پاورپوینت رشد هیجانی و اجتماعی در اوایل بزرگسالی (جوانی) – روان شناسی رشد

پاورپوینت رشد هیجانی و اجتماعی در اوایل بزرگسالی (جوانی) – روان شناسی رشد (pptx) 27 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 27 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

فصل 16 رشد هیجانی و اجتماعی در میانسالی کتاب روانشناسی رشد لورا برک جلد دوم میانسالی با فرا رسیدن میانسالی نیمی از عمر یا قدری بیشتر، به سر رسیده است. آگاهی از زمان محدود پیش رو، بزرگسالان را ترغیب می کند تا معنی زندگی خود را ارزیابی مجدد کنند، هویت خود را اصلاح و تقویت کنند و به فکر نسل های آینده باشند. نظریه اریکسون: زایندگی در برابر رکود زایندگی مستلزم به فکر دیگران بودن به صورت هدایت کردن نسل بعدی است. افراد میانسال احساس می کنند که احتیاج دارند دیگران به آنها نیاز داشته باشند. آنها می خواهند به فناناپذیری نمادی دست یابند؛ یعنی خدمتی کنند که بعد از مرگشان باقی بماند. پیامد این مرحله رکود است. افرادی که احساس رکود می کنند نمی توانند در رفاه جامعه مشارکت داشته باشند، زیرا آسایش و امنیت خود را به چالش و فداکاری ترجیح می دهند. مراحل زندگی از نظر لوینسون دوره انتقال (40 تا 45 سالگی) تشکیل ساختار زندگی جدید (45 تا 50 سالگی) ارزیابی و اصلاح ساختار (50 تا 55 سالگی) به اوج رسیدن ساختار زندگی (55 تا 60 سالگی) انتقال میانسالی افراد در حدود 40 سالگی موفقیت خود را در برآورده کردن هدفهای اوائل بزرگسالی ارزیابی می کنند. به عقیده لوینسون، برای اینکه افراد میانسال رابطه خود را با خودشان و دنیای بیرونی ارزیابی مجدد کنند، باید با چهار تکلیف رشد رو به رو شوند. هر تکلیف ایجاب می کند که فرد بین دو گرایش متضاد درون خویشتن سازش برقرار کند و به هماهنگی درونی بیشتر برسد. 1) تکلیف جوان- مسن: فرد میانسال باید راههای تازه ای برای جوان بودن و پیر بودن پیدا کند. 2) تکلیف ویرانگری – آفرینش: اعمال آزارنده گذشته در مورد دیگران با میل شدید به خلاق تر شدن تلافی می شوند (با به وجود آوردن دستاوردهایی که از نظر خود و دیگران باارزش هستند و مشارکت در فعالیت هایی که رفاه انسان را ارتقاء می دهند). 3) تکلیف مردانگی- زنانگی: فرد میانسال باید بین اجزای مردانه و زنانه خود سازش برقرار کرده و تعادل بهتری ایجاد کند. 4) تکلیف درآمیختگی- جدایی: فرد میانسال باید بین درآمیختگی با دنیای بیرونی و جدایی، تعادل بهتری برقرار کند. تغییر دادن ساختار زندگی: شباهت ها و تفاوت های جنسیتی افراد در میانسالی باید برخی از خصوصیات جوانی را رها کنند، راههای مناسب با سن را برای نشان دادن خصوصیات دیگر بیابند و بپذیرند که مسن تر شده اند. تغییرات بدنی، رویارویی با بیماری، و والدین سالخورده این تکلیف را تشدید می کنند که اغلب باعث می شوند که فرد به ارزیابی مجدد آنچه که اهمیت دارد بپردازد. سازگاری با زندگی از نظر ویلانت ویلانت در پژوهش طولی خود که روی مردان و زنان تحصیل کرده اجرا کرد، آزمودنی ها را طی نیم قرن پیگیری نمود. ویلانت اعلام کرد آنهایی که بسیار موفق و سازگار بودند، زندگی آرامتر و بی دغدغه ای داشتند. در کشورهای سرتاسر دنیا، افراد مسن نگهبانان سنت ها، قوانین و ارزش های فرهنگی هستند. آیا بحران میانسالی وجود دارد؟ یونگ ، اریکسون ، ویلانت ، لوینسون بروز بحران میانسالی را امری قطعی تلقی می کنند. وقتی از میانسالان در مورد پشیمانی های زندگی سئوال شود ، آنها فرصت های جالبی برای شغل یا سایر فعالیت های تغییر دهنده ی زندگی که دنبال نکردند یا تغییراتی در سبک زندگی که انجام ندادند را بیان میکنند که خود اشاره های به وجود بحران در این دوره است . غالبا تغییراتی که در فاصله ی سنین 40 تا50 سالگی در شخصیت و سبک زندگی رخ می دهند به بحران میانسالی – یک دوره ی فشارزای فرضی که از باز نگری و ارزیابی مجدد زندگی نشأت می گیرد – نسبت داده می شود . شاید علت اصلی بحران میانسالی از یک سو انباشته شدن تجارب و بهتر دیدن زندگی و از سوی دیگر رسیدن به نیمه راه زندگی و نظاره سراشیب نیمه دوم زندگی است . پدیده بحران میانسالی در افراد مختلف به شکلهای و با کیفیت های متفاوت بروز می کند. انسان در دوران میانسالی در آماج فشارها و تصمیمات قرار میگیرد و به درستی گفته شده نسل ساندویچ چون از هر طرف میانسال در مضیقه است . از طرفی ایفای نقش پدرو مادری ، پرورش فرزندان ، فراهم کردن مقدمات ازدواج آنها ، ورود نوه های به جمع خانوادگی ،چگونگی تداوم زندگی زن و شوهر ، گاهی وجود اختلافات شدید بین زن و شوهر ، گاهی طلاق یا فوت همسر ، اختلاف نظرهای والدین با فرزندان نوجوان وجوان ،ضرورت نگه داری از والدین سالخورده یا تحمل نبود آنها ،بیکاری ، مشغولیت های حرفه ای ، کاهش توان جسمی و گاهی بیماری های شایع این دوره ؛ همگی نشان از مثل ساندویچ بودن میانسال دارد . برای اشاره به این عقیده که افراد میانسال باید همزمان از چند نسل بالاتر و پایین تر از خود مراقبت کنند ، از اصطلاح نسل ساندویچ استفاده می شود. اما امروزه حقیقت بحران میانسالی مورد تردید قرار گرفته است . مطالعات صورت گرفته در هنگ کنگ و سایر کشورهای غربی حاکی از آن است که بحران میانسالی پدیده ای همگانی نیست یا حداقل در همه افراد سبب آشفتگی روانشناختی نمی شود . بلکه میتوان گفت میانسالی تنها یک مرحله انتقال است که حاصل آن دستیابی به بینشی جدید درباره ی خویشتن و اصلاحاتی دربرنامه و مسیر زندگی است .

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته