پاورپوینت علت کاهش صادرات فرش دستباف ایرانی

پاورپوینت علت کاهش صادرات فرش دستباف ایرانی (pptx) 16 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 16 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

بسمه تعالی علت کاهش صادرات فرش دستباف ایرانی چکیده: با توجه به اینکه رسته کاری و یکی از تخصص های بنده در زمینه شناخت و ارزیابی کیفی فرش دستباف ایرانی است و بحث صادرات این فرشها به خارج از کشور که از سال 1372بنده به عنوان مدرس رسمی سازمان گمرک جمهوری اسلامی ایران در مقوله صادرات و قوانین آن و همچنین آشنایی با شناخت و صادرات فرش دستباف بوده است و تا آخر سال1395به عنوان معاون مدیرکل گمرکات استان مشغول به کار بوده ام این مبحث و علت کاهش صادرات فرش دستباف که برگرفته از عدم نیاز سنجی و تغییر سلیقه ورفتار مصرف کنندگان می باشد که مورد بررسی قرار داده ام. در مورد نوسانات بازار صادراتی فرش دستباف بحث های گوناگونی مطرح شده است . بخش قابل توجهی از مطالعات با تأکید بر ارزآ وری، اشتغال زایی و ارزش افزودۀ بالای فرش دستباف،دولت را مسئول زیان صادراتی ایران در این بازار می دانند و مطالبات جدیدی (مثل جایزۀصادراتی) را مطرح می کنند . این مقاله با زیر سؤال بردن دلایلی که برای توجه ویژه به فرش دستباف احصا می شود، عوامل سه گانۀ زیر را مهمترین دلایل نوسانات بازار صادراتی فرش دستباف می داند: -1مهمترین عامل تعیین کنندۀ صادرات ایران و سایر کشورها تقاضای و ظرفیت بازارهای هدف است. -2تفاضل 10 درصدی تورم ایران و شرکای تجاری و چند برابر بودن آن نسبت به تورم رقبا ازیک طرف و ثبات نسبی و حتی کاهش قی مت وارداتی فرش دستباف کشورهای عمدۀ خریدار از طرف دیگر باعث تحدید هر چه بیشتر حاشیه سود این فعالیت شده است -3 ارزش افزودۀ بسیار پایین این کالا و دورۀ زمانی طولانی تحصیل آن باعث ناچیز بودن دستمزد بافندگان است به نحوی که این دستمزد بدون احتساب بیمه و مالیات بین ثلث تانیم حداقل دستمزد است . لذا با افزایش درآمد سرانه و پیدا شدن فرصت های شغلی بهتر به طور طبیعی کسی در این رشته فعالیت نخواهد کرد. بنابراین انتظار می رود بازار این محصول محدود به محصولات کیفی و با ارزش افزودۀ بالا شودکه فعلاً کالای جایگزینی ندارد . در این چارچوب بهترین کاری که دولت می تواند انجام دهدحذف اغلب مداخلات و اکتفا نمودن به تثبیت محیط اقتصاد کلان است. فرش دستباف. صادرات. تغییر سلیقه و رفتار مصرف کنندگان. کلید واژه: مقدمه: باتوجه به اینکه در اولین فرشی که در دنیا و در منطقه سیبری یافت شده به نام پازریک نام دارد و درحدود2500سال قدمت دارد و یک فرش ایرانی میباشد برآن شدم تا مشکلات افت صادراتی این کالاهای استراتژیک را ارائه نمایم سهم ایران در بازار جهان در سنوات گذشته تا اواخر دهه 1380در حدود 55%بوده است که ارز آوری بسیار زیادی برای کشور به همراه داشت که از سال1372که بنده به عنوان مدرس و کارمند گمرک بودم در گمرک غرب تهران حدود سه انبار سوله ای با متراژ 5و10هزار متری روزانه پر از عدلهای فرش دستباف که بیشتر به طریقه زمینی و با کامیون حمل می شد. وگمرک فرودگاه مهرآباد که یک ساختمان سه طبقه با متراژحدودا پنج هزار مترمربع فرش های گرانبها که به طریقه هوایی و توسط ایر لاین ها حمل میشد را روزانه صادر میشد و در مراکز استانها هم کار صادرات فرش انجام می شد همانند مشهد اصفهان شیراز و... ناگفته نماند که رقبایی در فرش دستباف ایرانی در دنیا هستند که کالاهای خود را به بازار عرضه می نمایند همانند چین .پاکستان.نپال.هند با تعریف بالا در حال حاضر سهم کشور ما از بازار دنیا به حدود 25%رسیده ورقبای اصلی ما سهم ما رو گرفته اند که در ادامه به دلایل آن اشاره خواهم کرد ، کشورهای آلمان، آمریکا، ایتالیا، امارات متحده عربی، ژاپن، کانادا و فرانسه مهمترین بازارهای صادراتی فرش دستباف ایران هستند. فرش دستباف ايران يکی از اقلام سنتی صادراتی ایران به شمار می رود که در نقاط مختلف دنيا مشتری دارد اما در سال های گذشته رقبای پاکستانی، هندی و چينی بخشی از بازار ايران را در دست گرفته اند. اکنون کشورهای هند، چین، نپال و پاکستان رقبای فرش دستباف ایران هستند که با الگو برداری از طرح های ایرانی توانسته اند سهمی از بازار جهانی فرش را در اختیار بگیرند. دست اندر کاران صنعت فرش دستباف ايران می گويند فرش های دستباف توليد شده در کشورهای ديگر با بهره گيری از طرح های ايرانی توليد شده اما کيفيت آنها بسيار پائين است. با اين حال قيمت پائين محصولات اين کشورها باعث شده تا تقاضا برای محصولات توليد شده آن کشورها بيشتر شود و بخشی از بازار فرش ايرانی در اختيار آنها قرار گيرد. تا پيش از انقلاب سال ۱۹۷۹، فرش ايرانی حدود ۵۵ درصد بازار تجارت جهانی فرش را در اختيار داشت که اکنون به حدود کمتر ازنصف کاهش يافته است درادامه به بیان چند مشکل در صادرات فرش پرداخته میشود مشکلات توليد: صنعت فرش ايران در کنار رقبای خارجی، در داخل نيز با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند که هويت فرش ايرانی را تحت تاثير قرار داده و از قدرت رقابت آن کاسته است. فرش های ايرانی معمولا در خانه ها يا در کارگاه های کوچک بافته می شود. توليد بی رويه، پائين آمدن کيفيت مواد اوليه و عدم استفاده از طرح های اصيل از جمله دلايلی است که سبب شده تا فرش ايران جايگاه خود را در بازار جهانی از دست بدهد. تثبت نرخ ارز، کمبود نقدينگی، افزايش قيمت مواد اوليه و حقوق کارگر و تورم از عوامل تاثير گذار در ناتوانی صنعت فرش ايران به حساب می آيد که نقش غير قابل انکاری در افت مدوام توليد و صادرات فرش دستباف داشته است. دولت ايران در سال های گذشته برای حمايت از قاليبافان، آنها را بيمه کرده و وام هايی را برای افزايش توان توليد در اختيار توليد کنندگان قرار داده است اما اين برنامه ها به دليل گستردگی سطح توليد و منسجم نبودن برنامه ها نتايج مطلوبی به همراه نداشته است. به عقيده کارشناسان، توليد بی رويه فرش ماشينی نيز يکی از عوامل تاثير گذار بر بازار فرش دستباف است. سرانه سالانه توليد فرش ماشينی در ايران دو متر مربع است که به عقيده کارشناسان مازاد بر نياز داخلی است فرش های ايرانی معمولا در خانه ها يا در کارگاه های کوچک بافته می شود ولی رقبای ايران فرش ها را به صورت صنعتی و انبوه توليد می کنند. آمارها حکايت از آن دارد که حدود دو ميليون نفر از راه توليد و تجارت فرش زندگی خود را تامين می‌کنند که يک ميليون و دويست‌هزار نفر آنها بافنده فرش هستند. ایران در چند سال گذشته سعی کرده تا با تبلیغات بیشتر جلوی کاهش صادرات را بگیرد اما به نظر می رسد تلاش این کشور برای به دست آوردن جايگاه از دست رفته فرش در بازارهای جهانی بی ثمر بوده است روند افزایش قیمت ها پس از تقاضا یکی از مهمترین عواملی که بر صادرات به طور عام و صادرات فرش دستباف به طور خاص مؤثر است تورم داخلی است . آمارها نشان می دهد شاخص قیمت وارداتی کشورهای عمده واردکنندۀ فرش دستباف با وجود نوساناتی که داشته حول یک قیمت مشخص بالا و پایین شده و متوسط قیمت فرشهای دستباف رون د افزایشی نداشته است . برای مثال قیمت متوسط واردات آمریکا از سال 1996 تا 2004 حتی کاهش یافته و از 18811 دلار در تن به 15127 رسیده است . 3 و متوسط قیمت واردات آلمان از 17128 به 15256 دلار در تن رسیده است . بنابراین متوسط قیمت وارداتی دو کشوری که 60 درصد کل وارد ات فرش دستباف را در اختیاردارند لااقل افزایش نداشته است.در کنار نکته فوق این نکته حایز اهمیت است که تورم داخلی این کشورها و سایر کشورهای واردکنندۀ فرش دستباف عموماً زیر 5 درصد است و لذا قیمت کالاهای وارداتی هم نم ی تواند ازیک دامنه ای بالاتر رفته باشد . نتیجه طبیعی این دو واقعیت مشاهده شده این است که کشورهای صادرکننده فرش دستباف در کل نتوانسته اند طی سالهای اخیر تورم داخلی خود را در قیمتهای صادراتی منعکس کنند. از طرف دیگر طی دهۀ اخیر تورم قیمتهای داخلی ما همواره دو رقمی بوده است . و این چیزی است که در آما رهای رسمی منعکس می شود، حال آنکه بسیاری از صاحبنظران مقدار واقعی آن را بیش از این می دانند . مثلاً طبق آمارنامه اقتصادی پژوهشکدۀ امور اقتصادی ( 1385 ) متوسط 15 درصد است . این تورم یا باید روی قیمت صادراتی / تورم سالهای 1381 تا 1383 حدود 5منعکس شود یا روی حاشیه سود. وقتی که روی قیمت صادراتی منعکس شود رقابت پذیری آن کاهش می یابد و وقتی که روی حاشیه سود صادرات منعکس شود انگیزۀ ورود کاهش می یابد.از زمان یکسان سازی نرخ ارز و افزایش نرخ برابری دلار به حدود 8000 ریال و ثبات نسبی آن 274 در سال 1383 رسیده و / 46 در سال 1373 به 5 / طی سالهای اخیر، سطح قیمتهای داخلی از 321 درصد بوده است . ثبات نرخ / حدوداً 5 برابر شده است . طی این سالها متوسط تورم سالانه 2ارز و ثبات قیمت ارزی صادرات به این معنا است که طی این سالها همواره حاشیه سودصادرکننده ها کاهش یافته است و به طور طبیعی انگیز ۀ صادرات کاهش یافته است و لذا کاهش مقدار صادرات نباید چندان هم غیر منطقی به نظر برسد.در اینجا اشاره به چند نکته لازم است . اول اینکه در سال 1372 نرخ رسمی برابری دلار از 66ریال به 1646 ریال افزایش یافته و به تدریج به 8700 ریال افزایش یافته است . افزایش اولب ه به معنای 25 برابر شدن حاشیه سود است و افزایش دوم به معنای 5 برابر شدن مجدد این حاشیه سودصادرکنندگان (و نه بافندگان ) است. این نکته به این معنا است که همچنان برای صادرکنندگان حاشیه سود خوبی وجود دارد ولی با ادامۀ این روند این حاشیۀ سود از بین خواهد رفت . در همین رابطه نکتۀ دوم این است که با این تغییر نرخ برابری افراد بسیاری وارد بازار فرش شدند و بعد هم به تدریج از آن خارج شدند و صادرات قابل توجه اواسط دهۀ 1370 نیز تا حدی ناشی از همین تغییر است . برخی از محققان اثر ورود افراد ناوارد و همچنین ورود فرشهای نامرغوب بر تخریب فرش ایرانی دارد   درآمد سرانه، مراحل توسعه و اقبال به فرش دستباف ادعای این قسمت این است که ارزش افزودۀ فرش دستباف در مقایسه با فعالیتهای متداول امروزی بسیار پایین است و سهم بافندگان از این ارزش افزوده نی ز کم و در حدود 50 تا 60درصد کل قیمت فروش است . ضمن اینکه برای تحصیل همین مقدار ناچیز هم کار بسیار طاقت فرسایی لازم است . لذا با افزایش درآمد سرانه و فاصله گرفتن حداقل دستمزدها از دستمزد فرش بافی، به طور طبیعی فرش بافی رها می شود و دولت و سایر فعالان هم نبای د به کمک سایردرآمدها فرش بافی را به طور مصنوعی سر پا نگه دارند   عدم توجه به سلیقه و رفتار مشتری یا مصرف کننده از جمله مهمترین دلیل که به نظر بنده مهمترین عامل هم هست عدم توجه به نیاز مشتری می باشد که سنتی کار کردن و نداشتن کارگاههای متمرکز.تغییر سلیقه .نوع سبک زندگی.مساحت منازل .رنگهای به کار رفته .استاندارد های فرش دستباف.سرعت تحویل و...از جمله دلایل می باشد که تک تک به بیان ان مطالب می پردازم   سنتی بودن بافت : در کشور ماه طبق آمار شرکت سهامی فرش ایران و مرکز آمار ایران در دهه 70بالغ بر10میلیون نفر در صنعت فرش اشتغال داشته اند که یک پنجم آن در بافت و انهم در روستا و توسط زنان روستا در کنار سایر مسائل زندگی به عنوان کمک خرج به بافت اشتغال داشته اندکه در اکثر مناطق ایران فرش خاص خود را دارد که نوع و نقشه ورنگهای به کار رفته سینه به سینه به نسل های جدید منتقل میشود و با تغییر سبک اولا این نوع کار کردن بسیار سخت .کم بازده وغیر قابل تغییر است و هنگامی که مثلا از یک بافنده می پرسیدیم چرا رنگ لاکی رو همیشه می بافید و به جای ان مثلا رنگ بژ یا کرم کار نمی کنید میگویند مادران ما چون این رنگ می بافته اند ما حاضر به تغییر نمی باشیم.در حال حاضرمزید استحضار که در اروپا و امریکا رنگ قرمز یا لاکی رنگ خون و خشونت است و با سطح زندگی امروز سازگار نمی باشد.بعد از کار روزانه و خستگی محیط کار ذهن احتیاج به آرامش دارد که رنگ قرمز سبب از بین رفتن آرامش میشود که رقبای ما از این مقوله فرصت ایجاد کرده و نیازهای مشتری را فراهم می سازنند نداشتن کارگاه متمرکز در بافت با توجه به اینکه اکثر مناطق بافت در خانه ها و غیر متمرکز است و بنابه همان آموزش سینه به سینه این نوع بافت عادت کرده اند در صورتیکه در کارگاههای متمرکز بر بافت .نوع مواد به کار رفته.رعایت استانداردهای فرش دستباف و.. نظارت دارن که از جمله مناطق متمرکز بافت که خوشبختانه در خراسان رضوی هم هستند .کارگاه باغشن نیشابور که فرشهای مسجد سلطان قابوس . امارات را بافت و همچنین کارگاه قریم اقای بزمی و آستان قدس مهمترین شاخص این کارگاهها چون نظارت از مرحله تهیه تا آخر بافت و فروش است کیفیت حرف اول را میزند

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته