پاورپوینت اختلالات روانی

پاورپوینت اختلالات روانی (pptx) 14 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 14 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

بنام خدا اختلالات روانی زنان بیشتر از مردان احتمال دارد دچار افسردگی و اختلالات خوردن شوند. همچنین بیشتر از مردان در صدد درمان این مشکلات برآیند. مردان بیشتر از زنان مشکلاتی مانند سوء مصرف مواد و الکل را تجربه می کنند و سه برابر زنان دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی شوند= ویژگی های این اختلال رفتارهایی است که آشکارا به حقوق دیگران خدشه وارد می کند و شامل دروغگویی بیش از حد، پرخاشگری و عملکردهای تکانشی است.افراد دچار این اختلال معتقدند که خودشان افرادی کاملاً سازگاری هستند و باقی مردم دنیا مشکل دارند. افسردگی سازمان بهداشت جهانی مشکل افسردگی را در ردیف یکی از پنج مشکل بسیار شایع جهان قرار داده است. در آمریکای شمالی زنان دو تا سه برابر ممکن است در طول زندگی خود دچار افسردگی شوند. در میان کودکان خردسال تفاوت جنسیتی پایداری در مورد افسردگی دیده نشده است و از حدود سن بلوغ گزارش سندرم افسردگی در زنان بیشتر از مردان است. این تفاوت جنسیتی در سراسر زندگی بزرگسالی ادامه دارد. مطالعات میان فرهنگی نشان داده اند که در کشورهای مختلف زنان بیشتر از مردان ممکن است دچار افسردگی شوند. ویژگی های افسردگی 1- نشانه های عاطفی: احساس اندوه، غمگین بودن، گریه کردن، احساس گناه، بی تفاوتی، تندخویی و ناتوانی در خوشحال بودن. 2- نشانه های شناختی: احساس بی ارزشی، ناامیدی، سرزنش خود، بدبینی به آینده= این تفکرات در عملکردهای عادی مداخله می کند، بطوری که فرد در تمرکز کردن و تصمیم گیری مشکل دارد. 3- نشانه های رفتاری: کاهش توانایی انجام دادن امور روزانه، کاهش بهره وری در کار، بی توجهی به ظاهر خود، کاهش تعامل با دیگران، مشکلات خواب. زنان بیشتر از مردان احتمال دارد به خودکشی فکر کنند و این کار را عملی کنند ولی مردان بیشتر احتمال دارد در پی این اقدام جان خود را از دست بدهند. 4- نشانه های جسمی: بیماریهایی مثل سردرد، سرگیجه، چاقی، سوءهاضمه، درد عمومی، از دست دادن وزن یا بدست آوردن آن. افسردگی نوعاً زنانه وجود ندارد اما ویژگی های خاصی با افسردگی زنان همراه است: اگر زنان دارای چند کودک خردسال باشند یا درآمدشان پائین باشد بیشتر احتمال دارد دچار افسردگی شوند. زنانی که از ازدواج خود راضی نیستند بیشتر از دیگران ممکن است دچار افسردگی شوند. ویژگی های شخصیتی نیز مهم هستند. زنانی که دچار افسردگی می شوند ، مخصوصاً بیشتر احتمال دارد که دارای عزت عزت نفس پائین، تیپ جنسیتی سنتی زنانه و احساس ناتوانی در کنترل زندگی خویش باشند. توضیحات مربوط به تفاوت های جنسیتی در افسردگی 1- عواملی که امروز مؤثر تلقی نمی شوند: چند دهه قبل برخی نظریه پردازان تفاوتهای جنسیتی معتقد بودند که بالاتر بودن میزان ابتلای زنان به افسردگی را می توان به عوامل بیولوژیکی نسبت داد . مثلا ترشحات هورمونی یا برخی از عوامل مرتبط با دو کروموزوم X ممکن است دخالت مستقیمی در این امر داشته باشند با این حال، بررسی دقیق تحقیقات نشان داد که عوامل بیولوژیکی نمی توانند توجیهی منطقی برای شیوع بیشتر افسردگی در بین زنان باشند. دلایل شیوع افسردگی در بین زنان 1- تفاوتهای جنسیتی در پیگیری درمان زنان بیشتر از مردان احتمال دارد درصدد درمان برآیند، بنابراین آیا ممکن نیست که تعداد زنان و مردان دچار افسردگی در جمعیت کلی برابر باشد اما زنان صرفاً بیشتر به دکتر مراجعه کنند؟ محققان این مسئله را نشان داده اند که زنان بیشتر از مردان به دنبال درمان می روند= با این حال تعداد وقوع افسردگی در جمعیت کلی را نیز بررسی کرده اند و باز هم زنان بیشتر از مردان دچار این مشکل شده اند . بطور خلاصه توضیح این تفاوت جنسیتی نیاز به تحقیقات نیاز به تحقیقات بیشتر دارد. 2- مبانی تشخیصی درمان درمانگران در تشخیص افسردگی زنان به افراط گرایی متمایل اند. یعنی درمانگران بسیار احتمال دارد که هنگام مشاهده نشانه های روانشناختی مشابه در زنان و مردان، زنان را بیشتر از مردان مبتلا به سندرم افسردگی اساسی تشخیص دهند= این نشانه ها را در مردان دست کم می گیرند. مردان ممکن است در واکنش به افسردگی به مصرف افراطی الکل بپردازند، بطوری که درمانگر بجای تشخیص افسردگی، مشکل آنها را مربوط به الکل بداند. سوگیری درمانگران می تواند از دلایل تشخیص افسردگی در زنان باشد. 3-تبعیض همه جانبه علیه زنان به نظر می رسد انواع تبعیض های رایج علیه زنان در افزایش وقوع افسردگی نقش داشته باشد. زنان دانشجویی که به کرات تبعیض جنسیت گرایانه را تجربه می کنند، بسیار بیشتر احتمال دارد دچار افسردگی شوند. زنان کمتر از مردان احتمال دارد استخدام شوند و به پست های بالا ارتقا یابند. در موارد متعدد ممکن است پاداش ها و امتیازهای کمتری بگیرند= تبعیض ها در زندگی روزمره و محل کار این تصور را در آنها بوجود می آورد که کنترل زیادی بر زندگی خود ندارند. 4- خشونت زنان بسیار زیادی هدف خشونت افراد مختلف قرار می گیرند. آزار جنسی- سوءرفتار همسر سابق – تجاوز و... بدیهی ست که خشونت بین فردی به بروز افسردگی کمک می کند. 5- فقر طبقه اجتماعی می تواند بر سلامت جسمی و روانی فرد تأثیر بگذارد. افراد دارای مشکلات اقتصادی مخصوصاً احتمال دارد دچار افسردگی شوند. زن بیکاری که باید از سه فرزندش حمایت کند- و همسری نداشته باشد – دچار افسردگی می شود. 6- کارهای منزل زنی که نقش سنتی خانه دار تمام وقت را انتخاب می کند، غالباً در می یابد که کارش انگیزه ای در او ایجاد نمی کند و کم ارزش نیز تلقی می شود. این نوع متمرکز شدن بر مراقبت از دیگران ممکن است به افسردگی منجر شود. از طرفی زنانی که شغل خارج از منزل دارند همزمان هر دو کار را انجام می دهند. بسیاری از زنان در مشاغل خارج از منزل به موفقیت هایی دست می یابند. با این حال برخی از آنها در اثر فشار کارهای منزل و کار خارج از خانه ممکن است دچار افسردگی شوند. 7-تأکید بر ظاهر در اوایل نوجوانی برخی از دختران بیش از حد به ظاهر خود توجه می کنند. تغییر اندام در دوره بلوغ به نظر بسیاری از دختران نوجوان جذاب و خوشایند نیست. همین نارضایتی ممکن است به افسردگی منجر شود. 8- روابط زنان زنان بیشتر از مردان احتمال دارد در برابر حفظ روابط خود احساس مسئولیت بکنند . آنها معتقدند که در روابط خود به جای بیان ترجیحات شخصی باید خودخواهی را کنار بگذارند . علاوه بر این برخی از زنان بیشتر از حد درگیر مشکلات دوستان و اعضای خانواده می باشند و گاهی چنان درگیر مشکلات دیگران می شوند که نیازهای خودشان را فراموش می کنند( مک مولن، 2003، وایفن،2001). 9- واکنش به افسردگی زنان هنگام درگیر شدن با خلق افسرده بصورتی متفاوت با مردان به این امر پاسخ می دهند. سوزان نولن-هاکسما از مهمترین محققانی که بر افسردگی متمرکز شده است می گوید که زنان افسرده بیشتر از مردان افسرده احتمال دارد به درون نگری بپردازند و بر نشانه های مشکل خود متمرکز شوند= در مورد دلایل و پیامدهای احتمالی عواطف خود به تفکر می پردازند رویکردی که نشخوار ذهنی نامیده می شود. تحقیقات نشان داده است که زنان هنگام احساس افسردگی بسیار بیشتر از مردان ممکن است از راهبردهای نشخوار ذهنی استفاده کنند( هوکسما،2006، 2003، تامرس و همکاران، 2002، مور و وین کویست،2002) براساس این تحقیقات مردم معتقدند که زنان باید به غم و اندوه خود اعتراف کنند ، باید بیش از مردان نگران باشند و بیش از مردان نگرانی خود را بیان کنند. نشخوار ذهنی طولانی ، خلق بد را تشدید می کند ، باعث سوگیری منفی در مورد نظرات مردم می شود و ایده های منفی براحتی وارد ذهن خواهند شد. بنابراین فرد به احتمال زیاد خودش را مقصر می داند و از حل مشکلش ناامید می شود. علاوه بر این زنان بیشتر از مردان نگران مشکل دیگران می شوند و همه این عوامل خلق افسرده را تشدید می کند. اختلالات خوردن و مشکلات مرتبط با آن بی اشتهایی روانی، پرخوری روانی و اختلال خوردن وسواس گونه- لازم به ذکر است که چاقی یک اختلال روان شناختی نیست- با این حال تأکید بر لاغری و رژیم غذایی- همراه با ترس از چاق شدن از عوامل مهم ایجاد اختلال خوردن هستند. بی اشتهایی روانی افراد مبتلا تصویری مغشوش از بدن خود دارند. فرد مبتلا ترسی بسیار شدید از چاقی دارد و در عین حال از حفظ وزن عادی بدن که 85 درصد وزن مورد انتظار تعریف شده است ، امتناع می کند. حدود 95 درصد از افراد مبتلا به بی اشتهایی روانی را زنان تشکیل می دهند . بین 4تا5 درصد این افراد نیز دختران نوجوان هستند. میانگین سنی شروع اختلال 14 تا 18 سالگی ست. پیامدهای پزشکی بی اشتهایی عصبی آمنوره یا قطع دوره های قاعدگی است، اختلالات قلب، ریه ، کلیه و دستگاه گوارش است. مشکل شایع دیگر پوکی استخوان است ( به دلیل پائین رفتن سطح استروژن ، فقر غذایی پوکی استخوان اتفاق می افتد) بین 5تا 10 درصد افراد مبتلا جان خود را از دست می دهند. درمان این اختلال بسیار مشکل است مخصوصا به این دلیل که افراد مبتلا دارای نشانه های افسردگی اساسی هستند. اگر در مراحل اولیه درمان شود 75 درصد مبتلایان بطور کامل درمان خواهند شد.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته