پاورپوینت تعليم و تربيت اسلامي

پاورپوینت تعليم و تربيت اسلامي (pptx) 16 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 16 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

بسم الله الرحمن الرحيم تعليم و تربيت اسلامي معنا و مفهوم تقوا: آيه 18سوره حشر خطاب به مومنان است.“يا ايهاالذين آمنو تقوالله“اي اهل ايمان تقواي الهي داشته باشيد. در مورد كلمه تقوا مكرر بحث شده است ودر ترجمه ها گاهي به ترس و گاهي به اجتناب ترجمه كرده اند. هرجا كه تقوا باشد خشييت الهي هم هست و هرجا كه تقوا باشداجتناب از معاصي هم هست ولي خود اين لغت ‌‌‌‌‌ معنايش نه اجتناب است ونه ترسودر اصطلاحات خود قران ونهج البلاغه كه تقواخيلي تكرار شده است كاملا ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پيداست كه معني تقوا نه ترس است نه اجتناب. تقوا از ماده (وقي)است يعني نگهداري درواقع معنايش خود نگهداري است.متقي باش يعني خود نگهدارباش خود اين حالت يك حالت روحي و معنوي است كه از آن تعبير به تسلط بر نفس مي كنند.در واقع اراده و عقل و ‌‌‌ ايمان انسان بر نفس و خواهشهاوهوسهاي نفساني او تسلط داشته باشد به طوري كه بتواند خودش خودش را ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نگهدارداين نيروي خود نگهدار اسمش تقوا است.براي دستيابي به مقام تقواورهايي از خشم الهي شخص مي ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ بايست از هر آنچه خداوند از آن باز داشته است پرهيز كرده وبه هرچه فرمان داده انجام دهد.تقوا در حقيقت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ چيزي جزء حركت در راه راست وصراط مستقيم نيست.اين راه در بر دارنده همه آن چيزي است كه ما از آن به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دين ياد مي كنيم از اين رو مي توان تقوا را در اصطلاح و فرهنگ قرآني به معناي عمل به دين دانست ويا پا از ‌‌‌ اين فراتر نهاده و تقوا را به معناي دين داري در حوزه ايمان و عمل دانست. روزي پيامبر اكرم (ص) از مسيري عبور مي كردند ديدند عده اي از جوانان مسلمان در مدينه مشغول زورآزمايي هستند از اين راه كه سنگ بزرگي را بلند مي كردند مثل (وزنه برداري) كه چه كسي بيشتر مي تواند ا ين سنگ را بلند كند.حضرت ايستادند و فرمودند آيا مي خواهيد من ميان شماداور باشم كه كداميك از شما قويتر هستيد؟همه گفتند بله يا رسول الله چه از اين بهتر! پيامبر فرمود:پس من قبلا به شما بگويم از همه قويتر آن فردي است كه وقتي شهوت و طمعش به هيجان در مي آيد بتواند بر آن مسلط باشد و آن كسي است كه وقتي بر چيزي خشم مي گيرد بتواند بر خشم خودش مسلط باشد مولوي مي گويد: وقت خشم و وقت شهوت مرد كو طالب مردي چنينم كو به كو امام علي (ع) مي فرمايد:اشجع الناس من غلب هوا.از همه مردم شجاعتر كسي است كه بر هواي نفسش غالب باشد.پس روح تقوا همان خود نگه داري است. آثار تقوا در قرآن كريم: در قران كريم مكرر به آثار تقوا اشاره و تصريح شده است و معمولا آثار تقوا چيزهايي است درست عكس آنچه كه ابتدا انسان بصيرتي ندارد از تقوا مي فهمد يعني در مورد تقوا خيال مي كند يكي و از تقوا محدوديت مي فهمد مي گويد انسان بخواهد خودش را مقيد به تقوا كند معنايش اين است كه خودش را در بن بست قرار بدهد به دور خودش خطي بكشد و براي خود محدوديت قائل بشود.قرآن درست نقطه مقابل اين مطلب را ذكر مي كند و (نكته لطيف همين است) يعني بي تقوايي است كه انسان را در بن بست قرار مي دهد و تقواست كه بن بست را مي شكند.اين خيلي به نظر عجيب مي رسد انسان مي گويد آدمي همين قدر كه متقي شد يعني براي خودش محدوديت قائل است. وقتي انسان براي خودش محدوديت قائل است به دست خودش براي خودش بن بست به وجود آورده است. قرآن مي فرمايد:خير.تقوا بن بست و محدوديت نيست بر عكس است تقوا نداشتن انسان را دچار بن بستها و محدوديتهايي مي كند و تقوا راهي است كه خدا معين كرده است كه انسان از آن راه برود محدوديت و بن بستي براي او نيست.اين است كه مي فرمايد در سوره طلاق آيه 2:هركس كه تقواي الهي را پيشه كند خدا بر اي او راه بيرون رفتن از مضايق و مشكلات را قرار مي دهد.يعني خدا براي او راه باز مي كند براي خروج از بن بستها و بيرون آمدن از مشكلات. تقواي تن و تقواي دل: برترين مرحله تقوا تقواي دل و خضوع در پيشگاه ذات اقدس خداوند است كه از خضوع دل در برابر اوامر و نواهي الهي شروع مي شود و به انجا ختم مي شود كه دل تقوا در پيشگاه خدا خاضع باشد.وقتي به آن بارگاه امن راه يافت همه آنچه را كه خدا تقديس كرده و بزرگ داشته مقدس و بزرگ مي شمارد. در اين ارتباط افراد به سه دسته تقسيم مي شوند. گروه اول:كساني كه در مقام عمل متقي هستند اينان از جهنم نجات پيدا كرده به بهشت مي رسند اما تقواي دل چيز ديگري است.گاهي انسان خود را بزرگ داشته و محبوب مي دارد و براي نجات جان خود از عذاب دست به آلودگي دراز نمي كند چنين شخصي گرچه اوامر الهي را انجام داده و از نواهي پرهيز كرده اما در حقيقت او خود را بزرگ مي دارد نه دستورهاي الهي را.او متقي است اما تقواي بدني دارد نه تقواي دل در مرحله عمل باتقوا وطهارت است. گروه دوم:كه از گروه اول بالاتر هستند كه شعاير الهي رابزرگ مي شمارند يعني آنچه را كه خدا به آن امر كرده جون فرمان الهي است گرامي مي دارند وبه آن عمل مي كنند و از آنچه خدا نهي كرده چون نهي خداست پرهيز مي كنند.اين گروه نيز از دوزخ مي رهند و به بهشت مي رسند و تقواي آنان تقواي قلب است زيرا د ستورهاي الهي را گرامي مي دارند چون دستور الهي است نه از آن جهت كه ضامن نجات آنان از دوزخ و مايه وصول به بهشت است.زيرا كساني كه بر اي رسيدن به بهشت از فرمانهاي الهي پيروي مي كنند مانند مزدوري است كه اجرتش را بعد از كار از كارفرما مي گيرد و ديگر رابطه اي با كارفرما ندارد. گروه سوم:كه از دو گروه قبل بالاترند كساني هستند كه اوامر و نواهي الهي را تكريم مي كنند واجبها و مستحبها را انجام مي دهند.حرامها و مكروهها را ترك مي كنند نه براي رهيدن از جهنم و رسيدن به بهشت.بلكه از اين جهت كه خداوند محبوب و عظيم بالذات است.آنچه از ناحيه او و به او منصوب باشد نيز از عظمت و حرمت برخوردار است.اينان در دنيا و آخرت بنده خدا بوده و او را بزرگ مي دارند. علي (ع) در مورد پرهيزكاران مي فرمايد:غير خدا هرچه هست در چشمان آنان عظمتي ذاتي ندارد. مفهوم تقوا در نهج البلاغه تقوا در نهج البلاغه نيرويي است روحاني كه بر اثر تمرينهاي زياد پديد مي آيد و پرهيزهاي معقول و منطقي از يك طرف سبب وحدت و پديد آمدن اين حالت روحاني است.واز طرف ديگر معلول و نتيجه آن است و از لوازم آن به شمار مي رود.اين حالت روح را نيرومند و شاداب مي كند دو به آن مصونيت مي دهد .انساني كه از اين نيرو بي بهره باشد اگر بخواهد خود را از گناهان مصون و محفوظ بدارد چاره اي ندارد جز اينكه خود را از گناه دور نگه دارد و چون همواره موجبات گناه در محيط اجتماعي وجود دارد ناچار است از محيط كناربكشد و انزوا و گوشه نشيني اختيار كند.مطابق اين منطق يا بايد متقي و پرهيزكار بود و از محيط كناره گيري كرد و يا بايد وارد محيط شد و تقوا را بوسيد و كناري گذاشت.طبق اين منطق هرچه افراد اجتنابكارتر و منزوي تر شوند جلوه تقواي بيشتري در نظر مردم عوام پيدا مي كنند. اما اگر نيروي روحاني تقوا در روح فردي پيدا شد ضرورتي ندارد كه محيط را رها كند بدون رها كردن محيط خود را پاك و منزه نگه مي دارد.نهج البلاغه تقوا را به عنوان يك نيروي معنوي و روحي كه بر اثر ممارست و تمرين پديد مي آيد و به نوبه خود آثار و لوازم و نتايجي دارد و از آن جمله پرهيز از گناه را سهل و آسان مي نمايد. اثر تقوا در روح از نظر نهج البلاغه در نهج البلاغه همه جا تقوا به معناي آن ملكه مقدس كه در روح پيدا مي شود و به روح قوت و قدرت و نيرو مي دهدو نفس اماره و احساست سركش را رام و مطيع مي سازد به كار رفته است.ودر خطبه 114مي فرمايد:تقواي الهي دوستان خدا را از گناه باز داشته و ترس از خدا را بر دل هاشان نشانده تا آنجا كه شب هاي آناغن را به بيداري كشانده و روزهاي گرمشان را به روزه داري واداشته است. در اينجا نشان مي دهد تقواغير از تري و غير از اجتناب اغز معاصي است.اجتناب از معصيت و ترس از خدا هر دورا به عنوان لازم براي تقوا ذكر كرده نه عين تقوا ودر اين جمله ها با صراحت كامل تقوارا به معناي آن حالت معنوي وروحاني ذكر كرده كه حافظ و نگهبان از گناه است و ترس از خدارا به عنوان يك اثر از آثار تقوا ذكر كرده است.از همين جا مي توانم دانست كه تقوا به معناي ترس نيست بلكه يكي از آثار تقوا اين است كه خدارا ملازم دل قرار مي دهد به همين جهت معناي اتقوالله اين نيست كه از خدا بترسيد. ارزش و آثار تقوا در كلام علي (ع) امير المومنين علي (ع)كه بيشتر از هر كس ديگر در تعليمات خود روي معناي تقوا تكيه كرده وبه آن ترغيب فرموده آثار زيادي براي آن ذكر مي كند و گاهي يك عموميت عجيبي به فوائد تقوا مي دهد.مثل اينكه مي فرمايد:تقوا آزادي و نجات از هر گونه بدبختي است. تقوا دواي بيماري دلهاي شما و شفاي مرض بدنهاي شما درستي خرابي سينه هاي شما و مايه پاك شدن نفوس شما است. علي (ع)همه دردها و ابتلائات بشر را يك كاسه مي كند و تقوا را براي همه آنها مفيد مي داند.حقا هم اگر به تقوا صرفا جنبه منفي و اجتناب و پهلو تهي كردن ندهيم و آنطور بشناسيم كه علي شناخته بايد اعتراف كنيم كه يكي از اركان زندگي بشر است .چه در زندگي فردي و چه در زندگي اجتماعي اگر نباشد اساس زندگي متزلزل است.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته