دانلود پيشينه پژوهش پايان نامه کمالگرایی

دانلود پيشينه پژوهش پايان نامه کمالگرایی (docx) 21 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 21 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

کمال گرایی تاریخچه کمال گرایی انگیزه کمال و تأثیر آن در طول تاریخ مورد بررسی همه جانبه و گسترده توسط فلاسفه و روانشناسان به ویزه نظریه پردازان رویکرد روانکاوی قرار گر فته است . هر چند کمال گرایی سابقه طولانی دارد اما پزوهش های تجربی اندکی برای بررسی این سازه انجام شده است . ولی در سال های اخیر میزان این بررسی ها رو به رشد بوده است . اگر چه بر اساس شواهد موجود تفاوت های فردی زیادی در کمال گرایی وجود دارد ، اما مهم ترین مشخصه های کمال گرایی ، داشتن اهداف بلند پروازانه ، جاه طلبانه ، مبهم و غیر قابل وصول و تلاش افراطی برای رسیدن به این اهداف است و با کاوش دقیق در روحیان انسان در می یابیم که انسان دوست دار خوبی و کمال طلبی است. بدیهی است این تمایل انسان یعنی انسان کامل و بی عیب بودن به نفسه ایرادی ندارد. در همین حال انگیزه کمال و تأثیر آن بر رفتار انسان در طول تاریخ به صورت همه جانبه و گسترده ای اوسط روان شناسان به ویژه نظریه پردازان رویکرد در روان کاوی ، مورد بحث قرار گرفته است. برای مثال آدلر (1956) اشاره می کندکه تلاش برای کمال گرایی یک جنبه ذاتی انسان است. هورنای (1995) از سوی دیگر بر کمال گرایی روان نژند و طفره رفتن به دلیل ترس کمال گرایان از شکست خاص می شود، تمرکز دارد. اخیراً محققانی مانند بلیت (1995) بیان کرده اند: نیاز شدید به موفق شدن و اجتناب از انتقاد دیگران و دوری جستن از ظهور عیب و نقص های افراد کمال گرا را وادار به انجام فعالیت های مداوم و سخت به منظور دست یابی به موفقیت می کند، ولی اغلب زندگی آنها نسبت به انتقاد های دیگران و اندیشیابی افراطی و در عین حال می تواند دلیل خشنودی بسیار نا چیزی از این دستاورد ها گردد و منجر به صدمه پذیری نسبت به انتقادات و شکست ها شود. به دلیل ضرورت حفظ چهره ای توانا و کمال گرای خویش و دیگران، چنین افرادی به طور مداوم در تلاش هستند تا جایگاه خودشان را ثابت نگه دارند. بنابراین همیشه خود را تحت آزمایش می بینند و بر هر نوع شکست و انتقاد احساس نا امنی و آسیب پذیر بودن و اغلب از رو آوردن به سوی دیگران و کمک خواستن از آنها حتی از نزدیک ترین دوستان خویش برای کمک و سهیم شدن در نا راحتی های خود عاجزند (هاسل، 2009). روانشناسان در همان اول قرن بیستم در پی مفهوم کمال گرایی بودند و در همین راستا از واژه ی perfect که به معنی: عالی و بی عیب و نقص و درست است استفاده کردند و به این ویژگی Perfectionism گفتند، یعنی گرایش افراطی به بی عیب و نقص بودن . روانشناسان ایرانی اما واژه درستی در برابرش نداشتند، بعضی ها می گفتند کامل گرایی چندان مطلب را نمی رساند، بعضی ها بی نقص گرایی را مناسب می دانستند، که یک ملغمه نا زیبا از واژه های عربی و فارسی است . و این بود که همه، از وجه مذهبی، عرفانی و نهایتاً وجه مثبت کلمه کمال منصرف شدند و حال کمال گرایی ترجمه جا افتاده Perfectionism است(تری و آونز، 2012). 2-1-2 تعاریف کمال گرایی سازه کمال گرایی در دهه ی اخیر مورد توجه پژوهشگران بسیار قرار گر فته است و هر کدام به مقتضای دیدگاه خود از آن تعریفی ارائه داده اند، با این وجود، اکثر محققان به این توافق رسیده اند که معیار های بالا برای عملکرد مفهوم اساسی کمال گرایی است (دنولت، 2010). کمال گرایی در یک تعریف به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها نیل به اهداف به شدن افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود( احمدپور، 2009). در تعریف دیگر کمال گرایی را به این شکل تعریف می کنند: گرایش افراطی فرد به بی عیب و نقص بودن ، کوچک ترین اشتباه خود را گناهی نا بخشودنی پنداشتن و مضطربانه انتظار پیامد های شوم شکست را کشیدن(نوربالا و باقری یزدی، 2013). افراد کمال گرا معیار های بسیار بالایی را برای موفقیت در نظر می گیرند و اگر به آن اهداف بلند پروازانه نرسند ، خودشان را شکست خورده می دانند. آنها نسخه همه اتفاق های دنیا را با قانون همه یا هیچ می پیچند. برای کمال گرا ها نتیجه هر کاری یا شکست کامل است یا موفقیت کامل. دانش آموزی که موقع انتخاب رشته دانشگاهی، فقط دانشگاه تهران را وارد برگ انتخاب رشته می کند، ورزشکار یا مربی ای که همه مساوی گرفتن ها را یک شکست مفتضح می داند ؛ همه و همه نمونه های افراد کمال گرا هستند(بشارت، 2010). در یک تعریف کمال گرایی نیاز شدید برای پیشرفت است و این گرایش به صورت معیار های شخصیتی بالا و غیر واقع بینانه آشکار می شود(سابونچی و لانچ، 2012). دنولت (2012) کمال گرایی را به دو بعد کمال گرایی بهنجار و کمال گرایی روان نژندانه تقسیم می کند. وی معتقد است کمال گرایی روان نژاندانه عبارت است از : نگرانی زیاد در مودر ارتکاب اشتباه و ترس از قضاوت های دیگران . در یک تعریف دیگر کمال گرایی را به عنوان مجموعه ای از معیار های بسیار بالا برای عملکرد که با ارزش یابی های انتقادی همراه است تعریف کرده است(بشارت، محمدی، پورنقاش و حاتمی، 1388). در تعریف دیگر کمال گرایی عبارت است از گرایش فرد به داشتن مجموعه ای از معیار های بالای افراطی و تمرکز بر شکست ها و نقص ها در عملکرد است (ابراهیم زاده، 1385). 2-1-3 نظریه ها، دیدگاه ها و ابعاد کمال گرایی 2-1-3-1 ابعاد کمال گرایی هیویت و فلت (1991، به نقل از بشارت، 1381) مطرح نمود که کمال گرایی از سه بعد مجزا تشکیل شده است. شامل (کمال گرایی خود مدار، کمال گرایی دیگر مدار و کمال گرایی القا شده اجتماعی) 1- کمال گرایی خود مدار یک مؤلفه انگیزشی است که شامل کوشش های فرد برای دست یابی خویشتن کامل می باشد. در این بعد کمال گرایی افراد دارای انگیزه قوی برای کمال معیار های بالا غیر واقعی، کوشش اجباری و دارای تفکر همه یا هیچ و رابطه با نتایج بصورت موفقیت های تام یا شکست های تام می باشند. بر عیوب و شکستت های گذشته خویش تمرکز می کنند و معیار های شخصی غیر واقعی را در سر تاسر حوزه رفتاری خود تعمیم می دهند. این افراد به حد افراطی مو شکاف و اقتصاد گر هستند، به طوری که نمی توانند عیوب و اشتباهات یا شکست های خود را در جنبه های مختلف زندگی بپذیرد. 2- کمال گرایی دیگر مدار بعد مهم دیگر کمال گرایی شامل عقاید و انتظارات در مورد قابلیت های دیگران است. کمال گرایی دیگر مدار یک بعد بیان فردی است که شامل تمایل داشتن معیار های کمال گرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیت بسیاری دارند. از آنجایی که کمال گرایی دیگر ندار با عدم اعتماد و احساس خصوصیت نسبت به دیگران همراه می باشد، این بعد کمال گرایی ممکن است به روابط بین شخصی دشوار منتهی می گردد. 3- کمال گرایی القا شده اجتماعی این بعد، از بیان فردی دیگران ساخته شده است. عقیده ای است که دیگران انتظار اغراق آمیز و غیر واقعی را بر شخص اعمال می کند اگر چه برآوردن آنها مشکل است، ولی شخص باید به این استاندارد ها قائل آیند تا مورد پذیرش دیگران قرار گیرد. چون این معیار های افراطی از طرف دیگران به عنوان معیار های تحصیل شده خارجی تجزیه می شوند این احساس در فرد به وجود می آید که غیر قابل کنترل هستند و منجر به احساس شکست، اضطراب ، خشم درماندگی، نا امیدی می شود، که با تفکرات خود کشی و افسردگی مرتبط می گردند و با سطوح بالای کمال گرایی القا شده اجتماعی و بر خورد با معیار های دیگران نگران می شوند. آنها از ارزیابی منفی دیگران می ترسند و از عدم تأیید دیگران اجتناب می کنند و اهمیت بیشتری برای دستیابی توجه دیگران نشان می دهند. 2-1-3-2 نظریه های کمال گرایی 2-1-3-2-1 نظریه فروید فروید (1675؛ به نقل از نجاریان و رحمی، 1389) این تئوری را بیان می دارد؛ کمال گرایان پایبند به قوانین اخلاقی شدید می باشند، بدین معنا که محرک اصلی در زندگی آنها خوشبختی نیست، بلکه تکامل یافتن و برتری یافتن است. زندگی آنها در یک سلسله (حتماً باید فلان کار را انجام داده باشد) خلاصه می شود. آنها باید در هر کاری به حد کمال برسند و بهترین نحو آن را انجام دهند و گرنه راضی نخواهند بود. شخصی با این خصوصیات باید در قضاوت صد در صد اشتباه نکند. اگر این گونه افراد به ایده آل های خود ساخته و بسیار دشوار خود نرسند، اضطراب و احساس تحقیر به آنها دست خواهد داد و خود را سرزنش می کنند. نه تنها برای این که در حال حاضر موفق به رسیدن به ایده آل های خود نیستند، بلکه برای شکست هایی که در گذشته نیز در این راه نصیب آنها شده است. حتی اگر این افراد تحت شرایط دشواری قرار گیرند؛ احساس می کنند که این عوامل نباید از رسیدن به مقاصد آنها جلو گیری بنماید، زیرا که به تصور خود باید به آنقدر قوی باشند که بتوانند تمام سختی ها را تحمل کنند. 2-1-3-2-2 نظریه کاری هورنای هورنای در تحلیل خود از نظریه فروید اظهار می دارد : به نظر فروید ، روان رنجور ها به وسیله کشش یا احتیاج به کامل بودن دائم، به طرف هدف رانده نمی شوند، بلکه آنها احتیاج دارند، به وانمود کردن یا تظاهر نمودن به این که در جست و جوی کمال هستند. البته درست است که این افراد به واسطه ی داشتن قوه ی (فرا خود) ظاهراً خود مختاری و استقلال زیادی تری از خود نشان می دهند، تا انواع دیگر روان نژند ها. ولی این استقلال نتیجه ی عصیان و عناد است، نه نتیجه سلامت فکر . این افراد با وجود تظاهر به استقلال فکری و عاطفی بسیار کم اراده بوده و دائما برای اخذ تصمیم به دیگران متکی می شوند . یعنی این که احساسات و افکار و رفتار آنها بر اساس آنچه حس می کنند، دیگران از آنها انتظار دارند، می باشند. همچنین به شدت روی عقاید دیگران نسبت به خود حساب می کنند و این که دیگران آنها را اشخاص کامل و بی عیب و نقص بدانند، بسیار برای آنها حائز اهمیت است. البته ، تمایل انسان به حفظ ظاهر و نیاز او به کامل بودن امری طبیعی است ولی آنچه در شخص روان نژند مورد بحث و قابل توجه است، این است که این تظاهر به قدری اغراق آمیز می شود که همه ی شخصیت او مبدل به یک ماسک می شود، به طوری که احتیاجات واقعی او تحت الشعاع میل قرار می گیرد . تمایل به کامل بودن ممکن است به صورت های مختلفی که مورد پسند اجتماع است ظاهر گردد: از قبیل نظم و ترتیب ، پاکیزگی، پشتکار، لیاقت ، سخاوت، مهارت در کار های هنری ، عملکرد های متفاوت و امثال آن . در این که در کدام یک از این موارد شخص میل به تکامل پیدا می کند، به عوامل مختلف بستگی دارد . از قبیل : استعداد های فکری ، و بالاخره نوع اضطرابی که به وسیله کامل بودن ، موفق شدن ، از شدت آن کاسته می شود( هورنای، 1954؛ به نقل از نجاریان و مقدم، 1393). یکی از عواملی که باعث می شود (خود واقعی) که طور طبیعی رشد نکند، این است که چون مهم ترین احتیاج کودک و در شرایط نا مساعد از بین بردن اضطراب ، رفع تضاد و آرامش درونی است، دیگر چندان توجهی به احساسات، تمایلات و علایق و آرزو های واقعی و اصیل خود ندارد و به دنبال این است که خود را از آزار دیگران در امان نگه دارد. در نتیجه از وجود خود واقعی غافل و بی خبر می گردد . نهایت این که فرد راه حل همه مشکلاتی که تا کنون برای او ایجاد شده در تخیل و تصور جستجو می کند، یعنی به این طریق موفق می شود که اولاً خود را بر جسته تر از دیگران تصور می کند و احساس کوچکی و حقارت خود را تسکین دهد : ثانیاً سعی می کند تخیل و تضاد های خود را حل نماید، بدین معنی که در تصور ایده آلی که از خودش ترسیم کرده هیچگونه تضاد نمی بیند. از سوی دیگر چون فرد نمی تواند، خود فعلی را آن طور که هست، تحمل کند، خود ایده آل خود را کم و بیش را متعلق به خود تصور می کند . از خود انتظار دارد که باید به هر طریقی که شده به خود ایده آل برسد ، اما چون خود ایده آلی اساس واقع ندارد و بسیار بالا و بی نقص است ، شخص هرگز نمی تواند به آن برسد . این است که با خودش دشمن می شود، عناد و کینه می ورزد . فرافکنی در این خود بدین طریق صورت می گیرد ، که همان انتظار بلند پروازی هایی که از خودش انتظار دارد از دیگران هم پیدا کند . یعنی از آنها می خواهد که آیده آل باشند و چون نیستند آنها را هم خیلی پست و حقیر و ناقص می بیند (هورنای، 1954؛ به نقل از نجاریان ، عطاری و زرگر، 1388). 2-1-3-2-3 نظریه آدلر آدلر (1937؛ به نقل از هرمزی نژاد، 1380) ابتدا از میل به قدرت به عنوان نشانه ای از تلاش های ارگانیسم برای سازگار شدن با احساس درماندگی حاصل از تجارب کودکی سخن می راند، این اصرار تدریجاً به تأکید در مورد تلاش برای برتری یافتن تبدیل شد. برتری جویی در نظر آدلر از احساس حقارت ریشه می گیرد و از نظر او این دو از یکدیگر تفکیک نا شدنی هستند. نکته مهم این است که مقصود آدلر از برتری جویی، تسلط بر دیگران و کسب امتیازات اجتماعی و نظایر آن نیست، بلکه وحدت بخشیدن به شخصیت است . آدلر عقیده تلاش برای برتری را به عنوان واقعیت اساسی زندگی به شمار می آورد . برتری هدف نهایی است که در جهت آن تلاش می کنیم . منظور او برتری به مفهوم عادی این کلمه نبود و این مفهوم ربطی به عقیده برتری نداشت. تلاش برای بهتر بودن از دیگران و گرایش خود پسندانه یا سلطه جویانه یا عقیده ی کاذب نسبت به توانایی و موفقیت ها نیست . منظور آدلر از این مفهوم تلاش برای کمال و واژه ی کمال که از کلمه لاتین به معنی کامل کردن یا تمام کردن است. بنابراین آدلر پیشنهاد کرد که ما در تلاش جهت کامل کردن خودمان برای برتری می کوشیم. این هدف فطری یعنی تلاش در جهت کامل شدن به سوی آینده جهت گیری شده است. در حالی که فروید معتقد بود که رفتار انسان به وسیله گذشته تعیین می شود یعنی به وسیله غرایز و تجربیات کودکی، آدلر انگیزش انسان را بر حسب انتظارات برای آینده می دید. وی مدعی بود که ما نمی توانیم به غرایز یا تکانه های اولیه به عنوان اصولی توجیهی متوسل شویم . فقط هدف نهایی برتری یا کمال است، ولی تلاش برای دستیابی به آن در شکل روان رنجور می تواند با گرایش به قدرت و کنترل دیگران خود نمایی کند. ولی در شکل بهنجار می تواند به صورت نیروی محرکه ای جهت ارتقا به سوی اتخاذ و کمال باشد. 2-1-3-2-4 نظریه ی پرلز پرلز معتقد است، سائق انسان را وضعیت هایی نا تمام یا گشتالت های نقاص معین می کند و می گوید: هر موجود زنده ای به تمایلات و کمال گرایش دارد، هر چه این گشتالت به کمال گراییدن را باز دارد یا بگسلد برای موجود زنده زیان آور است و به وضعیت نا تمام می انجامد که بی تردید محتاج به پایان رسیدن (تمام و کمال شدن) است. پرلز نظر خود را در خصوص کمال گرایی در قالب سطور حاوی پند و اندرز این گونه بیان می کند : ای یار کمال طلب نباش کمال طلبی زجر و نفرین است، بیم آن داری مبادا هدف را درست نبینی اما بگذری تا خود کاملی ای یار از اشتباهات نهراس اشتباهات گناه نیست ، اشتباهات راه های متفاوت انجام دادن کار است بسا که آفریننده تر تازه هم باشد . از افراط و تفریط حذر کن هم از کمال طلبی و هم مداوای آنی شادمانی آنی و هوشیاری آنی هراس(پرلز، 1980؛ به نقل از والان، 2013). 2-1-4 عوامل موثر بر کمال گرایی وراثت و عوامل زیست شیمیایی شواهد واضح و مستقیمی در مورد اینکه کمال گرایی علت ژنتیکی و زیست شیمیایی دارد، وجود ندارد(والان، 2013). یادگیری اگر شما کمال گرا هستید، احتمالاً در کودکی یادگرفته اید،که دیگران با توجه به کارایی شما در انجام کارها به شما بها می دهند، درنتیجه احتمالاً شما یادگرفته اید درصورتی به خود بها دهید که مورد قبول دیگران واقع شوید. این امر می‌تواند شما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. تلاش برای حمایت از خودتان و رهایی از این گونه انتقادات ، سبب می‌گردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانید. اگر چنین باشد در آن صورت شما بجای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن دارید. کمال گرایی به افکار و رفتارهای خود تخریب گرانه‌ای اشاره می‌کند که هدف آنها نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی ، به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می‌شود. به هر حال مطالعات اخیر نشان می‌دهند که نگرش کمال گرایانه موجب اختلال در موفقیت می‌شود. آرزوی کامل بودن هم احساس رضایت از خودتان را از شما می‌گیرد و هم شما را بیش از سایر مردم (کسانی که اهداف واقع گرایانه‌ای دارند) ، در معرض ناکامی قرار می‌دهد(فریدمن و بوث، 2011). دور معیوب (سیکل معیوب) در روند کمال گرایی نگرش کمال گرایانه، یک دور معیوب را بوجود می‌آورد. افراد کمال گرا ، نخست مجموعه‌ای از اهداف غیر قابل دسترس را ردیف می‌کنند. در گام بعدی در رسیدن به این اهداف شکست می‌خورند، زیرا دسترسی به آن اهداف غیر ممکن می‌باشد. در گام بعدی، زیر فشار میل به کمال و ناکامی مزمن غیر قابل اجتناب ناشی از آن ، خلاقیت و کارآمدی آنها کاهش می‌یابد. و بالاخره این روند، افراد کمال گرا را به انتقاد از خود و سرزنش خود هدایت می‌کند، که نتیجه این روند نیز عزت نفس پایین می‌باشد. این مسایل، احتمالا اضطراب و افسردگی نیز به همراه خواهد داشت. در این موقعیت افراد کمال گرا بطور کامل در این لحظه، تنها ، اگر سختتر کار کنم، موفق خواهم شد. چنین افکاری ، مجددا منجر به یک دور کامل معیوب می‌گردد. چنین دور معیوبی با نگاهی به نحوه روابط بین فردی افراد کمال گرا، می‌تواند بهتر ، قابل تشریح باشد. افراد کمال گرا معمولا عدم پذیرش و طرد شدن از سوی دیگران را پیش بینی و از آن می‌ترسند. با این ترس ، آنها در مقابل انتقاد دیگران حالت دفاعی به خود می‌گیرند و از این طریق دیگران را ناکام و از خود دور می‌سازند. کمال گراها بدون اینکه متوجه این موضوع باشند، همچنین معیارهای به شدت غیر واقع گرای خود را از دیگران نیز انتظار داشته و در نتیجه نسبت به دیگران متوقع و منتقد می‌گردند. در نهایت ، ممکن است، افراد کمال گرا ، به دیگران اجازه ندهند که شاهد اشتباهاتشان باشند. آنها این نکته را در نظر نمی‌گیرند که خود افشایی این فرصت را به آنها می‌دهد که دیگران به چشم یک انسان به آن نگاه کرده و دوستشان بدارند. بدلیل وجود این دور (سیکل) معیوب ، افراد کمال گرا ، غالبا در داشتن روابط نزدیک با افراد دچار مشکل هستند و به همین خاطر رضایت کمتری از روابط بین فردی خود دارند (گروث و آیسنک، 2009). تلاش (پشتکار) سالم انتخاب اهداف سالم و داشتن تلاش و پشتکار با فرآیند خود تخریبگر کمال گرایی کاملا تفاوت دارد. تلاش سالم (سازنده) ، منجر به انتخاب اهداف ، برپایه خواسته‌های شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی ، می‌گردد. اهداف این افراد ، همیشه تنها یک قدم از آنچه همزمان به پایان برده‌اند، فراتر است. به عبارتی اهداف آنها ، واقعی ، خود جوش (درونی) و ذاتا قابل حصول است. افراد کوشای سالم از انجام کار در دست اجرا بیشتر از تفکر در مورد نتیجه پایانی آن لذت می‌برند. وقتی این افراد یا تجاربی چون نارضایتی یا شکست مواجه می‌شوند، واکنشهای آنها عموما به موقعیت ویژه موجود محدود می‌شود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمی‌دهند(رایس و دلو، 2012). والدين قدرت طلب آدم هايي كه بيش از حد كمال گرا هستند، در كودكي والديني داشته اند قدرت طلب؛ پدر و مادري كه توي كله بچه شان فرو كرده اند، «هميشه ما درست مي گوييم، هميشه حق با ماست و هميشه ما درست رفتار مي كنيم». اين والدين نه چندان محترم، تفاوت توانايي هاي خودشان و بچه هاي نازنينشان را درك نمي كنند، به همين خاطر سعي مي كنند با تنبيه، كودكانشان را مجبور كنند، به معيار هاي والايشان دست يابند؛ معيارهايي كه آن قدر غيرواقع بينانه اند كه در كمتر موردي بچه اي مي تواند به آنها دست يابد. روان شناس ها به اين شيوه تربيت فرزند، «سبك والديني قدرت طلبانه» مي گويند. والدين كمال گرا از قديم و نديم گفته اند «گندم از گندم برويد، كمال گرا هم از كمال گرا». غير از والدين ديكتاتور، والدين كمال گرا هم بچه هاي كمال گرا تحويل جامعه مي دهند. والديني كه خودشان كمال گرا هستند، نه تنها موفقيت هاي كودكانشان را كوچك مي شمارند ، بلكه حتي موفقيت هاي خودشان را هم قبول ندارند. آنها يك شخصيت وسواسي و بيش از حد منظم دارند و كودكان اين افراد به همين خاطر، هيچ وقت احساس خوبي نسبت به موفقيت هايشان ندارند و در نتيجه احساس خوبي نسبت به خودشان هم ندارند چون هيچ وقت نتوانسته اند والدينشان را خشنود كنند(دنولت، 2010). باورهاي فردي بعضي باورهاي افراد كه موجب كمال گرايي مي شوند عبارتند از: نياز به تاييد؛ انتظارات بيش از حد از خود؛ مستعد سرزنش بودن (احساس گناه)؛ نگراني بيش از اندازه؛ پرهيز از برخورد با مشكلات؛ ترس از بازنده بودن: افراد كمال گرا،‌غالبا شكست در رسيدن به هدف هايشان را با از دست دادن ارزش و بهاي شخصي مساوي مي دانند. ترس از اشتباه كردن: افراد كمال گرا، ‌غالبا اشتباه را مساوي با شكست مي دانند. موضع آنها در زندگي،‌ حول و حوش اجتناب از اشتباه است. كمال گراها فرصت هاي يادگيري و ارتقاء را از دست مي دهند. ترس از نارضايتي: افراد كمال گرا،‌ در صورتي كه ديگران شاهد نقايص يا معايب كارشان باشند، غالبا به دليل ترس از عدم پذيرش از سوي آنان، دچار وحشت مي گردند. تلاش براي كامل بودن در واقع روشي جهت حمايت گرفتن از ديگران به جاي انتقاد، طرد شدن يا نارضايتي مي باشد. همه يا هيچ پنداري: افراد كمال گرا، بندرت بر اين باورند كه در صورت به پايان رسانيدن يك كار بطور متوسط، هنوز با ارزش هستند. افراد كمال گرا در ديدن دورنماي موقعيت ها دچار مشكل هستند. براي مثال،‌ دانش آموزي كه هميشه نمره (الف) داشته، در صورت گرفتن نمره (ب) بر اين باور است كه من يك بازنده كامل هستم. تاكيد بسيار بر روي بايدها: زندگي كمال گرا غالبا بر اساس ليست پايان ناپذيري از بايدها بنا شده است كه با قوانين خشكي براي هدايت زندگي آنها به خدمت گرفته مي شود . افراد كمال گرا با داشتن چنين تاكيدهايي بر روي بايد ها بندرت بر روي خواسته ها و آرزوهاي خود حساب مي كنند. باور غلط: افراد كمال گرا مشاهدات خود را به گونه اي جمع آوري مي كنند كه بگويند افراد ديگر با كمترين تلاش، خطاهاي كم، استرس هاي عاطفي كمتر و بالاترين اعتماد به نفس به موفقيت دست مي يابند . در عين حال افراد كمال گرا كوششهاي خود را پايان نا پذير و ناكافي تلقي مي كنند (هاسل، 2009). 2-1-5تفاوت های افراد در کمال گرایی احمد پور (2009) معتقد است که افراد بر حسب فرهنگ، جنسیت و سن و تحصیلات از نظر کمال گرایی متفاوت هستند. به این صورت که کمال گرایی بیشتر در افرادی با فرهنگ غربی بیشتر دیده می شود و همچنین مطالعاتی نشان داده است که مردان، کمال گرا تر هستند. و همچنین افرادی که دارای تحصیلات بالاتر هستند، تمایلات کمال گرایانه در آنها بیشتر دیده می شود و شاید این رابطه به این صورت باشد که کمال گرایان بیشتر در پی تحصیلات بالاتر می روند. 2-18-پیشینه پژوهش 2-18-1-پژوهش های انجام گرفته در داخل کشور 2-18-1-1-پژوهش هایی درباره رابطه کمال گرایی و رضایت زناشویی در پژوهشی که توسط آقا یوسفی و علیپور(1388) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی و رضایت زناشویی بر روی 500 نفر از دانشجویان متاهل دانشگاه شیراز پرداختند، که نتایج حاکی از آن بود که بین کمال گرایی و رضایت زناشویی همبستگی مثبت وجود دارد و همزمان با افزایش کمال گرایی، میزان رضایت زناشویی نیز افزایش می یابد. در پژوهش که توسط محمدی (1389) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی با رضایت زناشویی و بهزیستی ذهنی بر روی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد تهران انجام شد، نتایج نشان که بین کمال گرایی با رضایت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد و نیز بین کمال گرایی و بهزیستی ذهنی نیز رابطه مثبت وجود دارد. 2-18-1-2-پژوهش هایی درباره رابطه کمال گرایی و سرسختی در پژوهشی که توسط برکتین، توکلی، ماهگل و نشاط دوست(1387) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی و سرسختی و تیپ های شخصیتی که بر روی 96 نفر از دانشجویان سال اول دانشگاه تربیت معلم انجام شد، نتایج نشان داد که افراد دارای کمال گرایی از سرسختی بالاتری برخوردارند. همچنین در پژوهشی که توسط حقیقتی، عطاری، سینارحیمی ونشاط دوست (1385)تحت عنوان بررسی رابطه بین کمال گرایی و سرسختی آوری بر روی 1800 نفر از دختران و پسران دبیرستانی استان تهران انجام شد، نتایج نشان دادند که بین سرسختی و کمال گرایی رابطه معنی داری وجود دارد. در پژوهش که توسط جابرید(1381) تحت عنوان بررسی رابطه سرسختی و کمال گرایی که بر روی 1500 نفر از دانشجویان تهران انجام شد ،نتایج نشان دادند که افراد با سبک های مقابله ای ناکارآمد (هیجانی و اجتنابی) تاب آوری پایین تر و سبک مقابله ای مثبت مسئله مدار تاثیری در تاب آوری نداشت. 2-18-1-3-پژوهش هایی درباره رابطه سرسختی و رضایت زناشویی در این رابطه در پژوهشی که توسط جوکار (1386) تحت عنوان بررسی رابطه تاب آوری و سرسختی روانشناسی با رضایت زناشویی بر روی 150 نفر از دانشجویان دانشگاه مشهد انجام شد، نتایج بیانگر این بودند که بین سرسختی با رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. و افراد دارای سرسختی بالاتر از میزان رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند. همچنین در پژوهشی دیگر که توسط علیزاده (1388) تحت عنوان بررسی ارتباط بین بهزیستی ذهنی با سرسختی و رضایت زناشویی بر روی 500 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای تهران انجام شد، نتایج نشان داد که زوج های دارای تاب آوری و سرسختی بالاتر، از میزان رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند. در تحقیقی دیگر که توسط خسروجاوید (1381) تحت عنوان بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با سرسختی و رضایت زناشویی که بر روی 700 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد ایلام انجام شد و نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی با سرسختی و رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. 2-18-2-پژوهش های انجام گرفته در خارج از کشور 2-18-2-1-پژوهش هایی درباره رابطه کمال گرایی و رضایت زناشویی در پژوهشی که توسط دینر(2003) تحت عنوان بررسی رابطه بهزیستی ذهنی با کمال گرایی و رضایت زناشویی به صورت مطالعاتی همه گیر شناختی در شهر لندن انجام شد، نتایج نشان داد که زوج هایی که از میزان بهزیستی ذهنی پایین تری نسبت برخوردارند، میزان رضایت زناشویی کمتری دارند و نیز افراد دارای کمال گرایی بالاتر، از میزان رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند. در پژوهشی دیگر در این خصوص که جانسون (2012) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی و رضایت زناشویی، بر روی 220 نفر از دانشجویان متاهل انجام شد، که نتایج نشان دادند که زوج های دارای کمال گرایی از میزان رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند. 2-18-2-2-پژوهش هایی درباره رابطه کمال گرایی و سرسختی در پژوهشی که توسط دانوان و هاپرن(2002)تحت عنوان بررسی رابطه بین سبک های مقابله ای با کمال گرایی و سرسختی بر روی والدین کودکان نجات یافته از سرطان و نوجوانان دارای اختلالات عاطفی شدید،انجام شد، نتایج نشان داد والدینی که سبک های مقابله ای کارآمد تری دارند، از سرسختی بالاتری درشرایط استرس زا برخوردارند و نیز به افراد دارای کمال گرایی از میزان رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند. در پژوهشی که توسط دینر ،امونسن،لارسن و لوکاس(2003) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی و سرسختی بر روی زوج های زلزله زده انجام شد، نتایج نشان داد که افراد دارای ویژگی شخصیتی کمال گرایی از میزان رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند. 2-18-2-3-پژوهش هایی درباره رابطه رضایت زناشویی و سرسختی در تحقیقی توسط آیستن،سالوفسکی و اگان(2006)تحت عنوان بررسی رابطه رضایت زناشویی و سرسختی که بر روی دانشجویان انجام شد، نتایج نشان داد که افرادی سرسختی بالاتری دارند، در شرایط استرس زا از میزان رضایت زناشویی بالاتری داشتند، برخوردارند. منابع ابراهيم زاده، صديقه (1385). بررسي مقايسه اي باورهاي فراشناختي، ابعاد کمال گرايي و مهارتهاي حل مسئله اجتماعي با توجه به سطوح بلاتکليفي در بيماران مبتلا به وسواس، پانيک و استرس پس از سانحه. پايان نامه کارشناسي ارشد منتشر نشده. دانشگاه محقق اردبيلي. باغبان سيچاني، ايران؛ احمدي علون آبادي، سيد احمد؛ غلامعليان، فهيمه . (1386).مروري بر ديدگاه هاي كيفيت زناشويي و عوامل مؤثر بر آن. مجموعه مقالات هفته ي پژوهش. بشارت، محمد علي (1381)، ابعاد کمال گرايي در بيماران افسرده و مضطرب، مجله علوم روانشناختي، دوره اول شماره 3، صفحه 262 و 249. بشارت، محمد علي (1383). کمال گرايي و مکانيسم هاي دفاعي. مجله پژوهشهاي روانشناختي، دوره 8، شماره 1 و 2 بشارت، محمد. (1389). بررسی ویژگیهاي روانسنجی فرم کوتاه مقیاس کمالگرایی مثبت و منفی. گزارش پژوهشی، دانشگاه تهران. بشارت، محمد. (1392). قابلیت اعتماد ،پایایی و درستی اعتبار مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی. مجله علوم روانشناختی،8، 350-270. بشارت، محمد، حدادي، پریا، رستمی، رضا و صرامی فروشانی،محمد.(1390). بررسی آسیبهاي عصب شناختی در بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی. دوفصلنامه روانشناسی معاصر ،11. بشارت، محمد، محمدي، کریم، پورنقاش تهرانی، سارا و حاتمی، جواد. (1388). رابطه کمالگرایی و سختکوشی با پاسخهاي فیزیولوژیک ناشی از استرس. دوفصلنامه.41-53 ، روانشناسی معاصر. بنائيان، شايسته؛ پروين، ندا؛ كاظميان، افسانه. (1385). بررسي ارتباط سلامت روانی و رضايت زناشويي زنان متأهل بروجني. مجله ي علمي دانشكده ي پرستاري و مامايي همدان ، دوره ي چهاردهم، شماره ي 2 پويا منش، جعفر؛ احدي، حسن؛ مظاهري، محمد علي ؛ دلاور، علي . (1387). مقايسه اثر بخشي مداخلات مبتني بر نظريه ي اليس به دو روش مشاوره ي گروهي رو در رو و اينترنتي در افزايش رضايت زناشويي. مجله ي تحقيقات علوم رفتاري، دوره ي 6، شماره ي 2. حفاظي طرقبه، ميترا؛ فيروزآبادي، علي؛ حق شناس، حسن. (1385). بررسي ارتباط بين اجزاء عشق و رضايت مندي زوجي، مجله ي دانشگاه علوم پزشكي مازندران، دوره ي شانزدهم، شماره ي 5 حقيقي، جمال؛ عطاري ، يوسفعلي؛ رحيمي، علي ؛ سليماني نيا، لیلا. (1391). رابطه سرسختي و مؤلفه هاي آن با سلامت روان در دانشجو يان پسر دوره كارشناسي دانشگاه . مجله علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد چمران.1-18 ، اهواز، سال ششم، شماره هاي 3 و2. رحيمي، مينا؛ شمس خرم آبادي، قدرت اله. (1385). بررسي فاكتورهاي مهم در بهبود روابط جنسي همسران. خلاصه مقالات سومين كنگره ي سراسري خانواده و سلامت جنسي. تهران: مركز آفرينش هاي فرهنگي- هنري. و رضايت زناشويی. سرمدي، افسانه.(1385). رابطه ي بين پنج عامل شخصيت نامه ي چاپ نشد هي كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراك. سليمانيان، علي.(1390). بررسي تاثير تفكرات غير منطقي بر نارضايتي زناشويي. پايان نامه ي چاپ نشده ي كارشناسي ارشد دانشگاه تربيت معلم تهران. صالحي فدردي، جواد. (1392). رضايت مندي زناشويي. فصلنامه تازه هاي روان درماني . سال چهارم، شمار ه هاي 13 و 14. عطاري، يوسفعلي؛ امان اللهي فرد، عباس؛ مهرابي زاده ، مهناز .(1385). بررسي رابطه ي ويژگي هاي شخصيتي و عوامل فردي و خانوادگي با رضايت زناشويي در كاركنان اداره هاي دولتي شهر اهواز. مجله ي روان شناسي و علوم تربيتي، شماره 6 فاتحي زاده، مريم؛ احمدي، سيد احمد.(1384).بررسي رابطه الگوهاي ارتباطي و ميزان رضايت مندي زناشويي زوجين شاغل در دانشگاه اصفهان . فصلنامه خانواده پژوهي . سال اول، شماره 2. كيامرثي ، مریم. (1391). ، ساخت اعتباريابي براي سنجش مقياس سرسختي روانشناختي و بررسي رابطه آن با تيپ شخصيتي الف، - كانون مهار، عزت نفس، شكايات جسماني و عملكرد تحصيلي در دانشجويان دختر و پسر دانشگاه پيام نور صحنه، پايان نامه كارشناسي رشته روانشاسي دانشگاه پيام نور واحد صحنه كيامرثي، آذر؛ نجاريان، بهمن؛ مهرابي زاده هنرمند، مهناز. (1377). ساخت و اعتباريابي مق ياسي براي سنجش سرسختي روانشناختي . مجله علوم تربيتي روانشناسي شهيد چمران اهواز، سال دوم، شماره2. نجاريان، بهمن خدا رحيمي، سيامک .(1389). روان شناسي کمال گرايي. مجله علمي و پژوهشي علوم انساني. دانشگاه الزهراء (س) سال ششم، شماره 20. نجاريان، بهمن و اصغري مقدم، محمد علي. (1393). روانشناسي مرضي (تاليف ساراسون)، جلد دوم، تهران، رشد. نجاريان، بهمن؛ عطاري، يوسفعلي؛ زرگر، يداله. (1388). ساخت و اعتبار يابي مقياس کمال گرايي. مجله علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز، دوره 3، سال 5، شماره 3 و 4. هرمزي نژاد، معصومه. (1380). رابطه ساده و چند گانه متغير هاي عزت نفس، اضطراب اجتماعي و کمال گرايي با ابراز وجود در دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز. پايان نامه کارشناسي ارشد منتشر نشده، دانشگاه شهيد چمران اهواز. ويسي، مختار؛ عاطف وحيد، محمدكاظم؛ رضايي، منصور . (1389). تأثير استرس شغلي بر خشنودي و سلامت روان: اثر تعديل كننده سرسختي و حمايت اجتماعي. فصلنامه انديشه و رفتار، سال ششم، شماره 2 و 3 Henry, H.(2008) Effective communication, Educational qualification and age as determinants of marital satisfaction among newly wedded couples in a Nigerian university, Pakistan journal of social sciences 5(5):433- 437. Ahmad Poor ,A. (2009).[The construction and validation of type D personality and it's relation with coronary heart disease]. Journal of Science and Research in Psychology; 32: 37- 60.(Persian) Argyle, M. & Lu , L.(2010) The happiness of extroverts personality and individual differences , 77 , 1011-1017 Argyle, M.(2009)The psychology of happiness: Londan: Routledge Beshart MA,.(2010). [Perfectionism and mental health]. J Inovations Res Counsel; 8(29): 7-22. (Persian) Brady, B. (2010).Research on the Nature and Determinants of Marital Satisfaction. Journal of Marriage and the Family ,pp 964-980 Brooks MV.(2011). Health-related hardiness and chronic illness. Nurs For; 38(3): 11-20. Danielle, SM, Dana ,LR,.(2006). A mediated of perfectionism, affect, and physical health. J Res Psychol; 40: 482-500. Day L, Hanson K, Maltby J, Proctor C, Wood A.(2014). Hope uniquely predicts objective academic achievement above intelligence, personality, and previous academic achievement. J Res Pers; 44(1): 550-3. Denollet J DL.(2010). Inadequate response to treatment in coronary heart disease: Adverse effects of type-D personality and younger age on year prognosis and quality of life. Circulation; 102 (6): 630–635. Denollet Jl . (2012). Depression and type D personality represent different forms ofdistress in the myocardial infarction and depression– intervention trial(MIND-IT). Psychol Med ;39(5): 749–56. Diener, E., Emmons, Larsen, R., Griffin, R.(2013)The satisfaction with life scale.The society for personality assessment.Inc , 71-74 Enright RD,.(2014). Exploring forgiveness. Madison, WI: University of Wisconsin Press. Friedman ,HS & Booth, S. (2011).The diseaseprone personality: A meta-analytic view of the construct. Am Psychol; 42: 539-555. Gordon S, Dimmock A. (2013). Developmental and preliminary validation of a mental toughness inventory for Australian football. Psychol Sport Exerc; 10(1): 201- 9. Grossarth, R & Eysenck ,HJ.(2009). Personality, stress and disease: Description and validation of a new inventory. Psychol Rep;66: 355-373. Hassel , H.(2009). Assessing the factor structure and composition of positive and negative perfectionism scale in sport. Person Individ Diff; 36: 1725-1740. Johnson,M. (2012)Marital happiness , martial duration and the u-shaped curve. social forces. University of North Carolina press , pp 1313-1341 Kobasa SC, Maddi SR, Zola MA. (2014).Personality and social resources in stress resistance.Type a and hardiness. J Beh Med; 45(2): 41-51. Kobasa SC.(2014). Stressful life events, personality, and health: An inquiry into hardiness. J Pers Social Psychol; 37(1): 1-11. Kobasa, SC,.(2014). Personality and social resources in stress resistance. J Pers Soc Psychol; 45(4): 839-5 Maddi SR.(2014). Comments on trends in hardiness research and theorizing. Consul Psychol J Prac Res; 51(3): 67-71. Myers, D.(2009) The friends and faith of happy people American psychologist , 55(1), 56-57 Noorbala AA, Bagheri Yazdi SA, Kazem M.(2013). [The validation of general health questionnaire- 28 as a psychiatric screening tool in Tehran]. Hakim Journal; 11(4): 47-53.(Persian) Olson, M.(2010). Research on the Nature and Determinants of Marital Satisfaction. Journal of Marriage and the Family ,pp 964-980 Rice ,KG & Dellwo, JP.(2012). Perfectionism and selfdevelopment: Implications for college adjustment. J Counsel Dev; 80(2): 188-197. Saboonchi F, Lundh LG.(2012). Perfectionism, anger, somatic health and positive affect. Person Individ Diff; 35: 1585–1599. Schoen, N.(2013). Woman's Employment , Marital Happiness ,and Divorce. Social Forces , University of North Carolina press ,pp 643-662. Shorey HS.(2012). Theories of intelligence, academic, hope, and effort extorted after a failure experience. Unpublished master thesis. University of kanas, Lawrence Press. Snyder CR. ( 2012).. Stressful life events, personality, and health: An inquiry into hardiness. J Pers Social Psychol; 37(1): 1-11. Terry-short LA, Owens RG.(2012). Positive and negative perfectionism. Person Individ Diff; 18: 663-668. Veenhoven, R.(2013).Data book of happiness. New York: Reidel publishing company. Walan, C.(2013). Promoting the mental health of older adults: proposed guideline for an awareness campaign.(Dissertation).

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته