دانلود پروپوزال رابطه خویشتن داری با سلامت روانی و جسمانی در زوجین دارای تعارضات (docx) 17 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 17 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
بیان مساله:
ازدواج یک مولفه بسیار مهم و با ارزش در حیات انسان تلقی می گردد. ازدواج یک نهاد اجتماعی است که پایه و اساس ارتباط انسانی را تشکیل می دهد. به واسطه ازدواج مرد و زن از طریق یک نیروی ناشی از غرایز، آیین محبت و عشق به هم جذب می شوند، به طور آزادانه و کامل متعهد یکدیگر شده تا واحد پویایی را به عنوان خانواده ایجاد نمایند (احمدی و همکاران، 1384).
هنگامی که در چرخه زندگی، خانواده ها از نقاط گذار عبور می کنند، هیچ خانواده ای از این تغییرات بدون مشکل عبور نمی کند، همه دچار فشار روانی می شوند، مقابل تغییر مقاومت می کنند و دچار چرخه معیوب می شوند. تعارض در روابط وقتی بروز می کند که رفتار یک شخص با توقعات شخص دیگر جور در نیاید. وجود تعارض در زندگی، بخش اجتناب ناپذیری هستی انسان را تشکیل می دهد. این موضوع هم می تواند جنبه مثبت و هم جنبه منفی و تخریبی در روابط انسانی داشته باشد(حسینی و همکاران، 1392).
عدم توافق در هر رابطه زناشویی طبیعی است. پژوهش ها نشان داده اند که اگر زوج ها بتوانند به شیوه مثبتی تعارضات را مدیریت کنند و توانایی حل آن را داشته باشند، وجود تعارض فراوان آسیب زا نیست (سیفرتز و شوارتز، 2010). وجود تعارض در روابط انسان ها به ویژه زوج ها امری شایع است (شفیعی نیا، 1381). تعارض زمانی به وجود می آید که زوج ها به دلیل همکاری و تصمیمات مشترکی که می گیرند، درجات مختلفی از استقلال و همبستگی را نشان دهند. این تفاوت ها را می توان روی یک پیوستار از تعارض خفیف تا تعارض کامل طبقه بندی کرد (یانگ و لانگ، 1998). گلاسر (2000) تعارض زناشویی را ناشی از ناهماهنگی زن و وشوهر در نوع نیازها و روش ارضای آن، خود محوری، اختلاف در خواسته ها، طرحواره های رفتاری و رفتار غیر مسئولانه نسبت به ارتباط زناشویی و ازدواج می دانند (شارف، 1996؛ گلاسر، 2000).
تحقیقات نشان داده است که روابط مشکل دار، منجر به مشکلاتی در سلامتی جسمی و روانی می شود. به علاوه بین مشکلات زناشویی، سطح تعارضات زناشویی، سازگاری زناشویی و نشانه های افسردگی رابطه وجود دارد (بیچ، فینچام و کاتز، 1998) که هریک از اینها عوامل خطرناکی برای بیماری محسوب می شوند، لذا کیفیت روابط زناشویی پیش بینی کننده مهمی برای سلامتی به حساب می آید (تروکسل، 2006).
با افزایش تعارض در ارتباط های زوجی، ناسازگاری افزاش می یابد و نارضایتی بیشتری حاصل می شود و همین مشکلات از مقدمات طلاق و جدایی محسوب می شود (یانگ و لانگ، 1998). این مشکلات پیامدهایی مثل اختلالات اضطرابی (داس، سیمپسون و کریستنس، 2004)، افسردگی (کوین، تامپسون و پالمر، 2002)، ناسازگاری و پرخاشگری کودکان و نوجوانان (جرارد و بوهلر، 2003)، اختلالات قلبی(سالز و بوند، 2005) را در بر دارند. از سوی دیگر محققان نشان داده اند که تاثیرات منفی تعارض (خشم، نفرت، ناراحتی و ترس) در تعاملات زوجین، با میزان خشونت و درگیری مرتبط است (بوک والا، سوبین و زدانیوک، 2005). این ارتباطات مخرب یا تعاملات منفی بین زوجین منجر به کاهش رضایت در رابطه و افزایش احتمال طلاق می شوند (آماتو و هاهمن-ماریوت، 2007).
تحقیقات نشان داده است یکی از عوامی که با سلامت جسمی و روانی و موفقیت در بیشتر زمینه های زندگی مرتبط می باشد خویشتن داری است (بولز، واندلن و بانگ ،2011). از دید روزنبرگ(1965) خویشتن داری عبارتند از: نگرش مثبت یا منفی نسبت به یک شیء خاص یعنی خود». خویشتنداری این مقیاس بیانگر احساس خوب بودن فرد است. شخص احساس باارزش بودن میکند. او بـه مـوجودیت خود احترام میگذارد، اما نه از خودش میترسد نه انتظار دارد که دیگران از او بترسند و لزوماً خود را برتر از دیگران نیز نمیبیند. کوپر اسمیت (1967)خویشتنداری را برای هویت و آگاهی فرد بسیار مهم میداند. منظور از خـویشتنداری، ارزیابی فـرد از خود است که معمولاً آن را حـفظ میکند. خویشتنداری، بیانگر نگرش نسبت به تایید و میزان باور فرد نسبت به توانایی، برجستگی، موفقیت و ارزشمند بودن است. بهطور خلاصه، خویشتنداری قضاوت شخصی در مورد باارزش بودن است که نگرشهای فرد را نـسبت بـه خودش ابزار میکند و در عـین حـال یک تجربه ذهنی است که از طریق گزارشهای کلامی و رفتارهای گویا و آشکار، به افراد دیگرمنتقل میشود(الی و ترنر، 2001).
بنا به اظهار براندن(1994)در واقع خویشتنداری، تجربه احساس شایستگی برای سازگاری با چالشهای اساسی زندگی و استحقاق تجربه خوشبختی است که از دو جـزءتشکیل شـده است:کارآمدی خود؛ اعتماد به توانایی شخصی برای فکر کردن، یاد گرفتن، انتخاب کردن وتصمیمگیریهای مناسب؛ به عبارت گستردهتر غلبه بر چالشها و مهار تغییر. احترام به خود؛ اعتماد به استحقاق فرد برای خوشبختی یا به عبارت وسیعتر، اعتماد به این کـه فـرد شایستگی نـیل به هدف موفقیت، دوستی، احترام و کسب رضایت خاص را دارد(به نقل از سالمیرالی، 2001).
بسیاری از محققان به رابطه پیچیده بین خویشتنداری و عوامل تنشزای روانی آگاهند.خویشتنداری پایـین، دست کم تـا حـدودی مربوط به شرایط اجتماعی نامطلوب مانند بیکاری و عوامل تنشزای زندگی همچون طلاق است. مطالعات مختلف نـشان داده اند که تعامل منفی با افراد خانواده، نبود رابطه مورد اعتماد و نزدیک، از دست دادن مادر در سنین کم و شـیوههای فـرزندپروری نـامناسب در سنین نخست، با خویشتنداری پایین بستگی دارند. خویشتنداری پایین ممکن است بر سبک زندگی ناسالم تأثیر بـگذارد. از طـرف دیگر، تغییرات در زندگی میتواند منجر به خویشتنداری بالا شود. به نظر میرسد روابط آزارگـرانه بـه ویـژه از نوع روانی آن، مخربترین اثرات را بر سطح خویشتنداری زنان و سلامت هیجانی آنان میگذارد(اسلامی و عابدینی، 1387).
خویشتنداری در سطح بالا سبب ایـجاد خصوصیات مثبت مانندعملکرد تـحصیلی خـوب، کودکان سازگار و ازدواج سعادتمند میشود. در مقابل در سطوح پایینتر، خویشتنداری با موضوعات و مشکلات بسیار متفاوتی مرتبط است و میتواند سبب مواردی همچون خشونت خانگی، خودکشی و...شود. خویشتنداری بالا با حالاتی چون هیجانات مثبت و سلامت جسمی مرتبط است، درحالیکه خویشتنداری در سطح پایـین با خصوصیات منفی مانند افسردگی، بیمناکی، خجالتی بودن و احساس تنهایی ارتباط دارد (شوک والی، 2003).
بنابراین با توجه به آنچه که بیان شد پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که چه رابطه ای بین خویشتن داری با سلامت روانی و جسمانی در زوجین دارای تعارضات وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت:
در اهمیت پژوهش حاضر باید گفت که امروزه دلایل و انگیزه های ازدواج نسبت به گذشته دستخوش تغییرات زیادی شده است. در جوامع امروز، دلایل اساسی ازدواج عمدتا عشق و محبت، داشتن شریک و همراه در زندگی، ارضای انتظارات عاطفی-روانی و افزایش شادی و خشنودی است (نوابی نژاد، 1380). ازدواج و تشکیل خانواده علاوه بر تامین و ارضای نیازهای عاطفی، روانی، امنیتی، جنسی و ... می تواند کانون پرورش نسل های سالم و رشد یافته بوده و محیطی امن و حمایتی را برای اعضای خود فراهم آورد. اما این در صورتی است که رابطه زوجین و به طور کل، کانون خانواده سالم، گرم و صمیمی و به دور از تنش و مشکل باشد(اورکی و همکاران، 1391).
در زمینه ضرورت پژوهش حاضر باید به تاثیرات مخرب تعارضات زناشویی اشاره کرد به طوری که تحقیقات نشان داده است تعارضات زناشویی تاثیرات زیان باری بر سلامت جسم، روان و خانواده دارد (فینچام و بیچ، 1999، فینچام، 2003). همچنین تعارضات زناشویی با پیامدهای مهم در خانواده همانند فرزندپروری ناکارآمد، سازگاری ضعیف فرزندان، افزایش احتمال تعارضات والد-فرزندی مرتبط است (گریش و فینچام، 2001). طلاق، شایع ترین تاثیر مخرب تعارض است و آمار بالای طلاق در کشورهای غربی گواه آن است. به طوری که شیوع آن به بیش از 50 درصد می رسد (ویکس و تریت، 2001)؛ یعنی از هر دو زوج که برای اولین بار ازدواج می کنند، یک زوج طلاق می گیرد که از مهم ترین عوامل آن ناتوانی در حل تعارض های زناشویی است. میزان طلاق در کشور ایران براساس آمارهای موجود در سالهای مختلف بین 11 تا 16 درصد در حال نوسان است و در کل حاکی از افزایش آن است (فرحبخش و همکاران، 1383).
همچنین مواردی که در ذیل به آن اشاره شده دلیل بر اهمیت وضرورت انجام این پژوهش بوده است:
-نیاز به بررسی رابطه خویشتن داری با سلامت روانی و جسمانی در زوجین دارای تعارضات ؛
- درک روابط این سازه ها، می تواند نقش مهمی در طرح های آموزشی و مداخلات مرتبط با تعارضات زوجین داشته باشد.
-عدم وجود پژوهشی جامع در این حوزه؛
-ایجاد زمینه برای انجام پژوهش های بیشتر وهمه جانبه در این حوزه.
با بررسی های انجام شده در ایران، هیچ تحقیقی رابطه خویشتن داری با سلامت روانی و جسمانی در زوجین دارای تعارضات نشان نداده است. لذا بررسی رابطه خویشتن داری با سلامت روانی و جسمانی در زوجین دارای تعارضات ضرورت پیدا کرد.
نتایج حاصل از این پژوهش، می تواند چشم اندازی روشن و عملی برای مشاوران و روان درمانگران خصوصا خانواده درمانگران و زوج درمانگران فراهم نماید. به علاوه، نتایج پژوهش می تواند مبنای نظری و عملی مناسبی برای کاهش مشکلات زناشویی در موسسات مختلف آموزشی و درمانی از قبیل مراکز مشاوره در دانشگاهها، کلنیک ها و غیره قرار گیرد. لذا بررسی رابطه خویشتن داری با سلامت روانی و جسمانی در زوجین دارای تعارضات ضرورت پیدا نمود.
پیشینه:
اسلامی و عابدینی (1387) پژوهشی با هدف بررسی رابطه خویشتن داری و میزان رضایت مندی از زندگی زناشویی در زنان آسیب دیده پلیس زن انجام دادند. بدین منظور با استفاده از پرسشنامه خویشتنداری روزنبرگ در بین نمونه آماری 50 نفری که به دلیل آسیبدیدگی خانوادگی و یا دلایل دیگر در سه ماهه اول سال 86 به پزشکی قانونی واحد جنوب تهران مـراجعه کردهاند، رابطه بین خویشتنداری و میزان رضایت زندگی زناشویی در زنان آسیبدیده و غیر آسیبدیده بررسی شده است. متغیرهای مورد سنجش دیگر در این پژوهش، مقایسه میزان تحصیلات تعداد فرزندان و وضعیت اقتصادی زنان آسیبدیده و غیر آسیبدیده براساس آزمونهای آمـاری است. براساس نـتایج بدست آمده از این پژوهش میزان رضایتمندی زناشویی در بین زنان آسیب دیده بهطور معناداری پایین است. در واقع این زنان با وضع موجود سازگارند. اما از زندگی زناشویی رضایت ندارند. همچنین بین خویشتنداری و میزان رضایت زناشویی ایـن زنـان رابطه معناداری وجود دارد؛ بدین صورت که خویشتنداری و رضایت از زندگی زناشویی در این زنان در سطح پایینی قرار دارد.
موسوی مقدم و اسمعیل چگنی (1393) پژوهشی با هدف بررسی رابطه بین باورهای دینی، خویشتنداری و سلامت معنوی در بین خواهران بسیجی شهرستان شوش انجام دادند. نمونه ی مورد نظر در این پژوهش (50 نفر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین خواهران بسیجی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس نگرش سنج دینی (براهنی)، پرسشنامه ی خویشتنداری (محقق ساخته) و سلامت معنوی پولوتزین و الیسون است. این مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی است که به بررسی رابطه ی بین نگرش مذهبی و خویشتنداری و نگرش مذهبی و سلامت معنوی و همچنین خویشتنداری و سلامت معنوی در بین خواهران بسیجی می پردازد. کلیه ی داده ها با استفاده از نرم افزار آماریspss ، ورژن 21، تحلیل شدند و از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره برای تعیین ارتباط بین متغیرها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بین نگرش مذهبی و خویشتنداری، رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد (P<0/02) همچنین مشخص شد که بین میزان نگرش مذهبی و سلامت معنوی (p<0/000) و بین خویشتنداری و سلامت معنوی (p<0/02)رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد و تحلیل رگرسیون نشان داد خویشتنداری، پیش بینی کننده ی مناسبی برای سلامت معنوی است.
شیری، باقری طادی، مهرپویان فر، حیدریان قلعه (1392) پژوهشی با هدف بررسی رابطه خودکنترلی و سلامت روان مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه ایلام انجام دادند. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ایلام به تعداد 5070 نفر میباشد که با استفاده از جدول مورگان، نمونه ای به تعداد 357 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، علاوه بر پرسشنامه مشخصات فردی، از پرسشنامه خودکنترلی و پرسشنامه سلامت روان استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین خودکنترلی و سلامت روان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بین خودکنترلی و ابعاد سلامتی (روانی، اجتماعی، جسمی) رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
اعتباريان و پورولي (1387) پژوهشی با هدف تعيين رابطه ميان خود كنترلي و استراتژي هاي حل تعارض در بين كاركنان اداري دانشگاه آزاد خوراسگان انجام دادند. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري تمامي کارکنان دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان، اعم از رسمي و قراردادي (جمعا 303 نفر به غير از (اساتيد و کارکنان زير ديپلم) تشکيل داده که از آن ميان، 164 نفر به روش تصادفي ساده، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوري داده ها، پرسشنامه خودکنترلي اشنايدر و پرسشنامه استراتژي هاي حل تعارض بر اساس الگوي افضل رحيم بود که ضريب پايايي آن از راه شاخص آلفاي کرونباخ به ترتيب 0.84 و 0.82 درصد بدست آمد. داده هاي جمع آوري شده به وسيله نرم افزار spss از راه آزمون هاي آماري t مستقل، تحليل واريانس، ضريب همبستگي پيرسون، آزمون شفه، تي هتلينگ و z فيشر در آمار استنباطي و همچنين آمار توصيفي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته هاي پژوهش نشان داد که خودکنترلي با استراتژي هاي حل تعارض رابطه اي معنادار دارد. استراتژي هاي خدمت رساني (r=0.177 و P=0.027) و مصالحه (r=0.374 و P=0.000) رابطه اي مستقيم و استراتژي هاي انسجام (r=-0.357 و P=0.000)، تسلط (r=-0.277 و P=0.013) و اجتناب (r=-0.198 و P=0.013) رابطه اي معکوس با متغير خود کنترلي داشتند.
پژوهش های خارجی
بولز و همکاران (2011) پژوهشی با هدف بررسی رابطه خویشتن داری با سلامتی نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای اجتنابی پرداختند. نتایج پژوهش آنها حاکی از آن بود که هر چه خویشتن داری بالاتر باشد و نشانه های روانی و جسمانی کمتری و راهبردهای مقابله ای اجتنابی کمتری را استفاده می کنند. بنابراین خویشتن دارای بالاتر با سلامت روانی و جسمی بالاتری همراه است.
اهداف:
بررسی رابطه خویشتن داری با سلامت روانی و جسمانی در زوجین دارای تعارضات.
اهداف جزیی
بررسی رابطه بین خویشتن داری و سلامت روانی زوجین دارای تعارضات.
بررسی رابطه بین خویشتن داری و سلامت جسمانی در زوجین دارای تعارضات.
پیش بینی سلامت روانی و جسمانی براساس خویشتن داری در زوجین دارای تعارضات.
فرضیه ها:
بین خویشتن داری و سلامت روانی در زوجین دارای تعارضات رابطه وجود دارد.
بین خویشتن داری و سلامت جسمانی در زوجین دارای تعارضات رابطه وجود دارد.
خویشتن داری، سلامت روانی و جسمانی زوجین در درای تعارضات را پیش بینی می کند.
سلامت جسمی و روانی (سلامت عمومی)
تعریف مفهومی: براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) سلامت روانی نه تنها فقدان بیماری و ناتوانی است، بلکه حالت سلامتی کامل فیزیکی روانی – اجتماعی را شامل می شود، در واقع سلامت روان یک حالت ذهنی است که سلامت هیجانی نسبتا رها شده از نشانه های اضطراب و ناتوانی در برقراری روابط کارآمد مقابله با خواسته های تنش زای زندگی را در بر می گیرد (کورسینی، 1991).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش سلامت روان نمره ای است که فرد از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ(GHQ) کسب کرده است.
خویشتن داری
تعریف مفهومی: خویشتنداری قضاوت شخصی در مورد باارزش بودن است که نگرشهای فرد را نـسبت بـه خودش ابزار میکند و در عـین حـال یک تجربه ذهنی است که از طریق گزارشهای کلامی و رفتارهای گویا و آشکار، به افراد دیگرمنتقل میشود(الی و ترنر ، 2001).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش خویشتن داری نمره ای است که فرد از پرسشنامه خویشتن داری روزنبرگ کسب کرده می کند.
روش:
روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است.
تحقیق همبستگی به پژوهش هایی گفته می شود که هدف آنها کشف روابط بین متغیرها با استفاده از آماره های همبستگی است. مزیت اصلی این روش پژوهش آن است که به پژوهشگر اجازه می دهد روابط میان تعداد زیادی متغیر را تنها در یک پژوهش تجزیه و تحلیل نماید و همچنین اطلاعات در خصوص درجه ارتباط بین متغیر های پژوهش را ارائه می دهد. روش همبستگی برای دو هدف عمده به کار می رود: 1) برای کشف ارتباط بین متغیر ها؛ 2) برای پیشگویی نمره آزمودنی در یک متغیر از روی نمره های او در دیگر متغیرها (گال، بورگ و گال، 1942؛ ترجمه نصر و همکاران، 1386).
جامعه، نمونه و روش نمونه گیری:
جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زوجین دارای تعارضات در شهر .... را تشکیل می دهند.
روش نمونه گیری به شیوه در دسترس خواهد بود. به این صورت که تعداد 250 نفر از زوجین که دارای تعارض می باشند و به مراکز مشاوره .... مراجعه نمودند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب می شوند.
ابزار:
مقیاس خویشتن داری روزنبرگ
مقیاس خویشتنداری روزنبرگ، ابزاری است که دو بعد خویشتنداری کلی و ارزش شخصی را اندازه میگیرد. این مقیاس شامل 10 عبارت کلی است که میزان رضایت از زندگی و داشتن احساس خوب در مورد خود را میسنجد. به نظر مورنتو رایت(2002)مقیاس خویشتنداری روزنـبرگ، یـکی از رایجترین مقیاسهای اندازهگیری خویشتنداری بوده و مقیاس معتبری در نظر گرفته میشود. در پژوهش اسلامی و عابدینی (1387) پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 78/0 بدست آمد.
پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)
پرسشنامه سلامت عمومی توسط گلدبرگ در سال 1972 ساخته شده است و دارای 28 ماده و 4 زیر مقیاس است: خرده مقیاس نشانه های جسمانی(7-1)، اضطراب و بی خوابی(14-8)، نارسا کنش وری اجتماعی (21-15)و افسردگی (28-22). روش نمره گذاری پرسشنامه سلامت عمومی بدین ترتیب است که از گزینه الف تا د، نمره صفر، یک، دو و سه تعلق می گیرد. در نتیجه نمره در هریک از این خرده مقیاس ها از صفر تا 21 و در کل پرسشنامه از صفر تا 84 خواهد بود (فتحی آشتیانی، 1389). در بررسی چن و چن (1983) جهت بررسی روایی همزمان از پرسشنامه چند جنبه ای مینه سوتا استفاده نمودند و به ضریب همبستگی 54/0 دست یافتند. کالمن، ویلسون و کالمن (1983) دو پرسشنامه سلامت عمومی و مقیاس نا امیدی بک را اجرا نمودند و ضریب روایی همزمان 69/0 را گزارش نمودند. در بررسی گلدبرگ و ویلیامز (1998)، اعتبار تصنیفی برای کل پرسشنامه را 95/0 گزارش کردند. ثبات درونی را با روش آلفای کرونباخ در مطالعه چن (1985) و کی یس (1984)، 93/0 گزارش شده است (به نقل از فتحی آشتیانی، 1389). تقوی (1380) به منظور تعیین اعتبار این پرسشنامه از سه روش باز آزمایی، دو نیمه سازی و ثبات درونی استفاده نمود. نتایج بدست آمده با روش باز آزمایی برای کل پرسشنامه 72/0 و برای خرمقیاس های علایم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، نارسایی در عملکرد اجتماعی و افسردگی به ترتیب 60/0، 68/0، 57/0 و 58/0 بود. به علاوه نتایج بدست آمده با روش تصنیفی برای کل پرسشنامه 93/0 و برای خرده آزمون های علایم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، نارسایی در عملکرد اجتماعی و افسردگی به ترتیب 86/0، 84/0، 68/0 و 77/0 بود. همچنین نتایج بدست آمده جهت شنجش ثبات درونی با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 90/0 و برای خرده مقیاس های علایم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، نارسایی در عملکرد اجتماعی و افسردگی به ترتیب 76/0، 84/0، 61/0 و 88/0 بود.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات:
جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده توسط ابزار های فوق، از شاخص های و روش های آمارتوصیفی برای بدست آوردن فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، و خطای استاندارد داده ها استفاده شده است؛ و سپس از آمار استنباطی برای بدست آوردن ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار spssبه کار گرفته شد.
منابع فارسی
احمدی، خدابخش؛ فتحی آشتیانی، علی؛ نوابی نژاد، شکوه. (1384). بررسی عوامل زمینه ای فردی و ارتباطی-دوجانبه ای موثر بر سازگاری زناشویی. خانواده پژوهی، 1 (3): 237-221.
اسلامی، مجتبی؛ عابدینی، لیلی. (1387). بررسی رابطه خویشتن داری و میزان رضایت مندی از زندگی زناشویی در زنان آسیب دیده ، پلیس زن، شماره 6: 135-115.
اعتباريان، اكبر؛ پورولي، زينب. (1387). تعيين رابطه ميان خود كنترلي و استراتژي هاي حل تعارض در بين كاركنان اداري دانشگاه آزاد خوراسگان (اصفهان). رهيافتي نو در مديريت آموزشي، دوره 1، شماره 2: 133-113.
اورکی، محمد؛ جمالی، چیمن؛ فرج الهی، مهران؛ فیروزجایی، علی. (1391). اثر بخشی آموزش برنامه غنی سازی ارتباط بر میزان سازگاری زناشویی دانشجویان متاهل. شناخت اجتماعی، سال اول، شماره 2: 61-52.
تقوی، محمد رضا. (1380). بررسی روایی و اعتبار پرسشنامه سلامت عمومی GHQ. مجله روان شناسی، 5(4): 395-381.
حسینی نسب، سید داوود؛ بدری گرگری، رحیم؛ قائمیان اسکویی، آیسان. (1388). رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های حل تعارض بین فردی با سازگاری زناشویی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی تبریز. فصلنامه تحقیقات مدیریت آموزشی، دوره 1، شماره 2: 78-57.
حسینی، زهرا؛ خلقی، زهرا؛ جابری، سمیه؛ صدیقی، اکرم؛ وجیهه، صالحی؛ تفویضی، متین؛ جزایری، رضوان السادات؛ فاتحی زاده، مریم السادات. (1391). مقایسه ویژگی های شخصیتی زوجین متعارض و عادی با استفاده از پرسشنامه شخصیتی 5 عاملی نئو. مجله علمی پزشکی قانونی، دوره 19، شماره 1 و 4: 173-165.
شفيعينيا، مريم. (1381). بررسي تأثير مهارتهاي حل تعارضات زناشوئي بر روابط متقابل زن و شوهر. پاياننامه کارشناسي ارشد مشاوره، تهران، دانشگاه الزهرا.
شیری اردشیر؛ باقری طادی، نرگس؛ مهرپویان فر، ندا؛ حیدریان قلعه، حسین. (1392). بررسی رابطه خودکنترلی و سلامت روان مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه ایلام. منتشر شده در دومین کنفرانس بین المللی مدیریت، کارآفرینی و توسعه اقتصادی.
فتحی آشتیانی، علی. (1389). آزمون های روان شناختی: ارزشیابی شخصیت و سلامت روان. چاپ دوم، تهران: انتشارات بعثت.
فرحبخش، ک؛ شفیع آبادی، عبدالله؛ احمدی، ا؛ دلاور، علی. (1383). مقایسه میزان اثربخشی مشاوره زناشویی به شیوه شناختی الیس، واقعیت درمانی گلاسر و اختلاطی از هر دو در کاهش تعارض های زناشویی. تازه ها و پژوهش های مشاوره، 5 (18): 57-33.
گال، م؛ بورگ، و؛ و گال، ج. (1942). روش های تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روان شناسی، جلد دوم. ترجمه احمد رضا نصر، حمید رضا عریضی، محمود ابوالقاسمی، خسرو باقری، محمد حسین علامت ساز، محمد جعفر پاک سرشت، علی دلاور، علیرضا کیامنش، غلامرضا خوی نژاد، (1386)، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
موسوی مقدم، سید رحمت اله؛ اسمعیل چگنی، مهری. (1393). بررسی رابطه بین باورهای دینی، خویشتنداری و سلامت معنوی در بین خواهران بسیجی شهرستان شوش. مجله پژوهش در دین و سلامت، دوره 1, شماره 1: 47-40.
نوابی نژاد، مریم. (1380). نقش مهارت های اجتماعی در سازگاری زناشویی و طراحی یک مدل آموزشی و ارزیابی آن. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
منابع لاتین
Abraham GP, de Bruyne T. (2000). Conflict management style and marital satisfaction. Journal of sex and marital therapy, 26(4): 321-334
Ali , A.Thoner , BB (2001) Self - estemas predictor of attiudestaward wife a buse amony muslim women and menin canad. Journal of secial psgcholoyy , 14130-23-.
Amato, P.R. & Hohmann-Marriott, B. ) 2007 ( . A comparison of high- and low- distress marriages that end in divorce. Journal of Marriage and Family, 638 621 , 62 − .
Beach, S.R.H., Fincham, F.D. & Katz, J. ) 1998 ( . Marital therapy in the treatment of depression: Toward a third generation of therapy and research. Clinical Psychology Review, 635 661 ), 6 ( 18 − .
Boals, A., Vandellen, M.R., Banks, J.B. (2011). The relationship between self-control and health: The mediating effect of avoidant coping. Psychol Health, 26(8):1049-62.
Bookwala, J., Sobin, J. & Zdaniuk, B. ) 2005 ( . Gender and aggression in marital relationships: A life-span perspective. Sex Roles, 506 797 , 52 − .
Coyne, J., Tompson, R. & Palmer, S. ) 2002 ( . Marital quality, coping with conflict, marital complains, and affection in couples with depressed wife. Journal of Family Psychology, 37 26 , 1 , 16 − .
Doss, B., Simpson, L. & Christensen, A. ) 2004 ( . Why do cuple seek marital therapy? Professional Psychology: Research and Practice, 614 608 ), 6 ( 35 − .
Fincham, F., & Beach, S. (1999). Conflict in marriage: implications for working with couples. Annual Review psychology, 50: 47-77.
Fincham. F.D. (2003). Marital Conflict: Correlates, Structure, and Context, Current Directions in Psychological Science, (12)1: 23-26.
Fisk, S. T.,& Taylor, S. E. (1991). Social cognition (2nd Ed) new York: Mc Graw-Hill.
Gerard, J.A. & Buehler, C. (2003) . Marital conflict: Parent-child relations and youth maladjustment, Family Process, 116 105 ), 1 ( 38 − .
Glasser, W. (2000).Counseling With Choice Theory a New Reality Therapy. New York. Harper Collins Publisher.
Gottman, J.M., Silver, N.(1999). The seven principles for making marriage work. New York: Three Rivers Press.
Grish, J.H., & Fincham. F.D. (2001). Interpersonal Conflictand Child Development. Theory, Research and Application. Cambridge University Press.
Johanson, S.M. ) 2003 ( . The revolution in couple therapy. Journal of Marital and Family Therapy, 365 348 , 29 − .
Salmiralli, CH. (2001). Feeliny good about oneself, Being Bad ToOthevs? Remarks onself - esteem , hos tity , and Aggvessvebehaviov.Aggression violentbehavior 6,3,393.
Sharf, R. (1996). Theories of Psychotherapy and Counseling Concept and Cases. New York Book / Cole Publishing Company.
Shokvail, MH. (2003). Theself - esteemfraud: Why Feel Good Educotion Doesnot Lead to Academis Success Center for Equal Oprtunity.
Siffert, A., & Schwarz, B. (2010). Spouses' demand and withdrawal during marital conflict in relation to their subjective well-being. Journal of Social and Personal Relationships. 28(2) 262–277
Suls, J. & Bunde, J. (2005) . Anger, anxiety, and depression as risk factors for cardiovascular disease: The problems and implications of overlapping affective dispositions. Psychological Bulletin, 300 260 ), 2 ( 131 − .
Troxel, W.M. (2006) . Marital quality, communal strength, and physical healt. Doctor of Philosophy, University of Pittsburgh, 79 page, 25 16 − .
Yong, E.M., & Long, L. (1998).Counseling and Therapy for Couples. New York. International Thomson Publishing Company