دانلود پروژه تحقیقی حراست و نقش آن در سازمان

دانلود پروژه تحقیقی حراست و نقش آن در سازمان (docx) 1 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 1 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

موضوع : حراست و نقش آن در سازمان نگارنده : فهرست مطالبعنوان صفحه TOC \o "1-3" \h \z \u مقدمه: PAGEREF _Toc60765945 \h 1تأثیر منفی تحقیر و تملّق نیروهای حراستی: PAGEREF _Toc60765946 \h 1خطر سکوت و عدم واکنش نیروهای حراستی در برابر تخلفات و منکرات اداری PAGEREF _Toc60765947 \h 3سوء استفاده از موقعیت: PAGEREF _Toc60765948 \h 5خطر عقب‌نشینی از اصول و ارزش ها PAGEREF _Toc60765949 \h 8بی انگیزگی و دلسردی PAGEREF _Toc60765950 \h 9علل دیگر بی انگیزگی در کار: PAGEREF _Toc60765951 \h 12کاهش اعتماد به نفس و تأثیر مهم آن در بهداشت روانی: PAGEREF _Toc60765952 \h 15تأثیر منفی محیط کاری PAGEREF _Toc60765953 \h 16تأثیر نوع کار بر روی کارکنان حراستی در زمینه های بروز نگرش های منفی PAGEREF _Toc60765954 \h 17ذهنیت‌یابی یا ادراک غلط نسبت به محیط کاری و یا افراد PAGEREF _Toc60765955 \h 17تعارض در سازمان: PAGEREF _Toc60765956 \h 18افشاء اسرار اداری و اسرار پرسنل و عدم صیانت از آن PAGEREF _Toc60765957 \h 19معنی و مفهوم راز یا سر PAGEREF _Toc60765958 \h 20عنصر قانونی این جرم: PAGEREF _Toc60765959 \h 21شرایط تحقق جرم افشاء سرّ: PAGEREF _Toc60765960 \h 22۱- رکن مادّی یا عمل افشاء سرّ: PAGEREF _Toc60765961 \h 22۲- شخصیت رازدار: PAGEREF _Toc60765962 \h 23۳- وجود سرّ حرفه‌ای: PAGEREF _Toc60765963 \h 23۴- عنصر معنوی این جرم : PAGEREF _Toc60765964 \h 23۵- افشای سرّ به موجب قانون تجویز نشده باشد: PAGEREF _Toc60765965 \h 24* عدم اهتمام به نظارت در عملکرد حراست ها یا  ضعف مدیریت نظارت بر عملکرد حراست ها PAGEREF _Toc60765966 \h 25بی اعتمادی یا سلب اعتماد از نیروهای حراستی PAGEREF _Toc60765967 \h 26۱- الگو و ملتزم بودن: PAGEREF _Toc60765968 \h 31۲- خویشتنداری نسبت به داشته های پرسنل وعدم تنگ نظری: PAGEREF _Toc60765969 \h 32۳ - خود را بزرگ، سرور، و آقا بالاسر نشان ندادن : PAGEREF _Toc60765970 \h 32۴ - مثبت و خدمتگذار بودن به جای منفی گرایی و انزوا طلبی و دوری نمودن از پرسنل PAGEREF _Toc60765971 \h 33۵- کنترل و  خودداری و دوری از زمینه های  تهمت و شبهه برانگیز: PAGEREF _Toc60765972 \h 33۶- اتخاذ رفتار مناسب: PAGEREF _Toc60765973 \h 35اخلاق و رفتارهای مخرب اعتماد: PAGEREF _Toc60765974 \h 35*دام تجسس خطر بزرگ برای نیروهای حراستی است: PAGEREF _Toc60765975 \h 37تعریف تجسس: PAGEREF _Toc60765976 \h 37بیان حرمت و وجوب آثار سوء تجسس از منظر قرآن و روایات: PAGEREF _Toc60765977 \h 37تجسس حتی برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر هم ممنوع است . PAGEREF _Toc60765978 \h 38انواع تجسس PAGEREF _Toc60765979 \h 42انگیزه و عوامل تجسس PAGEREF _Toc60765980 \h 44آثار تجسس PAGEREF _Toc60765981 \h 45درمان تجسس PAGEREF _Toc60765982 \h 45*احتمال وقوع مفسده ناشی از اختیارات و قدرت نسبی حراست ها PAGEREF _Toc60765983 \h 46رابطه قدرت و فساد PAGEREF _Toc60765984 \h 47مهار قدرت PAGEREF _Toc60765985 \h 47*استنکاف  برخی از حراستی ها از تکلیف گرایی PAGEREF _Toc60765986 \h 48تکلیف الهی، لطف الهی PAGEREF _Toc60765987 \h 48تشخیص وظیفه قبل از عمل به آن PAGEREF _Toc60765988 \h 49قید نداشتن در انجام وظیفه: PAGEREF _Toc60765989 \h 50احساس شکست نکردن در ادای تکلیف PAGEREF _Toc60765990 \h 51صمیم گیری سازنده با تفکر ارزشی PAGEREF _Toc60765991 \h 54برداشت غلط از مفاهیم "خودی ها و غیرخودی ها" PAGEREF _Toc60765992 \h 55جریان خودی و غیرخودی از منظر رهبر انقلاب: PAGEREF _Toc60765993 \h 56جریان خودی و غیرخودی در قرآن PAGEREF _Toc60765994 \h 59خودی و غیر خودی در روایات PAGEREF _Toc60765995 \h 64ضعف در روابط اجتماعی و فردگرایی لجام گسیخته PAGEREF _Toc60765996 \h 68نتایج: PAGEREF _Toc60765997 \h 68تبعیض در روابط اجتماعی با پرسنل PAGEREF _Toc60765998 \h 70تساهل بیجا در برخورد با متخلفین PAGEREF _Toc60765999 \h 75عدم تعامل مناسب با مدیران محیط PAGEREF _Toc60766000 \h 77دخالت های بی مورد در دیگر امور PAGEREF _Toc60766001 \h 78ورود به جریانات و مسائل جناحی PAGEREF _Toc60766002 \h 79ظن و گمان های بی مورد نسبت به دیگران PAGEREF _Toc60766003 \h 80عدم تسلط بر اخلاق حراستی PAGEREF _Toc60766004 \h 82اخلاق چیست؟ PAGEREF _Toc60766005 \h 82تعصب - تسلیم دربرابرحق - تقلیدکورکورانه PAGEREF _Toc60766006 \h 83پیروی از هوای نفس: PAGEREF _Toc60766007 \h 86اهمیتِ بحث «هوای نفس» در زندگی و بندگی PAGEREF _Toc60766008 \h 87نورانیت اثر مبارزه با هوای نفس PAGEREF _Toc60766009 \h 89راحتی و آرامش، نتیجه مبارزه با هوای نفس PAGEREF _Toc60766010 \h 90غافل شدن از تکریم ارباب رجوع PAGEREF _Toc60766011 \h 91‌مهم‌ترین شاخص‌های رضایت‌مندی PAGEREF _Toc60766012 \h 92اشتباه در قضاوت ها و تصمیم ها PAGEREF _Toc60766013 \h 95ذهنیت های قبلی: PAGEREF _Toc60766014 \h 95عجله در تصمیم گیری: PAGEREF _Toc60766015 \h 95افتادن در دام افراد مغرض PAGEREF _Toc60766016 \h 96قشری نگری و در نظر گرفتن منافع افراد خاص PAGEREF _Toc60766017 \h 96قضاوت بر اساس اطلاعات ناقص: PAGEREF _Toc60766018 \h 97اطلاع رسانی غلط PAGEREF _Toc60766019 \h 98اصلاح الگوی مصرف: PAGEREF _Toc60766020 \h 98خروج از وظایف ذاتی خود و پرداختن به کارهای غیر حراستی  و حاشیه ای: PAGEREF _Toc60766021 \h 98حفاظت فیزیکی PAGEREF _Toc60766022 \h 108شیوه های حفاظت فیزیکی PAGEREF _Toc60766023 \h 108سیستم های اطلاعاتی کامپیوتری PAGEREF _Toc60766024 \h 109روند شناسایی اطلاعات حیاتی و خطر PAGEREF _Toc60766025 \h 113شرح وظایف حفاظت فیزیکی PAGEREF _Toc60766026 \h 114حافظت IT : PAGEREF _Toc60766027 \h 115امنیت فیزیکی در مراکز حساس IT PAGEREF _Toc60766028 \h 116ترکیب تخصص‌ها برای یافتن راه‌حل‌ PAGEREF _Toc60766029 \h 120استفاده از فناوری‌ PAGEREF _Toc60766030 \h 126الف - امنیت داده ها در کامپیوترها PAGEREF _Toc60766031 \h 130نصب و نگهداری یک فایروال: PAGEREF _Toc60766032 \h 131ب - نحوه انتخاب و حفاظت رمزهای عبور: PAGEREF _Toc60766033 \h 132چگونه یک رمزعبور خوب تعریف کنیم؟ PAGEREF _Toc60766034 \h 133نحوه حفاظت رمزهای عبور : PAGEREF _Toc60766035 \h 134نحوه حفاظت رمزهای عبور : PAGEREF _Toc60766036 \h 134ج - چند عادت خوب امنیتی PAGEREF _Toc60766037 \h 136قطع ارتباط با اینترنت زمانی که از آن استفاده نمی گردد: PAGEREF _Toc60766038 \h 137کارشناس حراست فناوری اطلاعات PAGEREF _Toc60766039 \h 139اهم وظایف و مسئولیت‌ها: PAGEREF _Toc60766040 \h 139منابع : PAGEREF _Toc60766041 \h 153 مقدمه:     بررسی آسیب های حرفه ای تحقیقا با استفاده از یک روی کرد چند رشته ای امکان پذیر است. یعنی برای این منظور باید طیف کامل مسائل روانشناختی و فیزیولوژیابی که در محیط کار بر افراد اثر می‌گذارد، نوع کار و خصلت هایی که در کارکنان ایجاد می کند خلقیات و خصائل لازم بر کارمورد نظر ظرافت ها ی شغلی ...مورد بررسی قرار گیرد. از آنجا که هر سازمان در سرلوحه اهداف خود در پی افزایش کارایی، بهره وری، رضایتمندی، کاهش حوادث ناشی از کار، کاهش تخلف و کج روی ها و  نظایر این ها می‌باشد با بررسی آسیب‌های شغلی در جهت این مهم حرکت کرده و مسیر را برای هموار کردن موانع جهت برداشتن قدم های استوارتر و دقیق تر مهیا می‌سازد. تأثیر منفی تحقیر و تملّق نیروهای حراستی:     تأثیر نا مطلوب تحقیر و تملّق از آسیب‌ها یی است که پرسنل  حراست را تهدید می کند. و بعضاً آن ها را به واکنش های غیر اصولی وا می دارد. تملق افراد چاپلوس برای جلب اعتماد حراستی ها بعضاً موجب باور می شود و در نهایت تکرار آن غرور بی جائی را تولید می کند که موجب کبر در نیروهای حراستی می گردد که در اینصورت ۱.       انسان ضعف های خود را نمی بیند. ۲.       به اصلاح خود یا مراقبت از خود نمی پردازد. ۳.     از خدا غافل می شود.     امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرماید: "خوبی که دیدی اگر بیش از خوبی تعریف کردی، «ملق» یعنی تملّق یا چاپلوسی است. اگر کمتر گفتی، حسادت داری. معلوم می‌شود خوبی مردم را تحمل نمی‌کنی. اگر میانه، به اندازه‌ی کمالش تعریف کردی، یعنی انصاف داری" اما همه مردم چنین رفتاری را رعایت نمی کنند خاصه آنکه در برابر افراد تملق پذیر قرارگیرند لذا نیروهای حراستی نباید تملق پذیر باشند.    بر عکس آن، تحقیری است که از طرف برخی کارمندان مغرض به حراستی ها در قالب حرف های کنایه دار و یا حرافی ها در ملاء عام اعمال می شود. این تهدید نیز روی پرسنل حراست اثرات منفی خواهد داشت از جمله: ۱- کاهش اعتماد بنفس ۲- عصبانیت ۳- دلسردی از کار نتیجه این رفتار پذیری ها در نهایت به بی اعتمادی دیگران نسبت به کارمندان حراستی منجر می شود. البته نیروهای حراستی نیز در برخورد با دیگران نباید چنین رفتارهایی از خود نشان دهند به ویژه تحقیر کردن دیگران که در قرآن کریم نیز مذمت شده است قرآن راجع به فرعون که مردم را تحقیر می‌کرد می‌فرماید: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَه فَأَطاعُوه‏‏»[۱] خطر سکوت و عدم واکنش نیروهای حراستی در برابر تخلفات و منکرات اداری    پیامبر بزرگوار لعنت کردند به کسانی که منکر را می‌بینند و بی‌تفاوت هستند برخورد با اعمال خلاف قانون و خلاف انضباط و ضوابط اداری و یا منکرات اداری یکی از وظایف اصلی حراست هاست گاها از خوش برخوردی حراست ها برداشت غلطی می شود خوش برخوردی به معنای آن نیست که با متخلفین نیز خوش باشیم بلکه باید حداقل با عبوس کردن قیافه ظاهری خود، فرد را متوجه حرکت ناشایست اش بکنیم و این حداقل عکس العمل حراستی است «وُجُوهِ مُکْفَهِرَّه»[۲] یعنی عبوس کردن چهره، به پیامبر گرامی اسلام (ص) عرض کردند که: علی‌بن ابی طالب، همه چیزش خوب، اما یک خرده خشک است و خشن است. فرمود: «خَشِنٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ»[۳] زنی از اشراف، سرقت کرده بود. گفتند: یا رسول الله! ایشان شخص خیلی مهمی است. از اشراف، قبیله‌ی فلان، خاندان فلان، شما دست ایشان را قطع نکنید. حضرت فرمودند: "اصلاً علتی که خداوند اقوام قبلی را هلاک کرد، این بود که فقرا که گناه می‌کردند، شلّاق می‌خوردند، اغنیا که گناه می‌کردند، شلّاق نمی‌خوردند. علت سقوطشان این بود" بعد فرمود: «لو سرقت فاطمه»  اگر دخترم فاطمه‌ هم سرقت کند، دستش را قطع می‌کنم.[۴] البته این بدان معنی نیست که حراستی ها باید همیشه اخمو باشند و با همه ترش رویی کنند بلکه منظور ما این است که برخورد با متخلفین در هر رده و مقام، به اندازه تخلف، و پاداش و محبت به افراد صالح برای تشویق و حمایت از آن ها، همیشه مد نظر باشد. چارت سازمانی اداره کل بیمه سلامت الف : تعریف حراست  حراست در لغت به معنای پاسداری و مراقبت کردن می باشد . از لحاظ عرف اداری حراست به نهادی گفته می شود که در قلب تشکیلات یک سازمان وجود داشته و وظیفه خطیر مراقبت از سلامت اجزای ریز و درشت آن تشکیلات را دربرابر انواع و اقسام انحراف های موجود به عهده دارد . ب : جایگاه قانونی  سیستم اداری حراست ها با اهداف و تشکیلات سازمانی خاص به عنوان یک مجموعه اجرائی و نظارتی از مصادیق بارز و حیطه شمول اصول و قواعد مذکور بوده و به لحاظ ویژگی ها، وظایف و جایگاه سازمانی بعنوان یکی از زیر مجموعه های تشکیلاتی، مستقیماً یا به صورت غیر مستقیم و نامحسوس وظایف خطیری در ارتباط با سالم سازی محیط کار و کنترل کیفی و کمی کارکنان ، بررسی و احراز تخلفات اداری مالی ، حفاظت از تاسیسات و اماکن ، اسناد و مدارک را عهده دار می باشند. ج : سئوالات مهم به نظرشما حراست چگونه جائی است و چه اهدافی را دنبال می کند ؟ اطلاعات شما در رابطه با شرح وظایف حراست تاچه حدی است؟آیا می دانید حراست در چه مواردی می تواند یاری رسان شما باشد ؟ آیا می دانید شما در چه مواردی می توانید حراست را یاری کنید ؟ آیا می دانید در چه مواقعی باید به حراست مراجعه نمائید و چگونه مسائل و مشکلات خود را مطرح نمائید ؟ د : وظایف حراست  وظیفه اصلی حراست، مواظبت از سلامت سازمان است؛ چراکه هر سازمانی جهت نیل به اهداف خود به سلامت درونی و بیرونی نیاز دارد . از آنجا که سلامت هر سازمان همواره در معرض آلودگی ها و تهدید های درونی ونفوذی است،برای حفظ سلامت و پیشگیری از آلودگی ها نیازمند سیستمی هستیم که با دقت زیاد اولاً : از نفوذآفت ها به داخل سیستم جلوگیری کند . ثانیاً : با تشخیص و شناخت آفت های درونی ، زمینه های علاج به موقع و سلامت سازمان را فراهم سازد . سوء استفاده از موقعیت:    یکی از آفت های دیگر که حراستی ها را بیش از دیگران تهدید می کند سوء استفاده‌ از موقعیت شغلی است. خداوند متعال در قرآن می فرماید: «ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ»[۵] اگر به یک بشری مقام نبوت دادیم،حق ندارد بگوید: «کُونُوا عِباداً لی‏» شما بنده‌ی (نوکر) من باشید. یعنی خدا به پیامبرها می‌فرماید: شما که پیغمبر هستید، حق ندارید مردم رابه خدمت شخصی بگیرید. «ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ» کسی حق ندارد به خاطر این که مقام نبوت دارد به مردم بگوید: «کُونُوا عِباداً لی» برده‌ی من باشید. بنابر این تکلیف حراستی ها مشخص است نه تنها حق ندارند از موقعیت خود در به کارگیری دیگران به کارهای شخصی سوء استفاده کنند، بلکه باید مانع این کار از طرف مدیران ارشد محیط کاری خود نیز باشند.  خطر عقب‌نشینی از اصول و ارزش ها      عقب‌گردها یکی از آفات تهدید کننده برای نیروهای حراستی ا ست. این "عقب گرد از اصول" بعضاً با تغییر اوضاع و شرایط سیاسی در جامعه حاصل می شود.       در جنگ احد یک نفر نهیب داد که: پیغمبر کشته شد. عدّه‌ای فرار کردند. عدّه‌ای خودشان را باختند. آیه نازل شد: «أَ فَإِنْ ماتَ» اگر پیغمبر از دنیا رفت، «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ» یا در جنگ شهید شد. «انْقَلَبْتُمْ عَلی‏ أَعْقابِکُم‏»[۶] شما نباید برگردید. از این آیه معلوم می‌شود مسلمان‌ها باید تشکیلاتشان چنان باشد، که حتی با رفتن اولین و بهترین رهبرشان هم، نظامشان گسسته نشود. این آیه برای تشکیلات است به قول آقای قرائتی "خداوند می‌فرماید: باید نظام شما چنان منسجم باشد مثل ساختمان‌هایی که اسکلت فلزی دارند، طوری ساخته شود که اگر یک آهن آن هم برش داده شود، ساختمان فرونریزد." «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ» منظور این آیه این است که انسان باید تکیه گاه محکمی داشته باشد. و متکی به فرد نباشد. حراستی های ما نیز نباید با تغییر وضعیت دولت ها دچاربحران یا تغییر در تفکر و تغییر در اصول شوند. بی انگیزگی و دلسردی بی انگیزگی و دلسردی از کار موضوعی است که مدیران را از دیرباز به چالش کشیده است و همیشه این سؤالها مطرح است که چرا برخی افراد بسیار فعال و برخی کم کارند؟ علت علاقه به شغل و بی علاقگی به کار چیست؟ چه عواملی در تقویت روحیه و ایجادعلاقه به کار و انگیختن حس وظیفه شناسی کارمندان مؤثر است؟ آیا پاداش مادی در افزایش کارآیی کارمندان مؤثر است؟ و اهمیت آن از پاداش های غیرمادی بیشتر است؟ و در نهایت این سؤال مطرح می شود که: سطح کارآیی کارکنان را چگونه می توان افزایش داد؟     اگرمورد کم کاری یا در زمین ماندن کار وجود دارد، مشکل از جانب شخص شاغل است یا متوجه ساختار شغل می باشد و یا در مطابقت نداشتن هردوی آن ها؟ حسب این که دلایل ضعف در انجام کار چیست، باید توجه خود را به مشخصات فرد انتخاب شده برای شغل یا ساختار شغل و یا هردوی آن ها معطوف کرد.       این که چه عواملی در تقویت روحیه و ایجادعلاقه به کار و انگیختن حس وظیفه شناسی افراد مؤثر بوده، سالیان دراز مورد بحث کارشناسان و دانش پژوهان قرار گرفته است. آنچه انسان را برای برآوردن تمایلاتش تحریک می کند تا فعالانه به خدمت بپردازد، انگیزه نام دارد. به عبارت دیگر انگیزه، عامل تحریک انسان برای کار بیشتر است. در یک طبقه بندی کلی انگیزه ها را در ۳ گروه قرار می دهند: ۱- انگیزه های فیزیکی ۲- انگیزه های اجتماعی ۳- انگیزه های روانی به بخشی از نیازهای انسان در محیط کار مانند تسهیلات رفاهی محیط کار (محل مناسب کار، هوا، نور و ...) انگیزه های فیزیکی اطلاق می شود. به دسته ای از نیازهای افراد که به رفتار دیگران و به ویژه به رفتار مدیریت سازمان ارتباط پیدا می کند و بیشتر نیازهای اجتماعی انسان را برطرف می سازد، انگیزه های اجتماعی می گویند. مانند پذیرش فرد به عنوان یک عضو مفید در سازمان که دارای احترام و شأن و منزلت اجتماعی است. آن گروه از نیازهایی که رضایت روحی فرد را در پی دارد، جزو انگیزه های روانی محسوب می شود. مانند برقراری روابط عاطفی درمحیط کار با همکاران و مدیریت. با یک نگاه مختصر به این موارد در می یابیم که شغل حراست به دلایل عدم برداشت صحیح پرسنل غیر حراستی از آن که بعضاً به ادارات خوفیه از آن یاد می شود اعتبار شغلی را مخدوش می کند و کارکنان خدوم حراست بعضاً از این نگاه غلط متأثر و متالم هستند. در الگوی سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو (مازلو)، وی معتقد است که در سطح سوم نیازها با عنوان نیازهای اجتماعی (Social Needs)، انسان نیازمند است که از طرف دیگران موردقبول واقع شود و در سطح چهارم که نیازهای حرمت (Esteem Needs) نام گرفته است، انسان می خواهد که موردتوجه و احترام دیگران قرار گیرد و از موقعیت اجتماعی مناسبی برخوردار بوده و اطرافیان قدر و منزلت برای وی قائل شده و او را با ارزش بشمارند. حال با عنایت به موارد طرح شده می بینیم حراستی ها بیشتر در معرض آسیب دیدگی قراردارند.    بالاترین سطح سلسله مراتب مزلو را نیازهای خودشکوفایی (Self- actualization Needs) تشکیل می دهد. به این مفهوم که فرد نیازمند پیشرفت در تحقق هدف های زندگی خود و نیز درک قابلیت های شخصیت خویش است. به عبارت دیگر نیاز برای شکوفا ساختن قابلیت هایی است که فرد دارد.      به اعتقاد مزلو هر کوششی که موجب وقفه و یا مانع سیر طبیعی تکامل رشد روانی به ترتیب فوق شود، زیان آور است. به نظر او در سازمان های امروزی به نیازهای خود شکوفایی کارکنان کمتر توجه می شود و همین امر مانع رشد شخصیت و خویشتن شناسی و احساس تعهد خدمت می گردد و در نتیجه تعارض و ناسازگاری بین نیاز روانی فرد به خود شکوفایی از یک سو و نیاز سازمان به ازدیاد کارایی از سوی دیگر ظاهر می شود. به عبارت دیگر هر فرد تمایل ذاتی دارد تا وقت و تلاش خود را صرف کار و بالا بردن بهره وری کند اما تلاش های حراستی هرچقدر هم افزایش یابد بنابه سنخیت کاری بهره وری آن از چشم دیگران مکنون است  لذا کارکنان حراست  فرصتی برای ارضای نیازهای خودشکوفایی که لازمه رشد شخصیت است را پیدا نمی کنند. در نتیجه احساس محرومیت دراین عزیزان  بروز کرده که منتهی به تعارض و ناسازگاری بین آنان و شغل حراست می شود که در نهایت منجر به نارضایتی و دلسردی از کار می شود. متاسفانه تا به حال به عوامل انگیزشی حراست ها چندان توجهی نشده و اغلب به برآورده کردن نیازهای سطح پایین آنان قناعت شده است البته تنها بعد مادی و مالی نیست که مشکل روحی این نیروها را برآورده کند، بلکه تأثیرارزش گذاری و مقایسه اجتماعی، موجبات نارضایتی را بیشتر فراهم می کند. علل دیگر بی انگیزگی در کار: - بی انگیزگی ناشی از فقدان هدف     هدف باعث می شود که کارمند حراست برای خود برنامه ریزی کند. داشتن هدف، به خصوص هدفی که با نیازها، علایق، و توانایی های نیروی حراستی مطابقت داشته باشد، باعث به وجود آمدن انگیزه بالای کار می شود. به همان ترتیب اهداف نامشخص موجب بی برنامگی و رکود کار می گردد. - غیر مؤثر بودن کار: وقتی کارمند احساس می کند که نمی تواند منشا اثر شود به ویژه کارمندان حراستی که با انگیزه های عقیدتی وارد کار شده و آرمان آن ها انجام خدمت بیشتر برای نظام مقدس جمهوری اسلامی است. در این صورت انگیزه کار را از دست می دهند. - عدم وجود سیستم نظارتی : وقتی کارمند احساس می کند هیچ نظارتی بر کارهای ایشان صورت نمی گیرد و تشویق و تنبیهی هم در کار نیست خود بخود انگیزه مثبت خود را از دست می دهد. - نادیده گرفته شدن: وقتی کارمند احساس می کند که تلاش های وی به نام فرد یا افراد دیگر زده می شود و هیچ تقدیری از وی بعمل نمی آید انگیزه کاری خود را از دست می دهد. - استرس های شغلی: همیشه مشکلات، کارشکنی ها، بی توجهی به نظرات و فشارهای مختلف و مضاعفی بر مجموعه حراست اعمال می شود. که تأثیر مستقیم در کاهش انگیزه کاری نیروهای حراستی دارد. حتی بعضاً محتوای این معضلات شغلی که بسیار گسترده و متنوع می باشند موجب درهم ریختگی و آشفتگی هویت در فرد می شود و تبعات سوئی را در حیات فرد بوجود می آورد، لذا برای ایجاد انگیزه و تقویت آن دو روش را باید اتخاذ کرد ۱- با حمایت های مادی و معنوی از طریق حراست کل ۲- با توجیه پرسنل حراستی به رعایت چند روش عملی به شرح ذیل:  الف) ایجاد دورنمای مثبت در خود. انسان وقتی مثبت باشد همانند آهن ربا، دیگران را به خود جذب می کند، وقتی ابتدا به ساکن در مورد افراد دیگر نیز نگرش مثبت داشته باشد احساس خوبی نسبت به خود پیدا خواهد کرد. ب) حراستی ها باید همیشه  آماده تغییر کردن باشند، برای این که از انگیزه هایی در سطح بالا برخوردار شوند، باید باور کنند هیچ گونه مانعی نیست که نتوان با انعطاف پذیری، خلاقیت و اراده بر آن غالب شد. پ) در خودشان اعتماد به نفس، ایجاد کنند و آن را پرورش دهند. به خاطر داشته باشند که دارای قدرتی هستند که می توانند بر دنیای اطراف خود تأثیر بگذارند. ت) . عملکرد مطلوب را تقویت کنند. بهترین راه برای تغییر رفتار و ایجاد انگیزه این است که کارمند، شواهدی را دریابد که نشان دهد در کار خود، موفق بوده و کارهایی که انجام می دهد، مورد پشتیبانی نظام و خوشنودی خداوند است. ث) حراستی ها باید از "ضعف" به "قدرت"، حرکت کنند. وقتی فردی در شغل خود به هدف مورد نظر نزدیک شد، با تقویت و تشویق می توان او را به سوی هدف اصلی خود با انگیزه تر کرد. ج) باید پرسنل حراستی را توجیه کرد که تعلل و طفره رفتن را متوقف کنند. برای کسب موفقیت به بهترین وجه، تا جایی که ممکن است کارها را به کوچک ترین و مشخص ترین بخش ها تقسیم کنند، و به عوامل دیگری غیر از آن توجه نکنند و جدی باشند. چ) باید این پرسنل را توجیه نمود تا بر اهداف خود، متمرکز شوند. افراد هنگامی که انرژی و وقت خود را در جهتی مشخص صرف می کنند، دست آوردهای بسیاری خواهند داشت. کاهش اعتماد به نفس و تأثیر مهم آن در بهداشت روانی:  برخورداری از عزت نفس بالا از عوامل مهم بهداشت روانی، و عزت نفس پایین از عوامل مؤثر در اختلالات روانی نیروهای حراست می باشد         از متغیرهایی که در ارتباط با عزت نفس تأثیر پذیری بالایی دارند می توان به: امنیت شغلی و  پیشرفت کار و خلاقیت ها اشاره کرد. عزت نفس قسمتی از شخصیت هر فرد را تشکیل می دهد که در اثر توجه بیشتر مسئولین به کارکنان حراست قابل تقویت است برعکس، خرد کردن شخصیت کارکنان حراستی و کم بها دادن به آن ها موجب افت عزت نفس و تبعات ناشی از آن می شود که ضررهای عمده ای را بر تشکیلات حراست وارد می کند. باید توجه داشت که هر اندازه صفات شخصیتی سالم و بالاتری داشته باشیم، به همان اندازه در کار و شغل خود موفقیت بیشتری داریم. و به طوری که گفته شد  یکی از صفات شخصیتی، «عزت نفس» است. عزت نفس، یعنی نظر مثبت و احترام آمیز شخص درباره‏ی خودش. کسی که قدرت خلاقیت درونی و ارزش های وجودی خویش را باور دارد، هرگز در برابر مشکلات سر فرود نخواهد آورد. چنین شخصی نقاط ضعف خود را می شناسد و از رویارویی با حوادث آینده ترس به دل راه نمی دهد. تأثیر منفی محیط کاری     تلاقی محیط کاری با کارکنان حراستی و خرده فرهنگ های نا مطلوب جا افتاده در محیط کاری، حتی در صورت غلط بودن، کارکنان حراستی را به چالش می کشاند؛ "احساس ارزشمندی" زمانی تولید می شود که کارمند حراست خود را همسو با ایده ها و رفتارهای عموم کارکنان نشان دهد و در صورت مقابله و یا استنکاف از هم رنگ شدن، کارمند احساس تنهایی خواهد کرد. چرا که در بین کارمندان غیر حراستی پذیرفته نمی شوند، برخورد با چنین شرایطی بسیار سخت بوده و لازم است کارمندان حراستی تحمل چنین وضعیتی را داشته و در برخورد با چنین چالش هایی کمترین هزینه را پرداخت نمایند. اگر جو محیط قوی باشد احتمال این که  اثرات خود را روی کارمند حراستی بگذارد بیشتر است و بازخورد موضوع، این نیروها را متأثر خواهد ساخت و احتمالاً تغییراتی در رفتار و تفکر و حتی شخصیت نیروهای حراستی بوجود خواهد آورد. نیروهای حراستی باید بتوانند ضمن حفظ شأن و وقار خود، رابطه ای محبت آمیز با همکاران غیر حراستی ایجاد کنند و با شخصیت سالم خود و یافتن جاذبه های جدید و صحیح، فرهنگ محیط را تغییر دهند و گرنه تحمیل کردن شرایط جدید برای کارکنان نیز مشکل ساز بوده و یقینا برای آنان غیر قابل تحمل و رنج آور خواهد بود. تأثیر نوع کار بر روی کارکنان حراستی در زمینه های بروز نگرش های منفی    نگرش، یعنی احساس مثبت یا منفی نسبت به شخصی یا شیئی. تحقیقاً نگرش ها رفتار را تحت تأثیر قرار می دهند، اما الزاما آن را پیش بینی نمی کنند. غالبا شرایط و فضای حاکم بر کار، موجب عدم رضایت، و نوعی دل آزردگی نسبت به شغل می شود و کارمند احساس می کند که از کارش خسته شده است. یقینا فضای منفی حاکم بر کار، زمینه ساز بروز خستگی و رنجش می شود. وقتی افراد، احساس خوشایندی نسبت به شغل خود نداشته باشند، آن را کاری ملال آور و بیهوده به شمار می آورند و اما نیروهای حراستی را خطری بیش از این تهدید می کند و آن تغییر نگرش به انسان ها در نتیجه تعمیم دادن ماهیت شغل به کل افراد جامعه و نگاه از منظر تخلف یابی است که در زندگی خصوصی نیز نیروهای حراستی را بسیار دچار اشتباه و زیان جبران ناپذیر می کند.  ذهنیت‌یابی یا ادراک غلط نسبت به محیط کاری و یا افراد    ادراک یعنی فرآیند انتخاب و سازمان دهی محرکهایی که از محیط و یا افراد می رسند. ما به وسیله‏ی حواس خود، اطلاعاتی را از محیط می گیریم، شناسایی می کنیم، تمیز می دهیم و درباره‏ی آن ها قضاوت می کنیم. اگر کارمند حراست درباره‏ی مسیر، سازمان، همکاران و روابط حاکم بر آن ها ادراک درستی داشته باشد، رفتارهایش متناسب با این ادراک خواهد بود. آنچه می تواند در رابطه‏ی با محیط کار و بهداشت روانی کارکنان، نقش مهمی داشته باشد، «اولین برداشت» یا همان ذهنیت است. ذهنیت در مورد افراد نیز همین تأثیر را در فرد حراستی خواهد داشت و او را در قضاوت بعضاً دچار خطا و اشتباه خواهد نمود.  تعارض در سازمان:      "تعارض در سازمان، یعنی اختلاف کلی، جزئی، واقعی یا احساسی بین نقش ها، هدفها، قصدها و علایق یک یا چند فرد، گروه یا خدمات" (تعریف از دیون Dion)    تعارض ها از روابط بین افراد ناشی می شود. تعارض ها، انتظارهای ناسازگاری افراد یا گروه ها و همچنین تفاوت های موجود بین فعالیت های آن ها را منعکس می کنند. در رویکرد حراستی به خاطر تعدد علل تعارض، می توان شکلهای متفاوتی از آن را در نظر گرفت؛ مثل تعارض درون فردی، بین افراد، درون گروهی و بین گروه ها. برای موفقیت در سازمان و بهداشت روانی شغلی، باید تعارض موجود را - که طبیعتاً در هر شغلی پدید می آید -، به بهترین وجه، حل و فصل کرد. ایده آل ترین شیوه‏ی حل تعارض، این است که حراست ضمن اعمال نظرات مثبت خود به طرق منطقی، نوعی نقش آفرینی کند که هر دو طرف، برنده بیرون بیایند. این نوع نگرش درباره‏ی تعارض، در حیات سازمانی، تغییر شکلهایی به همراه می آورد و آن را غنی تر و نقش حراست را در محیط مولدتر می کند. در این میان، این تغییر شکلها می تواند به افزایش ارتباطها و بازخوردها کمک فراوانی به عمل آورد. افشاء اسرار اداری و اسرار پرسنل و عدم صیانت از آن      مقوله رازداری فضیلتی اخلاقی به شمار می آید. امیرمؤمنان علی(ع) می فرمایند: «پیروزی، به محکم کاری بسته است و آن هم به اندیشه بستگی دارد و اندیشه نیز به نگه داری رازهاست». در مقابل، افشای اسرار سبب دوری از موفقیت و حتی سقوط و شکست فرد در راه تصمیم های او می شود، چنان که حضرت امام صادق(ع) فرمود: «برملا کردن راز، (مایه) سقوط است».      چه بسا انسان از بعضی اسرار دیگران آگاه شود، اما بنا به دستورات دین می بایست امین مردم بوده و با حفظ اسرار ایشان و عدم آشکارسازی آن ها که به هدفی جز مطامع نفسانی رخ نمی دهد، آبروی ایشان را نریزد و برایشان مشکل پدید نیاورد. «آبرو» از هر سرمایه ای بالاتر است و با رازداری می توان «آبروداری» کرد. و چنین است که امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: «سینه انسان عاقل، صندوق اسرار است».       حفظ اسرار را باید از خدا آموخت. خداوند بیش و پیش از هر کس، از اعمال و عیوب و گناهان بندگانش باخبر است، اما بردباری و پرده پوشی و رازداری او بیش از همه است. اگر خداوند، کارهای پشت پرده و پنهانی بندگانش را افشا کند، آیا کسی با کسی دوست می شود؟ اگر خداوند، «آن کارهای دیگر » مردم را رو کند، برای چه کسی آبرو و حیثیتی باقی می ماند؟ و شاید همین استدلال است که حضرت امام رضا (ع) حفظ اسرار را سنت خداوند بر می شمارد.      حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (ص) هست که همه آن را شنیده ایم که فرموده : "حرمت مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است" و لذا انسان حق ندارد حتی راز شخصی خویش را بر افراد غیر صالح بیان کند و حقیقت این است که حفظ راز شخصی، مقدمه ای برای رازداری دیگران است. معنی و مفهوم راز یا سر     سرّ در لغت به هر کار پوشیده و مخفی اطلاق می‌گردد[۷]، یعنی امری که انسان آن را در درون خود مخفی نگه می‌دارد. ملاکهای اساسی برای سرّ چند چیز است ۱- افشای آن به آبرو و حیثیت افراد و یا نظام لطمه وارد کند، ۲- مصلحت مشروع اقتضا نماید که آن سرّ مخفی بماند؛ ۳- افراد محدودی آن راز و سرّ را بدانند. بعضی از اسرار حرفه ای هستند: منظور از حرفه‌ای اینست که اشخاص آن راز و سرّ را به مناسبت حرفه و شغل کسب کرده باشند. مانند اسراری که حراست ها کسب می نمایند. بنابراین بعضاً می‌توان سرّ را امری دانست که به مناسبت شغل و حرفه‌ای در اختیار فردی ثالث قرار می‌گیرد و مصلحت مشروع، اقتضا می‌کند که آن سرّ مخفی بماند. به همین علت است که این قبیل اسرار را اسرار حرفه‌ای می نامند و خود آن اشخاص را رازداران قهری می‌خوانند. و ملاک قابل مجازات بودن افشای اسرار، قوت جنبۀ عمومی این عمل است؛ چون دارا بودن شغل و حرفه‌ای که مردم نیازمند مراجعه به آن می‌باشند موجب اطمینان مردم شده و مردم با تکیه بر این اطمینان راز و سرّ خود را پیش این افراد بازگو می‌کنند و لذا افشای راز موجب بی اعتمادی مردم و یا همکاران می‌شود که موجب اختلال در نظم اجتماعی خواهد شد.[۸]  عنصر قانونی این جرم:  مادۀ ۶۴۸ «قانون مجازات اسلامی» مقرر می‌دارد: اطباء و جراحان و ماماها و داروفروشان و کلیّه کسانی که به مناسبت شغل و حرفۀ خود محرم اسرار می‌شوند هرگاه در غیر از موارد قانونی، اسرار مردم را افشاء کنند به سه ماه و یک روز تا یکسال حبس و یا یک میلیون و پانصد هزار تا شش میلیون ریال جزای نقدی محکوم می‌شوند». این قانون فعلا حراست ها را در نظر نگرفته است اما حراست کل با سازوکارهای خود در برابر متخلفین حراستی برخورد لازم را انجام می دهد.  شرایط تحقق جرم افشاء سرّ:      به طوری که گفته شد هر چند حراست ها هنوز مشمول این قانون قرار نمی گیرند اما بعید نیست که در آینده نزدیک با تغییر قانون حراست ها و تکمیل شرح وظایف آن خاصه آنکه بحث سازمان شدن حراست کل مطرح است ما نیز مشمول قانون جرم افشاء سرّ قرار گیریم خلاصه دانستن این قوانین یقینا برای نیروهای حراستی مفید و روشن ساز خواهد بود. لذا به بیان آن می پردازیم:  ۱- رکن مادّی یا عمل افشاء سرّ:       مقصود از افشا سرّ، اعلام و اِفْهام آن به دیگران است، ممکن است اعلام  به وسایل کتبی اعم از مطبوعاتی و غیر مطبوعاتی صورت پذیرد و ممکن است به صورت زبانی باشد. تعداد اشخاصی که به آنان افشا می‌شود شرط نیست. بازگو کردن سرّ ولو به عنوان کاملاً خصوصی و محرمانه به یک نفر نیز مشمول این ماده خواهد بود. همینطور افشای قسمتی از سرّ در صورتیکه دارای وضوح کافی باشد از مصادیق این ماده خواهد بود. و همچنین مطلع بودن قبلی افرادی از موضوع سر، مجوزی برای افشای آن از طرف راز دار حرفه‌ای نیست.[۹] ۲- شخصیت رازدار:       فاش کننده مطلب باید از جمله کسانی باشد که به مناسبت شغل یا حرفۀ‌ خاص خود، محرم اسرار مردم می‌باشند. بنابراین افراد و اشخاص محدود و معیّنی مکلف به حفظ اسرار خواهند شد.[۱۰]  ۳- وجود سرّ حرفه‌ای:      امر فاش شده در میان صاحب سرّ و طرف او جنبۀ نهانی داشته و دیگران از آن با خبر نباشند بعلاوه مطلب به نحوی باشد که صاحب آن فقط به اعتبار حرفه و موقعیّت طرف، ناگزیر از ابراز آن به او شده باشد. ولی شرط نیست. که سرّ به نحوی باشد که افشاء آن موجب ضرر شخصی صاحب آن نیز گردد؛ چون در این مورد آنچه موجب مجازات است نفس عمل افشاء سرّ حرفه‌ای است.[۱۱] ۴- عنصر معنوی این جرم :      جرم افشای اسرار حرفه‌ای از جرائم عمدی است و تحقق عمد ناظر به آن است که مرتکب سرّی را که باید نزد او محفوظ بماند آگاهانه بازگو کند. بنابراین وجود عمد عامّ مرتکب به حس اعتماد و اطمینان مردم نسبت به وضع خاص اجتماعی و شغل و حرفه‌اش کافی برای تحقق جرم است و نیاز به قصد اضرار به غیر یا (عمد خاص) ضرورت ندارد. همچنین افشای غیرعمدی سر از ناحیۀ رازدار حرفه‌ای به علت سهل انگاری و بی‌دقتی و غیره نیز از شمول ماده خارج است.[۱۲] ۵- افشای سرّ به موجب قانون تجویز نشده باشد:      چنانچه در متن ماده ۶۴۸ این شرط با عبارت زیر بیان شده است «هر گاه در غیر از موارد قانونی اسرار مردم را افشا کنند»:     اهم موارد تجویز شده از طرف قانون به این شرح است: ۱- گاهی برای تأمین مصالح بهداشتی افراد جامعه افشا سرّ از ناحیۀ رازداران حرفه‌ای مجاز است. ۲- در پاره‌ای از اوقات، قانونگذار به منظور حفظ مصالح و منافع اجتماعی، اشخاص معینی را مکلّف به بیان اطلاعات و معلومات شغلی خود می‌نماید، هر چند آن اطلاعات واجد خصیصۀ سرّی باشند. مثلاً در مواقعی که جرم واقع شده ولی هنوز مرتکب آن تحت تعقیب قرار نگرفته است. و از این حیث اطلاعات آن اشخاص راجع به موضوع جرم جزو اسرار مرتکب» تلقی می‌شود در این قبیل موارد افشای چنین سرّی نه تنها جرم نیست بلکه خودداری از بیان به موقع آن جرم محسوب می‌شود مانند: موادّی از تعزیرات ناظر به اطلاع ضابطین دادگستری و سایر مأمورین صلاحیت دار از وجود قمارخانه‌ها یا اماکن عمومی معدّ برای صرف مشروبات الکلی است که مقامات مزبور مکلف به اعلام مراتب به دادسرا خواهند بود.[۱۳]     حال با در نظر گرفتن موارد ذکر شده تکلیف نیروهای حراستی مشخص می شود اطلاعات کسب شده به طرق مختلف جمع آوری "سرّ" تلقی می شود خاصه آنکه در خصوص افراد باشد. حراست مکلف به حفظ این اسرار و فقط انتقال آن به مراجع صلاحیت دار می باشد. * عدم اهتمام به نظارت در عملکرد حراست ها یا  ضعف مدیریت نظارت بر عملکرد حراست ها    حراست کل دارای یک سیستم مدیریت عملکرد است که از آن انتظار می رود اهدافی مهم را در زمینه مدیریت نیروهای حراستی برآورده سازد.اهداف مزبور غالباً عبارتند از برانگیختن نیروها در جهت عملکرد مطلوب، آموزش نیروهای حراستی در جهت گسترش مهارت های کاری و بهبود عملکرد، ایجاد فرهنگ عملکرد، ارتقاء پرسنل حراستی بر اساس ارزشیابی صحیح، تصمیم گیری درباره نیروهایی که عملکرد ضعیفی دارند و کمک به اجرای استراتژی های کاری.     اما عوامل مختلفی وجود دارد که می تواند اثربخشـی نقش مدیریتی حراست کل را تحت الشعاع قرار دهد مثلاً اگر حراست ها در یک سیستم ارائه برنامه از قبل تعیین شده قرار گیرند خواهند توانست بازخورد مداوم ارائه نمایند، در این صورت امکان ارزیابی هایی مبتنی بر رفتار و ارزشیابی حراست ها میسر می گردد، و یقینا اثربخشی مدیریت نظارت، ارتقا می یابد. اما چنانچه سیستمهای مدیریت عملکرد نظارت به درستی اجرا نشـوند، پیامدهای منفی قابل ملاحظه ای به دنبال خواهد داشت. بنابراین برای اندازه گیری عملکرد، طراحی واجرای یک سیستم مؤثر و کارآمد ارزشیابی و نظارت، از ضروریات اقدامات حراست کل می باشد تا بتواند با اقدامات: ۱- برنامه ریزی بر اساس اولویت اهداف، و استفاده بهینه از امکانات ۲- ارزیابی و تشویق، با شناسایی قابلیت های کارکنان ۳- کنترل عملیاتی و آموزش برای توسعه و بهبود قابلیت های کارکنان، پرورش دهنده رفتار مطلوب سازمانی  در حراست ها باشد البته طراحی چنین برنامه ای برای حراست ها حتما مد نظر می باشد.   بی اعتمادی یا سلب اعتماد از نیروهای حراستی      اعتماد چیزی نیست که از ابتدا وجود داشته باشد بلکه باید اعتماد را با روش های مناسب بدست آورد . اما لازم است ابتدا به اهمیت کسب اعتماد توجه داشته باشیم اهمیت کسب اعتماد در امر تذکر و ارشاد:     مورد اعتماد بودن، از ارکان موفقیت تأثیر سخن محسوب می شود و یکی از ستون های زیر بنائی آن است که مراحل دیگر تذکر، بر آن بنیان می گردد و میزان موفقیت و بازده مناسب آن به میزان قدرت و کمال این امر مهم بستگی دارد. اهمیت کسب اعتماد بر همگان مسجل است و رابطه آن با موفقیت یک نیروی حراستی موضوع مناقشه داری نیست که بخواهیم راجع به آن بحث کنیم اما صرفاً به راه های مناسب و عملی کسب اعتماد اشاره ای می کنیم. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فر مايند : نعمتان مجهولتان ، الصحه و الامان دو نعمت هست كه انسان ارزش آن ها را درست نشناخته است، يكي سلامتي و ديگري امنيت .  تعريف حراست : امنيت به عنوان يكي از مهمترين نيازهاي بشر، زير بناي رشد فردي و اجتماعي است. در تمام طول زندگي بشر، تلاش براي تأمين امنيت جزء دغدغه هاي اصلي محسوب مي شود.   حراست جايگاهي است كه به طور حتم با آن آشنايي داشته و يا در مورد آن شنيده ايد. حراست داراي نقش مهم و حساسي در وزارتخانه ها و سازمان ها و ساير دستگاه هاي دولتي و وابسته به دولت مي باشد و در لغت به معناي پاسداري و مراقبت كردن مي باشد. از لحاظ عرف اداري، حراست به نهادي گفته مي شود كه در قلب تشكيلات يك سازمان وجود داشته و وظيفه خطير مراقبت از سلامت اجزاي ريز و درشت آن تشكيلات را در برابر انواع  و اقسام انحراف هاي موجود بر عهده دارد. در واقع وظيفه اصلي حراست، مواظبت از سلامت سازمان است، چرا كه هر سازماني جهت نيل به اهداف خود به سلامت بيروني و دروني نياز دارد. از آنجا كه سلامت هر سازمان همواره در معرض آلودگي ها و تهديدهاي دروني و نفوذي است، براي حفظ سلامت و پيشگيري از آلودگي ها نيازمند سيستمي هستيم كه با دقت زياد اولا" " از نفوذ آفت ها به داخل سيستم جلوگيري كند. ثانيا" با تشخيص و شناخت آفت هاي دروني، زمينه علاج به موقع سلامت سازمان را ايجاد كند. مديريت حراست دانشگاه در راستاي حفاظت و حراست از ارزش هاي والاي نظام، حفظ و انسجام در مجموعه دانشگاه و جلوگيري از انحراف و تخلف در امور اجرايي و در ديگر زمينه ها ايجاد شده است.  رسالت حراست : حراست در راستاي وظايف قانوني محوله خويش و به منظور تامين و حفاظت از پرسنل، اسناد، مدارك و اماكن و بسترسازي جهت استقرار برنامه هاي جامع دانشگاه، تحول و ارتقاء در سطوح و حوزه هاي مختلف كارخويش را مد نظر قرار داده است . لذا با توجه به جايگاه سازمانها و ماهيت چند بعدي (آموزشي ، پژوهشي ، بهداشتي ، درماني و ...) ساختار آن، حراست رسالت خويش را سنگين و تلاش در جهت خدمت به مردم و پرسنل فداكار را جداي از وظيفه خويش، عبادت مي پندارد و در اين مسير، بهبود عملكرد، فرايند و توسعه را در تمامي ابعاد نصب العين خويش ساخته و با استعانت از خداوند منان، بكارگيري فن آوري روز، تجهيزات مناسب، توسعه روشها، تجارب و مساعدت هاي سازمانهاي مرتبط و مدد جستن از مشاركت كاركنان و ارباب رجوع در راستاي تحول و ارتقاي كيفي عملكرد خويش تلاش مي نمايد.   اهداف حراست : حراست  ارزش هايي را در راستاي انجام وظايف قانوني و نيل به اهداف سازماني خويش ترسيم نموده است كه به موارد ذيل اشاره مي گردد : حساسيت نسبت به ارزشهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران رعايت اصول و موازين اسلامي، اخلاقي و قانوني و احترام آنان تكريم ارباب رجوع و حفظ كرامت هاي انساني افراد بدون توجه به قوميت ، مذهب و ... آنان حكيم اخوت و برادري بين پرسنل ارتقاي كيفيت و افزايش بهره وري رضايتمندي كاركنان و ارباب رجوع تلاش در راستاي ايجاد امنيت شغلي پرسنل دانشگاه ساختاري نو در حفاظت فيزيكي، پرسنلي، اسناد، مدارك و IT پي ريزي و بنا نمايد . به مقوله آموزش و پژوهش در بين پرسنل خويش توجه ويژه داشته باشد . به محيط پيرامون خويش با نگاهي علم محور، برنامه مدار و تحولگرا بنگرد . با شيوع مواد مخدر در بين پرسنل و انحرافات اداري و اجتماعي مبارزه نمايد . ملجاء و پناه كاركنان در مواجهه با مسائل و مشكلات موجود در سازمان باشد .  راههاي ارتباطي نو و دو سويه در راستاي ارتباط با ارباب رجوع، كاركنان، دانشجويان و ... طراحي و تعريف نمايد بنابراين حضور حراست در عرصه فرآيندهاي سازماني، همواره در راستاي دستيابي به دو هدف عمده زير است : 1 - هدف كلان و راهبردي : حفظ و ارتقاي توان حفاظتي و امنيتي سازمان به منظور پيش برد اهداف سازماني 2-اهداف عملياتي : همراهي و مساعدت مديران با ارائه مشورت هاي موثر و اطلاع رساني به موقع، اعمال نظارت ها و اقدام هاي موثر براي حفاظت همه جانبه از ايمني و سلامت منابع سازمان عملكرد حراست: عملكرد حراست را مي توان در چهارچوب وظايف زير خلاصه نمود: 1 - حراست و صيانت از دانشگاهيان اعم از كاركنان ، اعضاي هيات علمي و دانشجويان و جلوگيري از هرگونه تعرض نسبت به آنان 2- كشف و مقابله با توطئه دشمنان خارجي و داخلي انقلاب اسلامي در راستاي لكه دار نمودن امنيت اجتماعي محيط دانشگاه 3 -كشف و برخورد با جرايم و تخلفات سياسي، امنيتي و اداري مجموعه شاغلان در دانشگاه و اعلام به مبادي ذيربط 4 - اجراي آيين نامه ها و دستورالعمل هاي حفاظت فيزيكي، حفاظت اسناد و مدارك  و حفاظت IT 5 - نظارت بر حفاظت فيزيكي دانشگاه و تهيه طرح هاي حفاظت فيزيكي 6 - صدور مجوز تردد وسائط نقليه به محوطه دانشگاه مهمترین اسباب کسب اعتماد برای یک فرد حراستی عبارتست از: ۱- الگو و ملتزم بودن:      روایت است که پیامبر(ص) یکی را بسوی جلندی (پادشاه عمان) فرستاد تا او را به اسلام دعوت کند و او در برابر فرستاده رسول خدا چنین گفت: همانا من بر امر این پیامبر امی واقف گشته ام که به کار نیکی دستور نمی دهد مگر این که خود اولین عامل بدان است و از شر و تباهی باز نمی دارد مگر این که خود اولین دست کشنده از آن است در پیروزی مغرور نمی شود و در شکست هتاکی و بی ادبی نمی کند به عهدش وفا و وعده اش را عملی می کند و من گواهی می دهم که او پیامبر خداست.[۱]      ۲- خویشتنداری نسبت به داشته های پرسنل وعدم تنگ نظری:      یکی دیگر از مهمترین روش های جلب اعتماد این است که پرسنل یقین حاصل کنند که فرد حراستی در خواسته هایش هدفی جز عمل به قانون و دستیابی به رضا و رضوان خدا ندارد و او در ورای دعوتش خواهان هیچگونه غرض شخصی و تنگ نظری از قبیل جاه و مقام و شهرت نبوده و آن را وسیله ی تحقق منفعت یا مطامع و مصالح شخصی خود و دوستانش قرار نداده است و بدین سان است که وقتی دیگران او را می بینند که چگونه خستگی را نمی شناسد آنهم بدون این که کوچکترین چشم داشت پاداشی از کسی داشته باشد اعتمادشان به تذکرات و توصیه های نیروی حراستی بیشتر می شود.      ۳ - خود را بزرگ، سرور، و آقا بالاسر نشان ندادن :     این رفتار آنقدر زشت است که مخالفین پیامبر برای تضعیف جایگاه نبوتش وی را به چنین موردی متهم کردند و ظالمانه درمورد پیغمبر گفتند: "آنطوری که ادعا می کند نیست بلکه می خواهد؛ بدون این که شایستگی بزرگی داشته باشد بر ما بزرگی و سیادت نماید ( ما هذا الا بشر مثلکم یرید أن یتفضل علیکم)[۲] یعنی می خواهد در میانتان به بزرگی دست یابد و بر شما سروری کند طوری که ما تابع و دنباله رواش باشیم.    ۴ - مثبت و خدمتگذار بودن به جای منفی گرایی و انزوا طلبی و دوری نمودن از پرسنل   پیامبر اسلام بهترین الگو در این خصوص بودند، آنجا که آثار روابط اجتماعیش در همان لحظات اولیه ی نزول وحی از زبان حضرت خدیجه نمایان می گردد. به طوری که در حدیث آمده است؛ "ایشان جریان نزول وحی را با خدیجه همسرش در میان گذاشت و فرمود: من بر خودم بیم دارم. خدیجه در جوابش فرمود: نه هرگز ترس به خودت راه مده به خدا قسم هرگز خداوند تو را خوار و زبون نمی کند و تنهایت نمی گذارد چرا که تو دوستدار خویشاوندان و ضعیفان و ناتوانان وپذیرای رنج و مشقت شان و یاری دهنده ی مستمندان و مهمان نواز و مدد کار حق و پشتیبان درماندگان و مصیبت زدگان هستی".      ۵- کنترل و  خودداری و دوری از زمینه های  تهمت و شبهه برانگیز: این موضوع یک اصل و ضابطه ی بسیار بزرگ و مهمی است! ضابطه ای که امیر مؤمنین علی (ع) با این فرمایش گرانقدرشان به ما آموختند « از اموری که چهره و شخصیت بدی از تو در دل ها ایجاد می کند بپرهیز اگر چه که خود آن را موجه و درست و خود را معذور می دانی! چرا که بسیار شنوندگانی هستند که سخنان و رفتاری نامناسب در مورد شما- که در حقیقت توسط شما صورت نگرفته- از جانب افراد شاید مغرض که چهره بدی از شما در ذهن دارند به آنان می رسد که شما توان رساندن عذر و توجیهتان را به آن ها نداشته باشی» و بزرگان گفته اند: "هرکس، خود را در مقام تهمت قرار می دهد، در صورت بدبین شدن کسی به وی حق ندارد آن شخص را سرزنش کند."    رسول اکرم (ص) در همه موارد الگوی کامل بودند، در این زمینه هم  همسرشان "صفیه" نقل می کند: که گویا ایشان جهت دیدار با رسول الله (ص) که در مسجد معتکف بودند می روند و ساعتی نزد ایشان درنگ نموده و با هم صحبت می کنند و بعد از آن آهنگ بازگشت می کنند و پیامبر نیز ایشان را همراهی و بدرقه می نمایند تا این که به در مسجد، جلوی درب خانه ام سلمه می رسند در این هنگام دو مرد انصاری از کنارشان گذشته و سلام می کنند پیامبر به آن ها عرض می کند: لحظه ای بایستید! این خانمی که همراهم هست صفیه دختر حیی، همسرم می باشد آنان عرض کردند سبحان الله ای رسول خدا (این چه حرفی است) پیامبر رحمت (ص) می فرماید: همانا شیطان به مثابه خون در وجود انسان جریان دارد ومن از این ترسیدم که مبادا در دل شما اندیشه بدی ایجاد کند.     از جمله مواضع شبهه برانگیزی که رسول الله ما را از آن برحذرداشته اند: وارد شدن به منازل خانم هائی است که شوهرانشان بدلیل مسافرت یا شرکت در جهاد و یا دیگر امورات در منزل حضور ندارند. از ایشان روایت می کنند حضرت فرمودند: ‌از امروز به بعد هیچ مردی حق ندارد به منزل خانمی که شوهرش حضور ندارد وارد شود مگر این که همراهش یک یا دو نفری که ایجاد شبهه نمی کند حضور داشته باشند.     امروز ما میتوانیم این موارد را به اجتناب از خلوت کردن با اناس در محل کار،  تحت هر عنوانی تعمیم دهیم.     ۶- اتخاذ رفتار مناسب:     امام حسن عسگری (علیه السلام ) فرموده است: "زینت ما باشید نه مایه ننگ ما، با رفتار خود محبت ها را به سوی ما جلب کنید و با (رفتار مناسب خود) هر (نسبت) ناروایی را از ما دور کنید."[۳] اخلاق و رفتارهای مخرب اعتماد:      در مبحث کسب اعتماد، نیروهای حراستی با ید متوجه باشند که ویژگی ها و رفتارهای اعتماد براندازی نیز هستند که اگر بدان ها مبتلا شوند، اعتماد پرسنل را بخود برای همیشه از دست می دهند وبعید است که مجددا بتوانند اعتماد از دست رفته را کسب کنند. و از خطرناکترین این ویژگی ها، صفات چهارگانه منافقین است: چهار صفت، فوق العاده خطرناک هستند که رسول خدا (ص) مارا آز آن ها برحذر داشته اند و آن ها را از جمله اوصاف منافقین معرفی نموده اند. ایشان فرمودند: چهار صفتند که اگر همه آن ها در کسی باشد منافق خالص و به تمام معناست و در هر کسی یکی از آن ها باشد یک خصلت از خصال منافقان را داراست مگر این که آن را ترک نماید: ۱- دروغ گوئی ۲- خلف وعده ۳- خیانت در عهد و پیمان ۴- بی انصافی و از حد گذشتن در ستیز و جنگ و مخالفت با کسی.     می گویند قیصر روم از ابوسفیان پرسید: آیا این فرد (پیامبر اسلام) پیش از سخنان تازه اش اهل دروغ و دروغ گوئی نیز بود؟ ابوسفیان می گوید: خیر قیصر می گوید: اینجا بود که به طور قطع دانستم کسی که به مردم دروغ نمی گوید چگونه بر خدای مردم دروغ و افترا می بندد؟ همیشه یک دروغ ساده و پیش پا افتاده، در تضعیف اعتماد و مشکل نمودن پذیرش سخنان فرد از جانب دیگران کافی است. نمونه ای از این مورد را از امام بخاری نقل می کنند که می گوید: در جستجوی حدیثی از رسول الله (ص) بودم که مطلع شدم آن را نزد فردی در فلان منطقه می توانم بیابم، عازم آنجا شدم و آن فرد را در حالی دیدم که اسبش گریخته و او برای گرفتن افسارش با عبایش که وانمود می کرد توبره ایست و در آن جو هست بسویش اشاره می کرد تا این که بالاخره حیوان پیش آمد و او توانست آن را مجددا بگیرد از او پرسیدم: آیا همراهت جو نیز بود؟ آن مرد گفت خیر، فقط خواستم چنین وانمود کنم تا بدامش بیندازم. _ گفتم: "از کسی که به حیوانات دروغ می گوید حدیثی را نخواهم پذیرفت."  *دام تجسس خطر بزرگ برای نیروهای حراستی است: تعریف تجسس:    تجسس، به معنی جستجو کردن از چیزهای پنهانی است و بیشتر در کشف امور شرّی که مخفی هستند استعمال می‏شود و جاسوس به کسی گفته می‏شود که بدیهای پنهان مردم را پی‏گیری می‏کند[۴]. مرحوم شهید ثانی نیز در تعریف اصطلاحی آن می‏فرماید: معنی تجسّس این است که بندگان خدا را زیر پرده ستّاریّت پروردگار رها نکنی و پرده از روی کار آنان برداری و آنچه را که خداوند پوشیده داشته است آشکار کنی که این کار وسیله کسب اطلاع از امور مخفی آن ها و پرده برداشتن از روی اسرارشان می‏شود و در نتیجه آنچه بر تو پوشیده بود آشکار می‏گردد که اگر مخفی بود دل و دینت سالم‏تر می‏ماند[۵]. بیان حرمت و وجوب آثار سوء تجسس از منظر قرآن و روایات:     در قرآن کریم این واژه تنها یک بار، به صورت «وَلاتجسّسوا»، آمده است: « یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا...» [۶]. مفسران منظور از تجسس را در این آیه ــ که مورد نهی قرار گرفته ــ تفتیش کردنِ اسرار و امور مخفی مؤمنان دانسته اند، به طوری که از نظر اهل سنّت نیز تجسس و تفتیش در امورخصوصی و پنهانی مؤمن، سخت نکوهش شده است.[۷] (ای مؤمنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید که بعضی از ظنون گناه است و تجسس نکنید...). به عبارت دیگر از جمله شروط ایمان عدم دخالت و تحقیق بیجا در امور مسلمانان است و با صیغه نهی که آمده دلالت بر حرمت تجسس می کند و حتی بر اساس آیه میتوان به گناه کبیره بودن آن حکم کرد، زیرا یکی از راه های تشخیص کبیره بودن گناه آن است که در قرآن یا روایت، وعده عذاب الیم و سخت در مورد آن داده شود.      فقها به استناد آیه دوازدهم سوره حجرات و احادیث متعدد، تجسس را حرام می دانند. همچنین تفتیش از عقاید و اسرار و خطاهای مؤمنان و نیز افشا و آشکار کردن آن ها، با استناد به آیات قرآن، از جمله آیه نوزدهم سوره نور، حرام است . تجسس در زندگی شخصی و خانوادگی افراد نیز مشمولِ این حکم است.     از سوی دیگر، بر اساس برخی آیات، از جمله آیه ۱۸۹ سوره بقره و ۲۷ سوره نور، ورود مخفیانه و بدون اجازه به حریم خانه دیگری، ممنوع است و بر پایه آرای فقهی، هرکس می تواند به هر شکل ممکن با متجاوز به این حریم مقابله کند. تجسس حتی برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر هم ممنوع است .       حاکم اسلامی نه تنها از تفتیشِ بدون دلیل نهی شده، بلکه بر پایه گمان و تردید هم نمی تواند به تفحص و تجسس بپردازد. بنا بر حدیثی از پیامبر اکرم، این امر موجب فاسد شدن مردم می شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: لغزش های مؤمنین را جستجو نکنید: زیرا کسیکه به دنبال لغزش های برادر مؤمنش باشد، خدای تعالی گناهان او را پیگیری می کند و هر کس که خدای تعالی گناهانش را پیگیری کند او را مفتضح و رسوا میسازد هرچند در داخل خانهاش باشد[۸].       در جایی دیگر رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) در ضمن حدیثی می فرمایند: «و لا تحسّسوا و لا تجسّسوا و لا تناجشوا و لا تحاسدوا و لا تباغضوا و لا تدابروا و کونوا عباد اللّه إخوانا»[۹] تحسّس و تجسّس نکنید و در صدد کشف عیوب مردم نباشید و نسبت به هم حسد و کینه نورزید و از یکدیگر روی برنگردانید و ای بندگان خدا با هم برادر باشید.        نکته ای که ذکر آن مفید به نظر می‏رسد این است که تجسس و تحسس هر دو به معنای جستجو کردن است با این تفاوت که معمولاً تجسس در امور شرّ گفته می‏شود ولی تحسس در امور خیر به کار برده می‏شود.[۱۰] قرآن مجید نیز از قول حضرت یعقوب (ع) نقل می‏کند که به فرزندانش فرمود: ای فرزندان من بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید.       امیر مؤمنان علی علیه السلام در عهدنامه مالک اشتر به وی توصیه فرمودند که در عیوب مردم که بر وی پوشیده است، کنجکاوی نکند و تا حد ممکن خطابخش و جرم پوش باشد[۱۱]. از دیدگاه فقهی، حاکم تنها وظیفه دارد که در صورت ثابت شدن گناهان مرتبط با حق اللّه، نسبت به آن ها حدّ جاری کند و اجرای حدود مربوط به حق النّاس نیاز به درخواست صاحب حق دارد[۱۲].      از مصادیق تجسس حرام، استماع مکالمات غیرعلنی اشخاص است که مشمول حکم آیه دوازدهم سوره حجرات و احادیث مربوط به آن می گردد. در حدیث، کسی که به رغم خواست افراد به گفتگوی آنان گوش دهد نکوهش شده و جزایش در روز قیامت، ریختن سرب گداخته در گوش وی ذکر گردیده است[۱۳].    در اصل ۲۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز انواع تجسس، از جمله ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی و استراق سمع، ممنوع شده است.      اما تفحص برای حفظ امنیت واجب است. که این با دخالت در احوالات شخصی مردم متفاوت است.   از مهمترین وظایف حکومت، اطلاع یافتن از کارکرد مسئولان و کارگزاران حکومتی و نظارت بر آنان است تا در باره انجام یافتن وظایفِ واگذار شده اطمینان حاصل شود، از ظلم و فساد اداری پیشگیری گردد و عدالت اجتماعی تحقق یابد. بنا بر حدیثی از امام رضا علیه السلام، پیامبر اکرم (ص) هنگامی که لشکری کشی، همراه فرمانده، افراد مطمئنی می فرستاد تا در کارهای او تفحص و تحسس کنند[۱۴]. امیرمؤمنان حضرت علی (ع) نیز در عهدنامه مالک اشتر به وی فرمان داد که کارهای کارگزارانش را پیگیری کند و بازرسانی صادق و وفادار برای نظارت بر آنان بگمارد[۱۵]. همچنین به کعب بن مالک، یکی از کارگزارانش، فرمود که به نظارت و بازرسی عملکرد مسئولان شهرها و قرای عراق بپردازد[۱۶]. بر اساس گزارش هایی که از تجسس در کار عمّال حضرت علی(ع) به ایشان می رسید، بسیاری از عمّال مورد عتاب و نکوهش حضرت قرار می گرفتند، برای نمونه می توان به نامه های حضرت به عثمان بن حُنَیف، مصقله بن هُبَیْره، زیادبن ابیه، ابوموسی اشعری، مُنذِربن جارود عبدی، محمدبن ابی بکر و شُرَیح بن حارث اشاره کرد[۱۷]. از تعبیر «بَلَغَنی » در نامه امیرمؤمنان به عثمان بن حنیف مشخص می شود که در بصره بازرس و گزارشگری از جانب آن حضرت مستقر بوده است[۱۸].    بنابر توضیحات ارائه شده انتخاب مسئولان و کارگزاران حکومتی نیز نیازمند شناخت دقیق آنان، از نظر تعهد و ایمان و مسئولیت پذیری و تخصص است و به دست آوردن این شناخت، به بررسی و تفحص نیاز دارد. که در نامه حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر، شرایط انتخاب عاملان و مقامات حکومتی ذکر شده است.    در صدر اسلام اشخاصی به عنوان «نقیب » و «عریف » واسطه میان دستگاه حاکم و مردم بودند[۱۹]. به نوشته برخی منابع، پیامبر اسلام  را دوازده نقیب از مردم مدینه، که خود آن حضرت انتخاب نموده بود، از امور مردم و جامعه آگاه می کردند[۲۰]. از آن حضرت این حدیث نقل شده است که «نیاز کسی را که نمی تواند نیازش را به من برساند، به من برسانید». امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز در عهدنامه مالک اشتر از وی می خواهند که جویای حال کسانی باشد که به وی دسترسی ندارند[۲۱].      با این بیانات حرمت و وجوب تجسس را تا حدودی بیان داشتیم اما بلحاظ اهمیت بیشتر آن و سنخیت موضوع با وظایف حرفه ای نیروهای حراستی سعی می کنیم تاکید بیشتری روی آن داشته باشیم. انواع تجسس        گناه و خلاف، یا فردی است یا اجتماعی. یعنی یا ضرر و زیانش تنها به خود گناه کار بر می گردد و یا در سطح جامعه فساد بر میانگیزد.    اگر گناه از نوع اول باشد مورد تجسس حرام است؛ از هر نوع که باشد حتی عقیدتی مثلاً انکار خدا، انکار اسلام، گرایش به عقاید و ایدئولوژیهای شخصی، زیرا گناهی فردی است و اسلام با اجبار کسی را به عقیدهای دعوت نکرده است: «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی»[۲۲]       حتی پلیس که وظیفه او جلوگیری از خلافهای بزهکاران است ماموریتش مشروط به آن است که عمل منکر  و بزه، بدون تفحص و تجسّس برای او  ظاهر و آشکار شود و گرنه حق تجسّس وکشف گناه شخصی کسی را ندارد. مانند باز کردن در بسته و مخفیانه گوش دادن به صحبت های دو نفر، یا بوئیدن دهان کسی برای این که بفهمد شرب خمر نموده یا نه، یا بازرسی جیب های کسی برای یافتن آلت قمار یا موسیقی و ...[۲۳] همچنین از تجسس زیاد در امور مربوط به خانواده و همسر و اهل و عیال نیز منع شده است.[۲۴] مصداق بارز در عصر کنونی را می توان در بررسی بدون اجازه ارتباطات تلفن همراه همسر یا فرزندان مطرح کرد هر چند که مالک اصلی گوشی موبایل و خط آن پدر خانه باشد، اما بدون رضایت قلبی حامل گوشی ، حق چک کردن پیامکها و افراد تماس گیرنده و .... آن را ندارد چرا که خود را مبتلای به سوء ظن و نزدیکان خود را به فکر زشتی سوق می دهد[۲۵].     اما گناه اجتماعی از هر نوع که باشد مطلقاً ممنوع است: مانند فسق و فجورهایی که ضررش متوجه دیگران است در مسائل جنسی، اخلاقی، ایذاء همسایه، توطئه های سیاسی که جنبه براندازی نظام عادل را در بر داشته باشد و... تا مسائل بالای فکری که کسی برای نشر عقیده ضد اسلامی شروع به شبکه سازی بکند. گروه گرایی و ایجاد تشکل و مبارزه با اسلام، که  این اعمال طبق قانون اساسی کشور ممنوع است و باید در مورد آن ها تجسس و تحقیق و بررسی های لازم به عمل آمده اقدامات مورد نیاز انجام گیرد. موضوع کسب خبر در این موارد با کلمه عیون در روایات آمده است و به طوری که گفته شد، پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) هم، افرادی را برای این منظور در اختیار داشتند؛      علاوه بر آنچه گفته شد، تحقیق و خبرگیری مسئولین حکومت از حال و مشکلات مردم،[۲۶] و بحث و بررسی در مورد ادیان دیگر برای شناخت راه حق[۲۷] و اشتغال و جستجوی سالک إلی الله و مؤمن حقیقی در مورد گناهان و لغزش های خویش، از این مقوله بوده و عملی پسندیده و مورد تأیید هستند. انگیزه و عوامل تجسس     تجسّس کردن از حال درونی افراد از ثمرات سوء ظن است. برای این که قلب انسان با بدبین شدن تنها قانع نمی‏شود بلکه او را وا می‏دارد که در مورد افراد تحقیق و جستجو کند که نتیجه این تحقیق این است که سرگرم عیب جویی و تجسّس شود.       تجسس در موارد ممنوعه، معمولاً از نتایج عداوت و حسادت نیز میباشد که به جهت تسلی خاطر خود در پی کشف عیوب دشمن خود بوده تا با منتشر کردن آن ها باعث رسوایی او گردد[۲۸]. علاوه بر آن گاهی شخص به خاطر «احساس حقارت و خباثتی» که در اوست و در اثر غرور و خودخواهی، روح تجسس در او تحریک و تقویت میشود و در صدد برملا کردن زشتی های دیگران به پا میخیزد که اگر خود نمیتواند به دیگران برسد اقلاً آن ها را پایین کشد[۲۹]. آثار تجسس    شخصی که همت و تلاش خود را در جهت زیر نظر گرفتن دوستان و آشنایان خود صرف میکند تا نقطه ضعفی از آن ها بیابد، قهراً فرصت کافی برای بررسی اعمال و رفتار خویش پیدا نمیکند و بدین وسیله از رفتن به راه پاکی و و ارستگی باز میماند و این عدم تزکیه از سویی و غیبت یا مسخره و استهزایی که در پی یافتن عیوب و نواقص دیگران مرتکب میشود از سوی دیگر، نتیجهای جز تفرقه و به هم خوردن روابط دوستی نمیتواند داشته باشد. بنابراین کسی که شیوهاش عیب جویی است نمیتواند برای خود دوستان واقعی بیابد و در پناه محبت و عنایت آن ها قرار گرفته، از سرچشمه عواطف و احساساتشان سیراب گردد.[۳۰]  از همه بدتر این که خود یقیناً در گذر زمان مبتلا به آن عیوب خواهد شد.[۳۱] کسی کو با کسی بدساز گردد            بدو روزی همان بد باز گردد  درمان تجسس      ابتدا باید در آیات و روایات و مفاسدی که در رابطه با این صفت خانمان سوز بیان شده است دقت و تأمل کرده، عزم و تصمیم راسخ خود را در اصلاح آن بگیریم، آنگاه در میدان عمل وارد شده از خداوند توفیق مبارزه با آن را بخواهیم و چون معمولاً منشأ و مقدمه تجسس، سوءظن است پس باید در صورت بروز سوء ظن، بدون توجیه آن به کشف موارد تخلف و ...، واقع بینانه قضاوت کنیم و اگر تشخیص دادیم که موضوع نفسانیست، از پی‏گیری و ترتیب اثر دادن به آن اجتناب کنیم و کار برادر دینی خود را حمل بر صحّت کنیم. از طرف دیگر خود را مشغول شناسایی عیوب و زشتی های خود و اصلاح آن ها کنیم تا نفس فراغتی نیابد. «اگر نفس را مشغول نکنی او تو را مشغول می کند». *احتمال وقوع مفسده ناشی از اختیارات و قدرت نسبی حراست ها    یکی از مفاهیمی که همانند غالب مفاهیم اجتماعی و انسانی دچار دشواری تعریف است و همواره از آن تعاریف متعدد و غیر متفق علیه داده شده است، واژه قدرت می‏باشد . ۱ . راسل قدرت را «پدید آوردن آثار مطلوب‏»  تعریف کرده است . ۲ . ماکس وبر آن را «امکان تحمیل اراده خود بر رفتاردیگران‏» خوانده است . ۳ . پولانزاس «توانایی یک طبقه اجتماعی برای تحقق منافع خاص عینی خود» را قدرت می‏نامد . ۴ . هاناآرنت «توانایی آدمی برای عمل، در اتفاق عمل با گروه‏»  را تعریف قدرت می‏داند .    هر یک از این تعاریف اشکال‏هائی دارد که نقد و بررسی آن ها در این مختصر نمی‏گنجد. یکی از اشکالات مشترک همه این تعاریف نگاه صرفا مادی به قدرت است . در مقابل، متفکران اسلامی نگرشی عام‏تر به قدرت دارند . برخی از نویسندگان از فرمایشات جضرت امام خمینی (ره) و سیره و رفتار سیاسی ایشان چنان استنتاج کرده‏اند که قدرت در نگاه وی عبارت است از: «توان به فعلیت رساندن جمیع منابع معنوی و مادی قابل دسترس انسان‏ها برای دستیابی به عدالت و رستگاری‏»[۳۲] . در این نگاه، افزون بر عناصر مادی، منابع معنوی و نیز غایت قدرت در این جهان و عرصه حیات جاودان آدمی معین گردیده است. رابطه قدرت و فساد    برخی از متفکران بر آنند که قدرت ذاتا فسادآور است . لرد آکتون می‏نویسد: «قدرت تمایل به فساد دارد[۳۳]» این دیدگاه از جهاتی مورد چالش قرار گرفته است[۳۴]. مهار قدرت     بی‏تردید قدرت مهار نشده در دست انسان لغزش‏پذیر زمینه بسیاری از فسادها را فراهم می‏آورد. پاره‏ای از مفاسد ناشی از آن، عبارت است از: جاه‏طلبی، قانون گریزی و زور گوئی و ستم در حق دیگران،  که همگی نیروهای مخلص و خدوم  حراستی را تهدید می کنند. لذا بایستی راه سوء استفاده از قدرت را مسدود کرد. اما کنترل و مهار قدرت نباید کارآمدی حراست ها را تضعیف کند. لذا باید با سازو کارهای منطقی و مؤثر با چنین تهدیداتی مقابله کرد.     و اما ساز و کارهای مهار قدرت در اسلام عبارتند از: عدالت، تقوا، بردباری، رفتار نیک ، کنترل سازمانی،  کنترل هنجاری، عدم استناد به  مشروعیت شغلی، عدم خودسری وکیفردهی، اعتقاد به کیفر اخروی و... که نیروهای حراستی باید بیش از پیش به این موارد آگاهی یابند و در حین کار، کنترل شوند. *استنکاف  برخی از حراستی ها از تکلیف گرایی     یکی از مهمترین آفات حراست ها می تواند در نظر نگرفتن اصل "ادای تکلیف الهی" باشد. بهتر می دانیم  در شغل حراست افرادی که معتقد به انجام تکلیف الهی نباشند نمی توانند دوام بیاورند و زود می بُرند. انسانها معمولا آینده طلب هستند و مایلند همه کس را برای روز مبادا در دست داشته باشند. و کسی را از خود نرنجانند . البته این صفت خوبی است اما اگر به عنوان اصول زندگی باشد هیچکس نباید قاضی شود چون بالاخره در کار قضاوت یک نفر ناراضی از پیش قاضی خارج می شود. کار حراستی نیز همین طور است. آنچه که کار ما را در برخورد با متخلفین توجیه می کند، ادای تکلیف الهی است چون این دردسر را با هیچ مقام و ریالی نمی شود معامله کرد. البته باید پذیرفت که عمل به تکلیف الهی راز موفقیت هر فرد در تمامی صحنه‏های عبادی، سیاسی و اجتماعی و... است.  تکلیف الهی، لطف الهی       حقیقت این است که تکالیف الهی الطاف الهی است به طوری که حضرت امام (ره) فرمود: "ما تا در این حیات دنیوی هستیم، تا در اینجا هستیم، مأموریت ها از طرف خدای تبارک و تعالی داریم و باید قیام کنیم به این مأموریت ها. باید غفلت نکنیم از تکالیف الهیه. تمام تکالیف الهیه، الطافی است الهی .... همه‏اش الطاف است، چه تکالیف فردی که برای هر فردی هست برای تربیت او، برای تکمیل او، برای این که غیر از این راه، راه تکمیل و راه ترقی نبوده است، درجاتی هست که بدون این راه نمی‏شود به آن درجات رسید. چه تکالیف اجتماعی که ما مکلف هستیم، در اجتماع تکالیفی داریم و باید به آن تکالیف عمل کنیم برای تنظیم این اجتماع."[۳۵]    مولای متقیان حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «حُمِّلَ کلُّ امریٍ منکم مَجْهودَه؛ برای هر کس به اندازه توانایی او وظیفه‏ای تعیین شده است»[۳۶]. تشخیص وظیفه قبل از عمل به آن     تشخیص وظیفه قبل از عمل به تکلیف، از مهمترین اموری است که انسان مؤمن باید آن را مدنظر قرار داده و سپس به انجام تکلیف مبادرت بورزد. نقل شده است: «در مرز عراق که اتومبیل حضرت امام عازم کویت بود، امام چند کلمه‏ای سخن گفتند و ما را نصیحت کردند و فرمودند: «من تکلیفم را تشخیص داده‏ام و هر کجا باشم انجام وظیفه خواهم کرد، هر چه پیش آمد، برای من اهمیت ندارد، من هرگز دست از تکلیفم برنمی‏دارم شما هم مواظب باشید به تکلیفتان عمل کنید و مسائل را خوب مراعات نمایید».    تشخیص وظیفه، بدرستی انسان را به انجام وظیفه‏اش مصمم می‏نماید. حضرت علی علیه‏السلام درباره اندیشیدن به کارها می‏فرماید: "پس آنکه با چشم دل بنگرد، و با دیده درون کار کند، آغاز کارش آن است که بیندیشد: آیا عمل او به سود اوست یا زیان او؟ اگر به سود اوست ادامه دهد و اگر زیانبار است توقف کند؛ زیرا عمل کننده بدون آگاهی، چون رونده‏ای است که بیراهه می‏رود، پس هر چه شتاب کند از هدفش دورتر می‏ماند و عمل کننده از روی آگاهی، چون رونده‏ای بر راه راست است، پس بیننده باید به درستی بنگرد، آیا رونده راه مستقیم می رود یا واپس‏گرا؟"     باز حضرت امام می فرماید: «اگر چنانچه تشخیص دهم وظیفه شرعی من این است که در یک دهکده دور افتاده و متروک بروم و انجام وظیفه کنم آن را انجام می‏دهم. قید نداشتن در انجام وظیفه: لاخیر فی الصمت عن الحکم آنجا که بایدسخن درست گفت در خاموشی خیری نیست.     بعضی وقت ها می بینیم تذکر دادن به یک نفر یا برخورد با یک موضوع موجب بدگمانی یا رنجش یک فرد متخلف از حراست می شود اینجا مصلحت ما چیست؟ خوب، شاید صلاح فردی این باشد که خودمان را درگیر نکنیم ! اما وظیفه به ما حکم می کند که ملاحظه کاری و محافظه کاری را کنار گذاشته همانند یک تکلیف شرعی آنگونه که از حیث کارشناسی تشخیص میدهیم قاطعانه به موضوع ورود کنیم.   حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «انی لمن قوم لاتأخذهم فی اللّه‏ لومه لائم: همانا من از کسانی هستم که در راه خدا از هیچ سرزنشی نمی‏ترسند. احساس شکست نکردن در ادای تکلیف    سال ۱۳۴۵، سال بسیار سختی برای نهضت امام خمینی بود. یک سال قبل از آن عده ای را اعدام کرده بودند مثل شهید محمدبخارایی. مجموعه‏ای از هواداران امام از جمله آقای طالقانی و دیگران همه در زندان بودند. این مسئله موجب ترس و وحشت شده بود اما حاج آقا مصطفی گفته بود که امام در این مورد فرموده‏اند: من یک شب سرم را زمی،ن نگذاشتم که احساس کنم ما شکست خورده‏ایم. ما موفقیم، ما پیروزیم. ما به وظیفه‏مان عمل می کنیم.» واقعیت این است که برای کسی که به وظیفه اش عمل کند یاس و شکست مفهومی ندارد. عدم نگرش و تفکر ارزشی نیز می تواند آسیب جدی بر حراست ها تلقی شود.    تفکر ارزشی که می شود آن را در برابر تفکر گزینه ای قرار داد[۳۷]، یک رویکرد شالوده شکن به تصمیم سازی و تصمیم گیری است که اگر با همه سختی هایش بتوانیم آن را بیاموزیم و به کار بندیم، نه تنها کیفیت تصمیم ها بلکه سر انجام کیفیت بازخورد کار سازمانی و حتی اجتماعی ما را دگرگون می سازد.    بدیهی است که تفکر ارزشی و تفکر گزینه ای دو رویکرد متفاوت برای حل مسائل تصمیم هستند. درتفکر گزینه ای صرفا هدف حل مساله است در حالی که تفکر ارزشی دامنه کاربرد بسیار گسترده تری دارد و حل مسائل تصمیم تنها یکی از اهداف آن بشمار می آید.     تفکر ارزشی Value-Focused Thinking یک پارادایم تصمیم گیری و تصمیم سازی است که هدف عمده آن افزایش خلاقیت و کمک به شناسائی فرصت های تصمیم به جای مساله‌های تصمیم است. تفکر ارزشی همچنین با تفکر استراتژیک رابطه تنگاتنگی داشته و به تقویت آن کمک می کند. این پارادایم در تقابل با پارادایم رایج تفکر گزینه‌ای قرار می گیرد و رویکرد آن به تصمیم‌گیری بیشتر پیش‌ دستانه است تا منفعلانه. در تفکر ارزشی بر این نکته تاکید می شود که در هر "موقعیت تصمیمی"، ارزش ها اهمیت بنیادی دارند و موضوعیت گزینه‌ها فقط به این خاطر است که ابزاری برای تحقق ارزش ها هستند. بنابراین هنگام تفکر درباره مساله‌ها یا فرصت های تصمیم، باید بر ارزش ها تمرکز کرد و نه گزینه‌هائی که احتمالاً آن ارزش ها را محقق می‌سازند.     مشکل مشترک بسیاری از ما این است که از رویارویی با موقعیت های تصمیم، به ویژه تصمیم در شرایط بحرانی می ترسیم و این موقعیت ها را به عنوان پدیده خاص ارزیابی می کنیم که در ذهن ما بار منفی دارد و ضمن این که توانمندی های ذهنی ما را به تحلیل می برد، نیروی خلاق ما را برای جستجوی گزینه های کارآمدتر تضعیف می کند. واقعیت این است که ما ارزش هایمان را که چراغ راه تصمیم گیری هستند در تاریکترین نیمه ذهن خود پنهان ساخته ایم و به جای آنکه در موقعیت های تصمیم نور ارزش ها بر تصمیم ها و اقداماتمان بتابانیم بی درنگ به سراغ گزینه های در دسترسی می رویم که این یا آن تجویز می کنند. پیامد های زیان آور این شیوه تصمیم گیری که همه ما کم و بیش آن را آزموده ایم، ماهیت شغلی ما را کاملا مخدوش می کند و در نهایت کار را به جایی می رساند که احساس شایستگی ما تضعیف می شود. البته در برخی محیطها و سازمان ها که در آن ها حجم کار کم و در کار و وظایف حراست ها پیچیدگی و عدم قطعیت وجود نداشته باشد،‌ رویکرد تفکر گزینه ای شاید چاره ساز باشد. اما پیچیدگی فرآیند به این معناست که هر چه می گذرد گزینه ها یا بدیل های بیشتری در برابر کار ما قرار می گیرند و ما را به این تلقی مشترک رهنمون می سازند که در انتخاب اصلح ترین گزینه، چه اقداماتی را انجام دهیم و اصلا  گزینه اصلح را از کجا پیدا کنیم. غلبه بر این چالش نه تنها مستلزم ترک عادت دیر پای تفکر گزینه ای است، بلکه نیازمند کسب دانش تفکر ارزشی نیز هست. ما در اندیشه مدیریت حراست ها، جبرا باید از مفاهیم امید آفرینی همچون مدیریت بر پایه ارزش ها یا مدیریت ارزشی با مشتقاتی چون برنامه ریزی ارزشی، اقدام ارزشی، ارزیابی ارزشی، سخن بگوییم مطالبی که تا به حال متاسفانه به ادبیات مدیریتی حراست ها راه پیدا نکرده است. صمیم گیری سازنده با تفکر ارزشی     تصمیم گیری از جمله مهارت های اساسی مدیریت است. هر چه با هنر و علم تصمیم گیری، بیشتر آشنا شده و از آن استفاده کنیم، قطعا کیفیت کار و امور بهتر شده و حرکت ما در مسیر موفقیت و پیشرفت آسان تر و مطمئن تر خواهد شد. شکی نیست که چنین دانشی کاربردهای فراوان دارد     اگر فنون تصمیم را به خوبی یاد بگیریم و در کابرد آن مهارت کافی کسب کنیم آنگاه زمانی که خود را در آستانه انتخاب مهمی می بینیم به جای این که به ناچار و از روی ضعف، مسؤولیت مهم تصمیم گیری را به دیگری واگذاریم، خود کنترل آن را در دست گرفته و سعی می کنیم با تکیه بر منطق و دانش خود به آنچه که می خواهیم برسیم. "فکر کردن و سبک و سنگین کردن گزینه های مختلف" حرفهایی کلی و مبهم هستند که کمک چندانی به ما نمی کنند. از اینها گذشته کنار آمدن با تردید و نیاز شدید به خلاقیت و نوآوری از جمله ویژگی های زندگی در دنیای امروز است. بنابر این هر روش یا ابزاری که بتوانیم از طریق آن افق ذهنی خود را گسترش دهیم تا خود را برای مواجهه با چنین شرایط پیچیده ای آماده کنیم، ارزش فوق العاده زیادی دارد. به کمک چنین ابزارهای راه گشایی می توانیم دریابیم که چه چیزهایی واقعا برای ما مهم هستند و سپس با تکیه بر این ارزش ها و با آرامش خاطر، راه درست را انتخاب کنیم. یکی از نکات مثبت تکیه بر ارزش ها و محدود نشدن به گزینه های موجود این است که نگاه غلط و منفعلانه به تصمیم ها و انتخاب های خود را کنار گذاشته و از روزمرگی بیرون آمده و سعی کنیم با شکار فرصت ها و به شیوه ای سازنده، شرایط کاری خود را هر روز بهتر از دیروز کنیم.   با این اوصاف باید پذیرفت که:  تفکر ارزشی نیاز به علم مدیریت دارد نیاز مبرم به حصول علوم جدید در دوره های جدید مدیریتی دارد. بحثی نیست که ما بخواهیم به طور مفصل در این جزوه به آن پرداخت کنیم اما ضرورت آن را در این مجال بیان کردیم. لذا از حراست کل نیز این انتظار را داریم که در کنار آموزش های حرفه ای حتما دوره های مدیریتی را نیز برای نیروهای حراستی در نظر بگیرند. تا قدرت خلاقیت و نو آوری این نیروها را بیشتر کنند.  برداشت غلط از مفاهیم "خودی ها و غیرخودی ها"      پر واضح است که مـردم هـر سرزمینی، با هر گونه رنگ و نژاد و زبان و حتی مذهب و عـقـیـده، مجموعه ای را تشکیل می دهند که از آن به عنوان "ملت" یاد می شود.       تمام شهروندان در هر کشوری، چه شهری و چه روستایی، چه برخوردار و چـه نـا بـرخوردار چه دارا و چه نادار، بی سواد و با سواد، در هر لباس و جـایـگاه سیاسی و اجتماعی که باشند دارای حقوق یکسان و مزایا و خـدمات عمومی برابرند. از این زاویه نمی توان مردم را تجزیه و تقسیم کرد. اما در تمام حرکت های فرهنگی، دینی و سیاسی، این واقعیت دیده می شود کـه مـردم یـکـسـان نـمی اندیشند و ناهمسانی دیدها و گوناگونی بـرداشـت ها خود را نشان می دهد. از طرفی مسئولیت پذیری و علاقه به خدمت رسانی برای مردم و تلاش برای انجام امورات شهروندان در همه کارکنان یکسان نمی باشد. لذا مـقـولـه خـودی و غـیـرخودی ریشه در چنین واقعیتی دارد و نیروهای حراستی باید در شناسایی نیروهای خودی و غیر خودی تشخیص درست و تیزبینانه ای داشته باشند این تشخیص از آن جهت برای حراست ها مهم است که وظیفه آن ها رشد و ارتقاء نیروهای سالم و ممانعت از رشد نیروهای غیر سالم یا غیر خودیست. لذا داشتن یک خرقه حزب الهی ظاهری به معنی خودی بودن نیست، و ما به اشخاصی که دغدغه مشکلات مردم و جامعه را دارند و در انجام صحیح و سریع و قانونی امورات آنان تلاش می کنند، خصوصا مبرا از هرگونه تبعیض گذاری و رابطه بازی بوده و تقوای الهی را سرلوحه کارهای خود قرار می دهند "خودی اطلاق می کنیم.  جریان خودی و غیرخودی از منظر رهبر انقلاب:       مقام رهبری از اولین کسانی است که بعد از انقلاب به اصل مساله تقسیم خودی و غـیـرخـودی پـرداخته، و دامنه آن را فراتر بیان فرموده است، ایشان مـحـور تـقـسـیـم بـنـدی را به جای افراد و شـهـرونـدان، روی جریان ها متمرکز کرده اند; یـعنی ممکن است کسی و یا کسانی از لحاظ ملیت خودی بـاشـنـد امـا از نـظـر اندیشه و رفتار سیاسی و اجتماعی و موضع گیری های فـردی و گـروهـی، غیرخودی. ایشان به مـعـیارهای شناخت و بازشناسی این دو جریان، چنین اشاره می کند: "خـودی کـیـست؟ خودی آن است که دلش برای اسلام می تپد، دلش برای انـقلاب می تپد، به امام ارادت دارد، برای مردم به صورت حقیقی ـ نـه ادعـایـی ـ احترام قائل است. غیرخودی کیست؟ ... کسی است که دسـتـورش را از بـیـگانه می گیرد، دلش برای بیگانه می تپد، دلش برای برگشتن آمریکا می تپد، ... اینها غریبه اند."[۱]      می دانیم که انقلاب اسلامی بر سه رکن استوار است و این سه رکن، پیروزی را برای انقلاب اسلامی رقـم زد: اسـلام، رهـبـری و وحدت مردمی. هر کس و هر جریانی که به تـوانـاسـازی این سه رکن بپردازد. و بینش و روش و موضع گیریهای او، بـر اساس این محورها شکل بگیرد، خودی است. آن که از بیگانه دسـتـور و خـط نشان می گیرد و آب در آسیاب دشمن می ریزد و صدای دشـمـنـان را بر ندای فطرت و فضای معنویت بر می گزیند، غیرخودی است. رهـبری انقلاب، می فرمایند:      "گروه های خودی، یـعـنـی کـسـانـی کـه اسلام را قبول دارند، حکومت اسلامی را قبول دارنـد، این مرد بزرگ را[امام خمینی] قبول دارند، راه و خط او را قـبول دارند... " در ایـن فراز، مقام معظم رهبری به گونه ای شفاف، شاخصهای جریان غیرخودی را به شرح ذیل ترسیم کرده اند: ۱. نفوذ و مهره سازی در کادرهای کلیدی نظام. ۲. انکار شاخص های انقلاب و راه امام. ۳. چشم به راه بیگانگان، بیگانه پرستی و بیگانه خواهی. ۴. دل در گرو نظام پیشین داشتن.      رهـبـر انـقلاب، افزون بر معرفی چهره های غیرخودی و بر شـمردن راه و رسم آنان در مسائل سیاسی و اجتماعی، به ویژگی ها و ضعف های برخی از خودی ها پرداخته و این نکته را به درستی روشن ساخته اند کـه در جـبهه خودی ها هم کسانی هستند که نمی شود به آنان اعتماد کـرد. چـه بـسـا خودی هایی که آب در آسیاب غیرخودی ها می ریزند و بـلـندگو و سخن گوی آنان، به شمار می روند. بنابراین، در مساله جـریان شناسی به همان نسبت که باید دو جریان خودی و غیرخودی را شناخت، در جبهه خودی نیز باید حساس و همه سونگر بود و با دقت و ژرف نـگری، تمام جریان ها را پی گیری کرد، تا خودی های ناب و ناب اندیش از غیر ناب بازشناخته شوند.    بـنـابراین، در یک تقسیم بندی کلان، به دو جریان خودی و غیرخودی مـی رسـیـم کـه غـیرخودی ها، باز به نوبه خود، دارای مرتبه ها و گروه های گوناگونند: شماری در غفلت به سر می برند و قابل ترحم، شـمـاری فـریـب خـورده انـد و نیازمند آگاهی، شماری گرفتارند و مـحـتاج تالیف قلوب و بالاخره، شماری عقده ای و کینه ای هستند و فـرصـت طـلـب و از غـم بـی آلتی افسرده اند و اگر زمینه و فضای مـنـاسـبـی بـیـابند، به میدان می آیند و ضربه می زنند که باید همواره، مراقب آنان و ترفندها و شگردهایشان بود. جریان خودی و غیرخودی در قرآن     با نگرش کلی و کلان به آیات قرآن در می یابیم که این کتاب الهی، در نـخـسـتـیـن پـیام های الهام بخش و انسان ساز و هدایت گر خود، راه ها و جریان های اصلی و کلی حق و باطل و راه های اصلی و بدلی و انحرافی را به خوبی ترسیم کرده است. در سـوره حمد پس از ترسیم (صراط مستقیم) و بیان ویژگی های آن، بـه دو مورد بی راهه که انسانها را از بزرگراه هدایت خداوندی دور می سازد، به عنوان: (راه غضب شدگان) و (راه گمراهان) یاد می کند و بـا این تقسیم بندی، مسیرحرکت بشریت را به سوی ارزش های متعالی، گـوشزد می نماید و از آسیب ها و آفت هایی که آدمی را به انحراف و سرمایه سوزی و خسران می کشاند نیز، سخن گفته است.       در آغـاز سـوره بقره، با معرفی چهره های محبوب خداوند و بیان ویـژگی های مؤمنان راستین و رستگار، خط اصیل و ناب وحی را نشان داده و در مقابل، از چهره های منفور و رهزنانی که گاه در پوشش اصلاح و ایمان، مردم را می فریبند نام برده و دو جریان: (کفر) و به ویژه (نفاق) را به خوبی نمایانده است.[۲]      افـزون بر این نگاه کلی، قرآن به جریان های حق طلب و هدایت پذیر و نـیـز حـق ستیز و هدایت گریز، به ریز واقعیت های جاری در بستر تـاریـخ نـیـز اشـاره کـرده و از افراد و گروه هایی که همراه با جـریـان حـق حرکت نموده و پیام پیامبران الهی را گوش کرده و خـودی شده اند و یا در برابر آن موضع گرفته و بیگانه وار با آن بـرخـورد کـرده و به اصطلاح جریان غیرخودی ها را تشکیل داده اند، یـاد کرده است که در این جا به چند نمونه از آن اشاره می کنیم: ۱. در داسـتـان پـیامبری حضرت نوح و رنج ها و دشواری های درازمدت وجـان سـوز وی، نکته های روشنی در زمینه جریان خودی و غیرخودی، بـه چـشـم مـی خورد که برای هر زمان، به ویژه زمان ما درس آموز و عبرت انگیز است: ضرب الله مثلا للذین کفروا امراه نوح و امراه لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتا همافلم بغیناعنها من الله شیئا و قلیل ادخلاالنار مع الداخلین. خداوند برای کافران زن نوح و زن لوط  را مثال می زند. "این دو همسران دو بنده از بندگان صالح ما بودند سپس آنان به شوهران خود خیانت کردند و به آنان گفته شد به آتش درآیند با جهنمیان. این دو زن، همسران حضرت لوط و نوح با توجه به این که در خانه های پاک و با همسران باقداست و عالی ترین مقام الهی به سر می بردند از مسیر دین و عقاید شوهران خود خارج شدند و نتیجتا آتش دوزخ را به خود خریدند.  پـیـام آیه: ممکن است نزدیک ترین کسان در یک خانواده، بیگانه و غـیـرخـودی به شمار آیند. پیوندهای نسبی و خویشاوندی و به ظاهر وابـسـتـه بودن به جریان حق، دلیل بر خودی بودن نیست. آن که در درون خـانـه، اسـرار خـانـواده را فاش می کند با آن که در درون نـظـام، بـه دشـمـن چـراغ سبز نشان می دهد و در پشت جبهه، نیات دشمنان را عملی می کند  غیرخودی و بیگانه است. در بـرابر، ممکن است کسی و یا کسانی با رهبر حق جویان هیچ گونه وابـسـتـگی جسمی و خویشاوندی نداشته باشند; اما خط و راه حق را پـذیـرفـته باشند، اینان آشنا و خودی به شمار می روند. قرآن در این باره به خوبی روشن گری کرده است: ۲.  و ضرب الله مثلا للذین آمنوا امرات فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین ترجمه: و خدا برای کسانی که ایمان آورده اند ،مثلی می زند . زن فرعون زمانی که عرض کرد: پروردگار من، برای من در نزد خودت در بهشت خانه ای بنا کن و مرا از فرعون و کارش نجات مرحمت فرما و مرا از مردم ستمگر نجات ده .    در اینجا همسر فرعون می شود خودی و خـودی، در هـمه جا می تواند پایگاه و جایگاه داشته باشد. نباید هـمـواره خودی ها را در میان طبقه خاصی بجوییم. مـمـکـن است فردی در کاخ و در اوج قدرت و برخورداری زندگی کند، در مـحـیـطـی کـه پیرامونش عوامل بازدارنده از هدایت باشد قرار بـگـیـرد، اما دل و جان و فکر و زبانش در راستای جریان هدایت و بـالـنـدگـی باشد و نه تنها خود را نجات دهد، بلکه الگوی هدایت جـویـان و رسـتـگـاران نیز باشد. همسر فرعون، گرچه از نظر ظاهر درجـبهه غیرخودی و بیگانه با نبوت و رسالت موسی قرار داشت، اما قـرآن او را در ردیـف خودی ها نام برده و برای همگان، از راه و روش او، بـه عـنـوان سرمشق یاد کرده است. بنابراین، می توان در مـتـن جـریـان غـیرخودی و در کانون زندگی غیرخودی ها و غریبه ها نیز، سربازگیری کرد و به خودی های ناب دست یافت.     ایـن یـارگیری محدود به مرز و حد خاصی نیست و چه بسا در فراسوی مـرزهـای کـشـور جـمهوری اسلامی، کسانی باشند که خود را در جبهه خودی ها می دانند و چشم انتظارند کسی دست آنان را بگیرد و از قـیـد و بند برهاند و به ندای وجدان و فطرت آنان پاسخ مثبت دهد و شـاید از این سخن معصوم هم، بتوان به چنین نکته ای دست یافت: (من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم.) آن کـه صـدای مـسـلمانی را بشنود که راه رهایی می طلبد و او را یاری ندهد، مسلمان نیست.    از سوی دیگر، چه بسا در داخل جبهه خودی خیانت پیشگانی باشند که راز و رمـزهـا را بـه دشمن می گویند و با این که از خان گسترده کـشـور بـهره می برند، اما ناجوانمردانه از پشت خنجر می زنند و ارزش ها و آرمان های ملی و مذهبی مردم را هم به سخره می گیرند و به ارزش مداران، نیش و نیشخند می زنند. ۳. جـریـان فرزند نوح مصداقی از این گونه نگرش و جریان غیرخودی اسـت کـه در قلمرو خودی ها به وجود آمده و قرآن، این غیرخودی را چنین می شناساند: (انه لیس من اهلک انه عمل غیرصالح.)[۳] [ای نوح] او از کسان تو نیست او[ دارای] کرداری ناشایست است. گر او بفکند فر و نام پدر              تو بیگانه خوانش مخوانش پسر      بـنابراین، گاهی پیامبر زاده هم در جبهه غیرخودی قرار می گیرد، هـمـان گونه که گاه کافر زاده و طاغوت زاده در ردیف خودی ها جای می گیرد. ایـن مـعـیارها و ترازهاست که جریان خودی و غیرخودی را روشن می سازد، نه پیوندهای نسبی و... . ۴. قـرآن لـعن و نفرین به کسانی گفته است که از نزدیکان پیامبر اسـلام(ص) بـوده و خـود را جـزء قوم و قبیله آن حضرت به شمار می آورده اند: تـبـت یـدا ابـی لهب و تب ما اغنی عنه ماله و ما کسب و امراته... با نبی بود آشنا بیگانه چون شد بولهب       و از حبش بیگانه آمد آشنا چون شد بلال     بـدیـن سـان در مـی یـابـیـم که چگونه قرآن مجید، جریان خودی و غـیـرخودی را به تصویر کشیده و به نیروهای خودی و حق طلب سفارش مـی کـنـد: هـمدیگر را در جریان حق یاری رسانند و با (تعاون) و (تـواصـی) بـه خـیـر و نـیکی، جبهه ای پولادین و نفوذ ناپذیر در بـرابـر جـبـهـه غـیرخودی تشکیل دهند، تا دشمنان نتوانند در صف استوار آنان رسوخ و نفوذ کنند: إن الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کأنهم بنیان مرصوص خودی و غیر خودی در روایات     از سخنان و سیره پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) به روشنی می توان بـه شـنـاخـت جریان های خودی و غیرخودی دست یافت و معیارها و ترازهای آن دو جریان را باز شناخت. ۱.پـیـامبر بزرگوار اسلام در قالب یک مثال خودی ها و غیرخودی ها را در جامعه دینی و ارزشی ترسیم فرموده است: "مثل آنان که حدود و ارزش های اسلامی و دینی را پاس می دارند، با آنـان که نسبت به ارزش ها اهل سازش و ساخت و سازند، مانند گروهی از مـردم اسـت که در یک کشتی سوار شده اند و آن کشتی سینه دریا را مـی شـکـافـد و بـه پیش می رود،ناگهان گروهی که در آخر کشتی نـشسته اند، به بهانه این که به آب دسترسی ندارند، با وسیله ای کـه در اخـتـیـار دارنـد بـه شـکستن و سوراخ کردن بدنه کشتی می پـردازند و دلیل می آورند که: این جایگاهی که نشسته ایم، از آن خـودمـان اسـت و آزادیم.اگر در چنین شرایطی، سایر مسافران سکوت کـنـنـد و آن ها را از ایـن فـکـر نابخردانه باز ندارند، تمام سـرنـشـیـنان کشتی همراه با کشتی در کام امواج دریا فرو خواهند رفت و همگی تباه خواهند شد."[۴]       بـی گـمـان آنـان که در نظام اسلامی و با قلم و سخن و جوسازی های فـریبنده، فضا را آلوده می سازند و همیشه در کار خراب کردن چهره هـای انـقـلاب و سـسـت کـردن پایه های نظام و استوانه های آنند، مـانـنـد تیشه به دستانند که کشتی دریاپیما را در پهنای اقیانوس بـی کـران مـی خـواهـنـد سوراخ کنند، تا کشتی و کشتی نشستگان و نـاخـدای آن را گـرفـتار امواج غول پیکر آن سازند. این تیشه به دسـت ها و در زمان ما این قلم به دست ها، همان غیرخودی ها یی هستند کـه در کـلام پـیامبر(ص) به آن اشاره شده است. وظیفه خودی ها، در چـنین حال و روزی، گرفتن تیشه از دست تیشه به دستان کینه توز و نابخردی است که به فکر براندازی و نابودی کشتی رهایی هستند. ۲. امام علی(ع) در ترسیم این دو جریان می فرماید: ان ولـی محمد(ص) من اطاع الله وان بعدت لمحته وان عدو محمد(ص) دوسـتـان پیامبر(ص) فرمانبرداران خدایند، اگرچه با پیامبر خویش نـبـاشند. و دشمنان پیامبر(ص) گناهکارانند، اگرچه از نزدیکان آن حضرت باشند. یا در روایات دیگر داریم که با یک حرکت زشت فرد خودی در جرگه غیر خودی ها قرار می گیرد. مانند کسی که به هنگام خشم، مالک بر خویشتن نباشد.(لیس منا من لم یملک نفسه عنه الغضب) یا می فرماید:  کسی که بـه هـنگام خلوت، قلب و جان خویش را در کنترل نداشته باشد از شیعیان ما نیست: لیس من شیعتنا من خلا، ثم لم یرع قلبه[۵]    حدیث دیگری داریم که می فرماید: آن کـه بـا زبان از ما طرفداری می کند، ولی سیره اش با رفتارما سازگار نیست، شیعه ما نخواهد بود. لـیـس مـن شـیـعـتـنـا من قال بلسانه و خالفنا فی اعمالنا وآثارنا.[۶]       پاس داشت از معیارهای اخلاقی و رفتاری که در فرامین امامان(ع) آمـده و خـواسـت آنـان از شـیعیان برای حرکت در جهت نشانه ها و تـابـلوهای ارزشی و اخلاقی، نشانه خودی بودن شخصی است که در این مـسـیـر قرار دارد و ره می پوید. و کسی که چنین نیست و در مسیر درسـتـی قدم بر نمی دارد و به معیارهای اخلاقی و رفتاری اسلامی گردن نمی نهد، در جبهه غیرخودی قرار دارد.     امام صادق(ع) برای روشن کردن مرزهای خودی و غیرخودی و آگاهاندن پـیـروان خـود از جریان ها و افرادی که خود را شیعه می نامند و ادعـای پـیـروی از ائمـه(ع) دارنـد، پیروان خود را به سه گروه تقسیم می کنند: الشیعه ثلاثه اصناف، صنف یتزینون بنا، وصنف یستاکلون بنا، وصنف منا والینا.[۷]     پـیـروان مـا سه گروهند: گروهی که خود را به ما بسته اند[ شیعه اسـمـی] و گـروهـی کـه با نام ما زندگی می کنند [شیعه شکمی و مادی] و سـومـیـن گـروه، کسانی هستند که از ماهستند و در مسیر ما حرکت می کنند.     ایـن گـونه برخوردها و سخنان نشان می دهند، نه تنها در یک کشور اسـلامـی مـمـکـن است دو جریان خودی و غیرخودی وجود داشته باشد، بـلـکه در درون یک مذهب و مسلک نیز امکان دارد جریان های خودی و غیرخودی به وجود آید.      اما آنچه برای حراست ها اهمیت بیشتری دارد این است که باید توان تمیز این دو جریان و افراد وابسته آن را در محیط کاری خود شناسایی کند و در انتخابات اصلح دقیقا معیارهای خودی را مد نظر قرار دهد و الا تساهل در این امر موجب می شود تا یکباره متوجه شویم که انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان که همانا غیر خودی ها هستند افتاده است. ضعف در روابط اجتماعی و فردگرایی لجام گسیخته      کینه ورزی، نداشتن روحیه بخشش و گذشت و درونی شدن خشونت های نابجا، پرونده سازی های بی مورد، گیر دادن های بیخودی به این و آن، شک ها و تردیدهای افراطی همه و همه از اثرات عدم پختگی در احساسات و به عبارتی در عدم تبلور بلوغ احساسی، عدم اعتماد به نفس و عدم درک روح قوانین و همچنین در خودخواهی مطلق برخی از حراستی هاست که ریشه این رفتار معیوب فرهنگی ضعف روابط اجتماعی و عدم توجه به آزادی های فردی یکدیگر است.    عوامل تشدید کننده آن نیز می تواند ترس از عواقب بحران ها و احساس عدم موفقیت در شغل و یاس و نا امیدی و در کنار آن افزایش دامنه بحرانهای سیاسی و اجتماعی  در جامعه باشد. نتایج:    یک نیروی حراستی فرد گرا، شخصیتی پیدا می کند که از مسئولیت اجتماعی خود نهایت بهره برداری فردی را به عمل می آورد و به گونه ای می شود که احساس مسئولیت اجتماعی وی، به نفع غلیان و جوشش حس خودخواهی ایشان عقب رانده می شود، امری که وجود هر نوع دورنما ی سازنده و مثبتی را کاملاً نا مفهوم و یا غیر ممکن می سازد.    در برخی ادارات نیز کارکنان در محیط های کاری خود به لحاظ فردگرایی، احساس مسؤلیت چندانی ندارند در چنین شرایطی بروکراسی و کاغذ بازی به شیوه ای کارآمد در باج گیری و تطمیع حس برتری طلبی تبدیل می شود. چه باید کرد؟      خوب کارکردن و مفید بودن برای جامعه، به رشد شخصیت و افزایش اعتماد به نفس و آرامش وجدان کارمند کمک فراوانی می کند پس باید عمل به وظیفه و پیدا کردن تعلق اجتماعی به جای تعلقات فردی در اخلاق نیروهای حراستی جای گیرد تا بتواند به بلوغ اجتماعی برسد واضح است که بلوغ اجتماعی خود نیازمند تبلور بلوغ احساسی در کارمندان حراست است. به این معنا که نیروهای حراستی در اثر آموزش و توجیه به حدی از پختگی احساسی برسند که خوب و بد را برای خود و هم نوعانش تشخیص دهد و از احساس خود به صورت پیچیده تری برای حل مشکلات استفاده کند و توانایی کنترل نوسانات شدید آن را داشته باشد زیرا فقدان بلوغ احساسی، خود ریشه تمام تعصبات و منیت هاست.       از طرفی، بلوغ احساسی به پیچیدگیِ رفتار نیروهای حراستی کمک می کند یعنی او را در انتخاب راه حل های عقلانی تر و درست تر برای هر یک از مشکلات یاری می رساند پس می توان گفت پیچیدگیِ رفتار به طور معمول باعث کاهش خشونت در زندگی می شود چرا که استفاده از تند خویی و خشونت، راحت ترین راه حلی است که حراستی ها یادگرفته اند.    وجود هرگونه شکاف اجتماعی بین حراستی ها و کارمندان دیگر موجب آسیب وحدت و درک متقابل می شود. متأسفانه ژست گرایی یکی از شایع ترین مشکلات فرهنگی برخی از حراستی هاست که اشتراک مفاهیم را به عقب می راند و شفافیت «ما» را از بین می برد . ژستِ خاص پست حراستی را گرفتن و خود را بالاتر از دیگران دیدن در جلب توجه و کسب احترام اجتماعی تأثیر منفی داشته و همبستگی را از بین می برد. یک نیروی حراستی باید راه کارهای گرایش به تعلقات اجتماعی را فراگیرد و خود را از تعلقات فردی می رهاند چنین فردی همیشه منافع اجتماع و منافع شغلی و حرفه ای را بر منافع فردی خود ترجیح خواهد داد. حتی آفیت طلبی ها و ملاحظه کاری های بی مورد را که مانع کار حراست هاست، به راحتی کنار خواهد زد.  تبعیض در روابط اجتماعی با پرسنل      نیروهای حراستی در دوست یابی به ویژه در محیط کاری خود باید بیش از دیگران دقت نمایند. چرا که افت و خیز بیشتر با افراد خاص و محدود، موجب تحلیل در چرایی آن توسط دیگران خواهد شد. خاصه آنکه این افراد به زعم دیگران نا سالم باشند در این صورت وجهه حراست مخدوش خواهد شد. البته این بدان معنی نیست که حراستی ها باید از ارتباط گسترده با پرسنل استنکاف کنند بلکه منظور ما انیس شدن و صمیمیت با یک یا چند تن محدودیست که به چشم می خورد. و به زعم دیگر پرسنل حراست با آن افراد یک فراکسیون تشکیل می دهند. در انتخاب دوست باید دقت شود و انگیزه ها مشخص گردد. دوست را باید طی شاخص های مشخص و به خاطر خدا انتخاب کرد. از قدیم گفته اند : هم نشینت از تو به باید تا تو را عقل و دین بیافزاید  (الْأَخِلَّاء یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ)[۸]  «دوستان، در آن روز، دشمنان یکدیگر خواهند شد، مگر پرهیزگاران .» حدیثی را اهل تسنن مطرح می کنند که پیامبر(ص) فرمود:     «سه چیزند که اگر در هر کس باشد به وسیله ی آن ها شیرینی ایمان را خواهد چشید، این که خداوند و پیامبر از همه چیز برای او محبوب تر باشند و کسی را که دوست می دارد، تنها به خاطر خداوند دوست بدارد. همچنان که از انداخته شدن به میان آتش هراسناک است، از افتادن در میان کفر هراسان باشد.» یا این حدیث که می فرماید: «هفت نفر را خداوند در روزی که هیچ سایه ای جز سایه ی او وجود ندارد مورد لطف و رحمت خویش قرار می دهد...» موردی از آن ها ...«دو نفری هستند که تنها در جهت رضایت خداوند با هم می نشینند و بر می خیزند...» اگر نیروی حراستی چنین نیتی را در انتخاب دوست داشته باشد مطمئنا هیچ حرف و حدیثی پشت سرش گفته نمی شود. و هم دنیایش نیکو خواهد بود و هم عقبایش . این حدیث را بیشتر شنیده اید که رسول خدا می فرماید: «در روز قیامت خداوند می فرماید: کجا هستند آن هایی که تنها به خاطر من یکدیگر را دوست می داشتند، تا آنان را مورد لطف و رحمت خویش قرار بدهم.»    اما اگر دوستی ها صرفا بخاطر رابطه نسبی، نژادی و زبان و فرهنگ یا مصالح مشترک و دیگر عوامل ارتباط مادی و دنیوی ناپایدار که مدام در معرض فروپاشی قرار دارند، منعقد شود، زود از بین می رود. اما چه خوب است که نیروهای حراستی با تمامی افرادی که در محیط کاری خود با آنان ارتباط دارند گرم و صمیمی باشند و در وقت لازم بدون ملاحظه گرمیت و صمیمیت با تخلفاتشان نیز برخورد نمایند تا نیروهای متخلف بیشتر متوجه اشتباه خود شوند و در صدد جبران آن برآیند. در این صورت دوستی حراستی با دیگران یک دوستی مشروط خواهد بود الا کسانیکه نیکوکارترند و به وظایف خود و مسئولیت هایشان به درستی عمل می کنند.  (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَه)[۹] «رابطه ی مؤمنین با یکدیگر رابطه ی برادری است»     منظور از اخوت، ارتباط پیدا کردن دل ها به وسیله ی رابطه ی عقیده است و استوارترین و ارزشمندترین رابطه ها رابطه ی عقیدتی است . اخوت هم ردیف ایمان و تفرقه همراه کفر است. مهم ترین توانایی در استواری وحدت قرار دارد. بدون محبت، وحدتی تحقق پیدا نخواهد کرد و حداقل محبت سالم، دور بودن دل از حقد و حسادت و کینه است و اوج آن در ایثار قرار دارد؛ زیرا خداوند متعال می فرماید: وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَه وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [۱۰] «هرچند که خود سخت نیازمند باشند .اما احتیاج دیگران را بر نیاز خود ترجیح می دهند، کسانی که از بخل نفس خود، نگاهداری و مصون و محفوظ گردند، ایشان قطعاً رستگارند» حراستی بودن ایجاب می نماید که فرد منافع دیگر پرسنل را بر منافع خود ترجیح بدهد؛ مثلا اگر مشکلی در پرداخت اضافه کاری وجود دارد قبل از حل مشکلات دیگران مشکل خود را صرفا حل نکند. وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ[۱۱] « مردان و زنان مؤمن، برخی دوستان و یاوران برخی دیگرند . همدیگر را به کار نیک می‌خوانند و از کار بد باز می‌دارند» این گونه باید بود!     اخوت و برادری مطلبی نغز و پر مغز است و معانی بسیار مهمی را در بر می گیرد. و به آسانی کسب نمی شود. گسترش روح برادری ایمانی و احساس روحیه ی اخوت کامل و تلاش برای جلوگیری از آلوده شدن صفای برادری یکی از روش های متداول حراستی ها می باشد. یکی از وظایف جنبی حراست ها اقدام به بالا بردن سطح برادری ایمانی در میان پرسنل از علم به عمل و از کلام و نظریه به حرکت و اجرا می باشد.  این مهم را فقط می شود با نصیحت و ارشاد که یکی از ارکان دین به شمار می آید انجام داد. و اما حراستی ها زمانی می توانند به این مهم دست یابند که در پیمودن راه حق و اجرای اوامر خداوند استقامت داشته و از منهیات او پرهیز نمایند و محاسبه و بازبینی مداوم و منظم نفس در مورد فرمانبرداری و نافرمانی خداوند را داشته باشند و مهمتر از همه ابتدا خود به نصیحت دیگران با روی گشاده و اظهار تشکر و امتنان گوش جان سپارند. به عبارتی انتقاد پذیر باشند و در برابر انتقاد، سرکشی و خشم و خشک طبعی نشان ندهند. تساهل بیجا در برخورد با متخلفین       عزم حراست ها همیشه و در همه موارد، برخورد بدون تعارف و تبعیض با متخلفان است که با همکاری متقابل و کمک تمام دستگاه‏های نظارتی و قضایی، باید این عزم خود راجدی تر نشان دهند. فرمان مقام معظم رهبری در مبارزه قاطعانه با مفاسد، باید محقّق شود و قوای سه گانه در اجرای این فرمان، پاسخ‏گو باشند. خط اول مبارزه با مفاسد اداری به عهده حراست هاست به عبارتی، حراست ها نوک تیز پیکان مبارزه با مفاسد هستند اما همان‏گونه که مقام معظم رهبری در جمع نمایندگان مجلس هفتم فرمودند: "با دستمال کثیف، نمی‏توان شیشه را تمیز کرد." ۲. بر اساس سیره حضرت علی(ع)، در برخوردها همیشه باید قاطعیت، توأم با مدارا باشد. در مقابل خیانتکار شدید بود و خطاکار را با نرمی اصلاح کرد. در نظام جمهوری اسلامی ایران هم نمی‏شود به مجرد هر خطایی و اشتباهی، کارگزاران را بر کنار کرد. باید کارگزار خیانتکار را  برکنار کرد و به عده‏ای تذکر داد و(آنها را) اصلاح کرد. ۳. باید عدل و انصاف را رعایت کرد و حتی در مورد کارگزاران، باید میزان خدمت و سابقه عملکرد آنان را با خطایی که مرتکب شده، در نظر گرفت. ۴. رعایت مصلحت جامعه و استفاده از کارگزاران متخصص و متعهد، نیازمند حفظ روحیه کارگزاران و اطمینان آنان از آینده شغلی خود است (تأمین امنیت شغلی کارگزاران). ۵. عفو و رأفت اسلامی، از موارد مسلّم احکام اسلامی است که هم در منابع اسلامی و هم در سیره معصومین(ع)، شاهد آن هستیم. و در اصل ۱۱۰ قانون اساسی از وظایف و اختیارات رهبری شمرده شده است. «عفو» موجب می‏شود محکوم در جریان تحمّل مجازات، دگرگون شده و به سوی تهذیب اخلاق گرایش یابد و در صدد جبران اشتباهات خود بر آید. عفو و رأفت اسلامی، دریچه‏ای جهت بازسازی محکوم است. بنابراین، همان طور که رهبر جامعه اسلامی هر کجا مصلحت ببیند، می‏تواند محکومیت عادی را عفو کند؛ در مورد کارگزاران هم بنا بر اقتضای مصلحت جامعه اسلامی، عفو و رأفت اسلامی جاری می‏شود . با وجود این همه رافت و بخشش سؤال ما این است آیا حراست می تواند خودسرانه تخلف آشکار و محرز یک پرسنل را نادیده بگیرد؟ پاسخ به این سؤال منفی است چرا که در این صورت برخورد حراست ها در محیطهای مختلف سلیقه ای خواهد بود و این آسیبی است بر پیکره تمامی حراست ها که در چگونگی رفتارشان نگرش واحد وجود ندارد. بنابر این حراست ها مؤظف به انتقال موارد تخلف به مراجع ذی صلاح هستند اما می توانند نظر خود را نیز برای اتخاذ تصمیم مناسب ارائه دهند.  عدم تعامل مناسب با مدیران محیط   همان طور که سرپوش گذاشتن به تخلفات مدیران از حراست ها قابل پذیرش نیست ایجاد تنش های بی مورد و ورود به مسائل کوچک و جنبی مدیران و به چالش کشاندن آن ها نیز رفتار معقول محسوب نمی شود. حراست ها در مواجهه با مدیران و حتی دیگر پرسنل نباید جانب افراط و تفریط را بگیرند آنچه که از یک حراست توانمند انتظار می رود رفتار معقول و حساب شده با دیگران است. که باید به هر یک از موضع گیریها و نظراتش دلیل قانع کننده ای داشته باشد.     طبعا حراست ها نیز مطالباتی از مدیران دارند اعم از خودرو، اتاق مناسب، اضافه کاری و دیگر امکانات اداری که گاها مدیران برای مطیع کردن حراست ها ارائه این موارد را غیر مستقیم و با رفتار خود به نوعی معامله با حراست ها سوق می دهند. در این شرایط باید دقت کرد که این قبیل مدیران به خواسته های نامشروع خود نرسند اما از طرفی برخورد با چنین مدیرانی باید از موضع حق باشد نه از موضع درگیری و یا از موضع تنش و درگیری، حراست ها همیشه باید موضع گیریشان منطقی و منصفانه باشد. و با استدلال و توضیح منطقی حق خود را مطالبه کنند.    دخالت های بی مورد در دیگر امور     بعضاً دیده می شود که برخی از حراست ها تصور می کنند که حق ورود به تمامی مسائل سازمان را دارند البته اطلاع داشتن از مسائل وظیفه ذاتی حراست هاست اما این با ورود و دخالت در وظایف مدیران کاملا متفاوت است. دخالت های غیر کارشناسانه و خارج از وظایف حراست ها در امور دیگران جایگاه حراست را در نهایت تضعیف می کند. حراست را از امور خود و پرداختن به وظایف اصلی به بیراهه می کشد. ورود به خرده کاری ها وقت حراست ها را تلف می کند. قهرا چنین رفتاری، دامنه مخالفت و جبهه گیری علیه حراست را افزایش می دهد، بدون این که کوچکترین نفعی برای اهداف مشخص شده حراست داشته باشد. در چنین رفتاری گاها حراست ها به چماق دست مدیران نیز تبدیل می شوند. و مدیران با دخالت دادن بی مورد حراست ها در مسائل جنجالی از آنان به عنوان ضربه گیر به نفع خود استفاده می کنند. ذکر این نکته لازم است که طرح این موارد دلیل بر آن نیست که ما امروزه چنین مدیرانی را در سازمان هایمان داریم ولی چون در گذشته چنین رفتارهایی از برخی مدیران به صورت نادر دیده شده لذا بیان آن را برای کسب تجربه لازم می دانیم.  ورود به جریانات و مسائل جناحی   ابتدا باید دانست که داشتن بصیرت سیاسی، به معنی دخالت در جریان ها  و جناح های سیاسی نیست. آموزه ما این است که نیروهای حراستی نمی‌توانند در مسائل سیاسی به مفهوم حضور در احزاب، گروه ها و سازمان‌ها دخالت کنند. بدیهی است که نیروهای حراستی برای به دست آوردن بصیرت و آگاهی‌های سیاسی تلاش گسترده‌ای انجام می‌هند. اما داشتن بصیرت و بینش سیاسی به مفهوم دخالت در کار گروه ها و جناح‌های سیاسی نیست. این مسئله در ایام انتخابات بیشتر حاد می شود و افرادی از حراست که ندانسته در ستادهای تبلیغاتی برخی کاندیداها حضور می یابند تبعات منفی این مسئله را گسترش می دهند.     حراست باید در جذب نیرو و مدیریت نیروهایش نیز به این مهم توجه نماید، خصوصا از افراد منتسب به جناح های شهری جذب و یا استفاده نکند. در مناطق کوچک وقتی نیروی حراست منتسب به یک نماینده مجلس ویا جناح خاصی می شود یقینا در عزل و نصب ها و دادن صلاحیت ها نمی تواند واقع بینی و بی طرفی خود را حفظ کند، که موارد زیادی از این مسائل در حال حاضر مشاهده می شود.    منتسب بودن به یک جناح همان تبعات دخالت در مسائل جناحی را دارد. به طوری که هرگونه حفظ بی طرفی از جانب این افراد باز نمی تواند حرف و حدیث و تحلیل مخالفین را از عملکردش راضی نماید. و بی اعتمادی به این حراست همیشه و در همه موارد استمرار خواهد داشت    چنین رفتاری در نهایت موجب تضعیف استقلال و جایگاه حراست می گردد به طوری که حراست در برخورد با تخلف آشکار یک پرسنل نیز به رفتار جناحی متهم می شود. در این صورت حتی با تغییر روش هم نمی توان جایگاه واقعی حراست را در افکار دیگران بهبود بخشید.  ظن و گمان های بی مورد نسبت به دیگران یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بعضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم[۱]      "ای آنانکه ایمان آورده‏اید دوری کنید از برخی پنداشت هایتان زیرا پاره‏ای از گمان ها گناه است (موجب ترتب گناه است) و تجسس نکنید (در کار مردم) و غیبت نکند برخی از شما برخی دیگر را آیا دوست دارید بخورید گوشت برادر مرده خود را پس کراهت دارید آن را و بترسید از (عقوبت) خدا که خدا بس توبه پذیر و مهربانست." توضیح مختصر آیه:     این آیه در زمینه مسائل اخلاقی و اجتماعی سه حکم را به ترتیب ۱- اجتناب از گمان بد «ای کسانی که ایمان آورده‏اید! از بسیاری از گمان ها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمان ها گناه است»! (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۲- تجسس : و (هرگز در کار دیگران) تجسس نکنید» (وَ لا تَجَسَّسُوا) ۳- غیبت  که در حقیقت معلول و نتیجه دو برنامه قبل است، می‏فرماید: «و هیچ یکی از شما دیگری را غیبت نکند» (وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بعضاً) پس گمان، سرچشمه تجسس، و تجسس موجب افشای عیوب و اسرار پنهانی، و آگاهی از این امور سبب غیبت می شود که اسلام، ما را از آن نهی فرموده است.     سپس برای این که قبح و زشتی این عمل را کاملا مجسم کند آن را در ضمن یک مثال گویا ریخته، می‏گوید: "آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد»؟! (أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً)  "به یقین همه شما از این امر کراهت دارید" (فَکَرِهْتُمُوهُ)     و از آنجا که ممکن است افرادی آلوده به بعضی از این گناهان سه گانه باشند و با شنیدن این آیات متنبه شوند، و در صدد جبران برآیند در پایان آیه راه را به روی آن ها گشوده، می‏فرماید: "و تقوای الهی، پیشه کنید (و از خدا بترسید) که خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است" (وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ.     علت این که در " کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ  کلمه" کثیرا" "  را نکره آورده " به این سبب است  که ظن گناه فی نفسه زیاد است." که با عنایت به  ماهیت شغلی، ما حراستی ها بیش از دیگران در معرض آن قرار گرفته ایم و باید به خدا پناه برده و از خود مراقبت کنیم. عدم تسلط بر اخلاق حراستی    دانستن رذائل و فضائل اخلاقی برای همه کس به ویژه در اخلاق صنفی بسیار حائز اهمیت است. و از آنجائی که رمز موفقیت حراست ها در جذب اعتماد دیگران است، رعایت موازین اخلاقی اهمیت والایی پیدا می کند. ما در این جریده با تعریف کوتاه "اخلاق"، نمونه هایی از ارزش ها و ضد ارزش ها در اخلاق صنفی حراستی ها را بیان می کنیم اخلاق چیست؟    اخلاق عبارتست ازملکات و صفات خوب و بد آدمی و یا فضائل و رذائل انسان. در قرآن کریم آیات بسیاری درخصوص مسائل اخلاقی آمده است. پیامبراسلام هدف بعثت خویش راتکمیل بنیان های اخلاقی اعلام داشته اند (انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق). تکبر و غرور – تواضع و فروتنی - کسالت     تکبر یا استکبار یعنی انسان خود را برترازدیگری بداند یا غرور یعنی خود را فریب دادن و خوب شمردن که همان نِخوت است که شیطان را از درگاه خداوند راند و عکس آن کسالت یا تذلل و خواریست. یعنی آدمی خود را بی جهت خوار و ذلیل نماید به عبارتی تن به هرکاری داده و شخصیت خودرا ضایع کند که هر دو این ها مذموم است در واقع انسان حق ندارد خود را بی مورد نزد دیگران بشکند و یا با اتخاذ غرور کاذب تأثیر نامطلوب در برداشت های دیگران گذاشته و نتیجتا خود را حقیر و کوچک کند.حد وسط این دو تواضع وفروتنی است که نیروهای حراستی هر چقدر تواضع به خرج دهند به همان اندازه در بین کارمندان محبوب تر و بزرگوارتر خواهند بود. تعصب - تسلیم دربرابرحق - تقلیدکورکورانه      تعصب به معنای وابستگی غیر منطقی به چیزی تا آنجا که حق را فدای آن کند. درمقابل آن تقلیدکورکورانه است یعنی بدون آگاهی و چشم بسته ازکسی پیروی شود. حدوسط این دو، تسلیم دربرابرحق وعدم پذیرش ناحق است.  غفلت - یقظه     غفلت هرگونه بی خبری از شرایط زمان و مکان که دریک لحظه هستی انسان را مبدل به خاکستر می کند. دربرابر آن بیداری و ذکر خداست، این که انسان از خود مراقبت و از اعمالش مراقبه و محاسبه ای داشته باشد.  عجله – صبر - فتور      عجله و شتاب یعنی اقدام به انجام کاری قبل از این که مقدمات لازم آن فراهم شده باشد مثل این که میوه را قبل از رسیدن بچیند. در مقابل فتور و اتلاف وقت است که موجب هدر رفتن وقت وانرژی است. این دو صفت مذمومند و حدوسط این دو صبر و شکیبائی است که بسیارپسندیده است. به ویژه برای نیروهای حراستی که پسندیده تر است.   جاه طلبی     جاه طلبی یا ریاست طلبی عشق به مقام و احساس نیاز به احترام دیگران در انسان های کم شخصیت است که با تواضع منافات دارد نیروهای حراستی اگر به این رذیله اخلاقی گرفتار شوند نه تنها در کار خود موفق نخواهند بود بلکه هم خود و هم جایگاه حراست را در اذهان دیگران مخدوش و حقیر خواهند کرد.  لجاجت - استقامت      لجاجت یعنی پافشاری بر امر باطل همانند بهانه جوئی های بنی اسرائیل، که امری مذموم است. و برای حراستی ها واقعا مهلک است. در حالی که پافشاری بر امر حق پسندیده است و آن را استقامت می نامند. غیبت - حفظ الغیب     غیبت آن است که انسان پشت سرکسی عیوب پنهان او را آشکار سازد. درمقابل حفظ الغیب، بیان خوبی های افراد درغیاب آن هاست. غیبت موجب سلب اعتماد سوء ظن ریا و انتقام می گردد. بحث منطقی - جدال ومراء.     بحث منطقی بهترین راه برای کسب حقایق است و جدال و مراء که همراه  با تعصب و لجاجت می باشد موجب عقب ماندگی و نفرت و جدائی است.جدال، دروغ، دشمنی و نفاق را به دنبال دارد. نیروهای حراستی باید سعی کنند از ورود به مباحثی که موضوعیت کاری ندارد استنکاف کنند. حسن ظن - سوء ظن       تفسیر درست نمودن ازکار دیگران را حسن ظن و عکس آن را سوء ظن نامند. سوء ظن موجب می شود اعتماد نسبت به نیروهای حراستی از بین برود آرامش برهم بخورد و همه از اطراف شما پراکنده شوند. عفو - انتقام      عفو همان گذشت در هنگام داشتن قدرت است و گرنه رشته انتقام طولانی است و هیچ گاه خاتمه نخواهد یافت. عفو موجب می شود مخالف یا حتی دشمن تبدیل به دوست گردد. و روح آرامش یابد.البته در موارد شخصی ما می توانیم کسی را عفو کنیم یعنی از حق خودمان بگذریم اما در مورد کاری گذشت نسبت به تخلف افراد باید بررسی شود چه بسا نادیده گرفتن جرم بعضاً تبعات بسیار زیان آوری داشته باشد. اما انتقام جویی بدترین صفت در یک نیروی حراستی به شمار می رود کسانی که دارای چنین روحیاتی باشند صلاحیت کار در حراست را نخواهند داشت.      ملا احمد نراقی، انتقام جوئی را چنین تعریف می کند: "یعنی کسی که بدی با انسان کند اگر او نیز در صدد بدی کردن به مثل آنچه او کرده است یا بالاتر برآید این انتقام جوئی است، مانند: مکافات غیبت به غیبت، و فحش به فحش، و بهتان به بهتان. و همچنین غیر این‏ها از افعال محرمه بوده. و شکی در حرمت آن نیست."[۲] اجتما ع گرائی - انزواطلبی     طبیعت انسان جامعه گراست زیرامدنی بالطبع می باشد. انزواطلبی مذموم است چرا که گوشه گیری موجب انحرافات فکری سوءظن به دیگران و دورماندن ازتجربیات دیگرانست ما در این جریده به این موضوع به طور مجزا پرداخت کرده ایم. پیروی از هوای نفس:                  حراستی ها به عنوان حافظان نظام مقدس جمهوری اسلامی یقینا اجر زیادی را از انجام وظایف شغلی خود دارند اما از آنجائی که شیطان همیشه در کمین افراد نیکوکار قرار دارد تا اعمال نیک آن ها را ضایع کند، به بهانه ها و طرق مختلفی نیز شما عزیزان را دچار وسوسه و انحراف می کند که یکی از این دام ها، پیروی از هوای نفس است. نتایجی را که شما در اقدامات خود کسب می کنید. برآوردهایتان، گزارش هایی که می نویسید، نظراتی که در مورد افراد می دهید، مشاوره هایتان همه و همه،  اگر از روی هوای نفس باشد فقط انحراف کننده و غیر واقعی خواهد بود. و قوه عاقله تشکیلات را، به اتخاذ تصمیمات و برداشت های غلط محکوم خواهد کرد. اما هوای نفس چیست و چگونه می شود با آن مبارزه کرد؟ «هوای نفس» یعنی دل بخواهی و هوس‌های زودگذر انسان؛        امام علی (ع) می فرماید: «هوای نفس»، انسان را کور می کند. در روایات دیگر نیز با مضامین دیگری به این نکته اشاره شده است: ۱. هوای نفس، عقل انسان را زایل می کند. به عبارتی هوای نفس، یک کوریِ عقلانی به انسان می‌دهد. ۲. هوای نفس، بصیرت را از انسان می گیرد، یعنی یک کوریِ معرفتی و شناختی به انسان می‌دهد. ۳. هوای نفس، درک انسان را ضعیف می کند. ۴. هوای نفس، فطرت انسان را لگدکوب می کند و... اهمیتِ بحث «هوای نفس» در زندگی و بندگی ۱. هوای نفس نگاه انسان را به زندگی خراب می کند، چرا که موضوع «هوای نفس» در تمام ابعاد زندگی انسان حضور دارد. ۲. هوای نفس ارتباط انسان با خدا و بندگی را مخدوش می کند،چون هوای نفس موجب می شود تا انسان همیشه احکام الهی را در تعارض با «دل‌بخواهی‌» های خود ببیند و چون فلسفۀ مبارزه با هوس‌ها و «دل‌بخواهی‌»ها را نمی‌داند، رابطه‌اش با خداوندی که این مبارزه را به او تحمیل کرده است، خراب می‌شود. «هوای نفس»، مسأله بسیار پیچیده‌ای است، تشخیص آن و مبارزه با آن، از ظرافت ها و پیچیدگی های خاص برخوردار است. این که می گویند عرفا اهل «مراقبه» هستند و «مراقبه» برای آن ها بسیار اهمیت دارد، به خاطر همین «هوای نفس» است. عرفا، اکثراً مراقب هوای نفس خود هستند. «هوای نفس»، مانع خودشناسی و خودیابی انسان هاست     هوای نفس، انسان را کور می کند. فطرت انسان را لگدکوب می کند؛ دیگر انسان نمی‌فهمد که «واقعاً» چه می‌خواهد. «دل بخواهی"های غیر واقعیِ خود را واقعی می‌پندارد. بعد به هر کدام از «دلم می‌خواهد"های خودش هم که پاسخ می‌دهد، می‌بیند که هنوز هم ناآرام است. چون نیازِ «خودش» را تشخیص نداده است؛ لذا هوای نفس مانع «خودشناسی» و «خودیابی» می‌شود. «هوای نفس» نقطه آغاز سقوط «هوای نفس» نقطه آغاز بدی‌هاست.   شیطان به واسطه هوای نفس است که با انسان ارتباط برقرار می کند و به گمراهی او دل می‌بندد. در روایت آمده ابلیس گفته است: «من انسان ها را وادار می کنم به گناه، به کبائر، به یک جنایت فاحش، متوجه می‌شود و استغفار می کند. من او را با گناه [هوای نفس] هلاک می کنم"  نورانیت اثر مبارزه با هوای نفس     بزرگان و فرزانگان به ما فرموده اند: شما اگر ذره‌ای از نفس خود مراقبت کنید، نه تنها نورانیت و حلاوت مبارزه با هوای نفس را درک می کنید، بلکه وخامت و آلودگی هوای نفس را می‌فهمید و احساس می کنید عطر «دوری از هوای نفس» را می‌توانید استشمام کنید و بر عکس بوی تعفن رفتارهای هوا پرستانه را متوجه می‌شوید.    باز فرموده اند اگر کسی در مبارزه با هوای نفس به این قدرت برسد که «عادت» کند به مبارزه و دیگر بلد باشد که هوای نفسش را مهار کند ـ نه این که گاهی و به صورت موردی مبارزه کند ـ لذتی خواهد برد که به مراتب بالاتر از لذتی است که یک قهرمان از قهرمانی خود می‌برد. اما کسانی که هوای نفس خود را تامین کردند، می‌دانند تامین هوای نفس، آنقدر هم لذت ندارد. نهایت آن هم به یک تلخی ختم می‌شود و لذّتش بسیار کمتر از وقتی است که انسان در مبارزه کردن با هوای نفس به پیروزی می‌رسد و از رضایت خود که ناشی از این پیروزی است لذت می برد. اما لذت گناه فانی است و در کمترین زمان تمام می شود و آنچه می ماند درد و عذاب وجدان و نگرانی از عواقب آن در روز آخرت است. (حتی به فرض آن که توبه او قبول درگاه حق باشد) اگر لذت ترک لذت بدانی             دگر لذت نفس لذت نخوانی    راحتی و آرامش، نتیجه مبارزه با هوای نفس      امیرالمؤمنین علی ‌علیه‌السلام می‌فرماید: "طَلَبْتُ الْعَیْشَ فَمَا وَجَدْتُ إِلَّا بِتَرْکِ الْهَوَی فَاتْرُکُوا الْهَوَی لِیَطِیبَ عَیْشُکُم‏؛ زندگی راحت را طلب کردم، پس آن را نیافتم مگر در ترک هوی، پس هوی را ترک کنید، تا زندگی‌تان گوارا شود.» این فرمایش حضرت بر عکس تصور انسان هاست، که اگر خواسته‌های نفس تامین شود، انسان راحت می‌شود.  برای تمرین مبارزه با هوای نفس چند نمونه بیان کرده اند: ۱.    یکی از مصادیق مبارزه با هوای نفس هنگام غذا خوردن است. وقتی غذا خوردید اگر احساس کردید که دارید سیر می‌شوید دیگر نخورید؛ بقیه‌اش هوای نفس است. ۲.    یکی دیگر از مصادیق مبارزه با نفس، هنگام خوابیدن است، مقدار کمی استراحت کردید بیدار شوید که خوابیدن بعد از آن نیاز نیست و هوای نفس است. بعد اگر لازم شد، دوباره استراحت کنید. ۳.    یکی از مصادیق مبارزه با هوای نفس، در حرف زدن است. هر حرفی را که دلت خواست نزن، حتی اگر حرف درستی بود به خاطر دوری از هوای نفس سکوت کن؛ البته نه سکوت بی جا که مانند حرف زدن بی جا مذموم است.     نیروهای حراستی در نوشتن گزارش و یا در دادن نظریه های خود به خصوص در مورد افراد باید از شر شیطان به خدا پناه برند و خیلی صبور و دقیق باشند به طوری که روی هر یک از کلمات و جملات خود دقت کنند که مبادا افراط و تفریط صورت گیرد،  چرا که هوای نفس این نیروها، در چنین شرایط و موقعیت هایی ظهور پیدا می کند و موجب هلاکت آنان می گردد.   غافل شدن از تکریم ارباب رجوع      تکریم ارباب رجوع  و احترام به حقوق شهروندی مؤلفه‌هایی هستند که هر جامعه‌ای نسبت به فرهنگ خاص خود، تعاریف مشخصی از آن ها دارد.  ‌      مسئولیت حراست ها در انجام این مهم از دو بُعد قابل طرح است اول آن که حراست ها باید در برخورد با مخاطبان خود، احترام و منزلت ارباب رجوع و تمامی پرسنل را به جای آورند.  بعد دوم این است که در محیط خود مانع حرمت شکنی و عدم رعایت حقوق و شأن و منزلت مراجعان و ارباب رجوع از طرف کارکنان باشند و باید ترتیبی اتخاذ کرد که ‌ ارباب رجوع بتوانند نسبت به برخورد نامناسب و کوتاهی کارکنان در انجام وظیفه، مراتب شکایت و گلایه و انتقاد خود را به حراست ارائه دهند.  ‌  منظور از تکریم در نظام اداری چیست؟  ‌     برخی کارشناسان معتقدند منظور از تکریم ارباب رجوع در نظام اداری این است که "مکانیسم و فرآیند انجام کار و نحوه برخورد با ارباب‌رجوع در چارچوب قانون، به‌گونه‌ای باشد که ارباب رجوع احساس رضایت‌مندی کند."  ‌    مفاد فصل دوازدهم لایحه خدمات کشوری  نیز به حقوق و تکالیف کارکنان از جمله دقت، سرعت، صداقت، امانت، گشاده‌رویی، انصاف و تبعیت از قوانین و مقررات عمومی ‌و اختصاصی دستگاه‌ها اشاره دارد.  ‌       همچنین در ماده ۹۵ آن، که مربوط به اخذ رشوه و سـوءاسـتـفـاده از مقام اداری است، ۴ تبصره به عنوان سازوکارهای برخورد با متخلفان و مجازات های مربوط به متن لایحه اضافه شده است.  ‌  ‌مهم‌ترین شاخص‌های رضایت‌مندی     کیفیت و سرعت ارائه خدمات، در یک واحــد اداری و خــدمــاتــی از مـهــم‌تــریـن شـاخص‌های رضایت‌مندی ارباب‌رجوع است. سرعت در ارائه خدمات، اطاله حضور ارباب‌رجوع را به حداقل می‌رساند و تحقق این شاخص، بستگی به مهارت کارکنان دارد و بین مهارت کارکنان و سرعت خدمات رابطه مستقیم برقرار است.  ‌     رضایت‌مندی یا عدم رضایت ارباب‌رجوع، عمدتاً و اصولاً با کیفیت ارائه خدمات مرتبط است. کیفیت خدمات ابعاد متعدد و وسیـعی دارد و دامنـه آن از مناسب‌سازی فضای اداری و وجود امکانات رفاهی تـا فرآیـنـد راهـنمایی و اطـلاع‌رسـانـی، بـرخـورد انسانی رئیس و مرئوس و مکانیسم نظارت و ارزیابی، که تحقق هر یک از آن ها بستگی به تدابیر و شرایط خاص دستگاه را دارد، محسوب می‌شود.  ‌    در مقوله ارائه کیفیت خدمات مؤثر، مهم‌ترین عنصر، رفتار و برخورد خوب با ارباب‌رجوع یا مشتری است. این عنصر آن قدر مهم و مورد انتظار ارباب رجوع است که اگر وی با مراجعه به سازمان یا مؤسسه‌ای نیازش مرتفع نشود و به خواست هاش نایل نشود؛ اما مورد احترام قرار گیرد، از نزد مرجع راضی بیرون می‌رود. به عکس اگر اداره و سازمان بسیار با شکوه و مجلل و واجد همه نوع امکانات هم باشد؛ ولی ارائه خدمات توأم با تکریم و احترام نباشد، احساس رضایت‌مندی حاصل نمی‌شود.  ‌   درهای اتاق حراست باید به روی ارباب رجوع و شاکیان باز باشد:     حراست باید برخورد منطقی با مخاطبان ناراضی داشته باشد و اگر این افراد با انتظارات غیر معقول احساس بی احترامی از کارکنان داشته باشند، حراست باید با تدبیر لازم، آنان را قانع کرده و رضایتشان را به دست آورد یعنی به نوعی مخاطب یا کارمند را توجیه کند تا مشکل فرد ناراضی حل و فصل گردد اما اگر حراست با تعصب خشک در صدد دفاع از عملکرد کارمند برآید، باید بداند که هیچ نتیجه مثبتی از رفتارش اخذ نخواهد کرد.    حسن خلق و رفتار حسنه با ارباب رجوع از مهم‌ترین توقعات مردم از دستگاه های دولتی است که به  تقویت اعتماد عمومی نسبت به دولت ‌می انجامد از این رو عملکرد مثبت حراست ها ضمن استحکام بخشیدن به پایه‌های نظام، اعتماد عمومی ‌را به دنبال خواهد داشت. ضـمـن ایـن‌کـه مسئولیت دنیوی و اخروی نیز به آن مترتب است.     حراست ها در بعد وظیفه تکریم از ارباب رجوع نیز باید  به دنبال این مسئله باشند که چگونه می‌توان با عبور از بخشی‌نگری،و با همدلی و وحدت و کارآیی، اعتماد عمومی‌ کارکنان را نسبت به حراست ها افزایش دهند. در صورتی که غافل شدن از این مهم،حراست ها را به یک مجموعه منزوی از پرسنل تقلیل می دهد. ‌    اشتباه در قضاوت ها و تصمیم ها عوامل زیر در قضاوت های غلط و غیر واقعی حراستی ها دخیل می باشند که باید با در نظر گرفتن موارد فوق از  افتادن به معضل تصمیمات و قضاوت های غلط  رهایی یابیم. ذهنیت های قبلی:    گاها در مورد فرد یا موضوعی، اطلاعاتی در ذهن و حافظه حراست موجود است. حال می تواند این ذهنیت مربوط به سابقه مثبت و یا منفی فرد باشد. به هر حال نباید در قضاوت ها روی موارد جدیدالحصول و بررسی صحت و سقم آن با قطع دادن موارد فوق به سوابق فرد سریع نظر دهیم که این مورد حتما صحت دارد یا تصور کنیم که با توجه به وضعیت و سابقه مثبت فلان فرد نمی تواند صحت داشته باشد. البته سوابق برای بررسی گزارشات اهمیت دارند اما تعیین کننده نیستند.  عجله در تصمیم گیری:    عجله در تصمیم گیری که منشا آن می تواند برخورد احساسی باشد، آفتی برای حراست ها محسوب می شود. تصمیم گیری ها باید همراه تحقیق و بررسی های دقیق و مکفی صورت گیرد و تمام جوانب و عواقب آن سنجیده شود. روی گزارشات و یافته های سطحی نباید قضاوت کرد و نباید تصمیم گرفت. تصمیمات غلط، نه تنها اعتبار حراست را مخدوش می کند و مدیران را به آن بی اعتماد می سازد بلکه احتمال دارد نتیجه گیری های سطحی و بدون استناد حراست، موجب ضربه حیثیتی به افراد شود که جبران آن غیر ممکن خواهد بود. افتادن در دام افراد مغرض    افراد مغرض گاها با ایجاد ارتباط و نزدیکی به نیروهای حراستی اعتماد آن ها را جلب می کنند و در مواقع لازم نظرات غیر واقعی خود را به حراست القاء می نمایند.لذا در استناد به گزارش، باید ابتدا صحت و سقم آن بررسی و ارزیابی شود. از این جهت آموزش "بررسی گزارشات" برای کارمندان حراستی ضروری می نماید.  قشری نگری و در نظر گرفتن منافع افراد خاص     یکی از وظایف حراست ها مقابله با همین پدیده در سازمان و محیط های مربوط است اما متاسفانه دیده می شود که برخی از حراست ها خود به حافظ منافع یک دسته یا گروه خاص در سازمان تبدیل شده اند. چنین حراستی مبنای قضاوت هایش حفظ خواسته ها و امیال دسته فوق خواهد بود و هرگونه عیوب افراد این دسته را نادیده خواهد گرفت. چنین حراستی دیگر رسالت واقعی خود را انجام نخواهد داد و خود به یک معضل بزرگ تبدیل خواهد شد. قضاوت بر اساس اطلاعات ناقص:    یکی از صفات نیروهای حراستی باید پشتکار و سیری ناپذیری آن ها باشد به این معنا که با تحقیقات سطحی و نتایج حاصل از آن، خود را قانع نکنند و در کسب براهین و قرائن، زود سیر و خسته نشوند چه بسا مواردی که واقعیت آن در انتهای تحقیقات به شکل کاملا متفاوت، مشخص و محرز گردیده است. لذا تصمیم گیری بر پایه اطلاعات ناقص و ضعیف نمی تواند اطمینان بخش باشد، و باید از آن اجتناب کرد.  عشق و نفرت:      عشق و نفرت هر دو آفت شناخت محسوب می شوند، در مقیاس کوچک تر، محبت و علاقه و بدبینی به یک فرد می تواند ما را در قضاوت هایمان دچار اشتباه کند "اگر در کاسه چشمم نشینی - بجز مهر لیلی چیزی نبینی" علاقه مفرط به یک فرد، انسان را کور می کند و تمام تخلفات و نقاط منفی او را توجیه می کند. بر عکس نفرت مفرط از فردی موجب می شود تا هر خوبی و نیکی او را نیز نادیده بگیرد و همیشه در قضاوت هایش بر او جفا کند. این دو آفت باید همیشه مد نظر نیروهای حراستی در تصمیم گیری هایشان باشد.  اطلاع رسانی غلط    گاها منابع خبر بر ارسال گزارشات به صورت کمی توجیه و تشویق می شوند بدون آن که بر درست منعکس کردن رخدادها توجیه شوند قطعا گزارشات غلط و یا ناقص منابع خبری حتی در صورتی که منابع، خود افراد موثقی باشند ما را به واسطه گزارشات غلطشان در تصمیم گیری و قضاوت به اشتباه خواهند انداخت.   اصلاح الگوی مصرف:     شاید حراست ها بتوانند امکانات زیادی را برای امور خود جذب کنند اما باید توجه کرد که از بین رفتن "یکسان نگری" مدیران به مجموعه حراست به نفع آن ها نیست و توازن امکانات باید بین همه مجموعه یک سازمان حفظ شود. مصرف گرایی موجب بدبینی دیگر کارکنان به نیروهای حراستی می شود. برعکس صرفه جویی در مصرف بیت المال بر قداست و حرمت حراست می افزاید. حراست ها باید در عمل، الگوی مصرف سازمان را اصلاح کنند.   خروج از وظایف ذاتی خود و پرداختن به کارهای غیر حراستی  و حاشیه ای:       همان گونه که دچارشدن به آفت "روزمرگی" یکی از موانع رشد حراست هاست خروج از وظایف ذاتی و افتادن به خرده کاری ها و حاشیه پردازی نیز از موانع رشد حراست ها محسوب می شود. بعضی وقت ها حراست ها تصور می کنند که مختارند در هر کاری دخالت کنند که چنین نگرشی مشکلاتی را برای حراست ها به وجود خواهد آورد از جمله: ۱- دور شدن از وظایف ذاتی و زمین ماندن مسئولیت های اصلی حراست ۲-منحرف شدن از وظایف ذاتی به طوری که امورات فرعی نسبت به وظایف اصلی حراست اولویت می یابند و دیگر حراست فرصت آن را که به وظایف اصلی خود بپردازد از دست می دهد حتی به واسطه مشغله های زیاد غیر مرتبط ، فرصت فکر کردن نیز از او سلب می شود. ۳-لکه دار شدن دامن سفید حراست به برخی تهمت ها ۴-پرداختن به هر اموری در نهایت دامنه خطاهای حراست را گسترش خواهد داد و افزایش بدبینی را برای حراست به ارمغان خواهد آورد. ۵-در اکثر این موارد حراست ها به چماق دست برخی مدیران ناشایست تبدیل می شوند و یا این که برای مدیران به صورت ضربه گیر عمل می کنند که در هر صورت تضعیف حراست در چنین شرایطی طبیعی و اجتناب ناپذیر است.      یکی از علل وقوع این موارد، عدم تسلط برخی از حراست ها به شرح وظایف خویش است. همیشه بر این تاکید می کنیم که حراست ها باید به شرح وظایف همه کارکنان محیط مسلط باشند خاصه به شرح وظایف خودشان.  مورد رانت و نفوذ دیگران قرار گرفتن و مدیون کسی شدن.      به طوری که قبلا نیز به آن اشاره کردیم، نیروهای حراستی با تیز بینی خود باید از نزدیک شدن عناصر ناسالم به خود ممانعت کنند و اجازه ندهند تا چنین افرادی با نزدیک نشان دادن خود به حراست، سوء استفاده نمایند.      در برخی از موارد عناصر سود جو به مناسبت هایی خود را به حراستی ها نزدیک کرده و سپس به ادامه این روند می پردازند و نقاط ضعف آنان را پیدا می کنند. هدف این افراد تطمیع کردن یا تحریک کردن نیروهای حراستی است تا بتوانند از این ارتباط برای حل مشکلات غیر قانونی خود در دیگر جاها استفاده کنند. پاسخ دندان شکن به این افراد، بهترین واکنش به شمار می آید. سلامت اداری با نگاه بررسی نقش حراست در سلامت اداری امنیت و سلامت بعنوان یکی از مهمترین نیازهای بشر زیر بنای رشد فردی و اجتماعی است. در تمام طول زندگی بشر تلاش برای تامین امنیت جزء دغدغه های اصلی محسوب می شود . رسول اکرم صلوات اله علیه از امنیت و عافیت بعنوان دو نعمتی یاد میکنند که غفلت از آن موجب زیان دیدن بسیاری از مردم میگردد . در همین راستا نمیتوان وجود امنیت و سلامت اداری را در نظام اداری کشور نادیده گرفت چراکه وجود فساد اداری مشروعیت و کارآمدی دولتها را در بلند مدت به چالش کشانده که به سادگی نمیتوان نگاه منفی و ذهنیت بد بوجود آمده را برطرف نمود . بی توجهی به خواسته های عمومی و فساد در نظام اداری عامل شکست سازمانها در محیط بوده و اصلاح نظام اداری یکی از اقدامات اساسی جهت تحول و توسعه کشورها به حساب می آید.از این رو در جهت کاهش فساد اداری و ایجاد سلامت اداری دولتها اقداماتی نظیر تحول در نظام حقوق و دستمزد، شفاف سازی وظایف و اختیارات ، تحول در نظام مالی ، افزایش نظارتها و ارزیابی عملکردها ، ایجاد نظام تشویق و تنبیه ، کاهش تصدیگری سازمانها و … را در دستور کار خود قرار دادند .هر سازمانی جهت نیل به اهداف خود به سلامت درونی و بیرونی از هر جهت نیازمند می باشد. برای حفظ سلامت و پیشگیری از آلودگیها نیازمند سیستمی هستیم که با دقت زیاد ضمن جلوگیری از نفوذ آفت ها به داخل سیستم ، با تشخیص و شناخت آفتهای درونی زمینه های علاج به موقع و سلامت سازمان را فراهم آورد. یکی از علل اصلی عدم کارایی نظام اداری کشور بی توجهی به ارزشهای اسلامی است .قوانین الهی و انسانی را فقط افراد شایسته و کاردان و باتقوا اجرا می نمایند. از این رو افراد صالح باید در راس امور قرار گیرند و به عدل عمل کنند . حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر می فرمایند: کارهایی که بیش از هر چیز باید به آنها توجه و علاقه داشته باشی میانه روی در حق است و گسترش دادن عدالت و همگانی کردن کردن آن که سبب خشنودی بیشتر رعیت می شود. مردم تابع کارگزارانند ، آنها وقتی از کارگزاران حکومت عدالت ، صداقت ، امانتداری و خدمت به هم نوع را ببینند به حق می گرایند.بنابراین تحقیق حاضر در جهت بیان عوامل موثر در سلامت نظام اداری و رشد ارزشهای اخلاقی در آن با استفاده از آیات قرآن کریم و سیره ائمه اطهار علیهم السلام برآمده تا گامی هرچند کوچک در این مسیر ارزشی برداشته باشیم . مفاهیم سلامت: سلامت در مقابل مفهوم بیماری ، به معنی نداشتن هرگونه مشکل روانی ، اجتماعی ، اقتصادی و سلامت برای هر فرد در جامعه است. مرحله بعد از سلامت ، رشد و تکامل یعنی به فعلیت در آوردن قابلیت ها و رسیدن به اهداف است. در نگاه اسلامی به سلامت انسان باید نفس و نسل و جامعه را سالم نگه دارد تا به رشد و کمال برسد. قرآن کریم سلامتی روان ورسیدن به آرامش را یاد خداوند میداند . سلامت سازمانی: سلامت سازمانی عبارت است از توانایی سازمان در حفظ بقا و سازش با محیط و بهبود این قابلیت ها. برخی سلامت سازمانی را با بهداشت روانی در محیط کار مترادف دانسته و سازمان سالم را سازمانی میدانند که میزان افسردگی ، ناامیدی ، نارضایتی ، کم تحرکی و فشار روانی کارکنان را به حداقل برساند ، نیوال((۳۳۳۱ سلامت سازمانی را یک موضوع کلی می داند که با سه مجموعه فشار روانی، بهداشت روانی و اخلاق در سازمانها در ارتباط است. برخی نیز سلامت سازمانی را به توانایی سازمان در تصمیم گیریهای درست و مناسب تعریف نمودند . سازمانهای سالم به عنوان موجودات زنده و پویا در محیط می توانند پدید آمده و با فراهم شدن امکانات لازم و کافی رشد کنند و از طریق ارائه کالا و خدمات سالم و ارزنده باعث تامین نیازهای محیطی و تسهیل فرآیند توسعه و شکوفایی جامعه شوند. سلامت اداری از دیدگاه اسلام : از دیدگاه اسلام سلامت اداری به معنای رعایت قوانین و مقررات و ارزشهای اسلامی در انجام وظایف و فعالیتهای اداری ، و نیز رعایت موازین ارزشی و اخلاقی اسلام در روابط بین کارکنان و مدیران و ارباب رجوع است . نظام اداری: نظام اداری به مجموعه سازمانها و نهادهای دولتی اطلاق می شود که خدمات و کالاهای عمومی را به مردم ارائه میدهند. ارزشهای اخلاقی : مراد از ارزشهای اخلاقی، اعمال، و افعال و رفتارهایی است که با اختیار از انسان صادر شود یا مبدأ آنها فعل اختیاری باشد یا نتیجه امری ناشی از اختیار انسان باشد. ارتقای سلامت اداری: هرگونه تلاش برای بهبود توانایی سازمان که موجب می شود سازمان به درستی وظایف خود را انجام دهد و به اهداف خود دست یابد و شناسایی و پیشگیری از عواملی که سازمان را از اجرای وظایف و رسیدن به اهداف باز میدارد. فساد اداری: تعریفی که در سال ۳۳۱۳ توسط”سنتوریا” ارائه شده به معنی استفاده غیر قانونی از قدرت دولتی برای نفع شخصی است. فسادی که به بالاترین سطوح دولت نفوذ می کند و باعث می شود به نحو وسیعی اعتماد به حاکمیت قانون و ثبات اقتصادی از بین رود   فساد کلان نامیده می شود که معمولاً توسط افراد و مقامات رده بالای نظام اداری و بصورت باندی صورت میگیرد. فسادی را که در آن مقادیر بسیار اندکی از پول و اعطای منافع کوچک از سوی کسانی است که به دنبال رفتار ترجیحی هستند فساد خرد نامیده می شود .اهمیت و ضرورت مبارزه با فساد اداری از آنجایی است که اعتماد مردم نسبت به دستگاههای دولتی و غیر دولتی را کاهش داده و اعتقاد و ارزشهای اخلاقی را متزلزل و هزینه انجام کارها را افزایش داده و رقابت پذیری را دشوار می سازد و زمینه ساز تضعیف روحیه افراد درستکار و … می شود. بنا به تعریف سازمان مدیریت و برنامه ریزی فساد اداری عبارت است از اقدامات ماموران دولتی که با هدف انتفاع و بهره برداری برای خود شخص یا دیگر اشخاص از راههای -۳ نقض قوانین و مقررات اداری -۲ تعبیر و تفسیر ضوابط اداری -۱ خودداری ، کند کاری یا کوتاهی در انجام وظایف در قبال ارباب رجوع -۴ تسهیل یا تسریع غیر عادی در انجام کار برای اشخاص معین در مقایسه با دیگران انجام میپذیرد . مصادیق فساد اداری: سوء استفاده از موقعیت شغلی ، ارتشاء ، اختلاس ، کلاهبرداری ، انواع قاچاق ، ایجاد نارضایتی برای ارباب رجوع ، باند بازی، افشاء اطلاعات سری و محرمانه سازمان ، تبانی ، جعل اسناد و مدارک ، کم کاری عوامل فساد اداری: فقدان نظامهای شایسته ، ضعف مهارتهای مدیریتی و فنی ، نگرش ضعیف و تشریفات وسیع اداری ، شیوه پرداخت و منافع نامناسب ، مدیریت نا مناسب منابع انسانی ، مختل بودن فعالیتهای سازمانی ، نظارت نا کارآمد ، هزینه های غیر متعارف ، سوء استفاده از اختیارات شغلی ، عدم پاسخ گویی ، رویکرد تک بعدی به جای چند بعدی ، فقدان حاکمیت اخلاق و ارزشهای رفتاری در سازمان ، عدم وجود نظام شایسته سالاری در عزل و نصب ها ، بی کفایتی حرفه ای کارکنان عوامل موثر بر سلامت نظام اداری سلامت نظام اداری معلول عوامل متعددی است که برخی ریشه در ارزشها و باورهای اعضای سازمانی دارد که اگر اصلاح و تقویت شود بسیاری از معضلات و ناهنجاریهای اخلاقی سازمانها رفع خواهد شد. برخی از مسائل نیز به داخل سازمان مرتبط است که یا ناشی از ساختارهای نامناسب موجود است یا ناشی از رفتارهای نادرست در ارتباط بین مدیران و کارکنان میباشد. برخی عوامل هم جنبه برون سازمانی دارد که شامل عوامل سیاسی و قضایی میشود که عمده ترین عوامل آن عبارتند از: الف – شفاف سازی انجام امور و فعالیتها و افزایش پاسخگوئی ب – افزایش رضایتمندی خدمت گیرندگان و احقاق حقوق و احترام به ارباب رجوع ج – برقراری نظام شایسته سالاری در انتخابها و انتصابها د – بهبود فرهنگ عمومی و تقویت نظارت مردمی ه – بهبود فرهنگ سازمانی و تقویت ارزشهای دینی و اخلاقی در رفتار سازمانی و شغلی کارکنان و – تقویت مشارکت و فعالیت بخشهای غیردولتی با رفع موانع انحصاری در فعالیتهای اقتصادی، اجرائی و توسعه ای  ز – تدوین نظام حقوقی مؤثر برای پیشگیری و مبارزه با فساد و افزایش سلامت دراتخاذ تصمیمات ، اقدامات و فعالیتهای سازمانهای دولتی و عمومی حفاظت فیزیکی حفاظت فیزیکی عبارتست از بخشی از حفاظت که مرتبط با اقدامات فیزیکی طراحی شده به جهت محافظت از پرسنل، جلوگیری از دسترسی غیر مجاز به تجهیزات، مؤسسات نظامی، امکانات نظامی و اسناد وجلوگیری از خرابکاری، جاسوسی، خسارت و دزدی می باشد. به همین جهت تمام عملیاتهای نظامی در تمامی زمینه های عملیاتی با شیوه های حفاظت فیزیکی جدید و پیچیده ای روبرو می گردند. شیوه های مرتبط با حفاظت فیزیکی عبارتند از : کنترل جمعیت، کنترل اطلاعات، ارتباطات چندملیتی و داخلی، ضد تروریسم واستفاده از امکانات حفاظت فیزیکی بعنوان عاملی در جهت مضاعف نمودن نیروی موجود. شیوه های حفاظت فیزیکی کاهش در نیروی انسانی وسرمایه گذاری در حفاظت فیزیکی از اهمیت بسزائی برخوردار هستند. نیروی انسانی برای تقویت فعالیتهای حفاظت فیزیکی از طریق بکارگیری آنها کاهش پیدا میکند. تکامل سریع تکنولوژی حفاظت فیزیکی مرتبط با  می باشد. خطرات حفاظت فیزیکی بایستی بدرستی درک شوند و اقدامات لازم به جهت کاهش دادن آنها در راستای حفاظت نیروئی، بایستی انجام پذیرند.رهبران وقتی وارد مکانی می شوند بایستی نظم را در آنجا رعایت نمایند و وقتی آنجا را ترک می کنند بایستی شکلی از آن نظم در آن مکان باقی بماند. آنها باید واقف به عوامل بُعد انسانی باشند و مطمئن باشند که سربازان آنها از آنها راضی هستند. بمب گذاری در سفارت افریقا نشأت گرفته از اشتباه بشری بود و هیچگونه ارتباطی به تکنولوژی مدرن نداشت. در این خصوص هشدار لازم داده شد ولی توجهی به آن نشد. نارضایتی یکی از خطرات حفاظت فیزیکی می باشد. سیستم های اطلاعاتی کامپیوتری موفقیت های بدست آمده در مناطق جنگی گذشته حاصل پیشرفت های تکنولوژیکی نمی باشد، بلکه نتیجه ادغام تکنولوژی موجود و تکنولوژی جدید در جهت بکارگیری برای جنگ می باشد. بعضی از این تکنولوژی های مربوط به انتشار اطلاعات است. برای مثال : انتشار اطلاعات از طریق تلگراف، تلفن، رادیو و در زمان کنونی هم کامپیوتر از آن جمله می باشند. با ورود نیروهای مسلح به عصر تکنولوژیکی، نیاز به اقدامات حفاظت فیزیکی بیشتر احساس می شود. خطرات ناشی از سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری گسترده می باشد وعلت این امر استفاده از کامپیوتر برای هر چیزی است. خطری که سیستمهای اطلاعاتی کامپوتری و حفاظت سیستمهای اطلاعاتی را تهدید می کند، می تواندعمدی، آشکار و مخفیانه باشد . این امر می تواند نتیجه خطر فیزیکی برای اموال ، مثل دزدی و یا تخریب سخت افزار باشد . همچنین این خطر می تواند در اثر تهاجمات اطلاعاتی ویا ارتباطاتی الکترونیکی، الکترونیکی، الکترومغناطیسی ویا فرکانسهای رادیوین ایجاد گردد. اگر مواقع، خطر متوجه خود اطلاعات است نه سیستمی که آن را منتقل می کند.خطر از منابع مختلفی ریشه می گیرد که عبارتند از : کاربرهای غیر مجاز منبع اصلی حملات امروزی هستند، مخصوصاً علیه سیستمهای کامپیوتری. خطری را که آنها برای شبکه های مربوط به سیستمهای اطلاعاتی خودکار ایجاد می نمایند، در حال رشد است. اشخاص داخلی، افرادی هستند که از لحاظ قانونی دسترسی به سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری دارند. ایندسته از افراد خطر خیلی جدی را می توانند ایجاد نمایند. اشخاص تازه استخدام شده در هر موقع دسترسی به سیستمهایی دارند که معمولاً بوسیله حفاظت سیستمهای اطلاعاتی محافظت می شوند. تروریستها عملیات خودشان را در نزدیکی هدف، به جهت دسترسی یا جمع آوری اخبار در آن هدف، به انجام می رسانند. انجام عملیات در نزدیکی هدف خطر لو رفتن و یا دستگیری را بدنبال دارد. امروزه، یک تروریست بهترین هدف را از طریق جمع آوری  اخبار و برنامه ریزی قبل از عملیات با دسترسی به شبکه کامپیوتری، انتخاب می کند. او احتمال موفقیت خود را با استفاده از سیستمهای کامپیوتری و کاهش زمان برای رسیدن به هدف، افزایش میدهد. دسترسی تروریست به سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری همچنین خطر تخریب اطلاعات حیاتی را افزایش میدهد. همچنین حضور او می تواند واقعی باشد، میزان خسارت به سیستمها میتواند معادل و یا بیشتر از خسارتهایی باشد که از طریق دسترسی فیزیکی انجام می پذیرند. بنابراین، زمانیکه اقدامات پیشگیرانه سنتی هنوز هم لازم برای حفاظت از دسترسی غیر مجاز به اطلاعات می باشند، عصر اطلاعات نگرانی مضاعفی را برای فرمانده وفرصت های جدیدی را برای آندسته از افراد که قصد بدی دارند، ایجاد نموده است. گروههای داخلی وخارجی می توانند منشاء خطرات باشند. در بسیاری موارد، تأیید اقدام مخاطره آمیز گروههای داخلی در راستای فعالیت های مربوط به سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری، مشکل می باشد. جنبش های کنونی با عقاید گوناگون بطور فزاینده ای از تکنولوژی عصر اطلاعات بهره می برند. نه سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری و نه حفاظت سیستمهای اطلاعاتی، هیچکدام مصون از اقدامات دشمن به جهت بهره گیری از سیستمهای اطلاعاتی و یا از بین بردن مراکز ارتباطات نظامی، نیستند. دسترسی به تکنولوژی با کمترین سرمایه و گسترش سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری، خطری برای کشورمان از سوی دشمنان بالقوه می باشد. سرویس های خبری بیگانه، چه نظامی و چه غیر نظامی، مدام در فعالیت هستند ومنبع دیگری در بحث مربوط به سیستمهای اطلاعاتی می باشد. در زمان صلح آنها منافع اقتصادی وعلمی کشورمان را هدف می گیرند و کاری به اطلاعات نظامی ندارند. با کمی سعی وتلاش، اینگونه اقدامات فضولانه میتواند تبدیل به اقدامات در راستای حفاظت سیستمهای اطلاعاتی و سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری، با استفاده از شیوه های عملیاتی اطلاعاتی، گردد. با توجه به سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری می توان دریافت که حفاظت فیزیکی بایستی خیلی بیشتر از محافظت تجهیزات، ارزش داشته باشد. اطلاعات ذیل مربوط به این امر می باشند: 1 - هر سیستم دارای نرم افزار جداگانه ای می باشد و از آن در صورت عدم استفاده محافظت می گردد. 2 - دسترسی به اطلاعات و ورود به سیستم با استفاده از رمز عبور میسر است. 3 - رمزهای ورود حداقل دارای هشت کاراکتر هستند و دارای ترکیبی ازاعدادوحروف می باشند. 4 - دسترسی به سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری فقط برای پرسنل پاکسازی شده و مجاز امکان پذیر است. 5 - انتقال متون طبقه بندی شده فقط از طریق ابزارهای تأیید شده و با توجه به اقدامات زیر انجام می پذیرد:  6 - ابزارهای طبقه بندی شده و تأیید شده، در یک محیط حفاظتی مورد استفاده قرار می گیرند. در صورت عدم استفاده، اینگونه ابزارها در ظرفهای مناسبی نگهداری می شوند. روند شناسایی اطلاعات حیاتی و خطر روند شناسایی اطلاعات حیاتی و سپس تحلیل اقدامات مشترک وابسته به عملیاتهای نظامی و دیگر فعالیتها می باشد. این خطر از طریق استفاده از عواملی مثل: مأموریت، دشمن،‌ منطقه، تجهیزات، زمان موجود و اقدامات غیر نظامی، مورد شناسایی قرار می گیرد. این خطر نوع حفاظت فیزیکی را مشخص میکند. انجام اقدامات مربوط به حفاظت فیزیکی باعث تقویت می گردد. آماده نمودن اطاقهای ضد صدا برای جلسات توجیهی یک نمونه از این اقدامات می باشد ولی اقدام ارزشمندی نیست. مسئله دیگری که بایستی در راستای ارزیابی اقدامات حفاظت فیزیکی مد نظر داشت این است که در صورت تداخل مشکلات سیاسی با اقدامات حفاظت فیزیکی، چه کار بایستی کرد. فرماندهان می توانند از طریق اقدامات پیشگیرانه، خطرات حفاظت فیزیکی را به حداقل خود برسانند. آنها می توانند بصورت دوره ای موقعیت حفاظت فیزیکی منطقه را تغییر دهند. شرح وظایف حفاظت فیزیکی اخلاق مداری حرفه ای *پوشیدن لباس فرم نگهبانی و رعایت ظواهر و شئونات اسلامی * کنترل ورود و خرج اموال و ثبت در دفتر مربوطه *کنترل تردد کار آموزان طبق کارت شناسایی افراد *راهنمایی و هدایت ارباب رجوع جهت مراجعه به واحدهای مربوطه *کنترل و بازرسی نسبت به تردد خودرو ها در هنگام ورود و خروج *کنترل به تردد کارکنان و مراجعین در محیط تحت پوشش *ثبت ورود و خروج میهمانان در دفتر مربوطه *بازرسی از ساختمان و اماکن در پایان وقت اداری و کنترل اتاق ها ، در ب ها ، آب و برق و غیره * ثبت رویداد ها و اتقاقات رخ داده به صورت دقیق در دفتر گزارش روزانه *ثبت ورود و خروج همکاران به اداره * ایمنی و آتش نشانی * جلوگیری از خراب کاری * حفاظت از جلسات و گرد همایی داخل سازمان بدیهی است ضمن دقت در انجام وظایف محوله توجه همکاران محترم حفاظت فیزیکی را به رعایت برخورد مودبانه با ارباب رجوع و حسن خلق اسلامی معطوف می دارد . حافظت IT : حراست IT در بخش حفاظت نرم افزاری، جلوگیری از خروج اطلاعات مهم، کنترل دیتا، حفاظت از سیستم ها و جلوگیری از نفوذ و خرابکاری را بر عهده دارد.  شرح وظایف حراست فناوری اطلاعات در سه فرآیند اصلی خدمات شبکه، سخت افزاری و خدمات مشاوره ای تعریف می شود که شرح کلی کار آنها را می توان به پنج دسته تقسیم کرد.  بررسی نیازهای سخت افزاری مورد نیاز واحدهای تابعه حوزه و تشخیص و تعیین چگونگی رفع نیازها با استفاده از امکانات موجود سازمان و ارائه نظارت کارشناسی برای خرید یا سفارش خرید آنها از منابع داخلی یا خارجی براساس استانداردهای مصوب، نصب و راه اندازی سخت افزار مورد نیاز کاربران و کارشناسان برای استفاده از نرم افزارهای طراحی شده است. ارائه خدمات پشتیبانی فنی برای نگهداری و تعمیر تجهیزات و وسایل سخت افزاری به طور مستقیم از خدمات متمرکز سازمان و یا خدمات فنی خارج از سازمان، تهیه، نصب و پشتیبانی کلیه تجهیزات فعال و غیرفعال از جمله وظايف حراست فناوري اطلاعات است. امنیت فیزیکی در مراکز حساس IT اشاره : برقراری امنیت فیزیکی، یعنی کنترل تردد و دسترسی افراد به تأسیسات و مناطق خاص، نقش حساسی را در نیل به اهداف یک مرکز داده ایفا می‌نماید. امروزه به‌کارگیری فناوری‌های جدید مانند تعیین هویت با استفاده از ویژگی‌های بیومتریک و مدیریت از راه دور امنیت اطلاعات، در گستره وسیعی به کمک فعالان حوزه امنیت آمده است که نتیجه آن، کنار گذاشتن روش‌های سنتی (کارت و نگهبان) توسط سیستم‌های امنیتی مدرن در داخل و اطراف مراکز داده است. در این راه و پیش از صرف سرمایه و خرید تجهیزات، مدیران IT باید با تشخیص و تخمین صحیح نیازهای امنیتی سازمان خود، مناسب‌ترین و مقرون به صرفه‌ترین روش حفاظتی را انتخاب نمایند. این مقاله به صورت اجمالی اصول تشخیص هویت افراد‌ (Personnel Identification) و روش‌های اجرایی آن، عناصر اصلی و شیوه‌های رایج در بحث سیستم‌های امنیتی را بررسی می‌نماید. نیروی انسانی؛ ریسکی که باید مدیریت شود زمانی که از امنیت یک مرکز داده صحبت می‌کنیم، اولین چیزی که به ذهن خطور می‌کند، حفاظت در برابر خرابکاری، جاسوسی و دزدی اطلاعات خواهد بود. نیاز به محافظت در برابر اخلال‌گران و جلوگیری از وارد آمدن آسیب‌های عمدی نیز امری بدیهی به حساب می‌آید. با این‌حال خطراتی که از جانب فعالیت‌های روزمره کارکنان و کارمندان متوجه یک مرکز داده می‌شود، مخاطرات و آسیب‌های عموماً پنهانی هستند که اغلب تأسیسات اطلاعاتی به طور دائم با آن روبه‌رو هستند. کارکنان جزو لاینفک یک مرکز داده به حساب می‌آیند. به طوری که مطالعات نشان می‌دهند، شصت درصد از مواردی که منجر به از کار افتادن یک مرکز داده می‌شود به علت اشتباهات فردی، استفاده نادرست از ابزار و تجهیزات، عدم الصاق برچسب و نصب نوشته‌های راهنما، سقوط اشیا، اشتباه در تایپ فرامین و دیگر موارد پیش‌بینی نشده کوچک و بزرگ اتفاق می‌افتند. از آنجایی که حضور کارکنان همواره همراه با اشتباهات اجتناب‌ناپذیر انسانی است، کنترل و ایجاد محدودیت در تردد کارکنان به مناطق حساس، یکی از نکات کلیدی در مقوله مدیریت ریسک است. این مطلب حتی در زمانی که احتمال حرکات و فعالیت‌های مشکوک ضعیف به نظر می‌رسد نیز به قوت خود باقی است. فناوری‌های تشخیص هویت با همان سرعتی که تجهیزات، اطلاعات و ارتباطات تغییر می‌کنند، در حال پیشرفت است. همراه با پدید آمدن تجهیزات و تکنیک‌های جدید نباید این نکته را فراموش نمود که مشکل اصلی‌ای که تمام این تلاش‌ها به خاطر آن صورت می‌گیرند، نه نکته‌ای فنی و نه مسئله‌ای پیچیده است. این مشکل به زبان ساده عبارت است از: «دور نگهداشتن افراد غیرمجاز یا بدخواه از محل‌هایی که نباید در آنجا حضور داشته باشند.» اولین قدم، ترسیم نقشه مناطق حساس و تعیین قوانینی برای دسترسی به این مناطق خواهد بود. اگرچه این‌کار ممکن است به ایجاد یک طرح پیچیده و چندلایه منجر شود، در نهایت کار خیلی دشواری نیست. مدیران IT عموماً می‌دانند که چه افرادی باید در چه نقاطی حضور داشته باشند. دشواری کار در قدم دوم نهفته است: تصمیم درباره انتخاب فناوری مناسب برای اجرای طرح. که هستید و چرا اینجایید؟ پیاده‌سازی فناوری‌های امنیتی ممکن است به نظر عجیب و پیچیده بیاید. به این اسامی توجه کنید: اثر‌انگشت، اسکن کف دست، اسکنر چشم، کارت‌های هوشمند و شناسایی طرح چهره. مفاهیم اساسی امنیت از همان زمانی که برای اولین بار انسان اقدام به محافظت از اموال خود نمود تا کنون بدون تغییر باقی مانده است. این مفاهیم که ساختاری ساده دارند و برای همه ما قابل فهمند، عبارتند از: پاسخی قاطع و روشن به این سؤال که: که هستید و اینجا چه می‌کنید؟ سؤال اول، یعنی «که هستید؟»، بیشترین مشکلات را در طراحی سیستم‌های امنیتی خودکار ایجاد می‌کنند. فناوری‌های امروزی تلاش می‌کنند با سطوح مختلفی از اطمینان، به طریقی هویت افراد را تعیین نمایند. وجود تفاوت در میزان دقت هر فناوری، باعث ایجاد تفاوت در هزینه استفاده از آن فناوری می‌گردد. برای مثال، استفاده از کارت‌های مغناطیسی، هزینه پایینی به همراه دارد. اما از سوی دیگر نتیجه آن به هیچ‌وجه قابلیت اطمینان صددرصد را ندارد. زیرا هیچ‌گاه مطمئن نیستید که چه کسی از کارت استفاده می‌نماید. اسکنر عنبیه چشم گران‌قیمت است، ولی نتیجه قطعی به همراه دارد. یافتن تعادلی مناسب بین دقت و هزینه، نکته اصلی در طراحی یک سیستم امنیتی به شمارمی‌رود. سؤال دوم یعنی «اینجا چه می‌کنید؟»، به زبان دیگر به این معنی است که: «وظیفه شما در این بخش چیست؟» پاسخ به این سؤال می‌تواند به طور تلویحی به همراه احراز هویت فرد مشخص گردد (نام این پرسنل آلیس ویلسون متخصص کابل‌کشی ما است. وی در زمینه کابل‌ها کار می‌کند. بگذارید وارد شود) یا این‌که اطلاعات مربوطه به طرق مختلف جمع‌آوری گردند. این کار می‌تواند به این شکل انجام شود که اطلاعات مرتبط با «هویت» و «دلیل» حضور شخص در یک ناحیه حفاظت شده با یکدیگر ترکیب شوند و برای مثال در یک کارت مغناطیسی ذخیره گردند. در چنین حالتی هویت یک فرد می‌تواند از طریق فرا‌خواندن اطلاعات موجود روی یک رایانه با دسترسی مجاز تأیید شود. البته برای این بخش می‌توان از روش‌های دسترسی متفاوتی نیز استفاده نمود؛ روش‌هایی که بر پایه حضور با اهداف مختلف طراحی گردیده‌اند. گاهی سؤال دوم، یعنی دلیل حضور، تنها سؤال مهم است و پاسخ به سؤال اول اهمیتی ندارد. مثال مناسب برای این حالات، کارکنان بخش تعمیرات و نظافت هستند. ترکیب تخصص‌ها برای یافتن راه‌حل‌ مدیران فعال در حوزه IT به خوبی با «چه کسی و چرا»های مسائل امنیتی آشنایی دارند. اما ممکن است در خصوص جزئیات یک روش خاص یا یک تکنیک مناسب برای پیاده‌سازی آن‌ها، بینش و بصیرت کافی نداشته باشند یا ساده‌تر این‌که، اصولاً به چنین شناختی احتیاجی نداشته باشند. در عوض، مدیران IT با آگاهی از نقشه حفاظتی محدودیت‌های ناشی از بودجه و شناخت خطرات و تهدیدات موجود، مسائلی که سازمان آنان در موارد امنیتی با آن‌ها دست به گریبان است را به خوبی می‌فهمند. از سوی دیگر، شاید مشاوران فعال در زمینه سیستم‌های امنیتی با جزئیات ریز و ظریف سازمان آشنایی نداشته باشند. اما با شناخت ظرفیت‌ها، موانع و هزینه‌های روش‌های جدید، کمک خوبی برای مدیران محسوب می‌گردند. مشاوران معمولاً تجارب خوبی در دیگر زمینه‌های طراحی سیستم‌های امنیتی دارند و به همین خاطر قادرند برای هرچه واضح‌تر شدن مسئله سؤالات خوبی را در کنار دو سؤال اصلی «چه کسی و چرا؟» مطرح سازند. بدین شکل و با استفاده از تلفیق تخصص‌ها، طراحی سیستم امنیتی با برقراری تعادل مناسب بین ملزومات، میزان خطرپذیری، روش‌های در دسترس و محدودیت‌های مالی صورت خواهد پذیرفت. شناسایی مشکل‌ مناطق محافظت شده: چه چیزی نیازمند محافظت است؟ اولین قدم در پیاده‌سازی طرح حفاظتی یک تأسیسات، تهیه نقشه‌ای از اماکن فیزیکی، شناسایی نواحی و نقاط ورودی است. در این نقشه باید کلیه نواحی از لحاظ سطوح امنیتی و همچنین قواعد دسترسی مشخص و دسته‌بندی گردند. جانمایی مناطق ذیل می‌تواند به صورت نواحی هم‌مرکز طراحی گردد: – محدوده بنا – محدوده ساختمان – بخش کامپیوتر – اتاق سرورها – رک حاوی تجهیزات‌ به همین شکل نواحی زیر نیز می‌توانند به صورت مجاور با یکدیگر در نظر گرفته شوند: – بخش ملاقات کنندگان‌ – دفاتر – انبار، سرویس‌ها و تأسیسات‌ در مناطق هم‌مرکز می‌توان از روش‌های دسترسی متفاوت یا افزاینده استفاده نمود. در صورتی که از روش امنیتی افزاینده استفاده شود، با نزدیک‌تر شدن به ناحیه مرکزی بر شدت و میزان توجه و محافظت افزوده خواهد شد. حُسن این روش در این است که برای دسترسی به مناطق داخلی، علاوه بر قوانین امنیتی مربوط به آن ناحیه، قوانین مربوط به نواحی بیرونی و لایه‌های خارجی نیز ناظر بر تردد افراد خواهند بود. علاوه بر آن، هر گونه نفوذ به یک ناحیه بیرونی، توسط لایه حفاظتی بعدی خنثی خواهد شد. Rack-Level Security : در قلب لایه‌های امنیتی «رک» قرار دارد. قفل‌های مخصوص رک که به طور ویژه برای این محفظه‌ها ساخته شده‌اند، هنوز کاملاً عمومیت نیافته‌اند. اما در صورت رواج، به عنوان آخرین سد دفاعی در برابر دسترسی‌های غیر مجاز در تجهیزات حساس به کار گرفته خواهند شد. اتاقی را در نظر بگیرید که در دور تا دور آن رک‌های حاوی سرور قرار دارند. در چنین اتاقی بسیار بعید به نظر می‌رسد که تمامی افراد حاضر در اتاق به دسترسی به تمام رک‌ها نیاز داشته باشند. استفاده از قفل رک این اطمینان را به وجود خواهد آورد که کارکنان سرورها به رک سرورها، کارکنان مخابرات به رک تجهیزات مخابراتی و به همین شکل هر فردی به رک مربوط به کار خود دسترسی داشته باشد. «قفل‌های رک قابل مدیریت» این قابلیت را دارند که از راه دور پیکربندی شوند تا تنها در زمان نیاز و برای افراد مشخص دسترسی به رک را امکان‌پذیر سازند. با استفاده از این قفل‌ها خطرات ناشی از حوادث، خرابکاری یا نصب غیرمجاز تجهیزات اضافه (که خطراتی از قبیل افزایش مصرف برق و درجه حرارت داخلی رک را به دنبال دارد) به حداقل خواهد رسید. Infrastructure Security: توجه به این نکته ضروری است که در تهیه نقشه‌های امنیتی، علاوه بر نواحی دربرگیرنده تجهیزات عملیاتی IT، به نواحی شامل المان‌های زیرساختی فیزیکی نیز توجه شود. زیرا تهدید این المان‌ها می‌تواند موجب از کار افتادن کل سیستم و در نتیجه بروز Downtime گردد. برای مثال، تجهیزات HVAC (برق فشار قوی) می‌توانند عمداً یا سهواً خاموش شوند، ژنراتوری که باتری‌ها را شارژ می‌کند احتمال دارد به سرقت برود یا کنسول مدیریت هوشمند سیستم احتمالا‌ً به اشتباه سیستم اطفای حریق را فعال سازد. ضوابط دسترسی: چه کسی؟ کجا؟ اجازه دسترسی یک فرد به یک ناحیه حفاظت شده، به عوامل گوناگونی بستگی دارد. در کنار عواملِ مرسومِ «هویت» و «هدف حضور»، سه عامل مهم‌تر (عوامل دیگری نیز می‌توانند تأثیرگذار باشند) عبارتند از: هویت شخصی: پرسنل مشخصی که در یک سازمان مشغول کارند، باید به بخش‌های مرتبط با وظیفه آن‌ها دسترسی داشته باشند. برای نمونه، مدیر امنیت یک شرکت باید به اکثر بخش‌های ساختمان دسترسی داشته باشد. اما دلیلی وجود ندارد که همین شخص به اطلاعات مشتریان در بانک اطلاعات شرکت دسترسی داشته باشد. ممکن است مسئول IT یک شرکت به اتاق‌های کامپیوتر و سیستم‌عامل‌های نصب شده روی آن‌ها دسترسی داشته باشد. اما همین شخص اجازه ورود به بخش تأسیسات و تجهیزات ولتاژ قوی ساختمان را نخواهد داشت. یا مدیرعامل شرکتی را در نظر بگیرید که باید به دفتر مدیر حراست، بخش IT و بخش‌های عمومی شرکت دسترسی داشته باشد. اما دلیلی وجود ندارد اجازه دستیابی به اتاق سرور یا بخش تأسیسات را داشته باشد. مجوز حضور: ممکن است یکی از پرسنل بخش تعمیرات (صرف‌نظر از نام و مشخصاتش) تنها به قسمت تأسیسات و نواحی عمومی دسترسی داشته باشد. از سوی دیگر، ممکن است مجوز دسترسی یک کارگر بخش خدمات که وظایف محوله وی معمولاً به طور روزانه تغییر می‌کند، فقط برای دسترسی به قسمت‌های عمومی و مشترک اعتبار داشته باشد. یک متخصص سوییچ‌های شبکه تنها اجازه دسترسی به رک‌هایی را دارد که حاوی این سوییچ‌ها هستند، نه رک‌هایی که سرورها و دیگر ابزار ذخیره‌سازی در آن‌ها جای داده ‌شده‌اند. در یک مرکز که سرورهای میزبان وب در آن قرار دارند، امکان دارد کارمند بخش «پشتیبانی از سیستم‌های کلاینت» فقط اجازه ورود به اتاق کلاینت‌ها (یعنی جایی که برای انجام وظایف مدیریتی، از آنجا به وسیله کلاینت به سرورها متصل می‌شوند) را داشته باشد. اطلاعات مجاز: اجازه دستیابی به قسمت‌های فوق‌العاده حساس تنها به برخی افراد خاص و برای اهداف خاص داده می‌شود. البته افرادی که «باید» به اطلاعات مربوطه دسترسی داشته باشند، این دسترسی تا هنگام «نیاز» برای آن‌ها مهیا خواهد بود. استفاده از فناوری‌ روش‌های احراز هویت: «قابلیت اطمینان» در «برابر هزینه روش‌های شناسایی افراد به سه بخش عمده تقسیم می‌شوند. این سه بخش از نظر قابلیت اطمینان و البته میزان هزینه به ترتیب صعودی عبارتند از: -‌ چه به همراه دارید؟ -‌ چه می‌دانید؟ -‌ چه کسی هستید؟ چه به همراه دارید؟: ضعیف‌ترین قابلیت اطمینان (امکان استفاده به صورت اشتراکی و امکان به سرقت رفتن) این بخش شامل وسایلی می‌شود که فرد می‌تواند با خود حمل کند یا بپوشد. یک کلید، یک کارت یا یک شیء کوچک‌ (Token) که می‌تواند به جایی از لباس فرد متصل گردد یا در داخل یک جا کلیدی قرار داده شود. این ابزارها می‌توانند خیلی ساده، مانند یک کلید فلزی، یا خیلی هوشمند، مانند یک کارت با تراشه هوشمند باشند. چنین ابزاری می‌تواند یک کارت دارای نوار مغناطیسی حاوی اطلاعاتی در مورد شما (مانند کارت‌های آشنای ATM)، یا یک کارت یا Token مجهز به فرستنده و/یا گیرنده که در فواصلی کوتاه با یک Reader در ارتباط است (proximity card یا proximity token)، باشد. این دسته از روش‌های احراز هویت، پایین‌ترین قابلیت اطمینان و اعتماد را دارند. زیرا هیچ ضمانتی وجود ندارد که این ابزار توسط فرد مجاز مورد استفاده قرار گیرند. این ابزارها می‌توانند به اشتراک گذاشته شوند، به سرقت بروند، مفقود شوند یا فردی آن را پیدا کرده باشد. چه می‌دانید؟: قابل اطمینان‌تر (به سرقت نمی‌روند. اما می‌توانند بین چند نفر به اشتراک گذاشته شوند یا در جایی نوشته شوند) متدهای این دسته شامل کلمات عبور، کد، دستورالعملی برای انجام یک کار (مانند باز کردن یک قفل رمز شده)، عملیات تأیید توسط یک card reader یا دسترسی به یک رایانه از طریق صفحه کلید هستند. استفاده از کلمه عبور یا کد برای تأمین امنیت معمولاً یک معمای امنیتی را ایجاد می‌کند: به خاطر سپردن کلمه عبور یا کد بسیار آسان است. به همین دلیل، حدس زدن آن نیز کار ساده‌ای است. اگر عبارت انتخاب شده سخت و مشکل باشد، آن‌گاه نمی‌توان به سادگی آن را حدس زد. اما چون کلمه عبور و کد را می‌توان جایی نوشت و یادداشت کرد، همین امر ایمنی آن را کاهش می‌دهد. این دسته، از دسته اول قابل اطمینان‌تر است. اما کلمات عبور و کدها نیز همچنان می‌توانند مشترکاً مورد استفاده چند نفر قرار گیرند و اگر در جایی نوشته شوند، آن‌گاه خطر لو رفتن آن افزایش خواهد یافت. چه کسی هستید؟: بالاترین قابلیت اطمینان (وابسته به خصوصیت فردی که منحصراً متعلق به یک شخص است( این دسته از روش‌های احراز هویت، بر پایه شناسایی مشخصات منحصربه فرد فیزیکی و فیزیولوژیکی افراد ایجاد شده‌اند. شناسایی قاطع هویت اشخاص، نیازی است که همگی به طور روزمره به آن احتیاج داریم. وقتی این عمل با استفاده از روش‌های تکنولوژیک صورت می‌گیرد، نام «روش‌های بیومتریک» به آن اطلاق می‌شود. تکنیک‌های اسکن بیومتریک بر اساس چند ویژگی خاص انسانی که قابل تبدیل به اطلاعات کمّی و قابل تحلیل هستند طراحی می‌شوند. برخی از رایج‌ترین این تکنیک‌ها عبارتند از: -‌‌ اثر انگشت -‌ عنبیه (الگوی رنگی) -‌ شبکیه (الگوی مویرگ‌های خونی چشم) -‌ صدا -‌ دست (شکل انگشت‌ها و ضخامت دست) -‌ صورت (موقعیت نسبی چشم‌ها، بینی و دهان نسبت به یکدیگر) -‌ دستخط (الگوی حرکت قلم در هنگام نوشتن) نتیجه پردازش ابزارهای بیومتریک (در صورتی که هویت شخص را تأیید نمایند) معمولاً قابلیت اطمینان بسیار بالایی دارد. یعنی چنانچه دستگاه، هویت فردی را تأیید نمود، با اطمینان می‌توان گفت که این همان فردی است که در روز اول، اطلاعات او به دستگاه داده شده است. امروزه امنیت اطلاعات در سیستم های کامپیوتری به عنوان یکی از مسائل مهم مطرح است و می بایست به مقوله امنیت اطلاعات نه به عنوان یک محصول بلکه به عنوان یک فرآیند نگاه گردد. بدون شک اطلاع رسانی در رابطه با تهدیدات، حملات و نحوه برخورد با آنان، دارای جایگاهی خاص در فرآیند ایمن سازی اطلاعات بوده و لازم است همواره نسبت به آخرین اطلاعات موجود در این زمینه خود را بهنگام نمائیم. بدین دلیل و با توجه به اهمیت اطلاع رسانی در این زمینه، به اختصار مطالبی در ارتباط با امنیت اطلاعات، هشدارهای امنیتی، ابزارهای برخورد با حملات و تهدیدات امنیتی تقدیم می گردد. الف - امنیت داده ها در کامپیوترها عملیات لازم به منظور امنیت داده ها استفاده صحیح از رمزهای عبور: سعی نمائید که برای استفاده از اطلاعات موجود بر روی دستگاه های قابل حمل همواره از رمزهای عبور استفاده نمائید. در زمان وارد کردن رمز عبور، گزینه هائی را انتخاب ننمائید که به کامپیوتر  امکان به خاطر سپردن رمزهای عبور را بدهد. از رمزهای عبوری که امکان تشخیص آسان آنان برای افراد غیرمجاز  وجود دارد، استفاده نکنید. ذخیره سازی جداگانه داده های مهم: از امکانات و دستگاه های متعددی به منظور ذخیره سازی داده می توان استفاده نمود. دیسک های فشرده CD ، DVD و یا دیسک های قابل حمل پیشنهاد می گردد. اطلاعات موجود بر روی دستگاه های قابل حمل( نظیر کامپیوترهای Note book ) بر روی رسانه های ذخیره سازی قابل حمل و در مکان های متفاوت، ذخیره و نگهداری گردد. بدین ترتیب در صورت سرقت و یا خرابی کامپیوتر، امکان دستیابی و استفاده از داده ها همچنان وجود خواهد داشت. مکان نگهداری داده ها می بایست دارای شرایط مطلوب امنیتـی باشد. رمزنگاری فایل ها:با رمزنگاری فایل ها، صرفاً افراد مجاز قادر به دستیابی و مشاهده اطلاعات خواهند بود. در صورتی که افراد غیر مجاز امکان دستیابی به داده ها را پیدا نمایند، قادر به مشاهده اطلاعات نخواهند بود. در زمان رمزنگاری اطلاعات، می بایست تمهیدات لازم در خصوص حفاظت و به خاطر سپردن رمزهای عبور اتخاذ گردد. نصب و نگهداری نرم افزارهای ضد ویروس:حفاظت کامپیوترهای قابل حمل در مقابل ویروس ها، نظیر حفاظت سایر کامپیوترها بوده و می بایست همواره از بهنگام بودن این نوع برنامه ها، اطمینان حاصل نمود. نصب و نگهداری یک فایروال: در صورت استفاده از شبکه های متعدد، ضرورت استفاده از فایروال ها مضاعف می گردد. با استفاده از فایروال ها حفاظت لازم و پیشگیری اولیه در خصوص دستیابی به سیستم توسط افراد غیر مجاز انجام خواهد شد. Back up گرفتن داده ها:از هر نوع داده ارزشمند موجود بر روی یک کامپیوتر باید Back up گرفته و آنها را ذخیره نمود. بدین ترتیب در صورتی که کامپیوتر سرقت و یا با مشکل مواجه شود، امکان دستیابی به اطلاعات در معرض تهدید وجود خواهد داشت . ب - نحوه انتخاب و حفاظت رمزهای عبور:  رمزهای عبور، روشی به منظور تائید کاربران بوده و تنها حفاظ موجود بین کاربر و اطلاعات موجود بر روی یک کامپیوتر می باشند. مهاجمان با استفاده از برنامه های متعدد نرم افزاری، قادر به حدس رمزهای عبور و یا اصطلاحاً "Crack " نمودن آنان می باشند. با انتخاب مناسب رمزهای عبور و نگهداری آنان، امکان حدس آنان مشکل و بالطبع افراد غیر مجاز قادر به دستیابی اطلاعات شخصی شما نخواهند بود. یکی از بهترین روشهای حفاظت از اطلاعات، حصول اطمینان از این موضوع است که صرفاً افراد مجاز قادر به دستیابی به اطلاعات می باشند. فرآیند تائید هویت و اعتبار کاربران در دنیای مجازی شرایط و ویژگی های خاص خود را داشته و شاید بتوان ادعا کرد که این موضوع به مراتب پیچیده تر از دنیای غیرمجازی است. در صورتی که شما رمزهای عبور را به درستی انتخاب نکرده و یا از آنان به درستی مراقبت ننمائید، قطعاً پتانسیل فوق جایگاه و کارایی واقعی خود را از دست خواهد داد. تعداد زیادی از سیستم ها و سرویس ها صرفاً به دلیل عدم ایمن بودن رمزهای عبور با مشکل مواجه شده و برخی از ویروس ها با حدس و تشخیص رمزهای عبور ضعیف، توانسته اند به اهداف مخرب خود دست یابند. چگونه یک رمزعبور خوب تعریف کنیم؟ اکثر افراد از رمزهای عبوری استفاده می نمایند که مبتنی بر اطلاعات شخصی آنان است، چراکه بخاطر سپردن این نوع رمزهای عبور برای آنان ساده تر می باشد. بدیهی است به همان نسبت، مهاجمان نیز با سادگی بیشتری قادر به تشخیص و کراک نمودن رمزهای عبور خواهند بود. این نوع رمزهای عبور دارای استعداد لازم برای حملات از نوع "دیکشنری "، می باشند. به منظور تعریف رمزعبور، موارد زیر پیشنهاد می گردد : •    عدم استفاده از رمزهای عبوری که مبتنی بر اطلاعات شخصی هستند زیرا این نوع رمزهای عبور به سادگی حدس و تشخیص داده می شوند. •    عدم استفاده از کلماتی که می توان آنان را در هر دیکشنری  و یا زبانی پیدا نمود . •    پیاده سازی یک سیستم و روش خاص به منظور به خاطرسپردن رمزها •    استفاده از حروف بزرگ و کوچک در زمان تعریف رمزعبور •    استفاده از ترکیب حروف ، اعداد و حروف ویژه •    استفاده از رمزهای عبور متفاوت برای سیستم های متفاوت نحوه حفاظت رمزهای عبور : •    از دادن رمز عبور خود به سایر افراد جداً اجتناب گردد. •    در صورتی که مرکز ارائه دهنده خدمات اینترنت شما، انتخاب سیستم تائید (Authentication ) را برعهده شما گذاشته است، سعی نمائید یکی از گزینه های Challenge/response یا Public encryption key را در مقابل رمزهای عبور ساده، انتخاب نمائید. •    از نوشتن رمز عبور بر روی کاغذ و گذاشتن آن بر روی میز محل کار، نزدیک کامپیوتر و یا چسباندن آن بر روی کامپیوتر، جداً اجتناب گردد. افرادی که امکان دستیابی فیزیکی به محل کار شما را داشته باشند، به راحتی قادر به تشخیص رمز عبور شما خواهند بود. •    هرگز به خواسته افرادی که به بهانه های مختلف از طریق تلفن و یا نامه از شما درخواست رمز عبور را می نمایند، توجه ننمائید. نحوه حفاظت رمزهای عبور : •    پس از انتخاب یک رمزعبور که امکان حدس و تشخیص آن مشکل است، می بایست تمهیدات لازم در خصوص نگهداری آنان پیش بینی گردد. در این رابطه موارد زیر پیشنهاد می گردد: •    از دادن رمز عبور خود به سایر افراد جداً اجتناب گردد. •    از نوشتن رمز عبور بر روی کاغذ و گذاشتن آن بر روی میز محل کار، نزدیک کامپیوتر و یا چسباندن آن بر روی کامپیوتر، جداً اجتناب گردد. افرادی که امکان دستیابی فیزیکی به محل کار شما را داشته باشند، به راحتی قادر به تشخیص رمز عبور شما خواهند بود. •    هرگز به خواسته افرادی که به بهانه های مختلف از طریق تلفن و یا نامه از شما درخواست رمز عبور را می نمایند، توجه ننمائید. •    در صورتی که مرکز ارائه دهنده خدمات اینترنت شما، انتخاب سیستم تائید (Authentication ) را برعهده شما گذاشته است، سعی نمائید یکی از گزینه های Challenge/response یا Public encryption key را در مقابل رمزهای عبور ساده، انتخاب نمائید. بسیاری از برنامه ها امکان به خاطر سپردن رمزهای عبور را ارائه می نمایند، برخی از این برنامه ها دارای سطوح مناسب امنیتی به منظور حفاظت از اطلاعات نمی باشند. برخی برنامه ها نظیر برنامه های سرویس گیرنده پست الکترونیکی، اطلاعات را به صورت متن (غیررمزشده) در یک فایل بر روی کامپیوتر ذخیره می نمایند. این بدان معنی است که افرادی که به کامپیوتر شما دستیابی دارند، قادر به کشف تمامی رمزهای عبور و دستیابی به اطلاعات شما خواهند بود. بدین دلیل، همواره به خاطر داشته باشید زمانی که از یک کامپیوتر عمومی، استفاده می نمائید، عملیاتlogout را انجام دهید. برخی از برنامه ها از یک مدل رمزنگاری مناسب به منظور حفاظت اطلاعات استفاده می نمایند که ممکن است دارای امکانات ارزشمندی به منظور مدیریت رمزهای عبور باشند. ج - چند عادت خوب امنیتی انسان عصر اطلاعات می بایست در کنار استفاده از فن آوری های متعدد، سعی نماید برخی عادات و حرکات پسندیده را برای خود اصل قرار داده و با تکرار مدوام آنان، امکان و یا بهتر بگوئیم شانس خرابی اطلاعات و یا کامپیوتر را کاهش دهد. دستـیابی به یک کامپیوتر به دو صورت فیزیکی و از راه دور، امکان پذیر می باشد. شما می توانید به سادگی افرادی را  که قادر به دستیابی فیزیکی به سیستم شما می باشند را شناسایی نمائید. آیا شناسایی افرادی که قادرند از راه دور به سیستم شما متصل گردند، نیز امری ساده است؟ پاسخ سوال فوق، منفی است و شناسائی افرادی که از راه دور به سیستم شما متصل می شوند، به مراتب مشکل تر خواهد بود. اگر شما کامپیوتر خود را به یک شبکه متصل نموده اید، قطعاً در معرض تهدید و آسیب خواهید بود. استفاده کنندگان کامپیوتر و کاربران شبکه های کامپیوتری (خصوصاً اینترنت)، می توانند با رعایت برخی نکات که می بایست به عادت تبدیل شوند، ضریب مقاومت و ایمنی سیستم خود را افزایش دهند. در ادامه به برخی از این موارد اشاره می گردد : قفل نمودن کامپیوتر زمانی که از آن دور هستیم: شما با قفل نمودن کامپیوتر خود، عرصه را برای افرادی که با نشستن پشت کامپیوتر شما قصد دستیابی بدون محدودیت به اطلاعات شما را دارند، تنگ خواهید کرد. قطع ارتباط با اینترنت زمانی که از آن استفاده نمی گردد:  پیاده سازی فناوری هائی نظیر DSL و مودم های کابلی این امکان را برای کاربران فراهم نموده است که همواره به اینترنت متصل و اصطلاحاًonline باشند. این مزیت دارای چالش های امنیتی خاص خود نیز می باشد. باتوجه به این که شما بطور دائم به شبکه متصل می باشید، مهاجمان و ویروس ها فرصت بیشتری برای یافتن قربانیان خود خواهند داشت. در صورتی که کامپیوتر شما همواره به اینترنت متصل است. می بایست در زمانی که قصد استفاده از اینترنت را ندارید، اتصال خود را غیر فعال نمایید. فرآیند غیرفعال نمودن اتصال به اینترنت به نوع ارتباط ایجاد شده، بستگی دارد. چنانچه اطلاعات شما اهمیت زیادی دارد از اتصال سیستم به اینترنت اجتناب کنید. بررسی تنظیمات امنیتی: اکثر نرم افزارها نظیر برنامه های مرورگر و یا پست الکترونیکی، امکانات متنوعی را به منظور پیکربندی سفارشی متناسب با شرایط و خواسته استفاده کنندگان، ارائه می نمایند. در برخی موارد همزمان با فعال نمودن برخی از گزینه ها از یک طرف امکان استفاده از سیستم راحت تر شده و از طرف دیگر ممکن است احتمال آسیب پذیری شما در مقابل حملات، افزایش یابد. در این رابطه لازم است تنظیمات امنیتی موجود در نرم افزار را بررسی نموده و گزینه هائی را انتخاب نمائید که علاوه بر تأمین نیاز شما، آسیب پذیری سیستم شما در مقابل حملات را افزایش ندهد. در صورتی که یک Patch و یا نسخه جدیدی از یک نرم افزار را بر روی سیستم خود نصب می نمائید، ممکن است تغییراتی را در تنظیمات انجام شده اعمال نماید، می بایست بررسی مجدد در خصوص تنظیمات امنیتی را انجام داده تا این اطمینان حاصل گردد که سیستم دارای شرایط مناسب و مقاوم در مقابل تهدیدات است. از دانلود کردن نرم افزارهای موجود در بازار و نصب کپی نرم افزار ها بر روی سیستم خودداری نمایید به منظور افزایش مقاومت سیستم در مقابل خرابی و از دست دادن اطلاعات، می بایست به ابعاد دیگری نیز توجه داشت. برخی مواقع تهدید اطلاعات و در معرض آسیب قرار گرفتن آنان از جانب افراد نبوده و این موضوع به عوامل طبیعی و فنی دیگری بستگی دارد. با اینکه روشی برای کنترل و یا پیشگیری قطعی این نوع از حوادث وجود ندارد ولی می توان با رعایت برخی نکات میزان خرابی را کاهش داد. - نتایج بی توجهی به امنیت اطلاعات نفوذ به شبکه و دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده تخریب و دستکاری اطلاعات موجود در سیستم و نرم افزارها اشغال پهنای باند و اتلاف پهنای باند سوء استفاده های آموزشی، مالی، اداری و... از طریق نفوذ به سیستم های مربوطه  کارشناس حراست فناوری اطلاعات تعریف: این شغل دربرگیرنده فعالیت‌هایی است که متصدیان آن عهده دار مطالعه، برنامه‌ریزی و اقدام در جهت حفاظت از اطلاعات و فنآوری‌های اطلاعاتی و انجام اقدامات لازم برای احراز صلاحیت فنی و امنیتی افراد و شرکت‌های حوزه فناوری اطلاعات در دستگاه متبوع، به منظور ایجاد محیطی سالم و امن برای ایجاد، تبادل و استفاده اطلاعات می‌باشند. این شغل حسب پست مورد تصدی می‌تواند متضمن مدیریت و سرپرستی نیز باشد. اهم وظایف و مسئولیت‌ها: ۱- تحقیق و بررسی پیرامون وظایف و مسئولیت‌های مرتبط با حفاظت اطلاعات و فنآوری‌های اطلاعاتی و مؤثرترین شیوه‌ها و روش‌های حفاظتی مربوط ۲- عضویت در کمیته امنیت اطلاعات دستگاه و مشارکت مؤثر در سیاستگذاری امنیت فناوری اطلاعات دستگاه متبوع ۳- تدوین برنامه‌های مرتبط با حفاظت فناوری اطلاعات و انجام اقدامات لازم برای حفظ امنیت فضای ایجاد و تبادل اطلاعات در دستگاه‌ متبوع ۴- برنامه‌ریزی، نظارت و انجام اقدامات لازم به منظور رصد مستمر وضعیت امنیتی فناوری اطلاعات دستگاه مربوط و سامانه‌های اطلاعاتی آن از جهت رعایت استانداردها و اصول حفاظتی ۵- بررسی و نظارت بر اجرای بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های حفاظتی مربوط به فناوری اطلاعات در دستگاه متبوع ۶- بررسی، نظارت و انجام اقدامات لازم در راستای تهیه شناسنامه محیطی حوزه فناوری اطلاعات (رایانه‌ها، شبکه‌های موجود و نظایر آن) در دستگاه متبوع ۷- شناسایی تهدیدها و عوامل مخل امنیت در حوزه فنآوری اطلاعات (مانند خلأهای امنیتی سیستم و یاحملات سایبری) و انجام اقدامات لازم در جهت پیشگیری، کشف و مقابله با آنها ۸- نظارت بر نحوه حفاظت از سیستم‌های سخت‌افزاری، نرم‌افزاری، شبکه‌ها و داده‌های دستگاه متبوع ۹- نظارت بر عملکرد افراد و شرکت‌های اجرا کننده طرح‌های فناوری اطلاعات در دستگاه متبوع ۱۰- بررسی و تعیین صلاحیت افراد و شرکت‌های مرتبط با حوزه فناوری اطلاعات در دستگاه متبوع در همکاری با کارشناسان حراست پرسنلی ۱۱- نظارت بر انجام مانیتورینگ ترافیک شبکه و پیگیری رفتارهای مشکوک و شناسایی متخلفین ۱۲- انجام امور مرتبط با فناوری اطلاعات در حوزه پدافند غیرعامل در دستگاه متبوع ۱۳- تهیه گزارش‌های کارشناسی و فنی در زمینه حفاظت فناوری اطلاعات دستگاه متبوع و ارائه آنها به مراجع ذیربط وظایف حراست و اداره حراست حراست مدیریت • پیگیری جذب نیروهای کارآمد و متخصص • بازنگری ساختارها ، تشکیلات تفصیلی و شرح وظایف حراست • پیگیری اخذ اعتبارات لازم • استاندارد سازی روش ها • برنامه ریزی ، سازماندهی ، نظارت و هدایت کلیه فعالیت ها و اقدامات حراستی • کنترل و نظارت بر حضور و اشتغال اتباع خارجی در محیط دانشگاه بر اساس ضوابط • همکاری و اضهار نظر در طرح های حفاظت از تأسیسات دانشگاه و نظارت بر حسن اجرای طرحهای مزبور • استقرار سیستم مناسب حفاظت فیزیکی ، پرسنلی و فناوری اطلاعات دانشگاه • ابلاغ دستورات حراستی به موسسات تابعه و واحدهای اداری • انجام اقدامات لازم در صورت بروز حوادث و سوانح و اطلاع فوری مراتب به مقامات مسئول • نظارت بر تهیه و تنظیم فرم های حراستی • تواjند سازی کارکنان حراست • ارائه نظرات مشورتی به مسئولین با توجه به اطلاعات مکتسبه • رفع نقائص و بهبود روش های حراستی • هnهنگی و تعامل با واحدهای درون و بیرون سازمانی • تنظیم برنامه های مختلف بازرسی • انجام مکاتبات و پیگیری آن و پاسخ به استعلام سازمان های ذیصلاح • تعیین صلاحیت پرسنل اعزامی به خارج از کشور و توجیه حفاظتی آنان و نیز پرسنلی که با اتباع بیگانه ارتباط دارند • انجام سایر امور محوله از سوی ریاست دانشگاه اداره حفاظت اسناد و فناوری اطلاعات اسناد حفاظت : • نگهداری و حفاظت کلیدها ، مفتاح قفل ها ، رمز و دستگاههای تکثیر • تشکیل دبیرخانه محرمانه • اجرای کامل نظامنامه و دستورالعمل حفاظت اسناد طبقه بندی شده • دریافت ،ثبت و اقدام به حفاظت اسناد طبقه بندی شده و محرمانه بصورت متمرکز • طبقه بندی اسناد و مدارک بر حسب درجه اهمیت و حساسیت • ایجاد بایگانی منظم موضوعی و پرسنلی و سیستم مطمئن بایگانی ، ارسال مراسلات و گردش اسناد • استقرار سیستم مناسب جهت حراست و حفاظت از مخاز ن سئوالات آزمون های سراسری و سایر آزمون ها • تهیه و تنظیم ، تکثیر و نسخه برداری از نامه های طبقه بندی شده با نظر مسئول مستقیم • انجام اقدامات لازم در جهت جلوگیری از افشاء غیر مجاز مذاکرات و صورت جلسه ها • تهیه و تنظیم ، دریافت اسناد و مدارک محرمانه واصله از سازمانهای مختلف و حراست از آنها بر اساس مقررات • تدوین دستورالعمل های حفاظتی جهت حفظ و نگهداری اسناد طبقه بندی شده و نظارت بر حسن انجام آن • پالایش اسناد راکد • نظارت بر امحاء اسناد و مدارک و اوراق اداری • آموزش و توجیه کارکنان در خصوص نحوه حفاظت از اسناد طبقه بندی شده • کنترل صحت درجه بندی اسناد محرمانه بر حسب اهمیت و میزان لطnتی که ممکن است به دلیل دستبرد یا افشای آنها به مصالح و امنیت مجموعه وارد گردد. • برقراری سرویس حفاظت برای انتقال و ارسال اسناد طبقه بندی شده • صدور کارت شناسایی پرسنلی • نظارت بر حفاظت اسناد واحدهای تابعه اطلاعات فناوری حفاظت : • ایجاد امکان دسترسی به کلیه بانک های اطلاعاتی دستگاه • حفاظت از اطلاعات ، سخت افزار، نرم افزار و ارتباطات رایانه ای دستگاه از نفوذ ، دسترسی غیر مجاز و سرقت • انجام آموزش های لازم به همکاران حراستی و فناوری اطلاعات دانشگاه در زمینه های ارتقاء سطح دانش و مهارتهای لازم در این حوزه • تهیه نرم افزارهای مورد نیاز حراستی و بروز رسانی و پشتیبانی لازم در روند تهیه نسخه پشتیبان • ایجاد بانک های اطلاعاتی مورد نیاز • نظارت بر نحوه استفاده از شبکه ها ، ارتقاء و پشتیبانی لازم • شرکت در جلسات کمیته های راهبردی امنیت شبکه دانشگاه • بازرسی های دوره ای از سایت ها به منظور اطمینان از انطباق وضعیت موجود با سیاست ها و خط مشی های امنیتی فناوری اطلاعات دانشگاه و تهیه گزارش • نظارت بر انجام و چگونگی نصب سیستم های دوربین های نظارت تصویری و مانیتورینگ دانشگاه • فرهنگی لازم با مراجع ذیصلاح در امر رسیدگی به جرایم رایانه ای در حوزه دانشگاه • پیگیری تشکیل و تهیه شناسنامه رایانه ای از شبکه ها ، سخت افزارها، نرم افزارها، دسترسی های کاربران و بروز رسانی آن در دانشگاه • پیگیری اجرای مقررات و دستورالعمل های حفاظتی و امنیتی تولید، نگهداری ،گردش، دسترسی تکثیر و امحاء اسناد و اطلاعات دیجیتالی دانشگاه • تعیین ضوابط حفاظتی ، موقعیت مکانی سیستم های سخت افزار اصلی و کنترل تردد به آن مکانها • پیگیری دریافت و بررسی گزارش های موفق و ناموفق نفوذ به سیستم های موجود سازمان و تهیه گزارش لازم • تعیین طبقه بندی حفاظتی ، اطلاعاتی اسنادی که تبدیل به دیجیتال شده اند • همکاری لازم در پیاده سازی ISMS) سیستم مدیریت اطلاعات سری ) در دانشگاه • انجام اقدامات لازم جهت جلوگیری از آتش سوزی ، سرقت ، تخریب، جعل ، جاسوسی، چاپ و نشر غیر مجاز ، سوء استفاده • برقراری ارتباط سیستمی حراست با واحدهای تابعه در مرکز استان ها و وزارت اطلاعات • نظارت در خصوص برقراری یا مسدود کردن پورت های فیزیکی منطقی ورودی و خروجی سیستم ها توسط واحد فناوری دانشگاه • نظارت بر رعایت ملاحظات حفاظتی و امنیتی در خصوص نصب و توسعه شبکه های موجود در دستگاه • پیگیری و اجرای شبکه مانیتورینگ ترافیک شبکه توسط واحد فناوری دستگاه و نظارت و اخذ گزارشات موردی و دوره ای از آن واحد • تعیین صلاحیت پیمانکاران و مشاورین سازمان جهت انجام خدمات حوزه فناوری اطلاعات قبل از انعقاد قرارداد • نظارت دوره ای از روند تهیه نسخه پشتیبانی از اطلاعات طبقه بندی شده و نحوه نگهداری آن اداره حفاظت فیزیکی و پرسنلی پرسنلی حفاظت • تهیه بولت خبری و گزارش های خبری • تعیین و بازنگری مشاغل حساس • پیگیری و اجرای دستورالعمل های ابلاغی • شناسایی آسیب ها و تهدیدات ، ضعف ها و قوت ها • تشکیل پرونده حفاظت پرسنل • استعلام از مراجع ذیربط و پاسخ به استعلام های پرسنلی • بررسی و تعیین صلاحیت پرسنل و اعلام نظر جهت انتصاب افراد به مشاغل حساس • ارائه خدمات آموزشی و توجیه پرسنل در راستای حفاظت پرسنلی • اعلام نظر در زمینه نقل و انتقال و تغییر محل جغرافیایی خدمت کارکنان دستگاه • اراائه خدمات اطلاعاتی و مشاوره امنیتی به رییس دستگاه و مدیران ذیربط حسب مورد • تشکیل ستاد خبری • تهیه و تدوین محورهای جمع آوری اخبار • تهیه بانک اطلاعات کارکنان • پیگیری تخلفات پرسنل فیزیکی حفاظت • اتخاذ تدابیر و تمهیدات لازم در زمینه پیش بینی و پیشگیری از تحرکات غیر قانونی • جمع بندی اخبار ، تنظیم گزارشات لازم و تهیه بولت • صدور مجوز تردد و رعایت تدابیر لازم به منظور پیشگیری از هرگونه سوء استفاده و جعل • حفاظت از تأسیسات و اماکن دانشگاه به منظور جلوگیری از هرگونه نفوذ ، اخلال نظم و خرابکاری • طبقه بندی حفاظتی اماکن و تأسیسات تحت پوشش دانشگاه با هماهنگی مدیریت حراست • تهیه طرح های حفاظتی و دستورالعمل های لازم و نظارت بر اجرای آنها • انجام اقدامات و پیش بینی های لازم به منظور جلوگیری از حوادث و سوانح احتnلی • مراقبت از برنامه ها ، جلسات ، گردهمایی‌ها و ... و تأمین حفاظت آنها • ارتقاء توان کیفی پرسنل انتظامات از طریق آموزش های لازم • ایجاد نظم و انضباط در محیط به منظور تسریع امور جاری • کنترل خروج اموال متعلق به دانشگاه • هماهنگی با حفاظت آزمون ها در انجام امور انتظامات • انجام امور مربوط به پدافند غیر عامل در حوزه حفاظت فیزیکی • سازماندهی نیرو ها • کنترل تردد کارکنان ، ارباب رجوع ، اتباع بیگانه • کنترل تردد وسایط نقلیه • تهیه شناسنامه محیطی • تهیه طرح های مقابله با بحران • پیش بینی و پیشگیری از تحرکات ضد امنیتی از قبیل تجمع غیر قانونی ، اعتصاب ، اغتشاش، و تظاهرات در دانشگاه • نظارت بر انجام امور نگهبانی و انتظامی دانشگاه • تعیین صلاحیت پیمانکاران ، عوامل مرتبط با پروژه های اجرایی • رسیدگی اولیه به جرایم عمومی ازقبیل سرقت ، درگیری و ... شرایط احراز: ۱- تحصیلات و معلومات دارا بودن گواهینامه دکترا در یکی از رشته‌های تحصیلی: مدیریت راهبردی فضای سایبر (همه گرایش‌ها)، مهندسی فنآوری اطلاعات (مدیریت سیستم‌های اطلاعاتی/ سیستم‌های چندرسانه‌ای/ شبکه‌های کامپیوتری/ امنیت اطلاعات)، مهندسی کامپیوتر (معماری سیستم‌های کامپیوتری/ شبکه‌های کامپیوتری/ رایانش امن/ مدیریت فناوری اطلاعات، جنگ الکترونیک، علوم کامپیوتر (نظریه سیستم‌ها) و یا گواهینامه کارشناسی ارشد در یکی از رشته‌های تحصیلی: مهندسی امنیت فضای سایبری/ مهندسی فناوری اطلاعات (سامانه های شبکه ای/ معماری سازمانی/ مدیریت سیستم های اطلاعاتی/ سیستم های چندرسانه‌ای/ مهندسی مخابرات امن/ امنیت اطلاعات/ شبکه‌های کامپیوتری)، امنیت اطلاعات، شبکه‌های کامپیوتری، مدیریت فناوری اطلاعات (مدیریت منابع اطلاعاتی/ سیستم‌های اطلاعاتی پیشرفته)، مدیریت فنآوری اطلاعات پزشکی، مدیریت پروژه (فناوری اطلاعات و ارتباطات)، فناوری اطلاعات و مدیریت، مهندسی کامپیوتر (معماری سیستم های کامپیوتری/ شبکه های کامپیوتری/ رایانش امن)، معماری کامپیوتر، علوم کامپیوتر (سیستم های کامپیوتری)، معماری سیستم‌های کامپیوتری، اطلاعات و حفاظت اطلاعات، مدیریت اطلاعاتی، مهندسی فناوری ارشد فناوری اطلاعات- امنیت شبکه و یا گواهینامه کارشناسی در یکی از رشته‌های تحصیلی: مهندسی فناوری اطلاعات (امنیت اطلاعات/ فناوری اطلاعات)، حفاظت اطلاعات، امنیت اطلاعات، فناوری اطلاعات و ارتباطات، علمی- کاربردی تکنولوژی ارتباطات و فناوری اطلاعات (مدیریت ICT/ سیستم های تحت شبکه)، مدیریت (مدیریت اطلاعات و ارتباطات)، مهندسی کامپیوتر (معماری سیستم‌های کامپیوتری/ فناوری اطلاعات/ رایانش امن)، علوم کامپیوتر، مهندسی تکنولوژی شبکه‌های کامپیوتری (طراحی و پیاده‌سازی)، مهندسی تکنولوژی ارتباطات و فناوری اطلاعات( مدیریت ICT/ کاربردهای ICT/ سیستم‌های تحت شبکه)، مهندسی فناوری شبکه‌های کامپیوتری ۲- مهارت‌ها - توانایی بکارگیری بکارگیری انواع فناوری‌های ارتباطی و ارتباطی - توانایی انجام تست نفوذ - تسلط بر نرم‌افزارهای تخصصی مرتبط با حوزه فعالیت دستگاه متبوع ۳- دوره‌های آموزشی - آشنایی با روش‌های بررسی امنیت در لایه‌های مختلف برنامه و شبکه - دوره تخصصی کارکنان حفاظت فناوری اطلاعات (سطوح یک، دو، سه و چهار) - آشنایی با انواع تهدیدات و حملات سایبری و نحوه مقابله با آنها ۴- ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری تفکر سیستمی، امانت داری، درستکاری، صبر و حوصله، دقت نظر، ابتکار و خلاقیت، رازداری منابع : [۱] سوره زخرف آیه۵۴ [۲] اصول کافی/ج ۱/ص۶۰ [۳] بحار الانوار/ ج ۲۱/ص ۳۸۵ [۴] نهج البلاغه/ج ۲۰/ص۱۹ [۵] سوره آل عمران آیه ۷۹ [۶] سوره آل عمران آیه ۱۴۴ [۷] معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۰ چاپ چ هارم، ج دوم، حرف د – ق [۸] اقتباس از زراعت، عباس؛ حقوق جزای اختصاصی (۱)، جرائم علیه اشخاص، تهران، انتشارات فکر سازان، اسفند ۸۵، چاپ سوم، نگین، ص ۳۶۲. [۹] همان، ص ۳۱۷ [۱۰] . ولیدی، محمد صالح، حقوق جزای اختصاصی جرائم علیه اشخاص، تهران، انتشارات امیرکبیر ۱۳۷۳، چاپ سوم، ج دوم، ص ۲۵۲. [۱۱] حقوق جزای اختصاصی (۱)، جرائم علیه اشخاص، زراعت عباس؛  تهران، انتشارات فکر سازان، اسفند ۸۵، چاپ سوم، نگین ص ۳۱۸  [۱۲]ولیدی، محمدصالح، همان، ص ۲۵۵ [۱۳] ولیدی، محمدصالح، همان، ص ۲۵۴. میرمحمد صادقی، همان؛ ص ۴۷۳.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته