تحقیق بررسی ظرفیت شناسی بازار سرمایه در توسعه امور خیر کمیته امداد امام خمینی (ره) (docx) 20 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 20 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
بررسی ظرفیت شناسی بازار سرمایه در توسعه امور خیر کمیته امداد امام خمینی (ره)
عضویت و پرداخت های ثابت
در وضعیت بسیار ایده آل، افرادی که به هدف سازمان ایمان دارند، مگر اینکه آن قدر فعالیتها و هدف سازمان تخصصی باشد که افراد عادی درک درستی از آن و احساس همدلی نداشته باشند و مرتب کمکهای مالی خود را به سازمان اهدا خواهند کرد. این نوع کمکها، نشانه همبستگی جامعه پیرامون سازمان در قبال مسالهای که بر روی آن کار میکند، نیز میباشد. کمک های فردی در کنار هم می توانند به سازمان در روزهای سخت مثلا زمانی که یک منبع مالی عمده ادامه پیدا نمیکند، کمک کنند(برایس، 2015).
بیشتر موسسات از طریق ارسال نامه پستی، خبرنامه، شبکههای اجتماعی و مراسم ویژه با حامیان مالی شخصی تماس برقرار میکنند. البته این هم مهم است که سازمان با این اشخاص رابطه سازی کند و این ارتباطات را حفظ نماید. هر زمان سازمان موفق شد که فردی را به یک حامی مالی تبدیل کند، باید در پی راههایی برای افزایش مشارکت آنها با سازمان باشد. این کار اغلب باعث پایداری کمکها و افزایش رقم مبالغ اهدایی میشود)فرانس، 2015).
بسیاری از کشورها در قوانین خود برای کمک مالی به سازمانهای عامالمنفعه، بخشش های مالیاتی در نظر گرفتهاند. آگاهیرسانی در این مورد به حامیان مالی بالقوه میتواند تشویقی برای کمک بیشتر باشد. حامیان مالی شخصی، منابع مالی عمده برای سازمانهای عامالمنفعه هستند. این هدایا میتوانند از مقادیر بسیار ناچیز تا مقادیر میلیونی در تغییر باشند. این دسته از حامیان مالی را می توان به شیوههای مختلف به سازمان معرفی کرد. شیوه های زیر را می توان برای رابطهسازی با این افراد برای تبدیل آنها به حامی مالی هم استفاده کرد:
رابطه با پیشروان صنایع و یا کسانی که میتوانند در مورد تاثیر سازمان در جامعه کاری خود صحبت کنند.
برگزاری مراسم ویژه همچون گلریزان های سالانه و فصلی
ارتباطگیری از طریق ایمیل، لیست شبکههای اجتماعی یا خبرنامه با افراد(نصرآبادی، 1395).
کارشناسان مرتبط با سازمان یا موضوعات مورد کار سازمان و یا حتی اعضای هیات مدیران و مشاوران و ازاین قبیل نیز میتوانند به عنوان معرف عمل کنند. جستجوی حامیان مالی بالقوه در سازمانهای مشابه؛ مثلا بخش توسعه منابع یک سازمان میتواند با جستجو در فهرست حامیان مالی دیگر سازمان، برخی از آنان را برای رابطهسازی مشخص کند(معرفت، 1396).
برگزاری حراجیهای اقلام عتیقه و هنری و از این دست که ارزش مالی یا معنوی دارند و یا حتی کارهای دستی بومی و شخصی با قیمتهای بالا، روش دیگری است که سازمانها برای درآمدزایی از آن بهره میبرند. گاهی این خریدها از طرف شرکتکنندگان دارای هیچ ارزش مالی نیست و تنها آن اقلام را نمادین و برای کمک خریداری میکنند. برای مثال، یک شخص ممکن است در چنین مراسمی، یک کیف دست دوز توسط یک زن روستایی را که در حالت عادی میتواند با قیمت ناچیزی خریداری کند، در ازای چند میلیون تومان دریافت کند(گنجی، 1390).
برخی از سازمانهای غیرانتفاعی مانند کلینیک کلیولند به ازای خدمات ارائه شده به هر فرد، کمک مالی دریافت میکنند اما روی افرادی که در گذشته از این خدمات استفاده کردهاند نیز برای کمک مالی حساب میکنند. مدل مورد استفاده در این قبیل سازمانها را متکی بر دریافتکنندگان خیریه مینامیم. دو مثال بسیار خوب بیمارستانها و دانشگاهها هستند. بهطور کلی، بخش عمده کمک مالی این سازمان های غیرانتفاعی از طریق هزینه های پرداختشده به ازای ارائه خدمات، تامین میشود. با این وجود تمام هزینه ارائه این خدمات با هزینههای دریافتی جبران نمیشود. در نتیجه، این سازمانها سعی میکنند رابطه خوب و طولانی مدتی با افرادی که زمانی از خدماتشان استفاده کردهاند، برقرار کنند و بر همین اساس این سازمانها را متکی بر دریافتکنندگان خیریه نامیدهایم. اگر چه این کمک های مالی در مقابل هزینه ها بسیار اندک هستند (به طور متوسط حدود پنج درصد در بیمارستان ها و حدود سی درصد در دانشگاه های خصوصی) اما این کمکهای مالی منبع مهمی برای تامین بودجه پروژههای بزرگی مانند ساختمانسازی، تحقیقات و صندوق پشتوانه مالی هستند. اغلب خیرین با این انگیزه کمک میکنند که زمانی با دریافت این کمک ها، زندگی شان تغییر کرده است. سازمانهایی که از این مدل متکی بر دریافتکنندگان خیریه استفاده میکنند، عمده حمایت خیریه خود را از طریق هدایای بزرگ دریافت میکنند. دانشگاه پرینستوننمونهای از سازمان غیرانتفاعی است که از مدل متکی بر دریافتکنندگان خیریه استفاده میکند. این دانشگاه شهرت زیادی برای درخواست کمک مالی از فارغالتحصیلان خود دارد و توانسته است بالاترین میزان کمک معادل ۲\۵۹ درصد را در میان تمام دانشگاههای ملی جمعآوری کند. بیش از سی و سه هزار فارغالتحصیل مقطع لیسانس در سال ۲۰۰۸، حدود ۶\۴۳ میلیون دلار به این دانشگاه کمک کردند. به دلیل مهارت بالای این دانشگاه در جمعآوری کمک مالی، بیشتر از پنجاه درصد بودجه عملیاتی دانشگاه پرینستون از سوی خیرین و درآمد ناشی ازصندوق پشتوانه مالی تامین میشود(بیومی، 1386).
منابع و وجوهات دولتی
بخشهای مختلفی از ارگانهای دولتی و یا میان دولتی از کشورهای مختلف برای اهداف عامالمنفعه بودجههایی را در نظر میگیرند. برای مثال برای اجرای برنامههای توانمندسازی افراد دارای معلولیت ممکن است که به شکل عمومی و یا تنها برای سازمانهای خاصی درخواست ارسال کنند که در این صورت، سازمانهای علاقه مند، باید با توجه به ضوابط اشاره شده درخواست خود را در چارچوب بودجه مورد نظر، ارسال کنند. در مورد این نوع دسته از منابع مالی، سازمان درخواستکننده دارای قدرت عمل بسیار بالایی نیست. چرا که بودجههای مقرر برای این نوع اهداف معمولا از پیش و بنا بر سیاستهای خاص دولتی و یا ارگان مورد نظر تعیین میشوند و در سال بعد اجرایی میشوند(معرفت، 1396).
اما اگر یک ارگان دولتی دارای چنین بودجهای است که با اهداف سازمان همخوانی دارد، باید برای معرفی فعالیتهای سازمان با مسئولان مربوطه اقدام شود و در صورت کسب منابع مالی مورد نظر با اجرای پروژهها به نحو احسن و استحکام روابط با تصمیمگیرندگان، نام سازمان در فهرست دریافتکنندگان این کمکها حفظ شود. این ارگانهای دولتی معمولا ضوابط و مقررات خاصی در مورد نحوه درخواست، موضوعات مورد کار و نحوه انجام پروژه دارند که تخطی از آن دریافت کمکهای بیشتر را به خطر خواهد انداخت(نصرآبادی، 1395).
معمولا برخی از سازمانها به عنوان طرف قرارداد یک ارگان دولتی برای سال های متمادی قرار میگیرند و این موضوع میتواند هم مفید و هم دارای مضرراتی باشد چراکه استمرار این نوع رابطه به اندازه زیادی خارج از کنترل دریافتکننده حمایت مالی است. از طرفی به خاطر اینکه این نوع کمکهای مالی معمولا مقادیر بالایی را شامل میشوند، سازمان دریافتکننده کاملا به این حمایتها متکی میشود و در صورت قطع آن با بحران مواجه خواهد شد. به هر صورت، اگر سازمانی هنوز از این منبع مالی بهرهای نبرده است، در کنار رابطه سازی با مسئولان ذیربط، باید مرتبا رسانههای مربوطه همچون وب سایت و یا روزنامه رسمی آن ارگان را بازدید کند تا اینکه در جریان اولین اعلانات در مورد اهدا کمکهای مالی و یا پروژههای پیشنهادی با همکاری قرار گیرند(عبده تبریزی، 1384).
خیریه ها در ایران پیشینه تاریخی دارند اما در عصر حاضر به دلیل قوانین متعدد در کشورمان نهادهای متعددی مانند نیروی انتظامی، وزارت کشور، سازمان بهزیستی وچند نهاد دیگر می توانند مجوز خیریه صادر کنند.به دلیل اینکه مدیریت موسسات خیریه تخصصی نبوده و بیشتر به صورت سنتی اداره می شود. تفکر و خلاقیت اقتصادی جای خود را به صندوق های صدقات داده و به نحوی که در جنوب شهر تهران تعداد زیادی از خانه ها بیش از 5 صندوق صدقات از 5 خیریه متفاوت دارند. جالب تر اینکه خیریه ها در جمع آوری صدقات با هم رقابت دارند و حتی دیده شده برخی از نیروهای تخلیه صندوق های صدقات سایر صندوق ها را هم از بین برده تا صدقات آن را از آن خیریه خود کنند. اما در این میان برخی موسسات خیریه و انجمن های نیکوکاری وارد بازی صندوق های صدقات نشده و با استفاده از رسانه و جامعه هنر و فرهنگ نیازهای خود را اعلام می کند و شهروندان به صورت الکترونیکی هدایای خود را ارسال می کنند. این خیریه ها به خوبی می دانند داشتن صندوق صدقات یعنی اینکه باید 50 درصد این درامد را صرف هزینه نگه داری و جمع آوری اعانات کنند و این روش درست نیست(بیومی، 1386).
خیریه ها و انجمن های نیکوکاری موفق موسساتی هستند که تخصصی کار کرده و هدف مشخصی دارند. مثلا خیریه محک ویژه کمک و درمان کودکان مبتلا به سرطان کار می کند. یا اینکه خیریه امدادگران عاشورا برای درمان افراد نیازمند است. این تخصصی بودن موجب می شود تا خیرین بر اساس نیاتی که دارند با این خیریه ها آشنا شده و همکاری کنند. قطعا این خیریه ها مددجویانشان مشحص و تمامی دریافت و هزینه ها شفاف به خیرین ارائه می کنند. البته این بدان معنا نیست که خیریه های غیرتخصصی ایراد و اشکال دارند. بعنوان مثال موسسه خیریه امام علی(ع) شهرری توانمند سازی مناطق محروم کشور را بر عهده دارد و موفقیت های خوبی هم داشته اما نکته منفی آن است که همچنان وابسته به صندوق های صدقاتش است. در میان این موسسات خیریه انجمن اتیسم ایران نامی آشنا است که چند سالی به جمع خیریه های ایران پیوسته اما به دلیل استفاده درست از رسانه و ظرفیت فرهنگی کشور توانست نام خوبی از خود به جای بگذارد(معرفت، 1396).
این انجمن با کمک هنرمندان و چهره ها و حتی جمعی از سردفتران و دفتریاران در سال جاری صاحبخانه شد و قطعا جمع آوری مبلغی بالغ بر یک میلیارد تومان کار کمی نیست. هرچند یکی از گره های بزرگ این انجمن باز شد اما همچنان برای تامین دارو و معاش افراد تحت پوشش خود مشکلات بزرگ مالی دارد(نصرآبادی، 1395).
جمع آوری وجوهات (پرداخت های موقت)
معدودی از حامیان مالی شخصی به اندازه کافی علاقمند و از نظر مالی متمول هستند تا کمکهای مالی عمده به یک سازمان داشته باشند. اما باید در نظر داشت که این قبیل کمکها مثل هدایای مالی اشخاص که در بخش قبلی اشاره شد، حاصل نمیشوند؛ بلکه باید برای تماس و ارتباطگیری با این اشخاص روشهای دیگری به کار برد(گنجی، 1390).
تیم توسعه منابع و تیم اجرایی سازمان باید به دقت برای ایجاد و بهبود روابط شخصی با تک تک این حامیان مالی بالقوه تمرکز کنند. در غالب موارد، یک هیات دو سه نفره از پرسنل سازمان با یک درخواست قانعکننده که به خوبی تهیه شده به صورت حضوری با این اشخاص ملاقات کرده و تقاضای کمک مالی را ارائه میدهند و اگر مناسب بدانند به نحوه قدردانی از این افراد توسط سازمان نیز میتوان اشاره کرد(عبده تبریزی، 1384)
مثلا، سازمان خیریه با نام «لف» که در زمینه کودکان بی سرپرست فعالیت دارد از آقای «ب» که صاحب چند شرکت مواد غذایی زنجیره ای و از سرمایه داران به نام است، برای اهدای 100 میلیون تومان کمک نقدی در مراسم سالانه قدردانی خواهد کرد تا ایشان برای کمکهای بعدی و بیشتر تشویق شود(گنجی، 1390).
از دیگر شیوههای جذب این نوع اشخاص برای کمک به سازمان میتوان به برگزاری تورها و سفرهای ویژه، مهمانیهای خانگی بزرگ و حرفهای با هدف معرفی فعالیتهای سازمان با دعوت از مهمانان ویژه و به دقت انتخاب شده، اشاره کرد. مثلا اگر در این مهمانیها از افراد سرشناس و یا با نفوذ دعوت کنید، دیگر مهمانان هم برای آشنایی و ایجاد ارتباط با آنها تشویق به حضور و اهدا کمکهای بیشتر میشوند. برای مثال، در یک مهمانی خانگی یا مراسم مجلل که از افراد متمول و حامیان بالقوه دعوت شده است، آقا و خانم «الف» تصمیم میگیرند تامین برنامه آموزشی ویژه سالانه سازمان «ب» را برای 10 سال به عهده بگیرند، در صورتی که این برنامه آموزشی با نام خانوادگی آنها نامگذاری شود(معرفت، 1396).
1-3- تشویق و افزایش آگاهی در زمینه وقف
این ایده به این قرار است که حامی مالی برای مثال یک وسیله (همچون یک ماشین صنعتی)، زمین و یا سهام را در اختیار سازمان مربوطه قرار میدهد و تا زنده است بخشی از سود را خود شخص برمیدارد، اما آن دارایی در اختیار سازمان قرار خواهد داشت. شیوه دیگر آن است که سازمان از تمام سود بهره ببرد، اما در نهایت دارایی جزو اموال حامی مالی خواهد ماند(علیکرمـی، 1395).
2-3- کمپین جذب سرمایه و یا کراودفاندینگ
با وجود اینکه تمرکز اصلی باید بر جلب حامیان مالی شخصی، شرکتی و یا دولتی باشد، یک کمپین جذب سرمایه و یا کراوندفاندینگ میتواند خارج از برنامه سالانه جذب منابع مالی صورت پذیرد. این کار معمولا با هماهنگی و برای هدف یا پروژهای خاص در سازمان، همچون تعمیر ساختمان و یا خرید وسایل خاص انجام پذیرد. این حرکت احتمالا نیازمند تیمی از داوطلبان و همینطور تعیین مجموعهای از اهداف است که توسط روابط عمومی سازمان و تیم توسعه منابع تهیه میشوند(نصرآبادی، 1395).
ما در طول یک تحقیق 10 مدل جمعآوری کمکهای مالی را شناسایی کردهایم که معمولا بزرگترین سازمانهای غیرانتفاعی در آمریکا نیز از آنها استفاده میکنند. البته هدف از معرفی این مدلها، تجویز یک رویکرد مشخص برای همه موسسات و سازمانهای مردمنهاد نیست، بلکه امیدواریم به مدیران خیریه و سازمانهای غیرانتفاعی کمک کنیم تا مدلهایی را که باور دارند در جهت رشد و توسعه سازمان آنها موثر است را به صورت واضحتری بیان کنند و از این بینش در جهت بررسی ظرفیتها و محدودیتهای مرتبط با آن مدل استفاده کنند(مزيكي، 1390).
هنگامیکه سازمان مردمنهاد راهکاری را در جهت ایجاد ارزش برای یک دریافتکننده خدمات خیریه مییابد (بهعنوان مثال، بازپروری یک زندانی برای بازگشت به جامعه و یا نجات یک گونه زیستی در معرض خطر)، منبع اقتصادی پولساز و سودآور خود را نیافته است و باید جداگانه به دنبال یافتن این منبع باشد. همه سمنها در حقیقت مشغول دو نوع کسب و کار هستند، یکی مربوط به فعالیتها و برنامههای خودشان و دیگری در رابطه با افزایش میزان کمکهای اهدایی و خیریه. در نتیجه این تفاوتی که بین دریافتکنندگان خیریه و حامیان مالی وجود دارد، جنبههای مختلف مهم مدلهای تامین کمکهای مالی سازمان های غیرانتفاعی باید جدا از مدل های موجود در دنیای شرکتهای تجاری مورد بحث و بررسی قرار بگیرند(علیکرمـی، 1395).
یک مدل کسب و کار دربرگیرنده انتخابهای مختلف در رابطه با ساختار هزینهها و میزان ارزش برای دریافتکنندگان خدمات خیریه است ولی یک مدل جمعآوری کمک مالی تنها بر روی کمکهای مالی متمرکز است و کاری به برنامهها و خدمات ارائه شده به دریافتکنندگان خیریه ندارد(بیومی، 1386).
همه مدیران سازمانهای غیرانتفاعی میتوانند ازاین ده مدل برای بهبود میزان جمعآوری کمک مالی و مدیریت آنها استفاده کنند. اما کارآیی این مدلها زمانی اهمیت پیدا میکند که سازمان غیرانتفاعی بزرگتر میشوند(گنجی، 1390).
راههای زیادی برای جمعآوری کمک مالی به میزان یک میلیون دلار در سال وجود دارد که برخی از آنها حتی به صورت بداهه در طول فرآیند شکل میگیرند. اما هنگامیکه سازمان سعی میکند سالانه حدود بیست و پنج تا پنجاه میلیون دلار یا بیشتر جمعآوری کند، راههای کمتری وجود دارد(نصرآبادی، 1395).
تعداد تصمیمگیرندگان بالقوهای که میتوانند اجازه صرف کردن چنین مقدار زیادی از پول را بدهند، کاهش مییابند (و یا باید از مجموعهای از این افراد کمک بگیرید) و همینطور عواملی که در این افراد برای گفتن «بله» ایجاد انگیزه میکنند نیز بیشتر میشوند (و یا بهطور کامل تحت تاثیر یک رهبر کاریزماتیک سازمان غیرانتفاعی قرار نمیگیرند).
هر چقدر میزان کمک مالی مورد نیاز بیشتر باشد، اهمیتِ به دنبال بازارهای جمع آوری کمک مالی شناخته شده بودن که در آن تصمیم گیرندگان خاصی با انگیزههای مشخص وجود دارند نیز بیشتر میشود. بهعنوان مثال گروههای بزرگی از اهداکنندگان انفرادی، بر اساس دغدغههای رایج مشترک در مورد مسائل مختلف مانند تحقیقات بر روی سرطان پستان به یکدیگر ملحق شدهاند. در مثالی دیگر، منابع بزرگ کمکهای مالی از سوی دولت، ماموریت و اهداف خاصی مانند نگهداری و سرپرستی کودکان یتیم دارند. یک سازمان غیرانتفاعی میتواند تعداد انگشت شماری از بنیادها و یا افراد ثروتمند را متقاعد کند تا چند میلیون دلار برای موضوعی که قبلا نادیده میگرفتند، اهدا کنند ولی این روش برای یک سازمان غیرانتفاعی که به دنبال جمعآوری دهها میلیون دلار است، جوابگو نخواهد بود(معرفت، 1396).
هدف این نیست که بازار جمع آوری کمک مالی را پایدار و باثبات توصیف کنیم؛ خیر، این طور نیست. اولین بار که«روز زمین» در سال ۱۹۷۰ برای افزایش آگاهی و قدردانی نسبت به محیط زیست کره زمین نامگذاری شد، همزمان یک موج افزایش کمک به معضلات محیط زیستی ایجاد شد. قحطی اتیوپی در سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵ منجر به افزایش قابل توجهی در میزان حمایت از کمکهای بینالمللی شد. آگاهی از بحران آموزشی ایالات متحده آمریکا در اواخر دهه ۸۰، زمینه را برای جذب کمکهای مالی در جهت ایجاد مدارس مستقل فراهم کرد. تغییرات را نمیتوان پیشبینی کرد ولی به دلیل غیرقابل پیشبینی بودن، نمیتوان به یک راه خاص برای جمعآوری کمک مالی وابسته بود(نصرآبادی، 1395).
ایجاد یک چارچوب برای جمعآوری کمک مالی در سازمانهای غیرانتفاعی یک چالش است. برای اینکه مدلها کارآمد و مفید باشند، نباید بیش از حد بهطور کلی و یا بیش از حد بهطور خاص تعریف شده باشند. بهعنوان مثال، یک کلینیک سلامت عمومی که به بیماران تحت پوشش برنامه کمک دریافت درمانی دولت، خدمات میدهد را در نظر بگیرید و هم یک سازمان غیرانتفاعی که کارش توسعه حمایت شده از طرف دولت آمریکا برای توسعه بینالمللی است. درست است که هر دو از سوی دولت کمک مالی دریافت میکنند ولی نوع کمک مالی و تصمیم گیرندگان کنترل این منابع مالی کاملا متفاوت از یکدیگر هستند. قرار دادن این دو در کنار هم و در یک مدل، مفید و کارآمد نخواهد بود. در عین حال تعیین یک مدل جداگانه برای تمام سازمانهایی که کمک مالی یکسانی دریافت میکنند، تعریف بیش از حد خاص و محدودی است که کارآیی لازم را نخواهد داشت(بیومی، 1386).
در نهایت به سه پارامتر برای تعریف مدلها رسیدیم: منبع کمک مالی، انواع تصمیم گیرندگان، و انگیزههای تصمیم گیرندگان. با این کار توانستیم ده مدل جمع آوری کمک مالی متمایز، منسجم و درعین حال در برگیرنده انتخابهای واقعی را شناسایی کنیم(عبده تبریزی، 1384)
برخی از سازمانهای غیرانتفاعی مانند بنیاد مِیک اِ ویش ترجمه تحتاللفظیاش میشود: یک آرزو بکن با تمرکز روی هدفشان توسعه پیدا کردند که این هدف منعکسکننده و طنین دغدغههای تعداد زیادی از مردم با سطح درآمد مختلف بود. در واقع ساختار و چارچوبی را ارائه کرد که این افراد توانستند برای اولین بار با هم ارتباط برقرار کنند. سازمانهای غیرانتفاعی که از این رویکرد استفاده میکنند از مدلی با نام رابطهای احساسی پیروی میکنند. رسالت بیشتر اینگونه سازمانها در زمینههای تحقیقات محیط زیست، بینالملل و سلامت متمرکز است. این سازمانها متفاوت از آنهایی هستند که به سراغ افراد با باور دینی خاص، گرایشات سیاسی و یا علاقه ورزشی خاص میروند که با هم برای بیان عقاید و علایق مشترکشان سازمانی را تشکیل دادهاند(معرفت، 1396).
مدل رابطهای احساسی معمولا به دنبال ایجاد روابط ساده و روشن میان داوطلبین در مراسمهای مختلف جمعآوری کمکهای مالی است. بنیاد سوزان جی کومن یک نمونه از سازمان غیرانتفاعی است که از مدل رابطهای احساسی استفاده میکند. بنیاد کومن که در سال ۱۹۸۲ تاسیس شده، به دنبال ریشهکن کردن سرطان پستان بهعنوان یک بیماری مهلک است. بنیاد این کار را از طریق کمک مالی به تحقیقات پزشکی، حمایت از پروژههای پژوهشی، آزمایشی (غربالگری) و درمانی در سرتاسر دنیا انجام میدهد و برنامههای آموزشی مختلفی برای زنان در مورد اهمیت تشخیص زود هنگام دارد. ماموریت این بنیاد منعکسکننده دغدغه بسیاری از زنان است که حتی ممکن هست هیچوقت بهصورت مستقیم نیاز به خدمات این سازمان پیدا نکنند. میزان جمعآوری کمکهای سالانه سازمان کومن بین سالهای ۱۹۷۷ تا ۲۰۰۷ از چهل و هفت میلیون به سیصد و سی و چهار میلیون دلار افزایش پیدا کرد. متوسط کمکهای فردی در سطح بسیار پایین و در حدود سی و سه دلار است ولی رمز موفقیت تلاشهای این سازمان همواره در جمعآوری کمک مالی از سوی تعداد بسیار زیادی از حمایتکنندگان در سطح گسترده بوده است. این بنیاد و سازمانهای وابستههای آن سالانه درحدود صد و بیست مسابقه ورزشی دو با حضور بیش از یک میلیون شرکتکننده برگزار میکنند. این مراسم نه تنها به افراد اجازه میدهد که به سازمان کمک مالی کنند بلکه داوطلبین را به مشارکت دعوت میکند و آنها را تشویق میکند که تیم تشکیل دهند و به دنبال کمک مالی بیشتری بروند و بهطور کل در تجربه روز مسابقه سهیم باشند(بیومی، 1386).
برخی از سازمانهای غیرانتفاعی مثل کلیسای سدلبک به کمکهای مالی افراد وابسته هستند و از مدل جمعآوری کمک مالی با نام «مشوق اعضا» استفاده میکنند. این افراد (که از اعضای آن سازمان هم هستند) به سازمان کمک مالی میکنند زیرا هدف سازمان را جزئی از زندگی روزمره خود میدانند، بنابراین، در نهایت خود این افراد هستند که از این کمکها بهره خواهند برد. سازمانهایی که از مدل مشوق اعضا استفاده میکنند، دارای اساس و پایه خاصی برای ایجاد فعالیتهای گروهی جدیدی نیستند و در مقابل، با اعضا (کمککنندگان مالی) از طریق حمایت از فعالیت هایی که آن افراد به دنبال تحقق آنها هستند، ارتباط برقرار میکنند. این سازمانها اغلب در زمینههای مذهبی، محیط زیست، هنر، فرهنگ و کارهای انساندوستانه فعالیت میکنند. بهعنوان مثال میتوان از بنیاد ملی بوقلمونهای وحشی نام برد که به دنبال حفظ و گسترش قلمرو زندگی بوقلمونهای وحشی است که از طرف دیگر، مشوق و حمایتکننده شکار بوقلمون وحشی نیز هست. شکارچیان بوقلمون به سمت این سازمان جذب میشوند و در نهایت از کار آن سود میبرند که باعث میشود به اعضای وفاداری تبدیل بشوند که در جمعآوری کمک مالی برای سازمان هم مشارکت میکنند. اعضای محلی این بنیاد در سال، حدود دوهزار ضیافت شام برای جمعآوری کمک مالی برگزار میکنند و در حدود هشتاد درصد از درآمدهای سالانه سازمان را از این طریق تامین میکنند. در این ضیافتها چندین فرصت مختلف برای اهدای پول وجود دارد: بلیط ورودی (که برای هر نفر حدود پنجاه دلار است و شامل حق عضویت سالانه هم میشود)، خرید محصولات و کالاهای تبلیغاتی (بهطور متوسط بیش از صد دلار به ازای هر شرکتکننده) و بلیتهای قرعهکشی (که حدود شانزده هزار دلار به ازای هر ضیافت سودآوری دارند). جایزههای قرعهکشی و کالاهای تبلیغاتی برای فروش از طرف دفتر اصلی این بنیاد تامین میشوند. هر ضیافت بعد از محاسبه هزینهها، در حدود ده هزار دلار سودآوری دارد. بخش بزرگی از پول جمعآوری شده صرف منطقه محلی حفاظت شده در همان منطقه برگزاری ضیافت میشود(معرفت، 1396).
بسیاری از سازمان های غیرانتفاعی، مانند بنیاد موفقیت برای همه، با ارگانهای دولتی در راستای ارائه خدمات اجتماعی اساسی مورد نیاز مانند مسکن، کمکهای بشردوستانه و آموزش و پرورش همکاری میکنند که دولت از قبل برای آنها بودجه تخصیص داده است. سازمانهای غیرانتفاعی را که ارائهدهنده این نوع از خدمات هستند ارائه دهنده خدمات عمومی مینامیم. دولت در بعضی از موارد، این ارائه خدمات را کاملا به سازمانهای غیرانتفاعی واگذار میکند ولی مقررات خاصی را هم برای دریافت کمک مالی وضع کرده است که میتوان از فرمول بازپرداخت هزینهها و یا درخواست طرح پیشنهادی نام برد. سازمانهای ارائه دهنده خدمات عمومی همگام با رشد و توسعه، به دنبال منابع مالی دیگر هم میروند. تی.ام.سی، نمونهای از سازمان های غیرانتفاعی است که از مدل ارائه دهنده خدمات عمومی استفاده میکند و وظیفهاش پشتیبانی و حمایت از فرزندان و خانوادههای مهاجران است. در سال ۱۹۷۱ با کمکهای دولت فدرال تحت عنوان برنامه «هد استارت» شروع به کار کرد و با تمرکز روی نیازهای دو فرهنگ و دو زبانه بودن خانوادهها به دنبال آماده سازی فرزندان مهاجرین برای ورود به مدرسه و سیستم آموزش و پرورش بود. همزمان با رشد و توسعه شورای مهاجرین تگزاس، رهبرانش سعی کردند وابستگی خود را به این تک منبع مالی کاهش داده و به دنبال کمکهای دولتی دیگری نیز بروند. در حال حاضر تی.ام.سی از منابع مختلف فدرالی، ایالتی و دولت محلی کمک مالی دریافت میکند و برنامههای جدیدی مثل سوادآموزی، مراقبتهای دوران بارداری و آموزش مصرف کننده را هم ارائه میدهد(معرفت، 1396).
برخی از سازمانهای غیرانتفاعی مثل سازمان دهکده جوانان کاملا متکی بر کمکهای مالی از سوی دولت هستند و از مدلی با نام ابداعکننده قوانین و سیاستها پیروی میکنند. این سازمانهای غیرانتفاعی روشهای جدیدی را برای مقابله با مشکلات اجتماعی ایجاد کردهاند که لزوما با برنامههای جاری کمکهای مالی دولت سازگار نیست. آنها کمککنندگان دولتی را قانع کردهاند تا به این روشهای جدید اعتماد کنند زیرا این راهحلها از راهحلهای موجود پیشین، کارآمدتر و کمهزینهتر هستند. (ارائه دهندگان خدمات عمومی برعکس این گروه، ازبرنامههای کمک مالی دولتی موجود برای خدماتی که ارائه میدهند، استفاده میکنند.) نمونهای که از این دسته میتوان نام برد، سازمان هِلپ یو.اس.اِی است. این سازمانن غیرانتفاعی برای بیخانمانها مسکن موقت فراهم میکند و برای خانوادههایی با درآمد کم، خانههایی با قیمت مناسب میسازد. اندرو کومو(فرزند فرماندار سابق نیویورک ماریو کومو) در سال ۱۹۸۶ سازمان هلپ یو.اس.اِی را بهعنوان راهحل جایگزینی برای سکونت بیخانمانها در خانهها به جای سیاست اجرایی در نیویورک تاسیس کرد که مطابق آن بیخانمانها در هتلهای مخصوصی با نام هتلهای رفاهی قرار میگرفتند. این روش نوین در راستای مشکل مسکن بیخانمانها توسط هلپ یو.اس.اِی زمانی ارائه شد که مشکل بیخانمانها تبدیل به یک معضل عمومی بزرگی شده بود و مسئولین دولتی حاضر بودند روشهای جدیدی را برای برطرف کردن این مشکل امتحان کنند. کومو با ادعای اینکه راهحلش هم کارآمدتر و هم کمهزینهتراست، حمایت اولیه تصمیم گیرندگان دولتی را به خود جلب کرد که هزینه پروژه به دلیل همزمانی با معضلات اقتصادی در نیویورک از اهمیت زیادی برخوردار بود. بودجه هلپ یو.اس.اِی در سال ۲۰۰۷ در حدود شصت میلیون دلار بود که هشتاد درصد آن از منابع دولتی تامین شده بود (نیمی از دولت فدرال و نیم دیگر از دولت ایالتی و محلی) (شفیعی، 1390).
تعدادی از سازمانهای غیرانتفاعی هستند مثل سازمان بیگ برادرز بیگ سیسترز که با ایجاد شبکهای ملی در داخل یک کشور از افراد مختلف در محله و منطقههای خودشان، رشد و توسعه پیدا کرد. سازمانهای غیرانتفاعی که از این مدل استفاده میکنند را اجراکننده در سطح محله ولی در سرتاسر کشور مینامیم. این سازمانها روی مسائلی مانند مدارس با شرایط بد و یا بچههای نیازمند به الگویی مناسب در میان بزرگسالان میپردازند که این مشکلات در میان انجمنهای محلی از اهمیت زیادی برخوردار است و دولت به تنهایی قادر به حل این مشکلات نیست. بیشتر کمکهای مالی این سازمانها از محلات جمعآوری میشود و دولت مقدار خیلی کمی به آنها کمک میکند. تعداد بسیار کمی از عملیاتهای محلی به میزان بیشتر از پنج میلیون دلار رسیدهاند ولی از لحاظ وسعت میتوانند بسیار گسترده باشند. سازمان غیرانتفاعی آموزش برای آمریکا نمونه دیگری از سازمانهایی است که از مدل اجراکننده در سطح محله ولی در سرتاسر کشور استفاده میکند. سازمان آموزش برای آمریکا، فارغالتحصیلان جدید دانشگاهها را جذب میکند، آموزش میدهد و در مدارس مختلف کشور مستقر میکند. این سازمان در سال ۱۹۸۹ تاسیس شد و تا سال ۲۰۰۷ به درآمد سالانه بیش از نود میلیون دلار رسید. این سازمان، بیست و شش دفتر محلی دارد که بیش از هفتاد و پنج درصد کمکهای مالی را جمعآوری میکنند. رمز موفقیت این سازمان در این است که بیانیه ماموریتاش (بهبود کیفیت سیستم آموزش دوازده مرحلهای) در راستای دغدغههای کمککنندگان مالی هم هست. جمعآوری کمک مالی برای این سازمان دارای جنبهای حیاتی است و برای این کار از مدیران اجرایی هر منطقه برای جمعآوری کمک مالی محلی استفاده میکند(عبده تبریزی، 1384)
فعالیتهای تجاری
برخی از سازمان های غیرانتفاعی مانند بنیاد اَمِریکِرز از طریق دریافت اجناس و کالاهای خیریه و اهدایی از شرکت ها و افراد مختلف و رساندن آنها به افراد نیازمندی که توانایی خرید آنها را ندارند، رشد و توسعه یافتند. سازمانهای غیرانتفاعی را که از این مدل استفاده میکنند، بازیافتکننده منابع مینامیم. کسب و کارها تمایل زیادی به اهدا کالا و اجناس مختلف مثل غذاهایی با تاریخ مصرف مشخص دارند زیرا در غیر این صورت این اقلام به هدر میروند و یا هزینه نهایی تولید اجناس زیاد از حد پایین است و در بازار رقابت با تولیدکننده عرضه نخواهند شد، مثل دارو در کشورهای در حال توسعه. اجناس و کالاهای اهدایی بخش بزرگی از دارایی اصلی شرکت هستند ولی برای پرداخت هزینههای عملیاتی باید منابع مالی دیگری را پیدا کرد. اکثریت بازیافتکننده منابع در زمینه برنامههای غذایی، کشاورزی، درمانی و تغذیه در سطح بینالمللی فعال هستند. بزرگترین سازمان مبارزه با گرسنگی در منطقه نیوانگلند با نام بانک غذایی بوستون بزرگ نمونهای از این مدل بازیافتکننده منابع است. این سازمان سالانه در حدود پانزده هزار تن غذا را بین ششصد سازمان محلی شامل انبارهای غذایی خیریه، آشپزخانههای خیریه، مراکز نگهداری از کودکان و سالمندان و پناهگاههای بیخانمانها، توزیع میکند. در سال ۲۰۰۶ حدود پنجاه و دو درصد از داراییهای این بانک را کالاهای اهدایی از سوی شرکتها تشکیل میداد. برنامههای دولت فدرال و ایالتی نیز به این بانک کمک جنسی و مالی میکنند که در حدود بیست و سه درصد منابع سالانه آنها را تامین میکند که صرف توزیع مواد غذایی میشود. بیست و پنج درصد باقیمانده از سوی هدیههای نقدی افراد مختلف تامین میشود که هزینههای سربار و هزینههای بهبود ساختار را پوشش میدهد(عبده تبریزی، 1384)
تعداد محدودی از سازمانهای غیرانتفاعی مانند موسسه تحقیقات پزشکی استنلی هستند که منابع مالی خود را از طریق تعداد کمی از افراد یا بنیادها تامین میکنند. این مدل از جمع آوری کمک مالی را «شرطبندی کننده بزرگ» مینامیم. در اغلب موارد، بزرگترین اهداکننده سازمان، موسس آن نیز هست که هدف او برطرف کردن معضلی است که احساس و انگیزه شخصی عمیقی نسبت به آن دارد. با وجود اینکه اکثر شرطبندی کنندههای بزرگ منابع مالی زیادی برای شروع کار دارند و به سرعت رشد پیدا میکنند ولی مواردی هم هست که سازمانی پیش از این تاسیس شده است، و یک اهداکننده مالی پیدا میکند که به دنبال کمک مالی به رویکردی مهم و جدید برای حل یک مشکل خاص بوده است. سازمانهای پیروی کننده از مدل شرطبندی کننده بزرگ که ما شناسایی کردیم، بیشتر در دو بخش تحقیقات پزشکی و معضلات زیست محیطی متمرکز بودند. دلایل اصلی اینکه این سازمانها مبلغ هنگفتی از کمک مالی دریافت میکنند این است که: مشکل مورد بررسی آنها با مقدار زیادی از پول، قابل حل شدن است (بهعنوان مثال با مقدار زیادی پول میتوان یک موسسه تحقیقاتی تاسیس کرد تا درمان یک بیماری خاص را کشف کند)، یا سازمان از یک راهحل ضروری و خاص برای حل مشکل استفاده میکند. یک نمونه از سازمانی که از مدل شرطبندی کننده بزرگ استفاده میکند، سازمان حفاظت محیط زیست جهانی است که وظیفه حفاظت از تنوع زیستی موجود در کره زمین را بهعهده دارد تا نشان بدهد که انسانها میتوانند به صورت هماهنگ و سازگار با طبیعت زندگی کنند. سازمان حفاظت محیط زیست جهانی این قابلیت را دارد که در سراسر دنیا منطقههایی را شناسایی کند که اثر مهمی روی حفاظت از تنوع زیستی جهانی میگذارند و بدین ترتیب توجه اهداکنندگان بزرگ را جلب میکند تا از کمکهای هنگفت آنها در جهت امری مهم و تاثیرگذار برای محافظت از کره زمین استفاده شود. کمککنندگان اصلی سازمان حفاظت محیط زیست جهانی را گروه کوچکی تشکیل میدهند(بیومی، 1386).
برخی از سازمانهای غیرانتفاعی مانند سازمان وام دانشجویی آیوا با رقبای خود بر سر ارائه خدماتی که از سوی دولت عرضه یا پشتیبانی میشود، رقابت میکنند. اینگونه سازمانهای غیرانتفاعی را مدل کارگزار ذینفعان مینامیم. این سازمانها در زمینه مسکن، خدمات استخدامی، خدمات درمانی و وامهای دانشجویی فعالیت میکنند. وجه تمایز این دسته از سازمانهای غیرانتفاعی با بقیه برنامههای دولتی این است که دریافتکنندگان خدمات خیریه، آزادی کاملی در انتخاب سازمان غیرانتفاعی برای دریافت خدمات دارند. یکی از نمونه های استفاده کننده از این مدل، سازمان غیرانتفاعی مشارکت برای مسکن کلانشهر بوستون است که مدیریت املاک اجارهای متعلق به دولت ایالتی و فدرال را در بیش از سی منطقه ماساچوست برعهده دارد. این سازمان از زمان تاسیس در سال ۱۹۹۱۱ تا به حال در ارائه کمک هزینه یا یارانه مسکن به خانواده های نیازمند، شهرت خوبی برای خود کسب کرده است و بزرگترین ارائه دهنده یارانه مسکن در منطقه بوستون است که بیش از هفت هزار و پانصد خانوار را تحت پوشش خود دارد. سازمان مشارکت مسکن کلانشهر بوستون، فعالیت های مرتبط دیگری مانند برنامه های آموزشی و جلوگیری از بیخانمان شدن را نیز ارائه میدهد . بیش از ۹۰ درصد بودجه این سازمان از هزینههای مدیریتی پرداختی از سوی دولت به عنوان بخشی از یارانه تامین میشود. باقی بودجه از سوی شرکتها و بنیادها تامین میشود(معرفت، 1396).
برخی از سازمانهای غیرانتفاعی مانند تراست فور پابلیک لند خدماتی را ارائه میدهند که همزمان نیاز به آنها در بازار وجود دارد اما مورد توجه خیرین نوعدوست هم هست. اینها خدماتی است که پرداخت مستقیم پول برای آنها در جامعه غیراخلاقی یا حتی غیرقانونی است. سازمان غیرانتفاعی که این خدمات را ارائه میدهد از مدلی استفاده میکند که ایجادکننده بازار مینامیم. بهعنوان نمونه میتوان از اهدای عضو نام برد. تقاضای زیادی برای اعضای بدن انسان وجود دارد ولی فروش آن غیرقانونی است. این سازمانهای غیرانتفاعی عمده بودجه خود را از طریق دریافتیهای خیریه و هزینههای دریافتی مستقیم در ازای فعالیت و خدمات، تامین میکنند. بیشتر ایجادکنندگان بازار در زمینه سلامت و بیماری فعالیت میکنند ولی نمونههایی نیز در زمینه حفاظت از محیط زیست وجود دارد. یک نمونه از این سازمانهاصندوق بیماری های کلیوی آمریکا است که در سال ۱۹۷۱ برای کمک به افراد کم بضاعت با بیماریهای کلیوی برای پرداخت هزینههای دیالیز تاسیس شد. در حال حاضر این سازمان بزرگترین کمک کننده مالی به بیماران دیالیزی در سرتاسر کشور آمریکا است که مطابق گزارش سال ۲۰۰۶، سالانه هشتاد و دو میلیون دلار به شصت و سه هزار و پانصد بیمار کلیوی (۱۹ درصد کل بیماران دیالیزی) کمک کرد. ارائهدهندگان خدمات بهداشتی تا قبل از سال ۱۹۹۶ میتوانستند به بیماران دیالیزی محتاج که تحت پوشش حمایت دولتی بودند، کمکی پرداخت کنند که شامل بیست درصد از کل هزینهها میشد. دولت فدرال در سال ۲۰۰۶ این کار را برای ارائه دهندگان خدمات بهداشتی غیرقانونی اعلام کرد زیرا ممکن بود بیمار مجبور شود فقط از یک ارائه دهنده خدمات بهداشتی خاص، خدمات دیالیز دریافت کند. سازمان خیریه بیماریهای کلیوی آمریکا، این مشکل را شناسایی و برنامهای برای حل آن ایجاد کرد. حالا این نهاد، خودش این هزینهها را پرداخت میکند تا بیماران به درمان خود ادامه دهند. ارائه دهندگان خدمات بهداشتی و شرکتهای بزرگ بخش عمدهای از منابع مالی مورد نیاز این سازمان را فراهم میکنند. سازمان خیریه بیماریهای کلیوی آمریکا در حال استفاده از قوانین مشابه بیماران دیالیزی، برای داروهای درمان پوکی استخوان نیز هست(عبده تبریزی، 1384)
سرمایه گذاری
وقتی اسم نیکوکاری و شرکت کردن در آن میآید، همه به یاد مراکز خیریه و جشن روز نیکوکاری پیش از شروع مدارس میافتیم. در حالی که شاید هیچوقت اسمی از صندوق سرمایه گذاری نیکوکاری نشنیده باشیم. سرمایهگذاری همیشه برای مواردی استفاده شده که سرمایهگذار پولی را روی چیزی سرمایهگذاری میکند با این هدف که سرمایهاش بیشتر شود و سود ببرد. اصلا باورمان این بوده که سود بردن با نیکوکاری در تناقض است، چرا که در آموزههای ما هیچکس کار خیری نمیکند تا از آن سود شخصی ببرد. باید بگوییم صندوق سرمایه گذاری نیکوکاری جدا از این بحثهاست و اتفاق جالبی است که فعل نیکوکاری را راحتتر کرده و حس بهتری به سرمایهگذار میدهد(معرفت، 1396).
صندوق سرمایه گذاری نیکوکاری این مدل کارهای خیر را آسان کرده است. به این صورت که ابتدا شما سرمایهتان را، هر مقداری که باشد، در این صندوقها سرمایهگذاری میکنید، بعد مدیر اجرایی صندوق با جمع کردن سرمایه همه نیکوکاران و سرمایهگذاری آن در بازارهای مالی، سود حاصل را صرف کارهای خیر میکند. لازم به ذکر است که این کارهای خیر در اساسنامه هر صندوق ذکر شده و همه آنها عملکردشان را به سرمایهگذاران خود ارائه میدهند(معرفت، 1396).
صندوق سرمایه گذاری نیکوکاری یکی از انواع صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و شیوهای نوین است که مدیر صندوق، سرمایۀ سرمایهگذاران را در بازار سهام و اوراق با درآمد ثابت سرمایهگذاری میکند و سود حاصل از آن را در فعالیتهای خیرخواهانه صرف میکند. ساختار صندوق های وقفی به نحوی است که از سرمایه گذاری وجوه دریافتی در امور نیکوکاری اطمینان حاصل میشود، برای این کار از ارکان نظارتی نظیر حسابرس و متولی صندوق استفاده میشود. مدیر صندوق، مورد تایید سازمان بورس و اوراق بهادار است و سعی میکند سرمایه صندوق را در سبد سهامی مطمئن و یا اوراق با درآمد ثابت سرمایهگذاری کند تا ریسک آن به حداقل ممکن برسد و بازدهی بیشتری داشته باشد. ضمن اینکه سرمایهگذاران میتوانند اصل سرمایه خود را بعد از مدتی از صندوق خارج کنند و یا درصدی از سود حاصل را خودشان دریافت کنند. در واقع سرمایه گذاران حق انتخاب دارند، ممکن است فردی بخواهد کل سود خود را به امور نیکوکاری تخصیص دهد یا قسمتی از آن را صرف امور نیکوکاری کند و مابقی آن را خودش دریافت کند. همچنین این امکان نیز وجود دارد که فرد تمامی سرمایه و سود ناشی از آن را به امور نیکوکاری ببخشد در این حالت علاوه بر اینکه سود سرمایه فرد بصورت دورهای صرف امور خیرخواهانه میشود پس از انحلال صندوق کل سرمایه او نیز صرف این امور خواهد شد(نصرآبادی، 1395).
همچنین هر صندوق در امیدنامه خود ذکر کرده که سود حاصل از سرمایهگذاری خیران را صرف چه فعالیتهایی میکند. به عنوان مثال معمولا سرمایه جمع شده را به حمایت از دانشجویان دانشگاهها، بیماران خاص، زندانیان جرائم مالی غیرعمد، فعالیتهای ورزشی، کودکان بیسرپرست و… اختصاص میدهد(عبده تبریزی، 1384)
1-5- مزایای صندوق سرمایه گذاری نیکوکاری
اگر بخواهیم صندوقهای نیکوکاری را با کارهای نیکوکاری انفرادی مقایسه کنیم، این صندوقها مزیتهای زیر را هم دارند:
جمع شدن سرمایههای انفرادی و کوچک خیرین برای استفاده در اهداف نیکوکاری بزرگ.
ساختار قانونی و نظاممند برای استفاده از سود سرمایهگذاران در امور نیکوکاری.
ایجاد جریان مستمر وجوه، طوری که وجوه نقد به صورت راکد ذخیره نشوند.
امکان حفظ اصل سرمایه نیکوکاران.
امکان تخصیص بخشی از سود کسب شده در فعالیتهای صندوق به خود سرمایهگذاران.
مزایای صندوقهای سرمایهگذاری در ایران
شفافیت عملکرد صندوق های نیکوکاری(عبده تبریزی، 1384)
اولین ویژگی عملکرد شفاف این صندوقها در همان ابتدای سرمایهگذاری مشخص میشود. به این صورت که در امیدنامه هر صندوق، جزئیات عملکرد و نحوه اختصاص عواید صندوق به کارهای نیکوکاری ذکر شده است. به علاوه اینکه ارکان نظارتی نظیر متولی و حسابرسِ صندوق بر عملکرد مدیر اجرای صندوق نظارت میکنند(معرفت، 1396).
صندوق نیز در دورههایی کوتاه مدت، گزارشی از فعالیت خود و نحوه اختصاص منافع به امور نیکوکاری تهیه میکند و بر روی وبسایت صندوق قرار میدهد تا سرمایهگذاران نیز در جریان امور باشند. این کار علاوه بر اینکه گزارش عملکرد صندوق و صورتهای مالی آن را شامل میشود، میتواند نظارت همگانی را به دنبال داشته و بقیه مردم را نیز به سرمایهگذاری در امور خیریه تشویق کند(گنجی، 1390).
اولین صندوق سرمایه گذاری نیکوکاری در ایران در اواسط سال 1386 شروع به فعالیت کرده است. اما بعد از اینکه در سال 1388 قوانینی برای توسعه ابزارها و نهادهای مالی تصویب شد، فعالیت این صندوقها نیز بیشتر شد(گنجی، 1390).
در حال حاضر 11 صندوق سرمایه گذاری نیکوکارانه فعال در ایران وجود دارد، گه از جمله آنها میتوان صندوق سرمایه گذاری نیکوکاری ورزشی پرسپولیس – صندوق نیکوکاری الزهرا – صندوق نیکوکاری ندای امید – صندوق نیکوکاری دانشگاه تهران و … را نام برد. لیست صندوق های سرمایه گذاری را میتوانید در وب سایت سیگنال مشاهده کنید(عبده تبریزی، 1384)
برای سرمایهگذاری در این صندوقها، باید به سن قانونی رسیده باشید و مدارک هویتی خود را به یکی از شعب صندوق سرمایهگذاری نیکوکاری که میخواهید در آن سرمایهگذاری کنید ببرید. بعد از تکمیل این مرحله، میتوانید هر مقدار پولی که برای کار خیر کنار گذاشتهاید را به حساب صندوق واریز کنید و واحدهای سرمایهگذاری بخرید. حالا میتوانید خودتان را یک سرمایهگذار نیکوکار و به روز بدانید(نصرآبادی، 1395).
با اینکه سابقه نیکوکاری در دنیا خیلی قدیمی است و نهادهای زیادی برای انجام کار خیر وجود دارند، ولی صندوق های سرمایه گذاری نیکوکاری ابزاری جدید هستند و میتوانند تاثیرات خوبی در بازار سرمایهگذاری و همچنین فعالیتهای خیرخواهانه داشته باشند. میتوانید لیست این صندوقها را با یک سرچ ساده پیدا و برای سرمایهگذاری اقدام کنید. سپس با خرید چند واحد سرمایهگذاری کوچک، در انجام کارهای خیر بزرگ سهیم شوید. آیا شما نیز به دنبال انجام امور خیرخواهانه و کسب سود بصورت همزمان هستید؟ آیا شما نیز صندوق های سرمایه گذاری نیکوکاری را انتخاب میکنید؟ نظرات خود را با وب سایت سیگنال در میان بگذارید(بیومی، 1386).
منابع
شفيعي، سعيده، 1390، بررسي معافيتهاي مالياتي در بخشها و مؤسسات خيريه در ايران و ساير كشورها، مجموعه مقالات سومين همايش مالياتهاي اسلامي، همگرايي مالياتهاي اسلامي و مالياتهاي موجود و جديد، انتشارات دانشگاه مفيد.
مزيكي، عباس و محمد مهدي زاهدي، 1390، راهكار افزايش كارايي معافيت خيرين، مجموعـه مقالات سومين همايش مالياتهاي اسلامي، همگرايي ماليات هاي اسلامي و ماليات هاي موجـود و جديد، انتشارات دانشگاه مفيد.
علیکرمـی، هـدی، 1395، بررسـی راهکارهـای ارتقـای فرهنـگ وقـف در اسـتان ایـام«، پایان نامه کارشناسـی ارشـد رشته مدیریـت منابـع انسـانی اسـامی، دانشکده مدیریـت دانشـگاه تهـران.
گنجی، محمد، نیازی، محسن و احسانی راد، فاطمه، 1390، مشارکت در امور خیریه و وقف، پیش درآمدی بر توسعه ی پایدار، مطالعات توسعه ی اجتماعی - فرهنگی، دورهی 9، .02-
نصرآبادی، محمد، علیمردان، ناصر و آقا محسنی، مریم 1395، وقف و تحقیق عدالت اقتصادی و اجتماعی«، مجموعه مقاالت همایش ملی وقف با تأکید بر آموزش عالی، کاشان، .301-30
معرفت، محمدهادی، 1396، یادگاریهای ماندگار: حقیقت وقف، وقف میراث جاویدان، تابستان 1396 ، شماره 18.
عبده تبریزی، حسین، 1384، نهاد مالی صندوق های وقفی در جهان و اصول اسلامی حاکم بر فعالیت آن در ایران، دین و ارتباطات، بهار 1384 ،شماره 25.
بیومی، ابراهیم، 1386، ساختار وقف در جهان اسلام، ترجمه: صادق عبادی، تهران، نشر اسوه، چاپ اول.
Brice, McKeever 2015،Brief in Sector Nonprofit The 2015.Volunteering and, Giving, Charities Public: 2015 Urban, Philanthropy and Nonprofits on Center .Institute
France, Michal, Kramarek. W Dennis, Cheek 2015:Philanthropy and Charity Patrick, Rooney . Overview