پاورپوینت رسانههاي اجتماعی (pptx) 14 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 14 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
رسانههاي اجتماعی
نگاهي به مباني يك پديده
مفهوم رسانه اجتماعي
هنوز فيل مولوي است در همه جا: you-just-don’t-get-it
هنوز يك طيف معنايي است بين رسانه و اجتماع و اگر از سويه رسانه به آن نگاه كنيد خيلي حرفها ميتوان زد و اگر از سويه اجتماع به آن بنگريد؛ بازهم خيلي حرفهاي ديگر ميتوان زد.
من بر اين باورم كه هم متخصصان عرصه مطالعات رسانهاي و ارتباطات جمعي و هم جامعهشناسان و هم خيليهاي ديگر در اين معنا سازي ذيمدخل هستند و فقط بايد با حوصله به حرفهاي هم گوش كنند و به ديالوگ باور داشته باشند
البته عدهاي هم هستند كه اصرار به تصويب يك تعريف فوري چه از خود رسانه اجتماعي دارند و چه از برند زدن بر رسانههاي اجتماعي موجود.
براي جلو رفتن يك تعريف زير ساختي مورد توافق اين است: رسانه اجتماعي؛ فرمت است؛ اپليكيشن وب پايه (وب 2) است كه همه جا حاضر و هميشه در دسترس است و امكان دوسويهگي را براي تبادل ديتا از نوع محتواي توليد شده توسط كاربر بين افراد و جوامع از كوچك تا بزرگ فراهم ميسازد.
دو اصطلاح همزاد رسانههاي اجتماعي:
محتواي توليد شده توسط كاربر (UGC: user-generated content)
رسانه توليد شده توسط مصرف كننده (CGM: consumer-generated media)
تاريخ كوتاه تولد رسانههاي اجتماعي
از نظر من تاريخ رسانههاي اجتماعي به سرويسهاي تلفني وويپ (Voice over IP) مثل دايل پد و غيره؛ برميگردد ولي هرچه جلوتر آمديم امكانات بيشتر شد:
ژئوسيتيز (Geocities) (1994): خانه در شهرهاي رايگان وب | ياهو آنرا خريد و مسدوش كرد.
وبلاگها (1997) امتداد آنها تا ميكروبلاگ توئيتر
دانشنامه آزاد ویکی پدیا (2001) همكاريجويي دستهجمعي براي توليد محتوا
ماي اسپيس (Myspace) و اي او ال (AOL) و اورکات (Orkut) (2002)
لينكداين (LinkedIn) (2003) حرفهايتر و تجاريتر (وبسايت شبكه اجتماعي)
فيسبوك (Facebook) و فليكر (Flickr) (ژانر تصويري) (2004)
ديگ (Digg) و توئيتر (Twitter) مدلهاي خبريتر اين رسانهها
گوگل باز (Buzz) (2010) تجربه ناموفق در ارتباط با جيميل و بعد گوگل پلاس
لری پیج از بنیانگذاران گوگل: فيسبوك يك باغ بسته براي گروگان گرفتن کاربران و سیاستهای آن قاتل نوآوری است.
طبقه بندي ششگانه رسانه اجتماعي
طبقه بندي كاپلان و هنلين* يكي از طبقهبنديهاي رايج براي اين رسانههاست:
1. همكاريجويانه (ويكيپديا)
2. وبلاگها و ميكروبلاگها (توئيتر)
3. جوامع محتوايي (يوتيوب)
4. سايتهاي شبكه اجتماعي (فيسبوك)
5. جهانهاي بازيهاي مجازي (واركرفت ورلد، كلش آو كلنز)
6. جهانهاي اجتماعي مجازي (سكند لايف)
*Andreas Kaplan and Michael Haenlein - in their Business Horizons article published in 2010
كدام نظريهها و مدلها؟
حضور اجتماعي (social presence)
اشباع رسانهاي (media richness)
ارائه خود (self-presentation)
خود-گشودگي (self-disclosure)
كاربري و اقناع (Uses and gratifications)
مدل همگرايي رسانههاي اجتماعي (The Social Media Integration Model)
درك رسانهها - مكلوهان (Understanding Media: The Extensions of Man)
جريان دو مرحلهاي اطلاعات پاول لازارسفلد (Two Step Flow Theory)
مدل هارولد لسول (Lasswell's model)
امكانات و تكنولوژيهاي رسانههاي اجتماعي
امكانات:
دوسويهگي و گستردگي دسترسی به مخاطب در سطح جهانی؛ نقطه تلاقي؛ تمرکززدایی و حذف سلسله مراتب در توليد (برخلاف رسانههاي كلاسيك) قابلیت دسترسی رایگان یا كمهزینه به اين نوع رسانهها؛ عدم نياز به مهارتهاي ويژه در استفاده از اين نوع رسانهها؛ سرعت و پيوستگي در ارتباط؛ امكان تغيير مطلب ولو پس از انتشار (برخلاف رسانههاي كلاسيك)؛ گرفتن نظرات ديگران درباره مطالب در قالب كامنت و لايك.
تكنولوژيها:
بلاگ؛ اشتراك عكس؛ اشتراك موسيقي؛ ويلاگ؛ پستهاي ديواري؛ پستهاي فوري؛ ايميل؛ وويپ؛ كرود سورسينگ و .....
سطوح دوسويهگي
سطح اول: امكانات بيشتر جستجوي تخصصي در عرصههای مورد نظر.
سطح دوم: تلاش كاربر و تلاش سيستم
سطح سوم: پاسخ دهندگی هم با اتكا بر انسان هم بر كامپيوتر
سطح چهارم: تسهيل ارتباطات بين فردی همهجا حاضر بودن و دسترسي پيوسته
سطح پنجم: سهولت در افزايش اطلاعات محتواي توليد شده توسط كاربران (مالكيت محتوا؟)
سطح ششم: نظارت بر كاربرد سيستم برای اطلاع يافتن از سلائق يكايك مخاطبان
نقطه تلاقي ارتباط و کنترل
نقطه تلاقي ارتباط و کنترل همان محيط ارتباطی مشترک سازمانها و تودهها و در عين حال همان نقطه قابليت حل مشکلات است.
علم ارتباطات این نقطه تلاقی يا تماس را كه سر فصل تماس يك سيستم با سيستم يا با سيستمهای ديگر است؛ بسيار مهم میداند.
سيگنالهای دو سيستم در همين نقطه با هم به ديالوگ و به تبادل میپردازند و هدف نهايي اين تبادل و تماس چيزي جز حل مشکلات و در حالتی ديگر چيزي جز رسيدن به مفاهمه و نوعی انطباق نيست. (نقطه مقابل آنتروپی)
علم ارتباطات هميشه به تاثير ارتباطات چهره به چهره معتقد است؛ اما در عين حال به اين امر نيز باور دارد كه برای اجرای امور تکرار شونده؛ ابزارها؛ ويجتها و اپليكيشنها يا برنامههای كاربردی میتوانند بسيار مفيد و گرهگشا باشند.
يك مثال: ATM؛ حذف امور تکرار شونده؛ رضايت يا اعتراض؟