مقاله مواد نيروزا و مكملها 55 ص

مقاله مواد نيروزا و مكملها 55 ص (docx) 58 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 58 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

مواد نیرو زا در نگاه اول واژة نيروزا به معناي هر چيزي است كه به فعاليت بدن كمك كند. متأسفانه، هماكنون اكثر مردم گمان ميكنند كه تمام مواد نيروزا بايد دارو باشند. مثال برجسته استفاده از اين مواد در بازيهاي المپيك 1988 سئول نمايان شد. هنگامي كه مدال طلاي بن جانسون دونده كانادايي و دارندة ركورد جهاني 100 متر، به خاطر مصرف استروئيدهاي آنابوليك بازپس گرفته شد. اينكه فكر كنيم داروها تنها راه بهبود پتانسيل كاري هستند بسيار اشتباه است؛ زيرا برنامههاي تمريني جسمي و رواني، شرايط آب و هوايي مناسب و يا رعايت مسائل تغذيهاي راندمان شخص را افزايش ميدهد. ـ قوانين اكثر ورزشها در مورد اجازه مصرف داروها و مواد نيروزا كاملاً اختصاصي است. يقيناً از نظر فلسفه استفاده از اين مواد، به نظر ميرسد اين قوانين براي گروههايي نسبت به گروههاي ديگر غيرمنصفانه باشد. به عنوان مثال، ورزشكار ثروتمند ميتواند در ارتفاع بالا در يك دوره طولاني تمرين كند در صورتي كه ورزشكار فقيرتر ممكن است مجبور به استفاده از دوپينگ خون شود. نتيجة پاياني يكسان است ـ بهبود ظرفيت حمل اكسيژن ـ اما اولي مجاز و دومي غيرقانوني است. ـ ورزش مدرن امروز يك مشكل دارد. اكثر قوانين آن (و همچنين فلسفه حاكم) براي جامعهاي پايهگذاري شده كه به طور قابل ملاحظهاي با جامعهاي كه ما در حال حاضر در آن زندگي ميكنيم تفاوت دارد. در حالي كه بازتاب تعدادي قوانين با گذر زمان تغيير كرده است اما فلسفه بنياني آن اساساً مربوط به زمانهاي گذشته است. ـ ورزش حالا يك تجارت بزرگ است و احتمالاً يكي از بزرگترين صنايع رشد يافته در قرن حاضر ميباشد. منسوجات وابسته، توليدكنندگان كفش و وسايل، تأمينكنندگان تسهيلات (نظير ساختمانها) و صاحبان صنايع نو و جديد به هيچوجه مايل نيستند كه عقربههاي ساعتشان در جهت عكس حركت كند. عصر سوداگرايي تفاوت بزرگي را ايجاد كرده است، عده زيادي به ورزش به عنوان شغلي با درآمد بالقوه فوقالعاده نگاه ميكنند. بسياري از فيلسوفان آماتور از جمله خود من به اين نكته باور دارند كه ورزش در دنياي امروز نقش جنگ (مبارزه) را به عهده گرفته است و ميادين المپيك حالا صحنههاي جنگ و كارزار است. اگر چنين فلسفهاي صحيح باشد، بنابراين ممكن است كه قوانين جنگ در اينجا حاكم باشد و تقريباً هر چيزي كه به سمت حمايت و پشتيباني از پيروزي گام بردارد مطلوب و پسنديده است. در اينجا بين فلسفه دكوبرتن و فلسفه بالا تضادها و اختلافاتي وجود دارد كه براي نسلهاي بعدي دنياي ورزش بايد اين موضوع مشخص شود. احتمالاً الان خيلي دير است كه پيشنهاد كنيم ورزش شبيه فعاليتي ساده در باشگاهي خاص است كه شخص ورزشكار مجبور است يا قوانين باشگاه را رعايت كند يا آنجا را ترك نمايد. ورزش ميبايد نظرات جاري جامعه را منعكس كند اما بايد اين آمادگي را نيز داشته باشد كه موقعيت و وضعيت بهتري را نسبت به آنچه به ارث برده به نسل بعدي منتقل كند. در حال حاضر بسياري از مردم در مورد اين مسئله كه ورزشكاران نسل بعدي خط مشي بهتري براي پيشرفتهاي ممتد به ارث ببرد به شدت دچار شك و ترديد هستند. عمده نگراني آنها از اين بابت است كه نسل ورزشكار حاضر، ورزشكاران در دورة فعلي سريع پولدار شدن را به عنوان هدف خود ميدانند تا اينكه نگران آينده ورزش باشند. با وضعيت نابساماني كه وجود جوايز مالي خوب انتظار افراد موفق را ميكشد، جاي شگفتي نيست كه بعضي با فلسفه پيروزي با هر قيمتي از روشهاي نادرست استفاده كنند. آنچه در پي اين فلسفه ميآيد اعتياد دارويي در بين ورزشكاران است. مصرف دارو براي افزايش و بالا بردن كارآيي در ورزش مسئلة جديدي نيست. در بازيهاي يونان باستان، كساني كه از ميان رژيمهاي غذايي خاص، از تركيبات افزايشدهنده كارآيي استفاده ميكردند گناهكار شناخته ميشدند. اخيراً در يك برنامة تلويزيوني كه از كانال آمستردام پخش ميشد اسنادي از مصرف دارو در بين ورزشكاران در دورانهاي مختلف ارائه شد. حتي در زمانهاي نه چندان دور ورزشكاران به دنبال معجون جادويي كه بعداً شامل الكل و نيكوتين بود ميگشتند. اما در حال حاضر وضعيت بسيار پيچيدهتر است و به بالاترين تكنولوژيها جهت تعيين سطح مصرف و نوع داروهاي مصرفي نياز است. هماكنون مسئلة دوپينگ حالت جزايي دارد و ورزشكاران متخلف هميشه دو پله جلوتر از پليس (آزمونگرهاي دوپينگ) قرار دارند. به نظر ميرسد در آيندهاي نزديك اين مشكل به راحتي قابل حل نباشد. انواع دارو داروهاي افزايشدهندة عملكرد و راندمان را ميتوان به 10 گروه اصلي تقسيم كرد. هر يك از اين گروهها به منظور ايجاد اثر خاصي در ورزش مورد استفاده قرار ميگيرند كه برخلاف اهداف فعاليتهاي ورزشي است. آرامبخشها آرامبخشها به منظور كاهش اضطراب، كاهش فشار روحي و قرار دادن ذهن در حالت استراحت و آرامش بدون صدمه به اعمال مغزي مورد استفاده قرار ميگيرد. اين داروها به علت داشتن اثر آرامشبخش حالات تهاجمي فرد را سركوب ميكنند، بنابراين به ميزان جزيي براي ورزشهاي تهاجمي مصرف ميشوند. اگرچه استفاده از آنها در ورزشهايي نظير تيراندازي با اسلحه و كمان به خوبي ثابت شده است. بيحس كنندههاي موضعي بيحسكنندههاي موضعي در طيف وسيعي از ورزشها نظير فوتبال، راگبي، هاكي و مانند آنها مورد استفاده قرار ميگيرد. اين گروه براي از بين بردن درد ناشي از يك صدمه به وسيله فلج ساختن پايانههاي اعصاب حسي مورد استفاده قرار ميگيرند و بنابراين شخص را قادر ميسازد تا بدون هيچگونه احساس دردي مسابقه را ادامه دهد. حتي اسپري يخ نيز در اين گروه قرار ميگيرد اگرچه اكثر اوقات لازم است بيحسكنندههايي با دوره بيحسي طولانيتر تزريق شود. به علت اينكه استفاده از آنها باعث ميشود كه فرد عليرغم داشتن آسيب به فعاليت خود ادامه دهد. بنابراين مصرف آنها ميتواند خطرناك باشد و شدت آسيب را افزايش دهد. محركهاي قلبي محركهاي قلبي براي افزايش برون ده قلبي مورد استفاده قرار ميگيرند كه اين كار با اثر روي نيروي انقباض قلب صورت ميپذيرد. اين داروها باعث بهبود گردش خون در تمام دستگاههاي حياتي بدن به خصوص كبد ميشوند كه به نوبة خود مقدار انرژي در دسترس را در اكثر سطوح تمريني افزايش ميدهد. به نظر ميرسد استفاده اصلي از آنها در مسابقات كوتاه مدت باشد. من هرگز مصرف آنها را در ورزش نديدهام، هر چند مصرف بعضي از اين داروها در بين ورزشكاران مشاهده شده است. آرامبخشهاي قلبي برخلاف محركهاي قلبي، آرامبخشها براي كاهش عملكرد قلب در طول تمرينات مورد استفاده قرار ميگيرد و قلب را براي فعاليتهاي شديد آماده نگه ميدارد. هنگامي كه اثر آرامبخشها درست قبل از شروع مسابقه از بين برود يك اثر شارژ (جبراني) فوقالعاده (super charged) تجربه ميشود. داروهاي ضد پاركينسوني اين داروها براي درمان بيماري پاركينسون استفاده ميشوند. در اين بيماري مبتلايان جهت آغاز و كنترل حركات بدن به دليل از بين رفتن تون عضلات دچار مشكل ميشوند. فنجان در حال لرزش يك علامت براي تشخيص بيماري است. توسط اين داروها كنترل بيماري امكانپذير است زيرا باعث كاهش سفتي عضلات ميشوند و هماهنگي حركتي و تعادل را بهبود ميبخشند. اين مسئله مطمئناً براي فردي كه قبلاً كنترل ميشده اما مايل به كنترل بيشتر باشد ارزشمند خواهد بود. محركهاي دستگاه عصبي مركزي (CNS) اين محركها مسئول مرگ حداقل يك ورزشكار مرد هستند. اينها گروه آمفتامين ـ كوكائين را تشكيل داده و با يك روش مشابه به آدرنالين عمل ميكنند و اين به معني آماده ساختن بدن براي مبارزه است. اين محركها باعث ميشوند كه فرد احساس خستگي نكند و به اصطلاح يك حس "شجاعت مستانه " به فرد ميدهند. داروهايي كه به اين گروه خيلي نزديك هستند شامل آدرنالين، افدرين و سودوافدرين ميباشند كه همگي آنها در ليست مواد ممنوعه قراردارند. يك عارضه جانبي بد از اين گروه سبب شده كه توصيه مصرف آن براي درمان سرفههاي ساده و به عنوان ضد احتقان در طول مسابقه با احتياط انجام پذيرد. آرامبخشهاي دستگاه عصبي مركزي به اين گروه قبلاً در زير مجموعه آرامبخشهاي قلبي اشاره شد اما اين داروها در عين حال آرامبخش دستگاه عصبي مركزي نيز ميباشند و از جهت ديگر به عنوان بلوككنندههاي گيرندههاي بتا (Beta) شناخته شدهاند پيشنهاد شده است كه ورزشكاران از اين داروها براي كنترل اثر بيوقفه آدرنالين استفاده كنند به طوري كه ميتوانند به طور آگاهانه تمام منابع ديگرشان را به سمت يك اثر انفجاري هدايت كنند. با در نظر گرفتن تمام احتمالات، مصرف اين داروها باعث رفع خوابآلودگي و رخوت شده كه طبيعتاً براي مقابله با اثرات بيوقفه و كنترل نشده آدرنالين در رشتههاي مبارزهاي مورد استفاده قرار ميگيرد. گشادكنندههاي رگها گشادكنندههاي رگها حجم جريان خون را به قلب و عضلات اسكلتي افزايش ميدهد. در افراد غيرحرفهاي ممكن است مصرف اين داروها در كوتاهمدت داراي اثرات واضحي باشد، اما مصرف آنها در درازمدت بين ورزشكاران ميتواند پاسخ عكس (به علت اثرات هومئوستاتيك طبيعي) ايجاد كند. با توجه به اينكه مصرف اين داروها در ورزش عموميتي ندارند، جديداً نمونههايي ساخته شده كه پيشنهاد ميشود ورزشكاران از آنها استفاده كنند. استروئيدهاي مصنوعي (ساختگي) باتوجه به كاربرد اين استروئيدها در ورزش بهتر است اينها را به دو گروه كاملاً متفاوت تقسيم كنيم: قانوني و غيرقانوني. گروه قانوني شامل قرصهاي تنظيم (ضدبارداري) خانواده ميباشد كه به منظور كنترل عادت ماهيانه در بين ورزشكاران زن مورد استفاده قرار ميگيرد. اين قرصها براي اطمينان از اين نكته مصرف ميشود كه هيچگونه تنش پيش از قاعدگي (PMT) درست قبل از يك انجام مسابقه مهم اتفاق نميافتد. اما عليرغم اثر خوب اين قرص مصرف آن بدون عوارض جانبي نيست، يكي از اين عوارض، كاهش سطوح ويتامين C ميباشد (احتباس آب، افزايش وزن بدن و اختلالات رواني به همراه تغييرات خلقي فوقالعاده زياد از ديگر عوارض آن است). تذكر اين نكته لازم است كه عوارض جانبي به طور قابل ملاحظهاي از فردي به فرد ديگر و از يك قرص تجويز شده به قرص ديگر متفاوت است. گروه غيرقانوني (غيرمجاز) شامل آنابوليكها و آندروژنها است كه نسبت به مواد نيروزاي ديگر احتمالاً اثرات بيشتري بر روي ورزش دارد. (در دورة افزايش عملكرد) ورزشكاران و به خصوص آنها كه ورزشهاي قدرتي انجام ميدهند، به منظور به دست آوردن مزاياي آنابوليكها (ساخت پروتئين) و آندروژنها (افزايش حجم عضله)، با توجه به مرحله تمريني خاص هر دو را با هم ميگيرند. عليرغم همه پيشرفتهايي كه در روشهاي تست دوپينگ حاصل شده، تعداد زيادي از ورزشكاران به طور پيشرفتهاي با اين مسئله با پختگي خاصي برخورد نموده و داراي اطلاعات دقيقي از اين بدبختي ورزش مدرن هستند. به گونهاي كه آن دسته از داروهاي آنابوليكي كه به راحتي قابل شناسايي هستند را در طول مراحل تمرين (هنگام افزايش قدرت و حجم) و آنها كه كمتر قابل شناسايي هستند را در زمان نزديك به مسابقات (زمان احتمال انجام تست) استفاده ميكنند. ـ بايد قبول كنيم كه استروئيدهاي آنابوليك قرصهاي جادويي نيستند كه دائم از اين دارو قبل از مسابقات استفاده شود. اين دارو تركيبي است كه به صورت خودسر هنگام تمرين مورد استفاده قرار ميگيرد. استروئيد به خودي خود كاري انجام نميدهد، اما با استفاده از يك اثر گلوكوكورتيكوئيد ظرفيت كاري شخص را افزايش ميدهد كه نتيجه آن بازگشت به حالت اوليه سريعتر بعد از فشار تمرينات است. همينطور از اثر سرخوشي استروئيد همراه با يك پاسخ آندروژني براي ايجاد حس برتريجويي در ورزش استفاده ميشود. ـ همچنين مصرف هورمون رشد انسان (HCG) در طيف وسيعي از ورزشكاران ديده شده است، اين گروه از ورزشكاران مواد مذكور را براي افزايش عملكرد مورد استفاده قرار ميدهند. نظرات و عقايد فراواني در اين زمينه وجود دارد اما هيچكس مصرف مواد مذكور را بدون عوارض جانبي نميداند. در حال حاضر كه مشغول تهيه اين متن هستم ورزش يك مشكل عمده دارد و آن صنعت در حال رشد بازار سياه داروهاي استروئيدي است. فعلاً تا زماني كه قانوني جديد تصويب شود خريد و فروش استروئيدهاي آنابوليك غيرقانوني نيست و آن را ميتوان از هر مغازهاي در هر كشور اروپايي تهيه كرد. اما به نظر ميرسد به زودي قانون جديدي در اين زمينه تصويب شود. ـ بعضي محققان هيچگونه تأثيرات مثبت را در عملكرد شخص به هنگام مصرف استروئيدها قائل نيستند. اما اگر در مراحل پاياني رقابت، ورزشكار مجبور به انجام فعاليت بيشتر شود، ملاحظه خواهيد كرد كه اثر اين قرصها به خصوص بر روي ورزشهاي قدرتي بسيار شگرف است چرا كه ركورد اصلي را تا 15% اساساً از طريق افزايش قابل توجه در قدرت شخص بهبود ميبخشد. داروهاي بلوك كننده داروهاي بلوككننده كه بعضي از آنها ديورتيك هستند ميتوانند در يك نمونه ادرار كه ممكن است از جهات ديگر مثبت باشند وجود داروهاي نيروزا نظير گروه استروئيدها را پنهان كنند. اين گونه داورها نظير probenicid در فهرست داروهاي ممنوع قرار گرفتهاند. دوپينگ خون از لحاظ فني دوپينگ خون به معناي استفاده از دارو نيست. دوپينگ خون يعني: گرفتن خون از شخص، جدا كردن گلبولهاي قرمز از آن و سپس بازگرداندن گلبولهاي قرمز متراكم به شخص اهداكننده اصلي در زمان ديگر. دوپينگ بايد در شرايط كاملاً استريل بخصوص در طي منجمد كردن (زمان قبل از تزريق گلبولهاي قرمز به فرد) انجام شود. مدارك موجود نشان ميدهد كه حداقل يك مورد مرگ ناشي از دوپينگ خوني اتفاق افتاده است، همچنين تعدادي از عفونتهاي باكتريايي شديد شامل هپاتيت از نتايج اين روش نادرست است. ـ هنگامي كه تزريق خون انجام ميشود، در فرد دريافتكننده ظرفيت حمل اكسيژن در اثر افزايش گلبولهاي قرمز موجود در گردش خون بيشتر ميشود. البته اين وضعيت كوتاه مدت است چرا كه وضعيت هومئوستاتيك بدن به زودي وضعيت موجود را به حالت ثابت اوليه برميگرداند (سازگاري حاصل ميكند). ـ محتويات اين فصل به طور عمده بر روي داروها متمركز شده است، اما اضافه شدن متني در مورد تغذيه ممكن است كمي سؤالبرانگيز باشد. به نظر من وضعيت مصرف داروها بسيار مشكلآفرين است و لازم است براي مشكل موجود هر چه سريعتر راهحلي انديشيده شود. اما، عليرغم اين اطلاعات، مشكل بتوان داروهاي نيروزا را از داروهاي مجاز جدا كرد و بين آنها حد و مرزي قائل شد. به عنوان مثال ويتامين 15 B در اكثر كشورهاي جهان تنها يك ويتامين است در حالي كه در بعضي نقاط ديگر يك دارو محسوب ميشود. مكملها اين مسئله احتمالاً يكي از داغترين و بحثانگيزترين جنبهها از ديدگاه تغذيه است. استفاده از مكملها طرفداراني دارد كه در آستانه افراطيگري هستند و نيز مخالفيني دارد كه شغل بسياري از آنان حرفه پزشكي است. مكمل غذايي اينگونه تعريف شده است: يك ماده كمكي و نه يك جانشين براي تنظيم يك رژيم غذايي خوب. استفاده از مكملها در صورت مصرف غذاهاي متنوع كه از تعادل كافي همة مواد مغذي برخوردار باشد ضرورتي ندارد. اما بسياري از مردم جامعه به شيوة درست و صحيح غذا نميخورند، بنابراين ممكن است مصرف مكملها تنها گزينه باشد. ـ تعداد زيادي از ورزشكاران از امتياز جواني برخوردارند. اين گروه از مردم شامل دانشآموزان نيز ميشوند، كه احتمالاً از غذاهاي خانگي گريزان هستند. اما به تدريج آنها به غذاهاي آماده، راحت و هله هوله به عنوان تنها منابع انرژي متكي ميشوند. تحقيقيكه دربينورزشكاران دانشآموز درسال 1985انجام شد، زنگ خطرهايي را بخصوص در بين نوجوانان دختر به صدا درآورد. اكثر افراد اين گروه در طول هفته از سبزيهاي تازه استفاده نميكردند اما در عوض علاقمندي زيادي به مصرف شكلات و ساندويچ تن ماهي داشتند. بديهي است اين گروه در معرض خطرات ناشي از رژيم غذايي ناكافي براي رفع نيازهايشان ميباشند. ـ خواندن فهرست موادغذايي توليد شده به وسيله اكثر شركتهاي غذايي بهداشتي تكاندهنده است. اگر مردم تمام محصولات را در مقادير توصيه شده مصرف كنند آنها مجبور خواهند بود بخش بسيار بزرگي از روز را صرف خوردن اين قرصهاي عوامپسند كنند. اين محدودة وسيع محصولات به ترتيب از حروف الفبايي از alpha-alpha شروع شده و تقريباً تا حرف z (zinc) ادامه مييابد. البته كار نادرست شركتهاي غذايي بهداشتي تشويق مردم به استفاده از همه محصولات و در هر زماني است. بسياري از مردم در تجارت و داد وستد كاملاً قانوني و اخلاقي رفتار ميكنند، اما بايد تمايلات مصرفكنندگان را نيز مدنظر داشت. ـ سرچشمه و منشأ مكملهاي غذايي (و همچنين تجارت غذاي سالم) به قرنها قبل برميگردد، و طلايهدار آن به احتمال بسيار زياد عطاران (گياه پزشك) ميباشند. البته فرمول بسياري از اين تركيبات هنوز مشخص نشده است و از رموز داروسازان عهد باستان ميباشد. تعداد قابل توجهي از آنها داراي فرمولهاي شناختهشدهاي هستند كه در گذر زمان امتحان خود را پس دادهاند و با محبوبيت خاصي از نسلي به نسل ديگر منتقل شدهاند. ـ من اعتقاد راسخي به استفاده از مكمل در رژيمهاي غذايي دارم، اما حتماً براي مواقع خاصي مصرف شوند. اولاً مكملها نبايد جايگزين يك رژيم غذايي متنوع، سالم و خوب گردند. من معتقدم زماني از مكملها بايد استفاده نمود كه رژيم غذايي قادر به فراهم نمودن مواد مغذي ضروري نباشد. نكتة ديگر اينكه مكملهاي غذايي دريافتي ميبايد از هر شخص به شخص ديگر و از هر ورزش به ورزش ديگر تفاوت كند. لازم است ورزشكاران به نيازهاي خود توجه كنند و به اين مسئله دقت نمايند كه آيا رژيم غذايي آنها نيازشان را برآورده ميسازد يا خير، و سپس مكملها را در مقادير مناسب مصرف كنند. زماني كه درباره ميزان موادمغذي موجود در غذاها آزمايشاتي انجام ميشود ميبايد فرايندهاي انجام شده بر روي غذا نظير سرخ كردن، انجماد، پختن و روند توليد مدنظر قرار گيرد زيرا ميزان حاصله به اندازة نوع خام آنها نميباشد. تقريباً مسلم است كه اضافه نمودن 3 نوع ماده مغذي پايه به عنوان مكمل به غذاها غيرضروري خواهد بود، زيرا تقريباً هر رژيم غذايي اين سه نوع ماده مغذي را به طور مكفي دارد. در ورزشهاي پايه قدرتي من از مصرف آمينواسيدها به شكل خالص حمايت ميكنم. به جز اين مورد استفاده از ويتامينها، موادمعدني و تعدادي از ريزمغذيها ممكن است براي افراد خاصي ضروري باشد. ويتامين A يك ويتامين محلول در چربي است كه هيچ نيازي به مصرف آن به عنوان مكمل نيست مگر اينكه رژيم غذايي عاري از لبنيات، ماهي و تخممرغ باشد. ويتامين B اين گروه جزو مكملهاي ارزشمند بوده زيرا يك مجموعه بسيار بزرگ با اعمال حياتي مهم را براي ورزشكاران تشكيل ميدهد. از آنجا كه يك ويتامين محلول در آب است، هيچ هراسي نسبت به مسموميت با آن وجود ندارد زيرا مقادير اضافي آن به راحتي از طريق ادرار دفع ميشود. آرد خالصشدهاي كه براي پخت نان استفاده ميشود يك تركيب مناسب براي اين مكمل است. اين ويتامينها همچنين در اكثر گوشتهاي قرمز بخصوص دل و قلوه و جگر موجود ميباشند. ويتامين C اين ويتامين را ميتوان آسيبپذيرترين و شكنندهترين ويتامين دانست كه قسمتي از آن يا كل آن در اثر هر شكلي از ذخيره نمودن، كنسرو كردن يا پختن از بين ميرود. اين ويتامين به مقادير نسبتاً زياد مورد نياز است و همچنين به عنوان يك ويتامين محلول در آب طول عمر كوتاهي دارد. افرادي كه از سبزيجات و ميوهجات استفاده نميكنند به طور قريب به يقين دچار كمبود اين ويتامين ميشوند. من هميشه به ورزشكاراني كه حس ميكنم دچار ضعف و سستي و خستگي شدهاند اين ويتامين را توصيه ميكنم. مصرف يك گرم مكمل C Vit. در روز اين اطمينان را ايجاد خواهد كرد كه شخص دچار كمبود اين ويتامين مهم نميشود. ويتامين D اين ويتامين به وسيله پوست، در اثر تابش نور خورشيد ايجاد ميشود، اگرچه شكلي از اين ويتامين در روغن كبد ماهي و تخممرغ يافت ميشود. من معتقدم زماني كه اين ويتامين به اندازه كافي مصرف نشود فرد خود را تحت تابش طيف كامل امواج نوراني قرار دهد. (يعني تابشي كه مانند پرتوهاي نور خورشيد باشد). ـ دكتر Domien Downing از كلينيك تغذيهاي york در كتابش با نام Let there be light (اجازه بده آنجا روشن باشد) بر مزيتهاي درمان با تابش طيف كامل نوراني تأكيد ميكند. اساساً اين مورد در درمان استرسهاي ناشي از بيماريها مورد استفاده قرار ميگيرد، اما ضمناً ادعا شده كه باعث افزايش دريافت اكسيژن، افزايش گليكوژن در دسترس بافتها و افزايش سطوح تستوسترون بالاي 20% ميشود. اين تحقيق بسيار هيجانانگيز است و ميتواند پاسخ ورزشكاران قدرتي براي مصرفكنندههاي استروئيدهاي آنابوليك باشد. تابش كامل طيف نوراني نبايد با حمام آفتاب گرفتن اشتباه شود، چون اين وضعيت فقط باعث تابش طيف باريكي از نور ميشود كه ميتواند اثر زيانبار داشته باشد. ويتامين E اين ويتامين براي ورزشكاران بسيار مهم است و آنهايي كه رژيم غذائيشان حاوي گياهك گندم، روغن گياهي، نان سبوسدار و تخممرغ نيست بايد از اين مكمل استفاده كنند. اين ويتامين محلول در چربي است و در مقادير بالا ميتواند مسموميت ايجاد كند. اسيدهاي چرب غيراشباع ضروري (PUFA)  وجود اين اسيدهاي چرب در رژيم غذايي ضروري است چرا كه آنها سلولها را در وضعيت بازدهي مناسب قرار ميدهند و به توليد پروستاگلندينها كمك ميكنند، پروستاگلندينها اثرات فراوان وعمدهاي بر روي اعمال بدن دارند. اين اسيدهاي چرب در اكثر دانههاي روغني يافت ميشود. ورزشكاران بخصوص دوندههاي استقامت خيلي لاغر كه تلاش ميكنند اكثر اشكال مختلف چربي را از رژيم غذائيشان خارج كنند، ميبايد به عنوان مكمل از اين مواد استفاده كنند. تركيبي كه همواره در اين گروه قرار ميگيرد لستين نام دارد. در فصل اول من اعمال اين ماده را در بدن ذكر كردم. در ورزشهاي خاص و در زمانهاي معين مكمل لستين ممكن است كارآيي را افزايش دهد. املاح (موادمعدني)

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته