پاورپوینت کارکرد برند (pptx) 15 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 15 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
کارکرد برند
فهرست
اهداف و کارکردهای نام تجاری
کاربردهای استراتژیکی نام های تجاری
مارک گذاری
نقش برندها در استحکام رابطه میان مصرف کننده و برند
چارچوب ادراکی فورنیر
شخصیت برند و روابط میان مصرف کننده و برند
جنبه های عملکردی هویت و شهرت برند
اهداف و کارکردهای نام تجاری
نام گذاری تجاری چیزی بسیار فراتر از نفس نام گذاری یا خلق یک نشانه ی بیرونی است که طی آن یک محصول یا خدمت، نشان یا علامت سازمانی را دریافت کرده است. قصد اصلی از نام گذاری تجاری، ایجاد تمایز برای محصول در بازار و واداشتن مصرف کننده به این امر است که آن محصول را متفاوت، بهتر و ویيه ببیند.
نام های تجاری، جزئی از راهبردی اند که با هدف متمایزسازی، عرضه و تدوین می شوند. شرکت ها برآنند که انتظارات گروه خاصی از مشتریان را بهتر برآورده کنند. برای انجام این کار، شرکت ها به نحوی هماهنگ و مستمر ترکیبی آرمانی از مشخصه ها- هم ملموس و هم ناملموس- مشهود و نامشهود، و به شکل عملی یا نمادین- تحت شرایطی که از نظر اقتصادی برای آنها شدنی است، فراهم می آورند. شرکت می خواهد علامت (نام) خود را در حوزه ای مفروش ماندگار کند و نشان خود را بر محصولی بنشناند. تصادفی نیست که وايه نام تجاری به معنای داغ گذاری یک علامت بر ژوست یک حیوان نیز هست؛ احراز مالکیت از این طریق، نام گذاری تجاری مبتنی بر آنچعه در بیرون می گذرد، نیست، بلکه امری درونی است. نتیجه، محصول تحکیم یافته ای است که اگر قرار باشد مورد توجه خریداران بالقوه قرار گیرد و اگر شرکت بخواهد ثمرات تلاش های خود را، قبل از آن که دیگران از آن تقلید کنند، ببرد باید به نحوی شاخص شود.
کاربردهای استراتژیکی نام های تجاری
نام های تجاری کاربردهای استراتژیکی دارند که شما را قادر می سازند تا:
بین خود و رقابت خود تمایز قایل شوید.
پیام اصلی خود را در قالب و ذهن مشتریان هدف، ثبت نمایید.
در گام های بازاریابی خود ثابت قدم و استوار بوده و سماجت نمایید.
خدمات خود را طبق نظر مشتریان ارائه دهید تا صمیمیت نام تجاری خود را نشان دهید.
وفاداری قدرتمندی را در کاربران خود بوجود آورید.
کاربردهای استراتژیکی نام های تجاری
پیام هایتان را شفاف و به سرعت ارسال نماید.
برای طرح های خود اعتبار ایجاد کنید.
یک پل عاطفی بسازید.
در مورد کسب و کارهای کوچک، خلق یک نام تجاری محدود به تبلیغات صرف نمی گردد، بلکه شما باید تبدیل به انتخاب اول بازار هدف خود گردید و این تنها شامل آن چه که انجام می دهید نمی گردد، شامل آن چیزهایی می گردد که شما انجام می دهید، در حالی که دیگران بدان بی توجهند.
مارک گذاری
مارک گذاری ژنریک (بدون مارک): در این شیوه، تولیدات بدون مارک خاص و فقط با ذکر مشخصات مانند قارچ، لوبیا و نخود فرنگی به بازار عرضه می شوند. یعنی روی بسته بندی محصول، شرح محتویات آن نوشته می شود و محصول موردنظر فاقد هرگونه مارک یا علامتی است.
مزیت اصلی این روش آن است که می توان قیمت ها را با تخفیف چشم گیری عرضه کرد. در سال های گذشته در ایران از این استراتژی مارک گذاری برای عرضه دارو استفاده شده است. بعضی از شرکت ها ازاین نوع مارک گذاری برای فروش محصولات انبار شده یا غیر مرغوب استفاده می کنند.
نقش برندها در استحکام رابطه میان مصرف کننده و برند
بر اساس تعریف کاتلر (2000)، برندها اساسا تعهد فروشنده در به انجام رساندن مجموعه خاصی از مزایا، ویژگی ها و خدمات به خریداران است که سمبل پیچیده ای است و معانی مختلفی را در بر می گیرد. به طور خلاصه، معانی خاصی که برند به مصرف کننده می دهد، باعث می گردد ادراکات و تجارب او از محصول تغییر کند. به این سبب است که بسته به هویت یا ویژگی هایی که به برند منتسب می شود، به صورت هایی مختلف از سوی افراد یا سازمان ها ارزیابی می شود. فایده کلی که مصرف کننده با استفاده و مصرف برندی خاص دریافت می کند، مزیت های کارکردی و نمادین است که در ادبیات تجربی و تئوریکی بر این دو نوع مطلوبیت، تاکید شده است.
چارچوب ادراکی فورنیر
فورنیر (1998)، یک چارچوب ادراکی در حیطه روابط مصرف کننده و برند پیشنهاد کرده و بیان می کند که مصرف کنندگان، انواع مختلفی از روابط با برندها را بر طبق علایق و شرایط زندگی خود ایجاد می کنند. او با اقتباس از ادبیات روانشناسی و بازاریابی، نشان می دهد که نظریه ارتباط را می توان در زمینه رفتار مصرف کننده نیز بکار برد. او معتقد است که برندها می توانند شکای فعالی برای رابطه باشند، زیرا آنها معمولاً توسط تبلیغ کنندگان و مصرف کنندگان انسان نمایی و جاندارپنداری شده اند.
فورنیر همچنین توضیح می دهد که همچون روابط بین افراد، روابط میان مصرف کننده و برند نیز می توانند، مفاهیمی برای مصرف کنندگان ایجاد کنند، زیرا این روابط در درون سطح تجربیات عادی ای قرار دارد که در برگیرنده اصلی ترین مفاهیم برای زندگی می باشند. به طور مثال، او پیشنهاد می کند که مصرف کنندگان می توانند از برندها برای بیان استقلال خود، ایجاد هویت شان و یا داشتن احساس خوب نسبت به خودشان استفاده کنند.