پاورپوینت شکرگذاری برای کودکان (pptx) 8 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 8 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
2
عنوان درس : شكر گزاري
موضوع درس: اخلاق
هدف كلي: بيان اهميت و آثار شكر گزاري
روشهاي انتقال مفاهيم ديني: داستاني، تقسيمي، جدولي.
3
شعر شروع
خدایا!
نام زیبای تو را دارم به لب شکر میگویم تو را هر روز و شب
ایجاد انگیزه
فرض کن روزی وارد اتاق میشوی. گوشهی اتاقت کادویی را میبینی. روی آن نوشته شده «این هدیه فقط برای شماست!» از دیدن کادو و نوشتهی آن، تعجب ميكني و چند سوال به ذهنت میآید:
1. این بسته را چه کسی برای من فرستاده است؟
2. چرا این کادو را به من هدیه داده است؟
کادو را باز میکنی و میبینی هدیهای با ارزش و مورد نيازت است. به دنبال این هستی که از هدیه دهنده تشکر کنی و به هر شكلي محبت او را جبران کنی. آیا اینگونه نیست؟
آیا دوست دارید این اتفاق برای شما بیفتد و هدیهای از یک دوست دریافت کنید؟
فکر میکنید تا به حال، کسی چنین هدیهای را به شما نداده است؟
اگر به اطراف خود نگاه کنیم، میبینیم که خدای مهربان، بهترین نعمتها را به ما هدیه کرده است. هدیههایی که هر کدام ارزش فراوانی دارند و بسیار به درد ما میخورند. پس لازم است تا قدر این نعمتها را بدانیم و در مقابل این نعمتها، از خدای مهربان تشکر کنیم.
متن و محتوا
آيا ميتوانيد برخي از این هدیهها را نام ببرید؟
آیا میتوانید بگویید چه کسانی بیشتر قدر این نعمتها را میدانند؟
دوست بهشتي
روزی حضرت داود (ع) از خدا خواست تا همنشینش را در بهشت به او معرفی کند. .
4
از جانب خداوند به او ندا رسید: «فردا از دروازه شهر بیرون برو، اولین کسی را که دیدی، او همنشین تو در بهشت است.» روز بعد داود (ع) با پسرش حضرت سلیمان (ع) از شهر خارج شدند. پیرمردی را دیدند که پشتهای هیزم بر دوش داشت. کنار دروازهی شهر نشست و هیزمش را به فردی فروخت.
داود (ع) پیش او رفت و سلام کرد و گفت: «آیا ممکن است امروز ما را مهمان کنی؟» پیرمرد پاسخ داد: «مهمان حبیب خداست. بفرمایید!»
پیرمرد مقدارى گندم خريد و آسياب كرد. سپس آن را خمير نمود و روى آتش گذاشت و سه عدد نان پخت. بعد نانها را با مقدارى نمك و آب سر سفره گذاشت. نشست مشغول خوردن شد. طوریکه لقمهها را با «بسم اللَّه» در دهان مىگذاشت و پس از خوردن آن يك «الحمد للَّه» مىگفت. همين كار را تا آخر ادامه داد.
بعد از اتمام ناهار، پیرمرد دستانش را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: «خداوندا!
هیزمی را که فروختم، درختش را تو رویاندی. شاخههای درخت را تو خشک کردی،
نیروی کندن هیزم را تو به من دادی. مشتری را تو فرستادی که هیزمها را بخرد و
گندمی را که خوردیم، بذرش را تو رويانيدي. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز تو
به من عطا کردی. در برابر این همه نعمت من چه کردهام؟ پس شکر و سپاس مخصوص توست.»
سپس پیرمرد بلند بلند گريه كرد.
حضرت داود (ع) به فرزندش سليمان گفت: «فرزندم، بايد چنين بندهاى در بهشت
صاحب مقام باشد؛ زيرا بندهاى از ايشان شاكرتر نديدهام.»
مراحل شکر گزاری
تشکر قلبی: یعنی نعمتهایی که خدا به ما هدیه كرده را بشناسيم و از آنها در قلب
خود راضي باشيم.
امام صادق (ع) در این باره فرمودند: «مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ، فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ، فَقَدْ أَدّى شُكْرَهَا؛
كسی كه خدا نعمتى به او داده، اگر در دل خويش آن را بشناسد، همانا شكر آن را به جاى آورده است.»
5
شکر گزاری زبانی
امام صادق (ع) میفرماید: حضرت نوح (ع) همواره اینگونه با زبانش خدا را شکر میکرد: «خداوندا! تو را گواه مىگيرم كه هر نعمت و عافيتى، در دين يا دنيا به من برسد از جانب توست. تو یکتایی، شريكى نداری، شکر و سپاس تو بر عهدهی من است. به جهت اين نعمتها و عافيتها، (آن اندازه شکر و سپاس میگویم) تا راضی شوى، و پس از رضایت (نيز شکر گزاریم ادامه داشته باشد.)»
پس خداوند ایشان را در قرآن به سبب مداومت به شکرگزاری «عَبْداً شَكُوراً» ناميده است.
تشکر عملی
یعنی به كارگيري نعمتها براي همان هدفي كه آفريده شده است و آلوده نكردن آن نعمتها به گناه. مانند شكر نعمت زبان كه راستگويي، خوشزباني، تلاوت قرآن، آشتی دادن بین دو دوست و ... است.
امام صادق (ع) درباره شکر عملی فرمود: «شکر نعمت، دوری از گناهان است.»
شکرگزاری در همه حال
چه زمانی باید بیشتر خدا را شکر کنیم؟
انسان باید در همه حال از خدای مهربان تشکر کند، اما در دین ما برخی از زمانها شکر
نمودن بیشتر مورد سفارش واقع شده است. برای آشنايي با آن موارد با توجه به شمارهها
از خانهی اول جدول زیر شروع كرده، سپس سه خانه سه خانه بشماريد، تا پنج زماني را
که بر شکر آن تاکید شده است، به دست آورید. سپس آن موارد را به ترتیب در جاهای
خالی بعد از جدول بچینید.
6
بعد از ..................................... .
بعد از .................................... به دیگران.
هنگام ....................................... .
هنگام ...................................... .
هنگام استفاده از ................................ .
لطيفه
به یک ناشنوا خبر دادند که همسایهات بیمار شده. او خواست که حق همسایگی را
بجا آورد و به عیادت بیمار برود. ولی پیش خود گفت: «من با این گوش کر از سخن آن
بیمار چه میفهمم؟ به خصوص حالا دیگر توان حرف زدن را ندارد. ولی چارهای نیست باید
به او احترام بگذارم.» ناشنوا به عیادت همسایهی بیمار رفت. او فکری کرد و با خودش گفت:
7
از او ميپرسم: «حالت چطور است؟» او حتما میگوید: «الحمدلله خوبم بهترم.»
به او میگویم: «خدا را شکر.» سپس خواهم گفت: «غذا چه خوردهای؟» او خواهد گفت: «شربت یا آش.»
من هم میگویم: «نوش جانت!»
دوباره خواهم گفت: کدام دکتر به بالینت آمده و برایت نسخه نوشته است؟ او هم حتما
نام یکی از پزشکان را میبرد و من خواهم گفت: «قدمش مبارک است.»
خلاصه از اینگونه پرسش و پاسخهای فرضی پیش خود آماده كرد و به عیادت آن بیمار رفت.
کنارش نشست و از او پرسید: «حالت چطور است؟»
بیمار: «دارم میمیرم.»
ناشنوا: «خدا را شکر.»
وقتی بیمار این جمله را شنید ناراحت شد و با خود گفت: «این مردک هذیان میگوید
یا واقعا دشمن من است؟»
ناشنوا: «غذا چه خوردهای؟»
ـ زهر خوردهام.
ناشنوا: نوش جانت!
بیمار از این پاسخ بیشتر ناراحت شد. ناشنوا دوباره پرسید: «کدام دکتر به درمان تو میآید؟»
بیمار: عزرائیل!
ناشنوا گفت: «قدمش مبارک است. من شنیدم او نزد هر بیماری برود حال او را جا میآورد.»
خلاصه ناشنوا پس از این عیادت از خانهی بیمار بیرون میآید و خوشحال از اینکه حق همسایگی را مراعات کرده خدا را سپاس میگوید.
8
من میتوانم
امشب بعد از نماز با سجده شکر از خدا به خاطر تمام نعمتهایش تشکر کنم.
تصمیم بگیرم تا از پدر، مادر، معلمان و تمام کسانی که به هر شكلي به من کمکی میکنند تشکر کنم.
زمزمهی آسمانی
خدایا توفیق شکرگزاری در برابر تمام نعمتهایت را بر من عطا کن! چه آن نعمتهایی که بر من آشکار است و چه آنهایی که پنهانی به من بخشیدهای!