پاورپوینت ارتباط بین بازار یابی و کارافرینی

پاورپوینت ارتباط بین بازار یابی و کارافرینی (pptx) 92 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 92 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

كارآفريني چيست ؟ كارآفريني براي توسعه اقتصادي يك جامعه به عنوان يكي از ارزانترين ابزارها بابهترين نتيجه و بيشترين كارآيي مطرح است و فرهنگ لازم براي اين منظور از اهميت خاصي برخوردار است. در دايره‌‌المعارف بريتانيكا ، كارآفرين اينگونه تعريف شده است: اين واژه معادل كلمه فرانسوي Enterprendre به معناي « متعهد شدن» (معادل under Take در زبان انگليسي) مي‌باشد كه در سال 1848 توسط جان استوارت ميل به كارآفريني ( Enterpreneur ) در زبان انگليسي ترجمه شد. مفهوم‌ كارآفريني‌: كارآفرين‌ كسي‌ است‌ كه‌ متعهد مي‌شود مخاطره‌هاي‌ يك‌ فعاليت‌ اقتصادي‌ را سازماندهي‌، اداره‌ و تقبل‌كند. خريداري‌ نيروي‌ كار و مواد اوليه‌ به‌ بهائي‌ نامعين‌ و به‌ فروش‌ رساندن‌ محصولات‌ به‌ بهائي‌ طبق‌ قرارداد كارآفرين‌ فردي‌ است‌ كه‌ ابزار توليد را به‌ منظور ادغام‌ آنها براي‌ توليد محصولات‌ قابل‌ عرضه‌ به‌ بازار، ارائه‌مي‌كند كارآفرين‌ عاملي‌ است‌ كه‌ تمامي‌ ابزار توليد را تركيب‌ مي‌كند و مسووليت‌ ارزش‌ توليدات‌، بازيافت‌ كل‌ سرمايه‌اي‌ را كه‌ بكار مي‌گيرد، ارزش‌ دستمزدها، بهره‌ و اجاره‌اي‌ كه‌ مي‌پردازد و همچنين‌ سود حاصل‌ را برعهده‌ مي‌گيرد كارآفريني‌ پلي‌ است‌ بين‌ جامعه‌ به‌ عنوان‌ يك‌ كل‌، به‌ ويژه‌ جنبه‌هاي‌ غيراقتصادي‌ جامعه‌ و موسسات‌انتفاعي‌ تاسيس‌ شده‌ براي‌ تمتع‌ از مزيت‌هاي‌ اقتصادي‌ و ارضاء آرزوهاي‌ اقتصادي‌ خريداري‌ نيروي‌ كار و مواد اوليه‌ به‌ بهائي‌ نامعين‌ و به‌ فروش‌ رساندن‌ محصولات‌ به‌ بهائي‌ طبق‌ ايجاد هماهنگي‌ در منابع‌كمياب‌ مي‌باشد كارآفرين‌ فردي‌ است‌ كه‌ تخصص‌ وي‌ تصميم‌گيري‌ عقلائي‌ و منطقي‌ درخصوص‌ ايجاد هماهنگي‌ در منابع‌كمياب‌ مي‌باشد كارآفريني‌ به‌ عنوان‌ يك‌ تسريع‌كننده‌، جرقة‌ رشد و توسعة‌ اقتصادي‌ را فراهم‌ مي‌آورد كارآفرين‌ فردي‌ است‌ كه‌ شركتهاي‌ جديدي‌ را كه‌ سبب‌ ايجاد و رونق‌ شغل‌هاي‌ جديد مي‌شوند، شكل‌مي‌دهند كارآفريني‌ به‌ عنوان‌ يك‌ تسريع‌كننده‌، جرقة‌ رشد و توسعة‌ اقتصادي‌ را فراهم‌ مي‌آورد كارآفرين‌ فردي‌ است‌ كه‌ شركتهاي‌ جديدي‌ را كه‌ سبب‌ ايجاد و رونق‌ شغل‌هاي‌ جديد مي‌شوند، شكل‌مي‌دهند رابرات‌ لمب‌ ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود كه‌ «كارآفريني‌ يك‌ نوع‌ تصميم‌گيري‌ اجتماعي‌است‌ كه‌توسط‌ نوآوران‌ اقتصادي‌ انجام‌ مي‌شود و نقش‌ عمدة‌ كارآفرينان‌ را اجراي‌ فرآيند گستردة‌ ايجاد جوامع‌ محلي‌،ملي‌ و بين‌المللي‌ و يا دگرگون‌ ساختن‌ نمادهاي‌ اجتماعي‌ و اقتصادي‌ مي‌دانست‌ هربرتون‌ ايوانزمعتقد بود كه‌ كارآفرين‌ وظيفه‌ تعيين‌ نوع‌ كسب‌ و كارموردنظر را بر عهده‌ داشته‌ و ياآن‌ را مي‌پذيرد. ردليچ‌ معتقد است‌ كه‌ كارآفرين‌ در حالي‌ كه‌ مدير، سرپرست‌ و هماهنگ‌كننده‌فعاليت‌هاي‌ توليد است‌، برنامه‌ريز، نوآور و تصميم‌گيرنده‌ نهايي‌ در يك‌ شركت‌ توليدي‌ نيز مي‌باشد. مك‌ كله‌لند معتقد بود كه‌ كارآفرين‌ كسي‌ است‌ كه‌ «يك‌ شركت‌ (يا واحداقتصادي‌) را سازماندهي‌ مي‌كند و ظرفيت‌ توليدي‌ آن‌ را افزايش‌ مي‌دهد.» هربرتون‌ ايوانزمعتقد بود كه‌ كارآفرين‌ وظيفه‌ تعيين‌ نوع‌ كسب‌ و كارموردنظر را بر عهده‌ داشته‌ و يا آن‌ را مي‌پذيرد. ردليچ‌ معتقد است‌ كه‌ كارآفرين‌ در حالي‌ كه‌ مدير، سرپرست‌ و هماهنگ‌كننده‌فعاليت‌هاي‌ توليد است‌، برنامه‌ريز، نوآور و تصميم‌گيرنده‌ نهايي‌ در يك‌ شركت‌ توليدي‌ نيز مي‌باشد. مك‌ كله‌لند معتقد بود كه‌ كارآفرين‌ كسي‌ است‌ كه‌ «يك‌ شركت‌ (يا واحداقتصادي‌) را سازماندهي‌ مي‌كند و ظرفيت‌ توليدي‌ آن‌ را افزايش‌ مي‌دهد.» پنروز جنبة‌ اصلي‌ كارآفريني‌ را همانا شناسايي‌ و بهره‌برداري‌ از كرهاي‌فرصت‌طلبانه‌ براي‌ گسترش‌ شركتهاي‌ كوچكتر مي‌داند. كارلند معتقد است‌ كه‌ كارآفرين‌ فردي‌ است‌ كه‌ جهت‌ دستيابي‌ به‌ سود و رشد،شغلي‌ را به‌ وجود مي‌آورد و مديريت‌ مي‌كند. سير تاريخي مفهوم كارآفريني: دوره اول:قرون 15 و 16 ميلادي: دوره دوم: قرن 17 ميلادي: دوره سوم: قرون 18و 19 ميلادي دوره چهارم: دهه‌هاي مياني قرن بيستم ميلادي: دوره پنجم: دوران معاصر( از اواخر دهه 1970 تاكنون ): تا دهه 1980 سه موج وسيع ، موضوع كارآفريني را به جلو رانده است: موج اول: انفجار عمومي مطالعه و تحقيق در قالب انتشار كتابهاي زندگي كارآفرينان و تاريخچه شركتهاي آنها، چگونگي ايجاد كسب و كار شخصي و شيوه‌هاي سريع پولدار شدن مي‌باشد. اين موج از اواسط دهه 1950 شروع مي‌شود. موج دوم: اين موج كه شروع آن ازدهه 1960 بوده شامل ارائه رشته‌هاي آموزش كارآفريني درحوزه‌هاي مهندسي و بازرگاني است كه در حال حاضر اين حوزه‌ها به ساير رشته‌ها نيز تسري يافته است موج سوم: اين موج شامل افزايش علاقمندي دولتها به تحقيقات در زمينه كارآفريني و بنگاههاي كوچك، تشويق رشد شركت‌هاي كوچك و انجام تحقيقات در خصوص نوآوري‌هاي صنعتي مي‌شود كه ازاواخر دهه 1970 آغاز شده است. سابقه كارآفريني در ايران: در كشورهاي پيشرفته دنيا از اواخر دهه 1970 به بعد به موضوع كارآفريني توجه جدي شده در كشورهاي حال توسعه هم از اواخر دهه 1980 اين موضوع را مورد توجه قرار داده‌اند، در كشور ما تاشروع اجراي برنامه سوم توسعه، توجه چنداني به كارآفريني نشده بود . مشكل بيكاري و پيش‌بيني حادتر شدن آن در دهه 1380 موجب شد كه در زمان تدوين برنامه سوم توسعه، موضوع توسعه كارآفريني مورد توجه قرار گيرد. متأسفانه واژه كارآفريني كه ترجمه‌اي از كلمه Enterpreneurship است، موجب گرديده است كه معني ايجاد كار و يا اشتغال‌زايي از اين واژه برداشت مي‌شود. در حاليكه كارآفريني داراي مفهومي وسيعتر و با ارزشتر از اشتغال‌زايي است . در حاليکه کارآفريني داراي پيامدهاي مثبت و مهم ديگري همانند : بارورشدن خلاقيت‌ها ، ترغيب به نوآوري و توسعة آن ، افزايش اعتماد به نفس ، ايجاد و توسعة تکنولوژي ، توليد ثروت درجامعه و افزايش رفاه عمومي است و در صورتيکه فقط به جنبة اشتغال‌زايي آن توجعه شود ، از ساير پيامدهاي آن بي بهره خواهيم ماند . انواع كار آفريني: در يك تقسيم بندي كلي، مي توان انواع كارآفريني را به صورت زير بيان كرد كارآفريني فردي: شامل كارآفريني آزاد يا مستقل و كارآفريني درون سازماني كارآفريني گروهي: شامل كارآفريني سازماني همچنين تقسيم بندي ديگري براي كارآفريني به صورت زير مطرح شده است كارآفريني اجتماعي: كارآفريني اقتصادي: نوع ديگر تقسيم بندي انجام گرفته، عبارت است از: كارآفريني مولد: كارآفريني غير مولد در تقسيم بندي شركتهاي خود مختار تحت پوشش، ازشركتهاي شركتهاي خود مختار تجديد ساختاري : شركتهاي خود مختار كارآفرينانه: كارآفريني سازماني و سازمان كارآفرين: 1) كارآفريني سازماني فرايندي است كه از طريق آن، سازمانها متوجه فرصتها مي شوند و عواملتوليد را به طرز خلاقه اي براي ايجاد ارزش جديد سر و سامان مي دهند . 2) كارآفريني سازماني به مفهوم تعهد شركت به ايجاد و معرفي محصولات جديد، فرايندهاي جديد ونظامهاي سازماني نوين است. 3) فرايندي است كه در آن محصولات يا فرايندهاي نوآوري شده از طريق القا و ايجاد فرهنگ كارآفرينانه در يك سازمان از قبل تاسيس شده به ظهور مي رسد. به تعريفي ديگر، فعاليتهاي كارآفرينانه، فعاليتهايي است كه از منابع و حمايت سازماني به منظور دستيابي به نتايج نوآورانه بر خوردار مي باشند. 4) سازمانهايي شرايط كارآفرينانه دارند كه نوآور، ريسك پذير، پيشتاز، بي باك و مهاجم باشند و درحمايت از شرايط فوق به رهبري تكنولوژيكي و تحقيق و توسعه، اهميت خاصي قائل مي شوند. 5) سازمان كارآفرين، سازماني است كه بدون در نظر گرفتن منابع موجود و تحت كنترل، فرصتها راپيگيري مي‌كند. 6) آنچه يك سازمان را كارآفرين مي سازد، تعهد قوي نسبت به نوآوري محصول، نوآوري تكنولوژيكي، ريسك پذيري و پيشتاز بودن است. به طور كلي سازمانهاي كارآفرين الزاماً بايد درگير نوآوري محصول، بازار يا تكنولوژي شوند. كارآفرين و كارآفريني تكنولوژيك:

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته