مقاله شیرجه در باتلاق! - تحلیلی از آخرین وضعیت مسئله هسته ای ایران 15 ص

مقاله شیرجه در باتلاق! - تحلیلی از آخرین وضعیت مسئله هسته ای ایران 15 ص (docx) 15 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 15 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

شیرجه در باتلاق! - تحلیلی از آخرین وضعیت مسئله هسته ای ایران چکیده: پرونده هسته ای ایران هم اکنون شرایط خاص و پیچیده ای را سپری می کند و موضوع کره شمالی و آزمایش اخیر هسته ای آن، باعث حساس تر شدن جهان نسبت به سلاح‌ها‌ی هسته ای در آستانه برخود تنبیهی اعضای 5+1 از مجرای شورای امنیت سازمان ملل با ایران شده است ، که تحلیل و بررسی آن از چند جهت ضروری می نماید.  پیش نویس قطعنامه ارائه شده از سوی سه کشور اروپایی برای تحریم ایران تند و کاملاً افراطی است و به نظر می رسد با توجه به عدم اجماع متقن میان اعضای شورای امنیت درباره مفاد آن در نهایت با تغییراتی مواجه شده و اندکی تلطیف یابد ، اما آنچه مبرهن است درصورت تصویب یک قطعنامه تنبهی برعلیه ایران ، " اروپا بهمراه چین و روسیه وارد باتلاقی سیاسی – اقتصادی می شوند که امریکا 30 سال است در آن گرفتار است " به لحاظ ساختار تدوین و لحن حقوقی این پیش نویس حول فصل هفتم منشور سازمان ملل و فاکتورهای ماده 41 آن آماده شده و براین اساس تاحدودی مشابه قطعنامه 1718 شورای امنیت درارتباط با آزمایش اتمی کره شمالی است واظهارات مبهم البرادعی درگزارش اخیر وی در پایان ماه اگوست ، تأثیر استنادی درآن داشته است ، چراکه وی در اظهارتی دوپهلو و با ابراز نگرانی اعلام داشته آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در این مرحله همچنان قادر نیست ماهیت صلح آمیز برنامه‌ی هسته‌یی ایران را تایید كند. این درحالیست که آژانس با استفاده از بهترین کارشناسان و امکانات تکنیکی خود و تهیه هزاران نمونه آزمایشگاهی از مواد موجود در تاسیسات اتمی ایران یکی از بهترین ماموریت‌های خود در طول حیات این نهاد را سازماندهی و اجرا کرده‌ است . البته این قطعنامه در صورت تصویب کامل ، بیشتر ساختاری مالی و اقتصادی دارد و برخی تأثیرات آن نظیر ، بی اعتباری برخی ضمانتها و اعتبارات بانکی هم اکنون قابل مشاهده است ، اما از سوی دیگر و با اقدام به ممنوعیت سیاسی مسافرتهای مقامات مسئول در پرونده هسته ای ، باب مذاکرات بسته خواهد شد و صحبت از تداوم مذاکرات از سوی غرب عملاً منتفی و بی معناست . یکی دیگر از نکات قابل تأمل در این پیش نویس مبهم بودن سرنوشت نیروگاه بوشهراست که علیرغم برخی ضمانتهای مطروحه ، نامشخص است و دراین صورت بعید به نظر می رسد پس از سالها انتظار و صرف میلیونها دلار، روسها درسال آینده آنرا تحویل دهند و درصورت راه اندازی نیز با مسئله ارسال سوخت مواجه می شود و مانند خودرویی بی بنزین بلااستفاده می شود ! مسئله دیگری که در این پیش نویس کاملاً ماهیتی خصمانه و سیاسی دارد و درنوع خود بی سابقه است ، مخالفت با ادامه تحصیل دانشجویان ایرانی رشته های مرتبط با علوم هسته ای و موشکی در خارج کشور است که با استناد برمتن پیش نویس فعلی ، بسیاری از رشته ای تحصیلی را دربرمی گیرد و نقض آشکار حقوق بشر و برخلاف کنوانسیونها و معاهدات بین المللی است . از نقطه نظر تصویبی نیز اعضای 5+1 ، در قبال تحریم ایران با اما و اگرهای بسیاری روبرو هستند و درصورت حمایت از قطعنامه تنبیهی برعلیه ایران باید تبعات آتی آنرا بپذیرند . فرانسه ، انگلیس و آلمان به عنوان پیشنهاد دهدندگان قطعنامه فوق الذکرو با درپیش گرفتن رویکرد خصمانه درقبال ایران ، منافع و فرصتهای متعددی را درارتباط با ایران از دست خواهند داد . بانک ها، شركتهای نفتی و صنایع اتومبیل سازی فرانسوی با استفاده از فرصت بدست آمده از ممنوعیت انعقاد قرارداد شركت های آمریكایی در ایران، قراردادهای زیادی را با تهران منعقد كرده اند بطوری كه سرمایه گذاری های فرانسه در ایران خصوصاً به صورت "بای بک" رشد قابل توجهی داشته است و براساس آمار تسویه حساب های بین المللی ، بانک های فرانسوی بالغ بر6 میلیارددلار از 25میلیارد و400میلیون دلار كل اعتبارات داده شده به دولت ایران را تا سال 2006 در اختیار داشته اند. ازسوی دیگر، شرکتهای خودروسازی پژو، سیتروئن بزرگترین سرمایه گذاران صنعت خودروسازی ایران محسوب می شوند و شرکتهای توتال و شرکت گاز فرانسه نیز سرمایه گذاریهای کلانی ئربخش انرژی ایران کرده اند . براین اساس و درآستانه انتخابات آتی درفرانسه ، پرواضح است که این کشور بیشتر از همتایان اروپایی خود درصورت تداوم رفتارغیرعقلانی و تحریم ایران متضرر خواهد شد . دولت انگلستان نیز پس از اشتباهات استراتژیک خود و واردشدن به مسئله عراق و همچنین رسوائیهای متعدد کابینه بلر، درانتخابات آینده مقبولیت خود را برباد داه است و عدم تجدیدنظر این کشور درسیاستهای منطقه ای خود خصوصاً دربرابر ایران ، انگلیس را در اذهان عمومی درزمره دشمن درجه یک ایران همانند آمریکا قرار می دهد . آلمان به عنوان سومین ضلع مثلث اروپایی موافق تحریم ایران و خارج ازشورای امنیت ، نه تنها نتوانست گامی درجهت حل وفصل مسالمت آمیز مسئله هسته ای ایران بردارد ، بلکه دولت فعلی این کشور درقبال حمایت از تحریم ایران به دوبخش سیاسی – اقتصادی تقسیم شده است که درنوع خود بی سابقه است و هر لحظه اظهارت ضدو نقیضی از دولتمردان این کش در ارتباط با مسئله هسته ای ایران به گوش می رسد . روسها و چینی‌ها نیز در شرایط فعلی سعی دارند از دو طرف امتیاز بیشتری را بگیرند و اصطلاحاً " با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند " . براین اساس اگرچه روسیه تاکنون راجع به پرونده هسته ای ایران به صورت مثبت برخورد کرده است ولی ظرفیت روسیه محدود است و این کشور با مسائل مختلفی از قبیل اعتبار و وجه بین المللی و همچنین تبیین استراتژیهای منطقه ای و بین المللی خود پس از فروپاشی شوروی مواجه است که قطعاً برمیزان توانمندی این کشور در مسیرپرونده هسته ای ایران تأثیر گذاشته و می گذارد . در برهه کنونی اگرچه روسیه همواره به امریکا هشدار داده است که تحریم‌های شدید باعث مقاومت بیشتر ایران و از بین رفتن فرصت‌ها برای حل پرونده فعالیت‌های هسته‌ای این کشور از طریق مذاکره می‌شود، اما تاکنون با کلیت تحریم ایران مخالفت نکرده است . چین نیز مخالفت نیم بندی با تحریم ایران دارد که به نظر نمی رسد پایدار و مؤثر باشد . در این راستا اگرچه چین سرمایه گذاریهای متعددی درایران انجام داده و برای تأمین انرژی نیز ایران بهترین گزینه این کشور است اما تبادلات چین و امریکا و تأثر سیاستهای این دوکشور نیز قابل ملاحظه است . مازاد صادرات چین به امریکا 150 میلیارد دلار است که از مجموع تولید نا خالص داخلی ایران بیشتر است و بعید است چین از این فرصت بخاطر ایران دست بردارد . از سوی دیگر اگرچه روسیه و چین اعلام کرده اند اصلاحیه ای بر پیش نویس جاری قبل از ارائه به 10 عضو غیر دائم شورای امنیت ارائه کرده اند اما مقاومت روسیه و چین در برابر امریکا در زمینه کره شمالی ازمیزان مقاومت این دوکشور در مورد قطعنامه احتمالی علیه ایران کاسته است و اینرا نیز نباید از نظر دورنگاه داشت که موضوع کره شمالی با امنیت ملی چین و روسیه گره خورده است درحالیکه ایران برای این دوکشور بویژه برای چین از چنین اهمیتی برخوردار نیست ، بعلاوه نباید فراموش کرد که موافقت چین و روسیه با قطعنامه‌ 1696 كه بر اساس فصل 7 منشور وذیل مواد 40 و 41 آن و درعین ناباوری ایران به تصویب رسید . بنابراین نباید نسبت به مخالفت‌های روسیه و چین با مفاد پیش نویس و ارائه اصلاحاتی برآن با دیده خوشبینی صرف نگاه كرد. انگیزه های انگلیس ، آلمان و فرانسه و مشخصاً ایالات متحده برای سوق دادن ایران به سمت تحریم و تنبیه بسیار بیشترازمسئله کره شمالی است و ریشه در ساختار منطقه ای و بین المللی سیاستهای ایران دارد . امریکا مقابله با ایران را به صورت "تحریم‌ها‌ی تدریجی" و با صدور قطعنامه‌ها‌ی پی درپی دردستورکارقرارداده است و زمینه های این پروسه را نیز فراهم کرده است . در حالیکه بازرسان آژانس غلظت اورانیوم غنی‌شده در ایران را حدود 3.5 درصد تعیین کرده‌اند گزارش کمیته اطلاعاتی کنگره امریکا در تابستان سال جاری به احتمال وجود اورانیوم با غلظت 90 درصد در ایران اشاره کرده است. درصورتبکه تا زمانی که ایران فرآیند غنی‌سازی اورانیوم را تنها در ابعاد آزمایشگاهی دنبال می‌کند به هیچ وجه نمی‌توان این ادعا را مطرح کرد که احتمال دستیابی این کشور به بمب اتم یا چیزی شبیه آن وجود دارد. این موضوع بقدری روشن است که گروه بازها و اشخاصی چون "جان نگروپونته" وزیر امنیت داخلی کابینه بوش نیز تاکنون نتوانسته‌اند از احتمال مداخله نظامی ایالات متحده سخن بگویند و معتقدند که دستیابی کامل ایران به تسلیحات هسته ای حداقل در بازه 10 سال آینده غیرممکن است . در این برهه ، اقدامات کنونی و متعاقب ایران نیز به عنوان مخاطب قطعنامه تحریمی پیشنهادی ، حائز اهمیت است . در آستانه ارائه پیش نویس قطعنامه ، ایران گازدهی به آبشار دوم سانتریفیوژها را آغاز کرد و این درحالی بود که مدتها قبل آژانس را مطلع کرده بود و بازرسان نیز یک هفته قبل از آن طی بازدید از نطنز از آن مطلع بودند و از طرفی ایران در ماه آوریل سال جاری (فروردین ماه) اعلام کرده بود که تا پایان سال شمسی تعداد سانتریفیوژها را به 3000 دستگاه افزایش می دهد . ایران قبلاً نیز در زمان ضرب الاجل غرب و در آستانه قطعنامه 1696 نیز در اواخر ماه آگوست ، مجتمع آب سنگین اراک را راه اندازی کرد . این اقدامات ایران قبل از تصویب قطعنامه های تحریمی پیام روشنی را به مصوبین آن مخابره می کند و آن اراده راسخ برای تداوم فعالیتهای صلح آمیزهسته ایش است ، که با ساختارقانونی آژانس و روح NPT منافاتی ندارد ، درصورتیکه توانمندی هسته ایران به مراتب بیشتر از کره شمالی است اما هیچگاه به سمت آزمایشات هسته ای منعطف نشده است . از طرف دیگر بلافاصله پس از ابتکار PSI و مانور امریکا و متحدانش در آبهای خلیج فارس ، ایران طی مانورپیامبر اعظم 2 وبا آزمایش موشکهای استراتژیک خود پاسخی از هرگونه رفتارغیرعقلانی و افراطی غرب را درقبال خود به نمایش گذاشت . همانطورکه قبلاً اشاره شد ، امریکا کمتر از دیگر بانیان اروپایی تحریم ایران متضرر می شود چراکه در طول 3 دهه گذشته بنوعی تبعات آن برای دوطرف ملموس بوده است اما ، 3 کشور اروپایی پیشنهاد دهنده پیش نویس قطعنامه پیش روی بهمراه روسیه و چین از جهات استزاتژیک سیاسی و اقتصادی از قبل تحریم ایران متحمل ضررهای بسیاری خصوصاً در حوزه منطقه ای خواهند شد و کشورهای منطقه نیز درصورت همراهی با ایالات متحده از تبعات اقتصادی و ژئوپلتیک آن درامان نخواهند بود . بدیهی است د صورت اعمال فشار امریکا و تصویب نهایی قطعنامه پیش روی ، دولتمردان این کشور دچار "اشتباهات محاسباتی" و تکرار تراژدی دموکراتها در زمان کلینتون که با ارائه بسته ای مشابه به کره شمالی و درپی آن استراتژی نابخردانه نئوکانها و اتخاذ سیاست "مشت آهنین" در قبال کره شمالی نهایتاً به خروج این کشور از NPT و اخراج بازرسان آژانش به آزمایش اتمی درسال جاری ختم شد، خواهند شد . در پایان آنچه حامیان تحریم ایران نباید از نظر دور نگاه دارند اینکه ؛ تجربه نشان داده است که سیاستهای تحریمی تاکنون درعرصه بین المللی چندان كارساز نبوده اند و تحریم حتی در خصوص حكومتی مانند حكومت پیشین عراق و حتی کره شمالی كه تفاوت‌های ساختاری بسیاری با ایران دارند، چندان مؤثر نبود و همچنین دوران اقدام نظامی و تحریم برای به زانو درآوردن کشورها گذشته است و در شرایطی كه اقتصاد جهانی مانند "زنجیره‌ای" به هم متصل شده است تحریم یکجانبه ایران عملی نخواهدبود و به انزوای بیشتر آنها خواهد انجامید و به مثابه "شیرجه درباتلاق" است ! ازطرفی چنانچه اقدامات تنبیهی برعلیه ایران اعمال شود ، ممکن است ایران نیز پس از شرکت فعال در "4 دوره مذاکرات طولانی مدت " و مشاهده کارشکنیهای متعدد و اشتباه فاحش غرب درارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت ، راه کره‌شمالی را در پیش گرفته و اقدام به خروج کامل از معاهده منع گسترش تسلیحات اتمی و محدودکردن همکاریها با آژانس نماید. دراین برهه مسئولان کشور باید توجه داشته باشند که هرچند در داخل کشور همه از صلح آمیز بودن ادامه برنامه هسته ای اطمینان دارند اما ، در افکار عمومی جهانی با توجه به تبلیغات صورت گرفته این گونه نیست و ایران با کشوری چون کره شمالی مقایسه می شود و دراین برهه ایران باید ازعدم انسجام کافی اعضای شورای امنیت استفاده کرده و درجهت کند نمودن روند تصمیم گیری آنها با استفاده از جایگاه منطقه ای و قابلیتهای دیپلماتیک خود تلاش کند ، چراکه قطع مذاکرات و عدم استفاده از امکانات دیپلماتیک کاملا در جهت منافع آمریکاست.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته