دانلود مبانی نظری بازی با شطرنج و چهل حدیث در ورزش (docx) 54 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 54 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری بازی با شطرنج و چهل حدیث در ورزش
فهرست مطالب:
فصل چهارم : مبانی فقهی بازی با شطرنج
گفتار اوّل : مبانی حرمت بازی با شطرنج :
گفتار دوّم : مبانی حلیّت بازی با شطرنج
گفتار سوّم : دیدگاه اهل سنّت درباره شطرنج
روایت فضیل :
روایت ابوربیع :
گفتار چهارم : نظر مراجع درباره ی بازی با شطرنج و پاسور
فصل پنجم : چهل حدیث در ورزش
منابع
فصل چهارم : مبانی فقهی بازی با شطرنج
یکی از بازیهای ورزشی ، شطرنج است . شطرنج از هندوستان به ایران آمد ، این بازی در روزگار نخست به عنوان سرگرمی و تفریح بود ، لیکن در سیر تاریخی از آن در « قمار » بازی استفاده شد ، تا آن جا که کاربردی جز « قمار » نداشت و در کتابهای فقهی و تاریخی از شطرنج ، به عنوان وسیله ی قمار یاد شده است . شطرنج در ردیف « نرد » بود تا این که پس از تشکیل المپیادهای ورزشی و برگزاری مسابقه های قارّه ای و سپس بین المللی ، شطرنج از نرد جدا شد و در ردیف برنامه های ورزشی قرار گرفت و موضوعی به طور کامل ، جدای از نرد پیدا کرد و رفته رفته ، از قمار خانه ها بساط شطرنج برچیده شد .
بی گمان بازی بدون برد و باخت با شطرنج از جمله موضوعات و مباحثی است که مورد ابتلای جامعه و پرسشهای فقهی فراوان نسبت به آن مطرح است از اهمیّت دو چندانی برخوردار می باشد . از جمله پرسشهای فقهی عبارتند از :
1- آیا شطرنج همانند گذشته ابزاری ویژه قمار است و یا این که تغییر کاربردی و موضوعی در آن حاصل شده است ؟
2- بر فرض تغییر کاربرد شطرنج آیا حکم فقهی بازی با آن تغییر می کند یا نه ؟
3- آیا بازی با شطرنج – با فرض این که امروز از وسایل قمار به شمار نمی آید ویژگی خاصی دارد ؟
4- آیا زمان و مکان در حکم بازی با شطرنج و یا در متعلق آن اثر دارد یا نه ؟ اگر اثر دارد تأثیر آن در چه حدی است ؟
با دقّت در عبارت فقیهانی که فتوا به حرمت بازی با شطرنج داده اند سه مبنا به دست می آید :
1- از آن جهت که شطرنج از وسایل ویژه قمار است و ادلّه ای که از بازی با وسایل ویژه ی قمار نهی می کنند اطلاق دارند ، بازی با شطرنج را فرا می گیرند ، چه در آن برد و باخت باشد و یا نباشد و چه بازی با آن مصداق مفهوم قمار باشد یا نباشد از این رو بسیاری از فقها بر اساس این مبنا فتوا به حرمت داده اند .
2- مبنای دیگر در حرمت بازی با شطرنج ، ویژگی و خصوصیت آن است . یعنی از میان وسایل قمار ، برای شطرنج ، ویژگی خاص استفاده می گردد ، در نتیجه بازی با آن نیز حرام است . بر اساس این مبنا حرمت بازی با شطرنج دایر مدار برد و باخت و یا صدق عنوان قمار و یا شمول اطلاق روایاتی که از بازی با ابزار قمار نهی می کنند نخواهد بود ، بلکه خود عنوان شطرنج صرف نظر از صدق عنوان قمار و یا بازی با آلات قمار موضوعیت دارد .
3- بر اساس مبنای سوم بازی شطرنج هنگامی حرام است که عنوان قمار بر آن صدق کند و این عنوان در صورتی صادق است که افزون بر بازی ، برد و باخت نیز در آن باشد .
« ... عمل النرد و الشطرنج و سائر آلات القمار ، و اللعب بها »
از جمله مطالب سودمند در بحث شطرنج موضوع شناسی است . یعنی احراز خروج شطرنج از وسیله ی قمار بودن ، موضوعی است که تشخیص آن مربوط به مکلّف است فقیه با حکم سر و کار دارد و موضوع آن با عرف که آیا از آلات قمار است یا برد و باخت در آن جاری است یا خیر .
در دوره های نخست فقیهان بر حرام بودن شطرنج فتوا داده اند و بازی شطرنج را به عنوان وسیله ای که جز در قمار کاربرد نداشت فتوا داده اند و استفادۀ حلالی برای آن انگاشته نشده است .
گفتار اوّل : مبانی حرمت بازی با شطرنج :
شیخ مفید می فرماید :
« و کل ما حرمه الله تعالی و حظره علی خلقه ، فلایجوز الاکتساب به ، ولا التصرف فیه . فمن ذلک ... و عمل الاصنام و لاصّلبان و التّماثیل المجسّمه و الشّطرنج و النّرد و ما اشبه ذلک حرام ، و بیعه و ابتیاعه حرام . »
هر چیزی را که خداوند حرام و بندگان را از آن بازداشته ، جایز نیست ، معامله و یا استفاده از آن ، از این جمله : ساختن بت و صلیب و مجسمه و استفاده از شطرنج و نرد و هر چه که همانند آنهاست ، خرید و فروش آن حرام است .
« اللعب بالنرد و الشطرنج محرم محظور »
بازی با نرد و شطرنج ممنوع و حرام است .
شیخ طوسی می فرماید :
« و عملُ الاُصنامِ و الصُّلبانِ و التَّماثیل المجسمَّهِ و الصُّورِ و الشَّطرنج و النَّرد و سائر انواع القِمار ... فالتِّجارَۀُ فیها و التَصرف و التکسب بها حرام مَحظورٌ »
ساختن بت و صلیب و مجسمه و نقاشی و شطرنج و نرد و دیگر ابزار قمار .., و تجارت و کسب و به کارگیری آنها حرام است .
ابن براج طرابلسی می فرماید :
« فاما المحظور علی کل حال ... و الشطرنج و النرد و جمیع ما خالف ذلک من سایر آلات القمار . »
آن قسم که در هر حالی حرام است ... شطرنج و نرد و همانند آنها از دیگر ابزار قمار است .
ابن ادریس حلّی می فرماید :
« فاما المحظور علی کل حال : ... و آلات جمیع الملاهی علی اختلاف ضروبها من ... و سایر التماثیل و الصور ذوات الارواح مجمسۀ کانت او غیر مجسمۀ و الشطرنج و النرد و جمیع ما خالف ذلک من سائر آلات القمار . »
حرام و ناروایند در هر حال ... ابزار تمام گونه های لهو و عکس صاحبان روح ، چه مجسمه و چه غیر آن و شطرنج و نرد و تمام آنچه که همانند اینهاست از ابزار قمار .
علامه حلّی می فرماید :
« کل مایکون المقصود منه حراما کآلات اللهو کالعود و آلات القمار کالشطرنج »
هر چیزی که هدف از آن حرام است ، مانند ابزار لهو ، چون عود و ابزار قمار : شطرنج ، حرام هستند .
علامه حلّی در تذکرۀ الفقهاء می فرماید :
« ما اسقط الشارع منفعته لانفع له فیحرم بیعه کآلات الملاهی مثل العود و الزمر و هیا کل العبادۀ المبتدعۀ کالصّلیب و الصنم و آلات القمار کالنرد و الشطرنج ان کان رضاضها لایعد مالا و به قال الشافعی و إن عدمالا فالأ قوی عندی الجواز مع زوال صفۀ المحرّمۀ »
شهید اوّل در دروس الشرعیّه می فرماید :
هر چیزی را که شارع سود را از آن برداشته ، ارزشی ندارد . پس داد و ستد آن حرام خواهد بود چون : ابزار لهو : عود و مزمار و مجسمه های پرستش : صلیب و بت و ابزار قمار : نرد و شطرنج ، اگر شکسته آن ، مال به شمار آید ، قوی به نظر من ، جایز بودن است ، با این شرط که شکسته آن ، ابزار قمار به شمار نیاید .
« هر چیزی که مقصود از آن حرام باشد ، حرام است . »
و همچنین در لمعه الدمشقیه می فرماید :
« و آلات اللهو ... و الصنم المتخذۀ لعبادۀ الکفار و الصلیب الذی یبتدعه النصاری و آلات القمار کالنرد و الشطرنج »
از جمله چیزهای حرام ابزار لهو ... و بت است که کافران آن را می پرستند و صلیب که مسیحیان آن را پدید آورده اند و ابزار قمار چون نرد و شطرنج .
محقّق اردبیلی می فرماید :
« الثانی مما یحرم بیعه و التکسب به : مایحرم لتحریم ما یقصد به ... فان جمیع انواع القمار حرام من اللعب بالنرد و الشطرنج »
دوم از چیزهایی که خرید و فروش و کسب با آنها حرام است ، چیزهایی است که هدف حرام بر آنها بار می شود ، مانند : ابزار لهو ... و قمار . و قمار ، همانا بازی با ابزاری است که برای این کار آماده شده باشند ، مانند نرد و شطرنج ... دلیل بر حرام بودن همه ی اینها اجماع است .
« الثانی ما یحرم لتحریم ما قُصد کآلات اللهو مثل ... و آلات القمار کالنَرد و الشِطرنج »
دوم از چیزهایی که به خاطر هدف حرام ، حرام است ، ابزار لهو است ، مانند ابزار قمار : شطرنج و نرد .
« آلات اللهو و نحو هما ان لم یمکن لانتفاع بها فی غیر وجه المحرم ... بیعها الا أن هذا الفرض نادر . »
« کآلات اللهو مثل العود و الزمر و هیاکل العبادۀ المبتدعۀ کالصلیب و الصنم و آلۀ القمار کالنرد و الشطرنج . »
از جمله چیزهای حرام ابزار لهو مثل عو.د و مزمار و مجسمه های پرستش مانند صلیب و بت و ابزار قمار مانند نرد و شطرنج .
گفتار دوّم : مبانی حلیّت بازی با شطرنج
در بیانات فقیهانی که جواز بازی با شطرنج را پذیرفته اند دو مبنا به چشم می خورد که آثار فقهی هر یک از این دو مبنا مختلف است :
1- برخی از فقها جواز بازی با شطرنج را مشروط به این می دانند که از وسیله ی ویژه قمار بودن خارج شود و بیشتر از آن به عنوان یک ورزش فکری استفاده گردد .
از جمله بزرگانی که بر اساس صحت این نظریه فتوا به حلال بودن بازی با شطرنج داده است امام خمینی است . وی در پاسخ به پرسشی فقهی این نظر را ابزار کرده است .
متن سؤال و جواب عبارت است از :
اگر شطرنج آلت قمار بودن خود را به طور کلی از دست داده باشد و چون امروز تنها به عنوان یک ورزش فکری از آن استفاده گردد بازی با آن چه صورتی دارد ؟
« القمار حرام اجماعاً و کتابا و سنۀ ، اذا کان اللعب بالآلات المعدۀ لذلک مع رهان ، و هوالمتیقن من عنوان القمار و المیسر ، فی الکتاب و السنۀ و معقد الاجماع ، و لا فرق بین انواعه من النرد و الشطرنج و غیر هما »
امام خمینی در مبحث مکاسب محرّمه از جمله محرّمات را بازی با ابزار ویژه قمار می شمارد ، هر چند با برد و باخت نباشد .
با این حال در پاسخ این پرسش فتوا به عدم حرمت داده از آن جهت که شطرنج را در زمان حاضر ویژه قمار نمی داند وی می نویسد :
« بر فرض مذکور اگر برد و باختی در بین نباشد اشکال ندارد . »
2- مبنای دیگری که در حلیّت بازی با شطرنج وجود دارد خدشه در ادلّه حرمت بازی با وسایل ویژه قمار بدون برد و باخت است همانطور که بحث آن گذشت .
« الثّانیه اللعب بآلات القمار من دون رهن قد یشک فی حرمته حتی مع صدق القمار . »
مسأله دوم بازی با ابزار قمار بدون برد و باخت است که حرمت آن مورد شک است حتی با صدق عنوان قمار .
و شیخ صدوق هم پس از نهی از شطرنج ، احتیاط را ترجیح می دهند :
ابن بابویه می فرماید :
« و اعلم أن الشطرنج قد روی فیه نهی و إطلاق ... فالصواب و الاحتیاط فی ذلک نهی النّفس عنه و اللّعب به ذنب » درباره ی شطرنج دو دسته حدیث وارد شده : برخی نهی و برخی دیگر از آن نهی نکرده است... . پس حق و احتیاط در این مورد خودداری از آن است . و بازی با آن گناه می باشد .
شیخ طوسی می فرماید :
« فمن المحرمات ... الشطرنج و النرد و سایر أنواع القمار ... فالتجارۀ فیها و التَّصرّفُ و التکسُّبُ بها حرامٌ محظورٌ »
از جمله محرمات ... شطرنج و نرد و سایر انواع قمار ... پس تجارت و تصرف در کسب کردن حرام و منع شده است .
ابن براج می فرماید :
« فاما المحظور ... الشطرنج و النرد . »
پس منع شده است شطرنج و نرد
نظر نگارنده : پس بر حرام بودن شطرنج به طور مطلق اجماعی نداریم .
بله ، ما در دو موضوع اجماع داریم .
الف- حرام بودن قمار
ب- شطرنج از ابزار رایج و ویژه ، قمار بوده است .
بر حرام بودن موضوع نخست ، آیات و روایات بسیاری دلالت می کنند و برای ثابت کردن آن نیازی به اجماع نیست .
و فتوای فقها بر حرام بودن شطرنج ، بازی شطرنج را در زمان کنونی ، در بر نمی گیرد . موضوع فتوای فقها بر حرام بودن شطرنج ، بازی قماری بوده است و اکنون مصداق ندارد .
و نیز فتوای فقیهان بر حرام بودن موضوعی شطرنج و همچنین بر حرام بودن استفاده از ابزاری که در گذشته در قمار کاربرد داشته و موضوع آن ، اکنون دگرگون شده ، دلالت نمی کند ، پس اجماعی بر حرام بودن بازی شطرنج در شرایط کنونی نداریم .
گفتار سوّم : دیدگاه اهل سنّت درباره شطرنج
فقهای اهل سنّت درباره ی شطرنج و بازی با آن دیدگاههای مختلفی دارند :
از آن جمله : عدّه ای آن را به طور مطلق حرام می دانند :
« الحنفیۀ قالوا : تحل المسابقه بدون عوض فی کل ما ذکر عند الشافعیۀ اِلا الشطرنج فإنه حرام عندهم لانّه یشغل صاحبه بإلانکاب علیه . »
عالمان فقه حنفی می گویند : مسابقه بدون برد و باخت همچنان که مکتب شافعی جایز می داند قبول دارند ، مگر شطرنج که مسابقه با آن حرام است ، زیرا شطرنج انسان را حریص (معتاد) به آن می کند .
« أما اذا کان الغرض منه المغالبۀ و التلهی فإنه حرام ، و یحرم اللعب بالنرد و الشطرنج ولو بغیر عوض . »
هنگامی که هدف از مسابقه ، فقط چیره شدن و لهو باشد حرام است . هر چند بدون برد و باخت باشد بازی با نرد و شطرنج ، جایز نیست .
و عدّه ای بازی قماری آن را حرام و بدون برد و باخت را جایز دانسته اند :
« الشافعیۀ قالوا : یجوز المسابقۀ بغیر عوض ... إذا القاعدۀ عند الشافعیۀ جواز المسابقۀ بکل نافع فی الحرب ... و لعب الشطرنج و الکرۀ و حمل الأثقال و المشابکۀ بالأصابع فکل هذا یحل بدون عوض . »
فقهای مکتب شافعی گفته اند : مسابقه بدون برد و باخت جایز است ... زیرا قاعده کلی در نظر آنان جواز مسابقه با هر چیزی است که در جنگ سودمند باشد ... و بازی با شطرنج ، فوتبال ، وزنه برداری و دست در دست انداختن بدون برد و باخت جایز است .
اندلسی می نویسد :
« هر گاه بیان روشنی از خدا و پیامبرش بر حرام بودن این امور (از جمله شطرنج) وارد نشده ، حق آن است که بگوییم حلال است . »
عبدالواحد می نویسد :
« هر گاه از خدا و پیامبرش ، سخن روشنی بر حرام بودن اینها نیامده ، حق آن است که بگوییم جایز است، بلکه مکروه هم نیست . »
عدّه ای هم به مکروه بودن آن نظر داده اند :
مالک بن انس می نویسد :
« خیری در بازی شطرنج نیست و این بازی مکروه است . »
مکتب فقهی مالکی مسابقات را مشروط به عدم برد و باخت و این که موجب تقویت بدن گردد جایز شمرده اند و بازی با شطرنج بدون برد و باخت را نیز حرام شمرده اند .
جزیری می نویسد :
« و یحرم اللعب بالنرد و الشطرنج ولو بغیر عوض . »
بازی با نرد و شطرنج هر چند بدون برد و باخت باشد حرام است .
« یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوآ اِنَّمَا الخَمرُ وَ المَیسِرُ وَ الاَنصابُ و الاَزلامُ رِجسٌ مِن عَمَلِ الشَّیطانِ فَاجتَنِبُوهُ »
ای کسانی که ایمان آورده اید ! شراب و قمار و انصاب و ازلام پلید و از کارهای شیطانی هستند ، پس از آنها دوری کنید .
زمخشری می نویسد :
آنچه در این دو آیه ، مورد استدلال واقع شده است ، واژه ی « میسر » است یا به معنای جزء جزء کردن و بخش کردن آمده است . که فقیهان و مفسران ، آن را با شطرنج برابر می دانند .
ابن منظور در لسان العرب می نویسد :
« والمَیسِرُ : الجَزُورُ نفسه ، سمی مَیسِراً لأََنه یُجَزّاُ اَجزاء فکانَّه موضع التجزئۀ ، او من الیسر و هو وجوب الشیء لصاحبه . »
میسر ، نام شتر نهر شده برای قمار است . آن را بدین جهت میسر نامیده اند که به چند جزء تقسیم شده و گویا جای بخش کردن است .
یا از « یسر » گرفته شده به معنای وادار کردن دیگری به چیزی .
« میسر » نام قمار ویژه دوران جاهلی ، به نام « قداح » بوده است . قدح و جمع آن « اقداح » نام تیر است ، پیش از آن که پر نهاده شود .
در بین عربها ، ده عدد تیر بوده است که به آنها ازلام و أقلام می گفتند .
و نام آن تیرها به ترتیب چنین بود : فذ ، توأم ، رقیب ، حِلس ، مسبل ، معلی ، نافس ، منیح ، سفیح و برای هفت عدد نخست ، به این ترتیب سهمیه قرار می دادند :
برای تیر نخست ، یک سهم ، برای تیر دوم دو سهم ... برای هفتم هفت سهم و سه تیر دیگر سهمی نداشت .
و در تفسیر المنار از شطرنج نامی به میان آمده است ، در ذیل عنوان قمار و از جمله نمونه های آن آورده شده است .
« در زمان ما ، قماری به نام « الیانصیب » رواج دارد که با قمار زمان جاهلی همانند است . »
در روایت دیگر می فرماید :
« المیسر هو القمار . »
امام باقر (ع) می فرماید :
« قیل یا رسول الله ما المیسر ؟ فقال کل ما تقومر به . »
از رسول خدا پرسیدند ، منظور از میسر چیست ؟ فرمودند : هر چیزی که قمار بازی شود .
از امام هادی (ع) درباره ی میسر پرسیده شد ، آن حضرت فرمود :
« کل ما قومر به فهو المیسر . »
هر چیزی که قمار شود ، میسر است .
از امام رضا (ع) درباره ی میسر پرسش شد ، ایشان فرمودند :
« الثقل من کل شیء ، قال الخبز و الثقل ما یخرج بین المتراهنین من الدراهم و غیره . »
میسر ، همان پولی است که بین دو قمار باز برای برد و باخت در میان گذاشته می شود .
امام باقر (ع) می فرماید :
« یدخل فی المیسر اللعب بالشطرنج و النرد و غیر ذلک من انواع القمار . »
میسر ، بازی شطرنج و نرد و همانند اینها از دیگر گونه های قمار را در بر می گیرد .
بنابراین میسر که در آیه موردنهی قرار گرفته قمار است و این روایات بازی بدون برد و باخت را در بر نمی گیرد زیرا مقصود از انتفاع از این گونه وسایل ، انتفاع متعارف در آن زمان یعنی همراه با برد و باخت است ، نه هر گونه بازی هر چند بدون برد و باخت باشد ، و پیش از این ثابت کردیم که قمار متقدم است به بازی ای که در آن برد و باخت وجود داشته باشد .
اساسی ترین دلیل بر حرمت بازی با وسایل مخصوص قمار به ویژه شطرنج اخبار است که با مضامین گوناگون وارد شده است از جمله :
1- روایت تحف العقول :
شیخ انصاری نخست قمار را به چهار قسم اساسی تقسیم می کند :
1- یا وسایل مخصوص قمار و با برد و باخت است .
2- یا وسایل مخصوص قمار و بدون برد و باخت است .
3- یا با غیر وسایل قمار و با برد و باخت می باشد .
4- یا غیر وسایل قمار و بدون برد و باخت است .
همانطور که گذشت وی نسبت به قسم دوّم پس از نقد و بررسی ادله حرمت این صورت می نویسد :
« و الأولی الاستدلال علی ذلک بما تقدم فی روایۀ تحف العقول فی أَن ما یجیء منه الفساد محضاً لایجوز التقلب فیه فی جمیع وجوه الحرکات . »
آیت ا... خوانساری فراگیری حدیث تحف العقول نسبت به بازی های بدون برد و باخت – از جمله بازی با شطرنج – را مورد اشکال قرار می دهد ، زیرا بازی با شطرنج بدون برد و باخت مصداق فساد نیست .
« أما روایۀ تحف العقول فیشکل شمولها لما نحن فیه لأَن اللعب بدون الرهن یعد لغواً و شمول مایجیء منه الفساد محضاً غیر ظاهر اِلا ان یقال غلبۀ احد اللاعبین توجب عداوۀ المغلوب منهما و عدهذه فساداً منهیاً عنه لاتخلو عن اِشکال . »
روایت تحف العقول نسبت به بازی با وسایل مخصوص قمار (شطرنج) بدون برد و باخت مشکل است ، زیرا این بازی بیهوده به شمار می آید و شمول عنوان فساد محض ظاهر نیست ، مگر گفته شود پیروزی یک طرف سبب دشمنی شخص مغلوب می گردد لیکن به شمار آوردن این مطلب به عنوان فساد مورد نهی خالی از اشکال نیست .
روایت حلبی : از جمله روایاتی که حرمت بازی با آلات قمار بدان استدلال شده است حدیثی است که فرزند شیخ طوسی مشهور به مفید ثانی نقل کرده است .
« عن علی – علیه السّلام – قال : کل ما الهی عن ذکر الله فهو من المیسر . »
امام علی (ع) می فرمایند : هر چیزی که انسان را از یاد خدا باز دارد میسر است .
آیت ا... خوانساری نسبت به این حدیث از چند جهت استدلال کرده اند ، که این حدیث قابل خدشه است . از جمله :
اولاً : آیت ا... خوانساری می فرمایند : « و اما عن امیرالمؤمنین (ع) فلایستفاد منه الحرمۀ و اِلّا لزم حرمۀ کلِّ أمر مباح الهی عن ذکر الله . »
از روایت امیر مؤمنان (ع) – حرمت (بازی با وسایل قمار از جمله شطرنج) استفاده نمی شود ، زیرا اگر این روایت دلالت بر حرمت کند لازم می آید هر کار مباحی که موجب فراموشی یاد خدا شود حرام باشد .
ثانیاً ، سند روایت ضعیف است ، زیرا ابن صلت توثیق نشده است . آیت ا... خویی می فرمایند : « ضعیفۀ لابن الصلت و غیره . »
روایت فضیل :
از جمله روایات مورد استدلال (آیت ا... خوانساری) بر حرمت بازی با آلات قمار از جمله شطرنج حدیث فضیل است .
« قال : سألت ابا جعفر – علیه السّلام – عن هذه الأشیاء التی یلعب بها الناس النرد و الشطرنج حتی انتهیت إلی سدر . فقال : إذا میز الله الحق من الباطل مع ایهما یکون . قال : مع الباطل ؟ قال : فمالک و للباطل ؟. »
فضیل می گوید : از امام باقر (ع) – از چیزهایی که مردم با آنها بازی می کنند پرسیدم مانند : نرد و شطرنج . تا این که به سدر رسیدم . آن حضرت در پاسخ فرمود : هر گاه خدا میان حق و باطل را جدا کند با کدام خواهد بود ؟ سؤال کننده می گوید : با باطل .
حضرت فرمود : تو را با باطل چه کاری است ؟
پس حضرت بازی با شطرنج را در ردیف باطل قرار داده اند و از طرفی بازی با شطرنج اطلاق دارد و بازی بدون برد و باخت را نیز فرا می گیرد .
در مورد این روایت ، آیت ا... خوانساری در مقام اشکال نقضی می فرماید : اگر بخواهیم از آن جهت که امام معصوم (ع) بازی با شطرنج را از اقسام باطل قرار داده حرمت آن را استفاده کنیم باید بسیاری از امور مباح نیز حرام باشد ، زیرا در تقسیم بندی ، در برابر حق جای دارد نه جزء آن .
از باب نمونه درباره هر امر لغو و یا حرف زدن های بی فایده می نویسد :
« و اما روایۀ الفضیل ... فاستفاده الحرمۀ منهما من جهۀ الطرفیّۀ مع الحقِّ مشکلۀ ألا تری أنَّ اللّغو لایَکون حقاًً فهو یکون باطلاً و مع ذلک لایَکون محرَّماً و کذلک تکلّم الانسان بما لایعنیه لایکون حقّاً فیکون باطلاً لایعدُّ من المحرَّمات . »
استفاده حرمت بازی با شطرنج از روایت فضیل از آن جهت که جزء باطل و در برابر حقّ به شمار آمده مشکل است ، زیرا امور لغو نیز حقّ نیست و باید باطل و حرام باشد حال آن که حرام نیست و نیز گفتگوهای بی فایده انسان جزء حقّ نیست پس باید باطل و حرام باشد . در حالی که از محرّمات به شمار نمی آید .
و از جمله روایات مورد استدلال بر حرمت بازی با شطرنج – هر چند بدون برد و باخت – موثقه ی زرّاره از امام صادق (ع) است :
« اِنّه سئل عن الشطرنج ... فقال : أرایتک إِذا میِزالله الحق و الباطل مع أیّهما تکون ؟ قال : مع الباطل . قال : لاخیر فیه . »
از امام صادق (ع) از حکم شطرنج پرسیده شد ... آن حضرت فرمود : هرگاه خداوند بین حق و باطل را جدا کند شطرنج با کدامین آنان خواهد بود ؟ زراره می گوید : با باطل . حضرت فرمود : پس خیری در آن نیست .
آیت ا... خوانساری اشکال نقضی می کند که اگر شطرنج از آن جهت که در ردیف باطل واقع شده و در آن خیری نیست حرام باشد باید هر غیر حق و هر چه در آن خیر نیست حرام باشد . ایشان در این باره می فرمایند:
« و اما ... الموثقۀ فاستفادۀ الحرمۀ منهما من جهۀ الطرفیّۀ مع الحق مشکلۀ . ألا تری أن اللغو لایکون حقاً فهو یکون باطلاً و مع ذلک لایکون محرماً ... . »
استفاده حرمت بازی با شطرنج – هر چند همراه با برد و باخت نباشد – از روایت فضیل و موثقه زراره از آن جهت که در تقسیم بندی جزء باطل شمرده شده مشکل است ، زیرا امور لغو در ردیف حق قرار نمی گیرد . پس باید باطل و حرام باشد در حالی که حرام نیست .
روایت ابوربیع :
روایت دیگری که بدان بر حرمت بازی با شطرنج – هر چند بدون برد و باخت – استدلال شده روایت ابو ربیع شامی از امام صادق (ع) است :
« قال : سئل عن الشّطرنج و النَرد . فقال : لاتقربو هما ... »
ابوربیع می گوید : از امام صادق (ع) درباره ی شطرنج و نرد پرسیده شد . حضرت فرمود : نزدیک آن دو نشوید ... .
برخی از بزرگان بازی با وسایل مخصوص قمار را – هرچند همراه با برد و باخت نباشد از جمله شطرنج– از آن جهت که حرام می دانند که تعدادی روایت از بازی با آنها نهی می کنند ، آیت ا... خویی می نویسد :
« والتحقیق أن یستدل علی الحرمۀ بالمطلقات الکثیرۀ الناهیۀ عن اللعب بالنرد و الشطرنج و بکل مایکون معداً للتقامر فإنه لاشبهۀ أن اللعب بالأمور المذکورۀ یعم بما کان مع المراهنۀ أوبدونها ... »
مقتضای تحقیق عبارت است از استدلال بر حرمت ، با اطلاق روایات فراوانی که از بازی با نرد و شطرنج و هر وسیله ای که برای تهیه قمار تهیه شده نهی می کنند ، زیرا بی گمان بازی با برد و باخت و بدون برد و باخت را در بر می گیرد ... .
گروهی از فقها ، در مورد حرمت شطرنج سند این روایات ذیل را ضعیف می شمارند از جمله :
امام صادق (ع) می فرماید : « بیع الشطرنج حرام ، و أکل ثمنه سحت ، و اتخاذها کفر و اللّعب بها شرک ، والسلام علی اللاهی بها معصیۀ و کبیرۀ موبقۀ ، و الخائض فیها یده کالخائض یده فی لحم الخنزیر لاصلاۀ له حتّی یغسل یده کما یغسلها من مَس لحم الخنزیر ... »
شطرنج حرام و پول آن پلید و گرفتن شطرنج کفر و بازی با آن شرک است و سلام بر بازی کننده با شطرنج گناه کبیره و عذاب اخروی دارد و کسی به آن دست بزند ، گویا به گوشت خوک دست زده ، تا نشوید، نماز وی درست نیست ... .
امام صادق (ع) می فرماید :
« قالَ نهی رسول الله (ص) عن اللعب بالشطرنج و النرد ... »
رسول خدا (ص) از بازی با شطرنج ، بازداشته است ... .
روایاتی که شطرنج را مصداق قمار می دانند :
امام باقر (ع) می فرماید :
« فی قوله تعالی : « انما الخمر و المیسر ... » قال و امّا المیسر فالنرد و الشطرنج و کل قمار میسر ... »
امام ، در تفسیر « وفی الخمر و المیسر ... » فرمود : میسر ، نرد و شطرنج و هر گونه قمار است ... .
از امام باقر و امام صادق (ع) روایت شده است .
« الشطرنج میسر ... »
امام صادق (ع) می فرماید :
« النرد و الشطرنج من المیسر . »
شخصی از امام کاظم (ع) پرسید : گروهی شطرنج بازی می کنند و من می نشینم به تماشا ، ولی در آن شرکت ندارم .
امام فرمود : « مالک و لِمجلسٍ لاینظر الله الی اهله . »
تو را به مجلسی چکار ، که خداوند به اهل آن نظر نمی کند .
مبنای بیشتر فقها بلکه مشهور که فتوا به حرمت بازی با شطرنج – هر چند بدون برد و باخت – داده اند آلت قمار بودن شطرنج است . و کاربردی در غیر آن نداشته « میسر » در آیه شریفه به قمار تفسیر و شطرنج با آن برابر شده و روایات بسیاری از بازی شطرنج به عنوان بازی قماری و از شطرنج به عنوان وسیله قمار یاد شده است، همه روایاتی که در نکوهش شطرنج وارد شده ، بر بازی قماری آن حمل می شوند . ولی در زمان حاضر شطرنج وسیله قمار نیست بلکه وسیله ای است جهت رشد فکری ، حرام نخواهد بود . از جمله فقیهانی که بر اساس این فرض فتوا به حلیّت داده حضرت امام خمینی است . وی در پاسخ پرسشی که فرض کرده ، شطرنج امروزه وسیله قمار نیست فتوا به حلّیّت آن داده است . متن سؤال و جواب حضرت امام پیش از این در مبحث مبانی فقهی شطرنج گذشت این فتوا از ایشان در حالی صادر شده که در مکاسب محرمه بازی با ابزار ویژه قمار را حرام می داند .
واضح است احراز خروج شطرنج از وسیله قمار بودن ، موضوعی است که تشخیص آن مربوط به مکلف است و حضرت امام بر فرض پرسش و به عنوان قضیه شرطیه پاسخ داده است .
گفتار چهارم : نظر مراجع درباره ی بازی با شطرنج و پاسور
امام صادق (ع) در تفسیر آیه ی 72 سوره ی فرقان فرمود : از شمار آن (مجالس باطل ، لغو و بیهودگی) مجالس آوازه خوانی و شطرنج است .
در مورد بازی با شطرنج هم سؤالاتی از مراجع شده است که به بیان آن می پردازیم :
سؤال : بازی با شطرنج و پاسور حکمش چیست ؟
آیت ا... خامنه ای :
بازی با آلات قمار بدون برد و باخت هم حرام است و بازی شطرنج اگر آلت قمار نباشد ، بدون برد و باخت اشکال ندارد .
آیت ا... فاضل لنکرانی :
بازی با آلات قمار مطلقاً حرام است .
آیت ا... سیستانی
شطرنج مطلقاً حرام است و پاسور اگر همچنان در عرف قمار باشد بازی بدون برد و باخت با آن به احتیاط واجب جایز نیست .
آیت ا... صافی گلپایگانی :
مطلقاً حرام است .
آیت ا... تبریزی :
بازی با آلات قمار چه با بُرد و باخت مالی باشد یا بدون آن جایز نیست و پاسور از آلات قمار است و شطرنج نیز تا وقتی که محرز نشود از آلت قمار بودن خارج شده بطوری که در هیچ مجتمعی قمار با آن متعارف نباشد بازی با آن چه با بُرد و باخت مالی باشد یا بدون آن جایز نیست .
آیت ا... مکارم شیرازی :
اگر شطرنج در عرف عام از صورت قمار خارج شده باشد و به عنوان ورزش شناخته شود مانعی ندارد و بازی با پاسور بدون برد و باخت نیز اشکال دارد .
آیت ا... بهجت :
با برد و باخت حرام قطعی است و بدون برد و باخت به احتیاط شدید حرام است .
نگارنده با نظر آیت ا... بهجت موافق است .
فصل پنجم : چهل حدیث در ورزش
منظور از ورزش فقط نیرومند ساختن تن نیست بلکه آنچه بیشتر اهمیّت دارد ، بردبار گردانیدن شخص در برابر سختی ها و تولید اراده و روح قوی و اخلاق پسندیده همیشه منظور نظر پیشوایان ورزش بوده است . زیرا شخص قوی بهتر می تواند خدمت خدا کند بلکه چون خداوند نیازی به خدمتگزار ندارد بهتر می تواند خدمت دین خدا و خلاصه بهتر خدمت بندگان خدا کند و برای رسیدن به هدف نهایی که قرب الهی است باید قدرت جسمانی خود را بکار اندازد .
نزد نبی اکرم و اسلام تیراندازی از همه محبوبتر بود و چون این مطلب را کنار سخن دیگر نبی گرامی بگذاریم که فرمودند : « الجنۀ تحت ظلال السیوف » و بهشت را زیر سایه شمشیرها نشان دادند و با توجه به اینکه سلاح روز شمشیر و تیر و نیزه بوده و نیروی روز حساب می شده است برای هر عصری تکلیف چیست ؟ آن را هم قرآن تعیین فرموده که : « و اعدوا لهم ما استطعتم من قوۀ و من رباط الخیل » هر چه می توانید نیرو و پیاده نظام تهیه نمایند (ذکر کلمه نیرو معجزه است زیرا نیرو بکار هر زمانی می خورد از نیروی سنگ ، بازو ، شمشیر و اتم و هسته و بعد می فرماید : این دو برای جلوگیری از حملات احتمالی متجاوزین باشد و اینکه دشمنان خدا از شما بترسند نه برای آدمکشی و مستعمره کردن دیگران و این همه حقیقتی است از قرآن مشابه آنچه دیگران نیرو تهیّه می نمایند و می گویند بخاطر نگهداری صلح !
اصولاً انتظار فرج که نبی گرامی صاحب آنرا صبور تلقی فرمودند . امتیازاتی چند به اجتماع می بخشد و سودهایی می رساند که یکی از آنها همین است که منتظر بودن یعنی همیشه از وضع موجود بودن و توقع وضع بهتر داشتن و منتظرین همیشه تیراندازی می آموختند . امروزه شنا و تیراندازی با یکدیگر فاصله عنوانی گرفته ، شنا عنوان نظامی گرفته و مسابقات تیراندازی هر روز بیشتر در قلمرو کارهای ارتشی است . و با اینکه اسلام برد و باخت را تحریم نموده است در اسب دوانی و تیراندازی ، شرط بندی و برد و باخت مباح و مجاز است پیامبر از کنار دو مرد که کشتی می گرفتند عبور نموده ، آنها را سرزنش نکرد و این از سنّت تقریری است که پیامبر و ائمه به ورش اهمیّت می دادند در این قسمت به چهل حدیث ورزشی که جمع آوری شده است می پردازیم :
(حقّ بدن)
1- قال رسول الله (ص) : « اِنَّ لِرَبِّکَ عَلَیکَ حَقّاً ، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلیکَ حَقّاً ، وَ لِاَهلِکَ عَلَیکَ حَقّاً . »
پیامبر اکرم (ص) فرمودند : پروردگارت بر تو حقّی دارد ، و بدنت بر تو حقّی دارد ، و خانواده ات (نیز) بر تو حقّی دارد .
(پهلوان ، دوست داشتنی است )
2- « قال رسول الله (ص) : اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الرَّجُلَ القَوِیَّ . »
رسول گرامی فرمودند : خداوند انسان قوی و نیرومند را دوست دارد .
(حقّ آموزش ورزشی کودک )
3- قال رسول الله (ص) : « حَقُّ الوَلَدِ عَلی والِدِهِ اَن یُعَلِّمَهُ الکِتابَۀَ وَ السَّباحَۀَ وَ الرِّمایَۀَ وَ اَن لایَرزُقَهُ اِلّا طَیِّباً وَ اَن یُزَوِّجَهُ اِذا بَلَغَ . »
رسول اکرم (ص) فرمودند : حق فرزند (پسر ) بر عهده ی پدرش این است که به او نوشتن ، شنا کردن و تیراندازی را آموزش دهد و روزیِ او را تنها از راه حلال و پاکیزه تهیه نماید . و همینکه بالغ شد به او زن بدهد .
(قدرت جسمانی )
4- قال علی (ع) : « وَ اِذا قَویتَ فَاقوَ عَلی طاعَۀِ اللهِ ، وَ اِذا ضَعُفتَ فَاضعُف عَن مَعصیَۀِ الله . »
و هنگامی که بدن تو قوی بود ، پس بر طاعت و بندگی خداوند توانا باش و اگر بدن تو ضعیف بود ، از معصیت و نافرمانی خدا ناتوان باش .
(شنا بهترین سرگرمی )
5- قال النّبی (ص) : « خَیرُ لَهوِ المؤمِنِ السَّباحَۀُ ، وَ خَیرُ لَهوِ المَرأَۀِ المَغزَلُ . »
پیامبر اکرم (ص) فرمودند : بهترین سرگرمی برای مرد مؤمن شنا ، و بهترین سرگرمی برای زنِ مؤمن ریسندگی است .
ولی امروزه بیشتر زنان در خارج از خانه به کار مشغول هستند و ریسندگی وجود ندارد .
(کار و ورزیدگی)
6- قال علی (ع) : « مَن یَعمَل یَزدَد قَوَّۀً ، مَن یُقَصِّر فِی العَمَلِ یَزدَد فَترَۀً . »
حضرت علی (ع) فرمودند : هر کس کار (بدنی ) انجام دهد قوی تر شده ، و هر کس در کار کردن کوتاهی کند ، ضعیف تر خواهد شد .
(پرهیز از چاقی )
7- قال الصّادق (ع) : «» وَ لا تَسَمَّنُوا تَسَمُّنَ الخَنازیرِ للِذِّبحِ . »
از چاق شدن همانند خوکهایی که برای ذبح شدن نگهداری می شوند ، پرهیز کنید .
(درخواست سلامتی و قوّت )
8- قال السَّجاد (ع) : « اَللّهُمَّ اَعطِنِیِ ... الصِّحَّۀَ فِی الجِسمِ و القُوَّۀَ فِی البَدَنِ . »
خداوندا ! سلامتی در جسم و توانایی بدن به من عطا فرما !
(تأکید بر آموختن شنا و اسب دوانی )
9- قال رسول الله (ص) : « أَحَبُّ اللَّهوِ إِلَی اللهِ تَعالی إِجراءُ الخَیلِ وَ الرَّمی . »
بهترین بازی ها در پیش خدا اسب دوانی و تیراندازی است .
(از همه قوی تر )
10- قال علی (ع) : « اَقوَی النّاسِ ، اَعظَمُهُم سُلطاناً عَلی نَفسِهِ . »
در بین مردم ، آن کس از همه قوی تر است که تسلّط او بر (هوای نفس) خودش بیشتر باشد .
(قوی ترین مردم )
11- قال علی (ع) : « اَقوَی النّاسِ مَن قَویَ عَلی غَضَبِهِ بِحِلمِهِ . »
قوی ترین مردم کسی است که ، بر فرو نشاندن خشم خود ، به واسطه ی حلم و بردباری اش ، توانا باشد .
(تأکید بر آموختن تیراندازی )
12- قال رسول الله (ص) : « رَمیاً بَنی إِسمعیلَ فَإِنَّ اباکُم کانَ رامِیاً . »
فرزندان اسماعیل تیراندازی کنید که پدرتان تیرانداز بود .
(اسب خیر است )
13- قالَ رسول الله (ص) : « اَلخَیرُ مَعقُودٌ بِنَواصِی الخَیلِ اِلی یَومِ القِیامَۀِ . »
خیر و خوبی به پیشانی اسب گِرِه زده است تا روز قیامت .
(مسابقه اسب سواری و جایزه آن )
14- قال الباقر (ع) : « اِنَّ رَسُولَ الله (ص) : سابَقَ بَینَ الخَیلِ ، وَ اَعطَی السَّوابِقَ مِن عِندِه . »
رسول خدا (ص) مسابقه اسب دوانی ترتیب داد و جوایز آن را از مالِ خویش پرداخت .
(شرکت در مسابقات )
15- قال السّجاد (ع) : « اِنَّ رَسُولَ الله (ص) : اَجرَی الخَیلَ وَ جَعَلَ سَبَقَها اَواقِیَ مِن فِضَّۀٍ . »
رسول خدا (ص) : (در مسابقه اسب دوانی ) ، اسب دوانید ، و جایزه اش را چندین آقۀ از نقره قرار داد.
(ورزشکار خوشبخت است )
16- قال رسول الله (ص) : « طُوبی لِمَن اَسلَمَ وَ کانَ عَیشُهُ کِفافاً وَ قُواهُ شِداداً . »
خوشبخت ترین افراد کسی است که اسلام را پذیرفته و به قدر معاش خود درآمد دارد و قوای بدنش نیرومند است .
(تیری از تیرهای اسلام )
17- قال الصادق (ع) : « اَلرُّمیُ سَهمٌ مِن سَهامِ الاِسلامِ . »
تیراندازی (خود) تیری از تیرهای اسلام است . (اگر مسلمانان ، تیراندازان خوبی باشند ، می توانند با دشمنان اسلام مبارزه کنند و دشمن نیز از آن ها خواهد ترسید . )
(مصداق آیه ی قرآن )
18- قالَ النّبی (ص) : « اَلا اِنَّ القُوَّۀَ الرَّمیُ ، اَلا اِنَّ القُوَّۀَ الرَّمیُ . »
آگاه باشید (یکی از مصداق های ) « قوَّۀ » (در آیه : وَ اَعِدُّوا لَهُم مَاستَطَعتُم مِن قُوَّۀٍ ) همان تیراندازی است، آگاه باشید « قوّۀ » همان تیراندازی است .
(رابطه ی غیرت و قهرمانی )
19- قال علی (ع) : « ثَمَرَۀُ الشَّجاعَۀِ اَلغَیرَۀُ . »
غیرت ، ثمره و حاصل شجاعت و قهرمانی است .
(تداوم تمرینات )
20- قال النَّبی (ص) : « مَن تَرَکَ الرَّمیَ بَعدَ ما عَلِمَهُ رَغبَۀَ عَنهُ فَاِنَّها نِعمَۀٌ کَفَّرّها . »
کسی که پس از یاد گرفتن تیراندازی ، از روی میل و رغبت آن را ترک کند ، نعمتی از نعمتهای خداوند را کفران کرده است .
(سایه ی شمشیرها )
21- قال رسول الله (ص) : « اِنَّ اَبوابَ الجَنَّۀِ تَحتَ ظِلالِ السُّیُوفِ . »
درهای بهشت زیر سایه ی شمشیرهاست .
( لزوم آموزش ورزشی )
22- قال النّبی (ص) : « عَلِّمُوا اَبناءکَُمُ السَّباحَۀَ وَ الرِّمایَۀَ . »
به پسرانشان شنا و تیراندازی را آموزش دهید .
(شجاعت مؤمن )
23- قال علی (ع) : « شَجاعَۀُ الرَّجُلِ عَلی قَدرِ هِمَّتِهِ . »
شجاعت انسان متناسب با همّتِ اوست .
( خیر و نیکی در شمشیر است )
24- قال النّبی (ص) : « اَلخَیرُ کُلُّهُ فی السَّیفِ وَ تَحتَ ظِلِّ السَّیفِ . »
همه خوبی ها در شمشیر وزیر سایه ی شمشیر است .
( قوّه یعنی شمشیر و سپر )
25- عَن اَبی عبدالله (ص) فی قَولِ تعالی : « وَ اَعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّۀٍ. »
قال : سَیفٌ وَ تُرسٌ .
امام صادق (ع) در تفسیر فرموده ی خداوند متعال « آنچه قوّه و توان دارید برای (مقابله با) آنها مهیّا سازید . فرمودند : (منظور از قوّه ) شمشیر و سپر است .
( بهترین سرگرمی )
26- قال رسول الله (ص) : « عَلَیکُم بِالرَّمیِ فَاِنَّهُ مِن خَیرِ لَهوِکُم . »
به تیراندازی روی آورید ، زیرا یکی از بهترین سرگرمی های شما است .
( قوی ها نیز ضعیفند )
27- « کُلُّ قَوِیٍّ غَیرَ اللهِ سُبحانَه ضَعیفٌ . »
هر نیرومندی جز خداوند سبحان ، ضعیف و ناتوان است (پس به زور بازو و سایر توانایی هایتان مغرور نشده و از آن سوء استفاده نکنید .
( جوازِ بازی و ورزش )
28- قال رسول الله (ص) : « اُلهُوا وَ العَبُوا فَاِنّی اکرَهُ اَن یُری فی دینِکُم غِلظَتۀٌ . »
تفریح و بازی کنید زیرا دوست ندارم در دین شما خشونتی دیده شود .
( استراحت شب قبل از مسابقه )
29- قال علی (ع) : « فَاَرِح فیهِ بَدَنَکَ وَ رَوِّح ظَهرَکَ . »
اوّل شب (قبل از مبارزه ) تن و مرکبت را آسوده گذار .
( پرهیز از درگیری )
30- قال علی (ع) : « لا تُقاتِلَنَّ اِلّا مَن قاتَلَکَ . »
جنگ مکن مگر با کسی که با تو بجنگد .
( رابطه ی صداقت و قهرمانی )
31- قال علی (ع) : « لَو تَمَیَّزَتِ الاَشیاءُ لَکانَ الصِّدقٌ مَعَ الشَّجاعَۀِ . »
اگر اشیاء دسته بندی شوند بدون شک صدق و راستی با شجاعت و قهرمانی همراه خواهد بود .
( تأیید کُشتی )
32- « مَرَّ النَّبِیُّ بِرَجُلَینِ کانا یَتَصارَعانِ فَلَم یُنکِر عَلَیهِما . »
پیامبر (ص) از کنار دو مرد که با یکدیگر کشتی می گرفتند عبور نموده ، آنها را سرزنش نکرد .
( شرط بندی روی اسب )
33- قال النّبی (ص) : « رِهانُ الخَیلِ طِلقٌ. »
شرط بندی روی اسب مباح است .
( مؤمن قوی )
34- قال رسول الله (ص) : « اَلمؤمِنُ القَوِیُّ خَیرٌ و اَحَبُّ مِنَ المُؤمِنِ الضَّعیفِ (مؤمنٍ ضَعیفِ) . »
شخص با ایمانِ قوی و نیرومند از شخص با ایمانِ ضعیف ، بهتر و دوست داشتنی تر است .
( ورزش کودکان و تشویق آنها )
35- عَنِ الصّادِقِ (ع) عَن آبائِهِ قالَ (ع) :
« دَخَلَ النَّبِیُّ ذاتَ لَیلَهٍ بَیتَ فاطِمَۀَ (س) وَ مَعَهُ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ (ع) فَقَالَ لَهُما النّبِی (ص) قُوما فَاصطَرعا . فَقاما لِیَصطَرِعا ، وَ قَد خَرَجَت فاطِمَۀُ صَلَواتُ اللهِ عَلَیا فی بَعضِ خِدمَتِها قَد خَلَت فَسَمِعَتِ النَّبِی (ص) وَ هُوَ یَقُولُ :
اَیِّهِن یا حَسَنُ شُدَّ عَلَی الحُسَینِ فَاَصرِعهُ . فَقالَت لَهُ :
یا اَبَه واعَجَباهُ ، اَتُشَجِّعُ هذا عَلی هذا ؟ تُشَجَعُ الکَبیرَ عَلَی الصَّغیرِ ؟ فَقالَ لَها : یا بُنَیَّهُ ، اَما تَرضینَ اَن اَقُولَ اَنَا : یا حَسَنُ شُدَّ عَلَی الحُسَینِ فَاَصرِعهُ ، وَ هذا حَبیبی جِبرئیلُ یَقُولُ : یا حُسینُ شُدَّ عَلَی الحَسَنِ فَاَصرِعهُ ؟
امام صادق (ع) به نقل از پدران بزرگوارش می فرماید : شبی پیامبر گرامی اسلام (ص) به خانه فاطمه (س) وارد شد . امام حسن و امام حسین (ع) نیز (که در سنین کودکی بودند ) به همراه ایشان بودند . آن حضرت خطاب به آن دو فرمود : بپا خیزید و با یکدیگر کشتی بگیرید . آنها نیز برخاسته و به کشتی گرفتن پرداختند . حضرت فاطمه (س) که برای انجام کاری از اتاق خارج شده بود وارد شد و متوجّه شد که پیامبر اکرم (ص) امام حسین (ع) را تشویق نموده و می فرماید : حسن بپّر ، حسین را محکم بگیر و به زمین بزن . با تعجّب عرض کرد : پدر جان ! این بسیار عجیب است که شما پسرِ بزرگتر را تشویق می کنید تا پسر کوچکتر را شکست دهد ؟
پیامبر (ص) در پاسخ فرمود : دختر جان ! آیا تو راضی نمی شوی من بگویم : « حسن ! حسین را به زمین بزن » در حالی که دوستم « جبرئیل » اینجا ایستاده و می گوید : « ای حسین ! حسن را محکم گرفته و به زمین بزن » ؟
به نظر می رسد که پیامبر گرامی اسلام (ص) با این حدیث می فرمایند : به بزرگترها احترام بگذارید در حالیکه احادیث فراوانی در این زمینه از پیامبر گرامی (ص) داریم .
( بالاترین توان )
36- قال رسول الله (ص) : « لا قُوَّۀَ کَغَلَبَۀِ الهَوی ... وَ لا قُوَّۀَ کَرَدِّ الغَضَبِ . »
هیچ قوّه ای همانند غلبه بر هوای نفس ... و هیچ توانی مثلِ برگرداندن (و فرو نشاندنِ ) خشم نیست .
( پیروزی بر قوی ترین دشمن )
37- « وَ خَرَجَ یَوماً وَ قَومٌ یُدحُونَ حَجَراً ، فَقال : اَشَدُّکُم مَن مَلَکَ نَفسَهُ عَندَ الغَضَبِ . »
روزی پیامبر اکرم (ص) از کنار گروهی (از جوانان) عبور کرد که سنگ (بزرگی) را جا به جا می کردند، فرمود : قوی ترین شما کسی است که به هنگام خشم و غضب ، خویشتن داری کند .
(حق پذیری در مسابقه )
38- قال السّجاد (ع) :
« اِنَّ النّبِیَّ اَجرَی الابِلَ مُقبِلَۀً مِن تَبُوکٍ فَسَبَقَتِ الغَضباءُ ، عَلَیها اُسامَۀٌ فَجَعَلَ النّاسُ یَقُولُونَ : - سَبَقَ رَسُولُ اللهِ و رَسُولُ اللهِ یَقُولُ : - سَبَقَ اُسامَۀٌ . »
امام سّجاد (ع) می فرماید : پیامبر اکرم (ص) در مسیر بازگشت از جنگ تبوک (در حالی که بر شتری سوار بود) با اسامه که بر شتری به نام « غضباء » سوار بود مسابقه داد . « غضباء » (از شتر پیامبر (ص) پیشی گرفت مردم (تماشاگر فریاد زده و) می گفتند : - رسول خدا (ص) برنده شد . ولی رسول خدا (ص) فرمودند : - (اینطور نیست ، بلکه من باختم و) اُسامه برنده شد .
(پرهیز از زورگویی )
39- « لا تَکُن قَوّیاً علی ضَعیفٍ »
برای افراد ضعیف ، قوی مباش ( و به آنها زورگویی و ستم مکن ) .
(قوّت و ضعف ارزشمند )
40- « وَ اذا قَویتَ فَاتوَ علی طاعَۀِ اللهِ ، وَ اِذا ضَعُفتَ فَاضعُف عَن مَعصِیَۀِ الله . »
حضرت علی فرمود : و هر گاه توانا بودی بر طاعت و بندگی خدا توانا باش و اگر ناتوان بودی از معصیت و نافرمانی خدا ناتوان باش . »
ولی رسول خدا (ص) می فرمود :
- (اینطور نیست ، بلکه من با ختم و) اُسامه برنده شد .
نظر نگارنده : در اسلام با اینکه ورزشهای شنا ، اسب دوانی ، تیراندازی بطور صریح و واضح تأیید شده است و احادیث فراوانی که از حضرت رسول و ائمه اطهار در این زمینه وجود دارد ولی متأسفانه به این رشته های ورزشی کمتر توجّه شده است ، و مراجع عظام به ورزش از لحاظ فقهی کمتر توجّه نموده اند . و همچنین ورزش باستانی در کشور ما سابقه ای دیرینه دارد و آنچه محرز است اینکه با تعمیم تشیع در ایران چون متصوفه شیعی ، مولای متقیان حضرت علی (ع) را پیشوای فتیان عالم می دانند از آن دوران تا به امروز ورزش در زورخانه ها با نام مبارک آن حضرت شروع و با همین نام ختم می گردد ورزش باستانی یا زورخانه ای که قدمت آن به دوران قبل از اسلام می رسد ، هر چند در این زمینه کتابت و نوشته و آثار مشخصی در دست نیست اما دلایل و شواهد عدیده ای می تواند مؤید چنین ادعایی باشد از آن جمله شباهت آلات و ادوات ورزش زورخانه خاصه میل و کباده به گرز و کمان است و ضرب زورخانه هم که برای تنظیم حرکات و تحریک ورزشکاران بکار می رود نشان از طبل و کوسی است که در جنگ ها بکار می رفته است .
زورخانه بطور کلی در نظر ورزشکاران جای نیکان و پاکان و کتب فتوّت و جوانمردی است . ادب و صفا و فروتنی و گذشتی که بین ورزشکاران زورخانه (حتی در زمان حاضر) مجری است در جوامع عمومی دیگر کمتر دیده می شود .
مربیان این طبقه مقرر کرده اند که ورزشکاران همواره طاهر – سحرخیز و پاک نظر باشند و علاوه از ادای فرائض و سُنن ، متهجد و شب زنده دار و دارای حسن خلق باشند . در اجتماعات ورزش ناروایی ها و مردرندی ها و بی ملاحظگی ها به چشم می خورد ولی در این ورزش هر چند افراد آن بی سواد و کم سواد هستند این موارد را نمی بینید .
آدابی و مراسمی در این زورخانه ها حکم فرماست :
1- کسانیکه به زورخانه های قدیمی ساز رفته مشاهده کرده اند که در ورودی زورخانه بسیار کوتاه ساخته شده که در حدود یک متر و نیم است به طوری که عبور کنندگان از آن بایستی خم شوند و به عقیده ورزشکاران این اولین نشانه فروتنی و تواضع جبری کسی است که وارد زورخانه می شود .
2- ورزش باید بعد از ادای فریضه صبح شروع و چاشتگاه خاتمه یابد .
3- مرشد زورخانه موظف است برای واردین به تناسب مقام ورزشی و اولویت ، احتراماتی بعمل آورد .
4- بر ورزشکار فرض است که موقع ورود به گود زورخانه گود را بوسه زند و بطوری که در بعضی آثار مشاهده شده این عمل اشاره به قدم بوسی پوریای ولی نیز هست که به علّت زعامت و پیشوایی جای قدم او یعنی گود زورخانه را می بوسند .
5- طبقه سادات که اولاد پیشوای عالم امیرالمؤمنین علی (ع) هستند در زورخانه در هر کاری حقّ اولویّت دارند .
6- بعد از خاتمه ورزش که میاندار از مرشد زورخانه با ادای عبارت (دست و پنجه مرشد درد نکند ) تشکر می نماید و بعد برای سلامتی پادشاه عصر و سادات و علما و صلحا دعا و برای پلهوانان گذشته خاصه پوریای ولی که در صف مقّدم این سلسله قرار دارد طلب مغفرت کند و همچنین کسانی را که براستی و درستی در این راه قدم نهاده اند ستایش و سپس از حضار طلب خواندن فاتحه می نماید و آدابی و رسومی دیگر که برای جلوگیری از اطناب سخن از آنان پرهیز می کنیم .
نگارنده : امیدوار است که مراجع تقلید به ورزش از لحاظ فقهی توجّه بیشتری نمایند و در آینده بتوانیم این گونه ورزشها را در کشور گسترش دهیم .
امید است در آینده بتوانیم این ورزشها را در کشور گسترش دهیم و اهمیّت بیشتری دهیم .
منابع:
الف) کتب :
* قرآن کریم ، مترجم : مهدی الهی قمشه ای .
1- ابن قدامه، المغنی علی مختصر الخرقی، جلد7 ، بیروت–لبنان، دارالکتب العلمیه، 2004=1424 ﻫ..ق.
2- ابن منظور، لسان العرب ، 15 جلدی، جلدهای 5 و 10 و 12 ، بی جا، نشر ادب الحوزه، 1405 ﻫ . ق .
3- احسانی فر ، محمّد ، قوانین و مقرّرات فوتبال (فدراسیون بین المللی فوتبال ، فیفا ) ، چاپ اوّل ، مؤسسه نشر علم و حرکت ، تهران 1382 .
4- اردبیلی ، شیخ احمد (مقدس اردبیلی ) ، مجمع الفائدۀ و البرهان ، جلدهای : 8 ، 10 ، قم ، مؤسسه نشر اسلامی التابعۀ لجماعه للمدرسین ، جمادی الآخر : 1416 ﻫ . ق.
5- اصفهانی ، ابی القاسم الحسین بن محمّد راغب ، المفردات فی غریب القرآن ، بی جا ، نشر : مرتضوی ، چاپخانه : خورشید ، پاییز 1362 ﻫ . ش.
6- آقائی نیا ، حسین، حقوق ورزشی ، چاپ پنجم ، انتشارات نشر میزان ، بی جا، تابستان 1381 ﻫ . ش.
7- ، حقوق ورزشی (ورزش و مسؤولیتهای قانونی آن ) ، چاپ اوّل ، تهران 1369 ﻫ.ش.
8- آمدی ، عبدالواحد ، غُررالحکم و دُررالکلم (مجموعه کلمات قصار حضرت علی (ع) ) ، جلدهای 1 و 2 ، بی جا ، بی تا ، ترجمه : محمّد علی انصاری القمی .
9- ، شرح غُررالحکم و دُررالکلم (مجموعه کلمات قصار حضرت علی (ع) ) ، جلدهای 1 و 2 ، ترجمه و شرح : احمد خوانساری ، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، اسفند 1360 ﻫ.ش.
10- اندلسی ، ابن خرم ، المحلّی بالآثار ، جلد 7 ، بیروت ، دارالکتب العلمیه ، 1408 ﻫ = 1988 م .
11- انصاری ، مرتضی ، المکاسب ، جلد 1 ، ناشر : مطبوعات دینی ، قم ، چاپ دوّم قدس ، تابستان 1382 ﻫ.ش.
12- ، رسائل ، جلد 2 ، بی جا ، بی تا ، چاپ مؤسسه نشر اسلامی .
13- امامی ، حسن ، ، حقوق مدنی ، جلد 2 ، ناشر کتابفروشی اسلامیه ، چاپ سیزدهم ، بی تا ، 1376 ﻫ.ش.
14- بحرانی توابلی الکتکافی ، سلیمان سید اسماعیل بن سید عبدالجواد ، البرهان فی تفسیر القرآن ، چاپخانه آفتاب ، بی تا ، تهران .
15- بُستانی ، فؤاد افرام ، مُنجد الطُّلاب ، ، چاپ الثامن بیروت – لبنان ، دارالمشرق ، 1956 ﻣ .
16- پاک نژاد ، رضا ، اوّلین دانشگاه و آخرین پیامبر ، جلد 14 ، انتشارات کتاب فروشی اسلامیه ، 1360 ﻫ.ش.
17- پرتو بیضایی کاشانی ، حسین ، تاریخ ورزش باستانی ایران ، چاپ دایره ی سفید ، چاپ اوّل ، 1382 ﻫ.ش.
18- توحیدی ، محمّد علی ، مصباح الفقاهه ، جلد اوّل ، تقریرات درس ابوالقاسم خویی ، چاپ چهارم، مؤسسه : انصاریان لِتعابعۀ و النشر ، قم ، 1417 ق.
19- جزیری ، عبدالرحمن ، الفقه علی المذاهب الاربعه ، جلّد 2 ، داراحیاء التراث العربی ، بیروت – لبنان ، چاپ هفتم ، 1406 ﻫ=1986 ﻣ .
20- جعفری پارسا ، عبدالعظیم ، فرهنگ لغات و اصطلاحات ورزشی ، انگلیسی به فارسی ، انتشارات : دفتر برنامه ریزی تربیت بدنی و ورزش ، بی جا ، چاپ اوّل : شهریور 1364 ﻫ.ش.
21- چامپیون ، جونیور ، والتر ، مبانی حقوقی ورزشها (مسؤولیت مدنی) ، مترجم : حسین ، آقائی نیا، ، چاپ اوّل ، بی جا ، انتشارات کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران ، بهار 1374 ﻫ.ش.
22- حاجی نوری ، مستدرک الوسائل ، جلّد سوّم ، چاپ تهران ، 1382 ق .
23- حلّی (ابن ادریس ) محمّد بن ادریس ، السرائر ، جلّد 2 و 3 ، بی جا ، مطبعۀ مؤسسۀ النشر السلامی ، چاپ هشتم ، 1411 ﻫ.ق ،.
24- حبیب نیا ، اباذر ، دوپینگ و داروهای محرک در ورزش ، چاپ اوّل ، بی تا ، نشر تدبیر ، تهران .
25- حجّتی ، محمّد باقر ، مسائل تربیتی اسلام ، چاپ : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، بی جا ، اسفند 1359 ﻫ.ش.
26- حرّانی ، ابومحمّد الحسن بن علی بن الحسین بن شعبه ، تحف العقول عَن آل الرسول ، ترجمه: احمد جنّتی ، چاپ اوّل ، مؤسسه انتشارات امیرکبیر ، تهران ، 1367 ﻫ.ش.
27- حر عاملی ، محمّد بن الحسین ، وسائل الشّیعۀ إلی تحصیل مسائل الشّریعۀ ، جلّدهای : 12 و 13، مکتبۀ الاسلامیۀ بطهران ، الطبعۀ السادسۀ 1403 ﻫ.ق.
28- حکیمی ، محمّدرضا ، محمّد ، علی ، الحیاۀ ، جلّد 4 ، مترجم : احمد آرام ، چاپ اوّل ، چاپخانه دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران 1376 ﻫ.ش.
29- حلبی ، ابوصلاح ، الکافی فی الفقه ، کتابخانه ی عمومی امام امیرالمؤمنین علی (ع) اصفهان ، ایران ، 1400 ق.
30- حلّی ، جمال الدین الحسن بن یوسف بن علی بن مطهر ، تذکرۀ الفقهاء ، جلّد اوّل ، بی تا ، بی جا، منشورات : المکتبه المرتَضویه ، لاِحیاء آثار الجعفریه ،.
31- حلّی (محقّق حلّی ) ، شرائع الاسلام فی مسائل حلال و حرام ، المکتبۀ دارالهدی ، قم : گذرخان ، بی تا ، جلدهای 1 و 4 .
32- حلّی (علامه حلّی ) ، قواعد الاحکام ، منشورات الرَّضی ، قم – ایران ، 648 ﻫ=726 ﻣ .
33- خوانساری ، احمد ، جامع المدارک فی شرح المختصر النّافع ، جلّد 3 ، مؤسسه : اسماعیلیان ، قم ، چاپ دوّم ، 1364 ﻫ.ش=1405 ﻫ.ق .
34- دهخدا ، علی اکبر ، لغت نامه دهخدا ، جلّدهای : 27 ، 51 ، 38 ، ، چاپ افست گلشن ، تهران . 1340 ﻫ.ش.
35- رشید رضا ، تفسیر المنار ، بی جا ، بی تا ، دارالفکر .
36- ری شهری ، محمّد ، میزان الحکمۀ ، جلّدهای 4 ، 7 ، بی جا ، مکتب الاعلام الاسلامی حوزه علمیه قم ، 1404 ﻫ.ق=1362 ﻫ.ش .
37- زحیلی ، وهبه ، الفقه الاسلامی وأدلته ، دارالفکر ، دمشق ، جلّد 5 ، 1418 ﻫ = 1997 ﻣ .
38- زمخشری ، جارُ الله محمّدبن عمر ، کشّاف عن حقائق غوامض التَّنزیلِ وَ عیُونُ الاتاویل فی وجوه التاویل ، بی تا ، بی جا ، جلّد اوّل .
39- سبزواری ، محمّد باقر بن محمّد بن مؤمن (محقّق سبزواری ) کفایۀ الاحکام ، بی جا ، بی تا ، چاپ سنگی .
40- سمرقندی ، النّضر محمّد بن مسعود بن عیّاش السَّلمی ، (ابنّ عیاش ) : تفسیر عیَاشی ، جلّد اوّل ، بی جا ، انتشارات العّلمیه الاسلامیّه ، تهران ،.
41- سیُوریّ ، جمال الدین مقداد بن عبدالله ، کنز العرفان فی فقه القرآن ، المکتبۀ المرتضویّه لاِحیاء آلاثار الجعفریه ، بی تا ، تهران .
42- شامبیاتی ، هوشنگ ، حقوق جزای عمومی (مسؤولیت کیفری) ، جلّد سوّم ، چاپ اوّل ، کتابخانه گنج دانش ، تهران 1376 ﻫ.ش .
43- شانه چی ، کاظم ، آیات الاحکام ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) ، قم ، تابستان 1378 ﻫ.ش .
44- شیرازی ، محمّد ، الفقه ، کتاب سبق و رمایۀ ، جلّد 3 ، مطبعۀ سید شهداء ، بی تا ، قم ،.
45- صدری ، ابوالفضل ، تاریخ ورزش ، چاپ اوّل ، نشر اداره کل تربیت بدنی ، تهران ، 1377 ﻫ.ش .
46- طباطبایی ، محسن (محسن حکیم ) منهاج الصالحین ، جلّد 2 ، المطبعۀ العلمیّۀ ، نجف .
47- طباطبایی ، علی ، ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بِالدلائل ، جلّد 2 ، مؤسسه النشر الاسلامی لتابعۀ للجماعۀِ المدرسین ، قم 1415 ق .
48- طبرسی ، حسن ( شیخ ابی علی الفضل ابن الحسن) ، تفسیر مجمع البیان فی تفسیر القرآن ، جلّد 2 ، مکتبۀ العلمیّه الاسلامیۀ ، بی تا ، تهران ،.
49- طَّرابلسّی ، عبدالعزیز بن البراج ، المهذب ، جلّد اوّل ، مؤسسه نشر الاسلامی التابعۀ لجماعۀ المدرسین ، قم ، 400-481 ﻫ.ش .
50- طِّریحی ، فخرالدّین ، مجمع البحرین ، جلّد 3 ، مکتب المرتضویّه لاحیاء آلاثار الجعفریّه ، بی تا ، تهران .
51- طوسی ، النّهایۀ فی مجرد الفقه و الفتاوی ، چاپ دوّم ، دارالکتاب العربی ، بیروت-لبنان ، 1400 ﻫ=1980 ﻣ .
52- طوسی ، المبسوط فی فقه امامیّه ، جلّد 7 ، المکتبۀ المرتضویۀ ، بی تا ، لاحیاء آثار الجعفریّه ، .
53- طوسی ، ابی جعفر محمّد ابن الحسن ، تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشّیخ المفید ، جلّد6 ، دارالکتب الاسلامیۀ ، چایخانه خورشید ، چاپ چهارم ، تهران ، 1365 ﻫ.ش .
54- عاملی ، زین الدین بین الجبعی (شهید ثانی ) ، مسالک الافهام إلی تنقیح شرائع الاسلام ، جلدهای 4 و 3 و 6 ، مؤسسه المعارف الاسلامیۀ طبقه الاولی ، 1415 ﻫ.ق ، ج4=1414 ﻫ =1993 ﻣ .
55- ، الروضۀ البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیۀ ، جلّد 2 و 4 ، ناشر : مکتب الاعلام الاسلامی ، الطبعۀ چهارم ، قم ، 1410 ﻫ.ق، .
56- عاملی ، شمس الدین محمّد بن مکّی ، (شهید اوّل ) ، الدروس شرعیۀ فی فقه امامیّه ، جلّد 3 ، (شهید اوّل) ، مؤسسه نشر اسلامی ، وابسته به جامعه مدرسین ، قم ، 1412 ﻫ. شوال المکرم .
57- ، اللمعۀ الدمشقیۀ فی فقه امامیّه ، بی جا ، 734 -786 ﻫ.ق .
58- عاملی ، محمّد جواد حسینی ، مفتاح الکرامۀ فی شرح قواعد العلامۀ ، کتاب دیات ، بی تا، چاپ لبنان – بیروت .
59- عبدالواحِد ، شرح فتح القدیر للعاجز الفقیر ، جلّد 8 ، بی تا ، داراحیاءِ التراث العربی ، بیروت- لبنان .
60- عسکری ، ابوهلال ، الفروق فی اللغۀ ، ترجمه علوی مقدم ، نشر : امور فرهنگی آستان قدس رضوی ، چاپخانه دانشگاه مشهد ، مهر 1363 ﻫ.ش .
61- فخر رازی ، التفسیر الکبیر ، جلّد 6 ، بی تا ، داراحیاء التراث العربی .
62- فیض ، علیرضا ، مبادی فقه و اصول ، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، چاپ هفتم ، اسفند 1374
63- فیض اسلام ، نهج البلاغه ، انتشارات : فیض الاسلام ، بی جا ، چاپ هشتم ، 1378 ﻫ.ش .
64- فیض کاشانی ، محمّد محسن ، مفاتیح الشرایع ، جلّد3 ، نشر : مجمع الذخائر الاسلامیه ، قم ، 1401 ﻫ ق.
65- فیومی ، المصباح المنیر ، جلّد 2 ، مؤسسه دارالهجرۀ ، بی جا ، الطبعۀ الاولی فی ایران 1405 ﻫ .
66- قمی ، محمّد بن علی بن الحسین بن بابویه (شیخ صدوق) ، المقنع ، مؤسسه امام هادی (ع) ، قم، 1415 ﻫ .ق.
67- کاتوزیان ، ناصر ، مسؤولیت مدنی الزام های خارج از قرارداد (ضمان قهری ) ، جلّد 1 ، چاپ دوّم ، انتشارات دانشگاه تهران ، تهران 1376 ﻫ .ش.
68- ، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظم حقوق ایران ، ناشر شرکت سهامی انتشار ، چاپخانه حیدری ، 1385 ﻫ .ش.
69- کرکی ، علی بن الحسین ، (محقّق ثانی) ، جامع المقاصد فی شرح القواعد ، چاپ اوّل ، مؤسسه آل البیت ، لاحیاء التراث ، بیروت ، 1411 ﻫ= 1991 ﻣ .
70- گاستون استفانی ، ژرژلو سوروبرنابولوک ، حقوق جزای عمومی (جرم و مجرم) ، جلّد اوّل ، ترجمه دادبان ، حسن ، انتشارات : دانشگاه علامه طباطبایی ، تهران 1383 ﻫ .ش.
71- گلدوزیان ، ایرج ، بایسته های حقوق جزای عمومی ، چاپ سیزدهم ، نشر میزان ، بی جا،تابستان 1385 ﻫ .ش.
72- لاهیجی، بهاء الدین محمّد بن شیخعلی، تفسیر لاهیجی ، شرکت چاپ و انتشارات علمی، 1393 ﻣ.
73- مالک بن انس ، الموطاء ، تحقیق و تصحیح ، محمّد فؤاد ، جلّد 2 ، بی تا ، احیاء التراث العربی ، بیروت- لبنان .
74- مجلّسی ، محمّد باقر ، مرآۀ العقول ، جلّد 18 ، ناشر : دارالکتب الاسلامیۀ ، تهران ، 1376 ﻫ . ش.
75- ، بحارالانوار ، جلّدهای 78 ، 77 ، 103 ، 72 ، 70 ، 64 ، 76 ، چاپ دریا ، چاپ چهارم ، ناشر کتابچی ، 1415 ﻫ . ق = 1373 .
76- مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص) ، منهاج الصالحین ، مترجم و فراهم آورنده ابوالقاسم پاینده ، چاپخانه آسمان ، سازمان انتشارات جاویدان ، چاپ بیستم ، 1366 ﻫ . ش.
77- محسنی ، مرتضی ، دوره حقوق جزای عمومی ( مسؤولیت کیفری) ، جلّد سوم ، چاپ اوّل ، کتابخانه گنج دانش ، تهران 1376 ﻫ . ش.
78- محمودی ، محسن ، مسائل جدید از دیدگاه مراجع تقلید ، ناشر قم ، انتشارات ناصر ، 1379 ﻫ . ش.
79- مرتضی ، رسائل ، جلّد اوّل ، دارالقرآن الکریم ، مطبعۀ سیّد الشهداء ، قم ، 1405 ﻫ . ق.
80- مطّهری ، مرتضی ، مجموعه آثار استاد شهید مطّهری ، چاپ اوّل ، جلّد 3 ، ناشر : انتشارات صدرا ، چاپخانه سپهر ، تهران ، قم .
81- مغنیه ، محمّد جواد ، فقه الامام جعفر الصادق عَرض وَ استدلال ، جلّد 4 ، انتشارات قدس محمّدی ، بی تا ، قم .
82- مفید ، (شیخ مفید)، المقنعه ، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدّرسین قم ، بی جا ، 1410 ﻫ .ق.
83- موسوی خمینی ، روح الله ، (امام خمینی) ، مکاسب محرمه ، جلّد دوّم ، قم ، محرم الحرام ، المطبعۀ العلمیّه ، 1381 ﻫ . ش.
84- ، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی) ، جلّدهای 21، 2 ، 19 ، 18 ، بی جا ، مؤسسه تنظیم و نشر : آثار امام خمینی ، چاپ اوّل ، 1378 ﻫ . ش.
85- نجفی ، محمّد حسن ، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام ، جلّدهای : 9 ، 8 ، 28 ، 10 ، 15، مؤسسه : المرتضی العالمیّه ، چاپ اوّل ، بیروت – لبنان ، 1992ﻣ=1412 ﻫ .ق .
86- نراقی ، احمدبن مهدی ، مستندالشیعه فی احکام الشریعۀ ، چاپ اوّل ، مؤسسه آل البیت للاحیاء التراث ، مشهد ، 1416 ﻫ . ق .
87- نوربها ، رضا ، زمینه حقوق جزای عمومی ، چاپ دوّم ، نشر کانون وکلای دادگستری ، چاپ دوّم ، زمستان 1375 ﻫ . ش.
88- ولیدی ، محمّد صالح ، حقوق جزای عمومی ، جلّد دوّم ، چاپ اوّل ، مرکز نشر داد ، تهران 1372 ﻫ . ش.
ب) مقالات
1- ارشادی فرد ، رسول ، « حقوق ورزشی » ، نشریه : حمایت 5/3/84 .
2- آقائی نیا ، حسین، « حقوق ورزشی مسؤولیتهای قانونی ورزشکاران ، داوران ، مربیان » ، نشریه : هنرهای رزمی ، فروردین – 81 .
3- خوشبختی ، جعفر ، « اصول اخلاقی فردی ، حقوق و مسؤولیتها در ورزش » ، نشریه :ورزش دانشگاه انقلاب 166 .
4- رحمانی ، محمّد ، « مبانی فقهی بازی با شطرنج از نگاه آیت الله احمد خوانساری » ، سال 5/شماره 17 و 18 .
5- ساریخانی ، عادل « حقوق و تکالیف ورزشی » ، نشریه : بصیرت 30 و 31 .
6- کاتوزیان ، ناصر ، « خطای ورزشی و مسؤولیت ورزشی » ، مجلّه ی دانشکده ی حقوق دانشگاه تهران ، سال 1378 ، شماره ی 43 .
7- نجفی توانا ، علی « قوانین و مقرّرات و جرایم ورزشی » ، نشریه : ورزش دانشگاه انقلاب – 180.