پاورپوینت تاریخ و مکاتب قدیم و جدید روانشناسی (pptx) 60 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 60 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
فصل دوم تا چهارم :
تاریخ و مکاتب قدیم و جدید روانشناسی
مهرماه95
هوالمحبوب
1
فصل دوم
تولد روان شناسی در یونان باستان
از آنجایی که روان شناسی به عنوان یک رشته ی مستقل، جدا از فلسفه و انواع علوم، تا اواخر قرن نوزدهم وجود نداشت، ممکن است بپرسید چرا ما بررسی خود را با یونانیان شروع می کنیم؟ به جز ارسطو، هیچ یک از یونانیان، در رابطه با روان شناسی، موضع نظامداری را تدوین نکردند. با وجود این، برخی از دانشمندان باستانی درباره ی موضوعاتی بحث کردند که ما آنها را روان شناختی می دانیم.
برای اینکه چرا ما بررسی خود را با یونانیان شروع می کنیم، دلیل مهمتری وجود دارد که حداقل به برخی از مواضع موجود در روان شناسی نوین مربوط است. افراد بسیاری معتقدند که روان شناسی علم طبیعی و عینی رفتار است که بر اساس آزمایشگری و مشاهده قرار دارد. روان شناسی علمی، به گونه ای که در قرن بیستم تحول یافته است، خود را به فعالیت واقعی ارگانیسمهای جاندار مشغول کرده است.
البته امروز تمام روان شناسی ها لزوماً به این صورت فکر نمی کنند.
2
یونانیان قدمی، از دوره ی هلنی تا زمان ارسطو ، به دنیایی معتقد بودند که می توانستند آن را مشاهده کنند. این موضوع از تاکید آنها بر علم، از جمله ریاضیات و ستاره شناسی، معلوم است. دنیایی که آنها در آن می زیستند دنیایی بود که از طریق حواسشان آن را می شناختند ( به رغم این واقعیت که افلاطون تا اندازه ای نسبت به تاثیرات حسی مشکوک بود). آنها به صورتی که امروز برخی فکر می کنند، به دنیای روح یا روح فرامکانی فکر نمی کردند.
3
دوره ی هلنی (322- 600 قبل از میلاد)
ما داستان خود را از یونان باستان، تقریباً از قرن ششم قبل از میلاد شروع می کنیم. در آن روزگار، کشور یونان از نظر سیاسی به شهرها و ایالتهای کوچک تقسیم شده بود.
به دوره ی قبل تر معمولاً دوره ی کیهان شناختی می گویند، زیرا دانشمندان از خود سوالهایی از این قبیل را می پرسیدند: ماهیت جهان چیست؟ آیا جهان از یک یا چند چیز ساخته شده است؟ اگر از چند چیز ساخته شده باشد، چگونه می توان آنها را توجیه کرد؟
4
یکی از بهترین نمودهای طبیعت گرایی یونانی در علم آنها دیده می شود. قدیمی ترین دانشمند طالس بود (600 قبل از میلاد)، که نه تنها کسوفهای خورشید را پیش بینی کرد( احتمالاً به طور تصادفی)، بلکه همچنین جهان را به این صورت تبیین کرد که همه چیز از آب ناشی و به آن تبدیل می شوند.
فیثاغورث، ریاضیدان بزرگ، تصور می کرد که تبیین نهایی را باید در اعداد یافت. هر دانش آموز دبیرستانی که هندسه می خواند، با قضیه ی فیثاغورث آشناست. ضمناً فیثاغورث یکی از اولین کسانی بود که گفت دنیا کروی است نه مسطح.
5
شاید بهترین نمونه ی روان شناسی طبیعت گرای یونان باستان را بتوان در کار ذیمقراطیس (370- 460 قبل از میلاد) یافت. او معتقد بود که تمام تبیینها در طبیعت قرار دارند که از ذرات ریز ( اتمها) ساخته شده است.
او اولین یونانی بود که شرح مفصلی را درباره ی احساس ارائه داد. برای مثال ، حس چشایی شامل اتمهایی است که کوچک، زاویه دارد، نازک و حلقوی هستند( پیترز، 1953، ص 44).
6
اتمهای ذهنی یا اتمهای عقل چگونه بودند؟ تنها تفاوت، در این واقعیت قرار دارد که آنها از نظر اندازه یا اتمهای طبیعت فرق دارند. آنها کوچکترند و سریعتر حرکت می کنند.
نوشته های ذیمقراطیس، بهترین نمونه ی طبیعت گرایی را که قبلاً ذکر کردیم، در اختیار می گذارد.
او معتقد بود که دوگانه نگری، تمایز بین ذهن یا بدن، وجود ندارد. تمام رویدادها، از ماده ی یکسانی که اتمها هستند، ناشی می شوند.
7
سقراط (399- 469 قبل از میلاد)
در زمان سقراط، نوع سوالهایی که دانشمندان باستان از خودشان می پرسیدند شروع به تغییر کرد؛ آنها بیشتر درباره ی انسانها بودند تا درباره ی ماده. آیا خیر مطلق وجود دارد؟ چگونه باید دنیای طبیعت، دانش، و اخلاقیات را توجیه کنیم؟
آنچه ما درباره ی سقراط می دانیم، عمدتاً از مکالمات افلاطون به دست آمده است. مسائل مورد علاقه سقراط رفتار سیاسی، اخلاقیات، اقتصاد و زیبایی شناسی بودند. به عبارتی، او یکی از اولین دانشمندان علوم اجتماعی بود. سقراط از روان سخن گفت که ترجمه ی دقیق آن به معنی روح است. برخی از تاریخ نویسان روان شناسی، مثل واتسون گفته اند که این مفهوم شبیه مفهوم جدید ما درباره ی ماده ی اثیری است که مثل یک شبح، بدن را هنگام مرگ ترک می کند و به عالم ارواح می رود. این رهنمود می تواند به عنوان پیش درامد روش درون نگری تعبیر شود( یعنی، نگریستن به درون و بررسی کردن تجربه های شخصی).
8
افلاطون (347-427 قبل از میلاد)
افلاطون در آتن، در یک خانواده ی ثروتمند به دنیا آمد. او شاگرد سقراط کبیر شد. او در چهل سالگی تدریس در آکادمی را آغاز کرد، جایی که محققان گرد هم می آمدند. بیشتر نوشته های او به صورت مکالماتی هستند که سقراط در آنها سخنگوی اصلی است.
نظریه ی اندیشه ی افلاطون. افلاطون تا اندازه ای، دوگانه نگر بود، به طوری که اندیشه را از ماده جدا کرد. واقعیت اصلی، اندیشه بود. اندیشه تغییر ناپذیر، جدا از ماده، کامل بود و تحت تاثیر گذشت زمان قرار نداشت. ماده ناقص بود و ما فقط می توانستیم آن را از طریق حواس نسبتاً ناقص مان درک کنیم.
اندیشه های افلاطون فقط از این جهت جاودانه بودند که فراتر از تاثیراتی که ایجاد می کردند دوام داشتند.
افلاطون نیز مانند سقراط از روان یا روح سخن گفت. منظور افلاطون از روان ، شامل این موارد بود: 1) ویژگیهای اخلاقی انسان2) تفکر3) منابع رفتاری شکلهای متعدد عمل. اگر دو گانه نگری افلاطون را به صورت تمایز بین ذهن و بدن در نظر بگیریم، ساختار کاملاً بیگانه و غیر ممکنی را به یونانیان باستان نسبت داده ایم.
اندیشه ها در کجا قرار داشتند؟ افلاطون گفت " در دنیای ماورای آسمان" و این می توانست به راحتی با توجه به دیدگاه ملکوتی مسیحیت، سوء تعبیر شود. هیچ چیزی نمی توانست خارج از تفکر افلاطون وجود داشته باشد. اندیشه ها فقط در صورتی وجود داشتند که شخص می توانست درباره ی یک دایره ی کامل به صورت انتزاعی فکر کند که قبل از به دنیا آمدن ما وجود داشته و پس از رفتن ما از این دنیا نیز وجود خواهد داشت.
9