پاورپوینت اثربخشی درمان شناختی رفتاری و دارودرمانی بر اضطراب رابطه جنسی

پاورپوینت اثربخشی درمان شناختی رفتاری و دارودرمانی بر اضطراب رابطه جنسی (pptx) 42 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 42 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

به نام ایزد دانا اثربخشی درمان شناختی رفتاری و دارودرمانی (بوپروپیون) بر اضطراب رابطه جنسی بیان مسأله نیاز جنسی از دیرباز تاکنون به عنوان یکی از بحث انگیزترین نیازهای انسان مطرح بوده و در هر دوره­ای از تاریخ حتی آن زمان که فرهنگ و تمدن به معنی کنونی آن وجود نداشته ذهن بشر را به خود معطوف ساخته و رفتار انسان را تحت تأثیر قرار داده است (بهادری، 2009). گاهی این کارکرد جنسی دچار مشکلاتی از جمله اضطراب در رابطه جنسی می گردد، اضطراب رابطه جنسی، نگرانی وسواسی مشخص در مورد کفایت اجرایی عملیات جنسی و نیاز نابهنجار شخص نسبت به اجرای موفق عملیات جنسی یا ارضای شریک جنسی بدون در نظر گرفتن لذت و ارضای شخصی است (آلتوف و نیدل ، 2013). اضطراب رابطه جنسی از نیرومندترین تعیین کننده های اختلال های جنسی است و رابطه آن با کارکرد جنسی ثابت شده است (لوری ، 2010؛ همیلتون و مستون ،2010). اضطراب رابطه جنسی بر تمامی اختلالهای جنسی بویژه نعوظ، انزال زودرس، کاهش میلی جنسی و اختلال های ارگاسمی موثر است(انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013 ) اضطراب رابطه جنسی می تواند باعث اجتناب جنسی یا برعکس موجب رفتار جنسی اجباری گردد. بارلو (2008) مدلی برای اختلال­های جنسی که اضطراب رابطه جنسی در آن ها به عنوان عامل تعدیل کننده محسوب می شد، ارایه داد. این مدل به عنوان چرخه بازخورد منفی شناخته می شود. در این مدل، فرد در صورت مواجهه با تقاضای عمل جنسی دچار احساس منفی، انتظار از خود و احساس عدم کنترل روی نعوظ می شود. با متمرکز شدن توجه روی شکست در نعوظ، توانایی فرد برای نعوظ کاهش یافته و فرد در عمل به ناتوانی در نعوظ دچار می شود و این خود عاملی برای اجتناب از فعالیت جنسی می گردد (آلتوف و ویدر، 2013؛ اسلویسکی، 2011) . اضطراب رابطه جنسی در نظریه بارلو (2008) به عنوان عامل شناختی و فیزیولوژیکی شناخته می شود. این اضطراب از طریق ایجاد انتظار منفی فرد درباره رابطه جنسی شروع می شود. این انتظار منفی در ساقه مغز اثر می گذارد و باعث می شود بازتاب نعوظ سرکوب شده و باعث به حالت استراحت فرورفتن بافت های اطراف آلت تناسلی شده که این خود باعث کاهش نعوظ می گردد (بنکرافت، کارنر، جانسن، گودریچ و لان ؛ 2005؛ پرلمان ، 2006؛ فاره، فورا و لاشراس ، 2004). تحقیقات نشان داده است که شکل گیری اضطراب رابطه جنسی در افراد مبتلا، تحت تاثیر باورها و نگرش‌های منفی آن‌ها قرار دارد (گالگوس، ویلارول، گومز، اونفر و ژو ، 2007). گروهي از مطالعات نشان داده اند كه نشانه‌های آسیب شناسی روانی و بروز اختلالات روانی در مبتلایان به اضطراب رابطه جنسی بیشتر از گروه شاهد است و اینکه این علائم با نگرش‌های ناکارآمد، پاسخ‌هاي شناختي و عاطفي آن‌ها مطابقت دارد. این نگرش‌های ناکارآمد مفروضه‌ها و باورهای سوگیرانه ای هستند که فرد نسبت به خود، جهان اطراف و آینده دارد. این نگرش‌ها فرد را مستعد انواع آشفتگی‌های روانشناختی می‌کنند (ماکینن و جانسون ،2006). باورهای نادرست درباره مسائل جنسی با افزایش آسیب پذیری فرد، زمینه ساز پیدایش و تشدید اختلال جنسی می شوند (آلتوف و نیدل، 2013؛ جنت، ساتر و زچ ، 2013). همچنین پژوهش ها نشان میدهد که اصلاح باورها و بازخورد افراد نسبت به مسایل جنسی، در بهبود مشکلات زناشویی موثر هستند (بشارت و کلاگری، 1392). بنابراین مهم است که برای اصلاح مشکلات جنسی مرتبط با اضطراب رابطه جنسی، به باورهای نادرست و خطاهای شناختی افراد مبتلا توجه شود. تاکنون روش‌های درمانی متعددی نظیر رواندرمانی فردی، رواندرمانی گروهی، درمان تحلیلی، خانواده‌ درمانی سیستمی، زوج‌درماني يكپارچه‌نگر و زوج درماني هيجان محور برای بهبود مشکلات جنسی زوجین مورد استفاده قرار گرفته است. در سال‌های اخیر الگوهای جدید درمان های شناختی رفتاری تحول بزرگی در درمان مشکلات روانی مرتبط با اختلالات جنسی ایجاد کرده‌اند. درمان شناختی رفتاری شامل روش‌هاي گوناگوني است که وجه مشترک همه آن‌ها تأکيد بر نقش فرايندهاي شناختي و رفتاري در شکل‌گيري و تداوم اختلال‌هاي روانشناختي است. در اين رويکرد درماني با بهره‌گيري از شيوه‌هاي آزمايشي مبتني بر رفتارگرايي و شناخت‌گرايي به درمان و بهبود الگوهاي پاسخ‌دهي پرداخته مي‌شود. همچنين در درمان شناختی رفتاری بر کاهش فراواني و شدت پاسخ‌هاي سازش نيافته درمانجويان و آموزش مهارت‌هاي نوين شناختي و رفتاري در راستاي کاهش رفتارهاي ناخواسته و افزايش رفتارهاي سازش يافته‌تر تأکيد مي‌شود (زارب ،1389). هدف درمان اين است که نگرش‌هاي خود محکوم کننده را کاهش دهد و اسنادهاي مثبت را افزايش داده و مهارت‌هاي مقابله‌اي را بهبود بخشد. به عبارت ديگر، درمان شناختی رفتاری مداخله‌اي است که تغييرات رفتاري و هيجاني به وسيله آموختن شيوه‌هاي جديد مقابله و شناخت افکار به شيوه مشکل‌مدارانه در فرد به وجود مي‌آورد (بک و رایت ،1387). درمان شناختی قویاً دارای جهت گیری تجربی است. فرض بر آن است که ادراک فرد موضوعی است برای ایجاد خطاها، سوی مندیها، و تحریفها که این خود می تواند منجر به سوء تعبیرها، سوء تفاهم ها و پاسخ های ناکارآمد شود. همچنین فرض می شود که به آگاهی نسبت به زمینه های بالقوه برای خطاها، سویمندی ها و تحریف ها در افکار درمانگر احتیاج است. احتیاج به آن است تا تلاش شود سویمندیها و تحریفها در مشاهدات درمانگر به حداقل برسد و اعتبار استنتاجات وی مورد آزمون قرار گیرد، به جای اینکه مشاهدات بالینی و تحلیل منطقی به عنوان "حقیقت"در نظر گرفته شود (ما و تیزدل ،2004). در کنار درمان های روانشناختی برای کاهش و بهبود اضطراب رابطه جنسی، استفاده از دارودرمانی نیز توصیه شده است. داروهایی که بدین منظور بکار می روند، معمولا از دسته ضد اضطراب ها و یا آنتاگونیست های استیل کولین هستند (سراجی و دادفر،1384). از میان این داروها، داروی بوپروپیون نتایج بهتری را در زمینه کاهش اضطراب رابطه جنسی و حتی افزایش میل جنسی بدست آورده است (سادوک و سادوک،1392). بنابراین دارودرمانی با استفاده از بوپروپیون نیز می تواند نتایج مطلوبی را در راستای کاهش اضطراب رابطه جنسی داشته باشد. با در نظر گرفتن مطالب فوق به نظر می‌رسد که هم درمان شناختی رفتاری و هم دارودرمانی با استفاده از بوپروپیون می توانند برای کاهش اضطراب رابطه جنسی موثر ‌باشند. اگرچه در تحقیقات مختلف به تاثیرات مثبت درمان شناختی- رفتاری و دارودرمانی بر کاهش اختلالات جنسی اشاره شده است، تاکنون در کشور ایران پژوهشی اثربخشی درمان شناختی رفتاری و دارودرمانی با استفاده از بوپروپیون را بر کاهش اضطراب رابطه جنسی مورد بررسی قرار نداده است. ضرورت و اهمیت تحقیق ضرورت پرداختن به کیفیت رابطه جنسی زوجین و مشکلاتی که در این مسیر تجربه می کنند، در چند دهه گذشته به صورت روز افزونی توجه روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روانشناسی از یک سو و رشد فزاینده نابسامانی‌های ارتباطی زوجین از سوی دیگر باعث شده است که به پژوهش‌هایی که عوامل تاثیرگذار بر افت رضایت زناشویی را مورد توجه قرار می‌دهند، احساس نیاز بیشتری شود. در این میان مشکلات جنسی به عنوان یکی از مهمترین مشکلات زناشویی علاوه بر ایجاد مشکلات عاطفی، دامنه ای از تاثیرات مهم بالینی را بر ارتباطات خانوادگی و رضایت زناشویی، کودکان (از طریق طلاق) و بر خود افراد دارند. اگر آمیزش جنسی موفقیت آمیز باشد، تنها سهم کوچکی از یک ارتباط خوب تلقی می شود، اما وقتی مشکلی در این بین پدیدار شود، به موضوعی برای درگیری ذهنی افراد تبدیل شده که در صورت عدم درمان، اغلب به بدتر شدن رابطه غیرجنسی و شکل گیری ارتباط نابهنجار منجر خواهد شد. تکرار شکست در فعالیت جنسی باعث ایجاد گستره وسیعی از عواطف منفی در هر دو طرف رابطه می شود. این عواطف منفی شامل احساس حقارت و گناه، عدم اعتماد، خشم، ناامیدی و کاهش حرمت خود مثبت است و گاهی موجب اجتناب جنسی می شود (تریگول ، 2005). وقتی رابطه جنسی مختل و توام با کشمکش است و یا رابطه جنسی وجود ندارد، این امر در از میان بردن شور و نشاط رابطه زناشویی و تهدید آن بین 50% تا 75%، تاثیر دارد (خمسه، 1390). در واقع همانطور که انتظار می رود، سازگاری جنسی با سازگاری زناشویی مرتبط شده است و مشکلات جنسی در بین جمعیت سالم یکی از بالاترین سه شکایت گزارش زوجین در زوج درمانی است (آشمور ، 2003). به اعتقاد بسیاری، رابطه جنسی زن و شوهر عاملی تعیین کننده در رضایت از زندگی زناشویی است و اگر تمایلات جنسی زوج، نیاز دو طرف را ارضا کند، احساس سعادت در روابط زندگی خانوادگی به وجود می آید (نظر ی، 1386) . با این حال، به مسائل جنسی کمتر پرداخته شده و این مسائل در هاله و لفافه ای از مسایل نادرست و خرافی پیچیده شده است و صحبت درباره آن معمولا با احساسات منفی مانند شرم، گناه و رفتارهایی از قبیل کمرویی، گستاخی و بی حیایی همراه است (دزارا ، 2010). مطابق مبانی نظری تحقیق، اضطراب رابطه جنسی با اختلالهای جنسی و مشکلات زناشویی مرتبط است. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش ها بر ضرورت بررسی بیشتر و معرفی نمودن مداخلات بهبود دهنده این مشکلات روانشناختی تاکید می کنند (لارنت و سیمون ، 2009؛ جنت و همکاران، 2013). با توجه به نقشی که رضایت جنسی بر بهبود سلامت روان و بهبود کیفیت رابطه زناشویی دارد و از طرفی وجود دیدگاه شکارانه نسبت به مسائل جنسی در ایران (بشارت و کلاگری، 1392)، بررسی مداخلات تاثیرگذار بر اضطراب رابطه جنسی، باعث دستیابی به مداخله عملی و نظری غنی تر در زمینه بهبود مشکلات جنسی و به دنبال آن استفاده از یافته های به دست آمده در ایجاد گزینه های درمانی موثرتر میشود. بنابراین ضروری است که با استفاده از روش‌های تایید شده، مانند درمان شناختی- رفتاری و دارودرمانی، به بهبود این مشکل شایع در زوجین پرداخته شود و اثربخشی این مداخلات، مورد مقایسه قرار گیرد. اهداف پژوهش هدف کلی: مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و دارودرمانی با استفاده از بوپروپیون بر اضطراب رابطه جنسی اهداف ویژه: 1- بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر اضطراب رابطه جنسی 2- بررسی اثربخشی دارودرمانی با استفاده از بوپروپیون بر اضطراب رابطه جنسی سؤالات پژوهش آیا بین میزان اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و دارودرمانی با استفاده از بوپروپیون بر اضطراب رابطه جنسی تفاوت وجود دارد؟

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته