پاورپوینت کتاب تئوری حسابداری (pptx) 34 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 34 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
کتاب تئوری حسابداری
خلاصه فصل 5
اندازه گیری در حسابداری
عناوین فصل 5 اندازه گیری در حسابداری
اندازه گیری یکی از مهمترین بخشهای هر تلاش علمی محسوب می شود. تا زمانی که نتوان یک پدیده را اندازه گیری کرد، دشوار است بتوان آن را مورد ارزیابی قرار داد.
اندازه گیری چنان با حسابداری در آمیخته شده که نمی توان به سادگی این دو را از هم جدا کرد. می توان اندازه گیری را مهمترین چالش حسابداری دانست.
اندازه گیری را تخصیص عدد به خصوصیات یا ویژگی های اشیاء مورد اندازه گیری تعریف نموده اند.
اندازه گیری با مفاهیم کمی گره خورده است. حسابداری نیز یک دانش کمی است یا حداقل دانشی است که جنبه های کمی آن بسیار پررنگ تر ازجنبه های کیفی آن می باشد. گواه این وجود واحد پولی به عنوان یکی از فرضیات بدیهی در حسابداری است. به همین دلیل واحد اندازه گیری چالشهای تئوریک متعددی در حسابداری پدید آمده است.
مقدمه
تعریف اندازه گیری
در ابتدا باید بدانیم که اندازه گیری به دو صورت کمی و کیفی صورت می گیرد. در اندازه گیری کمی (مثلا وزن) تنها یک خصوصیت مورد ارزیابی قرار می گیرد ولی در اندازه گیری کیفی (زیبایی) چندین خصوصیت مورد ارزیابی قرار می گیرد. اندازه گیری در حسابداری هم چیزی شبه به اندازه گیری کیفی می باشد. به عنوان مثل نمی توان سود را به طور مستقیم اندازه گیری کرد؛ بلکه باید با عوامل متعددی همچون درآمدها، هزینه ها و ... را مدنظر قرار داد تا در نهایت بتوان رقمی تحت عنوان سود را محاسبه نمود.
وجود جایگزین های مختلف در حسابداری باعث دشواری در فرآیند حسابداری می گردد.
یک تعریف از اندازه گیری از استیونس:
اندازه گیری تخصیص اعداد به خصوصیات یا ویژگی هایتعریف اندازه گیری از نظر کمپبل (یکی از نخستین افرادی به موضوع اندازه گیری پرداخته است):
اشیا (موضوعات) مورد اندازه گیری تعریف نمود.
تخصیص اعداد به منظور نشان دادن خصیصه های مادی غیر عدد یک سیسیتم، مطابق با قوانین حاکم بر این خصیصه ها می باشد.
تعریف اندازه گیری از نظر استرلینگ:
قواعدی که می توان در اندازه گیری از آن استفاده کرد باید محدود باشند در غیر این صورت هر گونه تخصیص عددی را می توان اندازه گیری نامید.
اگر عدد تخصیص یافته به یک شی (موضوع)، در نتیجه اندازه گیری واقعی آن خاصه باشد، آن را اندازه گیری مستقیم می گویند.
اندازه گیری غیر مستقیم یک خاصه، نوعی اندازه گیری با استفاده از ابزارهای تقریبی می باشد.
معمولا اندازه گیری های مستقیم بر اندازه گیری غیر مستقیم ارجحیت دارد.
طبقه بندی دیگری از اندازه گیری، طبقه بندی براساس اندازه ارزیابی کننده و اندازه های پیش بینی کننده است.
اندازه گیری ارزیابی کننده مربوط به خاصه هایی از اشیا می باشد که می توان مو قعیتی را ارزیابی کرد.
اندازه گیری پیش بینی کننده با شرایطی در ارتباط هستند که می توانند نشانگر شرایط آتی باشند.
به عنوان مثال سود سال جاری به دلیل آنکه می توان بر اساس آن سود سال بعد را پیش بینی کرد در نتیجه پیش بین کننده است.البته سود از لحاظ این که عملکرد دوره را نشان می دهد می توان به عنوان ارزیاب کننده نیز در نظر گرفت.
بسیاری از اندازه گیری ها در حسابداری مالی (سنتی) نه از نوع ارزیابند و نه از نوع پیش بین، مانند استهلاک بر مبنای بهای تمام شده، ارزشیابی موجودی کالا بیانگر هیچ واقعی ای نمی باشند. مهم نیست که آیا این مقادیر را اندازه گیری در نظر گرفت یا نه بلکه مهم این است که مقادیر برای استفاده کنندگان سودمند باشد. استرلینگ روشهایی نظیر فایفو و لایفو را محسابه می داند نه اندازه گیری، زیرا آنها با اندازه گیری پدیده یا خاصه واقعی ای انطباق ندارند.
1. اندازه گیری مستقیم 2. غیر مستقیم:
اندازه گیری بنیادی زمانی صورت میگیرد که به توان اعداد را با ارجاع به قوانین طبیعی به نحوی به خصیصه های موضوع مورد اندازه گیری تخصیص داد که آن اندازه وابسته به اندازه گیری هیچ متغیر دیگری نباشد.مانند: طول و وزن.
خصیصه های بنیادی جمع پذیرند.
اندازه گیری مشتقه، فرآیندی است که وابسته به اندازه گیری دو یا چند کمیت دیگر می باشد. اندازه چگالی مثال خوبی می باشد که به جرم و حجم وابسته است.
3. اندازه گیری بنیادی:
4. اندازه گیری مشتقه:
5. اندازه گیری دستوری:
در اندازه گیری دستوری که اغلب در علوم اجتماعی نمود پیدا می کند، سعی بر آن است تا چند خصیصه قابل مشاهده را به یک مفهوم مشخص نسبت داد، بدون آینکه تئوری تأیید شده ای برای حمایت از آن وجود داشته باشد. برای مثال، در حسابداری نمی توان سود را مستقیماً اندازه گیری کرد، در عوض فرض می شود متغیرهای درآمد و هزینه با مفهوم سود رابطه داشته و می توان از آنها برای ارائه ی یک اندازه غیر مستقیم از سود استفاده کرد. در واقع در محاسبه سود جمع جبری اندازه گیری متغیرهای مزبور را اندازه گیری سود می پنداریم. البته باید توجه داشته که طبق تعریف اندازه گیری توسط کمپبل اندازه گیری سود را نمی توان اندازه گیری نامید.
تورگرسون این نظریه اندازه گیری را قبول دارد و تنها مشکل این نظریه را تعدد روشها برای اندازه گیری می داند. در حسابداری استانداردگذاران خاصه های اندازه گیری متعددی را به صورت دستوری بدون آنکه این خاصه ها مبتنی بر تئوری اندازه گیری تأیید شده ای باشند، بیان نموده اند، که با ایجاد روشهای متعدد اندازه گیری شده که از لحاظ کیفیت باهم تفاوت ندارند.
4. اندازه گیری دستوری: