پاورپوینت تفكر منطقه گرايی در ايران پس از پيروزی انقلاب اسلامی

پاورپوینت تفكر منطقه گرايی در ايران پس از پيروزی انقلاب اسلامی (pptx) 24 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 24 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

تفكر منطقه گرايي در ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي استراتژي تشكيل اتحاديه هاي منطقه اي پس از انقلاب اسلامي، به منظور مقابله با تهديدات آمريكا با هدف تبديل شدن به يك قدرت منطقه اي، استراتژي تشكيل اتحاديه هاي منطقه اي مطرح شد. مفهوم «امت اسلامي» كه مدتها بود به دست فراموشي سپرده شده بود. بار ديگر بوسيله انقلاب اسلامي ايران وارد ادبيات سياسي منطقه خاورميانه شد. اما وقوع بحرانهاي مختلف داخلي و خارجي ، بويژه وقوع جنگ تحميلي، تحقق اهداف منطقه اي ايران را با مشكلات زيادي روبه رو ساخت . استراتژي تشكيل اتحاديه هاي منطقه اي در سالهاي ابتدايي انقلاب ، روش سياستمداران ايراني براي تبديل شدن به قدرت برتر منطقه اي، از انسجام چنداني برخوردار نبود. اگر چه ج.ا.ا در سالهاي اخير در روابط خارجي خود بيشتر با دولت ها در ارتباط است؛ اما در اوايل انقلاب ، به دليل فشار نظام بين الملل، به سمت گروه ها و نهضت هاي آزاديبخش گرايش داشت . اين دوگانگي را مي توان حتي در قانون اساسي ج.ا.ا نيز مشاهده كرد: ضرورت كمك به نهضت هاي آزادي بخش در مقابل پذيرش اصل عدم دخالت در امور داخلي دولتهاي ديگر.(مورد لبنان) سياست منطقه اي ج.ا.ا به نظر مي رسد تعريف روشني از مفهوم «منطقه» در سياست خارجي ايران وجود ندارد. به عنوان مثال با چه تعريفي از مفهوم منطقه ، مي توان همكاري هاي دوجانبه يا چندجانبه ج.ا.ا با مجموعه اي از كشورهاي مختلف چون سوريه، لبنان، فلسطين، عربستان، پاكستان، چين و روسيه را در يك پارادايم منطقه اي سازماندهي كرد. عضويت در سازماني چون اكو و تلاش همزمان براي عضويت در اتحاديه عرب، شوراي همكاري خليج فارس، پيمان شانگهاي يا حتي اتحاديه آفريقا چگونه قابل تبيين است؟ سياست منطقه اي ج.ا.ا آيا وقتي از «منطقه» سخن مي گوييم منظورمان كل قاره آسياست؟ و بر اساس آن مي خواهيم اتحاديه اي از كشورهاي آسيايي تشكيل دهيم؟ در اين صورت چگونه مي توان گرايش سياست خارجي ج.ا.ا به شمال آفريقا و كشورهاي مسلمان آفريقايي را تبيين كرد؟ اشتباه نشود ، منظور از اين بحث ، نقد گسترش روابط با كشورهاي جهان نيست؛ بلكه تلاشهايي است كه به منظور ايجاد اتحاديه يا عضويت در پيمانهاي منطقه اي انجام مي پذيرد. باید بین گسترش روابط و انعقاد پیمان منطقه ای تفاوت قائل شویم. نمي توان همزمان عضو پيمانهاي مختلفي بود كه وجوه مشترك چنداني با يكديگر ندارند. سياست منطقه اي قبل از انقلاب پيش از انقلاب اسلامي و در زمان رژيم گذ شته، سياست هاي منطقه اي ايران در قالب قاره آسيا (البته منهاي كشورهاي عربي) تعقيب مي شد. اين سياست بيش از آن كه ضد عربي باشد ضد اسلامي بود زيرا حاميان غربي رژيم پهلوي به شدت با اتحاد كشورهاي اسلامي مخالف بودند. پس از انقلاب اسلامي، گرايش به تشكيل اتحاديه اي از كشورهاي جهان اسلام مهمترين سياست منطقه اي ج.ا.ا بوده است اما در مورد اقدامات انجام شده ، ابهامات و سوالهاي زيادي وجود دارد. سياست منطقه اي «جهان اسلام» مبناي بحث در اين سياست توجه به همه كشورهاي اسلامي است. بر همين اساس ، بايد اقدامات متعددي براي نزديكي و اشتراك منافع با همه اين كشورها انجام شود. اما در عمل ، سياست گرايش به جهان اسلام چيزي نبود جز نزديك شدن با برخي از كشورهاي خاص. بنابراين نه تنها اقدام جدي براي گسترش روابط با كشورهاي مهم جهان اسلام انجام نپذيرفت بلكه حتي تنشهايي نيز ايجاد شد. اصطلاح سران مرتجع ، از واژه هاي رايج در اين دوره است. اگر چه نمي توان نقش دشمنان انقلاب اسلامي را در تخريب روابط بين كشورهاي اسلامي ناديده گرفت ولي در مجموع به نظر مي رسد سياستمداران ما هم طرح و نقشه دقيقي براي وحدت عملي جهان اسلام كه از شعارهاي اصلي رهبر كبير انقلاب بود ، در دست نداشتند. سياست منطقه اي «حوزه تمدني ايران» برخي از صاحب نظران مسائل منطقه اي ايران، ضرورت توجه به سياست «حوزه تمدني ايران» را مطرح ساخته اند. اين حوزه تمدني، شامل منطقه جغرافيايي وسيعي است كه از سرزمين پهناور چين در سمت شرق شروع مي شود و تا فلات پامير در غرب امتداد مي يابد. اين منطقه جغرافيايي آسياي مركزي و كشورهاي افغانستان و پاكستان را هم در بر مي گيرد. سياست منطقه اي «حوزه تمدني ايران» در اين حوزه تمدني، زبان فارسي اهميت زيادي دارد، زيرا اين عامل حوزه تمدني ايران را به هم پيوند مي زند. گفته مي شود كه زبان فارسي مي تواند نقش زبان علمي و ميانجي را در اين منطقه بازي كند. البته پيروان اين سياست عقيده دارند كه تاكيد بر زبان فارسي به هيچ وجه به معني نفي زبانهاي ديگر در منطقه نيست، بلكه در جهان پيچيده كنوني، اين امكان وجود ندارد كه همه شاخه هاي علوم را به همه زبان هاي منطقه ترجمه كنيم. بي ترديد بدون بهره مندي از يك زبان علمي منطقه اي نمي توان به پيشرفت و توسعه دست يافت. زبان فارسي در گذشته ، اين نقش را در منطقه بر عهده داشته است بنابراين مي تواند در آينده نيز چنين نقشي را ايفا كند. به هر حال، در غير اين صورت، ناگزير بايد يكي از زبان هاي انگليسي يا روسي را به عنوان زبان علمي مشترك بپذيريم.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته