مقاله آثار اقتصادی وقف (docx) 21 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 21 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
چکیده
منت خدایی راکه این توفیق را به من عطا کرد تا از آموزه های دینی بهره مند شوم ورهنمودی باشد برایم در زندگی
مقاله ایی که مطالعه می فرمایید پیرامون آثار اقتصادی وقف ونقش وقف درسیستم اقتصاد اسلامی می باشد ،در این مقاله ابتدابه تعریف وقف وانواع آن ،اهداف عمومی وتاریخچه وقف درقبل از اسلام وبعد از اسلام وهمچنین به تاریخچه وقف در ایران پرداخته شده است،درادامه وقف در قرآن وسنت بررسی شده است ، زیرا همانطور که مستحضر هستید قرآن ،خلاصه کتابهای الهی است که خدا بر انبیاء واولیایش فرستاده است هیچ مساله ی الهی نیست ،مگر اینکه اصل وفرع ،مبدا،غایت ثمره ومغز آن در قرآن وجود دارد.ودر پایان نقش وقف در تحقق اهداف اقتصاد اسلامی (اهداف اصلی وفرعی)وتاثیر وقف بر تحقق عدالت اجتماعی ورفاه عمومی ونتیجه حاصل از مقاله ذکر شده است.
یکی از مهمترین اهداف این مقاله اشنایی بیشتر با مبحث وقف ونقش وتاثیر آن در سیستم اقتصاد اسلامی بوده است .
پژوهش ارائه شده از نوع پژوهش دینی ،به روش تقریبا کتابخانه ای (به علت عدم هر نوع کتاب با موضوع وقف تمامی مطا لب از اینترنت وسایت های مختلف گرد آوری شده است )می باشد .
منابع مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از قرآن کریم ،نرم افزار وقف (که مسئولین محترم اداره اوقاف دراختیار اینجانب قرار داده اند )سایت های مختلف که در پایان پژوهش ذکر شده است .
هر پژوهشی دارای موانع ومشکلاتی می باشد ،که عمده ترین مانع این پژوهش نبود منبع وبالتبع مشقت بسیار برای بدست آوردن مطالب می باشد
نتیجه بدست آمده از این پژوهش اینکه وقف به عنوان عملي انساني و سودمند، تاريخي به درازاي تمدن انسان دارد. نگاهي گذرا به ديروز و امروز فرهنگها و تمدنهاي بشري كافي است تا ما را با آثار و بركاتمادي و معنوي وقف در گستره كشورهاي اسلامي و غيراسلامي آشنا كند. اين حقيقت، گوياي فطري بودن وقف به عنوان يك عمل نوعدوستانه در وجدان و ضمير آدمي است. تاريخ و فرهنگ ايراني با وقف و خيرانديشي و نيكوكاري واقفان در آميخته است انسان ها به خوبی دریافته اند، بسیاری از معضلات که در زمینههای مختلف گریبانگر مردم یک جامعه است، تنها از طریق دولت و دستگاههای اجرایی قابل حل نبوده و مشارکت و معاضدت و یاری خود مردم را میطلبد. اگر فرهنگ وقف در جامعه نهادینه شود افراد خیر و نیکوکار بخش قابل توجهی از کمبودها و تنگناهای جامعه را خود شناسایی کرده، اموال و داراییهای خود را داوطلبانه در جهت رفع آنها به کار خواهند بست. متأسفانه این نهاد دینی و مردمی با وجودبرخورداری از قدمت و سابقه پر افتخار تاریخی، آن گونه که شایسته است فراگیر نشده و نقش آن در ابعاد گوناگون تا حدودی مکتوم و مستور مانده است
دراجرای برنامه های توسعه اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی ،آنچه ذهن برنامه ریزان را به خود مشغول کرده ،محدودیت منابع درمقابل مصارف بی حد وحصرمی باشد ،وکشورهایی موفق خواهند بود که از تعدد وتنوع مالی برخوردار باشند،درکشور مادرآمدهای بالقوه ی موقوفات در صورت شناسایی کامل می تواند بطور مستقیم وغیر مستقیم بخشی از نیازهای کشور را تامین کند.
واژگان کلیدی
وقف
انفاق
اقتصاد اسلامی
عدالت اجتماعی
توسعه ورشد
مقدمه
«المال و البنون زینه الحیاه الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثواباً و خیر أملاً»
مفهوم «باقیات الصالحات» آن چنان وسیع و گسترده است که هر فکر و ایده و گفتار و کردار صالح و شایسته ای راشامل می شود، که نمادی از روح خیر خواهی و تعاون و هم زیستی و عطوفت انسانی ، برخاسته از ایده والا و ایمان است،نمونه بارز این اعمال انفاق است ،خرج کردن در راه خدا که در واقع خرج کردن در راه بنده خداست ویکی از جلوه های این انفاق ،وقف است، وقف از یک طرف وسیله ای بسیار خوب برای ایجاد انس، الفت و همبستگی بین مسلمانان است ازطرف دیگر وسیله ای برای تألیف قلوب مردم غیر مسلمان، وقف جامعه را از آلودگیها و ناخالصیها پاک می کند و راه را برای تزکیه آن هموار می سازد،در مجموعه احکام و تعالیم اسلام، سنت وقف و خیرات و صدقات جاریه به عنوان رهنمودی انسان ساز وفرهنگی مترقی به شمار می رود که آثار اخلاقی و عواید معنوی بزرگ و بی شماری را به دنبال دارد و می تواند با تأمین نیازهای مادی و معنوی و گستردن راه کسب فضایل و کمالات، جامعه ای به هم پیوسته و نمونه را پایه گذاری نموده و از بروز بسیاری از آلام و مصائب و رواج مفاسد اخلاقی جلوگیری به عمل آورد،وقتي به فلسفه همه اعمالي كه از نظر اسلام نيك شمرده شده، فكر ميكنيم ميبينيم يك طرف ديگر آن اعمال به ديگران بر ميگردد و به نوعي منفعت ديگران در آن نهفته شده و اين تلاش در جهت خدمت به مردم سرلوحه و زيربناي برنامههاي اسلام است. «وقف» باعث ميشود تا اثر مال از محدوده منافع شخصي خارج شود. «وقف» دستور نيست. عملي داوطلبانه است براي برخوردار كردن بقيه از اموال شخصي، يك نوع تعديل ثروت و توزيع درآمد است.انسان هميشه در طريق تكامل مادي و معنوي است و در اين راه ميزان علايق و دلبستگيها و آرزوهاي او رو به فزوني است. يكي از خواستههاي بشر ميل به ادامه زندگي و دير زيستن است كه چون اين خواسته با توجه به عمر محدود امكانپذير نيست لذا از ديرباز انسانها بر آن شدند كه به هر نحو شده آثار وجودي خود را جاودانه سازند. يكي از راههاي برگزيده شده، اختصاص دادن قسمتي از اموال به مصارف عمومي يا خاص است تا هنگام انتفاع مردم ازآنها ياد بانيان در اذهان تجديد شود. برای وارد شدن به بحث نقش وقف در سیستم اقتصاد اسلامی لازم است ابتدا به بررسی واژه وقف وتاریخچه ایی مختصر از وقف پرداخت
وقف چیست
وقف در لغت به معني ايستادن و ساكن و حبس كردن است و در اصطلاح فقه، يعني حبس مايملك و جلوگيري از انتقال آن به ديگري، چه از راه فروش و چه از راه بخشش و در مقابل منافع و سود حاصل از آن را در راه خداوند قرار دادن است كه در واقع همان راه خدمت به مردم و گرهگشايي مشكلات و سر و سامان دادن به وضعيت عادي و فرهنگي آنان ميباشد. شيخ طوسي در كتاب المبسوط وقف را چنين تعريف كرده است«فالوقف تحبيس الاصل و تسبيل المنفعه» «وقف نگهداشتن اصل ملك و جاري ساختن منفعت است» تحبيس از ريشه حبس به معناي زنداني كردن، در قيد آوردن و جلوي آزادي چيزي را گرفتن است. چون باوقف شدن ملك، آزادي نقل و انتقال از آن گرفته ميشود فقهاوقف را در باب صدقات آوردهاند و آن را نوعي از صدقه شمردهاند براي وقف، اقسامي ذكر شده است كه به طور خلاصه به آن اشاره ميكنيموقف عام: وقفي است كه بر جهات و عناوين عام باشد وقف خاص: وقفي است كه بر جهت خاص و عنوان خاصي باشد مانند: وقف بر اولاد ذكور ویاوقف بر محل یافر د خاصي به نحوي كه انتفاع از آن خصوصي باشد وقف انتفاع: وقفي است كه مقصود از آن درآمد مادي نباشد مانند احداث مسجد و حسينيه در زمين ملكي خود و يا زمين مواته وقف منفعت: وقفي است كه مقصود از آن درآمد مادي است براي هزينه چيز ديگر مثل وقف دكان براي اداره مسجد، مدرسه و يا بيمارستان
اهداف عمومی وقف و آثار آن وقف ارتباط تنگاتنگي با مصالح عمومي دارد، مخصوصاً در جوامعي كه اختلاف طبقاتي در آن زيادي باشد. به وسيله وقف، ثروتمند به فقير ميانديشد و توانا به سراغ ناتوان ميرود و خيلي از نيازمنديهاي عمومي از اين راه ميتواند برطرف شود اهداف عمومي كه ميتواند دروقف تحقق پيدا كند، از اين دست هستند دستگيري مستمندان، كمك به محرومان، سامان دادن زندگي فرودستان، تعديل اقتصادي، هم سطح كردن زندگي مردمان، نشر علم و دانش، گسترش فرهنگ و آموزش به ويژه آموزش معارف اسلامي و مباني ديني، احداث و ايجاد مساجد، تكايا، كتابخانهها، مدارس، بيمارستانها، پناهگاهها، مراكز عام المنفعه و اداره آنها، ايجاد و احداث راهها و پلها و... از جهت ديگروقف كردن، صفات رذيله مثل حرص و دنياپرستي را ريشه كن ميكند و دوستي را ميپروراند،وقف كردن تعاون و كمكرساني افراد را جايگزين كشمكش و فخر فروختن ميكند. وقف كردن جامعهاي پر از عشق و نوعدوستي و فضيلتپروري به وجود ميآورد. سطح فكرها را بالا ميبرد و درآمد موقوفه، تشنگان را سيراب و به مسافران در زير سايهسار نيكي، آرامش و آسايش ميبخشد همانطور كه مشخص است اهداف وقف، در فقراء و معابد محدود نميشود، بلكه اهداف عمومي مثل ايجاد و اداره مركز علمي و بيمارستانها و... را هم در پي دارد
Top of Form
تاريخچه وقف در اسلام
هر چند قبل از اسلام وقف به معناي دقيق و امروزي خودش وجود نداشته، ولي انواعي از تخصيص اموال و املاك به معابد، امور خيريه يا افراد وجود داشته كه شباهتهايي باوقف دارند. اوقاف ابراهيم خليل ـ كه تا امروز باقي مانده ـ خود بهترين دليل است بر وجود وقف در قبل از اسلام است. كعبه نخستين مكان مقدسي است كه بين اعراب و قبل از اسلام شناخته شده، مكاني كه به دست ابراهيم بنا شد، براي اينكه پناهگاه مردم باشد، بعد هم معبد عموم عرب شد و آنها با وجود اختلاف قبايلشان هر سال به سوي آن رهسپار ميشدند. اينها نشان ميدهد كه قبل از اسلام، انواع وقف براي مردم وجود داشته، با اين تفاوت كه در اعتقاد مسلمانها اصل بر اين است که وقف براي رضايت خدا باشد، در صورتي كه در زمان جاهليت، چنين قصدي در كار نبوده استدامنه گسترش اسلام، بعد از ظهورش هر چه بيشتر ميشد، فرهنگ و تمدن اسلام هم به همان اندازه رشد كرده و شكوفا ميشد. وقف هم كه يكي از پديدههاي فرهنگ مسلمين بود، همراه اين تحولات انتشار پيدا ميكرد. اوايل، دولتها دخالتي در اداره وقف نداشتند و موقوفات به دست خود واقفان و يا متوليان منصوب شده از قبل آنها، اداره ميشد. ولي كم كم افزايش موقوفات و دگرگوني حيات اجتماعي در جوامع اسلامي، دخالت دولتها و تأسيس ادارات اوقاف را الزامي كرد. عباسيان از سال 132 تا 656 ه . ق يعني چيزي حدود 5 قرن حكومت كردند. آنهم تقريباً بر اكثر قلمرو وسيع اسلامي در طي حكومت آنها در دوراني كه شكوفايي فرهنگ و تمدن اسلامي شروع شده بود،وقف گسترش زيادي پيدا كرد. آن طور كه در كتب تاريخي و سفرنامهها آمده، در اين عصر در بيشتر شهرها و روستاهاي كشورهاي اسلامي، موقوفاتي وجود داشته كه در بين آنها، اوقاف بغداد، دمشق، مصر و ايران اهميت بيشتري داشتهاند. در دوران عباسيان، اداره موقوفات در اختيار كسي بود كه صدر الوقوف ناميده ميشد. وقتي آل عثمان در اكثر كشورهاي غرب، قدرت را به دست خودشان گرفتند، تشكيلات وسيعي را برای وقف بوجود آوردند. در زمان آنها قوانين و مقررات زيادي به تصويب رسيد كه به خيلي از آن قوانين، هنوز هم در كشورهاي اسلامي، عمل ميشود. از نمونه قوانيني كه در عهد عثماني صادر شد «آييننامه اداره اوقاف است» كه در 19 جمادي الاخر سال 1280 تصويب شد و تكاليف و اختيارات مديران اوقاف و متوليان در آن بيان شد. آييننامه ديگري هم در 19 جمادي الاخر 1287 ه . ق صادر شد كه انواع زمينها را در دولت عثماني و معاملات موقوفات و مستغلات وقفي را بيان كرد. قانون ديگري هم در رمضان 1274 صادر شد و همين طور تا عصر حاضر ادامه يافت كه بسياري از آن تقسيمات هنوز هم مورد عمل است
تاريخچه وقف در ايران
راجع به وضعيت اوقاف ايران در سدههاي اوليه بعد از اسلام، اطلاعات گويايي وجود ندارد و معلوم نيست كه در اين دوران موقوفات به صورت مستقل و از طريق متولي اداره ميشده، يا اينكه دولتها هم در آن دخالت داشتهاند. طبق اسناد تاريخي موجود، در ايران «ديوان اوقاف» در نيمه دوم قرن چهارم هجري به وجود آمده و با تأسيس آن، دولتها كاملاً در مسائل وقف دخالت كردهاند. حتي قسمت مهمي از مخارج دولتها از درآمد همين اوقاف تأمين شده است. در دوران سلجوقيان و مخصوصاً در زمان سلطنت آلب ارسلان و ملكشاه كه خواجه نظام الملك وزارت آنها را برعهده داشت، موقوفات زيادي به خصوص در احداث مدارس «نظاميهها» وجود داشت، طوري كه جمع موقوفات اين مدارس به شصت هزار دينار ميرسيد. در دوره ايلخانان مغول، ابتدا بسياري از املاك و زمينهاي وقفي به دست ايلخانان بت پرست تصرف شد. موقوفات از پرداخت ماليات معاف بوده و چيزي به ديوان نميپرداختند و حق وصول همه حقوق ديوان به متوليان موقوفه منتقل ميشده است. طبق كتب تاريخي، سياحتنامهها و نوشتههايي كه در مورد دوران صفويه وجود دارد، شايد در هيچ دورهاي از تاريخ شاهد موقوفاتي به وسعت موقوفات اين مقطع از تاريخ نبودهايم. حتي خود شاهان صفويه در رأس كساني بودند كه اموال خود را وقف ميكردند، طوري كه بسياري از املاك خود را وقف اهداف خيريه، به خصوص وقف بقاي متبركه شيعه و از همه بيشتر آستانه امام رضا (ع )درمشهد و خواهرش حضرت معصومه(س) در قم كردند. بعضي از اين املاك وقفي، موقوفاتي بود كه به خاندان صفويه پيش از آن كه در ايران به سلطنت برسند، تعلق داشت. شايد بتوان گفت كه در زمان شاه عباس اول، بيش از هر دوره ديگري به املاك موقوفه اضافه شد زماني كه نادرشاه در سال 1419 هجري تخت و تاج را پذيرفت، اعلام كرد كه مذهب سنت، جانشين مذهب شيعه ـ كه در زمان صفويه مذهب رسمي مردم ايران بود ـ شد. او در آخرين سال حكومتش طي صدور دستوري، بسياري از اوقاف را از مردم گرفت و آنها را به اضافه املاك شخصي خود در دفاتر ثبت اراضي كه پس از آن به رقبات نادري معروف شد، وارد كرد. البته نادر قبل از آنكه بتواند كاملاً فرمان خود را درباره اوقاف اجرا كند، كشته شد و جانشينش، عليقلي عادل شاه فرمان او را لغو كرد و بعضي از املاك غصب شده را به مردم پس داد. آنطور كه مشخص است وضع اوقاف و موقوفات از زمان انقراض صفويه به بعد افول كرد، زيرا همان طور كه اشاره شد، نادرشاه با اصرار بر اين ادعاي خود كه حقوق قشونش بيشتر از علماي شيعه است، دستور غصب موقوفات را داد. اخبار موجود از مال قاجاريه هم، حكايت از حيف و ميل كردن اموال وقفي به دست عدهاي از صاحبان قدرت را ميكند. اينطور شد كه اوقاف بعد از زمان صفويه، با دستور نادرشاه حرمت خودش را از دست داد. او دانهاي را كاشت كه ثمره تلخش، از بين رفتن زشتي عمل موقوفه خواري تا قرنها بعد از خودش بود. انجام چنين عملي بدون ترديد در روحيه مؤمنين و مردم اثرات بدي گذاشت و توجه مردم را به وقف كم كرده، به همين دليل وضع موقوفات تا انقراض سلسله قاجاريه، هيچ وقت سر و سامان نگرفت. چهار سال بعد از برقراري مشروطيت در ايران، يعني در سال 1328 ه . ق برابر با 1289 ه . ش وزارت معارف و اوقاف تصويب شد و مسئولان ادارات معارف در شهرستانها موظف به انجام امور مربوط به اوقاف نيز بودند. سپس در سال 1313 ه . ش قانون اوقاف مشتمل بر 10 ماده تصويب شد، در دوره دوازدهم مجلس، يعني در سال 1320، قانون فروش املاك موقوفه تصويب و سپس لغو شد، از اين به بعد تغييرات عمدهاي در امور مربوط به اوقاف صورت نگرفت، غير اينكه در سال 1328 در شهرستانها نيز امور مربوط به وقف جدا از مسؤول فرهنگ معين شد تا اين كه در جريان اصلاحات ارضي، زمينهاي زراعی وقف شد و مورد نظر نيز واقع شد و اوقاف عامه بعد از اوقاف خاصه مشمول قانون شد.
وقف در قرآن وسنت
هر چند در قرآن آيه اى كه بصورت مستقيم با امر وقف مرتبط باشد، وجود ندارد، منتهى مواردى از اعمال صالح ، مانند صدقه ، قرض الحسنه ، تعاون،انفاق ، محبت و كمك به همنوعان ذكر شده و به نوعى با روح وقف سازگارى دارد كه به برخى از آنها اشاره ميشود:
1. آياتى كه انسان را به عمل صالح ترغيب و توصيه نموده و ميدانيم
وقف كردن نيز نوعى كار خير و عملى خداپسندانه است .
2. آيه هايى كه به تاليف قلوب و جلب محبت ديگران دلالت دارد و چون يكى از مصارف درآمدهاى وقف در جهت تحكيم و تثبيت روح همبستگى و محبت بوده و در عين حال احسانى است عارى از منت ،
و اقدامى است كه در بسيارى از موارد استفاده كننده از منافع وقف،واقف را ملاقات نكرده و چه بسا او را نميشناسد، ولى از نتيجه لطف اوبهره مند ميشود هر چند گروهى نيز در اين رابطه به ثروت اندوزى روى مي آورند كه قرآن آنها را هم ، مورد نكوهش قرار ميدهد.
3 - آياتى كه مردم را به روح تعاون، احسان و برادرى دعوت نموده است
مانند آيه شريفه : (تعاونوا على البر و التقوى و لاتعاونوا على الائم والعدوان)
4 - آياتى كه انسان را به شناخت خويشتن خود دعوت مینمايد تا بدين وسيله ، همواره درباره اعمال پايدار خود انديشه كند و به سوى انفاق بشتابد.
دكتر محمود شهابى در ادوار فقه در اين باره چنين مینويسد:
در قرآن مجيد آيه اى كه ، بر وقف و احكام فقهى آن، صراحت داشته باشد. وجود ندارد، ولى میتوان از باب اولويت به آيه هاى احسان و انفاق ، وقرض الحسنه ، و تعاون، و صدقه ، به جواز و بلكه ، رجحان، و استحباب وقف ،استدلال كرد.
علاوه بر اين ها آيه ديگرى در قرآن میفرمايد:
المال و البنون زینه الحیوه الدنیا والباقیات الصالحات خير عند ربک ثوابأ وخیر آملأ....
مال و فرزندان آرايش زندگانى جهان اند ولكن ، اعمال صالح كه تا قيامت باقى است . (مانند نماز و تهجد و ذكر خدا و صدقات جارى همچون بناى مسجد و مدرسه و موقوفات و خيرات در راه خدا) نزد پروردگار بسى بهتر وعاقبت آن نيكوتر است .كه بدين ترتيب بايد گفت : وقف مصداق بارز باقيات والصالحات است .البته در بين همه اديان و فرهنگهاى جهان و از خلقت انسان تاكنون،نمونه هاى مختلفى از نوع دوستى، كمك به ديگران، وقف با هديه اموال به عبادتگاهها و معابد به چشم میخوردو اين سنت در بين بعضى از ملل ، ازاهميت و ويژگی خاصى نيز برخوردار است .
پيامبر اسلام (ص ) میفرمايد، عمل انسان جز از سه راه با مرگش قطع میشود:
1 - صدقه جاريه
2 - دانشى كه مورد استفاده قرار گيرد.
3 - فرزند شايسته اى كه براى او دعا كند.
در كتاب مغازى واقدى آمده است نخستين صدقه در اسلام ، زمين هاى مخيريق است كه مخيريق آنها را با وصيت در اختيار پيامبر گذاشت و پيامبرآنها را وقف كرد. اغلب صاحب نظران وقف را نوعى صدقه جاريه تلقى میكنند. آيات و احاديث ديگر از ساير ائمه و همچنين نمونه هاى عملى ازاموالى كه توسط ايشان وقف شده و در تاريخ ذكر گرديده وجود دارد.
نقش وقف در تحقق اهداف اقتصاد اسلامی
پرداخت خمس، زکات و ماليات در آيات قرآن بسيار اشاره و مورد توجه قرار گرفته است. وقف به عنوان يک سرمايه مادي و معنوي همانند سرمايه هاي ديگر باعث تداوم، حيات فرد و جامعه مي شود و در عين حال مي توان با رعايت جوانب شرعي و اغراض و اهداف واقفان در فرآيند فعاليت هاي توليدي و خدماتي، اين سرمايه عظيم را براي رشد و توسعه اقتصادي کشور و تحرک هدايت نمود. برخلاف ديگر مکاتب اقتصادي، اسلام برنامه ها و مقررات خود را با توجه به ابعاد گوناگون انسان مطرح کرده است. از ديدگاه مکتب حياتبخش اسلام، انسان داراي دو بعد معنوي و مادي است و از اين رو داراي نيازهاي روحي، جسمي، معنوي و مادي است که به هر دو جنبه به طور کامل توجه شده است،
البته اين دو بعد از يکديگر جدا نيست و بر يکديگر تأثير متقابل دارند. چنين نيست که مسائل معنوي اسلام و مسائل اقتصادي آن هر يک براي خود داراي قلمروي جداگانه باشند. مسائل اقتصادي اسلام با ديگر مسائل آن آميخته است و اقتصاد نيز جزئي از برنامه اي است که اسلام براي سعادت بشر به ارمغان آورده است و پيوند آن با مسائل اجتماعي، سياسي، عبادي، اخلاقي و ... پيوند عميق و ناگسستني است و اهداف مهم آن فقرستيزي و فقر زدايي است. تلاش براي رفع نيازها و کمبودها و دستيابي همگان به کالاها و مواد لازم براي معيشت زندگي، ايجاد اشتغال، رشد توليد، تهيه مسکن و ... کوششي است در راه سالم سازي اجتماع و تحکيم پايه هاي ايمان و عقيده و پيشگيري از انحراف هاي اخلاقي و معنوي و اهتمام به امور مسلمانان و جامعه اسلامي ايجاب مي کند که نخست مشکلات اقتصادي حل شود. حتي اگر کساني صد در صد به مسائل معنوي و روحاني مي انديشند و سامان بخشي به جامعه و نسل ها را تنها در تهذيب و تربيت نفوس و بهبود اخلاقي مي دانند، بر اساس پيوند ناگسستني که ميان مسائل معنوي، مادي، اخلاقي و اقتصادي وجود دارد، بايد به اصلاح ساختار اقتصادي جامعه و سامان بخشي به مشکلات معيشتي بپردازند. از اين رو بي ترديد مي توان گفت که هر نوع هزينه گذاري براي مسائل معنوي و رشد و گسترش تعاليم ديني، بايد از مسايل معيشتي افراد آغاز شود و نخست اين بعد را بهبود بخشد تا زمينه مناسبي براي مسائل معنوي فراهم آيد. ياري رساني و مددکاري تکليفي است که سرباز زدن از آن يا نشناختن ابعاد تعاليم اسلامي است و يا از ضعف و سستي عقيده و باور مباني ديني.
سياست مالي در اسلام بر اصل ا نفاق و تقسيم ثروت و توزيع کالاها و مواد ميان عموم و بهره مندي همگاني و هم چنين مبارزه اي گسترده و اصولي به ويژه سازي و انحصارگرايي، تکاثر طلبي، شادخواري و اسراف گروه هاي خاص و طبقات اشراف جامعه مي باشد. قرآن با قاطعيت و صراحت در آيات زيادي اين حقيقت را بازگو مي کند: «الهيکم التکاثر، تازيدن به فزوني داري(و فزون خواهي)، شمايان را سرگرم ساخته(و در دنيا غرق کرده)» از اين رو مال و ثروت بايد در موضع و مدار اصليش قرار گيرد، يعني در راه خدا انفاق شود و به کار رفع نيازهاي انسان بيايد. صاحبان اموال بايد تا آن جا که نيازهاي شخصي و خانوادگي دارند، در آن راه هزينه کنند و آن گاه که افراد يا جامعه نيازهاي ضروري داشت، از اموال خويش براي برآورد اين نيازها انفاق نمايد. اين اصل درست در راستاي تراکم ستيزي و تکاثر زدايي و هم چنين زمينه اي براي پر کردن حفره هاي اقتصادي، شکاف هاي اجتماعي، توان بخشي به ناتوانان، توزيعي مجدد از ثروت و بازگشت به عموميت و بهره مندي همگاني پس از خصوصي شدن است. موضوعي در اصل ا نفاق، در خور دقت و ژرف نگري است و آن سبک جمله ها و چگونگي تعبيرها و واژه هاي به کار رفته براي فراخواني عمومي به انفاق است. در بسياري از تعاليمي که به انفاق مربوط است، در آيات قرآني يا تعاليم حديثي، سبکي به کار رفته و از واژه و تعبيرهايي استفاده شده است که جزء تکليفي بودن و الزام و وجوب، چيزي را نمي فهماند، بلکه با دقت در برخي از آن ها، بالاترين مرز تکليف و وجوب را مي رساند «وانفقوا في سبيل الله و لاتلقوا بايديکم الي التهلکه ... » سوره بقره آيه ۱۹۵ «در راه خدا انفاق کنيد و خود را به دست خويش در هلاکت نيفکنيد ...» دستور انفاق با«امر» است و ترک و فروگذاري آن مايه هلاکت و نابودي شمرده شده است، يعني پيامد قطعي ترک انفاق نابودي و هلاکت است. اين دستور با اين کليت را ويژه ماليات خمس و زکات دانستن به راستي کاستن از عمق و گستره مفهومي آيات قرآني است، زيرا که در دعوت به خمس و زکات، با تعبيرهاي مخصوص به خود، آياتي رسيده است و بايد از آن معنا و مفهوم خود را فهميد و قانون«اصل تأسيس است نه تأکيد» را رعايت کرد و چنين گفت: در صورتي که ماليات هاي اسلامي کافي نباشد و نيازهاي ضروري جامعه را برطرف نکند، انفاق و هزينه کردن بخشي از اموال مشروع و حلال براي تداوم و حيات فرد و جامعه لازم است تا جامعه دچار بي نظمي و پريشاني و عدم تعادل نشود و کارش به هرج و مرج سقوط نکشد. اين تجربه هميشه تاريخ است که اجتماعاتي که دچار عدم تعادل و توازن در بهره مندي از مواد و کالاها شدند و جامعه هايي که به دو طبقه اکثريت محروم و اقليت سرمايه دار(اسرافکار و شادخوار) تقسيم شدند سلامت و پايداري خويش را از دست دادند و
سرانجام به سقوط کشيده شدند. امام صادق(ع)فرمودند: «ان من بقاء المسلمين و بقاء الاسلام، ان تصير الاموال عند من يعرف فيها الحق و يصنع المعروف و ان من فناء الاسلام و فناء المسلمين ان تصير الاموال في ايدي من لايعرف فيها الحق و لايصنع فيها المعروف از جمله عوامل بقاي مسلمانان و اسلام آن است که اموال نزد کساني قرار گيرد که حق مال(و مالداري) را بدانند و کار نيک کنند و از جمله عوامل فناي اسلام و مسلمانان آن است که اموال به دست کساني بيفتد که حق مال را ندانند و اموال را در راه کارهاي نيک(درست و اصولي) به مصرف نرسانند.» بنابراين در يک سياستگذاري کلي، دو جريان در اموال بايد عملي شود حق به صاحب حق برسد و گردش ثروت در جامعه قانومند شود و طبق ضوابط و کار و شايستگي باشد نه طبق روابط، استثمار، ظلم و امثال آن، بلکه قانون عدل و حق در روابط مالي حاکم باشد بهينه سازي و استفاده هاي منطقي از سرمايه هاست که همه کمبودها، نارسايي ها را برطرف سازد و نقص ها و خلأها را پر کند و آن چه را شايسته و درخور جامعه اسلامي است، فراهم آورد. اين عمل به معروف است که چيزي بالاتر و برتر از «حق» در اموال است.
شاید متداولترین نقش وقف را بتوان در رویکرد اقتصادی آن مشاهده کرداگرچه این رویکرد با دیگر رویکردها بیارتباط نیست، اما نمونه موقوفاتی که در سیره پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز وجود داشته بیشتر در این قالب قرار میگیرد. از سوی دیگر سیاست اسلام بر کنترل و تعدیل و حفاظت ثروت جامعه است؛ به این ترتیب تمام راههایی را که منجر به سرمایهداری شدن کار میشود، کنترل کرده است و با گرفتن خمس و زکات از ثروتمندان و تشویق افراد به وقف و... و تقویت افراد ضعیف در برابر آنها فاصله را بسیار کم کرده، در جامعه تعدیل ایجاد میکند. براین اساس وقف در جامعه اسلامی ثروت مادی جامعه را تعدیل میکند،وقف تبدیل مالکیت خصوصی به نوعی از مالکیت عمومی است که بسط آن از ابزار مهم دستیابی به تعادل اجتماعی است. دولت اسلامی میتواند موقوفات عمومی را بهگونهای سازماندهی و جهتدهی کند که بهعنوان یک منبع مالی بتوان از آنها برای از بین بردن فقر و محرومیت، تأمین بهداشت و درمان، آموزشوپرورش و دهها مورد دیگر استفاده و زمینه توسعه اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی را فراهم کرد.
نقش وقف در تحقق هدف اصلي و اولي
هدف اساسي و اصلي همهی نظامهاي اسلام، از جمله نظام اقتصادي اسلام، كمال ابدي يعني تقرب الي الله است. از ديدگاه قرآن كريم روايتهاي معصومين(ع)، انفاقهاي مالي چه واجب و چه مستحب براي نيل به اين هدف نهايي نقشي بس عظيم و اساسي دارند كه به عنوان نمونه، در اين جا مواردي يادآوري ميشود:
1) قرآن كريم در موارد متعددي از انفاق به عنوان جهاد مالي در كنار جهاد با جان، ياد كرده است، مانند: مؤمناني كه بدون عذر از جهاد بازنشستهاند با آنان كه با مال و جان خود در راه خدا جهاد ميكنند، برابر نيستند، خدا مجاهدان به مال و جان را بر نشستگان برتري بخشيده است.
2) در موارد متعدد هدف از مالياتها و انفاقهاي مالي در اسلام، از جمله زكات و وقف در نزد بسياري از فقيهان قصد قربت است. اين انفاقها، گذشته از جنبه اقتصادي، همانند نماز و روزه عبادت هستند، و غرض اصلي از عبادات قرب الهي است. به پرستش خداي خود مشغول باش تا يقين بر تو فرا رسد.
3) در بسياري از آيات قرآن كريم، به دنبال واژهی «انفاق»، واژهی «في سيبل الله» و مانند آن ذكر گرديده است. به عنوان نمونه:
«مثل آنان كه مالشان را در راه خدا انفاق ميكنند و در پي آن منتي نگذارند و آزاري نكنند، آنها را پاداش نيكو نزد خدا خواهد بود».
4) در آياتي از قرآن كريم، هدف روشن انفاق و گرفتن صدقه، تزكيهی نفس و رسيدن به «بر» و نيكي ذكر شده است. در سورهی آل عمران ميفرمايد:
«هرگز به مقام نيكوكاران و (خاصان خدا) نخواهيد رسيد، مگر آن كه از آنچه دوست ميداريد (و بسيار محبوب است) انفاق كنيد».
شأن نزول اين آيه، وقف و صدقه است. با نزول اين آيه كساني چون ابوطلحهی انصاري به فكر صدقه دادن و وقف كردن بهترين اموال خود افتادند. اين آيه، راه رسيدن به «بر» را انفاق چيزهايي دانسته كه مورد علاقه و محبت انسان است و روشن است كه «بر» چه به معناي ثواب از جانب خدا و يا انجام فعل خيري كه پاداش الهي را به دنبال دارد، مصداق اصلي و حقيقي آن، قرب الهي و سعادت و كمال ابدي انسان خواهد بود.
در آيهی، اي رسول! از اموال مؤمنان صدقات را دريافت دار تا با آن صدقههاي نفوس آنها را (از پليدي و... پاك و پاكيزه سازي و...) هدف از دريافت صدقه از مؤمنان تطهير و تزكيهی نفوس آنها به وسيلهی صدقه (و انفاق مالي) دانسته است. از اين رو، جمع بين تطهير و تزكيه در آيه از تعابير لطيف است.
بنابراين همهی انفاقهاي مالي، از جمله وقف، براي انسان به منزله هرس كردن درخت از اضافات است كه او را در مسير نيل به هدف اصلي و نهايياش ياري ميدهد و در اين جهت به او سرعت ميبخشد.
نقش وقف در تحقق اهداف فرعي اقتصاداسلامي
تأثير وقف بر استقلال اقتصادي و رشد و توسعه
وقتي سخن از تأثير وقف بر استقلال اقتصادي و رشد و توسعه مطرح ميشود، هرگز به اين معنا نيست كه وقف به تنهايي ميتواند همهی ابعاد و زواياي گوناگون اقتصاد يك ملت را دربرگيرد، به طوري كه بر اقتصاد كشور به منابع مالي ديگر نيازي نباشد، بلكه منظور اين است كه وقف به عنوان يك سرمايهی عظيم مالي ميتواند در اين سمت و سو داراي نقش سازنده و قابل توجه باشد. همچنين به اين معنا نيست كه برخلاف اهداف واقفان، درآمد وقف را از موارد اصلي مصارف آن كه در وقفنامهها آمده است، منحرف كنيم و آنها را در راه تحقق استقلال اقتصادي و رشد و توسعه به كارگيريم و به مصرف برسانيم.
حقيقت اين است كه ميتوان سرمايههاي عظيم وقف را نيز همانند ديگر سرمايهها با رعايت همهی جوانب وقف، موازين شرع، اهداف واقفان در جريان فعاليتهاي توليدي و خدماتي قرار داد و آنها را از حالت ركود به حالت تحرك و پويايي هدايت كرد تا به اين وسيله به رشد و توسعه و استقلال اقتصادي كشور كمك شايان و قابل توجه باشد و همچنين بر سرمايههاي اوقاف افزوده شود كه اين امر يقيناً در راستاي اهداف واقفان است،البته براین مسئله ایرادهایی وارد شده که درادامه به ذکرایرادهاوپاسخ به آنها می پردازیم.
ايراد نخست، وقف به معناي حبس است و سرمايهی حبس شده نميتواند در جريان فعاليتهاي اقتصادي قرار گيرد.
پاسخ: واژهی حبس كه در تعريف وقف آمده است. هرگز به معناي حبس سرمايه و اموال موقوفه از قرار گرفتن در مسير توليد و خدمات (البته با رعايت ضوابط و اهداف واقفان) نيست. حبس در اين جا به معناي منع و جلوگيري از منتقل ساختن رقبه و سرمايهی وقف به ديگري است و اين امر هرگز به معناي حبس اموال وقف از فعاليتهاي اقتصادي نيست. در مباحث فقهي و در غالب آمده است كه در مرحلهی اول لازم است از درآمد مال وقفي صرف تعميرات و اصلاح خود رقبهی وقف شود تا هم سالم و مصون بماند و هم بتواند داراي درآمد بيشتري گردد، يعني افزايش درآمد سرمايههاي وقفي (با رعايت موازين) كه مورد رضايت شارع و نيز در جهت تحقق اهداف واقفان است.
ايراد دوم: وقف از انفاقات مستحبي است و ضامن و پشتوانهی مطمئني ندارد حال آن كه از نظر اقتصادي سرمايههايي كه بخواهند در مسير توليد و خدمات اقتصادي قرار گيرند، بايد سرمايههاي مطمئن و با پشتوانه باشند.
پاسخ: اولا: همان انگيزههاي معنوي كه صاحبان و مالكان خيرانديش را به وقف بخشي از احب و اطيب سرمايهی خود وا ميدارد، بهترين ضامن و پشتوانه است. تاريخ گذشتهی اوقاف و تعداد بيشمار رقبات وقفي (به رغم صدمات و تلفات سنگيني كه در طول عمر طولاني خود داشته است) و نگاهي گذرا به وقفنامهها و بعضي از كتيبههاي موجود، اين حقيقت را كاملا آشكار ميسازد كه مردم با دل و جان بهترين اموال خود را براي اين منظور در نظر ميگرفتهاند و خواهند گرفت.
ثانيا: ما در حال حاضر عملا مواجه هستيم با اوقاف بسياري كه دست كم دربارهی آنها اين ايراد وارد نيست. با همين اوقاف موجود چه بايد كرد؟ آيا بايد آنها را به امان خدا رها كرد تا هركس تحت هر عنوان در مورد آنها هر كار ميخواهد انجام دهد و نبايد براي احياي آنها قدمي برداشت؟
البته پس از پيروزي انقلاب اسلامي سازمان اوقاف و امور خيريه و نهادهاي بزرگي چون آستان قدس رضوي در اين راه گامهاي بلندي برداشتهاند. اما به نظر ميرسد گستردگي و ظرفيت اوقاف براي فعاليتهاي اقتصادي كشور بيش از اينها باشد كه قطعا موردنظر دست اندركاران امور وقف كشور ميباشد و حركت در اين سمت و سو خود نشانهی اين بذل توجه است.
نكتهی ديگري كه در اين جا نبايد از نظر دور داشت، موضوع اشتغالزايي است. بدون شك اگر سرمايهی عظيم اوقاف در مسير فعاليتهاي گوناگون اقتصادي قرار گيرد، بخش قابل توجهي از بيكاران كشور به كار جذب خواهند شد و اين خود از آثار و بركات بسيار مهمي است كه امروزه در دنيا سخت قابل توجه است. كاري كه نهادهايي چون آستان قدس رضوي تجربه كردهاند و نتايج ارزنده اي را نيز دربر داشته است.
3-تاثير وقف بر تحقق عدالت اجتماعي و رفاه عمومي
از متون اسلامي به خوبي روشن است كه اسلام خواهان زدودن همهی جوانب و زواياي فقر در اقتصاد جامعه است و نيز به دنبال رفاه عمومي در حد معقول و مشروع است.
شهيد صدر در اين باره مينويسد:
مسئوليت دولت و نظام اسلامي، به جز تامين نيازهاي حياتي و ضروري افراد، اين است كه يك سطح زندگي متناسب با شرايط و مقتضيات روز را براي افراد تضمين نمايد و آنها را به يك حد از رفاه (عمومي) برساند. وي يكي از ابزار مهم دولت اسلامي براي تحقق اين هدف را كفالت همگاني مسلمانان در برابر يكديگر ذكر ميكند.
از اين رو، اولا: فقرزدايي تنها در حد «قوت لايموت» به نيازمندان كفايت نميكند. ثانيا: مسلمانان در برابر يكديگر مسئولند و كفالت همگاني دارند. كليني در اصول كافي از امام صادق(ع) نقل كرده است كه:
«خداوند براي فقرا در اموال ثروتمندان به قدر كفايت (و اداره زندگي آنان به خوبي) قرار داده است و اگر اين مقدار آنها را كفايت نميكرد، بيشتر قرار ميداد و اين مشكلات فقرا از ناحيهی كساني است كه آنها را از حقشان بازمي دارند.»
در باب زكات، امام موسي كاظم(ع) در پاسخ كسي كه پرسيد: آيا ميتوانم هشتاد درهم به فقير بدهم؟ فرمود: «آري و بيشتر» پرسيد، صد درهم چطور؟ فرمود: «آري، اگر ميتواني او را بي نياز كن.»
امام باقر(ع) نيز ميفرمايد:
«هرگاه انفاق ميكني طرف را بي نياز نما.»
نقش وقف
وقف از دو راه ميتواند در اين مورد موثر باشد:
1- نفس استقلال و رشد و توسعه، اقتصادي (مبتني بر موازين اسلامي) كه به طور طبيعي موجب رفاه عمومي و زدودن و دستكم كاهش چشمگير فقر و محروميت و آثار شوم آن در جامعه خواهد شد. كيست نداند؛ كشوري كه دچار ركود اقتصادي است و يا از اقتصادي وابسته برخوردار است، نميتواند در جهت رفاه عمومي و عدالت اجتماعي گامي مثبت و موثر بردارد.
2- بخش عمدهی موارد مصرفي كه واقفان دورنگر و نيكوكار در طول تاريخ وقف در نظر گرفتهاند، به رفاه عمومي، فقرزدايي و عدالت اجتماعي مربوط ميشود. اگر ما نگاهي هرچند گذرا، به تاريخ وقف و مضمون وقفنامهها بيندازيم، به خوبي در مييابيم كه واقفان خير و دورانديش تمام زوايا و جوانب نيازها را در نظر گرفتهاند.
به رغم اين كه بسياري از رقبات موقوفات و مدارك آنها در طول زمان به دلايل و عوامل گوناگوني از بين رفتهاند و از بسياري از آنها نامي هم باقي نمانده است، مشاهده ميكنيم كه جهت و سمت و سوي اصلي موردنظر واقفان در طول تاريخ فقرزدايي و در مرحلهی بعدي، تحقق رفاه عمومي در سطح معقول بوده است.
پيش از پرداختن به ذكر برخي از موارد مصرف وقف، يادآوري يك نكته، خالي از فايده نيست و آن اين است كه نيازهاي عمومي و خصوصي مردم نسبت به زمانها و مكانهاي مختلف متفاوت است، مثلا: در يك زمان، مردم به كاروانسرا، آب انبار و... نياز مبرم داشتند اما در روزگار ما تاسيس فضاهاي آموزشي، درماني، مسكن، جادهها و... از اولويت بيشتري برخوردارند. از اين رو، از راههاي گوناگون، آگاهي دادن به مردم و كساني كه درصدد وقف اموال خود هستند، ميتواند به سمت و سو دادن وقفهاي
جديد در جهت اولويتهاي جامعه كمك شايان و درخور توجهي نمايد.
نتیجه
هدف اساسی و اصلی همه نظامهای اسلام، از جمله نظام اقتصادی اسلام، کمال ابدی یعنی تقرب الیالله است انفاقهای مالی برای نیل به این هدف نهایی نقشی بس عظیم و اساسی دارند.وقتی سخن از تأثیر وقف بر استقلال اقتصادی و رشد و توسعه مطرح میشود هرگز به این معنا نیست که وقف به تنهایی میتواند همه ابعاد و زوایای گوناگون اقتصاد یک ملت را در برگیرد، بهطوریکه برای اقتصاد کشور به منابع مالی دیگر نیازی نباشد، بلکه منظور این است که وقف بهعنوان یک سرمایه عظیم مالی میتواند در این سمتوسو دارای نقشی سازنده و قابل توجه باشد. همچنین به این معنا نیست که برخلاف اهداف، درآمد وقف را از موارد اصلی مصارف آنکه در وقف نامهها آمده است منحرف کنیم و آنها را در راه تحقق استقلال اقتصادی و رشد و توسعه به کار گیریم و به مصرف برسانیم
آمار نشان میدهد که شمار موقوفات پس از پیروزی انقلاب اسلامی افزایش چشمگیری داشته است که از لحاظ نوع اهداف و نیات واقفان نیز حائز اهمیت و قابل تأمل است چراکه مصارف این موقوفات در اکثر موارد در جهت رفع نیازهای ضروری جامعه اعم از نیازهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بوده و مشکلی از مشکلات اساسی جامعه را حل کرده است ،در نهاد وقف که در آن مالکیت خصوصی به نوعی مالکیت عمومی تبدیل میشود، مراکز مختلف آموزشی، فرهنگی، بهداشتی و اقتصادی ایجاد میشود که علاوه بر آنکه در شهرنشینی جوامع که از مؤلفههای توسعه اقتصادی است نقش قابلتوجهی دارند به شهرها نوعی برجستگی دینی، تاریخی و اقتصادی خواهند بخشید و توسعه را همراه با عدالت اجتماعی به ارمغان خواهند آورد.
میتوان به جرات ادعا کرد که اگر اوقاف در مسیر صحیح به راه انداخته شود و واقفان به راه معقول و درستی هدایت شوند بسیاری از مشکلات جامعه حل میشود. به عبارت دیگر کارنامه درخشان وقف این نوید را به ما میدهد که از طریق گسترش موقوفات و هدایت آنها میتوان اکثر نیازها و ضروریات جامعه را تأمین کرد و سنگینی این امور را از بیتالمال مسلمین برداشت یا لااقل از فشار آنها بر بودجه کل کشور کاست. با توجه به کارکردهای مثبت وقف در جامعه، ضروری است که از طریق تدوین یک سیاست اصولی و برنامهریزی شده برای شکوفایی فرهنگ وقف در جامعه، زمینههای احیای این سنت را فراهم آورد
فهرست منابع
قرآن کریم-1
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 12-2
3-سلیمی فر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی و اجتماعی آن
لطف عطاء، اسد الله، مجله میراث جاویدان، شمارة 30، نگاهی به وقف در عرصة تحولات جدید
5- شهابی، علی اکبر، تاریخچه وقف در اسلام
6- غفوری روز بهانی، ناصر، بررسی منابع درآمدی سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان برنامه و بودجه
7- جناتی، محمد ابراهیم، مجله میراث جاویدان، شمارة 27
8- سالک، محمد تقی، سخنی درباره وقف ، میراث جاویدان، شمارة2
9- جزوه سازمان اوقاف و امور خیریه در نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت هفته دولت، شهریور1375
10- بزرگی، مهدی، راههای ترویج فرهنگ وقف ، میراث جاویدان، شمارة 3
11- شکر خدا، محمد، آثار اجتماعی و اقتصادی وقف ، روزنامه جمهوری اسلامی یکشنبه 6/3/1380
12- عبده تبریزی، حسین،وقف و تشکیل سرمایه در بازار مالی ایران، مجموعه سخنرانی ها و مقالات نهمین سمینار بانکداری اسلامی
13- امیدیانی، سید حسین، راههای افزایش بهره وری موقوفات، میراث جاویدان ، شماره 2
14- حشمتی رضوی، فضل الله، نقش تشکیلات و برنامه ریزی در بهره وری موقوفات، میراث جاویدان، شمارة 30
15-امام جمعه زاده، جواد، نقش وقف در بهبود اوضاع اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى، فصلنامه وقف ميراث جاويدان،ش2.
16-اقبالى، عليرضا،"وقف و الگويى براى ارزيابى اقتصادى آن"،ماهنامه حسابدارى،ش130
17- فيض،عليرضا،"وقف وانگيزه هاى آن"،فصلنامه وقف ميراث جاويدن،ش4
18-ریاحی سامانی،نادر،چگونه وقف کنیم
19-نرم افزار وقف
20-www.rasekhoon.net
21-www.al-shia.org
22-infi@Aalul bayt.org
23-hawzah.net
24-نور احمدی ،مهدی،مجله اندیشه صادق شماره 11و12
24-شبکه اطلاع رسانی اجتهاد،گذری برتاثیر وقف براقتصاداسلامی
25-حائری(یزدی)محمد حسین ،وقف درفقه اسلامی ونقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی
اولین جشنواره سراسری فرهنگی، هنری
وقف چشمه همیشه جاری
آثار اقتصادی وقف
نقش وقف در سیستم اقتصاد اسلامی
گردآورنده
طاهره مهرپور
زمستان 89