دانلود گزارش کارآموزی در موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر

دانلود گزارش کارآموزی در موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر (docx) 161 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 161 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

گزارش کارآموزی در موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر تاريخچه: تاريخچه تحققات اصلاح نباتات در ايران و تاسيس مؤسسه اصلاح و تهيه نهال و بذر. سير تحول تحقيقات اصلاح نباتات ايران را به طور اختصار مي توان به سه دوره تقسيم نمود: دوره اول: اين دوره با تاسيس مدرسه فلاحت و سپس دانشكده كشاورزي كرج (زير نظر وزارت كشاورزي) آغاز و 20 سال به طول مي انجامد. اين دوره بيشترين موانع را در خود داشته است. زيرا براي تغيير روش هاي قديمي و دلبستگي هاي تعصب آميزي كه مالكان و كشاورزان آن زمان در استفاده از روش هاي قديمي داشتند نياز فراواني به افراد تحصيل كرده و آشنا به كشاورزي نوين بود. در همين دوره تاسيسات فني و مزارع آزمايشي مستقلي براي انجام يك سلسله آزمايشات در جنب دانشكده ايجاد شد. از حدود سال 1310 تهيه بذور مرغوب در مزارع آزمايشي باغ فردوس مدرسه عالي فلاحت آغاز شد و در زمينه غلات، حبوبات و سبزيجات و انواع بذر پنبه نمونه‌هائي از كل كشور جمع آوري و در مزارع كاشته و مطالعه گرديد. در آن زمان طبق تقاضاي اداره كل فلاحت و صناعت وقت ارقام مختلف چغندر قند نيز از كشورهاي آلمان، دانمارك، بلژيك و شوروي سابق جمع آوري و مورد آزمايش قرار گرفت. از اواخر سال 1311 آزمايشات مقدماتي چغندر قند، پنبه، غلات و ازدياد بذر در مزارع باغ فردوس مدرسه عالي فلاحت شروع و اولين بنگاه اصلاح نباتات ورامين در ايران در سال 1314 در كرج تأسيس گرديد كه وظيفه اصلي آن اصلاح و تهيه بذر چغندر قند بود. در همان تاريخ مقدمات اصلاح و تهيه بذر غلات نيز در كرج فراهم شد. در اواخر سال 1315 در ورامين بعنوان يكي از مناطق مهم پنبه خيز كشور بنگاه اصلاح نباتات تاسيس و نسبت به تهيه بذر اليت پنبه و همچنين انواع گندم اقدام نمود. دوره دوم: اين دوره تقريبا با خاتمه جنگ جهاني دوم آغاز و تاسيس موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر در سال 1339 ادامه يافت. در واقع اين دوره با آغاز پيدايش و گسترش سريع روش ها و ابزار كشاورزي نوين در كشورهاي پيشرفته شروع گرديد. اين دوره را مي توان دوران آمادگي و تلاش كادر متخصص و مرحله اصلاح بذر و نهال ناميد. در اين دوره بسياري از متخصصين تحصيل كرده كشاورزي در جهت رفع وضع نابسامان بذر و نهال در كشور اقدام به انجام يك رشته مطالعات و آزمايشات مقدماتي نمودند. اين امر ابتدا در مراكز اصلاح و تهيه نهال و بذر كرج و ورامين كه امكانات بهتري داشتند آغاز شد. از سال 1325 تحقيقات باغباني نيز با جمع آوري گونه‌هاي مختلفي از ميوه جات سردسيري داخلي و خارجي و احداث باغ كلكسيون در كرج آغاز شد. اين امر در مورد مركبات در شمال و در زمينه خرما در جنوب انجام گرديد. از سال 1327 با جدا شدن دانشكده كشاورزي كرج از وزارت كشاورزي امكانات مربوط به جمع آوري و آزمايش توده هاي بومي گندم و جو در بنگاه اصلاح نباتات كرج متمركز شد. از سال 1330 تحقيقات پنبه به شكل جدي تري گرفته و به طور وسيع در مركز ورامين آغاز گرديد. در سال 1335 فكر تأسيس اداره تهيه بذر گواهي شده در وزارت كشاورزي شكل گرفته و اين اداره تأسيس گرديد تا نسبت به كنترل مزارع غلات و پنبه در كرج و ورامين اقدام نموده و بعد از كنترل و صدور گواهي بذر مادري در بين كشاورزان توزيع گردد. با متمركز كردن فعاليت هاي پراكنده قبلي، از سال 1336 تحقيقات برنج نيز در بنگاه كشاورزي لاهيجان به طور جدي آغاز گرديد و با ايجاد ايستگاه برنج رشت در سال 1338 توسعه مي يابد. حاصل تمامي اين تلاش ها نتايج گرانبهايي داشته است كه شالوده موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر بر همين نتايج استوار گرديده است. دوره سوم: در دوره سوم با توجه به پراكندگي تحقيقات در دستگاههاي مختلف وزارت كشاورزي از يك طرف به اين واقعيت كه اداره كل زراعت دقت با تشكيلات محدود و امكانات ناچيز خود مستقيماً قادر به هدايت اين امر مهم نبود. ضرورت تاسيس موسسه اي مستقل با اختيارات وسيع قانوني احساس گرديد. بنابراين تشكيل موسسه اصلاح و تهيه نهال و بذر براساس لايحه قانوني مصوب مجلس شوراي ملي كه در تاريخ 3/8/1338 به تصويب مجلس سناي وقت رسيده مشتمل بر 6 ماده و يك تبصره به شرح زير مورد موافقت قرار گرفت: ماده 1- به منظور اصلاح و تهيه كليه نهال ها و بذر هاي مرغوب و مناسب با اب و هواي نقاط مختلف كشور سازماني به نام موسسه اصلاح و تهيه نهال و بذر تحت نظر وزارت كشاورزي تاسيس مي شود. ماده2- رئيس موسسه مي تواند معاملات مربوط به فرآورده هاي كشاورزي را تا يكصد هزار ريال بدون رعايت مقررات و مزايده اجازه دهد. معاملات فرآورده هاي كشاورزي بيش از اين مبلغ راهيأتي مركب از وزيران كشاورزان و دارائي و يا معاونين آن ها و رئيس موسسه در صورت ضرورت از قيود مناقصه و مزايده معاف خواهند نمود. ماده3- كمك دولت به بودجه اين موسسه يكجا ضمن بودجه وزارت كشاورزان منظور و در اول هر فصل يك چهارم آن به اختيار موسسه گذاشته مي شود و بودجه جزء موسسه را وزيران كشاورزي و دارائي تصويب مي‌نمايند. عوايد موسسه جزو بودجه آن منظور و مازاد درآمد صرف توسعه و تكميل عمليات موسسه مي گردد. تبصره- وجوه حاصله از درآمد و صرفه جوئي ها هر سال به سال بعد منتقل و به مصرف توسعه موسسه خواهد رسيد. ماده 4-وزارت كشاورزي مجاز است با تصويب هيأت وزيران ورود بذري را كه مصلحت نداند ممنوع نمايد و همچنين كشت و تهيه بذور و چغندر قند و پنبه را در مناطق معيني به وسيله اعلان سه ماه قبل از فصل كشت ممنوع و در صرف تخلف كشت ممنوع شده را معدوم سازد. ماده5- موسسه نمي تواند نهال بذور و مرغوب را به تقاضاي كشاورزان و مالكين بيشتر از قيمت تمام شده بفروشد. ماده 6- وزارت كشاورزي و وزارت دارائي مامور اجراي اين قانون مي باشد. لايحه قانوني فوق كه مشتمل بر شش ماده و يك تبصره مي باشد در جلسه روز دوشبنه سوم آبان ماه يكهزار و سيصد و سي و هشت شمسي به تصويب مجلس سنا رسيده است. وظايفي كه به موجب قانون به عهده موسسه قرار داده مي شود به شرح زير بوده است: بررسي هاي به نژادي و به زراعي براي اكثر محصولات مهم زراعي مثل گندم، جو و پنبه، برنج، دانه هاي روغني، ذرت، حبوبات، نباتات علوفه‌اي و كنف. توليد بذور مادري و تهيه بذور گواهي شده به منظور تكثير و تهيه بذر مورد نياز كشور و همچنين ازدياد و توزيع نهال هاي پيوندي از ارقام انتخابي مناسب با شرايط آب و هوائي مختلف كشور. كنترل و گواهي بذوري كه توليد كنندگان بذر براساس ضوابط تعيين شده در وزارت كشاورزي و منابع طبيعي وقت توليد مي‌كنند. بديهي است كه در آغاز كار مشكلات تهيه امكانات و اراضي به قوت خود باقي بوده است ولي موسسه در راستاي ايفاي وظايف محوله اقدام به تشكيل 4 اداره كل به شرح زير نمود: اداره كل بررسي هاي باغباني به منظور ازدياد اوليه ارقام ميوه، سبزي و صيفي و سيب زميني. اداره كل بررسي هاي زراعي به منظور بررسي و ازدياد اوليه بذور پنبه، گندم و جو و ذرت و برنج علوفه و حبوبات و ساير نباتات زراعي. اداره كل تكثير و گواهي بذر به منظور كنترل بذور توليدي و صدور گواهي بذر. اداره كل تكثير و توزيع بذر جهت تهيه و توزيع بذور اصلاح شده. در مرحله بعدي به منظور تجهيز و تكميل امكانات ايستگاهها از نظر ماشين آلات، تأسيسات و تجهيزات، اداره كل امور ايستگاهها نيز در موسسه تشكيل گرديد. در همين راستا موسسه اقدام به تشكيل لابراتوار اصلاح غلات كرج، لابراتوار اصلاح بذر چغندر قند در كرج، لابراتوار اصلاح ميوه در كرج، لابراتوار اصلاح بذر پنبه در ورامين، لابراتوار اصلاح برنج در رشت، لابراتوار اصلاح خرما در اهواز و گلخانه‌هاي مخصوص اصلاح بذر در كرج و ورامين نمود. همچنين علاوه بر مركز اصلاح نباتات كرج در ورامين سه ايستگاه درجه يك با هدف تبديل بعدي به مراكز اصلاح نباتات مشابه كرج و ورامين شامل ايستگاه كشاورزي مغان و ايستگاه كشاورزي طرق مشهد- ايستگاه كشاوري داراب فارس تاسيس گرديد. ايستگاه اهواز نيز كه قبلا وجود داشت در همين ايام تبديل به ايستگاه درجه يك شد. ايستگاههاي درجه يك وسعت قابل توجهي داشته و علاوه بر مطالعات و آزمايشاتي كه به ميزان محدودتري درباره اكثر گياهان منطقه و محصولات عمده غذايي و صنعتي به عمل مي‌آورند، نسبت به تهيه بذور اليت و مادري و همچنين تهيه نهال هاي مرغوب و مناسب محل نيز در حدود برنامه هاي ساليانه اقدام مي كردند و محصول آن ها را در دسترس كشاورزان قرار مي دادند. علاوه بر ايستگاه‌هاي درجه يك ايستگاههاي اختصاصي نيز با وسعت 10-5 هكتار تاسيس گرديدند كه براي بررسي ارقام و تهيه بذور و نهالهاي اختصاص داشتند كه با توجه به استعداد و شرايط اقليمي محل بيش از ساير محصولات مورد نياز كشاورزان و باغداران بود. نهايتاً ايستگاههاي بررسي منطقه‌اي نيز علاوه بر اين مركز تاسيس گرديدند كه بعد از اتمام بررسي ها در مراكز اصلاح نباتات جهت تعيين سازگاري ارقام در مناطق و شرايط اقليمي مختلفي مورد استفاده قرار مي‌گرفتند. با تأمين نيازها و تجهيزات مورد نياز و به ويژه تأمين نيروي متخصص از يك طرف و افزايش حجم فعاليت ها و بالاخره ضروررت تمركز روي محصولات خاص و افزايش كارآيي و بازده تحقيقات به تدريج تشكيلات موسسه تغيير يافت و به طوري كه در سال 1348 بخش تحقيقات دانه هاي روغني و در سال 1349 بخش تحقيقات ذرت (يونجه) تأسيس گرديدند. در سال 1350، اداره كل بررسي هاي باغباني به بخش تحقيقات باغباني تغيير يافت و از سال 1357 واحد سبزي و صيفي از آن جدا شده و به صورت بخش تحقيقات سبزي و صيفي ادامه فعاليت داد. در راستاي توسعه فعاليت هاي تحقيقاتي مؤسسه، از سال 1359 بخش تحقيقات حبوبات كه قبلا فعاليت هايي به صورت اداره كل و همچنين طرح حبوبات دانشكده كشاورزي داشت تاسيس گرديد. در سال 1362 در جهت تكميل و توسعه تحقيقات در حال انجام، بخش تحقيقات فيزيولوژي و بيوشيمي و تكنولوژي تاسيس شد و در جهت سرويس دهي به تحقيقات در حال انجام را افزايش كارائي تحقيقات در نيمه دوم همين سال (1362) بخش ژنتيك و آمار نيز در موسسه تاسيس گرديد. به دليل حجم بالاي فعاليت هاي تحقيقاتي و تعدد و تنوع محصولات مختلف سبزي و صيفي و همچنين اهميت روز افزون اين محصولات مختلف سبزي و صيفي و همچنين اهميت روزافزون اين محصولات روند توسعه فعاليت هاي تحقيقاتي همچنان ادامه يافت و با توجه به اهميت برخي محصولات براي صادرات و مصرف داخلي در سال 1377 بخش تحقيقات سيب زميني، پياز و حبوئبات آبي از اين بخش تفكيك و بخش سبزي و صيفي به ورامين منتقل گرديد. روند توسعه فعاليت هاي تحقيقاتي همچنان ادامه يافت و با توجه به اهميت برخي محصولات يا زمينه‌هاي كاري و لزوم تقويت بيشتر آن‌ها برخي بخش‌ها يا محصولات بخش ها به صورت موسسات تحقيقاتي مستقل تاسيس و از موسسه جدا گرديدند و به طوري كه با توجه به اهميت توليد و صادرات محصولات پسته، خرما و مركبات، در سال 1371 موسسه تحقيقات مركبات در رامسر تاسيس و اين محصولات از موسسه تحقيقات نهال و بذر جدا گرديدند. همچنين با توجه به نقش ديمكاري در تامين محصولات اساسي كشور از سال 1371 موسسه تحقيقات ديم در مراغه تاسيس و كليه فعاليت‌هاي تحقيقاتي ديم از موسسه تحقيقات نهال و بذر منفك و در اين موسسه متمركز مي گردد. تاسيس موسسه تحقيقات برنج در رشت (1373)، تاسيس موسسه تحقيقات پنبه در گرگان (از سال 1376) و بالاخره تبديل بخش تحقيقات فيزيولوژي و بيوشيمي و تكنولوژي به موسسه تحقيقات بيوتكنولوژي (در سال 1378) از ديگر موارد منفك شده از موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر در جهت تمركز بيشتر فعاليت هاي تحقيقاتي بر روي محصولات استراتژيكي و صادراتي كشور هستند. لازم به ذكر است كه تشكيلات اين موسسه بجز موسسه بيوتكنولوژي (در سال 1379) در سال 1376 به تصويب رسيده است. در حال حاضر موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر شامل بخش هاي تحققاتي زير است: بخش تحقيقات غلات. بخش تحقيقات ذرت و گياهان علوفه‌اي. بخش تحقيقات دانه‌هاي روغني. بخش تحقيقات باغباني. بخش تحقيقا سبزي و صيفي (در ورامين). بخش تحقيقات سيب زميني و پياز. بخش تحقيقات كنترل و گواهي بذر. بخش تحقيقات ژنتيك و ذخائر توارثي (بانك ژن گياهي ملي ايران) بخش تحقيقات سيب زمين و پياز: مقدمه: همزمان با تاسيس موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر در سال 1339 تحقيقات مربوط به محصولات سيب زميني و پياز نيز بر مبناي يك برنامه مدون ابتدا براي شناخت ارقام بومي و محلي و سلكسيون و خالص سازي آن‌ها شروع و سپس با ورود ژرم پلاسم هاي جديد سيب زميني و پياز و ساير محصولات سبزي و صيفي برنامه شناخت ارقام مناسب جديد و سازگار خارجي از طريق روش هاي علمي و آزمايشات مقايسه ارقام و تعيين نيازهاي زراعي ارقام، توليد بذر مادري و توزيع بذر گواهي شده در قالب برنامه بررسي‌هاي باغباني پي ريزي گرديد. از سال 1358 بخش تحقيقات سبزي و صيفي به طور مستقل فعاليت‌هاي خود را تحت مديريت و موسسه اصلاح و تهيه نهال و بذر ادامه داد. در سال 1376 براساس تصميمات متخذه در شوراي عالي سياستگذاري سازمان تات تحقيقات سبزي و صيفي به مركز تحقيقاتي ورامين منتقل گرديد و فعاليت هاي تحققاتي محصولات سيب زميني، پياز و حبوبات ابي تحت عنوان بخش تحقيقات سيب زميني و پياز در كرج فعاليت خود را شروع نمود. فعاليت هاي تحقيقاتي اين محصولات قبل از انقلاب اسلامي علاوه بر كرج در چندين ايستگاه تحقيقاتي توسط 20 كارشناس انجام مي گرديد و در حال حاضر مسئوليت اجراي طرح هاي تحقيقاتي و برنامه توليد بذر كشور بر عهده 36 نفر كارشناس و عضو هيأت علمي مي باشد. اين بخش از ديرباز با مركز بين المللي سيب زمين (CIP) در زمينه آموزش و تبادل ژرم پلاسم ارتباط داشته است. مهمترين اولويت ها و برنامه هاي تحقيقاتي محصولات اين بخش به تفكيك ارائه مي‌گردد. 1-سيب زميني سيب زميني در جهان پس از گندم، ذرت و برنج مقام چهارم را از نظر ميزان توليد دارد و در ايران پس از گندم مقام دوم را به خود اختصاص داده است. از نظر ارزش غذايي و توليد پروتئين و انرژي در واحد سطح تقريبا در بين كليه محصولات زراعي بي رقيب است. سطح كشت آن در سال 1339 در حدود بيست هزار هكتار و عملكرد آن 8/4 تن در هكتار بود. با تاسيس موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر در سال 1339 پس از 4 دهه تلاش هاي ترويجي و تحقيقي سطح زير كشت آن به 160 هزار هكتار با ميانگين عملكرد 23 تن در هكتار رسيده است. ميانگين عملكرد جهاني سيب زميني 16 تن در هكتار و ميانگين عملكرد د رايران 7 تن بيشتر از مقدار مذكور مي باشد. تحقيقات انجام شده بر روي سيب زميني به طور پراكنده و محدود از سال 1339 شروع گرديد و تا سال 1358 به دليل نداشتن اهميت در جيره غذايي و كشت و زرع آن به عنوان يك محصول باغي نسبتا لوكس طبقه بندي شده و فعاليت هاي تحقيقاتي مربوطه نيز در بخش تحقيقات باغباني انجام شده است. تحقيقات منظم و پي گير سيب زميني به منظور بدست آوردن ارقام مناسب براي كشت در ايران و همچنين بهبود تكنيك هاي كشت از سال 1349 شروع شده است. به موازات افزايش اهميت محصول سيب زميني در كشور در سال 1358 تحقيقات سيب زميني از باغباني جدا شده و بخشي تحت عنوان بخش سبزي و صيفي و سيب زميني در موسسه تكميل مي گردد. بالاخره در اسفند ماه 1376 بخش تحققات سيب زميني و پياز از سبزي و صيفي تفكيك گرديد. به طور كلي تحقيقات سيب زميني از زمان شروع فعاليت هاي تحقيقاتي چهار هدف اصلي را دنبال كرده است: به نژادي: معرفي ارقام مناسب سيب زمين از نظر مقاومت به بيماري، تنش‌هاي زنده و غير زنده به طوري كه داراي عملكرد مطلوب و كيفيت قابل قبول براي مصرف كننده باشند. توليد بذر سالم: در طبقات مادري و گواهي شده توليد بذر سيب زميني برخلاف بسياري از محصولات زراعي امري كاملا تخصصي بوده و نقش آن در افزايش كمي و كيفي محصول توليدي به حدي است كه در تمام دنيا مسايل به زراعي و حتي به نژادي را تحت اشعاع قرار داده است تاكنون كليه بذرهاي مادري كشور توسط موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر توليد شده و در زمينه توليد بذر گواهي شده نيز اقدام به عقد قرارداد با بخش‌هاي خصوصي نموده و نظارت و كنترل فني را عهده دار بوده است. مسائل به زراعي: اهداف تحقيقاتي در اين زمينه بسيار گسترده بوده و كليه مسائل و مشكلات مبتلا به مزرعه از كاشت تا برداشت را شامل مي شود. نگهدراي سيب زميني در انبار (انبارداري) تحقيقات و دستاوردهاي سيب زميني در دهه 40: سطح زير كشت محصول در ابتداي دهه، 20605 هكتار و در پايان دهه به 48593 هكتار رسيده است روند عملكرد نيز سير صعودي داشته و از 8/4 تن در هكتار به 7 تن افزايش يافته است علت افزايش عملكرد در اين دهه عمدتاً ترويج يافته‌هاي تحقيقاتي در زمينه روش هاي زراعي و آبياري بوده است. در اواسط دهه نقش بذر سالم در افزايش كمي و كيفي محصول نيز مورد توجه قرار گرفته و در مجموع حدود 3012 تن بذر مادري توسط موسسه توليد و در اختيار كشاورزان قرار گرفت. در زمينه به نژادي اقدام زيادي صورت نگرفته و كليه طرح هاي تحقيقاتي انجام شده به زراعي بوده و بر روي دو رقم بومي شده اسلامبولي و پشندي صورت گرفته است. تحقيقات و دستاوردهاي سيب زميني در دهه 50: ميانگين سطح زير كشت ساليانه سيب زميني در اين دهه 58022 هكتار مي باشد كه نسبت به دهه قبل حدود دو برابر افزايش يافته است بخشي از اين افزايش سطح زير كشت ناشي از بالا رفتن عملكرد و سود آور شدن زراعت سيب زميني مي باشد. در اواخر اين دهه عملكرد سيب زميني به 8/11 تن در هكتار رسيد. مجموع توليد بذر مادري در اين دهه 1862 تن مي باشد كه نسبت به دهه قبل 1150 تن كاهش نشان مي دهد. بنابراين نقش بذر مادري توليدي در افزايش عملكرد چندان قابل توجه نبوده و افزايش عملكرد عمدتا به دليل ترويج يافته هاي تحقيقاتي در زمينه‌هاي به زراعي و نيازهاي كودي، آبياري و از همه مهمتر ارقام جديد بوده است. مهمترين ارقام معرفي شده در اين دوره عبارتند از: 1- كوزيما 2-آلفا3-آري4-بينچي برخي از اين ارقام همانند كوزيما به دليل سازگاري به شرايط اقليمي ايران هم اكنون نيز در مناطقي مانند اصفهان در سطح نسبتا وسيعي كشت مي شوند. اين رقم از نظر طول دوره رشد نيمه ديررس محسوب شده و به شرايط هاي خشكي و رطوبتي متحمل است. غده هاي آن بزرگ و به شكل تخم مرغي تا گرد بوده و عمق چشم ها بر روي غده در حد متوسط مي باشد. رنگ گوشت آن زرد و داراي بافت مستحكمي مي باشد. در اين دهه روش‌هاي كشت كرتي (غرقابي) و فاروپي (جوي و پشته) جنبه‌هاي مختلف نظير عملكرد، ميزان مصرف آب، هزينه‌هاي توليد و سلامت محصول مورد تحقيق قرار گرفته و يافته هاي مربوط به كشاورزان انتقال يافته است. در اواخر اين دهه موسسه از طريق بخش خصوصي اقدام به توليد 3338 تن بذر سيب زميني در طبقه گواهي شده نموده است كه اثرات آن بر عملكرد در ابتداي دهه سوم آشكار مي شود. در اين دوره سهم ارقام معرفي شده در افزايش عملكرد حداقل 50% بوده است به عبارت ديگر ارقام معرفي شده باعث افزايش محصول به ميزان 4/2 تن در هكتار شده و در سطح كشور به ميزان 182000 تن توليد سيب زميني را افزايش داده است. از مهمترين دستاوردهاي تحقيقاتي اين دوره در زمينه توليد بذر طرح سالم سازي ارقام بومي پشندي و اسلامبولي مي باشد كه با همكاري كارشناسان آلماني در سال 1351 شروع شده و حدود 220 تن بذر مادري عاري از بيماري از رقم پشندي توليد گرديد. تحقيقات و دستاوردهاي سيب زميني در دهه 60: سطح زير كشت سيب زميني در ابتداي دوره 87000 هكتار و در انتهاي آن به 149 هزار هكتار رسيده است. همچنين ميزان عملكرد در هكتار كه در ابتداي دوره 12 تن بود، در آخر دهه به 17 تن افزايش يافته است. به عبارت ديگر ميزان توليد در واحد سطح حدود 142 درصد افزايش نشان مي دهد. براساس آمارهاي بانك اطلاعات FAO- Agrostat ميانگين مصرف سرانه در سال در طي دوره 32 كيلوگرم مي باشد كه نسبت به دهه قبل حدود 150 درصد رشد نشان مي دهد. در اين دوره طرح هاي تحقيقاتي زيادي در زمينه مسايل به زراعي مانند تاريخ كاشت، تعيين نيازهاي كودي ارقام مختلف، روش هاي آبياري و زمان و روش هاي سرزني محصول، انبارداري و توليد بذر انجام شده است. در زمينه به نژادي نيز ارقام زيادي در طي اين دوره معرفي شده اند كه هم اكنون بسياري از مناطق سيب زميني كاري كشور را اشغال كرده اند. مهمترين اين ارقام عبارتند از: 1- دزيره 2-باراكا 3-آئولا4-ديامانت 5-مورن 6-فاموزا7-دراگا8-اسپارتان. رقم دزيره عليرغم عملكرد بالا و كيفيت خوراكي مطلوب به دليل قرمز بودن پوست آن نتوانست سطح زير كشت زيادي را اشغال نمايد ولي رقم باراكا هم اكنون در استان سمنان رقم اصلي محسوب مي شود و ارقام ديگري مانند آئولا،مورن و دراگا تقريبا در اكثر مناطق كشور كشت مي شوند رقم آئولا به دليل بالا بودن ماده خشك و زرد بودن گوشت آن علاوه بر مصرف تازه خوري مورد استقبال كارخانه چيپس نيز مي باشد. اين رقم داراي پوست زرد تيره با چشم هاي سطحي و طول دوره رشد حدود 150 روز (ديررس) است. عملكرد آن و خاصيت انباري آن در حد مطلوبي قرار دارد. در طي اين دوره حدود 2700 تن بذر مادري سيب زميني از ارقام معرفي شده توسط موسسه توليد و به سيستم توليد بذر كشور تزريق شده است. براساس نتايج طرح هاي تحقيقاتي انجام شده تقريبا كليه ارقام معرفي شده نسبت به ارقام مورد استفاده در دهه قبل حدود 4-3 تن در هكتار افزايش محصول نشان مي دهند. به عبارت ديگر سهم ارقام معرفي شده در افزايش عملكرد كشور در طي اين دوره 80% . بقيه موارد يعني توليد بذر سالم و نكات به زراعي 20% عملكرد را بالا برده‌اند. در طي اين دهه نيز مسئوليت توليد شده بذر گواهي شده با موسسه بوده است. تحقيقات و دستاوردهاي سيب زميني در دهه 70‍: سطح زير كشت سيب زميني در ابتداي دهه 141 هزار هكتار مي باشد و در آخر دهه به 160 هزار هكتار افزايش يافته است. از سال 1375 به منظور عرضه سيب زميني در زمستان طرحي تحت عنوان استمرار توليد سيب زميني به اجرا درآمد. كه براساس آن ساليانه حدوداً از 15 هزار هكتار در مناطق مستعد و گرمسيري كشور در زير مدار 29 درجه و برخي از مناطق استان گلستان و مازندران براي اولين بار در مهرماه به كشت سيب زميني اختصاص يافت. در اين مناطق طرح هاي تحقيقاتي زيادي در زمينه پيش جوانه دار كردن سيب زمين عمق كشت، معرفي ارقام مناسب، تراكم و غيره انجام گرديد. مهمترين مشكل توليد در مناطق اجراي طرح‌هاي استمرار عدم وجود بذر پيش جوانه دار شده در مهرماه بود زيرا سيب زميني برداشته شده در مهرماه به دليل داشتن خواب (Dormancy) در صورت كاشته شدن با تاخير سبز شده و با توجه به گرماي هوا درصد زيادي از غده‌ها در زير خاك دچار گنديدگي مي شدند. بوته هاي سبز شده نيز به دليل تك ساقه‌اي شدن عملكرد چنداني نداشتند. بر اين اساس در شروع كار تعداد زيادي از كشاورزان متضرر و نااميد شدند. موسسه اصلاح بذر در سال 1375 علاوه بر ارائه نتايج روش هاي مختلف شكستن دوره خواب سيب زميني در سمينار برگزار شده در استان هرمزگان طرحي ارائه داد كه بر اساس آن در مناطق گرمسيري شيراز و اصفهان در بهمن و اسفند ماه هر سال اقدام به كاشت بذر نموده و محصول توليدي را كه در خرداد ماه سال بعد برداشت مي‌شود به عنوان بذر مناطق طرح‌هاي استمرار در جنوب كشور مورد استفاده قرار مي دهند. زيرا غده‌هاي برداشت شده در خرداد و اوايل تيرماه فرصت كافي براي شكستن دوره خواب و رسيدن به سن فيزيولوژيكي مناسب كشت را دارا خواهند بود. هم اكنون اين طرح عملي شده و ميانگين عملكرد كشت‌هاي پائيزه‌ (مهرماه) كه در بهمن ماه برداشت مي شوند حتي از ميانگين عملكرد كشت بهاره كشور نيز بالاتر است. اثرات اجراي برنامه ارائه شده به حدي بود كه ميانگين توليد را در منطقه از 10 تن به حدود 25 تن در هكتار ارتقا داد و به عبارت ديگر عرضه سيب زميني در بهمن ماه كه گرانترين زمان قيمت سيب زمين در بازار مي باشد به ميزان 225 هزار تن افزايش يافته است. در اين دوره دستور العمل مديريت نگهداري سيب زميني خوراكي و بذري در انبار تهيه شده و در قابل كلاس هاي آموزشي و بازديد از سردخانه ها و انبارهاي معمولي آموزش هاي لازم به كشاورزان داده شد و با توجه به امكانات طبيعي موجود د رهر منطقه نمونه هايي از انبار هاي نيمه فني ارزان قيمت توسط بخش خصوصي احداث گرديد. در زمينه توليد بذر عاري از بيماري تحقيقات زيادي بخصوص در مورد كشت بافت صورت گرفته ولي به دليل عدم امكانات مالي در حال حاضر امكان توليد سيب زميني عاري از بيماري در سطح وسيع مقدور نيست در سطح تحقيقاتي هسته اوليه حدود 15 رقم عاري از ويروس از طريق كشت مريستم توليد گرديد كه اميد است اين برنامه تداوم يافته و كلكسيوني كه با نام بانك In- Vitro تشكيل شده است غني تر شود اين بانك گياهچه هاي اوليه مورد نياز جهت تكثير در سطح تجاري را تامين خواهد كرد. ميانگين توليد كشور در اواخر دهه به 23 تن در هكتار رسيده است كه نسبت به ابتداي دهه كه 5/17 تن بوده و 131 درصد رشد داشته است. اين افزايش رشد ناشي از فعاليت هاي توليدي اجرايي و تحقيقاتي به شرح زير بوده است: توليد بذر سالم: ميزان توليد بذر مادري در طي دهه حدود 12 هزار تن بوده است كه نسبت به دهه قبل 444 درصد افزايش نشان مي دهد. در اواخر اين دوره برنامه‌هاي جامعي براي توليد بذر سيب زميني مورد نياز كشور تدوين و اجرا گرديد كه نقش موسسه درآن كليدي بوده است. در همين قالب حدود 70 نفر بازرس سيب زميني با همكاري اين موسسه، سازمان حفظ نباتات، موسسه بررسي آفات و در رأس آن ها دفتر سبزي و صيفي تربيت شده‌اند. نثش بذرهاي توليدي در سلامت و كيفيت محصولات عرضه شده به بازار كاملات ملموس بوده و از نظر عملكرد نيز حدود 40 درصد از افزايش عملكرد مربوط به توليد بذر سالم در كشور بوده است. غليرغم آنكه قيمت جهاني سيب زميني خوراكي در سال هاي 97-1995 هر تن 157 دلار بوده است ولي قيمت سيب زميني بذري وارداتي هر كيلو حدود 4/1 دلار تمام مي شود و بنابراين قيمت سيب زميني بذري توليد شده توسط موسسه با توجه به استانداردهاي توليدي در طي اين دوره حدود 17 ميليون دلار بوده است و سهم بذرهاي مادري توليد شده در افزايش عملكرد سيب زميني خوراكي كشور ساليانه به 432 هزار تن بالغ مي‌شود. 2)معرفي ارقام پرمحصول: معرفي ارقام پرمحصول و داراي كيفيت بالا در اين دهه نيز ادامه يافته كه مهمترين آن‌ها عبارتند از: 1-آگريا 2-آرنيدا 3- پيكاسو 4-نورينا 5-آژاكس 6-كنكورد 7-ويتال 8-مارفونا ارقام آرنيلا، نويتا آژاكس و كنكورد به عنوان ارقام زودرس با دارا بودن دوره خواب كوتاه براي توليد سيب زميني تازه خوري بخصوص در مناطق اجراي طرح هاي استمرار توليد سيب زميني و كشت زمستانه در مناطق نيمه گرمسيري كشور مناسب هستند. رقم اگريا به علت داشتن عملكرد بالا رنگ گوشت زرد بخش الاعظم سطح زير كشت بهاره را تسخير كرده و علاوه بر تامين سليقه مصرف كنندگان به دليل داشتن ماده خشك بالا و ساير صفات كيفي براي سرخ كردن و تهيه خلال (فرانچ فريز) و چيپس مورد استقبال وسيع صنايع تبديلي قرار گرفته است. رقم مارفونا نيز به دليل پتانسيل عملكرد بالا و زودرسي هم اكنون بعد از رقم آگريا دومين رقم از نظر سطح زير كشت در كشور مي‌باشد. جمع بندي نتايج آزمايشات مقايسه ارقام پر محصول معرفي شده با ارقام قبلي نشان مي دهد كه حدود 40% از مجموع افزايش عملكرد در اين دهه ناشي از نقش ارقام جديد مي باشد و به عبارت ديگر 432 هزار تن افزايش توليد كشور در طي اين دهه سهم ارقام جديد مي باشد و حدود 20 درصد ديگر از افزايش عملكرد يعني 192 هزار تن از كل محصول توليدي سيب زميني كشور و مربوط به روش هاي جديد آبياري مصرف علف كش و مسايل به زراعي بوده است. خلاصه اي از جايگاه تحقيقات و توليد سيب زميني در كشور: در بدو تاسيس موسسه عملكرد سيب زميني 8/4 تن در هكتار و هم اكنون حدود 23 تن در هكتار برآورد مي شود. توليد كل كشور نيز در سال 1339 حدود 96 هزار تن بوده است و هم اكنون بيش از 6/3 ميليون تن تخمين زده مي‌شود. ضريب خودكفايي در زمينه سيب زمين خوراكي نيز 103 درصد برآورده مي شود. همه اين دستاوردهاي قابل توجه مستقيم و يا غير مستقيم مرهون تحقيقات انجام يافته در طي 4 دهه فعاليت اجرايي و تحقيقاتي موسسه بوده است. مصرف سرانه سيب زميني در سال 1339 حدود 6 كيلوگرم و هم اكنون 45 كيلوگرم مي باشد. بخش اعظم دلايل افزايش سطح زير كشت سيب زميني از 20 هزار هكتار به 160 هزار هكتار در طي 4 دهه مربوط به سودآور شدن زراعت سيب زميني است. روند رو به ازدياد رشد جمعيت كشور ايجاب مي‌كند براي اين محصول از نظر توليد انرژي و پروتئين در واحد سطح در بين محصولات زراعي بي رقيب مي باشد. سرمايه گذاري تحقيقاتي متناسبي صورت گيرد. تحقيقات انجام شده در طي دهه باعث شده است كه ميانگين عملكرد كشور از ميانگين عمكرد جهاني 7 تن بالاتر برود. مزيت هاي نسبي اين محصول در زمينه توليد و رقابت با توليد كنندگان و صادركنندگان جهاني آن سرمايه گذاري اساسي تري را در امر تداوم تحقيقات آن ايجاب مي نمايد. عليرغم عبور كشور از مرز خودكفايي در زمينه توليد سيب زميني خوراكي هم اكنون ساليانه به طور ميانگين حدود نيم ميليون دلار صرف واردات هسته اوليه بذور كشور مي شود كه با توجه به امكانات بالقوه و بالفعل موجود در صورت سرمايه گذاري اين معضل نيز حداكثر در ظرف 3 سال قابل حل خواهد بود. هسته اوليه بذر سالم مورد نياز كشور حدود 600 تن برآورد مي شود. كه بهترين و آسان ترين راه حل آن استفاده از تكنيك هاي كشت بافت مي شود. هسته اوليه مذكور پس از چند نسل تكثير متوالي در مزارع و مناطق ايزوله كل بذور مورد نياز كشور را كه 470 هزار تن برآورد مي شود تامين خواهد كرد. جدول روند وضعيت توليد ومصرف سيب زميني در سالهاي 1379-1339 سالسطح زير كشتميزان توليد(تن)نسبت افزايش توليد در هر دهه به دهه قبلعملكرد (تن در هكتار)مصرف سرانه (كيلوگرم)13392060598321-77/461349463043472803535/710135987000957000276118/26136914869726021972725/1738137916000036800001412345 جدول روند وضعيت عملكرد سيب زميني و سهم هر دسته از فعاليت هاي تحقيقاتي در افزايش عملكرد (1379-1339) سالسطح زير كشتميزان توليد(تن)نسبت افزايش توليد در هر دهه به دهه قبلعملكرد (تن در هكتار)مصرف سرانه (كيلوگرم)133977/4----13495/7157-802013591114750302013695/17159801010137923131402040 ارتباطات بين المللي بخش: بخش تحقيقات سيب زميني تاكنوندر خصوص تبادل اطلاعاتي علمي و ژرم پلاسم با كشورهاي مختلفي نظير كره، آمريكا، هلند، آلمان، فرانسه، ايرلند و انگلستان ارتباط داشته و تعدادي از كارشناسان و محققين ايراني بخصوص در كشورهاي هلند المان دوره هاي آموزشي كوتاه مدت را در زمينه هاي مختلف توليد و اصلاح سيب زميني گذرانده‌اند و هم چنين با مركز بين المللي سيب زمين (CIP) واقع در كشور پرو قرارداد همكاري‌هاي دو جانبه امضا شده كه تاكنون 6 نفر از محققين كشور جهت طي دوره‌هاي آموزشي كوتاه مدت است به كشور ماكور اعزام شده و رژيم پلاسم هاي زيادي جهت بررسي هاي تحقيقاتي وارد كشور شده است. 2-پياز: سطح زير كشت محصول در جهان بر اساس آخرين آمار فائو بيش از 2/2 ميليون هكتار و ميزان توليد آن بيش از 36 ميليون تن اعلام شده است. در ايران سطح زير كشت و ميزات توليد پياز خوراكي به ترتيب 5/55 هزار هكتار و 7/1 ميليون تن برآورد شده است. با توجه به مبدا اين محصول كه آسياي مركزي و كشورهايي مانند ايران، افغانستان و پاكستان مي باشد وجود توده‌هاي بومي متنوع از لحاظ تندي، رنگ و شكل و خاصيت انبارماني موجب جلب توجه محققان به امر شناسائي و ارزيابي آن ها شده است و امروز كمتر استاني را از كشور مي توان يافت كه داراي توده هاي محلي و بومي ارزيابي شده است. با عنايت به تاثير كاربرد نتايج تحقيقاتي در كشور امروز علاوه بر خود كفائي كشور از لحاظ توليد بذر ارقام با گرده افشاني آزاد نرخ خودكفائي پياز خوراكي بر 8/106 درصد برآورد شده است و اميد آن مي رود كه در آينده بتوان شاهد صادرات برنامه ريزي شده اين محصول بود. تحقيقات و دستاوردهاي پياز در دهه 40: سطح زير كشت محصول در ابتداي اين دهه 13 هزار هكتار و در پايان دهه به 4/24 هزار هكتار رسيد. روند افزايش عملكرد نيز سير صعودي داشته و حدود 8 تن در هكتار به 10 تن در هكتار افزايش يافته است. د راين دهه مصرف سرانه پياز از 8/3 كيلوگرم در سال به 3/7 كيلوگرم رسيده است. افزايش عملكرد اين دهه در نتيجه فعاليت‌هاي به نژادي و به زراعي و توليد بذر مادري مي‌باشد. فعاليت‌هاي به نژادي بر روي شناسائي و جمع آوري توده‌هاي بومي و ارقام خارجي و واردتاتي و نيز سلكسيون و خالص سازي ارقام بومي برتر متمركز بوده است. آزمايشات مقدماتي مقايسه توده‌هاي بومي و ارقام خارجي در بيش از 20 ايستگاه سبزي در مناطق مختلف كشور انجام پذيرفته شد. در مناطق مختلف كشور انجام گرفته و منتج به معرفي توده هاي بومي برتر از لحاظ عملكرد عمر انباري و بازار پسندي و ساير صفات مانند، آذرشهر، سفيدكاشان، قرمزري، شماره 1 كرج و همچنين ارقام خارجي مانند وايت سوئيت اسپانيش، كريستال وايت واكس، ارلي يلوگلوب وارلي گرانو شده است. اقدام بعدي در اين دهه سلكسيون و خالص سازي رقم آذرشهر و سفيد كاشان و بعضي از ارقام محلي برتر بوده است. متعاقب اين اقدامات مصرف بذر اصلاح شده قرمز آذرشهر و سفيد كاشان در اكثر مناطق پياز كاري رايج گردد. علاوه بر فعاليت‌هاي به نژادي و تعيين ارقام مناسب براي شرايط اقليمي كشور آزمايشات به زراعي از جمله تعيين تاريخ ها و فاصله كشت مناسب و تعيين نياز كودي ارقام برتر در مناطق كرج، اصفهان، عراقي محله گرگان، اروميه و خرم آباد، زابل، داراب، مغان و همدان و بجنورد مياندوآب، ورامين، طرق مشهد، ايرانشهر و خاش انجام گرفته است. از مهمترين دستاوردهاي به زراعي ذيل قابل ذكر است: (دستيابي به تاريخ مناسب كشت ارقام سفيد كاشان، قرمز آذرشهر و قرمز ري در مناطق سردسير (نيمه اسفند تا نيمه فروردين) دستيابي به تاريخ مناسب كشت رقم سوئيت اسپاپنيش در مناطق جيرفت و مغان (اول تا بيستم مهرماه) تحقيقات و دستاوردهاي پياز در دهه 50‍: سطح زير كشت محصول و عملكرد در آخر اين دهه به ترتيب 38 هزار هكتار و 16 تن در هكتار مي باشد. مصرف سرانه نيز از 3/7 كيلوگرم در دهه گذشته به ميزان12 كيلوگرم در سال افزايش يافت. فعاليت هاي به نژادي در اين دوره شامل شناسائي و خالص سازي ارقام بومي و با استفاده از روش‌هاي اصلاحي (سلكسيون توده‌اي) و همچنيني انجام آزمايشات مقايسه ارقام بومي و ارقام وارداتي خارجي ادامه مي يابد. از جمله به سلكسيون و خالص سازي توده محلي اصفهان و معرفي ارقام روز كوتاه را مهرمز، بهبهان و رقم خارجي تگزاس ارلي گرانو كه در آزمايشات مقايسه ارقام مناسب كشت در مناطق جنوبي كشور مي باشند مي توان اشاره نمود. در خصوص توليد بذر اصلاح شده پيازهاي روز بلند مناسب كشت بهاره (قرمزآذرشهر سفيد كاشان). گفتني است هرساله حدود يك تن بذر مادري توليد شده است. افزايش عملكرد مشاهد شده در اين دهه به دليل ترويج يافته‌هاي تحقيقاتي در زمينه‌هاي به زراعي، ‎آبياري نيازهاي كودي و نيز استفاده از ارقام اصلاح شده پر محصول بوده است. تحقيقات و دستاوردهاي پياز در دهه 60: در اين دهه نيز سير صعودي افزايش سطح زير كشت و عملكرد در هكتار قابل ملاحظه است به طوري كه در سال 1369 به ترتيب 45 هزار هكتار و 24 تن در هكتار بوده است. اين روند در خصوص معرف سرانه نيز صادق است. (مصرف سرانه در سال 1369، 15 كيلوگرم بوده است.) در اين دهه علاوه بر فعاليت هاي به نژادي كه شامل سلكسيون و خاصل سازي ارقام روز بلند بوده است اقدام به سلكسيون وخالص سازي پيازهاي روز كوتاهي مانند پياز را مهرمز و بهبهان به روش سلكسيون توده‌اي شده است. لازم به ذكر است كه در اواخر اين دهه در خوزستان در بيش از 3000 هكتار از اراضي زير سد دز شامل مناطق را مهرمز، شوش، شوشتر، هنديجان و بهبهان رقم اصلاح شده رامهرمز رقم تگزاس ارلي گرانو با توليد حدود 60000 تن كشت مي شده است. همچنين در اين دهه اولين بار بذر پياز روز كوتاه رقم خارجي تگزاس ارلي گرانو در داخل كشور در مركز صفي آباد خوزستان توليد گرديد و در آزمايشي با نمونه خارجي اين رقم مقايسه گرديد بتدريج نشان داد بذر خارجي رقم تگزاس نسبت به بذر پياز رقم تگزاس براي توليد داخل برتري نداشته است (ارقام روز كوتاه مناسب كشت پاييزه در مناطق جنوبي كشور هستند و در هنگام برداشت محصول در فصل بهار خلاء بازار را به دليل اتمام پيازهاي انباري برطرف كرده و باعث كاهش قيمت پياز در كشور مي شوند). علاوه بر فعاليت هاي به نژادي فعاليت هاي به زراعي شامل آزمايشات تعيين فاصله و تاريخ كشت مناسب تعيين نياز غذايي ارقام و تعيين نياز آبي و روش‌هاي آبياري و … انجام گرفته است. براي نمونه مي توان به تعيين ميزان مصرف بذر در شكت مكانيزه كه در جنوب كشور (خوزستان) متداول است اشاره نمود. كه ميزان 5 كيلوگرم بذر در هكتار با فاصله 25 سانتي متر توصيه شده است. تحقيقات و دستاوردهاي پياز در دهه 70: سطح زير كشت در پايان اين دهه به بيش از 5/55 هزار هكتار رسيده و افزايش عملكرد نيز سير صعودي داشته و از 24 تن به 30 تن در هكتار رسيده است. مصرف سرانه پياز به 20 كيلوگرم در سال افزايش يافته است. در اين فعاليت هاي به نژادي شامل سلكسيون و خالص سازي ارقام بومي ادامه يافته و بذر اصلاح شدة پيازهاي سركرة برازجان، سفيدساري، سفيدگرگان، كمرة خمين و ديگر ارقام توليد شده است. در اين دهه براي اولين بار اينبردلاين هاي 16 رقم پياز برتر ايراني ايجاد شده كه در توليد بذر سينتتيك و هيبريد به كار خواهد رفت. در آزمايشات مقايسه ارقام خارجي رقم‏هاي هيبريد روز كوتاه خارجي مانند رقم پريماورا و ساوانا سوئيت و .. معرفي گرديده‏اند و در حال حاضر رقم پريمادرا در سطح وسيعي در مناطق جنوبي كشت مي شود. در اين دهه آزمايشات به زراعي جهت تعيين نيازهاي زراعي و فيزيولوژيك براي استفاده از حداكثر پتانسيل عملكرد كمي و كيفي ارقام پياز با راههاي مقرون به صرفه و با حفظ محيط زيست صورت گرفته است كه با آزمايشات زير مي توان اشاره كرد: تعيين تاريخ كشت مناسب، روش و سيستم كشت، تراكم بذر (جهت توليد پياز بذري يا پياز خوراكي)، تعيين نيازهاي غذائي و الگوي مناسب تغذيه ارقام، نحوه و ميزان آبياري. نحوة پيشگيري و تعيين مناسب‏ترين روش‏هاي مبارزه باآفات و بيماري‏ها و علف‏هاي هرز و تعيين مناسب‏ترين روش‏هاي نگهداري پياز در انبار. در اين دهه با مركز بين المللي AVRDC براي تبادل ژرم پلاسم همكاري بعمل آمده است. 3-حبوبات: فعاليت هاي تحقيقاتي موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر بر روي گونه‌هاي مختلف حبوبات از سال 1342 با همكاري دانشكده كشاورزان كرج آغاز گرديد. دانشكده با همكاري ساير مراكز بين المللي و همچنين كارشناسان اين موسسه اقدام به جمع آوري توده هاي مختلف بومي حبوبات در ايران و نيز دريافت نمونه هايي از ساير نقاط جهان نمود. به طوري كه حدود1200-1000 نمونه جمع آوري شد و در نتيجه اين فعاليت هاي مشترك چندين رقم از گونه هاي مختلف حبوبات نامگذاري و معرفي گرديدند. پس از انقلاب شكوهمند اسلامي كشت حبوبات بيش از پيش مورد استقبال كشاورزان قرار گرفت و تقاضاي دريافت بذرهاي اصلاح شده حبوبات افرايش يافت. به منظور پاسخ به نياز روز افزون كشاورزان از اواخر سال 1358 بخش تحقيقات حبوبات در موسسه تشكيل گرديد. در ابتدا فعاليت هاي تحقيقاتي محدود به كرج و چند ايستگاه تحقيقاتي بوده ولي به تدريج دامنه فعاليت آن گسترش يافت. با تشكيل بخش برنامه هاي تحقيقاتي حبوبات با ده محقق و ده نفر تكنسين در ستاد و با تعداد حدود 24 نفر محقق و تكنسين در بيش از 20 ايستگاه تحقيقاتي در كشور آغاز شد. در ابتدا فعاليت هاي تحقيقاتي حبوبات بر روي شش گونه نخود، عدس، لوبيا چشم بلبلي، ماش و باقلا با دريافت ژرم پلاسم از مراكز تحقيقات بين المللي و انجام آزمايشات بر روي آن ها آغاز شد. در سال 1373 با سياستگذاري سازمان تحقيقات آموزش و ترويج كشاورزي تحقيقات نخود و عدس رسماً به موسسه تحقيقات ديم واگذار گرديد. از اسفندماه 1376، تحقيقات لوبيا، ماش و باقلا در قالب واحد حبوبات با حدود ده محقق و هفت تكنسين در بخش تحقيقات سيب زميني و پياز در حبوبات آبي، ادامه يافت. تحقيقات و دستاوردهاي حبوبات در دهه 50: در اين دهه فعاليت هاي تحقيقاتي حبوبات در زمينه هاي به زراعي، به نژادي و توليد بذر مادري محصولات شش گانه لوبيا، ماش، لوبيا چشم بلبلي باقلا نخود و عدس آغاز گرديد. در زمينه به زراعي تعيين تاريخ مناسب كاشت حبوبات تعيين مناسب ترين تراكم كاشت گونه‌هاي مختلف تعيين نيازهاي غذايي و آبي اين محصولات و اجراي طرح هاي تحقيقي- ترويجي به منظور مقايسه برتري ارقام اصلاح شده با ارقام محلي از اهداف عمده اين دهه مي باشد. تحقيقات به نژادي با اولويت شناسائي ارقام مناسب و سازگار با شرايط آب و هوايي مناطق توليد، دستيابي به ارقام مناسب برداشت مكانيزه و نيز متحمل به تنش هاي زنده و غير زنده اجرا شده است. در زمينه توليد بذر مادري در اين دهه براي تمام گونه هاي مورد تحقيق حدود 60 تن بذر در سال توليد شده است . از مهمترين دستاوردهاي اين دهه معرفي رقم باقلاي بركف در سال 1363 مي باشد. اين رقم دانه درشت و داراي عملكرد بالا (حدود 5 تن در هكتار) و سازگار با شرايط آب و هوايي مناطق شمالي كشور مي باشد. تاثير معرفي اين رقم به حدي است كه تمام كشاورزان مناطق شمالي ايران در مازندران، گلستان و گيلان از اين رقم به جاي رقم هاي تجاري مرسوم استفاده كرده و از عملكرد آن رضايت كامل داشتند. از ديگر دستاوردها و يافته هاي قابل اشاره در اين دهه مي توان دستيابي به ارقام اميدبخش ذيل اشاره نمود: لوبيا چيتي Cos-16: مبدا اين رقم كلمبيا است. ارتفاع بوته 50-40 سانتي متر متحمل به ويروس موزائيك و مقاوم به ريزش است. دوره رشد آن 90 روز با عملكرد حدود 3 تن در هكتار است. و مناسب برداشت مكانيزه مي باشد. فواصل مناسب آن 50*10 سانتي متر است، منطقه عمده كاشت اين رقم زنجان است. لوبيا سفيد 49-Emerson: مبدا اين رقم تركينه است. ارتفاع بوته 50 سانتي متر رنگ دانه سفدي روشن و بازار پسند است، دوره رشد آن 90-85 روز با عملكرد حدود 2/2 تن در هكتار است. ماش رقم VC- 1973A: مبدا اين رقم تايوان است. ارتفاع بوته 46 سانتي متر، تيپ بوته ايستاده، رنگ دانه روشن با عملكرد حدود 2 تن در هكتار است. مناطق مناسب اين رقم كرج اصفهان و گرگان است. تحقيقات و دستاوردهاي حبوبات در دهه 70: كار تحقيقات به زراعي به نژادي و توليد بذر مادري گونه هاي حبوبات همانند دهه اول و با توسعه برنامه هاي دو رگ گيري و مطالعه بر روي ويژگي‌هاي غذايي و تبديلي ارقام مختلف حبوبات مانند افزايش درصد پروتئين هاي قابل هضم و بررسي بر روي خاصيت كنسروي گونه هاي لوبيا و باقلا تداوم يافت. ميزان توليد بذر مادري با توجه به حذف عدس و نخود از برنامه توليد بذر ساليانه حدود 20 تن بذر لوبيا و 10 تن بذر باقلا بوده است. مهمترين دستاوردهاي اين دهه در زمينه هاي مختلف عبارتند از: 1-تحمل لوبيا چيتي Cos-16: به كنه تارتن كه مهمترين آفت لوبيا در اكثر مناطق كشور مي باشد و هر ساله خسارت شديدي در مناطق مختلف كشور از جمله استان مركزي و استان لرستان وارد مي آيد. 2-معرفي سه رقم لوبيا قرمز به نام هاي اختر، صياد و درخشان. 3-ارتباطات با مراكز تحقيقاتي بين المللي: در اين دهه ارتباط خوبي با مراكز سيات، ايكار دا وايكر سايت برقرار شده است. در اين زمينه مي توان به اخذ ژرم پلاسم گونه هاي مختلف كارآموزي در مركز بين المللي سيات برگزاري دوره آموزشي داخلي كشور با همكاري مركز سيات اشاره نمود. قسمت اول: سيب زميني مقدمه: سيب زميني (Solanom tuberosum) يكي از پر توليد ترين محصولات است كه به طور گسترده اي در جهان كشت شده و تقريبا در هر هكتار دو برابر برنج و گندم كادري توليد مي‌كند. اين گياه به دامنه وسيعي از اقليم ها سازگار بوده وهم در محيط هاي گرمسيري و هم معتدل و همچنين در ارتفاعات تا 4000 متر از سطح دريا يافت مي شود. اروپاي غربي و مركزي، شوروي سابق و چين مناطق توليد اصلي سيب زميني است. اين گياه هم در سطح وسيع و هم در باغچه خانه ها كشت مي‌شود. سيب زميني بسيار مغذي و حاوي ويتامين C و اسيدهاي آمينه ضروري براي تغذيه مطلوب انسان است. چون سيب زميني گياهي مهم در سطح جهان است در سال 1971 مركز بين المللي سيب زميني (International potato Center) (CIP) (در ليماي پرو (نزديك جايي كه سيب زميني اهلي شده است.) به منظور افزايش كشت و كار سيب زميني در كشورهاي در حال توسعه تاسيس گرديد. سيب زميني از ساير گياهان زراعي متفاوت مي باشد. زيرا مواد غذايي خوراكي آن در بخش هاي زير زميني كه غده ناميده مي شود ذخيره مي‌گردد. سيب زميني همچنين از اين نظر كه به طور غير جنسي يا رويشي از طريق غده ها تكثير مي شود منحصر به فرد مي باشد. تكثير رويشي از طريق غده ها داراي مضرات معيني است. از قبيل: 1) انتقال بيماري، 2) هزينه هاي نقل مكان غده‌ها كه در مقايسه با بذر سنگين تر است 3) جوانه زدن غده ها قبل از فصل كشت بيماري ها ويروسي كه معمولا از طريق غده ها پخش مي گردد. به طوري كه توليد بذر عاري از ويروس نگراني اصلي براي كشاوزان بزرگ و توزيع كنندگان غده ها براي بذر مي باشد. جوانه زدن غده ها قبل از قصل كاشت براي كشاورزان كوچك كه غده ها را براي كاشت در فصل بعد بدون امكانات انبار سرد نگهداري مي نمايند مشكل ساز است. با وجود اين سودمندي بارز تكثير رويشي در اين است كه زماني كه بوته برتر از اصلاح كننده شناسائي كند مي‌توان آن را به عنوان رقم اصلاح شده آزاد نموده و ماهيت ژنتيكي اوليه آن را حفظ كرد. تنها گياه ديگر با تكثير رويشي نيشكر است. جنبه قابل توجه در بهنژادي سيب زميني منشا تتراپلوئيدي آن است كه مطالعه وراثت صفات معيني را در آن مشكل مي سازد. وراثت صفات به طريقه تتراسوميكي (tetraSomic) در اتو تترا پلوئيدها بسيار پيچيده تر از وراثت صفات به طريقه دي سوميكي (disomic) (در ديپلوئيدها است. با وجود اين ماهيت اتوتترا پلوئيد را مي توان به منظور حداكثر نمودن هتروزيس براي توليد ارقام سيب زميني با عملكرد برتر استفاده نمود. يكي از مهمترين ويژگيهاي سيب زميني منبع متنوع ژرم پلاسم است كه ممكن است اصلاح كننده آن را مورد استفاده قرار دهد. تقريبا همگي خويشاوندان وحشي نزديك را مي توان به راحتي با سولانوم توبيروزوم جهت ادغام مقاومت به تنش هاي زنده و غير زنده ناخالصي تلاقي داد. در نهايت هيچ كدام از گياهان زراعي به ديگر چنين ژرم پلاسم وحشي گسترده اي كه به راحتي در ايجاد رقم قابل استفاده باشد را ندارند. ظرفيت ژنتيكي براي پيشرفت هاي اينده در عملكرد به لحاظ همين خصوصيات انحصاري سيب زميني امكان پذير است. طبقه‌بندي سيب زميني سيب زميني متعلق به Solanum و خانواده Solanace يا خانواده سايه شب مي باشد. اين خانواده همچنين مشتمل بر بسياري ديگر از گياهان تجاري مهم از قبيل گوجه فرنگي، توتون بادمجان گونه هاي مختلفي از فلفل ها، پتونيا و سايه شب سمي مي گردد. جنس سولانوم تقريباً داراي 2000 گونه شامل بيش لز 150 گونه غده دار است كه يك سري پلي پلوئيدي از ديپلوئيدها (2x) تاهگزا پلوئيدها (6x) هستند و 75% آن ها ديپلوئيدند. اكثر گونه هاي سولانوم به صورت بوته اي هستند و يا درختچه خاردار كوچك دارند. گونه زراعي سيب زميني از گونه سولانوم توبيروزوم و به صورت اتو تترا پلوئيد با فرمول ژنومي 2n=2x=48 مي باشد. اين تنها گونه غده دار سولانوم هاست كه در خارج از ناحيه بومي اش كشت و كار مي شود. احتمال بر اين است كه سولانوم توبيروزوم از ناحيه آندي پرو مركزي تا بوليوي مركزي منشأ يافته‌ باشد. از آنجا سيب زميني به اروپا منتقل شده است و بعد از اجراي انتخاب هاي طولاني براي عمكلدر غده و زودرس تر شدن تحت طول روند طولاني تر نسبت به محل بومي اش، بسياري تغييرات در گياه و خصوصيات برگ و پاسخ به طول روز ايجاد گرديد. انواعي با ويژگيهاي گياهي و پاسخ به طول روز مشابهي نيز در شرايط با طول روز بلند درشيلي يافت شد. اين موضوع سبب شد تا محققان روسي مدعي شوند كه سيب زميني اروپايي از شيلي آمده است. ولي اين نظريه عموماً مطرود شناخته شده است. اكنون اين نظر كه احتمالا شيلي مركز ثانويه سولانوم توبيروزوم مي باشد و در آنجا تغييرات تكاملي مشابهي با آنچه بعدا تحت شرايط انتخاب در اروپا رخ داده به وجود آمده است. شواهد بعدي از ناحيه آندي پرووبوليوي به عنوان مركز اوليه منشا سيب زمين اهلي اين حقيقت را كه گونه ديپلوئيد زراعي و بومي stenotomum.S كه اولين گونه سيب زميني اهلي شده بود و يك جدگونه تترا پلوديد tubersum باشد كه در ناحيه آند رشد مي نمايد. اگرچه اكثر گونه هاي بومي سيب زميني در امريكاي جنوبي قرار دارند. اما اين تصور وجود دارد كه گونه هاي غده دار سيب زميني ممكن است از ناحيه مكزيك منشأ يافته و سپس به طرف جنوب به داخل آند در زمان هاي خيلي قديم جائيكه با گونه هاي بومي آند دو رگ گرديده مهاجرت نموده‌اند. گونه هاي وحشي سيب زميني در مكزيك جنوب شرقي ايالات متحده و گواتمالا و ساير كشورهاي امريكاي مركزي نيز يافت مي شود. اين ناحيه به همراه ناحيه مركزي آندي پرو… بوليوي به عنوان مركز اوليه منشأ سيب زميني در نظر گرفته مي‌شود. گياه شناسي سيب زميني. گل سيب زميني 3 تا 4 سانتي متر قطر داشته و داراي پنج كاسبرگ و پنج گلبرگ و يك تخمدان دو قسمتي با يك خامه و يك كلاله مي باشد. جام گلبرگ در ارقام مختلف از لحاظ اندازه فرق مي‌كند. رنگ جام گل از بنفش تا تقريبا سفيد متفاوت است. گلبرگها با يكديگر متحد شده و لوله‌اي شكل مي باشند. پرچمها به لوله جام گل چسبيده و توليد بساك هاي افراشته‌اي مي نمايد. كه تشكيل يك ستون بسته يا قيفي در اطراف خامه مي دهد. بساك ها بجز آن هايي كه بر روي بوته‌هاي نر عقيقم توليد مي شوند به رنگ زرد روشن بوده و بقيه رنگ زرد كمرنگ يا زرد- سبز دارند. در بعضي از كلون ها غنچه ريزش نموده و گلهاي رسيده هيچ وقت تشكيل نمي شود. توليد گرده در بعضي از ارقام تجاري بسيار ضعيف است و بعضي از ارقام عملا هيچ گرده‌اي را توليد نمي‌كند. بذرها در يك جعبه (كه اغلب توپ بذري يا سيب زميني ناميده مي‌شود). توليد مي‌گردد. گلهاي سيب زميني زراعي اكثرا در اوايل صبح باز مي شود . اگرچه تعدادي ممكن است طي روز به باز شدن گل ادامه دهند. خود گشني در طبيعت متداول است. دگرگشني را به طور عمده زنبورهايي قليايي كه حاملان اصلي گرده هستند انجام مي دهند. گرده‌افشاني بر اثر باد نقش جزئي در طبيعت ايفا مي‌نمايد. جوانه زدن دانه‌هاي گرده پس از 30 دقيقه كامل شده و تخمدان طي 12 ساعت بارور مي‌گردد. موانع توليد بذر در سيب زميني مشتمل بر موارد زير است. عدم گلدهي؛ ريزش غنچه‌ها و گل ها قبل يا پس از باروري؛ نر عقيقمي؛ خود ناسازگاري؛ توليد گرده اندك و عدم توليد دانه‌هاي گرده زنده. توليد مثل غير جنسي در سيب زميني را غده ها انجام مي دهند) جوانه‌ها با جوانه زدن جوانه‌هاي چشمي غده ظاهر مي شود. طول مدت خواب غده‌ها در ارقام مختلف فرق مي‌كند. در سيب زميني امريكايي در اغلب ارقام دورة نسبتا كوتاه خواب در غده ها وجود دارد. در صورتي كه در بسياري از كشورهاي ديگر انتخاب براي خواب طولاني تر انجام مي گيرد. به طوري كه مي توان غده ها را به جاهاي ديگر انتقال داد. تكثير رويشي با قلمه زدن ساقه‌هاي ريشه دار نيز امكان پذير است. گلدهي در سيب زميني سيب زمين براي گلدهي به طول روز بلند (حدود 16 ساعت)، بارندگي فراوان و هواي سرد نياز دارد. در اكثر شرايط رشد طبيعي طول روز در اوايل فصل بيشتر براي گلدهي مناسب است. تا توليد غده كه به طور روز كوتاه (حدود 12 ساعت) نياز دارد. دماي بالا در هنگام گلدهي منجر به ريزش گلدهي در حالي كه هنوز در مرحله اوليه است. مي گردد. به طوري كه به نظر مي رسد ارقام به خوبي به گل نمي روند. با وجود اينكه بسياري از ارقام قديمي به ويژه رقم «روزت بوربانك» (Russet Burbank) گل هاي تنكي به وجود مي آورند، كه اغلب نر عقيم هستند ارقام جديدتر معمولا به وفور توليد گل نموده كه بسياري از آنها نر بارورند. امروزه گلدهي و تشكيل بذر مشكلات جدي براي اصلاح كننده نمي باشند. فنون مختلفي اغلب براي القاء گلدهي استفاده مي شود كه از قبيل حذف دوره‌اي غده‌ها بستن دور ساقه يا انقباض ساقه و پيوند قلمه‌هاي سيب زميني جوان بر روي گوجه فرنگي با ساير گياهان سازگار در خانواده سولاناسه مي‌باشند. در ميان ارقامي كه در حال حاضر براي بهنژادي استفاده مي شوند، گزينش براي افزايش گلدهي و تشكيل بذر بر روي عملكرد غده تاثير بدي ندارد. گلدهي و عملكرد غده و همين طور تشكيل بذر و عملكرد غده با يكديگر همبستگي ندارند. طبقه‌بندي و مراكز پراكنش سيب زميني: سيب زميني گياهي است علفي و دو لپه كه به اساس ويژگي هاي گل به خانواده سولاناسه جنس سولانوم و بخش پتوتا دارد بخش خود به سري و گونه و در نهايت به زير گونه تقسيم مي شود كليه گونه‌هاي زراعي و وحشي به بخش تبوتا تعلق دارد. سه روش براي طبقه‌بندي گونه‌هاي زراعي سيب‌زميني وجود دارد دسته به روش طبقه بندي سيب زميني‌هاي زراعي را به 3، 8، 16 گونه تقسيم مي كنند روشي كه ارقام زراعي را به 8 گونه تقسيم مي‌كند معمول تر است. سيب زميني را براساس سطح پلوييدي نيز طبقه بندي مي نمايند كه به مبناي تعداد مجموعه كروموزومي (x) موجود در يك سلول رويش تعيين مي‌شود. سلول هاي رويشي به طور معمول حداقل داراي دو مجموعه كروموزومي هستند. هر مجموعه كروموزمي 12 عدد مي باشد. سلول هاي سيب زميني زراعي ممكن است داراي 2 تا 5 مجموعه كروموزومي باشند به عبارت ديگر سيب زميني هاي زراعي ممكن است ديپلوئيد تريپلوئيد و تتراپلوئيد و پنتاپلوئيد باشند. اصطلاحاً n2 نشان دهنده كل مجموعه‌هاي كروموزومي يك سلول در هر سطح پلوييدي (x) باشند. سيب زميني را از نظر تيپ غده به 4 گروه تقسيم مي‌كنند: غده هاي كشيده با پوست حنايي. غده هاي كشيده با پوست سفيد. غده هاي گرد با پوست سفيد. غده هاي گرد با پوست قرمز. عادت رشد: سيب زميني گياهي است علفي و عادت رشد آن در بين و داخل گونه ها متفاوت است. زمانيكه ساقه كوتاه و برگ ها در قاعده يا نزديك به قاعده ساقه متمركز شده باشند به اين حالت رزت يا نيمه رزت مي گويند. گونه‌هاي مقاوم به يخبندان: S.X. Curtilobinm , S.X.Juzepczukii و S.X. ajanhairi داراي عادت رشد رزت هستند. در بين گونه هاي ديگر حالت هاي خوابيده prostrate (ساقه روي زمين خوابيده‌اند) نيمه خوابيده decumbent (ساقه روي زمين خوابيده اندكي در قسميت انتها به طرف بالا هستند) نيمه راست و راست مشاهده مي‌شود. ريشه: گياه سيب زميني را مي توان از بذر و يا غده توليد نمود. گياهان حاصل از بذر داراي يك ريشه اصلي ضعيف و انشعابات جانبي آن هستند. ولي گياهان حاصل از غده در قاعده هر جوانه و بعدها در قسمت فوقاني گره‌هاي هر ساقه در زير خاك توليد ريشه نابجا مي نمايند. در مواردي كه از استولون ها نيز ممكن است. ريشه توليد مي شود. در مقايسه با اكثر گياهان زراعي سيستم ريشه سيب زميني ضعيف و به همين دليل تهيه خاك مناسب براي آن ضروري است. ساقه و برگها نيز در شرايط خاص (خصوصاً استفاده از هورمون ها) ممكن است توليد ريشه نمايند. از اين ويژگي در تكنيك هاي تكثير سريع سيب زميني استفاد مي شود. ساقه: سيستم ساقه سيب زميني شامل ساقه هاي هوايي استولون و غده ها مي باشد. جوانه‌هاي محصوري برگ نيز ممكن است رشد كرده و توليد ساقه جانبي استولون گل آذين و در مواردي غده هوايي بنمايند. گياهان حاصله از بذر حقيقي تنها داراي يك ساقه اصلي هستند. در حاليكه گياهان توليد شده از غده ممكن است داراي چند ساقه اصلي باشند. ساقه هاي جانبي از منشعب شدن ساقه اصلي توليد مي شود. مقطع ساقه در برش عرضي از گرد تا زاويه دار متغير است معمولا د رحاشيه زاويه دار ساقه اجزاي برجسته اي به نام بال تشكيل مي شود. بالها ممكن است صاف موج دار و يا دندانه دار باشد، رنگ ساقه معمولا سبز است ولي رنگ هاي قوه اي، قرمز و بنفش نيز وجود دارد. ساقه ها ممكن است توپر و يا به دليل عدم تجمع سلول هاي پيت (مغز) توخالي باشند. استولون: استولون ها از نظر رفولوژيكي ساقه هاي جانبي هستند كه در زير خاك از رشد افقي جوانه‌هاي ساقه بوجود مي آيند. طول استولون ها يكي از ويژگيهاي مهم هر رقم است. غده از حجيم و متورم شدن انتهاي استولون ها توليد مي شود. استولون هاي طويل، بيشتر در بين گونه‌هاي وحشي ديده مي‌شود. زيرا يكي از هدف هاي اصلاحي سيب زمين توليد استولون هاي كوتاه مي باشد. در صورتي كه در معرض نور و هواي آزاد قرار گيرند توليد ساقه‌هاي عمودي با شاخ و برگ معمولي خواهند نمود. غده: از نظر مورفولوژيكي غده يك ساقه تغيير شكل يافته است كه نقش اندام ذخيره‌اي گياه را بازي مي‌كند. يك غده داراي دو قسمت قاعده يا پاشنه و سر مي‌باشند. قسمت قاعده يا پاشنه با استولون اتصال دارد و قسمت مقابل آن سر ناميده مي شود. كه حاصل جوانه انتهايي است. آرايش چشم ها در روي غده به صورت مارپيچي و هر چه به سمت انتها (سر) برويم بر تراكم آن ها افزوده مي شود. چشم ها در محور اثر برگ (leaf scall like) يا ابرو قرار گرفته اند بسته به رقم ابروها ممكن است بر جسته، سطحي و يا عميق باشند هر چشم شامل چند جوانه است. از نظر مورفولوژيكي چشم هاي غده معادل گره هاي ساقه هستند. ابروها معادل برگ هاي فلسي وجوانه هاي چشم نشانگر جوانه هاي جانبي مي‌باشند. جوانه‌هاي چشم پس از رشد كردن سيستم جديدي از ساقه هاي اصلي جانبي و استوئلون ها را توليد مي‌كند در يك غده بالغ جوانه ها معمولا به حالت خفته هستند. پس از طي يك دوره زماني كه طول آن به رقم و شرايط محيطي بستگي دارد، ابتدا خواب جوانه انتهايي شكسته مي شود. اين ويژگي به نام غالبيت انتهايي ناميده مي شود. پس از مدتي ديگر جوانه هاي غير زنده غده نيز خوابشان شكسته و رشد مي كنند. شكل غده در اكثر ارقام تجاري از گرد تا تخم مرغي و دوكي متفاوت است. در بين ارقام تجاري و ابتدايي اشكال نامنظم زيادي مشاهده مي شود. در برش طولي غده عناصر زير به ترتيب از بيرون به داخل ديده مي شود: 1-پوست 2-كورتكس (Cortex) 3-سيستم آوندي 4-پارانشيم ذخيره‌اي 5-مغز (پيت) 1- پوست (پريدرم) پوست (پريدرم) (periderm) لايه محافظ نازكي است كه غده را مي پوشاند. رنگ آن ممكن است سفيد كرمي، زرد، پرتقالي، قرمز ويا بنفش باشد. برخي از غده‌ها داراي دو رنگ هستند. پوست غده در صورت قرار گرفتن در معرض نور مستقيم سبز خواهد شد. پوست غده معمولا صاف است ولي ارقام با پوست زبر نيز وجود دارد در حالت فارسي پوست غده با فشار انگشتان به راحتي جدا مي شود. بنابراين در صورت برداشت زود هنگام، پوست آسيب پذير مي‌باشد. در شرايط رطوبت زياد اندازه عدسكها افزايش يافته و به صورت تكه هاي سفيد ديده مي‌شود تبادل گازها از طريق عدسكها كه در روي پوست پراكنده انجام مي‌‌شود. كورتكس در زير پوست قرار گرفته و شامل لايه اي از بافت هاي ذخيره‌اي است كه اساساً از پروتئين و نشاسته تشكيل شده است. سيستم آوندي ارتباط غده و چشم ها را با بقيه اندام هاي گياه فراهم مي‌كند. پارانشيسم ذخيره‌اي در قسمت دروني حلقه آوندي قرار گرفته و بافت ذخيره اي اصلي مي باشد كه بخش اعظم حجم غده را اشغال كرده است. مغز (پيت) بخش مركزي غده را تشكيل مي دهد. كليه عناصر ذكر شده از محل كورتكس تا مغز (پيت)، گوشت سيب زميني ناميده مي شود كه در ارقام تجاري معمولا به رنگ سفيد، كرم يا زرد روشن هستند. با اين حال ذره بين ارقام اصلاح شده غده هايي با گوشت زرد، قرمز و بنفش و يا دو رنگ مجزا ديده مي‌شوند. جوانه (Sprout): جوانه ها از رشد چشم هاي غده توليد مي شود. رنگ جوانه يكي از مهمترين ويژگي هاي هر رقم است. جوانه‌ها‌ي سفيد، داراي رنگ در قاعده يا انتها و يا تماماً رنگي مي‌باشند. جوانه‌هاي سفيد در صورت قرار گرفتن در معرض نور مستقيم خورشيد سبز خواهد شد. بخش قاعده جوانه معمولا قسمت زير زميني ساقه را توليد مي‌كند. كه وجه مشخصه آن حضور عدسكها است. اين بخش پس از كاشت غده سريعاً توليد ريشه نموده و در آينده استولون يا ساقه هاي جانبي را توليد مي نمايد. قسمت نوك جوانه داراي برگ بوده و بخش‌هاي در حال رشد ساقه را توليد مي نمايد. برگ: برگ ها به صورت مارپيچي بر روي ساقه قرار گرفته اند. برگ ها مركب و داراي يك محور راكيس (rachis) و چندين برگچه هستند هراكيس ممكن است حامل چندين جفت برگچه هستند و هرراكيس ممكن است حامل چندين جفت برگچه اوليه جانبي و يك برگچه انتهايي باشد. بخشي از راكيس كه پائين تر از برگچه هاي اوليه قرار گرفته دمبرگ ناميده مي‌شود برگچه‌ها معممولا به صورت مستقيم يا توسط زائده كوچكي كه پيتول (Petole) ناميده مي شود، به راكيس اتصال دارند. توالي منظم برگچه هاي اوليه ممكن است توسط برگچه هاي ثانويه كه در حد فاصل آنها بوجود مي آيد به هم بخورد. در قاعده دمبرگ دو برگ كوچك جانبي (استيپول كاذب) وجود دارد كه اندازه و شكل آن ه و زاويه قرار گرفتن دمبرگ با ساقه در تشخيص خصوصيات واريته‌اي بسيار مهم است. بالها و راكيس از محل اتصال به ساقه ممكن است به سمت پايين ساقه امتداد داشته باشند. گل آذين، گل: دمگل اصلي گل آذين معمولا به دو شاخه تقسيم مي شود هر شاخه معمولا كمي دورتر به دو شاخه ديگر منشعب مي شوند بدين ترتيب آرايش بوجود مي‌آيد كه به آن گل آذين خوشه (symose) مي گويند. دمگل هاي فرعي پديكل‌ها (pedicels) در انتهاي خود حامل كاسه گل مي باشد. در نقطه‌اي از طول پديكل‌ها بند نسبتاً برجسته اي وجود دارد كه گل يا ميوه از اين محل ريزش مي‌كند. در برخي از ارقام اين بند داراي پيگمان مي باشد. محل و وضعيت اين بند يكي از ويژگي هاي سفيد تاكونوميكي است. گل هاي سيب زميني دو جنسي و هر چهاربخش يك گل كامل را دارا هستند. 1-كاليكس (Calyx) يا كاسه گل 2-كورولا (corolla) يا جام گل 3- اندام نر (پرچم ها= androe cium) و 4- اندام ماده (مادگي= gynoecium) كاسه گل شامل 5 كاسبرگ مي باشد كه در قاعده به همديگر متصل و ساختمان زنگوله‌اي شكلي را در زير جام گل بوجود مي آورند. بسته به رقم، شكل و اندازه لوبها يا انتهاي آزاد كاسبرگها متفاوت است. رنگ كاسه گل سبز و در مواردي بخشي از آن و حتي ممكن است به صورت كامل داراي مواد رنگدانه‌اي باشد. جام گل مركب از 5 گلبرگ است كه در قاعده به هم وصل شده يك لوله كوتاه در قاعده و يك سطح پهن 5 قسمتي را در بالا ايجاد مي كنند هر لوب به يك نقطه مثلثي نيز منتهي مي‌شود. شكل يك جام گل معمولا مدور است. بعضي از ارقام ابتدايي و اصلاح نشده داراي جام گل 5 گوش يا ستاره اي مي‌باشند. رنگ جام ممكن است سفيد، آبي روشن، آبي، قرمز و بنفش با رنگ هاي زمينه اي مختلف باشند. اندام نر شامل 5 پرچم كه به صورت متناوب با گلبرگها قرار گرفته‌اند. هر استامن (stamen) مركب از پرچم و ميله پرچم است كه به لوله جام گل اتصال دارند. پرچم ها معمولا در اتصال با همديگر مخروطي را درست مي كنند كه مادگي در مركز آن ها قرار دارند. پرچم‌ها معمولا در اتصال با همديگر مخروطي را درست مي كنند كه مادگي در مركز آن ها قرار مي گيرد. رنگ پرچم ها از زرد روشن تا پرتقالي تيره متفاوت است. دانه هاي گرده از طريق حفره‌هاي انتهايي پرچم به بيرون ريخته مي شوند. اندام ماده (gynoecium) شامل يك مادگي است كه از سه قسمت تخمدان، لوله تخمدان و خامه تشكيل شده است. كاسبرگها و گلبرگها و اندام نر درست در زير تخمدان به طبق گل دهي متصل شده‌اند. در برش طولي تخمدان در حفره (locules) مشاهده مي شود كه در آن تعداد بيشماري تخمك پيرامون جفت قرار گرفته‌اند. لوله تخمدان (style) از طويل شدن مادگي بوجود آمده و تخمدان را به خامه متصل مي‌كند. طول لوله تخمدان ممكن است بلندتر از مساوي و يا كوتاهتر از اندام نر باشد. خامه بخش گيرنده مادگي است كه گرده جهت لقاح روي آن نشسته و پس از جوانه زدن به سمت لوله تخمدان حركت مي‌كند. پس از عمل باروري تخمك ها به بذر تبديل مي شوند. بذر- ميوه: تخمدان پس از بارور شدن تخمك ها به ميوه (سته) تبديل مي شود كه حاوي تعداد زيادي بذر است. ميوه ها عموماً كروي هستند. اما برخي از ارقام داراي ميوه هاي تخم مرغي و مخروطي هستند. رنگ ميوه معمولا سبز است. در برخي از ارقام ميوه ها سفيد و يا داراي تكه ها و نوارهاي رنگدانه دار مي‌باشند. بسته ميزان باروري تعداد دانه در هر ميوه ممكن است به بيش از 200 عدد برسد. بذرها به شكل تخم مرغي ولي صاف و بسيار كوچك هستند (هر گرم بذر 1000 تا 1500 عدد است) هر بذر به وسيله پوشش بذر يا تستا (testa) احاطه شده است كه نقش آن حفظ جنين و نگهداري ذخيره غذا (آندوسپرم) مي باشد. شكل جنين به صورت منحني بوده و شبيه U مي باشد كه دو انتهاي آن به سمت اتصال تخمك با جفت قرار گرفته است. در يك انتها يا قطب جنين ريشه‌هاي اوليه يا ريشه چه (radicle) و در قطب ديگر گياهچه (plumules) قرار گرفته كه حامل دو كوتيلدون مي باشد. بذور توليد شده از گل را بذور حقيقي يا متابينكي مي گويند. سيستم توليد بذر گواهي شده در كانادا. طبقه prelite (PE): شامل قلمه، غده يا ميكروتيوبرهايي مي باشد كه از كشت هر سيستم به دست آمده است. غده هاي حاصل از كشت مواد فوق در محيط كنترل شده (نت هاوس) در مزارع ايزوله كاشته مي شوند. اين مواد قبل از كاشت بايد عاري از بيماري هاي ويرويس BAR , Pstv. PlRV, Y, A, S, X و ارونييا (Ervinia) باشند تنها مزارع بذري و يا كشاورزان منتخب مجاز به توليد بذر پري اليت مي باشند در طول سال مزرعه از نظر prx , pvx آزمايش مي شود كه كنترل و تست هاي ويروسي توسط وزارت كشاورزي كانادا انجام مي شود. طبقه EI: از كاشت بذور PE به دست آمده و بايد بر اساس واحد غده كاشته شوند (به عبارت ديگر قطعات غده هاي بريده شده به صورت متوالي كاشته شود) ميزان ويروس ها و بيماري هاي قابل رويت بايد در حد صفر باشد. نمونه‌هاي برگ به صورت تصادفي براي prs , pvs آزمون مي شود. اين طبقه نيز بايد فقط در مزارع بذري و يا مزارع كشاورزان منتخب كنت مي شود. تست هاي بيماري ها توسط وزارت كشاورزي انجام مي شود. طبقه EliteII: از پرورش EI يا PE به دست آمده و بايد برحسب واحد غده كاشته شوند مزارع عادي عاري از بيماري هاي ويروسي و ساير بيماري هاي قابل رويت باشند. اين طبقه تنها در مزارع و يا مزارع كشاورزان منتخب كنت مي شود. Elite III: از پرورش PE، EI يا EII به دست مي آيد. 10% اين طبقه براساس واحد غده كشت مي شود. بيماري هاي قابل قبول بايد براساس قواعد مربوطه باشند. اين طبقه تنها توسط كشاورزان منتخب و يا مزارع بذري قابل كشت مي باشند. بذر مادري founDation seed: از پرورش بذر در PE، EI يا EII و EIII به دست مي آيد. حداكثر بيماري هاي قابل قبول بايد براساس قواعد مربوطه باشد. بذر گواهي شده يا Certified seed: از پروش PE، EI يا EII و EIII يا بذور مادري به دست مي آيد. حداكثر ميزان قابل قبول بيماري ها براساس قواعد مربوطه مي باشد اين طبقه بذري تنها مي تواند براي توليد سيب زميني خوراكي و يا هسته بذر خوراكي مورد استفاده قرار گيرد. آبياري: مصرف مناسب آب در طي فصل رشد در توليد يك محصول مطلوب نقش قطعي دارد زمان و مقدار مصرف آب بايد در يك برنامه آبياري صحيح در نظر گرفته شود. ميزان آبياري تقريبا 95% تا 1 برابر آب تبخير شده از تشنك تبخير استاندارد باشد. در صورت استفاده از تانيو متر زمانيكه ميزان آب خاك به 75/0% تا 85/0% درصد ظرفيت نگهداري برسد بايد آبياري صورت گيرد تهيه برنامه آبياري به دليل فاكتورهاي زياد موثر بر آن بسيار پيچيده است. برخي از اين عواما عبارتند از: نوع خاك، تبخير و تعرق گياه، ضريب گياهي، مرحله رشد محصول، درجه حرارت، رطوبت نسبي، سرعت بار، تشعشع خورشيد و امكانات موجود از نظر آبياري كليه محصولات در يك زمان و يا به صورت متناوب. در هر مرحله رشدي نيازهاي گياهي متفاوت است با ضرب كردن ضريب استفاده آب در ميزان تبخير از تشنك تبخير نيا آبي گياه به دست مي آيد. جدول رابطه بين سطح پوشش گياهي و ضريب گياهي جهت محاسبه تبخير و تعرق واقعي. (EIP) فاكتور f% سطح پوشش11009/0757/05045/025EIP = Emax f Emax= ميزان تبخير از تشك تبخير تبخير آب گياه از طريق روزنه‌ها صورت مي‌گيرد. روزنه‌ها در شب بسته و در روز باز هستند. در صورت تنش آبي روزنه‌ها بسته شده و در نتيجه تبادل گازها و فتوسنتز قطع شده و نهايتاً عملكرد كاهش مي‌يابد. آبياري فارويي: بهترين فاكتور در آبياري نشتي فواصل خطوط، طول خطوط ، شيب و يكنواختي پشته‌ها مي باشد. فواصل خطوط- بسته به بافت خاك فواصل رديف ها را معمولا بين 60 تا 90 سانتي متر در نظر مي گيرند. در خاك هاي شن و سبك به دليل نفوذ سريعتر عمقي آب فواصل رديف‌ها را نسبت به خاكهاي رسي اين فاصله حدود 65-60 سانتي متر و در خاك هاي سنگينتر 80-70 اسانتي متر در نظر مي گيرند. طول فارو- حداكثر طول خطوط بستگي به طول زمين، شيب و نوع خاك و عمق مطلوب نفود آب دارد. عمق و آب نبايد بيشتر از نصف ارتفاع پشته باشد زيرا تجمع آب در منطقه غده ها بيماري ها را افزايش خواهند داد. اهميت آب: سيب زميني گياهي است با ريشه هاي نسبتا سطحي كه عمق توسع ريشه آن 80-50 سانتي متر است. ريشه‌هاي سيب زميني ضعيف و در خاك هاي نفوذ ناپذير مي تواند رشد كند. بنابراين اين امر عمق توسعه ريشه را محدودتر مي‌كند. زمانيكه لايه هاي مختلف خاك داراي PH متفاوتي باشند نفوذ ريشه ممكن است محدود شود. قدرت مكش ريشه نسبتاً پايين و مرحله آفات و بيماري ها اين كارايي را هنوز هم كمتر مي‌كند. در صورت فقدان رطوبت خاك روزنه ها سريعاً بسته شده و نهايتا عملكرد كاهش مي يابد. حداكثر طول فارو به مترشيب (%)خاك رسيخاك لوميخاك شني3002009005%34026012010%37030019020%40032519050%28027515000/12202109000/2 شيب فارو- در صورتي كه شيب زمين بيش از 2% (2 متر درصد متر) باشد شكل فرسايش خاك خواهيم داشت. كمبود رطوبت: سيب زميني به تنش آبي خصوصا بعد از غده زدايي بسيار حساس است. خاك‌هاي خشك تعداد ساقه توليد شده را كم مي‌كند. در يك خاك خشك و كلوخي تنها جوانه هايي كه به رطوبت دسترسي دارند رشد مي كنند. تنش خشكي در مرحله غده زايي خطر حمله اسكاب معمولي (streptomyces scab) را افزايش مي دهد. خشكي به صورت مستقيم تعرق و فتوسنتز گياه را تحت تاثير قرار داده و در مرحله بعدي شكاف هاي ناشي از خشكي خطر حمله خصوصاً بيد زميني را افزايش مي‌دهد. به صورت غير مستقيم دماي خاك و گياه را افزايش مي دهد. خشكي هم چنين عوارض فيزيولوژيكي نظير لكه قهوه اي داخلي بخصوص پس از نابودي شاخ و برگ در اواخر مرحله رشد را افزايش مي دهد. زيادي رطوبت خاك: رطوبت زياد مانع رسيدن اكسيژن به اندام هاي زير زميني شده و مانع از توسعه ريشه ها و پوسيدگي غده هايي كه تازه توليد شده اند مي شود. آبياري زياد بلافاصله پس از كاشت سبز شدن غده‌ها را كاهش مي دهد زيرا عدسكها بزرگ شده و باعث آلودگي توسط پارازيت‌ها مي‌شود. آبياري زياده از حد قبل از برداشت نيز موجب پوسيدگي غده ها مي شود. رطوبت زياد توسعه ليت بلايت (phytophthoro infestan) را نيز افزايش مي دهد. تغييرات رطوبت خاك اين امر باعث كاهش كيفيت غده ها مي شود. آبياري كردن پس از يك دوره خشكي طولاني موجب رشد ثانويه مي شود. غده ها به صورت گره گره بطري شكل درآمده و ممكن است شكاف بردارند. همچنين به جاي افزايش رشد غده شاخ و برگ جديد توليد مي شود. در مواردي نيز ممكن است مجدداً غده زايي تحريك شده و غده هاي كوچك تشكيل شوند. ممكن است غده هاي ثانويه با استفاده از كربوهيدرات غده هاي اوليه به رشد خود ادامه دهند. در اين صورت كربوهيدرات (نشاسته) غده هاي اوليه در محل اتصال به غده هاي ثانويه تخليه مي شود كه به اين حالت پوسيدگي ژله‌اي انتهايي گفته مي شود. نيازهاي غذايي سيب زميني: سيب زميني براي برداشتن رشد كافي نياز به مقدار زيادي پتاسيم دارد. فسفر و عناصر كم مصرف ديگر عموما در مقياس كمي مورد نياز است. به طور كلي مواد غذايي مورد نياز به عملكرد غده بستگي دارد. و پس از آن توسط عوامل محيطي كنترل مي شود. بنابراين اگر نيازهاي غذايي براي عملكرد خوب سيب زميني را در مناطق مختلف رشد براساس وزن مقدار مشخصي از غده حساب كنيم به يك ارزش نسبتاً ثابتي مي رسيم. اندام هاي هوايي 25% ازت، 20% فسفرو 50 تا 125% پتاسيم خارج شده از زمين توسط غده را مصرف مي كنند. صنايع‌غذايي‌خارج شده‌‌توسط غدهتن غده-كيلوگرم عنصرازت9/5-5/4فسفر1/1-6/0پتاسيم7/10-1/7 كلسيم15/0-10/0منيزيم45/0-25/0روي003/0-002/0 -جدول دامنه مواد غذايي برداشت شده از زمين توسط غده و اندام هاي هوايي به ازاي واحد غده توليد شده. ميزان كود مصرفي قدرت نگهداري، نوع، خاك پتانسيل آبشويي، (دنيترينكاسيون، ظرفيت تبادل كاتيوني خاك و پتانسيل رشد محصول بستگي دارد). برخي از گزارش ها حاكي از آن است كه استفاده زياد از كود ازته (محصولات بذري باعث افزايش ذخيره ازت غده شده و اين امر باعث رشد سريعتر جوانه ها مي شود. (walker، 1968؛ Thow، 1970) رشد سريع جوانه ها در اثر وجود ازت زياد در غده بذري باعث افزايش رشد و عملكرد در مراحل اوليه مي شود. ولي در دراز مدت يعني زمان برداشت غده‌ها (مرحله بلوغ) اختلاف عملكرد غده هاي بذري داراي ازت زياد معمولي ناچيز است. از طرفي schepers و همكاران (1969) خاطر نشان كرده اند كه مصرف زياد كود از ته تعداد ساقه اصلي كمتري توليد مي نمايد. Gray (1974)، متوجه شد كه مصرف ازت در محصول بذري ماسن فيزيولوژيكي ارتباط دارد. مصرف كم ازت در محصول سيب زميني بذري باعث بلوغ و جوانه زني زودتر بذور حاصله شده و موجب مي شود كه در صورت طولاني تر بودن فاصله برداشت تا كاشت غده ها از مرحله مطلوب جوانه زني گذشته باشند، مصرف زياد ازت باعث تاخير در پيري غده هاي بذري مي شود. افزايش سطح فسفر مصرفي موجب جلو افتادن بلوغ غده هاي بذري مي شود. (Harrring ton، 1935، emilson، 1961). فسفر تعداد غده توليد شده به ازاي هر بوته را افزايش و احتمالا ميزان آلودگي هاي ويروسي را كاهش مي دهد. ازت باعث طويل (كشيده) شدن غده و پتاس موجب كاهش آن مي شود. (هارنيگتون Harrington 1935) بنابراين تعداد چشم (ريك اندازه معين بذري را تحت تاثير قرار مي دهند رشد زودتر جوانه ها نيز تا سطح پتاس غده ارتباط دارد) منابع كودي: شكل مولكولي كودهايي نظير ازت، فسفر و پتاس مي تواند در رشد محصول موثر باشد. بعنوان مثال در دماهاي كمتر از C130 (F0 55) نيترات (NO3) كمتري توسط گياه مصرف مي شود. در حالي كه همين دما آمونيوم به سهولت مصرف مي شود. (هينز و گاه، 1978) “Haynes & Goh". مطالعات اخير با كشف مريستم سيب زميني نشان مي دهد كه اين گياه شكل نيترات ازت را به فرم آموينوم ترجيح مي دهد (ديويس و همكاران 1986) ازت بسته به حضور يا عدم حضور باكتري هاي خاص به سرعت تغيير شكل مي دهد. نرم افزارهاي مختلف ازت مورد استفاده از عين حال اهميت چنداني ندارد. مگر اينكه PH استفاده از يك فرم خاص را اقتضا نمايد. در صورتي كه در آزمايش خاك ميزان روي كمتر از ppm8/0 باشد يك عامل محدود كننده است. در اين صورت توصيه مي‌شود كه ميزان 10 كيلوگرم در هكتار روي به زمين داده مي شود. بعضي فرمولاسيون هاي كودي نظير سولفات آمونيوم باعث اسيدي شدن خاك در منطقه رشد ريشه و علاوه بر اثر مستقيم به طور غير مستقيم نيز با قابليت جدب عناصر ديگر تاثير مي گذارند. مصرف زياد پتاسيم باعث كاهش حساسيت غده‌ها به لكه سياه (Black spot) ناشي از ضرب ديدگي مي شود. استفاده از كلريد پتاسيم بعنوان منبع تامين پتاس باعث كاهش وزن مخصوص غده به دليل وجود آ‎نيون كلر (Cl) مي شود ولي سولفات پتاسيم (K2SO4) علاوه بر ايجاد مقاومت به لكه سياه وزن مخصوص غده‌ها را نيز كاهش نمي دهد. مصرف كودها عناصر نسبتا غير متحرك نظير پتاسيم، فسفرو، عناصر كم مصرف را مي توان همزمان با عمليات تهيه خاك به زمين پاشيده و با خاك مخلوط كرد. ولي كود از ته به دليل آبشويي بايد همزمان و يا نزديك زمان كاشت. به زمين داده شود. استفاده زياد از ازت قبل از غده زايي خصوصا اگر فصل رشد به اندازه كافي طولاني نباشد باعث افت عملكرد خواهد شد. رديابي ازت توسط ايزوتوپ آن نشان مي دهد كه كاراترين زمان مصرف ازت از ظهور گياه تا اوايل مرحله حجيم شدن غده ها مي باشد. براي تعيين نياز غذايي سيب زميني علاوه بر تجزيه خاك از دمبرگ گياه نيز استفاده مي‌شود. براي اين كار دمبرگ هاي گره چهارم يا پنجم از نوك ساقه به پايين را مي چينند. اين برگ ها بايد از برگ هاي اوليه كه كاملا رشد كرده اند انتخاب شوند. معمولا از تجزيه دمبرگ براي اندازه گيري نيترات استفاده مي شود ولي مي تواند براي هر عنصر غذايي ديگر كه احتمال بحراني بودن آن مي رود به كار رود. غلظت نيترات (NO3) در اوايل فصل رشد معمولا بالا بوده و در زمان رشد غده ها كاهش مي يابد. دامنه سطح بحراني ميزان ازت در دمبرگ سيب زميني معلوم شده است و مقادير پيشنهاد شده معمولا ميزاني از ازت است كه گياه درآن با محدوديت مواجه نمي شود. در آيداهو (آ‎مريكا) ميزان توصيه شده نيترات در دمبرگ ppm2200-18000 در مراحل اوليه غده زايي ppm15000-12000 در اواسط فصل رشد و ppm8000-6000 در آخر فصل رشد مي باشد. كمبود عناصر غذايي: تشخيص كمبود عناصر غذايي شكل و ممكن است با اثرات تنش آب و بيماري ها اشتباه گرفته شود در اينجا برخي از راهنماييها براي كمك به تشخيص علايم كمبود برخي از عناصر غذايي آورده شده است. ازت:‍ عموماً علايم كمبود ازت ابتدا در برگ هاي پيرتر اتفاق مي افتد. برگ‌ها داراي زردي يكنواخت هستند در صورت تنش شديد ازت زردي عمومي به تمام گياه سرايت كرده و برگ هاي جوان نيز مبتلا مي شوند. فسفر: در صورت كمبود فسفر برگها سبز تيره و مختصري به رنگ بنفش در مي‌آيد. رشد اندام هاي هوايي ممكن است كاهش وساقه و برگ ها انعطاف كمتري داشته و به حالت ايستاده در مي آيد. در صورت كمبود اين عنصر ميزات توليد ريونوكلئيك اسيد (RNA) كاهش يافته و در نتيجه فرآيند پروتئين سازي مختل مي شود و تركيبات ازت دار با وزن مولكولي كم در سلول افزايش مي يابد. با توجه به اينكه مقداري از فسفاتي كه به زمين داده مي شود فيكس مي شود. بنابراين ميزان كود اضافه شده به زمين بايد 10 تا 50% بيشتر از مقداري باشد كه گياه جذب مي‌كند. فسفر در داخل گياه متحرك و حركت مي تواند از برگ هاي مسن به برگ هاي جوان و بالعكس صورت گيرد. اگر ميزان مصرف ازت و پتاسيم افزاش يابد مصرف فسفر نيز افزايش پيدا مي‌كند. پتاسيم: در صورت كمبود شاخ و برگ به رنگ سبز تيره درآمده و برنزه شدن برگ از قسمت نوك و حاشيه برگ ها شروع مي شود. شاخ و برگ ممكن است چروكيده شده و در رگبرگها به حالت فرورفته در مي آيند. گياهاني كه از كمبود پتاسيم رنج مي برند معمولا از شادابي كمتري برخوردارند و در شرايط كم آبي سريعتر پژمرده مي شوند همچنين حساسيت بيشتري نسبت به آسيب سرما، حمله بيماري هاي قارچي و شرايط شوري نشان مي دهند. پتاس تاثير زيادي بر كيفيت محصول درصد ماده خشك لكه سياه، آسيب ديدگي، تغيير رنگ در اثر پخت غده و كيفيت انباري دارد. منيزيم: كمبود منيزيم به دليل تحركت Mg2+ ابتدا در برگ هاي پايين ديده مي شود. كلرز (بي رنگ) شدن برگ ها از نوك و حاشيه برگ ها شروع و به كلرز شدن كامل بين رگبرگها منجر مي شود. كمبود اين عنصر بيشتر در خاك هاي سبك و اسيدي مشاهده مي شود. مصرف زياد پتاسيم و ازت آمونيوم نيز جذب منيزيم را كاهش مي دهد. روي: در صورت كمبود ممكن است برگ هاي پايين كلرز شده و اندازه برگ هاي جوان كوچك شود. فاصله ميانگرهها كوتاهتر و در برگ هاي جوان لكه هاي كلروز نامنظم ديده مي شود. بر: علايم كمبود ابتدا در برگ هاي جوان و انتهاي ساقه ديده مي شود. برگ هاي انتهاي به رنگ روشن تر درآمده و جوانه انتهايي قهوه‌اي شده و از بين مي‌رود. كلسيم: كمبود كلسيم ابتدا در برگ هاي انتهايي جوان ديده مي شود. علايم ممكن است ابتدا به صورت نوار سبز روشن در اطراف برگ ديده شود. كه در نهايت كلروز شده و باعث چروك خوردن يا پيچيدگي برگ مي شود. جوانه هاي محوري نيز ممكن است همين علايم را نشان دهند. كمبود كلسيم بيشتر در خاك هاي اسيدي اتفاق مي افتد. آهن: اولين علايم كمبود آهن كلرز شدن بين رگبرگها است. رگبرگها و حاشيه برگ ممكن است سبز باقي بمانند در حالي كه بافت بين رگبرگها سفيد شده است. آهن: اولين علايم كمبود آهن كلرز شدن بين رگبرگها است. رگبرگها و حاشيه برگ ها ممكن است سبز باقي بمانند در حالي كه بافت بين رگبرگها سفيد شده است. منگنز: كمبود منگنز مشابه كمبود آهن و منيزيم است. ولي برخلاف منيزيم علايم كمبود ابتدا در برگ هاي جوان ديده مي شود. كمبود منگنز با نقاط كوچك زرد رنگ روي برگ ها مشخص مي شود و از اين نظر باز روي نسبتاً يك دست بين رگبرگها كه در كمبود آهن ديده مي شود نيز فرق دارد علايم كلرز به صورت قطعات قهوه‌اي روي برگ توسعه يافته و ممكن است گسترش آن زياد باشد. گوگرد: علايم كمبود گوگرد شبيه كمبود ازت است. با اين تفاوت كه ابتدا در برگ هاي جوان ظاهر مي شود. زردي عمومي از بالاي گياه به سمت پايين بودن آنكه در برگ ها علايم كلروز شدن بروز كند ادامه مي يابد. زمان برداشت غده هاي نارس علاوه بر عملكرد پايين داراي پوست ضعيفي تر و ديواره هاي سلولي زير اپيدرم آن ها خيلي نازك است. به همين دليل پوست غده هاي نارس به سهولت آسيب ديده و جدا مي شوند. علل برداشت سيب زميني قبل از بلوغ عبارتند از: 1- قيمت بالا در بازار 2-خالي شدن زمين براي كشت محصول بعدي 3-تأمين كيفيت بذر اغلب سيب زمين بذري به منظور جلوگيري از آلودگي ويروسي كه ممكن است در اواخر فصل رشد رخ دهد زود برداشت مي شود. هجوم بلايت به شاخ و برگ نيز ممكن است دليلي بر برداشت زود هنگام باشد. براي ممانعت از كنده شدن پوست غده ها در طي برداشت و حمل ونقل اندام‌هاي هوايي را معمولا 10 تا 20 روز قبل از برداشت از بين مي برند. از معايب حذف شاخ و برگ بالا رفتن درجه حرارت پشته‌ها مي باشد. بنابراين در شرايط گرم فاصله بين سرزني و برداشت بايد به حداقل ممكن برسد در چنين شرايطي مزرعه را جهت كاهش دماي خاك و ممانعت از ترك خوردن زمين مرطوب نگه داشت. روش هاي از بين رفتن اندام هاي هوايي: 1-كندن شاخ و برگ: استفاده از اين روش برداشت را نسبت به روش هاي بريدن و مواد شيميايي راحت تر مي‌كند. عيب اين روش در آن است كه علاوه بر مشكلات اجرايي باعث ايجاد شكاف در پشته ها و در نتيجه تخمريزي بيد سيب زميني در نزديكي غده ها، سبز شدن و آفتاب سوختگي غده ها مي‌شود. به همين دليل كشيدن اندام هاي هوايي از خاك بايد با دقت كافي صورت گيرد. امروزه كندن مكانيكي شاخ و برگ در دنيا در حال گسترش است. 2-بريدن شاخ و برگ: اين روش و همچنين كوبيدن شاخ و برگ احتمال انتقال بيماري ها را افزايش مي دهد. 3-استفاده از مواد غذايي: در مناطق معتدله از مواد شيميايي براي از بين بردن شاخ و برگ در مقياس وسيعي استفاده مي شود. در شرايط مرطوب و در جايي كه خطر حمله ليت بلايت به شاخ و برگ وجود دارد استفاده از مواد شيميايي خطر آلودگي را بيشتر از روش هاي بريدن و كندن كاهش مي دهد. در صورتي كه عمل كندن يا بريدن در ساعات خنك صورت گيرد ريسك آلودگي به ليت بلايت كاهش خواهد يافت. كاربرد مواد شيميايي ريسك كلروز شدن پاشنه غده و حلقه آوندي را افزايش داده و در شرايط انبارداري بد باعث پوسيدگي غده از محل اتصال به استولون مي شود. در صورتي كه مواد شيميايي در صبح زود كه گياه با تنش آبي مواجه نيست به كار برده مي شود. خطر فوق به ميزان قابل ملاحظه اي كاهش خواهد يافت. مهمترين مواد شيميايي جهت از بين بردن اندامهاي هوايي علف كش هاي پاراكوات، ديكوات و DNOC روغني مي باشند. استفاده از DNOC روغني در دماهاي بالا براي انسان بسيار سمي است. در اثر اين ماده شاخ و برگ سريعاً از بين مي رود. اما در مقايسه با آرسنيت‌ها داراي تاثير كمتري است. تاثير اين ماده بر محصول بعدي مشاهده نشده است. بسته به توصيه برچسب ماده شيميايي درجه بلوغ گياه ميزان مصرف 35-20 ليتر در هكتار است استفاده از اين ماده در اكثر كشورها ممنوع شده است. رابطه سرزني با جوانه زني و عملكرد: غده هاي بذري محصول كه به صورت نارس سربرداري شده و يا 2 تا 3 هفته بعد برداشت شوند نسبت به غده هايي كه در مرحله بالغ تري برداشت شده باشند (از همان محصول) جوانه هايشان زودتر رشد مي‌كند ولي اختلاف زماني بين آن ها از نظر جوانه زني كمتر از فاصله زماني بين دو تاريخ سربرداري است. اين امر ممكن است ناشي از ميزان برخي از فاكتورهاي داخلي غده باشد هر چند كه اثر احتمالي برخي از فاكتورهاي محيطي در زمين و انبار را نيز نمي توان ناديده گرفت. برخي گزارش ها نيز حاكي از آن است كه غده‌هايي كه در زمان هاي مختلف سربرداري شوند در يك زمان برداشت شوند بدون توجه به تاريخ سربرداري در يك زمان جوانه دار خواهند شد (اميلسون، 1949 و بارتون 1963). آلن (يادداشت هاي شخصي) نشان داده كه سربرداري زود اثري هر چند كوچك ولي ثابت بر رشد جوانه ها و اندام هاي هوايي دارد. گري (1972) گزارش كرده است در صورتي كه پس از برداشت جوانه زني غده ها مورد نظر باشند سرزني زود در نايل شدن به اين هدف موثر خواهد بود. در توليد سيب زميني مصرفي غدذه هاي بذري كه زودتر سربرداري شده باشند نسبت به بذور ديرتر سربرداري شده و محصول بيشتري مي دهند. در بريتانياي كبير كار زيادي روي زمان سربرداري صورت گرفته و قبل از اينكه اولين علايم رسيدن در شاخ و برگ ظاهر شود يعني زماني كه سطح ازت و مواد خشك در حد مناسبي باشد اقدام به سربرداري مي كنند. در هلند زمان سرزني 90-110 روز پس از كاشت مي باشد اين تاريخ مقارن با زماني است كه هنوز پرواز آخر فصل شته ها شروع نشده است. بر اين اساس NAK تاريخ برداشت را در هر منطقه برحسب گروه بندي واريته اي و طبقه بذري مشخص كرده است. اين تاريخ ها بر اساس ميانگين تعداد شته در گياه كه از طريق تله‌هاي آبي زرد yellow water traps و تله هاي مكنده محاسبه مي شود اعلام مي گردد. فيزيولوژي پس از برداشت: غده سيب زميني موجود زنده اي است كه 80% آن را آب تشكيل مي دهد. پس از برداشت غده ها به تدريج وزن و كيفيت خود را از دست مي دهند در صورتي كه رطوبت نسبي هواي اطراف غده ها كمتر از حدود 99% باشد غده ها آب خود را از طريق پوست، زخم ها و جوانه ها تبخير مي كنند. مقدار تلفات به ازاي هر واحد سطح پوست، زخم جوانه به ترتيب 1، 300 و 100 واحد است بدين ترتيب اگر غده ها آسيب ديده باشند يا پوست ضعيف و زخمي داشته باشد تلفات تبخير نسبتاً زياد خواهد بود. آب غده هاي جوان نسبت به غده هاي بالغ با سهولت بيشتري خارج مي شود. در صورتي كه هوا خشك و غده ها نابالغ و زخمي باشند. روزانه 1% وزن آن ها كاهش خواهد يافت. براي به حداقل رساندن اين كاهش بايد: عمل سرزني محصول جهت چوب پنبه اي شدن پوست غده در مزرعه انجام شود. از آسيب ديدگي غده ها در طي برداشت و حمل ونقل جلوگيري كرد. رطوبت نسبي محيط (انبار) را بالا برد. التيام زخم ها- دماي C0 20-15 و رطوبت نسبي 85% توليد پوست و ترميم زخم‌ها را تسريع مي‌كند. بنابراين بايد غده ها را بلافاصله پس از برداشت به مدت 1 تا 2 هفته در دماي C0 20-15 و رطوبت نسبي بالا نگهداري كرد. اين امر به دوره كيورينگ (Curing) معروف است. در صورت بروز پوسيدگي نرم هوا از طريق تهويه خشك كنيد. تنفس (respiration): يك غده همانند هر موجود زنده ديگر تنفس مي‌كند. در طي تنفس قندهاي توليد شده از نشاسته مصرف مي شوند. بنابراين در طي دوره انبار كردن ميزان نشاسته غده كاهش مي يابد. (البته بسته به ميزان تلفات آب غده نسبت نشاسته به وزن كل غده حتي ميتواند افزايش نيز داشته باشد). در طي فرآيند تنفس اكسيژن محيط مصرف و CO2 , H2O و گرما توليد مي شود. شدت اين فرآيند به دو عامل بستگي دارد: 1-درجه حرارت غده: هرچند دماي محيط از 5 درجه سانتي گراد به درجات بالاتر افزايش يابد ميزان تنفس نيز افزايش مي يابد. در حدود C0 5 ميزان تنفس در كمترين حد پايين تر از آن ميزان تنفس افزايش مي يابد. در C0 25 ميزان تنفس 4 برابر زماني است كه غده ها در 10 درجه سانتي گراد انبار شوند. و در C0 35 دقيقا به 10 برابر افزايش مي‌يابد. در چنين شرايطي ممكن است اكسيژن نتواند با سرعت كافي به داخل غده نفود كند بنابراين به دليل خفگي مركز غده سياه خواهد شد. (black heart). در دماهاي كمتر از 5 درجه سانتيگراد به دليل افزايش قند پتانسيل اسمزي غده افزايش مي يابد. به همين دليل در صورتي كه غده ها به تدريج سرد شوند تا C0 4- را بدون آسيب تحمل مي كنند. غده ها مي توانند تا C0 38 را تحمل كنند از اين خاصيت در ترموتراپي و حذف ويروس‌ها استفاده مي شود. دماهاي بيشتر از C0 40 باعث مرگ غده ها مي‌شود. در انبارهاي بدون تهويه كافي كاهش وزن در اثر تنفس ممكن است تا 4% افزايش يابد. در چنين شرايطي محتواي اتيلن غده ها كه به گاز تحريك كننده بيماري‌هاي انباري معروف است افزايش مي يابد. 2-شرايط غده: غده هاي نابالغ (نارس) سريعتر از غده هاي بالغ تنفس مي كنند. غده هاي آسيب ديده نيز تنفس سريعتري دارند. در C0 25 غده هاي نابالغ و زخمي نسبت به غده هاي بالغ و سالم 5 برابر بيشتر گرما توليد مي كنند. بنابراين گرماي توليد شده توسط غده هاي نارس انبار شده در دماي بالا بايد به سرعت تخليه شوند. قندها: اگرچه انبار كردن غده ها در دماي كمتر از C0 5 باعث كاهش تنفس مي شود ولي بر فعاليت آنزيمهاي تجزيه كننده نشاسته به قند تاثيري نمي گذارد بنابراين غده ها قند توليد شده را نمي توانند به مصرف تنفس برسانند و گوشت آن ها شيرين مي شود. در توليد چيپس و سيب زميني سرخ كرده غده هايي كه داراي درصد پايين قند احياي (مثل گلوكز و فروكتوز) باشند مطلوبتر هستند. غده هاي شيرين در موقع سرخ كردن به علت واكنش بين قندهاي احيايي و اسيدهاي آمينه سياه مي شوند اين پديده تحت عنوان واكنش ميلارد شناخته مي شود. در دماهاي بالاتر ازC0 7 غده ها قند تجمع يافته را در مدت 2 تا 3 هفته مصرف مي كنند قند تجمع يافته در C0 6 تقريباً قابل چشم پوشي است. سيب زمين هايي كه به مصرف چيپس و ساير فرآورده هاي مشابه مي رسند بايد در دماي C0 10-7 انبار شوند. افزايش دما از C0 2 به C0 4 مقدار ساكارز (C12H22O11) را بيشتر از مقدار قندهاي احيايي (C6H12O6) كاهش مي دهد. اين موضوع نشان مي دهد كه چرا وقتي غده در دماي C0 2 انبار مي شود شيرين مي شود. در صورتي كه انبار كردن در دماي C0 4 منجر به چنين پديده‌اي نمي گردد با افزايش دما هم ساكارز و هم قندهاي كلروز كاهش مي يابد در چنين شرايطي اكثر قندها به نشاسته تبديل شده و بعضي از قندها در اثر تنفس مصرف مي شوند. در تجمع قندهاي احيايي دو آنزيم حساس به دماي پائين يعني فسفر فروكتوكيناز و فسفو فروكتو- فسفوترانسفراز نقش مهمي دارند. رطوطبت انبار- انبار كردن غده ها در دماي C0 5-3 با رطوبت نسبي 85-93 درصد كاهش وزن ناشي از تنفس بيماري ها و جوانه زني را كمتر مي‌كند. رطوبت بالاتر از 85% منجر به پوسيدگي نرم و رطوبت نسبي كمتر از 85% باعث خشك شدن غده ها و پوسيدگي خشك مي‌شود. شرايط عمومي يك انبار: روش هاي انبارداري بايد: كاهش وزن ناشي از تنفس، جوانه زني و بيماري هاي غده را محدود نمايد. از مخلوط شدن بذور طبقات و ارقام مختلف جلوگيري مي‌كند. جوانه زني و سن فيزيولوژيكي را كنترل كند. علاوه بر موارد گفته شده دستگاههاي درجه بندي، بسته بندي كيسه‌ها و جعبه ها و هر ساله قبل از شروع هر فصل و در صورت آلودگي مجدد در طي ضد عفوني شود. محصول هر مزرعه و واريته قبل و بعد از درجه بندي و بسته بندي به طور مجزا انبار شو.د كيسه هاي مورد استفاده جهت بسته بندي بايد به طور مجزا انبار شود. كيسه هاي مورد استفاده جهت بسته بندي بايد نو و كيفيت لازم براي حمل و نقل و انبارداري را داشته باشند. شرايط انبار غير فني (معمولي): از خطر يخبندان حفاظت كند. هواي كافي جريان داشته باشد. كف و ديواره ها ضد عفوني شوند. انبار غده بذري نور كافي داشته باشد. غده هاي سبز پوست سخت تري داشته و حساسيت كمتري به بيماري داشته و ارزش بيولوژيكي بالاتري دارند. در صورتيكه ارتفاع انبار 4 متر باشد حداكثر تا ارتفاع 3 متري ميتوان غده ها را روي هم انبار كرد. جريان هوا با فشار يكنواخت بايد در هر ساعت به اندازه 100 برابر حجم توده سيب زميني از ميان آن عبور كند. غده هايي كه در معرض نور قرار مي گيرند. پوستشان سبز مي وشد و تغيير رنگ شامل بافت كورتكس نيز مي شود. حجم گليكوآلكالوئيد سولائين در غده هاي سبز افزايش يافته و به 3/0% مي رسد كه براي سيب زميني خوراكي خيلي بالا است. «جدول شرايط انبارداري مناسب» نوع سيب ‌زمينيدماي هوا (.C)رطوبت نسبي هوا (%)شرايط نوريملاحظاتخوراكي5-5/393-85تاريكيدر صورت اتسافده از مواد مهاركننده جوانه زني در دماي 10-6 درجه سانتيگراد انبار كنيد. قبل از انتقال دما را به 10-7 درجه برسانيد. چيپس5/5-4بيشتر از 95 پوسيدگي‌نرمتاريكيقبل از فرآوري دما را به 15 درجه برسانيد.بذري3-5/2كمتراز85پوسيدگي‌خشكميتوان در نور گذاشتقبل از كاشت دما را به مدت 14-10 روز به 10 درجه برسانيد براي برش دادن پس از قطع كردن غده‌ها دما را به مدت 8-6 هفته به 18-16 درجه برسانيد. تأثير فاكتورهاي انبارداري بر وضعيت رشد محصول: جوانه زني- بذور پيش جوانه دار شده از نظر فيزيولوژيكي مسن تر از بذور پيش جوانه دار نشده مي باشند. بنابراين سرعت سبز شدن آن ها سريعتر، غده زايي زودتر، رشد غده ها قدري كند تر و پيري آن ها زودتر به وقوع خواهد پيوست. بنابراين استفاده از بذور پيش جوانه دار شده مي‌تواند دوره رشد را كه گياه در مزرعه با عوامل بيماري زايي بيشتري ارتباط دارد كاهش دهد. از طريقي سيب زميني در ابتداي رشد بيشترين مقدار حساسيت را به ويروس ها دارد و به تدريج ميزان حساسيت كاسته مي شود و يكي از روش هاي ممكنه براي دستيابي سريعتر به مقاومت مربوط به بلوغ گياه جوانه دار كردن بذور است. در صورتي كه بذور پيش جوانه دار شده و نشده در يك تاريخ معين كاشته شوند عملكرد بذور پيش جوانه دار شده بيشتر خواهد بود. ولي اگر به بذور پيش جوانه دار نشده اجازه رشد طبيعي تا مرحله بلوغ داده شود عملكردشان بيشتر خواهد بود. در مورد سيب زميني محصول مصرفي (خوراكي) مزايا و معايت بذور پيش جوانه دار شده بستگي به زمان سرزني محصول سيب زميني دارد براي مثال در نقاطي از انگلستان كه دوره رشد كوتاهتر است عملكرد بذور پيش جوانه دار شده پنج تن در هكتار بيشتر است ولي در زمين هايي كه حصول مدت زمان طولاني تري در زمين باقي مي ماند بذور پيش جوانه دار نشده مزايايي در همين حد دارند. (شاتو 1964) گواهي بذور سيب زميني: هدف اوليه سيستم گواهي بذور حفظ خلوص واريته اي هسته هاي بذري و كنترل پراكنش بيماري ها در طي كشت و كار و مرور زمان مي باشد. ممكن است سيب زميني به طريق مكانيكي در اثر تماس با ادوات، حشرات نماتدها و قارچ ها به ويروس آلوده وشد. از كاشت غده هاي آلوده به ويروس بوته هاي آاوده به ويروس توليد مي شود روش هاي اصلي كنترل بيماري هاي ويروسي بر مبناي جلوگيري از آلودگي استوار هستند. اين روش ها را ميتوان به صورت زير خلاصه كرد: از كاهش تعداد منابع آلودگي 2- كاشت سيب زميني در نقاط يا دوره‌هايي كه جمعيت ناقل كم است. 3-از بين بردن ناقل 4-افزايش مقاومت گياه 5-استفاده از واريته هاي مقاومت به ويروس 6- استفاده از روغن هاي معدني. در بريتانياي كبير مناطق نسبتاً خنك بادخيز و نسبتاً عاري از شته در ايرلند شمالي اسكاتلند شمالي و شمال انگلستان توليد بذر را انجام مي دهند. اكثر كشورهاي ديگر نيز براي رسيدن به اين هدف مناطق توليد بذر را مشخص كرده‌اند. در كشورهايي مثل هلند كه شرايط اقليمي مناسب فراهم نيست كاهش آلودگي ويروسي تنها از طريق از بين بردن اندام هاي هوايي در اواخر جولاي و يا اوايل آگوست ممكن مي باشد. تاريخ دقيق سرزني بسته به رقم اندازه بذر و فصل فعاليت شته ها متغير است. هدف هاي اصلاحي سيب زميني: اگر اصلاح كننده بخواهد پيشرفت قابل قبولي داشته باشد بايستي هدف هاي اصلاحي را به طور واضح تعيين نمايد. انتخاب والدين به اهداف مورد نظر بستگي دارد. علاوه بر اين اصلاخ سيب زمين همانند ساير گياهان تنها به يك هدف منتهي نمي گردد. گزينش دقيق والدين قبل از انتخاب هنگامي كه اصلاح چندين صفت هدف مي باشد. را نبايد بيش از حد مورد تاكيد قرار گيرد. عملكرد غده هدف مهم در اصلاح سيب زميني افزايش توليد غده مي باشد. عملكرد غده تحت تاثير تعداد، غده توليد شده در هر بوته و وزن هر تك غده قرار مي گيرد. تعداد غده توليدي در هر بوته دامنه اي از 3 تا 10 دارد كه هر ساقه زير زميني حدود 3 غده توليد مي نمايد. تعداد غده ها با تعداد ساقه هاي توليدي همبستگي بسيار بالايي داشته در حالي كه رابطه اي منفي بين تعداد ساقه ها در هر بوته و تعداد غده‌ها در هر ساقه وجود دارد. در گزينش براي اصلاح عملكرد غده بايد، عكس العمل به طور روز نيز مد نظر قرار گيرد. رابطه طول روز در سيب زميني پيچيده است. در كل رشد رويشي را روزهاي كوتاه و دماهاي ملايم تقويت مي‌كند. رشد استولن ها را روزهاي گرم و طولاني حمايت كرده در حالي كه عملكرد غده با روزهاي طولاني كه موجب تحريك رشد رويشي مي شود و به دنبال آن روزهاي كوتاه كه غده دهي را فعال مي‌نمايد، افزايش مي يابد. ميزان شاخ و برگ بوته تاثير بسزايي در عملكرد غده تا يك شاخص سطح برگ LAI)) برابر سه دارد. اما از اين بيشتر همبستگي بين عملكرد غده و سطح برگ كاسته مي‌شود. شكل غده نيز تحت تاثير طول روز قرار مي گيرد. بدين ترتيب كه بزرگترين غده ها در شرايط طول روز بلند توليد مي شوند اما صاف ترين و هم شكل ترين غده ها در شرايط طول روز كوتاه توليد مي گردند. ارقام و گونه هاي سيب زميني در عكس العمل به طول روز فرق دارند. واكنش به طور روز ارثي است. و تعداد زيادي ژن آن را اداره مي‌كند. بلوغ بيشتر تلاش هاي بهنژادي گذشته بر روي ايجاد ارقام براي محيط هاي معتدل متمركز بوده است. عملكرد در اقليم هاي گرمتر پايين بوده است. مي توان با استفاده از روش هاي مناسب مديريت عملكرد را در اقليم گرمتر افزايش داد. بلوغ يا رسيدگي از جمله مسائل مهم براي ايجاد ارقام جهت سازگاري ناحيه‌اي خاص مي باشد. زودرسي در مناطقي كه طول دوره رشدي مناسب كوتاه است با ارزش مي باشد. در ضمن ارقام زودرس در جائي كه دو يا تعدادي كشت سيب زمين در سال به عمل مي آيد مورد نياز مي باشد. ارقام زوردس در استفاده از آب آبياري اقتصادي ترند. زودرسي هنگامي كه در پاييز كشت شده باشد موجب فرار از حشراتي مثل شته ها مي گردد. گياه زودرس ممكن است از زيان يخ زدگي يا آلودگي به بيماري ها فرار نمايد. نژادهاي زودرس عموما گلدهي تنگ تري نسبت به نژادهاي دير رس دارند. مقاومت به گرما، يخ زدگي و خشكي. مقاومت به گرما و يخ زدگي و خشكي به منظور جلوگيري از خسارت در زماني كه سيب زمين تحت اين شرايط اقليمي نامساعد كشت مي شود مطلوب مي‌باشد. تحمل به دماي بالا: نمو گياه سيب زميني را مي توان به سه دوره تقسيم نمود: اين سه دوره شامل جوانه زني، رشد و غده دهي مي گردد. جوانه زني و رشد با دماي گرم تقويت مي‌شود در حالي كه غده دهي با دماي سرد ترجيحاً پايين تر از 18 درجه سانتي گراد حمايت مي گردد. عموما در جه حرارت‌هاي بالاتر از 18 تا20 درجه سانتي گراد طي دوره غده دهي موجب كاهش اندازه غده مي گردد. و عملا هيچگونه غده دهي با دماي بالاتر از 29 درجه سانتيگراد صورت نمي گيرد. در اكثر نواحي گرمتر كه به توليد سيب زميني پرداخته مي شود. در صورتي كه بتوان ارقام متحمل تر به درجه حرارت بالاتر را طي تشكيل غده ايجاد نمود، غده دهي افزايش خواهد يافت. مواد اصلاحي را مي توان با آزمايش مقاوت شاخ و برگ به دماي بالا و غده دهي طي دماي بالا به منظور تحمل به گرما گزينش نمود. براي مثال در صورتي كه بوته‌ها را در محيطي با دماي نظارت شده 50 درجه سانتيگراد به مدت 8 ساعت در شب براي يك دوره 14 روزه نگهداري شوند. بوته هاي حساس طي سه روز رو به زوال خوانند رفت. كلون هاي سيب زميني را براي تحمل به گرما در غده دهي مي توان با كاشت و مقايسه آن ها براي مقدار تشكيل غده در گلخانه با دماي 30 تا 48 درجه سانتي گراد طي دوره غده دهي مورد آزمايش قرار دارند. مقاومت به يخ زدگي: در مناطق معيني كه سيب زميني در پاييز كشت مي شود ممكن است قبل از اينكه غده دهي كامل شود با يخ زدگي صدمه ببيند. ارقامي كه يخ زدگي را تحمل نمايند براي چنين مناطقي مناسب مي باشند. گزينش براي مقاومت به يخ زدگي در اطاقك هاي رشد با محيط نظارت شده در دماي يخ زدگي و در مزارع در مناطقي كه يخ زدگي رخ مي دهد اجرا مي گردد. از روش برگ جدا شده نيز مي توان براي گزينش سريع در مقياس وسيع براي يخ زدگي استفاده نمود. در اين روش برگ هاي سيب زميني به مدت 8 ساعت در دماي 5- درجه سانتي گراد قرار داده مي شود. برگ گياهان حساس تورژ سانس خود را از دست داده و به لحاظ اسمتز كلروپلاست هاي بي رنگ شده كه اين آثار را مي توان بلافاصله تشخيص داد. مقاومت به خشكي: مقاومت به خشكي هنگامي كه سيب زميني در مناطقي كشت مي شود كه امكانات آبياري وجود ندارد و يا كافي نيست. مفيد مي باشد. گزينش براي مقاومت به خشكي را مي توان در مزارع يا گلدان هايي كه شرايط خشكي در آن ها ايجاد شده باشد اجرا نمود. اصلاح براي مقاومت به بيماري سيب زميني از تعدادي از بيماريها كه توسط ويروس ها، قارچ ها و باكتري ها ايجاد مي شود خسارت مي بيند. همه بيماري هاي سيب زميني در اينجا مورد بحث قرار نخواهند گرفت و فقط تعداد اندكي از آن ها به منظور تشريح پيچيدگي اصلاح براي مقاومت به بيماري در سيب زميني ذكر خواهد گرديد. اصلاح كننده سيب زميني دو گونه مقاومت را تشخيص مي دهند: مقاومت عمومي يا مزرعه‌اي؛ مقاومت نژاد- اختصاصي؛ مقاومت مزرعه اي چند ژني است و توسط تعداد زيادي ژن فرعي هر كدام با آثار كوچك اداره مي شود. مقاومت نژاد اختصاصي به مقاومت يك ژنوتيپ به يك نژاد فيزيولوژيكي خاص از عامل بيماري اطلاق مي گردد. مقاومت به نژادي خاص از عامل بيماري معمولا به صورت يك ژن غالب به ارث مي‌رسد. تجمع ژن هاي مقاومت مزرعه اي به داخل يك قرم مشكل‌تر از انتقال تك ژن هاي مقاومت به نژادي خاص مي باشد. مقاومت مزرعه‌اي از ثبات بيشتري نسبت به مقاومت نژاد- اختصاي برخوردار است زيرا حفاظتي كه از طريق مقاومت نژاد اختصاصي ارائه مي شود ممكن است با جهش تك ژني در عامل بيماري از دست برود و اين عامل بيماري تغيير يافته ممكن است رقم مقاوم قبلي را آلوده نمايد. مقاومت مزرعه اي ميزان يا سرعت تكثير بيماري در مزرعه اي را كاهش مي دهد. در صورتي كه مقاومت نژاد- اختصاصي مقدار ماده تلقيحي را كه موجب شروع آاودگي مي شود كاهش مي دهد. بلايت ويروس:‍ بلايت با تاخير يا دير (late blight) توسط infestants phy to thora مهمترين انگل قارچي سيب زمني است ايجاد مي شود. اين بيماري سبب پوسيدگي شاخه و برگ ها مي گردد. بلايت دير ممكناست در اثر كشت غده هاي آلوه يا با اسپورهايي كه با باد در مزرعه جابجا مي شود گستر يابد آب و هواي گرم و مطلوب طولاني به نفع آلودگي است. نژادهاي زيادي از اين عامل بيماري يافت شده است و بهنژادي آن به لحاظ اينكه مقاومت شاخ و برگ يا مقاومت غده در روي يك بوته متفاوت‌اند پيچيده مي‌باشد. مقاومت به بلايت با تاخير در چندين گونه وحشي سولانوم يافت شده است. در اروپا چند ژن اصلي كه با R4 ,R3 , R2 , R1 و غيره نشان داده مي شود در ارقام مختلف يافت شده و براي شناسائي نژادهاي فيزيولوژيك خاصي از عامل بيماري بلايت به كار رفته است. گزنيش گياهچه ها براي مقاومت به بلايت ديررس را مي توان هم در آزمايشگاه و هم در مزرعه صورت داد. در آزمايشگاه كاغذهاي صافي در داخل سوسپانسيون اسپور حاوي بلايت فرو برده شده و بر روي برگچه هاي جدا شده قرار مي گيرد. سپس برگچه ها در داخل اطلاقك رشد داراي رطوبت قرار مي گيرد. تا اسپور زايي بر روي برگ ها توسعه يابد. برگهاي جدا شده را ممكن است با هورمون جهت القاي ريشه تيمار نموده و برگ هاي ريشه داده را در خاك به مدت كافي به منظور آزمون مقاومت كشت نمود. هر دو روش در حالي كه آزمايش براي مقاومت اجرا مي گردد امكان ادامه رشد گياه در مزرعه را به وجود مي آ‎ورند. گزينش ارقام را در مناطقي كه بيماري به طور طبيعي رخ مي دهد مي توان به همراه ارقام شناخته شده مقاومت و حساس مورد آزمايش قرار داد. گزينش ارقام در مزرعه محدوديت هاي خاص خود را دارد كه در ارزيابي براي مقاومت فقط براي نژادهاي اختصاصي موجود انجام مي گيرد و چون در مقاومت مزرعه‌اي نسبت به نژادهايي كه ژن هاي فوق حساسيت (hypersensitivity) آن ها در مزرعه موجود است، مشاهده صورت مي گيرد. بنابراين ارزيابي مواد بايد در چند منطقه ديگر كه ساير گروه هاي بيماري زايي نژادهاي فيزيولوژيك بلايت ديررس وجود دارند نيز انجام گيرد. بيماري هاي ويروسي: چندين بيماري ويروسي سيب زميني را آلوده مي نمايند. اين ويروس شامل ويروس x ، ويروس A و ويروس y، ويروس پيچيدگي برگ، ويروس S، ويروس C، و غده دوكي و همين طور چند ويروس خاكي زي مي گردد. ويروس C به طور نزديكي با ويروس x، ويروس S و غده دوكي قرابت داشته و با تماس انتقال مي يابد. ويروس y و پيچيدگي برگ با شته‌ها انتقال مي‌يابند. ويروس X شايع ترين ويروس سيب زميني است و در طول جنوب و جنوب شرقي آسيا، اروپا و آمريكار وجود دارد. نژادهاي زيادي از اين ويروس موجود است. و سه نوع مقاومت بقرار زير گزارش شده است: مقاومت به آلودگي؛ فوق حساسيت؛ مقاومت زياد يا ايمني؛ دو نوع مقاومت آخري اغلب توسط اصلاح كننده استفاده مي شود. با وجود اين مقاومت از نوع ايمني عموماً ارجح مي باشد. فوق حساسيت توسط يك ژن غالب Nx كنترل مي شود كه به صورت تتراسوميكي به ارث مي برد. ژن ديگري Nb براي ايمني مزرعه اي به نژاد B ويروس x توصيف گرديده است. ساير ژن هاي مقاومت به ويروس x عبارت از Ne، Nr، Rx، Rxacl، Rxadg مي باشد. گزينش براي ويروس x طي چندين مرحله صورت مي گرد. در ابتدا گياهچه ها در جعبه ها يا در سطح صاف كشت شده و سوسپانسيون ويروس x كه بر روي برگ هاي توتون تهيه شده است بر روي آن ها پاشيده مي شود. گياهچه‌هاي حساس حذف شده و بقيه در گلدان هايي نشأء مي گردند. سپس بوته هاي موجود در گلدان ها با وارد كردن مكانيكي ويروس از طريق سائيدگي براي مقاومت فورد آزمون قرار مي گيرند. مرحله بعدي پيوند زدن يك قلمه توتون يا داتوره بر روي يك ساقه سيب زميني است كه در آزمايش قبلي مقاوم بوده است. بعد از دو روز آزمايش براي ويروس در سيب زميني چه به طور سرولوژيكي يا با تلقيح گياه شاخصي مثل Gomphrena globosa با شيره ساقه پيونده شده سيب زميني انجام مي گيرد. اين آزمايش براي شناسايي ويروس هاي تاخير دار در سيب زميني است كه علايم آن ها را به جز از طريق آزمون‌هاي سرولوژيكي يا با آزمون پيوند زدن نمي توان شناسايي نمود. همان طوري كه ذكر گرديد تعداد زيادي از ويروس ها به سيب زميني حمله مي‌نمايند. بحثي كه درباره مقاومت به ويروس x ارائه گرديد. براي اصلاح مقاومت به ساير ويروس ها نيز كاربرد دارد. پوسيدگي سياه: پوسيدگي سياه توسط Macrophomina phasedi ايجاد مي گردد. آلودگي هنگامي رخ مي دهد كه سيب زميني در درجه حرارت هاي بالا كاشته شو.د بيماري در غده انبار شده ايجاد مي گردد. كلون هايي از گونه ديپلوئيد S.chacoense به همراه ساير منابع مقاومت تشخيص داده شده است. كلون هاي S.chacoense از اين نظر كه توانايي غده دهي در دماهاي بالا را دارد مورد توجه مي‌باشند. مايه كوبي براي اين بيماري مي توان با فرو بردن خلال هاي داندان حاوي عامل بيماري به داخل غده ها اجرا مي كرد. سپس غده ها در دماي 32- 34 درجه سانتي گراد قرار داده مي شود. و توسعه ايجاد بيماري در غده ها در مقايسه با ارقام حساس مورد مشاهده قرار مي گيرد. اصلاح براي مقاومت به حشره حشرات آفت مهم در سيب زميني شامل نماتدها شته ها و سوسك هاي معيني مي گردد. تلاش هاي اصلاح ارقام مقاومت در مرحله اول بر عليه نماتدها و شته‌ها بوده است. نماتدگان زاي ريشه (Meloidogyne incognita) و نماتدها سيست (G. rostochiensis , clobodern pallida) نماتدهاي مهم سيب زميني هستند. نماتدهاي ديگري نيز وجود دارند براي گزينش مقاومت در آزمايشگاه غده هاي جوانه زده شده در گلدان هاي كوچك با خاك ضد عفوني شده كه در داخل آن صدها لارو نماتد ريخته شده يك هفته بعد از كاشت آغاز مي گردد. گلدان ها در دماي نزديك 25 درجه سانتيگراد نگهداري شده و پس از 75 روز خسارت نماتد در ريشه ها مورد اندازه گيري مي شود. براي گزينش مقاومت به نماتد در مزرعه مي توان گياهان را در مناطقي كه آلوده به نماتد هستند همراه ارقام حساس به عنوان شاهد كشت نمود. شته‌ها افت جدي و مشكل سازي در سيب زميني هستند. به نظر مي رسد مقاومت ارقام سيب زميني به شته‌ها با پرز دار بودن برگها مرتبط باشند. مقاومت به شته‌ها از لحاظ كمك به حفاظت نسبت به بيماري هاي ويروسي كه با شته ها منتقل مي شوند. اهميت مي يابد. سوسك كلرادويي سيب زميني (Leptinotarsa decemlimeata) يك آفت شايع در سيب زميني مي باشد. لارودها و سوسك هاي بالغ با تغذي برگ ها موجب ايجاد خسارت به گياه مي گردند. خسارت 50% به كل عملكرد با اين آ‎فت غير معمول نيست. ساير سوسك ها نيز در سيب زميني مشكلاتي ايجاد مي نمايند. اصلاح براي بهبود كيفيت سيب زميني يا به طور مستقيم و يا پس از پروسه شدن به مصرف مي‌رسد. مقدار سيب زميني كه براي پروسه شدن استفاده مي شود در حال افزايش است. سيب زميني پروسه شده مصارف متعددي از قبيل صنعت غذايي سريع تبديل به تنقلات مصرف به عنوان منبع نشاسته و توليد الكل دارند. كيفيت بالا يكي از هدف هاي مهم اصلاحي سيب زميني است زيرا رابطه مستقيمي با پذيرش مصرف كننده و مطابقت بيشتر با سليقه ها در بازار دارد. بعضي از خصوصيات مطلوب براي كيفيت برتر غده مشتمل بر كيفيت انباري خوب اندازه متوسط درجه خوب، شكل خوب، رنگ مناسب، فاقد شكاف يا شكستگي، صاف بودن چشم ها و بافت مناسب پوست مي گردد. در اكثر موارد اندازه غده مطلوب براي داشتن بهترين درجه بايد بين 150 تا 200 گرم و داراي شكل گرد- بيضوي باشد. در صورتي كه سيب زميني براي مصرف سرخ كردن موردنظر باشد شكل بيضي دراز ارجح است ولي با سطوح بالاي قند مناسب نيست. زيرا طي سرخ كردن يا تهيه چيپس بيرنگ مي گردد. اگر غده ها به منظور تغذيه چهارپايان يا براي توليد الكل به كار مي رود دارا بودن محتواي نشاسته بيشتر ضروري مي باشد. دارا بودن كيفيت انباري خوب و از بين رفتن طي مرحله انبارداري چه در قوه ناميه در مورد بذر و يا در ارزش غذايي در حالت غده هاي سيب زميني كه به مصرف غذا مي رسد داراي اهميت است. ارقام ظرفيت بسيار متفاوتي در انبار شدن دارند. سيب زمين هاي با پوست ضخيم از كيفيت نگهداري بهتري نسبت به سيب زميني هاي با پوست نازك برخوردارند. كيفيت نگهداري در انبار با عدم جوانه زدن و مقاومت به بيماري هاي انباري همبستگي دارد. ارقام سيب زميني كيفيت پخت متفاوتي دارند بعضي براي پخته شدن به مدت زمان طولاني نياز دارند و برخي ديگر به راحتي پخته مي شوند. سياه شدن بعد از پخت نيز مطلوب مي باشد. غده هاي سفيد رنگ نسبت به قرمز رنگ ارجحيت داشته و در بازار با قيمت‌هاي بالاتري به فروش مي رسد. توجه به اندكي به اصلاح غده ها با ارزش غذايي بهتر معطوف گرديده است. پژوهش‌هاي بهنژادي بيشتري به منظور افزايش محتواي غذايي به ويژه در كشورهاي در حال توسعه كه كمبود پروتئين مشكل جدي مي باشد ضروري است. ارقام با چشم هاي كم عمق براي مصرف كنندگان ارجحيت دارد چون كه در هنگام پوست كني غده ها براي پخت افت كمتري دارند، اما چشم هاي عميق در سيب زميني هاي بذري كه استطاعت حفاظت از نقطه رشد را دارند مطلوب تر مي‌باشد. بذر حقيقي سيب زميني اصلاح كنندگان براي تكثير سيب زميني از طريق بذر بررسي طولاني داشته اند. توليد سيب زميني در بذر حقيقي داراي چندين مزيت نسبت به غده ميب اشد كه عبارتند از: توليد پايه هاي بذري عاري از ويروس زيرا ويروس عموما با بذر انتقال نمي يابد؛ كاهش مشكلات انبارداري زيرا بذر حقيقي سيب زميني نياز به نگهداري در يخچال ندارد؛ هزينه كمتر حمل ونقل بذر حقيقي سيب زميني؛ حمل و نقل آسان تر بذر حقيقي سيب زميني زيرا 100 گرم بذر سيب زميني براي كاشت يك هكتار كافي است در صورتي كه 2000 كيلوگرم غده بذر براي كاشت در همين مساحت مورد نياز مي باشد؛ مصرف همه غده هايي كه توليد مي شوند با توجه به اينكه ديگر نيازي به نگهداري قسمتي از آن ها براي كاشت در سال بعد نمي باشد. هدف از بذر حقيقي سيب زميني داشتن نتايج كاملا خالص است. اين حالت با استفاده از فاميل هاي x4 حاصل از تلاقي هاي 4x*2x كه در آن والد 2x ها بافت هاي 28 توليد مي كند، به دست مي آيد. اين نكته كه هر دو والد به منطقه اي كه قرار است نتايج خالص كشت شود سازگار بوده باشند حائز اهميت است. مطالعات نشان داده است كه بنيه گياهچه بالاتر و عملكرد غده بيشتري از اين روش در مقايسه با نتايج حاصل از تلاقي هاي 4x * 4x يا نتايج حاصل از بذر آزاد گرده افشاني به دست آمده است. طرح هاي در حال اجرا در موسسه بر روي سيب زميني. 1: بررسي اثر شاخص هاي فيزيولوژيك رشد بر عملكرد ارقام تجاري سيب زميني. Study of the effect physiological ixdeces on yield of commerical potato نوع تحقيق: كاربردي تاريخ شروع و مدت اجراي طرح: 1381 به مدت دو سال محل اجراي طرح: كرج چكيده: آزمايش به صورت اسپليت پلات در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با 5 تاريخ كشت به عنوان فاكتور اصلي و 3 رقم تجاري كشور (زودرس، متوسط رس، دير رس) به عنوان فاكتور فرعي و در چهار تكرار به مدت دو سال اجرا خواهد شد. در طول اجراي طرح چندين مرحله نمونه برداري و از صفاتي نظير، تعداد، حجم و وزن و اندازه غده ها شاخص سطح برگ ( بر اساس درجه حرارت روز رشد GDD) وزن خشك اندام هاي مختلف گياه به تفكيك )ارتفاع، بوته، قطر ساقه اصلي، تعداد و طول استولون، يادداشت برداري به عمل مي ايد. در نهايت مدلي از نحوه رشد براي هر تاريخ كشت تعيين و بر اساس آن تاريخ كشت و تاريخ سربرداري مناسب براي توليد غده با اندازه هاي استاندارد بذري و خوراكي بر اساس برداشت و واحد درجه حرارت روز رشد تعيين مي گردد. هدف تحقيق: ترسيم الگوهاي رشد براي تاريخهاي مختلف كشور تعيين مناسب ترين زمان سربرداري جهت دست يابي به غده هاي با اندازه استاندارد بذرري و خوراكي. تعيين مناسب ترين تاريخ كشت. ضرورت و اهميت اجراي طرح: تاريخ كشت و زمان سربرداري جزء فاكتورهاي مهم براي دست يابي به عمكلدرهاي بالاتر و با كيفيت برتر در سيب زميني محسوب شده و توزيع ماده خشك درون بوته در مراحل مختلف رشد ارتباط تنگاتنگ با عملكرد و كل ماده خشك توليد شده دارد. از طرفي برآورد درصد غده هاي بذري و خوراكي در مراحل مختلف رشد مي باشد. ضمن اينكه در تعيين رابطه بين منبع و مخزن و شاخص برداشت ظرفيت و گنجايش مخزن يكي از عوامل مهم مي باشد. لذا با توجه به موارد ياد شده انجام اين تحقيق از اهميت خاصي برخوردار مي باشد. سابقه تحقيق در داخل و خارج از كشور با ذكر نتايج Review of literature شناخت و بررسي شاخص هاي فيزيولوژيك رشد در تجزيه و تحليل عوامل موثر بر عملكرد و اجراي آن از اهميت زيادي برخوردار است. وثبات آن تعيين كننده مقدار ماده خشك توليدي است كه به نوبه خود معياري از پتانسيل عملكرد ميباشد. همچنين هدف از محاسبه اجزاء رشد به طور كلي توصيف يا تشريح چگونگي واكنش گياه نسبت به شرايط محيطي است. (6) سرعت رشد نسبي بيان كننده وزن خشك اضافه شده نسبت به وزن اوليه در يك فاصل زماني معين ميباشد. (7) جهت مطالعه توليد و تجمع ماده خشك مي توان از دو شاخص مهم سرعت رشد محصول و سرعت رشد نسبي كه از شاخص هاي مهم مورد استفاده در تجزيه و تحليل رشد گياه هستند. بهره گرفت. (11) سرعت رشد محصول افزايش وزن خشك يك جامعه گياهي در واحد سطح مزرعه در واحد زمان مي باشد و گزارش شده است كه متوسط سرعت رشد محصول براي گياهان C4 , C3 به ترتيب 20 و 30 گرم در متر مربع در روز ميباشد. (9) والاس و همكاران (10) ابراز داشتند كه همواره يكي از مهم ترين روش هاي اصلاح گياهان در جهت عملكرد بالا ارزيابي صفات فيزيولوژيك موثر در اختلاف عملكرد و نيز شناسائي نحوه كنترل ژنتيكي آن ها بوده است. آقاي گري (8) بيان مي دارد با وجود اينكه روند كلي افزايش حجم در واقع مجموع حالت ها رشد انفرادي غده‌هاي دختري است اما اغلب بيشتري افزايش حجم و بزرگترين غده ها مربوط به بن رستهاي روييده از گره هاي پاييني مي‌باشد. آقاي وور (12) گزارش نمودند كه اگرچه افزايش تراكم جمعيت ساقه ممكن است با اندكي افزايش در حجم غده ها همراه باشد اما آهنگ رشد غده هاي منفرد با تاثيرات متقابل پيچيده بين تراكم رقم و توزيع ساير غده هاي در حال رشد تعيين مي شود. بررسي هاي انجام شده بر ارتباط با تاثير تاريخ كشت بر روي صفات كمي و كيفي و پنج رقم آئولا، دراگما كايزر، ايدول و كاسمرس در استان اردبيل نشان دهنده اين است كه بين تاريخهاي كشت اختلاف ‎آماري معني داري در سطح 1% برقرار بوده است. و تاريخ هاي 10 و 25 فروردين به عنوان مناسب ترين تاريخ كشت شناخته شدند.و تاريخ كشت دير (8 خرداد) براي توليد غده هاي بذري در كليه ارقام به استثناء رمق دراگما مناسبتر بوده است. (3) بررسي هاي انجام شده بر روي ارقام جديد سيب زميني در همدان بيانگر اين است كه بهترين تاريخ كشت براي ايروايز 4 پائلو 10 ارديبهشت و براي ماريانت 10 ارديبهشت تاريخ خرداد باشد. تحقيقات انجام شده در استان خراسان نشان مي دهد كه مناسبت ترين تاريخ كشت براي رقم ديامانت در نيشابور 30 فروردين تا 14 ارديبهشت آئولا 14، ارديبهشت و دراگا 30 فروردين مي باشد. (5) بررسي‌ها نشان مي دهند تاريخ كشت 30 فروردين الي 14 ارديبهشت با ميانگين توليد 40/22 تن در هكتار بهترين تاريخ كشت براي رقم آئولا در استان اردبيل مي باشد. (2) همچنين تاريخ هاي 10 تا 20 ارديبهشت ماه مناسبترين تاريخ هاي كاشت براي ارقام دراگا و آئولا در منطقه جلگه رخ تربت حيدريه بوده و تاريخ كشت اول خرداد باعث كاهش توليد در حدود 12 تا 15% مي گردد. (6) روش كامل اجراي تحقيق- Materials and Me thods آزمايش به صورت اسپليت پلات در قالب طرح كامل تصادفي با 5 تاريخ كشت (15 فروردين مداول ارديبهشت، 15 ارديبهشت اول خرداد، 15 خرداد) به عنوان فاكتور اصلي و سه رقم سيب زميني تجاري كشور{(زوردس (مارفونام متوسط رس (آگوبا) و ديررس (پيكاسو)}به عنوان فاكتور فرعي و 3 تكرار به مدت 2 سال در منطقه كرج اجرا خواهد. در طي اجراي طرح مراقبت هاي كامل زراعي از قبيل آبياري مبارزه با علف هاي هرز خالدهي وغيره از گياه به عمل آمده و توصيه هاي كودي نيز براساس آزمون خاك مي باشد. هر كرت شامل 6 خط به طول 6 متر و مساحت 27 متر مربع مي باشد. فاصله بين رديف هاي 75 سانتي متر و روي رديف 25 سانتي متر مي باشد. در زمان كشت متوسط تعداد جوانه‌هاي رشد يافته و فعال روي غده هاي بذري در هر رقم تعيين مي گردد. و بعد از سبز شدن تعداد بوته سبز و تعداد گياه استقرار يافته و تعداد ساقه در هر بوته تعيين مي گردد. دو هفته بعد از سبز شدن بوته ها اولين نمونه برداري صورت گرفته و هر دو هفته يك بار تكرار مي شود. در هر بار نمونه برداري چهار بوته به صورت تصادفي از هر كرت انتخاب و از صفاتي نظير تعداد غده و وزن غده (حجم غده به وسيله ظروف مندرج ، سايز (بزرگترين و كوچكترين خطر فراواني كلاس هاي مختلف سايز غده { (ريز (mm35<) بذري (mm55-35) وخوراكي m55>)} تعداد و ساقه اصلي، قطر ساقه (ميانگين قطر الساقه ها) ارتفاع ميانگين طول ساقه ها سطح برگ سبز بوته، تعداد و طول استولون، وزن خشك اندامهاي مختلف به تفكيك (48 ساعت در آون 75 درجه) يادداشت برداري به عمل مي آيد. در نهايت با استفاده از نرم افزارهاي كامپيوتري منحني هاي مربوطه ترسيم و معادله هر يك از فاكتورها كه نشان دهنده تغييرات CGR, RGR سايز حجم و وزن غده ها برحسب واحد درجه حرارت روز رشد (GDD) بدست مي آيد، همچنين مدل رشد غده ها براي هر رقم و در هر تاريخ كشت توسط برنامه هاي كامپيوتري طراحي مي گردد). زمانبندي فعاليت هاي عمده طرح و زمان ارائه گزارش نهايي: سال زراعي 81-1380؛ 15 فروردين تا 30 آبان كاشت، داشت و يادداشت برداري و برداشت. آذر و دي تجزيه و تحليل داده ها. سال زراعي 82-1381؛ 15 فروردين تا 30 آبان كاشت، داشت، يادداشت برداري و برداشت. آذر و دي تجزيه و تحليل داده‌ها بهمن و اسفند ارائه گزارش نهايي. منابع و مأخذ مورد استفاده در طرح: بابايي، نقي: 1375، بررسي و مقايسه عملكرد ارقام جديد سيب زميني همراه با تعيين مناسبترين تاريخ و كشت آنها، انتشارات مركز تحقيقات كشاورزي همدان. حسين زاده، امير اصلان و ابراهيم فرخي: 1375، بررسي اثرات تراكم بوته توأم با تاريخهاي كاشت روي عملكرد سيب زميني رقم آئولا، انتشارات مركز تحقيقات كشاورزي استان اردبيل. خواجوي، علي رضا، خلاصه نتايح حاصله از تحقيقات سيب زميني در استان اردبيل، انتشارات فني مديريت آموزشي و ترويج. زاهدي اول، محمدحسن و حسين علوي شهري: 1374. گزارش نهايي بررسي اثرات تاريخ كاشت به روي خواص كمي و كيفي دو رقم سيب زميني (آئولا ودراگا) زاهدي اول، محمد حسن و حسين و علوي شهري: 1375. گزارش نهايي بررسي و تعيين بهترين تاريخ كاشت براي ارقام سيب زميني (آئولا، دراگا ديامانت) 6.Bull ock, D.G, R.L. NELLSEN, and, W.E. NyGuist, 1998. A growth axxalysis comp arison of corm groet in comventional and equidistant plant spacing Crop sci 28:254-258. 7-COEIHO, D.t , and, R.F. DALE. 1980, An energy crop Variable and tempenture function for predicting corn growth and development planting to silking Agron 72:503 –510. 8-Gray. D. 1973. The growth of individual tuben.potato Research. 16:80-84. 9-RUSSELLE, M.P. , W.W.W ILHELM , R.A olson, and J.F. power 1984. Growth analysis baesed on degree days. Cropsci 24:28-32 10-Watdson, D.J. 1952. The physiological basis of variation in yeald. Adv. Agron. 4:101-145. 11-WVRR, D.C.E. 1974. Some effects of sead size and spacing on the yield and grading of two main crop potato vaviatiels. Journal of Agriculthr science cambringe. 82:37-52. 2-ارزيابي صفات كمي و كيفي ارقام جديد سيب زميني در كشت پاييزه و زمستانه Evaluation of qualitative characters of new potato in autum and winter planting نوع تحقيق: كاربردي * توسعه‌اي * بنيادي تاريخ شروع و مدت اجراي طرح: 1382 به مدت 2 سال. محل هاي اجراي طرح: جيرفت، بهبهان و گرگان. چكيده: جهت دستيابي به ارقامي با عملكرد بالا و كيفيتي مطلوب و در عين حال زودرس اين طرح در دو تاريخ مختلف و در قالب طرح بلوك هاي مكمل تصادفي با سه تكرار و در سه منطقه به مدت دو سال به اجرا درخواهد آمد. تيمارها كه عبارتند از: سانتر (شاهد)- فلوآ- پاملا- آيدا- ادسا- اطلس- آركولا-سوناته- مينا-آلمرا مارادونا- كارمونا- آرانكا- فتورا- فلاويا- اكيرا- الترا- آجيبا- تيماتا- با تراكم 75*25 بر روي دو خط شش متري در هر كرت كشت مي گردند. و در تمام مراحل رشد مراقبتهاي كامل زراعي از گياه به عمل آمده و توصيه هاي كودي نيز بر اساس آزمون خاك مي باشد. ضمنا در طي اجراي طرح از صفاتي نظير تاريخ كش- تاريخ جوانه زني (%50)- تاريخ سبز كامل- تعداد ساقه اصلي- قطر ساقه- ارتفاع بوته- تاريخ گلدهي- طول دوره گلدهي- رنگ گل- تاريخ غده بستن- طول استولون- عملكرد كل- عملكرد قابل فروش، رنگ پوست- رنگ گوشت- تاريخ رسيدگي تاريخ برداشت تعداد بوته برداشت شده- درصد ماده خشك و كيفيت و پخت يادداشت برداري به عمل آمده و در نهايت با استفاده از نرم افزارهاي كامپيوتري داده هاي هر آزمايش براي هر سال و در هر مكان تجزيه واريانس و در صورت نياز تجزيه كواريانس شده و براي تمام سال ها و مكان ها نيز عمل تجزيه مركب انجام مي گردد و ميانگين ها نيز به روش LSD با يكديگر مقايسه مي گردند. هدف تحقيق: معرفي ارقامي با عملكرد بالا، كيفيت مطلوب، زوردس و سازگار جهت كاشت در مناطق گرمسير، گرم و معتدل و جنوبي كشور. ضرورت و اهميت اجراي طرح: امينت غذايي، ممانعت از نوسانات قيمت، عرضه سيب زميني در تمام فصول سال كاهش هزينه هاي انبارداري و تازه بودن محصول از جمله مواردي هستند كه نشان مي دهند اجراي اين طرح در كشور از اهميت بسزايي برخوردار مي باشند. سابقه تحقيق در داخل و خارج از كشور با ذكر نتايج (Review of literature) طبق بررسي هاي به عمل آمده در مناطق مختلف كشور ارقام دراگا ويتال و پيكاسو براي كشت در استان اردبيل (13 و 14) كوزيما در اصفهان (13) آوندال براي سمنان (شاهرود)(13) گرانولابراي استان آذربايجان شرقي (13) ويتال براي زنجان (13) آريندا روميناوالس براي كرج (14)، فريسيا وفاموزا براي گرگان (14) كاسموس ويتال و پيكاسو براي استان مركزي (14-13) و آريان و فالوا براي سيستان و بلوچستان (ايران شهر) (14) توصيه گرديدند. خدادادي (6) رقم سانتر را به عنوان مناسبترين رقم براي كشت پاييزه در مناطق بوشهر ايرانشهر و بهبهان ذكر نمودند. حيسن زاده (5-4) ابراز داشتند در منطقه اردبيل رقم آريندا با متوسط عملكرد 65/29 تن در هكتار در كشت بهاره زودرس داراي بيشترين عملكرد و از ميان ارقام ديررس نيز رقم مورن با متوسط عمكلرد 25/32 تن در هكتار بالاترين عملكرد را داشته است. همين شخص ابتدا در سال 1375 ارقام ايدول و كاسموس را براي منطقه اردبيل معرفي نمودند. بابايي (3-2-1) ابتدا طي سال هاي 72-1373 از ميان ارقام ديررس و نيمه ديررس ارقام (بليكس و كاسموس را به ترتيب با 5/36 و 5/35 تن در هكتار و ارقام آتريكس و ويتال را از ميان ارقام زودرس و نيمه زودرس براي منطقه همدان توصيه و در سال 1374 ارقام پوريكا و پيكا سو با عملكرد 78/38 تن در هكتار براي همدان معرفي نمود. مبشر (12-11) ارقام آئولا، درگا، مورن كاسموس، دينجا، گرانولا و پريمر را به عنوان ارقام مناسب كشت در منطقه آذربايجان شرقي معرفي نمودند. كريميان (10) رقم پيكاسو را از ميان ارقام مورد بررسي به عنوان مناسبترين رقم براي كشت در مناطق كوهستاني گركان توصيه نمودند. واعظيان (15) در بررسي هايي كه بر روي 20 رقم سيب زميني در طي دو سال به عمل آورده ارقام آوندال و نواد را براي منطقه شاهرود توصيه نمودند. علوي شهري (9-8) ابتدا در سال 1375 ارقام ويتال و مارفونا و سپس در سال 1380 رقم آريندا را با متوسط عمكرد 6/38 تن در هكتار به عنوان رقم زودرس و پيكاسو را با 40 تن قائن در هكتار به عنوان رقم ديررس براي كشت در خراسان توصيه نمودند. همچنين وي در گزارش پژوهشي در سال 1378 ارقام آريندا، اسكورت و پيكاسو به عنوان ارقام اميد بخش براي كشت زمستانه در سرخس معرفي نمودند. ستوده (7) ارقام دياما، دراگما مورن و كوزيما را براي مغان توصيه نمودند. روش كامل اجراي تحقيق (Materials and mthods) جهت دستيابي به ارقامي با عملكرد بالا كيفيتي مطلوب و در عين حال زودرس اين طرح در دو تاريخ مختلف و در قالب بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار و در سه منطقه به مدت دو سال به اجرا در خواهد آمد. تيمارها كه عبارتند از: سانته (شاهد) فلوآ، پاملا، آيدا، آدسا، اطلس، آركولا، سوناته، ملينا، آلمرا، مارادونا، كارمونا، آرانكا، فوتورا، فلاويا، اكيرا، الترا، آجيبا، تيماتا، با تراكم 25 تا 75 بر روي دو خط شش متري در كرت كشت مي گردند. و در تمام مراحل رشد مراقبت هاي كامل زراعي از گياه به عمل آمده و توصيه‌هاي كودي نيز بر اساس آزمون خاك مي باشد صفاتي كه در طول اجراي طرح از آنها يادداشت برداري به عمل مي آيد به دو دسته كيفي و كمي تقسيم مي شوند و عبارتند از: صفات كمي (تعداد ساقه اصلي- قطر ساقه- ارتفاع بوته- طول استولون- عملكرد كل- عملكرد قابل فروش- تعداد بوته برداشت شده و درصد ماده خشك) صفات كيفي (رنگ جوانه- رنگ پوست غده- رنگ گوشت غده- رنگ كل- تاريخ جوانه زني (50%)- تاريخ سبز كامل- تاريخ گلدهي- طول دوره گلدهي- تاريخ غده بستن- تاريخ ريسكي تاريخ برداشت و كيفيت پخت (آبپز و سرخشده)) در نهايت با استفاده از نرم افزارهاي كامپيوتري داده ها هر آزمايش براي هر سال در هر مكان تجزيه واريانس ساده و در صورت نياز تجزيه كواريانس شده و براي تمام سالها و مكانها نيز عمل تجزيه مركب انجام مي گردد و ميانگين ها نيز به روش LSD با يكديگر مقايسه مي‌گردند. زمان بندي فعاليت هاي عمده طرح و زمان ارائه گزارش نهايي: كشت پاييزهكشت زمستانهسال زراعي 82:سال زراعي 82:كشت: نيمه اول مهركشت: گرگان(واخر بهمن) بهبهان و جيرفت (اوايل اسفند)داشت: آبان، آذر، دي بهمنداشت: فروردين وارديبهشت،خردادبرداشت: بهمن و اسفندبرداشت: تير و خردادسال زراعي 83:سال زراعي 83:كشت: نيمه اول مهركشت: گرگان(اواخر بهمن) بهبهان و جيرفت (اوايل اسفند)داشت: آبان، آذر، دي بهمنداشت: فروردين وارديبهشت،خردادبرداشت: بهمن و اسفندبرداشت: تير و مردادارائه گزارش نهايي: خرداد84ارائه گزارش نهايي: خرداد84 منابع و مأخذ مورد استفاده در طرح: بابايي، تقي- 1372. بررسي ومقايسه عملكرد ارقام سيب زميني ديررس و نيمه ديررس. مركز تحقيقات همدان بابايي، تقي- 1373، بررسي ومقايسه عملكرد ارقام سيب زميني زودرس و نيمه زودرس مركز تحقيقات همدان. بابايي، تقي- 1374. بررسي ومقايسه عملكرد ارقام سيب زميني مركز تحقيقات كشاورزي همدان. حسين زاده، امير اصلان و ابراهيم فرخي، 1375. بررسي ومقايسه عملكرد ارقام سيب زميني- مركز تحقيقات كشاورزي مغان (اردبيل) حسين زاده، اميراصلان، 1380. ارقام مناسب زودرس و ديررس براي كشت بهاره سيب زميني مركز تحقيقات كشاورزي مغان اردبيل. خداداري محسن 1381. بررسي كمي و كيفي ارقام مناسب كشت پاييزه. گزارش نهايي موسسه اصلاح و تهيه نهال و بذر. ستوده مرام، كاظم. 1376. بررسي و مقايسه عملكرد ارقام سيب زميني توأم با تعيين مناسب ترين تاريخ كشت در مغان مركز تحقيقات كشاورزي مغان (اردبيل) علوي شهري، حسين و محمد حسين زاهدي اول- 1374. بررسي ومقايسه عملكرد ارقام سيب زميني/ مراكز تحقيقاتي كشاورزي خراسان. علوي شهري، حسين. 1373. بررسي ومقايسه عملكرد ارقام سيب زميني در منطقه كوهستاني گرگان مركز تحقيقات كشاورزي خراسان. كريميان، عباس. 1373- بررسي ومقايسه عملكرد ارقام سيب زميني در منطقه كوهستاني گرگان- مركز تحقيقات كشاورزي گرگان. مبشر- محمد 1372. گزارش پژوهشي طراحان تحقيقاتي سيب زميني در پياز. مركز تحقيقات كشاورزي آذربايجان شرقي. مبشر- محمد1376. گزارش پژوهشي طرح هايي تحقيقات سيب زميني- مركز تحقيقات كشاورزي آذربايجان شرقي. موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر 1374، گزارش ساليانه. موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر 1375، گزارش ساليانه. واعظيان، علي- 1375. بررسي و مقايسه ارقام سيب زميني و تعيين سازگاري آنها با شرايط محيطي و مركز تحقيقات سمنان (شاهرود) 3-تأثير رژيم هاي مختلف آبياري در مراحل رشد بر توسعه برخي از بيماريهاي قارچي سيب زميني. Effect ofirrigation regimes at eanly growing stage on development of some fungal diseases of potatoes. نوع تحقيق: كاربردي تاريخ شروع و مدت اجراي طرح: 1381-به مدت دو سال. محل اجراي طرح: كرج چكيده: يكي از عوامل تعيين كننده ميزان توسعه بيماري هاي قارچي سيب زميني رطوبت خاك مي باشد. به اين اساس كنترل رطوبت خاك از طريق كاهش ميزان آبياري از جمله اقدامات موثر در پيشگيري از بروز بيماريهايي است كه در شرايط مرطوب توسعه مي يابند. به همين منظور در اين تحقيق اثر دوره‌هاي مختلف (زياد، متوسط و كم) در فاصله سبز شدن تا شروع تشكيل غده هاي چند رقم سيب زميني مورد بررسي قرار مي گيرد با استفاده از طرح آزمايشات يكبار خرد شده (splitplat) دوره هاي مختلف آبياري درو پنج سطح با فواصل منظم (بعد از 50،75، 100،125،150 ميلي متر تبخير) بعنوان كرت اصلي و ارقام مختلف سيب زميني در چهار سطح (شامل ارقام مارفونا، اگربا، آريندا و كنكورد) بعنوان كرت فرعي مورد نياز ارزيابي قرار خواهد گرفت. پس از تشكيل غده ها ، آبياري كرت هاي آزمايشي يكنواخت و به فاصله معمول (بعد از 100 ميلي متر تبخير) انجام خواهد شد. قبل از هر نوبت آبياري و يك روز بعد از آبياري رطوبت لايه هاي خاك در عمق مرطوب اندازه گيري مي شود و با استفاده از اين اندازه گيري ها مقدار آب آبياري مصرف شده در تيمارها و تاثير رطوبت هاي مختلف در توسعه بيماريها نيز معين مي گردد. آمارهاي مربوط به ميزان تبخير از نزديكترين محل (ايستگاه سنوپتيك دانشكده كشاورزي كرج) دريافت خواهد شد. در طول آزمايش ظمن يادداشت برداري از صفات زراعي، ميزان توسعه بيماريهاي قارچي نظير Verticillium، Rhizconia، Colletotrichom، fusarinm و نيز مساحت زير منحني پيشرفت زوال هر يك از ارقام سيب زميني محاسبه مي شود. در زمان برداشت عملكرد محصول و تعداد غده ها در اندازه‌هاي مختلف مربوط به هر يك از تيمار ها نيز يادداشت برداري مي شود. داده‌هاي به دست آمده از آزمايش در هر سال مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفته و در پايان سال دوم تجزيه مركب به عمل خواهد آمد. هدف نهايي: شناخت تاثير تنش رطوبتي در مراحل اوليه رشد و قبل از تشكيل غده به كنترل برخي از بيماريهاي قارچي. بررسي و اكنش ارقام مختلف سيب زميني به بيماريهاي مذكور در شرايط تنش رطوبتي اوائل رشد تعيين حد تحمل ارقام سيب زميني به آبياري محدود ابتداي دوره رشد. ضرورت واهميت اجراي طرح: در مديريت تلفيقي آفات و بيماري هاي گياهي (IPM) از جمله روش هايي كه علاوه بر صرفه جويي در زمان و هزينه هاي كنترل اثر سوئي بر محيط زيست ندارند. روش هاي زراعي مي‌باشد و يكي از مهمترين اين روش ها آبياري است. بسياري از بيماري هاي گياهي از طريق تغيير سيستم يا ميزان آبياري قابل كنترل مي باشد. مطابق گذارش سفر دكتر سالازار در بازديد از ايران مطالعه اثرات سيستم‌هاي مختلف آبياري اعم از شياري سطحي و قطره اي و باراني در وقوع بيماريهاي سيب زميني در كشور بسيار ضروري مي باشد. با توجه به اينكه در حال حاضر كشت زميني در اكثر مناطق كشور به روش آبياري شياري (فارو) انجام مي گيرد. با انجام اين تحقيق اثرات دوره هاي مختلف آبياري در اين سيستم بر توسعه بيماريهايي نظير Verticillium، Rhizoctonia، colletrichum بررسي مي شود. سابقه تحقيق در داخل و خارج از كشور با ذكر نتايج (Review of literature) كاپرت و همكاران اثر رژيم هاي مختلف آبياري بر روي پيشرفت بيماري مرگ زود هنگام ناشي از تاريخ Verticillium را قبل و بعد از تشكيل غده در سيب زميني بررسي نمودند. در اين تحقيق مشخص شد كه تنها تيمارهاي آبياري در زمان قبل از تشكيل غده تاثير معني داري در توسعه بيماري و مساحت زيرمنحني پيشرفت زوال بوته ها (AVSPC) داشته و در رژيمهاي كم آبياري ميزان AVSPC به نحو قابل توجهي نسبت به رژيم معمول آبياري كاهش مي يابد. (2) عكس العمل شش رقم سيب زميني به مقادير مختلف آبياري و مايه قارچ Verticillum dahliaeبررسي گرديد. و مشخص شد كه ارقام Russet ,katahdin , Ranger در پلاتهاي آلوده به تاريخ، نسبت به پژمردگي ورتيسيليومي با تحمل ارقام به استرس خشكي ارتباط دارد. (1) اثر بافت‌هاي مختلف خاك وتيمارهاي آبياري به توسعه بيماري شانكر رايزوكتونياي سيب زميني ناشي از قارچ Rhizoctoniasolani، A6-3- بررسي گرديد و مشخص شد كه خاك شني و آبياري شده بيشترين و خاك وپيت كمترين ميزان شدت بيماري را داشتند. و بوته هاي سيب زميني در خاك لومي سنگين به طور متوسط بيماري آلوده شدند. (7) در آزمايش آبياري زودهنگام موجب تشديد پوسيدگي غده هاي سيب زميني ناشي از قارچ Coccodes Colletotrikhum مي‌شد. (10) بررسي روش هاي مختلف آبياري و ارتباط آنها با پژمردگي و ورتيسيليومي سيب زميني نشان داد كه روش آبياري فارو در مقايسه با روش آبياري باراني باعث توسعه بيشتر بيماري مي شود. (5) اثر رژيمهاي مختلف آبياري بر روي بيماري شوره نقره اي با عامل Helminthos porium solani نشان داد آبياري زياد موجب كاهش ميزان بيماري شوره نقره‌اي شده ليكن شدت بيماري خال سياه با عامل Colletotrichum coccodes را در هر سه سال انجام آزمايش افزايش داد (6) در آزمايش مقادير زياد و متوسط آبياري به همراه آلودگي با V.dahliae علائم شديدتر و عملكرد پائين‌تري را نسبت به مقادير كم آبياري به دنبال داشت (9). با وجود افزايش تراكم مايه قارچ V.dahliae عملكرد غده هاي سيب زميني تنها در صورتي كه آبياري بيش از حد معمول انجام گيرد از نظر آماري كاهش پيدا مي‌كند (3) تاثير سطوح مختلف آبياري بر توسعه بيماري رايزوكتونياي سيب‌زميني نشان دارد با افزايش ميزان آبياري بيماري در رقم حساس Kufrichandramukhi توسعه يافت. در واقع رطوبت بالاي خاك باعث افزايش تعداد عدسكهاي روي عده سيب زميني شده و موجب تسهيل آلودگي و توسعه بيماري مي شود. (8) آلودگي استولونهاي بوته هاي سيب زميني در خاك شني و آبياري شده به قارچ R.solani كاملا محرز بوده و ميزان آلودگي گاه به بيش از 40% مي رسد و اين مسأله موجب تأخير تشكيل غده و يا كاهش اندازه غده ها مي شود. (4) روي كامل اجراي تحقيقMaterials and Methods اين طرح به منظور بررسي اثرات دوره هاي مختلف آبياري قبل از تشكيل غده سيب زميني و نيز ارقام مختلف بر پيشرقت بيماريهاي مرتبط با رطوبت خاك به اجرا در مي آيد. به اين ترتيب رقم و دوره هاي آبياري دو متغير اين طرح به حساب مي آيند از اين رو طرح آزمايشي مورد استفاده در اين تحقيق كرت يكبار خرد شده (split plat) با متن بلوكهاي كامل تصادفي و سه تكرار مي باشد كرت اصلي شامل دوره‌هاي مختلف آبياري در ابتداي دوره رشد (قبل از تشكيل غده) در پنج سطح كه عبارتند از: تنظيم فواصل آبياري بعد از هر50 ميلي متر تبخير از سطح تشتك كلاس A تنظيم فواصل آبياري بعد از هر75ميلي متر تبخير از سطح تشتك كلاس A تنظيم فواصل آبياري بعد از هر100 ميليمتر تبخير از سطح تشتك كلاس A 4-تنظيم فواصل آبياري بعد از هر125 ميلي متر تبخير از سطح تشتك كلاس A 5-تنظيم فواصل آبياري بعد از هر150 ميلي متر تبخير از سطح تشتك كلاس A مدت زمان هر نوبت آبياري طبق عرف محمل برحسب ساعت انجام مي‌گيرد و ميزان آب ورودي به كرت هاي آزمايشي پس از تعيين عمق آبياري از طريق فرمول زير و مساحت كرت‌ها مشخص شده و از طريق پارشال فلوم به درون كرتها هدايت مي‌شود. در نهايت با استفاده از اندازه گيري‌هاي رطوبت خاك قبل و بعد از آبياري هاي متوالي ميزان آب آبياري مصرف شده برآورد خواهد شد. ضمناً اثرات رطوبت در بيماريها نيز مورد تجزيه و تحليل قرار مي گيرد. كرت فرعي شامل ارقام مختلف سيب زميني در چهار سطح كه عبارتند از مارفونا (نيمه زودرس) آريندا (زودرس) و آگربا(ديررس) كنكورد (زودرس). هر كرت در دو خط كاشت به طول 6 متر مي باشد كه در آنها ارقام سيب زميني به طور تصادفي كشت مي گردند. آمار تبخير هر دو روز يكبار از طريق ايستگاه هواشناسي دانشكده كشاورزي كرج دريافت مي شود. قبل از هر نوبت آبياري و يكروز بعد از هر تيمار آبياري به صورت مركب از لايه‌هاي مرطوب خاك نمونه‌گيري و درصد رطوبت خاك اندازه گيري مي‌شود. در طول مراحل رشد ضمن يادداشت برداري از صفات مختلف زراعي شامل زمان گلدهي، زمان تشكيل غده، فرم بوته و غيره از گياهان آلوده و پژمرده در هر يك از تيمارهاي آزمايش آماربرداري مي شود. نمونه هايي از اين گياهان گرفته شده و در آزمايشگاه با كشت آنها بر روي محيط كشتهايي نظير P.D.A , WA, Czapax Dox broth نوع آلودگي بوته هاي آلوده به عوامل پژمرده قارچي و بيماريهاي نظير Rhizoctonia,fusarium,Verticillium، Golletorichum مشخص خواهد شد. زوال سريع بوته ها يكي از شاخص‌هاي مهم ميزان توسعة پژمردگي ورتيسيلومي است از اين رو با اندازه گيري مساحت زير منحني و پيشرفت زوال بوته‌ها (AUSPC) بر طبق فرمول شانر و همكاران (مطابق فرمول زير) مي توان ارتباط بين شاخص مزبور را با دوره هاي مختلف آبياري و رقم در هر يك از تيمارهاي آزمايش تعيين نمود. در اين فرمول: Yi = ام i تراكم بيماري در بررسي Xi = ام i تعداد روزهاي سپري شده بعد از كاشت در زمان بررسي n =تعداد كل بررسي ها در طول دوره رويش همچنيني در موارد پژمردگي فوزاريومي با نمونه برداري از گياهان آلوده و كشت بافت آوندي آنها در روي محيط كشت اختصاصي مي توان تراكم بيماري در هر يك از تيمارهاي آزمايش محاسبه كرد و در صورت بروز علائم پژمردگي و زردي بوته ها و عدم اثبات آلودگي آنها به ورتيسيليوم و يا فوزاريوم در آزمايشگاه وجود شانكر رايزو كتونيايي در ساقه زير زميني و نيز بروز سختينه‌هاي كلتوتريكوم بر روي بافت ساقه گياه بررسي شده و تراكم آنها تعيين مي گردد. معيار ارزيابي خسارت ناشي از قارچ رايزوكتونيا بر گياهچه هاي سيب زميني در مراحل اوليه رشد بر اساس سيستم درجه بندي كارلينگ تعيين خواهد شد. همچنين در مورد دو بيماري اخير درصد پوشش خاكستري رنگ سطح غده ها در مورد آلودگي به كلتوتريكوم و مساحت اشغال شده توسط سختينه‌هاي رايزو كتونيا در سطح غده پس از برداشت نيز تعيين خواهد شد. سيستم درجه بندي كارلينگ (Carnling Rating): گياهچه سالم = O خسارت كم بروز يك يا چند لكه به طول كمتر از 5 ميلي متر بر روي گياهچه‌ها = 1 خسارت متوسط بروز لكه‌هاي با طور بيش از 5 ميلي متر و حلقه‌اي شده آنها (girdling) در بعضي از گياهچه‌ها= 2 خسارت متوسط بروز لكه هاي بزرگ و حلقه‌اي شدن و به دنبال آن مرگ اغلب گياهچه ها = 3 خصوصيات فيزيكي خاك و ضريب نگه داري آب در نقطه پژمردگي و ظرفيت زراعي در نيمرخ خاك قبل از اجراي طرح اندازه گيري خواهد شد. توصيه مصرف كود بر اساس آزمون خاك قبل از كشت صورت مي گرد. در زمان برداشت عملكرد هر يك از تيمارها به طور جداگانه محاسبه شده و نيز تعداد غده‌ها در هر يك از اندازه هاي 55-35، كمتر از 35 و بزرگتر از 55 ميلي متر جداگانه شمارش و توزين مي شود، نتايج و اطلاعات به دست آمده از آزمايش در هر سال مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و در پايان سال دوم تجزيه مركب انجام خواهد شد. زمان بندي فعاليتهاي عمده طرح و زمان ارائه گزارش نهائي: انجام عمليات كشت در ارديبهشت ماه 1381 و 1382 انجام عمليات يادداشت برداري از صفات آزمايش، نمونه برداري تستهاي آزمايشگاهي از ارديبهشت تا مهرماه 1381 و 1382 انجام عمليات برداشت و يادداشت برداري از صفات در اين مرحله در مهرماه سالهاي 1381-1382 تهيه گزارش ساليانه در پايان هر سال و تهيه گزارش نهايي در پايان سال دوم. منابع و مأخذ مورد استفاده در طرح: Arbogast- M. , Powelson-Ml. , Cappaert- MR. , and watrud- Ls 1999. Respoonse of six potato cultivars to amount of applied water and verticillum dahliae, phyto path olog 89:9,782-788 Cappent, M, R., Powelson,, M,L. , Christensen,, N.W. , stenenson, W.R and Rouse, D.I, 1994. Assement of irrigation as a method of nanaging potato early dying. Phyto pathology 84: 8,7982-800. Cappent, M,R, . Powelson ,, M,L. , Christensen,, N.W. , and Crowe , f.j 1992. Influence of irrigation severity of potato early dying and fuberyield. Cother, E,J. 1979. Observation on rhizoctnia disease experssionin sand hill potatoes and effect of temperature on fungal grow thrate Australian-plant-pathology8: 2, 114-115. Davis, j, and Everson, D,O 1980. Relation of verticillinm dahlian in soil and patato tissue, irrigation method, and N-fertillium of verticillum with of potato. Phythopahtology 76:7 , 730-736. Firman, D,M. , and Allen, E.J.1993. Effects of wimdrowing, irrigation and defoliation of potatoes on silver seurf Chelminthosporium solani disease jornal of Agnicultural science 121:1, 47, 53. 4-طرح مقايسه كلون ها: در بين روش هاي مختلف اصلاني در سيب زميني روشي وجود دارد به نام اصلاحي از طريق TPS كه همان True potato seed يا بذر حقيقي سيب زميني است كه از ميوه سيب زميني يا بري بدست مي آيد. T.P.S عمدتاً براي كار اصلاحي استفاده مي شود كه از دو طريق مي توان آن را به دست آورد: يك توده كشت مي شود تا به گل برود و با گرده افشاني باز (OP) ميوه به دست مي آيد. 2-حاصل دورگ گيري بين دو لاين خالص. (هيبريداسيون) بعد از به دست آوردن بذر آن ها به خزانه برده شده و در محيطي خنك با خاكي شامل خاك برگ، كود حيواني، ماسه، خاك رس كه آنها را در گلدان‌هاي كوچك كشت كرده (در درون هر گلدان دو يا سه بذر كاشته مي شود) بعد از رشد آن را نشاء مي كنند و به مزرعه منتقل مي كنند. بعد از منتقل كردن به مزرعه ممكن است تنوع صفات ديده شود كه از اين تنوع در هر توده يك تك بوته را براساس صفاتي نظير تاريخ سبز شدن، تاريخ غده‌دهي، عملكرد و … را انتخاب مي كنند در آخر فصل غده هاي آن بوته انتخابي را كه يك كلون گفته مي‌شود. برداشت كرده و به صورت يك كلون انتخابي در فصل زراعي بعد كاشته شود. كلون‌ها در سال بعد آن از نظر صفات زير مقايسه مي شود: تاريخ سبز شدن: براي پيدا كردن كلون‌هاي زودرس. 2-تاريخ گلدهي: زمان گلدهي با غده دهي مرتبط است. 3-رنگ گل: كه ممكن است سفيد يا بنفش باشد. 4-ارتفاع بوته: كه ممكن است يك گونه پابلند پاكوتاه يا خوابيده باشد به عنوان مثال آگريا كه يك گونه پابلند است. 5-تعداد ساقه: هر چه تعداد ساقه اصلي در هر بوته بيشتر باشد عملكرد نيز بيشتر مي شود. 6-رنگ و شكل برگ: كه پنجه‌اي يا ساده است با رنگ سبز كم رنگ يا پررنگ. 7-رنگ ساقه: كه در بعضي از گونه ها داراي رنگريزه‌هاي آنتوسيانين باشد مثل آگريا. 8-آزمايش تست اليزا براي تشخيص اين كه كدام يك از بوته ها حامل ويروس هستند. در آخر فصل هم عملكرد هر كلون را نسبت به بوته‌هاي كشت شده محاسبه مي كنند. كلون هاي كشت شده در اين آزمايش حاصل دو رگ گيري بين ارقام هندي مثل كوفري باهار، كوفري پادشاه، كوفري جيبوتي كوفري جاندرامرفي و … هستند. روش كامل اجراي تست اليزا طبق پروتكلCIP مقدمه: شناسايي ويروسهاي گياهي به وسيله روش سرولوژي بدين صورت است كه توان خاص هر آنتي بادي به عكس العلمي در ويترو (Vitro) با آنتي ژن آن (ذره ويروس) مبنا قرار داده مي شود. روش ساندويچ دوتايي آنتي بادي اليزا (ELISA) يكي از روش هاي خيلي حساس سرولوژي است. ذره ويروس اگر در يك نمونه وجود داشته بادشد نخست به وسيله آنتي بادي مخصوص (IgG) بدام مي افتد. قبل از رونشين شدن چاهكها در پليت و آن گاه عكس العمل نشان مي دهند با آنتي بادي هاي مزدوج (IgG+enzyme) وقتي آنزيم آلكالاين فسفات استفاده مي شود. هيدروليز خاص محيط (P-Nitrophenyl phosphate Disodiun)يك محصول رنگي نتيجه مي دهد كه متناسب با شدت حضور مقدار ويروس در نمونه است. آ‎زمايش در شرايط عادي در يك روز و نيم كامل مي شود. بيشتر از يك ويروس مي تواند همزمان شناسايي شوند با استفاده از ابزار چند كنشي اليزا. مخلوطي از آنتي بادي ها (براي ويروس هاي ديگر) استفاده مي شود. اول براي كوت كردن (پوشاندن) و پليت و بعد از جمع نمونه ها مزدوج چند كنشي (كه مخلوطي از مزدوج مختص ويروس) استفاده مي شود براي مشخص كردن اگر نمونه شامل هرگونه ويروس آزمايش نباشد. ابزار تست اليزاي CIP اجرا مي شود براي كشف مجزا يا توأم (300 نوع ويروس) از ويروس هاي سيب زميني: PlRV, A, M, S, Y, X قبل از انجام دادن آزمايش تست اليزا مطمئناً شما بايد داشته باشيد همه مواد مورد نياز را و دستور عمل را به خوبي بخوانيد. مواد مورد نياز براي انجام آزمايش اليزا. مواد شامل شده در اليزا. 2-مواد كه در تست اليزا شامل نشده‌اند. ظرف 1000 ميلي ليتري تميز يا بطري. ظرف 200 تا 300 ميلي ليتري يا بطري (شيشه اي يا پلاستيكي) ماركر يا قلم روغني براي نشانه گذاري نمونه ها و پليتها. پيپت پاستور يخچال انكوباتور 37-32 آب مقطر تيوب آزمايش يا يك تكه چوب. بسته هاي پلاستيكي مشابه براي آنهايي كه شامل ابزار آزمايش هستند. اصول كار: 1-آماده سازي بافرها: بافر پوششي 6/9 PH مخلوط كنيد 5/2 ميلي ليتر از بافر 1 را (درون بطري انجام دهيد) با 5/12 ميلي ليتر آب مقطر براي هر پليت، مخلوط را براي بطري پلاستيكي آماده شده براي آزمايش استفاده كنيد. 1-2-(Phosphate Buffer salime) 6/7: PH (ml1000) حل كنيد يك بسته از بافر A2(PBS, Ph:76) را با 1000 ميلي ليتر آب مقطر با دقت عمل كنيد. 1-3-بافر شستشو (PBS- tween: Pb-t)‌ (ml1000) حل كنيد يك بسته از بافر A2 را با هزار ميلي ليتر آب مقطر استفاده كنيد از پيپت سفيد و 20 قطره از بافر A2 (توئين 20) اضافه و بخوبي مخلوط كنيد. 1-4-بافر استخراج (ml200) محتويات يك بسته از بافر 3 را حل كنيد با مقداري خيلي كم از بافر شستشو تا آن به طور كامل حل شود. به مقداري بافر شستشو را به محلول اضافه كنيد تا حجم آن به 20 ميلي ليتر برسد. 1-5-بافر مزدوج (ml20) براي هر پليت محتويات يك پاكت از بافر 4 را با مقدار خيلي كم از محلول بافر شستشو (PBS-T) حل كنيد تا به خوبي حل شود. بعد مقداري بافر شستشو را به محلول اضافه مي كنيم تا حجم آن به 20 ميلي ليتر برسد. 1-6-بافر محيط كشت: مخلوط كنيد 5/2 ميلي از بافر 5 را با 5/12 ميلي ليتر از آب مقطر. 2-پوشاندن (در صبح زود) 2-1-براي كشف كردن توأم اضافه كنيد 05/0 ميلي ليتر از آنتي بادي هاي ذيل (IgG) PVX- IgG , PVY IgG, PVS IgG, PVA- IgG, PVM. IgG , PLRV IgG استفاده كنيد از سرنگ 1 ميلي ليتري به 15 ميلي ليتر از بافر پوششي را براي هر پليت به خوبي و با ملايمت مخلوط كنيد و از ايجاد كف اجتناب كنيد. اين مخلوط محلول پوششي ناميده مي شود. اگر شما مي خواهيد يك نوع ويروس را كشف كنيد بايد استفاده كنيد آتني بادي مشابه را در اين حالت پيپتها را با آب براي 10-15 بار بشوييد قبل از اقدام كردن براي آنتي بادي بعدي. 2-2-استفاده كنيد از پيپتهاي آبي و اضافه كنيد 4 قطره از محلول پوشي و مطمئن شويد كه همه چاهكها پر شده اند و پليتها را با دقت و بدون اينكه محتويات چاهك چكه بلند به دست بگيريد. 2-3-پيلتها را با نوار چسب بپوشانيد يا درون كيسه هاي پلاستيكي قرار دهيد جلوگيري كنيد با استفاده از نوار چسب قبل از تبخير پليتها را در انكوباتور بگذاريد در درجه 37 براي 4-3 ساعت يا در دماي اطاق براي 5 ساعت. 3- آماده سازي نمونه: نكته: در ظرف مدت انكوباتور كردن نمونه ها را طبق دستور عمل ذيل آماده كنيد 3-1-نمونه ها را جمع آوري كرده و آنها را در كيسه هاي پلاستيكي مشخص كنيد (اين عمل را مي توانيد يا دو سه روز قبل از آزمايش انجام دهيد اگر بتوانيد آن را در دماي 4 نگهداري كنيد) براي برگهاي مورد آزمايش انتخاب كنيد آنهايي را كه نشانه هاي بيماري را دارند يا يك برگچه از حداكثر حدواسط و حداقل از گياه براي هر نمونه برداريد. براي آزمايش كردن برآمدگي هاي برگ ارجح است كه از نمونه هاي نوشكفته استفاده كنيد. جوانه هاي خوابيده و برآمدگي هاي گوشتي مناسب براي شناسائي Pvy و بقيه ويروسها براي تست اليزا نيستند. استفاده كنيد از ورقه داده ها كه فراهم شده در آزمايش با يك يا چند همانند براي همسان كردن نمونه ها در پليت. 3-2-استفاده كنيد از پيپت قهو‌ه اي و حدود سه برابر نمونه از بافر استخراج براي هر كيسه اضافه كنيد. 3-3-نمونه ها را بافر استخراج له كنيد تا عصاره آن به دست آيد و عصاره را درون ماكروتيوب ريخته و درون يخ مي گذاري تا اين عمل را براي همه نمونه ها انجام دهيم. 3-4-پليتها را خالي كنيد و سريع آنها را بر روي كاغذ خشك كن يا حوله كاغذي خشك كنيد. از بطري شستشو استفاده كنيد و چاهكها را تا نزديك به بالا پر كنيد براي سه دقيقه بگذاريد جذب شود و بعد خالي كنيد اين عمل را 3 بار انجام دهيد. 3-5-از پيپت قهوه اي استفاده كنيد و 4 قطره عصاره نمونه درون چاهك بريزيد و بعد پيپت را براي 15-10 بار بشوييد قبل از انجام دادن همين عمل براي نمونه هاي بعدي 3-6-پوزيتو كنترل و كنترل سالم را آماده كنيد و چهار قطره به كمتر از 2 چاهك از پليت بريزيد. 3-7-پليتها را غير قابل نفوذ كنيد و آنها را براي يك شب درون يخچال استاندارد قرار دهيد. 4-اضافه كردن مزدوج (در صبح زود) 4-1-براي كشف توام ويروس ها اضافه كنيد 05/0 ميلي ليتر از هر محلول مزدوج ( PVX IgG- Ap , Pvs IgG-Ap, PVM IgG-Ap, PlRV IgG- AP، Pvy IgG-AP) به بافر مزدوج (15 ميلي ليتر براي هر پليت) براي مثال اگر شما مي خواهيد كشف كنيد همه ويروسها را در همان وقت اضافه كنيد. 05/0 ميلي ليتر از هر محلول مزدوج را به بافر مزدوج (15 ميلي ليتر براي هر پيلت) اگر شما مي خواهيد كشف كنيد فقط يك ويروس را اضافه كنيد 05/0 ميلي ليتر از محلول مزدوج خاص را به خوبي هم بزندي ولي با دقت و دوري كنيد از تشكيل كف. 4-2- پليتها را طبق دستور العمل 4-3- بشوييد. با احتياط عمل كنيد تا مواد داخل يك چاهك به چاهكهاي ديگري نريزيد. اگر بعد از 3 بار شستن اثر سبزي هنوز مشاهده مي‌شد اين عمل را تا از بين رفتن سبزي انجام دهيد. 40-3 استفاده كنيد از پيپت قرمز و اضافه كنيد 4 قطره از محلول مزدوج به هر كدام چاهكهاي پليت. اگر شما مي خواهيد يك ويروس كشف كنيد استفاده از مزدوج مطابق در اين مرحله پيپتها را 10 تا 15 دقيقه با آب قبل از اقدام كردن براي مزدوج بعدي بشوييد. 4-4-طبق دستور العمل 2-3 نگهداري كنيد. 5-گسترش عكس العمل 5-1-طبق دستور العمل 3-4 عمل كنيد. 5-2-قرص سوبستر را با با فرسوبسترا حل كنيد (15 ميلي ليتر) اين محلول محلول سوبسترا ناميده مي شود. 5-3- از پيپت زرد استفاده كنيد و اضافه كنيد 3 قطره از محلول سوبسترا را به هر چاهك از پيلت، كار را متوقف كنيد تا همه چاهكها از همه پليتها را از محلول اضافه كنيد. 5-4-پلتها را براي 30 تا 60 دقيقه در دماي اتاق قرار دهيد. براي رخ دادن عكس العمل 5-5- نمونه هاي آلوده (posetive controd) به رنگ زرد ديده مي‌شوند شدت هر ويروس بستگي دارد به تمركز آن در نمونه. توجه: استفاده كنيد از دستكش در هنگام كار كردن با محلول سوبسترا. پليتها را بعد از آماده شدن و طي مراحل و تشكيل ساندويچ اليزا و عكس العمل نشان داذت آن را در دستگاه اليزا ريدر مي گذاريم تا دستگاه تمام چاهكها را با استفاده از جذب نوري بخواند و نتايج را با استفاده پرينتر كه به آن متصل است به ما بدهد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها و بدست آوردن نتايج بايد اول ميانگين بلانكها را به دست آوريم و بعد آن را از تمام اعداد داخل جدول كم كرده و بعد اعداد مربوط به NC با نگاتيو كنترل را از جدول پيدا مي كنيم و با استفاده از فرمول: كه براي به دست آوردن انحراف معيار NC است، SD را به دست آورده و آن را در فرمول زير مي گذاريم: و R را به دست مي آوريم. بعد از اين قسمت R را با اعداد داخل جدول مقايسه مي كنيم اعدادي كه از R بزرگتر بودند نمونه مربوط به آن ها به آن ويروس مورد نظر آلودگي داد. بعد از مقايسه داده ها به اين نتيجه رسيدم كه تقريباً هفت كلون كشف شده در اين آزمايش به ويروس PVX و 5 كلون به ويروس PVY و 2 كلون هم به y و هم به x آلوده است. قسمت دوم: پيـاز 1-دانستني‌‌هاي عمومي: 1-1- پيشينه: كشت اين گياه در ايران از زمان هاي بسيار قديم معمول بوده و به علت وجود آب و هواي متنوع (از سردسيري تا معتدل و گرمسيري) از مناسبترين مناطق كشت تيپ هاي مختلف آن مي باشد. تا آنجايي كه تاريخ نشان مي دهد بشر از پياز استفاده مي نموده است. گونه هاي مورد كشت و زرع احتمالا بومي نواحي آسياي جنوب غربي مي باشند. مهاجرين اوليه پياز را به امريكاي شمالي آورده و معرفي كردند. پيازهاي جمع آوري شده در قرن 19 توسط گياه شناسان در آسياي غربي، مبين اين است كه منشا پياز را دامنه شمال ايران افغانستان و نواحي آسيا مي دانند. 2-1- رده بندي گياهي: نام علمي پياز معمولي Allium cepal و متعلق به خانواده Alliaceae مي باشد. گياهي است دو ساله تعداد كروموزم هاي آن 16 = n2 مي باشد. گياه پياز آلوگام است كه حشرات نقش مهمي در گرده افشاني ايفا مي كنند. همچنين در پياز تلقيح به صورت اتوگام نيز انجام مي گيرد. بنابراين محصولي كه از نباتات آلوگام بدست مي آيد يكنواخت نيست و اين ناخالصي كم و بيش در محصول تجارتي پياز مشاهده مي شود و تعجبي ندارد اگر در يك واريته تجارتي بعضي از پيازها ديرتر برسند و بعضي زودتر برخي درشتتر شوند و بعضي ريز بمانند. تركيب پياز پياز در حدود 89% آب دارد. به طوري كه تجربه نشان داده است پيازهايي كه داراي مواد گلوسيدي بيشتري هستند مدت زيادتري در انبار مي مانند. ارزش غذايي 100 گرم پياز خوراكي به شرح زير است: حدود 35 كالري انرژي 2-1% پروتئين، 27 ميلي گرم كلسيم، 40 واحد ويتامين A، 10 ميلي گرم ويتامين C، 12-5% كربوئيدرات، 9/0-6/0 درصد اليافت خاك، 1-6/0 درصد خاكستر، 39 ميلي گرم فسفر و 5/0 ميلي گرم آهن و 2/0% چربي. بو و طعم پياز بو و طعم پياز مربوط به مواد سولفوره فراري است به نام دي سولفيد پروپيل آليل (C6H12S2) كه به علت تقطير در درجه حرارت معمولي تجزيه مي شود. به همين جهت طعم پياز پخته در مقايسه با پيازهاي خام خيلي ملايمتر است. همچنين پياز سفيد به علت اينكه مقدار كمتري از اين ماده دارد ملايمتر از پيازهاي قرمز و زرد مي باشد. مقدار ماده مزبور در واريته هاي دير رس بيشتر از ارقام زودرس است. خاصيت انباري پياز با افزايش رطوبت آن ها كاهش مي يابد. بنابراين پيازهاي ملايم (كه رطوبت زيادي هم دارند) از خاصيت انباري كمتري نسبت به پيازهاي تند (كه رطوبت كمتري دارند) برخوردارند. پيازهايي كه در شرايط رطوبت زياد نمو مي‌كنند داراي موارد سولفوره فرار كمتري هستند. وقتي كه پياز چندين ماده در انبار مي مانند به تدريج تندتر مي شود. اين بالا رفتن درجه تندي پياز ممكن است به علت كم شدن آب و هيدراتهاي كربن، در نتيجه تغييرات شيميايي و يا تنفس آن مي باشد. با توجه به طعم پياز مي توان تخميني از مواد سولفوره ان به دست آورد. ماده مولد تندي پياز بعد از كندن از زمين يا زخمي شدن آن تشكيل مي شود. 3-1- ارقام پياز. به طور كلي ارقام پياز در سه گروه روز كوتاه (short day)، روز متوسط (Intermediate day)، و روز بلند (lang day) قرار مي گيرند. الف- پيازهاي روز كوتاه اين ارقام در مقايسه با ساير واريته ها، طي دوره رشد به كمترين طول روز (حدوداً 12-11 ساعت) نيازمندند. زمان لازم براي برداشت محصول حدوداً 7 ماه به طول مي انجامد. از اين رو ارقام روز كوتاه با توجه به شرايط آب وهوايي در پاييز كشت و در اواخر زمستان يا اوايل بهار برداشت مي شوند. ب- پيازهاي روز متوسط: اين پيازها احتياج به آب و هوايي ملايم و طول روز متوسط داشته و مناسب نواحي معتدل با عرض جغرافيايي 36-32 درجه هستند. در اين نواحي به طول روز حدود 14-13 ساعت احتياج دارند و براي تكميل غده هاي پياز خود يك دوره 6-5 ماهه را بايد سپري كنند. اين ارقام را در نواحي معتدل تر در زمستان مي كارند و در اواخر بهار يا اوايل تابستان برداشت مي كنند. پ- پيازهاي روز بلند: اين ارقام براي توليد پياز احتياج به طور روز زياد و درجه حرارت بالا دارند. طول روز مناسب براي تشكيل پياز در اين ارقام حدود 16 ساعت مي‌باشند. نواحي كشت اين ارقام در ايران مناطق سرد و معتدل سرتر مي‌باشد. اين ارقام در اوايل بهار كشت و در اواخر تابستان يا اوايل پاييز برداشت مي شوند. دوره رشد آنها حدود 6 ماه مي باشد. قابليت انبار كردن و حمل و نقل اين ارقام معمولا خوب است. از ارقام روز كوتاه مي توان به تگزاس ارلي گرانو PRR 502، هيبريد پريما ورا و سركره برازجان اشاره كرد. از ارقام روز متوسط مي توان رامهرمز، طارم و سفيد ساري، سفيد گرگان و لوشان yellow sweet spainlish را نام برد. از ارقام روز بلند مي توان قرمز آذرشهر، سفيد كاشان، سفيد قم، سفيد كمره‌اي خمين، درچه اصفهان، قرمز ري و محلي كردستان را نام برد. 2- سطح زير كشت 1-2- سطح زير كشت پياز جهاني: بر اساس اطلاعات FAO در سال 1998 سطح زير كشت پياز در جهان 2334000 هكتار بوده در بين كشورهاي جهان چين با دارا بودن 451 هزار هكتار اراضي زير كشت پياز به تنهايي 19% از كل اراضي زير كشت پياز جهان را به خود اختصاص داده و مقام اول را دار است. پس از آن هند با 415 هزار و تركيه 105 هزارهكتار مقام هاي دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند. 2-2- سطح زير كشت پياز در ايران: سطح زير كشت پياز در سال زراعي 77-1376 برابر با 47921 هكتار بوده كه 45792 هكتار آن را اراضي زير كشت آبي و 2129 هكتار آن زير كشت ديم قرار دارد. الف- سطح زير كشت پياز آبي: در بين استان هاي كشور بيشترين مقدار سطح زير كشت با 7739 هكتار مربوط به استان آذربايجان شرقي و كمترين مقدار مربوط به استان چهار محال و بختياري 8 هكتار بوده است. ب- سطح زير كشت پياز ديم استان مازندران با دارا بودن 756 هكتار 5/35 درصد از كشت پياز ديم را به خود اختصاص مي دهد. 3-توليد 1-3- توليد جهاني: براساس آخرين اطلاعات از FAO توليد پياز جهان در سال 1998 برابر 39912 هزار تن بوده است. چين به تنهايي 2/25 درصد پياز جهان را توليد مي‌كند. پس از چين هند با 4/4 ميليون تن دومين كشور است و آمريكا با حدود 3 تن مقام سوم را در جهان دارد. ايران 1210 هزار تن در رده ششم قرار دارد. 2-3- توليد در ايران: در سال زارعي 77-1376 در ايران 1209850 تن پياز توليد شده است. در بين استان هاي كشور استان آذربايجان شرقي با توليد 267753 تن مقام اول را به خود اختصاص داده و پس از آذربايجان شرقي، اصفهان با 262030 تن مقام دوم وهرمزگان با 101230 تن رتبه سوم را دراراست. الف- توليد ‌پياز آبي: در سال زراعي 77-1376 توليد پياز آبي در كشور 1190497 تن بوده در بين استان هاي كشور استان هاي آذربايجان و اصفهان و هرمزگان مقام اول تا سوم را دارا هستند و استان چهارمحال بختياري مقام آخر را داراست. ب-توليد پياز ديم در سال 77-1376 توليد پياز ديم كشور 19353 تن بوده. ديم استان مازندران با توليد 7971 تن بيشترين مقدار توليد پياز را به خود اختصاص داده است. 4-عملكرد 1-4- عملكرد جهاني: در سال 1998 اطلاعات به دست آمده از FAO متوسط عملكرد پياز در جهان 17100 كيلوگرم در هكتار بوده است. در بين كشورها كره جنوبي با متوسط عملكرد 79273 كيلوگرم در هكتار رتبه اول را داراست. پس از كره جنوبي ژاپن با ميانگين 45926 كيلوگرم در هكتار در جايگاه دوم قرار دارد و كشورهاي آمريكا، اسپانيا، ايران، چين و تركيه به ترتيب با عملكردهاي 44701 و 40875 و 25247 و 22262 و 21905 كيلوگرم در هكتاردر رده‌هاي بعدي قرار دارند. 2-4-عملكرد در ايران: الف- عملكرد پياز آبي در سال زراعي 77-1376 عملكرد پياز آبي در كل كشور 25998 كيلوگرم در هكتار بوده كه در بين استان هاي كشور بيشترين ميزان عملكرد پياز آبي در سال زراعي 77-1376 با 52899 كيلوگرم در هكتار مربوط به استان يزد و كمترين آن با 8488 كيلوگرم در هكتار مربوط به استان مازندران بوده است. ب- عملكرد پياز ديم: در سال زراعي 77-1376 عملكرد پياز ديم در كل كشور 9090 كيلوگرم در هكتار بوده است. بيشترين ميزان عملكرد پياز ديم در سال زراعي 77-76 با 10544 كيلوگرم مربوط به استان مازندران بوده است. در مقابل كمترين ميزان عملكرد پياز ديم مربوط به استان گيلان بوده است. 5-فرآيند توليد 1-5- مرحله كاشت 1-1-5- آماده كردن زمين زمين مناسب براي كشت بايد سست، حاصلخيز، داراي هوموس زياد و بخوبي زهكشي شده باشد. خاك سنگين كه پس از بارندگي يا آبياري روي آن سله مي بندد مطلوب نمي باشد. خاك هاي آلي پوشيده بهترين خاك براي توليد پياز مي باشد. عمق شخم متوسط بوده و سطح خاك نيز بايد بخوبي آماده و كاملا نرم شود. براي كاشت پياز سطوح خشن و ناهموار و نيز نشاهاي كوچك يا پياز ريز مناسب نمي باشند. همچنين زمين را در مناطقي كه آبياري مي شود تسطيع مي كنند تا آبياري انجام شود. از آنجايي كه خاك هاي آلي پوسيده داراي بافت خوبي هستند به آساني آماده مي شوند. اين خاك ها قبل از كاشت احتياج به ديسك دندانه يا ماله دارند. در زمين هاي هوموسي بايد دقت نمود اسيديته خاك زياد نشود و اين اسيدتيه را مي توان با استفاده از آهك مرتفع نمود. خاك هاي با 8/6-6= PH براي كشت اين محصول مناسب مي‌باشند. پياز نسبت به شوري خاك حساس بوده و بخصوص در مرحله جوانه زني حساسيت آن زيادتر مي باشد و با افزايش شوري خاك محصول كاهش مي يابد. 2-1-5 كود پياز داراي سيستم ريشه‌اي و محدودي مي باشد. اين سيستم ريشه نسبت به كود شيميايي مناسب در هر خاكي واكنش نشان مي‌دهد. نياز خاكهاي آلي پوشيده به كود شيميايي بسيار متفاوت است. پتاسيم و فسفر عناصر محدود كننده محسوب مي شوند. و تأمين آنها باعث افزايش عملكرد خواهد شد. كود دامي براي خاك هاي معدني بخصوص اگر از نظر مواد آلي فقير باشند توصيه مي شود ولي در خاك هاي هوموسي نيازي به كود دامي نيست و مي‌توان پتاس و فسفر مورد احتياج را از طريق كود شيميايي به زمين داد. كود را اگر تازه باشد بايد به محصولي كه قبل از پياز كشت داده شود. ولي اغلب به علت در دسترس نبودن كود حيواني و اينكه تخم هرز موجود در آن ايجاد زحمت مي‌كند از كود شيميايي استفاده مي كنند كود شيميايي را بعد از تهيه زمين و قبل از خط كشي، توسط كود پاش به طور سطحي پخش نموده و سپس اقدام به خط كشي مي نمايند. كود ازت در ابتدا در زمين توزيع و بقيه بقيه در دو يا سه نوبت بعد از سبز شدن توزيع خواهد شد. توزيع اولين كود سرك زماني كه پيازها حدود cm10 هستند انجام مي شود و نوبت هاي بعدي با فاصله 45-30 روز توزيع مي گردد. 3-1-5- كاشت شرايط آب و هوايي در چگونگي نحوه كاشت تاثير فراواني دارد و در مناطق سرد معتدل سرد و نواحي ديم كشت مستقيم معمولي ترين روش مي باشد. در نواحي جنوبي و معتدل گرم مي توان با استفاده از نشا اقدام به كشت نمود. بذر پياز را در نواحي گرم بسته به ناحيه مورد كشت در پاييز يا زمستان مي كارند. كاشت زودتر باعث بوجود آمدن ساقه گل دهنده در بعضي از واريته‌ها مي‌شود. چنانچه بذر را ديرتر از زمان مطلوب بكاريم رسيدن آن در بهار به تعويق خواهد افتاد. چنانچه هدف ا زكشت بذر تهيه پيازچه باشد مي توان آن را از اواسط شهريور تا اوايل دي ماه ادامه داد. در روش كاشت مستقيم فاصله بين رديفهاي 30 سانتي متر و ميزان بذر مصرفي براي هر هكتار 5/6 كيلوگرم مي باشد. جهت توليد پيازهاي زودرس و يكنواخت به وسيله نشاء اقدام به كشت مي نمايند. در اين صورت بذر را بايد در خزانه سبز نمود كه مساحت خزانه به ميزان يك هكتار براي ده هكتار زمين مي باشد. ارتفاع نشاء هاي جا به جا شده نيز در شرايط مناسب حدود 20-15 سانتي متر مي باشد. رطوبت زمين نيز در مدت 4-3 روز به حد اشباع نگهداري مي گردد. يكي ديگر از روش هاي توليد كه در استان گيلان بيشتر مرسوم است استفاده از پيازهاي ريزي است كه از كشت متراكم بذر در سال قبل توليد شده اند. اين نوع پياز را در اصطلاح onion-set مي نامند. و طريقه كشت آن به قرار زير است: در سال اول بذور پياز با تراكم 2000-1000 بوته در متر مربع كاشته مي‌شود. (ميزان 10-10 گرم با فاصله رديف 20-15 سانتي متر) در اين روش به ميزان كم كود داده مي شود. و از حيث مواد غذايي زمين ضعيف مي باشد. پيازها در اثر تراكم زياد و كمبود مواد غذايي خيلي زود به حد رسيدگي مي رسند. اين پيازهاي ريز با قطر كمتر از 25 ميلي متر جهت كشت در سال بعد با تراكم 30 تا 80 بوته در متر مربع با توجه به اندازه آن مورد استفاده قرار مي گيرند. در صورت استفاده از اين روش محصول نهايي 5/1 الي 2 ماه زودتر از پيازهاي معمولي وارد بازار مي شود. 2-5- مرحله داشت 1-2-5- آبياري پياز به آب فراوان نياز دارد و در اراضي سنتي كه سطح خاك زود خشك مي شود بايد دقت نمود اطراف ريشه پياز رطوبت كافي موجود باشد. كشت آبي بيشتر از ديم توليد محصول مي نمايد. ولي در نقاط مرطوب شمالي مي‌توان پياز را به صورت ديم كاشت. پيازهاي حاصل از كشت آبي وزن بيشتري نسبت به محصول ديم در انبار را از دست مي دهند. آب بيش از حد باعث ديررس شدن و زردي برگ‌ها مي‌شود. از طرف ديگر كم آبي باعث كاهش عملكرد مي شود. به طور معمول مزرعه را هر 5 الي 7 روز يكمرتبه آبياري مي كنند و ميزان آب مصرفي با توجه به منطقه كشت زمان كشت و روش توليد و نوع خاك متغير مي باشد. 2-2-5- وجين و سله شكني از آنجائي كه پياز داراي ريشه سطحي و كوتاه است عملكرد وجين و سله شكني در عمق كم صورت مي گيرد. اين عمليات پس از استقرار بوته هاي پياز انجام مي گيرد تا علف هاي هرز به بوته پياز غلبه نكند. تعداد دفعات سله شكني نسبتاً زياد مي باشد. 3-2-5-خوابانيدن برگ سبز گاهي اوقات قسمت هوايي پياز يعني برگ هاي سبز آن به رشد رويشي خود ادامه داده و پياز ديررس مي شود. اين عمل به علت آب اضافي و يا كودهاي ازته مي باشد و لذا براي جلوگيري از دير رس شدن بايد مانع رشد برگ ها شد. اين عمل با شكستدن و خوابانيدن برگ ها روي زمين صورت مي گيرد. در صورتيكه هوا مرطوب باشد ممكن است برگ ها مجددا از زمين بلند شوند، لذا به فاصله هفته تا ده روز عمل خوابانيدن را مي توان تكرار نمود. اين عمل به وسيله شن كش و در سطح وسيلع با غلطك هاي سبك باغباني صورت مي گيرد. 4-2-5-علف هاي هرز يكي از علل كاهش عملكرد محصول وجود علف هرز در مزرعه مي باشد. علف هرز را مي توان در زراعت خطي توسط كوليتواتور يا وجين دستي از بين برد. از علف كشها در كنترل علف هرز استفاده مي نمايند. مسئله مهم در مورد علف كش دقت در شرايط زمان و مصرف است زيرا رطوبت يا درجه حرارت و يا بارندگي مي تواند عوامل تغيير دهنده نتيجه كار باشد. روش هاي مبارزه شيميايي 1-علف كش داكتال (Dacthal (DCPA)): به ميزان kg/ha 12-8 ماده مؤتره، پس از كشت بذر پياز و قبل از رويش مصرف مي شود. اين علف كش بر عليه اغلب باريك برگ‌ها ( گراس ها) و پهن برگ هاي يكساله بذري همچون تاج خروس، جوموشك و خرفه قياق، و پوآ استفاده مي شود. 2-علف كش گراماكسون (Gramoxon 20%sl (paraquat) ) بلافاصله قبل از رويش پياز در شرايطي كه فقط علف‌هاي هرز رويش دارند مستقيما علف هاي هرز پاشيده شده و مصرف آن 3 ليتر در هكتار مي‌باشد. 3-علف كش تر فلان (Treflan 47%Ec (Trifluralin) ) به ميزان 2 ليتر قبل از كاشت با خاك مخلوط شده و در كشت پياز مادري جهت توليد بذر استفاده مي گردد. همچنين در كشت Onion-set و انتقال نشاء مصرف مي‌شود ولي در كشت مستقيم بذر نبايد از ترفلان استفاده نمود. 3-علف كش توتريل به ميزان 3-5/2 ليتر در هكتار پس از سبز شدن پياز و در مرحله 6 برگي علف هاي هرز پهن برگ استفاده مي‌شود. 5-2-5 بيماري ها و آفات قارچ ها و باكتري ها به بوته پياز در مزرعه و يا به خود پياز در انبار حمله مي نمايند. لازم به ذكر است قارچ كش‌ها به منظور خاصيت حفاظتي مصرف مي شوند. و تنها قادرند مانع از ايجاد آلودگي گردند. اما نمي توانند از شيوع بيماري جلوگيري نمايند. تركيبات مسي و تيوكار بامات‌ها در پيشگيري بيماري هاي قارچي پياز موثرند. بيماري هايي كه در ايران مشاهده شده است به قرار زير مي زير مي باشند: بيماري پوسيدگي خاكستري اين بيماري در انبار پياز مخصوصاً به نوع سفيد آن حمله مي‌كند. عامل آن قارچي است به نام Botrytis allii munn كه به ندرت پياز را د رمزرعه مورد هجوم قرار مي دهند. اين بيماري خيلي كم به پيازهاي سالم حمله مي‌كند بنابراين در حمل ونقل پياز بايد دقت نمود. بيماري لكه ستاره اي پياز (Onion- Smudge) عامل آن Colletorichum circinans است كه نوعي قارچ بوده و روي پوست خارجي پيازهاي سفيد لكه هاي سياه ستاره اي تشكيل مي دهد و اين لكه هاي سياه پوسته محافظ را فاسد كرده داخل پياز را در معرض آلودگي به قارچ ها و باكتري هاي نيمه ساپروفيت قرار مي دهند. بيماري سياهك پياز (Onion- Smut) عامل اين بيماري قارچ urocystis cepulae است. سياهك پياز ابتدا به صورت لكه هاي دراز كشيده ضخيم و تيره رنگ در قاعده برگ گياهچه‌ها و به محض خروج آن ها از خاك ظاهر مي گردد. اين لكه ها يا نقاط محتوي اسپورهاي گياهي است كه با پاره شدن سطح لكه اسپورها بيرون ريخته و به محض تشكيل برگ هاي جديد آلودگي ثانوي توسط همين اسپورها صورت مي گيرد و برگ ها متورم و خميده مي شوند. با پيشرفت بيمار فلس‌هاي پياز نيز آلوده شده و رشد پياز متوقف مي‌شود. بعضي از گياهچه‌‌هاي آلوده قبل از آنكه تشكيل غده دهند از بين مي‌روند. اين بيماري مستقيماً موجب فساد نشده بلكه شرايط را براي حمله پاتوژن هاي فاسد كننده در انبار فراهم مي سازد. بيماري پوسيدگي ريشه و طبق پياز (Fusarium accuminatum) علايم بيماري معمولا از اواخر ارديبهشت ماه به صورت زردي و خشك شدن نوك برگ ها و پژمردگي تك بوته ها در مزرعه بروز مي‌كند. علائم به تدريج به طرف پايين برگ ها پيشروي كرده و بالاخره زماني كه پيازها به درشتي فندق هستند. بوته ميري در مزرعه ديده مي شود. در بوته هاي بيمار، ريشه ها بنفش و سپس قوه اي شده از بين مي‌روند. در ناحيه طبق، ريشه ها از بين رفته و پوسيدگي تمام طبق و حتي قسمتي از فلس ها را مي پوشانند. بيماري لكه ارغواني پياز (purple- Blotch) عامل آن قارچ Atternaria porrii مي باشد. اين بيماري به پياز در انبار حمله و به بذر در حال جوانه زدن نيز خسارت وارد مي‌كند. بيماري پوسيدگي ريشه (Pink- Root) عامل آن قارچي به نام pyrenochaeta مي باشد. اين قارچ به ريشه گياه صدمه مي زند، گرچه گياه دوباره ريشه هاي جديدي توليد مي‌كند ولي اين جدال دائمي بين قارچ و ريشه باعث نقصان محصول و ضعف گياه مي گردد. بيماري سفيدك داخلي پياز (Downy mildew) عامل ان قارچي از جنس pronons pora destructor بوده كه در نواحي معتدل و مرطوب اشاعه بيشتري دارد. اين قارچ سطح خارجي برگ هاي آلوده را پوشانده و آن را به رنگ زرد در مي آورد كه بعداً باعث از بين رفتن آن ها مي گردد. آفات مهم پياز عبارتند از: تريپس پياز Downy mildew) ( عامل آن قارچ Thrips tabacil مي باشد. تريپس پياز زمستان را به صورت حشره كامل و پوره در روي گياهان، بقاياي گياهي و علف هاي هرز و يا زير كلوخ ها و شكاف ها زير مزني به سر برده و تعداد نسل هاي آن در ايران احتمالا 6 نسل مي باشد. آفتي است همه چيز خوا و ميزبان هاي متعددي دارد و در تمام مناطق دنيا انتشار دارد. عامل آن حشره كوچكي به رنگ زرد مي باشد. كه در اثر نيش آن روي برگها لكه‌هاي سفيد متمايل به زرد رنگي پيدا مي شود و برگ ها به تدريج پژمرده و زرد شده و خشكند. براي مبارزه اغلب سموم حشره كش فسفره مورد استفاده قرار مي گيرد، كه البته مي بايست با مديريت مزرعه (از بين بردن علف هاي هرز عمليات زمستانه شامل يخ آب و غرقاب كردن و دور بودن از مزارع يونجه استفاده از ارقام متحمل به تريپس تلفيق گردد. مگس پياز (Hylemia aniqua) يكي از آفات مهم سبزي مگس پياز است و به طور عمده به پياز و گاهي به تره سير و تره فرنگي خسارت مي زند. لار و مگس در مزارع پياز و سير زنگي مي‌كند و از ساقه برگ و مخصوصاً و خود پياز تغذيه مي نمايد بدين ترتيب كه كرمهايي كه داخل خاك از تخم خارج شده و از قسمت زير زميني وارد بوته مي شوند وكانال هايي را در ساقه و قسمت هاي نرم گياه ايجاد مي نمايند. بنابراين برگها زرد رنگ و چروكيده و بالاخره آويزان مي گردند و مانع رشد نبات مي شوند. براي مبارزه با اين آفات مي توان نيمه اول ارديبهشت ماه با استفاده از سم حشره كش اقدام به سم پاشي نمود و يا از روش طعمه گذاري استفاده كرد. 3-5- مرحله برداشت: زمان برداشت پياز بستگي به آب و هوا و خاك نوع رقم و وضع بازار دارد. برداشت زماني آغاز مي شود كه 80-50 اندام هوايي شروع به زرد شدن نموده و برگ ها روي زمين خوابيده شوند. در صورتيكه بخواهيم زودتر از موقع برداشت نماييم مي بايست آبياري را در زمان مناسب قطع نموده و يك هفته قبل از برداشت ساقه هاي هوايي را به وسيله تراكتور يا غلطك روي زمين خواباند. معمولا 20 روز قبل از برداشت آبياري قطع مي گردد تا به نگهداري آن بعد از برداشت كمك نمايد. چنانچه برداشت با دست صورت گيرد پيازها را بسته به شرايط آب و هوايي حدود 3 تا 10 روز در مزرعه باقي مي گذارند. و سپس اقدام به قطع قسمت هاي هوايي آن مي نمايند. در شرايط عادي بعد از آنكه قسمت هوايي گياه كاملا خشك شد آن ها را توسط قيچي و يا ماشين هاي مخصوص قطع مي كنند. محل جداسازي حدود 4 سانتي متر بالاي پياز مي باشد. 4-5- مراحل پس از برداشت پيش از نگهداري بايد پوسته هاي بيروني ريشه ها و گردن آن را خشك كرد. چنانچه خشك كردن طبيعي ميسر نباشد اقدام به خشك كردن مصنوعي مي‌كنند. بدين ترتيب كه آن ها را به مدت 4-8 روز در معرض جريان هواي گرم (حداكثر تا 30 درجه سانتي گراد و در رطوبت 70-60% به ميزان 5/2-2 متر مكعب در هر دقيقه) قرار مي دهند. خشك كردن مصنوعي بلافاصله پس از برداشت در مرحله استراحت فيزيولوژيك بايد انجام گيرد. در غير اين صورت حرارت 30 درجه سانتيگراد موجب افزايش جوانه زني پيازها مي شود. سپس اقدام به خنك كردن پيازها كرده كه براي نگهداري در انبار آماده گردد. چنانچه محصول جهت مصرف تازه خوري به بازار عرضه شود. بايد چند روز در هواي آزاد قرار گيرد و در صورتي كه بخواهيم براي مصرف سال آتي در انبار نگهداري نماييد لازم است حدود 20 روز قبل از برداشت آبياري قطع شود. انبار كردن شرايط انبار كردن پياز بستگي به زمان رقم و ساير عوامل كشت دارد. پيازها را در شرايط خشك و عاري از بيماري انبار مي كنند. برداشت به موقع قطع آبياري قبل از برداشت و عدم مصرف كود سرك در مراحل آخر رشد سبب افزايش طول عمر انباري پياز مي شود. در مناطق سردسير فصل برداشت مصادف با خشك شدن هوا بوده و نگهداري پياز در انبار هاي معمولي كه عبور هوا را در اطراف به آساني انجام مي گيرد ميسر است. درجه حرارت انبار حدود صفر و رطوبت آن معادل 64% مي باشد. رطوبت نسبي 75-70% مناسب مي باشد و بسته به رقم پياز و شرايط آب و هواي منطقه‌اي كه پياز در آن نگهداري مي شود ممكن است از 3 تا 7 ماه تغيير كند در صورت استفاده از سرماي مصنوعي جهت نگهداري، مي‌توان آن را تا 9 ماه نيز حفظ كرد. به طور كلي پيازهايي كه طعم تندي دارند بهتر در انبار نگهداري مي‌شود. طرح در حال اجرا در موسسه بروي پياز: بررسي تاثير منابع و مقادير مختلف ازت برغلظت نيترات وديگر خواص كمي و كيفي پياز سفيدقم و قرمز ري. قرمز ري Study on effect of different source and amounts of Nitrogen element on concentration of Nitrate and quantitative and qualitative characteristics of sefid Qum and Qhermez ray onion cultivars. نوع تحقيق: كاربردي تاريخ شروع و مدت اجراي طرح: 2 سال، 1/1/1382 محل هاي اجراي طرح: ايستگاه تحقيقات خسروشهر آذربايجان شرقي. چكيده: به منظور بررسي اثر منابع مختلف ازت بر غلظت نيترات و ديگر خواص كمي و كيفي پياز رقم سفيد قم و قرمز ري در دو آزمايش جداگانه به مدت دو سال به صورت فاكتوريل در قابلب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در چهار سطح ازت خالص صفر، 60، 120، 180 كيلوگرم در هكتار و چهار منبع كود ازته شامل اوره، سولفات آمونيوم، SCU، اوره فرم، جمعاً به تعداد 16 تيمار در سه تكرار در دو منطقه كرج و ايستگاه و خسروشهر آذربايجان شرقي به مرحله اجرا در خواهد آمد. خصوصيات كمي و كيفي از قبيل ميزان عملكرد خاصيت انبارداري درصد مواد جامد محلول ميزان نيترات و اسيديته عصاره پياز مورد بررسي قرار خواهد گرفت. هدف تحقيق: تعيين سطح مناسب كود ازته مورد نياز پياز بررسي اثر منابع كود ازته بر تجمع نيترات وخواص كمي و كيفي پياز رقم سفيد قم و قرمز ري ضرورت و اهميت اجراي طرح: پياز خوراكي با سطح زير كشت آبي 617، 41 هكتار و توليد 497،312،1 تن با عملكرد متوسط 538،31 كيلوگرم در هكتار (آمار نامه كشاورزي 79-78) يكي از سبزيجات مهم مورد كشت در كشور مي باشد و بدليل نياز روزمره در جيره غذايي اهميت بسزايي دارد. بررسي ميزان مصرف كودهاي ماكرو و ميكرو از نظر اثرات باقيمانده آن در محصول و كيفيت آن اهميت بسزايي دارد. با توجه به تنوع كوليتيوارهاي زراعي، مطالعه پيازهاي روز بلند در مناطق مختلف نشان داد كه رقم اميدبخش سفيد قم از صفات مطلوبي مثل تحمل به تريپس، عملكرد بالا، تحمل به فوزاريوم خاصيت انبار ماني زياد برخوردار مي باشد. و همچنين رقم اميدبخش قرمزري نيز از صفات مطلوبي مثل تحمل به شوري عملكرد بالا تحمل به فوزاريوم- خاصيت انبارماني زياد برخوردار مي باشد. لذا جهت دستيابي به پتانسيل مطلوب و حفظ كيفيت اين ارقام جديد نياز به تعيين مناسب كود مورد نياز آن ضروري مي باشد. با توجه به اينكه ازت عنصري است كه نقش مهمي در توليد كمي و كيفي محصول پياز دارد ولي مصرف بيش از حد آن مشكلات زيست محيطي از قبيل آلودگي آب هاي آشاميدني و تجمع در بافتهاي گياه سبب مي شود. به طوري كه در بعضي از مناطق زير كشت پياز 2000 كيلوگرم كود اوره مصرف مي نمايند. سابقه تحقيق در داخل و خارج از كشور با ذكر نتايج: Review of littleture پياز به علت دارا بودن پروتئين، كلسيم، همچنين داشتن ويتامين هايي نظير ويتامين تيامين، ريبوفلاوين و اسيد اسكوربيك از اهميت غذايي بالايي برخوردار مي باشد و استانهاي آذربايجان شرقي هرمزگان و خوزستان، اصفهان و فارس از مناطق عمده توليد پياز به شمار مي‌آيند. جمعاً 2/58 درصد از اراضي پياز كشور را به خود اختصاص داده اند. مصرف سرانه آن در حال حاضر 18 كيلوگرم در سال مي باشد پياز با عملكرد 40 تن در هكتار معادل 110 كيلوگرم ازت، 45 كيلوگرم P2O5، 115 كيلوگرم K2O از خاك برداشت مي‌نمايد‌. مقدار و زمان مصرف كودهاي ازته براي پياز اهميت زيادي برخوردار مي‌باشد. پياز در اوايل رشد نيازي به ازت دارد ولي مصرف كود ازته به مقدار زياد به ويژه در اواخر رشد موجب تشكيل غده‌هاي نارس توسعه كمتر غده‌ها و همچنين كاهش كيفيت محصول مي گردد. در تحقيقات داخلي كاربرد 200 كيلوگرم اوره در هكتار توصيه شده است كه مي‌توان اين مقدار را در سه نوبت در طول فصل رشد به فواصل يكماهه در اختيار گياه قرار داد. اگر مقدار نيترات در غده پياز از 300 ميلي گرم در كيلوگرم بر مبناي وزن خشك تجاوز نمايد براي سلامتي انسان زيان آور خواهد بود. (طباطبايي و ملكوتي) باي بوردي و ملكوتي با مقايسه منابع كود ازته از نظر ميزان تجمع نيترات به اين نتيجه رسيدند كه استفاده از سولفات آمونيوم در كنار استفاده از عناصر كم نياز آهن منگنز و روي حداقل تجمع نيترات را در غده هاي پياز باعث مي شود. بنت (1993) گزارش نمود كه در صورت وجود ازت كم در خاك در موقع خروج جوانه‌هاي پياز از خاك تعداد جوانه‌هاي بيشتري ايجاد و در نتيجه عملكرد را افزايش مي‌دهد. از طرف ديگر با كاربرد و ازت زياد غده ها نارس نگاه داشته شده و عملكرد نيز كاهش مي يابد. ملكوتي (1375) حد مطلوب اوره را بين 250-180 كيلوگرم در هكتار گزارش نموده است. حد كفايت ازت در برگ هاي پياز 5/2 درصد گزارش شده است. (ملكوتي و غيبي) تحقيقات نشان داد زماني كه پياز كمبود ازت داشته باشد مواد فنلي كمتر شده و باعث كاهش مقاومت گياه به قارچ مي‌شود. مصرف فسفر اثر كمي در تجمع نيترات در گياه داشته ولي استفاده از كود پتاسه به دليل نقش مثبت آن در افزايش بازيافت ازت معمولا منجر به تحرك و جذب بيشتر ازت شده و موجبات تجمع آن در گياه مي گردد. لورنس (1978) حد مجاز غلظت نيترات را در كلم پيچ، برگ پياز، غده پياز، سيب زميني، ذرت شيرين، خيار خربزه، هندوانه، كدو و گوجه فرنگي كمتر از 20 ميلي گرم در 100 گرم وزن تازه اعلام نموده است و با استفاده از كودهاي ازته كندرها يا آمونيومي و يا استفاده به موقع از كود ازته مي‌توان از تجمع بيش از حد نيترات در اندامهاي گياهي جلوگيري نمود. نتاج تحقيق مرجاني ملكوتي (1378) نشان داد كه بيشترين تجمع نيترات در غده، پياز رقم قرمز آذرشهر ميزان 501 ميلي گرم در كيلوگرم وزن تازه از مصرف 260 كيلوگرم ازت خالص از منبع اوره حاصل گرديده است و در ضمن مصرف ازت بيش از نياز گياه تاثير چنداني در افزايش عملكرد پياز نداشت. در تحقيقي در سال 1374-76 در كرج، تبريز و اصفهان تعداد 11 رقم پياز مورد بررسي قرار گرفته اند و در هر سه منطقه دو رقم سفيد كاشان و سفيد قم متحمل به تريپس شناخته شدند. و رقم سفيد قم با اختلاف معني دار از نظ عملكرد از ساير ارقام برتر بوده در سال هاي 74-73 بررسي اثرات مقادير مختلف كودهاي NPK در خواص كمي و كيفي پياز قرمز آذرشهر در كرج نشان داد كه با مصرف 90 كيلوگرم ازت عملكرد 9/26 تن در هكتار و با مصرف فسفر به ميزان 90 كيلوگرم در هكتار 3/24 تن در هكتار گرديد كه هر دو در كلاس A قرار گرفتند در بررسي اثرات متقابل تيمارهاي NIP4 و NIP2 در يك سطح قرار گرفتن و با بقيه تيمارها اختلاف معني داري داشتند. از سال 1378 طرح بررسي و سلكسيون و اصلاح توده محلي پياز رقم قم و رقم ري در كرج اجرا گرديد كه در طي چهار سال با حذف صفات نامطلوب (دوقلويي، ديررسي، گردن كلفتي) اقدام به توليد بذر يكنواخت رقم سفيد قم و قرمز ري گرديد. كه بذر اصلاح شده موجود بوده و جهت معرفي رقم اميد بخش طرح فوق پيشنهاد مي گردد. روش كامل اجراي تحقيق Muterials and Methods به منظور بررسي اثرا مقادير و منابع ازت بر خواص كمي و كيفي پياز رقم اميد بخش سفيد قم و قرمز ري در دو آزمايش جداگانه به صورت فاكتوريل در قالب طرح بلوك كامل تصادفي در چهار سطح ازت خالص 600، 120،180 كيلوگرم در هكتار چهار منبع كود ازت شامل اوره و سولفات آمونيوم و Sca، اوره فرم جمعاً به تعداد 16 تيمار در سه تكرار در دو منطقه كرج و ايستگاه خسروشهر آذربايجان شرقي به مرحله اجرا در خواهد آمد. كود و فسفر از منابع سوپر فسفات تريپل و پتاسيم از منبع سولفات پتاسيم براساس آزمون خاك به طور يكنواخت در كليه تيمار ها اعمال مي گردد. هر كرت شامل 4 خط به طول 4 متر و فاصله خطوط كشت نيم متر خواهد بود. فاصله دو تكرار از هم سه متر بود تا خروج و ورود آب براي هر تكرار جداگانه تعبير گردد. در طول دوره رويش مراقبتهاي زراعي از قبيل آبياري و وجين در صورت لزوم انجام مي گردد و پس از آبياري اوليه و پس از سبز شدن بذور آبياري بعدي بسته به نياز گياه و خاك زراعي معمولا هر هفته يك بار انجام مي گيرد. در طول دوره رشد از صفاتي مثل وزن تك پياز، طول برگها، تعداد برگ ها، تاريخ رسيدن و پس از برداشت صفاتي مثل وزن تك پياز، طول پياز قطر پياز يادداشت برداري بعمل خواهد آمد. نمونه هايي از پياز هر تيمار جهت سنجش موارد كيفي مثل ميزان ماده خشك و مواد جامد محلول در آب و PH و … همچنين سنجش نيترات باقيمانده به آزمايشگاه ارسال و پس از رسيدن محصول هر كرت جداگانه برداشت و توزين مي شود و پس از آناليز داده‌ها به روش تجزيه واريانس و مقايسه ميانگين انجام و پس از دو سال آناليز مركب روي داده‌هاي دو ساله صورت گرفته و پس از بررسي صفات كمي و كيفي تيمار برتر معرفي خواهد شد. زمان بندي فعاليتهاي عمده طرح و زمان ارائه گزارش نهايي: فروردين 82: انجام عمليات كشت فروردين 82 تا شهريور 82 عمليات داشت. مهرماه 82: انجام عمليات برداشت. در سال 83 مثل سال 82 انجام مي گيرد. منابع و مآخذ: مؤسسه اصلاح و تهيه نهال و بذر كرج، تاريخچه. پولمن، جان ميلتون و ديويد آلن اسليپر- ترجمه دكتر احمد ارزاني. اصلاح گياهان زراعي، مركز نشر دانشگاه صنعتي اصفهان. 1378 فارسي دكتر محمد و دكتر عبدالرضا باقري. اصول اصلاح نباتات، انتشارات جهاد دانشگاهي مشهد. 1377 زاهدي، دكتر اسماعيل، واژه نامه گياهي، انتشارات دانشگاه تهران. 1377 يزدي صمدي، دكتر بهمن و همكاران، فرهنگ كشاورزي و منابع طبيعي، جلد اول زراعت و اصلاح نباتات. انتشارات فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران. 1377 ميرهادي، دكتر محمد فرهنگ اصطلاحات كشاورزي، معاونت ترويج سازمات تحقيقات آموزش و ترويج كشاورزي. 1376 هوكر، دابليو، جي، ترجمه اباذر رجبي، بيماري هاي سيب زميني. انتشارات جهاد دانشگاهي. 1379. شناسنامه تصويري پياز، اداره كل آمار و اطلاعات كشاورزي معاونت برنامه‌ريزي و بودجه، 1378. بهداد ابراهيم، دايره المعارف گياه پزشكي ايران. نشر يادبود اصفهان. 1375 شيباني، حسن، سبزي كاري. مركز نشر سپهر، 1361.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته