مقاله موسيقي شعر در غزليّات سنايي (docx) 84 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 84 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
موسيقي شعر در غزليّات سنايي
موسيقی شعر
شعر : رستاخيز كلمات
« بسياري از قدما ، در تعريف شعر فقط صورت را در نظر گرفته اند و گفته اند : " شعر کلامي است موزون و مقفّي " . امّا هر سخن موزون و مقفّي ، شعر نيست ؛ مثلاً اگر کسي کتابي در طب ، يا رياضي يا اخلاق يا جز اين ها را به صورت موزون و مقفّي، در آورد شعر نسروده بلکه نظم ساخته است ، ... اگر وزن و قافيه را از آن بگيريم با نثر تفاوتي نخواهد داشت.
امّا منطقيان شعر را سخني خيال انگيز دانسته اند که در نفوس تأثير کند و شور و حالي برانگيزد . چنين سخني اگر وزن و قافيه هم نداشته باشد جوهر شعري دارد » ( وحيد يان كاميار ، 1374 : 1 ) .
شفيعي کد کني معتقد است : « شعر تجلّي موسيقايي زبان است » (شفيعي كدكني ، 1386 : 389 ) . او هم چنين بيان مي دارد « شعر حادثه اي است که در زبان رخ مي دهد و در حقيقت، گوينده ي شعر، با شعر خود، عملي در زبان، انجام مي دهد که خواننده، ميان زبان شعري او، و زبان روزمره و عادي ـ يا به قول ساختگرايان چک : زبان اتوماتيکي ـ تمايزي احساس مي کند » ( همان . 3 ) . « شعر در حقيقت چيزي نيست جز شکستن نرم زبان عادي و منطقي » ( همان . 240 ) .
« يکي از صورتگرايان روسي ، شعر را " رستاخيز کلمه ها " خوانده است » ( همان . 5 ) .
منشأ پيدايش شعر از نظر ارسطو يكي محاكات و تقليد است و ديگري ذوق وزن و آهنگ » ( ارسطو ، 1343 : 29 ) . درباره ي تأثير شعر كه افلاطون آن را مايه ي تضعيف عقل و تهييج عواطف مي دانست و از اين رو مضر مي شمرد ارسطو معتقد بود كه شعر با تهييج عواطف انسان روح وي را از عواطف ناپسند تطهير مي كند بنابراين نمي توان اين تهييج را مضر شمرد ( زرّين كوب ، 1371 : 67 ) .
در مورد ارتباط شعر با عالم واقع گفته اند : « شعر عالم واقع است كه از دريچه ي افكار و احوال شاعر جلوه مي كند . احوال و افكار شاعر به مثابه ي شيشه ي رنگيني است كه شعاع آفتاب را عبور مي دهد و رنگ و گونه ي خود را بدان مي بخشد » ( زرّين كوب ، 1353 : 331 ) .
نظامي عروضي معتقد است كه شاعر به وسيله ي شعرش معني كوچك را بزرگ و معني بزرگ را كوچك نشان مي دهد و زشت را لباس زيبا و و زيبا را لباسي زشت مي پوشاند ( نظامي عروضي ، 1374 :42 ) .
موسيقي
« موسيقي يكي از عناصر سازنده ي شعر است كه كلام را برجسته مي سازد و سبب تمايز زبان نظم از نثر مي گردد » ( فيّاض منش ، 1384 : 163 ) .
« موسيقي شعر ، نتيجه ي توازن ها و تناسب هايي است که عناصر آوايي و صوتي تشکيل دهنده ي كوچكترين واحد شعر اعم از مصراع ، بيت يا بند در محور همنشيني زبان پديد مي آورد . در راستاي چگونگي ايجاد توازن ها و تناسب ها، موسيقي شعر به انواع مختلفي تقسيم مي شود. بعضي از انواع شناخته شده ي آن را شفيعي کدکني تحت عناوين " موسيقي بيروني، موسيقي کناري ، موسيقي دروني و موسيقي معنوي " معرفي مي کند » ( صهبا ، 1383 : 105 ) .
موسيقي نوعي بيان عواطف بشري است و موسيقي وسيله اي است كه آدمي براي رهايي از مشكلات و بيان كردن عواطفي كه به لفظ و حركت از عهده ي آن بر نمي آيد از آن استفاده مي كند ( باطبي ، 1385 : 34 و 35 ) .
موسيقي از نظر تأثير ، بر سه نوع تقسيم مي شود :
اول موسيقي نشاط انگيز ، دوم موسيقي احساس انگيز و سوم موسيقي خيال انگيز .
موسيقي طبيعي نزد انسان آن است كه عملاً يكي از اين سه تأثير را ايجاد كند، موسيقي هايي كه تأثيرشان بيش تر عموميّت داشته باشد طبيعي ترند ( همان . 40 ) .
پيوند شعر و موسيقي
« شعر در حقيقت موسيقي کلمه ها و لفظ هاست و غنا موسيقي الحان و آهنگ ها » (شفيعي كدكني ، 1386 : 44 ) .
انواع موسيقي شعر
1- موسيقي بيروني : وزن عروضي ؛
2- موسيقي کناري : قافيه و رديف و آنچه در حکمآن هاست از قبيل برخي از تکرار ها ؛
3- موسيقي دروني : مجموعه ي هماهنگي هايي که ازطريق وحدت يا تضاد صامت هاو مصوّت هاي کلمات يک شعر پديد مي آيد و انواع جناس ها ، برخي تكرار ها و اعنات از جلوه هاي آن است ؛
4 - موسيقي معنوي : همه ي ارتباط هاي پنهاني عناصر يک مصرع که ازرهگذر انواع تضاد ها و طباق ها و تقابل ها پديد مي آيد ( همان . 391 - 393 ) .
1- رمل
رمل يعنی حصير بافتن . بحری است که از تکرار جزء فاعلاتن حاصل می شود . سنايی از اين بحر بيش از بحرهای ديگر استفاده کرده است. اوزان اين بحر بيش تر موسيقايی هستند و شعرا از آن برای سرودن شعر در قالب های مختلف ، استفاده می کنند . تعداد غزل هايی که در اين بحر سروده شده اند 151 غزل می باشد که 37 % از کل غزليّات را تشکيل می دهد. سنايی در غزليّاتش در 12 وزن از اين بحر طبع آزمايی کرده است که عبارتند از :
1-1 رمل مثمّن محذوف ( فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن )
1- 1- 1- 4- باز بر عاشق فروش آن سوسن آزاد را
باز بر خورشيد پوش آن جوشن شمشاد را
قافيه آزاد - شمشاد روي د رديف را ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ش ) - تكرار عبارت ( باز بر ) و ( آن ) - سجع مطرّف : فروش ، پوش - سجع متوازي : سوسن ، جوشن موسيقي معنوياستعاره : سوسن آزاد استعاره از قدّ بلند معشوق - خورشيد استعاره از چهره ي زيباي معشوق - جوشن شمشاد استعاره از موهاي مجعّد معشوق
1- 1- 2- 5- باز تابی در ده آن زلفين عالم سوز را
باز آبی برزن آن روی جهان افروز را
قافيه عالم سوز - جهان افروز روي ز رديف را ديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ز ) - تكرار واژه ها ي ( باز ، آن ) - جناس زايد و سجع متوازن : تابي ، آبي
1- 1- 3- 6- می ده ای ساقی که می به درد عشق آميز را
زنده کن در می پرستی سنّت پرويز را
قافيه عشق آميز - پرويز روي ز رديف را ديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيتكرار واژه ي : ( مي ) - واج آرايي : ( ا ) و ( ي ) موسيقي معنويتناسب : مي ، ساقي ، مي پرستي - تلميح : پرويز
1- 1- 4- 7- جادوان خدمت کنند آن چشم رنگ آميز را
زنگيان سجده برند آن زلف جان آويز را
قافيه رنگ آميز - جان آويز روي ز رديف را ديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ن ) و ( ز ) - سجع متوازي : ( جادوان ، زنگيان ) و ( كنند ، برند ) - سجع متوازن : ( خدمت ، سجده ) و ( چشم ، زلف ) - موازنهموسيقي معنويتناسب : جادو ، چشم ، رنگ ، زلف
1- 1- 5- 8- چند رنجا نی نگارا اين دل مشتاق را
يا سلامت خود مسلّم نيست مر عشّاق را
قافيه مشتاق - عشاق روي ق رديف را ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر )
- 1- 6- 9- مرد بي حاصل نبايد يار با تحصيل را
جان ابراهيم بايد عشق اسماعيل را
قافيه با تحصيل - اسماعيل روي ل رديف را ديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيسجع مطرّف و جناس زايد : نبايد ، بايد - واج آرايي : ( ا ) و ( ي ) موسيقي معنويتناسب : اسماعيل ، ابراهيم ، جان ، عشق - تضاد : بايد ، نبايدتلميح : ابراهيم و اسماعيل
1- 1- 7- 10- ساقيا دل شد پر از تيمار پر كن جام را
بر كف ما نه سه باده گردش اجرام را
قافيه اجرام - جام روي م رديف را ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( پر )جناس شبه اشتقاق : جام ، اجرامموسيقي معنويتناسب : ساقي ، پر ، جام ، كف ، باده ، گردش
1- 1- - 11- سا قيا داني كه مخموريم در ده جام را ساعتي آرام ده اين عمر بي آرام را
قافيه جام - بي آرام روي م رديف را ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( م ) - تكرار واژه ي : ( ده )موسيقي معنويتناسب : ساقي ، مخمور، جام - تضاد : آرام ، بي آرام
1- 1- - 12- من كيم كانديشة تو هم نفس باشد مرا يا تمنّاي وصال چون تو كس باشد مرا
قافيههم نفس - كس روي س رديف باشد مرا اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواترموسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( م ) - تكرار واژه ي : ( تو )
1- 1- - 13- نيست بي ديدار تو در دل شكيبائي مرا نيست بي گفتار تو در دل توانائي مرا
قافيه شكيبائي - توانائي روي ا رديف مرا ديگر حروف قافيه ﺋ وصل ، ي خروج - ا الف تأسيس ، ن دخيل ، ﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج - مطلق به خروج و الف تأسيس و دخيل حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) و ( ي ) و ( د ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( تو ) - آرايه ي ترصيع
- 1- 1- 74- دان و آگه باش اگر شرطي نباشد با منت
بامدادان پگه دست منست و دامنت
قافيه منت - دامنت روي نديگر حروف قافيهت وصل - ا تأسيس ، م دخيل ، ت وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد - مطلق به تأسيس و دخيل حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ت ) - تكرار واژه ي : ( من ) - جناس زايد و سجع مطرّف : منت ، دامنت - جناس لاحق : آگه ، پگه –جناس زايد : منت ، منست
1- 1- - 101- عشق آن معشوق ، خوش بر عقل و بر ادراك زد
عشق بازي را به گِرد خاك بر افلاك زد
قافيه ادراك - افلاك روي ك رديف زد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ش ) - تكرار واژه ي : ( بر ) - جناس اشتقاق : عشق ، معشوق موسيقي معنويتضاد : عشق ، عقل - خاك ، افلاك - مجاز : خاک مجاز به علاقه ی جنس از زمين - کنايه : عشق بازی را از خاک به افلاک رساندن کنايه از برتری و اعتلای عشق مجازی به عرفانی
1- 1- - 111- دل بتحفه هر كه او در منزل جانان كشد
از وجود نيستي بايد كه خط بر جان كشد
قافيه جانان - جان روي ن رديف كشد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ا ) - جناس مذيّل : جان ، جانان
1- 1- 1- 117- بر مه از عنبر همي معشوق من چنبر كند
هيچكس ديدي كه بر مه چنبر از عنبر كند
قافيه چنبر - عنبر روي ر رديف كند اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ر ) و ( ب ) - جناس لاحق : عنبر ، چنبر - تكرار : ( عنبر ) و ( چنبر ) و ( مه ) و ( بر ) - طرد و عكس موسيقي معنويردالعجز علي الصدر - استعاره : مه استعاره از چهره ي زيباي يار ، عنبر استعاره از موهاي خوشبو و سياه يار
1- 1- - 118- گر شبي عشق تو بر تخت دلم شاهي كند
صد هزاران ماه آن شب خدمت ماهي كند
قافيه شاهي - ماهي روي ه رديف كند ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ش ) و ( ت ) و ( ا ) - جناس لاحق : شاهي ، ماهي
1- 1- - 122- آفرين بادا بر آنكس كه ترا در بر بود
وافرين بادا بر آنكس كه ترا در خَور بود
قافيه بر - خور روي ر رديفبود اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ك ) و ( ب ) و ( د ) و ( ر ) - آرايه ي ترصيع
1- 1-1- 126- روي او ماه است اگر بر ماه مشك افشان بود
قدّ او سرو است اگر بر سرو لالستان بود
قافيه مشك افشان - لالستان روي ن رديف بود ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( س ) و ( ر ) و ( ا ) - سجع متوازن - تكرار واژه ي : ( ماه ) و ( سرو ) و ( اگر ) و ( بر ) و ( است ) - موازنهموسيقي معنويدو تشبيه مشروط دارد
1- 1- 18- 130- هر كرا در دل خمار عشق و برنائي بود
كار او در عاشقي زاري و رسوائي بود
قافيه برنائي - رسوائي روي ا رديف بود ديگر حروف قافيهﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( در ) و ( و ) - جناس اشتقاق : عشق ، عاشقي
1- 1- 19- 131- هرزمان از عشقت اي دلبر دل من خون شود
قطره ها گردد ز راه ديدگان بيرون شود
قافيه خون - بيرون روي ن رديفشود ديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ن ) - جناس اشتقاق دل ، دلبرموسيقي معنويتناسب : قطره ، ديده ، خون
1- 1- 20- 160- صبح پيروزي برآمد زود برخيز اي پسر
خفتگان از خواب ناپاكي برانگيز اي پسر
قافيه برخيز - برانگيز روي ز رديفاي پسر ديگر حروف قافيه ي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( ي ) و ( ن ) و ( ب ) - جناس شبه اشتقاق : خفتن ، خوابيدن
1- 1- 21- 162- باز در دام بلاي تو فتاديم اي پسر برسر كويت خروشان ايستاديم اي پسر
قافيه فتاديم - ايستاديم روي د رديفاي پسر ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ي وصل ، م خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ي ) و ( د )موسيقي معنويتشبيه بليغ : دام بلا
1- 1- 22- 163- ماه مجلس خوانمت يا سرو بستان اي پسر
سرو ميدان خوانمت يا شاه ميدان اي پسر
قافيه بستان - ميدان روي ن رديفاي پسر ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( س ) و ( ن ) و ( م ) - تكرار واژه ي : ( سرو ) - سجع متوازن : ماه و سرو ، مجلس و ميدان ، سرو و شاه - موازنه موسيقي معنويتناسب : ماه ، سرو ، بستان
1- 1- 23- 165- چون سخنگويي از آن لب لطف باري اي پسر
پس بشوخي لب چرا خاموش داري اي پسر
قافيه باري - داري روي ر رديفاي پسر ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ب ) و ( ر ) و ( ا ) - جناس لاحق : باري ، داري موسيقي معنويتناسب : سخن ، لب ، خاموش - تضاد : سخنگويي ، خاموش
1- 1- 24- 168- اي سنائي كفر و دين در عاشقي يكسان شمر
جان ده اندرعشق وآنگه جان ستان را جان شمر
قافيه يكسان - جان روي ن رديفشمر ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ن ) - تكرار واژه ي ( جان ) و ( و )- جناس اشتقاق : عشق ، عاشقي - جناس زايد : در ، اندرموسيقي معنويتضاد : كفر ، دين
1- 1- 25- 183- اي جهان افروز دلبر اي بت خورشيد فش
فتنة عشّاق شهري شمسة خوبان كَش
قافيه خورشيد فش - كش روي ش اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ش ) موسيقي معنويتناسب : جهان افروز ، خورشيد ، شمسه
1- 1- 26- 209- بس كه من دل را بدام عشق خوبان بسته ام
وز نشاط عشق خوبان توبه ها بشكسته ام
قافيه بسته ام - بشكسته ام روي تديگر حروف قافيهس قيد ، ه وصل ، ا خروج ، م مزيد اصناف قافيهمطلق به قيد و خروج و مزيد حدود قافيهمتدارکموسيقي درونيواج آرايي : ( ب ) و ( ا ) - تكرار عبارت ( عشق خوبان )موسيقي معنويتشبيه بليغ : دام عشق - تضاد : بستن ، شكستن
1- 1- 27- 210- دلبرا تا نامة عزل از وصالت خوانده ام
اي بسا خون دلا كز ديده بررخ رانده ام
قافيه خوانده ام - رانده ام روي دديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ن ردف زايد ، ه وصل ، ا خروج ، م مزيد اصناف قافيهمطلق به ردف مرکّب و خروج و مزيد حدود قافيهمتدارکموسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ر ) - جناس لاحق : از ، كزموسيقي معنويتناسب : دل ، ديده ، رخ
1- 1- 28- 211- بر ندارم دل زمهرت دلبرا تا زنده ام ور چه آزادم ترا تا زنده ام من بنده ام
قافيه زنده ام - بنده ام روي دديگر حروف قافيهه وصل ، ا خروج ، م مزيد اصناف قافيهمطلق به خروج و مزيد حدود قافيهمتدارک موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( م ) و ( ر ) و ( ز ) - تكرار واژه ي: ( زنده ام ) - جناس لاحق : ( زنده ، بنده ) و ( بر ، ور ) - جناس اشتقاق : دل ، دلبرموسيقي معنويتناسب : دل ، دلبر ، مهر - تضاد : آزاد ، بنده - پارادوكس : آزاد بودن و بنده بودن
1- 1- 29- 215- من نصيب خويش دوش از عمر خود برداشتم
كز سمن بالين و از شمشاد بستر داشتم
قافيه بر ( قافيه ي معموله يا جعلي ) - بستر روي ر رديفداشتم اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ش ) و ( د ) و ( ب ) و ( ا ) - تكرار واژه ي : ( از )موسيقي معنويتناسب : سمن و شمشاد و برداشتن ، دوش و بستر و بالين - استعاره : سمن و شمشاد استعاره از يار است .
1- 1- 30- 244- اي مسلمانان ندانم چارة دل چون كنم
يا مگر سوداي عشق او ز سر بيرون كنم
قافيه چون - بيرون روي ن رديفكنم ديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ن ) و ( ا ) و ( م )موسيقي معنويتناسب : سودا ، عشق ، سر
1- 1- 31- 245- بي تو اي آرام جانم زندگاني چون كنم
چون تو پيش من نباشي شادماني چون كنم
قافيه زندگاني - شادماني روي ن رديفچون كنم ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( م ) - تكرار واژه ي : ( چون ) و ( تو )
1- 1- 32- 284- تخم بد كردن نبايد كاشتن پشت بر عاشق نبايد داشتن
قافيه كاشتن - داشتن روي تديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ش ردف زايد ، ن وصل اصناف قافيهمطلق به ردف مركّب حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( ش ) - تكرار واژه ي : ( نبايد ) - جناس لاحق : كاشتن ، داشتن - جناس مطرّف : بد ، برموسيقي معنويتناسب : تخم ، بد ، كاشتن
1- 1- 33- 288- اي براه عشق خوبان گام بر مي خوار زن
نور معني را ز دعوي در ميان زنّار زن
قافيه مي خوار - زنّار روي ر رديفزن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( ر ) و ( ن ) و ( ز ) - جناس لاحق : بر ، در موسيقي معنويتشبيه بليغ : راه عشق ، نور معني
1- 1- 34- 289- اي سنائي در ره ايمان قدم هشيار زن در مسلماني قدم با مرد دعوي دار زن
قافيه هشيار - دعوي دار روي ر رديفزن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ن ) - تكرار واژه ي ( قدم ) و ( در )موسيقي معنويتشبيه بليغ : ره ايمان
1- 1- 35- 290- اي برادر در ره معني قدم هشيار زن در صف آزادگان چون دم زني بيدار زن
قافيه هشيار - بيدار روي ر رديفزن ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ر ) - تكرار واژه ي ( زن ) و ( در )-جناس زايد : قدم ، دم - جناس مذيّل : زن ، زنيموسيقي معنويتشبيه بليغ : ره معني
1- 1- 36- 291- اي هوائي يار يك ره تو هواي يار زن آتشي بفروز و اندر خرمن اغيار زن
قافيه يار - اغيار روي ر رديفزن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ي ) و ( ر ) - جناس مذيّل : هوايي ، هواي - جناس زايد : يار ، اغيار - تكرار واژه ي ( يار )
1- 1- 37- 292- بر طريق دين قدم پيوسته بوذر وار زن ور زني لافي ز شرع احمد مختار زن
قافيه بوذر وار - مختار روي ر رديفزن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ز ) - جناس لاحق : بر ، ورموسيقي معنويتناسب : دين ، بوذر ، شرع ، احمد - تشبيه بليغ : طريق دين
1- 1- 38- 293- گر رهي خواهي زدن بر پردة عشّاق زن
من نخواهم جفت را از جفت بگذر طاق زن
قافيه عشّاق - طاق روي ق رديفزن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ز ) - تكرار واژه ي ( جفت )موسيقي معنويتناسب : زدن ، پرده ، عشّاق
1- 1- 39- 294- عاشقا قفل تجرّد بر در آمال زن در صف مردان قدم بر جادة اهوال زن
قافيه آمال - اهوال روي ل رديفزن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( در ) ، ( بر ) - جناس لاحق : در ، برموسيقي معنويتشبيه بليغ : قفل تجرّد ، در آمال
1- 1- 40- 301- اين كه فرمودت كه رو بر عاشقان بيداد كن
دوستان را رنجه دار و دشمنان را شاد كن
قافيه بيداد - شاد روي د رديفكن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ا ) و ( ر ) - تكرار واژه ي ( كه )موسيقي معنويتضاد : دوستان ، دشمنان - رنجه ، شاد
1- 1- 41- 305- بند تركش يكزمان اي ترك زيبا باز كن
با رهي يكدم بساز و خرّمي را ساز كن
قافيه باز - ساز روي ز رديفكن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ك ) و ( ب ) و ( ا ) و ( ز ) - تكرار واژه ي ( يك )-جناس محرّف : تَرك ، تُرك - جناس زايد و اشتقاق : بساز ، ساز - جناس لاحق : باز ، ساز
1- 1- 42- 311- زهرة مردان نداري خدمت سلطان مكن
پنجة شيران نداري عزم اين ميدان مكن
قافيه سلطان - ميدان روي ن رديفمكن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ر ) و ( ن ) و ( ا ) و ( م ) - تكرار واژه ي : ( نداري ) - قافيه ي دروني و سجع متوازي : مردان ، سلطان ، شيران - جناس لاحق : مردان ، ميدان - سجع متوازي : زهره ، پنجه - موازنه
1- 1- 43- 312- اي برادر خويش را زين جمع خود بينان مكن
كار دشوار است تو بر خويشتن آسان مكن
قافيه خود بينان - آسان روي ن رديفمكن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ي ) و ( ن ) و ( ر )موسيقي معنويتضاد : دشوار ، آسان
1- 1- 44- 313- دعوي دين مي كني با نفس دمسازي مكن
سينة گنجشگ جوئي دعوي بازي مكن
قافيه دمسازي - بازي روي ز رديفمكن ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( م ) - تكرار واژه ي ( دعوي ) - جناس اشتقاق : مي كني ، مكن موسيقي معنويردّ العجز علي الصّدر - کنايه : دمسازی کنايه از همراهی و موافقت ، بازی کنايه از بزرگی و قدرت
1- 1- 45- 314- ايدل ار مولاي عشقي ياد سلطاني مكن در ره آزادگان بسيار ويراني مكن
قافيه سلطاني - ويراني روي ن رديفمكن ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ر )
1- 1- 46- 316- اي نموده عاشقي بر زلف و چاك پيرْهن
عاشقي آري وليكن بر مراد خويشتن
قافيه پيرهن - خويشتن روي ن اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي دروني واج آرايي : ( ا ) و ( ن ) - تكرار واژه ي ( عاشقي ) - سجع مطرّف : وليكن ، خويشتن
1- 1- 47- 326- گر نشد عاشق دو زلف يار بر رخسار او
چون ز ما پنهان كند هر ساعتي ديدار او
قافيه رخسار - ديدار روي ر رديفﹻ او ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - جناس لاحق : بر ، هرموسيقي معنويتناسب : زلف ، رخسار ، ديدار
1- 1- - 329- اي شكسته رونق بازار جان بازار تو عالمي دلسوخته از خامي گفتار تو
قافيه بازار - گفتار روي ر رديف ﹻ تو ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ت ) - تكرار واژه ي ( بازار )موسيقي معنويتضاد : سوخته ، خام - مجاز محل وحال : عالم منظور مردم عالم است - تشخيص : بازار جان
1- 1- - 330- اي همه انصاف جويان بندة بيداد تو زاد جان راد مردان حسن مادر زاد تو
قافيه بيداد - مادر زاد روي د رديف ﹻ تو ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( زاد ) - جناس مضارع و خط : زاد ، راد - جناس تام : زاد ( توشه ) ، زاد ( زاده شده )
1- 1- - 332- حلقة ارواح بينم گرد حلقة گوش تو آفتاب و ماه بينم حامل شب پوش تو
قافيه گوش - شب پوش روي ش رديفﹻ تو ديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ش ) - تكرار واژه ي ( حلقه )موسيقي معنويتناسب : حلقه ، گوش ، گرد - آفتاب ، ماه ، شب کنايه : شب پوش کنايه از کلاه - تشبيه تفضيل و مضمر : يعني اي يار تو از ماه و آفتاب برترهستي .
1- 1- - 335- اي دريغا گر رسيدي سوي من پيغام تو
دوش زاري كردمي در آرزوي نام تو
قافيه پيغام - نام روي م رديفﹻ تو ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( ر ) و ( د ) و ( ا )
1- 1- - 336- موي چون كافور دارم از سر زلفين تو زندگيّ تلخ دارم از لب شيرين تو
قافيه زلفين - شيرين روي ن رديفﹻ تو ديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( ر ) - تكرار واژه هاي : ( دارم ) و ( از ) -سجع متوازن : سر ، لب موسيقي معنويتناسب : مو ، زلف ، لب - تضاد : تلخ ، شيرين - مفهوم پارادوكس نيز در دو مصراع نهفته است، ( موي سپيد داشتن به دليل زلف هاي سياه يار ، زندگي تلخ از لب شيرين يار داشتن ) .
1- 1- - 347- اي ز آب زندگاني آتشي افروخته واندر او ايمان و كفر عاشقانرا سوخته
قافيه افروخته - سوخته روي تديگر حروف قافيهو ردف اصلي ، خ ردف زايد ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف مركّب حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( و )موسيقي معنويتضاد : آب ، آتش - ايمان ، كفر - استعاره : آب زندگاني استعاره از لب - استعاره : آتش استعاره از عشق است .
1- 1- - 348- ايدل اندر بيم جان از بهر دل بگداخته
جان شيرين را ز تن در كار دل پرداخته
قافيه بگداخته - پرداخته روي تديگر حروف قافيها ردف اصلي ، خ ردف زايد ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف مركّب حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ر ) و ( ا ) و ( ب ) - تكرار واژه هاي : ( جان ) و ( دل ) - جناس زايد : از ، زموسيقي معنويتناسب : دل ، جان ، تن
1- 1- - 351- برديَم باز از مسلماني زهي كافر بچه كرديم بندي و زنداني زهي كافر بچه
قافيه مسلماني - زنداني روي ن رديفزهي كافر بچه ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ب ) و ( ا ) و ( ز ) - سجع متوازي : برديم ، كرديم - سجع مطرّف و اعنات القرينه : بندي ، زندانيموسيقي معنويتضاد : مسلمان ، كافر
1- 1- - 353- اي سنائي خيز و بشكن زود قفل ميكده باز خر ما را زماني زين غمان بيهده
قافيه ميكده - بيهده روي دديگر حروف قافيهه وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ز ) و ( ن ) و ( م )
1- 1- - 361- گر بكوي عاشقي با ما هم از يك خانه اي
با همه كس آشنا با ما چرا بيگانه اي
قافيه خانه ای - بيگانه ای روي نديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ه وصل ، ا خروج ، ی مزيد اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج و مزيد حدود قافيهمتدارکموسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) - تكرار واژه ي ( با ) و ( ما )موسيقي معنويتضاد : آشنا ، بيگانه
1- 1- - 362- عقل و جانم برد شوخي آفتي عيّار ه اي
باد دستي خاكئي بي آبي آتشپاره اي
قافيه عيّار ه ای - آتشپاره ای روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ه وصل ، ا خروج ، ی مزيد اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج و مزيد حدود قافيهمتدارک موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ي ) و ( ب )موسيقي معنويتنسيق الصّفات - تضاد : آب ، آتش - تناسب : باد ، خاك ، آب ، آتش
1- 1- - 379- يار اگر در كار من تيمار ازين به داشتي
كار اين دلخسته را بسيار ازين به داشتي
قافيه تيمار - بسيار روي ر رديفازين به داشتي ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ن ) و ( د ) - تكرار واژه ي ( كار ) - جناس مضارع : يار ، كار
1- 1- - 391- لؤلؤ خوشاب من از چنگ شد يكبارگي
لالة سيراب من بي رنگ شد يكبارگي
قافيه چنگ - بي رنگ روي گ رديفشد يكبارگي ديگر حروف قافيه ن قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( گ ) و ( ل ) و ( ا ) - تكرار واژه ي : ( من ) - جناس لاحق : چنگ ، رنگ - سجع متوازي : سيراب ، خوشاب - موازنهموسيقي معنوياستعاره : لؤلؤ خوشاب استعاره از دندان ، لاله ي سيراب استعاره از رخ زيبا
1- 1- - 394- اي پسر گر نه زعشقت دست بر سر دارمي
گاه عشرت پيش تو بر دست ساغر دارمي
قافيه سر - ساغر روي ر رديفدارمي - دارميديگر حروف قافيه_______ - ا تأسيس ، غ دخيل اصناف قافيهمقيّد مجرّد - مقيّد به الف تأسيس و دخيل حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( س ) و ( ت ) و ( ا ) و ( د ) - تكرار واژه ي ( دست ) و ( بر ) - جناس لاحق : عشقت ، عشرت - بر ، سرموسيقي معنويتضاد : آشنا ، بيگانه
- 1- - 395- تا بگرد روي آن شيرين پسر گردم همي
چون قلم گرد سر كويش به سر گردم همي
قافيه پسر - سر روي ر رديفگردم همي اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواترموسيقي درونيواج آرايي : ( گ ) و ( ر ) و ( م ) و ( د ) - تكرار واژه ي ( گرد )- جناس اشتقاق و مذيّل : گرد ، گردم - جناس زايد : پسر ، سر
1- 2 - رمل مثمّن مقصور ( فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلان )
1- 2- 1- 27- اي مسلمانان مرا در عشق آن بت غيرت است
عشقبازي نيست كاين خودحيرت اندرحيرت است
قافيه غيرت - حيرت روي ت رديف است اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ت ) و ( ر ) - جناس لاحق : غيرت ، حيرت - تكرار واژه ها ي ( عشق ) و ( حيرت )موسيقي معنويتناسب : عشق ، غيرت ، عشقبازي
1- 2- 2- 28- ماهرويا در جهان آوازة آواز تست كارهاي عاشقان ناساخته از ساز تست
قافيه آواز - ساز روي ز رديفﹻ تست ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) و ( ز ) - جناس مذيّل و اشتقاق : آوازه ، آواز موسيقي معنويايهام : ساز به معني 1 - قصد 2 - آلت موسيقي
1- 2- 3- 31- تا هلاك عاشقان از طرّ ة شبرنگ تست
واي مسكين عاشقي كورا دل اندر چنگ تست
قافيه شبرنگ - چنگ روي گ رديف ﹻ تست ديگر حروف قافيهن قيد اصناف قافيهمقيّد به قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ت ) - تكرار واژه ي ( عاشق ) - جناس اشتقاق : عاشقان ، عاشقي
1- 2- 4- 36 - تا بديدم بتكده بي بت دلم آتشكده است
فرقت نا مهرباني آتشم درجان زده است
قافيه آتشكده - زده روي د رديف است ديگر حروف قافيهه وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ب ) و ( ت ) و ( د ) - جناس زايد و اشتقاق : بت ، بتكده - آتش ، آتشكدهموسيقي معنويتناسب : بت ، بتكده ، آتش ، آتشكده - استعاره : بتكده و بت به ترتيب استعاره از منزل و يار است .
1- 2- 5- 37- اي صنم دردلبري هم دست وهم دستان تراست
بردل وجان پادشاهي هم دل و هم جان تراست
قافيه دستان - جان روي ن رديف تراست ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ه ) و ( م ) و ( د ) و ( ا ) و ( س ) و ( ت ) - تكرار واژه ي : ( دل ) و ( جان ) و ( هم ) و ( و ) - جناس لاحق : در ، بر - جناس مذيّل و اشتقاق : دست ، دستان موسيقي معنويتناسب : دل و جان و پادشاهي - ايهام در ( دست و دستان ) : 1- توانايي و مهارت 2- حيله و نيرنگ
1- 2- 6- 38 - هر زمان از عشق جانانم وفائي ديگر است
گر چه او را هر نفس بر من جفائي ديگر است
قافيه وفائي - جفائي روي ا رديف ديگر است ديگر حروف قافيهﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) - جناس لا حق : جفا ، وفاموسيقي معنويتناسب : عشق ، جانان ، وفا - تضاد : وفا ، جفا
1- 2- 7- 40- راه عشق ازروي عقل از بهرآن بس مشكل است
كان نه راه صورت و پايست كان راه دل است
قافيه مشكل - دل روي ل رديف است اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ن ) - تكرار واژه هاي ( راه ) و ( كان ) و ( از ) - جناس زايد : آن ، كانموسيقي معنويتناسب : صورت ، پا ، دل - تضاد : عقل ، عشق
1- 2- 8- 42- توبة من جزْع و لعل و زلف و رخسارت شكست
دي كه بودم روزه دار امروز هستم بت پرست
قافيه شكست - بت پرست روي تديگر حروف قافيه س قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ت ) و ( س ) و ( واو عطف كه در اين جا صداي ﹹ مي دهد )موسيقي معنويتناسب : لعل ، زلف ، رخسار - تضاد : روزه دار ، بت پرست - سياقه الاعداد - استعاره : جزع استعاره از چشم ، لعل استعاره از لب
1- 2- 9- 45-تا خيال آن بت قصّاب درچشم من است
زين سبب چشمم هميشه همچو رويش روشن است
قافيه من - روشن روي ن رديف است اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ش ) - جناس مذيّل : چشم ، چشمم
1- 2- 10- 50- گر تو پنداري كه جز تو غمگسارم نيست هست
ور چنان داني كه جز تو خواستگارم نيست هست
قافيه غمگسارم - خواستگارم روي ر رديف نيست هست ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) و ( س ) و ( ر ) - تكرار واژه هاي : ( جز ) و ( تو ) - سجع مطرّف : پنداري ، دانيموسيقي معنويتضاد : نيست ، هست
1- 2- 11- 51- گر تو پنداري ترا لطف خدائي نيست هست
بر سر خوبان عالم پادشائي نيست هست
قافيه خدائي - پادشائي روي ا رديف نيست هست ديگر حروف قافيهﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( س ) و ( ت ) و ( ن ) موسيقي معنويتضاد : نيست ، هست
1- 2- 12- 52- كار تو پيوسته آزار است گوئي نيست هست
زين سبب كار دلم زار است گوئي نيست هست
قافيه آزار - زار روي ر رديف است گوئي نيست هست ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( س ) و ( ت ) - جناس زايد : آزار - زارموسيقي معنويتضاد : نيست ، هست
1- 2- 13- 55- نرگسين چشما بگرد نرگس تو تير چيست
وان سياهي اندرو پيوسته همچون قير چيست
قافيه تير - قير روي ر رديف چيست ديگر حروف قافيه ي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( گ ) و ( س ) و ( ي ) و ( ت ) و ( ن ) - تكرار واژه ي : ( نرگس ) - جناس مذيّل : نرگسين ، نرگس - جناس لاحق : تير ، قير موسيقي معنوياستعاره : نرگس استعاره از چشم و تير استعاره از مژگان چشم است . - تشبيه : سياهي مردمك چشم تشبيه به قير شده است .
1- 2- 14- 56- ماه رويا گرد آن رخ زلف چون زنجير چيست
وندران زنجير چندان پيچ و تاب از قير چيست
قافيه زنجير - قير روي ر رديف چيست ديگر حروف قافيه ي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ز ) و ( ن ) و ( ا ) و ( چ ) و ( ی ) - تكرار واژه ي : ( زنجير )موسيقي معنوي تناسب : روي ، رخ ، زلف - استعاره : زنجير استعاره از موي مجعد - تشبيه در مصراع اوّل
1- 2- 15- 63- اي سنائي خواجگي با عشق جانان شرط نيست
جان به تيرعشق خسته دل به كيوان شرط نيست
قافيه جانان - كيوان روي ن رديف نيست ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( س ) و ( ش ) و ( ی ) - تكرار واژه ي : ( عشق ) و ( به ) - جناس اشتقاق و مذيّل : جان ، جانان موسيقي معنويتشبيه بليغ : تير عشق
1- 2- 16- 64- جام مي پر كن كه بي جام ميم انجام نيست
تا بكام او شوم اين كار جز ناكام نيست
قافيه انجام - ناكام روي م رديف نيست ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( م ) و ( ن ) و ( ك ) - سجع مطرّف : بكام - ناكام - جناس مذيّل : مي ، مِيَم - جناس مطرّف : كام ، كارموسيقي معنويتضاد : بكام ، ناكام
1- 2- 17- 69- كار دل باز اي نگارينا ز بازي در گذشت
شد حقيقت عشق و از حدّ مجازي در گذشت
قافيه بازي - مجازي ( قافيه ي معموله يا جعلي ) روي ي رديف درگذشت اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ز ) و ( د ) و ( ر ) - جناس مذيّل : باز ، بازي - جناس زايد و اشتقاق : ز ، از موسيقي معنويتضاد : حقيقت ، مجازی
1- 2- 18- 70- سرگران از چشم دلبر دوش چون بر ما گذشت
اشك خون كردم زغم چون بر من از عمدا گذشت
قافيه ما - عمدا روي ا رديف گذشت اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ش ) و ( ن ) - تكرار واژه ها ي : ( چون ) و ( ما ) - جناس لاحق : چون ، خون
1- 2- 19- 73- عشق ازين معشو قگان بي وفا دل برگرفت
دست ازين مشتي رياست جوي دون برسر گرفت
قافيه بر ( قافيه ي معموله يا جعلي ) - سر روي ر رديفگرفت اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ت ) و ( ن ) و ( س ) - جناس اشتقاق : عشق ، معشوقه - جناس لاحق : بر ، سر موسيقي معنويتشخيص : در کلمه ی عشق - کنايه : دل برگرفتن کنايه از بی علاقه شدن
1- 2- 20- 80- تا نگار من ز محفل پاي در محمل نهاد
داغ حسرت عاشقان را سر بسر بر دل نهاد
قافيه محمل - دل روي ل رديف نهاد اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ر ) و ( د ) - جناس مضارع : محفل ، محمل - جناس زايد : سر ، بسر - جناس لاحق : سر ، بر موسيقي معنويتشبيه : داغ حسرت - کنايه : داغ بر دل نهادن کنايه از حسرت و آرزوی چيزی را در دل قرار دادن است .
1- 2- 21- 81- اين نه زلف است آنكه او بر عارض رخشان نهاد
جور ضحاك است كو بر عدل نوشروان نهاد
قافيه رخشان - نوشروان روي ن رديف نهاد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ن ) و ( ا ) - تكرار واژه ها ي : ( است ) و ( بر ) - سجع متوازي و جناس لاحق : او ، كوموسيقي معنويتلميح : عدل نوشروان - ضحاك
1- 2- 22- 115- جادوان از چشم مستت هر زمان افسون برند
روميان از بند زلفت بند ديگرگون برند
قافيه افسون - ديگرگون روي ن رديف برند ديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ب ) و ( ز ) و ( ن ) و ( د ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( از ) - سجع متوازي : جادوان ، روميان - مستت ، زلفت - سجع متوازن : چشم ، بند موسيقي معنويتناسب : جادو ، چشم ، افسون - اغراق
1- 2- 23- 137- مير خوبان را كنون منشور خوبي در رسيد
مملكت بروي سهي شد ملك بر وي آرميد
قافيه در رسيد - آرميد روي دديگر حروف قافيه ي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( م ) و ( ر ) - تكرار واژه هاي : ( بر ) و ( وي ) - جناس لاحق : در ، بر - جناس اشتقاق و زايد : ملک ، مملکتموسيقي معنويتناسب : مير ، مملكت ، ملك
1- 2- 24- 140 - اي مسلمانان يكي تدبير كار ما كنيد آن كناره گشته را اندر كنار ما كنيد
قافيه كار - كنار روي ر رديفﹻ ما كنيد ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ك ) و ( ر ) و ( د ) - جناس زايد : كار ، كنار - جناس مذيّل و اشتقاق : كنار ، كناره موسيقي معنويکنايه : کناره گشته کنايه از دوری جسته ، در کنار کسی کردن کنايه از به وصال رساندن است.
1- 2- 25- 142- هركه او معشوق دارد گو چو من عيّار دار
خوش لب وشيرين زبان خوش عيش وخوش گفتار دار
قافيه عيّار - خوش گفتار روي ر رديفدار ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ش ) و ( د ) و ( واو عطف كه اين جا صداي ﹹ مي دهد ) - تكرار واژه ي ( خوش ) و ( و )موسيقي معنويتنسيق الصّفات - تناسب : لب ، زبان ، گفتار
1- 2- 26- 147- اي سنائي خيز و در ده آن شراب بي خمار
تا زماني مي خوريم از دست ساقي بي شمار
قافيه بي خمار - بي شمار روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ي ) و ( ر )- جناس لاحق : بي شمار ، بي خمار موسيقي معنويتناسب : شراب ، خمار ، ساقي
1- 2- 27- 150- اي نهاده بر گل از مشك سيه پيچان دو مار
هين كه از عالم برآورد آن دو مار تو دمار
قافيه مار - دمار روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ر ) و ( م ) - تكرار واژه ي ( دو مار ) و ( از ) - جناس زايد : مار ، دمار موسيقي معنوي استعاره : گل يعني رخ يار ، مشك سيه يعني موي سياه ، دومار يعني دو گيسوي پيچان و سياه يار - کنايه : دمار برآوردن کنايه از نابود کردن است .
1- 2- 28- 151- مردمان يكچند از تقوي و دين راندند كار
زين پس اندر عهد ما نه پود مانده است ونه تار
قافيه كار - تار روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( د ) - تكرار واژ ه ها ي : ( و ) و ( نه ) جناس لاحق : كار ، تار
1- 2- 29- 182- اي سنائي دل ده و در بند كام خود مباش
راه رو چون زندگان چون مرده بر منزل مباش
قافيه دل - منزل روي ل رديفمباش اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( د ) و ( ن ) - تكرار واژه ي ( چون ) - جناس لاحق : در ، برموسيقي معنويتضاد : زنده ، مرده - راه رفتن ، بر منزل ماندن - تشبيه
1- 2- 30- 196- تا ببستانم نشاندي بر بساط انبساط ناگهانم در بر آوردي و ماندي در بساط
قافيه انبساط - بساط روي طديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ا ) و ( د ) و ( ب ) و ( س ) و ( ر ) و ( ط ، ت ) - تكرار واژه ي : ( بساط ) و ( در ) - جناس لاحق : در ، بر - جناس زايد و سجع مطرّف : بساط ، انبساط - موسيقي معنويتشبيه بليغ : بساط انبساط - کنايه : به بستان نشاندن و در بر آوردن به ترتيب کنايه از به وصال رساندن و در آغوش گرفتن است
1- 2- 31- 199- خويشتن داري كنيد اي عاشقان با درد عشق
گر چه ما باري نه ايم از عشقبازي مرد عشق
قافيه درد - مرد روي د رديف ﹻ عشق ديگر حروف قافيه ر قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ش ) و ( د ) و ( ر ) و ( ق ) - جناس اشتقاق : عاشقان ، عشق ، عشقبازي - جناس لاحق : درد ، مردموسيقي معنويتناسب : عاشقان ، درد عشق ، عشقبازي ، مرد عشق
1- 2- 32- 201- تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشق
عاشقم برعشق و هرگز نشكنم پيمان عشق
قافيه هجران - پيمان روي ن رديف ﹻ عشقديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ج ) و ( ش ) و ( ق ) و ( ا ) - تكرار واژه هاي: ( جهان ) و (عشق ) - جناس اشتقاق و زايد : عاشق ، عشق - جناس لاحق : در ، برموسيقي معنويتناسب : هجران ، عشق ، پيمان ، عاشق - استعاره ( از نوع تشخيص ) : در کلمه ی پيمان عشق
1- 2- 33- 256- دلبرا ما دل بچنگال بلا بسپرده ايم
رحم كن برما كه بس جان خسته و دل مرده ايم
قافيه بسپرده ايم - دل مرده ايم روي دديگر حروف قافيهر قيد ، ه وصل ، ا خروج ، ی مزيد ، م نايره اصناف قافيهمطلق به قيد و خروج و مزيد و نايره حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( م ) و ( ب ) - جناس اشتقاق و مذيّل : دل ، دلبرموسيقي معنوياستعاره ي مكنيّه : چنگال بلا - تناسب : جان ، دل ، چنگال
1- 2- 34- 258- ما كلاه خواجگي اكنون ز سر بنهاده ايم
تا كه در بند كله دوزي اسير افتاده ايم
قافيه بنهاده ايم - افتاده ايم روي دديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ه وصل ، ا خروج ، ی مزيد ، م نايره اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج و مزيد و نايره حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ك ) و ( د ) - جناس زايد : كلاه ، كله موسيقي معنويتناسب : کلاه ، سر ، کله دوز - تشبيه بليغ: کلاه خواجگی
1- 2- 35- 260- چشم روشن بادمان كز خود رهائي يافتيم
در مغاك خاك تيره روشنائي يافتيم
قافيه رهائي - روشنائي ( قافيه ي معموله يا جعلي ) روي ا رديفيافتيم ديگر حروف قافيه ﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( ا ) و ( ي ) - جناس اشتقاق : روشن ، روشنايي - سجع مطرّ ف : مغاك ، خاكموسيقي معنويتضاد : روشن ، تيره - در ضمن نوعي پارادوكس در مصراع دوم بيت نيز وجود دارد ( در خاك تيره روشنائي يافتن ) .
1- 2- 36- 268- مهتر خوبان كه ما از دل مر او را چاكريم
گر بما در ننگرد ما جز بدو در ننگريم
قافيهچاكريم - درننگريم روي رديگر حروف قافيها الف تأسيس ، ك دخيل ، ي وصل ، م خروج - ي وصل ، م خروج اصناف قافيهمطلق به تأسيس و دخيل و خروج - مطلق به خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ر ) و ( ن ) و ( م ) - جناس اشتقاق : ننگرد ، ننگريم - تكرار واژه هاي : ( ما ) و ( در )
1- 2- - 269- خيز تا دامن ز چرخ هفتمين برتر كشيم
هفت كشور را بدور ساغري اندر كشيم
قافيه برتر - اندر روي ر رديفكشيم اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( م ) - جناس اشتقاق و مذيّل : هفت ، هفتمين
1- 2- - 272- ما همه راه لب آن دلبر يغما زنيم شكّر او را ببوسه هر شبي يغما زنيم
قافيه يغما - يغما روي ا رديف زنيم اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( م ) - جناس تام : يغما ، يغماموسيقي معنويتناسب : لب ، شكر ، بوسه - کنايه : راه زدن کنايه از غارت کردن و به غنيمت گرفتن است .
1- 2- - 273- او چنانداند كه ما در عشق او كمتر زنيم
يا دو چنگ از جور او در دامن ديگر زنيم
قافيه كمتر ( قافيه ي معموله يا جعلي ) - ديگر روي ر رديفزنيم اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ر ) و ( ن ) و ( م ) - تكرار واژه هاي : ( او ) و ( در )موسيقي معنويکنايه : چنگ در دامن زدن کنايه از متوسّل شدن است .
1- 2- 40- 274- خيز يارا تا بميخانه زماني كم زنيم وز نهيب تهمت مي ما زماني دم زنيم
قافيه كم - دم روي م رديفزنيم اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( م ) و ( ي ) و ( ن ) - سجع لاحق : كم ، دم - جناس اشتقاق : مي ، ميخانهموسيقي معنويتناسب : مي ، ميخانه ، يار - کنايه : کم زدن و دم زدن به ترتيب کنايه از کمالات خود را فراموش يا فروتنی پيشه نمودن و سخن گفتن است.
1- 2- 41- 277- باز ماندم در بلائي الغياث اي دوستان از هواي بيوفائي الغياث اي دوستان
قافيه بلائي - بيوفائي روي ا رديفالغياث اي دوستان ديگر حروف قافيه ﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) - سجع مطرّف : بلايي ، بيوفايي
1-3 - رمل مثمّن مقصور عروض محذوف ضرب ( فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلان - فاعلن )
1- 3 - 1- 310- پاي بوالقاسم ز پاي بوالحكم بشناس نيك
نيستي ايّوب فرمان از دم كرمان مكُن
قافيه كرمان - آن روي ن رديفمكن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ك ) و ( ن ) و ( م ) - تكرار واژه ي ( پاي ) - جناس لاحق : كرمان ، فرمان - جناس زايد و اشتقاق : ز ، از موسيقي معنويتلميح : ابوالقاسم ( حضرت محمّد ) ، بوالحكم ( ابو جهل ) ، ايّوب - استخدام : ( کرمان ) به دو معنی می باشد 1- نااهلان 2- کرم ها
1 - 4 - رمل مثمّن مخبون محذوف ( فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن )
1- 4 - 1- 212- صنما تا بزيم بندة ديدار توام بتن و جان ودل و ديده خريدار توام
قافيه ديدار - خريدار ( با توجّه به ابيات بعدي هر دو قافيه ي معموله يا جعلي مي باشند ) روي ر رديفتوام ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ر ) و ( واو عطف كه صداي ﹹ مي دهد ) - سجع مطرّف : ديدار ، خريدار موسيقي معنوي تناسب : تن ، جان ، دل ، ديده
1- 4 - 2- 405- صنما چِبْوَد اگر بوسگكي وام دهي نه بر آشوبي هر ساعت و دشنام دهي
قافيه وام - دشنام روي م رديفدهي ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د )
1- 5 - رمل مثمّن مخبون محذوف سالم صدر و ابتدا ( فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن )
1- 5 - 1- 128- نور تا كيست كه آن پردة روي تو بود
مشك خود كيست كه آن بندة موي تو بود
قافيه رو - مو روي و رديف يِ تو بود اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ك ) و ( ت ) - تكرار واژه ها ي : ( كيست ) و ( كه ) و ( آن ) - سجع متوازن : نور ، مشك - تا ، خود - سجع متوازي : پرده ، بنده - جناس لاحق : رو ، مو - موازنه
1- 5 - 2-206 - چاك زد جان پدر دست صبا دامَن گل خيز تا هر دو خراميم به پيرامُن گل
قافيه دامن - پيرامن روي ن عيوب قافيهعيب قافيه در اين جا غير ملقّبه است كه اختلاف اشباع ( حركت حرف دخيل مي باشد ) البتّه اگر قافيه مطلق بود از اختيارات شاعري به حساب مي آمد . رديفﹻ گل ديگر حروف قافيه ا تأسيس ، م دخيل اصناف قافيهمقيّد به الف تأسيس و دخيل حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) موسيقي معنوي استعاره ي مكنيّه : دست صبا ، دامن گل
1- 5 - -230- من كه باشم كه بتن رخت وفاي تو كشم ديده حمّال كنم بار جفاي تو كشم
قافيه وفا - جفا روي ا رديفيِ تو كشم اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ك ) - جناس لاحق : وفا ، جفا موسيقي معنوي تشبيه بليغ : رخت وفا - بار جفا - تناسب : حمّال ، بار ، كشم - تضاد : وفا ، جفا
1- 5 - -331- خنده گريند همي لاف زبان بر در تو گريه خندند همي سوختگان در بر تو
قافيه در - بر روي ر رديف ﹻ تو اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ر ) و ( ن ) - ترصيع - طرد و عكس موسيقي معنوي تضاد : گريه ، خنده - پارادوکس
1- 5 - -363- اين چه رنگست بر اينگونه كه آميخته اي
اين چه شور است كه ناگاه برانگيخته اي
قافيه آميخته ای - برانگيخته ای روي تديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، خ ردف زايد ، ه وصل ، ا خروج ، ی مزيد اصناف قافيهمطلق به ردف مركّب و خروج و مزيد حدود قافيهمتدارک موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ي ) و ( ر ) و ( گ ) - تكرار واژه ها ي : ( اين ) و ( چه ) و ( كه )
1- 6 - رمل مثمّن مخبون مقصور ( فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلان )
- 6 - 1- 78- دوش يارم ببر خويش مرا بار نداد قوت جانم زد و ياقوت شكر بار نداد
قافيهبار - شكر بار روي ر رديفنداد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ب ) و ( ر ) و ( ا ) و ( د ) - تكرار واژه ي ( بار ) - جناس زايد : بر ، بار - جناس لاحق : بار ، يار - جناس زايد : قوت ، ياقوت - جناس اشتقاق : بار ، شكر بار - جناس تام : بار ، بار ( بار در مصراع اوّل به معني اجازه و در مصراع دوم مخفّف بارنده است ) - استعاره : ياقوت شکربار استعاره از لب است .
- 6 - 2-257- از پي تو ز عدم ما به جهان آمده ايم نز براي طرب و لهو و فغان آمده ايم
قافيه جهان - فغان روي ن رديفآمده ايم ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( م ) - مراعات نظير : طرب ، لهو ، فغان
1- 7 - رمل مثمّن مخبون مقصورعروض اصلم مسبّغ ضرب
( فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلان - فع لان )
1- 7 -1- 191- دوش تا روز من از عشق تو بودم به خروش
تو چه داني كه چه بود از غم تو بر من دوش
قافيه خروش - دوش روي شديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( و ) و ( ش ) و ( ت ) و ( ب ) - تكرار واژه هاي : ( من ، تو ، دوش ، از ) - جناس زايد و اشتقاق : بود م ، بود - سجع مطرّ ف : دوش ، خروش موسيقي معنويردالعجز علي الصدر - تضاد : دوش ، روز - مراعات نظير : غم ، عشق ، خروش
1 - 8 - رمل مثمّن مخبون اصلم ( فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن )
1 - 8 - 1 - 286- چيست آن زلف بر آن روي پريشان كردن
طرف گلزار بزير كله پنهان كردن
قافيه پريشان - پنهان روي ن رديفكردن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ر ) - تكرار واژه ي ( آن ) موسيقي معنوي تناسب : روي ، زلف ، كله - استعاره : گلزار استعاره از صورت زيباي يار است .
1 - 8 - 2 - 380 - صنما آن خط مشكين كه فراز آوردي
بر گل از غاليه گوئي كه طراز آوردي
قافيه فراز - طراز روي ز رديفآوردي ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( كه ) - جناس لاحق : طراز ، فرازموسيقي معنويتناسب : مشک ، غاليه ، گل - استعاره : گل استعاره از رخ يار - تشبيه خط مشكين يعني موي سياه يا تازه رسته بر صورت يا پشت لب يار به غاليه .
21 - 8 - 3 - 390- اي سنائي چو تو در بند دل و جان باشي كي سزاوار هواي رخ جانان باشي
قافيه جان - جانان روي ن رديفباشي ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ا ) - جناس اشتقاق و مذيّل : جان ، جانانموسيقي معنوي تناسب : دل ، جان ، رخ
1 - 9 - رمل مسدّس محذوف ( فاعلاتن فاعلاتن فاعلن )
1 - 9 - 1 - 16- اي همه خوبي در آغوش شما قبلة جانها بر و دوش شما
قافيه آغوش - دوش روي ش رديف ﹻ شما ديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ش ) - جناس لاحق : در ، بر - سجع مطرّف : آغوش ، دوشموسيقي معنويتشبيه : تشبيه بر و دوش يار به قبله
1 - 9 - 2 - 17 - اي ز عشقت روح را آزارها بر در تو عشق را بازارها
قافيه آزار ها - بازارها روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلی ، ه وصل ، ا خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلی و خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - تكرار واژه ي ( عشق ) و ( را ) - جناس مذيّل : عشقت ، عشق - جناس زايد : آزارها ، بازارها
1 - 9 - 3 - 92 - تا لب تو آنچه بهتر آن برد كس ندانم كز لب تو جان برد
قافيهآن - جان روي ن رديفبرد ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( ن ) - تكرار واژه هاي ( لب ) و ( تو ) و ( آن )
1 - 9 - 4 - 158- تا كي از ناموس هيهات اي پسر بامدادان جام مي هات اي پسر
قافيه هيهات - هات روي ت رديفاي پسر ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ي ) - جناس زايد : هيهات ، هاتموسيقي معنوي تناسب : جام ، مي ، بامدادان
1 - 9 - 5 - 159- راحتي جان را به گفتار اي پسر آفتي دل را به كردار اي پسر
قافيه گفتار - كردار روي ر رديفاي پسر ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - تكرار واژه ي ( را ) - سجع متوازي : راحتي ، آفتي - سجع متوازن : جان ، دل - موازنهموسيقي معنوي تضاد : راحتي ، آفتي
1 - 9 - 6 - 161- حلقة زلف تو در گوش اي پسر عالمي افكنده در جوش اي پسر
قافيه گوش - جوش روي ش رديفاي پسر ديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( د ) - تكرار واژه ي ( در ) - جناس مضارع : گوش ، جوشموسيقي معنوي تناسب : حلقه ، زلف ، گوش - استخدام : منظور از حلقه 1- پيچش موي ( با توجّه به زلف ) 2- گوشواره ( با توجّه به گوش ) .
1 - 9 - 7 - 164 - من ترا ام حلقه در گوش اي پسر پيش خود ميدار و مفروش اي پسر
قافيه گوش - مفروش روي ش رديفاي پسر ديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) موسيقي معنويكنايه : حلقه به گوش بودن كنايه از مطيع و فرمان بردار بودن است .
1 - 9 - 8 - 166 - زلف چون زنجير و چون قير اي پسر يكزمان از دوش برگير اي پسر
قافيه قير - برگير روي ر رديفاي پسر ديگر حروف قافيه ي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( ر ) - تكرار واژه ي ( چون ) - سجع مطرّف : قير - برگيرموسيقي معنوي تشبيه جمع : زلف چون زنجير و قير
1 - 9 - 9- 213 - گفتم از عشقش مگر بگريختم خود بدام آمد كنون آويختم
قافيه بگريختم - آويختم روي ت ديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، خ ردف زايد ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف مركّب حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( گ ) و ( م ) موسيقي معنوي تضاد : گريختم ، آويختم
1 - 9 - 10 - 297 - اي نگار دلبر زيباي من شمع شهر افروز شهر آراي من
قافيه زيبا - شهر آرا روي ا رديفيِ من ديگر حروف قافيه_______ - ا الف تأسيس ، ر دخيل اصناف قافيهمقيّد مجرّد - مقيّد به الف تأسيس و دخيل حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ش ) - تتابع اضافاتموسيقي معنوي تنسيق الصّفات - استعاره : نگار و شمع هر دو استعاره از يار است .
1 - 9 - 11- 306 - ساقيا برخيز و مي در جام كن در خرابات خراب آرام كن
قافيه جام - آرام روي م رديفكن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( خ ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( در )جناس اشتقاق و مذيّل : خرابات ، خراب موسيقي معنوي تناسب : ساقي ، مي ، جام ، خرابات
1 - 9 - 12 - 338 - عاشقم بر لعل شكّرخاي تو فتنه ام بر قامت رعناي تو
قافيه شكّرخا - رعنا روي ا رديفيِ تو اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) - تتابع اضافات - سجع متوازي : عاشقم ، فتنه ام - موازنهموسيقي معنوي استعاره : لعل استعاره از لب يار
1 - 9 - 13 - 339 - باز افتاديم در سوداي تو از نشاط آن رخ زيباي تو
قافيه سودا - زيبا روي ا رديفيِ تو اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواترموسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( مصوت ﹻ ) - تتابع اضافات
1 - 9 - 14 - 341- تا بديدم زلف عنبر ساي تو وان خجسته طلعت زيباي تو
قافيه عنبر سا - زيبا روي ا رديفيِ تو اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي دروني واج آرايي : ( ا ) و ( ت ) - تتابع اضافات
- 9 - 15- 342- اي ببرده آب آتش روي تو عالمي در آتشند از خوي تو
قافيه رو - خو روي و رديفيِ تو اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( ت ) - تكرار واژه ي ( آتش ) - جناس لاحق : رو ، خوموسيقي معنوي تضاد : آب ، آتش - مجاز محل و حال : منظور از عالم ، مردم عالم است.
1 - 9 - 16 - 343 - باد عنبر برد خاك كوي تو آب آتش ريخت رنگ روي تو
قافيه كو - رو روي و رديفيِ تو اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( ر ) - جناس لاحق : كو ، روموسيقي معنوي تضاد : آب ، آتش ، خاك ، باد - اغراق - تشبيه تفضيل
1 - 9 - 17 - 349 - من نه ارزيزم ز كان انگيخته من عزيزم از فلك بگريخته
قافيه انگيخته - بگريخته روي تديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، خ ردف زايد ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف مركّب حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ز ) و ( ي كه اين جا صداي اي مي دهد ) - جناس زايد : ارزيزم ، عزيزم
1 - 9 - 18- 350 - اي نقاب از روي ماه آويخته صبح را با ماهتاب آميخته
قافيه آويخته- آميخته روي تديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، خ ردف زايد ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف مركّب حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) - جناس اشتقاق : ماه ، ماهتاب - جناس مضارع : آويخته ، آميخته موسيقي معنوي استعاره : ماه استعاره از چهره ي يار است . ماهتاب استعاره از زيبايي چهره ي يار است . - تشبيه : سفيدي نقاب يا روبند يار به صبح
1 - 9 - 19- 396 - خسرو مازندران آيد همي يا مسيح از آسمان آيد همي
قافيه مازندران - آسمان روي ن رديفآيد همي ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( م ) موسيقي معنوي تلميح : عروج حضرت مسيح به آسمان
1- 10 - رمل مسدّس مقصور ( فاعلاتن فاعلاتن فاعلان )
1- 10 - 1 - 35- بر دو رخ هم كفر و هم ايمان تراست بر دو لب هم درد و هم درمان تراست
قافيه ايمان - درمان روي ن رديف تراست ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ر ) و ( مصوت ﹹ ) و ( ا ) - تكرار واژه ي ( هم ) و ( و ) - سجع متوازن : رخ ، لب - كفر ، درد - موازنهموسيقي معنويتضاد : كفر ، ايمان - درد ، درمان
1- 10 - 2 - 72 - زينهار اين يادگار از دست رفت در غم تو روزگار از دست رفت
قافيهيادگار - روزگار روي ر عيوب قافيهايطاي جلي : تكرار جزء دوم قافيه يعني « گار » كه به صورت آشكار است . رديفاز دست رفت ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) و ( ر ) و ( م )
1- 10 - 3 - 95 - زلف پر تابت مرا در تاب كرد چشم پر خوابت مرا بيخواب كرد
قافيهتاب - بيخواب روي ب رديف كرد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) و ( ب ) - تكرار واژه هاي ( تاب ) و ( خواب ) ، ( پر ) - جناس مذيّل و اشتقاق : تاب ، تابت - جناس اشتقاق : خوابت ، بيخوابموسيقي معنويتضاد : پر خواب ، بيخواب
1- 10 - - 96 - عاشقي تا در دل ما راه كرد اغلب انفاس ما را آه كرد
قافيهراه - آه روي ه رديف كرد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( د ) - جناس زايد : راه ، آه
1- 10 - - 99 - ناز را روئي ببايد همچو ورد ور نداري گِرد بد خوئي مگَرد
قافيهورد - مگرد روي دديگر حروف قافيه ر قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( د ) - جناس شبه اشتقاق : گرد ، مگردجناس محرّف : گرد - گَرد موسيقي معنويتشبيه
1- 10 - - 136 - لشگر شب رفت و صبح اندر رسيد خيز و مه رويا فر از آور نبيد
قافيه رسيد - نبيد روي دديگر حروف قافيه ي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( ب )موسيقي معنوي تضاد : شب ، صبح - استعاره ( از نوع تشخيص ) : لشکر شب
1- 10 - - 148 - زينهار اي يار گلرخ زينهار بيگنه بر من مكن تيزي چو خار
قافيه زينهار - خار روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - تكرار واژه ي ( زينهار ) موسيقي معنوي تناسب : گل ، خار ، تيزي - تشبيه
1- 10 - - 152 - هر كرا در دل بود بازار يار عمر و جان و دل كند در كار يار
قافيه بازار - كار روي ر رديف ﹻ يار ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) ، ( د ) - تكرار واژه ي ( دل ) و ( در ) جناس مضارع : كار ، يار موسيقي معنوي سياقه الاعداد
1- 10 - - 180 - اي زما سير آمده بدرود باش ما نه خوشنوديم تو خوشنود باش
قافيه بدرود - خوشنود روي د رديفباش ديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ن ) و ( ش ) - جناس اشتقاق : نه خوشنوديم ، خوشنود - جناس زايد : نه خوشنود ، خوشنود موسيقي معنويتضاد : نه خوشنود ، خوشنود - مجاز : سيری مجاز از بيزاری است به علاقه ی سببيّت .
1- 10 - - 181- اي زخوبي مست هان هشيار باش ور زمستي خفته اي بيدار باش
قافيه هوشيار - بيدار روي ر رديفباش ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) - جناس زايد : مست ، مستي - تكرار واژه ي ( مست ) موسيقي معنوي تضاد : مست ، هوشيار - خفته ، بيدار
1- 10 - - 187 - بر من از عشقت شبيخون بود دوش آب چشمم قطرة خون بود دوش
قافيه شبيخون - خون روي ن رديفبود دوش ديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ش ) و ( و ) و ( د ) - جناس اشتقاق : شبيخون ، خونموسيقي معنوي مراعات نظير : آب ، چشم ، قطره ، خون
1- 10 - - 189- از فلك در تاب بودم دي و دوش وز غمت بي تاب بودم دي و دوش
قافيه تاب - بي تاب روي ب رديفبودم دي و دوش ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ب ) و ( و ) - تكرار واژه ي ( تاب ) سجع متوازن : از فلك ، وز غمت - در ، بي - موازنه جناس تام : تاب درمصراع اول يعني رنج و ناراحتي ، تاب در مصراع دوم يعني تحمل و طاقت - جنا س لاحق : از ، وز - جناس زايد : از ، ز
1- 10 - - 200- تا دل من صيد شد در دام عشق باده شد جان من اندر جام عشق
قافيه دام - جام روي م رديف ﹻ عشق ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ن ) و ( م ) - تكرار واژه ي : ( من ) - جناس لاحق : دام ، جام - جناس مطرّف : جان ، جام - سجع مطرّ ف و جناس زايد : در ، اندرموسيقي معنوي تشبيه : عشق به دام ، جان به باده و عشق به جام تشبيه شده است . تناسب : باده ، جام ، جان ، عشق - جان ، عشق ، دل ، صيد ، دام
- 11 - رمل مسدّس مخبون محذوف ( فاعلاتن فعلاتن فعلن )
1 - 11 - 1 - 204- اي بت سنگدل سيم تنك دلبر خوشك شيرين سخنك
قافيه سيم تنك - شيرين سخنك روي نديگر حروف قافيه ك وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( مصوّت ﹷ ) - جناس اشتقاق : سنگدل ، دلبر موسيقي معنوي تنسيق الصّفات - استعاره : بت استعاره از يار است - کنايه : سنگدل و سيم تن به ترتيب کنايه از بی رحم و يار سفيد اندام زيبا می باشد .
1 - 12 - رمل مسدّس مخبون اصلم مسبّغ عروض مقصور ضرب
( فاعلاتن فعلاتن فع لان - فعلان )
1 - 12 - 1 - 324 - اسب را باز كشيدي در زين راه را كردي بر خانه گزين
قافيه زين - گزين روي نديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - جناس زايد : زين ، گزين - جناس لاحق : در ، برموسيقي معنوي تناسب : اسب ، زين ، راه
2- هزج
هزج گردانيدن آواز در غنا است. بحری است که از تکرار جزء مفاعيلن حاصل می شود. اين بحر از نظر تعداد غزل ها ی به کار رفته ، دومين رتبه را داراست . تعداد غزل هايی که در اين بحر سروده شده اند 149 غزل می باشد که 37 % از کلّ غزليّات را تشکيل می دهد. . سنايی از 13 وزن اين بحر استفاده کرده است که عبارتند از :
2- 1 - هزج مثمّن سالم ( مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن )
2 - 1 - 1 - 21 - از آن مي خوردن عشقست دايم كار من هرشب
كه بي من در خراباتست دايم يار من هر شب
قافيه كار - يار روي ر رديف ﹻ من هرشب ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ت ) و ( ن ) - سجع مطرّ ف : عشقست ، خراباتست موسيقي معنويمراعات نظير : مي ، خرابات ، شب ، عشق ، يار
2 - 1 - 2 - 84 - مرا عشق نگارينم چو آتش در جگر بندد
بمژگان در همي دانم مرا عقد درر بندد
قافيه جگر - درر روي ر رديف بندد اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( د )موسيقي معنوي تشبيه : تشبيه عشق به آتش - استعاره : عقد درر استعاره از قطرات پي در پي اشك - مراعات نظير : عشق ، آتش ، جگر
2 - 1 - 3 - 85- كسي كاندرتو دل بندد همي برخويشتن خندد
كه جز بي معنيئي چون تو چو تو دلدار نپسندد
قافيهخندد - نپسندد روي د ( اوّل )ديگر حروف قافيهد وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( د ) و ( ت ) - تكرار واژه ي : ( تو ) - جناس زايد : چو ن ، چو - جناس اشتقاق : دل ، دلدار - جناس لا حق : بندد ، خندد - سجع مطرّ ف : خندد ، نپسندد
2 - 1 - 4- 103 - زهي مه رخ زهي زيبا بناميزد بناميزد زهي خوشخو زهي والا بناميزد بناميزد
قافيه زيبا - والا روي ا رديف بناميزد بناميزد ديگر حروف قافيه______ - ا تأسيس ، ل دخيل اصناف قافيهمقيّد مجرّد - مقيّد به الف تأسيس و دخيلحدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي ( ز ) و ( ه ) و ( ي ) و ( ا ) و ( ب ) و ( ن ) و ( م ) و ( د ) - تكرار واژه ها ي : ( زهي ) و ( بناميزد ) موسيقي معنوي تنسيق الصّفات
2 - 1 - 5 - 104- زهي چابك زهي شيرين بناميزد بناميزد
زهي خسرو زهي شيرين بناميزد بناميزد
قافيه شيرين - شيرين روي ن رديفبناميزد بناميزد ديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ز ) و ( ه ) و ( ي ) و ( ب ) و ( ن ) و ( ا ) و ( م ) و ( د ) - تكرار واژه ها ي ( زهي ) و ( شيرين ) و ( بناميزد ) - جناس تام : شيرين ، شيرين ( شيرين در مصراع اوّ ل به معني شيرين حركات و زيبا و در مصراع دوم شيرين معشوقه ي خسرو است )موسيقي معنوي تلميح : خسرو و شيرين
2 - 1 - 6 - 106- دگر گردي روا باشد دلم غمگين چرا باشد
جهان پر خوبرويانند آن كن كت روا باشد
قافيه چرا - روا روي ا رديفباشد اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( گ ) و ( ن ) و ( د ) و ( ب ) و ( ر ) - تكرا ر عبارت ( روا باشد ) - سجع متوازي : روا ، چراموسيقي معنويردّ العجز علي الصّدر
2 - 1 - 7 - 113- الا برخيز مهرويا كه باد مشك بيز آمد
همه لشگرگه غم را مفاجا و گريز آمد
قافيه مشك بيز - گريز روي ز رديف آمد ديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( گ ) و ( ر )موسيقي معنوي تشبيه بليغ : لشگرگه غم - کنايه : مهرو کنايه از يار
2 - 1 - 8- 132 - مسلمان نيستم جا نا گرم جان بي تو كار آيد
كجا بي وصل مرجان تو مر جان را قرار آيد
قافيه كار - قرار روي ر رديفآيد ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ر ) و ( م ) و ( ج ) - تكرار واژه هاي : ( جان ) و ( تو ) - جناس مركّب مقرون : مرجان ، مر جانموسيقي معنوي مراعات نظير : اسب ، زين ، راه
2 - 1 - 9 - 184- دلم برد آن دلارامي كه در چاه زنخدانش
هزاران يوسف مصر است پيدا در گريبانش
قافيه زنخدانش - گريبانش روي نديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ش وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( ن ) و ( د ) - تكرار واژه ي : ( در ) - جناس اشتقاق : دل ، دلارام موسيقي معنوي مراعات نظير و تلميح : چاه ، يوسف ، مصر - تشبيه : چاه زنخدان
2 - 1 - 10 - 186 - الا اي دلرباي خوش بيا كامد بهاري خوش
شراب تلخ ما را ده كه هست اين روزگاري خوش
قافيه بهاري - روزگاري روي ر رديفخوش ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ش ) و ( خ ) - تكرار واژه ي : ( خوش )موسيقي معنوي تضاد : تلخ ، خوش
2 - 1 - 11 - 214- الا اي ساقي دلبر مدار از مي تهي دستم
كه من دل را دگر باره بدام عشق بر بستم
قافيه تهي دستم - بر بستم روي ت ديگر حروف قافيه س قيد ، م وصل اصناف قافيهمطلق به حرف قيد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ب ) و ( م ) و ( ر ) - جناس اشتقاق و زايد : دل ، دلبر - جناس لاحق : بستم ، دستم موسيقي معنوي مراعات نظير : ساقي ، مي ، دست - عشق ، دلبر ، دل ، بستن - تشبيه بليغ : دام عشق
2 - 1 - 12 - 216 - ترا دل دادم اي دلبر شبت خوش باد من رفتم
تو داني با دل غمخور شبت خوش باد من رفتم
قافيه غمخور - دلبر روي ر رديفشبت خوش باد من رفتم اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( د ) و ( ش ) و ( ب ) - تكرار واژه ي : دل - جناس اشتقاق و زايد : دل ، دلبرموسيقي معنوي مراعات نظير : دل ، دلبر ، شب ، خوش
2 - 1 - 13 - 226 - چوآمد روي بر رويم كه باشم من كه من باشم
چه خوش وقتي بود با من كه من بي خويشتن باشم
قافيه من - بي خويشتن روي ن رديفباشم اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( ش ) و ( م ) و ( ن ) - تكرار واژه ي : ( كه ، باشم ، من ) - جناس مذيّل : روي ، رويم - جناس مطرّف : با ، بي موسيقي معنوي تضاد : با ، بي
2 - 1 - 14 - 227- فراق آمد كنون از وصل برخوردار چون باشم
جدا گرديد يار از من جدا از يار چون باشم
قافيه برخوردار - يار روي ر رديفچون باشم ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( د ) و ( ن ) و ( ا ) - تكرار واژه ي : ( يار ) و ( جدا ) و ( از )موسيقي معنويتضاد : فراق ، وصل
2 - 1 - 15- 241- دگر بار اي مسلمانان ستمگر گشت جانانم
گهي رنجي نهد بر دل گهي بيجان كند جانم
قافيه جانانم - جانم روي نديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( م ) و ( ر ) و ( گ ) و ( ن ) و ( د ) - تكرار واژه ي : ( جان ) و ( گهي ) - جناس اشتقاق : جان ، جانان ، بيجان - جناس مذيّل : جان ، جانان - جناس زايد : جان ، بي جانموسيقي معنوي تضاد : جان ، بيجان - مراعات نظير : جان ، جانان ، دل - کنايه : جانان کنايه از يار
2 - 1 - 16- 300 - ايا معمار دين اوّل دل ودين را عمارت كن
پس آنگه خيز و رندان را سحرگاهي زيارت كن
قافيه عمارت - زيارت روي ت رديفكن ديگر حروف قافيها تأسيس ، ر دخيل اصناف قافيهمقيّد به تأسيس و دخيل حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( د ) و ( ن ) و ( ي ) - تكرار واژه ي : ( دين ) و ( را ) و ( و ) - جناس اشتقاق: معمار ، عمارت - اعنات يا لزوم ما لا يلزم : آوردن حرف تأسيس و همساني دخيل
2 - 1 - 17 - 354 - زهي سروي كه از شرمت همه خوبان سرافكنده
چرا تابي سر زلفين چرا سوزي دل بنده
قافيه سرافكنده - بنده روي دديگر حروف قافيهه وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( س ) و ( ا ) و ( ن ) - تكرار واژه ي : ( چرا ) - سجع متوازي : سروي ، تابيموسيقي معنوي مراعات نظير : سر ، دل ، زلف
2 - 1 - 18 - 382- زهي پيمان شكن دلبر نكو پيمان به سر بردي
مرا بستي و رخت دل سوي يار دگر بردي
قافيه سر ( قافيه ي معموله يا جعلي ) - دگر روي ر رديفبردي اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( د ) و ( ر ) و ( ا ) - تكرار واژه ي : ( پيمان ) - جناس اشتقاق و زايد : دل ، دلبر موسيقي معنوي استعاره ی تهکّميّه يا مجاز به علاقه ی تضاد : نکو پيمان به سر بردی
2 - 1 - 19 - 387- نگوئي تا بگلبن بر چه غلغل دارد آن قمري
كه چندان لحن ميسازد همي نالد ز كم صبري
قافيه قمري ( قافيه ي معموله يا جعلي ) - كم صبري روي رديگر حروف قافيهي وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ر ) و ( د ) موسيقي معنوي مراعات نظير : گلبن ، قمري ، لحن
2 - 1 - 20 - 393 - الا اي لعبت ساقي ز مي پر كن مرا جامي
كه پيدا نيست كارم را در اين گيتي سرانجامي
قافيه جامي - سرانجامي روي مديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( ر ) و ( ا ) و ( ن ) - جناس زايد : جامي ، انجامي موسيقي معنوي مراعات نظير : ساقي ، مي ، جام
2 - 1 - 21- 400- دلم بربود شيريني نگاري سرو سيميني
شگرفي چابكي چستي وفاداري بآئيني
قافيه سيميني - بآئيني روي نديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ن ) و ( ي كه در اين جا صداي اي مي دهد . ) موسيقي معنوي تنسيق الصّفات - استعاره : نگار و سرو سيمين هر دو استعاره از يار است.
2 - 1 - 22 - 401- الا اي نقش كشميري الا اي حور خرگاهي
بدل سنگي ببر سيمي بقد سروي برخ ماهي
قافيه خرگاهي - ماهي روي هديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ب ) و ( ي كه در اين جا صداي اي مي دهد . ) - تكرار واژه هاي : ( الا ، اي )- سجع متوازي : كشميري ، خر گاهي - سنگي ، سيمي ، سروي ، ماهيموسيقي معنوي تضاد : سنگ ، سيم - تشبيه مفروق - استعاره : نقش کشميری و حور خرگاهی هر دو استعاره از يار است.
2- 2- هزج مثمّن مسبّغ ( مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلان )
2- 2 - 1- 76 - نگارينا دلم بردي ، خدايم بر تو داور باد
بدست هجر بسپردي ، خدايم بر تو داور باد
قافيه بردي - بسپردي روي د رديف خدايم بر تو داور باد ديگر حروف قافيهر قيد ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به قيد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( ب ) و ( د )
2- 2 - 2-279 - سنائي را يكي برهان زننگ و نام جان اي جان
زعشق دانة دو جهان ميان دام جان اي جان
قافيه نام - دام روي م رديف ﹻ جان اي جان ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ج ) - تكرار واژه ي : ( جان ) - جناس زايد : جان ، جهانموسيقي معنوي تضاد : ننگ ، نام - مراعات نظير : دانه ، دام ، جان - تشبيه بليغ : دام جان ، دانه ی دو جهان
2 - 3 - هزج مثمّن اخرب ( مفعول مفاعيلن مفعول مفاعيلن )
2- 3 - 1 - 110- از دوست بهر جوري بيزار نبايد شد از يار بهر زخمي افگار نبايد شد
قافيه بيزار - افگار روي ر رديفنبايد شد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) - سجع متوازي : جوري ، زخمي - سجع متوازن : يار ، دوست - موازنهموسيقي معنوي تقابل موازی ( هم معنايي واژگان در دو مصراع ) : دوست ، يار - جور ، زخم - بيزار ، افگار
2- 3 - 2 - 155- چون رخ بسراب آري اي مه به شراب اندر
اقبال گيا رويد در عين سراب اندر
قافيه شراب - سراب روي ب رديفاندر ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( ب ) - جناس لاحق و خط : سراب ، شراب - تكرار واژه ي : ( سراب ) موسيقي معنوي ردّ العجز علي الصّدر : سراب - استعاره : مه استعاره از يار
2- 3 - 3 - 156- ماهي كه ز رخسارش فتنه است به چين اندر
وز طرّة طرّارش رخنه است به دين اندر
قافيه چين - دين روي ن رديفاندر ديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( ن ) و ( د ) - جناس لاحق : چين ، دين - جناس شبه اشتقاق : طرّ ه ، طرّ ار - سجع متوازي : فتنه ، رخنه - سجع متوازي : رخسارش ، طرّارشموسيقي معنوياستعاره : مه استعاره از يار - مبالغه
2- 3 - 4 - 167 - همواره جفا كردن تا كي بود اي دلبر پيوسته بلا كردن تا كي بود اي دلبر
قافيه جفا - بلا روي ا رديفكردن تا كي بود اي دلبر اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ك ) و ( ر ) و ( ي ) و ( د ) - ترصيعموسيقي معنوي هم معنايي واژگان در دو مصراع : همواره ، پيوسته - جفا ، بلا
2- 3 - 5 - 225- جانا ز غم عشق تو من زارم من زارم وز تودة سيمين بر در بارم در بارم
قافيه زارم - بارم روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( م ) و ( ز ) - تكرار واژگان : ( من ، زار ، بار ، ز )
2- 3 - 6- 285 - ني ني به ازين بايد با دوست وفا كردن ورنه كم ازين بايد آهنگ جفا كردن
قافيه وفا - جفا روي ا رديفكردن اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ي ) و ( ا ) و ( د ) - تكرار واژگان : ( ازين ) و ( بايد ) - جناس لاحق : وفا ، جفاموسيقي معنوي تضاد : وفا ، جفا
2- 3 - 7 - 376- باز از چه ز رعنائي شب پوش نهادستي آشوب دل ما را بر دوش نهادستي
قافيه شب پوش - دوش روي ش رديفنهادستي ديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ش ) و ( ز ) و ( ا ) و ( د ) و ( ب ) - جناس مضارع : پوش ، دوش - جناس زايد : ( از ) و ( ز )موسيقي معنوي کنايه : شب پوش کنايه از کلاه و بر دوش نهادن کنايه از برعهده گرفتن و سبب شدن - استعاره : شب استعاره از زلف
2- 3 - 8 - 377- تا مسند كفر اندر اسلام نهادستي در كام دلم زهري ناكام نهادستي
قافيه اسلام - ناكام روي م رديفنهادستي ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( س ) و ( د ) و ( ا ) و ( ن ) - جناس زايد : كام ، ناكام - در ، اندرموسيقي معنوي تضاد : كام ، ناكام - كفر ، اسلام - کنايه : در کام دل زهر نهادن کنايه از ناراحت و غمگين کردن
2- 3 - 9 - 319 - اي چون تو نديده جم آخر چه جمالست اين
وي چون تو بعالم كم آخر چه كمالست اين
قافيه جمالست - كمالست روي ل رديفاين ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، س وصل ، ت خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( ن ) و ( ا ) - تكرار واژه هاي : ( چون ، تو ، چه ) - جناس لاحق و سجع متوازي : اي ، وي - جم ، كم - جناس لاحق : جمالست ، كمالست - موازنهموسيقي معنوي تلميح : جم
2- 3 - 10- 320 - اي رشگ رخ حورا آخر چه جمالست اين
وي سرو سمن سيما آخر چه كمالست اين
قافيه جمالست - كمالست روي ل رديف اين ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، س وصل ، ت خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( س ) و ( ا ) - سجع متوازي : اي ، وي - حورا ، سيما - سجع متوازن : رشگ ، سرو - جناس لاحق : جمالست ، كمالست - اي ، ويموسيقي معنوي مراعات نظير : رخ ، حورا ، جمال - تشبيه جمع - استعاره : سرو استعاره از يار - کنايه : سمن سيما کنايه از يار است .
2- 4 - هزج مثمّن مكفوف مقصور ( مفاعيلُ مفاعيلْ مفاعيلُ مفاعيلْ )
2- 4 - 1 - 146- زهي حسن و زهي عشق زهي نور و زهي نار
زهي خط و زهي زلف زهي مور و زهي مار
قافيه نار - مار روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ز ) و ( ه ) و ( ي ) و ( ن ) و ( ر ) و ( ﹹ ) جناس لاحق : مور ، مار - نور ، نار - تكرار واژه ي ( زهي ) و ( و ) - موازنهموسيقي معنوي مراعات نظير : خط ، زلف ، حسن ، عشق - تشبيه مضمر و ملفوف : حسن به نور - عشق به آتش - خط ( موي تازه رسته بر صورت يا پشت لب ) به مور - زلف به مار
2- 5 - هزج مثمّن اخرب محذوف ( مفعول مفاعيلن مفعول فعولن )
2- 5 - 1 - 298 - گر كار به حزمستي اسكندرمي من ور معجزه شعرستي پيغمبرمي من
قافيه اسكندرمي - پيغمبرمي روي ر رديفمن ديگر حروف قافيهم وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتراكب موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( م ) - جناس لاحق و سجع متوازي : گر ، ور سجع متوازن : حزمستي ، شعرستيموسيقي معنوي تشبيه جمع و مشروط - تلميح : اسكندر ، پيغمبر
2- 6 - هزج مثمّن اخرب مقصور ( مفعول مفاعيلن مفعول مفاعيلْ )
2- 6- 1 - 77 - معشوقه بسامان شد ، تا باد چنين باد كفرش همه ايمان شد ، تا باد چنين باد
قافيهبسامان - ايمان روي ن رديفشد ، تا باد چنين باد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ب ) و ( ن ) و ( ش )موسيقي معنوي تضاد : كفر ، ا يمان
2- 7 - بحر هزج مثمّن اخرب مكفوف محذوف ( مفعول مفاعيلُ مفاعيلُ فعولن )
2- 7- 1 - 19 - ما باز دگر باره برستيم ز غمها در بادية عشق نهاديم قدمها
قافيه غمها - قدمها روي مديگر حروف قافيهه وصل ، ا خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ب ) و ( ه ) موسيقي معنوي تشبيه بليغ : باديه ي عشق
2- 7 - 2 - 83 - ايّام چو من عاشق جانباز نيابد دلداده چون او دلبر طنّاز نيابد
قافيهجانباز - طنّاز روي ز رديف نيابد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ب ) و ( د ) - جناس اشتقاق : دلداده ، دلبر - جناس مذيّل : چو ، چونموسيقي معنوي مراعات نظير : عاشق ، دلداده ، دلبر
2- 7 - 3- 88 - آنرا كه خداي از قلم لطف نگارد شايد كه بر او زحمت مشاطه نيارد
قافيه نگارد - نيارد روي رديگر حروف قافيها تأسيس ، ر دخيل اصناف قافيهمطلق به تأسيس و دخيل حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( د ) - تكرار واژه ي : ( كه ) - جناس لاحق : نگارد ، نياردموسيقي معنوي تشبيه بليغ : قلم لطف - مراعات نظير : قلم ، نگارد ، مشّاطه تضاد : لطف ، زحمت - اعنات يا لزوم ما لا يلزم در آوردن حرف تأسيس و همسان بودن حرف دخيل
2- 7 - 4 - 89 - با من بت من تيغ جفا آخته دارد صبر از دل من جمله برون تاخته دارد
قافيه آخته - تاخته روي ت رديف دارد ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، خ ردف زايد ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف مركّب حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ن ) و ( ت ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( من ) - جناس زايد : آخته ، تاختهموسيقي معنوي تشبيه بليغ : تيغ جفا - مراعات نظير : تيغ ، آخته ، تاخته - استعاره : بت استعاره از معشوق است .
2- 7 - 5- 91 - آني كه چو تو گردش ايّام ندارد سلطان چو تو معشوق دلارام ندارد
قافيه ايّام - دلارام روي م رديف ندارد ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ر ) - تكرار واژگان : ( چو تو )
2- 7 - 6 - 107- معشوقه كه او چابك و چالاك نباشد آرام دل عاشق غمناك نباشد
قافيه چالاك - غمناك روي ك رديف نباشد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ك ) و ( ن ) و ( ش ) - جناس اشتقاق : معشوقه ، عاشق
2- 7 - 7 - 112 - ما را زمه عشق تو سالي دگر آمد دور از ره هجر تو وصالي دگر آمد
قافيه سالي - وصالي روي ل رديف دگر آمد ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( د ) و ( م ) - جناس زايد : سالي ، وصالي
2- 7 - 8 - 185- برخيز و برو باده بيار اي پسر خوش وين گفت مرا خوار مدار اي پسر خوش
قافيه بيار - مدار روي ر رديف اي پسر خوش ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ب ) و ( ا ) و ( ر )
2- 7 - 9 - 205 - در زلف تو دادند نگارا خبر دل معذورم اگر آمده ام بر اثردل
قافيه خبر - اثر روي ر رديف ﹻ دل اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ر ) موسيقي معنوي مراعات نظير : نگار ، دل ، زلف
2- 7 - 10- 221 - اي يار سر مهر و مراعات تو دارم اي دولتِ دل خدمت و طاعات تو دارم
قافيه مراعات - طاعات روي ت رديف ﹻ تو دارم ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ت ) و ( د ) - سجع مطرّف : مراعات ، طاعاتموسيقي معنوي مجاز محل و حال : سر منظور فكر و قصد - مراعات نظير : مهر ، دل ، سر - خدمت ، طاعات ، مراعات - کنايه : دولت دل کنايه از يار
2- 7 - 11 - 222- روزي كه رخ خوب تو در پيش ندارم آن روز دل خلق و سر خويش ندارم
قافيه پيش - خويش روي ش رديف ندارم ديگر حروف قافيه ي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( خ ) و ( د ) - جناس مذيّل : روزي ، روز - جناس لاحق : پيش ، خويشموسيقي معنويمراعات نظير : رخ ، دل ، سر - مجاز محل و حال : دل مجاز از مهر وعلاقه ، سر مجاز از فكر است .
2- 7 - 12- 238 - تا شيفتة عارض گلرنگ فلانم با پشت خميده چو سر چنگ فلانم
قافيه گلرنگ - چنگ روي گ رديف ﹻ فلانم ديگر حروف قافيه ن حرف قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) - جناس لاحق : رنگ ، چنگموسيقي معنوي مراعات نظير : عارض ، پشت ، سر ، چنگ - تشبيه
2- 7 - 13 - 239 - هر گه كه بتو در نگرم خيره بمانم من روي ترا اي بت مانند ندانم
قافيه بمانم - ندانم روي نديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ن ) موسيقي معنوي استعاره : بت استعاره از معشوق است .
2- 7 - 14 - 240 - از عشق ندانم كه كيم يا به كه مانم شوريده تنم عاشق و سر مست جوانم
قافيه مانم - جوانم روي نديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ک ) و ( ﹷ م ) - جناس اشتقاق : عشق ، عاشق جناس تام : ( كه ) اوّلين كه حرف ربط است و دومين كه به معني چه كسي و ضمير پرسشي است .موسيقي معنوي تنسيق الصّفات
2- 7 - 15 - 248 - ار خلد برين ياد كنم روي تو بينم ور فتنه و دين ياد كنم موي تو بينم
قافيه رو - مو روي و رديفيِ تو بينم اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( ر ) و ( ن ) و ( د ) - تكرار واژگان : ( ياد كنم ) - جناس لاحق : ار ، ور - رو ، مو - موازنهموسيقي معنوي تشبيه مضمر
2- 7 - 16 - 287- جانا ز لب آموز كنون بنده خريدن كز زلف بياموخته اي پرده دريدن
قافيه خريدن - دريدن روي دديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، ن وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( د ) - جناس لاحق : خريدن ، دريدن - سجع متوازي : بنده ، پرده
2- 7 - 17 - 295 - خيز اي بت و در كوي خرابي قدمي زن
با شيفتگان سر اين راه دمي زن
قافيه قدمي - دمي روي م رديفزن ديگر حروف قافيهي وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتداركموسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( ن ) و ( ر ) - جناس زايد : قدمي ، دميموسيقي معنوي استعاره : بت استعاره از معشوق است .
2- 7 - 18 - 352 - اي مِهر تو بر سينة من مُهر نهاده اي عشق تو از ديدة من آب گشاده
قافيه نهاده - گشاده روي دديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ه ) و ( م ) و ( د ) - جناس محرّف : مِهر - مُهرموسيقي معنوي مراعات نظير : مهر ، سينه ، عشق - استعاره ( تشخيص ) : در کلمه ی مِهر - مجاز : آب مجاز از اشک
2- 7 - 19 - 357 - گر بد فكند تُرك من از لاله كُلاله بي برگ بماند زشرمش گل و لاله
قافيه كلاله - لاله روي لديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ك ) و ( گ ) و ( ل ) - تكرار واژه ي : ( لاله ) - جناس زايد : كلاله ، لاله - از ، زموسيقي معنوي مراعات نظير : لاله ، كلاله ، برگ ، گل - استعاره : ترک استعاره از يار ، لاله استعاره از صورت و کلاله استعاره از زلف است .
2- 7 - - 367 - اي كرده دلم سوختة درد جدائي از محنت تو نيست مرا روي رهائي
قافيه جدائي - رهائي روي اديگر حروف قافيه ﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ر ) و ( ت )
2- 7 - - 368 - از ماه رخي نوش لبي شوخ بلائي هر روز همي بينم رنجي و عنائي
قافيه بلائي - عنائي روي اديگر حروف قافيه ﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) - سجع متوازن : نوش ، شوخ - جناس مزدوج : رنجي ، عناييموسيقي معنوي تنسيق الصّفات - کنايه : ماه رخ و نوش لب هر دو کنايه از يار می باشند .
2- 7 - - 369 - اي لعل ترا هر دم دعوي خدائي برخاسته از راه تو چوني و چرائي
قافيه خدائي - چرائي روي اديگر حروف قافيه ﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ا ) و ( ي ) - جناس مزدوج : چوني و چراييموسيقي معنوي استعاره : لعل استعاره از لب سرخ يار
2- 7 - - 371 - اي يوسف ايّام ز عشق تو سنائي مانندة يعقوب شد از درد جدائي
قافيه سنائي - جدائي روي اديگر حروف قافيه ﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ا ) - جناس زايد : ز ، ازموسيقي معنوي مراعات نظير : يوسف ، عشق ، يعقوب ، درد جدائي - تلميح
2- 7 - - 374 - اي آنكه بدو لب سبب آب حياتي جان را بدو شكّر زغم هجر نباتي
قافيه حياتي - نباتي روي تديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي دروني واج آرايي : ( ب ) و ( ا ) و ( مصوّت ﹷ )موسيقي معنوياستعاره : شکر استعاره از لب ، خود يار تشبيه به آب حيات و نبات شده است - تلميح : آب حيات
2- 7 - - 378 - آن دلبر عيّار من ار يار منستي كوس لمن الملك زدن كار منستي
قافيه يار - كار روي ر رديف ﹻ منستي ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ن ) و ( ا ) و ( ك ) و ( مصوّت ﹷ ) - جناس زايد : عيّار ، يار - جناس مضارع : كار ، يارموسيقي معنويکنايه : کوس لمن الملک زدن کنايه از ادّعای سروری و بزرگی کردن است.
2- 7 - - 381 - زان خط كه تو برعارض گلنار كشيدي ابدال جهان را همه در كار كشيدي
قافيه گلنار - كار روي ر رديفكشيدي ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( د ) و ( ك ) - جناس لاحق : بر ، درموسيقي معنوي استعاره : خط استعاره از موي تازه رسته بر صورت يا پشت لب يار
2- 7 - - 406 - گفتي كه نخواهيم ترا گر بت چيني ظنّم نچنان بود كه با ما تو چنيني
قافيه چينی - چنينی روي نديگر حروف قافيه ي ردف اصلي ، ی وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ي ) - تكرار واژه ي ( كه ) و ( تو ) جناس زايد : چيني ، چنيني
2 - 8 - هزج مثمّن اخرب مكفوف مقصور ( مفعول مفاعيلُ مفاعيلُ مفاعيلْ )
2 - 8 - 1- 46 - اي جان جهان كبر تو هر روز فزونست
ليكن چه توان كرد كه وقت تو كنونست
قافيه فزونست - كنونست روي نديگر حروف قافيهو ردف اصلي ، س وصل ، ت خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ت ) و ( ك ) - جناس زايد : جان ، جهانموسيقي معنوي کنايه : جان جهان کنايه از يار است.
2 - 8 - 2- 65 - جانا بجز ازعشق تو ديگر هوسم نيست
سوگند خورم من كه بجاي تو كسم نيست
قافيه هوسم - كسم روي س رديف نيست ديگر حروف قافيهم وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتداركموسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( ت ) و ( س ) و ( مصوّت ﹷ ) - تكرار واژه ي ( تو )
2 - 8 - 3- 67 - عشق رخ تو بابت هر مختصري نيست
وصل لب تو در خور هر بي خبري نيست
قافيه مختصري - بي خبري روي ر رديف نيست ديگر حروف قافيهي وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتراكب موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ت ) - تكرار واگ هاي همصدا : ( ص ، س ) - سجع متوازن : عشق ، وصل - رخ ، لب - بابت ، در خور - موازنهموسيقي معنوي مراعات نظير : رخ ، لب ، وصل ، عشق
2 - 8 - 4- 68 - هر چند مه ما را از ما خبري نيست دل برده اي از ما دل ما را اثري نيست
قافيه خبري - اثري روي ر رديف نيست ديگر حروف قافيهي وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتراكب موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( م ) و ( ر ) - تكرار واژه ي ( ما ) و ( را ) و ( از ) و ( دل ) - جناس مطرّ ف : مه ، ما موسيقي معنوي استعاره : مه استعاره از يار است .
2 - 8 - 5- 82 - تا كي كنم از طرّ ة طرّ ار تو فرياد تا كي كشم از غمزة غمّاز تو بيداد
قافيه فرياد - بيداد روي دديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( م ) - تكرار واگ هاي همصداهاي هم صداد به ردف اصليز مشغول كردن به كار كه اين جا منظور عاشق كردن است . : ( ت ، ط ) - تكرار واژه ي ( كي ) و ( از ) و ( تو ) - جناس اشتقاق : غمزه ، غمّاز - جناس شبه اشتقاق : طرّ ه ، طرّار - در تمام كلمات هم قرينه ي مصراع اول و دوم سجع متوازي وجود دارد بجز ( طرّار ، غمّاز ) كه سجع متوازن است - موازنه
2 - 8 - 6- 114 - تا تافته زلفين تو بر گوش نهادند عشّاق ترا غاليه بردوش نهادند
قافيه گوش - دوش روي ش رديف نهادند ديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) و ( ن ) و ( د ) - جناس لاحق : گوش ، دوش موسيقي معنوي مراعات نظير : زلفين ، گوش ، دوش
2 - 8 - 7- 127- از هر چه گمان برد دلم يار نه آن بود
پندار بُد آن عشق و يقين جمله گمان بود
قافيه گمان - آن روي ن رديفبود ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( م ) و ( ن ) و ( د ) - تكرار واژه ي : ( آن ) و ( گمان ) - جناس زايد : برد ، بد - بود ، بد - جناس لاحق : برد ، بودموسيقي معنوي تضاد : گمان و پندار ، يقين - ردّ العجز علي الصّدر
2 - 8 - 8- 138 - بيهوده چه شينيد اگر مرد مصافيد خيزيد همي گر زدر دوست طوافيد
قافيه مصافيد - طوافيد روي فديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ی وصل ، د خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( د ) - جناس زايد : اگر ، گر
2 - 8 - 9- 144 - جانا ز غم عشق تو من زارم من زار از توده ی سيسنبر در بارم در بار
قافيه زار - بار روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( م ) و ( ر ) و ( ز ) و ( د ) - تكرار واژه ها ي : ( من ، زار ، بار ، در ) - جناس مذيّل : زار ، زارم - دربار ، دربارم - ز ، ازموسيقي معنوياستعاره : منظور از توده ي سيسنبر موي تازه رسته ي يار بر صورت يا لب است .
2 - 8 - 10- 173 - با تابش زلف و رخت اي ماه دلفروز از شام تو قدر آيد و از صبح تو نوروز
قافيه دلفروز - نوروز روي زديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ت ) و ( ز ) و ( مصوّت ﹹ )موسيقي معنوي تضاد : شام ، صبح - مراعات نظير : زلف ، رخ ، ماه ( يار ) - شام ، صبح ، نوروز ، ماه - استخدام در كلمه ي ( ماه ) - استعاره : ماه دلفروز به معني يار زيبا و شادي آور است .
2 - 8 - 11- 195 - آن كژدم زلف تو كه زد بردل من نيش
از ضربت آن زخم دل نازك من ريش
قافيه نيش - ريش روي شديگر حروف قافيه ي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي ( ز ) - تكرار واژه ي ( من ، آن ، دل ) - جناس لاحق : نيش ، ريشموسيقي معنوي تشبيه بليغ : كژدم زلف - مراعات نظير : كژدم ، نيش ، ضربت ، زخم ، ريش
2 - 8 - 12- 259 - تا ما بسر كوي تو آرام گرفتيم اندر صف دلسوختگان نام گرفتيم
قافيه آرام - نام روي م رديفگرفتيم ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) و ( م )
2 - 8 - 13- 261 - رو رو كه دل از مهر تو بد عهد گسستيم وز دام هواي تو بجستيم و برستيم
قافيه گسستيم - برستيم روي تديگر حروف قافيهس قيد ، ي وصل ، م خروج اصناف قافيهمطلق به قيد و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ت ) و ( م ) - تكرار واژه ي : ( رو ) و ( تو ) - جناس مزدوج : بجستيم ، برستيم موسيقي معنوي مراعات نظير : دل ، مهر ، هوا - تشبيه بليغ : دام هوا
2 - 8 - 14- 270 - ما قدّ ترا بنده تر از سرو روانيم ما خَدّ ترا سبغه تر از عقل و روانيم
قافيه روانيم - روانيم ( جناس تام ) روي نديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ی وصل ، م خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) و ( ر ) - جناس تام : روان ( روان در مصراع اوّل به معني خرامان و در مصراع دوم به معني روح و روان است )موسيقي معنوي مراعات نظير : قد ، خدّ ، عقل ، روان - تشبيه تفضيل و مضمر
2 - 8 - 15- 280 - قومي كه بافلاس گرايد دل ايشان جز كوي حقيقت نبود منزل ايشان
قافيه دل - منزل روي ل رديف ﹻ ايشان اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ي ) و ( ن ) - سجع مطرّ ف : گرايد ، نبود موسيقي معنوي تشبيه بليغ : کوی حقيقت
2- 9 - هزج مسدّس محذوف ( مفاعيلن مفاعيلن فعولن )
2- 9 -1 - 2 - جمالت کرد جانا هست ما را جلالت کرد ماها پست ما را
قافيه هست - پست روي ت رديف ما را ديگر حروف قافيهس قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ج ) و ( م ) و ( ا ) و ( ت ) - آرايه ي ترصيع - سجع متوازي : جمالت ، جلالت - جانا ، يارا - جناس لاحق : جمالت ، جلالت - هست ، پستموسيقي معنوي تضاد : هست ، پست
2- 9 -2 - 87 - دلم با عشق آن بت كار دارد كه او با عاشقان پيكار دارد
قافيه كار - پيكار روي ر رديف دارد ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ر ) - جناس اشتقاق : عشق ، عاشقان - جناس زايد : كار ، پيكارموسيقي معنوي استعاره : بت استعاره از يار زيباست .
2- 9 -3 - 134 - ترا باري چو من گر يار بايد از ين به مر مرا تيمار بايد
قافيه يار - تيمار روي ر رديفبايد ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ب ) و ( م ) - جناس لاحق و خط : بار ، يار - جناس مذيّل : مر ، مرا موسيقي معنوي تضاد : بار ، يار
2- 9 - 4 - 153 - بوقت ياسمين اي ياسمين بر صراحي در ميان ياسمين بر
قافيه ياسمين بر - بر روي ر اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ي ) و ( م ) و ( ن ) و ( ر ) - تكرار واگ هاي همصدا : ( س ، ص ) - تكرار واژه ي : ياسمين - جناس مركّب مقرون : ياسمين بر ، ياسمين بر - جناس مذيّل : ياسمين ، ياسمين بر - جناس لاحق : بر ، در - جناس تام : بر ، بر ( بر در مصراع اوّل اسم و به معني آغوش و سينه است و در مصراع دوم فعل امر و مخفّف ببر مي باشد )موسيقي معنوي ردّ العجز علي الصّدر
2- 9 - 5- 228 - روا داري كه بي روي تو باشم زغم باريك چون موي تو باشم
قافيه رو - مو روي و رديف يِ تو باشم اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( ب ) - جناس مذيّل : روا ، رو - جناس لاحق : رو ، موموسيقي معنوي تشبيه
2- 9 - 6 - 231 - چو دانستم كه گردنده است عالم نيايد مرد را بنياد محكم
قافيه عالم - محكم روي مديگر حروف قافيه ا تأسيس ، ل دخيل - _______ اصناف قافيهمقيّد به تأسيس و دخيل - مقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( د ) و ( ا ) و ( م )
2- 9 - 7 - 234 - مسلّم كن دل از هستي مسلّم دمادم كش قدح اينجا دمادم
قافيه مسلّم - دمادم روي مديگر حروف قافيه _______ - ا تأسيس ، ل دخيل اصناف قافيهمقيّد مجرّد - مقيّد به تأسيس و دخيل حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( د ) - تكرار واژه هاي : ( مسلّم ، دمادم )
2- 9 - - 303 - غلاما خيز و ساقي را خبر كن كه جيش شب گذشت و باده در كن
قافيه خبر - در روي ر رديفكن اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ش )موسيقي معنوي مراعات نظير : ساقي ، شب ، باده - تشبيه بليغ : جيش شب
2- 9 - - 304 - غريب و عاشقم بر من نظر كن بنزد عاشقان يكشب گذر كن
قافيه نظر - گذر روي ر رديفكن اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ب ) - جناس اشتقاق : عاشقم ، عاشقان
2- 9 - - 383 - دلم بردي و جان بر كار داري تو خود جاي دگر بازار داري
قافيه كار - بازار روي ر رديفداري ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ب ) و ( ا ) و ( ر ) و ( د ) موسيقي معنوي کنايه : بازار داشتن کنايه از رونق و خريدار داشتن
2 - 10 - هزج مسدّس مقصور ( مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلْ )
2- 10 - 1- 188 - چه رسمست آن نهادن زلف بر دوش نمودن روز را در زير شب پوش
قافيه دوش - شب پوش روي شديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) ، ( ن ) و ( د ) - جناس لاحق : دوش ، پوشموسيقي معنوي تضاد : روز ، شب - تشبيه مضمر : زلف به شب ، چهره و دوش سپيد يار به روز - کنايه : شب پوش کنايه از کلاه
2- 10 - 2-192 - ز جزع و لعلت اي سيمين بناگوش دلم پر نيش گشت و طبع پر نوش
قافيه بناگوش - پرنوش روي شديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ش ) و ( ن ) و ( ي ) - جناس لاحق : گوش ، نوش - نيش ، نوشموسيقي معنوي تضاد : نيش ، نوش - استعاره : جزع و لب به ترتيب استعاره از چشم و لب است .
2- 10 - 3-281 - جواني كردم اندر كار جانان كه هست اندر دلم بازار جانان
قافيه كار - بازار روي ر رديف ﹻ جانان ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ن ) و ( د ) - تكرار واژه ي : ( اندر ) موسيقي معنوي کنايه : جانان کنايه از يار
2- 10 - 4-282 - ز دست مكر وز دستان جانان نمي دانم سر و سامان جانان
قافيه دستان - سامان روي ن رديف ﹻ جانان ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( س ) و ( ن ) و ( م ) و ( ا ) - تكرار واژه ي : ( دست ) - جناس مذيّل : دست ، دستان موسيقي معنوي مراعات نظير : دست ، سر ، جان - کنايه : جانان کنايه از يار
2- 10 - 5-283 - همه جانست سر تا پاي جانان از آن جز جان نشايد جاي جانان
قافيه پا - جا روي ا رديف يِ جانان اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ج ) و ( ا ) و ( ن ) - تكرار واژه ي : ( جان ) - جناس مذيّل : جان ، جانان - جناس مطرّ ف : جان ، جاي - جناس لاحق : جا ، پاموسيقي معنوي مراعات نظير : سر ، پا ، جان
2- 11 - هزج مسدّس اخرب مقبوض صحيح عروض و ضرب ( مفعول مفاعلن مفاعيلن )
2- 11 - 1-86 - آنكس كه زعاشقي خبر دارد دايم سر نيش بر جگر دارد
قافيهخبر - جگر روي ر رديف دارد اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( د ) - جناس زايد : بر ، خبر
2- 11 - 2-333- اي شادي و غم ز صلح و جنگ تو وي داد و ستد ز سيم و سنگ تو
قافيه جنگ - سنگ روي گ رديفﹻ تو ديگر حروف قافيهن قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( و كه اين جا صداي ﹹ مي دهد ) - جناس لاحق : جنگ ، سنگموسيقي معنوي تضاد : شادي ، غم - صلح ، جنگ - داد ، ستد - سيم ، سنگ
2- 11 - 3-334 - اي مونس جان من خيال تو خوشتر ز جهان و جان وصال تو
قافيه خيال - وصال روي ل رديفﹻ تو ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) - تكرار واژه ي ( جان ) - جناس زايد : جان ، جهان
2- 11 - 4-340 - اي كعبة من در سراي تو جان و تن و دل مرا براي تو
قافيه سرا - برا ( قافيه ي معموله يا جعلي ) روي ا رديف يِ تو اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( و ) و ( ا ) و ( ر ) - جناس لاحق : سرا ، براموسيقي معنويمراعات نظير : جان ، تن ، دل
2- 12 - هزج مسدّس اخرب مقبوض محذوف ( مفعول مفاعلن فعولن )
2- 12 - 1-1 - احسنت و زه ای نگار زيبا آراسته آمدی بر ما
قافيه زيبا - ما روي ا اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) - سجع مطرّ ف : نگار ، بر موسيقي معنوياستعاره : نگار استعاره از يار است.
2- 12 - 2-41 - اي پر در گوش من ز چنگت وي پر گل ، چشم من ز رنگت
قافيه چنگت - رنگت روي گديگر حروف قافيهن قيد ، ت وصل اصناف قافيهمطلق به قيد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( گ ) و ( ن ) و ( ر ) - تكرار واژگان ( پر ، من ) - جناس لاحق و سجع متوازي : اي ، وي - جناس لاحق : چنگ ، رنگ - موازنه موسيقي معنويمجاز : گل مجاز از نقش و نگار - تشبيه مضمر : يار به گل تشبيه شده است.
2- 12 - 3-90 - نور رخ تو قمر ندارد شيريني تو شكر ندارد
قافيه قمر - شكر روي ر رديف ندارد اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( د ) - تكرار واژه ي ( تو )موسيقي معنويتشبيه تفضيل و مضمر
2- 12 - 4- 108 - هر دل كه قرين غم نباشد از عشق بر او رقم نباشد
قافيه غم - رقم روي م رديف نباشد اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيتكرار واگ هاي همصدا : ( ق - غ ) و ( ر ) - جناس زايد : غم ، رقمموسيقي معنويمراعات نظير : دل ، غم ، عشق
2- 12 - 5- 198 - اي زلف تو بند ودام عاشق وي روي تو ناز و كام عاشق
قافيه دام - كام روي م رديفﹻ عاشق ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( مصوّت ﹻ ) - جناس لاحق و سجع متوازي : اي ، وي - سجع متوازن : زلف ، روي - بند ، ناز - موازنه -موسيقي معنويمراعات نظير : زلف ، بند ، دام ، عاشق - روي ، ناز ، كام ، عاشق تشبيه : زلف معشوق به بند و دام عاشق تشبيه شده است .
2- 12 - 6-223 - الحق نه دروغ سخت زارم تا فتنة آن بت عيارم
قافيه زارم - عيارم روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواترموسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) موسيقي معنويتضاد : حق ، دروغ
2- 12 - 7-224 - مي ده پسرا كه در خمارم آزردة جور روزگارم
قافيه خمارم - روزگارم ( قافيه ي معموله يا جعلي ) روي رديگر حروف قافيها ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( م )
2- 12 - 8-232 - اي چهرة تو چراغ عالم با ديدن تو كجا بود غم
قافيه عالم - غم روي مديگر حروف قافيه ا تأسيس ، ل دخيل - _______ اصناف قافيهمقيّد به تأسيس و دخيل - مقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) - تكرار واژه ي ( تو )موسيقي معنويتشبيه : چهره ي يار تشبيه شده به چراغ
2- 12 - 9-235 - اي ديدن تو حيات جانم ناديدنت آفت روانم
قافيه جانم - روانم روي نديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ت ) - جناس اشتقاق و زايد : ديدن ، ناديدنموسيقي معنويتضاد : ديدن ، ناديدن
2-12- 10-236 - آمد بر من جهان و جانم انس دل و راحت روانم
قافيه جانم - روانم روي نديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( م ) - جناس زايد : جان ، جهان موسيقي معنويمراعات نظير : جان ، روان ، دل
2- 12 - 11-246 - تا كي ز تو من عذاب بينم گر صلح كني صواب بينم
قافيه عذاب - صواب روي ب رديفبينم ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ب ) و ( ن )
2- 12 - 12-247 - بي چهرة تو جهان نبينم يك چهره دگر چنان نبينم
قافيه جهان - چنان روي ن رديفنبينم ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) - تكرار واژه ي : چهره
2- 12 -13- 249 - بي صحبت تو جهان نخواهم بي خشنوديت جان نخواهم
قافيه جهان - جان روي ن رديفنخواهم ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) - جناس زايد : جان ، جهان
2- 12 - 14-251 - اي برده بيك نظر ز راهم در ياب مرا كه بس تباهم
قافيه راهم - تباهم روي هديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ب ) و ( ر ) و ( ا )
2- 12 - 15-299 - اي دوست ره جفا رها كن تقصير گذشته راقضا كن
قافيه رها - قضا روي ا رديفكن اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) جناس مذيّل : ره ، رها - جناس زايد : رها ، را
2- 12 - 16-302 - اي باد به كوي او گذر كن معشوق مرا ز من خبر كن
قافيه گذر - خبر روي ر رديفكن اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي معنویاستعاره ( از نوع تشخيص ) : ای باد موسيقي درونيواج آرايي : ( م )
2- 12- 17-307 - جانا دل دشمنان حزين كن با خود شبكي مرا قرين كن
قافيه حزين - قرين روي ن رديفكن ديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن )
2- 12 - 18-345 - اي خواب ز چشم من برون شو اي مهر در اين دلم فزون شو
قافيه برون - فزون روي ن رديفشو ديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيتكرار واژه ي ( اي )
2- 12 - 19-359 - پر كن صنما هلا قنينه زان آب حيات راستينه
قافيه قنينه - راستينه روي نديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ا ) موسيقي معنوياستعاره : آب حيات استعاره از شراب
2- 12 - 20-365 - اي جان و جهان من كجائي آخر بَرِ من چرا نيائي
قافيه كجائي - نيائي روي اديگر حروف قافيه ﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) - جناس زايد : جان ، جهانموسيقي معنوياستعاره : جان و جهان ، استعاره از يار است .
2- 12- 21-370 - اي پيشة تو جفا نمائي در بند چه چيزي و كجائي
قافيه نمائي - كجائي روي اديگر حروف قافيه ﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيجناس مزدوج : چيزي ، كجائي
2- 12 - 22-385 - اي آنكه رخ چو ماه داري رخسارة من چو كاه داري
قافيه ماه - كاه روي ه رديفداري ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) - جناس اشتقاق : رخ ، رخسارهموسيقي معنويتشبيه : رخ معشوق مانند ماه - رخ عاشق مانند كاه
2- 12 - 23-386 - انصاف بده كه نيك ياري رو هيچ مگو كه خوش نگاري
قافيه ياری - نگاری روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ی وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ی )
2- 12 - 24-397 - اي چشم و چراغ آن جهاني وي شاهد و شمع آسماني
قافيه جهاني- آسماني روي نديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) - تكرار واژه ي : ( و ) - جناس لاحق : اي ، ويموسيقي معنويتنسيق الصّفات - استعاره : چشم و چراغ و شاهد و شمع استعاره از يار است .
2- 12- 25-398 - اي زبدة راز آسماني وي حلّة عقل پر معاني
قافيه آسماني - پر معاني ( قافيه ي معموله يا جعلي ) روي نديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) - سجع متوازي و جناس لاحق : اي ، وي - سجع متوازي : زبده ، حلّه - سجع متوازن : راز ، عقل - موازنهموسيقي معنويتنسيق الصّفات - کنايه : زبده ي راز آسماني و حلّه ي عقل پر معاني کنايه از يار است . تشبيه بليغ : حلّه ي عقل
2- 12- 26-399 - تو آفت عقل و جان و ديني تو رشك پري و حور عيني
قافيه دينی - عينی روي نديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، ی وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواترموسيقي درونيواج آرايي : ( و كه صداي مصوّت ﹹ مي دهد ) و ( ر ) - تكرار واژه ي ( تو ) و ( و )موسيقي معنويتنسيق الصّفات - مراعات نظير : عقل ، جان ، دين - پري ، حور ، عين
2- 12 - 27-402 - عاشق نشوي اگر تواني تا در غم عاشقي نماني
قافيه تواني - نماني روي نديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) - تكرار كلمه ي ( عاشق ) - جناس مذيّل : عاشق ، عاشقيموسيقي معنويردّ العجز علي الصّدر
2- 13 - هزج مسدّس اخرب مقبوض مقصور ( مفعول مفاعلن مفاعيلْ )
2- 13 - 1-43 - زان چشم پر از خمار سرمست پر خون دارم دو ديده پيوست
قافيه سرمست - پيوست روي تديگر حروف قافيهس قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( س ) و ( ا ) و ( ر ) - تكرار واژه ي ( پر )موسيقي معنويمراعات نظير : چشم ، ديده ، خمار ، مست ، خون
2- 13 - 2-48 - دارم سر خاك پايت ايدوست آيم به در سرايت ايدوست
قافيه پايت - سرايت روي ا رديف ايدوست ديگر حروف قافيه ي وصل ، ت خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( س ) و ( د ) و ( ت ) - سجع متوازي : دارم ، آيم - جناس لاحق : سر ، در موسيقي معنويمجاز محل و حال : سر به معني فكر و قصد
2- 13 - 3-53 - اي ساقي مي بيار پيوست كان يار عزيز توبه بشكست
قافيه پيوست - بشكست روي تديگر حروف قافيه س قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) - جناس زايد : بيار ، يار - جناس لاحق : اي ، مي
2- 13 - 4-62 - معشوقه از آن ظريفتر نيست زان عشوه فروش و عشوه خر نيست
قافيه ظريفتر ( قافيه ي معموله يا جعلي ) - عشوه خر روي ر رديف نيست اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ش ) و ( ن ) - تكرار واژه ي : عشوه - جناس شبه اشتقاق : معشوقه ، عشوهموسيقي معنويتضاد : عشوه فروش ، عشوه خر
2- 13 - 5-66 - از روي تو با شكوفه نم نيست وز زلف تو با بنفشه خم نيست
قافيه نم - خم روي م رديف نيست اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ت ) - تكرا ر واژگان ( تو ، با ) - جناس لاحق و سجع متوازي : از ، وز - سجع متوازي : شكوفه ، بنفشه - سجع متوازن : روي ، زلف - موازنه - جناس لاحق : نم ، خمموسيقي معنويمراعات نظير : شكوفه ، بنفشه ، نم ، خم
2- 13 - 6-79 - روزي دل من مرا نشان داد وز ماه من او خبر به جان داد
قافيهنشان - جان روي ن رديف داد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( ا ) و ( د ) - تكرا ر واژه ي ( من )موسيقي معنوياستعاره : ماه استعاره از يار است - جان بخشي يا تشخيص
2- 13 - 7-139 - عاشق مشويد اگر توانيد تا در غم عاشقي نمانيد
قافيه توانيد - نمانيد روي نديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ي وصل ، د خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ي ) - جناس مذيّل : عاشق ، عاشقيموسيقي معنويردّ العجز علي الصّدر
2- 13 - 8-190 - در عشق تو اي نگار خاموش بفزود مرا غمان و شد هوش
قافيه خاموش - هوش روي شديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ش ) موسيقي معنويمراعات نظير : عشق ، غم ، هوش ( حالت هاي دروني انسان )
2- 13- 9-194 - اي جور گرفته مذهب و كيش اين كبر فرو نه از سر خويش
قافيه كيش - خويش روي شديگر حروف قافيه ي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي دروني جناس لاحق : كيش ، خويش - سجع متوازي : گرفته ، فرو نه
2- 13 - 10-197 - هر مدعيي ز قاف تا قاف بيهوده ز عشق تو زند لاف
قافيه قاف - لاف روي فديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) - تكرار واژه ي ( قاف ) - جناس لاحق : لاف ، قاف - جناس مطرّف : تا ، تو
2- 13 - 11-202 - اي بلبل وصل تو طربناك وي غمزه ات زهرو خنده ترياك
قافيه طربناك - ترياك روي كديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ل ) و ( ب ) - تكرار واگ هاي همصدا : ( ت ، ط )موسيقي معنويتضاد : زهر ، ترياك - تشبيه بليغ : بلبل وصل - دو تشبيه ديگر در مصراع دوم وجود دارد كه عبارتند از : غمزه ي يار مانند زهر و خنده اش مانند ترياك است .
2- 13- 12-203 - من كيستم اي نگار چالاك تا جامه كنم زعشق تو چاك
قافيه چالاك - چاك روي گديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ك ) - جناس زايد: چاك ، چالاك - جناس مطرّف : تا ، توموسيقي معنويکنايه : جامه چاک کردن کنايه از بی تابی و زاری کردن
2- 13 - 13-207 - اي ساقي خيز و پر كن آن جام كافتاده دلم ز عشق در دام
قافيه جام - دام روي مديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) - جناس لاحق : جام ، دامموسيقي معنويمراعات نظير : ساقي ، جام ، پر - تشبيه : عشق به دام تشبيه شده است .
2- 13 - 14-253- لبّيك زنان عشق مائيم احرام گرفته در وفائيم
قافيه ما ئيم - وفائيم روي اديگر حروف قافيهﺋ وصل ، ی خروج ، م مزيد اصناف قافيهمطلق به خروج و مزيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( م )موسيقي معنويمراعات نظير : لبّيك ، احرام ، عشق ، وفا
2- 13 - 15-254 - خورشيد توئي و ذرّه مائيم بي روي تو روي كي نمائيم
قافيه مائيم - نمائيم ( قافيه ي معموله يا جعلي ) روي اديگر حروف قافيهﺋ وصل ، ی خروج ، م مزيد اصناف قافيهمطلق به خروج و مزيد حدود قافيهمترادفموسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ي ) - تكرار واژه ي : ( تو ) و ( روي ) - جناس زايد : بي روي ، روي - جناس زايد و سجع مطرّف : مائيم ، نمائيمموسيقي معنويتضاد : بي روي ، روي - تشبيه : تو ( معشوق ) تشبيه شده به خورشيد و ما ( شاعر عاشق ) به ذرّ ه .
2- 13 - 16-262 - سر بر خط عاشقي نهاديم در محنت و رنج اوفتاديم
قافيه نهاديم - اوفتاديم روي دديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل ، م خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) موسيقي معنويکنايه : سر بر خط کسی نهادن کنايه از مطيع شدن است .
2- 13 - 17-263 - ما فوطه و فوطه پوش ديديم تسبيح مرائيان شنيديم
قافيه ديديم - شنيديم روي دديگر حروف قافيهي ( اوّل ) ردف اصلي ، ي ( دوم ) وصل ، م خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) موسيقي معنويمراعات نظير : فوطه ، فوطه پوش ، تسبيح ، مرائي
2- 13 - 18-264 - نه سيم نه دل نه يار داريم پس ما بجهان چه كار داريم
قافيه يار - كار روي ر رديفداريم ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ا ) و ( ر ) - تكرار واژه ي ( نه ) - جناس لاحق : يار ، كارموسيقي معنويسياقه الاعداد - مراعات نظير : سيم ، دل ، يار ( مجموعه ابزاري براي خوشبختي انسان )
2- 13 - 19-265 - آمد گه آنكه ساغر آريم آواز چو عاشقان برآريم
قافيه ساغر - بر ( قافيه ي معموله يا جعلي ) روي ر رديف آريم ديگر حروف قافيها تأسيس ، غ دخيل - ________ اصناف قافيهمقيّد به تأسيس و دخيل - مقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - جناس زايد : آريم ، بر آريمموسيقي معنويمراعات نظير : ساغر ، آواز ، عاشق - تشبيه
2- 13 - 20-266- ما عاشق روي آن نگاريم زان خسته و زار و دلفكاريم
قافيه نگاريم - دلفكاريم روي رديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ی وصل ، م خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - جناس مزدوج : زار ، دلفكارموسيقي معنويتنسيق الصّفات - سياقه الاعداد - استعاره : نگار استعاره از يار است.
2- 13 - 21-278 - از عشق تو نه بخوشم اي جان كز نيش تو است نوشم اي جان
قافيه بخوشم - نوشم روي ش رديفاي جان ديگر حروف قافيه و ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ش ) و ( ن ) - تكرار واژه ي ( تو ) - جناس لاحق : نوش ، نيش - جناس لاحق : از ، كز موسيقي معنويتضاد : نيش ، نوش
2- 13 - 22-323 - جاويد زي اي علي شيرين هرگز دل تو مباد غمگين
قافيه شيرين - غمگين روي نديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ي )
2- 13 - 23-24 - اين رنگ نگر كه زلفش آميخت وين فتنه نگر كه چشمش انگيخت
قافيه آميخت _ انگيخت روي تديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، خ ردف زايد اصناف قافيهمقيّد به ردف مركّب حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( گ ) - تكرار واژگان ( نگر ، كه ) - سجع متوازي و جناس لاحق : اين ، وين - سجع متوازي : زلفش ، چشمش - موازنهموسيقي معنويمراعات نظير : زلف ، رنگ ، آميختن - فتنه ، چشم ، انگيختن -جان بخشی يا تشخيص : در کلمه ی زلف و چشم
2- 13 - 24-25 - تا نقش خيال دوست با ما ست ما را همه عمر خود تماشاست
قافيه ما ست - تماشاست روي اديگر حروف قافيهس وصل ، ت خروج - ا الف تأسيس ، ش دخيل ، س وصل ، ت خروج اصناف قافيهمطلق به خروج - مطلق به الف تأسيس و دخيل و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) - جناس لاحق : تا ، را - جناس مضارع : ما ، با
3- خفيف
خفيف به معنی سبک و بحری است که از تکرار جزء فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن حاصل می شود . اين بحر از نظر تعداد غزل ها ی به کار رفته ، سومين رتبه را داراست . تعداد غزل هايی که در اين بحر سروده شده اند 37 غزل می باشد که 9 % از کل را تشکيل می دهد. . سنايی از 5 وزن اين بحر استفاده نموده است که عبارتند از :
3- 1 - خفيف مسدّس مخبون ( فاعلاتن مفاعلن فعلاتن )
3- 1 - 1 - 15 - مرحبا مرحبا براي هلالا آسمان را نماي كلّ كمالا
قافيه هلالا - كمالا روي لديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ا وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( م ) و ( ل ) - تكرار واژه ي : ( مرحبا ) - سجع متوازن : مرحبا ، آسمان
3- 2 - خفيف مسدّس مخبون محذوف ( فاعلاتن مفاعلن فعلن )
3- 2 - 1 - 123 - چون دو زلفين تو در كمند بود شايد ار دل اسير بند بود
قافيه كمند - بند روي د رديفبود ديگر حروف قافيه ن قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ن ) - جناس لاحق : در ، ار - جناس مضارع : دو ، توموسيقي معنويمراعات نظير : كمند ، بند ، اسير
3- 2 - - 229 - گر من اي دوست از تو ناز كشم از حقيقت نه از مجاز كشم
قافيه ناز - مجاز روي ز رديفكشم ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ز ) و ( مصوّت ﹷ ) - تكرار واژه ي ( از ) موسيقي معنويتضاد : حقيقت ، مجاز
3- 2 - - 296 - اي رخ تو بهار و گلشن من همچو جانست عشق در تن من
قافيه گلشن - تن روي ن رديف ﹻ من اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) - جناس لاحق : تن ، من موسيقي معنويمراعات نظير : جان ، عشق ، تن - تشبيه جمع در مصراع اول - تشبيه در مصراع دوم : عشق تشبيه به جان شده است .
3- 2 - - 308 - چشمكان پيش من پر آب مكن دلم از عاشقي كباب مكن
قافيه پر آب - كباب روي ب رديفمكن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ك ) و ( م ) و ( ن ) - جناس زايد : آب ، كباب
3- 2 - - 309 - مكن آن زلف را چو دال مكن با دل غمگنان جدال مكن
قافيه دال - جدال روي ل رديفمكن ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) - تكرار واژه ي : ( مكن ) - جناس زايد : دال ، جدال - دال ، دل - جناس لاحق : را ، باموسيقي معنويتشبيه : زلف از نظر خميدگي به حرف دال تشبيه شده است .
3- 2 - - 328 - اي جهاني پر از حكايت تو گه ز شكر و گه از شكايت تو
قافيه حكايت - شكايت روي ت رديفﹻ تو ديگر حروف قافيها تأسيس ، ي دخيل اصناف قافيهمقيّد به تأسيس و دخيل حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ت ) - تكرار واژه ي : ( گه ، از ) - جناس لاحق : حكايت ، شكايت - جناس زايد : از ، ز - اعنات يا لزوم ما لا يلزم در آوردن حرف تأسيس و همسان بودن حرف دخيلموسيقي معنويتضاد : شكر ، شكايت - مجاز محل و حال : جهان منظور مردم جهان است .
3- 2 - - 337 - تا كي از عشوه و بهانه ي تو چند از اين لابه و فسانه ي تو
قافيه بهانه - فسانه روي ن رديفيِ تو ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) - تكرار واژه ي : ( از ) - سجع متوازي : عشوه ، لابه
3- 2 - - 360 - جام جز پيش خود جمانه منه طبع جز بر مي مغانه منه
قافيه جمانه - مغانه روي ن رديفمنه ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ج ) و ( ن ) و ( م ) - تكرار واژه ي : ( جز ) موسيقي معنويمراعات نظير : جام ، جمانه ، مي ، مغانه - تلميح جم : در كلمه ي جمانه
- 3 -خفيف مسدّس مخبون مقصور ( فاعلاتن مفاعلن فعلان )
3- 3 - 1 - 33- مشتري بر فلك نظاره ي تست زهره در حسن پيشكاره ي تست
قافيه نظاره - پيشكاره روي ر رديف يِ تست ديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ت ) - جناس لاحق : بر ، درموسيقي معنويمراعات نظير : زهره ، مشتري ، فلك
3- 3 - 2- 120- مردمان دوستي چنين نكنند هر زمان اسب هجر زين نكنند
قافيه چنين - زين روي ن رديفنكنند ديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ن ) - سجع مطرّف : مردمان ، زمان موسيقي معنويتشبيه بليغ : اسب هجر - كنايه : اسب زين كردن كنايه از آماده بودن براي انجام كار و حركت است .
3- 3 - 3- 171- هر زمان چنگ بر كنار مگير دل مسكين من شمار مگير
قافيه كنار - شمار روي ر رديفمگير ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ن ) - جناس مضارع : هر ، بر
3- 3 - 4- 267 - خيز تا مي خوريم و غم نخوريم وانده روز نامده نبريم
قافيه نخوريم - نبريم روي رديگر حروف قافيهي وصل ، م خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ر ) و ( م ) - جناس زايد و اشتقاق : خوريم ، نخوريمموسيقي معنويتضاد : خوريم ، نخوريم
3 - 4 - خفيف مسدّس مخبون اصلم ( فاعلاتن مفاعلن فع لن )
3 - 4 - 1 - 14- اي ببر كرده بي وفائي را منقطع كرده آشنائي را
قافيه بي وفائي - آشنائي روي ا رديف را ديگر حروف قافيه ﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( ب ) - تكرار واژه ي : ( كرده )
3 - 4 - 2 - 102 - خوبت آراست اي غلام ايزد چشم بد دور خه به نام ايزد
قافيه غلام - نام روي م رديف ايزد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) موسيقي معنويتضاد : خوب ، بد
3 - 4 - 3- 218 - تا برخسار تو نگه كردم عيش بر خويشتن تبه كردم
قافيه نگه - تبه روي ه رديفكردم اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ر )
3 - 4 - 4 - 219 - چند روزي درين جهان بودم بر سر خاك باد پيمودم
قافيه بودم - پيمودم روي دديگر حروف قافيه و ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( د ) موسيقي معنويمراعات نظير : خاك ، باد ، جهان - كنايه : بادپيمايي كنايه از كار باطل و بيهوده كردن است. - مجاز به علاقه ي جنس : خاك را گفته و زمين را اراده كرده است .
3 - 4 - 5 - 237 - بصفت گر چه نقش بي جانم بنگاري و عاشقي مانم
قافيه بي جانم - مانم روي نديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، م وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) ، ( ا ) - جناس لاحق : جانم ، مانم
3 - 4 - 6- 242 - بي تو يكروز بود نتوانم بي تو يك شب غنود نتوانم
قافيه بود - غنود روي د رديفنتوانم ديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ب ) - تكرار عبارت : ( بي تو يك ) موسيقي معنويتضاد : روز ، شب
- 4 - 7- 250- اي دو زلفت دراز و بالا هم وي دو لعلت نهان و پيدا هم
قافيه بالا - پيدا روي ا رديفهم ديگر حروف قافيها الف تأسيس ، ل دخيل - _______ اصناف قافيهمقيّد به الف تأسيس و دخيل - مقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) - تكرار واژگان : ( دو ، و ) - جناس لاحق : اي ، وي - سجع متوازي : اي ، وي - زلفت ، لعلت - موازنهموسيقي معنويتضاد : نهان ، پيدا - استعاره : لعل استعاره از لب سرخ رنگ يار است .
3 - 4 - 8 - 252 - اي برخسار كفر و ايمان هم وي بگفتار درد و درمان هم
قافيه ايمان - درمان روي ن رديفهم ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ر ) - ترصيع - جناس لاحق : اي ، ويموسيقي معنويتضاد : كفر ، ايمان - درد ، درمان
- 4 - 9- 355 - اي مه نو بروي تو ديده واندر تو ماه نو بخنديده
قافيه ديده - بخنديده روي دديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( د ) - تكرار واژه ي : ( تو ) - جناس خط و لاحق : نو ، تو - جناس زايد : مه ، ماهموسيقي معنويتشخيص : ماه نو
3 - 4 - 10 - 373- كودكي داشتم خراباتي مي كش و كمزن و خرافاتي
قافيه خراباتي - خرافاتي روي تديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ك ) - جناس لاحق : خراباتي ، خرافاتيموسيقي معنويتنسيق الصّفات - سياقه الاعداد
3 - 4 - 11 - 389- اي گل آبدار نوروزي ديدنت فرّ خي و فيروزي
قافيه نوروزي - فيروزي روي زديگر حروف قافيهو ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) - تتابع اضافاتموسيقي معنوياستعاره : گل استعاره از چهره ي زيباي يار
3- 5 - خفيف مسدّس مخبون اصلم مسبّغ ( فاعلاتن مفاعلن فع لان )
3- 5 - 1 - 29 - تا گل لعل روي بنموده است بلبل از خرّ مي نياسوده است
قافيه بنموده - نياسوده روي د رديف است ديگر حروف قافيهو ردف اصلي ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيسجع مطرّف : گل ، بلبلموسيقي معنويمراعات نظير : گل ، بلبل ، خرّ م - تشخيص : بلبل
3- 5 - 2 - 54 - سبب عاشقان نه نيكوئيست آفت دلبران نه مه روئيست
قافيه نيكوئيست - مه روئيست روي وديگر حروف قافيهﺋ وصل ، ي خروج ، س مزيد ، ت نايره اصناف قافيهمطلق به خروج و مزيد و نايره حدود قافيهمترادفموسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ا ) - تكرار واژه ي : ( نه ) - سجع متوازي : عاشقان ، دلبرانموسيقي معنويمراعات نظير : عاشقي ، نيكويي ، مه رويي ، دلبران
3- 5 - 3 - 57 - هر كه در خطّة مسلمانيست متلا شي چو نفس حيوانيست
قافيه مسلمانيست - حيوانيست روي نديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ی وصل ، س خروج ، ت مزيد اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج و مزيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) موسيقي معنويتشبيه
3- 5 - 4 - 58 - عشق بازيچه و حكايت نيست در ره عاشقي شكايت نيست
قافيه حكايت - شكايت روي ت رديف نيست ديگر حروف قافيه ا تأسيس ، ي دخيل اصناف قافيهمقيّد به تأسيس و دخيل حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ي ) - جناس اشتقاق و زايد : عشق ، عاشقي - جناس لاحق : حكايت ، شكايت - اعنات يا لزوم ما لا يلزم : در آوردن الف تأسيس و يكسان بودن حرف دخيل
3- 5 - 5 - 59 - اي پسر عشق را نهايت نيست در ره عاشقي نهايت نيست
قافيهنهايت - نهايت ( تكرار قافيه ) روي ت رديفنيست ديگر حروف قافيه ا تأسيس ، ي دخيل اصناف قافيهمقيّد به تأسيس و دخيل حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ت ) - جناس اشتقاق و زايد : عشق ، عاشقي - تكرار قافيه : نهايت ، نهايت - اعنات يا لزوم ما لا يلزم : در آوردن الف تأسيس و يكسان بودن حرف دخيلموسيقي معنويتشبيه بليغ : ره عاشقي
3- 5 - 6 - 60 - هر كرا درد بي نهايت نيست عشق را پس برو عنايت نيست
قافيه بي نهايت - عنايت روي ت رديف نيست ديگر حروف قافيه ا تأسيس ، ي دخيل اصناف قافيهمقيّد به تأسيس و دخيل حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ت ) - اعنات يا لزوم ما لا يلزم : در آوردن الف تأسيس و يكسان بودن حرف دخيل موسيقي معنويتشخيص : تشخيص در کلمه ی عشق
3- 5 - 7 - 98 - روي خوبت نهان چه خواهي كرد شورش عاشقان چه خواهي كرد
قافيه نهان - عاشقان ( قافيه ي معموله يا جعلي ) روي ن رديف چه خواهي كرد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر )
3- 5 - 8 - 124 - عاشق ناز يار بايد بود در همه كارِ يار بايد بود
قافيه ناز - كار روي ر رديف ﹻ يار بايد بود عيوب قافيهاكفاء : اختلاف در حرف روي كه در مصراع اول ( ز ) و در مصراع دوم ( ر ) است . ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( ر ) - جناس مضارع : كار ، يار جناس خط : ناز ، يار
3- 5 - - 170 - ساقيا مي ده و نمي كم گير وز سر زلف خود خمي كم گير
قافيه نمي - خمي روي م رديفكم گير ديگر حروف قافيهي وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( ي ) - جناس لاحق : نمي ، خميموسيقي معنويمراعات نظير : مي ، ساقي ، نم
- 5 - - 193 - چون نهي زلف تافته بر گوش چون نهي جعد بافته بر دوش
قافيه گوش - دوش روي شديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) - تكرار عبارت : ( چون نهي ) - سجع متوازن : زلف ، جعد - جناس خط و لاحق : تافته ، بافته - جناس لاحق : گوش ، دوش
3- 5 - 1 - 271 - گر چه از جمع بي نيازانيم عاشق عشق و عشقبازانيم
قافيه بي نيازانيم - عشقبازانيم روي زديگر حروف قافيها ( قبل از حرف ز ) ردف اصلي ، ا ( بعد از حرف ز ) وصل ، ن خروج ، ی مزيد ، م نايره اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج و مزيد و نايره حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ش ) و ( ق ) و ( ع ) - جناس اشتقاق : عاشق ، عشق ، عشقباز - جناس زايد : عشق ، عاشق
3- 5 - - 317 - صبر كم گشت و عشق روز افزون كيسه بي سيم گشت و دل پر خون
قافيه روز افزون - پر خون روي نديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيتكرار واژه ي : ( گشت ، و )موسيقي معنويتضاد : كم ، افزون - مراعات نظير : صبر ، عشق ، دل
3- 5 - - 346- خه خه اي جان عليك عين الله اي گلستان عليك عين الله
قافيه جان - گلستان روي ن رديفعليك عين الله ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( ع ) و ( ل ) و ( ن ) - تكرار واژه ي : ( اي )موسيقي معنوياستعاره : جان و گلستان هر دو استعاره از يار است .
- مضارع
مضارع به معنی مشابه و بحری است که از تکرار مفاعيلن فاعلاتن حاصل می شود . اين بحر از نظر تعداد غزل ها ی به کار رفته ، چهارمين درجه را داراست . سنايی از سه وزن آن در غزليّات بهره جسته است . تعداد غزل هايی که در اين بحر سروده شده اند 25 غزل می باشد که 6 % از کلّ غزليّات را تشکيل می دهد.
4 - 1 - مضارع مثمّن اخرب ( مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن )
4- 1 - 1 - 133 - اي يار بي تكلّف ما را نبيد بايد وين قفل رنج ما را امشب كليد بايد
قافيه نبيد - كليد روي د رديفبايد ديگر حروف قافيه ي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( ي ) و ( د ) - تكرار واژگان : ( ما ، را )موسيقي معنويتشبيه بليغ : قفل رنج - نبيد نيز به كليد تشبيه شده است .
4- 1 - 2 - 217 - آن حور روح وش را بر عقل عرضه كردم
وان شربها كه دادي بر ياد تو بخوردم
قافيه عرضه كردم - بخوردم روي د ديگر حروف قافيهر قيد ، م وصل اصناف قافيهمطلق به حرف قيد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( د ) - تكرار واژه ي ( بر )موسيقي معنويتشبيه : تشبيه حور به روح - استعاره : حور روح وش استعاره از يار است .
4- 1 - 3 - 356- از عشق آن دو نرجس و ز مهر آن دو لاله
بي خواب و بي قرارم چون بر گلت كلاله
قافيه لاله - كلاله روي لديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( ل ) - تكرار واژه ي ( دو ) - جناس زايد : لاله : كلاله موسيقي معنويمراعات نظير: نرجس ، لاله ، گل ، كلاله - استعاره : نرجس و لاله و گل به ترتيب استعاره از چشم و گونه يا لبان و صورت زيباي يار است . - تشبيه : شاعر خودش را كه عاشق بيقرار است به كلاله ي گل تشبيه كرده است .
4- 1 - 4- 358 - دي ناگه از نگارم اندر رسيد نامه قالَت رَاي فُؤادي مِن هَجرِك القِيامَه
قافيه نامه - القيامه روي مديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ر ) و ( ا )موسيقي معنوي ملمّع
4- 1 - 5 - 366 - جانا نگوئي آخر ما را كه تو كجائي كز تو ببرد آتش عشق تو آب مائي
قافيه كجا ئی - مائی روي ا ديگر حروف قافيهﺋ وصل ، ی خروج اصناف قافيهمطلق به خروج حدود قافيهمتواترموسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) - تكرار واژه ي ( تو )موسيقي معنويتضاد : آب ، آتش
4- 1 - 6- 384 - روئي چو ماه داري زلف سياه داري بر سرو ماه داري بر سر كلاه داري
قافيه سياه - كلاه روي ه رديفداري ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( ي ) و ( د ) - تكرار واژه ي : ( داري ) و ( بر ) - جناس مذيّل : سر ، سرو - قافيه ي مياني : ماه ، ماه موسيقي معنويتشبيه : در مصراع اوّل وجود دارد . - استعاره : سرو استعاره از قدّ بلند و ماه استعاره از چهره ي زيباي يار است .
4- 1 - 7- 403- ربّي و ربّك الله اي ماه نو چه ماهي كافزون شوي وليكن هرگز چنو نكاهي
قافيه ماهي - نكاهي روي هديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( ك ) و ( ه ) و ( ن ) - تكرار واژگان : ( رب ، ماه ) - جناس مطرّف : ربّي ، ربّك - جناس مذيّل : ماه ، ماهيموسيقي معنويتضاد : بين افزوده شدن و كاسته شدن وجود دارد .
4- 1 - 8 - 404 - برخي رويتان من اي رويتان چو ماهي وي جان بي دلانرا در زلفتان پناهي
قافيه ماهي - پناهي روي هديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( رويتان ) -سجع متوازي : رويتان ، زلفتان - جناس لاحق : اي ، وي موسيقي معنويمراعات نظير : روي ، زلف ، جان
4- 2 - مضارع مثمّن اخرب مكفوف محذوف ( مفعول فاعلاتُ مفاعيلُ فاعلن )
4- 2- 1- 18 - اي از بنفشه ساخته بر گل مثالها در آفتاب كرده ز عنبر كلالها
قافيه مثالها - كلالها روي لديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ه وصل ، ا خروج اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( مصوّت ﹻ ) - جناس زايد : از ، ز - جناس لاحق : بر ، در موسيقي معنويمراعات نظير : بنفشه ، گل ، آفتاب - استعاره : بنفشه و گل به ترتيب استعاره از زلف و چهره ي زيبای يار است .
4- 2- 2- 93 - اي كم شده وفاي تو اين نيز بگذرد وافزون شده جفاي تو اين نيز بگذرد
قافيهوفا- جفا روي ا رديف يِ تو اين نيز بگذرد اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( ن ) و ( د ) - تكرار واژه ي ( شده ) - جناس لاحق : وفا ، جفا - موازنهموسيقي معنويتضاد : كم ، افزون - وفا ، جفا
4- 2- 3- 109- در مِهرِ ماه زهدم و دينم خراب شد ايمان و كفر من همه رود و شراب شد
قافيه خراب - شراب روي ب رديف شد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( ر ) و ( ه ) و ( د ) و ( ا ) - جناس لاحق : خراب ، شرابموسيقي معنويتضاد : ايمان ، كفر - استعاره : ماه استعاره از يار است . - مراعات نظير : رود ، شراب ، خراب - زهد ، دين ، ايمان
4- 2- 4- 121 - گر سال عمر من بسر آيد روا بود اندي كه سال عشق هميشه بجا بود
قافيه روا - بجا روي ا رديف بود اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ب ) - تكرار واژه ي : ( سال )
4- 2- 5- 154 - در شهر مرد نيست ز من نابكار تر مادر پسر نزاد ز من خاكسارتر
قافيه نابكار تر - خاكسارتر روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ت وصل ، ر خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( د ) و ( ن ) - تكرار عبارت : ( ز ، من )
4- 2- 6- 243 - روزي من آخر اين دل و جان را خطر كنم
گستاخ وار بر سر كويش گذر كنم
قافيه خطر - گذر روي ر رديفكنم اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - جناس لاحق : بر ، سر
4- 2- 7- 315 - جانا اگر چه يار دگر ميكني مكن اسباب عشق زير و زبر ميكني مكن
قافيه دگر - زبر روي ر رديفميكني مكن اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( ك ) و ( ن ) - جناس مزدوج : زير و زبر - جناس خط و لاحق : زير ، زبر - جناس اشتقاق : ميكني ، مكن
4- 2- 8- 344 - گر خسته دل همي نپسندي بيار رو تيمار عاشقي ز رهي باز دار رو
قافيه بيار - باز دار روي ر رديفرو ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا )
4- 3 - مضارع مثمّن اخرب مكفوف مقصور ( مفعول فاعلاتُ مفاعيلُ فاعلان )
4- 3- 1- 20 - فرياد از آن دو چشمك جادوي دلفريب فرياد از آن دو كافر عيّار با نهيب
قافيه دلفريب - با نهيب روي بديگر حروف قافيهي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ب ) - تكرار عبارت : ( فرياد از آن دو ) - سجع متوازن : چشمك ، كافر - جادو ، عيّار - موازنهموسيقي معنوياستعاره : دو کافر استعاره از دو چشم
4- 3- 2- 26 - از عشق روي دوست حديثي به دست ماست
صيديست بس شگرف نه درخورد شست ماست
قافيه دست - شست روي ت رديف ﹻ ماست ديگر حروف قافيه س قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( س ) و ( د ) و ( ت ) و ( ر ) - جناس زايد : دوست ، دست - جناس لاحق : دست ، شستموسيقي معنويمراعات نظير : روي ، دست ، شست - استخدام : شست را مي توان نسبت به مصراع اوّل شست دست و در مقايسه با مصراع دوم دام صيّادي يا زهگير كمان در نظر گرفت .
4- 3- 3- 47 - اي پيك عاشقان گذري كن به بام دوست
برگَرد بنده وار به گِرد مقام دوست
قافيه بام - مقام روي م رديف ﹻ دوست ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( ر ) و ( د ) - جناس محرّ ف : گَرد ، گِردموسيقي معنويمراعات نظير : پيك ، عاشق ، دوست ، بنده
4- 3- 4- 61 - چون درد عاشقي بجهان هيچ درد نيست تا درد عاشقي نچشد مرد مرد نيست
قافيه درد - مرد روي د رديف نيست ديگر حروف قافيهر قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( د ) و ( ر ) - تكرار واژگان : ( درد ، مرد ، عاشقي ) - سجع متوازن : چون ، تا - بجهان ، نچشد - هيچ ، مرد - موازنه - جناس لاحق : درد ، مردموسيقي معنويمراعات نظير : درد ، عاشقي ، مرد و مفهوم چشيدن در كلمه ي « نچشد »
4- 3- 5- 129- با او دلم بمهر و مودّ ت يگانه بود سيمرغ عشق را دل من آشيانه بود
قافيه يگانه - آشيانه روي ن رديف بود ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ه وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( د ) و ( ا ) - تكرار واژه ي : ( دل )موسيقي معنويتشبيه بليغ : سيمرغ عشق - تشبيه ديگري نيز وجود دارد كه شاعر دل عاشق خود را به آشيانه ي سيمرغ تشبيه كرده است. - مراعات نظير : مهر ، مودّ ت ، دل ، عشق
4- 3- 6- 143- اي من غلام عشق تو روزي هزار بار بر من نهد ز عشق بتي صد هزار بار
قافيه بار - بار ( جناس تام ) روي ر ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ز ) و ( ا ) - تكرار واژه ي : من ، عشق ، هزار - جناس تام : بار ، بار ( بار در مصراع اوّل به معني دفعه و در مصراع دوم به معني سنگيني است ) - سجع متوازن : اي ، بر موسيقي معنويمراعات نظير : غلام ، عشق ، بت - استعاره : بت استعاره از يار است .
4- 3- 7- 145- ما را مدار خوار كه ما عاشقيم و زار بيمار و دلفكار و جدا مانده از نگار
قافيه زار - نگار روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( د ) و ( م ) - جناس لاحق : خوار ، زارموسيقي معنويتنسيق الصّفات - سياقه الاعداد - تناسب : خوار ، زار ، بيمار ، دلفكار
4- 3- 8- 208 - هر شب نماز شام بود شاديم تمام كايد رسول دوست هلا نزد ما خرام
قافيه تمام - خرام روي مديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ش ) و ( ا ) و ( م ) - جناس مطرّ ف : شام ، شاد
4- 3- 9- 255 - ما را ميفكنيد كه ما خود فتاده ايم در كار عشق تن ببلا در نهاده ايم
قافيه فتاده ايم - نهاده ايم روي دديگر حروف قافيها ردف اصلي ، ه وصل ، ا خروج ، ی مزيد ، م نايره اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج و مزيد و نايره حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( ي ) و ( ا ) و ( ر ) - تكرار واژه ها ي : ( ما ، در )
5- منسرح
منسرح به معنی آسان و روان کرده شده و بحری است که اصل آن را از تکرار مستفعلن مفعولات گرفته اند . اين بحر از نظر تعداد غزل ها ی به کار رفته ، پنجمين مقام را داراست. سنايی از 4 وزن آن در سرودن غزل استفاده کرده است . تعداد غزل هايی که در اين بحر سروده شده اند 13 غزل می باشد که 3 % از کلّ غزليّات را تشکيل می دهد.
5- 1 - منسرح مثمّن مطوي مكشوف ( مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن )
5- 1 - 1 - 3- بندة يکدل منم بند قبای ترا چاکر يکتا منم زلف دو تای ترا
قافيه قبا - دوتا روي ا رديف يِ ترا اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( ا ) و ( ن ) و ( ي ) و ( د ) - تكرار واژه ي : ( منم ) - سجع متوازن : بنده ، چاكر - يكدل ، يكتا - بند ، زلف - موازنه
5- 1 - 2 - 135 - تا رقم عاشقي در دلم آمد پديد عاشقي از جان من نسبت آدم بريد
قافيه پديد - بريد روي دديگر حروف قافيه ي ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( ا ) و ( د ) و ( ی ) - تكرار واژه ي : ( عاشقي ) - جناس مقلوب ( بعض ) : آمد ، آدم موسيقي معنويمراعات نظير : دل ، عشق ، جان
5- 1 - 3- 141 - جمع خرا باتيان سوز نفس كم كنيد باده نهاني خوريد بانگ جرس كم كنيد
قافيه نفس - جرس روي س رديفكم كنيد اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ا ) و ( ك ) و ( د ) و ( ي )موسيقي معنويمراعات نظير : خراباتيان ، سوز ، باده ، بانگ
5- 1 - 4 - 177- چون تو نمودي جمال عشق بتان شد هوس
رو كه از اين دلبران كار تو داري و بس
قافيه هوس - بس روي س اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواترموسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( د ) و ( ن ) - تكرار واژه ي : ( تو ) - جناس مضارع : رو ، تو موسيقي معنوياستعاره : بت استعاره از يار است .
5- 1 - 5 - 327- خواب شب من ربود نرگس پر خواب تو
تاب دل من فزود سنبل پر تاب تو
قافيه پر خواب - پر تاب روي ب رديفﹻ تو ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( ت ) و ( مصوّت ﹹ ) و ( مصوّت ﹻ ) - تكرار واژگان : ( خواب ، تاب ، من ، پر ) - سجع متوازي و جناس لاحق : خواب ، تاب - ربود ، فزود - سجع متوازن : شب ، دل - نرگس ، سنبل - آرايه ي موازنهموسيقي معنوياستعاره : نرگس استعاره از چشم و سنبل استعاره از موهاي پر تاب يار است .
5- 1 - 6 - 372- آخر شرمي بدار چند از اين بدخوئي
چون تو من و من توأم چند مني و توئي
قافيه بدخوئي - توئي روي و ديگر حروف قافيه ﺋ وصل ، ي خروج اصناف قافيهمقيّد به خروج حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( د ) و ( ن ) و ( ت ) - تكرار واژگان : ( تو ، من ) - طرد و عكس - جناس مذيّل : من ، مني - تو ، توﺃم - جناس مطرّف : توﺃم ، توئي موسيقي معنويپارادوكس
5 - 2 - منسرح مثمّن مطوي مجدوع ( مفتعلن فاعلاتُ مفتعلن فاع )
5 - 2 - 1 - 49 - رو ي تو اي دل فروز گر نه چو ماهست
زلف سيه زو چرا چو بدر دو تا هست
قافيه ماهست - تاهست ( قافيه ي معموله يا جعلي ) روي هديگر حروف قافيها ردف اصلي ، س وصل ، ت خروج اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ت ) موسيقي معنويتشبيه
5- 3 - منسرح مثمّن مطوي موقوف ( مفتعلن فاعلان مفتعلن فاعلان )
5- 3 - 1 - 30- اين چه جمالست و ناز كز تو در ايّام تست
وين چه كمالست باز ، كز شرف نام تست
قافيه ايّام - نام روي م رديف ﹻ تست ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( ا ) و ( س ) و ( ت ) - تكرار واژه ي : ( چه ، كز ) - جناس خط و لاحق : ناز ، باز - جناس لاحق و سجع متوازي : اين ، وين - جمالست ، كمالست - موازنه
5- 3 - 2 - 34 - ماه شب گمرهان ، عارض زيباي تست سرو دل عاشقان ، قامت رعناي تست
قافيهزيبا - رعنا روي ا رديف يِ تست اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) و ( ر ) و ( مصوّت ﹻ ) - تتابع اضافات - سجع متوازن : ماه ، سرو - شب ، دل - عارض ، قامت - سجع متوازي : گمرهان ، عاشقان - موازنهموسيقي معنويتشبيه : چهره ي معشوق به ماه و قامت او به سرو تشبيه شده است .
5- 3 - 3 - 39 - آن لب تو عالمي باز بهم بر شكست رونق ياقوت برد قيمت شكّر شكست
قافيه بر - شكّر روي ر رديف شكست اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( ت ) و ( ق ) و ( ر ) موسيقي معنويتشبيه مضمر و تفضيل - تشبيه جمع
5- 3 - 4- 321- خواجه سلام عليك آن لب چون نوش بين
توشة جانها در آن گوشة شب پوش بين
قافيه نوش - شب پوش روي ش رديفبين ديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ش ) و ( ب ) - تكرار واژه ي : ( آن ) - جناس لاحق و خط : نوش ، پوش - جناس لاحق : توشه ، گوشهموسيقي معنويتشبيه - کنايه : شب پوش کنايه از کلاه
5- 3 - 5 - 322- خواجه سلام عليك آن لب چون نوش بين
لعل شكر وش نگر سنبل خور پوش بين
قافيه نوش - خور پوش روي ش رديفبين ديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ن ) و ( ش ) و ( ب ) و ( مصوّت ﹻ ) - جناس لاحق و خط : نوش ، پوش - سجع متوازن : خواجه ، لعل - سلام ، شكر - چون ، خور - موازنهموسيقي معنويتشبيه جمع : لب به نوش و لعل تشبيه شده است . - استعاره : سنبل استعاره از مو ، خور استعاره از چهره ي يار است .
5- 4 - منسرح مثمّن مطوي منحور ( مفتعلن فاعلات مفتعلن فع )
5- 4- 1 - 100 - صحبت معشوق انتظار نيرزد بوي گل و لاله زخم خار نيرزد
قافيه انتظار - خار روي ر رديف نيرزد ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) و ( واگ هاي همصداي : ز ، ظ ) موسيقي معنويمراعات نظير : گل ، لاله ، زخم ، خار - تشبيه تمثيل
6- رجز
رجز به معنی اضطراب و سرعت و بحری است که اصل آن را از مستفعلن گرفته اند . اين بحر از نظر تعداد غزل ها ی به کار رفته ، ششمين رتبه را داراست . تعداد غزل هايی که در اين بحر سروده شده اند 12 غزل می باشد که در 4 وزن از اين بحر سروده شده اند و 3 % از کل غزليّات را تشکيل می دهد.
6- 1 - رجز مثمّن سالم ( مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن )
6- 1 - 1 - 75 - اي كوكب عالي درج، وصلت حرامست وحرج
اي ركن طاعت همچوحج ، الصّبر مفتاح الفرج
قافيه حرج روي ج رديف الصّبر مفتاح الفرج اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ح ) و ( ج ) و ( ر ) و ( ا ) - قافيه ي مياني : درج ، حج موسيقي معنويتنسيق الصّفات - اقتباس - کنايه : كوكب عالي درج و ركن طاعت کنايه از يار است .
6- 1 - 2- 169 - اي يوسف حسن وكَشي خورشيدخوئي خوش سير
از سر برون كن سركَشي امروز با ما باده خور
قافيه خوش سير - خور روي ر اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواترموسيقي درونيواج آرايي : ( ي ) و ( ش ) و ( س ) و ( ر ) و ( خ ) و ( ا ) - جناس مضارع : با ، ما - جناس اشتقاق : سر ، سركشي - تكرار واژه ي : ( سر ) - قافيه ی ميانی : کَشی ، سرکشیموسيقي معنويتنسيق الصّفات - تلميح : يوسف - استعاره : يوسف استعاره از يار
6- 1 - 3 - 178- اي من غلام روي تو تا در تنم باشد نفس
درمان من در دست تست آخر مرا فرياد رس
قافيه نفس - فريادرس روي س اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواترموسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) و ( د ) و ( ر ) و ( ن ) و ( س ) - تكرار واژه ي ( در ) - جناس مطرّف : تو ، تاموسيقي معنويمراعات نظير : روي ، تن ، نفس ، دست
6- 1 - 4 - 179- اي من غريب كوي تو از كوي تو برمن عسس
حيلت چه سازم تا مگر با تو برآرم يك نفس
قافيه عسس - نفس روي س اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( س ) و ( ت ) و ( ر ) - تكرار عبارت : ( كوي تو ) و واژگان ( من ، تو ) - جناس لاحق و خط : تا ، با - جناس مطرّ ف : تا ، تو
6- 1 - 5 - 233- در راه عشق اي عاشقان خواهي شفا خواهي الم
كاندر طريق عاشقي يك رنگ بيني بيش وكم
قافيه الم - كم روي م اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواترموسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ش ) و ( ر ) و ( ن ) - تكرار واژگان : ( خواهي ، عاشق ) - جناس اشتقاق : عشق ، عاشقان ، عاشقيموسيقي معنويتضاد : شفا ، الم - بيش ، كم
6- 2 - رجز مثمّن مذال ( مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلان )
6- 2 - 1 - 22- اي لعبت ساقي صفات ، اي خوشتراز آب حيات
هستي درين آخر زمان ، اين منكران را معجزات
قافيهحيات - معجزات روي تديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ت ) - تكرار واژه ي ( اي ) - قافيه ي مياني : صفات - سجع متوازي : صفات ، حيات موسيقي معنويتنسيق الصّفات - تشبيه تفضيل
6- 2 - 2 - 176 - المستغاث اي ساربان ، چون كار من آمد به جان
تعجيل كم كن يكزمان ، در رفتن آن دلستان
قافيه جان - دلستان روي نديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ك ) - قافيه ی ميانی : ساربان ، يکزمانموسيقي معنويکنايه : دلستان کنايه از يار است .
6- 2 - 3 - 275 - اي بي وفا اي پاسبان آشوب كم كن يك زمان
چندين چرا داري فغان اي بي وفا اي پاسبان
قافيه زمان روي ن رديفاي بي وفا اي پاسبانديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ك ) و ( ي ) - تكرار واژگان ( اي ، پاسبان ، بي وفا ) - قافيه ي مياني : پاسبان ، فغان موسيقي معنويتنسيق الصّفات - ردّ العجز علي الصّدر
6- 2 - 4 - 276 - اي سنگدل اي پاسبان كمتركن اين بانگ و فغان
تا خواب مانم يك زمان اي سنگدل اي پاسبان
قافيه فغان روي ن رديفاي بي وفا اي پاسبانديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( س ) - تكرار واژگان ( اي ، پاسبان ، سنگدل ) - قافيه ي مياني : پاسبان ، زمان موسيقي معنويتنسيق الصّفات - ردّ العجز علي الصّدر
6- 2 - - 318 - اي ماه ماهان چند ازين ، اي شاه شاهان چند ازين
پندت سزاي بند گشت آخر نگيري پند ازين
قافيه چند - پند روي د رديفازين ديگر حروف قافيهن قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) و ( ي ) - تكرار واژگان ( ماه ، شاه ، چند ) - قافيه ي مياني : چند ، بند - سجع متوازي : ماه ، شاه - ماهان ، شاهان - جناس لاحق : چند ، پند - چند ، بند - جناس مضارع و خط : پند ، بند - جناس مذيّل : پند ، پندتموسيقي معنويتنسيق الصّفات - استعاره : ماه و شاه استعاره از يار زيبا و بلند مرتبه است .
6 - 3 - رجز مثمّن سالم عروض مذال ضرب
( مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن – مستفعلان )
6- 3 - 1 - 325- اي لعبت مشكين كله بگشاي گوي از آن كله
مي خور ز جام و بلبله با ما خور و با ما نشين
قافيه عجين ( قافيه ي بيت دوم ) - نشين روي ن اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ل ) و ( ك ) و ( ب ) و ( مصوّت ﹹ ) - تكرار واژگان ( كله ، خور ، و ) قافيه ي مياني : كله ، بلبله - جناس زايد : از ، ز - جناس مضارع : با ، ماموسيقي معنويمراعات نظير : مي ، جام ، بلبله
6- 4 - رجز مثمّن مطوي احذّ مقصور ( مفتعلن مفتعلن مفتعلن فاع )
6 - 4 - 1 - 23 - دوش مرا عشق تو از جامه برانگيخت
بي عدد از ديدگانم اشگ فرو ريخت
قافيه بر انگيخت - ريخت روي تديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، خ ردف زايد اصناف قافيهمقيّد به ردف مركّب حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ت ) و ( مصوّت ﹷ ) - تكرار واژه ي ( از )
7 - مجتث
مجتث به معنی شاخه ای از اصل باز بريده و بحری است که اصل آن از مستفعلن فاعلاتن ساخته شده است . اين بحر از نظر تعداد غزل ها ی به کار رفته ، هفتمين رتبه را داراست . تعداد غزل هايی که در اين بحر سروده شده اند 9 غزل و در5 وزن می باشند که 2 % از کلّ غزليّات را تشکيل می دهند.
7 - 1 - مجتث مثمّن مخبون ( مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن )
7 - 1 - 1 - 388 - چرا ز روي لطافت بدين غريب نسازي
كه بس غريب نباشد ز مه غريب نوازي
قافيه نسازي - غريب نوازي روي زديگر حروف قافيه ا ردف اصلي ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ز ) و ( ن ) و ( ي ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : غريب - جناس اشتقاق : غريب ، غريب نوازيموسيقي معنوياستعاره : مه استعاره از يار است .
7 - 2 - مجتث مثمّن مخبون اصلم ( مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن )
7 - 2 - 1 - 105 - چه رنگهاست كه آن شوخ ديده ناميزد كه تا مگر دلم از صحبتش بپرهيزد
قافيه ناميزد - بپرهيزد روي زديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، د وصل اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ا )
7- 3 - مجتث مثمّن مخبون محذوف ( مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن )
7 - 3 - 1 - 116- مرا لبان تو بايد شكر چه سود كند بجاي مهر تو مهر دگر چه سود كند
قافيه شكر - دگر روي ر رديفچه سود كند اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( د ) - تكرار واژه ي : ( مهر ، تو )موسيقي معنويتشبيه تفضيل و مضمر
7 - 3 - 2 - 119- وصال حالت اگر عاشقي حلال كند فراق عشق همه حالها زوال كند
قافيه حلال - زوال روي ل رديف كند ديگر حروف قافيها ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ل ) - تكرار واگ هاي همصدا : ( ح ، ه ) -جناس اشتقاق و زايد : ( حالت ، حال ) و ( عاشقي ، عشق ) - جناس شبه اشتقاق : حالت ، حلال - سجع متوازن : وصال ، فراق - جناس زايد : عاشقي ، عشقموسيقي معنويتضاد : وصال ، فراق
7- 4 - مجتث مثمّن مخبون مقصور ( مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان )
7- 4 - 1 - 94 - منم كه دل نكنم ساعتي ز مهر تو سرد زياد تو نبوم فرد اگر بوم ز تو فرد
قافيهسرد - فرد روي دديگر حروف قافيه ر قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( م ) و ( د ) و ( ن ) و ( ر ) - تكرار واژگان : ( فرد ، ز ، تو ) - جناس اشتقاق و زايد : بوم ، نبوم - جناس لاحق : فرد ، سردموسيقي معنويتضاد : بوم ، نبوم
7 - 4 - 2 - 97- سؤال كرد دل من كه دوست با تو چه كرد
چرات بينم با اشك سرخ و با رخ زرد
قافيه كرد - زرد روي دديگر حروف قافيه ر قيد اصناف قافيهمقيّد به حرف قيد حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ر ) - تكرار واژگان : ( كرد ، با )موسيقي معنويتشخيص
7- 4 - 3 - 172- سكوت معنويان را بيا و كار بساز لباس مدّعيان را بسوز و دور انداز
قافيه بساز - دور انداز روي زديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ب ) و ( س ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( را ، و ) - جناس لاحق : بساز ، بسوز - سجع متوازي : معنويان ، مدّعيان - سجع متوازن : سكوت ، لباس موسيقي معنويتضاد : معنويان ، مدّعيان - بساز ، بسوز
7- 5 - مجتث مثمّن مخبون اصلم مسبّغ ( مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان )
7 - 5 - 1 - 125 - هزار سال بامّيد تو توانم بود هر آنگهي كه بيايم هنوز باشد زود
قافيه بود - زود روي دديگر حروف قافيه و ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ه ) - جناس لاحق : بود ، زود
7- 5 - 2- 149- همي برآرد مشكين خطش سر از گلزار چو نيم دايره دو زلف دايره كردار
قافيه گلزار - كردار روي رديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ا ) و ( د ) - تكرار واژه ي : ( دايره )موسيقي معنوياستعاره : مشكين خط استعاره از موي تازه رسته بر صورت يا پشت لب ، گلزار استعاره از صورت زيباي يار است . تشبيه : دو زلف پر تاب يار تشبيه به دو نيم دايره شده است .
8- سريع
سريع بحری است که اصل آن از مستفعلن مستفعلن مفعولاتُ ساخته شده است . اين بحر از نظر تعداد غزل ها ی به کار رفته ، هشتمين رتبه را داراست . تعداد غزل هايی که در اين بحر سروده شده اند 8 غزل و در دو وزن می باشند که 2 % از کلّ غزليّات را تشکيل می دهند.
8- 1- سريع مسدّس مطوي مكشوف ( مفتعلن مفتعلن فاعلن )
8- 1- 1- 175 - دلبر من عين كمال است و بس چهرة او اصل جمال است و بس
قافيه كمال - جمال روي ل رديفاست و بس ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ل ) و ( س ) - جناس لاحق : جمال ، كمال - سجع متوازن : من ، او - عين ، اصل - موازنه
8- 1- 2-364- سينه مكن گر چه سمن سينه اي زانكه نه مهري كه همه كينه اي
قافيه سينه ای - كينه ای روي نديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، ه وصل ، ا خروج ، ی مزيد اصناف قافيهمطلق به ردف اصلي و خروج و مزيد حدود قافيهمتدارک موسيقي درونيواج آرايي : ( ك ) و ( س ) و ( ن ) و ( م ) - تكرار واژه ي : ( سينه ، كه ) - جناس زايد و اشتقاق : سينه ، سينه ايموسيقي معنويتضاد : مهر ، كينه - تشبيه - کنايه : سينه کردن کنايه از تفاخر کردن
8- 1- 3-375- غاليه بر عاج بر آميختي مورچه از عاج برانگيختي
قافيه بر آميختي - برانگيختي روي تديگر حروف قافيهي ردف اصلي ، خ ردف زايد ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به ردف مركّب حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ر ) - تكرار واژه ي : ( عاج ) - سجع متوازن : غاليه ، مورچه - بر ، از - موازنه - استعاره : عاج استعاره از صورت سپيد يار و غاليه و مورچه استعاره از موی سياه و تازه رسته ی يار
8- 2 - سريع مسدّس مطوي موقوف ( مفتعلن مفتعلن فاعلان )
8- 2 - 1 - 32- روح من اندر گل و ريحان تست هوش من اندر در و مرجان تست
قافيه ريحان - مرجان روي ن رديف ﹻ تست ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( د ) و ( ن ) - تكرار واژه ي : ( من ، اندر ، و ) - جناس زايد : اندر ، در - سجع متوازن : روح ، هوش - گل ، در - موازنهموسيقي معنوياستعاره : گل و ريحان استعاره از صورت و موي تازه رسته بر صورت - در و مرجان استعاره از دندان و لب است .
8- 2 - - 44- دوست چنان بايد كان من است عشق نهاني چه نهان من است
قافيه كان - نهان روي ن رديف ﹻ من است ديگر حروف قافيه ا ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) - تكرار واژه ي : ( نهان ) - جناس زايد : نهاني ، نهان
8- 2 - - 71 - كبر تو از عالم كبري گذشت فتنه شدن در تو ز فتوي گذشت
قافيه كبري - فتوي روي يٰ رديف گذشت اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) و ( ت ) - تكرار واژه ي ( تو ) - جناس زايد و اشتقاق : از ، ز - جناس شبه اشتقاق : كبر ، كبري - فتنه ، فتوي
8- 2 - - 174 - كرد مرا عشق تو در وا هنوز كز تو دلم نيست شكيبا هنوز
قافيه در وا - شكيبا روي ا رديفهنوز اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيتكرار واژه ي : ( تو )
8- 2 - - 407 - صبحدمان مست بر آمد ز كوي زلف بشوليده و ناشسته روي
قافيه كو ي- ناشسته روي روي يديگر حروف قافيهو ردف اصلي اصناف قافيهمقيّد به ردف اصلي حدود قافيهمترادف
9 - متقارب
متقارب به معني نزديک به هم و بحری است که اصل آن از تکرار فعولن حاصل مي شود . اين بحر از نظر تعداد غزل ها ی به کار رفته ، نهمين رتبه را داراست . تعداد غزل هايی که در اين بحر سروده شده اند 3 غزل در دو وزن می باشند که 1 % از کلّ غزليّات را تشکيل می دهند.
9 - 1 - متقارب مثمّن سالم ( فعولن فعولن فعولن فعولن )
9- 1 - 1 - 220 - به دردم به دردم كه انديشه دارم كز آن ياسمين بر تهي شد كنارم
قافيه دارم - كنارم روي رديگر حروف قافيه م وصل اصناف قافيهمطلق مجرّد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( د ) و ( ر ) و ( م ) - تكرار واژه ي ( به دردم ) موسيقي معنوياستعاره : ياسمين بر ، کنايه از يار است .
9- 1 - 2 - 392 - بدرگاه عشقت چه نامي چه ننگي بنزد جلالت چه شاهي چه شنگي
قافيه ننگي - شنگي روي گديگر حروف قافيه ن قيد ، ي وصل اصناف قافيهمطلق به حرف قيد حدود قافيهمتواتر موسيقي درونيواج آرايي : ( ا ) و ( ن ) - تكرار واژه ي ( چه ) - سجع مطرّ ف : عشقت ، جلالت - سجع متوازي : نامي ، شاهي - جناس لاحق : ننگي ، شنگي - موازنهموسيقي معنويتضاد : نام ، ننگ
9 - 2 - متقارب مثمّن محذوف ( فعولن فعولن فعولن فعل )
9 - 2 - 1- 157 - غريبيم چون حسنت اي خوش پسر يكي از سر لطف بر ما نگر
قافيه پسر - نگر روي ر اصناف قافيهمقيّد مجرّد حدود قافيهمتدارك موسيقي درونيواج آرايي : ( ر ) - جناس زايد : پسر ، سر موسيقي معنويتشبيه
منابع و مآخذ:
همايي ، جلال الدّين .( 1377 ). فنون بلاغت و صناعات ادبي . چاپ چهاردهم . تهران : نشر هما .
وحيديان كاميار ، تقي .( 1370 ). بررسي منشأ وزن شعر فارسي . مشهد : مؤسسه ي چاپ و انتشارات آستان قدس رضوي .
وحيديان كاميار ، تقي .( 1372 ). عروض و قافيه ي علمي . كيهان فرهنگي . سال دهم ، شماره ي نهم ، شماره ي پياپي 104 .
وحيديان كاميار ، تقي .( 1374 ). وزن و قافيه ي شعر فارسي . چاپ چهارم . تهران : مركز نشر دانشگاهي .
وحيديان كاميار ، تقي .( 1375 ) . فرهنگ نام آوايي فارسي . مشهد : انتشارات دانشگاه فردوسي