فضاها هدايت کند. بازي نور در داخل فضاها و بازتاب نور برگشته از سطح حوضها و تابيده بر سقفها ، فضاها را ، در هر لحظه با لحظه ديگر ، از هم متمايز مي سازد. وسائل استحمام در قديم الايام کيسه Kise مشربه Mashrabe ليف Lif تاس Tas شانه Shan طشت Tasht صابون Sabun لگن Lagan سفيدآب Sefid Ab آينه Ayne کتيراKatira جام حنا Jame Hana سدر Sedr جام وسمه Jame Vasme مورد Murd لنگ Long حنا Hana چراغ بيه سوز Pisuz Cheragh وسمهVasme سنگ با Sange pa گل سرشور Gele Sarshur بقچه مسند Bighche Masnad صحن حمام از دالان تاريکي مي گذشت، و در صحن حمام را مي گشود و توي حمام مي رفت. در اينجا چند شاه نشين و چند ايوان که يکي از آنها مخصوص خواندن نمازدر حمام بود چون مردها قبل از طلوع آفتاب وارد حمام مي شدند وبعد از طلوع آفتاب از حمام خارج مي شدند و چند طاق نما و يک حوض کوچک آب سرد بودو در دوسوي خزينه دو خلوت بصورت قرينه قرار داشت ونظافت خانه و توالت در گوشه اي قرارداشتند و کارگران داخل حمام عبارت بودند از چند دلاک و يک پادو، آبگير و دو سه پادو...... احترام به افراد بزرگتر در حمام يکي از آن آداب اين بود که هر کس وارد حمام مي شد، براي اظهار ادب و تواضع نسبت به افراد بزرگتر که در صحن حمام نشسته، مشغول کيسه کشي و صابون زدن بودند، يک سطل يا طاس بزرگ آب گرم از خزينه حمام بر ميداشت و بر سر آن بزرگترمي ريخت. البته اين عمل به تعداد افراد بزرگ و قابل احترام که در صحن حمام نشسته بودند تکرار مي شد. و تازه وارد وظيفه خود مي دانست که بر سر يکايک آنان با رعايت تقدم و تأخر آب گرم بريزد. بسا اتفاق مي افتاد که يک يا چند نفر از آن اشخاص مورد احترام در حال کيسه کشيدن و يا صابون زدن بودند و احتياجي نبود که آب گرم به سر و بدن آنها ريخته شود، مع ذالک اين عوامل مانع از اداي احترام نمي شد و کوچکترها به محض ورود به صحن حمام خود را موظف مي دانستند که يک طاس آب گرم بر سر و بدن آنها بريزند و بدن وسيله عرض خلوص و ادب کنند. ورود حمام به خانه از اواسط دوران قاحاريه در ميان ثروتمنان رسم بر اين بود که در منزل حمام مي ساختند و مهماني حمام به يکديگر مي دادند که اين بيشتر ميان شاهزاده خانم ها رسم بوده است. نمونه بارز اين خانه ها خانه تاريخي عامريهاي کاشان مي باشد وليکن دراواخر دوران بهلوي حمام وارد خانه ايرانيان شد ومي توان گفت از آن زمان کم کم رسم ورسومات گذشته از يادمان رفت مراسم هاي که در حمام برگزارمي شد ديدن عروس قبل از خواستگاري حنابندان عروس و داماد جشن بدنيا آمدن نوزاد مراسم حنا بندان عروسصبح روز حنابندان خانواده داماد حنا وصابون وکيسه را با نواختن مطربها و باشيدن نقل به خانه عروس مي بردند . شب قبل روز عروسي تمام ميهمانان دعوت شده به خانه عروس مي رفتند وبر دست وبايشان حنا مي گذاشتند وبه حمام مي رفتند البته مزد حمام تمام شرکت کنندگان به عهده خانواده داماد بود. رسم بوده تا دختران در مراسم حنابندان دعوت شوند تا بختشان باز شود. حنا بندان داماد اين مراسم در ساعت 10 صبح روز عروسي برگزار مي شد اما تمام اين مراسم در حمام بوده وهمراهان داماد عبارت بودند از برادران ,عمو دايي ودوستان داماد . دلاک در حمام وظيفه اش اصلاح سر و صورت داماد و همچنين او بر دست و باي داماد حنا مي گذاشت . لازم به ذکر است که درطول زماني که داماد و همراهانش در حمام بودند مطربها خارج از حمام به نوازندگي مشغول بودند. خوراکي هاي مورد استفاده درحمام انار آب انار ليموناد لبو کوفتهترشي کله پاچه
رفتن به گرمابه هاى صفوى