پاورپوینت مدیریت استراتژیک ، فصل پنجم منابع استراتژیک

پاورپوینت مدیریت استراتژیک ، فصل پنجم منابع استراتژیک (pptx) 24 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 24 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

. فصل پنجم مقطع:کارشناسی ارشد درس مدیریت استراتژیک مقدمه: زمانی که می خواهیم تعیین کنیم یک شرکت چه استراتژی هایی را می تواند به صورت موفقیت آمیز دنبال کند، ارزیابی منابع و قابلیت های استراتژیک ـ برای فشار و مقاومت در برابر تغییر ـ به امری حیاتی تبدیل می شود . منابع استراتژیک یک سازمان شامل این موارد می شود:دارایی های فیزیکی آن سازمان ، وضعیت نسبی مالی، جایگاهش در بازار، برندهایش، توانایی افراد در سازمان، دانش،شایستگی ها،فرآیندها،مهارت ها و فرهنگ ویژه سازمان. ما در این فصل، اساس منبع استراتژیک یک شرکت را بر حسب دارایی های فیزیکی،منابع مالی،منابع انسانی و دارایی های سازمانی شرکت مشخص می کنیم وتکنیک هایی را برای تجزیه و نحلیل این منابع استراتژیک ارائه می کنیم. در بخش دوم به محرک های داخلی تغییر سازمانی و نیروهای متقابل آن نگاه می کنیم که تاثیر عمده ای بر امکان به کار گیری گزینه های استراتژیک خاصی را فراهم می سازد و مدل چرخه عمر شرکت را معرفی می کنیم. منابع استراتژیک 1-منابع یا دارایی های فیزیکی: دارایی های فیزیکی یک شرکت همچون وضعیت تسهیلاتی تولید و نزدیکی مکان کارخانه به مشتریان اصلی می تواند به طور قابل توجهی بر میزان رقابت پذیری شرکت تاثیر داشته باشد. در بحث دارایی های فیزیکی لزوماً نیازی نیست که صاحب ومالک این دارایی ها باشیم. استفاده صحیح از برون سپاری،لیزینگ،فرانچیزینگ(اعطای حق امتیاز)و مشارکت به طورقابل توجهی می تواند دسترسی شرکت به منابع را تقویت کند. تجزیه و تحلیل منابع مالی: ارزیابی عملکرد مالی شرکت از طریق تجزیه و تحلیل و وضعیت درآمد جاری و جریان های نقدینگی شرکت در سطح واحد کسب و کار به همراه در نظر گرفتن ترازنامه در سطح شرکت صورت می پذیرد. تجزیه و تحلیل نسبت های مالی می تواند دیدی کلی و سریع از سودآوری گذشته یا حال واحد کسب وکار یا شرکت،نسبت های نقدینگی،نسبت های اهرمی و نسبت های فعالیت فراهم کند. نسبت های سودآوری :میزان تخصیص مناسب منابع را نشان می دهد. نسبت های نقدینگی :بر وجه نقد وتوانایی شرکت در برآورده سازی تعهدات مالی خود تمرکز دارد. نسبت های اهرمی :می تواند بهبودها و پیشرفت هایی را در عملیات مالی پیشنهاد دهد. نسبت های فعالیت :بهره وری و کارایی را مورد سنجش قرار می دهد. فرمول دوپنت :که برای تجزیه و تحلیل بازگشت دارایی های ( آراٌای) یک شرکت یا واحد کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد،مستقیماً متغیرهای عملیاتی را به عملکرد مالی متصل می کند. سرمایه انسانی: شرکت ها برای مردم و توسط مردم اداره می شوند.گرچه برخی از منابع استراتژیک را می توان تقلید کرد،اما افرادی که یک سازمان را تشکیل می دهند ویا ذینفع آن محسوب می شوند، منحصر به فرد هستند.بنابراین درک نگرانی ها، آرمان ها، توانایی ها و قابلیت های آنها کلیدی برای تعیین جایگاه و گزینه های استراتژیک یک شرکت محسوب می شود. پیشرفت و رشد مداوم کارمندان از طریق آموزش ضمن خدمت و برنامه های دیگر، عنصری کلیدی برای رشد سرمایه انسانی محسوب می شود. منابع استراتژیک سازمانی: منابع سازمانی یک شرکت شامل این موارد می شود:دانش و سرمایه فکری، شهرت وآوازه شرکت نزد مشتریان، شرکا، تامین کنندگان و بنگاههای مالی، مجموعه شایستگی ها،فرایندها و مهارت های ویژه و فرهنگ شرکت. دانش و سرمایه فکری(معنوی) بعنوان عمده ترین مزیت رقابتی یک شرکت از ارزشی که مشتریان ارائه می کند نشات می گیرد واین مزیت زمانی خلق می شود و پایدار می ماند که یک شرکت کاراتر و زودتر به سوی دانش نوین حرکت کند. با توجه به اهمیت دانش بعنوان یک دارایی استراتژیک،شرکت های بزرگ دنیا جایگاههایی را در سطوح عالی سازمان ایجاد کردند که مسئولیت سرمایه فکری سازمان را بر عهده داشته باشند. اگر چه سنجش سرمایه فکری دشوار است و بصورت رسمی در ترازنامه شرکت بیان نمی شود، سرمایه گذاری بازار یک شرکت بیانگر ارزش چنین منابع و اثر بخشی شیوه مدیریت آنها می باشد. دانش نهایی یک شرکت توسط افراد،گروه ها و واحدهای درون یک سازمان در ارتباط با مشتریان،تامین کنندگان،محصولات و فرآیندها تجمیع انباشته شده،که این دانش از ترکیب تجارب گذشته، ارزش ها،آموزش ها و بینش ها ساخته می شود. زمانی که سازمان شروع به یادگیری می کند،تصمیمات بهتری نیز اتخاذ می کند و تصمیمات بهتر موجب بهبود عملکرد و تقویت یادگیری میشود. هنگامی که دانش مدیریت شود وانتقال پیدا کند به یک دارایی تبدیل میشود. دانش صریح رسمی و هدفمند است و می تواند کد بندی شود و در کتاب ها و آرشیوها و پایگاههای داده ذخیره شود. دانش ضمنی یا تلویحی غیر رسمی و بیشتر ذهنی است که از طریق تجربه کسب می شود و از طریق تعاملات فردی و تشریک مساعی انتقال میابد. اهمیت برندها: یک برند بصورت نام، علامت یا لوگویی است که با ویژگی های خاصی از کالا یا خدمات شناسایی می شود که موجب ارزش افزوده برای کالاها و خدمات می شود و از طریق تداعیات مثبت موجب خوش بینی می شود. برندها جلوه ای بصری برای مشتریان دارند که می تواند برای شرکت ایجاد مزیت رقابتی کند که فرایند تصمیم مشتریان را ساده سازد و سرعت ببخشد و می تواند اطمینان پس از خرید برای مشتریان بوجود بیاورد. هنگامی برندی توسط مصرف کنندگان شناخته شود و مورد استفاده باشد میتواند به کسب درآمد کمک کند واجازه می دهد که شرکت ها بدنبال فرصت هایی برای رشد باشند. فاصله فیزیکی بین مشتریان،توزیع کنندگان و تولید کنندگان نیاز به برندها را خلق می کند و برندها از لحاظ قابلیت،اطمینان و کیفیت تضمین لازم را فراهم می سازد. در اقتصاد جهانی و مبتنی بر اینترنت برندها ایجاد اعتماد می کنند و باعث تقویت ارزش ارائه شده به مشتریان می شوند. برندها دارایی های استراتژیکی هستند که به شرکت ها در ایجاد وحفظ وفاداری مشتریان کمک می کنند که یک برند قوی به حفظ حاشیه سود کمک و مانعی برای ورود رقبا محسوب می شود. شایستگی های محوری: شایستگی های محوری بیانگر قابلیت های در سطح جهانی شرکت است که آن شرکت را قادر می سازد تا مزیت رقابتی خلق کند. گسترش و توسعه شایستگی های محوری به عنصری کلیدی جهت ایجاد مزیت استراتژیک بلند مدت تبدیل شده است. بنابراین ارزیابی منابع و قابلیت های استراتژیک باید در بر گیرنده ارزیابی شایستگی های محوری ای که یک شرکت دارد یا در حال توسعه آن است،نحوه پرورش آن و نحوه استفاده از آن بعنوان اهرم نفوذ باشد. شایستگی های محوری همراه با توسعه فرایندهای یک شرکت و تلفیق دارایی های معنوی آن شروع به تکامل می کند و شایستگی های محوری باید بر خلق ارزش تمرکز داشته باشد و با متغیر بودن نیازهای مشتریان منطبق باشد. انتخاب با دقت مجموعه شایستگی های محوری یک شرکت حتی می تواند به نفع نوآوری باشد.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته