تحقیق بررسي جايگاه انتخاب و تربيت معلم در ساختار تشكيلاتی وزارت آموزش و پرورش

تحقیق بررسي جايگاه انتخاب و تربيت معلم در ساختار تشكيلاتی وزارت آموزش و پرورش (docx) 148 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 148 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

بررسي جايگاه انتخاب و تربيت معلم در ساختار تشكيلاتی وزارت آموزش و پرورش عنوان صفحه مقدمه 1 فصل يكم ـ كليات - بيان مسأله 3 - اهميت پژوهش 4 - هدف پژوهش9 - پرسشهاى پژوهش9 - كليد واژه ها10 فصل دوم ـ ادبيات و پيشينه پژوهش - سيرتحولات نظام تربيت معلم در ايران13 - چگونگي گرينش معلم15 - شيوه هاي استخدام و جذب معلمان23 - جايگاه تربيت و به كار گيري معلمان در قوانين آموزش و پرورش27 - تامين و تربيت نيروي انساني27 - سياست هاي اجرايي تامين نيرو در دوره هاي مختلف28 - برنامه ريزي نيروي انساني در آموزش و پرورش31 - ماموريت هاي وزارت آموزش و پرورش31 - ساختار آموزش و پرورش32 - نمودارهاي ستاد آموزش و پرورش40 - سطوح تصميم گيري در سازمان هاي آموزش و پرورش41 - رويكردهاي توسعه و بهبود كيفيت در آموزش و پرورش43 - پيشينه پژوهشي45 فصل سوم ـ روش تحقيق - روش پژوهش70 - روش گردآوري اطلاعات70 - تجزيه و تحليل يافته ها70 - جامعه آماري‏و نمونه تحقيق70 فصل چهارم - تجزيه و تحليل - تربيت و به كار گيري معلمان در قوانين آموزش و پرورش - قوانين آموزش و پرورش در ايران72 - قانون تشكيل شوراهاي منطقه اي74 - شوراي عالي آموزش و پرورش و قوانين آن80 - قانون تشكيل شوراهاي آموزش و پرورش در استانها، شْهرستانها و مناطق81 - تربيت معلم و آموزش ضمن خدمت82 - قانون تاسيس دارالمعلمين مركزي84 - قانون تربيت معلم و تاسيس دانشسراهاي مقدماتي86 - دانشسراي كشاورزي و ساير مراكز تربيت معلم87 - دانشگاه تربيت معلم90 - قوانين و مقررات تربيت معلم پس از انقلاب اسلامي91 - مراكز تربيت معلم فتي و حرفه اي95 - تعهد خدمت در آموزش و پرورش95 - آموزش ضمن خدمت98 - قانون تشويق معلمان باز نشسته به ادامه همكاري با آموزش و پرورش108 - قانون اهداف و وظايف آموزش و پرورش109 - آموزش متعهدين خدمت در آموزش و پرورش111 - لايحه نظام آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران115 - جدول عوامل و ضوابط طرح طبقه بندي مشاغل معلمان128 - لايحه اصلاح سلختار نظام آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران130 - اصلاحات در آموزش و پرورش133 - منشوراصلاحات در آموزش و پرورش135 - سند ملي توسعه آموزش و پرورش141 - دانشگاه تربيت معلم پيامبر اعظم144 ساختارها و تشكيلات وزارت آموزش و پرورش - سازمان اداري و تحولات تشكيلاتي وزارت آموزش و پرورش تا سال 1358146 - تفكيك و تقسيم وزارت فرهنگ به دو وزارتخانه آموزش و پرورش و فرهنگ و هنر153 - تشكيل وزارتخانه هاي آموزش و پرورش و آموزش عالي155 - تشكيلات ستادي آموزش و پرورش در سال 1350157 - وزارت آموزش و پرورش در سال 1357158 - تشكيلات ستادي وزارت آموزش و پرورش از 1350 تا 1357158 - تحول ساختاري وزارت آموزش و پرورش بعد از انقلاب تا 1371159 - معاونت هاي مرتبط با به كار گيري معلمان در نمودار تشكيلاتي سال 1358161 - تشكيلات ستادي آموزش و پرورش تا سال 1384164 - بررسي و تحليل ساختار و تشكيلات آموزش و پرورش ايران165 - تشكيلات ستادي آموزش و پرورش در سال 1383175 - تشكيلات ستادي آموزش و پرورش در سال 1385178 - تشكيلات ستادي آموزش و پرورش در سال 1387178 - تشكيلات ستادي آموزش و پرورش در سال 1388180 فصل پنجم - يافته ها، نتيجه بررسي، محدوديت‏ها و پيشنهادها - يافته ها- نتيجه بررسي184 - محدوديت ها188 - پيشنهادها188 - كتابنامه فصل يكم: كليات مقدمه: چشم انداز آموزش و پرورش در آینده، دورنمای نظام بسیار پیچیده ای است که در نگاه اول بروندادهای نهایی غیر قابل پیش بینی و غیر قابل تصور دارد ولی با توجه به اینکه هر آینده ای مبتنی بر گذشته است، آینده ی آموزش و پرورش بر اساس عملکرد گذشته ی آن پیش بینی می شود، به عبارت دیگر موقعیت های جدید حاصل پویایی و تحرک در موقعیت های گذشته است. براي آماده كردن نسل حاضر براي زندگي در آينده، آموزش و پرورش بايد با شناخت روح زمانه و نيازهاي نشأت گرفته از آن، پاسخگوي تقاضاهاي مبتني بر شرايط جديد باشد و خود را با آن منطبق سازد . با انباشت مسائل جهاني و ملي و به طور دايم پويا و تغيير پذير، آموزش و پرورش ناگزير است با تدوين راهبردهاي منطقي و واقع بينانه، خود را با حركت نسل امروز هماهنگ كند و با مسائل حل نشده و اضطراب ها و بحران هاي ناشي از آن همچون هويت، اشتغال و كنكور روبه رو شود. از اين رو اقدام به انجام تحولات اساسي در آموزش و پرورش به عنوان زير بناي توسعه و برپايه نيازهاي امروز و تجربه هاي جهاني، ضرورتي اجتناب ناپذير است . توسعه در آموزش و پرورش را مي توان در دو بعد نگرشي و ساختاري، مورد توجه قرار داد. راهبرد نخست بر تحول و باز نگري در حيطه نگرش ها در حوزه فكري كلان جامعه تكيه مي كند و به باز تعريف مفاهيم اساسي تعليم و تربيت مي پردازد. پذيرش انديشه ها و تفاوت ها، مدارا و انعطاف اساس اين راهبرد است . راهبرد دوم تغيير در ساختارهاي آموزشي و تربيتي را مد نظر قرار مي دهد و بر پيشرفت كمي و كيفي با تأكيد بر تحول در ساختارهاي مديريتي به سوي مديريت هاي متخصص و عمل گرا تأكيد مي ورزد . در اين ميان ، در دنياي امرور نقش مديريت منابع انساني برهيچ كس پوشيده نيست و تعريفي كه از سازمان مي شود، آن را مجموعه اي ار افراد مي دانند كه به منظور تحقق هدف هاي سازمان با يكديگر ارتباط مي يابند و به همكاري مي پردازند. ار اين رو مي توان به نقش منابع انساني در درون يك سازمان پي برد. چرا كه در هيچ تعريفي سازمان بدون انسان تصور نمي شود. پس لازم است توجه ويژه اي به سمت نيروهاي درون سازمان به عمل آيد. چرا كه اين افراد خود باعث رسيدن سازمان به هدف ها و برنامه هاي از پيش طراحي شده هستند. وزارت اموزش و پرورش از نظر تعداد نفرات شاغل در آن بزرگترين سازمان دولتي ايران به شمار مي رود ، آموزش و پرورش با ساختاري ياد گيرنده و ياد دهنده، مي بايد به اين منابع مهم انساني يعني نيروي انساني توجه خاص معطوف دارد، از اين گذشته نزديك به 15 درصد بودجه کشور، در آموزش و پرورش به مصرف می‌رسد، ازاین رو شاید نظام تعليم وتربيت بیشترین سهم بودجه دولتی را ـ صرف‌نظر از گستره کمی‌آن ـ به خود اختصاص داده است. با این وجود، جداي از تلاشهاي فراوان معلمان و ديگر كوشندگان آموزش و پرورش، که به استناد قرینه هاي موجود ، در مقایسه با ديگر کارمندان سازمان‌ها و نهادهای دولتی، به طور ميانگين بیشترین کار مفید را به انجام می‌رسانند، میزان کارآمدی و اثربخشی اين نهاد،‌ به سبب نارضایتی عمومی‌از کیفیت خروجی‌های آن، پیوسته در معرض توجه و انتقاد بسیاری از ناظران و صاحب‌نظران واقع شده است. از ديدگاه منتقدان، نظام فعلی آموزش و پرورش پاسخگوی خیل عظیم مطالبات، نیازها و انتظارات جامعه نیست و نیازمند تحولي جدی و اساسی است . منتقدان استدلال می‌کنند که با رویکردهای کنونی و بدون توجه به نیازها و تقاضاهای اجتماعی و محیطی (ملی و فراملی) روزافزون، نمی‌توان از اين نهاد انتظار داشت تا رسالت و کارکردهای اساسی خود را به انجام رساند. از آنجا كه بيشترين نيروي انساني شاغل در آموزش و پرورش را معلمان تشكيل مي دهندة پرداختن به چگونگي وضعيت استخدامي آنان و مبادي ورودي معلمان به مدرسه از اهميت بسيار برخوردار خواهد بود. بيان مساله آموزش مبناي توسعه است و سرمايه هاي انساني در دنياي امروز ارزشي گرانبها تر از ثروتهاي طبيعي و زير زميني پيدا كرده اند، اين از آن روست كه انسانهاي دانا و توانا سرمايه هاي حقيقي و واقعي هر كشور را تشكيل مي دهند، چرا كه منبع پايدار هر جامعه، نيروي انساني آن است كه از لحاظ فكري، عاطفي و اجتماعي تربيت شده باشد( فروند 1973). از سوي ديگر بهبود كيفيت آموزش و پرورش در گرو تهيه و تدوين برنامه هاي مناسب تحصيلي و آموزشي به منظور پاسخگويي به نيازهاي دانش آموزان و بهبود كيفيت آموزشي معلمان است(باندي و وايلز 1382( و همه اين موارد به مدرسه برمي گردد. در ميان اركان مدرسه، نقش معلم( عامل نيروي انساني) از همه مهمتر و چشم گير تر است، اينكه به كار گيري معلمان از چه فرآيندي پيروي مي كند و چه مراحلي را مي پيمايد، يا چه بخش ها و واحدهايي در وزارت آموزش و پرورش در گير اين مساله مي باشند، اغلب از نظرها دور مانده است. چگونگي استخدام معلمان و دستگاهاي دست اندركارآن، در نمودارهاي مختلف تشكيلاتي نهاد تعليم و تربيت ايران، به طور معمول وبارها دستخوش تغيير شده است. با توجه به اينكه حجم عظيمي از فعاليت هاي وزارت آموزش و پرورش درگير تامين و تربيت منابع انساني مورد نياز جامعه و از جمله براي خود اين سازمان است، لذا توجه به نيروهاي انساني آن، در كليه زمينه ها مي تواند اين وزارت خانه را در تحقق هدف هاي آن ياري رساند. اهميت پژوهش جذب ، پرورش ، نگهداري و كاربرد مؤثر منابع انساني به عنوان ارزنده ترين منبع استراتژيك، نياز به تدابير و ااقدامات آگاهانه و علاقمندانه دارد، براي اين كار مديران و متخصصان شايسته، دانشمند و با تجربه بايد تربيت گردند تا سازمانهاي خرد و كلان را به سر منزل مطلوب اقتصادي - اجتماعي هدايت كنند و اين توانايي يك هنر تخصصي به حساب مي آيد( مير سپاسي، 1376). در چشم انداز توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي بيست ساله نظام جمهوري اسلامي ايران، به جايگاه نيروي انساني به گونه اي چشم گير پرداخته شده است و قرار است در پايان برنامه بلند مدت اين چشم انداز، جمهوري اسلامي ايران در زمينه علمي و فناوري به جايگاه اول منطقه دست يابد و اين موقعيت را تثبيت كند.( سند چشم اناز جمهوري اسلامي ايران در افق 1404 هجري شمسي، 1383). در لايحه برنامه پنجم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران(1389- 1393) كه پيش نويس آن به وسيله دولت دهم تحت عنوان" پيشرفت و عدالت ، هدف ها و راهبردهاي زير ارايه شده است: توجه به خطوط راهنماي الگوي اسلامي- ايران و توسعه در ابعاد مختلف فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي. تحقق عدالت در ابعاد فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و مديريتي. ايجاد فضاي مناست براي تحقق جهش بلند اقتصادي و اجتماعي. .(لايحه برنامه پنجم،پيشرفت و عدالت، ص40 ، ماده 55) در ماده 55 اين برنامه بر: " تقويت هويت ملي جوانان، متناسب با آرمانهاي انقلاب اسلامي، فراهم كردن رشد فكري و علمي و تلاش در جهت رفع دغدغه هاي شغلي، ازدواج، مسكن و آسيب هاي اجتماعي و توجه به مقتضيات دوره جواني، نيازها و توانايي هاي آنان" ، تاكيد شده است.(لايحه برنامه پنجم،پيشرفت و عدالت، ص 6) بنا بر مفاد ماده 34، لايحه برنامه پنجم توسعه نير:" دولت موظف است به منظور ايجاد تحول بنيادين در نظام آموزش و پرورش و ايجاد يكپارچگي آموزشي با هدف ارتقاء كيفي در سه حوزه دانش، مهارت و تربيت و نيز افزايش سلامت روحي و جسمي دانش آموزان...، طرح جامع تحول بنيادي و پرورشي را در سال اول برنامه تهيه و اجرا نمايد. دولت همچنين ظيفه دارد براي تربيت نيروي انساني متخصص و متعهد ، دانش مدار، خلاق و كار آفرين، متطبق با نيازهاي نهضت نرم افزاري، با هدف توسعه كمي و كيفي اقدام هايي را انجام دهد..(لايحه برنامه پنجم،پيشرفت و عدالت، ص26 ، ماده 35) همچنين در راهبردها و سياست هايبرنامه پيشنهادي وزير جديد آموزش و پرورش، اصلاح نظام جذب، نگهداشت و توسعه منابع اتساني به همراهي باز آفريني مرجعيت معلم، بهبودجايگاه حرفه اي و ارتقاء منزلت اجتماعي معلمان، به چشم مي خورد( جزئيات برنامه هاي آقاي حميد رضا حاجي بابايي وزير جديد آموزش و پرورش، ص 5) بنا براين، نقش منابع انساني درآموزش و پرورش و لزوم توجه به آن ار مرحله برنامه ريزي تا جذب، استخدام، گرينش و نگهداري نيروي انساني و رفتار فرد در سازمان، مي تواند زمينه ساز يك آموزش كارا و كار آمد براي گستره عظيمي از نسل آينده باشد، دكتر هوشيار بر اين باور بود كه كار مهم آموزش و پرورش يك اراده است و در مدارس كنوني ما متاسفانه وسايل ادراك ارزش به هيچ وجه موجود نيست و بارزترين نمونه عدم رغبت به مواضع مكتبي در همين مؤسسات بي مسمي ديده مي شود( شريعتمداري، 1383). به طور مسلم با آموزش، تربيت و جذب نيروهاي ماهر، خوش فكر، عالم و خلاق و...ف تا اندازه زياد مي توان امكان درك ارزش ها را در سطح آموزش و پرورش فراهم آورد.  در حال حاضر معلمان در ایران  از ورودی های مختلف به مدرسه‌ها راه پیدا می کنند. مرکزهاي تربیت معلم، آزمون سراسری، انتخاب از‌دبیرستانها و ادامه تحصیل تا سطح کاردانی پیوسته، جذب نیروهای حق التدریس ، برگزاری آزمون های ادواری از جمله آنهاست.  نظام تعليم و تربيت در سال 1383، لزوم ارتقاء سطح تحصیل معلمان را دريافت، به موجب تصويب نامه اسفند ماه سال 1383 شمسي، دولت،"حداقل مدرک تحصیلی برای ورود تدریس در دوره ابتدایی، کارشناسی است. البته در مناطق محروم، به كارگيري آموزگاران با مدرک كارداني صورت می‌گیرد، اما معلمان بایستي درطول مدت کار، ارتقای مدرک پيدا كنند. برای استخدام دردوره هاي راهنمایی و‌دبیرستان نیز، مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد عنوان شده است که در منطقه هاي محروم معلمان می‌توانند با مدرک کارشناسی استخدام شوند، به شرطي كه در حين کار، بتوانند ارتقاء مدرک بیابند."  اما آمار وضعيت موجود معلمان آموزش و پرورش، برخلاف اغلب تصويب نامه هاي دولت و مجلس است. براي مثال مدیركل دفتر برنامه ریزی و توسعه مدیریت وزارت آموزش و پرورش ، در سال 1384اعلام کرده است كه:" در حال حاضر بیش از یک میلیون معلم در سراسر کشور مشغول به کار هستند که 47 درصد آنان دارای مدرک  لیسانس و بالای آن ، 30 درصد فوق دیپلم و حدود 23 درصد ديپلم و زیر دیپلم هستند (یعنی حدود530هزار معلم! )"( خبرگزاري مهر،۱۳۸۴/۰۹/۰۲) آمار نامه رسمي وزارت آموزش و پرورش نيز اين مورد را تاييد مي كند: ميانگين تحصيلات كاركنان آموزش و پرورش در سال تحصيلي 1383- 1384، 24/13 بوده است كه بنابر آمارها و در مقايسه با سالهاي پيش روندي رو‌به بهبود و ترميم دارد. 6/41 درصد نيروي انساني داراي مدرك ليسانس و بالاتر و 6/32 درصد نيز مدرك فوق‌ديپلم دارند و البته 8/25 درصد كاركنان داراي تحصيلاتي درحد ديپلم و كمتر از آن مي‌باشند. اين آمار و ارقام در مقايسه با موارد مشابه با 48 كشور جهان كه مورد بررسي قرار گرفته‌اند, مطلوب نيست. جداي از اين به دليل سياستهاي خاص استخدام نيروي انساني, مناطق برخوردار داراي مازاد نيروي انساني به‌ويژه در دوره ابتدايي مي‌باشند, اين در حالي است كه مناطق محروم با كمبود نيروي انساني رو‌به‌رو هستند, ضمن اين كه نسبت نيروهاي پشتيباني به كل نيروي انساني موجود به ويژه در واحدهاي آموزشي در سالهاي اخير كاهش يافته است (آمار سال تحصيلي 81-80 تا 84-83 وزارت آموزش و پرورش). همچنين مدیرکل دفتر ارتقاء مهارت های حرفه ای و تربیت معلم‌ وزارت آموزش و پرورش در سال 58 اظهار داشته است كه : ..." 300 هزار معلم دارای مدرک معادل در آموزش و پرورش وجود دارد ... و با توجه به مصوبه‌هاي قانونی،همه معلمان کشور مي باید طی 6 سال، تا یک سطح تحصیلی ارتقاء پیدا کنند. در ماموریت جدید مراکز تربیت معلم با بیش از یک میلیون معلم روبرو است که باید ارتقاء سطح تحصیلی بیابند"(خبرگزاري مهر،29 اردبیهشت و 2 شهریور 1385) حال باتوجه به اين وضعيت ، جاي پزسش است كه آیا آگاهي هاي معلمان دیپلم و زیر دیپلم، مي تواند با توقع ونیاز هاي امروز جامعه ازمعلم، سازگار است؟ معلم امروز باید خود را از حالت صرف انتقال دانش و معلومات خارج سازد و به عنوان فرد راهنما و هدایت کننده جریان یادگیری نظاره نماید. او بايد روش های فعال تدریس را ابتدا خود بیاموزد وسپس آنها را در کلاس درس  به کار گیرد؟ در آزمون سراسري سال 85 13، نزديك به 60 تا 65 هزار نفر در دوره های آموزش عالی تربيت معلم، زیر نظر آموزش و پرورش ثبت نام کردند و تعداد دانشجویان مراکز تربیت معلم از 5 هزار و 160 نفر، به 10 هزار نفر افرايش پيدا كرد . همچنین شاخص آموزش های کوتاه مدت کارکنان آموزش و پرورش از 40 ساعت در سال به 73 ساعت در سال ارتقاء پيدا كرده است. با این حساب در 2 سال دیگر یعنی  درسال 1390 مراکز تربیت معلم کشور تنها 10 هزار نیروی دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس، به آموزش و پرورش تحویل خواهد داد. با این روند و به این ترتیب، مدت 53 سال طول خواهد کشید که تعداد 530 هزار معلم فوق دیپلم ، دیپلم و زیردیپلم ( حتی بدون در نظر گرفتن آن بخش از کادر آموزشی که بازنشسته میشوند ونیروهای جدیدي كه جایگزین آنان می گردند) ارتقاء سطح تحصیلی بيايند و با مصوبه دولت در سال 1383 مطابقت کیفی پيدا كنند. بنابراین با توجه به اینکه در هر 3 سال سطح علمی جهان دوبرابر می شود ، با در نظر گرفتن ظرفیت های پايين كانون هاي تربیت معلم در کشور، این امر غیر منطقي به نظر می رسد و راه حل های دیگری را می طلبد( ابراهیم کارخانه ای عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هفتم)  لذا افزایش دانشگاهای تربیت معلم و بالا بردن کیفیت‌آنها  مي تواند از ضرورت هاي مهم آموزش و پرورش ایران به شمار آيد. بایستی با ترتیب دادن آموزش های ضمن خدمت فرهنگیان، به درس هاي روش تدریس و تولید و‌ کاربرد مواد آموزشی بهای بیشتری داده شود و در تدریس این گونه درس ها، تنها به بخش نظری و عنوان ها اکتفا نگردد. آماده کردن معلمان کنونی نظام آموزشی برای استفاده از روش های فعال تدریس در فرآیند یاددهی و یادگیری به صورت دوره های بلند مدت و کوتاه مدت نيز از ضرورت هاست .  بنا بر گفته هاي حسین نقوی يكي از كارشناسان شركت كننده در میزگرد معاونت برنامه ریزی و توسعه مدیریت، در اجلاس روسای مناطق آموزش و پرورش :  از مجموع 720 هزار نیروی استخدامي در وزارت آموزش و پرورش پس از انقلاب ، تنها 330 هزار نفر آنان از مراکز تربیت معلم استخدام شده اند و هنوز آماری‌در مورد چگونگي فارغ التحصيل شدن و چگونگي صلاحيت تخصصي معلمي47 درصد نيروهاي انساني  دارای مدرک كارشناسي و بالاتر كه در آموزش و پرورش به كار گرفته شده اند، در دسترس نيست. بررسی تحقیقات انجام يافته در زمينه نيروي انساني در آموزش و پرورش نشان می دهد که بیشتر این پژوهش ها در مجموع به بررسی وضعیت نیروی انسانی موجود پرداخته اند و هدف آنها نوعی برآورد نیروهای موجود و تصمیم گیری در خصوص پیش بینی نيازهاي نیروی انسانی در آینده است، در این گونه بررسي ها کمتر به مسئله دیدگاهها در خصوص برنامه های چگونگي و كيفيت وشرايط به كار گيري نیروی انسانی در اين وزارتخانه پرداخته شده است . بنابراين پرداختن بیشتر به اين مساله و بررسی و واكاوي برنامه ها و دستوالعمل های موجود ، ضرورتي ناگزير است، چراكه تا روشن نشود كه مجریان ، خود تا چه اندازه به این برنامه ها و دستوالعملها باوردارند و تا چه اندازه در راستاي اجرای موفق آن تلاش می كنند، همچنان پرسش هاي بي پاسخ در اذهان باقي خواهد ماند. به هر حال آمورش و پرورش تا زماني كه منابع انساني و اهميت آن را نشناسد، امكان ندارد پيشرفت كند و قادر تخواهد بود كه در سطح ملي و بين المللي، به تربيت انسانهاي شايسته بپردازد. هدف هدف اين بررسي "جايگاه انتخاب نيروي انساني در ساختار وزارت آموزش و پرورش و چگونگي ورود معلمان به دستگاه تعليم و تربيت است"، به عبارت ديگر، اين پژوهش در پي آن است كه نهادهاي در گير با امر انتخاب معلمان در آموزش و پرورش را باز شناسد. پرسش هاي پژوهش مسئوليت انتخاب نيروي انساني( معلمان) ، بنا بر ساختار تشكيلاتي وزارت آموزش و پرورش بر عهده كدام بخش از اين وزارتخانه است؟ نهادهاي درگير با امر انتخاب معلم در آموزش و پرورش كدامند؟ كليد واژه ها: وزارت آمورش و پرورش ، ساختار و تشكيلات، تفويض اختيار، نمودار سازماني، معلم، مدرسه. تعاريف عملياتي وزارت آموزش و پرورش: وزارتخانه، بنابر تعريف عبارت است از يك واحد سازمانی مشخصی که به موجب قانون به وسیله دولت ایجاد و اداره می شود . وزارت آموزش و پرورش، وزارتخانه اي است كه به دستور دولت امور مربوط به تعليم و تربيت و آموزش عمومي كشور را بر عهده دارد. ساختار و تشكيلات: ساختار به عنوان يكي از اجزاي سازمان تعريف مي شور كه به ميزان رسميت، تخصص گرايي، تقسيم كار، پيچيدگي، تعداد سطح ها در سلسله مراتب، تمركز وداشتن استانداردها اشاره مي كند.(كونتر و اودانل، 1986) در اين بررسي، ساختار و تشكيلات آموزش و پرورش در نظامهاي مختلف آموزشي(متمركز، نامتمركز و نيمه متمركز) مد نظر است كه تعيين كننده روابط رسمي در سازمان و نشان دهنده سطوح سلسله مراتب تصميم گيري و اداري و ميزان حيطه نظارت مي باشد و نيز نشانگر افرادي است كه به صورت گروهي حرفه اي در بخش هاي مشخص با تقسيم كار در ارتباط با يكديگر مي با شند و بر اساس روشهاي يكسان و استاندارد كار مي كنند. نمودار سازماني: نمودار سازماني ، به نمايش گرافيكي ساختار و سلسله مراتب يك سازمان گقته مي شود. تفويض اختيار: تفويض اختيار فرايندي است كه در آن اقتدار از يك سطح مديريتي به سطح ديگر انتقال مي يابد، به عبارتي ديگر مدير بخشي از اختيارخود را به زير دستان انتقال مي دهد تا ماموريتي را كه براي سازمان تعريف شده است به انجام برسانند( اقتداري، 1362) گفتني است كه تفويض اختيار رافع مسئوليت نيست. در اين بررسي تفويض اختيار به معناي ميزان واگذاري اختيارو فرصت ها و روشن بودن مسئوليت ها در آموزش و پرورش كشورهاي گوناگون است. مدرسه: مدرسه را جائی گویند که در آن درس دهنده و به مدرسه آموزشگاه نیز گویند. در آئین نامه مربوط به سازمان در درجه بندی مدارس ( مصوبه مجلس، سال 1362 ) در تعریف مدرسه آمده است که : مدرسه سازمانی است که بر مبنای معیارهای رسمی تأسیس می شود و با نظارت ادارات آموزش و پرورش مسئولیت اجرای برنامه های مصوب آموزش و پرورش کشور را در سطح تحصیلی معین عهده دار می گردد. ( صافی ؛ 1378، ص 12 ) معلم: در اين پژوهش به كليه كساني كه تحت عنوان آموزگار براي تدريس به دانش آموزان مدارس دوره ابتدايي و با نام دبير براي تدريس به داتش آموزان دوره هاي راهنمايي و دبيرستان به استخدام وزارت آموزش و پرورش در مي آيند، معلم گفته مي شود. فصل دوم: پيشينه پژوهشي مقدمه: با تأسيس “دارالفنون“ در سال 1268 هجري قمري و وزارت علوم در سال 1272 هجري قمري زمينه ايجاد نظام جديد آموزشي در ايران فراهم شد. مقايسه نمودارهاي سازماني مربوط به سال 1289 هجري قمري وزارت معارف و سالهاي پس از آن نشان مي‌دهد كه در هر دوره و با هر تغيير ساختار, بيشتر به تقويت دستگاههاي مركزي و مجموعه‌هاي اداري مالي به منظور انباشت قدرت در اين سازمان و تشكيلات پرداخته شده است. به عبارت ديگر از زمان تأسيس دارالفنون تاكنون سازمان آموزش و پرورش رسمي ايران پديده‌اي به طور دايم در حال رشد بوده است و با نظام متمايل به تمركز خود, در خصوص تعيين و توزيع بودجه, پذيرش دانش‌آموز, تعيين دوره‌هاي تحصيلي, تأسيس مدارس, تهيه و تأليف و تدوين كتابهاي درسي, گزينش و استخدام معلمان, كاركنان, مديران تصميم‌گيري مي‌كرده است. سيرتحولات و دشواريهاي نظام تربيت معلم در ايران بررسي سيرتحولات در قلمرو تربيت معلم درايران از آغاز تاسيس دارالفنون به عنوان نخستين مركز تربيت معلم تاكنون نشانگر اين واقعيت است كه گرچه اين نهاد تربيتي دستخوش تغييرات ومورد بازنگري مستمر به ويژه در جهت توسعه كمي قرار گرفته است ليكن به لحاظ فقدان ضمانتهاي قانوني، مالي واجرايي نتوانسته است باايجاد تحول در راهبردها و رويكردهاي سنتي جايگاه پراهميتي در فرايند اصلاحات وتوسعه كيفي ومحتوايي آموزش وپرورش پيداكند لذا بي سبب نيست كه امروزه نظام تربيت معلم در كشورمان به علت ضعف فرهنگ برنامه ريزي علمي ونبود فرايند ارزيابي از نتايج و پيشرفت مراحل اجرايي طرحهاي اصلاحي ،با تنگناها ونارساييهاي بسياري چون كمبود اعتبارات مالي ،نبود اهداف روشن در زمينه گزينش و آماده سازي معلمان و استخدام آنان ، فقدان تشكيلات تازه اي به منظور تحقق بخشيدن به آرمانها و ارزشهاي جديدي كه در راستاي تامين كادر شايسته آموزشي كه بتوانند بابهره گيري از شايستگيهاي حرفه اي خود نقش كليدي رادر فرايند اصلاحات آموزش ايفانمايند ،مواجه است.اگر به طرح هاي توسعه تربيت معلم وتغييرات كمي مربوط به آن طي دودهه اخير، توجه كنيم در مي يابيم كه نظام تربيت معلم براي دوره هاي مختلف در طول سالهاي گذشته ، تفاوت هايي داشته است. به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي وتغيير در دوره هاي تحصيلي مراكز تربيت معلم ،دانشسراهاي مقدماتي وراهنمايي تحصيلي و مركز تربيت مربي ، تعطيل ومراكزتربيت معلم دوساله در رشته هاي مختلف بدون هيچ گونه پشتوانه مطالعات وتحقيقاتي داير گرديد.اين تغيير كه بر اساس سليقه و علايق فردي مديران سطوح بالاي وزارت آموزش وپرورش صورت گرفته است و حجم عظيمي از سرمايه ، كار وتلاش در جهت برنامه ريزي درسي ،تاليف كتابهاي درسي ،ايجاد امكانات و تجهيزات براي اين دوره ها رابه دنبال داشت. پس از گذشت چند سال به دلايل باز شناخته نشده اي ،دانشسراهاي تربيت معلم دوساله وچهار ساله در كنارمراكز دوساله ي تربيت معلم تاسيس شدند. اين دانشسراها پس از مدتي فعاليت بار ديگر به تعطيلي گراييدند. حال اين سووال مطرح مي شود بر اساس چه منطق وبرمبناي كدام يك از يافته هاي تحقيقاتي اين دانشسراها داير شدند ودلايل انحلال آنها چه بوده است ؟هزينه هاي از بين رفته و تلاشهاي انجام شده در اين جريان راچگونه مي توان جبران نمود؟و سرانجام ،نتايج حاصل ازاين تصميمات كه فاقد پشتوانه تحقيقاتي بوده است چه تاثيرات منفي در روند توسعه ي تربيت وآماده سازي معلمان در سطح كشور داشته است؟آيا بااجراي چنين طرحهايي كه بدون توجه به نيازهاي كمي وكيفي كشور در زمينه ي تربيت معلم صورت مي گيرد،اين برنامه ها بخش مهمي از جامعيت وكارايي خود رااز دست نمي دهند ونظام تربيت معلم راباتمام كمبودها ونواقصي كه از گذشته وارث آن است بامشكلات ومعضلات جديدتري روبه رونمي سازد؟( كيامنش، 1377) دراين بخش سعي خواهد شد به طرح مسايل مربوط به گزينش،آماده سازي و تربيت معلمان وسرانجام استخدام وجذب آنان كه از عمده ترين مسايل امروز نظام تربيت معلم كشور به شمار مي آيد، پرداخته شود وهمراه با طرح مسايل يادشده به ارايه راهكارهايي كه مي تواند در حل وفصل هريك از مسايل طرح شده موثر افتد، اشاره گردد. چگونگي گزينش معلم ازآنجاكه درآموزش وپرورش،نقش نيروي انساني بسيار بااهميت است ومعلم از مهمترين عوامل موثر در رشد وتوسعه ي كيفي ومحتوايي آموزش وپرورش به شمارمي رود، لذا نبايدمسئله ي گزينش معلم رابه تصادف محول كرد وافرادي به مراكز تربيت معلم راه دادكه فاقد شرايط كافي براي احراز اين حرفه باشند. بدون ترديد اگر در اين زمينه دست به انتخاب اصلح نزنيم وگروهي به عنوان معلمان آينده ي مملكت انتخاب شوند كه هم از حيث استعدادوتوانايي وهم از جهت علاقه ورغبت براي تربيت وكسب تخصص آمادگي كمتري داشته باشند،ديگر نمي توان اميد داشت كه از همان مرحله ي آغازين از نظر دسترسي به كيفيت مطلوب در آموزش وپرورش بادشواريهايي روبه رونشويم.بايد شرط ورود به مراكز تربيت معلم راصرف نظر ازاين كه فرد در كدام دوره ي تحصيلي قصد تدريس دارد،به طور يكسان،داشتن ديپلم متوسطه كامل باسوابق درخشان تحصيلي ودارابودن ساير ويژگيهاي لازم دانست. بايد در انتخاب معلم،روشي به كاربردكه مبتني برمعيارها وموازيني،از نظر علمي معتبرو از حيث نتيجه قاطع واطمينان بخش باشد تاازآن طريق بتوان همه ي ابعاد وجود متقاضي رامتناسب باهمه ي ضرورتهاي اشتغال دراين حرفه ارزشيابي كرد وسرانجام از تلفيق ويژگي هاي فردي،داوطلبان،شاخصهاي معتبري معين نمود وبرمبناي آن شاخصها،بتوان بهترين وشايسته ترين متقاضيان رابه مراكز تربيت معلم معرفي كرد. بعداز مرحله ي انتخاب،دومين مرحله ي تامين نيروي انساني،باعنوان«ترببت و آماده سازي معلمان »مطرح مي شود.بي گمان افراد منتخب،هرچندبهترين عناصرگروه متقاضي حرفه ي معلمي باشند،اماهنوزمعلم شايسته و كارآزموده نيستند وبايدباگذراندن دوره هاي تربيتي وتخصصي كه تحت پوشش علمي دانشگاهها وموسسات آموزشي عالي قراردارد،براي قبول مسئوليت در مدرسه آماده شوند. در اين روزگار اغلب كارشناسان امورتربيتي براين باورند كه رسالت معلم واهميت كارآموزش وپرورش مستلزم آن است كه معلمان،عموما از تخصص حرفه اي وآزمودگي وتحصيلات بيشتروبالاتر برخوردار باشند.آنان براين اعتقادند كه جامعه مجازنيست در مناطق روستايي و شهرهاي كوچك به حدنصاب كمتروخفيف توانمنديهاي معلمان قانع باشند؛زيرااين خود محروميتها ونارساييهاي آموزشي دراين مناطق راتشديدوتمديدمي كند.باقبول اين نقطه نظرمعلمان درهمه ي مناطق كشورمان بايدحد نصاب معين وموردقبول تحصيلات وتخصص بهره مند شوند. اين ديدگاه تربيتي وجود نظام چندمرحله اي تربيت معلم رانفي مي كند واين ضرورت راپيش مي آورد كه همه ي معلمان،اعم ازآنكه در آينده درچند منطقه اي به خدمت گمارده شوند ،ازآزمودگي و خبرگي حرفه اي و تحصيلات بالاتر بهره مند شوند.باپذيرش اين اصل،نخست بايدكارشناسان،الگوي سازماني تربيت معلم رابرمبناي يك برنامه ي واحد بازمان كافي تحصيلي وانتخاب داوطلبان باتحصيلات بالاتر(دارندگان ديپلم متوسطه)با همكاري دانشگاهها طراحي كنند،تابدينسان تحصيلات تخصصي داوطلبان تدريس در مدارس رابه حد نصابي قابل قبول رساند،زيرااجراي برنامه دراز مدت تربيت معلم احتمالا شايستگي واهميت بيشتر حرفه اي را براي كار آموزشي فراهم مي آورد. ناگفته نماند که آماده شدن داوطلبا از یک سو به وجود برنامه های درسی معتبر ومفیدبستگی داردو ازسویی موکول به آن است که اجرای برنامه های تحصیلی درجهتی باشد که ویژگیهای لازم برای اشتغال به کار تربیت وتعلیم رادر انتخاب شدگان فراهم آورد.برای تحقق این منظور،نخست لازم است طول دوره های تحصیلی درمراکز تربیت معلم را برای معلمان دوره ی ابتدایی وراهنمایی، برابر بادوره ی کارشناسی وبرای دبیران مدارس متوسطه ومراکز پیش دانشگاهی ،برابربادوره ی کارشناسی ارشد افزایش داد.همان گونه که در کشورهای موفق جهان از جمله آلمان،ژاپن وانگلستان متداول است؛ مثلا در آلمان معلمانی که مشغول خدمت درمدارس ابتدایی،دوره ی راهنمایی یامتوسطه هستند ،علاوه برگذراندن آزمون تعیین صلاحیت حرفه ای لازم است دوره ی چهار الی شش ساله ی آموزشهای دانشگاهی راباموفقیت گذرانده وبه دریافت درجه لیسانس یافوق لیسانس نایل آیند.درژاپن معلمان درکلیه سطوح تحصیلی برحسب یک سنت دیرینه بایددرمراکز تربیت معلم ودانشگاهها حضور یابند.حداقل طول حصیلات دانشگاهی برای معلمان کودکستانها ودوره ی ابتدایی چهار سال وبرای معلمان مدارس متوسطه شش الی هفت سال که منجر به دریافت لیسانس یافوق لیسانس می شود،تعیین شده است.درانگلستان مسئولیت تربیت کادر آموزش مدارس دولتی به عهده دانشکده های علوم تربیتی ودانشگاهها واگذار شده وکلیه مراکزتربیت معلم تحت پوشش علمی دانشگاهها وموسسات آموزش عالی درآمده اند ومعلمان درهریک از سطوح تحصیلی به حکم قانون باید تحصیلات دانشگاهی خودرا دررشته تخصصی درمراتب علمی لیسانس،فوق لیسانس وحتی دکتری به پایان رسانده باشند.دراین کشور فارغ التحصیلان دانشگاهی درهریک از شعب تحصیلی درصورتی که بخواهند درکسوت معلمی به کار اشتغال ورزند،لازم است دردوره های یک یادوساله حضور پیدا کنند وخود رابرای اشتغال به امرتدریس ومدیریت کلاس درس از طریق گذراندن دروس نظری وعلمی چون اصول ومبانی آموزش وپرورش،روش تدریس وکار آموزی آماده سازند.ولی متاسفان در مملکت ما اصل برخورداری معلمان مدارس از تحصیلات دانشگاهی درسرلوحه اشتغالات تصمیم گیران وسیاست گذاران ومدیران رده های بالای دستگاه تربیت کشور قرار نداشته واز آن به عنوان شرط لازم برای اشتغال به کار تربیت وتعلیم و ارتقای سطح دانش ومهارتهای حرفه ای معلمان به طور جدی مطرح نشده است .گرچه در برخی از سمینارهای علمی وگردهماییها شرط ورود به کسوت معلمی راصرف نظر از اینکه معلمان در کدام دوره ی تحصیلی قصد تدریس دارند به داشتن درجه ی دانشگاهی لیسانس وفوق لیسانس یابالاتر باسوابق تحصیلی درخشان ودارابودن سایر خصلتهای مربوط به این حرفه اشاراتی مجمل شده،ولی معمولا این تقاضا ازحد طرح یک آرمان و اظهارات شخصی ونقطه نظرهای صرفا اداری پافرارتر نگذاشته است؛مثلا،در ماده 19لایحه نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران مصوب مورخ خردادماه 1376چنین آمده است: «مدرک تحصیلی معلمان ومربیان درآموزش وپرورش باید حداقل کارشناسی یامعادل آن باشدونیروی انسانی مورد نیاز کادرآموزشی وزارت آموزش وپرورش از روشهای زیرتامین خواهد شد: جذب فارغ التحصیلان رشته های تربیت دبیری ازدانشگاهها ومراکز آموزش وعالی. جذب فارغ التحصیلان رشته های کارشناسی وبالاتر پس از طی دوره یکساله ی آموزش مهارتهای تعلیم وتربیت »ویادر طرح جذ ب،آموزش وارتقای کارکنان آموزشی در دوره ی متوسطه ارایه شده از طرف وزارت آموزش وپرورش در آبانماه سال1374چنین اظهار نظرشده است:«تامین دبیران مورد نیاز برای تدریس دردوره های مشابه باید از طریق الف : ایجاد دوره های دبیری ارشد در دانشگاهها ومراکز آموزش عالی وارایه بورس تحصيلي براي ادامه ی تحصیل دبیران در دوره های کارشناسی ارشد. ب: تعمیم دوره های کارشناسی ارشد در کلیه دانشگاههای واجد صلاحیت درافزایش ظرفیت دوره های تحصیلی برای دبیران. با بررسی تحلیل گرانه آمار وارقام جداول شماره های 2، 3 و4این سوال در ذهن هر خواننده مآل اندیش مطرح می شود که چرا با تاکیدی که در مصوبا ت فوق الاشاره برضرورت ارتقای تحصیلات معلمان در سطوح مختلف تحصیلی توسط مسئولان دستگاه تربیتی کشور شده است،لیکن باگذشت بیش از 14سال نتوانسته ایم بااجرای برنامه های اصلاحی واز طریق آموزشهای دانشگاهی ،بازآموزی وآموزشهای ضمن خدمت،اقدامات موثری رادر جهت حل وفصل رضایت بخش این مشکل به عمل آوریم . چنانچه به وضعیت تحصیل معلمان درسال تحصیلی 81-1380 که از طریق معاونت برنامه ریزی ومنابع انسانی وزارت آموزش و پرورش منتشر شده،توجه کنیم این واقعیت آشکار می شود که در سال مذکور ازکل معلمان دوره ی ابتدایی که بالغ بر250هزار نفر می باشند قریب به 5/51درصد،یعنی،بیش از نیمی از آنان دارای دیپلم متوسطه ،67/31فوق دیپلم وفقط 37/14دارای تحصیلات دانشگاهی درحد لیسانس یابالاتر وحتی 45/2درصدکمتر از دیپلم داشته اند.دردوره ی راهنمایی از کل معلمانی که منحصرابه امر تدریس اشتغال داشتند وشمار آنان بالغ بر 8,2380نفر بودند رقمی معادل 17/30درصد مدرک لیسانس یابالاتر،10/66درصددارای مدرک فوق دیپلم و37/3درصد مدارک تحصیلی درحد دیپلم یاکمتراز آن داشته اند. دردوره متوسطه نیز از کل دبیران شاغل در دبیرستانها ودوره های پیش دانشگاهی که بالغ بر 146,958نفر بودند در حدود 10972نفر دارای مدرک فوق دیپلم ،2,948نفر دارای دیپلم متوسطه یا کمتر از آن رادارابودند. اكنون این سوال مطرح است که چگونه باچنین وضعیت تحصیلی معلمان می توان برنامه های اصلاحی رادر جهت ارتقای کیفی فعالیتهای آموزشی وتربیت افرادباصلاحیت علمی وفنی مورد نیاز جامعه به اجرادرآورد. به حکم ضرورت امروزه نباید به تحصیلات دوره های محدود برای آماده سازی معلمان اکتفا کرد. لازم است برنامه های تربی معلم ازلحاظ هدف، محتوا،روش و به ویژه طول مدت تحصیلات متحول گردند وتربیت معلم ودبیر به صورت یک رشته ی دانشگاهی درآیدوکسانی به کسوت این حرفه درآیند که تحصیلات تخصصی خود رابه حدنصابی دست کم معادل لیسانس برسانند.این برداشت فکری به ویژه درزمانی که ايران یکی از مراحل مهم واساسی ،ودرعین حال ،حساس ودقیق خود را در زمینه ی اصلاحات آموزشی می گذراند، به طورکامل موجه تلقی می شود؛زیراهیچ گونه تغییر محتوایی در آموزش وپرورش بدون معلمانی که تحصیلات بیشتری کسب کرده اند واحتمال دارد از شایستگی واهلیت بیشتری درتعلیم و تربیت فرزندان امروز وفردای جامعه برخوردارند،امکان پذیر نیست. توزیع معلمان مدارس ابتدایی از نظر مدرک تحصیلی درسال 81-1380 درصدتعدادنوع مدرک37/1467/3151/5145/244,27497,576158,704لیسانسفوق دیپلمدیپلمکمترازدیپلم100307,105جمع جدول شماره (1) توزیع معلمانی که منحصرا به امر تدریس اشتغال دارند دردوره ی راهنمایی تحصیلی طی سال81-80 درصدتعدادنوع مدرک17/3010/6660/313/055,025120,5466,575234لیسانس وبالاترفوق دیپلمدیپلمکمترازدیپلم100182,380جمع جدول شماره (2) علاوه برآن باید زمینه ای فراهم کرد که معلمان ودبیران دردوران تحصیلات دانشگاهی خویش در دو رشته یادو موضوع تخصص پیدا کنند.سومین اقدام باید دراین جهت باشد که مراکز تربیت معلم رابه صورت سازمانهای آموزشی مجهز درآوریم که از خدمات کار آزموده ترین استادان ومدرسان مرکز آموزشی رابه عنوان کادر ثابت استفاده نمایند،زیراتربیت معلم شایسته،از موثرترین وسایل اعتلای کیفی کار آموزش وپرورش است ومعلم شایسته رافقط مدرس شایسته می تواند تربیت کند. توزیع دبیران بخش متوسطه ،به تفکیک دوره ،مدرک وجنسیت درسال81-1380 زنمرددورهجمعکمترازدیپلمدیپلمفوق دیپلملیسانسجمعکمترازدیپلمدیپلمفوق دیپلملیسانس62947545463562499852807726651211265940634276319135959130571186289341016881113147746318541126436872511797متوسطه کاردانشپیش دانشگاهی74757371666390269151160878133281510972146958جمع کل جدول شماره (3) *منابع ومأخذ: آمار وارقام مندرج در جداول یک،دو و سه و ازکتاب آمار آموزش وپرورش سال تحصیلی81-1380ازانتشارات معاونت برنامه ریزی ومنابع انسانی وزارت آموزش وپرورش استخراج شده است . ضرورتهای متعدد جهان امروز، ایجاب می کند که مراکز تربیت معلم به کادر ثابت وتمام وقت آموزشی مجهز شوند تافعالیت سالانه ی آنها بانقل وانتقالات وتغییروتبدیلهای اداری گاه وبیگاه متوقف نشودو فعالیتهای آموزشی در این مراکز ثبات واستمرارداشته باشد.بدون تردید،برای تحقق این نظر لازم است مراکز تربیت معلم درسازماندهی کار خود،استقلال واختیار عمل داشته باشند وبرای جذب بهترین مدرسان ومربیان واستفاده بهینه از خدمت تمام وقت آنان مختار باشند. بایداذعان نمود که مجهز کردن مراکزتربیت معلم به پردیسه های آبرومند ومجهزبه امکانات آموزشی جدید،دراداره ی بهتر موسسات مذکور ونیز بالابودن موقعیت اجتماعی این رشته نقش موثردارد. محیط مجهزوکامل آموزشی برامکان اجرای برنامه های متنوع ووسیع تربیت معلم می افزاید وتوجه جوانان رابه خود جلب می کند وآثار مثبتی درگرایش جوانان صاحب استعدادبه این حرفه رادر پی خواهد داشت . گفتنی است که یکی از جنبه های برجسته وممیز برنامه های تربیت معلم در ممالک پیشرفته ی جهان تأکید بردوره ی کار آموزی یاتدریس عملی است وعلاوه بردوره ی کوتاه مدت یک یادوماهه ی آموزش عملی که در مرحله ی تحصیل دانشگاهی معمول است،یک برنامه ی یک یا دوساله نیزدرآماده سازی معلمان برای ورود به حرفه ی معلمی درنظرگرفته شده است .اما درکشور مامتأسفانه تدریس عملی به صورت تمرین آموزگاری یاتمرین دبیری در برنامه های تربیت معلم بسیار کوتاه است واز نظر کارایی واثربخشی،نتیجه ی مطلوبی به بار نمی آورد.شایسته است بابهره گیری از تجارب سایر کشورهای موفق جهان به اصلاح این بخش از برنامه های تربیت معلم توجه ویژه ای مبذول شود که نقش موثر وتعیین کننده ای در کیفیت و توانمندیهای معلمان آینده دارد. نکته ی دیگری که در اصلاح برنامه های تربیت معلم کشورمان بایدبدان توجه کرد،این است که روشها وفنون تدریس به صورت کلی وعمومی واز نظر مدت ناکافی،ارایه می شود بایدتدابیری اند یشیده شود که در برنامه های تربیت معلم،ضمن اینکه روشهاوفنون تدریس،بارشته وموضوع مورد تخصص دانشجویان هماهنگ شود،بایدبرحجم آن نیز افزوده گرددتابدینسان بتوان معلمان رادر رشته های تخصصی چون فیزیک،ریاضی ،شیمی ،علوم طبیعی ،علمو اجتماعی ،زبان و....درسطح قابل قبول وشایسته ای آماده ساخت.البته ناگفته نماند که تقسیم مسئولیت در زمینه ی آماده سازی داوطلبان برای ورود به جرگه ی معلمان میان نهاد دانشگاه وآموزش وپرورش براساس صلاحیتها وشایستگیهای هریک از این دو نهاد آن گونه که در کشورهای مترقی جهان امروز متداول است،می تواند نقش تعیین کننده ای در پیشبرد وتوفیق برنامه های تربیت معلم در کشور داشته باشد. شيوه هاي استخدام وجذب معلمان درنظام آموزشي ايران، بی علاقگی وکم توجهی جوانان صاحب استعدادهای درخشان به اشتغال در آموزش وپرورش در واقع مسئله ای فراگیر وعمومی است .این پدیده ی اجتماعی در مملکت ما دلایل مختلفی دارد.که مهمترین آنها پایین بودن سطح جاذبه ی شغلی،موقعیت اجتماعی ،اقتصادی،مالی واستخدامی معلمان است. این یک واقعیت اجتناب ناپذیر است که وقتی افراداز نظر تحصیل وتخصص به درجه ی اجتماعی والاتر معلمان تغییر دهیم . لیسانس،فوق لیسانس ودکتری راه می یابند،بیشتر به انتخاب مشاغلی گرایش پیدا می کنند که پردرآمدوباموقعیت اجتماعی بالاتر است.این گونه حرفه ها ومشاغل ،قهراً گروه شایسته تر راجذب می کنندودرنتیجه فقط گروهی به مشاغل رده ی دوم روی می آورند که به دلایل مختلف ،توفیق دسترسی به مشاغل پردرآمد مزبور رانداشته وناگزیربه سوی حرفه ی معلمی روی آورده اند.تازمانی که برای جذب بهترین وبیشترین متقاضی اشتغال به حرفه معلمی شرایط مساعد حاصل نشود،وضع بدین منوال خواهد بود. بدون تردید وضع مالی واقتصادی زندگی معلم نیز در بی اشتیاقی جوانان صلاحیتدار نسبت به این رشته نقش بسزایی دارد.اگر انتظار این است که معلم از سطح بالای تحصیل وتخصص برخوردار باشد، به ناگزیر بايستي معیارهای اشتغال واستخدام رادر جهت تأمین مزایای مالی بیشتر وشأن والاترمعلم هماهنگ ساخت. چراكه اگر سودای ترقی وبا لندگی اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی رادر سر می پرورانیم وطا لب آن هستیم که آموزش وپرورش همگام باعلوم وفنون جدیدپاسخگوی نیازهای جامعه باشد،بایدباتدوین قوانین وافزایش اعتبارات،برجاذبه های شغلی معلمان افزوده شود تادسترسی به فرد شایسته وآزموده برای کار تعلیم وتربیت فراهم آید. برای تحقق این منظور نیز می توان از تجارب وراهکارهای کشورهای جهان که دراین زمینه دارای تجربه هاي گران بها هستند بهره گرفت. نخستین شرط انتصاب معلمان مدارس درژاپن داشتن گواهینامه معلمی است وبعدداوطلبان شغل معلمی بایددرامتحان تعیین صلاحیت حرفه ای که هیئت آموزش وپرورش ایالت یاشهرداریها به عمل می آورند،شرکت نمایند.پس از توفیق در امتحانات مذکور زمینه برای استخدام آنان در سطح تحصیلی مورد درخواست فراهم می شود.آزمون تعیین صلاحیت حرفه ای معلمان شامل مصاحبه ،آزمون کتبی وشفاهی از اطلاعات عمومی داوطلب وشایستگیهای حرفه ای وی در زمینه ی روشهای تدریس وتواناییهاوقابلیتهای تخصصی اوست.علاوه برآن،ازمعلمان ورزش وهنرامتحانات عملی وکارگاهی نیزبه عمل می آید.انتصاب معلمان درمدارس خصوصی توسط مدیریت یاشورای مدرسه صورت می پذیرد وکلیه معلمان پس ازاستخدام به عنوان کارکنان ارشد دولت محلی محسوب می شوند. در اين گشور، حقوق معلمان مدارس دولتی براساس دو عامل تحصیلات ومدت خدمت مشخص می شود. اگرچه میزان حقوق معلمان مدارس ابتدایی ودوره ی اول ودوم متوسطه باهم منفاون است، ولي حقوق کلیه معلماني که دارای تحصیلات یکسان هستند،برابرمی باشد.هر سال براساس قانون افزایش حقوق معلمان مدارس دولتی، مصوب 1974تجدیدنظربه عمل می آید تاقدرت خرید معلمان وسطح رفاه مادی آنان کاهش نیابد، .علاوه بر اين، هردو سال یکبار از ارتقای پایه برخوردار می گردند. دراین ارتباط به معلمان شایسته ارتقای اضافی داده می شود. همه معلمان علاوه برحقوق ماهانه از کمکهای غیرنقدی کمک به خانواده، کمک هزینه،تطبیق باهزینه ی زندگی، کمک هزینه ی مسکن، کمک هزینه ی رفت و آمد و پاداش دریافت می دارند. پاداشي که هر سال سه بار به معلمان داده می شود، معادل 5 برابرحقوق ماهانه هر معلم است.افزون برتسهیلات مالی ياد شده، کلیه معلمان از مزایای دیگری که توسط «انجمن کمک متقابل به مدارس » دراختیارآنان قرارمی دهد، استفاده می کنندواین کمکها عبارت اند از: 1- مزایاوکمکهای کوتاه مدت 2- مزایای بلند مدت مزایای کوتاه مدت شامل هزینه های بهداشتی ،زایمان ،وامهای اضطراری وغیره می شود. اما مزایای بلند مدت کمکهایی مانند مقرری سالانه بازنشستگی ،مقرری از کار افتادگی رادربرمی گیرد. در سالهاي اخير، شورای مرکزی آموزش وپرورش ژاپن، باتوجه به این اصل که هیچ تغییروتحولی درنظام آموزش وپرورش صورت نمی گیرد،مگرآنکه از همکاری معلمان شایسته وزبده باسطح رضایت مندی بالایی نسبت به شغل خود برخوردارباشد.دست به اجرای طرحی در جهت ارتقای کیفیت برنامه های مراکز تربیت معلم وفراهم سازی امکانات رفاهی بیشتر برای معلمان زده است. مهمترین مواداین طرح عبارت اند از: 1- به منظورانتخاب معلمان واجد شرایط یک دوره یک ساله یادو ساله ی آزمایشی درنظر گرفته شده است که به طور دقیق عملکرد معلمان توسط والدین،مدیران،همکاران ودرپاره ای از مواقع دانش آموزان مورد ارزیابی قرار می گیرد. 2-حقوق معلمان باتوجه به کاری که انجام می دهند بایددر سطح بالاتری نسبت به حقوق کارکنان سایرمشاغل باشد،زیراتوجه به این اصل باعث می گردد افراد زبده تروصالح تری جذب حرفه معلمی شوند. 3-اتحادیه های صنفی معلمان ومقامات محلی آموزش وپرورش موظف اند به منظور بالابردن دانش وتواناییهای علمی مهارتهای آموزشی معلمان از طریق آموزشهای ضمن خدمت ودوره های باز آموزی باهمکاری موسسا ت آموزش عالی و دانشگاهها اقدامات موثری رابه عمل آورند.(آقازاده،1380) برای مثا ل،اگربه طرحهای توسعه ی تربیت معلم وتغییرات مربوط به آن طی دودهه ی اخیر که در صفحات گذشته بدان اشاراتی شد،توجه کنیم درمی یابیم که نظام تربیت معلم،برای دوره هاي مختلف در طول سالهای گذشته،دوره های متفاوتی داشته است. به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی وتغییردردورهای آموزشی تربیت معلم،دانشسراهای مقدماتی وراهنمایی تحصیلی ومراکز تربیت مربی،تعطیل ومراکز تربیت معلم دوساله در رشته های مختلف دایرگردید.این تغییرکه براساس سلیقه وعلایق فردی مدیران سطوح بالای وزارت آموزش وپرورش صورت گرفته است،حجم عظیمی از سرمایه،کاروتلاش در جهت برنامه ریزی درسی،تألیف کتابهای درسی وایجاد امکانات وتجهیزات مناسب برای این دوره هارابه دنبال داشت.پس از گذشت چند سال به دلایل باز شناخته نشده ای دانشسراهای تربیت معلم دوساله وچهارساله درکنارمراکزدوساله تربیت معلم تأسیس شدند .این دانشسراهاپس ازمدتی فعالیت،باردیگربه تعطیل گراییدند.حال این سوال مطرح می شود که براساس یافته های چه تحقیقاتی دانشسراها دایر شدندودلایل انحلال آنها چه بوده است؟هزینه هااز بین رفته وتلاشهای انجام شده دراین جریان راچگونه می توان جبران نمود؟وسرانجام،نتایج حاصل از این تصمیمات که فاقدپشتوانه تحقیقاتی بوده است چه تأثیرات منفی برروند توسعه ی تعلیم وتربیت مربیان ومعلمان کشور داشته است؟به هرحال،برای تضمین سلامت وصحت در تصمیم گیری حتی درباره ی ساده ترین مسائل آموزش وپرورش به عمیق ترین وپیچیده ترین پژوهشها وبررسیها نیازمنیم وتنها یافته های پژوهشهای حکیمانه می تواند مارادر تصمیم گیریها،اجرای برنامه ها،ارزشیابی واصلاحات آموزشی سنجیده یاری دهد وامیداست این نگرش که قبل از هر تصمیم یااقدام دراجرای هرطرح آموزش،نخست به امر بررسی وپژوهش بپردازیم وبعد،به اجرای آن مبادرت ورزیم به صورت یک قاعده واصل کلی موردعنایت کسانی قرار گیرد که مشتاقانه درصددجستجوی اندیشه های تازه هستند وخواستار آن اند که نظام آموزش وپرورش کشورمان باتحولات وپیشرفتهای جدیدهمگام باشد. جايگاه تربيت و به كارگيري معلم درقوانين آموزش و پرورش به موجب قانون هاي موجود ، بخش هاي در وزارت آموزش و پرورش، متولي امر جذب و تامين و تربيت نيروي انساني موردنياز( معلمان) مي باشند، اين بخش ها ماموريت هاي زير را بر عهده دارند: الف: تامین و تربیت نیروی انسانی، شامل انتخاب، استخدام، آموزش، ارزیابی، نگهداری، تشویق و تنبیه، ارتقاء و خروج کارکنان از سازمان را شامل می شود که باید یکجا و جامع و یکپارچه بدان توجه نمود و از نظر سازماندهی نیز این انسجام و یکپارچگی را حفظ کرد. توجه به تشکیلات آموزش و پرورش در ارتباط با انجام وظيفه هاي ياد شده نشان می دهد که سازمانهای زیر به طور موازی و متداخل تشکیل یافته اند: امور اداری و مالی (به طور معمول در حد معاونت) امور مربوط به تامین و تربیت نیروی انسانی (به طور معمول در حد معاونت) (به طور معمول در حد معاونت) امور مدارس عالی فنی حرفه ای(به طور معمول در حد دفتر يا اداره كل) امور مربوط به هماهنگی هیاتهای رسیدگی به تخلفات(به طور معمول در حد دفتر يا اداره كل) در حالی که در نمودارهاي متوالي معاونت اداری و مالی، اداره کل تعاون و تامین اجتماعی و اداره کل تشکیلات به طور مشخص، هریک با بخشی از ماموريت هاي ياد شده فعاليت مي كردند، در معاونت تامین و تربیت نیروی انسانی دفاتر تربیت معلم، دفتر برنامه ریزی نیروی انسانی، اداره کل آموزش ضمن خدمت، دبیر خانه هیات مرکزی گزینش هم وجود دارشت. این معاونت بخشی از فرایند انتخاب و گزینش اخلاقی کارکنان را نيز به عهده مي گرفت و از همه مهمتر برنامه ریزی نیروی انسانی نیز در شمار وظايف آن بود. بحث استخدام و بازنشستگی را معاونت اداری و مالی و ارزیابی را هر یک سازمانها خود به طور غیر متمرکز انجام مي دادندو بحث اخراج كار كنان تخلف كاررا کمیته رسیدگی به تخلفات عهده دار می بود. معاونت فنی- حرفه ای بخشی از وظيفه معاونت تامین و تربیت نیروی انسانی در ارتباط با مراکز تربیت معلم را نیز خود راسا به عهده داشت. لذا با یک کالبد شکافی نه چندان پیچیده پراکندگی موجود در خصوص برخورد با نیروی انسانی نشان دهنده سر درگمی سازمانها، و کارکنان بود و این خود دشواریهای اساسی را در سیاست گذاریها، برنامه ریزی و ارتباطات و هماهنگی پدید می آورد. ب: سیاستهای اجرایی تامین نیرو در دوره هاي مختلف - سیاستهای اجرایی تامین نیرو در دوره ابتدایی بر اساس پیش بینی هایی که به وسیله دفتر هماهنگی طرحها و برنامه ریزی توسعه به عمل آمد. شماره دانش آموزان ابتدایی در پایان برنامه دوم (1378) حدود یک میلیون نفر نسبت به آغاز برنامه مذکور کاهش مي یافت . برهمین اساس برآورد نیروی انسانی دوره ابتدایی نیز به تعداد 49 هزار نفر کمتر از تعداد نیروها در سال 1372 مي شد. لذا با توجه به اين پیش بینی برنامه تامین و تربیت نیروی انسانی دوره ابتدایی در برنامه دوم به طور عمده در مراکز تربیت معلم پیش بینی گردید و دانش آموزان دانشسراها و آموزشیاران نهضت نیز تامین کنندگان این نیاز بودند. از طرف دیگر براي برای جذب جایگزین خروجیهای این دوره ، يعني ارتقاء یافتگان به مدرک هاي تحصيلي بالاتر که به سایر دوره های آموزشی انتقال می یابند و بازنشستگان ، بیماران صعب العلاج ، مرگ و میر و ... ، نیز تصمیماتی اتخاذ شده بود. در مجموع تعداد پذیرش دانشجو برای مراکز تربیت معلم به منظور تامین معلم مراقب بهداشت و مربی پرورشی مورد نیاز طی برنامه 32310 تن برآورد شده بود و علاوه برآن، پذیرش دانشجو در دو سال آخر برنامه برای تامین نیرو در سالهای اول و دوم برنامه سوم به تعداد 11000 نفر اضافه میگشت که در نتیجه کل تعداد پذیرش دانشجو طی دوره برنامه مي بايست به43310 نفر مي رسيد. - سیاستهای اجرایی تامین نیرو در دوره راهنمایی تحصيلي نیروی انسانی مورد نیاز توسعه آموزش راهنمایی تحصیلی در برنامه دوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی، مي بايست به وسيله مراکز تربیت معلم تامين می شد و علاوه بر آن تعدادی از معلمان ابتدایی طی سالهای برنامه در دوره های ادامه تحصیل ضمن خدمت فرهنگیان که مدرک تحصیلی کاردانی اخذ کرده اند به این دوره انتقال می یافتد. تعدادی از نیروهای دوره راهنمایی تحصيلي نیز به دلیل اخذ مدرک بالاتر به دوره متوسطه انتقال پيدا مي كردند و گروهي نیز از طریق بازنشستگی و سایر موارد از سيستم خارج مي شدند که براي این گروه نیز بايستي نیروی جایگزین در نظر گرفته می شد. در مجموع تعداد پذیرش دانشجو برای تامین نیروی مورد نیاز توسعه در سالهای اول و دوم برنامه سوم با در نظر گرفتن نیروی مورد نیاز مشاوره ی دوره راهنمایی بالغ بر 58713 تن در نظر گرفته شده بود. - سیاستهای اجرایی تامین نیروی انساني در دوره متوسطه توسعه آموزش متوسطه طی سالهای برنامه دوم نیاز به 78804 نفر نیروی انسانی در سطح کارشناسی مي داشت، در این خصوص مبنای برآورد ها عبا رت بود از: - نیاز توسعه نیروی انسانی بر اساس افزایش شمار دانش آموزان - بهبود کیفی آموزش متوسطه از طریق افزایش نسبت نیروهای متخصص در سطح کارشناسی. بخش عمده نیروی انسانی دوره متوسطه نيز مي بايد از طریق جذب دانشجویان رشته های دبیری تامین می گرديد. يعني دانشجویان متعهد خدمت به وزارت آموزش و پرورش که پس از فراغت از تحصیل به استخدام آموزش و پرورش در می آیند. بر اساس اين پيش بيني معلمان شاغل نيز که به اخذ مدرک کارشناسی ناپیوسته نایل می شدند، با توجه به رشته تحصیلی و بر اساس نیاز مناطق آموزشی به دوره متوسطه انتقال مي يافتند. بقیه نیروهای مورد نیاز دوره متوسطه از طریق استخدام فارغ التحصیلان دانشگاه تامین می گشت. در برنامه دوم علاو ه بر نیروی انسانی موردنياز دوره آموزش متوسطه در سطح کارشناسی (85830 تن) نیروی مورد نیاز مشاوره راهنمایی (5130 تن) مدارس کودکان استثنایی ( 13880تن) مدارس تیز هوشان (1520تن) در سطح کارشناسی مورد نظر قرار گرفته است ، براین اساس مجموع نیرو در سطح کارشناسی با منظور کردن افت ناشی از ترك خدمت در سكل هاي مختلف ( 106360تن ) بالغ می گردد. ج: برنامه ریزی نیروی انسانی در وزارت آمورش و پرورش با توجه به شرح تشكيلات و اطلاعات نمودارهاي سازماني به طور معمول، برنامه ریزی نیروی انسانی در وزارت آمورش و پرورش در هدف هاي زیر منعکس گشته است . 1 - بررسی مکانیزمهای اطلاعات موجود و اینکه از مکانیزم مناسبی برای گردآوری و بکارگیری اطلاعات استفاده می شود . 2- بررسی مسائل موجود در زمینه تأمین ، تخصیص و اعزام نیروی انسانی و یافتن مناسب ترین راه حلهای ممکن برای آنها . 3- بررسی نظر مسئولین اجرایی نسبت به برنامه ها و ارائه پیشنهاد در زمینه شیوه های مؤثر برای جلب حمایت و همکاری بیش از پیش آنها . د: ماموريت هاي وزارت آموزش و پرورش با مطالعه ماموريت هاي مصوب وزارت آموزش و پرورش، مي توان به طور عمده ، این وظايف را به شرح زیر تقسیم بندی كرد : 1. وظيفه هاي آموزشی تا سطح متوسطه و با زیر مجموعه : الف – دوره ابتدایی ب- دوره راهنمایی ج- دوره متوسطه که خود شامل نظری و فنی و حرفه ای می باشد . 2. تهیه و چاپ کتابهای درسی . 3. همکاری با نهضت سواد آموزی . 4. برنامه های ورزشی و فوق برنامه . 5. آموزش کارکنان . 6. آموزش بزرگسالان . 7. همکاری با مؤسسات خارج از سازمان 8. نظارت بر اجرای طرح ها و برنامه ها . 9. مبادلات بین المللی . 10. تأسیس دوره ها و مراكز آموزشهای عالی با همکاری وزارت فرهنگ و آموزش عالی . و از وظيفه هاي ياد شده ،می توان وظیفه نیاز به تحقیق و پژوهش برای اين امور را نیز استنباط كرد، بنابراین با توجه به ماهیت وظائف فوق می توان تقسیم بندی کلی تر زیر را انجام داد : 1- وظائف آموزشی . 2- وظائف پرورشی . 3- وظائف تأمین تربیت نیروی انسانی . 4- تحقیق و پژوهش . 5- امور مالی و بودجه . همانگونه كه در شرح وظايف ورازت آموزش و پرورش ديده مي شود، در شمار ماموريت هاي اين سازمان، آموزش كاركنان و تأمین تربیت نیروی انسانی ديده مي شود. در اين فرآیند مدیریت، انجام وظيفه هاي ياد شده ، شامل برنامه ریزی – سازمان دهی ، هماهنگی ، بسیج منابع و امکانات ، هدایت ، ارتباطات کنترل و نظارت بر وظائف هر بخش را به عهده دارد. ه: ساختار وزارت آموزش و پرورش ساختار و تشكيلات آموزش و پرورش به ويژه در حوزه اجرايي داراي اشكالات عمده‌اي است كه مانع از بروز خلاقيت و نوآوري در سطوح پايين‌تر و به خصوص در مدرسه مي‌شود, در نتيجه مانع تحقق كارآمد هدفها و آرمانهاي نظام آموزشي است. با وجود تغييرات مكرر تشكيلات و نمودارهاي سازماني و تأكيد ماده يك قانون برنامه سوم مبني بر اصلاح ساختار و تشكيلات دستگاههاي اجرايي و تأكيد دولت بر كوچك‌سازي, همچنان در ساختار كنوني وظايف موازي, مشابه و تكراري خودنمايي مي‌كند و تشكيلات نهاد تعليم و تربيت از تمركز رنج مي‌برد. وزارت آموزش و پرورش بزرگترین وزارتخانه کشور از نظر نیروی انسانی و گستره فعالیت‌هاست. درچندین اصل قانون اساسی جمهوري اسلامي ايران نیز بر چندگونگي و کیفیت خدمات این وزارتخانه تأکید شده است. با این حال سال‌هاست که آموزش و پرورش دست به گريبان تمركز بيش از حد ، تعداد زياد كاركنان تحت پوشش و ديگر مسايل خود بوده و بارها دستخوش تغيير ساختار گرديده است. این موضوع مانع ارتقای بهره‌وری در این وزارتخانه شده و آن را گرفتار روزمرگی ها ساخته است. این، مسئله‌ای است که مسئولان ارشد و میانی آموزش و پرورش نیز به آن اذعان داشته و دارند. در يكي از پژوهش هاي در دسترس نيز، ساختار وزارت آموزش و پرورش به عنوان نمونه كامل يك سازمان متمركز و ناكارا معرفي شده است كه در سطح كلان آن به موارد جزيي نيز پرداخته مي شود. “زماني كه مديران بالاترين رده سلسله مراتب سازمان, تصميمات مربوط و سياستها و خط‌مشيها و روشها و تصميمات عادي اداري را اتخاذ مي‌كنند. در اين صورت سازمان داراي اختيار تصميم‌گيري متمركز است و مي‌توان آن را سازمان با مديريت متمركز دانست كه در مورد آموزش وپرورش ما چنين است چرا كه: به آزمون و استخدام معلم مي‌پردازد. عملكرد آنها را ارزشيابي مي‌كند. محل خدمت آنان را معين مي‌سازد. براي آنها حكم صادر مي‌كند. مدارك و پرونده‌هاي آنان را نگهداري مي‌كند. براي آنها دوره‌هاي آموزشي و بازآموزي ترتيب مي‌دهد (علاقه‌بند, ص 47). در سه دهه اخير ، همواره ساختار و تشكيلات وزارت آموزش و پرورش دچار تغيير و تحولاتي شده است، اين تغييرگهگاه اندك و گاهي نيز بيش‌تر نمود داشته است، بيش‌ترين نمود تغيير، در ادغام و جداسازي معاونت‌هاي اين وزارتخانه بود. در مراحلي اين تغييرها منجر به واكنش‌ زياد در ميان فرهنگيان و كارشناسان آموزش و پرورش شد كه مي‌توان به حذف معاونت پرورشي از بدنه آموزش و پرورش در دوران وزارت مرتضي حاجي اشاره كرد. علي‌احمدي نيز پس از تصدي پُست وزارت آموزش و پرورش، ساختار تشكيلاتي اين وزارتخانه را تغيير داد. بررسي‌هاي انجام شده در نظام آموزشي ايران نشان مي‌دهد كه ساختار آموزشي كشور طي دهه‌هاي گذشته دستخوش تغيير و تحول زيادي بوده است، البته در پرونده تغييرات آموزش و پرورش در دهه اخير، كوچك كردن بدنه اين وزارتخانه نيز ديده شده است. اما جز در يك مورد (لايحه‌ي تغيير بنيادين نظام آموزش و پرورش) در ساير موارد، مبناي تغيير يا تصميم‌گيري‌ها تبيين نگرديده است. متأسفانه هيچ يك از تغييرهاي ايجاد شده در ساختار نظام آموزشي نيز (از سال 1300شمسي به بعد) به طور كامل اجرا نشده و اين مساله خود آسيب‌هاي جدي را متوجه نظام آموزشي كشور كرده است. ساختار موجود در وزارت آموزش و پرورش ضمن تنوع در سطوح مختلف در ابعاد گوناگون داراي مشخصه‌هاي كلي زير مي‌باشد: الف: تمركز- تمزكر در سطح واحدهاي آموزشي وزارت آموزش و پرورش در حد متوسط است, اما تمركز در ادارات در حد بالايي است, اختيارات و آزادي آنان كم است. همچنين اختياراتي كه از طرف وزارتخانه به سازمانها و دفاتر مركزي وابسته تفويض شده است‌ “تمركز متوسط“ را نشان مي‌دهد. ب: رسميت – رسميت در مدارس, ادارات و سازمانها و دفاتر مركزي وابسته, به نسبت پايين است و ميزان وسعت وجود قوانين و مقررات و عمل به آنها در حد نازلي است. اين رسميت با توجه به نظرات كاركنان و جو موجود برآورد شده است. ج: پيچيدگي – تمايز (تفاوت) عمودي ساختار وزارت آموزش و پرورش در سطح بالاي سازمان زياد است و در سطوح پايين به نسبت كم مي‌باشد. تمايز افقي نيز در سطح وزارتخانه و سازمانهاي مركزي وابسته زياد و در سطح ادارات تقريباً زياد برآورده شده است. (علي رضائيان, علي‌اكبر فرهنگي و ديگران – بررسي وضع موجود ساختار و تشكيلات وزارت آموزش و پرورش – تيرماه 1373). مختصات وضعيت موجود نظام آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران، با ساختاري متمركز و تشكيلاتي گسترده, وظيفه هدف‌گذاري سازماندهي, برنامه‌ريزي و اجراي عمليات اداري, آموزشي و پژوهشي دستگاه عظيمي را برعهده دارد. ويژگيهاي ساختاري آن درحيطه جذب و تامين نيروي انساني در دو دهه اخير، برابر تشكيلات مصوب، به طور معمول به قرار زير بوده است: درحوزه ستادي از شش معاونت وزير, 9 سازمان وابسته و 36 دفتر و اداره كل ستادي ، دستگاههاي زير در ارتباط با امر جذب و تامين نيروي انساني بوده اند: در حوزه اجرايي 31 سازمان آموزش و پرورش, 706 اداره يا منطقه آموزشي و بيش 143 هزار واحد آموزشي (مدرسه – مركز تربيت معلم و …) با بهره‌گيري از قريب 1 ميليون و 140 هزار نيروي انساني وجود بيش از 690 هزار كلاس درس, تعليم و تربيت حدود 15 ميليون دانش‌آموز را عهده‌دار مي‌باشند. وزارت آموزش و پرورش به طور مستقيم با موارد ديگري نيز سروكار دارد كه برخي از آنها را به قرار زير مي‌توان برشمرد: تهيه, تدوين و چاپ همه كتابهاي درسي مدارس و مراكز تربيت معلم و آموزش ضمن خدمت اداره مراكز تربيت معلم, آموزشكده‌هاي فني, دانشگاه شهيد رجايي و … نمودارهاي سازماني آموزش و پرورش موجود, نشان از آن دارد كه بنابر شرح وظايف تعيين شده هنوز تمركز اختيار براي جذب، تامين و تربيت در يد قدرت واحدهاي ستادي است و مدارس و واحدهاي آموزشي كه به واقع هسته عمليات و محور توليد هستند, در اين ساختار اختيار چنداني ندارند. الف: معاو نت فني و حرفه اي: دفتر امور مدارس عالی فنی و حرفه ای را بر عهده داشته است كه بخشي از نيروي انساني هنرستان ها و دبيرستان هاي كار دانش را تربيت مي كند.. ب: معاونت اداری مالی وزارت آموزش وپرورش از طريق اداره کل امور مالی اداری واداره کل امور مالی و ذیحسابی و دفتر بودجه و دفتر تشکیلات و شوراهای مناطق ، امور نربوط به استخدام و حقوق و دستمزد نيروهاي مورد نيازآموزش و پزورش را بر عهده گرفته است. ج: معاونت تأمین و تربیت نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش با 4 دفتراداره کل دفتر تربیت معلم ، دفتر برنامه ریزی نیروی انسانی و ارتباط با دانشگاه ها ، اداره کل آموزشهای ضمن خدمت ، دبیرخانه هیأت مرکزی گزینش به بر آورد نيروي مورد نياز و جذب، تامين و تربيت نيروي انساني مورد نياز پرداخته است. د: معاونت برنامه ریزی وزارت و پرورش نيز از طريق دفتر هماهنگی طرحها و برنامه ریزی در امر برنامه ريزي تامين و توسعه نيروي انساني دخيل بوده است. ه: معاونت حقوقی و امور مجلس و هماهنگی امور استانهای وزارت آموزش و پرورش ، در دوره زماني 1380 -1384، ، دبیرخانه هیأت مرکزی گزینش را زير پوشش خود داشته است. با توجه به تشکیلات ياد شده، مي توان دريافت كه ساختار سازمانی حوزه مرکزی وزارت آموزش و پرورش در همه ابعاد و به ويژه در امور مربوط به جذب و تامين تيروي انساني دارای پیچیدگی به نسبت زیاد بوده است . نمودار شماره 2 میزان پیچیدگی ادارات استانها را بیان می دارد ، ارقام مذکور صرفاً تعداد پستها در اداره کل است و ادارات شهرستانها در آن به حساب نیامده است . با توجه به اینکه از ملاکهای پیچیدگی ، پراکندگی جفرافیایی تعداد دپارتمانها افقی و عمودی است ، میزان پیچیدگی در استانها نیز به نسبت زیاد است . نمودار شماره 5 ، ادارات شهرستانهای مناطق آموزش و پرورش را نشان می دهد که در اینجا نیز میزان پیچیدگی زیاد بوده است . اطلاعات به دست آمده، نشان می دهد که میزان رسمیت در سطح ادارات و شهرستانها، در امر تامين نيروي انساني، در حد پایین است و حکایت از فقدان قوانین ، مقررات و استاندارهای صریح و عدم اجرای دقیق آنهاست . با توجه به اینکه اغلب تصمیم گيري ها در مرکز و توسط دفاتر ستادي اخذ می گشته است، اين ميزان نشاندهنده تمرکز اعمال شده از طرف مرکز به ادارات کل در سطح بالایی بوده است. به طور کلی ، ساختار وزارت آموزش و پرورش در سراسر کشور به علت پراکندگی جغرافیایی خیلی زیاد ، وجود بخش های عمودی و افقی زیاد از سطح وزارت تا آخرین واحد یعنی مدرسه و معلم ( که حاکی از سلسله مراتب بالا و حیطه نظارت کوچک است ) دارای پیچیدگی زیادی است . نمودار شماره 4 – ساختار ادارات كل آموزش و پرورش استانها نمودار شماره 5 – ساختار ادارات آموزش و پرورش مناطق و شهرستانها 236220052070رئیس اداره00رئیس اداره3113405737870004037330840105 گزینش 00 گزینش 31229301207135001094105210947000527558021094700010845802109470003048002338070 معاون امور پرورشی00 معاون امور پرورشی43465752338070 معاون آموزشی 00 معاون آموزشی 23622002338070 معاون اداری و مالی 00 معاون اداری و مالی و:‌ نمودارهاي ستاد وزارت آموزش و پرورش همان‌گونه كه در نمودارهاي ستادي وصف آموزش و پرورش ديده مي‌شود, علاوه بر گستردگي نمودار سازماني و تشكيلات وزارتخانه ناهمگوني‌هايي نيز در وظايف اجزا آن ديده مي‌شود. در ساختار موجود سازمان آموزش و پرورش استانها نيز نشانه‌هايي از ضعف تشكيلاتي را در خود دارد كه به نوبه خود مي‌تواند در روند آموزش و پرورش كشور خلل ايجاد كند. مساله ديگر اين است كه جداي از شرح وظايف مدون واحدهاي استاني و شهرستاني و مناطق قوانين و مقررات ديگري نيز بر ساختار آموزش و پرورش تأثيرگذار هستند كه عبارت‌اند از: قانون تعديل نيروي انساني – تصميم‌گيري در خصوص پستهاي سازماني را در استانها و … ناممكن مي‌سازد. قانون تشكيل شوراهاي آموزش و پرورش در استانها, شهرستانها و مناطق كشور – وضعيت بي‌ثباتي را در تصميم‌گيريهاي فرهنگي به وجود مي‌آورد. قانون استخدام كشوري – بنابراين قانون هر نوع تغيير در سازمانهاي تفصيلي وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتي منوط به موافقت سازمان امور اداري و استخدامي كشور خواهد بود. مصوبات و بخشنامه‌هاي سازمان هاي زير مجموعه رياست جمهوري از جمله سازمان مديريت و برنامه‌ريزي سابق و... مصوبات هيأت دولت مانند ضوابط اجراي بودجه جاري و … قانون برنامه پنجم (برنامه توسعه اقتصادي, اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و پيش از آن قانون چهارم، برنامه سوم …) ضوابط و مقررات دفتر تشكيلات وزارت آموزش و پرورش – مانند ضوابط و مقررات تأسيس نمايندگيها و مناطق آموزش و پرورش. ز : سطوح تصميم‌گيري در سازمانهاي آموزشي و فرهنگي و آموزش و پرورش بي‌ترديد نهاد آموزش و پرورش, پيچيده‌ترين, با اهميت‌ترين و مؤثرترين نهاد اجتماعي و داراي كاركردهاي گوناگوني است. براين اساس, از منظرهاي مختلفي مي‌توان به آن نگريست و فرايند تصميم‌گيري در آن را بررسي نمود. براي مثال سطوح مختف تصميم‌گيري براي جذب و تامين نيروي انساني ( رسمي و غير رسمي) آموزش و پرورش كشور و عوامل تأثيرگذار در فرايند آن را علاوه بر ارزشها, هنجارها, سنت هاي اجتماعي و ملي مي‌توان به اجمال اينگونه نام برد وتحليل كرد: ديدگاه‌هاي مقام رهبري رياست جمهور (هيأت دولت) شوراي عالي انقلاب فرهنگي سازمان مديريت و برنامه‌ريزي و مصوبات برنامه‌هاي توسعه شوراي عالي آموزش و پرورش وزير آموزش و پرورش معاونان وزير (شوراي معاونان) هيأتهاي امناي سازمانهاي وابسته ادارات كل و دفاتر ستادي (معاونان, رؤساي گروه‌ها, كارشناس مسؤول, كارشناس, كاردان و …) سازمانهاي آموزش و پرورش استان‌ها (معاونان و زيرمجموعه آنها) ادارات آموزش و پرورش شهرستانها و مناطق مدرسه (مدير مدرسه, شوراي معلمان, شوراي مدرسه و …) معلم و كادر آموزشي كه هر يك در حيطه اختيارات قانوني خود مي‌توانند تصميم بگيرند. از منظري ديگر مي‌توان تصميم‌هاي آموزش و پرورش و يا ساير نهادهاي فرهنگي را به دو سطح و يا رده تقسيم كرد: “تصميم‌هاي محتوايي و امور هدايت آموزشي“ شامل: تصميم‌هاي مربوط به تعيين اهداف, خط مشي‌ها و برنامه‌هاي كلان نظام تعليم وتربيت است مانند اينكه براي چه اهداف و مقاصدي, چه افرادي را بايد تربيت كرد و چه نوع تعليم و تربيتي را بايد به آنها ارائه داد؟ كه به طورمعمول اين مهم در جمهوري اسلامي ايران برعهده شوراي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي عالي آموزش و پرورش است. “تصميم‌هاي اجرايي“ كه توسط رده‌هاي بعدي سازمان از جمله وزير آموزش و پرورش, معاونان و … صورت مي‌گيرد. به علت تنوع عناصر مداخله‌گر در فرايند تصميم‌گيري در آموزش و پرورش و همچنين زمانبر بودن مشاهده نتايج و تأثيرات آن, تصميم در مورد تعيين و طراحي اهداف و خط‌مشي‌ها, ساختار اداري, آموزشي مستلزم بهره‌گيري از يك نظام ارتباطي, اطلاعاتي, نظارت و ارزشيابي پژوهشي مبتني بر مشاركت همه عناصر مربوط است. اما از آنجا كه شوراي عالي آموزش و پرورش مرجع اصلي تصميمات اساسي و محتوايي در حوزه آموزش و پرورش كشور است به تشريح مختصر شيوه تصميم‌گيري در آن مي‌پردازيم. (براساس آيين نامه داخلي شوراي عالي آموزش و پرورش – مصوب 25/11/80) شوراي عالي داراي 5 كميسيون است كه در مورد موضوعات مختلف قابل طرح در شورا اطلاعات كارشناسي (تصميم‌سازي) ارايه مي‌كند، كميسيونها عبارتند از: كميسيون اساسنامه‌ها, آيين نامه‌ها و مقررات كميسيون برنامه‌هاي درسي و تربيتي كميسيون برنامه‌هاي توسعه و نيروي انساني كميسيون معين (براي تفسير آراي شورا و تشخيص مصاديق و تهيه دستورالعملهاي اجرايي و …) كميسيون خاص و امور ايثارگران (رسيدگي به پرونده‌هاي تحصيلي) از 5 كميسيون ياد شده، به جز كميسيون برنامه‌هاي درسي و تربيتي، تصميم گيري هاي 4 كميسيون ديگر به طور مستقيم و غير مستقيم در جذب و تامين نيروي انساني در آموزش و پرورش دخالت دارد. رويكرد هاي توسعه و بهبود كيفيت نيروي انساني درآموزش و پرورش در برنامه هاي توسعه در برنامه پنج ساله چهارم توسعه اقتصادي, اجتماعي و فرهنگي كه با رويكرد “توسعه با بهبود كيفيت“ براي آموزش و پرورش تعيين و تبيين شده است ، برخي از راهبردها و سياست‌ها و راهكارهاي اين برنامه به ساختار و تشكيلات و مديريت نظر دارد. از جمله اين راهبردها و سياست‌ها مي‌توان به امر بهبود مديريت و توسعه منابع انساني در راهبردهاي (استراتژي) آموزش و پرورش در برنامه پنج ساله چهارم اشاره داشت( سند ملي توسعه آموزش و پرورش برنامه چهارم، 84-88 ،آبانماه 1383). در لايحه برنامه پنجم توسعه نير:" دولت موظف است به منظور ايجاد تحول بنيادين در نظام آموزش و پرورش و ايجاد يكپارچگي آموزشي با هدف ارتقاء كيفي در سه حوزه دانش، مهارت و تربيت و نيز افزايش سلامت روحي و جسمي دانش آموزان...، طرح جامع تحول بنيادي و پرورشي را در سال اول برنامه تهيه و اجرا نمايد. دولت همچنين ظيفه دارد براي تربيت نيروي انساني متخصص و متعهد ، دانش مدار، خلاق و كار آفرين، متطبق با نيازهاي نهضت نرم افزاري، با هدف توسعه كمي و كيفي اقدام هايي را انجام دهد..(لايحه برنامه پنجم،پيشرفت و عدالت، ماده 34) پيشينه پژوهشي الف: پژوهش هاي مرتبط با نيروي انساني و چگونگي تامين آن در وزارت آموزش و پرورش در باره وضعيت نيروي انساني و چگونگي تامين آن در وزارت آموزش و پرورش، تحقيقات متفاوتي انجام يافته است كه نتيجه برخي از آنها به قرار زير است: 1. پژوهش" پیش بینی نیروی انسانی آموزش و پرورش تا سال 78" كه در سال تحصيلي 75-1374، به وسيله احمد سفر دوست، با نظارت محمد تقی رضویان و به سفارش شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان انجام بافته است، نشان مي دهد: "آموزش و پرورش به عنوان بخش زیر بنایی در رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نقش عمده ای ایفا می کند، چرا که می تواند نیروی انسانی متخصص و ماهر سایر بخشها را فراهم سازد . به علاوه نقش مهم آموزش و پرورش در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی و اقتصادی و اینکه این بخش بیش از 3/1 جمعیت جامعه را تحت پوشش قرار می دهد.آموزش و پرورش نیازمند برنامه های جامع تفضیلی است تا بتوان در سایه آن علاوه بر ملحوظ کردن نیازهای جامعه، عدم تعادل در توزیع نیروی انسانی، هماهنگی بین آموزشهای تخصصی معلمان و مواد آموزشی آگاهی از روند رشد جمعیت که میزان نیاز به نیروی انسانی را در پی دارد ، شناسایی و در خصوص آن چاره اندیشی كرد. اين پژوهش كه جامعه آماری آن کلیه نیروهای آموزشی مشغول به کار در مناطق 25 گانه آموزش و پرورش استان گیلان با بیش از 4000 واحد آموزشی بوده است، جمعیت دانش آموزی سال 1374 و سالهای گذشته اين استان را به تفکیک دوره پایه و رشته تحصیلی به همراه متولدین سالهای مختلف که در سالهای برنامه می توانستند به مدرسه راه یابند ، به روش تمام شماری مورد بررسی قرار داده و مورد هاي زير را به عنوان هدف در نظر گرفته است : 1-1- آگاهی از ترکیب نیروی انسانی در وضع موجود 1-2- آگاهی از تغییر و تحولات جمعیت دانش آموزی و جمعیت واجب التعلیم 1-3- پیش بینی نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش برای دوره و رشته های مختلف تحصیلی و با پرسش هاي: - نیروی انسانی آموزش و پرورش در وضع موجود دارای چه ویژگی هایی است ؟ - توزیع نیروی انسانی آموزش در مناطق 25 گانه چگونه است ؟ ودارای چه ترکیب سنی و جنسی است؟ - روند تغییر و تحولات جمعیت دانش آمو زی و جمعیت واجب التعلیم چگونه می باشد ؟4- تا سال 1378 آموزش و پرورش چه مقدار نیروی انسانی آموزشی و با چه تخصصهایی را طلب می کند. نتایج حاصل از اين پژوهش نشان می دهد که اگر چه بسیاری از مناطق آموزشی از نظر توزیع سنی نیروی انسانی در حد متوسطی قرار دارند ولی در شهرهای بزرگ که به احتمال زياد پذیرای نقل و انتقال بیشتری هستند، نیروی انسانی از نظر سنی و سنوات خدمت از حد متوسط در حال فاصله گرفتن است. به طوریکه در 5 الی 10 سال پس از آن، تعداد بازنشستگان از افزایش قابل ملاحظه ای برخوردار خواهند بود. در زمینه مناسب رشته تحصیلی و دروسی که معلمان تدریس می کنند نتیجه نشان می دهد که در پاره ای از مناطق ناهماهنگی وجود دارد. از نظر توزیع نیروی متخصص نتایج نشان دهنده وجود ناهماهنگی بین مناطق است جمعیت دانش آموزی در مقاطع مختلف در حال کاهش می باشد. ( سفر دوست، 1375) 2. در پژوهشي ديگر"استفاده بهینه از نتایج سیستم ارزشیابی انسانی در آموزش و پرورش" مورد توجه قرار گرفته است. چکیده اين پژوهش كه در سال تحصيلي72-1371 به انجام رسيده است، چنين است: استفاده مطلوب از نیروی انسانی موجود در آموزش و پرورش در ارتقاء کیفی آموزشی و دستیابی به اهداف کلی آموزش و پرورش موثر خواهد بود جهت تحقق این امر اجرای یک سیستم ارزشیابی مطلوب ضروری می باشد محقق در نظر دارد ، سیستم ارزشیابی موجود در آموزش و پرورش را بررسی نماید و طرق استفاده بهینه از نتایج این ارزشیابی ترسیم و ارائه نماید فرض محقق این است که این امر می تواند در اجرای صحیح و کامل و مطلوب برنامه های آموزشی موثر باشد و موجبات رشد و توسعه سیستم آموزشی را فراهم آورد جامعه آماری در این تحقیق کادر آموزشی دبیرستانهای آموزشی استان مرکزی می باشد و حجم نمونه تعداد سی آموزشگاه به طور تصادفی خواهد بود. (محمد مسعود منصوری و محمد داود پور، بی جا : بی تا، 1372). در تحقيق" بررسی چگونگی توزیع دبیران متوسطه با توجه به سنوات خدمت آنان در مناطق شهر تهران"، هدف طرح شناخت دقیق فواصل خدمتی دبیران در مناطق مختلف و ورود و خروج دبیران در سالهای آتی است از آنجا که برنامه ریزی در زمینه نیروی انسانی نیاز به شناخت وضعیت نیروههای موجود دارد ، بر این اساس که از وضعیت سابقه خدمت و روند خروج دبیران فعلی اطلاع کافی حاصل نمود . تا با آگاهی بیشتر بتوان طرحهایی در جهت تامی نیرو با توجه به رشد جمعیت ارائه نمود بنابراین ابتدا باید فهمید که چه مقدار نیرو داریم ، و این نیروها با توجه به فواصل خدمتی چه وضعیتی دارند . لذا این طرح بنابر نیاز فوق پراکندگی دبیران را با توجه به فواصل خدمتی به تفکیک جنسیت مد نظر قرار می دهد تا از نتایج آن در برنامه ریزی نیرو انسانی استفاده گردد.( محمد جواد مؤمنی زاده ، اکبر آصفی قمری ، طاهر ی باقری ( بی جا: بی نا) اردیبهشت 1369 ) 3. در پژوهش "تحقیق و بررسی در کمیت و کیفیت سه عامل مهم آموزشی ( 1- نیروی انسانی 2- فضای آموزشی 3- تجهیزات آموزشی ) به منظور ارائه راه حلهای مناسب برای افزایش نرخ بهره وری از آن عوامل و استفاده بهینه از آنها "(پرک ، بی جا: بی نا، فروردین 1370 ) پژوهشگر به اين نتيجه رسيده است كه: گسترش بی سابقه آموزش و پرورش معلول عوامل متعدد از جمله رشد جمعیت است . تعداد دانش آموزان در سال تحصیلی 51-50 ، 5 میلیون و در سال 69-68 ، به حدود 14میلیون رسیده است یعنی حدود 10 درصد رشد سالانه داشته است . و این مسئولیتهای سنگین را متوجه آموزش و پرورش نموده لذا برنامه ریزی در این دستگاه یک ضرورت حیاتی است هدف طر ح با توجه به پیشرفتهای سریع علمی و تکنولوژیکی در قرون اخیر به ویژه ماشینهای حسابگر که هر لحظه می توانند میلیونها اطلاعات را در اختیار انسان قرار دهند و نیز عدم توانایی سیستم های دستی در تامین اطلاعات برنامه ریزان آموزشی و نیاز کارشناسان و برنامه ریزان آموزشی به دانها ایجاب می نماید که این اطلاعات خام در سیستم مناسب به صورت طبقه بندی شده در آید ومورد استفاده قرار گیرد. 4. يافته هاي طرح"بررسی وضعیت نیروی انسانی مناطق 16 گانه استان زنجان" ، كه به همت شورای تحقیقات و معاونت تامین و تربیت نیروی انسانی اداره کل آموزش و پرورش استان زنجان ، انجام گرفته است، نشان مي دهد كه: با توجه به رشد سریع جمعیت و افزایش داوطلبان تحصیل در دوره های مختلف آموزشی مناطق تابع استان و تاکید مسئولان مبنی بر تحت پوشش در آوردن هر چه بیشتر افراد لازم التعلیم به خصوص درمناطق محروم و توجه به تربیت و تعلیم دختران و جلوگیری از ترک تحصیل آنها، ایجاب می نماید تا مسئولین امر به یکی از اساسی ترین محورهای آموزش و پرورش که همانا تامین و تربیت نیروی انسانی متخصص و کار آمد می باشد توجه ویژه مبذول دارند . و تاگيد مي شود كه اصولا پس از کسب آگاهی و شناخت کامل از وضع نیروهای انسانی موجود است که می توان برای برنامه ریزی در جهت حسن انجام کار اقدام كرد. البته مسئله کمبود نیرو و نقل انتقالات به شکلهای مختلف مشکل عمده ای در برنامه ریزی می باشد که گاهی مدیریتهای سطوح مختلف را وادار به عدول از اهداف برنامه می کند. هدف پژوهش اين پژوهش مشخص شدن تعداد متقاضیان انتقال از هر منطقه به مناطق دیگر استان ، به تفکیک مناطق 16 گانه جنسیت و مدرک تحصیلی، بوده است. محقق حدس زده است که تعداد متقاضیان انتقال چه به خارج از استان وچه در داخل استان و نیز با مدرک تحصیلی و جنسیت های مختلف به ترتیب از مناطق ماهنشان ، افشار ، بوئین زهرا ، آوج ... باشد و بیشترین منطقه ای که از سایر مناطق می تواند جذب نیرو با مدرک و جنسیت های مختلف كند، به ترتیب شهرهای قزوین ، زنجان ، البرز ، تاکستان خواهند بود. جامعه آماری طرح شامل تمامی پرسنل استان بوده و پرسش هاي مورد نظر به صورت کارتکس، چاپ و و در اختیار افراد قرار داده شده است.نتیجه حاصل نشان دهنده تأیید فرضیه پژوهش است . بنابراین پیشنهاد می شود در جذب و استخدام نیروهای جدید بیشترین سهمیه به مناطق محروم و کمترین به مناطق برخوردار داده شود . سعی شود افراد بومی و محلی جذب شوند و در مناطق محروم با استفاده از اهرمهای مختلف ادامه تحصل در بین نیروها تشویق شود . در مناطقی که بیشترین نیروهای آنها را دیپلمه ها تشکیل می دهند بهتر است مراکز تربیت معلم تأسیس شود. (قدرت نجفی،1370) 5. در" بررسی وضعیت استفاده از کادر آموزشی در مدارس ابتدایی مناطق آموزشی استان خراسان"، مجری طرح يز اين باور است كه آموزش و پرورش، طی سالیان اخیر با سرعت زیادی به سمت بالا بردن درصد افراد واجب التعلیم تحت پوششش حرکت كرده و با گسترش دامنه افراد تحت پوشش کمبودهایی بروز نموده است . که در نتیجه منجر به واگذاری بخشی از روستاهای تحت پوشش آموزش و پرورش به نهضت سواد آموزی گردیده است . عامل اصلی این مشکلات کمبود نیروی انسانی در بخش آموزش بوده گردیده است . در این تحقیق سعی شده تا مشخص گردد، صرف نظر از فضای آموزشی مورد نیاز و بدون در نظر گرفتن معلمانی که از دوره ابتدای در سایر دوره ها به خدمت مشغول هستند ، چه تعداد نیرو در هر آموزشگاه و در منطقه آموزشی کسر و یا مازاد خواهد بود . جذب نیرو در دوره ابتدایی با مشکلاتی روبه رو شده است و به علت کمبود ردیف استخدامی فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم به سختی جذب می گردند . و همچنین سهمیه مراکز تربیت معلم ، کاهش يافته است . پس بایستي با محاسبه دقیق وضعیت نیروی انسانی هر منطقه آموزشی، سعی شود تا از حداقل نیروها ، حداکثر استفاده را به عمل آوردند و آنان را با برنامه ریزی دقیق تر به سمت مناطق نیازمند روانه كنند . اهداف پژوهش بدين قرار بوده است: الف - تعیین میزان نیروی آموزشی لازم در یکایک آموزشگاههای هر منطقه ب- تعیین میزان کمبود یا مازاد نیروی آموزشی لازم در هر یک از آموزشگاههای مناطق مختلف ج- مقایسه مناطق مختلف استان از نظر کسری یا مازاد نیروی انسانی آموزشی مقطع ابتدایی د- مقایسه مدارس شهری و روستایی از نظر کسری یا مازاد نیروی انسانی ه- ارتباط بین کمبود نیروی آموزشی مقطع ابتدایی با واگذاری مدارس ابتدای به نهضت سواد آموزی . جامعه آماری اين تحقيق، کلیه آموزشگاههای ابتدايی تحت پوشش آموزش و پرورش خراسان در سال تحصیل 72-73 را در بر مي گيرد. پیشنهاد ها ي كاربردي تحقيق ياد شده نيز عبارتند از: 1- ضرورت بازگرداندن معلمان ابتدایي از سایر دوره ها 2- واگذاری روستاهای کمتر از 1 نفر دانش آموز به نهضت سواد آموزی . - دقت در توزیع فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم در بین مناطق نیازمند. - جلوگیری از تغییر سمت بی رویه معلمان از دوره ابتدایی به سایر دوره ها. - استفاده از نیروهای مأمور به تحصیل و پاره وقت بدون کار. - دقت در اعطای مرخصی سالیانه بدون حقوق به معلمان مناطق محروم (مسلم محمدزاده لاری،1372-73) 6. در‌مورد چگونگي کیفیت آموزشی فارغ التحصیلان كارشناسي و بالاتر نيز يافته هاي يك پژوهش كه هدف آن ،" بررسي و مقايسه سطح کارآيي معلمان فارغ‌التحصيل از مراکز و دانشسراهاي تربيت معلم در مقايسه با ساير معلمان" بوده ، قابل تامل است. اين تحقيق با روش توصيفي  انجام گرفته و ابزار آن شامل آزمون‌هاي پيشرفت تحصيلي درس‌هاي تربيتي و اختصاصي ، نگرش‌سنج دانش‌آموزان ، پرسشنامه مديران مدرسه، ليست نمره هاي ثلث سوم دانش‌آموزان بوده است . جامعه آماري تحقيق شامل چند گروه زير بوده است: 1-6. معلماني است که که در سال تحصيلي 1367-1368، از مراکز و دانشسراها فارغ‌التحصيل شده‌اند. 2-6. معلمان درس هاي علوم تجربي و رياضي دوره راهنمايي که در سال تحصيلي 1367-1368 از مراکز تربيت معلم فارغ‌التحصيل شده‌اند. 3-6. معلمان آموزشي ابتدايي غيرفارغ‌التحصيل از دانشسراها و مراکز تربيت معلم. 4-6. معلمان درس علوم هاي تجربي و رياضي غيرفارغ‌التحصيل از مراکز تربيت معلم . يافته‌ها نشان مي‌دهد که اطلاعات فارغ‌التحصيلان مراکز و دانشسراهاي تربيت معلم در درس هاي کليات، روش ها و فنون تدريس ، کاربرد آموزشي، راهنمايي‌ و‌مشاوره، درس‌هاي‌تربيتي ودروس اختصاصي از اطلاعات معلمان تحصيلكرده ديگر مراكز آموزش عالي بيشتر بوده است. 7. نتيجه طرح ديگري با هدف "پژوهش در محتوای کتاب هاي درسی مراکز تربیت معلم و بررسي ميزان تاثيردرس ها بر کارايي فارغ‌التحصيلان" نيز تا حدودي يافته هاي تحقيق پيشين را تاييد مي كند. جامعه مورد نظر دراين تحقيق را فارغ‌التحصيلان و دانشجويان رشته علوم تجربي تشكيل داده اند. روش تحقيق توصيفي و ابزار گردآوري نبز اطلاعات به دست آمده ازپرسشنامه بوده است. جامعه آماري شامل دو گروه بوده اند ، گروه اول فارغ‌التحصيلان مراکز تربيت معلم در رشته علوم تجربي وگروه دوم دربرگيرنده دانشجويان اين رشته در استان مرکزي است، که از ميان آنها 130 نفر بررسي برگزيده شده است. براساس يافته‌هاي اين پژوهش : 1. 76 درصد از افراد پاسخ‌دهنده، بر اين باور بوده اند که درس هاي تخصصي مراکز تربيت معلم بر کارايي آنان بيشترين تاثير را داشته است. 2. 73 درصد از افراد فارغ‌التحصيل، ابراز داشته‌اند که از درس هاي تخصصي در امر تدريس به طورکامل و يا تا حدي استفاده كرده اند. 3. 70 درصد از دانشجويان معتقد بوده اند که محتواي کتب درسي مراکز تربيت معلم ، قدرت حل مساله را در دانشجويان تقويت نمي‌کند. 8. در پايان نامه كارشناسي ارشد "نادر سلسبيلي" ، ديدگاه مدرسان و دانشجو معلمان مركز تربيت معلم تهران نسبت به برنامه‌هاي درسي، فرآيند ياددهي، يادگيري، مديريت آموزشي و تاثير آنها در ايجاد توان خود راهبري و خود ارزشيابي دانشجو معلم" بررسي شده است. در اين پايان نامه كه باراهنمايي غلامحسين شكوهي و مشاوره زهره سرمد و نادر در رشته برنامه‌ريزي آموزشي دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران انجام شده است، نشان مي‌دهد: تصوري كه صاحبنظران جهاني تعليم و تربيت از تربيت معلم دارند، با تصور ما در مراكز تربيت معلم تهران فاصله‌ بسياري دارد. در حالي كه صاحبنظران جهاني تعليم و تربيت براي ايجاد تحول ‌در تربيت معلم، به تجربه‌هاي جديدي دست يافته‌اند و رويكردهاي مختلفي را با توجه به آينده‌نگري و به قصد ايجاد تحول مطلوب را مورد امتحان و پژوهش قرار مي‌دهند و به دنبال تربيت معلماني خلاق، جستجوگر، پويا، خود راهبر و خود ارزشياب هستند، ما به دنبال تربيت معلمان مقلد، يكنواخت و مسلط در اداره كلاس هستيم. همچنين در حالي كه اين صاحب نظران به دنبال ايجاد فضايي نشاط ‌آور در موسسه آموزشي، يكپارچه با يادگيري‌هاي خارج از موسسه و جامعه، تشويق دانشجو به نوآوري به خصوص در زمينه تدريس،‌ روبرويي دانشجو با مسايل جديد و گسترده در كار آموزش هستند و اينكه دانشجو معلم به عنوان معلمي در نقش راهنما و تسهيل كننده يادگيري‌هاي دانش آموزان ظاهر شود ، در مراكز تربيت معلم ايران، فضايي كم نشاط و بدون ارتباط با جامعه بيرون و بدون يكپارچكي و فزايندگي در اين يادگيري‌ها هستند. تاكيد بر كتاب درسي و حفظ كردن متون و امتحان از مطالب آن در مراكز تربيت معلم ما اعمال مي‌شود و كمتر به دانشجو فرصت پژوهش در زمينه‌هاي مورد علاقه داده مي‌شود.( سلسبيلي،1371) محورهای عمده اي که درپژوهش هاي انجام يافته در خصوص نيروي انساني و چگونگي تامين آن در آموزش و پرورش به آن ها توجه شده است، عبارتند از : 1 –آ گاهی از ترکیب نیروی انسانی در وضع موجود . 2- آگاهی از تغییر و تحولات جمعیت دانش آموزی و جمعیت واجب التعلیم . 3 - پیش بینی نیروی انسانی مورد نیاز آموزشی برای دوره و رشته های مختلف تحصیلی . 4 -تعیین میزان کمبود یا مازاد نیروی آموزشی لازم در هر یک از آموزشگاههای مناطق مختلف . 5- مقایسه مناطق مختلف استان از نظر کسری یا مازاد نیروی انسانی آموزشی دوره ابتدایی. 6 -مقایسه مدرسه هاي شهری و روستایی از نظر کسری یا مازاد نیروی انسانی . 7 -ارتباط میان کمبود نیروی آموزشی دوره ابتدایی با واگذاری مدارس ابتدایی به نهضت سواد آموزی . ب: پژوهش هاي مرتبط با ساختارهاي نظام آموزش و پرورش در زمينه بررسي ساختارهاي نظام آموزش و پرورش ايران پيش از انقلاب اسلامي و دوران پس از آن، پژوهش هاي متعددي انجام يافته است كه در اينجا، به نتيجه برخي از اين بررسي ها كه به موضوع اين مطالعه ارتباط پيدا مي كند، پرداخته مي شود: 1. احمد صافي در تحقيق خود در خصوص ساختار آموزش و پرورش ايران به اين نتيجه رسيده ايت كه: در مدیریت استراتژیک، ساختار سازمانی یکی از چهار عنصر اساسی است که در کنار فرهنگ سازمانی، مدیریت منابع انسانی و طراحی مجدد فرایند کار، در پیشبرد اهداف سازمانی تاثیر زیادی دارد و لذا در همه وزارتخانه ها و سازمانهای متعدد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، صنعتی و آموزشی ساختار سازمانی، جایگاه موثر دارد. تاثیر این عنصر مهم مدیریت استراتژیک در سازمانی گسترده همچون وزارت آموزش و پرورش زیاد، قابل ملاحظه است زیرا: این وزارتخانه با قدمتی برابر 152 سال و وظایف و ماموریتهای متعدد و متنوع، رهبری، سازماندهی، برنامه ریزی و نظارت بر امور آموزش و پرورش پیش از 16 میلیون دانش آموز را در 142000 واحد آموزشی 720 منطقه برعهده دارد. وزارتخانه ای که در آن بیش از 1130000 کادر اداری و آموزشی با تحصیلات نسبتاً بالا اشتغال دارند و در بیش از 60000 روستا به سواد آموزی و تعمیم آموزش همگانی مشغول می باشند. در چنین وزارتخانه ای، موضوع سازماندهی و ساختار سازمانی آن در سطح ستاد (وزارتخانه)، استانها، شهرستانها، مناطق و مدارس از مهمترین، ظریف ترین و موثرترین اموری است که باید مبتنی بر داده های پژوهشی و نیازهای ملی، محلی و مبانی علمی باشد. (صافی، 84) 2. مطالعات انجام شده در طرح بررسی نظام اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، نشان می دهد که مبنای سازماندهی تشکیلات ستادی آموزش و پرورش بر اساس وظیفه و مشتری بوده است. دفاتر موجود در حوزه مرکزی اختیارات لازم جهت تصمیم گیری را به واحدهای تابعه نداده اند و به این علت تمرکز شدید ساختاری به وجود آمده است و در سطح پایین تر حیطه نظارت محدودتر شده است و فاصله سلسله مراتب از هسته عملیاتی (مدارس) تا مدیریت عالی زیاد گشته است. 3. در گزارش «بررسی کارآمدی سازمانی و تشکیلات و چگونگی تمرکز زدایی در وزارت آموزش و پرورش » آمده است که: بررسی وتحلیل وضعیت موجود ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش بیانگر آن است که علی رغم صدور مجوزهایی برای انجام امور برنامه ریزی، ارزشیابی و اجرای برنامه های آموزشی و پرورش بیانگر آن است که علیرغم صدور مجوزهایی برای انجام امور برنامه ریزی، ارزشیابی و اجرای برنامه های آموزشی و پرورشی که از جمله فعالیتهای ستادی حوزه مرکزی بوده، هنوز واحدهای ستادی با حجم انبوهی از فعالیتها و امور به صورت موازی مشابه و بی رویه و افزایش مکاتبات اداری و صدور بخشنامه ها مواجه می باشند (سنجری ، 1383 ). 4. در گزارش مروري بر تحولات آموزش و پرورش در دولت هفتم(80-1376)، چالش هاس مربوط به نيروي انساني در آموزش و پرورش، اين گونه تمايان شده اند: 1-4 - نگرش ها و روشهای سنتی و ناکار آمد موجود در حوزه ی نظر و عمل معلمان و مربیان و مدیران رده های مختلف آموزشی، پرورشی و اداری که موجب فقدان مشارکت جویی و مشارکت پذیری و برخوردهای یک سویه ی تحکمی و آمرانه در حیطه کاری شده است که اصلاح و بهبود این گونه نگرش ها و روش ها به آسانی و در زمانی مناسب، بدون سرمایه گذاری جدی و حمایت های قانونی امکان پذیر نخواهد بود. 2-4- وجود 66 درصد نیروی انسانی دارای مدرک تحصیلی پایین تر از لیسانس (حدود 700 هزار نفر). 3-4- وجود هزاران نیروی غیر بومی زن و مرد در مناطق مختلف که با اخذ تعهد استخدامی با مشکلات عدیده روبرو بوده و فاقد انگیزه ی کافی برای کار و تلاشند. 4-4- وجود درصد قابل توجهی از معلمان که در رشته ی غیر تخصصی خود تدریس می کنند. 5-4- وجود درصد قابل توجهی از معلمان مرد که در مدارس دخترانه تدریس می کنند. 6-4- وجود معلمان کم تخصص که نیاز به آموزش های تخصصی و روز آمدی دانش دارند و عدم همکاری سازمان های ذیربط در توسعه ی آموزش و ادامه تحصیل آنان. 7-4- توزیع نامتعادل معلمان، کمبود شدید نیرو در مناطق محروم و استفاده ی اجباری از دیپلمه های غیر کارآمد به عنوان حق التدریس یا سرباز معلم هم چنین وجود نیروهای مازاد (به ویژه خانم ها) در برخی مناطق برخوردار، عدم امکان انتقال آنان به مناطق محروم که مشکلات فراوانی را موجب شده است. 8-4- وجود نسبت بسیار ناچیز مربی پرورشی به دانش آموزان (حدود یک ششصدم) یعنی به ازای هر 600 دانش آموز یک مربی. 9-4- منظور نکردن مشاور برای دوره ی ابتدایی و راهنمایی و نسبت کم و ناچیز مشاور برای دوره ی متوسطه (برای هر 12 دانش آموز یک ساعت). 10-4- نسبت ناپیز مربی بهداشت به کل دانش آموزان (یک هفتصد پنجاهم) 11-4- منظور نکردن مربی تربیت بدنی برای پایه های اول و دوم و سوم دبستان. 12-4- کمبود نیروی انسانی در اردوگاهها و کانونهای فرهنگی، تربیتی و ورزشی. 13-4- کمبود شدید خدمتگزار، سرایدار و دفتردار در مدارس کشور، حتی بر اساس شاخص های مصوب. 14-4- بلاتکلیفی استخدام 9600 نفر از فارغ التحصیلان متعهد خدمت رشته های دبیری دانشگاهها، مربوط به دوره ی قبلی ریاست جمهوری که پس از چهار سال تعهد و اخذ حقوق، بلاتکلیف مانده اند و اعترضات و تحصن هر چند روزه ی آنان به خاطر مشکلات معیشتی، به ویژه متاهلین، مشکلاتی را فراهم آورده است. 4. پژوهش بررسی کارآمدی سازمان و تشکیلات و چگونگی تمرکز زدایی در وزارت آموزش و پرورش، سفارش پژوهشکده تعلیم و تربیت نشان می دهد: 4-1- تعداد سلسله مراتب در بلندترین شاخه سازمانی (یعنی معاونت آموزش و پرورش نظری و مهارتی) 8 رده و میانگین تعداد سطوح در کلیه شاخه های وزارت آموزش و پرورش با 6 سطح می باشد. 2-4- بررسی نظرات 90 درصد مراجعه شوندگان حاکی از آن است که به هنگام تمرکز زدایی تمام وظایف از قبیل گزینش و استخدام معلمان، ارزشیابی، تربیت معلم، بهسازی نیروی مورد نیاز، تعیین استانداردها، جبران خدمت و بودجه بندی به جز سیاستگذاریها، برنامه های آموزشی و درسی، تدوین استراتژیها، تعیین خط مشی ها، نظارتها، کلی و ملی را بر اساس شرایط آمادگی استانها و مناطق می توان به سطوح پایین تر بلحاظ ساختاری واگذار نمود. اولین آمادگی، آموزش و تربیت مدیران و افزایش مهارتهای ضروری مد نظر اکثر صاحبنظران بوده و پس از آن آمادگیهای ساختاری، فراهم سازی بسترهای قانونی و هدف قواعد و مقررات زائد، فرهنگ سازی و تشویق به مشارکت و سپس حمایتهای اداری، مالی و علمی مناطق در درجات بعدی اهمیت قرار دارد. 3-4- تعداد سازمانهای آموزش و پرورش 29 واحد هر یک به تناسب دارای فواصل مختلف از حوزه مرکزی وزارتخانه می باشند به طوری که میانگین فاصله این واحدها بیش از 600 کیلومتر است. 4-4- حدود 33 درصد کارکنان (آموزشی و اداری) وزارت آموزش و پرورش دارای تحصیلات عالی (فوق دیپلم به بالا) می باشند. 5-4- درصد قابل توجهی از معلمان در رشته غیر تخصصی خود تدریس می کنند. 6-4- میانگین تحصیلات در آموزش و پرورش 24/13 می باشد که این شاخص در جهت مثبت رو به ترمیم است. 7-4- برای کلیه کارکنان در مشاغل عملیاتی (معلمین و مدیریت مدارس) مدیریت میانی و مدیریت عالی سازمان (شرح شغل) مصوب وجود دارد. 8-4- توزیع نامتعادل معلمان، کمبود شدید معلم در مناطق محروم و استفاده از دیپلمه های غیر کارآمد در این مناطق و وجود نیروی مازاد در مناطق برخوردار و ناتوانی وزارت در انتقال آنان به مناطق محروم از اهم مشکلات آموزش و پرورش است. 9-4- برای بیش از 80 درصد کارکنان آموزش و پرورش شیوه نامه وجود دارد. 10-4- تشکیلات وزارت آموزش و پرورش با توجه به شرایط موجود، در زمینه پیچیدگی، رسمیت، تمرکز شدید ساختاری از کارآمدی لازم برخوردار نیست. 11-4- بررسی گفتگوهای انجام گرفته با 60 درصد از صاحبنظران نشان می دهد که در حال حاضر با توجه به: - ماهیت فعالیتها و حساسیت آموزش و پرورش - درجه تخصص کارکنان - نوع نظارتها - اندازه و پراکندگی جغرافیایی سازمان - قوانین و مقررات حاکم بر سازماندهی ها - فرهنگ سازی - اهداف و استراتژیها - فنآوری - سایر مسائل محیطی موثر بر آموزش و پرورش قادر نیستیم خیلی سریع به سوی عدم تمرکز برویم، نمونه بارز آن شوراهایی است که پس از انقلاب تجربه کرده ایم که خیلی موفق نبوده اند بنابراین با روند کنونی و بدون فراهم کردن شرایط لازم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با توجه به ماهیت و حساسیت ویژه، فعالیتهای آموزش و پرورش، تمرکز زدایی امکان پذیر نیست. به لحاظ اقتصادی: آموزش و پرورش با بازار کار تا اندازه ای بی ارتباط است. با نیازهای متنوع، محلی و دانش آموزی منطبق نیست و قادر به پاسخگویی به آنها نمی باشد و به عبارتی آمادگیها و مهارتهای مورد نیاز جامعه را در دانش آموزان ایجاد نمی کند. 12-4- اغلب اعضای هیات علمی و صاحبنظران شرکت کننده در مصاحبه ها اعتقاد داشته اند که هر سه سطح فنی، اداری و نهادی کشور نیاز به تغییر دارد اما اولویت را برای تغییر در سطح فنی قائل شده اند. آنان معتقدند که عامل فنی پیش نیاز تغییر در دو سطح دیگر است. تا تغییر در دانش و نگرش و رفتار و مهارتهای سطح فنی و عملیاتی آموزش و پرورش محقق نشود نمی توان انتظار اجرایی تغییرات سلسله مراتبی در دیگر سطوح را داشت البته سطح فنی نباید همواره تحت تاثیر سطح اداری و تابع و پیرو باشد. سطح فنی نیاز به استقلال فکر و عمل دارد. بدون استقلال کاری بطور مثال هسته فنی (معلمان) یا کمتر درصدد خودیابی و کمال جویی هستند یا کمتر به ابتکار و نوآوری اهمیت می دهند و فقط برای رفع مسئولیت کار می کنند. تفوق سطح اداری همیشه مانع خود مختاری و استقلال کاری معلمان می شود، تشریک مساعی بین سطوح سه گانه باید ایجاد شود. 14-4- بررسی و تحلیل وضعیت موجود ساختار تشکیلات آموزش و پرورش بیانگر آن است که علیرغم صدور مجوزهایی برای انجام امور برنامه ریزی، ارزشیابی و اجرای برنامه های آموزش و پرورش که از جمله فعالیتهای ستادی حوزه مرکزی بوده، هنوز واحدهای ستادی با حجم انبوهی از فعالیتها و امور به صورت موازی، مشابه و بی رویه و افزایش مکاتبات اداری و صدور بخشنامه ها مواجه اند. 15-4- معاونتهای، ادارات کل و دفاتر ستادی حوزه مرکزی با التفات اندک به رویکرد و روشهای سازماندهی و مفاهیم شناخته شده مرکز، اداره کل و دفتر و کم توجهی به تعاریف «صف و ستاد» چیده شده اند و این مساله حیطه های تصمیم گیری، تقسیم کار، نظارت، اختیارات و مسئولیتهای محوله و حد و مرزها را نامعین و مغشوش نموده است. اینگونه سازماندهی ها در حوزه معاونت آموزش عمومی و امور تربیتی، معاونت آموزش و پرورش نظری و مهارتی، معاونت تربیت بدنی و تندرستی، معاونت برنامه ریزی و منابع انسانی، معاونت مشارکتهای مردمی، معاونت حقوقی و امور مجلس و معاونت پشتیبانی دیده می شود، که زیر مجموعه های آنها از تجانس به لحاظ وظیفه و ساختار برخوردار نیستند. 16-4- سازمانهای وابسته حوزه وزیر غالباً دارای فعالیتهای موازی، مشابه و غیر متجانس بوده که بعضاً با شرح وظایف واحدهای ستادی حوزه مرکزی (اعم از معاونتها، دفاتر و ادارات) تداخل دارد. پراکندگی هسته های پژوهشی در سایر معاونتها و نیز در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و پژوهشکده تعلیم و تربیت، وجود مدارس استثنایی و استعدادهای درخشان در دو سازمان جداگانه و مدارس شاهد (ایثارگران، مدارس خارج از کشور، آموزش و پرورش عشایری در زیر مجموعه چند معاونت دیگر و مجزا بودن دفتر همکاریهای علمی و بین المللی و اداره کل روابط عمومی که به لحاظ ساختاری و وظایف سنخیت و تجانس زیادی با هم دارند از جمله مشکلات ساختاری و نحوه سازماندهی های غیرمنطقی و غیر اصولی است. 17-4- تحلیل و بررسی ساختار سازمانی واحدهای استانی و شهرستانی وزارت آموزش و پرورش نیز حاکی از آن است که سازمان و تشکیلات موجود واحدهای یاد شده به دلایل خلاصه زیر با مشکلات عدیده ای روبرو هستند. - عدم تناسب با تعداد دانش آموزان تحت پوشش بر اساس ضوابط درجه بندیهای تعیین شده - وجود نیروهای مازاد بر تعداد پستهای سازمانی - عدم توجه به عوامل منطقه ای و محلی موثر در ایجاد پستهای سازمانی - عدم صدور مجوزهای لازم برای ایجاد پست در سالهای اخیر به علت ضوابط اجرایی بودجه - وجود ضوابط خشک اداری و عدم انعطاف پذیری در بکارگیری نیروی مورد نیاز - نبود انگیزه و عدم وجود جاذبه شغلی میان کارکنان به دلیل پایین بودن رده پست های سازمانی - عدم انطباق پست های مندرج در درجه بندیها و ضوابط ادارات استانها و شهرستانها و مناطق با ساختار و تشکیلات حوزه مرکزی 18-4- الگوی دفتر مطالعات و برنامه ریزی استراتژیک اصلاحات در آموزش و پرورش نهادی که می تواند بسترهای تحول برای ایجاد تغییرات لازم در جای جای آموزش و پرورش بر اساس سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و با توجه به ویژگیهای قومی، تنوع فرهنگها با حفظ همبستگی ملی فراهم نماید (هسته) مطالعات و برنامه ریزی استراتژیک آموزش و پرورش می باشد این دفتر که به عنوان عالی ترین نهاد سیاستگذاری و برنامه ریزی و مدیریت آموزش و پرورش کشور معرفی و ایجاد می شود وظیفه تعیین و تکلیف سیاستهای (راهبردی و اجرایی)، برنامه ریزی کلان و هدایت مدیریت، تعیین ساختار و سازماندهی و تعیین ضوابط و معیارها و استانداردها و نظارت و هماهنگی استراتژیک را بر اساس (دکترین) و سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ایران و آخرین یافته های پژوهشی مطالعات تطبیق بر عهده خواهد داشت. این دفتر بر اساس پارادایم و تفکر تحول گرایی، جامع نگری و دورنگری منطبق با الگوی تغییر برنامه ریزی شده زمینه و بسترهای دستیابی به تحول و ایجاد اصلاحات را فراهم می نماید. نمودار شماره 7 سازمان پیشنهادی دفتر مطالعات و برنامه ریزی استراتژیک اصلاحات را نشان می دهد. این دفتر زیر نظر شورای عالی آموزش و پرورش فعالیت می کند و دارای یک هیات عالی و دبیرخانه می باشد. 9 کمیته زیر وظایف عهده این دفتر را انجام می دهد. - کمیته مطالعات و تحقیقات - کمیته برنامه ریزی و ارزشیابی آموزشی و درسی - کمیته سازماندهی و بودجه و قوانین - کمیته امور شوراها - کمیته مدیریت مشارکتی و مدرسه محوری - کمیته نظارت و ارزشیابی عملکرد - کمیته اطلاعات و ارتباطات - کمیته فضاها و تجهیزات و تکنولوژی آموزشی - کمیته توسعه و نگهداری منابع انسانی - کمیته هماهنگی امور استانها و مناطق (سنجری 1383) 5- در مقاله واکاوی مفهوم ساختار و نقش و اهمیت آن در حل مسائل آموزش و پرورش،آمده است که: حوزه های مرکزی وزارت آموزش و پرورش به دلیل ساختار نامتناسبی که در طرح ریزی آن وجود داشته و فقدان سیستم برنامه ریزی منابع انسانی، شاید یکی از متراکم ترین بخش های وزارت آموزش و پرورش می باشد. به نظر می رسد تجدید نظر در ساختار سنتی و نامناسب نظام آموزش و پرورش امری ضروری و حیاتی باشد. این امر بر مبنای پیکر نظام مند و با در نظر گرفتن مولفه های ساختار، محتوا و زمینه صورت گیرد (عباس پور، مدیریت در آموزش و پرورش، 1382). 6 - در بررسی روند تغییر در ساختار اداری 134 نمودار تشکیلاتی وزارت آموزش و پرورش و ضرورت انجام پژوهش های همه جانبه در این زمینه،آمده است که: پژوهشها و مطالعات انجام شده در ایران، نشانگر این واقعیت است که هیچگاه حاصل این مطالعات به ارائه پیشنهادهای عملی و ساختار مناسب منجر نگشته است و به تناسب سلیقه های شخصی و نظر وزيران و مدیران ارشد ساختار اداری وزارت آموزش و پرورش تغییر یافته و واحدهایی به تشکیلات آن افزوده و یا حذف گردیده است. در گزارش یاد شده به مشکلات و تنگناهای مربوط به تشکیلات اداری وزارت آموزش و پرورش در زمينه هاي مختلف ازجمله موضوع هاي مربوط به نيروي انساني به شرح زیر اشاره شده است: 6-1- عدم هماهنگی بین مسئولیتها و اختیارات مسئولان و مدیران مراکز آموزشی 6-2- وجود سیستم بروکراسی و تشکیلات عریض و طویل اداری 6-3- تشریفاتی بودن بعضی از شوراهای اداری و شوراهای مدارس 6-4- تعدد مراکز تصمیم گیری در مورد مدراس و انتخاب نيروي انساني 6-5- چیره شدن نظام اداری آموزش و پرورش بر نظام آموزشی، پژوهشی و محدود شدن ابتکارات و نوآوریهای آموزشی 6-6- واگذاری برنامه ریزی و نظارت بر بعضی از مدارس به معاونت های غیر مرتبط 6-7- طولانی بودن شرح وظایف ستادی و استانی در زمينه هاي مختلف و در مواردی قابل اجرا نبودن آنها 6-8- تداخل وظایف در تعدادی از واحدهای ستادی و استانی و در نتیجه مشخص نبودن مسئول پاره ای از نابسامانیها و طرح های ناموفق 6-9- تغییر مرتب و مستمر ساختار اداری به ویژه در سطح وزارتخانه بدون بهره گیری از پشتوانه های پژوهشی 6-10- تغییر نظام آموزش و پرورش در زمینه ساختار آموزشی بدون تغییر جدی و مناسب ساختار اداری 6-11- متورم بودن بدنه اداری (احمد صافی 1376) 7- در گزارش بهسازی نظام تصمیم گیری در آموزش و پرورش از دیدگاه اعضا هیات علمی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاههای تهران و مدیران و کارشناسان وزارت آموزش و پرورش که به سفارش پژوهشگاه آموزش و پرورش انجام شده است آمده است که: عوامل ساختاری در نظام تصمیم گیری آموزش و پرورش تاثیر عمده ای داشته و مشکلاتي در این حیطه وجود دارد كه از جمله آنها موارد زيرند:. 1-7- فقدان چشم انداز بلند مدت در آموزش و پرورش 2-7- عدم ارتباط موثر بین نظام تصمیم گیری و نظام پژوهش 3-7- فقدان نظام اطلاعات جامع و دقیق و به هنگام به منظور پشتیبانی نظام تصمیم گیری در آموزش و پرورش 4-7- عدم ثبات در سیاست ها و برنامه های آموزش و پرورش 5-7- فقدان نگرش نظام گرا و همه جانبه نگر در میان مدیران آموزش و پرورش 6-7- حاکمیت نگرش سنتی و محدود نسبت به مسایل آموزش و پرورش 7-7- فقدان تخصص کافی بین مدیران آموزش و پرورش 8-7- فقدان فرهنگ پاسخگویی و مسئولیت پذیری نسبت به تصمیمات قبلی و اجرا شده 9-7- تمرکز بیش از حد اختیارات در سطوح مختلف مدیریت آموزش و پرورش 10-7- کوتاه بودن دوره مسئولیت مدیران آموزش و پرورش در این بررسی راهکارهای زیر برای اصلاح و بهسازی نظام تصمیم گیری آموزش و پرورش پیشنهاد شده است که اصلاح ساختار تشکیلاتی در آنها مورد تاکید قرار گرفته است. - کاهش تمرکز واگذاری اختیارات به مدیران سطوح پایین تر - انتصاب و انتخاب مدیران شایسته و توانمند - اجرای طرح مدرسه محوری - تاکید بر نقش کارشناسان و تصمیم سازمان نظام آموزشی - برگزاری دوره های آموزش تخصصی برای مدیران سطوح مختلف - استقرار تقویت نظام اطلاعات مدیریت - کاهش مراکز تصمیم گیری آموزشی و متمرکز نمودن آنها - تدوین قوانین و مقررات نظارت بر عملکرد مدیران و تصمیم گیران به منظور افزایش مسئولیت پذیری و پاسخگویی آنان - پیش بینی مکانیزم های تشویقی و پاداش مناسب برای مدیران موفق - استفاده موثر از متخصصان و کارشناسان خارج از آموزش و پرورش - کاهش و حذف تاثیر عوامل یا فشارهای سیاسی و تصمیم گیری های آموزشی - استمرار و ثبات مدیریت در مراکز تصمیم گیری - انجام مطالعات علمی در تحلیل و علت شناسی تصمیمات غیر اثر بخش قبلی - انجام مطالعات تطبیقی و الگو برداری از نظام تصمیم گیری موفق در آموزش و پرورش سایر کشورها(،1383) 8- در پژوهشی که تحت عنوان زمینه، دیدگاه ها، سیاستها، دستاوردها، آسیب ها و راهبردهای تلفیق در آموزش و پرورش، به سفارش پژوهشگاه آموزش و پرورش انجام شده است، نشان مي دهد كه : طرح تلفیق آموزش و پرورش تنگناها و محدودیت های مختلف داشته است از جمله: - فقدان تجارب و پشتوانه علمی کافی و ناآگاهی از تجربیات بین المللی - عدم تخصیص اعتبارات مالی ویژه از سوی مراجع ذیربط - توجیه کردن خانواده ها برای همراهی در اجرا - تفکیک کردن تلفیق برای هر دوره تحصیلی - تعریف نکردن نحوه ارتباط و تعامل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و معاونت های آموزش و نیروی انسانی با یکدیگر - عدم توجه به کندی تفسیر نقش در مدرسه - عدم اجرای آزمایشی طرح در این طرح علاوه بر طرح دیدگاههای مختلف در زمینه تلفیق یا تفکیک آموزش و پرورش در ساختار اداری وزارت آموزش و پرورش به ویژه در سطح ستاد راهکارهای مختلفی نیز ارائه شده است از جمله: - ایجاد دفتر راهبردی مستقل زیر نظر مستقیم وزیر در دستگاه ستادی - طراحی تشکیلات ستادی بر اساس دوره های تحصیلی به تبعیت از الگوی سازمان های کوچک بر اساس این مدل، همه وظایف، مسئولیتها و فرآیندهایی که وزارت آموزش و پرورش در هر دوره تحصیلی مثلاً ابتدایی، انجام می دهد بازشناسی می شود و تشکیلات سیاست گذاری برنامه ریزی و اجرا برای هر دوره تحصیلی بر اساس این وظایف و فرآیندها شکل خواهد گرفت. فرآیندهایی نظیر، معلم، برنامه ریزی درسی و تدوین محتوا، تربیت بدنی، فعالیتهای پرورشی و آموزشی، روشهای یاددهی – یادگیری، مدیریت سازماندهی، ارزشیابی و ... همه در یک معاونت انجام می شود در واقع بر اساس این الگو همه امور مربوط به یک دوره تحصیلی در یک معاونت انجام می شود. این مدل مزایای متعددی دارد از جمله این که: - سبب تمرکز و وحدت در فرماندهی، سیاست گذاری و اجرا می شود. - بهره وری را نیز افزایش می دهد - از تقسیمات مسئولیت ها و احیاناً لوث شدن آنها جلوگیری می کند - از ایجاد تشکیلات موازی ممانعت به عمل می آورد در این بررسی به طراحی تشکیلات بر اساس فرآیندها به شرح زیر نیز اشاره شده است. در مدل فرآیندی، همه فرآیندهایی که وزارت آموزش و پرورش مسئول و متولی اجرای آنهاست از جمله تلفیق، صرفنظر از دوره های تحصیلی بازشناسی خواهد شد و سپس انواع فرآیند نزدیک و مرتبط با هم استخراج می گردند و برای هر کدام از فرآیندهای اصلی که احتمالاً محدود خواهد بود (بین 5-4 فرآیند اصلی) یک معاونت طراحی خواهد شد. مثلاً امور مربوط به ارزشیابی یا برنامه ریزی یا فعالیتهای آموزشی و پرورشی در یک معاونت مطرح خواهد شد(علاءالدین کیا، 1383). 9- در گزارش بررسی مدلهای مختلف مدیریت مدرسه محوری و پیشنهاد مدل مناسب ، که به سفارش سازمان آموزش و پرورش شهر تهران انجام شده است آمده است که: «زمینه های زیر می تواند زمینه استقرار نظام مدیریت مدرسه محوری در ایران باشد» - تفویض اختیارات از سطح فوقانی به مدارس - آموزش و بهسازی منابع انسانی مدارس به منظور ارتقاء سطح دانش، نگرش و تواناییهای مدیران و معلمان - اصلاح ساختار آموزش و پرورش - اصلاح قوانین و مقررات دست و پاگیر و حذف دیوان سالاری - توجه بیش از پیش به رهبری آموزشی - تهیه و تدوین استانداردهای فعالیتهای مدارس - تهیه و تدوین معیارهای ارزیابی عملکرد مدارس و مدیران - اصلاح ساختار و محتوای برنامه های آموزشی ضمن خدمت کارکنان - توسعه و تقویت فرهنگ مشارکت در سطح جامعه و مدارس - تسهیل امر ارتباطات سازمانی در آموزش و پرورش - انتصاب مدیران بر اساس شایسته سالاری - درگیر نمودن و مشارکت دادن همه عناصر و عوامل انسانی مدارس(جهانیان، 1383) فصل سوم: روش تحقيق روش پژوهش در اين پژوهش ابتدا از روش توصيفي استفاده شده است. از آنجا كه توصيف به تنهايي نمي تواند هدفهاي پژوهش را برآورده سازد، لازم بود تا پس از توصيف، يافته ها طبقه بندي شوند، تا چارچوبي منظم براي سازماندهي مجدد ارايه گردد، روش گرد آوري اطلاعات در جمع آوري داده ها و اطلاعات مورد نياز اين تحقيق، از روش كتابخانه اي(اسنادي) بهره گرفته شده است و اطلاعات مورد نظر از منابع علمي _ پژوهشي موجود در كتابخانه ها، مراكز پژوهشي و پايگاههاي اطلاعاتي داخلي و خارجي به دست آمده است. يافته هاي به دست آمده در هر بخش نيز بر روي كار برگ هاي مخصوص ثبت ودسته بندي و تجزيه و تحليل و ارايه شده اند. تجزيه و تحليل يافته ها تجزيه و تحليل يافته هاي اين پژوهش، با توجه به روش تحقيق، با بهره گيري از شيوه تحليل توصيفي انجام گرفته است. جامعه آماري و نمونه تحقيق در اين تحقيق، همه نمودارهاي ساختار و تشكيلات سازماني وزارت آموزش و پرورش از ابتدا تا كنون به عنوان جامعه آماري محسوب شده اند. از آنجا كه در اين بررسي جايگاه مرتبط با امر انتخاب معلمان در تمام ساختارها مورد نظر بوده است، مي توان گفت نمونه تحقبق در اين پژوهش با جامعه آماري آن برابر است. فصل چهارم: تجزيه و تحليل در اين بخش از پژوهش، جايگاه تربيت معلم و به كار گيري معلمان از تجزيه وتحليل دو منيع زير به دست آمده است: الف: قوانين آموزش و پرورش ب: نمودار هاي ساختار و تشكيلات وزارت آموزش و پرورش الف : تربيت و به كار گيري معلمان در قوانين آموزش و پرورش قوانين آمورش و پرورش در ايران: در ایران قوانین متعددی در زمینه آموزش و پرورش وضع شده است كه برخي از آنها به قرار زير است: قانون اساسی فرهنگ (معارف) (مصوب آبانماه 1290شمسي) قانون اداری وزارت معارف(مصوب 1289 شمسي) قانون تاسیس شورای عالی معارف(مصوب1300 شمسي) قانون تعلیمات اجباری(مصوب 1322 شمسي) قانون تشکیل شوراهای اموزش و پرورش منطقه ای (مصوب1348 قانون اجازه تاسیس دانشگاه تهران(مصوب خردادماه 1312 شمسي) قانون تربیت معلم و اجازه تاسیس دانشسراهای مقدماتی و عالی (مصوب اسفندماه 1312 قانون اجازه تاسیس دانشگاه تهران(مصوب خردادماه 1312 شمسي) قانون اجازه تاسیس دانشگاه تهران(مصوب خردادماه قانون اجازه تاسیس دانشگاه تهران(مصوب خردادماه 1312 شمسي) قانون تاسیس دانشگاههای شهرستانها(مصوب خردادماه 1328) قانون مربوط به سازمان و استقلال دانشسراهای عالی(مصوب آذرماه 1338) قانون تعیین معاونان ثابت اداری وزراتخانه ها(مصوب 1336) قانون تفکیک وزارت فرهنگ(مصوب اذرماه 1343) قانون تاسیس شورای مرکزی دانشگاهها(مصوب آذرماه 1344) قانون اساسنامه دانشسرای عالی تربیت معلم و تحقیقات تربیتی (مصوب تیرماه1346) قانون تاسیس وزارت علوم و آموزش عالی(مصوب بهمن ماه 1346) قانون تشکیل سازمان پژوهش و نوسازی آموزش(مصوب 1355) قانون تشکیل سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس(مصوب 1354) قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش (مصوب بهمن ماه1358) قانون تشکیل شورای عالی هماهنگی آموزش فنی و حرفه ای (مصوب اردبیهشت 1359) قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش (مصوب بهمن ماه 1366) قانون برنامه اول توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی (1368تا 1372) که در این قانون به برنامه های آموزش و پرورش اشاره شده است (مصوب بهمن ماه 1368) قانون تاسیس مدارس غیرانتفاعی(مصوب1366) اساسنامه نهضت سوادآموزی جمهوری اسلامی ایران (مصوب خردادماه1363) قانون متعهدین خدمت در آموزش و پرورش (مصوب خردادماه1369) در اينجا به قانون هايي كه در آنها به طور مستقيم و يا غير مستقيم ، به موضوع تربيت معلمان و چگونگي به كار گرفتن آنان در نظام آموزشي كشور اشاره شده است، پرداخته مي شود. قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش منطقه ای : با وجود تاکیدهای مکرربرای مشارکت مردم در اداره آموزش و پرورش کشور و لزوم رعایت مقتضیات و شرايط . گونه گوني مناطق مختلف در برنامه ریزی آموزشی _ در قوانین مختلف از جمله قانون اساسی معارف، اما وزارت اموزش و پرورش، تا سال 1348 خورشيدي، در این زمینه اقدام قابل توجهی به عمل نیاورده است. در سال 1348 خورشيدي، اولین گام درجهت واگذاری برخی از امور آموزش و پرورش به مناطق برداشته شد و قانونی به نام قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش منطقه ای از تصویب مجلس گذشت در مورد اهداف و وظایف مطرح شده در این قانون در فصل شوراها بحث خواهد شد. شورای عالی اموزش و پرورش و قوانین آن استفاده از اندیشه ها و تجارب صاحبنظرا ن و دست اندر کاران تعلیم و تربیت از طریق تشکیل شوراهای مختلف برای اتخاذ تصمیمهای مناسب در اداره ی سازمانهای آموزش و پرورش امری ضروری به نظر می رسد. بر این اساس از شروع تاسیس آموزش و پرورش به سبک جدید تاکنون به موجب قانون و آیین نامه های متعدد در نظام اداری و آموزشی کشور ،شوراهای متعددس در تشکیلات مرکزی ، استانها ،مناطق و مدارس ایجاد شده است. یکی ازشوراهایی که از بدو تشکیل تاکنون نقش مهمی را در سیاستگذاری ، تعیین هدف ها ، ساختار آموزشی ، رسیدگی به امور فنی و وضع مقررات استخدامي، آموزشی و پرورشی داشته است ، شورای عالی آموزش و پرورش است. سیر تاریخی شورای عالی معارف قانون تشکیل شورای عالی معارف در بیستم اسفند 1300 خورشيدي، برای توسعه دوایر علوم و اشاعه ی معارف و رفع نقایص تحصیلات علمی و فنی ، مشتمل بر 15 ماده به تصویب رسید. براساس این قانون شورا دارای ده عضو رسمی افتخاری بوده است . اعضای رسمی ،غیر از وزیر معارف و مدیر کل وزارت معارف عبارت بو دند از : یک نفر مجتهد جامع الشرایط ، دونفر از روسای مدارس عالیه و متوسطه ، دونفر از معلمان درجه ی اول مدارس عالیه و متوسطه ،پنج نفر از دانشمندان مملکت. وظایف عمده ی شورا عبارت بوداز : مشورت در رفع مشکلات آموزش عمومی و تهیه امکانات تاسیس مدارس فنی و کشاورزی .... فراهم کردن زمینه های لازم برای توسعه ی مدارس و تدارک مقدمات تعلیمات اجباری رسیدگی به امور فنی مدارس مانند برنامه های آموزشی ، امتحانات ، صلاحیت های حرفه ای معلمان و مدیران و تهیه و تدوین آیین نامه های مربوط به آن نظارت عالیه بر موسسات علمی . بر اساس ماده ی 8 قانون مذکور، شورای عالی، دارای دبیر خانه (دارالانشاء) بود که وظیفه ی ثبت و ضبط مذکورات و تهیه صورت جلسات و تحریر گزارشهای مهم را داشت. اهداف ، حیطه ی وظایف ، اختیارات و ترکیب اعضای شورای عالی معارف ، حاکی از آن است که سیاستگذاری و اتخاذ تصمیم در توسعه ی معارف و امور اساسی آموزش و پرورش ایران در دوره های مختلف تحصیلی به طور گسترده بر عهده ی این شورا بوده است و با اجرای مصوبات آن به مرور ، مقررات دولتی در کلیه امور مدارس مورد عمل قرار گرفت. شورای عالی فرهنگ با تصویب کلمه فرهنگ به جای معارف در فرهنگستان در سال 1317 هجري شمسي، وزارت معارف، وزارت معارف ، اوقاف و صنایع مستظرفه به عنوان جدیدی یافت و به نام وزارت فرهنگ نامیده شد؛ این عنوان تا سال 1343 هجري شمسي پابرجا بود ، بنابراین ، نام شورای عالی معارف به شورای عالی فرهنگ تغییر یافت . از دوازدهم مهر 1317 ، شورای عالی فرهنگ به فعالیت پرداخت و طبق قانون ، نظارت بر امور فرهنگی کشور و اتخاذ تصمیم د ر اموری را که در این قانون تصریح شده بود ، بر عهده گرفت. بررسی وظایف و حوزه ی اختیارات این شورا نشان می دهد که سیاستگذاری و تصویب هدفها ، برنامه ها و مقررات مربوط به امور فرهنگی کشور و آموزش و پرورش دوره های تحصیلی پیش دانشگاهی و دانشگاهی با شورای عالی فرهنگ بوده و همچنین تعداد اعضای این شورا 17 نفر بوده است . شورای عالی آموزش و پرورش پس از تصویب قانون تفکیک وزارت فرهنگ به وزارتخانه های فرهنگ و هنر ، آموزش و پرورش و سازمان اوقاف در سال 1343 خورشيدي. وظایف شورای عالی فرهنگ نیز بین سه شورا با عنوانهای شورای عالی آموزش و پرورش ، شورای عالی فرهنگ و هنر و شورای عالی اوقاف تقسیم شد . در شهریور 1345 خورشيدي ، قانون جدید تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش ، مشتمل بر 9 ماده و 5 تبصره ، از تصویب مجلس گذشت و اولین جلسه ی رسمی این شورا در سال 1347 به ریاست وزیر آموزش و پرورش وقت تشکیل شد اعضای این شورا یازده نفر بود ، وظایف و اختیارات متعدد شورا ، بیشتر به امور آموزش و پرورش پیش دانشگاهی مربوط می شد . جلسات این شورا تا سال 1355 خورشيدي برقرار بود و به دلایل مختلف ، مانند وجود شوراهای متعدد در وزارت علوم و آموزش عالی و فرهنگ و هنروناهماهنگیهای مختلف در تصمیم گیری ، اشتغال بسیار اعضای شورا ، و در نتیجه کاهش عملکرد شورا ، در عمل فعالیت آن متوقف شد و این دوره ی فترت تا هشتم مهر خورشيدي 1358 ادامه یافت. قانون جدید شورای عالی آموزش و پرورش پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، براساس مطالعات و بررسیهای مقدماتی ، لزوم فعالیت این شورا احساس شد و لایحه ای در این زمینه از طرف آموزش و پرورش به شورای انقلاب پیشنهاد شد . ا ین لایحه قانونی در بهمن 1358 در 15 ماده و 4 تبصره تصویب و برای اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ شد . قانون شورای عالی آموزش و پرورش در تاریخ 25/9/65 در مجلس شورای اسلامی دوباره مطرح گردید و در ترکیب اعضا و حدود اختیارات تغییراتی داده شد . در مقدمه ی این قانون آمده است :" نظر به ضرورت انقلاب فرهنگی در راه استقرار نظام جمهوری اسلامی و با توجه به رسالتی که آموزش و پرورش کشور در راه رشد و خودکفایی و بهسازی جامعه دارد و با اعتقاد به لزوم برقراری ضوابط تعلیماتی برای توسعه ی علوم و فنون و اصلاحات تربیتی بر مبنای اعتقادات دینی و تأمین استقلال و آزادی و بنا به ضرورت مشارکت عموم فرهنگیان ، مربیان و صاحبنظران در امر تعلیم و تربیت کشور ، شورای عالی آموزش و پرورش بر اساس این قانون تشکیل می شود" . اعضای شورا . شورا دارای هفده عضو رسمی و پیوسته است که برای مدت چهار سال تعیین و به پیشنهاد وزیر آموزش و پرورش از طرف رئیس جمهور منصوب می شوند . همچنین دارای اعضای افتخاری یا وابسته است که برای دو سال انتخاب می شوند . این اعضا عبارتند از : وزیر آموزش و پرورش ؛ فرهنگ و آموزش عالی ؛ وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی ؛ جهاد سازندگی ؛ یک نفر مجتهد آشنا به مسائل تعلیم و تربیت به معرفی فقهای شورای نگهبان ؛ نفر مطلع و صاحبنظر از معلمان یا رؤسای مدارس هر یک از مراحل مختلف تحصیلی به انتخاب شورای معاونان وزارت آموزش و پرورش ؛ یک نفر صاحبنظر در صنایع و معادن به انتخاب شورای عالی صنایع ؛ یک نفر صاحبنظر در امور کشاورزی به انتخاب شورای عالی کشاورزی ؛ مديرکل دفتر تحقیقات و برنامه ریزی درسی وزارت آموزش و پرورش ؛ دو نفر صاحبنظر در مسائل آموزش و پرورش کشور ، به انتخاب وزیر آموزش و پرورش . وظایف مهم شورای عالی آموزش و پرورش در قانون اخیر عبارت است از : تعیین خط مشی آموزشی وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران با رعایت قوانین موضوعه کشور ؛ بررسی و تصویب هدفها و نظام آموزشی وزارت آموزش و پرورش جهت ارائه به مجلس شورای اسلامی ؛ بررسی و تصویب برنامه های درسی و تربیتی کلیه مؤسسات آموزشی کشور که در حوزه ی وزارت آموزش و پرورش قرار دارد ؛ تأیید انطباق کتابهای درسی با برنامه های مصوب شورا ؛ یررسی طرحها و لوایح قانونی مربوط به آموزش و پرورش ، قبل از طرح در مجلس شورای اسلامی ؛ بررسی و تصویب مقررات اجرایی و یا انضباطی مدارس ؛ تصویب آیین نامه ها و مقررات امتحانات مدارس ؛ بررسی و تصویب ضوابط ارزشیابی نظام آموزشی وزارت آموزش و پرورش ؛ تصویب آیین نامه ی رسیدگی و ارزشیابی مدارک تحصیلی صادره از مدارس کشورهای خارجی تا پایان دوره ی متوسطه ؛ بررسی و تصویب مقررات و اصول لازم برای گزینش ، تربیت و استخدام معلمان به تناسب احتیاجات در مراحل تحصیلی ، با رعایت ضوابط عمومی گزینش در کل کشور ؛ بررسی و تصویب طرحهای توسعه در مراحل و رشته های مختلف تحصیلی بر اساس احتیاجات نیروی انسانی و با توجه به امکانات کشور ؛ تهیه بررسی و تصویب طرحهای لازم برای بسیج و مشارکت مردم در امر آموزش و پرورش . دقت نظر در هر یک از وظایف مهم فوق ، اهمیت ، گستردگی و حوزه ی مسئولیت این شورا را در پیشبرد کمی و کیفی نظام آموزش و پرورش بخوبی نشان می دهد . شورای آموزش و پرورش منطقه ای و قوانین آن از جمله قوانینی که به منظور جلوگیری از تمرکز امور در مرکز و مشارکت مردم در اموراجرایی وضع شده است . قوانین مربوط به شورای آموزش و پرورش منطقه ای می باشد . در این زمینه ابتدا قانون تشکیل شورای آموزش و پرورش منطقه ای در 8 ماده و 4 تبصره در بهمن 1348 به تصویب رسیده است . در ماده یک این قانون آمده است که : " وزارت آموزش و پرورش مکلف است در هر منطقه که مقدمات وامکانات واگذاری امور مالی و اداری آموزش و پرورش به مردم فراهم شود ، شورای آموزش و پرورش آن منطقه را طبق مقررات این قانون تشکیل دهد" در این قانون ، وظایف و اختیارات شوراها بع تفصیل مورد بحث قرار گرفته است . مطالعه اسناد مربوط به این قانون و عملکرد آن حاکی از آن است که این شوراها در مدت تشکیل خود نتوانسته است جز تسهیلات مالی و اجرایی ، تحولی در نظام اداری و نظام آموزشی هر منطقه پدید آورد و از مشارکت واقعی مردم سود جوید . بویژه آنکه وظایف شورا عمدتا محدود به امور اجرایی و مالی بوده و تصمیم گیری در امور اساسی آموزش و پرورش در حیطه ی اختیارات تشکیلات مرکزی باقی مانده است . به موجب قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش مصوب 1366 شمسی، دوباره این وزارتخانه مکلف به تشکیل شوراهای آموزش و پرورش استانها و مناطق گردیده است . لذا طبق پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش این قانون مشتمل بر 22 ماده و 21 تبصره در 26 دیماه یکهزار و سیصد و هفتاد و دوبه تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است . قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در استانها ، شهرستانها و مناطق کشور مصوب دیماه 1372 در ماده یک این قانون آمده است که : " به منظور تحقق مشارکت و نظارت مردم در امرآموزش و پرورش و بهره گیری از کلیه منابع و امکانات ، جهت تأسیس ، توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی و تسهیل در فعالیتهای اجرایی آموزش و پرورش ، شوراهای آموزش و پرورش در استانها و شهرستانها به شرح این قانون تشکیل گردد" . ترکیب آنها ، وظایف و اختیارات هر شورا ، منابع مالی و بطن شهرداریها در این زمینه مورد بحث قرار گرفته است. د ر ماده 4 این قانون وظایف و اختیارات شورای استان به شرح زیر تعیین گردیده است . 1. تصویب ضوابط مربوط به تعیین هزینه سرانه دانش آموزی در هر یک از مناطق تابعه از بودجه دولتی بنحوی که امکان توس کمی و کیفی فعالیتهای آموزشی و پرورشی در نقاط محروم و نیز برای مستضعفان فراهم شود و کمبودها و عقب ماندگیهای آموزش و پرورش مناطق بتدریج برطرف گردد . 2. تصویب تقویم آموزشی مناطق تابع با توجه به شرایط اقلیمی و جمعیتی هر منطقه . 3. تصمیم گیری د رمورد توزیع عوارض اخذ شده میان مناطق در شهر یا شهرهایی که بیش از یک منطقه آموزشی وجود دارد . 4. ارزیابی عملکرد شوراهای شهرستان و مناطق بر اساس گزارشهای واصله و انجام اقدامات لازمه در هر مورد و استفاده از ابزارهای تشویق و تنبیه . 5. سیاستگذاری و برنامه ریزی جهت ایجاد و توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی استان . 6. ارائه گزارش عملکرد سالیانه شورا توسط دبیر شورا به دولت از طریق وزارت آموزش و پرورش . دبیری شوراهای آموزش و پرورش استان ، شهرستان و منطقه به ترتیب بر عهده ، مدیر کل آموزش و پرورش استان ، رئیس آموزش و پرورش شهرستان و رئیس آموزش و پرورش منطقه می باشد . علاوه بر شورای عالی آموزش و پرورش ، شوراهای دیگری مانند شورای تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش ، شورای هماهنگی برنامه های تربیت معلم ، شورای سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ، شورای عالی انجمن اولیاء و مربیان و شورای معاونان ، وظایفی را در سیاستگذاری ، برنامه ریزی و هماهنگی امور آموزش و پرورش به عهده دارند . نكته: در قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در استانها ، شهرستانها و مناطق کشور، موردي در خصوص چگونگي به كار گيري معلمان به چشم نمي خورد. تربیت معلم و آموزش ضمن خدمت ( سازمان ، قوانین و مقررات ) یکی از سازمانهای مهم آموزش و پرورش هر جامعه سازمانی است که در آن معلمان مورد نیاز دوره های مختلف تحصیلی تربیت می شوند ؛ زیرا محصول این نوع سازمانها ، معلمانی هستند که نقطه ی آغاز هر تحول آموزشی و پرورشی اند و قادرند با دانش و مهارتی که کسب کرده اند ، چهره ی سازمانهای آموزشی را دگرگون سازند و فضای مدارس را به فضای محبت ، رشد و بالندگی روح افزا و لذت بخش مبدل کنند و با انتقال عناصر فرهنگی به نسل نوخاسته و اعمال روشهای مناسب تربیتی ، موجبات زشد شخصیت کودکان ، نوجوانان و جوانان را فراهم سازند . نظر به اهیمت نقش معلمان و اعتبار و ارزشی که بر آنان متصور است ، سرمایه گذاری به منظور تربیت و تأمین این رکن مهم تعلیم و تربیت ، بهترین و سودمندترین نوع سرمایه گذاری است . گسترش این قبیل سازمانها مهمترین وظیفهی مدیران رده عالی آموزش و پرورش و مدیران رده بالای کشور است . "زیباترین اصلاح و بازسازی آموزش و پرورش در صورتی که معلم به تعداد کافی و با کیفیت مطلوب در اختیار نباشد ، با شکست روبرو خواهد شد ." پيشينه مختصر تاریخی و قوانین مهم تربیت معلم تکریم شخصیت معلمان و توجه به آداب معلمی و متعلمی از دیرباز در فرهنگ اسلامی و ایرانی ما ، جایگاه خاصی داشته است . در کتاب ادب الصغیر و ادب الکبیر ( دادبه ) و رساله المعلیمن ( جاحظ ) و آداب المتعلیمن ( محمد بن سحنون ) و کتاب تعلیم المتعلم ، طریق التعلیم ( زرنوجی ) و نوشته های معلم دوم اونصر فارابی و تهذیب الاخلاق ( ابن مسکویه ) و آثار دیدگاههای ابوعلی سینا و ایهاالولد و کیمیای سعادت ( امام محمد غزالی ) و ادب الدنیا و الدین ( ابوالحسن ماوردی ) و مکارم الاخلاق ( شیخ طبرسی ) و اخلاق ناصری ( خواجه نصیرالدین طوسی ) و منیه المرید فی آداب المفید و المستفید ( شهید ثانی ) و مباحثی از گلستان سعدی و ... مؤید این امر است . تا تأسیس دارالمعلیمن و دارالمعلمات در سال 1297 هجري ، شمسي که مورد بحث قرار خواهد گرفت ، معلمان مکتبخانه و مدارس در مراکزی که اختصاص به تربیت معلم داشت ، تربیت نمی شدند . معلمان مدارس اغلب از میان طلاب کوشا و با استعدادی انتخاب می شدند که در جلسات استاد با سؤال و جواب ، لیاقت خود را نشان می دادند و یا تعلیقاتی بر کتابهای موجود می افزودند و رساله های علمی می نوشتند . ا ز آنجا که استادان در جریان پیشرفت شاگر دان خود بودند ، اجازه ای نیز به آنان اعطا می کردهد . ا ین اجازه نامه را که در واقع دانشنامه یا گواهینامه معلمی بود ، استاد هر حوزه درسی به خط خود می نوشت و به تفضیل ، موقیعت علمی متعلم را شرح می داد . مکتب داری نیز یک حرفه ی خصوصی بود و افرادی که حوصله و آمادگی بریا آموزش کودکان داشتند ، به شغل معلمی و مکتب داری می پرداختند برای این امر تا تصویب قانون اساسی معارف و مصوبات شورای عالی معارف ، اجازه نامه ای لازم نبود . بعضی از مکتب دارا ن در بعضی از مناطق کشور ، دوره ی مقدمات و در مواردی دوره ی سطح را نیز در حوزه های علمیه گذرانده بودند . در سال 1290 هجري شمسي، به منظور بالا بردن سطح سواد معلمان تهران، کلاس های مخصوص( آموزش ضمن خدمت ) در مدرسه ی دارالفنون تشکیل شد که علاوه بر تدریس علوم و ادبیات ، درس دیگری با عنوان اصول تعلیم برای آشنایی معلمان با اصول اولیه ی تربیت اطفال مطرح شد . در سال 1290 خورشيدي ، به موجب قانون ، اولین بار با اعزام سی نفر برای تحصیل در خارج از کشور موافقت شد که پانزده نفر از آنها ، برای تحصیل در رشته ی تعلیم و تربیت و اشتغال در سمت معلمی در نظر گرفته شدند . قانون تأسیس دارالمعلمین و دارالمعلمات ( دارالمعلمین مرکزی ) قانون تأسیس دارالمعلیمن و دارالمعلمات در سال 1297 خورشيدي تصویب شد و بدین ترتیب از این تاریخ ایجاد مراکز تربیت معلمان زن و مرد صورت قانونی به خود گرفت این مرکز متشکل از دو شعبه ی ابتدایی و عالی بود . د وره ی تحصیل در شعبه ی ابتدایی سه سال و شرط ورود به آن داشتن گواهینامه ی شش ساله ابتدایی معین شده بود . در نظامنامه ی اساسی دارالمعلیمن مرکزی به برنامه های این دو شعبه ، هیأت اداری ، وظایف رئیس ، ناظم ، دفتردار ، نظم داخلی ، روابط معلمان با متعلمان و بودجه و مقررات امتحانی اشاه شده است . د ر ماده ی اول این نظامنامه آمده است : " دارالمعلیمن مرکزی مدرسه ای دولتی و مجانی تحت اداره ی وزارت معارف که برای تعلیمات ابتدائیه و حد معینی از تعلیمات متوسطه تربیت معلم می کند و با این نظر منقسم به دو شعبه می باشد ؛ یکی شعبه ی ابتدایی ، دیگر شعبه ی عالی ، مدت تحصیل در شعبه ی عالی چهار سال تعیین شده بود . " در این نظامنامه هیأت اداری دارالمعلیمن مرکزی عبارت بود از : رئیس ، ناظم ، دفتردار ، کتابدار ، یک طبیب مخصوص و چند نفر خدمتگزار . دارالمعلمین عالی . در سال 1307 خورشيدي، برای تربیت دبیر مورد نیاز دبیرستانها ، دارالمعلمین مرکزی به دارالمعلمین عالی تبدیل شد و برنامه ی تربیت معلم متوسطه پایه گذاری گردید و اساسنامه ی آن به تصویب شورای عالی معارف رسید . ا ین مرکز در سالهای بعد به دانشسرای عالی و دانشگاه تربیت معلم تغییر نام داد .بنا براین اساسنامه ، دارلمعلمین عالی به دو قسمت علمی و ادبی تقسیم شد . ق سمت علمی شامل ریاضیات ، طبیعیات ، فیزیک و شیمی و شعبه ی ادبی ، شامل فلسفه ، ادبیات ، تاریخ و جفرافیا بود . د ارندگان گواهینامه ی کامل متوسطه شعبه ی ادبی و شعبه ی علمی می توانستند در شعبه ی ادبی یا علمی این مؤسسه برای تحصیل ثبت نام کنند . طبق اساسنامه ای که از طرف وزارت معارف در سال 1308 تصویب و ابلاغ شد ، تدریس علوم تربیتی در دارالمعلمین عالی معمول گردید و دانشجویان هر یک از شعب این مرکز چنانچه داوطلب شغل معلمی بودند ، باید علاوه بر تحصیل شعبه ی خود ، مواد علوم تربیتی را نیز فرا می گرفتند و امتحان می دادند . قانون استخدام فارغ التحصیلان دارالمعلیمن عالی به موجب این قانون – که در آذر 1308 خورشيدي، به تصویب رسید – دارندگان درجه ی لیسانس دارالمعلیمن عالی از امتیازات استخدامی خاصی برخوردار شدند . فارغ التحصیلان در بدو استخدام با رتبه ی چهار استخدام می شدند و رتبه های بعد را سریعتر از دیگر مستخدمان دولت طی می کردند . وزارت معارف مکلف بود ، فارغ التحصیلان دارالمعلمین عالی را در مدارس دولتی به خدمت بگمارد . د ولت نمی توانست تا زمانی که وزارت معارف به فارغ التحصیلان این مرکز نیاز دارد ، آنان را در ادرات دیگر به خدمت بپردازد . قانون تربیت معلم و تأسیس دانشسراهای مقدماتی ( به موجب این قانون – که در 11 اسفند 1312 به تصویب رسید – دولت مکلف شده است از اول فروردین 1313 خورشيدي ،به مدت پنج سال ، 25 باب دانشسرای مقدماتی و یک باب دانشسرای عالی دختران در تهران و در ولایات تأ سیس کند و دانشسرای عالی پسران را تکمیل نماید .) در این قانون عنوانهای " آموزگار" برای معلم دوره ابتدایی ،" دبیر" برای معلم متوسطه و هنرآموز برای معلم هنرستان و استاد برای معلم مدرسه ی عالی و دانشگاه وضع شد . ب ر اساس این قانون ، شرط ورود به دانشسراهای مقدماتی ، داشتن تحصیلات سه ساله ی متوسطه و شرط ورود به دانشسراهای عالی داشتن گواهینامه ی کامل متوسطه بود . د ر این قانون مقرر شده است که ( دانشسراها باید جملگی شبانه روزی و مجانی باشند و دانشسراهای مقدماتی ، برای مدارس ابتدایی آموزگار و دانشسرای عالی برای دانشسراهای مقدماتی و دبیرستانها معلم ، تربیت کنند . رؤسا و استادان دانشسرای عالی باید درجه ی دکتری و رؤسای دانشسراهای مقدماتی باید لیسانس دانشسرای عالی داشته باشند) . گواهینامه دانشسراهای مقدماتی از لحاظ استخدامی،معادل دیپلم کامل متوسطه و دانشنامه پایان تحصیلات دانشسرای عالی معادل با لیسانس و دارای مزایای اختصاصی از لحاظ استخدام بوده است . به موجب این قانون هر یک از دانشسراها یک دبستان یا یک دبیرستان ضمیمه خواهند داشت و شاگردان سال دوم باید در آنجا تمرین معلمی را انجام دهند . علاوه بر نکات یا د شده ، مقررات مربوط به تعهد خدمت فارغ التحصیلان ، میزان مقرری آموزگاران و دبیران و شرایط بازنشستگی آنان نیز تعیین شده است . طبق آیین نامه ی اجرایی این قانون ،"نخستین دانشسراهای مقدماتی در شهرهای تهران ، تبریز ، اصفهان ، شیراز ، کرمان ، مشهد ، رشت ، بیرجند ، رضاییه ، بروجرد ، کرمانشاه ، اهواز و یزد تأسیس شد . پ حقوق ماهانه ی دبیران و دانشیاران ، بالاترین حقوق شروع خدمات دولتی تعیین گردید." توسعه ی دانشسراهای مقدماتی و تشکیل کلاسهای کمک آموزگاری . به موجب قانون تعلیمات اجباری مصوب 1322 خورشيدي که پبشتر مورد بحث قرار گرفت ، دانشسراهای مقدماتی در مناطق مختلف کشور بتدریج توسعه یافت و علاوه بر تأمین معلمان ، مدارس ابتدایی از طریق دانشسراهای مقدماتی کلاسهای کمک آموزگاری نیز برابر اساسنامه مربوط تشکیل شد . گر چه برای مدت محدودی تربیت معلم از طریق دانشسراهای مقدماتی متوقف شد ، ولی این مراکز تا سال خورشيدي، 1358 با تغییراتی از نظر مدت تحصیل مهمترین مراکز تربیت و تأمین معلمان ابتدایی شهر و روستا بوده است . دانشسرای کشاورزی و سایر مراکز تربیت معلم به منظور تربیت آموزگاران فنی برای دبستان های کشاورزی روستایی در 23 اردیبهشت 1328 خورشيدي، اساسنامه و برنامه ی دانشسرای کشاورزی به تصویب شورای عالی فرهنگ رسید . فارغ التحصیلان این داشسرا موظف بودند اصول کلی کشاورزی جدید را به طور علمی و عملی در قصبات و روستاها تعلیم دهند . دانشسرای تربیت بدنی . برای تربیت آموزگاران مرد و زن مخصوص دبستانهای کشور ، اساسنامه و برنامه ی دانشسرای تربیت بدنی د ردوم مرداد 1327 به تصویب شورای عالی فرهنگ رسید . فارغ التحصیلان این دانشسراها موظف بودند در مدارس ابتدایی امور ورزش و تربیت بدنی را به عهده گیرند . دانشسرای عشایری . هدف از تأسیس مراکز ، تربیت آموزگار برای تدریس در دبستانهای عشایری بوده است . و برنامه ی این مراکز در دی ماه 1334 خورشيدي به تصویب شورای عالی فرهنگ رسید و نخستین مرکز آن در سال 1335 در شیراز تأسیس شد. ا ز شرایط ورود به دانشسرای عشایری ایلی بودن ، داشتن گواهینامه ی ششم ابتدایی و قبولی در امتحان ورودی بوده است. مدت آموزش در دانشسراهای عشایری یک سال تمام(دوازده ماه ) تعیین شده بود . دوره یکساله تربیت معلم . به منظور تأمین معلمان مورد نیاز دوره ی ابتدایی ، دوره ی یکساله ی تربیت معلم در 1338 تأسیس شد . م اساسنامه ی مصوب ، دارا بودن دیپلم کامل متوسطه در یکی از رشته های متوسطه از شرایط ورود به آن بوده است . فارغ التحصیلان این مراکز ، فوق دیپلم داده می شد . محل خدمت آنان نیز در مدارس راهنمایی تحصیلی شهر و روستا بود . مراکز تربیت مربی کودک . به منظور تأمین مربیان مورد نیاز کودکستانها و دوره ی آمادگی، مراکز متعددی د رتهران و شهرستانها تأسیس شد و از سال 1351 به بعد گسترش یافت . شرط ورود به این مراکز دارا بودن گواهینامه ی دیپلم کامل متوسطه و مدت تحصیل ابتدا شش ماه و سپس یک سال تحصیلی بوده است . فقط بانوان می توانستند د ر این مراکز تحصیل کنند . تربیت معلم کودکان استثنایی . به منظور تربیت و تأمین معلمان کودکان استثنایی ، اساسنامه ی این مراکز در سال 1347 از تصویب شورای عالی آموزش و پرورش گذشت . د ارا بودن دیپلم کامل متوسطه و توفیق در امتحانات ورودی از شرایط اصلی ثبت نام در مراکز تربیت معلم استثنایی بوده است . د ارندگان دیپلم کامل متوسطه با گذراندن یک سال تحصیلی و به صورت روزانه در مدارس ابتدایی به تحصیل می پرداختند . تامین معلم از طریق سپاه دانش . با شروع کار سپاهیان دانش ، مراکز تربیت معلم یکساله بتدریج منحل شد و تدریس در مدارس سپاه دانش روستاها به عهده ی کسانی بود که به جای خدمت سربازی – با دیپلم کامل متوسطه و گذراندن دوره ی چهار ماهه ی آموزشی – به این امر مبادرت می ورزیدند . دانشسراهای راهنمایی تحصیلی . با تغییر ساختار آموزش و پرورش در سال 1345 و پیش بینی دوره ی راهنمایی تحصیلی در نظام آموزش و پرورش ایران ، دانشسراهای راهنمایی تحصیلی از سال تحصیلی 50- 1349 در تهران و شهرستانها تأسیس شد . طبق اساسنامه ی مصوب شورای عالی آموزش و پرورش در این مراکز ، ابتدا رشته های تحصیلی علوم تجربی ، ریاضی ، علوم انسانی ، حرفه و فن و زبان خارجی دایر شد . مدت تحصیل در این مراکز دو سال معین شد . مؤسسه تربیت معلم و تحقیقات تربیتی . د ر سال 1343 دانشسرای عالی منحل شد و به جای آن سازمان تربیت معلم و تحقیقات تربیتی به وجود آمد . ا ین سازمان دارای سه مؤسسه تربیت دبیر ، تربیت مدیر ، راهنمای تعلیماتی و مؤسسه تحقیقات و مطالعات تربیتی شد . دانشگاه تربیت معلم در مرداد 1346 دوباره دانشسرای عالی دایر شد، اين دانشسرا دارای چهار مؤسسه به شرح زير بود : 1. مؤسسه تربیت دبیر برای تربیت دبیران رشته های مختلف مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش ؛ 2. مؤسسه تربیت مدیر و راهنمای تعلیماتی ؛ 3. مؤسسه تدریس ریاضیات ؛ 4. مؤسسه تحقیقات و مطالعات تربیتی . در شهریور 1353 دانشسرای عالی به دانشگاه تربیت معلم تغییر یافت . د دارای شعبه هایی به نام دانشسرای عالی در یزد ، زاهدان و سنندج بود . ب رای تربیت دبیران مورد نیاز کشور در بعضی از دانشگاهها ، دانشکده ای به نام دانشکده ی علوم تربیتی ایجاد شد که وظیفه ی اصلی آنها تربیت دبیر در شعبه های مختلف بوده است . در دانشسرای عالی سپاه دانش دانش و مدارس عالی نیز دانشجویانی در رشته ی دبیری فارغ التحصیل شده اند . قانون الحاق 2 ماده به قانون اجازه ی تأسیس دانشسراهای مقدماتی و عالی، « به موجب این قانون – مصوب خرداد 1354 ه . ش – دانش آموزان یا دانشجویان شاغل به تحصیل در مراکز تربیت معلم و دبیر یا رشته های دبیری ، به عنوان کارآموز شناخته شده و به آنان حقوق کارآموزی پرداخت می شود». د ر ماده یک این قانون آمده است : " وزارت آموزش و پرورش می تواند داوطلبان ورود به مراکز آموزشی تربیت معلم از قبیل مراکز تربیت مربی کودک و دانشسراهای عشایری ، مقدماتی ، راهنمایی تحصیلی ، دانشسراهای عالی ، هنر سراهای مقدماتی و مراکز تربیت دبیر حرفه ای را که در امتحانات ورودی قبول می شدند یا در مؤسسه آموزشی که وزارت آموزش و پرورش برای تربیت معلم ، دانش آموز یا دانشجو معین کند از تاریخ اشتغال به تحصیل به عنوان کار آموز در رشته ای که تحصیل می کنند ، بپذیرد و به آنان حقوقی برابر پایه یک گروه مربوط به مدرک تحصیلی لازم ، جهت ورود به رشته ی مورد نظر بپردازند ؛ مشروط بر اینکه سن داوطلب در موقع ثبت نام با احتساب دوران رسمی تحصیل از هیجده سال تمام کمتر نباشد ." به موجب تبصره های این ماده هزینه ی سرانه ی شبانه روزی داوطلبان تحصیل از حقوق کارآموزی آنان کسر می شود . ت کارآموزان در صورت اسخدام ، در حکم خدمت آزمایشی محسوب می وشد و فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم باید دو برابر مدت سالهای تحصیلی خود در وزارت آموزش و پرورش خدمت کنند . در این قانون پرداخت وام مسکن و وام ضروری کارکنان وزارت آموزش وپرورش و هزینه ی درمان دانش اموزان طبق آیین نامه ای مورد تأکید قرار گرفته است . قوانین و مقررات تربیت معلم پس از انقلاب اسلامی: پس از انقلاب اسلامی در اساسنامه و آیین نامه ها و برنامه های مراکز تربیت معلم و تربیت دبیر دانشگاهها تغییراتی به وجود آمد و در مورد کارآموزان این مراکز اموزشی و استخدام آنان قوانینی وضع شد و برای تربیت و تأمین معلمان مدارس ابتدایی ، استثنایی ، راهنمایی تحصیلی ، متوسطه ی عمومی و فنی و حرفه ای رشته های جدیدی به رشته های قبلی افزوده گشت . مراکز مهم تربیت معلم و تربیت دبیر تا سال 1370 خورشيدي عبارت است از : دانشسراهای تربیت معلم. برای تربیت و تأمین معلمان دوره ابتدایی بخشها و روستاها مراکزی به نام دانشسراهای تربیت معلم . برای تربیت و تأمین معلمان دوره ابتدایی بخشها و روستاها مراکزی به نام دانشسراهای تربیت معلم در شهر های کوچک و بخشها تأسیس شده است . ط بق اساسنامه ی مصوب اسفند 1362 در شورای عالی آموزش و پرورش ، دوره تحصیل در این مراکز چهار سال و دو سال است . فارغ التحصیلان دوره راهنمایی تحصیلی به مدت چهار سال تحصیل می کنند و پس از گذراندن امتحانات نهایی موفق به اخذ دیپلم کامل متوسطه نیز می توانند به مدت دو سال در این مراکز تحصیل کنند و دیپلم مزبور را دریافت دارند . د انشسراهای تربیت معلم معمولا به صورت شبانه روزی اداره می شود و به هر دانش آموز معلم در مدت تحصیل ماهانه مبلغی به عنوان کمک هزینه ی تحصیلی و حقوق کار آموزان پرداخت می شود . فارغ التحصیلان این دوره موظف هستند دو برابر مدت سنوات تحصیلی در وزارت آموزش و پرورش خدمت کنند . و عزل رؤسای دانشسراهای تربیت معلم با نظر رئیس آموزش و پرورش منطقه و با تأیید مدیر کل استان صورت می گیرد، یکی از شرایط ثبت نام و ارائه تحصیل در این مراکز ، بومی بودن داوطلبان است . برنامه های درسی دوره چهار ساله شامل : دروس عمومی و دروس تربیتی است . ث نام ، ادامه تحصیل ، پرداخت حقوق کارآموزی ، حضور د رمحیط شبانه روزی و مقررات امتحانی در آیین نامه های آموزشی و تربیتی ، انضباطی ، مالی ، اداری و امتحانی این مراکز مشخص شده است. مسئولیت برنامه ریزی به منظور توسعه این مراکز و نظارت بر فعالیتهای آنها با دفتر تربیت معلم کشور است . مراکز تربیت معلم ( دوساله ) . در اساسنامه این مراکز که مورد تجدید نظر قرار گرفته و در سال 1362 به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده است ، اهداف این مراکز ، مدت دوره ، شرایط داوطلبان ، رشته های تحصیلی ، شرایط و شیوه انتخاب رؤسای مراکز ، مورد بحث قرا ر گرفته است . بر اساس مفاد این اساسنامه : - هدف از تاسیس مراکز تربیت معلم، تربیت معلمان صالح، ذی فن ، آگاه به ولایت فقیه ، برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش دوره های قبل از دبستان ،دبستان و راهنمایی تحصیلی سراسر کشور است. - دوره تحصیل دراین مراکز دو سال است. - مراکز تربیت معلم معمولا به صورت شبانه روزی اداره می شود. - دانشجویان مراکز تربیت ، دانشجو معلم ،نامیده می شوند . - دانشجو معلمان در طول مدت تحصیل برابر قانون مربوط از حقوق کارآموزی استفاده خواهند کرد و پس از فراغت از تحصیل موظف به دست کم پنج سال خدمت در وزارت آموزش و پرورش هستند. - دارا بودن مدرک تحصیلی دیپلم متوسطه در یکی از رشته های تحصیلی مورد نیاز و موفقیت در مسابقات ورودی از جمله ضوابط ورود به مراکز تربیت معلم است. - رشته های تحصیلی این مراکز عبارت است از: 1. آموزش ابتدایی ، 2.ادبیات فارسی ، 3.زبان خارجی ، 4.هنر ،5.علوم ریاضی ، 6.علوم اجتماعی ، 7.تربیت معلم ، 8.علوم تجربی ، 9.علوم دینی و عربی ، 10.حرفه و فن ، 11.امور پرورشی ، 12.کودکان استثنایی ( نابینا ، ناشنوا و عقب مانده ذهنی ). - به فارغ التحصیلان گواهینامه فوق دیپلم تخصصی در رشته مربوطه اعطا می شود. - روسای مراکز تربیت معلم با پیشنهاد مدیر کل آموزش و پرورش استان و تایید دفتر تربیت معلم و با حکم معاون تربیت و تامین نیروی انسانی منصوب می شوند . گروه هماهنگی تربیت معلم . به منظور بررسی و تصویب برنامه ها ومقررات آموزشی مربوط به مراکز تربیت معلم دو ساله و فراهم کردن زمینه اولیه تحصیل فارغ التحصیلان این مراکز در سطح کارشناسی در دانشگاههای کشور تشکیل گروه خاصی به نام گروه هماهنگی تربیت معلم در تاریخ 13/12/64 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید که ریاست این گروه بر عهده وزیر آموزش و پرورش گذارده شد و اعضای آن با موافقت وزرای فرهنگ و آموزش و پرورش انتخاب می شوند. به موجب این مصوبه ، گروه هماهنگی تربیت معلم یکی از گروههای هفتگانه شورای عالی برنامه ریزی وزارت فرهنگ و آموزش عالی تعیین شد. بر اساس مصوبات گروه هماهنگی تربیت معلم و تایید مفاد آنها در شورای عالی برنامه ریزی وزارت فرهنگ و آموزش عالی مقرر شد: - گزینش دانشجو برای مراکز تربیت معلم دو ساله از طریق کنکور سراسری دانشگاهها انجام گیرد. - دوره دو ساله مراکز تربیت معلم دوره کاردانی تلقی شود و مقررات آموزشی دانشگاهها از نظر ترمی بودن و واحدی کردن دروس و... در این مراکز نیز اجرا شود. - دروس مراکز دو ساله مانند دروس کاردانی شامل دروس عمومی ، تربیتی و اختصاصی باشد . - به فارغ التحصیلان مدرک فوق دیپلم داده شود و دارای ارزش علمی و استخدامی باشد. - جدول ساعات دروس وبرنامه تفصیلی هر درس در تمام رشته های تحصیلی مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرد. برای این امر گروههای مطالعاتی متعدد درسازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش با حضور استادان و کارشناسان ذی ربط تشکیل شود. - رشته های تحصیلی مورد نیاز وزارت آموزش وپرورش درسطح کاردانی مربوط به تربیت معلم عمومی و فنی وحرفه ای مشخص شود. - سیاستهای کلی به منظور ایجاد و گسترش دوره های کارشناسی پیوسته و ناپیوسته برای فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم دو ساله مشخص شود. علاوه بر موارد فوق کلیه رشته های دبیری دانشگاهها و برنامه درسی آنها با توجه به نیاز های وزارت آموزش و پرورش مورد تجدید نظر قرار گیرد. مراکز تربیت معلم فنی و حرفه ای این مراکز به منظور تربیت و تامین دبیران مورد نیاز در رشته های فنی و حرفه ای وطبق اساسنامه مصوب ایجاد شده اند .در این مراکز علاوه بر تحصیل در دوره های کاردانی ، تعدادی از فاغ التحصیلان آموزشکده های فنی وحرفه ای در سطح کارشناسی تحصیل می کنند وپس از اتمام دوره تحصیل در هنرستانهای فنی و حرفه ای به تدریس می پردازند. دانشگاههای تربیت معلم و دانشکده های علوم تربیتی و تربیت دبیر دانشگاهها . یکی از سازمانهای مهم کشور که مجاز است دست کم در هر سال شصت هزار نفر از فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم و دانشگاهها را به عنوان کادر آموزشی و ادرای خود استخدام کند ، وزارت آموزش و پرورش است . تربیت و تامین درصد بسیاری از این نیروی انسانی مورد نیاز بر عهده دانشگاههای تربیت معلم و دیگر دانشگاهها و موسسات عالی کشور گذارده شده است. پس از انقلاب اسلامی علاوه بر دانشگاه تربیت معلم تهران به تدریج در تبریز ، زاهدان ، یزد و سنندج دانشگاه تربیت معلم به صورت شعبه یا مستقل تاسیس شده و رشته های دبیری درتعداد زیادی از دانشگاههای تهران و استانها و شهرستانها توسعه یافته است. دانشجویان رشته های دبیری برابر قانون مربوط ، حقوق کارآموزی دریافت می دارند . درصدی از دانشجویان دانشگاههای مختلف نیز که شاغل در وزارت آموزش و پرورش هستند، از ماموریت تحصیلی استفاده می کنند. قانون تعهد خدمت در آموزش و پرورش یکی از قوانین مهمی که می تواند اثرات مثبتی بر بهبود روند تامین و تربیت نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش بگذارد و مکمل قوانین مربوط به تربیت معلم باشد ، قانون متعهدین خدمت در آموزش و پرورش است که مشتمل بر 10 ماده و 3 تبصره است که در خرداد 1369 به تصویب رسیده ومبین مزایایی است که داوطلبان خدمت در آموزش و پرورش می توانند از آنها برخوردار شوند . نکات مهم این قانون عبارت است از : - دانش آموزان دانشسراها و دانشجویان مراکز تربیت معلم و دانشگاههای تربیت معلم و رشته های دبیری دانشگاهها و موسسات آموزش عالی مکلفند در آغاز تحصیل خود به وزارت آموزش و پرورش تعهد خدمت بسپارند و تحصیل آنها در مراکز تحصیلی مربوط منوط به سپردن تعهد خدمتی به وزارت مذکور و یا اعلام نیاز آن وزارت می باشد . - وزارت آموزش و پرورش می تواند جهت تامین نیروی انسانی آموزشی خود ، ازدانشجویان داوطلب دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و طلاب حوزه های علمیه تعهد خدمت اخذ کند. - متعهدین خدمت مکلفند پس از فراغت از تحصیل به میزان دو برابر مدت تحصیل که حد اقل آن کمتر از پنج سال نخواهد بود، در هر محلی که وزارت آموزش و پرورش تعیین می نماید ، خدمت کند و هیچ یک از وزارتخانه ها و سازمانها و موسسات دولتی و شرکتهای دولتی ووابسته به دولت وشهداریها و... مجاز نیستند قبل از انجام یا لغو تعهد نسبت به استخدام و به کارگیری این قبیل متعهدین اقدام نمایند. - دانشجویان و دانش آموزان متعهد به خدمت از آغاز سال تحصیل خود به استخدام آزمایشی وزارت آموزش وپرورش در آمده و از حقوق و فوق العاده شغل مربوط به مدارک تحصیلی لازم جهت ورود به دوره تحصیلی مورد نظر برخوردار خواهند شد. - پس از استخدام رسمی ، حداکثر مدت دوسال از مدت تحصیل دانشجویان دوره کاردانی و حداکثر چهارسال از مدت تحصیل دانشجویان دوره کار شناسی و دانش آموزان دانشسراهای تربیت معلم ، جزء سابقه رسمی آنان منظور و از نظر ترفیع ( پایه ، گروه وبازنشستگی ) قابل محاسبه خواهد بود. قانون معلمان ، پزشکان و پیرا پزشکان وظیفه به منظور تامین معلمان موردنیاز روستاهای دورافتاده کشور و تامین آموزشیاران کلاسهای سوادآموزی به ویژه در مناطق محروم استفاده از مشمولان وظیفه که دارای مدرک تحصیلی دیپلم و بالاتر هستند مورد توجه قرار گرفته وبر این اساس قانون مربوط در مهر ماه 1369 به تصویب رسیده است . نکات مهم این قانون عبارت است از : - وزارت دفاع وپشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران همه ساله تعدادی از مشمولین وظیفه را که دارای مدارک تحصیلی دیپلم و بالاتر از آن می باشند پس از انجام دوره آموزش نظامی برای انجام بقیه خدمت دوره ضرورت به منظور خدمت در وزارتخانه های آموزش و پرورش ، بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی و نهضت سواد آموزی برای انجام فعالیتهای اصلی این وزارت خانه ها در بخشهای محروم کشور و نقاط محروم آموزشی به صورت مامور در اختیار وزارتخانه های مذکور و نهضت سوادآموزی قرار می دهد. - مشمولان وظیفه علاوه بر طی دوره آموزش نظامی موظف به گذراندن دوره آموزش مهارتهای حرفه ای طبق برنامه ای که هر یک از وزارتخانه ها و نهضت سواد آموزی تدوین و اعلام می کنند ، هستند. - پس از پایان دوره آموزش نظامی و مهارتهای حرفه ای مشمولان دیپلمه ای که در آزمایشهای نهایی موفقیت به دست آوردند، به درجه گروهبان سومی نائل خواهند شد. - به مشمولان این قانون در مدت خدمت ضروری ، حقوق و مزایایی معادل درجه استحقاقی و هزینه خوراک ، پوشاک ومسکن طبق ضوابط مورد عمل نیروهای مسلح پرداخت خواهد شد. تامین معلم از طرق دیگر. با توجه به روند رشد دانش آموزان درمدارس شهری و روستایی وزارت آموزش و پرورش همه ساله به تعداد بسیاری از آموزگار و دبیر نیاز دارد که علاوه بر تربیت وتامین آنان از طریق دانشسراها و مراکز تربیت معلم و تربیت دبیر دانشگاههای کشور از طرق زیر نیز احتیاجات دوره های مختلف تحصیلی این وزارتخانه را تامین می کند : - استفاده از سرباز معلم برای روستاهای دورافتاده بر اساس مفاد قانون معلمان ، پزشکان و پیراپزشکان وظیفه. - استخدام و به کارگیری آموزشیاران نهضت سوادآموزی. - پرداخت حق التدریس به به معلمان شاغل در دوره های تحصیلی . - استفاده از داوطلبان تدریس در بعضی از مناطق شهری و روستایی به صورت قراردادی وپیمانی . - استفاده از دانشجویان رشته های مختلف دانشگاههای کشور. آموزش ضمن خدمت پیشرفتهای سریع علوم تجربی ، ریاضی ، فنی و علوم انسانی به ویژه علوم تربیتی ، روانشناسی وتکنولوژی آموزشی در جهان امروز ، ایجاب می کند که معلمان تمام دوره های مختلف تحصیلی به طور مستمر به دانش افزایی خود سازی و کسب مهارتهای لازم در انتقال عناصر فرهنگی به نسل آینده بپردازند و کودکان ، نوجوانان و جوانان را با حاصل تحقیقات و تجربیات و نوآوریهای بشری با استفاده از شیوه ها ، فنون و ابزار مناسب آشنا سازند. این امر معمولا در دو شکل آموزش پیش از خدمت ( تحصیل در مراکز تربیت معلم ) و ضمن خدمت انجام می گیرد و درآموزش ضمن خدمت نیز از روشهای حضوری ، نیمه حضوری ، مکاتبه ای ، خودآموزی ،آموزش رادیویی و تلویزیونی و... استفاده می شود. در ایران یادگیری هنگام یاددهی سابقه ای طولانی دارد، استادان برجسته مدارس نظامیه و مدارس علوم دینی و دیگر سازمانهای تربیتی و آموزشی کشور ما ضمن آموزش به دانشجویان خویش به دانش اندوزی ، پژوهش ، تالیف و تصنیف کتابهای متعدد همت گماشته اند. باگسترش مدارس ابتدایی ومتوسطه به سبک جدید و نیاز معلمان این مدارس به اطلاعات روان شناسی و علوم تربیتی و روشهای تدریس در دارالفنون کلاسهای آموزش ضمن خدمت تشکیل شد و توجه به آموزش معلمان در حین تدریس در قانون تعلیمات اجباری و دیگرقانونهای آموزش و پرورش از جمله قانون استخدام کشوری مورد تاکید قرار گرفت . در تشکیلات اداری وزارت آموزش وپرورش تا سال 1347اداره آموزش کارکنان زیرنظردفتر تشکیلات وروشهابه وجود آمد ودر سال 1351درتشکیلات جدید این وزارتخانه برای اولین بار دفتری باعنوان دفتر آموزش ضمن خدمت ایجاد شود . در سال 1352 در دفتر آموزش ضمن خدمت چهار واحد پژوهش و انتشارات برنامه ریزی اجرای کارآموزیها و ارزشیابی پیش بینی شد. برای آموزش مدیران رده های مختلف و کارشناسان وزارت آموزش و پرورش ، انستیتوی مدیریت با تشکیلات خاصی دردفتر آموزش ضمن خدمت به وجود آمد و اعتبارات و امکانات گسترده ای برای آموزش کارکنان اداری و آموزشی این وزارتخانه اختصاص یافت. به تدریج در تبریز مشهد و شیراز مراکز آموزش ضمن خدمت توسعه یافت . تا سال 1370 در تشکیلات و نام این دفتر و حیطه وظایف آن تغییراتی صورت گرفت. تشکیلات اداره کل آموزشهای ضمن خدمت و اهم وظایف اداره کل آموزشهای ضمن خدمت زیر نظر معاونت تربیت و تامین نیروی انسانی فعالیت دارد و وظایف متعددی برای آن در نظر گرفته شده است که اهم آنها عبارت است از : - بررسی و تعیین نیازهای آموزش ضمن خدمت ( تخصصی وعمومی ) داخل و خارج از کشور کارکنان شاغل در وزارت آموزش و پرورش. - تهیه و تدوین برنامه های مستمر آموزشی و کار آموزیها وباز آموزیهای درازمدت و کوتاه مدت در سطوح مختلف و مهارتهای مورد نیاز. - اجرای برنامه های آموزشی مصوب وبا نظارت بر اجرای آنها و برگزاری سمینارهای لازم. - تهیه و تدوین جزوات وکتابهای درسی و نشریات علمی و فیلمهای آموزشی برای شرکت کنندگان در برنامه های آموزش ضمن خدمت . - انجام مطالعات و تحقیقات لازم در زمینه محتوا و روشهای مختلف آموزش ضمن خدمت. - ارزشیابی مستمر از فعالیتهای مراکز آموزش ضمن خدمت استانها و طرحها و برنامه ها ی آموزشی ضمن خدمت. - ایجاد ارتباط لازم با سازمان صدا و سیما دانشگاهها و موسسات آموزشی کشور به منظور فراهم کردن زمینه ادامه تحصیل کارکنان اداری و آموزشی وزارتخانه و افزایش اطلاعات و آگاهیهای آنان. برای نیل به وظایف متعدد از جمله وظایف فوق تشکیلات جدیدی در مرکز استانها و شهرستانها و مناطق پیش بینی شده است . زیر تظر مدیر کل اداره معاونت دوره های بلند مدت و معاونت دوره های کوتاه مدت و معاونت نظارت و اجرا که هر کدام واحدهایی راهدایت میکنند، وجوددارد. مراکزی نیز باعنوان مراکز عالی آموزش ضمن خدمت ، آموزش کارکنان اداری و آموزشی را در سطوح کاردانی و کرشناسی بر عهده دارند وزیرنظر این اداره کل فعالیت می کنند. دوره آموزشهای ضمن خدمت و پاره ای از مقررات آنها آموزشهای ضمن خدمت کارکنان در وزارت آموزش و پرورش به دو شکل صورت میگیرد: 1. آموزشهای کوتاه مدت که همه ساله گروه بسیاری از کارکنان را در بر می گیردو شامل دوره های مختلف کارآموزی ، باز آموزی ، دانش افزایی و گردهماییهای آموزشی است. به معلمان و کارکنانی که در هر دوره شرکت میکنند، در صورت موفقیت گواهینامه کارآموزی آموزش ضمن خدمت داده می شود. معمولا گذراندن این دوره ها علاوه بر دانش افزایی دارای مزایای استخدامی و مالی نیز هست. 2- آموزشهای بلند مدت یا ادامه تحصیل .از سال 1356 با تهیه طرح ادامه تحصیل معلمان مدارس راهنمایی تحصیلی از طریق گذراندن کلاسهای حضوری و خودآموزی تا سطح فوق دیپلم اندیشه آموزشهای بلند مدت مورد توجه قرار گرفته و این امر هم اکنون توسعه فراوانی یافته است. با مجوزهای داده شده از طرف سازمان امور اداری و استخدامی کشور و شورای عالی آموزش و پرورش و شورا ی عالی برنامه ریزی وزارت فرهنگ و آموزش عالی ، معلمان و دیگر کارکنان آموزش و پرورش می توانند از طریق زیر ادامه تحصیل دهند: - دوره کاردانی در رشته های مختلف به صورت حضوری و خودآموزی . - دوره کارشناسی پیوسته در رشته های مختلف نظری ، فنی وحرفه ای . - دوره کارشناسی نا پیوسته در رشته های مختلف. - تحصیل دردوره های کارشناسی ارشد و دکترا با استفاده از بورس تحصیلی و یا ماموریت تحصیلی . دوره های آموزش ضمن خدمت بلند مدت در کلاسهای روزانه شبانه و ایام تابستان انجام می گیرد. دوره های فوق معمولا توسط دانشگاههای دولتی دانشگاه آزاد اسلامی ، مرکز مدیریت دولتی و وزارت آموزش و پرورش انجام می شود . شرکت کنندگان در دوره های بلندمدت از طریق کنکور سراسری دانشگاهها ، کنکور آموزش ضمن خدمت فرهنگیان و دیگر مسابقات ورودی و طبق سهمیه و ضوابط مقرر پذیرفته می شوند. بررسی کمی و کیفی تربیت معلم بررسی روند تاسیس مراکز تربیت معلم با ساختار های متفاوت نشان دهنده آن است که تعداد دانشسراها و مراکز تربیت معلم و دبیر و میزان فارغ التحصیلان آنها از بدو تاسیس تاکنون از رشد خوبی برخوردار بوده است . طبق آمار رسمی وزارت آموزش وپرورش در سال تحصیلی 14-1313 تعداد هفت دانشسرای مقدماتی با 542 دانش آموز دایر بوده است . در سال تحصیلی 32-1331، 23 دانشسرا مقدماتی وهفت دانشسرای کشاورزی با1709 دانش آموز و در سال تحصیلی 40-1339، سی دانشسرای مقدماتید ، سیزده دانشسرای کشاورزی ، سه دانشسرای تربیت بدنی ، شش دانشسرای عشایری و یک مرکز تربیت معلم کمک آموزشی با 6517 دانش آموز فعالیت داشته است . در سال تحصیلی 56-1355 ، 123دانشسرای مقدماتی ، یک دانشسرای عشایری ، 24 دانشسرای راهنمایی تحصیلی و 27 مرکز تربیت مربی کودک با 49900 دانش آموز و دانشجو دایر بوده است . براساس خلاصه آمار وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی 71-1370 حدود 104000 دانش آموز و دانشجو در دانشسراها ومراکز تربیت معلم عمومی فنی و حرفه ای مشغول تحصیل بوده اند. در این سال 54659 نفر در چهارده رشته در مراکز تربیت معلم دو ساله و 36259 نفر در دانشسراهای روستایی چهارساله و 10234 نفردر دانشسراهای روستایی دو ساله و 2887 نفر در مراکز تربیت معلم دو ساله فنی و حرفه ای تحصیل کرده اند که فارغ التحصیلان این مراکز در مدارس ابتدایی، استثنایی ، راهنمایی تحصیلی وهنرستانها به خدمت گمارده می شوند. درصد بالایی نیز از طریق دانشگاههای تربیت معلم و رشته های دبیری دانشگاههای مختلف کشور طبق قانون متعهدان خدمت دبیری برای تدریس دردوره دبیرستانها و هنرستانها آماده شده اند. طبق مصوبه شورای عالی برنامه ریزی وزارت فرهنگ و آموزش عالی ، هشتاد درصد از ظرفیت رشته های علوم تربیتی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و درصدی از رشته های دبیری همه ساله به آموزگاران اختصاص یافته است . بر اساس موافقت نامه های وزارت آموزش و پرورش با دانشگاه آزاد اسلامی و سازمان امور اداری و استخدامی کشور، گروهی از معلمان شاغل در رشته های مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش ادامه تحصیل می دهند وباتوجه به موفقیت هرمنطقه دریکی از دوره های تحصیلی به خدمت گمارده می شوند. آمارياد شده ومطالعات انجام شده در این زمینه حاکی از آن است که با وجود رشد مراکز تربیت معلم و دبیر طی دست کم هفتاد سال و توسعه آموزشهای ضمن خدمت و وضع قانونهای متعدد در مورد تربیت و تامین معلمان هنوز یکی از مشکلات اساسی و مهم وزارت آموزش و پرورش کمبود کادر آموزشی ومورد نیاز دوره های مختلف تحصیلی در شهرها وروستاهای کشور است . در این امر عوامل متعددی دخالت دارند از جمله آنها موارد زير را مي توان برشمرد : - افزایش جمعیت و جوانی جمعیت و مهاجرت ازروستاها به شهرها که نظام برنامه ریزی تربیت و تامین معلمان را با اختلال مواجه کرده است . - استقبال از تحصیل در شهرها و روستاها به گونه ای که جمعیت دانش آموزی همه ساله از رشد خوبی برخوردار بوده است . در بعضی از مناطق آموزشی کشور این رشد به بیست درصد در سال نیز رسیده است . - مکانیزم برنامه ریزی توسعه و عدم استفاده بهینه از آمارو اطلاعات و تحقیقات - عدم تناسب فارغ التحصیلان دانشسراها و مراکز تربیت معلم و دانشکده های تربیت دبیر با نیاز های همه ساله مناطق آموزشی - کاهش تدریجی ظرفیت دانشگاهها در رشته های دبیری و به کار گیری بیشتر امکانات علمی و فیزیکی دانشگاهها از جمله دانشگاه تربیت معلم در دوره های بالاتر از کارشناسی ( دبیری) - فقدان جاذبه های لازم برای ورود به خدمت معلمی - نظام استخدامی و بوروکراسی ( دیوان سالاری ) ناشی از آن در استخدام و به کارگیری فارغ التحصیلان رشته های دبیری و داوطلبان معلمی - نظام توزیع معلمان و نقل و انتقالات معلمان - کمبود آموزگاران ودبیران شایسته و علاقه مند و آگاه به شیوه های برخورد مطلوب با دانش آموزان ماهر در امر تدریس و فرآیند یاددهی و یادگیری - ملاحضات کلی در مورد آموزش ضمن خدمت گرچه با برنامه ریزی های انجام شده تعداد بسیاری از آموزگاران دبیران ، مربیان ، معاونان ، مدیران و کارکنان اداری آموزش و پرورش میتوانند در دوره های کوتاه مدت ودراز مدت شرکت کنند اما افزایش کارکنان وزارت آموزش و پرورش و ضرورت دانش افزایی و افزایش مهارت افرادی که در این سازمان کار می کنند ایجاب می کند که موارد زیر مورد توجه جدی قرار گیرد: 1. تشکیل انستیتو مدیریت و برنامه ریزی آموزشی برای تربیت مدیران و کارشناسان رده های مختلف مدیریت آموزش و پرورش 2. بررسی نیازهای کارکنان اداری و آموزشی و طراحی دوره های مختلف آموزشی متناسب با نیاز های آنان 3. تهیه ، تالیف و انتشار کتابهای مناسب برای دوره های مختلف آموزشی 4. اختصاص مراکز خاص آموزش ضمن خدمت مجهز به امکانات و تجهیزات کامل آموزشی وشبانه روزی در هر منطقه 5. تربیت و تامین مدرسان دوره های مختلف آموزش ضمن خدمت از طریق دانشگاههای مختلف کشور 6. استفاده از روشهای آموزش حضوری ، غیر حضوری ، نیمه حضوری و خود آموزی و آموزش از راه دور با استفاده از وسایل ارتباط جمعی کلیاتی درباره قوانین مقررات اداری و استخدامی و رفاهی قانون استخدام کشوری به دلیل گسترش واحدهای آموزشی و نیاز بیشتر به استخدام معلم و دیگر کارکنان آموزشی ، لازم است برای استخدام ، نگهداری و رفاه حال آنان ، به وضع پاره ای مقررات اداری ، استخدامی و مالی اقدام کرد . در قانون استخدام کشوری ایران ، از موارد زیر سخن به میان آمده است : مفاهیم و تعاریف و اصطلاحات مربوط به امور استخدامی ؛ شرایط استخدام افراد ؛ حقوق ومزایای مستخدمان رسمی ؛ تأمین و آسایش و حفظ سلامت مستخدمان رسمی ؛ عمومی مستخدمان ؛ ضوابط و شرایط بازنشستگی . این قانون در خداد 1345 از تصویب مجلس گذشت و سازمانی به نام سازمان امور اداری و استخدامی کشور موظف به طراحی و وضع مقررات لازم در راستای قانون مزبور شده است . پاره ای از مواد این قانون بویژه بعد از انقلاب اسلامی مورد تجدید نظر قرار گرفت . وزارت آموزش و پرورش از وزارتخانه هایی است که امور اداری ، استخدامی و تشکیلاتی آن تابع قانون استخدام کشوری است . ا اداری و استخدامی کارکنان دولت از جمله آموزش و پرورش ، مفاهیم ، تعاریف و مقرراتی وضع شده است که پاره ای از آنها به اختصار اشاره می شود : مؤسسه دولتی . عبارت است از سازمانی که به موجب قانون به وسیله دولت ایجاد و اداره می شود . وزارتخانه . عبارت است از واحد سازمانی مشخصی که به موجب قانون به وسیله دولت ایجاد و اداره می شود . استخدام دولت . عبارت است از پذیرفتن شخص به خدمت دولت در یکی از وزارتخانه ها یا مؤسسات دولتی . خدمت دولت . عبارت است از اشغال به کاری که مستخدم به موجب حکم رسمی مکلف به انجام آن می شود . حکم رسمی . عبارت است از دستور کتبی مقامات صلاحیتدار وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی در حدود قانون و مقررات مربوط . مستخدم رسمی . کسی است که به موجب حکم رسمی در یکی از گروههای استخدامی برای تصدی یکی از پستهای سازمانی وزارتخانه یا مؤسسه دولتی مشمول قانون استخدام ، استخدام شده باشد . خدمت آزمایشی . در بدو استخدام ، هر مستخدم رسمی دولت طبق مقررات ، از شش ماه تا دو سال به صورت آزمایشی خدمت می کند و این مدت جزء سابقه خدمت رسمی به حساب می آید . مراحل استخدام رسمی . استخدام رسمی دارای مراحلی است که عبارتند از : الف ) نیروی انسانی مورد نیاز مؤسسه دولتی به وسیله مسئولان ذی ربط ؛ ب) تأمین محل حقوق و مزایای مربوط که اصطلاحت ردیف حقوقی نامیده می شود ؛ ج) کسب مجوز از سازمان امور اداری و استخدامی ؛ د) دادن آگهی استخدام در یک یا چند روزنامه کثیرالانتشار رسمی کشور ، ضمن اعلام شرایط استخدام ؛ ه ) اخذ درخواستهای داوطلبان و رسیدگی به مدارک ضمیمه آن ؛ و ) صدور کارت شرکت در مسابقه ورودی برای افراد واجد شرایط ؛ ز ) انجام مسابقه استخدامی طبق ضوابط مقرر ؛ ح) مصاحبه ؛ ط ) تحقیق در مورد صلاحیت اعتقادی و اخلاقی داوطلبان ؛ ی) استخراج نتایج و اعلام اسامی قبول شدگان با درصد خاصی از ذخیره ؛ ک) انجام دادن تشریفات مقدماتی استخدام ؛ ل ) صدور ابلاغ برای تصدی پست مورد نظر ؛ م ) صدور حکم آزمایشی استخدامی 9- مستخدم پیمانی . کسی است که به موجب قرارداد ف به طور موقت برای مدت معین و کار مشخصی استخدام می شود . 10. شغل . عبارت است از مجموع وظایف و مسئولیتهای مرتبط ، مستمر و مشخصی که زا طرف سازمان امور اداری و استخدامی کشور ، کار واحد شناخته شده است . 11. رشته شغلي . عبارت است از مجموعه مشاغلی که از لحاظ نوع کار ، حرفه و رشته تحصیلی و تجربی ، با هم وابستگی نزدیک دارند ؛ مانند رشته آموزشی فرهنگی . قانون تشویق معلمان بازنشسته به ادامه همکاری با وزرات آموزش و پرورش برای استفاده از دبیران بازنشسته در تدریس و یا ارشاد کارکنان تازه استخدام ، قانون مزبور به شرح زیر در 29 بهمن 1368 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است . ماده واحده : به وزارت آموزش و پرورش اجازه داده می شود آن دسته از مشمولان طرح طبقه بندی مشاغل معلمان کشور را که پس از سی سال سابقه خدمت به دلیل نیاز و تشخیص آن وزارتخانه یا واحدهای تابعه به خدمت آنان جهت تدریس در دروه راهنمایی تحصیلی یا مراکز تربیت معلم و یا راهنمایی و ارشاد همکاران جدیدالاستخدام یا امور مدیریت و برنامه ریزی از درخواست بازنشستگی خود انصراف حاصل کرده ، به ادمه خدمت در آموزش و پرورش دعوت نموده و فوق العاده شغا آنها را سه برابر نماید . تبصره 1 : ساعات تدریس و کار موظف مشمولین موضوع این قانون 18 ساعت در هفته خواهد بود . تبصره 2 : از حقوق و مزایای پرداختی به آنان بازنشستگی کسر نخواهد شد و مالیت متعلقه فقط به فوق العاده ثابت شغل پرداختی به آنان تعلق خواهد گرفت . تبصره 3 : افزایش فوق العاده شغل موضوع این قانون مشمول موضوع تبصره ماده 38 قانون استخدام کشوری نخواهد بود . تبصره 4 : مشمولین طرح طبقه بندی مشاغل معلمان کشور که قبل از تصویب این قانون به بازنشستگی نائل شده اند ، در صورتی که از سوی وزارت آموزش و پرورش دعوت به کار شوند ، از مزایای مندرج در این قانون برخوردار خواهند شد . قانون اهداف و وظايف آموزش و پرورش مصوب 1366 وظایف آموزش و پرورش ماده 10 . وزارت دارای وظایف زیر است : 1. تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش بر اساس قانون مصوب 27/11/58 و اصلاحیه های آن ؛ قانون تشکیل شورای منطقه ای و حدود وظایف و اختیارات آن به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد رسید ؛ تهیه و تدوین مقررات و تنظیم لوایح مربوط به وظایف محوله ؛ تهیه و پیشنهاد برنامه های میان مدت و بلند مدت در جهت تأمین اهداف آموزش و پرورش ؛ تهیه و پیشنهاد برنامه های میان مدت و بلند مدت در جهت تأمین اهداف آموزش و پرورش ؛ همکاری با وزارتین فرهنگ و آموزش عالی ، بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی و سایر دستگاههایی که به نحوی در امر آموزش دخالت دارند ، جهت هماهنگ نمودن آموزشها در چهارچوب نظام آموزشی کشور ؛ تبصره 1 : آیین نامه اجرایی این بند ، توسط وزلرت و دیگر دستگاهها ی اجرایی که به نحوی در امر آموزش دخالت دارند ، تهیه و به تصویب هیآت وزیران می رسد . تبصره 2 : مرجع تشخیص دستگاههایی که به نحوی در امر آموزش دخالت دارند شورای عالی انقلاب فرهنگی می باشد . 6 . تأمین و تدارک نیازمندیهای آموزشی و پرورشی ( مکان ، تجهیزات ، امکانات دیگر آموزششی و کمک آموزشی ) ؛ 7 . تألیف و طبغ و توزیع کتب درسی و نشریات کمک آموزشی بر اساس برنامه ریزیهای زمان بندی شده در چهارچوب نظام آموزشی با رعایت اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با رعایت بافت متناسب زندگی روستایی ، عشایری و شهری ؛ 8. زیر پوشش قرار دادن کلیه کودکان لازم التعلیم و تقویت نهضت سواد آموزی. 9. آموزش مستمر معلمان و کارکنان وزارت به منظور ارتقای سطح توانایی شغلی آنان ؛ 10. جذب و انتخاب افراد صالح برای تعلیم و تربیت از طریق گزینش ؛ 11. تأمین نیاز نیروی انسانی آموزشی و پرورشی وزارت از طریق ایجاد دانشسراها و مراکز تربیت معلم و آموزشکده های فنی و حرفه ای ؛ 12. توسعه و تعمیم تربیت بدنی بویژه مربوط به فنون نظامی در سطح مدارس و مراکز آموزشی وابسته به وزارت با هماهنگی دستگاههای ذی ربط ؛ 13. انجام اقدامات لازم به منظور تأمین ، حفظ و ارتقای سلامت جسمی ، روانی و اجتماعی دانش آموزان کشور با همکاری وزارت بهداشت ،درمان و اموزش پزشکی ؛ تبصره : آیین نامه اجرایی این بند مشترکا توسط وزارتین آموزش و پرورش ، بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی تیهه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید . 14. صدور اجازه نامه تأسیس و نظارت مستمر بر مدارس وابسته به رمدم و دیگر دستگاههای اجرایی و اموزشگاههای آزاد ؛ 15. ایجاد و اداره مدارس ایرانیان مقیم خارج از کشور با هماهنگی وزارت امور خارجه ؛ 16. نظارت بر اجرای صحیح و دقیق کلیه آیین نامه ها و سنجش و ارزیابی نتایج حاصله از برنامه ها ؛ 17. برقراری ارتباط با مؤسسات بین المللی و مؤسسات سایر کشورها در زمینه مسائل آموزش و پرورش ، با هماهنگی وزارت امور خارجه در چهارچوب سیاستهای کلی کشور ؛ 18. تأسیس مراکز فنی و حرفه ای در جهت تأمین اهداف این قانون ؛ 19. به کارگیری امکانات ویژه و انجام اقدامات لازم در زمینه تعلیم و تربیت فرزندان شهدل و مفقودین و اسرا با همکاری و هماهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی ؛ 20. همکاری و هماهنگی با دستگاههای ذی ربط نسبت به ارتقای سطح آموزش علمی و عملی محصلین و مدرسین فنی و حرفه ای ؛ 21. ایجاد شرایط و امکانات مناسب به منظور ارائه آموزشهای نظامی در آموزشگاهها ؛ 22. تأمین آموزش و پرورش رایگان برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه ؛ 23. وزارت موظف است از طریق ایجاد و تقویت مدارس استثنایی ، نیاز افراد عقب مانده را تأمین کند ؛ 24. توجه لازم به هنر و تلطیف ذوق و عواطف دانش آموزان و پرورش خلاقیتهای هنری آنان و نیز استفاده از هنر در فعالیتهای آموزشی و تربیتی ؛ 25. اهتمام بیشتر جهت تعلیم و تربیت دانش آموزان بی سرپرست بی بضاعت و یا دانش آموزانی که اولیای آنها فاقد صلاحیت سرپرستی باشند با همکاری دستگاههای ذی ربط ؛ مستمر با اولیای دانش آموزان و استمداد از آنها در تعلیم و تربیت با توجه به نقش عظیم خانواده در این امر خطیر ؛ 27 . برنامه ریزی و اجرای برنامه های جاذب و متنوع به منظور استفاده مفید و سازنده از اوقات فراغت دانش آموزان در محدوده اعتبارات مصوب دستگاههای اجرایی ذی ربط ، با استفده از کمکهای مردمی . قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش ماده 1 . دانش اموزان دانشسراها و دانشجویان مراکز تربیت معلم و دانشگاههای تربیت معلم و رشته های دبیری ، دانشگاها و مؤسسات آموزش عالی مکلفند در آغاز تحصیل خود به وزارت آموزش و پرورش تعهد خدمت بسپارند و تحصیل آنان در مراکز تحصیلی مربوط منوط به سپردن تعهد ثبتی به وزارت مذکور و یا اعلام عدم نیاز آن وزارت می باشد . ماده 2 . وزارت آموزش و پرورش می تواند جهت تأمین نیروی انسانی و آموزشی خود علاوه بر دانش آموزان و دانشجویان موضوع ماده یک از دانشجویان داوطلب دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و طلاب حوزه های علمیه ، تعهد خدمت اخذ کند ، این متعهدین از هر لحاظ مشمول این قانون و قانون معافیت فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم از خدمت زیر پرچم در زمان صلح با رعایت ماده 7 قانون نظام وظیفه عمومی مصوب 9/7/1363 مجلس شورای اسلامی خواهند بود . ماده 3 . متعهدین خدمت مکلفند پس از فراغت از تحصیل به میزان دو برابر مدت تحصیل که حداقل آن کمتر از پنج سال نخواهد بود در هر محلی که وزارت آموزش و پرورش تعینن می نماید ، خدمت کنند و هیچیک از وزارتخانه ها و سازمانها و مؤسسان دولتی و شرکتهای دولتی و وابسته به دولت و شهرداریها و مؤسساتی که مشمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است و نیز نهادهای انقلاب اسلامی که به نحوی از بودجه عمومی استفاده می نمایند ، مجاز نیستند قبل از انجام یا لغو نسبت به استخدام و به کارگیری قبیل متعدین به نحوی که با انجام تعهد آنان منافت داشته باشد ، اقدام نمایند . ماده 4 . تسلیم گواهینامه یا ریز نمرات و تأییدیه تحصیلی به متعهدین به هر عنوان که متعهد قبل از انجام یا لغو تعهد بتواند از مزایای آن بهره مند شود ممنوع است ، مگر جهت تحصیل در رشته های مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش با سپردن تعهد خدمت جدید و یا ضبط در پرونده استخدامی آنان در سازمانها و ادارات وابسته و تابعه وزارت مزبور که آن هم مستقیما به صورت محرمانه از طرق واحدهای ذی ربط صورت خواهد گرفت . ماده 5 . متعهدین در صورت ترک تحصیل یا انصراف از ادامه تحصیل ، ممنوعیت از ادامه تحصیل ، اخراج و یا انفصال دائم از خدمت ، استنکاف از استخدام ، عدم استخدام ناشی از تقصیر ، ترک خدمت و بازخرید نمودن خدمت و به طور کلی در صورت فراهم نمودن موجبات عدم انجام تمام یا قسمتی از خدمت مورد تعهد بجز در موارد استثنایی مذکور در این قانون مکلفند دو برابر هزینه های تحصیلی و دو برابر حقوق کارآموزی دریافتی را حسب درخواست وزارت فرهنگ و آموزش عالی وزارت آموزش و پرورش به خزانه دولت پرداخت نمایند ، چنانچه قسمتی از خدمت مورد تعهد انجام شده باشد ، وجوه مزبور به نسبت کسر خدمت دریافت خواهد شد . تبصره : چنانچه موارد یاد شده د رماده فوق ناشی از تقصیر متعهد نباشد و عرفا نتوان آنرا معلول عمل وی تلقی نمود به تشخیص وزارت آموزش و پرورش ، متعهد از پرداخت وجوه مذکور در ماده فوق معاف بوده و تعهد وی لغو خواهد شد . ماده 6 . دانشجویان متعهد به خدمت موضوع این قانون از آغاز تحصیل خود به استخدام آزمایشی وزارت آموزش و پرورش درآمده و از حقوق و فوق العاده شغل مربوط به مدارک تحصیلی لازم جهت ورود به دوره تحصیلی مورد نظر برخوردار خواهند شد . ضمنا حقوق کاراموزی دانش آموزان دانشسراهای تربیت معلم معادل حقوق و فوق العاده شغل مربوط به مدرک نحصیلی لازم جهت ورود به دوره تحصیلی مورد نظر پرداخت خواهد شد . تبصره : پرداخت حقوق کارآموزی و حقوق به دانش آموزان و دانشجویان مذکور مانع از استفاده آنان از امکانات رفاهی عمومی از قبیل خوابگاه ، وام ، صندوق رفاه و غیره که دانشسراها و مراکز تربیت معلم و آموزشکده های فنی و دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و حوزه های علمیه معمولا در اختیار آنان قرار می دهند ، نخواهد بود ، هزینه های شبانه روزی و هزینه خوابگاه از وجوه پرداختی کسر خواهد شد . ماده 7 . پس از استخدام رسمی حداکثر مدت دو سال از مدت تحصیل دانشجویان دوره کاردانی و حداکثر چهار سال از مدت تحصیل دانشجویان دوره کارشناسی و دانش آموزان دانشسراهای تربیت معلم جزء سابقه خدمت رسمی آنان منظور و از نظر ترفیع ( پایه ، گروه و بازنشستگی ) قابل محاسبه خواهد بود . تبصره : حکم ماده فوق با پرداخت کسور بازنشستگی مربوط ، به پذیرفته شدگان قبل از سال 54 مراکز تحصیل مزبور که تا تاریخ تصویب این قانون از خدمت وزارت آموزش و پرورش خارج نشده اند تسری یافته و آثار مالی ناشی از آن از تاریخ 1/1/1368 لازم الاجرا خواهد بود . ماده 8 . وزارت آموزش و پرورش در صورت نیاز و تأیید صلاحیت متعهدین ، فارغ التحصیلان دانشسراهای تربیت معلم را استخدام و وضعیت استخدامی سایر متعهدین را به قطعی تبدیل و در غیر این صورت با آنان طبق ماده 5 و تبصره ذیل رفتار خواهد کرد . ماده 9 . قوانین و مقررات مغایر با این قانون و تبصره 2 قانون پرداخت اضافه اعتبار به وزارت فرهنگ جهت اجرای قانون تربیت معلم مصوب 11/3/1343 از تاریخ تصویب این قانون لغو می گردد . ماده 10 . آیین نامه اجرایی این قانون توسط وزارت آموزش و پرورش تدوین و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید . قانون فوق مشتمل بر ده ماده و سه تبصره در جلسه علنی روز سه شنبه هفتم خرداد ماده یکهزارو سیصدو شصت و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 20/3/1369 به تأیید شورای نگهبان رسیده است . دربندهاي مختلف مواد 18 تا 22 لایحه نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران، از مصوبات جلسه 716 تا 731 کمیسیون برنامه ها،اساسنامه هاوآئین نامه های شورای عالی آموزش وپرورش به نكته هايي در ارتباط با چگونگي به كار گرفتن نيروي انساني و تربيت معلم اشاره شده است. لایحه نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران مصوبات جلسه 716 تا 731 کمیسیون برنامه ها،اساسنامه ها وآئین نامه های شورای عالی آموزش وپرورش ماده 1- نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران،مجموعه ای منسجم وبه هم پیوسته از مبانی،اهداف ،اصول،خط مشی ها وروشهای برگرفته ازقرآن،سنت وسیره ی اهل بیت عصمت وطهارت(ع)،قانون اساسی،رهنمودهای حضرت امام راحل ومقام معظم رهبری وتجارب دانش بشری (مطابق باقانون اهداف ووظایف وزارت آموزش وپرورش مصوب25/11/66 مجلس شورای اسلامی وطرح کلیات نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی مصوب خردادماه1367 شورای عالی انقلاب فرهنگی)می باشد که به منظور شکوفایی استعدادورشدهمه جانبه شخصیت انسان به کارگرفته می شود. تبصره-کلیه ی برنامه های آموزشی وپرورشی ،برنامه ریزی درسی وتدوین کتب،روشهای تدریس،تربیت معلمان ومربیان،تنظیم قوانین ومقررات بایدملهم ومنبعث از مبانی ،اهداف واصول نظام بوده ،باآنها هماهنگ وهمسو باشند. ماده 2- نظام آموزش و پرورش از نظر جهت گیری کلی به دو بخش آموزش و پرورش عمومی و نیمه خصوصی تقسیم می شود. بخش آموزش و پرورش عمومی شامل دوره ی ابتدایی 6ساله و دوره ی راهنمایی 3ساله و بخش آموزش و پرورش نیمه خصوصی شامل دوره متوسطه ی 3ساله می باشد. وزارت آموزش و پرورش که از این پس وزارت نامیده می شود و عهده دار اجرای آن خواهد بود. تبصره 1- اهداف تفضیلی هر دوره تحصیلی ، بر اساس اهداف کلی و متناسب با سن و جنسیت دانش آموزان ، توسط وزارت تدوین و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد. تبصره 2- هر سال تحصیلی شامل 200الی 220 روز مفید می باشد. تقویم آموزشی مناطق مختلف کشور، متناسب با دوره های تحصیلی ، شرایط اقلیمی و سایر عوامل موثر در هر منطقه تنظیم و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد. ماده 3- سن ورود به دوره ی ابتدایی 6سال تمام است و دوره ی راهنمایی پس از پایان این دوره آغاز می شود. تحصیل در بخش آموزش و پرورش عمومی اجباری می باشد و اولیایی که نسبت به ثبت نام و تحصیل فرزندان خویش در مدارس اقدام نکنند ، متخلف شناخته شده با آنان مطابق با قانون که به تصویب میرسد، رفتار خواهد شد. دولت موظف است برای تحقق پوشش کامل تحصیلی دانش آموزان واجب التعلیم (6 تا 15 ساله) ، امکانات و اعتبارات لازم را در اختیار وزارت قرار دهد، به نحوی که هیچ فردی به دلیل فقر مادی یا محرومیت منطقه ای از تحصیل بی بهره نماند. تبصره 1 – برای کاهش مشکلات گویشی کودکان مناطق دو زبانه و آشنا شدن آنان با محیط مدرسه، دوره ی یک ساله پیش دبستانی (آمادگی) ایجاد می شود. شرکت نوآموزان مناطق مذکور در این دوره ی الزامی و هزینه ی آن به عهده ی دولت است. وزارت مجاز است نسبت به ایجاد این دوره در سایر مناطق کشور با دریافت هزینه از اولیا نوآموزان اقدام نماید.از تاریخ تصویب این قانون کلیه ی وظایف و اختیارات مربوط به صدور مجوز تاسیس دوره ی آمادگی (6-5 سالگی ) و اجرای آن، به وزارت محول می شود. تبصره 2- به دانش آموزانی که دوره ی راهنمایی را به پایان می رسانند گواهینامه ی پایان تحصیلات آموزش و پرورش عمومی اعطا و توصیه نامه ای برای تعیین شاخه و رشته ی تحصیلی در دوره متوسطه داده می شود.ضوابط و مقررات مربوط توسط وزارت تهیه و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد. ماده 4- دوره ی متوسطه شامل سه شاخه ی نظری ، فنی و حرفه ای و کارو دانش می باشد در هریک از این شاخه ها علاوه بر اهداف عمومی آموزش و پرورش دوره ی متوسطه ، اهداف اختصاصی زیر نیز دنبال می شود: الف – شاخه نظری : ایجاد آمادگی در دانش آموز برای ادامه ی تحصیل در مراکز آموزش عالی ب – شاخه ی فنی و حرفه ای : ایجاد آمادگی نسبی در دانش آموز برای اشتغال در بازار کار یا ادامه ی تحصیل در دوره های علمی – کار بردی. ج – شاخه کار و دانش : تربیت نیروی انسانی ماهر و نیمه ماهر مورد نیاز انواع حرف و ایجاد آمادگی در دانش آموز برای اشتغال مفید و مولد و در صورت تمایل ادامه ی تحصیل در دوره های علمی – کاربردی. تبصره 1 – مواد درسی دوره ی متوسطه ، در دو گروه ، عمومی برای ارتقای بینش دینی ، علمی ، اجتماعی و فرهنگی دانش آموزان و اختصاصی برای ارتقای دانش تخصصی و متناسب با گرایش ها و رشته های مختلف تدوین می شوند. تبصره 2 – به دانش آموزانی که دوره ی متوسطه را در هر یک از شاخه ها به پایان برسانند گواهینامه ی پایان تحصیلات دوره متوسطه ( دیپلم) داده می شود . ضوابط و مقررات مربوط توسط وزارت تهیه و تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد. تبصره 3 – کلیه ی فارغ التحصیلان دوره ی متوسطه در هر یک از شاخه ها می توانند در آزمون ورودی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی شرکت نمایند. فارغ التحصیلان شاخه های فنی و حرفه ای و کارو دانش همچنین می توانند مطابق مقررات شورای عالب برنامه ریزی وزارت فرهنگ و آموزش عالی ، در دوره های کاردانی ( علمی – کاربردی ) ادامه ی تحصیل دهند. ماده 5 – تحصیل در همه ی دوره های آموزش و پرورش رایگان است . دولت موظف است امکانات لازم را برای ارتقای مدارس دولتی در اختیار وزارت قرار دهد. تبصره – به منظور استفاده از مشارکت آحاد مردم در ارتقای کیفی فعالیتهای آموزشی و پرورشی ، وزارت می تواند نسبت به ارایه ی برنامه های جبرانی و تکمیلی آموزشی و پرورشی به به صورت فوق برنامه یا در متن برنامه های رسمی اقدام و هزینه ی آن را از اولیای دانش آموزان دریافت کند. دانش آموزانی که امکان پرداخت هزینه های مذکور را ندارند از پرداخت همه یا بخشی از هزینه ی برنامه های مذکور معاف می شوند. دستور العمل اجرایی این تبصره توسط وزارت تهیه و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد. ماده 6 – به منظور توسعه مشارکت مردم در امر آموزش و پرورش مدارس غیر انتفاعی بر اساس قانون مربوط تاسیس خواهد شد. تبصره – این مدارس تابع ضوابط و مقررات جاری در آموزش و پرورش خواهند بود . ایجاد و توسعه ی آنها باید در راستای تقویت و ارتقای کیفیت و ارتقای کیفیت فعالیتهای آموزش و پرورش و مدارس دولتی صورت پذیرد و دولت موظف است تسهیلات لازم را برای توسعه ی این مدارس فراهم و در اختیار موسسان قرار دهد. ماده 7 – ظرفیت پذیرش دانش آموزان در شاخه ی متوسطه ی نظری متناسب با ظرفیت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی تنظیم خواهد شد و دولت موظف است نسبت به توسعه ی ظرفیت های پذیرش دانش آموزدر شاخه های فنی و حرفه ای و کار و دانش متناسب با رشته های مورد نیاز بازار کار و به منظور تعدیل دانش آموز در شاخه نظری ، اقدام نماید. ميزان توسعه يريك از شاخه ها متناسب بانيازها وامكانات كشور ونيز وظايف وسهم سايردستگاههااجرايي درتوسعه ي آموزشهاي كاردانش دربرنامه هاي پنج ساله ي توسعه ي فرهنگي،اجتماعي واقصادي پيش بيني خواهد شد. تبصره 1- دولت موظف است براي فارغ التحصيلان دوره ي متوسطه نظري كه به دانشگاهها راه نمي يابند دوره ي يكساله مهارت آموزي به منظور آمادگي آنان براي ورود به بازار كار،دربرنامه هاي پنج ساله توسعه پيش بيني نمايد.اين گونه افراد از يكسال معافيت تحصيلي برخوردار مي باشند. تبصره 2- دولت موظف است امكانات لازم براي توسعه ي دوره هاي علمي- كاربردي (دوره هاي كارداني )آموزش وپرورش رامتناسب بانيازها دربرنامه هاي پنج ساله توسعه پيش بيني ودراختيار وزارت قراردهد. تبصره 3- وزارت فرهنگ وآموزش عالي موظف است باهماهنگي دستگاههاي ذي ربط ضمن طراحي واجراي دوره هاي آموزشي علمي- كاربردي درسطوح مختلف،زمينه ي ادامه ي تحصيل فارغ التحصيلان دوره هاي متوسطه درشاخه هاي فني وحرفه اي و كاردانش وفارغ التصيلان دوره هاي كارداني فني وحرفه اي رافراهم آورد.اعتبارات وامكانات لازم در برنامه هاي پنج ساله توسعه پيش بيني خواهد شد. ماده 8- استانداردهاي مهارت در رشته هاي شاخه ي كاردانش براساس نيازهاي بازاركارووظايفي كه به موجب قانون به وزارتخانه ها ودستگاههاي اجرايي واگذار شده است،توسط وزارت تنظيم وبه تأييددستگاه مربوط مي رسد.سايربرنامه هاي درسي، آموزشي وتربيتي شاخه ي مذكور به تصويب شوراي عالي آموزش وپرورش مي رسد. تبصره- نظارت برحسن اجراي مهارتهاي شاخه ي كاردانش كه درسايردستگاههاي اجرايي انجام مي شود ونيز صدور گواهينامه پايان تحصيلات اين دوره برعهده وزارت است ودرمواردي كه وزارت مجري آموزش ومهارتهاي شاخه كارودانش است،آزمونهاي مهارت توسط وزارت بانظارت دستگاه ذي ربط انجام مي شود. ماده ي 9- برنامه هاي درسي وتربيتي،روشهاي آموزش ويادگيري ونظام ارزشيابي از دانش آموزان،متناسب بااهداف هردوره ي تحصيلي ،مقتضيات سني ومراحل رشد وبلوغ،شرايط اقليمي ومحيطي وجنسيت دانش آموزان،باتكيه برتربيت ديني واخلاقي،تربيت علمي وپرورش روحيه ي تحقيق،تفكر وپرسشگري وبروز نبوغ وخلاقيت آنان وآموزش مهارتهاي زندگي وتربيت اجتماعي،توسط وزارت تدوين و به تصويب شوراي عالي آموزش وپرورش مي رسد. تبصره 1- پژوهش وتحقيق بايد مبناي روز آمد كردن برنامه ها ،روشها ومواد آموزشي وتربيتي واستفاده از تجربيات آموزش وپرورش ساير كشورها باتوجه به مباني ارزشي،شرايط فرهنگی و آموزشی کشور قرار گیرد. تبصره 2 – وزارت می تواند به منظور توجه به تفاوتهای فردی دانش آموزان و بروز استعدادها و خلاقیتهای آنان، ساعاتی از برنامه ی هفتگی هر یک از دوره های تحصیلی را به فعالیتهای پرورشی و مشاوره ای ، آموزشهای جبرانی و تکمیلی و کارگاهی ، تحت عنوان دروس انتخابی اختصاص دهد. عناوین ، محتوا و روشهای ارایه ی این دروس به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد . ماده 10 – به منظور هماهنگی و متناسب سازی کلیه ی مولفه های موثر در تعلیم و تربیت دانش آموزان ، وزارت موظف است طرح ( جامع تربیت ) را تهیه کرده ، به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی برساند. ماده 11 – به منظور تعمیم فعالیتهای پرورشی در سطح کلیه ی معلمان مدارس و احیای نقش تربیتی معلمان و مشارکت آنان در فعالیتهای تربیتی و مشاوره ای مدارس به وزارت آموزش و پرورش اجازه داده می شود از ساعات غیر موظف معلمان و کارکنان واجد شرایط مدارس و یا با استفاده از بخشی از ساعات کار موظف آنان برای انجام فعالیتهای مذکور اقدام نماید. ضوابط و شرایط لازم برای انجام این امر به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد. ماده 12 – وزارت موظف است در راستای تحقق عدالت آموزشی و به منظور افزایش پوشش تحصیلی در دوره های مختلف آموزش و پرورش ، بر حسب شرایط اقلیمی ، فرهنگب و اجتماعی نسبت به ارایه ی خدمات آموزشی و پرورشی به دانش آموزان خصوصا مناطق محروم روستایی و عشایری به یکی از روشهای زیر اقدام نماید. 1 - تاسیس و توسعه ی مدارس شبانه روزی راهنمایی و متوسطه 2 – تاسیس و توسعه ی خوابگاه های مرکزی 3 – دایر نمودن مدرسه در روستاهایی که دارای مرکزیت هستند و ارایه ی خدمات ایاب و ذهاب به دانش آموزان 4 – ایجاد انعطاف لازم در برناه ها و روشهای آموزشی و پرورشی با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی ، سن و جنسیت دانش آموزان ضوابط و آئین نامه ها ی مورد نیاز این ماده توسط وزارت تهیه و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد. ماده 13 – به منظور ایجاد و تقویت انگیزه های تحصیلی و فراهم نمودن زمینه های رقابت سالم و تعامل فکری بین دانش آموزان و رشد جمعی آنان ، تفکیک دانش آموزان بر اساس میزان استعداد و توانایی در مدارس و کلاسهای درس مجاز نمی باشد. تبصره – وزارت موظف است برای تعلیم و تربیت و حمایت از دانش آموزان استثنایی و همچنین شناسایی شناسایی و پرورش قوه نبوغ و خلاقیت دانش آموزان سرآمد نوابغ نظام آموزش و پرورش متناسب را تدوین و با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی اجرا نماید. ماده14- بر اساس سیاست عدم تمرکز توسعه مشارکت و با تاکید بر اینکه مدرسه کانون اصلی تعلیم و تربیت است دولت موظف است ساختار مناسب را برای اداره مطلوب مدارس پیش بینی نموده ساز و کار لازم را برای تحقیق اهداف تعلیم و تربیت دانش اموزان فراهم کند. ماده15- به منظور هماهنگی بین مجریان فعالیتهای آموزشیو پرورشی در سطح استانهای کشور استفاده بهینه از امکانات و ظرفیتهای موجود حذف فعالیتهای موازی و ایجاد زمینه برای اجرای قانون شوراهای آموزش و پرورش و بر مبنای اصل عدم تمرکز سازمان آموزش و پرورش استان تشکیل می شود. اساسنامه سازمان توسط وزارت تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید. ماده16- نظر به وسعت و گستردگی آموزش و پرورش و نقش و اهمیت آن در توسعه همه جانبه و متوازن کشور از تاریخ تصویب این قانون وزیر آموزش و پرورش عضو شورای حقوق و دستمزد و شورای عالی عالی اداری خواهد بود. ماده17- به منظور پی گیری و تحقق مفاد مندرج در قانون شوراها در زمینه تامین فضاهای آموزشی و پرورشی رئیس سازمان نوسازی توسعه و تجهیز مدارس کشور عضو شورای عالی شهرسازی و معماری کشور و مدیران کل سازمان مذکور در استانها عضو کمیسیونهای وابسته به این شوراها در استانها خواهند بود. ماده18- نظر به اینکه تعلیم تربیت رسالت انبیاست و معلمان و مربیان الگو و راهنمای دانش آموزان و از عوامل اصلی موثر در فرایند تعلیم و تربیت هستند انتخاب آنان باید به نحوی باشد که همواره متدین ترین شایسته ترین و کارآمدترین فارغ التحصیلان مراکز علمی برای ایفای وظایف گزینش شوند. معلمان و مربیان شاغل در دوره های مختلف تحصیلی با توجه به مدارک تحصیلی از مزایایی یکسان برخوردار خواهند بود. تبصره – معلمان و مربیان با مدارک تحصیبی کارشناسی ارشد و بالاتر از کلیه مزایای اعضای هیئت علمی برخوردار خواهند شد. ماده19- مدرک تحصیلی معلمان و مربیان در آموزش و پرورش حداقل کارشناسی یا معادل آن می باشد و نیروی انسانی مورد نیاز از روشهای زیر تامین خواهد شد: جذب فارغ التحصیلان رشته های تربیت دبیری از دانشگاهها و مراکز آموزش عالی جذب فارغ التحصیلان رشته های کارشناسی و بالاتر پس از طی دوره یک ساله آموزش مهارتهای تعلیم و تربیت تبصره1- وزارت می تواند برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز مناطق محروم و استادکاران واحدهای فنی و حرفه ای از فارغ التحصیلان دانشسراها (کاردانی تربیت معلم 3 ساله) و مراکز تربیت معلم (کاردانی 2ساله) و آموزشکده های فنی استفاده نماید. تبصره2- عناوین و سرفصل دروس رشته های تربیت دبیری آموزش عالی مراکز و دانشسراها و تربیت معلم و آموزشکده های فنی و حرفه ای دوره های یک ساله آموزش مهارتهای تعلیم و تربیت متناسیب با اهداف و وظایف نظام آموزش و پرورش توسط وزارت آموزش با هماهنگی وزارت فرهنگ و آموزش عالی تهیه و به تصویب شورای عالی برنامه ریزی می رسد. تبصره3- استخدام استادکار برای مراکز مهارت آموزی در شاخه کارودانش با حداقل مدرک دیپلم بلامانع است. ماده20- وزارت موظف است نسبت به تدوین نظام جامع آموزش معلمان و کارکنان خود به گونه ای اقدام نماید که کلیه آموزشهای کوتاه مدت و بلندمدت و ادامه تحصیل فرهنگیان به نحوی در ارتقای علمی و شغلی و دریافت مزایای متعلقه به آنان موثر باشد. آموزشهای مذکور توسط مراکز تربیت معلم و مراکز آموزش ضمن خدمت و آموزشکده های فنی و حرفه ای تابعه وزارت و نیز دانشگاهها و موسسات آموزش عالی اجرا خواهد گردید. تبصره – آئین نامه اجرایی این ماده به پیشنهاد وزارت وبا هماهنگی سازمان امور اداری و استخدامی به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید. ماده21- به منظور تامین نیروی انسانی متخصص مورد نیاز وزارت ارتقای علمی معلمان و کارکنان موجود وزارت فرهنگ و آموزش عالی موظف است از طریق دانشگاها و موسسات آموزش عالی اقدامات زیر را انجام دهد: الف- اختصاص و توسعه ظرفیت رشته های دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در سطوح کارشناسی و بالاتر بر اساس جنسیت رشته و استان برحسب نیاز وزارت آموزش و پرورش به گونه ای که حداکثر ظرف 5 سال از تصویب این قانون نیاز به نیروی انسانی متخصص مرتفع دارد. ماده22- تعدادی نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش بر اساس معیارهای زیر محاسبه می گردد: 1- عناوین فعالیتها و مشاغل ضروری در وزارت آموزش و پرورش برای دستیابی به اهداف مورد نظر و ایفای وظایف محوله به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد. 2- ضرایب و شاخصهای به کارگیری نیرو و دیگر عوامل آموزشی مرتبط در فعالیتها و مشاغل مذکور با جهت گیری ارتقای کیفیت در اموزش و پرورش و کامل نبودن پوشش تحصیلی لازم التعلیمان در همه دوره های تحصیلی و کلیه مناطق آموزشی با هماهنگی سازمان امور اداری و استخدامی کشور تعیین و به تصویب هیئت وزیران میرسد. 3- وضعیت نیروی انسانی هر یک از مناطق آموزشي به صورت مجزا و به تفکیک جنسیت رشته و دوره تحصیلی مورد توجه قرار می گیرد. ماده 22— به منظورحفظ شآن و منزلت فرهنگیان در سطح جامعه دولت موظف است: نسبت به تامین نیازهای معیشتی و رفاهی(مسکن مصرف بهداشت و درمان)معلمان با تشکیل سازمان خدمات فرهنگی و رفاهی و اجتماعی فرهنگیان اقدام نماید. بین سیاستهای فرهنگی و تربیتی وزارت با رسانه های گروهی و دستگاههای فرهنگی کشور هماهنگی لازم به عمل آورد و با تهیه برنامه ها و به کارگیری شیوه های تبلیغی مناسب نسبت به معرفی جایگاه و منزلت معلم در جامعه اقدام نماید. آیین نامه اجرایی مربوط به این ماده توسط وزارت تهیه و حسب مورد به تصویب هیئت وزیران یا شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهد رسید. ماده24- اعتبارات مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش به شرح زیر تامین خواهد شد: اعتبارات دولت که در قالب بودجه های جاری و عمرانی همه ساله در قانون بودجه کل کشور منظور می شود. درامدهای ناشی از عوارض مختلف. وجوه حاصل از هدایا و کمکهای مردمی و موسسات دولتی و غیر دولتی. وجوه حاصل از فروش وسایل و امکانات و فضاهای مازاد بر نیاز یا فرسوده. وجوه حاصل از پرداختهای اولیای دانش آموزان در قبال ارایه فعالیتهای فوق برنامه آموزشی و پرورشی. وجوه حاصل از اجاره وسایل و تجهیزات و اماکن آموزشی و پرورشی و اداری در ساعات خالی و ایام تعطیلات به نحوی که به وظایف اصلی آموزش و پرورش لطمه وارد نشود. وجوه حاصل از سایر مواردی که حسب قوانین و مقررات مربوط تعیین شده خواهد شد. تبصره 1- آئین نامه های اجرایی بندهای مذکور توسط وزارت و با همکاری سازمان برنامه و بودجه تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید. تبصره2- کلیه واحدهای آموزشی و پرورشی وابسته و تابعه وزارت از پرداخت هرگونه عوارض شهرداری و حق انشعاب و امتیاز آب و فاضلاب و برق و تلفن و گاز معاف خواهند بود . ماده 25- به منظور انجام فعالیت های تربیتی در کلیه ایام سال و غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان با استفاده از ظرفیتهای موجود جامعه و کلیه وزارتخانه ها و موسات و شرکتهای تابعه آنها که مشمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است موظف اند بر اساس آئین نامه ای که به تصویب هیئت وزیران می رسد بخشی از امکانات فرهنگی و تفریحی و امور مشابه را در طی سال در اختیار وزارت آموزش و پرورش قرار دهند. ماده 26- با توجه به مشکلات مدارس استیجاری و کیفیت نازل ساختمانهای این گونه مدارس و به منظورایجاد زمینه مناسب برای ارتقای کیفیت آموزش و پرورش دولت مکلف است اعتبارات عمرانی وزارت آموزش و پرورش و کمکهای مردمی را به نحوی تنظیم نماید که حداکثر ظرف 5 سال از تصویب این قانون مدارس مذکور به مدارس ملکی تبدیل شوند. ماده 27- به منظور توسعه و گسترش فعالیتهای تربیت بدنی و تقویت و نهادینه کردن تمر ورزش در سطح مدارس و توجه ویژه به ورزش و آموزشگاهها سازمان برنامه و بودجه موظف است حداقل 50 درصد از اعتبارات عمرانی ورزش کشور را در استانها جهت ساخت و تکمیل و راه اندازی اماکن ورزشی خاص دانش آموزان به ویژه دانش آموزان دختر در اختیار آموزش و پرورش قرار دهد. ماده28- به منظور ترغیب دانش اموزان به تحصیل در شاخه کار و دانش و همچنین استفاده هر چه بیشتر از توان موجود در جامعه اعم از بخش دولتی و غیر دولتی برای توسعه آموزش در این شاخه دولت مکلف است نسبت به تدوین و اجرای سیاستهای حمایتی تسهیلاتی و تشویق اقدام نماید. آئین نامه اجرایی این ماده توسط وزارت و با هماهنگی دستگاهای ذیربط تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید. ماده 29- دولت موظف است زمینه های لازم را به گونه ای فراهم کند که ظرف دو سال پس از تصویب این قانون نظام آموزش و پرورش کشور بر مبنای این قانون اجرا شود. ماده 30- ائین نامه های اجرایی این قانون در مواردی که مشخص نشده است توسط وزارت آموزش و پرورش تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسيد. جدول عوامل و ضوابط طرح طبقه بندی مشاغل معلمان کشور حداكثر امتيازعوامل ارزشيلبيرديف60اشتغال تمام وقت در مشاغل مشمول طرح معلمان با حداقل مدرک تحصیلی لیسانس به ازای هر سال دو امتیاز و با مدرک دیپلم و فوق دیپلم یک و نیم امتیاز و با مدرک کمتر از دیپلم پنج درصد امتیاز .110تدریس تمام وقت و موظف در اموزشکده های فنی و مراکز تربیت معلم به ازای هر سال یک امتیاز. 2 15تصدی مشاغل سرپرستی ( رؤسا و معاونین واحدهای آموزشی ) از تاریخ 22/11/1357 در صورت داشتن حداقل شش ساعت تدریس موظف هفتگی به ازای هر سال سرپرستی 1 امتیاز علاوه بر امتیاز بند یک .318الف ) دوره آموزشی و کاراموزی یا تربیت معلم یکساله قبل از تاریخ 1/10/1350 به ازای هر دوره شش امتیاز حداکثر دوازده امتیاز . ب) دوره آموزشی و کارآموزی بعد از تاریخ 1/10/1350 تا 22/11/1363 به ازای هر دوره یا مجموع چند دوره حداقل شصت ساعته سه امتیاز . ج) به ازای هر دوره آموزشی یا کاراموزی حداقل سی ساعت که بعد از تاریخ 22/11/163 انجام شده باشد 1 امتیاز به ازای هر سی ساعت مازاد هر دوره آموزشی 1 امتیاز ( حداکثر پنج امتیاز ) 430خدمت اموزشی در روستاها به ازای هر سال 1 امتیاز 5به ازای هر سال پنج د امتیازخدمت اموزشی در بخشها و شهرستانها به استثنای ( اصفهان ، رشت ، تبریز ، شیراز ، مشهد ، کرج و شمیران ) و مناطق جنوب تهران که در حال حاضرمشتمل بر مناطق 15-16-17-18-19-20 و در گذشته نواحی 6-7-12-13-19-20 بوده اند. به ازای هر سال پنج امتیاز612خدمت در جبهه به ازای هر ماه 1 امتیاز 710تقدیر به مناسبت خدمات اموزشی از طرف وزیر و معاونین وزیر چهار امتیاز مدیرکل یا معاونین سه امتیاز رئیس اداره یا منطقه 1 امتیاز 815ابداع و ارائه روشهای تدریس یا طرحهای مربوط به امر آموزش و پرورش یا تهیه وسایل کمک آموزشی و اختراعات که استفاده آن از طرف وزارت آموزش و پرورش پذیرفته یا توصیه شده باشد پس ازتأیید دفتر تحقیقات و برنامه ریزی درسی و کمیته اجرایی طرح طبقه بندی مشاعغل برای هر مورد تا پنج امتیاز 921 تألیف دفتر تحقیقات و برنامه ریزی درسی و کمیته اجرایی طرح طبقه بندی مشاغل برای هر مورد تا پنج امتیاز . 1010عضویت و شرکت مستمر در هیأتها و شوراها و مجامع قانونی و رسمی به ازای هر سال 1 امتیاز .1110دارا بودن مدرک تحصیلی لیسانس ، فوق لیسانس و دکتری در زمینه های مربوط به ترتیب چهار ، هفت و ده امتیاز .1230 ارزشیابی بر اساس فرمهای مصوب سازمان امور اداری و استخدامی کشور سی امتیاز 13 تاریخ اجرای ردیف سیزده جدول فوق ( موضوع ارزشیابی مشاغل ) از تاریخ 1/7/1368 تعیین می شود . مشمولین این طرح همه ساله مورد ارزشیابی قرار گرفته و در تخصیص به گروههای یازده الی شانزده جدول حقوق ، معادل ارزشیابی آ نها را گروه ده به بالا ملاک محاسبه قرار می گیرد . حداقل امتیاز لازم جهت تخصیص به گروههای 11، 12و 13 برای دارندگان مدرک تحصیلی لیسانس و گروههای 13، 14 و 15 برای دارندگان تحصیلی فوق لیسانس و گروههای 14، 15 و 16 برای دارندگان مدرک تحصیلی دکتری به ترتیب 70 ، 90 و 15 امتیاز می باشد . توجه یک پارچه و هماهنگ به مقوله تامین و تجهیز نیروی انسانی با وظائف چند گانه اشاره شده در مقدمه به تشکیلاتی واحدکه کلیه امور پراکنده فوق را در خود جای دهد از ضروریات بهینه سازی تشکیلات آینده می باشد. در ضمن در صورتی که تحقیق یکپارچگی فوق صرفا مقوله مالی و بودجه و اداره کل تدارکات و خدمات که در معاونت اداری و مالی وجود دارند اولا از یک سنخیت نبوده و معمولا تدوین بودجه با نظارت بر آن باید مستقل نگرش شود و تدوین بودجه به عنوان مرحله ای از فرایند برنامه ریزی در بخش برنامه ریزی باید دیده شود .و امور مالی و تدارکات در معاونت مالی و پشتیبانی انجام شود و با توجه به گسترش تشکیلات این دو واحد، باید تمرکز زدایی صورت پذیرد. درلايحه اصلاح ساختار نظام آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران، پيشنهاد شده درسال 1380، هيچ بحثي در خصوص نيروي انساني و نظام به كار گيري معلمان در دوره ها و پايه هاي مختلف تحصيلي نشده است. لايحه اصلاح ساختار نظام آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران، پيشنهاد شده درسال 1380 ماده 1- نظام آموزش و پرورش از بخش آموزش و پرورش عمومي و دوره آموزش و پرورش متوسطه تشكيل مي شود، بخش عمومي شامل دوره هاي يك ساله آمادگي، هساله ابتدايي و سه ساله راهنمايي تحصيلي است ودوره متوسطه متشكل از سه شاخه نظري، فني و حرفه اي، كار دانش به طور سه سال مي باشد. ماده2- بخش آموزش و پرورش عمومي، با ايجاد مهارت هاي خواندن، نوشتن، حساب كردن و آموزش مباني اعتقادي، اخلاقي، زيستي، علمي، هنري و تقويت روحيه كنجكاوي و تفكر خلاق دانش آموران را براي زندگي فردي و اجتماعي و ورود به دوره تحصیلی بالاتر آماده می سازد. ماده 3- دوره ی آموزش و پرورش متوسطه ، در راستای تکمیل آموزشهای عمومی ضمن تقویت مبانی اعتقادی، اخلاقی-علمی و رشد و شکوفایی و شناخت بهتر استعدادهای دانش آموزان ، آنان را در شاخه های زیر آموزش می دهد: الف- شاخه نظری ، ضمن اعتلای فرهنگ و دانش عمومی دانش آموزان را در جهت ادامه تحصیل در دوره های آموزش عالی آماده می کند. ب- شاخه فنی حرفه ای ، با توسعه دانش عمومی ، آمادگیهای نسبی را در دانش آموزان برای اشتغال مفید و مولد در بازار کــــار و یا ادامه تحصیـل در دوره های علمی – کاربردی ایجاد می کند. ج- در شاخه کارو دانش ، تربیت نیروی انسانی ماهر و نیمه ماهر در مشاغل و حرف مورد نیاز جامعه صورت می گیرد و دانش آموزان را برای اشتغال مفید و مولد و یا ادامه ی تحصیل در دوره های علمی – کاربردی آماده می کند. ماده4- اهداف کلی ، اصول و اهداف تفصیلی هر یک از دوره های تحصیلی توسط وزارت آموزش و پرورش تهیه و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد. ماده 5- حداقل سن ورود به دورزه ی آمادگی 5/5 سال و تحصیل در بخش آموزش و پرورش عمومی اجباری است ، اولیایی که نسبت به ثبت نام فرزندان خویش در بخش آموزش عمومی اقدام نکنند، متخلف شناخته شده و با آنان مطابق با آئین نامه ای که به تصویب هیات وزیران می رسد ، رفتار خواهد شد. ماده6- هرسال تحصیلی شامل 200 روز کاری می باشد، تقویم آموزشی مناطق مختلف کشور متناسب با دوره های تحصیلی ، شرایط اقلیمی و سایر عوامل موثر در هر منطقه به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد. ماده7- به دانش آموزانی که دوره راهنمایی را باموفقیت به پایان می رسانند گواهی نامه پایان تحصیلات آموزش و پرورش عمومی اعطا می شود، هدایت تحصیلی دانش آموزان برای ورود به دوره متوسطه در پایان دوره راهنمایی تحصیلی صورت می پذیرد، نظام هدایت تحصیلی و سایر ضوابط و مقررات مربوط به این ماده به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسد. ماده8- به دانش آموزانی که دوره متوسطه را در هریک از شاخه ها و رشته های مربوط به پایان برسانند گواهی نامه پایان تحصیلات دوره متوسطه(دیپلم ) اعطا می شود. ضوابط و مقررات مربوط توسط وزارت آموزش و پرورش تهیه و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش خواهد رسید. ماده9- ضوابط و مقررات مربوط به آزمون ورودی ، پذیرش دانشجو و ادامه تحصیل فارغ التحصیلان دوره متوسطه در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ، توسط وزارت آموزش و پرورش و وزارتین علوم تحقیقات و فناوری و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی تدوین و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهد رسید. ماده10- دولت موظف است با همکاری دستگاههای اجرایی نسبت به ایجاد ظرفیتهای پذیرش دانش آموزان در شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش متناسب با رشته ها و مهارتهای مورد نیاز اقدام نماید، وظایف و سهم دستگاههای اجرایی با پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش به تصویب هیات وزیران خواهد رسید. ماده11- دولت موظف است برای ادامه ی تحصیل فارغ التحصیلان شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش ، دوره های آموزش علمی – کاربردی را در سطوح کاردانی و بالاتر برنامه ریزی نمایند، این دوره ها توسط دانشگاهها دستگاههای اجرایی دولتی و بخش غیر دولتی با کسب مجوز از وزارت خانه های ذی ربط و با نطپظارت آنان اجرا خواهد شد. ماده12- در راستای سیاست تمرکز زدایی ، توسط مشارکت و انعطاف پذیری در امر آموزش و پرورش سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و وزارت آموزش و پرورش موظف اند ساختار مناسب برای اداره مطلوب مدارس و ساز و کارهای لازم را برای تحقق اهداف تعلیم و تربیت تهیه و تصویب کنند. ماده 13- به منظور ترغیب دانش آموزان به تحصیل کاردانش و همچنین استفاده هرجه بیشتر از توان موجود در جامعه اعم از بخش دولتی و غیر دولتی برای توسعه آموزش در این شاخه ، دولت مکلف است نسبت به تدوین و اجرای سیاستهای حمایتی ، تسهیلاتی و تشویقی اقدام نماید، آئین نامه اجرایی این ماده توسط وزارت آموزش و پرورش و با هماهنگی ذی ربط تهیه و به تصویب می رسد. ماده 14- وزارت آموزش و پرورش موظف است حداکثر تا مدت 2سال از تاریخ تصویب این قانون نسبت به اجرای آن اقدام کند. دولت نیز موظف است امکانات و زمینه های لازم در جهت اجرای این قانون برای آموزش و پرورش فراهم کند. اصلاحات در آموزش و پرورش درسال 1380 ، در تفصیل اهم برنامه های وزارت آموزش و پرورش و شرح نارساییهای نظام آموزشی توسط وزیر وقت آموزش و پرورش ، از "اصلاح نظام جذب ، استخدام و ارزشیابی کار کنان" سخن به ميان آمده ، اين برنامه زمينه ساز مطرح شدن طرح لصلاحات در آموزش و پرورش بود، بخش مرتبط با بحث نيروي انساني و چگونگي تربيت و به كار گيري معلمان در اين برنامه چنين بود: "... در تاریخ گذشته آموزش پرورش ایران ، معلمان پس از استخدام و علی رغم تمامی کاستیهای نظام استخدام ، روانه کلاس درس شده و هیچ گاه صلاحیتهای آنها از ابعاد مختلف حرفه ای و تخصصی و روابط انسانی مورد سنجش قرار نگرفته است و تنها آموزشهای کوتاه مدت موردی براساس تغییر محتوای برخی کتب یا آموزشهای دراز مدت ضمن خدمت با محتوای آموزشی و معمولا فاقد کارایی و نامتناسب با نیاز های یادگیری جدید دانش آموزان ، به آنها ارایه شده است ، به همین جهت ، به استثنای آن گروه از معلمان که خود دارای انگیزه های درونی قوی بوده اند ، سایر معلمان به حال خود رها شده و بر اساس دانش و آموخته ها و یادگیریهای اولیه و ناکارامد شده خود ، همه سالها با روشها و شیوه های تکراری به تدریس ادامه داده و می دهند. تاسیس و تقویت مراکز سنجش صلاحیتهای معلمان با هدف تعیین تواناییها و کاستیهای حرفه ای و تخصصی معلمان و طراحی دوره های باز آموزی ، مهارت ، کاروزی مجدد ، آموزشهای تکمیلی و حذف نیروی ناکارامد از اولویتهای اساسی آموزش و پرورش خواهد بود. سیاستهای گذشته استخدام موجب شده که در حال حاضر با تراکم نیروی مازاد در برخی مناطق برخوردار و نیاز به نیروی انسانی در مناطق محروم مواجه باشیم پاداشها و مشوقها برای جذب نیروهای مشاغل به مناطق محروم ناکافی است و جو فرهنگی جامعه نیز آن را تشویق نمی کند. از اولویتهای آموزش و پرورش جلب نظر موافق مراجع قانونی مرتبط برای خروج نیروهای مازاد فاقد کیفیت ، و اخذ مجوز استخدام نیروهای انسانی جوان و متخصص به منظور محرومیت از مناطق محروم ، تزریق افکار و ایده ها و انرژیهای فعال به آموزش و پرورش خواهد بود. از سوی دیگر ، شیوه های ارزیابی جاری در آموزش و پرورش مورد اعتراض و انتقاد اقشار مختلف فرهنگیان قرار دارد . غالب فرهنگیان معتقدند این ارزشیابیها فاقد ارزش علمی و اعتبار هستند و تقریبا تاثیری درانگیزش معلمان به رشد حرفه ای و توسعه مهارتهای شغلی و احساس تعلف به محیط کار و شغل ندارند و موجب اتلاف سرمایه های مالی و انسانی می شوند. با هدف بهبود عملکرد شغلی کارکنان و رشد حرفه ای آنها، فراهم کردن اطلاعات صحیح و واقعی در مورد نواقص و عیوب و نارساییهای عملکرد معلمان و کارکنان به منظور طراحی فعالیتهای جبرانی ، آسان کردن قضاوت درباره کارکنان و منطقی و عینی کردن تصمیم گیریهای مدیریتی ، آشکار کردن توانمندیهای بالقوه کارکنان به منظور تحقق استراژی شایسته سالاری در ارتقای نیروی انسانی و حذف هزینه های مصرفی ناشی از ارزشهای جاری ، بازنگری و اصلاح نظام ارزشیابی از عملکرد کارکنان و معلمان و برقراری ارتباط مستقیم و شبکه ای آن با نظامهای حقوق و مزایا آموزشی و بهسازی نیروی انسانی و ارتقای شغلی در اولویتهای کاری آموزش و پرورش قرار خواهد گرفت." ولي درتدوین طرح اصلاحات توسط پژوهشکــــده تعلیم و تربیت در شهریـــــور 1380، بجز در يك اصل و آنهم به طور مبهم، هيچ گونه سخني از نيروي معلمان نيامده بود. منشور اصلاحات در آموزش و پرورش مقدمه اصلاح و نوآوری در آموزش و پرورش از موضوعات مورد توجه بسیاری از نظامهای آموزش و پرورش جهان است. کشور ما نیز به ویژه به تحولات فرهنگی و اجتماعی انقلاب اسلامی ایران و حوادث پس از آن ، از لزوم چنین توجهی مستثنی نیست. اقدام برای هرگونه اصلاح نیازمند چارچوب اولیه ای است که جهت و جریان آن را تعیین و هدایت کند. پیشنهاد پیوست که با عنوان منشور اصلاحات در آموزش و پرورش تدوین شده، گامی اولیه در راه تعیین این چارچوب راههاست که در مراحل بحث و بررسی باید متقن و مستند گردد. مبانی اصلاحات در آموزش و پرورش هرگونه اصلاح آموزشی باید شش مبنا داشته باشد که عبارت اند از : مبنای فرهنگی مبنای اجتماعی مبنای سیاسی مبنای اقتصادی مبنای روانی مبنای علمی مبنای فرهنگی اصلاحات در آموزش و پرورش متناسب با ویژگیهای فرهنگی جامعه صورت می پذیرد . از اهم این ویژگیها ، اسلامی بودن فرهنگ جامعه و ارزشهای دینی و اعتقادی حاکم بر آن است . اهداف غایی در اصلاحات آموزشی نیل به فرهنگ اسلامی است که در انقلاب اسلامی ، قانون اساسی و احکام و قوانین جامعه جاری و ساری است. ویژگی دیگر فرهنگ هویت ایرانی آن می باشد که در تاریخ و ادبیات و هنر کشور متجلی است. مبنای اجتماعی اصلاحات آموزشی متناسب با شرایط و مقتضیات اجتماعی و با هدف کمک به بهسازی زندگی اجتماعی آحاد جامعه ، رفاه اجتماعی تربیت شهروندان با کفایت و کارآمد ، تقویت قدرت سازگاری اجتماعی افراد در تعاملهای اجتماعی در درون جامعه یا در ارتباط با جوامع دیگر به ویژه با ملاحظه تحولات اجتماعی روز افزون در ایران و جهان صورت می گیرد. مبنای سیاسی اصلاحات آموزشی منجر به رشد فرهنگ سیاسی دانش آموختگان در نظامهای رسمی آموزش و پرورش خواهد شد. شهروند خوب می تواند در حیات سیاسی جامعه مشارکت فعال و عادلانه داشته باشد. قدرت سیاسی در جامعه به همه آحاد جامعه این اختیار و حق را می دهد که در سرنوشت آینده خود و دیگران به صورت سازنده و فعال شرکت جویند. آزادی سیاسی موهبتی است که اگر با ارزشهای دینی و اعتقادی مطابق با فطرت انسانی آمیخته شود به حاکمیت عقل و ارزشهای انسانی در حیات سیاسی جامعه منجر خواهد شد . آموزش و پرورش در تربیت شهروندانی که این خصوصیت را داشته باشند نقش بسزایی دارد و اهداف ، برنامه ها و روشهای آن بر این اساس ارزشیابی خواهند شد. مبنای اقتصادی در دنیای امروز ، آموزش و پرورش رکن توسعه اقتصادی جوامع است. پیچیدگی نظامهای فرهنگی و اجتماعی درحدی است که افراد آموزش ندیده به سادگی قادر به حیات فردی و اجتماعی سازنده نیستند. انتظارات اجتماعی از آموزش و پرورش نیز رشد افراد دارای تواناییها و مهارتهای لازم برای تصدی مشاغل مختلف اجتماعی ، تصمیم گیریهای به موقع و مفید در مواجهه به چالشهای روزمره زندگی اجتماعی می طلبد و برنامه ریزی مناسب برای پیشبرد اهداف فردی ، اجتماعی و فرهنگی بدون توجه به این دیدگاه ممکن نیست . بدون تردید ارزش آموزش و پرورش منفک از شرایط و مقتضیات اقتصادی جامعه قابل سنجش نیست و کارایی اقتصادی انسان دانش آموخته و فارغ التحصیل از نظامهای آموزش رسمی ار ملاکها و شاخصهای اساسی یک آموزش و پرورش موفق است. مبنای روانی آموزش و پرورش وقتی موفق خواهد شد که اهداف و برنامه های آن با شرایط فرد که موضوع تعلیم و تربیت است مطابقت داشته باشد. در جریان آموزش وپرورش باید نیاز های فردی شناخته شود و این شناخت نقطه آغازین هر برنامه آموزشی باشد.در عین حال ، رشد نیازهای فردی و زمینه سازی برای پیدایش نیازهای متعالی او از اهم مسئولیتهای آموزش و پرورش است. آماده ساختن فرد برای درک و شناخت بهتر محیط و واکنش متناسب با آن ، یادگیری متناسب با رشد ذهنی و عقلی ، رشد خصوصیات شخصیتی که منجر به پیدایش شاکله کنجکاو ، فعال ، جستجوگر ، دوستدار دانش و پویا گردد از مسئولیتهای اساسی آموزش و پرورش در دنیای امروز است. مبنای علمی آموزش و پرورش تلفیقی از علم و هنر است. یافته های علمی چراغ راه برنامه ریزان و پرورشکاران است.یادگیری فرایندی است که محصول تعامل ذهنی فرد با محیط می باشد و آموزش این فرایند به صورت سازمان یافته و برای نیل به اهداف معینی و از پیش تعیین شده هدایت می کند . یادگیری به صورتهای مختلف رخ می دهد و آموختن مهارتهای ذهنی و رفتاری و یا کسب ویژگیهای عاطفی ، همه از اصول علمی معین تبعیت می کند . جریان آموزش و پرورش هنگامی توام با موفقیت خواهد بود که مبتنی بر اصول علمی و توصیفی یادگیری و فعالیتهای ذهنی و روانی انسان (دانش آموز) و اصول تجویزی آموزشی متناسب با قوانین یادگیری باشد. از طرف دیگر ، برون دادهای آموزش و پرورش در جامعه به عنوان یک محصول فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی ، باید از ویژگیهایی برخوردار باشد که می توان و باید آن را بر اساس شرایط مذکور و به صورت علمی مورد سنجش و ارزشیابی قرار داد. هنر تعلیم و تربیت تلفیق راهکارها و برنامه های آموزشی با وضعیت موجود مربی و نیز شرایط و نیاز های اجتماعی است. اصول اصل اول :توجه به چالشهای مهم ملی و جهانی اصلاحات آموزشی باید چالشهای مهم ملی ، منطقه ای و جهانی را در عرصه های فرهنگی ، اجتماعی و علمی مدنظر قرار دهد و اهداف و برنامه های خود را متناسب با آن تدوین و تنظیم کند. اصل دوم: تمامیت و کلیت اصلاحات آموزش و پرورش یک کل به هم پیوسته است که کلیه عناصر و اجزای نظام آموزش و پرورش را در بر می گیرد و اقدام درهر جزء یا عنصر متناسب و متناظر با سایر اجزای و عناصر است. اصل سوم : تداوم و استمرار اصلاح در آموزش و پرورش باید به عنوان یک فرایند مستمر و مداوم تلقی شود که متناسب با تحولات و مقتضیات جامعه تعیین و ترسیم خواهد شد. اصل چهارم : تدریجی بودن فرایند اصلاح در آموزش و پرورش تدریجی است نه دفعی ، آموزش و پرورش در جریان عملکرد خود باید آرام و به تدریج مورداصلاح قرار گیرد. اصل پنجم : توجه به مبانی اعتقادی و ارزشی جامعه اصلاحات باید مبتنی بر مبانی ارزشی جامعه و قدر مسلم از ارزشها و اصول اسلام و قوانین جامعه باشد. اصل ششم : انعطاف پذیری اصلاحات آموزشی باید متناسب با شرایط و موانع مختلف فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و فردی از انعطاف پذیری لازم برخوردار باشد. اصل هفتم : بازخوردگیری مداوم اصلاحات آموزش و پرورش باید به گونه ای تدوین و اجرا شود که با برخورداری از یک نظام بازخوردگیری در درون و بیرون نظام آموزش و پرورش به صورت دایم مورد بازنگری قرار گیرد و آسیبهای احتمالی را در این فرایند مورد توجه قرار دهد. اصل هشتم : توجه به یکپارچگی تعلیم و تربیت اصلاحات آموزشی باید حکمیت و یکپارچگی در امر آموزش و پرورش را مد نظر قرار دهد و تقویت جایگاه تربیت در کلیه مولفه ها و برنامه های آموزش و پرورش را به گونه ای که تفکیک آموزش و پرورش ازبین برود ، دراولویت قرار دهد. اصل نهم : عدم ایجاد تنش در جامعه اصلاحات آموزشی باید ایجاد کمترین تنش ممکن در سطح جامعه را مدنظر قرار دهد. ایجاد حساسیت و مقاومت در بین معلمان و پرورشکاران و نیز آحاد جامعه باید به صورت جدی مدنظر قرار گیرد. اصل دهم : توجه به ظرفیتهای موجود فرایند اصلاحات باید متناسب با ظرفیتها و امکانات موجود در درون و بیرون نظام آموزش و پرورش تدوین شود و امکان سنجی و شناسایی ظرفیتهای موجود را مد نظر قرار دهد. اصل یازدهم : توجه به مسئولیت های نهادی دیگر در جریان اصلاحات آموزش و پرورش باید به ظرفیتها و مسئولیتهای نهادها و بخشهای مختلف جامعه توجه شود و از تمامی امکانات موجود در نهادهای رسمی و غیر رسمی برای ارتقای سطح آموزش و پرورش بهره گیری شود. اصل دوازدهم : توجه به عدالت آموزشی اصلاحات در آموزش و پرورش باید بر اساس بسط و توسعه عدالت آموزشی در بین اقشار مختلف و مناطق مختلف کشور تنظیم و اجرا شود. اصل سیزدهم : توجه به آموزشهای علمی اصلاحات آموزشی باید بر اساس تغییر موازنه جهت گیری آموزشی از آموزشهای نظری به سوی آموزشهای فنی و حرفه ای باشد. اصل چهاردهم : بهره گیری از یافته های علمی اصلاحات آموزشی باید آخرین و معتبر ترین یافته های علمی در عرصه تعلیم و تربیت و علوم انسانی را مدنظر قرار دهد و سیاستها و راهکارهای خود را بر اساس آنها تدوین کند و از نظرهای شخصی بپرهیزد. اصل پانزدهم : استفاده از تجارب سایر جوامع اصلاحات آموزشی باید به گونه ای تنظیم شود که با مطالعه و بررسی تطبیقی عمیق نظامهای نا موفق و موفق در آموزش و پرورش سایر جوامع از تجارب آنها بهره مند باشد. اصل شانزدهم : توجه به مهارت و کفایت دانش آموختگان - اصلاحات آموزشی باید افزایش کفایت و مهارت و دانش آموختگان را در تمامی عرصه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مد نظر قرار دهد( اصلاحات در آموزش و پرورش، شهريور 1380) سند ملی توسعه آموزش و پرورش در سند ملی توسعه آموزش و پرورش الزامات و اقدامات مورد نیاز در جهت تحقق اهداف توسعه آموزش و پرورش از ابعاد زیر مورد بحث قرار گرفته است. 1- تامین و تجهیز منابع مالی جدید 2- تامین و تربیت نیروی انسانی 3- تدوین و اصلاح قوانین و مقررات 4- زمینه سازی فرهنگی و اصلاح نگرش ها 5- پیش بینی و استقرار نظام نظارتی اجرای برنامه نظر به اهمیت موضوع به ذکر اقداماتی که باید در زمینه تامین و تربیت نیروی انسانی و تدوین ، اصلاح قوانین و مقررات و زمینه سازی فرهنگی و اصلاح نگرش ها در اين مورد انجام گيرد، اشاره می شود: - تامین و تربیت نیروی انسانی الف: اجرای دوره های آموزشی بلند مدت معلمان تا سطح کارشناسی در مراکز تربیت معلم ب: مشخص و قانونمند نمودن نحوه رفع کمبودهای آموزش و پرورش در زمینه منابع انسانی با توجه به خروجی نیروی انسانی آموزش و پرورش در طول برنامه ج: اختصاص 25 درصد ظرفیت های دانشکده های مرتبط با تعلیم و تربیت و رشته های مورد نیاز آموزش و پرورش در دانشگاههای دولتی برای ادامه تحصیل فرهنگیان د: فراهم آوردن زمینه های لازم برای اجرای نظام جامع رفاهی فرهنگیان با تاکید بر رفع مشکلات آنان در زمینه مسکن، مصرف و درمان - تدوین و اصلاح قوانین و مقررات: تحقق اهداف مورد نظر در برنامه پنج ساله چهارم توسعه آموزش و پرورش مستلزم اقدامات و اصلاح و بازنگری برخی از قوانین و مقررات جاری و تدوین و وضع ضوابط قوانین و مقررات جدید به شرح زیر است: - بازنگری و تصویب مجدد تصویب نامه شماره 68208/681 مورخ 19/9/67 هیات محترم وزیران برای بهره مندی کارکنان سازمان آموزش و پرورش استعدادهای درخشان از مزایای مربوط و جذب نیروهای کیفی تر - تصویب لایحه نیروی انسانی آموزش و پرورش و اصلاح نظام جذب معلمان - رفع موانع پذیرش مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد فرهنگیان برای ادامه تحصیل در مراکز تربیت معلم و دانشگاهها - اصلاح قانون انتقال مراقبین بهداشت مصوب سال 1370 - اصلاح مقررات مربوط به تعیین سهم دانشگاهها از اعتبارات بخش تربیت بدنی و ورزش و نحوه توزیع اعتبارات عمران این بخش با رویکرد افزایش سهم آموزش و پرورش متناسب با فعالیت های آن - اصلاح نظام پرداخت حقوق، متناسب با میزان بهره وری کیفیت خدمات معلمان با رویکرد افزایش انگیزه شغلی و تامین جایگاه و منزلت حرفه ای آن - تدوین نظام سنجش صلاحیت علمی و رتبه بندی معلمان با رویکرد ارتقا کیفی سطح آموزشی آنان - وضع قوانین و مقررات لازم برای تامین، جذب و نگهداشت نیروی انسانی مورد نیاز مناطق کمتر توسعه یافته کشور - زمینه سازی فرهنگی و اصلاح نگرش ها: در این راستا اصلاح باورهای مسئولین فرهنگی و مراجع سیاست گذار کشور و مبادی توزیع و تخصیص منابع و همچنین سطوح مختلف جامعه نسبت به منابع انسانی و آموزش و پرورش و همراهی و همسویی بیشتر خانواده ها می تواند تضمین کننده موفقیت برنامه های توسعه باشد. برای ایجاد نگرش سرمایه ای به آموزش و پرورش و منابع انسانی ضروری است اطلاع رسانی مستمر در خصوص فعالیتها و مخاطبان، ماموریتها و برنامه های وزارت آموزش و پرورش به عمل آید و به منظور استفاده از توان بالای جامعه می بایست ارتباط گسترده ای با خانواده ها صورت گیرد. به منظور ایجاد هماهنگی بیشتر و زمینه سازی فرهنگی و اصلاح نگرش ها در جامعه نسبت به آموزش و پرورش ضروری است با برپایی همایش ها و استفاده از رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی و چاپ و نشر کتب نسبت به بررسی مسائل و مشکلات مبتلا به آموزش و پرورش و دست یابی به راهکارهای مناسب برای رفع موانع اقدام نموده و توجه به مسائل تعلیم و تربیت معطوف داشت. شاید بهترین زمینه سازی فرهنگی و اصلاح نگرش را می باید در بهبود کیفیت آموزش متمرکز نمود و با گسترش دامنه آموختن به حیطه های آموزش برای زیستن و آموزش برای همزیستی با دیگران، ابعاد مختلف آموزش را با زندگی آحاد افراد جامعه پیوند زد و به این ترتیب به ایجاد نگرشی نظام مند به منابع انسانی به عنوان اصلی ترین زیر ساخت توسعه کشور دست یافت ( سند ملي آمورش و پرورش،1383، ص 45). دانشگاه تربيت معلم پيامبر اعظم راهبرد كلان دولت نهم، عدالت درون و برون سازماني بود، در برنامه محمد فرشيدي ، نخستين وزير آموزش و پرورش دولت نهم، بحث نيروي انساني در ذيل اين راهبرد به عنوان يكي از مهم ترين موارد در نظر گرفته شد: ... مي توانيم شرايطي را فراهم سازيم كه به ميزان قابل توجهي تبعيض ها، نابرابري ها، و محروميت هاي به وجود آمده در زمينه هاي مخالف آمورش و پرورش فراهم سازيم. ...در قلمرو منابع انساني كه كانون آن معلمان مي باشند، امكان جلبحداكثر ظرفيت ها و قابليت ها را براي پيشبرد ماموريت آموزش و پرورش فراهم مي سازد. محوريت معلم، سياستي است كه بايد در چارچوب حوزه جذب و به كار گيري، آموزش و ارتقاء مهارت هاي حرفه اي، انگيزش و نگهداشت معلم مورد توجه قرار گيرد و با برنامه اي راهبردي به اين موضوع عنايت ويژه اي مبذول گردد و در اين مسير، احياي مراكز تربيت معلم نقشي كليدي ايفا مي كند( فرشيدي، 1384) در پي اين سياست بود كه تجميع مراكز تربيت معلم در دستور كار قرار گرفت و قرار شد اين مراكز ارتقاء يابند و در زير پوشش دانشگاهي با نام پيامبر اعظم به كار خود ادامه دهند. ساختارها و تشكيلات وزارت آموزش و پرورش بررسی سیر تحول تشکیلاتی آموزش و پرورش نشان می دهد که دستگاه تعليم و تربيت کشور از تاسیس وزارت علوم در سال 1272هجري قمري تا سال پدید آمدن انقلاب اسلامی ایران راه درازی پیموده است. تشکیلات ساده و اولیه ی آن به سازمانی گسترده مبدل شده و رشد فراوانی یافته است. با وجود مطالعاتی که در جهت تغییر اساسی ساختار اداری به وجود آمد، در سال 1357 وزارت آموزش و پرورش نه تنها دارای تشکیلات مرکزی گسترده بود، بلکه در همه ی بخشها و شهرستانها و استانهای کشور یک واحداجرایی برای اداره ی امور آموزش و پرورش وجود داشت و از این طریق بر اجرای همه ی امور نظارت می شد. گسترش ساختار اداری و افزایش واحدهای گوناگون ستادی و اجرایی ، موجب شد تا نظام اداری آموزش و پرورش بر نظام آموزشی و پرورشی چیره شود و به جای ایفای نقش پشتیبانی و خدمت کردن به مور آموزشی در مقام فرماندهی بر اید و در نقش رهبری و مدیریت از احساس برتری برخوردار شود و در پاره ای موارد راه را بر نوآوریهای آموزشی ببندد و بروز خلاقیتهای کارکنان آموزشی را بخوبی ممکن سازد و به جای واگذاری اختیارات بیشتر و حرکت به سوی عدم تمرکز ، در راه تمرکز شدید گام بردارد و همه یا اکثر امور آموزش و پرورش در دستگاه مرکزی به وسیله ی مقامات مرکزی حل و فصل شود.(صافي،1373) شواهد یاد شده و بررسی 32 نمودار تشکیلاتي ستاد وزارت آموزش و پرورش، نشانگر حذف، ادغام، جابجایی مکرر واحدهای مختلف در سایر ستادی بوده است. در زمينه بحث نيروي انساني مورد نياز چگونگي به كار گيري آنان و چگونگي استخدام و تربيت معلمان نيز وجود واحدهای موازی و تداخل وظایف در تعدادی از دفاتر و ادارات کل ستادی و تغییر مرتب ساختار سازمانی بدون بهره گیری از پشتوانه تحقیقاتی از مشکلات عمده حاکم بر نظام اداری آموزش و پرورش ایران بوده است. بر پایه مبانی نظری که انتظار می رود پیشینه مطالعات ساختاری سازمان عظیمی همچون آموزش و پرورش از یک الگوی مناسب پیروی نماید. لکن در عمل، شواهد حاکی از آسیبهای جدی در این عرصه است. در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی، ساختار وزارت آموزش و پرورش شاهد تغییرات پی در پی بوده است. هر بار واحدهایی حذف و یا ادغام و واحدهایی متعاقباً بر آنها افزوده شده است. آنچه در این میان حائز اهمیت است، این است که واحدها مبتنی بر تفکر نظام مند و با الهام از دانش سازمانی پیشرفته طرح ریزی نشده اند به نحوی که: الف: نمادی از کل فعالیت و فرآیندهای سازمانی باشند. ب: بتوان به وسیله آن، هدفهای نظام آموزش و پرورش را تامین و تحقق بخشید. در طرح ریزی ساختار سازمانی به طورعمده درصدد مشخص كردن قدرت افراد مختلف به ویژه در راس استراتژیک و حوزه مرکزی وزارتخانه بوده و پیروی از مقررات سازمانی را مورد توجه قرار داده اند. نتیجه آن شده که حوزه اختیارات در جایی متراکم گشته که از قابلیت و شایستگی لازم برای استفاده بهینه از آن برخوردار نیست و در جایی ناچیز شمرده شده است که شدیداً نیازمند گسترش دامنه اختیارات و تفویض اختیار قانونی است. به نظر می رسد در شرایط کنونی بزرگترین چالش سازمانی آموزش و پرورش در قلمرو مباحث ساختاری عبارت است از موضوع انسجام و یک پارچه سازی است. انسجامی که بتواند منجر به پاسخگویی به هنگام و درست به تقاضای اجتماعی آموزش و پرورش و تامین نیازهای همه ذی نفعان گردد. حرکت به سمت هر نوع ساختاری باید فرا سوی الگوی تلفیق عمودی بتواند به طور همزمان پیوند و انسجام بهینه ای میان چهار سرمایه اصلی آموزش و پرورش شامل سرمایه فیزیکی، سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی و سرمایه عاطفی آن ایجاد كند. سازمان اداری و تحولات تشکیلاتی تا سال 1358 نمودار های 1 و2 تشکیلات اداری وزارت معارف را در سال 1289 هجری شمسی نشان می دهند، اداره اوقاف نیز از جمله اداراتی است که در تشکیلات اداری دیده می شود. نمودار شماره 1 2255520199390وزیر معارف00وزیر معارف3613151280795هیات شورای معارف00هیات شورای معارف22555201183005مدیر کل00مدیر کل-4705352023110دایره محاسبات00دایره محاسبات6299202023110دایره تفتیش00دایره تفتیش17272002023110دایره تحقیقات00دایره تحقیقات28689302023110اداره اوقاف00اداره اوقاف39592252023110اداره معارف00اداره معارف50152302023110اداره تعلیم عمومی00اداره تعلیم عمومی12319017945100012522207480300028136855695950042976801794510003277870179451000281368516021050011315701794510002245995179451000 مطالعه اسناد و مدارک مربوط به آموزش و پرورش به سبک جدید نشان می دهد که قدمت ساختار اداری و آموزشی ایران به شکل نوین آن به 152 سال پیش می رسد با تاسیس دارالفنون در 1228 شمسی و چهار سال بعد وزارت علوم در 1232 شمسی ساختار اداری و آموزشی ایران آغاز می گردد. محمد علی طوسی از استادان مدیریت در تحلیل اولین تشکیلات وزارت معارف اوقاف و صنایع مستظرفه نوشته است. 2330452120900هیئت شورای معارف00هیئت شورای معارف22777452609850مدیر کل معارف00مدیر کل معارف2330453435350اداره معارف00اداره معارف43434003435350اداره تعلیم عمومی00اداره تعلیم عمومی43434004178300دایره تحقيقات00دایره تحقيقات2330454178300دایره محاسبات00دایره محاسبات2330451479550شورای معارف00شورای معارف22777451479550وزیر معارف00وزیر معارف2876550188595000ساده بودن ساختار سازمانی، وجود روابط منطقی بین ادارات، اهمیت دادن و مقدم داشتن امور فنی و آموزشی بر امور اداری و مالی، توجه داشتن به مشورت و استفاده از تجارب ارزنده صاحبنظران از ویژگیهای مهم این نمودار سازمانی است(طوسي،1367). نمودار شماره 2 4201160216535دایره وزارت00دایره وزارت22777452237740دایره تفتيش00دایره تفتيش8839201266190002876550111125000 نمودار شماره 3: تشکیلات وزارت فرهنگ را در سال تحصیلی 30-1329 به شرح زیر نشان می دهد: 1- وزیر 2- معاون فنی 3- معاون اداری 4- مدیر کل فنی 5- مدیر کل اداری 6- اداره دفتر وزارتی 7- اداره کل تعلیمات عالیه روابط فرهنگی 8- دبیرخانه شورای عالی فرهنگ 9- اداره کل بازرسی 10- اداره کل اوقاف 11- اداره کل هنرهای زیبا 12- اداره کل کارگزینی 13- اداره کل فرهنگ شهرستان ها 14- اداره حسابداری 15- اداره کل کارپردازی 16- اداره کل ساختمان 17- اداره کل باستان شناسی و موزه 18- اداره انطباعات و تبلیغات 19- کتابخانه ملی 20- اداره تربیت بدنی 21- آموزش فنی و حرفه ای و آموزش روستایی. 29267151290955اداره کل بازرسی00اداره کل بازرسی36772851290955اداره دبیرخانه شورای عالی فرهنگ00اداره دبیرخانه شورای عالی فرهنگ44900851282700اداره کل تعلیمات عالیه و روابط فرهنگی00اداره کل تعلیمات عالیه و روابط فرهنگی53498751290955اداره دفتر وزارتی00اداره دفتر وزارتی-3257551303020اداره کل آموزش و پرورش فنی00اداره کل آموزش و پرورش فنی6381751261745اداره فعالیت های اجتماعی00اداره فعالیت های اجتماعی14471651286510اداره کل هنرهای زیبا00اداره کل هنرهای زیبا22186901286510اداره کل اوقاف00اداره کل اوقاف286321565532000285751029970001032510107505500175450510706100025095201066165003272790106997500404876010699750048780701073785002384425456565001709420469265003339465464820004023995299720معاون فنی00معاون فنی2393950299720وزیر فرهنگ00وزیر فرهنگ760095335915معاون اداری00معاون اداری 54768751219200اداره کل کارگزینی00اداره کل کارگزینی-4032251219200اداره تربیت بدنی00اداره تربیت بدنی11874598742500239458598742500488759598742500410591098742500328231598298000134302598298000638175982980002965451191260کتابخانه ملی00کتابخانه ملی9607551191260اداره انطباعات و تبلیغات00اداره انطباعات و تبلیغات18288001195705اداره کل باستان شناسی و موزه ها00اداره کل باستان شناسی و موزه ها29622751195705اداره ساختمان00اداره ساختمان37185601195705اداره کارپردازی00اداره کارپردازی45332651195705اداره کل حسابداری00اداره کل حسابداری نمودار شماره 3 در سال 1336 مجددا تشکیل وزارت تغییر یافته و فرهنگ تهران از وزارتخانه جدا شده است مهمترین اداره های و واحد وزارت فرهنگ طبق تشکیلات مصوب 1336 به شرح زیر بوده است: 1- اداره تربیت معلم 2- اداره آموزش حرفه ای، کشاورزی و خانه داری 3- تعلیمات اکابر 4- تعلیمات عشایر 5- تعلیمات اجباری 6- امور کودکستان ها 7- مطالعات و برنامه ها 8- انتخابات 9- تربیت بدنی 10- بهداری آموزشگاهها 11- نگارش 12- فرهنگ شهرستان ها 13- هنرهای زیبا 14- تعلیمات عالیه 15- امور دانشجویان اعزامی به خارجه 16- باستان شناسی و موزه 17- کتابخانه ملی 18- اوقاف و تحقق اوقاف 19- بازرسی 20- حسابداری 21- کارگزینی 22- ساختمان تفکیک و تقسیم وزارت فرهنگ به دو وزارتخانه (آموزش و پرورش و فرهنگ و هنر) در سال 1343 طبق مصوبه مجلس شورای ملی وظایف وزارت فرهنگ به دو وزارتخانه و سازمان به شرح زیر محول گردید: 1- وزارت آموزش و پرورش 2- وزارت فرهنگ و هنر 3- سازمان اوقاف با تصویب قانون تاسیس وزارت علوم و آموزش عالی وزارت آموزش و پرورش عهده دار آموزش و پرورش عمومی (ابتدائی و راهنمایی تحصیلی و متوسطه) شد و در تشکیلات آن تا سال 1357 تغییرات بسیاری به وجود آمد هدف و وظایف کلی آن به شرح زیر تعیین شد: هدف تعلیم و تربیت کلیه افراد واجب التعلین کشور و فراهم آوردن موجبات آن با توجه به آخرین پیشرفتهای حاصله در روشهای تعلیم و تربیت با در نظر گرفتن هدفها و احتیاجات آموزش کشور. اهم وظایف تهیه و تنظیم مقررات عمومی اموزش کشور تا پایان دوره متوسطه نظارت بر اجرای طرحها و برنامه های آموزشی تا پایان دوره متوسطه همکاری با وزارت علوم و آموزش عالی برای تهیه و تنظیم طرحها و برنامه های اموزشی کشور تا پایان دوره متوسطه تاسیس و تجهیز اموزشگاههای ابتدایی راهنمایی متوسطه فنی و حرفه ای در سراسر کشورهمچنین مدارس عالی که با موفقیت وزارت علوم و زیر نظر وزرات آموزش و پرورش اداره می شوند کوشش در تصمیم آموزش فنی و حرفه ای در قالب برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور با جلب همکاری موسسات مربوط تهیه و چاپ کتابهای درسی و توزیع آنها در سراسر کشور تهیه و تنظیم طرحهای آموزش ضمن خدمت کارکنان آموزش و پرورش و اجرای آنها تعیین ارزش و اعتبار گواهینامه های صادره از موسسات آموزش داخلی و خارجی تا پایان دوره متوسطه نمودار شماره 4: تشکیلات سازمانی مرکزی وزارت آموزش و پرورش را در سال 1343 به شرح زیر نشان می دهد: 1- وزیر آموزش و پرورش در راس این وزارتخانه قرار دارد و دارای چهار معاون اداری و مالی، تعلیمات عمومی، پارلمانی و تعلیمات عالی فنی و حرفه ای می باشد. 2- در سازمان مرکزی وزارت آموزش و پرورش دو شورای مهم به نام شورای عالی آموزش و پرورش و شورای مرکزی دانشگاهها فعالیت دارد. 3- زیر نظر وزیر 4 اداره کل و دبیرخانه و زیر نظر معاونان 16 اداره کل و 8 اداره قرار دارد. طبق نمودار وزارت آموزش و پرورش در سال 1343 امور آموزش و پرورش دوره های تعلیمی کودکستان، دبستان، دبیرستان و دانشگاهها و مدارس عالی را بر عهده داشته است. تشكيل وزارت خانه هاي آموزش و پرورش و آموزش عالی در بهمن ماه 1346 به موجب قانون مصوب وزارت آموزش و پرورش به وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالی تقسیم شد و این امر موجب شد با تشکیلات جدید برای هر یک از وزارتخانه های یاد شده تنظیم گردد. نمودار شماره 5 تشکیلات ستادی وزارت آموزش و پرورش را با ماموریت مشخص که بر عهده دارد در سال 1348 نشان می دهد. مشخصه های اصلی نمودار شماره 5 عبارت است از: 1- وجود شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان مرجع تصویب اهداف، برنامه ها و مقررات آموزشی وزارت آموزش و پرورش 2- وجود 6 معاونت با نام های زیر: - معاون پارلمانی - معاون اداری و مالی - معاون طرح ها و بررسیها - معاون آموزش عمومی - معاون امور آموزش - معاون امور فنی و حرفه ای زیر نظر هر یک از معاونان ادارات و دفاتر متعددی که در نمودار آمده است فعالیت می کند. پس از تفکیک وظایف وزارت آموزش و پرورش و تصویب و اجرای قانون تشکیل شوراها آموزش و پرورش منطقه ای در سال 1348، تشکیلات مرکزی وزارت اموزش و پرورش با واحدهای اصلی به شرح زیر مشخص شد: 1. شورای عالی آموزش و پرورش 2. دفتر وزارتی 3. معاونت پارلمانی و اداری4. معاونت طرحها وبررسیها 5. معاونت برنامه ریزی آموزشی 6. معاونت آموزشی منطقه دو10. معاونت آموزشی منطقه سه 11. معاونت آموزشی منطقه چهار12. سازمان سپاه دانش 13. سازمان کتابهای درسی 14. اداره کل تربیت بدنی. در سازمان اداری آموزش و پرورش استانها و شهرستانها با توجه به سازمان مرکزی تغییراتی به وجود امد و اولین بار وزارت آموزش و پرورش علاوه بر چهار معاون وزیر درحوزه مرکزی دارای پنج معاون آموزشی در پنج منطقه کشور شد که چند اداره کل اموزش و پرورش استان زیر نظر یک معاون منطقه فعالیت داشتند. مطالعه و بررسی تشکیلات اداری وزارت آموزش و پرورش تا سال 1358 نشان می دهد که این تشکیلات دستخوش تغییرات متعدد شده و بتدریج معاونان آموزشس مناطق که به آنها اشاره شد از سازمان اداری حذف و به موجب قانون دو سازمان دیگر به وجود آمد که عبارتند از: سازمان پژوهش و نوسازی آموزشی (مصوب تیرماه 1355) سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس (مصوب 1354). وجود اختیارات بیشتر وزارت علوم و آموزش عالی بویژه در زمینه ی برنامه ریزی آموزشی تمام دوره های تحصیلی ، تشکیل شوراهای متعدد آموزشی در کشور و ناهماهنگیهای فراوان در تصمیم گیری این شوراها در دو وزارتخانه ی آموزش و پرورش و علوم و آموزش عالی ، فکر ادغام این دو وزارتخانه را تقویت کرد، برای مدت محدودی در سال 1356 سرپرستی این دو وزارتخانه به یک وزیر سپرده شد. تشکیلات ستادی وزارت آموزش و پرورش در سال 1350 با تصویب قانون شوراهای آموزش و پرورش منطقه ای در سال 1348 و توجه به مشارکت مردم در استانها و مناطق آموزشی در امور آموزش و پرورش در تشکیلات ستادی وزارت آموزش و پرورش تجدید نظر بعمل آمده است. نمودار شماره 6 و تشکیلات سازمان مرکزی وزارت آموزش و پرورش را در سال 1350 نشان می دهد. از مشخصه های عمده و مهم این تشکیلات عبارتند از: 1- وجود شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان مرجع تصویب برنامه ها و مقررات آموزشی 2- وجود 4 معاون وزیر در مرکز و معاون 5 منطقه به شرح زیر: 1- معاونت پارلمانی اداری و مالی 2- معاونت طرح ها و بررسی ها 3- معاونت برنامه ریزی های آموزشی 4- معاونت آموزشی 5- معاونت آموزشی منطقه یک 6- معاونت آموزشی منطقه دو 7- معاونت آموزشی منطقه سه 8- معاونت آموزشی منطقه چهار 9- معاونت آموزشی منطقه مرکزی 3- پیش بینی سازمان سپاه دانش در تشکیلات ستادی 4- زیر نظر بعضی از معاونت ها 7 اداره کل یا دفتر و در بعضی 9 سازمان دفتر و اداره کل فعالیت می کند. 5- تعداد دفاتر برنامه ریزی پیش از ادارات کل در نظر گرفته شده است 6- تشکیلات ستادی وزارت آموزش و پرورش پیش از گذشته گسترده شده است و تعداد واحدها و کارکنان دستگاه مرکزی افزایش چشمگیری پیدا کرده است. وزارت آموزش و پرورش در سال 1357 در سازمان مرکزی وزارت آموزش و پرورش در سال 1357، وزیر آموزش و پرورش دارای نه معاون به شرح زیر بوده است که زیر نظر هرکدام ، دفاترو ادارات کل متعددی فعالیت داشته است . 1.معاون امور اداری و مالی . 2 معاون امور پارلمانی و شوراهای مناطق. 3. معاون امور اجتماعی و رفاهی. 4. معاون امور آموزشی . 5. معاون آموزش فنی و حرفه ای . 6. معاون اموزش عمومی. 7.معاون و رئیس سازمان پژوهش و نوسازی آموزشی . 8. معاون ورزش . 9. معاون و رئیس سازمان ملی پیشاهنگی . تشکیلات ستادی وزارت آموزش و پرورش از 1350 تا 1357 در فاصله سالهای 1350 تا 1357 چندین بار تشکیلات ستادی وزارت آموزش و پرورش تغییر یافته است. نمودارهای شماره 7 تا 11 وضعیت ساختار ستادی این وزارتخانه و تغییراتی که در آنها صورت گرفته است به خوبی نشان داده می شود: در این نمودارها بعضی از سازمانها به عنوان سازمان وابسته ایجاد شده اند مانند سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس، سازمان پژوهش و نوسازی آموزشی: در سال 1354 در تشکیلات مرکزی 7 معاون وزیر و 34 دفتر و اداره کل و یک سازمان وابسته و در سال 1356 تعداد 9 معاون وزیر و 36 دفتر و بالاخره در سال 1357 اداره آموزش و پرورش کشور در سطح ستاد بر عهده وزیر 9 معاون و 45 دفتر و اداره کل و یک شورا به نام شورای عالی آموزش و پرورش واگذار گردیده است. تحول ساختاری بعد از انقلاب اسلامی تا 1371 پس از انقلاب اسلامی ، ابتدا در تشکیلات اداری وزارت آموزش و پرورش تغییراتی به عمل آمد: از تعداد معاونان وزیر کاسته شد ، بعضی از دفاتر و ادارات کل ستادی در هم ادغام شدند و بعضی دیگر حذف شدو در شرح وظائف تعدادی از دفاتر نیز تجدید نظر به عمل آمد . نمودار شماره 1 تشکیلات وزارت آموزش و پرورش را در سال 1358 نشان می دهد. در این تشکیلات برای وزیر پنج معاون با عنوانهای معاون پژوهش و برنامه ریزی ،معاون امور آموزشی ، معاون آموزش فنی و حرفه ای ، معاون امور اجتماعی و پرورشی و معاون امور اداری و مالی پیش بینی شده است. از سال 1358 به بعد نیز در تشکیلات اداری این وزارتخانه تغییرات بسیاری دیده می شود : تعداد معاونان وزیر و سازمانهای وابسته و ادارات کل ستادی افزایش یافته و برای هماهنگی در امور استانها ، امور تربیتی ، تامین و تربیت نیروی انسانی و معاونت امور جنگ در تشکیلات این وزارتخانه در نظر گرفته شده است، همچنین تعداد مناطق آموزشی افزایش یافته تشکیلات ادارای در سطح استانها،شهرستانها و بخشها گسترده تر شده است،بعلاوه در وظائف وزارت آموزش و پرورش تجدید نظر هایی صورت گرفته و قانونی با نام قانون ( اهداف و وظائف وزارت آموزش و پرورش ) به شرح زیر به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است. اهم وظایف به موجب این قانون برای وزارت آموزش و پرورش 27 وظیفه تعیین شده است که بعضی از آنها عبارتند از : تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش بر اساس قانون (مصوب 27/11/1358) و اصلاحیه های آن. تشکیل شوراهای منطقه ای که حدود وظایف و اختیارات آن به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد رسید. هماهنگی با وزارت فرهنگ و آموزش عالی، بهداشت،درمانو آموزش پزشکی و سایر دستگاههایی که به نحوی در امر آموزش دخالت دارند جهت هماهنگ نمودن آموزشها در چهار چوب نظام آموزشی کشور . تهیه و پیشنهاد برنامه های میان مدت و بلند مدت در جهت تامین اهداف آموزش و پرورش . زیر پوشش قرار دادن کلیه ی کودکان لازم التعلیم و تقویت نهضت سواد آموزی، تامین نیروی انسانی آموزشی و پرورشی وزارت آموزش و پرورش از طریق ایجاد دانشسراها و مراکز تربیت معلم و آموزشکده های فنی و حرفه ای ، تامین آموزش و پرورش رایگان برای همه ی مردم تا پایان دوره ی متوسطه . آموزش مستمر معلمان و کارکنان وزارت آموزش و پرورش به منظور ارتقای سطح توانایی شغلی آنان. تالیف،چاپ و توزیع کتابهای درسی و نشریات کمک آموزشی بر اساس برنامه ریزی های زمان بندی شده در چارچوب نظام آموزشی با رعایت اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با رعایت بافت متناسب زندگی روستایی ،عشایری و شهری. نظارت بر اجرای صحیح و دقیق کلیه آیین نامه ها و سنجش و ارزیابی نتایج حاصل از برنامه ها . ارتباط مستمر با اولیای دانش آموزان و استمداد از آنها در تعلیم و تربیت با توجه به نقش عظیم خانواده در این امر خطیر . توجه لازم به هنر و تلطیف ذوق و عواطف دانش آموزان ، پرورش خلاقیتهای هنری آنان و نیز استفاده از هنر در فعالیتهای آموزشی و تربیتی. برنامه ریزی و اجرای برنامه های جاذب و متنوع به منظور استفاده ی مفید و سازنده از اوقات فراغت دانش آموزان در محدوده ی اعتبارات مصوب دستگاههای اجرایی ذیربط با استفاده از کمکهای مردمی. معاونت هاي مرتبط با به كار گيري معلمان در نمودار تشكيلاتي سال 1358: الف:معاونت برنامه ریزی . این معاونت دارای وظایف متعدد ي بوده است ، از جمله آنها موارد زير را مي توان برشمرد: پیش بینی جمعیت لازم التعلیم در گروهای سنی و دوره هاي تحصیلی . ایجاد هماهنگی در برنامه های واحدهای مختلف. تعیین اولویت برنامه های آموزشی وزارت آموزش و پرورش در زمینه ی نیروی انسانی . دیگر نیازمندیهای عوامل آموزشی با امکانات وزارت آموزش و پرورش . خط مشی کلی مملکتی ، نظارت و استفاده از خدمات ماشینی در امور برنامه ریزی و توسعه برای انجام وظایف محول. دفاتر زیر نظر معاون وزیر عبارت بودنداز : 1. دفتر هماهنگی طرحها و برنامه ریزی توسعه 2. دفتر خدمات ماشینی . ب . معاونت تامین و تربیت نیروی انسانی . با اهميت ترين وظایف این معاونت عبارتبودند از : نظارت بر : برنامه ریزی توسعه ی مراکز تربیت معلم و صدور دستورالعملها، آیین نامه ها و بخشنامه ها در زمینه ی فعالیت واحد های تابع ، با ایجاد هماهنگی بیشتر، نظارت مستقیم و ایجاد هماهنگی در وظایف واحدهای تابع، 1-2 .نظارت بر، برنامه ریزی و انجام امور مربوط به بزرگداشت معلم ، 2-2.نظارت بر اجرای برنامه ریزی کار آموزی ، سمینار ها ، اردوها و دیگر جلساتی که برای پیشبرد امور مربوط به واحد های تابع تشکیل و گزارش می شود، همکاری با دانشگاهها و موسسات آموزش عالی برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش . واحدهای زیر نظر معاونت تامین و تربیت نیروی انسانی عبارتند بودنداز : اداره ی کل آموزشهای ضمن خدمت دفتر تربیت معلم دفتر برنامه ریزی نیروی انسانی و ارتباط به دانشگاهها دبیر خانه هیات مرکزی گزینش ج. معاونت اداری و مالی . مهمترين وظایف این معاونت عبارت بوده است از : نظارت بر انجام کلیه ی امور مالی و واحدهای اداری و آموزشی وزارتخانه. نظارت بر امور سازماندهی و بافت تشکیلاتی وزارت آموزش و پرورش و امور شوراها و توسعه ی مناطق. نظار ت بر تامین امور مربوط به بودجه ی کلیه ی واحدهای مرکزی وزارتخانه و سرپرستیهای خارج از کشور و نظارت بر امور تدارکات و خدمات واحدهای مرکزی زیر نظر این معاونت ، ادارات کل و دفاتر زیر فعالیت دارشتند که هرکدام قسمتی از وظایف محول را انجام می دادند: اداره کل امور اداری اداره کل امور مالی و ذی حسابی اداره کل تعاون و تامین اجتماعی اداره کل تدارکات و خدمات دفتر بودجه دفتر تشکیلات و شوراهای مناطق سازمان اداری آموزش و پرورش شهرستان در راس سازمان اداری آموزش و پرورش هر شهرستانی رئیس آموزش و پرورش قرار داشت که از طرف مدیر کل آموزش و پرورش استان بدین سمت منصوب می گشت.رئیس آموزش و پرورش مسئولیت نظارت ، هماهنگی و هدایت امور آموزشی ، پرورشی ، مالی و اداری منطقه ی خود را بر عهده مس گرفت . تشکیلات اداری ، تعداد پست های سازمانی ووظایف هر یک از ادارات آموزش و پرورش از طرف دفتر تشکیلات و شوراهای مناطق وزارتخانه تعیین و ابلاغ می شد.هر یک از ادارات آموزش و پرورش ، به تناسب گستردگی حوزه ی فعالیت خود، دارای معاونان و واحدهای مختلف در زمینه های آموزشی ، پرورشی ، اداری، مالی ، خدماتی و .... دارا بودند و به طور معمول وظیفه اداره ی کل آموزش و پرورش استان را در سطح محدود تری در منطقه انجام می دادند. .نمودار شماره 5. تشکیلات ستادی آموزش و پرورش تا 1384 پس از انقلاب اسلامی در تشکیلات ستادی وزارت آموزش و پرورش تغییراتی پدید آمد و بعضی از سازمانها معاونتها و دفاتر و ادارات کل حذف یا در هم ادغام گردید و واحدهای جدیدی پدید آمد و سازمانهای وابسته ای تحت عناوین زیر مطرح شد. - سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی - سازمان ملی پیشاهنگی ایران - سازمان جوانان - سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس در این تشکیلات 5 معاون وزیر با نامهای زیر فعالیت داشته اند: - معاونت امور آموزشی - معاونت آموزش فنی و حرفه ای - معاونت امور اجتماعی و پرورشی - معاون رشد و سازندگی نیروی انسانی - معاونت امور اداری و مالی شورای عالی آموزش و پرورش نیز کماکان به عنوان مرجع تصویب مقررات آموزش و پرورش در تشکیلات ستادی پیش بینی شده است. نمودار شماره 12- وضعیت ساختار ستادی آموزش و پرورش را در سال 1359 نشان می دهد. تا سال 1384 تشکیلات ستادی وزارت آموزش و پرورش چندین بار تغییر یافته است. نمودار شماره 12 در سال 1359 شماره 13 در سال 1360 و شماره 14 در 1360 و شماره 15سال 1362 و شماره 16در 1366 و شماره 17 در 1368 و شماره 18 در 1372 و شماره 19 در 1374 و شماره 20 در 1374 و شماره 21در 1377 و شماره 22 در 1377 و شماره23 در 1380 و شماره 24 در 1381 و شماره 25در 1383 و شماره 26سال 1383 به همین تغییرات پی در پی ساختار ستادی و زارت آموزش و پرورش می باشد. بررسی و تحلیل ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش ایران مطالعه و بررسی اولین قانون اداری معارف در 1289 شمسی و تشکیلات متعدد اداری وزارت علوم، معارف، فرهنگ، آموزش و پرورش در طی سالهای گذشته نشان می دهد که سازمان اداری آموزش و پرورش در چند دوره یا مرحله به شرح زیر قابل بررسی است. 1- تشکیلات اداری وزارت علوم از 1232 تا 1289 2- تشکیلات اداری وزارت معارف اوقاف و صنایع مستظرفه از 1289 تا 1317 3- تشکیلات اداری وزارت فرهنگ از 1317 تا 1343 4- تشکیلات اداری وزارت آموزش و پرورش از 1343 تا 1346 سال تاسیس وزارت علوم و آموزش عالی 5- تشکیلات اداری وزارت آموزش و پرورش از 1346 تا 1350 مبتنی بر قانون شوراهای منطقه ای و پیش بینی معاونت های آموزشی در منطقه در سطح معاون وزیر 6- تشکیلات اداری آموزش و پرورش از 1350 تا 1357 7- تشکیلات اداری آموزش و پرورش از 1359 تا 1384 بررسی اسناد و مدارک و نمودارهای تشکیلاتی متعدد از آغاز تا کنون موید تغییرات، ایجاد یا حذف واحدهای مختلف، تغییر عنوان های سازمانی و محدود شدن وظایف و ماموریتهای وزارت آموزش و پرورش است. نکات مهم و قابل توجه در نمودارهای مختلف تشکیلاتی در 7 مرحله یاد شده عبارت است از: 1- «چنین بنظر می رسد که سازمان و تشکیلات مرکزی وزارت آموزش و پرورش با دو معیار یکی نام گذاری و دیگری نظرات و مقاصد شخصی پایه گذاران و مدیران که در رویکردهای سیستمی از اعتبار کافی برخوردار نیست ایجاد شده باشد. به همین دلیل واحدهای سازمانی این تشکیلات در طول تاریخ 150 ساله خود به طور دایم دستخوش تغییرات ناشی از ایجاد، جابجایی، ادغام، تفکیک یا انحلال بوه اند جدول شماره 2 تغییرات در نمودار تشکیلات سازمان مرکزی وزارت آماری را نشان می دهد. به موجب نمودارهای سازمان مرکزی وزارت معارف، فرهنگ و آموزش و پرورش از سال 1289 تا 1380 واحدهای سازمانی این وزارتخانه از سه بخش عمده تشکیل می شده است(امان اله صفوی، 1383) الف: تشکیلات و واحدهای سازمانی وزیر آموزش و پرورش که در اصطلاح دفتر وزارتی نام داشته است. ب: سازمانهایی که به تدریج تاسیس شدند و به نام سازمان وابسته، در نمودارهای سازمان مرکزی وزارت آموزش و پرورش پدیدار گشتند. ج: معاونت ها که با مدیریت معاون های وزیر آموزش و پرورش اداره می شدند. «به طور متوسط 9 واحد سازمانی در تشکیلات اداری مربوط به وزیر آموزش و پرورش بوده است و بیش از 60 واحد سازمانی به نام ها و عنوان های متفاوت در نمودارها دیده می شود. 33 واحد سازمانی فقط برای یک بار و 4 واحد سازمانی بیش از 10 بار تکرار شده اند»( همان) همواره وظایف مربوط به برنامه ریزی، آموزش، پرورش، اداری، مالی، خدماتی در معاونتهای مختلف انجام می شده است و به طور متوسط در وزارت آموزش و پرورش 6 معاونت وجود داشته است. 2- طبق نمودار تشکیلاتی وزارت آموزش و پرورش در سال 1348 این وزارتخانه دارای 6 معاون وزیر، 37 اداره دفتر بوده است. در نمودار سال 1352، 7 معاون وزیر و 34 دفتر و اداره کل، یک سازمان وابسته و یک شورا تحت عنوان شورای عالی آموزش و پرورش دیده می شود. در سال 1356 تعداد معاونتها به 9 و دفاتر و ادارات کل ستادی به 36 مورد رسیده است. - پس از انقلاب اسلامی در سال 1358، تعداد معاونتها 8 و ادارات و دفاتر به 25 و سه سازمان وابسته و در سال 1359 به 5 معاونت و 25 اداره کل و دفتر و سه سازمانی وابسته و در سال 1360 تعداد معاونتها به 4 و دفاتر و ادارات کل به 22 و در سال 1361 تعداد معاونتها 6 و دفاتر و ادارات کل به 21 و سازمانهای وابسته به 6 سازمان رسیده است. در سال 1363 به ساختار سازمانی قائم مقام وزیر در امور استانها، افزوده شده و تعداد معاونتها به 7 و دفاتر و ادارات کل 41 و در سال 1369 تعداد دفاتر به 38 و در سال 1370 به 60 سازمان وابسته 7 معاون و 41 دفتر و اداره کل در نظر گرفته شده است تعداد معاونتها در سال 1374 (6)، سازمانهای وابسته به 7 و دفاتر و ادارات کل به 33 بالغ شده است. در سال 1377، 7 سازمان وابسته، 6 معاون، یک پژوهشگر تعلیم و تربیت و 33 دفتر و اداره کل در نمودار مصوب دیده می شود. در سال تعیین 81-1380، سازمان وابسته، 7 معاون وزیر و یک شورا، یک پژوهشگر، 40 اداره کل و دفتر و ... در نظر گرفته شده است و در آخرین تشکیلات مورد عمل وزارت آموزش و پرورش در سال 1384، 9 سازمان وابسته، یک شورا، 6 معاونت و 37 دفتر، اداره کل نشان می دهد دیده می شود. نمودار شماره ؟ تعداد معاونت های وزیر آموزش و پرورش را از 1239 تا 1380 3- سازمان های وابسته مطالعه نمودارهای متعدد نشان می دهد که سابقه سازمانهای وابسته در وزارت آموزش و پرورش به سال 1354 می رسد که در این سال قانون سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس به تصویب رسیده است سپس سازمان پژوهش و نوسازی آموزش و در سال 1355 ایجاد شده است. تعداد سازمانهای وابسته يه طور مرتب افزایش یافته و هم اکنون به 9 سازمان به شرح زیر رسیده است. 1- سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی 2- سازمان آموزش و پرورش استثنایی 3- سازمان نهضت سواد آموزی 4- سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان 5- سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس 6- کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان 7- انجمن مرکزی اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی ایران 8- پژوهشگاه تعلیم و تربیت 9- دانشگاه شهید رجایی 10- معاونتها: تعداد معا ونت های وزیر از 3 معاون تا 9 معاون در نوسان بوده است و عنوانهای معاونت ها و حدود وظایف آنها در نمودارهای متعدد تغییر یافته و یا مجدداً مطرح شده است. نام معاونتهای وزیر عبارتند از: 1- معاون فنی 2- معاون اداری 3- معاون تعلیمات عالیه و فنی و حرفه ای 4- معاون اداری و مالی 5- معاون پارلمانی 6- معاون تعلیمات عمومی 7- معاون طرح ها و بررسی ها 8- معاون آموزش عمومی 9- معاون امور آموزشی 10- معاون آموزش فنی و حرفه ای 11- معاون پارلمانی، اداری و مالی 12- معاون برنامه ریزی آموزشی 13- معاونت آموزشی 14- معاونت آموزشی منطقه 1 15- معاونت آموزشی منطقه 2 16- معاونت آموزشی منطقه 3 17- معاونت آموزشی منطقه 4 18- معاونت آموزشی منطقه مرکزی 19- معاون در امور نوآوری و نوسازی آموزشی 20- معاون امور اجتماعی و رفاهی 21- معاون امور پارلمانی و شوراهای مناطق 22- معاون امور اداری و مالی 23- معاون پژوهش و نوسازی آموزشی 24- معاون ورزش 25- معاون و رئیس سازمان پیشاهنگی 26- معاون و رئیس سازمان پژوهش و نوسازی آموزشی 27- معاون امور اجتماعی و پرورشی 28- معاون امور اجتماعی و پرورشی 29- معاونت امور اداری و مالی و پارلمانی 30- معاونت پرورشی و نیروی انسانی 31- معاونت امور پرورشی 32- معاونت تامین و تربیت نیروی انسانی 33- معاونت حقوقی و امور مجلس 34- معاونت هماهنگی و امور استانها 35- معاونت امور تربیتی 36- معاون جنگ 37- معاونت حقوقی و امور مجلس 38- معاون حقوقی و امور مجلس و هماهنگی امور استان ها 39- معاونت برنامه ریزی 40- معاونت امور مدارس غیر انتفاعی و مشارکت های مردمی 41- معاونت آموزش متوسطه 42- معاونت برنامه ریزی و نیروی انسانی 43- معاونت پشتیبانی 44- معاونت مشارکتهای مردمی و مدارس غیر انتفاعی 45- معاونت شاهد، ایثارگران، امور حقوقی و مجلس 46- معاونت خدمات آموزشی 47- معاونت طرح و برنامه 48- معاونت پرورشی و تربیت بدنی 49- معاونت مشارکتهای مردمی و شاهد ایثارگران 50- معاونت حقوقی و مجلس و امور املاک 51- معاونت آموزش و پرورش عمومی 52- معاونت آموزش و پرورش نیمه خصوصی 53- معاونت تربیت بدنی 54- معاونت برنامه ریزی و ارتقاء نیروی انسانی 55- معاونت توسعه، مشارکتهای مردمی و امور مدارس خاص 56- معاونت آموزش و پرورش نظری و مهارتی 57- معاونت تربیت بدنی و تندرستی 58- معاونت برنامه ریزی و توسعه مدیریت 59- معاونت توسعه مشارکتهای مردمی بنا بر تحليل ومطالعه ساختار و نمودارهاي تشكيلاتي وزارت آموزش و پرورش و با توجه به شرح وظايف معاونت هاي اين وزارت خانه، مي توان نتيجه گرفت كه مسؤوليت چگونگي آموزش يا به كار گيري معلمان در طول تاريخ تعليم وتربيت جديد نوين ايران، به گونه زير تقسيم مي شده است: استخدام معاونت اداری، اداری و مالی، امور اداري و مالي، امور اداری و مالی و پارلمانی، معاونت پشتیبانی، معاونت برنامه ریزی و ارتقاء نیروی انسانی ، برنامه ریزی و توسعه مدیریت، عهده دار مسؤوليت به كار گيري نيروهاي خريد خدمت، بازنشسته و حق التدريس و استخدام معلمان و ديگر كار كنان وزارت آموزش و پرورش بوده اند. برنامه ريزي تحصيلي، آموزشهاي ضمن خدمت و تعين صلاحيت هاي علمي معاونت هايي با نام برنامه ریزی ، پرورشی و نیروی انسانی، برنامه ریزی و نیروی انسانی، طرح و برنامه، مسؤول تعيين شيوه هاي آموزش يا تعين صلاحيت هاي علمي معلمان بوده اند. آموزش معاونت هاي آمورشي، آموزش متوسطه، نظري مهارتي ، دانشسراهاي مقدماتي، مراكز تربيت معلم و آموزش عالي فرهنگيان را برعهده داشته اند. دانشگاه شهيد رجايي نيز از زمان تشكيل به صورت يك سازمان وابسته فعاليا داشاه است. هيات مركزي گرينش گاهي زير پوشش معاونت حقوقی و مجلس و امور املاک و گاه به صورت يك سازمان مجزا به امر تعيين صلاحيت هاي عمومي معلمان و كاركنان مي پرداخته است. 5- واحدهای زیر نظر وزیر: بررسی نمودارهای مختلف حاکی از آن است که واحدهای زیر نظر وزیر در زمان وزرای مختلف و در نمودارهای متعدد در نوسان بوده است عناوین این واحدها عبارتند از: 1- دفتر امور زنان 2- دفتر همکاریهای علمی بین المللی 3- اداره کل حراست 4- دفتر وزارتی 5- اداره کل روابط عمومی 6- دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات 7- مرکز آموزش از راه دور 8- مشارکت امور زنان 9- دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات 10- دفتر مرکزی حراست 11- دفتر هماهنگی هیئت ها و رسیدگی به تخلفات اداری 12- دفتر ارزشیابی، بازرسی و رسیدگی به شکایات 13- اداره کل روابط عمومی و بین المللی 14- دفتر وزارتی و روابط عمومی 15- دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش 16- اداره کل امور بین المللی 17- دادگاه های اداری 18- دفتر حافظت 19- اداره کل اطلاعات و انتشارات و روابط عمومی 20- دبیرخانه بسیج و آمادگی 21- مرکز مطالعات و تحقیقات هدفهای ملی و میهنی 22- دبیرخانه ارزشیابی و رسیدگی به شکایات 23- دفتر روابط عمومی 24- اداره کل تربیت بدنی 25- سازمان سپاه دانش 26- پیگیری و نظارت امور آموزشی 27- دفتر اطلاعات و روابط عمومی 28- مرکز تحقیقات و برنامه ریزی درسی 29- سازمان کتاب های درسی 30- هیات نظارت و پی گیری امور 31- اداره کل دفتر وزارتی 32- اداره کل مطالعات و برنامه ها 33- اداره رمز و محرمانه نكته: هيچ يك از واحدهاي زير مجموعه وزير در ارتباط با امر جذب با استخدام معلمان نبوده اند. نمودار تشكيلاتي سال 1383: نمودار سازمانی آموزش و پرورش،تشکیلات مصوب 1383 نشان می دهد که با وجود شرح وظایف تعیین شده، تمرکز اختیارات در ید قدرت واحدهای ستادی است و مدارس و واحدهای آموزشی که به واقع عملیات و محور تولید هستند در این ساختار اختیارات چندانی ندارند. دفتر گزینش كه بايد زیر مجموعه معاونت نیروی انسانی بشمار آید، زير مجموعه معاونت حقوقي و امور مجلس است. اصطلاح معاونت پشتیبانی، یک اصطلاح نامانوس است . در بین وظایف سازمانهای وابسته ستادی فعالیتهای موازی، مشابه و غیر متجانس وجود دارد که بعضاً با وظایف معاونتهای آموزش عمومی و متوسطه تداخل دارد. بررسی و تحلیل وضعیت ساختار تشکیلات آموزش و پرورش در نمودار سال 1383 بیانگر آن است که علیرغم صدور مجوزهایی برای انجام امور برنامه ریزی، ارزشیابی و اجرای برنامه های آموزش و پرورش که از جمله فعالیتهای ستادی حوزه مرکزی بوده است و واحدهای ستادی با حجم انبوهی از فعالیتها و امور به صورت موازی، مشابه و بی رویه و افزایش مکاتبات اداری و صدور بخشنامه ها مواجه بوده اند. معاونتها، ادارات کل و دفاتر ستادی حوزه مرکزی با التفات اندک به رویکرد و روشهای سازماندهی و مفاهیم شناخته شده مرکز، اداره کل و دفتر و کم توجهی به تعاریف «صف و ستاد» چیده شده اند و این مساله حیطه های تصمیم گیری، تقسیم کار، نظارت، اختیارات و مسئولیتهای محوله و حد و مرزها را نامعین و مغشوش نموده است. اینگونه سازماندهی ها در حوزه معاونت آموزش عمومی و امور تربیتی، معاونت آموزش و پرورش نظری و مهارتی، معاونت تربیت بدنی و تندرستی، معاونت برنامه ریزی و منابع انسانی، معاونت مشارکتهای مردمی، معاونت حقوقی و امور مجلس و معاونت پشتیبانی دیده می شود، که زیر مجموعه های آنها از تجانس به لحاظ وظیفه و ساختار برخوردار نیستند. سازمانهای وابسته حوزه وزیر دارای فعالیتهای موازی، مشابه و غیر متجانس بوده که بعضي از آنها با شرح وظایف واحدهای ستادی حوزه مرکزی (اعم از معاونتها، دفاتر و ادارات) تداخل دارد و به لحاظ ساختاری و وظایف سنخیت و تجانس زیادی با هم دارند از جمله مشکلات ساختاری و نحوه سازماندهی های غیرمنطقی و غیر اصولی است. حوزه مرکزی وزارت آموزش و پرورش به دلیل ساختار نامناسبی که در طرح ریزی آن وجود داشته و فقدان سیستم برنامه ریزی منابع انسانی شاید یکی از متراکم ترین بخش های وزارت آموزش و پرورش باشد. که ساختار منابع انسانی آن به هیچ عنوان بر اساس سیستم مدیریت استراتژیک منابع انسانی بخصوص در مولفه جذب و تامین که اصلی ترین بخش آن برنامه ریزی منابع انسانی است طرح ریزی نشده است. از نظر مديريتي، معاومت هاي مرتبط با نيروي انساني در اين نمودار سازماني داراي پيچيدگي زيادي هستند كه به گونه اي مختصر به آنها اشاره مي گردد: معاونت برنامه‌ريزي و توسعه مديريت – معاونت عريض و طويلي است كه از آمارگيري و بودجه‌بندي و آموزشهاي مهارتهاي حرفه‌اي تا فناوري و تحول امور آموزشي و اداري را برعهده دارد. علاوه بر آن كليه امور اداري پرسنلي وزارتخانه و امور مالي را نيز زير نظر دارد, جداي از آن امور رفاهي و پشتيباني را نيز سامان مي‌دهد. با توجه به تمركز امور اداري و مالي در اين معاونت و تجربه غلبه ديوانسالاري اداري در اين وزارتخانه, اصولاً امر برنامه‌ريزي به كاري فرعي تبديل مي‌شود و در حاشيه قرار مي‌گيرد. در حوزه آموزش و پرورش عمومي, دفتر آموزش و پرورش عشايري تجانس چنداني با ساير دفاتر اين معاونت ندارد, عشاير در استانهاي مختلفي پراكنده‌اند و دانش‌آموزان مدارس عشايري در دوره‌هاي مختلف تحصيلي نياز به تعليم دارند و معاونت آموزش و پرورش عمومي طبق وظايف خود كه آموزش پيش‌دبستاني, دبستاني و راهنمايي تحصيلي را مد نظر دارد, نمي‌تواند به خوبي به مدارس عشايري خدمت ارايه دهد. در معاونت آموزش و پرورش نظري و مهارتي- با توجه به ستادي بودن امور آموزشهاي نظري و پيش‌دانشگاهي, مهارتي و فني و حرفه‌اي در قالب دفاتر زير پوشش يك معاونت, قراردادن اداره كل سنجش و ارزشيابي تحصيلي در كنار آنها به لحاظ سازماني صحيح نمي‌باشد. همچنين قراردادن دفتر امور مدارس عالي فني و حرفه‌اي و دفتر برنامه‌ريزي امور فرهنگي و مشاوره به لحاظ شرح وظايف اين دفترها از نظر سازماندهي مناسب نيست. چرا كه امور برنامه‌ريزي و مشاوره در ذات برنامه‌هاي هر يك از دوره‌هاي تحصيلي موجود است و به صورت لاينفك در دل آنها قرار دارد. تعداد واحدهاي اين معاونت بسيار زياد است و حيطه نظارت معاون مذكور را وسيع مي‌كند و تصميم‌گيري به موقع را متزلزل ساخته است. وجود دبيرخانه هيأت مركزي گزينش در زيرمجموعه معاونت حقوقي و امور مجلس، با ديگر دفاتر و زير مجموعه‌هاي اين معاونت تجانسي ندارد چرا كه مي‌بايد امر گزينش زير مجموعه معاونتي قرار گيرد كه نيروي انساني وزارتخانه را پوشش مي‌دهد. با تبديل ادارات كل آموزش و پرورش استانها به سازمانهاي آموزش و پرورش استان, سعي بر اين بوده است كه با تمركز واحدهاي استاني تابع سازمانهاي آموزش و پرورش استثنايي, نوسازي و توسعه و تجيهز مدارس كشور, نهضت سوادآموزي, استعدادهاي درخشان و … در يك واحد استاني, از پراكندگي واحدهاي مرتبط با مسائل آموزش و پرورش در استانها جلوگيري شود و از اين طريق به تقويت واحدهاي استاني و كاهش حجم فعاليتهاي واحدهاي ستادي و تبديل آنها به واحدهاي مديريتي و ارزشيابي اقدام گردد. نمودار تشكيلاتي سال 1385: در دوران دولت نهم ، محمود فرشيدي وزير آموزش و پرورش درصدد احياي معاونت پرورشي برآمد، به دنبال اين تصميم معاونت نربيت بدني به معاونت پرورشي و تربيت بدني تغيير نام داد، فرشيدي همچنين در پي آن بر آمد تا معاونت آموزش و پرورش عمومي و معاونت نظري و مهارتي را ادغام كند و معاونتي جديد با نام معاونت آموزشي ايجاد نمايد. معاونت برنامه‌ريزي و توسعه مديريت آموزش و پرورش نيز تبديل به دو معاونت شامل معاونت نيروي انساني و معاونت آموزش عالي وزارت آموزش و پرورش شود و مراكز تربيت معلم و آموزشكده‌هاي آموزش و پرورش به عنوان زير مجموعه آن قرار گيرند. نمودار تشكيلاتي سال 1387: در سال 1386 عليرضا علي احمدي ، به عنوان وزير آموزش و پرورش جانشين فرشيدي گشت و پس از چندي متوجه كاستي هاي ساختار وزارتخانه شد و تشكيلات موجود را به باد انتقاد گرفت و ان را ناكار آمد و معيوب خواند، وي در مصاحبه اي در اين مورد چنين گفت:" ... ساختار آموزش و پرورش از معیوب‌ترین ساختارهاست. این چه ساختار غلطی است که مسئولیت تدوین کتاب بر عهده‌ یک سازمان، وظیفه‌ احداث مدرسه برعهده‌ سازمانی دیگر، تربیت معلم به عهده‌ مراکز تربیت معلم و مسئولیت مدرسه‌داری به عهده‌ استان‌ها و معاونت آموزشی و مسئولیت پرورشی برعهده‌ معاونت پرورشی است. ساختار تقسیم کار در آموزش و پرورش از اساس غلط است و تغییر آن نیاز به مصوبه‌ مجلس دارد. الان شما می‌بینید که آن چیزی که در کتاب درسی اتفاق می‌افتد، معاونت آموزشی از آن خبر ندارد یا آنچه که معاونت آموزشی انجام می‌دهد، معاونت پرورشی از آن بی‌خبر است. آن‌چیزی را هم که معاون پرورشی و معاون آموزشی به آن نیاز دارند و باید در دسترس باشد، معاون نوسازی مدارس از آن بی‌خبر است. این امر نیازمند اصلاح است».(علي احمدي، چهار‌شنبه 21 مرداد1388). اقدامات علي احمدي منجر به تغببراتي در ساختار تشكيلاتي وزارت آموزش و پرورش گشت، در اين ساختار تعداد معاونت هاي اين وزارتخانه از 7 معاونت به 5 معاونت کاهش يافت. دراين ساختار كه به تاييد به معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رياست جمهوري رسيد، 5 معاونت شامل: 1. پرورشي و تربيت‌ بدني، 2. آموزش و نوآوري، 3. برنامه‌ريزي و توسعه مديريت 4. حقوقي، امور مجلس و استان‌ها ، 5. هماهنگي دفاتر حوزه وزارتي و ارتباطات فرهنگيدر نظر گرفته شده بود. بر اساس اين تغييرات دو معاونت آموزش عمومي و آموزش نظري و مهارتي با هم ادغام و به صورت معاونت آموزش و نو آوري فعاليت مي کردند و معاونت توسعه مشارکت هاي مردمي هم حذف شد و به صورت سازمان مستقلي به کار خود ادامه داد . همچنين در ساختار تشکيلاتي جديد آموزش و پرورش ، دفتر آموزش و پرورش عشايري حذف و ادارات كل سلامت و تربيت‌بدني دختران و پسران در معاونت پرورشي و تربيت بدني جدا شد. بر اساس اين ساختار همچنين 10 مشاور جديد براي وزير آموزش و پرورش شامل مشاور خلاقيت و نوآوري، تعامل با حوزه‌هاي علميه، اقامه نماز و امر به معروف و نهي از منكر، ساحت‌هاي تربيتي، امور مشاركت، مشاور پيگيري ويژه، مشاور جوان، امور زنان و خانواده، فني و حرفه‌اي و كارآفريني و فناوري اطلاعات و ارتباطات پيش بيني شده بود. در اين ساختار تشكيلاتي جديد ، سازمان هاي پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشي ، نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور ، مدارس غير دولتي و توسعه مشاركت‌هاي مردمي، آموزش و پرورش كودكان استثنايي، نهضت سوادآموزي، موسسه آموزش از راه دور، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، پژوهشگاه آموزش و پرورش ،دانشگاه شهيد رجايي، سازمان استعدادهاي درخشان، صندوق ذخيره فرهنگيان، انجمن مركزي اولياء و مربيان، باشگاه دانش پژوهان جوان ، مانند قبل به فعاليت خود ادامه دادند. موسسه سنجش و ارزشيابي متربيان نيز به ساختار آموزش و پرورش کشور افزوده شد. ايراد هاي چارت سازماني پيشين در اين نمودار هم به چشم مي خورد و جابجايي دفاتر باز بر پيچيدگي سازماني مي افزود. در زمينه نيروي انساني، امور آموزشي و ارتقاء به دفتر ارتقاء حرفه اي فرهنگيان و مركز هماهنگي مراكز تربيت معلم و آموزشكده هاي فني و حرفه اي سپرده شد و اين دو دستگاه زير پوشش معاونت آموزش و نوآوري درآمدند. دفتر آمار، برنامه ريزي، بودجه و تامين منابع به عنوان زير مجموعه معاونت برنامه‌ريزي و توسعه مديريت، به برنامه ريزي براي تامين نيروي انساني مي پرداخت و دبيرخانه هيات مركزي گزينش نيز چونان گذشته ، زير مجموعه معاونت حقوقي، امور مجلس و استان‌ها فرار مي گرفت. نمودار تشكيلاتي سال 1388: آقاي حاجي بابايي وزير كنوني آموزش و پرورش كه پيش ازاين رييس فراکسيون فرهنگيان در مجلس شوراي اسلامي بوده است، سلختارنظام آموزش و پرورش را پيش از تغييرات اين ساختاردر سال 1386، مناسب دستگاه آموزش و پرورش ندانست و آنرا اين چنين ارزيابي كرد:" ساختار آموزش و پرورش بسيار کهنه است و بنابراين شيوه ها و روش هاي تدريس در آموزش و پرورش بايد دگرگون گردد. ايشان ايجاد تحول در ساختار آموزش و پرورش، آن را امري اجتناب ناپذير دانست و اعلام داشت :" تحول در ساختار آموزش و پرورش نه يک انتخاب، بلکه يک اضطرار است"(حاجي بابايي، چهار‌شنبه 21 مرداد1388). به گفته وي: مي بايست يک شوراي راهبردي در سطح رياست جمهوري و مجلس تشکيل شود تا بتواند ساختار کهنه و کم تحرک آموزش و پرورش را به يک ساختار جديد، پرتحرک، پويا و پرنشاط تبديل کند. به نظر ايشان، ساعت هاي تدريس، کتاب هاي درسي، روش هاي تدريس، ساختار اداري، كارهاي فوق برنامه و شيوه هاي تعامل بين آموزش و پرورش و جامعه به منظور نقش آفريني آموزش و پرورش در سند چشم انداز بيست ساله و برنامه هاي پنج ساله و توسعه پايدار کشور بايد متحول مي شوند، زيرا با آموزش و پرورش ، با اين ساختار توان رقم زدن سند چشم انداز بيست ساله را نداشت و نياز به بازنگري در کليه امور مربوط به خود داشت.( حاجي بابايي، چهار‌شنبه 21 مرداد1388) همرمان با وزارت آقاي حاجي بابايي، آموزش و پرورش ساختار جديد خود را تجربه كرد. درساختار جديد، تغييراتي به وجود آمد كه به گونه زير است: 1. ايجاد مركز اطلاع رساني، از جمله تغييرهاي ساختاري جديد، تغيير در روابط عمومي بود که هدف ايجاد آن، منسجم كردن انعكاس اخبار از آموزش و پرورش بود. به نظر وزير،آموزش و پرورش به علت گستردگي بالا و ضريب تاثيرگذاري آن نيازمند معاونت اطلاع رساني است، اما به دليل محدوديت هاي قانوني اين معاونت شکل نگرفت و مرکز روابط عمومي با سه اداره کل در اين وزارت تشکيل شد. 2. ايجاد مرکز قايم مقام وزير در امور بين الملل ، آموزش و پرورش در بيش از يکصد کشور دنيا مدرسه دارد. بر اين اساس نياز بود تا مرکزي مرتبط با اين مساله شکل بگيرد. به باور وزير جديد،آموزش و پرورش نيازمند ايجاد اداره کل روابط ديپلماتيک بود، چراكه دست اندر كاران آموزش و پرورش در مجامع فرهنگي بسياري شرکت مي كنند و از طرفي ديگر ايران عضو برخي از مجامع بين المللي در زمينه تعليم و تربيت است، با ايجاد اين اداره کل بايدحضور علمي ايران در اين مجامع بيش از گذشته شود. 3. راه اندازي اداره کل امتحانات زير نظر وزير، در اين مرکز شاخص هاي آموزشي، ميزان موفقيت روش ها و فنون تدريس، تشکل هاي دانش آموزي و کلاس هاي فوق برنامه نيز مورد ارزيابي قرار مي گيرد. 4. راه اندازي مرکز آمار نيروي انساني و فناوري ، فعاليت اين مرکز که ارايه آمار تحليلي است با معاونت اداري و مالي آموزش و پرورش متفاوت است و در اين مرکز آمار تحليلي دانش آموزي، فضاي آموزشي و نيروي انساني ارايه مي گردد. 5. اداره کل فناوري ، اين اداره كل در زمينه سخت افزارها فعاليت دارد و تمام مشخصات و امکانات مدارس به تفکيک استان و شهرها در اين فناوري وجود دارد. به نظرحاجي بابايي ، بايستي تحول در محتواي آموزش و پرورش صورت بگيرد. دانش آموز اهل فکر شود بنابراين تمام سياست هاي آموزشي خود را در مدرسه متمرکز خواهيم کرد. وي اذعان كرد كه در برخي از موارد سلختاري به دليل محدوديت هاي قانوني نتوانسته است تغييراتي بوجود آورد.( خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا) / کد خبر 929414، 11/11/1388) در آخرين نمودار سازماني وزارت آموزش و پرورش، مركز آموزش نيروي انساني، عهده دار آموزش، ارتقاء و تامين نيروي انسانيست و همراه با دبير خانه هيات مركزي گرينش زير نظز مستقيم وزير فعاليت مي كنند و امور استخدامي هعلمان همچنان زير مجموعه معاونت توسعه مديريت و پشتيباني قرار دارد. فصل پنجم يافته ها، نتيجه محدوديت‏ها و پيشنهادها يافته ها: نتيجه بررسي: نتيجه بررسي قوانين آموزش و پرورش نشان مي دهد كه استخدام معلمان در وزارت آموزش و پرورش به گونه هاي زير صورت مي پذيرد: استخدام رسمي( آزمايشي، پيماني، قطعي) با مجوز وزارتخانه از طريق آزمون سراسري يا تبديل وضعيت معلمان غير رسمي واجد شرايط با مجوز وزارت خانه و بنا بر رعايت شرايط هيات مركزي گزينش. استخدام نيروهاي حق التدريس به وسيله مدارس، نواحي، مناطق و استان با رعايت مجوز هاي وزارت آموزش و پرورش شرايط هيات مركزي گزينش . مراحل استخدام: مراحل استخدام در وزارت آموزش و پرورش، شامل موارد زير است: قبولي در آزمون علمي ورودي تاييد صلاحيت هاي عمومي توسط هيات مركزي گزينش از طريق مصاحبه حضوري و تحقيقات محلي استخدام آزمايشي تاييد صلاحيت هاي عمومي توسط هيات مركزي گزينش گزينش از طريق مصاحبه حضوري و تحقيقات محلي استخدام قطعي تربيت و آموزش معلمان: تربيت و ارتقاء سطح علمي معلمان در جمهوري اسلامي ايران، به گونه هاي زير صورت مي گيرد: از طريق دانشسراهاي مقدماتي، مراكز تربيت معلم و مراكز آموزش عالي زير پوشش وزارت آموزش و پرورش آموزش و پرورش . از طريق دانشگاههاي تحت پوشش و يا داراي مجوز از وزارت علوم، تحقيقات و فناوري مانند دانشگاه تربيت معلم يا واحدهاي دانشگاهي تربيت معلم دانشگاه آزاد اسلامي . آموزش هاي پيش از خدمت براي پذيرفته شدگان فارغ التحصيل در رشته هاي مورد نياز آموزش و پرورش با مجوز دفتر ارتقاء وزارت آموزش و پرورش. آموزش هاي كوتاه مدت ضمن خدمت معلمان نيز به صورت ادواري يا مقطعي با مجوز دفتر ارتقاء وزارت آموزش و پرورش. معلمان مي توانند از طريق ادامه تحصيل در دانشگاهها سطح تحصيلي و علمي خود را ارتقاء بخشند، به طور معمول آموزش و پرورش تسهيلاتي را براي اين امر فراهم مي آورد. براي مثال با دانشگاه مورد نظر قرارداد مي بندد يا براي معلمان مجوزمرخصي صادر مي نمايد. معاونت ها و دستگاههاي دست اندركار در امر گزينش،تربيت و استخدام نيروي انساني در آموزش و پرورش نتيجه بررسي نمودارهاي تشكيلاتي وزارت آموزش و پرورش نيز نشانگر آن است كه به كار گيري معلمان بر پايه قوانين موجود، آغاز انقلاب اسلامي ازسال 1357 و پس از آن، بر عهده واحدهاي سازماني زير بوده و هست : بنا بر تحليل ومطالعه ساختار و نمودارهاي تشكيلاتي وزارت آموزش و پرورش و با توجه به شرح وظايف معاونت هاي اين وزارت خانه، مي توان نتيجه گرفت كه مسؤوليت چگونگي آموزش يا به كار گيري معلمان در طول تاريخ تعليم وتربيت جديد نوين ايران، گونه تقسيم مي شده است: استخدام معاونت اداری، اداری و مالی، امور اداري و مالي، امور اداری و مالی و پارلمانی، معاونت پشتیبانی، معاونت برنامه ریزی و ارتقاء نیروی انسانی ، برنامه ریزی و توسعه مدیریت (1387-1383) و توسعه مديريت و پشتيباني(1388) عهده دار مسؤوليت به كار گيري نيروهاي خريد خدمت، بازنشسته و حق التدريس و استخدام معلمان و ديگر كار كنان وزارت آموزش و پرورش بوده اند. برنامه ريزي تحصيلي، آموزشهاي ضمن خدمت و تعين صلاحيت هاي علمي معاونت هايي با نام برنامه ریزی ، پرورشی و نیروی انسانی، برنامه ریزی و نیروی انسانی، طرح و برنامه، برنامه ریزی و توسعه مدیریت (1383) معاونت آموزش و نوآوري(1387) و مركز آموزش نيروي انساني ، آمار و فتاوري (1388) مسؤول بر آورد نيرو ، تامين، تعيين شيوه هاي آموزش يا تعين صلاحيت هاي علمي معلمان بوده اند. آموزش معاونت هاي آمورشي، آموزش متوسطه، نظري مهارتي ، دانشسراهاي مقدماتي، مراكز تربيت معلم و آموزش عالي فرهنگيان را برعهده داشته اند. دانشگاه شهيد رجايي نيز از زمان تشكيل به صورت يك سازمان وابسته فعاليت داشاته است. دبيرخانه هيات مركزي گرينش گاهي زير پوشش معاونت حقوقی و مجلس و امور املاک و گاه به صورت يك سازمان مجزا به امر تعيين صلاحيت هاي عمومي معلمان و كاركنان مي پرداخته است، اين دبيرخانه هم اكنون زير نظر مستقيم وزير فعاليت مي كند. محدوديت ها: اين بررسي با محدوديت خاصي روبرو بود كه مهمترين آنها عبارتند از: محدوديت زماني – اين مطالعه در فاصله زماني آذر اسفند ماه 1388 به انجام رسيده است، چنانچه اين فرصت ادامه مي يافت، نگارنده با فراغ بال بيشتري مي توانست به انجام اين امر اهتممام داشته باشد. عدم دست رسي آسان به اسناد و نمودارهاي تشكيلاتي - دست يابي به همه نمودارها و سند هاي تشكيلاتي وزارت آموزش و پرورش ممكن نبود، به ويژه اينكه هنوز تمام اسناد و نمودارها در يك مكان مشخص و ثابت گردآوري نشده است و پژوهشگراني كه به مطالعه ومقايسه ساختارها و اسناد آموزش و پرورش مي پردازند از اين بابت با دشوارهاي بسيار روبرو هستند. .كمبود منابع - با نوجه به اينكه در زمينه بررسي ساختارها و تشكيلات وزارت آموزش و پرورش پژوهش هاي كمي صورت است ، اين موضوع نيز از محدويت هاي پيش رو به شمار مي رفت. پيشنهادها: پيشنهاد هاي زير در پژوهش ها و مطالعلت آينده مي نواند كار ساز باشد: راه اندازي بخش اسناد و نمودارهاي تشكيلاتي وزارت آموزش و پرورش زير نظر پژوهشگاه مطالعات آمورش و پرورش، ياري رسان انجام تحقيقات آينده در اين زمينه خواهد بود. انجام پژوهشهاي مختلف در اين زمينه و به كار گيري نتايج آنها از سوي دست اتدر كاران از تغييرات هميشگي و سليقه اي ساختارهاي تشكيلاتي جلوگيري خواهد كرد و سبب ساز ايده هاي نو براي يافتن شيوه هايي بهينه در امر تامين و جذب نيروهاي انساني توانمند خواهد شد. با انجام مطلعات تطبيقي مي توان از تجربه نظام هاي ديگر آموزشي در انتخاب وتامين و جذب نيروهاي كار آمد براي به كارگيري در شغل خطير معلمي، بهره مند شد. منابع و مآخذ: اصلاحات در آموزش و پرورش، هماندیشی و مصاحبه با صاحبنظران و متخصصان ، تهران: پژوهشکده تعلیم و تربیت، خرداد1381. اصلانی ، ابراهیم ،آموزش و پرورش در برزخ ، همشهری 12/4/84 . آقا زاده، احمد، آموزش و پرورش تطبيقي، چاپ دوم، تهران: انتشارات سمت، 1380. آقا زاده، احمد، تاريخ آموزش و پرورش ايران، تهران:نشر ارسباران، 1382. آموزش و پرورش و توسعه، تدوین و تلفیق حسین دهقان و مسلم پرتو، تهران: پژوهشکده تعلیم و تربیت ، زمستان 1381. انتظاری، یعقوب ، ظهور اقتصاد دانش و ضرورت تحول در آموزش و پرورش ایران، تهران: پژوهش در آمورش عالي ،‌1383. جزئيات برنامه هاي حميد رضا حاجي بابايي وزير جديد آموزش و پرورش، 30/8/1388. دباغ، رحیم، بررسی و برآورد سهم نیروی انسانی با سواد و بی سواد در ارزش افزوده بخشهای اقتصادی کشور، تهران: 1383. رضایی، منیره، اقتصاد و برنامه‌ریزی توسعه آموزش و پرورش و آموزشهای فنی و حرفه‌ای ، تهران: پژوهشکده تعلیم و تربیت ، 1383. رضایی، منیره، چکیده مقاله‌های همایش ملی مهندسی اصلاحات در آموزش و پرورش، تهران: پژوهشکده تعلیم و تربیت، خرداد 1381. سلسبیلی، نادر، ابراهیمی‌ قوام،،صغری و ...، سند و منشور اصلاح نظام آموزش و پرورش ایران، تهران: ‌ پژوهشکده تعلیم و تربیت، تابستان 1382. سنجري، احمد رضا، تحليل روند تحولات ساختاري تشكيلات نظام آموزش و پروش ايران( با تاكيد بر حوزه مركزي – ستادي)، همكار تحقيق هايده توكلي، ناظر كميته نظارت پژوهشكده تعليم و تربيت،، پژوهشكده تعليم وتربيت، دي ماه‌ 1384. سند چشم انداز جمهوري اسلامي ايران در افق 1404 هجري شمسي، سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور، آذر ماه 1383. سند ملي توسعه آموزش و پرورش برنامه چهارم، 84-88 ، دفتر آمار، برنامه ريزي و بودجه، معاونت برنامه ريزي و توسعه مديريت، آبانماه 1383. شريعتمداري، علي، اصول و مباني آموزش و پرورش، تهران: انتشارات امير كبير، 1383. صافي، احمد، بررسي ساحتار اداري و تشكيلات مركزي وزارت آموزش و پرورش و‌ارايه ديدگاههاي مختلف در مورد چشم انداز آينده(پژوهش)، ناظر: علي اصغر كاكو جويباري، پژوهشكده تعليم وتربيت، تير ماه‌ 1384. صافي، احمد، سازمان و قوانين آموزش و پرورش ايران، چاپ اول، تهران: سازمان مطا‌لعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها،1373. عباس عباس پور، واکاوی مفهوم ساختار و نقش و اهمیت آن در حل مسائل آموزش و پرورش، فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش، دوره نهم، 1382 . عبداللهی، شیرزاد، آموزش و پرورش و ایدئولوژی کارمندی ، روزنامه همشهری18/8/83 عظیمی، حسین، نقش آموزش و پرورش در توسعه ، تهران:،‌ پژوهشکده تعلیم و تربیت،‌ بهار 1382. فرشيدي، محمود، راهكارهاي پيشنهادي براي وزارت آموزش و پرورش در دولت نهم، آبانماه 1384. قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي،اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران،1384-1388، سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور، انتشارات سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور، تهران: آبان ماه 1383. کاکوجویباری،‌.علی اصغر، مجموعه مقالات راهبردهای کلان اصلاحات در آموزش و پرورش، پژوهشكده تعليم وتربيت ،‌ 1380. كيا منش، عليرضا، پژوهش در آموزش( مجموعه مقاله ها) ، تهران: پژوهشكده تعليم و تربيت، 1377. گفت وگوي خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا) با حميد رضا حاجي بابايي وزير آموزش وپرورش کد خبر 929414، 11/11/1388. گفت وگوي واحد مركزي خبر و ايرنا با عليرضا علي احمدي وزير آموزش وپرورش و حميد رضا حاجي بابايي نماينده همدان در مجلس شوراي اسلامي، خبرشماره: 224489 چهار‌شنبه 21 مرداد1388. لايحه برنامه پنجم توسعه اقتصادي،اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران،پيشرفت و عدالت، مصوب هيات وزيران، 20/7/1388. مبانی نظری اصلاحات در آموزش و پرورش و سازمان،‌ مدیریت و نیروی انسانی،‌ مجموعه مقالات همایش ملی مهندسی اصلاحات در آموزش و پرورش،‌ به اهتمام منیره رضایی،‌ پژوهشکده تعلیم و تربیت،‌ 1382. مجموعه قوانين و مقررات وزارت آموزش و پرورش، جلد اول، ( 1286-1372)، معاونت حقوقي امور مجلس و هماهنگي استانها، تهران: انتشارات مدرسه، پاييز 1373. مجموعه قوانين و مقررات وزارت آموزش و پرورش، جلد دوم، ( 1373-1378)، دفتر حقوقي معاونت حقوقي امور مجلس و هماهنگي استانها، تهران: انتشارات مدرسه بهار 1381. مجموعه قوانين و مقررات وزارت آموزش و پرورش، جلدسوم ( 1379-1381)،دفتر حقوقي، معاونت حقوقي امور مجلس و هماهنگي استانها، تهران: انتشارات مدرسه بهار 1382 . مجموعه مصوبات شوراي عالي آموزش و پرورش، دبير خانه شوراي عالي آموزش و پرورش، گرد آوري جواد شركايي، محمد متدلي زاده و حسين رياحي نژاد، تهران: انتشارات مدرسه 1387 . مير سپاسي، ناصر، مديريت منايع انساني و روابط كار نگرشي راهبردي( استراتژيك)، تمرين و مقالات، تهران: انتشارات شروين، 1376. نادری، ابوالقاسم، تحلیل تطبیقی بازدهی اقتصادی سرمایه انسانی در بازار کار آموزش و پرورش ایران، تهران: 1383. هوشمند، احسان، ریشه‌های توسعه نیافتگی و آموزش و پرورش ایران، در گفتگو با مسئولان و صاحبنظران، تهران: پژوهشکده تعلیم و تربیت، 1382.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته