پاورپوینت جنسیت و استرس

پاورپوینت جنسیت و استرس (pptx) 12 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 12 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

بنام خدا جنسیت و استرس استرس چیست؟ «استرس» در سده های گذشته به معنی فشار یا تنش بکار رفته است( کوپر و دیویی،2004). سه رویکرد مختلف به مطالعه استرس وجود داشته است. 1- رویکرد مبتنی بر محرک یا رویکرد مهندسی= استرس را به عنوان چالش و تقاضای محیط از فرد می بیند که منجر به واکنش تنش می شود؛ هر چه تنش بیشتر، واکنش شدیدتر. عدم توجه به فرایندهای روانشناختی مثل ارزیابی شناختی. 2- رویکرد مبتنی بر پاسخ= استرس را بر حسب واکنش کلی فیزیولوژیک به رویدادهای نامطلوب در محیط فرد مثل تغییرات فشار خون و ضربان قلب و هورمونهای استرس تعریف می کند. عدم توجه به به فرایندهای روانشناختی فردی 3-رویکرد تعاملی-ارزیابانه( تأثیرات متقابل)= تأکید بر اهمیت فرایندهای روانی میانجی. رویکرد لازاروس و فوکمن= استرس را به عنوان رابطه ای ویژه بین شخص و محیط تعریف می کنند که توسط شخص به عنوان امری چالش برانگیز یا فراتر از ظرفیت وی که بهزیستی اش را به خطر می اندازد، ارزیابی می شود. بنابراین محققان باید به محیط، واکنش فرد به محیط و به پیامدها (شاخص های بهزیستی فیزیولوژیک یا روانی) توجه کنند. دو واکنش هورمونی در برخورد با عوامل تنش زا 1) ترشح کورتیزول به واسطه فعالیت هیپوفیز و قشر غده فوق کلیوی 2) ترشح اپی نفرین به واسطه فعالیت سیستم اعصاب سمپاتیک. هر دو این هورمونها وسیله ای برای اندازه گیری پاسخ های فیزیولوژیک به استرس در نظر گرفته می شود. نخستین رویکردها به استرس هانس سلیه: استرس را پاسخ ارگانیسم در مقابل فشارهای درونی و بیرونی می داند= هر عاملی که موجب تنش می شود و تعادل ارگانیسم را بر هم بزند، ارگانیسم به شکل خودکار در جهت بازیابی تعادل خود واکنش هایی را نشان می دهد. مراحل سه گانه برای دستیابی به تعادل یا سازگاری عمومی: 1-مرحله هشدار= پاسخ اولیه بدن در مقابل محرک استرس زا- ارسال پیام از مغز به غدد فوق کلیوی و ترشح هورمون های استرس و تغییرات فیزیولوژیکی ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، رها شدن قند.این فعل و انفعالات موجب آماده شدن موجود زنده برای پاسخ گویی به خطر می شود. 2-مرحله مقاومت= واکنش ها و تغییرات این مرحله در جهت به تعادل رساندن و سازگاری فرد است. 3-مرحله از پا درآمدن یا فرسودگی= در صورت پایدار ماندن عامل استرس زا انرژی فرد رو به اتمام می رود و فرد سازگاری را از دست می دهد.پیامد این مرحله خستگی و فرسودگی ست که اگر خیلی شدید باشد گاهی منجر به مرگ می شود. ایرادهای نظریه سلیه 1- نادیده گرفتن تفاوت های فردی در پاسخ به استرس 2-نادیده گرفتن منابع مختلف ایجاد کننده استرس ( براساس الگوی وی پاسخ در مقابل اشکال مختلف استرس یکسان است). نظریه رویدادهای زندگی هلمز و راهه بر عوامل بیرونی استرس زا تأکید دارد= رویدادهایی استرس زا محسوب می شوند که تغییرات اساسی در زندگی فرد ایجاد کنند. مرگ همسر=100 طلاق=73 جدایی از همسر=65 زندانی شدن 63 بیماری 53 ازدواج= 50 جمع رتبه های رویدادهایی که شخص در طول یکسال گذشته تجربه کرده بود، با عنوان نمره واحد تغییرات زندگی (LUC) شناخته می شد. نمره تغییرات زندگی بالای 150 در طول یکسال را با عنوان بحران زندگی توصیف کردند. ایرادات= میزان استرس زا بودن یک واقعه واحد برای افراد مختلف می تواند متفاوت باشد. میزان استرس زا بودن یک واقعه با توجه به مراحل تحولی که فرد در آن قرار گرفته است، معنی پیدا می کند نظریه تبادلی لازاروس و فوکمن لازاروس بر این باور است که استرس نه یک ویژگی محیطی است و نه یک ویژگی فردی بلکه رابطه ای متقابل بین فرد و محیط است = تمرکز بر فرایند ارزیابی و مقابله است. استرس حاصل ناهمخوانی بین خواست ها و منابع تأمین کننده است. در مواجهه با عوامل استرس زا فرد می تواند موقعیت را خطرناک یا تهدیدآمیز ارزیابی کند یا آن را به عنوان یک چالش و با نگاهی مثبت و خوش بینانه ببیند. نوع ارزیابی، فرایندهای مقابله فرد را مشخص می کند و این به نوبه خود ارزیابی های بعدی را تحت تأثیر قرار می دهد. ارزیابی اولیه به شکل ارزیابی آسیب، ارزیابی تهدید و ارزیابی رویارویی با مشکل، آشکار می شود( با موقعیت خطرناکی روبرو هستم؟) ارزیابی ثانویه به دنبال ارزیابی اولیه رخ می دهد ، فرد سعی می کند با توجه به امکاناتش روش های ممکن حل مسئله را تعیین کند( آیا می توانم برای نجات خود از این موقعیت کاری انجام دهم؟) ( ارزیابی آسیب، ارزیابی تهدید و ارزیابی رویارویی) نظریه حفظ منابع « هابفول» بر طبق این نظریه منابع ( نه درخواست ها) متغیرهای اصلی هستند و افراد تلاش می کنند منابع خود را ابقاء و حفظ و بازسازی کنند. استرس به عنوان واکنش به فقدان ، تهدید به فقدان منابع یا شکست در کسب منابع پس از سرمایه گذاری بر آنها تعریف می شود. منابع ایجاد کننده استرس در زنان و مردان متفاوت است= با توجه به نقش های متفاوتی که به زنان و مردان محول شده است، منابع ایجاد کننده استرس در آنان متفاوت است. مثلا تبعیض های جنسی در پرداخت دستمزد ، عدم درک متقابل همسر، مشاغل خسته کننده از منابع ایجاد کننده استرس در زنان است. زنان به دلیل تعدد نقش های مورد انتظار از ایشان بیشتر در معرض استرس هستند. عمده ترین منبع تنش برای مردان شغل آنان است. تعدد نقش ها جامعه به دلیل واگذاری نقش های متفاوت به زنان و مردان در آنان تنش های متفاوتی از نظر کمی و کیفی ایجاد می کند= مانند مراقبت از فرزندان یا سایر اعضا خانواده کار زنان در خانه ساخت یافته نیست، ساعت شروع و پایانی ندارد و بدون پاداش مادی ست که تمامث اینها موجب افزایش تنش می شود. درحالیکه فعالیت های مردان ساختار مشخص دارد وساعت شروع و پایان آن روشن است. ایفای نقش های تأهل برای زنان در مقایسه با مردان دارای مزیت و قدرت حفاظت کنندگی کمتری ست. خشونت مردان بیشتر از زنان عامل خشونت هستند اما عمده ترین قربانیان خشونت (بخصوص خشونت خانوادگی) زنان هستند. زنان ده برابر بیشتر از مردان ممکن است از سوی همسران، همسران سابق، والدین یا فرزندان خود مورد خشونت قرار گیرند. خشونت خانوادگی: در برگیرنده کلیه رفتارهای هجومی و سرکوبگرانه مانند حملات فیزیکی، روانی، جنسی و فشارهای اقتصادی است که از سوی افراد بالغی که با فرد ارتباط نزدیکی دارند اعمال می شود. خشونت فیزیکی مانند ضربه زدن، هل دادن و ... خشونت روان شناختی مانند حملات کلامی تحقیرآمیز، ممانعت از برقراری ارتباط با خانواده و دوستان ، آسیب رساندن به چیزهای مورد علاقه قربانی. مطالعات مختلف نشان داده است که خشونت مردان عواقب وخیم تری ( آسیب جسمی و فشار روانی) نسبت به خشونت زنان دارد و زنان هشت مرتبه بیشتر از مردان در معرض خشونت همسرشان قرار دارند. مطالعات نشان دهنده وقوع همزمان خشونت زناشویی است ولی صدمات جسمی وارد آمده به زنان از طرف شوهرانشان معمولا بیش از شدت صدمات وارد آمده به شوهرانشان از طرف همسرانشان است . زنان بیشتر به خشونت عاطفی و کلامی و مردان بیشتر به خشونت جسمی متوسل می شوند. خشونتهای دوران کودکی بیشترین پیامد منفی برای سلامت کلی فرد دارد. این افراد خود را قربانیان آن می دانند و طرز تفکر آنها را مدام تحت تأثیر قرار می دهد. اختلالات شایع قربانیان خشونت: استرس پس از سانحه، افسردگی، وسواس، سواستفاده مواد ، اختلال خوردن و اقدام به خودکشی. خشونت در شیوع افسردگی در زنان نقش مهمی را ایفا می کند، و شاید یکی از عوامل مهم بوجود آورنده تفاوتهای جنسیتی، میزان شیوع این بیماری باشد. اریکسون= خشونت در هر سنی احساس اعتماد و استقلال را که در مراحل اولیه رشد شکل می گیرد ، تهدید می کند، فرد دچار شک و بی اعتمادی، انزوا، بی ارادگی، رفتارها و افکار وسواسی می شود. دختران نوجوانی که شاهد آزار مادر از سوی پدر هستند نسبت به مردها بی اعتماد می شوند و ممکن است از ازدواج امتناع کنند یا اینکه در زندگی زناشویی خود نقش قربانی ایفا کنند. فقر افراد فقیر در مقایسه با افراد عادی 2/5 برابر بیشتر در معرض اختلالات روانی هستند. در یک مطالعه طولی نشان داده شد که درآمد ناکافی با افزایش خطر ابتلا به افسردگی همراه است. تبیین ها: 1- فقر استرس های زیادی به همراه دارد ( فقر منبع ایجاد استرس است) و میزان زیاد استرس به عنوان یکی از عوامل آشکارساز بیماریهای روانی است2- فقر موجب از بین رفتن منابع حمایت اجتماعی که نقش اساسی در خنثی کردن استرس دارد می شود.3- بیماری، طلاق، زندگی با یکی از والدین از جمله مواردی هستند که با فقر در ارتباطند.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته